بعد از حسین فرحبخش حالا انتقادات تند و تیز منیژه حکمت از صنف سینما و معاون معزول نظارت⇐یکی از مدیران دولتی از سرمایهگذار خصوصی فیلمم خواست قید همکاری را بزند!!/وقتی به حیدریان گله کردم خیلی دلسوزی کرد اما به آن مدیر پست دیگری داد!!!/مدیریت در سینما عشیرهای شده و صنف هم همسو با دولت شده/صنف باید از مدیران دولتی سینما بخواهد درباره چگونگی تقسیم بودجهها شفافسازی کند؛ اما این کار را نمیکند و من که چنین خواستهای دارم بایکوت میشوم!/چرا فارابی اعلام نمیکند چه بودجههایی را به چه کسانی داده؟/چرا سالهاست افرادی تکراری به عنوان مشاور در سازمان سینمایی حضور دارند؟
سینماروزان: همین یک هفته قبل بود که حسین فرحبخش کارگردان و تهیه کننده سینمای ایران در نامه ای که بهانه اش توقیف آثار مجوزدار توسط حوزه هنری بود به گلایه های تند و تیز از ساختار مدیریتی سینمای ایران پرداخته و طعنه های تندی را نثار خانه سینما و البته معاون معزول نظارت کرد.(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماروزان حالا منیژه حکمت کارگردان و تهیه کننده ای که آثاری همچون «سه زن» و «زندانان زنان» را در کارنامه دارد در گفتگو با «35» در کنار نقدهای قابل تأملش بر ساختار خانه سینما که به جای حمایت از بدنه صنف به فکر همراهی با مدیران دولتی است روایتی هم ارائه داده از رفتار نادرست یک مدیر معزول که از سرمایه گذار فیلم تازه وی خواسته قید همکاری را بزند! جالب است که حکمت گلایه این مدیر را به حیدریان هم کرده اما حیدریان به جای حذف به او پست قائم مقامی داده است!!!
منیژه حکمت با اشاره به روزهای پایانی کار دولت یازدهم و آغاز به کار دولت دوازدهم و انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جدید، خواست مروری بر چهار سال گذشته داشته باشد، گفت: «در حال حاضر اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه کسی سکاندار خواهد شد. در سالهای گذشته ما سعی میکردیم به هر نحو مطالبات و خواستههایمان را به گوش سکاندار برسانیم و میخواستیم که نگاه عاقلانهای به کلیت سینما وجود داشته باشد. این نگاه عاقلانه و توزیع منابع مالی به صورت عادلانه اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد.»
او ادامه داد: «تعداد زیادی از سینماگران شرایط سختی را میگذرانند و این مسئله خودی و غیرخودی را یک جایی باید تمام کنند. تعداد معدودی که همیشه هستند اگر مشاوران خوبی بودند بر این روند تاثیر مثبت میگذاشتند. بنابراین برایم اهمیتی ندارد که چه کسی وزیر و معاون وزیر باشد. کسی که مدیر من میشود باید از من حمایت کند و من در کنار او احساس امنیت کنم اما متاسفانه رفتارهای برعکس میبینیم. آنها بازدارنده هستند و اگر بخواهی حرکتی را آغاز کنی تمام سلولهای مغزشان را به کار میگیرند تا راههایی پیدا کنند برای اینکه بازدارنده باشند و نگذارند حرکت کنی.»
حکمت با طعنه هایی که یادآور معاون معزول نظارت بود افزود: «از آنجا که می دانستم فارابی و دولت هیچ کمک به من نمیکنند تا فیلم جدیدم را بسازم، با یک سرمایهگذار خصوصی کار را آغاز کردم. در این شرایط و در آغاز کار یکی از مدیران دولتی از سرمایهگذار فیلم من خواسته که به ساخت این فیلم کمک نکند و فیلم من در آغاز راه متوقف شد. من این مسئله را به آقای حیدریان و وزیر گفتم. آقای حیدریان خیلی ناراحت شدند و خیلی دلسوزی کردند اما به آن مدیر پست دیگری داده شد و در حال حاضر در جای دیگری قائم مقام است.»
او اظهار کرد: «سینمای ما یک سینمای دولتی است و صنف ما نیز همسو با دولت است و مصلحتهای دولت را مد نظر قرار میدهد. ساختار مدیریت در سینما عشیرهای و قبیلهای است و یک اتفاقات خاصی رخ میدهد که بر اساس مطالبات ما نیست بر اساس اتفاقات پشت پرده است. آیا این سوال برانگیز نیست که در جشن کانون کارگردانان از حدود ۴۰۰ کارگردان عضو صنف تنها تعداد اندکی حضور مییابند؟ این به دلیل عدم رضایت آنها از صنفشان است.»
