1

عقب‌نشینی تبریزی در دفاع از “دونده زمین”⇐حالم خوب نبود/به صحرای کربلا زدم

سینماژورنال: تازه ترین فیلم اکران شده از کمال تبریزی در سینماها “دونده زمین” نام دارد؛ فیلمی که مضمون بیش از حد اگزوتیک آن انتقادات فراوانی را به اثر موجب شد.

به گزارش سینماژورنال “دونده زمین” داستان یک روستای دور افتاده در ناکجاآباد را روایت می کند با مردمی که هر روز آب و ناهارشان می‌رسد. مردم منفعل و راحت طلب‌اند، نه می خندند و نه حتی حالی برای عاشق شدن دارند. مردها هر روز در قهوه خانه می نشینند و چشم به برفک های تلویزیون می دوزند…

این تصویرسازی نمادین از ایران و ایرانی طبیعی است که با واکنش نه فقط منتقدان که مخاطبان معمولی سینما هم روبرو شود.

تبریزی که طی همه روزهایی که آماج نقدها درباره این فیلم بود تا توانسته بود از فیلمش دفاع کرده بود و با ربط دادن فیلمش به روزگار ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد از زیربار انتقادات رهایی یافته بود در تازه ترین گفتگویش که با “مهر” انجام شده دیگر به طور تلویحی هم که شده عصبانیت بالایش هنگام تولید فیلم را دلیل این حجم از سیاه نمایی دانسته است.

تبریزی با اشاره به روزگار ریاست جمهوری احمدی نژاد بیان داشت: استرس آن فضا مرا به این سمت برد که فیلمی با این ساختار و این شکل نمادین بسازم.

این کارگردان ادامه داده است: به هر حال، حال ما در آن زمان خوب نبود. وقتی حال هنرمند خوب نباشد به صحرای کربلا می‌زند. البته فیلم‌هایی با این ساختار در تاریخ سینما بسیار است. به طور مثال «مطب دکتر کالیگاری» را ببینید که اثری بسیار معروف است و در آن شخصیت‌ها، نورپردازی، نوع حرکت و نوع قصه‌ای که روایت می‌شود، با بسیاری از فیلم‌های هم دوره‌ خود متفاوت است. این فیلم قدیمی به دوره سینمای صامت تعلق دارد.

مقایسه احمدی نژاد با هیتلر!!!

کمال تبریزی در بخشی دیگر از گفتگو با استفاده از عبارت “قیاس مع الفارق” دوران احمدی نژاد را با روزگار آلمانها در عصر هیتلر مقایسه کرده و بیان داشته است: مردم آلمان زمانی که هیتلر را به حکومت رساندند دچار یک اشتباه تاریخی بزرگ شدند که فکر کردند دیکتاتوری مانند هیتلر می تواند نجات بخش کشورشان باشد. آن زمان همه به او اعتماد داشتند و وقتی جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد، آلمان شکست می خورد و هیتلر از بین می رود، نوعی یأس و افسردگی گسترده بر جامعه حاکم می شود. فیلمی به نام «آلمان، سال صفر» ساخته روبرتو روسلینی وجود دارد که جزو فیلم های مهم تاریخ سینمای جهان است و در دانشکده های سینمایی تدریس می شود. اگر این فیلم را ببینید شباهت هایی با «دونده زمین» دارد. در آن فیلم شما افرادی مسخ شده را می بینید و در «دونده زمین» هم شخصیت ها به شکلی نمادین در چنین فضایی سیر می کنند. مخاطب نباید در این فیلم مابه ازای واقعی افراد را در نظر بگیرد بلکه باید شکل نمادین آنها را ببیند.




ادعاهای تازه کمال تبریزی⇐ حسن روحانی با “مارمولک” مخالف بود و گفت باید توقیف شود اما رهبری از فیلم تعریف کرد/محصورین اگر کیاست به خرج می‌دادند امروز رییس جمهور بودند/تلویزیون، دشمن سينما بوده و هست/برای فیلمسازی درباره “مداحان” باید با آنها هماهنگ شد

سینماژورنال: تازه ترین فیلم کمال تبریزی “امکان مینا” در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت و فیلمی هنروتجربه ای به نام “دونده زمین” هم با هجمه منتقدان روبرو شد؛ شاید یک دلیل اینکه تبریزی مجبور شده در تازه ترین گفتگویش که با “قانون” انجام شده به جای توضیح دلایل این شکست از خاطرات زمان “مارمولک” بگوید همین بی اقبالی مخاطبان به “امکان مینا” است.

به گزارش سینماژورنال در گفتگوی تازه تبریزی علاوه بر آن که ادعاهای تازه ای درباره مخالف رییس دولت یازدهم با “مارمولک” بیان شده این کارگردان درباره همراهی رهبری با این فیلم سخن گفته است.

عجیب ترین جای این گفتگو اما جایی است که تبریزی که خود با سرمایه تلویزیون مشغول تولید یک سریال پرهزینه به نام “سرزمین کهن” است از این گفته که تلویزیون، دشمن سینما بوده و هست!!!

بخشهای خواندنی گفتگوی تبریزی را بخوانید:

گويا آقاي روحاني هم آن زمان از مخالفان سرسخت «مارمولك» بودند. درست است؟
من و آقاي روحاني باهم «مارمولك» را در شوراي عالي امنيت ملي ديديم.آقاي روحاني با فيلم مخالف بود و علنا در روي من گفت كه فيلم بايد توقيف و با شماها هم برخورد شود.به‌هرحال هر آدمي نظري دارد كه در جاي خودش محترم است. آقاي روحاني هم در آن زمان نظرشان اين بوده. 

باورپذير نيست كه كسي در مورد جنگ يا روحانيت فيلم بسازد بدون آنكه قبل از آن با جايي مذاكره نكرده و مجوزهايي را نگرفته باشد. شما براي مجوز ساخت اين فيلم‌ها رايزني كرده‌ايد؟
خوشبختانه يا متاسفانه آن زمان اين‌طور نبود اما الان اين وجود دارد كه اگر بخواهيد كاري انجام دهيد كه كمي ساختارشكنانه و متفاوت باشد حتما بايد برويد و مجوزهاي اوليه آن رابگيريد.
  مثلا الان چه حيطه‌اي در فيلمسازي  نيازمند كسب مجوز و رايزني  است؟
به طور مثال اگر الان بخواهيم يك فيلم طنز در مورد مداح‌ها بسازيم قطعا بايد با آن‌ها صحبت كنيم و در جريان‌شان بگذاريم. مي‌شود با اين موضوع يك فيلم كمدي خيلي بامزه ساخت چون زمينه‌هاي ساخت آن خيلي  وجود دارد. زماني كه مارمولك ساخته شد اين محدوديت‌ها نبود ولي الان سكانس هاي مرتبط به مداحي در فيلم «پاداش» حذف شده است و اين نشان از تغيير وضعيت دارد.
  شما اكراني هم در شوراي عالي امنيت ملي داشته‌ايد؛ از آن اكران و فضايش مي‌گوييد؟
زمان اكران مارمولك شرايط عجيبي پيش آمده بود؛  از طرفي به شدت با فيلم مخالفت مي‌شد و از طرف ديگر براي ديدن فيلم بليت پيدا نمي‌شد و صف‌هاي طويل مقابل سينما ايجاد شده بود.زماني كه حساسيت‌ها خيلي زياد شد ،براي ما يك نمايش در شوراي عالي امنيت ملي گذاشتند كه تمام اعضاي آن آمدند تا فيلم را ببينند و درمورد آن تصميم‌گيري كنند، به ما هم گفتند كنار ما بنشينيد تا اگر در طول اكران سوالي داشتيم بتوانيم بپرسيم. اتفاق جالبي  كه افتاد اين بود ؛  زماني كه قرار شد فيلم براي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي به نمايش درآيد خانواده‌هاي آن‌ها از اين ماجرا باخبر شده و گفته بودند براي ديدن فيلم آن‌ها هم مي‌آيند.كل سالن نمايش فيلم پر شده بود از خانواده‌هاي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي و محافظان‌شان. زماني كه «مارمولك» شروع شد به پخش شدن در سالن، اعضاي شورا  با حالت عصبي ودر سكوت فيلم را مي‌ديدند در حالي‌كه كل سالن از صداي خنده خانواده‌هايشان پر شده بود. يك بار هم  دو آقاي روحاني از طرف دادگستري براي تصميم‌گيري در مورد فيلم آمده بودند و به جاي اينكه فيلم را نگاه كنند مدام يادداشت‌ برمي داشتند. بعد از اينكه فيلم تمام شد به نمايندگان قوه قضاييه گفتيم خب حالا نظرتان راجع به فيلم چيست؟برايم خيلي جالب بود كه گفتند از نظر ما اكرانش هيچ اشكالي ندارد چون آنقدر غيرواقعي‌ا‌ست كه كسي تمايلي براي ديدنش ندارد در حالي‌كه زمان اكران فيلم بليت پيدا نمي‌شد. اين نشان از فاصله با مردم دارد.
  گفتيد كه مارمولك  هيچ مميزي‌اي نشد؟
«مارمولك» در جشنواره كامل پخش شد اما زمان اكران يك سكانس آن حذف شد.
  چه سكانسي بود؟
صحنه‌اي بود كه رضا مارمولك سوار قطار مي‌شود كه به مرز برود چند جوان دورش جمع مي‌شوند و شروع مي كنند به دست انداختنش. به او مي‌گويند حاج آقا عمامه‌ات را برعكس گذاشتي او هم به تندي جواب‌شان را مي‌دهد و در آخر هم مي‌گويد:«سلام من را به مادرت برسون». البته اين صحنه در نسخه‌اي از فيلم كه دي‌وي‌دي شد وجود دارد.
  ماجراي تغيير اسم فيلم چه بوده؟ چرا تصميم داشتيد اسمش را عوض كنيد؟
يادم مي‌آيد آن زمان ما فكر كرديم كه ممكن است اسم «مارمولك» حساسيت‌زا باشد بنابراين با آقاي محمدي به اين نتيجه رسيديم كه شايد بهتر است اسم فيلم را عوض كنيم.حتي آقاي محمدي در بين گروه سازنده جايزه گذاشت كه اگر كسي بتواند يك اسم خوب براي فيلم پيشنهاد بدهد يك سكه به عنوان جايزه به او داده مي‌شود. «آدرس خدا» آخرين اسمي بود كه به آن رسيديم و از تمام پيشنهادات بهتر بود اما آقاي محمدي گفت، ارشاد اعلام كرده فيلم بايد با همان اسمي كه مجوز گرفته اكران شود و نيازي به تغيير اسم نيست اما بعد از اينكه فيلم نمايش داده شد خيلي‌ها اعلام كردند اگر اسم فيلم اين نبود اين مشكلات برايش پيش نمي‌آمد من هم گفتم اشكالي ندارد من اسم فيلم را عوض مي‌كنم شما به ما اجازه اكران مجدد بدهيد اتفاقي كه هيچ‌وقت نگذاشتند رخ بدهد.
  در كنار تمام مخالفت‌ها،«مارمولك» حاميان بزرگي هم داشت.
بله  اين بعد از آن بود كه مقام معظم رهبري حامي فيلم شدند. زماني كه رهبري حمايت‌شان از اين فيلم را علني اعلام كردند ساير افراد هم گفتند كه حامي اين فيلم هستند  ولي تا قبل از حمايت مقام معظم  رهبري  چيزي نگفته بودند.تنها كسي كه براي اولين بار از اين فيلم حمايت كرد شخص رهبري بود.
  اين حمايت رهبري چطور بود؟
از دفترشان زنگ زدند و از فيلم تعريف كردند كه فيلم بسيار خوبي بوده است و …
  گويا خود آقاي محمدي جلوي اكران «مارمولك» را گرفتند.
آقاي محمدي دچار استرس وحشتناكي شده بود چون تلفن‌هاي وحشتناكي مي‌شد و او را تهديد‌هاي عجيبي مي‌كردند. فضاي عجيب  و غريبي در زمان اكران «مارمولك» به وجود آمد مثلا در تمام نماز جمعه‌ها عليه اين فيلم صحبت شده بود.يادم مي‌آيد زماني كه فيلم در دانشگاه تهران اكران شد، عده‌اي مي خنديدند و عده‌اي ديگر با اخم به فيلم نگاه مي كردند.يعني هميشه فضاي دوقطبي در قبال اين فيلم وجود داشت.
  به نظرتان اگر الان «ليلي با من است» و «مارمولك» را مي‌خواستيد بسازيد امكان ساختش بود؟
اول اين را بگويم كه الان به «مارمولك2» فكر مي‌كنم.بايد سعي كنيم كه ظرفيت آن را به وجود آوريم و اين اتفاق به مرور رخ مي‌دهد.

