از محبت، پوچها گل میشود؟
سینماروزان: هفته گذشته وقتی بازی برگشت یکی از بازیهای نیمه نهایی از مجموعه “گل یا پوچ” به تهیهکنندگی علی اسدزاده در پلتفرم فیلیمو منتشر شد، همه از باخت عمو رجب، یکی از بازیکنهای محبوب این رئالیتیشو ناراحت شدند.
به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه هفت صبح، مهران مدیری به عنوان گرداننده مسابقه هم در آن قسمت با بغض از عمو رجب خداحافظی کرد. حالا با پخش تازهترین قسمت این مجموعه، اتفاق تازهتری برای عمو رجب افتاد. مهران مدیری از سوی خودش سهم عمو رجب از مبلغی را که در صورت برنده شدن به دست میآورد به او هدیه داد. برخی البته این حرکت خیرخواهانه و انسان دوستانه مهران مدیری را مصداقی از ریاکاری دانستهاند یا معتقدند بودند که چنین کاری باید به شکل پنهان صورت میگرفت تا غرور یک مرد و یک پدر جلوی چشم میلیونها مخاطب نشکند.
برخی هم معتقد بودند که چنین صحنههایی میتواند به ترویج نوعی ترحک برانگیزی منفی در جامعه دامن بزند و برخی هم برعکس این کار را نه حرکت نمایشی یا شوآف و خودنمایی که عملی درست و مشوقانه دانستند که میتواند به تبلیغ یک کنش اخلاقی پسندیده در جامعه تبدیل شود و مروج فرهنگ نوع دوستی و دستگیری و حمایت از یکدیگر و در کل ترویج فرهنگ انسان دوستی شود. آنها بر این باورند که مهران مدیری با این کار معرفتی را در حق رجب آمری انجام داد که ممکن بود فرد دیگری توان یا تمایلی به انجام آن نداشته باشد.
این البته موضوعی است که باید از منظر فلسفه اخلاق و روانشناسی اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد اما فارغ از خوانشهای گوناگونی که از این اتفاق صورت گرفت و از منظر رسانهای و برنامهسازی باید گفت، گاهی یک اتفاق در حاشیه برنامه میتواند متن را در کانون توجه قرار دهد. به عبارت دیگر برخی حاشیهها به رخدادی فراتر از متن تبدیل شده و خود متن را در مرکز توجه قرار میدهد. از این منظر خیلیها که از پخش مسابقه گل یا پوچ خبر نداشتند حالا به میانجی این اتفاق، بسیاری متوجه این مسابقه شده و به مخاطبان آن اضافه شدند. این اتفاق از منظری دیگر هم قابل تحلیل است. از این منظر که جدا از برد و باخت که ماهیت و کارکرد هر مسابقه و رقابتی است، این رفاقتها و همدلیها و حمایتها از همدیگر است که باقی میماند و ماندگار میشود.
قطعا این قسمت از رئالیتی شو گل یا پوچ در ذهن خیلیها میماند همچنانکه این قسمت در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بازنشر و به اصطلاح وایرال شده است. صحنهای تلخ و غم انگیز که تماشای آن حال خیلیها را خوب کرد. در جهان و جامعه امروز که آدمها برای جلوتر بودن از همه و برنده شدن به رقابت با هم مشغولند و گاه به بازی ناجوانمردانه و رقابت غیر اخلاقی تن میدهند، تماشای چنین صحنه و لحظهای میتواند یک تلنگر باشد. یک تلنگر جمعی باشد. اینکه زیباتر از برنده بودن، یاری گری و حامی بودن است. رفاقت و همدلی و مهربانی است. با این حال باید به این نکته هم توجه داشت که آنچه باید بیش از هر چیزی در اولویت باشد رفع و حذف فقر در جامعه است. رفع فقر تا غرور و عزت و کرامت پدری مقابل دوربین نشکند و به جای اشک و بغض، عزت و لبخند رضایت و احساس کفایت پدر بودناش قاب گرفته شود. در واقع این نه وظیفه مهران مدیری یا هر سلبریتی و چهره سرشناس دیگر که وظیفه دولت است که چنان مدیریت کند که مدیریها به جای آنها دست به جیب نشوند. گرچه دستگیری و کمک و حمایت و ارزش آن همیشه در جای خود محفوظ است و در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.