حکمت ادامه داد: «صنف وقتی با دولت همسو باشد، افراد را میبرد در جایگاههای نظارتی مینشاند در حالی که وقتی یک هنرمند را در جایگاه نظارتی قرار میدهند دیگر هنرمند نیست. در حال حاضر جامعه در حال پیش روی است اما ما از جامعه عقب هستیم. وزارت ارشاد همان وزارتخانه سابق است، باید پوست بیاندازد و تکلیفش را روشن کند. همه مردم کشور در ساختار قدرت شریک هستند اما چیزی که ما شاهد هستیم این است که در رابطه با منابع مالی و امکانات مردم حضور ندارند و نامحرم هستند. در کجای دنیا سراغ دارید در شرایطی که مردم دارند با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند هر روز یک خبر اختلاس به گوش میرسد.»
او اظهار کرد: «من آدم مطالبهگری هستم، سوالاتم را میپرسم، خواستهام را مطرح میکنم و در جایی که مشکلی میبینم منتقد میشوم زیرا من به عنوان شهروند وظیفه دارم که انتقاد کنم و در مقابل برای کارم مانع ایجاد میشود و از داشتن امکانات محروم میشوم و همیشه باید در جا بزنم.»
حکمت در ادامه گفت: «صنف ذاتا مطالبهگر است و باید خواهان این باشد که در جایی که منابع مالی وجود دارد و تقسیم میشود باید اعلام شود که چه اتفاقی میافتد.این امر باید در تمام صنف جاری باشد و از دولت بخواهند که منابع مالی و چگونگی تقسیم آن را اعلام کند. بارها این را خواستهایم اما هرگز هیچ اتفاقی نیفتاده است. آیا این مطالبه زیادی است که منجر به بایکوت شدن من شود؟»
حکمت ادامه داد: «حتی اگر تمایل ندارید به صورت عمومی اعلام شود لااقل به اهالی سینما بگویید که چه اتفاقی برای منابع مالی افتاده و مثلا طی ده سال گذشته چه کسانی چه مبالغی را از فارابی وام گرفتهاند. کسانی هستند که هم در این دولت و هم در دولت قبلی از منابع و امکانات بهره بردهاند، باید روشن شود که اینها چه کسانی هستند اما متاسفانه هیچ کس جرأت نمیکند وارد این مقوله شود. در پشت پرده اتفاقاتی میافتد که باورکردنی نیست و تا به حال همه وزرا گفتهاند در راستای شفافسازی مسائل مربوط به سینما اقدام خواهند کرد، اما در عمل هیچوقت این امر صورت نگرفته است.»
در ادامه منیژه حکمت به صنعتی شدن سینما اشاره کرد و گفت: «صنعتی شدن سینما ابزار خاص خودش را میخواهد، اما ما در سینمایی کار میکنیم که تک تک جزئیات با دقت کنترل و بررسی میشود و با وجود این محدودیتها هرگز نمیتوانیم صنعت باشیم زیرا صنعت ساز و کار خودش دارد.»
حکمت ادامه داد: «بعد از ۴۰ سال کار کردن ما تمام باید و نبایدها را کاملا میدانیم اما مدیران سینمایی فهم و درک بالاتری نسبت به سینماگران برای خود قائل هستند و میگویند ما باید به شما بگوییم که چه بسازید، کجای فیلمتان را سانسور کنید، کجا را اصلاح کنید، ما تعیین میکنیم که چه فیلمنامهای را بسازید و چه فیلمنامهای را نسازید، چکار بکنید و چکار نکنید! ما برای ساختن یک فیلم چندین امضا و تعهد میدهیم و بعد از ۴۰ سال کار کردن یک احترام حداقلی قائل نیستند که بپذیرند ما میدانیم چه باید بکنیم.»
حکمت بیان کرد: «خیلی از ارگانها که پول زیادی در اختیار دارند و یک سازمان سینمایی راه انداختهاند و فیلم میسازند اما وقتی فیلمهایشان ساخته میشود باز هم تحت کنترل همان سیستم است. مرز خودی و غیرخودی در امکانات نشکسته و وقتی فیلم افراد خودی اکران میشود بیشترین امکانات و سالنهای سینما به اکران آثار افراد خودی تعلق دارد. سینمادار جرات ندارد برخلاف آنچه که برایش مشخص میشود عمل کند، حتی اگر فیلمی که می خواهد اکران کند پرفروشترین فیلم باشد، زیرا بعد از آن باید تاوان بدهد و ما هم باید دعا کنیم اکران فیلمهایمان با یکی از این افراد خودی همزمان نباشد زیرا کاملا نابود میشویم. ای کاش یک گروهی تشکیل میشد که این مسائل را مورد بررسی و موشکافی قرار میداد و این ساختار را درست میکرد.»