{شما جزو افرادی هستید که} گاردشان را در قبال انتقادها باز مي گذارند چون سنگري نيست كه به وقت نياز پشتش مخفي شوند.
كاملا همين‌طور است. من فكر مي‌كنم فيلمساز بايد همين‌طور باشد و وابسته به هيچ تشكل يا جريان حزبي نباشد. استقلال فيلمساز از نظر من خيلي مهم است و اينكه تا جايي كه مي تواند در نقطه تعادل بايستد.
من يادم مي‌آيد در مصاحبه‌اي گفتم كه در مقطعي به نظرم محصورين مي‌توانستند كياست بيشتري به خرج دهند و شايد اگر اين اتفاق مي‌افتاد به جاي آقاي روحاني امروز آنها رييس جمهور بودند و از اين خيلي جلوتر بوديم.اين حرف من خيلي از دوستانم را ناراحت كرد كه تو چرا اين حرف را مي‌زني آن‌ها الان در حصر خانگي هستند و مشكلات دارند و زدن اين حرف درست نيست اما خب عقيده‌ من اين بوده و بيانش كردم. در مورد فيلمسازي هم همين‌طور است.

امروزه شاهد گسست عجيبي بين هنرمندان و مردم با تلويزيون هستيم. به نظر شما چرا تلويزيون چنين مسيري را رفته است؟
متاسفانه تلويزيون از يك تاريخي به بعد دشمن سينما بوده و هست.نمي دانم چرا آب تلويزيون  با سينما در يك جوي نمي‌رود. تلويزيون ما تا اطلاع ثانوي مثل سدي مقابل سينما‌ست و علتش را نمي دانم! تلويزيون مجبور است يك بازنگري اساسي در سياست‌هايش كند. عده‌اي هستند كه تلويزيون را در يك مدار مصنوعي نگه داشته‌اند و راضي به تغيير شرايط هم نيستند.مخاطب تلويزيون خيلي كم است وخب  همين كم بودن مخاطب و آمار فاجعه را مي ديدند كه گفتند چه كار كنيم كه بيننده جذب كنيم؟ جنجال كنيم و فحش بدهيم نمونه بارزش هم برنامه «هفت» است.
شايد نكته غم‌انگيزش هم اين است كه يك كارگردان سينما بر مسند «هفت» نشسته و اين اتفاقات رخ داده است.
اصلا مگر افخمي توانايي اجرا دارد؟ او يك كارگردان است و بهترين كاري كه مي تواند انجام دهد اين است كه فيلم خوب بسازد.آدم بايد ظرفيت خودش را بشناسد.الان اگر به من بگويند بياروي ديوار مرگ  موتور سواري كن خب معلوم است قبول نمي كنم چون توانايي‌اش را ندارم.حالا فكر كنيد كنار افخمي آدمي هم گذاشته‌اند كه گل سرسبدمنتقدان است خب نتيجه چه آش شوربايي مي‌شود؟ قطعا تلويزيون نيازمند بازنگري‌است چون مسيري كه آنها مي‌رفتند به جاهاي خطرناكي كشيده مي‌شد.
يعني اگر به شما پيشنهاد اجرا بدهند، قبول نمي‌كنيد؟
قطعا قبول نمي‌كنم، چون كار من چيز ديگري است




بعد از تجربه ناموفق “امکان مینا”⇐توحیدی باز هم برای تبریزی فیلمنامه کمدی می‌نویسد/آخرین کمدی اکران شده توحیدی “۵۰ کیلو آلبالو” بود

سینماژورنال: فرهاد توحیدی که اولین بار در ابتدای دهه هشتاد فیلمنامه اثر شبه‌معناگرایانه “گاهی به آسمان نگاه کن” را برای کمال تبریزی نوشته بود سال قبل فیلمنامه “امکان مینا” را به اتفاق و مشاركت نويسنده ديگري كه بخش عمده آثار مورد حمایت معاونت فرهنگی وزات اطلاعات معمولا نگارش اوليه اوست، براي تبریزی نوشت.

به گزارش سینماژورنال نه “گاهی…” و نه “امکان مینا” نتوانستند توجهات مخاطبان را به خود جلب کنند و حتی “امکان مینا” به هنگام رونمایی در جشنواره فجر با انبوه انتقاداتی روبرو شد که ساختار داستانی اثر را بیش از حد سطحی می دانستند.

با این حال توحیدی آن طور که خودش گفته می خواهد یک فیلمنامه دیگر برای تبریزی بنویسد؛ این فیلمنامه کمدی است و جواد نوروزبیگی تهیه کننده ای که با همکاری بانک پاسارگاد آثاری نظیر “بهمن” و “من دیه گو مارادونا هستم” را تولید کرده بود نیز به عنوان تهیه کننده پروژه حاضر است.

نگارش یک کمدی-اجتماعی به تهیه کنندگی نوروزبیگی و کارگردانی کمال تبریزی

فرهاد توحیدی در این باره به “فارس” گفته است: قرار است كه يك فيلمنامه سينمايي ديگر به نگارش در بياورم كه كمال تبريزي قرار است ساخت آن را بر عهده بگيرد. تنها چيزي كه مي‌توانم بگويم اين است كه اين فيلمنامه يك كمدي اجتماعي خواهد بود و به لحاظ نگارشي در نيمه راه آن هستم. نام اين فيلمنامه به دليل اينكه در حال تغيير است بهتر است از آن نامي نبرم تا زماني‌كه نهايي شود.

اين فيلمنامه‌نويس در ادامه عنوان كرد: تهيه‌كنندگي اين فيلم برعهده جواد نوروز‌بيگي خواهد بود. بعد از اتمام سريال «سرزمين كهن» كه به نظرم تا اواخر پاييز طول مي‌كشد اين فيلم‌ سينمايي نيز كليد خواهد خورد.




منوچهر محمدی در واکنش به شایعه تولید قسمت دوم “مارمولک”⇐کذب محض است

سینماژورنال: در حالی که در روزهای گذشته خبری منتشر شد مبنی بر تولید قسمت دوم کمدی جنجالی “مارمولک” اما منوچهر محمدی تهیه کننده این فیلم در گفتگو با خبرگزاری “برنا” به صراحت این خبر را تکذیب کرده و به گلایه از تولیدکنندگان اخبار کذب پرداخته است.

به گزارش سینماژورنال تهیه کننده “مارمولک” با ردّ ساخت قسمت دوم داشت: این خبر کذب محض است، نمی‌دانم از چه منبعی اعلام شده، زیرا در این رابطه هیچ صحبتی با کمال تبریزی و پیمان قاسم خانی از طرف من صورت نگرفته است، امیدوارم که دیگر شاهد خبرهای دروغین نباشیم.

وی در ادامه اضافه کرد: اگر قرار بر ساخت سری دوم “مارمولک” باشد این اتفاق از طرف تهیه‌کننده باید رخ دهد، چرا که بنده مالک این اثر سینمایی هستم و به طور کل روحمم از ساخت قسمت دوم “مارمولک” خبر ندارد.

تولید با گرته برداری از یک فیلم آمریکایی

به گزارش سینماژورنال “مارمولک” به کارگردانی کمال تبریزی در ابتدای دهه هشتاد و با بازی پرویز پرستویی تولید شد. فیلمنامه کار را پیمان قاسم خانی نویسنده توانای سالهای بعد نگاشته بود آن هم با تأثیرپذیری از فیلمی به نام “ما فرشته نیستیم”(1989) به کارگردانی نیل جردن با بازی رابرت دنیرو و شان پن.

در فیلم منبع ماجرای دو سارق روایت می شد که با پوشش کشیش قصد فرار دارند و در “مارمولک” داستان یک زندانی که با پوشش یک روحانی قصد خروج از کشور دارد.

“مارمولک” در اردیبهشت 83 در تهران روی پرده رفت و پس از چند روز در شهرهاى مشهد، شيراز، اصفهان، زنجان، قزوين، كاشان و اروميه نيز بر پرده رفت. «مارمولك» چنان با استقبال مردم مواجه شد كه در سه روز اول اکران با بلیت 900 تومانی، صد ميليون تومان فروخت و بیش از 100 هزار نفر آن را دیدند.

اما افزایش اقبال مخاطبان که همراه بود با افزایش انتقادات برخی تندروها به فیلم باعث شد ابتدا اکران آن در شهرستانها لغو شود و در نهایت و به درخواست تهیه کننده در تهران هم از پرده پایین کشیده شد و البته زودتر از حد تصور سی.دی قاچاق آن در بازار زیرزمینی عرضه محصولات تصویری، توزیع شد…

منوچهر محمدی-کمال تبریزی-مارمولک
منوچهر محمدی و کمال تبریزی در پشت صحنه “مارمولک”



تبريزي: علت خيانت در خانواده‌ها، آن دوره تاريك ٨ ساله است!

سینماژورنال: ماجرای نقد فراستی بر “دونده زمین” کمال تبریزی و از آن سو ادعای تبریزی مبنی بر اینکه بخاطر این نقد تولید سریال “سرزمین کهن” را تعطیل خواهد کرد همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال البته ادامه این ماجرا نه به تعطیلی “سرزمین کهن” انجامیده و نه فراستی بنا به حکم کارمندان گروه سینمایی “دونده زمین” شلاق خورده است با این حال اظهارنظرات درباره این ماجرا همچنان ادامه دارد.

کمال تبریزی در تازه ترین اظهارنظر خود در تحلیل اتفاق افتاده در “هفت”، رفتار افخمی در “هفت” را مصداق بارز خیانت دانسته است. تبریزی به “اعتماد” گفته است:  بشر موجودي است كه مي‌تواند خيانت كند. متاسفانه اين روزها خيانت را به وفور مي‌بينيم. استنباط من اين است كه خيانت در خانواده‌ها هم زياد شده است. درك و همزيستي در خانواده‌ها وجود ندارد. من اين را حاصل آن هشت سال دوره تاريك مي‌دانم.

وی ادامه داده است: در آن روزها يك آموزشي به آدم‌ها داده شد كه با تخطئه كردن شخصيت ديگران مي‌توانند جايگاهي براي خودشان دست و پا كنند. من فكر مي‌كنم پديده داعش كه در همه جوامع در حال تكرار است در جامعه ما هم پياده مي‌شود. داعش براي شما دادگاهي تشكيل نمي‌دهد. مي‌گويد تو كافري و بعد با خواندن بيانيه‌اي گردن تو را مي‌زند. نه براي تو حقي قائل مي‌شود و نه دادگاهي ترتيب مي‌دهد و چيز ديگري. اين اتفاق در حوزه فرهنگ هم افتاده است. يك عده‌اي فكر مي‌كنند با زور و تهديد و ارعاب، مي‌توانند ديگران را به حاشيه برانند. اين دوست قديمي ما{افخمی} در چنين دامي افتاده است.

کدام هشت سال؟ کدام تاریکی؟

به گزارش سینماژورنال فارغ از آن که در این دعوا اتفاقا کارمندان گروه سینمایی فیلم مناقشه برانگیر تبریزی بودند که نه فقط برای حمایت از تبریزی که برای دفاع از گروهی که آبشخور مالی خوبی برایشان فراهم کرده بدون برگزاری دادگاه، حکم شلاق آن منتقد را صادر کردند اینکه تبریزی از یک “دوره هشت ساله تاریک” حرف می‌زند و حتی خیانتهای خانوادگی را نتیجه آن هشت سال تاریک (٨٤-٩٢)می‌داند به شدت كودكانه و ساده انگارانه مي‌نمايد.

