1

جلد دوم گفتگوهای معمار سینمای گلخانه‌ای آمد+عکس

سینماروزان: جلد دوم کتاب گفتگوهای سینمایی سیدمحمد بهشتی که بسیاری از وی به عنوان معمار سینمای گلخانه ای دهه 60 یاد می کنند به کوشش محمدعلی حیدری توسط انتشارات روزنه منتشر شد.

به گزارش سینماروزان کتاب «گفتگوهای سینمایی سیدمحمد بهشتی (جلد دوم)» شامل، 47 مقاله، مصاحبه‌ و سخنرانی‌های سیدمحمد بهشتی‌ از سال 1374 تا 1395 است. در این کتاب 476 صفحه‌ای کوشیده شده مقالات و گفتگوهای این مدیر و نظریه‌پرداز سینمایی برای تحلیل و بازخوانی مجدد در دسترس علاقمندان سینما قرار بگیرد.

این کتاب که توسط محمدعلی حیدری گردآوری شده؛ پیش از آغاز مطالبش، یک مقدمه هم به قلم سیدمحمد بهشتی دارد که در بخشی از آن آمده است: تا مدت‌ها پس از خروج از عرصه‌ی سینما، از سخن گفتن درباره‌ی سینمای آن دهه به‌شدت پرهیز می‌کردم و به نوعی روزه‌ی سکوت گرفته بودم؛ به این دلیل که ممکن بود صحبت‌های من در مناسبات مدیریتی عرصه‌ی سینما خلل ایجاد کند. قاعدتاً کسانی که مسئولیت سینما را بر عهده گرفته‌ بودند باید مسئولانه برخورد می‌کردند، و شاید سخن گفتنِ من سبب می‌شد آن‌ها از خود رفع مسئولیت کنند یا با مشکلاتی ناخواسته روبرو شوند. البته در طول این دوران با برخی از مدیران سینمایی مثل مرحوم سیف‌الله داد ارتباط داشتم و تلاش می‌کردم درباره با موضوعات سینمایی در رسانه‌ها صحبتی نکنم تا ایشان در محذور قرار نگیرند. اگر حرفی هم بود به خودشان می‌گفتم. در این مدت با سینماگران نیز بی‌ارتباط نبوده‌ام، اما صحبت‌های‌مان بیشتر حال و هوای درددل داشته است. افزون بر آن، دلیل دیگر برای دوری از حضور در رسانه‌ها، این بود که چه بسا با توجه به جو آن زمانه این شائبه پدید می‌آمد که من مدعی مدیریت در عرصه سینما هستم، و نمی‌خواستم به این تصور دامن زده شود.

محمدعلی حیدری پیش از این، گردآوردی کتاب‌هایی چون: «گفتگوهای سینمایی سیدمحمد بهشتی (دهه شصت)»، «سینمای دهه شصت؛ از نگاه مدیران سینمایی»، «سرگذشت لابراتوارها در سینمای ایران»، «سینمای دهه شصت از نگاه منتقدان»، «از نگاه سینماگران؛ دهه 1360» و همچنین مجری طرح کتاب «زیر پوست قصه‌ها؛ سینمای رخشان بنی‌اعتماد» را در کارنامه دارد.