او تاکید کرد: «تنها راه خروج ما از این چرخه نادرست شفافسازی است که وعده آن ۴ سال پیش داده شده بود. وقتی شفافیت باشد، همه چیز روشن باشد آنگاه ویژهخواری کم میشود. افراد مطالبهگر میشوند و باید پاسخگویی صورت گیرد. آیا شما به یاد دارید که فارابی اعلام کرده باشد به چه کسانی چقدر وام داده است. چرا؟ یک بار اسامی فیلمها را اعلام کردند اما مقدار وامی که به آنها داده شده اعلام نشد. چه اشکالی دارد که فارابی میزان وامهایی را که طی ده سال، بیست سال و حتی سی سال گذشته به فیلمسازها داده است، اعلام کند؟»
این کارگردان و تهیه کننده سینما در ادامه گفت: «اولین چیزی که در ۴ سال پیش رو باید اتفاق بیفتد همین شفافسازی است مبنی بر اینکه امکانات چگونه و به چه دلیل در اختیار چه کسانی قرار گرفته است. قدم دوم شوراهای نظارتی است. شورای پروانه نمایش باید باشد اما در مورد شورای پروانه ساخت آیا پس از ۴۰ سال فیلم سازی لازم است که کسانی بنشینند مدام ما را نصیحت کنند و بگویند ما بهتر میفهمیم، بهتر میدانیم که شما چه چیزی را باید بسازید و چه چیزی را نسازید؟ یعنی بعد از ۴۰ سال ما نمیدانیم که چه چیزی باید بسازیم؟»
او اظهار کرد: «من اطلاع دارم که شورای فیلمنامه بسیاری از فیلمنامهها را نخوانده کنار میگذارد و میگوید اینها دردسرساز هستند. مسائلی مثل مشکل معیشت مردم و ناهنجاریها و بحرانهای اجتماعی دغدغه اصلی ما سینماگران است اما اجازه فعالیت در این زمینهها را نداریم. تا زمانی که یک معضلی بیان و تصویر نشود، راه حلی برای آن وجود نخواهد داشت.»
حکمت در ادامه گفت: «این مخالفتها از سوی کسانی است که مسئول بودهاند و باید ساختار را درست میکردند و نمیگذاشتند که به این بحرانها برسیم، اما هیچ کاری نکردهاند و پاسخگو هم نیستند بنابراین به این نتیجه رسیدهاند که با چسباندن دو کلمه و ساختن واژهای همچون «سیاه نمایی» اجازه ندهند مشکلات اجتماعی مطرح شود و فیلمساز وارد حیطههای اجتماعی شود که بحث حل و برونرفت از این مشکلات اجتماعی به میان بیاید. این جملات از تفکراتی است که امکانات و بودجه را در اختیار داشتهاند، اما کاری انجام ندادهاند.»
او افزود: «ما باید مشکلات جامعه را تصویر کنیم تا پس از آن کارشناسان عرصه روانشناسی، مردمشناسی و جامعهشناسی وارد عمل شوند و مسائل را نزد مسئولان ببرند و راه حلی برای رفع آن مشکل پیدا کنند. تا زمانی که مشکلات بیان نشود راهکاری برای حل آن پیدا نمیشود.»
او ادامه داد: «بنابراین اولین خواسته شفافسازی در رابطه با توزیع امکانات و دومین خواسته کم کردن دخالتهای دولت در عرصه تولید است. اگر امکانپذیر بود پروانه ساخت حذف شود و اگر نه دخالتها در حد پیشنهاد و مشاوره باشد. زیرا به هر حال آنچه مسلم است اینکه یک نسل تازهای وارد شده که فکر تازهای دارد و با این نسل تازه نمیتوان با بخشنامه دولتی مواجه شد. مدیریت باید با افکار و شرایط جدید حرکت کند.
حکمت بیان کرد: «یکی دیگر از خواستههای مهم این است که مشاوران مدیران سینمایی تغییر کنند. سالهاست که افراد ثابت و مشخصی به عنوان مشاور حضور دارند و دائما همه چیز به شکل دایرهای تکرار میشود. دستاورد این افراد چه بوده است؟ افرادی که چندین سمت دارند. ما ادعای جوانگرایی داریم اما چرا در ساختارهای مدیریتی جوانان جایگاهی ندارند و مدیران و مشاوران سالهاست که در پستهای متعدد حضور دارند؟»
حکمت در ادامه گفت: «آیا زمانی که متولدین دهه ۸۰ وارد عرصه تولید و فعالیت شوند، به این شرایط تن خواهند داد؟ زمانی که نسل جدید در جایگاه سینماگر بایستد، رفتارش شبیه رفتار ما نیست و پذیرای شرایط مشابه امروز نخواهد بود.»
حکمت اشاره کرد: «برای ساخت یک فیلم من چندین تعهد دادهام. چقدر من باید تعهد بدهم؟ دولت باید به من تعهد بدهد و مایه افتخارش باشد که من میخواهم بیایم فیلم بسازم. برای تمام موارد ما باید تعهد بدهیم، در مقابل شما چه تعهدی به من میدهید؟ شما در مقابل به من چه میدهید به غیر از بازدارندگی؟»
حکمت در ادامه اظهار کرد: «امیدوارم این مشکلات حل شود، ساختار اصلاح شود و آقای صالحی موفق شود این مسائل را حل کند.»
حکمت در پایان بیان کرد: «نسل ما نسل خستهای است و احتیاج به انگیزه داریم. در گذشته وقتی قرار بود وزرا رای اعتماد بگیرند یک شور و هیجانی در مردم وجود داشت. امروز من در خیابان دیدم که اصلا برای مردم اهمیتی ندارد و هیچ کس به رادیو گوش نمیدهد تا بداند چه اتفاقی میافتد. اصلا برای هیچ کس مهم نیست. این نشاندهنده خستگی و نداشتن انگیزه است.»