چراکه یک کارگردان که باید سمبل نیروی روشنفکر جامعه باشد حواسش به این نیست که فرهنگ از بدنه جامعه و قاعده هرم به رأس آن سرایت می‌کند و نه بالعکس و بر این اساس اگر هر پدیده مذموم اجتماعی در جامعه رشد می یابد از کف جامعه است و نه  از رأس.

اگر جز این بود مثلا در دوره  پهلوی اول و دوم و با آن حجم از ولنگاری و لاقيدي دربار که امثال تبریزی بارها از آن در فيلم هاي دوره اول فيلمسازي شان نالیده‌اند، جامعه ایران می‌بایست تمامی ارزشهای اخلاقی خود را فراموش می‌کرد ، اما اين طور نشد و جواناني چون تبريزي تربيت شدند كه انقلاب كرده و ارزشهاي ديگري را حاكم نمودند و البته از ديوار سفارت بالا رفتند و با تصرف سفارتي كه همگي اعتقاد داشتند لانه جاسوسي است ، باعث شدند آمريكا رابطه سياسي خود را با ايران قطع كند.

بي شك اگر فرهنگ از رأس به كف جاري مي شد، دلاور مردان غيوري چون تبريزي در آن سالها پرورش نمي‌يافتند.




افخمی با الهام از یک خواننده کوچه بازاری خطاب به کمال تبریزی⇐تو رو به خدا اگه میشه تنها نرو!

سینماژورنال: دیروز یازدهم اردیبهشت ماه کمال تبریزی در اعتراض به نقد تندی که در برنامه “هفت” درباره فیلم “دونده زمین” وی صورت گرفته سریال “سرزمین کهن” را تعطیل کرد؛ این تعطیلی در شرایطی رقم خورد که در هفته های اخیر این پروژه با بروز برخی مشکلات مالی هم مواجه شده بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال یک روز بعد از آن اتفاق بهروز افخمی با انتشار نامه ای خطاب به تبریزی این رفتار او را که تاب یک نقد را هم ندارد زیر سوال برده است.

 مجری «هفت» در متن کامل این نامه که با تیتر “دهان ما را بستی، با باقی ملت چه می کنی؟” که در “ایسنا” منتشر شده خطاب به کمال تبریزی این پرسش را مطرح کرده است که چرا باید خفقان بگیرد.

افخمی البته از تبریزی پیشنهادداده اگر خیال می کند وی جرمی مرتکب شده از طریق صحیح شکایت کند و نه سریالی محصول رسانه ملی را گرو بگیرد.

نکته جالب درباره این نامه آن است که افخمی ابتدای آن را با مطلع یکی از ترانه های جمال وفایی خواننده کوچه بازاری دهه 50 آغاز کرده است؛ مطلع ترانه ای با نام “یه شهر دور” که اخیرا توسط گروه دنگ شو هم بازخوانی شده بود.

سینماژورنال متن کامل نامه افخمی را ارائه می دهد:

“حضرت کمال خان تبریزی سلام!

“شنیده ام عزم سفر کرده‌ای

هوای دلدار دگر کرده‌ای

عشقِ مرا ز سر به در کرده‌ای

تو رو به خدا اگه میشه تنها نرو!”

فرموده‌ای که سریال «سرزمین کهن» را نیمه کاره وِل می‌کنی مگر اینکه برنامه «هفت» تعطیل شود و ما را از تلویزیون اخراج کنند. چرا عزیزم؟ مگر ما چه کرده‌ایم که می خواهی به هر قیمت که باشد خفقان بگیریم؟ تو اگر رئیس جمهور می‌شدی چه بلایی سرمان می‌آوردی؟ لابد دستور صادر می کردی که ما را بگیرند و به زندان بیندازند و اگر رئیس قوه قضاییه می‌گفت نمی توانی چنین دستوری بدهی و قانون اجازه نمی‌دهد، کار مملکت را ول می کردی و قهر می کردی و توی خانه بست می‌نشستی.

عزیز دلم مملکت قانون دارد. اگر خیال می‌کنی ما جرمی مرتکب شده‌ایم، باید از طریق صحیح شکایت کنی. نه اینکه سریالی را گرو بگیری که سال‌هاست حتما میلیون ها نفر منتظراند تا به تماشای آن بنشینند.

از تعطیل کردن برنامه «هفت» می‌خواهی به کجا برسی؟ به فرض که دهان ما را بستی، با بقیه ملت که برای خودشان حق حیات و حرف زدن و اظهارنظر قائل‌اند چه می کنی؟ واقعا خیال می‌کنی می توانی همه را ساکت کنی یا وادار کنی دربارۀ فیلم‌هایت آن طور حرف بزنند که خودت می‌پسندی؟ چرا آنقدر لیبرال شده‌ای عزیزم؟ چرا اصلا تحمل نقد، مخالفت و پرخاش و جدل را نداری؟

مگر از پشت کوه آمده‌ای و خبر نداشتی که وقتی آدم فیلم می‌سازد باید منتظر نقد و نظر کوبنده و بی‌رحمانه هم باشد. چرا اینطوری شده‌ای رفیق قدیمی؟

این‌ها که گفتم برای خودت بود. وگرنه مرا خوب می‌شناسی و می دانی که هیچ بدم نمی آید یکی پیدا شود و پریزم را از برق بکشد.

والسلام

بهروز افخمی​»




کمال تبریزی در اعتراض به “هفت” و فراستی⇐ “سرزمین کهن” را تعطیل کرد

سینماژورنال: کمال تبریزی تصویربرداری فاز سوم از سریال «سرزمین کهن» را متوقف کرد؛ به گفته وی این تصمیم در «اعتراض به سکوت مدیران تلویزیون در برابر اهانت یک برنامه به اصطلاح سینمایی به کارگردان این سریال» گرفته شده است.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان سینما و تلویزیون در حالی به توقف ساخت «سرزمین کهن» تصمیم گرفته است که از شروع تصویربرداری فاز سوم این سریال تاریخی، فقط سه ماه می‌گذرد.

یک برنامه سخیف تلویزیونی به من توهین کرده

تبریزی در توضیح این تصمیم به “ایسنا” گفت: ساخت سریال «سرزمین کهن» با توجه به اجرای پرزحمت و سنگین آن، به حمایت و پشتیبانی معنوی و روحیه‌بخش از سوی مدیران تلویزیون نیاز دارد؛ این در حالی است که یک برنامه سخیف تلویزیونی به خود اجازه توهین به من را داده است و مسوولان محترم سازمان صداوسیما هم بی‌هیچ عکس‌العملی در این خصوص سکوت کامل اختیار کرده‌اند!

او ادامه داد: بنابراین گروه سازنده پس از حوصله و تأمل چند روزه و ادامه رفتار مدیران تلویزیون، تصمیم به تعطیلی پروژه «سرزمین کهن» گرفت تا در اسرع وقت معلوم شود که بین سریالی با موضوع انقلاب اسلامی و برنامه‌ای موهن! کدامیک از نظر سازمان باید بماند و کدام‌یک برود!

از دست دادن حامی مدیریتی و سپس تقابل با “هفت”

به گزارش سینماژورنال کاملا واضح است که روی سخن تبریزی با برنامه اخیر “هفت” است که در آن مسعود فراستی منتقد این برنامه از واژه “دیاثت فرهنگی” برای توصیف فضای تیره و تاریک “دونده زمین” فیلم هنروتجربه ای تبریزی استفاده کرده بود.

به کار بردن این واژه حواشی زیادی را ایجاد کرد و مخالفان و موافقان تندروی فراستی از صدور حکم “شلاق” برای نواختن یکدیگر بهره جستند.(اینجا را بخوانید)

حالا چند هفته بعد از مشکلات مالی تازه ای که برای “سرزمین کهن” پیش آمده و باعث نارضایتی عوامل شده، تبریزی آن طور که خودش گفته به دلیل اعتراض به “هفت” قید ادامه تولید “سرزمین کهن” را زده است آن هم درست چند روز بعد از آن که حامی این ماههای او در رسانه ملی یعنی علی اصغر پورمحمدی هم جای خود را به مرتضی میرباقری داده است.

آغاز تولید از 17 فروردین
فصل سوم سریال «سرزمین کهن» پیش از نوروز کلید خورده بود و از 17 فروردین‌ ماه پی گرفته شد. در فصل سوم، آرش مجیدی به جای شهاب حسینی در نقش بزرگسالی رهی ظاهر می‌شود و سعید راد به جای فرهاد قائمیان نقش بزرگسالی او را ایفا می‌کند.

آخرین خبرها از پخش فصل یک مجموعه «سرزمین کهن» از فصل پاییز به صورت هفتگی حکایت داشت و اینکه با پایان تصویربرداری فصل سه و تکمیل فصل دو، فصل‌های بعدی هم پی‌ در‌ پی پخش خواهند شد.

وقایع سیاسی بین دهه 20 تا دهه 50

سریال “سرزمین کهن” به وقایع اجتماعی سیاسی در فاصله زمانی بین دهه‌ی ۲۰ تا ۵۰ می‌پردازد. سریال «سرزمین کهن» سال 92 روی آنتن رفت اما پس از پخش چند قسمت آن از شبکه سه، با اعتراض بختیاری‌ها از آنتن خداحافظی کرد. آنها برخی از دیالوگ‌ها و شخصیت‌پردازی‌های این اثر را توهین به قوم بختیاری می‌دانستند. این سریال در ابتدای پخش با اصلاحاتی مواجه و بعد پخش آن متوقف شد.

کمال تبریزی در اواخر سال گذشته با اعلام خبر کلید خوردن فاز سوم این مجموعه، اعلام کرده بود که بازیگران جدیدی به این مجموعه که شخصیت‌های متعددی دارد، اضافه می‌شوند. با این حال از میان بازیگران اصلی این مجموعه شهاب حسینی در فاز سوم حضور ندارد و آرش مجیدی جایگزین وی شده است؛ البته گفته شده که شهاب حسینی برای صحنه‌های باقیمانده از فاز دو همچنان مقابل دوربین تبریزی خواهد رفت.

از جمله بازیگران این مجموعه پرشخصیت می توان به نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، حسن پورشیرازی، فرشته صدر عرفایی، جعفر دهقان، امیر آقایی، شبنم قلی خانی، الهام حمیدی، ثریا قاسمی، علی شادمان، پژمان بازغی، هنگامه قاضیانی، میتراحجار، پرویز پورحسینی، حسین محجوب، بیتا فرهی، هومن سیدی، مهرداد ضیایی، لیلا زارع، آشا محرابی، محسن تنابنده، جواد عزتی، رسول نقوی، شیوا بلوچی، متین حیدرنیا، امین رحیمی، درشن سینک، بهرام کمیجانی، فریبرز گرم رودی و… اشاره کرد.




کارمند “هنروتجربه”: فراستی باید ۷۴ ضربه شلاق بخورد/خبرگزاری اصولگرا: مدیر “هنروتجربه” چند ضربه شلاق باید بخورد؟

سینماژورنال: حدودا  5 سال بعد از زمانی که مسعود فراستی با استفاده از واژه “استمناء” در توصیف “جرم” مسعود کیمیایی در “هفت”ی که جیرانی روی آنتن می فرستاد کلی حاشیه ساز شد، حالا فراستی باز هم با به کار بردن واژه ای دیگر در کانون حاشیه قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال واژه جدید فراستی “دیاثت” نام دارد که البته برخلاف استمناء ریشه ادبی هم ندارد و در هیچ فرهنگ لغتی موجود نیست. فراستی در برنامه “هفت” در نقد فیلم “دونده زمین” کمال تبریزی که در گروه “هنروتجربه” روی پرده است این واژه را به کار برده است و همین باعث بروز حواشی فراوانی شده است.

از یک طرف چهره ای که سالهاست در حلقه بالایی صنفی موسوم به منتقدان و نویسندگان خانه سینما حضور دارد و البته به کارمندی برای هنروتجربه هم مشغول است، مجازات فراستی را به خاطر این تعبیر 74 ضربه شلاق دانسته است؛

این عنصر بالادستی آن حلقه که به نظر می‌رسد اطلاعات حقوقی مرتبط با این ماجرا را از یکی دیگر از حاضران در حلقه که سالها به کار وکالت مشغول است و قاضی تحقیق بوده، گرفته، در اقدامی محافظه‌کارانه خبر این مجازات را از سایت رسمی‌اش منتشر نکرده و به انتشار آن در کانال شخصی اش بسنده کرده است!

