توقیف “گشت ارشاد۳” در قم!! + واکنش خشابدار (!)سعید سهیلی به این توقیف
سینماروزان/کیوان بهارلویی: قسمت سوم فیلم “گشت ارشاد” که دارای مجوز اکران از وزارت ارشاد است در قم توقیف شد!
به گزارش سینماروزان، “گشت ارشاد۳” اگرچه جزو فیلمهای پرمخاطب در تمام ایران و ازجمله قم بوده ولی با تصمیم مدیران استانی، فعلا توقیف شده.
بعد از نزدیک به دو سال که سینماهای قم بخاطر شیوع ویروس کرونا، نیمهتعطیل و تعطیل بود و سینماداران در حال ضرردهی هنگفت بودند با اکران #دینامیت سینماها مجددا جانی گرفت و با اکران #گشت_ارشاد۳ رونق به سينماها بازگشته بود.
#گشت۳ به واسطه فضای مفرح خود بصورت فول سانس تا حوالی یک نیمه شب در قم مخاطب داشت و حالا با توقیف فیلم، لابد باز سینماهای قم سوت و کور شده و باز ضرردهی در انتظار است…
سعید سهیلی کارگردان #گشت۳ در واکنشی معنادار به توقیف فیلمش در قم، آن را اثری در نقد ریاکاری و افراطیون دانسته و گفته این توقیف باعث نخواهد شد که منفعل شود و همچون یک رزمنده باز خشاب خود را پر کرده و نقد ریاکاری و افراط را ادامه خواهد داد.
پیش از این فیلمهایی عمدتا پرفروش همانند فیلم “رحمان۱۴۰۰”، “مطرب”، “دختر شیطان” و “دینامیت” درقم توقیف شده بودند و مخاطبان قمی به ناچار با سفر به تهران این فیلمها را تماشا کردند.
“گشت۳” به تهیهکنندگی سعید سهیلی و با پخش #شایستهفیلم جزو پرفروشترین فیلمهای سالیان اخیر بوده و توانسته درآمدزایی بالایی را برای سینماداران رقم بزند.
متن کامل نوشتار سعید سهیلی دردواکنش به توقیف “گشت۳” در قم را بخوانید:
شعبده شادی را جز در چند جای معدود مثل سینما نمیتوان یافت، گفتیم به اندازه توانمان بار دیگر برای لحظاتی لبخند را مهمان لبان هموطنان کنیم.
یاعلی گفتیم و فیلم را در بدترین فصل و نامناسبترین شرایط روانه اکران کردیم؛ به آن امید که گمشده این سالهای ما یعنی «خنده و شادی» چون پرندهای آزاد و رها در سالنهای تاریک سینما به پرواز در آید. گشت ارشاد آمد و شد آنچه که باید؛ طلسم را شکست و خنده و شادی را با هم آورد. اتفاقی که بسیاری از هموطنانم را در سراسر کشور خوشحال و البته اقلیتی را حسّاس کرد.
من فیلم را برای همه مردم کشورم ساختم. نمیدانستم این شادی از مردم نجیب شهر قم دریغ خواهد شد. باصدای بلند اعلام می کنم فیلم من درباره هیچ نیروی انقلابی و مذهبی نیست، بلکه درباره « گروه فشار» است، اقلیتی که فهمشان کوتاه و صدایشان بلند است، از عالم و آدم طلبکارند، ریش و چفیه دارند، اما بیپروا تبر به ریشه انقلاب میزنند، در اکثر خسرانهایی که به این مملکت رسیده رد پای این جماعت دیده میشود، کج فهم و خودرایاند، به قانون وقعی نمیگذارند، خود را مرکز ثقل و فصلالخطاب میپندارند، حتی هیچ ابایی از اینکه به مرجعی دینی بیحرمتی کنند ندارند، فیلم من نقد چنین تفکر و برداشتی از انقلابیگری است، نقد «تزویر» و «ریا»، نقد همه آن چیزهایی است که کشور را در ابعاد گوناگون به وضعیت کنونی رسانده است. نقد گروهی کمشمار و صاحب بلندگو، پرمدعا و متوقع، کسانی که شمایل مسلمانی دارند اما سلوکشان کوچکترین ربطی به آموزههای دینی و شریعت ندارد.
من خودم انقلابیام، از همانها که غبار جنگ و توپ و خمپاره بر جسم و روحشان دارند. حالا چند سالی است که در جبهه جدیدی میجنگم، در جایی که تلاش میکنم «ریا» و «تزویر» را در هر لباسی نقد کنم، میدانم این کار به مذاق بسیاری خوش نخواهد آمد. اما من سعی میکنم به آداب همان رزمنده گمنام، دعا بخوانم و آرام خشابهایم را پر کنم؛ این، وظیفه امروز من است.