از آن طرف خبرگزاری اصولگرای “فارس” هم در گزارشی که بر این ماجرا رفته این پرسش را طرح کرده که امیرحسین علم الهدی مدیر گروه هنروتجربه بخاطر فیلمهای توهین آمیز مانند “دونده” چند ضربه شلاق باید بخورد؟

سینماژورنال گزاش “فارس” در این باره را ارائه می دهد:

فراستی و فیلمی که مصداق «دیاثت هنری» است

مسعود فراستی که به تنهایی و در سالن خالی «دونده زمین» کمال تبریزی را دیده بود در “هفت” گفت: «کارگردان و تهیه کننده محترم در جایی گفته‌اند این فیلم نقدی بر وضعیت دولت قبل است. فیلم ابدا علیه دولت قبل نیست. فیلم علیه مردم است. فیلم به شدت بی غیرت است. همان بی غیرتی که اخیرا آقای جوادی آملی بر آن اشاره کردند که فروش خانه و مملکت به بیگانه مصداق کامل بی غیرتی است. ما دیاثت فرهنگی و هنری هم داریم که متاسفانه فیلم، چنین دیاثت و فروش غیرتی در آن است».

همین جملات کافی بود تا با خلق عبارت «دیاثت هنری» در ادامه عبارت های مشابهی چون دیاثت فرهنگی و دیاثت سیاسی مخالفان «هفت جدید» با انواع و اقسام نظرات، نگاه و تحلیل ها به سراغ فراستی بروند و بگویند فراستی به تبریزی توهین کرده و خیلی سریع کار به مرور قانون رسید و ماده 608 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 در شبکه مجازی دست به دست می شد که در آن آمده است : « توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف(متهم کردن فرد به زنا و لواط) نباشد،  به مجازات شلاق تا 74 ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.» و گفتند فراستی برای استفاده از این عبارت باید 74 ضربه شلاق بخورد، از سوی دیگر موافقان نیز بیکار نبودند و این عبارت را توهین آمیز نداستند بلکه نقدی در رابطه با ساخته تبریزی می‌دانستند.

آخرین اثر کمال تبریزی چه کرده است؟

فارغ از همه حاشیه‌های «هفت» اخیر، هیچ‌کس به سراغ «دونده زمین» نرفت و نگفت آخرین اثر کمال تبریزی چه کرده است که منتقد آن را مصداق دیاثت هنری دانسته و توهین به شعور مردم می‌داند؟ چگونه آثاری در تحقیر فرهنگ ایرانی و ارج نهادن به یک خارجی، با افتخار ساخته می‌شوند و برای جذب مخاطب آن را سیاسی جلوه می‌دهند؟ و سوال اصلی این است که بر اساس کدام معیار و ملاک این آثار اکران می شوند؟

برای دور زدن اداره نظارت چند ضربه شلاق باید خورد؟

اگر تصور کنیم که فراستی با گفتن این عبارت که نمی دانیم از منظر قانون مصداق الفاظ رکیک هست یا خیر به تحمل شلاق محکوم می‌شود با کارگردانی که در اثرش در 90 دقیقه نه به یک نفر  بلکه به جامعه ایرانی توهین می‌کند چه باید کرد؟ یا جناب علم‌الهدی که به نظر می‌رسد با دور زدن نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی این آثار را در گروه «هنر و تجربه» اکران می‌کند چند ضربه شلاق را باید متحمل شود؟

سحر دولتشاهی در نمایی از "دونده زمین"
سحر دولتشاهی در نمایی از “دونده زمین”

 




تبریزی بدون تعطیلی “سرزمین کهن” به کن رفت؟!

سینماژورنال: جشنواره کن در حال برگزاری است و در این حین گروهی از نمایندگان خانه سینما و فارابی هم روانه جشنواره شده اند.

به گزارش سینماژورنال از جمله سینماگرانی که به عنوان مسافر راهی کن شده کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون است.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد تبریزی که این روزها فاز سوم سریال “سرزمین کهن” را در مسیر فیلمبرداری دارد برای آن که از برنامه زمانی تولید عقب نماند بدون متوقف کردن فیلمبرداری به کن می رود.

وی کارگردانی تعدادی از سکانسها را با ترسیم دکوپاژ کامل به دستیاران خود سپرده تا به هنگام حضور ایشان در کن فیلمبرداری ادامه یابد.

به این ترتیب هم تولید “سرزمین کهن” امتداد خواهد یافت و هم مسافرت سینمایی تبریزی به کن انجام خواهد شد.




بازگشت سعید راد به تلویزیون با یک سریال جنجالی

سینماژورنال: فاز سوم سریال جنجالی “سرزمین کهن” که بعد از پخش چند قسمت ابتدایی و اعتراض قوم بختیاری معلق شده بود در مسیر تولید قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال در فاز سوم “سرزمین کهن” به کارگردانی کمال تبریزی که به تازگی فیلمبرداریش در دربند آغاز شده سعید راد بازیگر سرشناس سینما ایفای نقش خواهد کرد.

آخرین تجربه بازیگری سعید راد در تلویزیون مجموعه “در چشم باد” بود که در آن در نقش رضاشاه ایفای نقش کرد.

راد در سال گذشته دو فیلم “عشق و جنون” و “پایان خدمت” را روی پرده داشت که هر دو جزو آثار کم فروش سبنماها بودند.

حالا سعید راد درگیر فصل سوم سریال “سرزمین کهن” شده است و در این سریال کاراکتری متفاوت را ایفا خواهد کرد.

در این فصل بازیگرانی چون  نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، حسن پورشیرازی، فرشته صدر عرفایی، جعفر دهقان، امیر آقایی، شبنم قلی خانی، الهام حمیدی، ثریا قاسمی، علی شادمان، پژمان بازغی، هنگامه قاضیانی، میتراحجار، پرویز پورحسینی، حسین محجوب، بیتا فرهی، هومن سیدی، مهرداد ضیایی، لیلا زارع، آشا محرابی، محسن تنابنده و جواد عزتی حضور دارند.




کمال تبریزی به بهانه “خیابانهای ناآرام” میرحسین موسوی را مقصر جریانات ۸۸ معرفی کرد+عکس

سینماژورنال: کمال تبریزی شش سال قبل و  بعد از ماجراهای انتخابات 88 فیلمی به نام “خیابانهای آرام” ساخت؛فیلمی که هرچند ادعا می شد در فضایی غیر از ایران می گذرد و حتی برای دوری از سوء تفاهم در ارمنستان فیلمبرداری شده بود اما پر بود از اشارات سیاسی آشکاری که بیش ار هر چیز و هر کس رییس دولت نهم و دهم را هدف قرار گرفته بود.

به گزارش سینماژورنال شاید برای همین بود این فیلم که توسط محمود رضوی از تهیه کنندگان نزدیک به شهردار تهران تولید شده بود در کنار “گزارش یک جشن” ابراهیم حاتمی کیا به دو فیلمی بدل شدند که حتی بعد از روی کار آمدن هنروتجربه و فرستادن برخی از آثار توقیفی برای اکران در این گروه هم روی پرده نرفتند.

البته که در همان زمان شنیده هایی وجود داشت مبنی بر اینکه سازمان سینمایی وقت به ریاست جواد شمقدری هر دو فیلم را خریداری کرده است تا دست اندرکاران تولید آنها و البته حامیان مالی نگران سوخت سرمایه خود به دلیل توقیف فیلمها نباشند.

کمال تبریزی به تازگی و در حالی که انتاخابات مجلس دهم را پشت سر گذاشته ایم در گفتگویی با “نقد سینما” از رسانه های متبوع حوزه هنری، به برخی مصادیق “خیابانهای آرام” اشاره کرده و البته ابایی هم نداشته از اینکه به میرحسین موسوی کاندیدای شکست خورده انتخابات 88 بخاطر رفتارهای احساسی اش خرده بگیرد.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی تبریزی را ارائه می دهد:


هنوز معتقدید در ماجرای سال 88 عده‌ای دیوانه به خیابان‌ها آمدند؟ یعنی آدمی مدیریت کرده بود تا اوضاع را به هم بریزند و چند بی‌گناه را متهم کنند ولی کار خود را جلو ببرند؟

تبریزی: در «خیابان‌های آرام» می‌خواستم بگویم چنین اتفاقی به دلیل نبود تعقل است. شاید بتوانید این را به هر کسی نسبت دهید. وقتی تعقل جایش را به احساسات دهد و آدم از حالت عقلانی خارج شود، چنین اتفاق‌هایی می‌افتد. ریشه‌ی آشوب‌ها و درگیری‌های خیابانی همیشه به دلیل نبود تعقل درست و احساس است.

اما این انصاف و تعادل و در نظر گرفتن سهم اشتباه هر دو طرف در فیلم شما دیده نمی‌شود. بیش‌تر اتفاقات و دیالوگ‌های فیلم انتقاد از احمدی‌نژاد است، به‌ویژه صحنه‌ای که با تمسخر درباره‌ی یک دختر مخترع انرژی اتمی در پارک صحبت می‌شود.

تبریزی: بله چون مخالفم. من مخالفتم را پنهان نکردم. نبود تعقل این است که با احساس بخواهید مملکت را اداره کنید.

یعنی هیچ‌وقت به این نتیجه نرسیدید که طرف سیاسی مطلوب شما هم مرتکب اشتباهات جبران‌ناپذیری شد؟

تبریزی: من فکر می‌کنم کسی که قدرت دارد، مسئولیت بیش‌تری هم دارد.

منظور من همان تذکر مشهور رهبری در خطبه‌های نماز جمعه‌ی 29 خرداد 88 است. ایشان به کسانی که اردوکشی خیابانی را باب می‌کنند، تذکر دادند که: «…اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و هرج و مرج‌ها، آن‌هایند».

تبریزی: دقیقاً. کسانی که در هر موقعیتی در مسند قدرت می‌نشینند، مسئولیت بیش‌تری دارند، چون قدرت دارند. پس باید بر اساس تعقل، تدبیر و اعتدال حرکت کنند. زیاده‌روی در هر حالتی مشکل ایجاد می‌کند.

پس مخاطب «خیابان‌های آرام» باید بداند که مولف فیلم برای هر دو طرف ماجرا سهمی از اشتباه قائل است؛ هر دو طرفی که باعث شدند جامعه از مسیر اعتدال خارج شود. حتی اگر این تعادل و انصاف در فیلمش حس نشود، چون به زعم او کسی که قدرت دارد، مسئولیت بیش‌تری دارد.

تبریزی: کسی که مسئولیت، قدرت و تریبون بیش‌تری داشت، جرم بیش‌تری مرتکب شده است. گناه او سنگین‌تر است.

خیابانهای آرام
لعیا زنگنه و حسن معجونی در نمایی از “خیابانهای آرام”


از این بابت اصرار دارم که توضیح بدهید چون بعد از انتخابات، به همراه آقایان «برزیده»، مجیدی و «میرکریمی» نامه‌ای سرگشاده خطاب به آقای «موسوی» منتشر و با لفظ «منتخب محبوب ملت» از او یاد کردید. همچنین ایشان را برنده‌ی صداقت و اخلاق دانستید. کسانی که این نامه را خوانده باشند و “خیابان‌های آرام” را با گزاره‌های یک‌سویه‌اش ببینند، شاید احساس کند که شما بی‌انصافید و از نیت خیر شما آگاه نشوند. با این‌که شما دو طرف را مقصر می‌دانید.

تبریزی: صد درصد. من معتقدم اگر میرحسین موسوی جلوی احساسش را می‌گرفت، منطقی اعتراض می‌کرد، حرف‌هایش را می‌زد اما به احترام نظام و کشور سکوت می‌کرد و ادامه نمی‌داد، در دوره‌ بعدی رئیس‌جمهور می‌شد.

تا از این بحث عبور نکرده‌ایم، دوست دارم بدانم که چقدر با ورود هنرمندان –که انسان‌های احساساتی هستند و کفه‌ی اقبال و ادبارشان به سرعت تغییر وزن می‌دهد – به عرصه‌ جدی سیاست موافقید؟

تبریزی: هنرمندان نباید وارد فضای سیاست شوند. البته فیلم ساختن برای یک کاندیدا فرق می‌کند؛ خود من برای آقای «هاشمی» فیلم انتخاباتی ساختم….

و فکر می‌کنم باعث رأی نیاوردن ایشان در سال 84 شدید.

تبریزی: چطور؟

هر کسی آن نمای پرسپکتیو انتهایی را می‌دید، نمی‌فهمید که این‌جا خانه‌ حاج‌آقاست یا پارک نیاوران و احتمالاً اشک‌ها و دغدغه‌های ایشان را هم برای مردم مستضعف باور نمی‌کرد!

تبریزی:(خنده) … مقاطع انتخابات را باید جداگانه تحلیل کرد. به‌عنوان مثال افرادی که برای «سیدمحمد خاتمی» فیلم ساختند سیاسی نبودند.


قبول! اما تبدیل کردن پاتوق‌های صنفی به اتاق‌های عملیات سیاسی درست است؟

تبریزی: درست نیست. اما باید توجه داشت که هنرمندانی که پایگاه مردمی دارند، باید هنگام اتفاق‌های اجتماعی که به حقوق مردم مربوط می‌شود، کنار مردم باشند. این متفاوت است. این اتفاق خوبی است که از انرژی هنرمندان استفاده کنیم و شور و هیجان به وجود آوریم. اشکالی ندارد هنرمندان از توانایی‌شان و حس مردم استفاده کنند، طرفدار نامزدی شوند و برای او تبلیغ کنند. این تعیین کننده است و امکان رأی آوردن چنین نامزدی بیش‌تر می‌شود. شرایط بد موقعی است که هنرمندان نسبت به انتخابات واکنشی نداشته باشند. ورود هنرمندان به حوزه‌های تبلیغی اشکالی ندارد؛ در صورتی که درست باشد و از اعتدال خارج نشود.

ورود هنرمندان –به‌ویژه سینماگران- به کارزارهای سیاسی تصمیمی است که باید خودشان بگیرند. نکته‌ی من این است که سینماگری که از یک طرف احساسی است و از طرف دیگر به ابزار قدرتمندی مثل سینما دسترسی دارد، اگر نتواند ناکامی‌های مرسوم دنیای سیاست را -که برای سیاسیون امری متداول است- هضم کند و افسرده بشود، چه بلایی سر مخاطب فیلم‌هایش خواهد آمد؟ آیا سینماگر حق دارد تحفه‌ی این تجربه‌ی تلخش را که چند سال ناراحتی و افسردگی است، روی پرده‌ی سینما ببرد؟ به‌عنوان هنرمندی که پایگاه اجتماعی دارد، این حق را دارد؟

تبریزی: این کارها برای هنرمندان تجربه است. قبل‌تر که این تجربه‌ها وجود نداشته است؛ چون انتخابات مولود انقلاب اسلامی است. این‌ها مشق دموکراسی است. باید از گذشته تجربه بگیریم و رو به آینده حرکت کنیم. خود من در همان دوره تصمیم گرفتم برای کسی و نامزدی فیلم نسازم. باید فرزند زمان خویشتن بود. یک موقع‌هایی باید ورود کرد و یک موقع‌هایی باید پرهیز کرد. البته بستگی به موقعیت، روش و منش هنرمند هم دارد و این‌که ببیند جامعه از او چه انتظاری دارد و چه چیزی به صلاح است.

بعد از تجربه‌ سال 88، نه‌تنها من، بلکه خیلی‌ها به این نتیجه رسیدند که این‌گونه عمل کنند. بسیاری از اهالی سینما گفته‌اند که فعلاً به این موضوعات کاری نداریم. شاید در مقطع دیگری دوباره این شور ایجاد بشود.

پس باید امیدوار باشیم که در سال‌های بعد، این جملات تکراری «حالم خوب است» و «حالم بد است» را کم‌تر از سینماگران بشنویم؟

تبریزی: حال خوب و بد، واقعیتی درباره‌ی اهالی هنر است. متأسفانه چنین چیزی وجود دارد. بیش‌تر هنرمندان حساس‌اند. هنرمند حس ظریف و لطیفی دارد؛ به همین دلیل هنرمند شده است و این طبیعی است. منتها خود هنرمندان هم در این مسیر رشد عقلانی پیدا می‌کنند. البته نه به این معنی که بتوانند رهبری جامعه را به دست بگیرند.

اما با همه‌ی این اوصاف، اگر همه‌ی هنرمندان را در نظر بگیرید، برآیند رفتارشان قابل قبول است. کسانی که دلشان برای این مملکت می‌تپد و دلشان می‌خواهد آسیب اجتماعی کم‌تر و رشد و پیشرفت بیش‌تری در مملکتشان باشد. منتها مهم است از چه مسیری می‌خواهند این مفهوم‌ها را به منصه‌ی ظهور برسانند. این مسیرها می‌تواند متفاوت باشد. الآن بیش‌تر هنرمندان به این نتیجه رسیده‌اند که سعی کنیم در این مقطع، از سیاست دوری کنیم. البته به این معنا نیست که درباره‌ی سیاست فیلم نسازیم. انتخابات اخیر «خانه‌ی سینما» هم پیام واضح و آشکاری داشت. یعنی نمی‌خواهیم تا اطلاع ثانوی وارد مسائل سیاسی شویم؛ ممکن است مشکل سیاسی داشته باشیم ولی از آن مهم‌تر مشکل معیشتی، شغلی، امنیتی و بیکاری خودمان است. ابتدا مشکل صنفی‌مان را حل کنیم بعد به مشکل‌های دیگر توجه کنیم.

معمولاً در ایران هنرمندان مثل آمریکا در لحظه‌های حساس موضع‌گیری نمی‌کنند. در کشوری مانند آمریکا در دوره‌ای، «ریگان» را مجبور می‌کنند و پشت جبهه می‌فرستند. سینمای هالیوود شهید جنگ هم داده است. خیلی از هنرمندان ما این‌طور نیستند. برای فیلم‌برداری از تهران بیرون نمی‌روند. اگر فیلم‌برداری نزدیک سیستان و بلوچستان باشد و بمبی منفجر شود، کار را تعطیل می‌کنند. سال 88 و در ماجرای تحریم‌ها، فرانسه در مذاکره‌هایمان کارشکنی کرد اما حتی همان سال هنرمندانمان جشنواره‌ی کن را تحریم نکردند. داروهایمان تحریم شد اما «مهتاب کرامتی» که سفیر صلح است، بیانیه‌ای نداد ولی «آنجلیا جولی» برای امنیت ملی کشورش بیانیه داد یا به پاکستان رفت. حتی کسانی مثل «نیکی کریمی» و «لیلا حاتمی» که وجهه‌ی بین‌المللی دارند، بی‌تفاوت ماندند و بیانیه‌ای ندادند. چرا هنرمندان ما این‌قدر بی‌تفاوت‌اند؟

تبریزی: به دقت نمی‌توانم درباره‌ آن نظر بدهم اما می‌توانم بگویم فاصله‌ای میان قشر هنرمند و روشنفکر، و مردم ایجاد شده. البته این فاصله نسبت به گذشته کم‌تر شده. هرچه این فاصله بین قشر روشنفکر و مردم کم‌تر شود، هنرمندان واکنش‌های بیش‌تری در برابر جریان‌های اجتماعی و سیاسی نشان می‌دهند.

اما هنرمندان ادعا می‌کنند صدای مردم‌اند.

تبریزی: بله. ولی این فقط یک ادعاست. وقتی بر اساس آمار فقط پانزده درصد از مردم در سال گذشته بیننده‌ی سینما بودند، به این معناست که ما صدای مردم نیستیم. البته به شرایط مختلفی بستگی دارد؛ پایگاهی که هنرمندان در دل مردم دارند گاهی خیلی خوب است اما گاهی از هم فاصله می‌گیرند. برخی از هنرمندان با مردم اُخت می‌شوند و بعضی نه. هنرمند باید بفهمد که محبوبیتش، حضور و تأثیرگذاری‌اش برای حفظ پایگاه مردمی است و به هر قیمتی باید آن را حفظ کند. اگر چنین درک، تصور و فهمی داشته باشد، واکنش نشان می‌دهد. جدا از این‌که یک مثلثی است که یک ضلع آن مردم، ضلع دیگر هنرمند و ضلع دیگرش سیاست است. سیاست ضلعی از این مثلث است. هنرمند نسبت به سیاست محتاط است و از آن فاصله می‌گیرد. همین باعث می‌شود واکنشی از آن‌ها نبینید. نگرانی هنرمند از سیاسی شدن واکنش‌هایش است.

شاید گاهی تفسیر هنرمندان از مردم اشتباه باشد، نه؟

تبریزی: ممکن است. مثلاً درباره‌ی مذاکره‌های هسته‌ای، عده‌ای از دوستان گفتند کاری کنیم؛ بیانیه بنویسیم، نظری بدهیم و موضعمان را بگوییم. این اتفاق‌ها خوب است به‌شرطی که ریشه‌اش غیر سیاسی و مردمی باشد. یا از سوی انجمن‌های مردمی باشد. همان‌طور که برای حمایت از محیط زیست جمع می‌شوند و حرکت‌هایی می‌کنند که تأثیری بگذارد. حرکت‌هایی که نگاهش به‌سوی مردم است. جاهایی که چنین حرکت‌هایی اتفاق نمی‌افتد، به این دلیل است که یک جنبه‌اش سیاسی است. سیاست این فاصله را به وجود می‌آورد. اگر حرکتی فقط برای مردم باشد، همه‌ی هنرمندان این درک و شعور را دارند که پای آن بایستند.

 




آیا نامزدیهای پرشمار “امکان مینا” و “دختر” مسیر انحرافی بود؟/آیا پرستویی جایگزین معادی شد؟

سینماژورنال: در حالی شب گذشته “ابد و یک روز” سعید روستایی که برخی رسانه‌ها از ردّپای بستگان رییس جمهور در تأمین سرمایه آن سخن گفته‌اند(اینجا را بخوانید) با دریافت شش سیمرغ فاتح بلامنازع جشنواره سی و چهارم شد که تا ساعاتی قبل از برگزاری اختتامیه بسیاری گمان می‌کردند “امکان مینا”ی کمال تبریزی و “دختر” رضا میرکریمی که در تعداد نامزدی رقیب “ابد…” بودند خواهند توانست بخشی از جوایز اصلی را به خود اختصاص دهند.

به گزارش سینماژورنال با این حال نتایج نهایی و عدم دریافت حتی یک سیمرغ توسط “امکان مینا” و اعطای یک سیمرغ فرعی به “دختر” این ظن را پیش روی مخاطب قرار می دهد که نکند از ابتدا هم قرار دادن نام این فیلمها در فهرست نامزدیها فقط برای جلب نظر چهره های متنفذی بوده که به عنوان کارگردان و تهیه کننده پشت این فیلمها قرار دارند؟ و يا  راضي و دلخوش ساختن  وزارتخانه ها  و نهادهايي كه سرمايه گزاري كلاني در توليد اين فيلم ها داشته اند و مي توانند در چینش اقلام تبليغاتي فيلم در زمان اكران از نامزدي پرتعداد فيلم در جشنواره فجر به عنوان اعتبار فيلم و جلب اعتماد مخاطب سود ببرند؟

در ادامه چنین نگاهی می توان سوالات زیر را طرح کرد:

سوال اول.

آیا هیأت داوران که می‌دانست نبودن همزمان نام “امکان مینا”، “دختر” و “بادیگارد” که یکی کمال تبریزی و منوچهر محمدی را به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده دارد و دو فیلم دیگر رضا میرکریمی و ابراهیم حاتمی‌کیا را که هر چهار نفر از جمله چهره‌های متنفذ و داراي روابط فراسينمايي قوي در نظام هستند می‌تواند فشارها را آن قدر کند که قدرت تصمیم‌گیری نهایی از آنها سلب شود پس در نامزدیها به دو فیلم اول توجه وافر نشان داد اما در نتایج نهایی هر سه فیلم را کنار گذاشت؟

سوال دوم.

آیا قرار دادن “امکان مینا” و “دختر” در فهرست نامزدی رشته‌های مختلف بیشتر یک مسیر انحرافی نبود برای آن که فشارهای برآمده از عدم حضور نام “بادیگارد” حاتمی‌کیا در فهرست نامزدی‌های اصلی چنان که باید محسوس نباشد؟

سوال سوم.

آیا به همین دلیل بوده که در اقدامی کاملا هوشمندانه هم “امکان مینا” نامزدیهایش پرشمار شده و هم “دختر” ولی در نهایت این نام “ابد و یک روز” بود که از گلدان بیرون آمد؟

برای رسیدن به پاسخ این سوالات یا باید یکی از هیأت داوران بوده باشیم یا آن که براساس حوادث پس از اعلام نامزدیها پیش برویم.

بعد از اعلام نامزدیها در مورد “امکان مینا” و “دختر” چون اهالی رسانه آنها را نپسندیده بودند هجمه ای شکل گرفت علیه هیأت داوران درباره چرایی حضور این آثار در نامزدیها  بخصوص در رشته هايي چون فيلمنامه كه از نقاط ضعف مفرط اين دو فيلم به شمار مي رفت و در نتیجه کار داوران  را در کنار گذاشتن این آثار راحت کرد اما…

اما درباره “بادیگارد” چون بخش عمده ای از رسانه های اصولگرا یک صدا به نقد عملکرد هیأت داوری در کنار گذاشتن این فیلم پرداختند این چنین شد که یکی از مهمترین جوایز اصلی جشنواره که جایزه بهترین بازیگری مرد باشد به بازیگر “بادیگارد” رسید كه او را از مجموعه معترضين به رفتار داوران جدا كند، بخصوص که شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که علاوه بر جوایز بازیگر اصلی زن و مکمل مرد بنا بود جایزه بهترین بازیگر اصلی مرد هم به پیمان معادی برای “ابد…” برسد؛ بازیگری که شاید حضورش در این فیلم اولی قطعا برای تأثیرگذاری بر هیأت داوران هم بوده است اما به هر حال انتقادهای رسانه ای کار خود را کرد و در نهایت و برای کاهش فشارها این پرویز پرستویی بود که جایگزین معادی شد.

“امکان مینا” و “دختر” بازندگان اصلی بودند

هركدام اين پيش فرض‌ها كه درست باشد اين ” امكان مينا” و ” دختر ” بودند كه بازنده اصلي به شمار مي‌آيند نه فيلمی چون “باديگارد” كه ین عدم اقبال هیأت داوران باعث شکل گیری نوعی اتحاد میان رسانه های همسوی آن شد؛ اتحادی که مطمئنا مفیدفایده اکران نوروزی آن است.




کمال تبریزی: ایشان{کیارستمی} خودش مایل نیست که فیلم بسازد

سینماژورنال: کمال تبریزی فیلمسازی که در این سالها تقریبا هر سال یک فیلم ساخته و به جشنواره ارائه داده است امسال هم با فیلمی به نام “امکان مینا” به جشنواره آمده است.

به گزارش سینماژورنال “امکان مینا” فیلمی است که هرچند هدفش تصویرسازی بخشهایی از اتفاقاتی است که در دهه شصت رخ داد ولی عدم پرداخت صحیح از کاراکترها و فقدان طراحی صحنه ای که یادآور آن دوران باشد، باعث ابتر ماندن ایده فیلم شده است.

تبریزی در تازه ترین گفتگویش با “شرق” که به بهانه حضورش در جشنواره امسال صورت گرفته است اظهارنظر خاصی را درباره فیلم نساختن چهره هایی چون بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی بیان کرده است و البته به صراحت این را گفته که کیارستمی خودش مایل نیست که فیلم بسازد.

بخشهایی از گفته های تبریزی که درباره کم کاری این چهره هاست در ادامه بخوانید:

این روزها از آقای بیضایی خیلی یاد می‌شود. از اینکه شما می‌توانید فیلم بسازید و آقای بیضایی نمی‌تواند، چه حسی دارید؟
شاید این گفته نظر خاص من باشد، به نظرم اگر انسان خودش بخواهد می‌تواند فیلم بسازد. این امر یک مقدار به حال و حوصله فیلم‌ساز برمی‌گردد. ما به دوره‌ای می‌رسیم که دوره بازنشستگی‌مان است و ممکن است تصمیم بگیریم کار نکنیم. مثلا وقتی آقای کیارستمی می‌تواند فیلم بسازد بقیه فیلم‌سازان هم این‌طور هستند.
 اما آقای کیارستمی حدود ١٧ سال است که در ایران فیلم نمی‌سازد!
ایشان خودش مایل نیست. اگر بخواهد می‌تواند.
 به یاد می‌آورم ایشان در جایی گفته در ماراتن رساندن فیلم‌ها به جشنواره فیلم فجر، بهترین ساعت‌ها برای کار در استودیو را به دیگران می‌دادند و زمان شب هم با وجود سن‌وسال‌مان به ما داده می‌شد! به هر شکل عملکرد مسئولان را دست‌کم نگیرید!
به نظرم این اتفاق مانع بزرگی نیست. فکر نمی‌کنم سدی باشد که شما نتوانید فیلم بسازید. من خودم در هشت سال دولت آقای احمدی‌نژاد با خیلی از مقاومت‌ها روبه‌رو شدم. یعنی اصلا تصمیم گرفته بودند اجازه ندهند من فیلم بسازم. اما انسان با تلاش و سعی خودش می‌تواند کار کند. با همه آن شرایط یک فیلم، اول و یک فیلم، آخر دوره هشت‌ساله ساختم. هشت سال فاصله افتاد اما زمینه‌اش فراهم شد. من به خواستن، توانستن است، معتقدم.
 به نظرتان آقای بیضایی نمی‌خواهد فیلم بسازد؟
به نظرم حتما ایشان می‌خواهد کار کند. آخرین فیلم ایشان «وقتی همه خوابیم» قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری بود. به نظرم یک مقدار زودرنجی و حساس‌بودن آدم‌ها که یک ویژگی طبیعی برای هنرمندان است، باعث می‌شود این فاصله ایجاد شود و عطای کار را به لقایش ببخشند. آقای تقوایی هم بسیار حساس و زودرنج است. اما پوست‌کلفت‌تر از اینها آقای مهرجویی است.
 البته آقای تقوایی به‌صراحت اعلام کرد دیگر فیلم نمی‌سازد!
این بخش مربوط به ویژگی افراد است. البته با این قسمت از صحبت شما موافق هستم که اگر آقای تقوایی یا بیضایی فیلم نمی‌سازند، بخش مهمی از عدم امکان فیلم‌سازی به مسئولان سینما برمی‌گردد و اگر شرایطی را فراهم کنند که این افراد باز هم فیلم بسازند، به نفع سینمای ایران و فیلم‌ساز است که باز بتواند کارش را ادامه دهد.




روزنامه اصولگرای “جوان” مدعی شد⇐یک فیلم بخش مسابقه جشنواره فجر به سفارش وزارت اطلاعات تولید شده‌ و فیلم دوم با نظارت این وزارتخانه+عکس

سینماژورنال: در روزهای پس از اعلام لیست فیلمهای بخشهای اصلی جشنواره فیلم فجر این گمانه‌زنی درباره میزان موفقیت هر یک از آثار برگزیده در داوری نهایی است که مورد توجه قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال در این بین برخی رسانه‎ها نیز کوشیده‌اند از ریشه‌های مالی تولید آثار و حمایت ارگانی که از برخی آثار شده پرده بردارند.

روزنامه اصولگرای “جوان” از جمله این رسانه‌هاست که در گزارشی به قلم محمدصادق عابدینی مروری داشته است بر شاخص ترین فیلمهای سیاسی سینمای ایران در ادوار مختلف و در عین حال مدعی شده امسال دو فیلم در جشنواره حضور دارند که با حمایت وزارت اطلاعات تولید شده اند.

این دو فیلم “امکان مینا”ی کمال تبریزی به تهیه کنندگی منوچهر محمدی و “سیانور” بهروز شعیبی به تهیه کنندگی محمود رضوی هستند؛ این روزنامه این را هم گفته که “امکان مینا” به سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده و “سیانور” با نظارت این وزارتخانه. جالب است که هر دو فیلم هم به موضوع منافقین می پردازند.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

دو فیلم براساس موضوع منافقین

سه فيلم شاخص سي و چهارمين جشنواره فيلم با نگاه مستقيم به مسائل سياسي و با مشاركت نهاد‌هاي امنيتي ساخته شده ‌است. از اين ميان خط داستاني دو فيلم براساس موضوع گروهك تروريستي مجاهدين خلق شكل گرفته است. حضور پررنگ ژانر سياسي در جشنواره امسال نقطه عطفي در برگزاري جشنواره به شمار مي‌رود.
فيلم‌هاي «امكان مينا»، «باديگارد» و «سيانور» نگاه مستقيمي به مسائل سياسي دارند. پروژه‌هاي سينمايي كه با مشاركت و نظارت نهاد‌هاي سياسي و امنيتي توليد شده و احتمال اينكه در گزينه‌هاي احتمالي دريافت سيمرغ‌هاي جشنواره قرار بگيرند نيز زياد است.

امکان مینا
مینا ساداتی و میلاد کیمرام در نمایی از “امکان مینا”

سابقه سينماي سياسي در ايران
براي بررسي سابقه سينماي سياسي در كشورمان بايد ابتدا تمايزي ميان حضور سياست در فيلم‌ها و فيلم‌هایي كه با پايبندي فيلمساز به ژانر سياسي توليد شده‌اند را متمايز كرد. اگر اين موضوع را در نظر نگيريم بايد اولين فيلم ناطق ايراني را به عنوان اولين فيلم سياسي نيز در نظر بگيريم. مرحوم سپنتا، كارگردان فيلم «دختر لر» به دستور دربار پهلوي تصوير رضاشاه را در فيلم گنجاند، در صورتي كه اين فيلم داستاني عاشقانه را روايت مي‌كرد!
اما آنچه به عنوان توليد فيلم با رگه‌هاي سياسي در ايران ناميده مي‌شود به اواسط دهه 50 باز مي‌گردد. زماني كه مسعود كيميايي فيلم «گوزن‌ها» و بعد از آن «سفر سنگ» را ساخت. البته مي‌توان به اين ليست فيلم‌هاي ديگري مانند «تنگسير» را نيز افزود.
به دليل فضاي سانسور شديد توسط حكومت پهلوي گاهي يك ديالوگ كه شبهه سياسي به آن وارد بود مي‌توانست فيلم را به توقيف بكشاند بنابراين كمتر فيلمسازي اين ريسك را مي‌پذيرفت كه سرمايه‌گذاري‌اش در توليد فيلم با خط قرمز ساواك رو‌به‌رو شود.
اين شرايط با پيروزي انقلاب اسلامي به سرعت تغيير كرد. در سال‌هاي ابتدايي انقلاب كارگردانان جوان و حتي فيلمسازهايي كه سابقه توليد چندين فيلم تجاري و فيلمفارسي‌هاي عامه‌پسند را داشتند، شروع به توليد فيلم‌هايي با مضمون افشاي سياست‌هاي غلط پيش از انقلاب و فساد سياسي دوران پهلوي كردند.
اين فيلم‌ها از سال 58 تا اوايل دهه 60 بخش عمده‌اي از آثار سينماي ايران را تشكيل مي‌دادند از «فرياد مجاهد» و «خانه عنكبوت»گرفته تا آثار توقيفي چون «برنج خونين» و «آقاي هيروگليف» كه غالباً فيلم‌هاي شعاري نيز بودند، اما تغيير شرايط اجتماعي و آغاز جنگ تحميلي سينما را از پرداختن به ژانر سياسي دور كرد و در عوض سينماي دفاع مقدس و ژانر اجتماعي رشد خود را آغاز كردند. دومين دوره رشد سينماي سياسي در دهه 70 بود كه به واسطه دولت اصلاحات فيلمسازاني كه افكار نزديك به اين دولت داشتند شروع به توليد فيلم‌هايي با مضامين سياسي كردند.
«بانوي ارديبهشت» و«نيمه پنهان» فيلم‌هايي با رگه فمنيستي و با نگاه سياسي‌اند كه در اين دوران ساخته شدند.

حاتمي‌كيا، سينماي سياسي دفاع مقدس
ابراهيم حاتمي‌كيا كارگرداني است كه بيشترين علاقه در پرداختن به ژانر سياسي را در آثارش به نمايش گذاشته است. در اواخر دهه 70 و اواسط دهه 80 برخي از فيلمسازاني كه در حوزه دفاع مقدس فيلم ساخته بودند آثاري را با رنگ بوي سياسي توليد كردند.
حاتمي‌كيا و مرحوم ملاقلي‌پور در اين گروه قرار مي‌گيرند. حاتمي‌كيا در طول اين سال‌ها «آژانس شيشه‌اي»، «موج مرده»، «ارتفاع پست»، «به رنگ ارغوان»، «گزارش يك جشن» و «باديگارد» توليد كرد كه همگي نشانه‌هايي قوي از ژانر سياسي را دارند. از سوي ديگر كارگردان كم‌كار سينماي ايران «ابوالقاسم طالبي» نيز در همين سال‌هاست كه «آقاي رئيس‌جمهور» را با موضوع انتخابات رياست جمهوري توليد مي‌كند.
اين كارگردان بعد‌ها يكي از شاخص‌ترين فيلم‌هاي سياسي تاريخ سينماي ايران را با نام «قلاده‌هاي طلا» ساخت، فيلمي كه توليد آن ريسك بزرگي براي طالبي به شمار مي‌رفت.
البته پيش از طالبي، كارگردان گمنامي به نام حامد كلاهداري نيز فيلمي با عنوان «پايان‌نامه» درباره وقايع سال 88 ساخت كه چندان مورد توجه قرار نگرفت.
مسعود ده‌نمكي نيز از جمله افرادي است كه نگاه سياسي به دفاع مقدس و شرايط اجتماعي بعد از جنگ داشته است قسمت سوم سه‌گانه «اخراجي‌ها» يك كمدي سياسي به شمار مي‌رود. ابوالحسن داوودي هم فيلم سياسي «زاد‌بوم» را توليد كرده كه در توقيف بسر مي‌برد.
در سال‌هاي اخير توليد فيلم‌هايي مانند «قصه‌ها»، «عصباني نيستم»، «پل چوبي» و «آشغال‌هاي دوست‌داشتني» گرچه نگاه سياسي فيلمساز در آنها مشهود است اما در ژانر اجتماعي طبقه‌بندي مي‌شوند.

سیانور
آتیلا پسیانی و مهدی هاشمی در نمایی از “سیانور”

3 تفنگدار سينماي سياسي/دو فیلم یکی با نظارت وزارت اطلاعات و دیگری با سفارش این وزارتخانه
امسال سه فيلم «امكان مينا» ساخته كمال تبريزي، «باديگارد» به كارگرداني ابراهيم حاتمي‌كيا و «سيانور» اثر بهروز شعيبي را مي‌توان پرچمداران ژانر سياسي دانست. گرچه درباره «سيانور» گفته شده كه فيلمي در ژانر پليسي است، اما در خبر‌ها آمده اين فيلم با نظارت مستقيم وزارت اطلاعات توليد شده و داستان آن درباره گروهگ منافقين است.
«امكان مينا» نيز به گروهك منافقين پرداخته، در اخبار منتشر شده درباره اين فيلم گفته شده «امكان مينا» با سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده، اما «باديگارد» كه گفته مي‌شود در آن حاتمي‌كيا انتقاد‌هاي تندي به رئيس‌جمهور پيشين داشته، تكميل‌كننده مثلث فيلم‌هاي سياسي جشنواره سي و چهارم است.
حاتمي‌كيا بعد از توليد فيلم «چ» با موضوع زندگي شهيد چمران، سراغ «باديگارد» رفته است. در بخشي از خلاصه داستان اين فيلم آمده است: باديگارد بخشي از زندگي خود را به محافظت از جان يك شخصيت مهم مي‌گذراند، اما از جايي مي‌فهمد كه اين شخصيت بيش از آنكه به فكر مصالح نظام باشد به فكر منافع شخصي است و همين موضوع است كه باديگارد را آشفته مي‌كند.
ژانر سياسي از جمله موضوعاتي است كه كمتر سينماي ايران رغبتي به پرداختن به آن داشته است. حضور سه فيلم با موضوع سياسي در اين دوره فجر را مي‌توان به فال نيك گرفت. احترام به سليقه‌هاي مختلف و اينكه سينما در چند ژانر مانند اجتماعي محدود نشده است را بايد از نقاط قوت سي و چهارمين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر دانست.




کدام دو فیلم جشنواره مورد حمایت ویژه دولتی قرار گرفته‌اند؟

سینماژورنال: در حالی که همه ساله بخش عمده ای از تولیدات سینمای ایران با بودجه ارگانهای دولتی ساخته می‌شوند اما کمتر پیش می‌آید مدیران این ارگانها به صراحت درباره حمایتهای خود حرف بزنند.

به گزارش سینماژورنال در یک مورد تازه و قابل تحسین اما علیرضا تابش به صراحت به نام دو فیلمی اشاره کرده که امسال با مشارکت مستقیم فارابی تولید شده‌اند؛ این دو فیلم “نفس” نرگس آبیار هستند و “امکان مینا”ی کمال تبریزی.

علیرضا تابش در گفتگو با “مهر” با اشاره به حمایت این ارگان از 40 اثر سینمایی گفته است: این بنیاد در سال سینمایی خود از ۴۰ اثر حمایت کرده که از این تعداد ۳۷ فیلم فرم حضور در سی و چهارمین جشنواره فجر را پر کرده‌اند.

به 38 فیلم وام داده شده و در تولید 2 فیلم مشارکت صورت گرفته

علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره مجموع آثاری که مورد حمایت این بنیاد سینمایی قرار گرفته و فرم حضور در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده اند به  مهر گفت: بنیاد سینمایی فارابی در سال سینمایی خود بیش از ۴۰ فیلم را در لیست حمایت قرار داد که از این تعداد ۳۷ اثر فرم حضور در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده اند که امیدواریم پس از پایان مراحل فنی همه این ۳۷ فیلم فرصت دیده شدن در جشنواره را پیدا کنند.

دو فیلم “نفس” و “امکان مینا” با مشارکت فارابی تولید شده اند

وی درباره نحوه حمایت بنیاد سینمایی فارابی از تولیدات سینمای ایران توضیح داد: حمایت بنیاد سینمایی فارابی به دو صورت اعطای تسهیلات وام و یا مشارکت در تولید بوده است که از ۴۰ اثری که اشاره کردم تنها دو فیلم «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار و «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی در لیست فیلم های مشارکتی قرار گرفته‌اند و باقی آثار از طریق اعطای وام مورد حمایت قرار گرفته‌اند

آثار تولید شده مورد توجه سلایق مختلف قرار خواهد گرفت
تابش ادامه داد: با ارزیابی مجموع تولیدات بنیاد سینمایی فارابی به این جمع بندی رسیدیم که آثار تولید شده مورد توجه سلایق مختلف مخاطب قرار خواهد گرفت و برای بخشی از آثار مورد حمایت به خصوص فیلم های متعلق به کارگردان های فیلم اولی اکران آبرومندی را در سال ۱۳۹۵ پیش بینی می کنم و معتقدم برخی از این آثار شانس دیده شدن در جشنواره های بین المللی را نیز دارند.




کمال تبریزی و رخشان بنی‌اعتماد؛ کاندیداهای اصلاح‌طلبان برای ورود به مجلس

سینماژورنال: گروه مطبوعاتی “هم‌میهن” نزدیک به حزب کارگزاران فهرست اولیه کاندیداهای اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران را منتشر کرده است.

به گزارش سینماژورنال در این فهرست که در کانال خبری گروه “هم میهن” منتشر شده است نام کارگردانان شناخته شده ای چون رخشان بنی‌اعتماد و کمال تبریزی در کنار نویسنده معروف “قصه های مجید” یعنی هوشنگ مرادی کرمانی دیده می شود.

فخرالدین انوار از مدیران سینمایی دهه 60 هم از دیگر چهره های سینمایی است که نامشان در این فهرست آمده است.

محمد دادکان رییس اسبق فدراسیون فوتبال و الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه “اعتماد” از دیگر چهره های این فهرست هستند.

فهرست ارائه شده از سوی گروه “هم میهن” به شرح زیر است:
محمود دعایی، محسن مهرعلیزاده، رضا فرجی دانا، حسین علایی، زهرا شجاعی، دکتر ظفر قندی، حبیب الله بی طرف، محمدرضا عارف، محسن هاشمی، یدالله طاهر نژاد، علی مطهری، کمال خرازی، جعفر توفیقی، موسوی لاری، روغنی زنجانی، کمال تبریزی، فخرالدین انوار، خانم مافی، حجت الاسلام نقویان، فاطمه هاشمی، شهربانو امانی، حسین کمالی، سهیلا جلودارزاده، علیرضا محجوب، مسیح مهاجری، الیاس حضرتی، فاطمه رمضان زاده، رضا امراللهی، فاطمه مقیمی، جعفر مرعشی، علی عبدالعلی زاده، محمد دادکان، رخشان بنی اعتماد، خانم دکتر بقایی، دکتر اکبری، محمدعلی وکیلی، حسن سینکی، محمود حسینی، هوشنگ مرادی کرمانی، خانم کرباسی زاده (همسر دکتر نوربخش)، حمیدرضا برادران شرکا، محمد ستاری فر، ابراهیم بهادرانی، حمید انصاری و آقای معدلی.




استفاده کمال تبریزی از اعجوبه‌ها برای ساخت فاز سوم “سرزمین کهن”!

سینماژورنال: کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون که این روزها فیلمی با عنوان “امکان مینا” را در دست تولید دارد در مراسم اختتامیه مسابقه “اعجوبه ها ” که به همت سایت آپارات برگزار شده بود ، خبر از این داد که از برگزیده های بازیگری این مسابقه برای تولید فاز سوم “سرزمین کهن” استفاده خواهد کرد.

به گزارش سینماژورنال  کمال تبریزی کارگردان تلویزیون و سینمای ایران که داوری مسابقه اعجوبه‌های ایرانی را برعهده داشت گفت: زمانیکه برای اولین بار برای داوری چنین مسابقه ای آن هم به صورت مجازی که برای اولین بار در دنیا اتفاق می افتد را عهده دار شدم فکر نمی کردم با این همه استقبال مواجه شود.

وی ادامه داد: زمانیکه آثار ارسال شده را دیدم متعحب شدم که چطور ممکن است آدم هایی در دورافتاده ترین نقاط کشور از استعدادهای خوبی برخوردار باشند.

کارگردان «طعم شیرین خیال» همچنین گفت: به جرات می گویم که باید به چنین استعدادهایی افتخار کرد زیرا این ها خودساخته هستند و با استعدادهای شخصی خود رشد کرده اند.

تبریزی ادامه داد: بی شک چنین رقابتهایی می تواند موجب کشف استعداد ها شود زیرا همانطور که می دانید در سینما و تلویزیون در بخش های مختلف امکانات خوبی داریم اما در بخش بازیگری امکانات ما بسیار محدود است و به نوعی در فقر به سر می بریم زیرا یک بازیگر خوب باید از توانایی و استعدادهای خوبی برخوردار باشد.

وی خاطرنشان کرد: همین بازیگرهایی که امروز سوپراستارهستند یک روزی از همین جا آغاز کردند یعنی خود را محک و در معرض آزمایش قرار دادند .

کارگزدان سریال «سرزمین کهن» گفت: از میان 10 نفری که نامزد بازیگری بودند که از میان آنها 3 نفر انتخاب شدند هر 10 نفر از نظر استعداد و ویژگیهای بازیگری بسیار بهم شبیه بودند تا آنجا که در زمان انتخاب ما مجبور شدیم جزئیات را بیشتر مدنظر قرار دهیم.

تبریزی ادامه داد: از دیگر نکات قابل توجه برای من در بین این بازیگران این بود که اکثر آنها از جاهایی شرکت کرده بودند که من تصورش را هم نمی کردم ضمن اینکه سنشان هم بسیار کم بود.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: وضعیت بازیگری این 40 نفری که در این مسابقه شرکت کرده بودند طوری است که قطعا می توانند در سینما و تلویزیون حضور پیدا کنند و تاثیرگذار باشند. کارگردان «طبقه حساس» گفت: کارهای این 40 نفر را نزد خودم نگه داشتم زیرا می‌خواهم در فاز سوم سریال «سرزمین کهن» از آنها استفاده کنم. امیدوارم بتوانم فیزیک آنها را با شخصیت های مورد نظرم تطبیق دهم.

اختتامیه مسابقه "اعجوبه ها"
اختتامیه مسابقه “اعجوبه ها”

برای کمتر شدن خطا از دوستان کمک گرفتم

در ادامه این مراسم روزبه نعمت اللهی نیز گفت: یک از دشوارترین کارها قضاوت و داوری است و دوستان در آپارات این مسئولیت سنگین را به من واگذار کردند.

وی ادامه داد: همانطور که می دانید در داوری تاحدودی سلیقه شخصی تاثیرگذار است . من هم برای کمتر شدن درصد خطا در نظر شخصی ، از دوستان صاحب نظرم راهنمایی گرفتم و با همفکری آنها به این انتخاب‌ها رسیدیم.

نعمت اللهی همچنین گفت: قطعا در این انتخاب‌ها عده‌ای از دوستان که امیدوار بودند رنجیدند ، اما من برایشان در مراحل ستاره شدن و از آن مهمتر حرفه ای شدنشان آرزوی موفقیت دارم.

وی ادامه داد: استعدادهای درخشان و جوانی در دنیای دوست داشتنی هنر و موسیقی داریم که ما را به آینده موسیقی کشور دلگرم می کنند.

تعداد بالای شرکت کننده ها

در ادامه این مراسم مزدک میرزایی که از داوران این مسابقه بود نیز گفت: امسال تعداد شرکت کننده ها در این مسابقه بسیار زیاد بود از 4 تا پیرمرد 75 ساله که از استعدادهای بسیار خوبی هم برخوردار بودند.

وی ادامه داد: همانطور که می دانید این مسابقه در دنیا اولین بار است که در فضای مجازی اتفاق می افتد که در آن ورزشکاران رزمی زیادی شرکت داشتند و با توجه به اینکه من در بخش رزمی تبحر زیادی نداشتم مهدی صفاری را به عنوان داور بخش رزمی انتخاب کردیم.

اختتامیه مسابقه "اعجوبه ها"
اختتامیه مسابقه “اعجوبه ها”

در ادامه برنامه برندگان بخش های مختلف مسابقه اعجوبه‌های ایرانی به شرح ذیل اعلام شد: 

بخش بازیگری
نفر اول: عسگر نگهداری ( از فارس)، نفر دوم: علی جان پرستی 0از خراسان)، نفر سوم: بهنام فاطمی ( از تهران)، بخش مردمی: افشین پورنجفی (از دماوند)

خوانندگی پاپ
نفر اول : پیمان سالاروند (از خرم آباد)، نفر دوم: سلیمان رضایی (از کرمانشاه)، نفر سوم: علی پیک طلبکار( از رشت)، بخش مردمی: امید کوشکی (از شهر ری)

خوانندگی سنتی
نفر اول: محمد طوبایی( از مازندران)، نفر دوم: امیر رضایی(کرمانشاه)، نفر سوم: محسن باقری(از قزوین)، بخش مردمی: محمدصادق تیغ بخش(از اصفهان)

استعداد عجیب
نفر اول: محمدرضا رضایی (از بوشهر)، نفر دوم: محمد صادقی از کرج)، نفر سوم: حمیدرضا یوسفی(شاهرود)، بخش مردمی: احسان نادری(شیراز)

حرکات ورزشی
نفر اول: احسان مظفری(از تهران)، نفر دوم: مهدی جب درویش( از شهریار)، نفر سوم: رحیم برگی(از تهران)، بخش مردمی: عادل شیرازی(از تهران)

نقدیر از عکاس دفاع مقدس

همچنین در بخش عکس جایزه ویژه به مجید کریمیان عکاس سالهای جنگ و دبیر عکس ایرنا اهدا شد.
کریمیان در زمان گرفتن جایزه خود گفت:همیشه باید درنظر داشته باشیم که همه کسانی که ایستادگی کردند تا یک وجب از خاک کشورمان به دست دشمن نیافتد قابل احترام هستند. به ویژه جانبازان شیمیایی که شاید بیش از بیست و اندی سال است روی تخت افتاده اند.

وی ادامه داد: ما باید از هر صنف و گروهی که هستیم به آنها و خانواده شان احترام بگذاریم.

چهره های مراسم

در این مراسم افرادی همچون کمال تبریزی، روزبه نعمت اللهی، علی اوجی، خشایار اعتمادی، میرطاهر مظلومی، مزدک میرزایی، رامسین کبریتی، نیلوفر پارسا، خشایار اعتمادی و … حضور داشتند.
اجرای برنامه را رضا رشیدپور بر عهده داشت. در این مراسم قطعات موسیقی نیز اجراشد.

مسابقه ای در 5 بخش

مسابقه اعجوبه‌های ایرانی در 5 بخش بازیگری، ورزشی، خوانندگی پاپ و سنتی و استعداد عجیب برگزار و به برندگان هدایای نفیسی اهدا شد.
داوری این مسابقه را کمال تبریزی برای بازیگری، حسام الدین سراج برای خوانندگی سنتی، روزبه نعمت الهی برای خوانندگی پاپ، مزدک میرزایی برای استعداد ورزشی، مهدی صفایی برای ورزش رزمی و رضا رشیدپور برای استعداد عجیب به عهده داشتند.
این مسابقات از 21 مرداد آغاز و قرار بود در 21 شهریور به کار خود پایان دهد که به علت استقبال زیاد و درخواست کاربران تا 10 مهر ماه تمدید شد.
آپارات با برگزاری این مسابقه فرصت برابری برای همه علاقه‌مندان ایجاد کرد تا بتوانند استعداد خود را به معرض نمایش بگذارند.
در خلال این مسابقه مجموعا 3097 ویدئو برای آپارات ارسال شد که این آمار نسبت به سال گذشته 20 درصد رشد داشت. این ویدئوها توسط داوران هر بخش بررسی و ویدئوهای برتر انتخاب شد. در هر رشته نیز یک ویدئو با آرای مردمی انتخاب و از برنده این بخش نیز تقدیر به عمل آمد.




محصول تازه تولیدکنندگان “مارمولک” با کپی‌برداری از نام رمان برنده نوبل

سینماژورنال: کمال تبریزی که رمضان امسال بعد از مدتها توانست فیلم توقیفی “پاداش” را روی پرده بفرستد این روزها درگیر پیش تولید تازه ترین پروژه سینمایی اش است.

به گزارش سینماژورنال پروژه تازه تبریزی “کوری” نام دارد که همنام رمان برنده نوبل خوزه ساراماگوی است.

جالب است که طبق اطلاعات ارائه شده در “تماشاگران امروز” منوچهر محمدی تهیه کننده باسابقه ایران که به همراه تبریزی کمدی پرحاشیه “مارمولک” را تولید کرده بود در “کوری” به عنوان تهیه کننده حضور دارد.

یک خبرنگار محور قصه است

“کوری” یک درام سیاسی است که میلاد کیمرام و مینا ساداتی نقشهای اصلی آن را بازی خواهند کرد؛ گویا کیمرام نقش یک خبرنگار را در آن ایفا می‌کند و ساداتی نقش همسر این خبرنگار را.

با توجه به سابقه ذهنی که از همکاری محمدی-تبریزی داریم هیچ بعید نیست که “کوری” هم یک کمدی موقعیت باشد.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارند یکی از وزارتخانه هایی که در سالهای اخیر در تولید برخی از محصولات سینمایی و تلویزیونی مرتبط با ژانر جاسوسی از سینماگران حمایت کرده است اسپانسر اصلی تولید این فیلم است.

روند پیش تولید “کوری” طوری پیش می رود که برای نمایش در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر آماده شود.

کورهایی که می توانند ببینند اما نمی بینند

به گزارش سینماژورنال رمان “کوری” که توسط خوزه ساراماگو نگاشته شده داستان نابینایی تدریجی مردمان یک شهر و سپس قرنطینه شدن آنها را بیان می کند؛قرنطینه ای که در آن یک زن بینا هم وجود دارد.

براساس این رمان در سال 2008 درامی توسط “فرناندو مریلس” ساخته شد و “جولین مور” و “مارک رافالو” نقشهای اصلی آن را بازی می کردند؛ البته که این اقتباس سینمایی به اندازه رمان مورد توجه قرار نگرفت.

معلوم نیست وجه تسمیه فیلمنامه جدیدی که تبریزی در دستور کار قرار داده با رمان ساراماگو چیست که نام این رمان را بر پروژه خود گذاشته است اما شاید بتوان جمله ای که قهرمان اصلی داستان در پایان رمان بیان می کند را بی ربط با مضمون فیلم تبریزی ندانست.

جمله ای با این مضمون که “ما کور هستیم؛ کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند، اما نمی‌بینند.”




آغاز پیش تولید فاز سوم سریال توقیفی کمال تبریزی

سینماژورنال: پيش توليد فاز سوم سريال “سرزمين كهن” به كارگردانى كمال تبريزى آغاز شد.

به گزارش سینماژورنال محمدرضا تخشید مدیر کل امور نمایش سیما به تسنیم گفت: پیش تولید ساخت فاز سوم سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی آغاز شده است و در حال اصلاح بخشهایی از سریال هستند.

“سرزمین کهن” کاری از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیماست که توسط علیرضا طالبزاده نگاشته شده است. پیش از این پخش این مجموعه از روز پنج شنبه  ٣ بهمن ٩٣ از شبکه سه سیما آغاز شده بود که بعد از اعتراضات فراوان برای مدتی پخش آن تعلیق شد.

شهاب حسينى ، نيكى كريمى ، محمدرضا فروتن ، جواد عزتى ، امير آقايى ، الهام حميدى ، ميترا حجار ، حسين محجوب و … از بازيگران اصلى اين سريال هستند.




سرافراز سریال توقیفی ضرغامی را روی آنتن می‌فرستد/”خندوانه”؛ همچنان تنها دستاورد قابل دفاع سیما این بار از زبان رئیس

سینماژورنال: محمد سرافراز رییس سازمان صداوسیما در تازه ترین صحبتهای خود که در اختتامیه هشتمین اجلاس اتحادیه رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی انجام شد نکات جالبی را درباره برخی مسائل مبتلابه سازمان تحت امرش بیان کرد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایسنا” سرافراز درباره وضعیت سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی که در زمان مدیریت عزت ا.. ضرغامی توقیف شده بود، گفت: ان‌شاء‌الله بقیه این سریال ضبط و بعد از ضبط شدن برای پخش آماده می‌شود اما زمان مشخصی نداریم.

اگر ارزیابی “رادیوهفت” مثبت باشد بازمی گردد

وی در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا برنامه «رادیو هفت» به آنتن تلویزیون برمی‌گردد؟ اظهار کرد: هر برنامه دوره‌ای دارد؛ بنابراین این برنامه ارزیابی می‌شود و اگر ارزیابی‌اش مثبت بود،‌ ادامه پیدا می‌کند.

“خندوانه”؛ تنها مثال از دستاوردهای 10 ماهه مدیریت جدید

سرافراز در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه طی مدت 10 ماهی که وارد سازمان صداوسیما شده است، مهمترین کاری که انجام داده چه بوده و آیا از عملکرد خود در این بازه زمانی راضی است خاطرنشان کرد: این مساله را شما باید پاسخ بدهید که آیا راضی بوده‌اید، چرا که صدا و سیما هر کاری که انجام می‌دهد از تلویزیون پخش می‌کند.

رییس رسانه ملی ادامه داد: ما طی این مدت 10 ماهه برنامه‌هایی که مورد رضایت مخاطبان باشد را پخش کردیم. ما طی این مدت در حوزه فیلم و سریال و همچنین برنامه‌هایی مثل «خندوانه» ایجاد شور و نشاط برای مردم را هدف قرار دادیم. همچنین برنامه‌های مختلفی با ساختارهای گوناگون را برای مخاطبان داشتیم که همین کارها بزرگترین اقداماتی بود که طی این مدت انجام دادیم.