گفتگوهای سینمایی سیدمحمد بهشتی
گفتگوهای سینمایی سیدمحمد بهشتی



در انفعال گریبانگیر رسانه ملی⇐پای تبلیغات کتاب هم به GEM باز شد

سینماروزان/جواد محرمی: پس از يک دوره که فيلم‌هاي سينمايي ايران به شکلي انبوه در شبکه‌هاي ماهواره‌اي تبليغ شد حالا و به تدريج پاي حوزه نشر و کتاب هم به شبکه‌هاي ماهواره‌اي باز شده و بايد ديد که قوه قضائيه نسبت به اين مسئله نيز مانند سينما واکنش نشان مي‌دهد يا اساساً ترجيح مي‌دهد دخالتي در اين موضوع نداشته باشد و محدوديتي براي ناشران ايجاد نکند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» از مدت‌ها پيش بسياري از محصولات ايراني در شبکه‌هاي ماهواره‌اي آن‌سوي آب تبليغ مي‌شد و اين روند همچنان ادامه دارد و گاه با واکنش از سوي مسئولان قضايي هم مواجه شده است اما تيغ تيز قوه قضائيه بيش از همه بر سينما اثر گذاشت و اين حوزه بيش از ديگر محصولات حساسيت‌برانگيز شد. تهيه‌کننده‌ها به محاکم قضايي احضار و به آنها براي توقيف آثارشان اخطار داده مي‌شد و همين مسئله نيز باعث شد روند رو به گسترش تبليغات آثار سينمايي در حال اکران در شبکه‌هاي ماهواره‌اي فروکش کند و به کمترين سطح خود در نوروز امسال در مقايسه با يک‌سال گذشته برسد.

 البته برخي سينماگران می‌گفتند قوه قضائيه اتفاقاً بايد از تبليغ محصولات فرهنگي داخلي در هر جاي جهان حمايت کند، چراکه عرضه محصولات فرهنگي در ماهواره خدمت به فرهنگ داخلي محسوب مي‌شود، اما قوه قضائيه اين استدلال را قبول نداشت و هنوز هم ندارد، ضمن اينکه سينماگران به اين مسئله که چرا بيش از همه نسبت به تبليغ سينما در ماهواره حساسيت وجود دارد نيز معترض بودند.
به تازگي خبر مي‌رسد که ردّپاي تبليغ نشر و کتاب نيز در شبکه‌هاي ماهواره‌اي ديده مي‌شود و اين حوزه نيز سعي مي‌کند از قافله عقب نماند. نقطه مشترک کتاب با سينما وجه فرهنگي آن است و معلوم نيست قوه قضائيه همان معامله سينما را با عرضه کتاب در ماهواره مي‌کند يا رويکرد ديگري را برمي‌گزيند.

رسانه ملي همچنان منفعل است

تبليغ نشر داخلي در شبکه‌هاي ماهواره‌اي در حالي رقم مي‌خورد که رسانه ملي همچنان در ضعفي مفرط براي تبليغ کتاب داخلي به سر مي‌برد و هيچ کنش متقابلي از خود نشان نمي‌دهد. گويي اساساً اين رسانه وظيفه‌اي براي حمايت از حوزه نشر و کتابخواني براي خود قائل نيست. گفته مي‌شود که بسياري از ناشران کشور به دليل بالا بودن هزينه تبليغ از معرفي آثار خود بازمانده‌اند، با اين حال برخي شبکه‌هاي ماهواره‌اي اقدام به پخش تبليغات کتاب ناشران داخل کرده‌اند. از نشريات تخصصي و با مخاطب خاص که بگذريم و از صفحات و باکس‌هاي تبليغي چند ميليون توماني روزنامه‌ها – فارغ از اينکه کسي در لابه‌لاي آن دنبال معرفي کتاب مي‌گردد يا نه و اينکه چقدر توان اقتصادي نشر قابل رقابت با کمپاني‌هايي است که هر روز محصولات‌شان را حتي در صفحات فرهنگي روزنامه‌ها آن هم در نيم‌تا تبليغ مي‌کنند- عمومي‌ترين رسانه‌هاي ايران که شامل تلويزيون و راديو است، سال‌هاست که در معرفي و تبليغ کتاب دچار ضعف است.

با اين همه ماجراي تبليغ کتاب در برهه‌اي در رسانه ‌ملي به صورت جدي نگاه شد و تصميم بر اين شد كه از سوي کارگروهي با عنوان کتاب که در معاونت بازرگاني سيما شکل گرفت، آثار منتخب اين کارگروه به صورت رايگان در رسانه تبليغ شوند. در سال ۹۰ شورايي با عنوان کتاب به رياست علي دارابي، معاون وقت سيما و در معاونت بازرگاني سازمان صداوسيما شکل گرفت که دبير آن مدير وقت شبکه چهارم سيما بود و نزديک به 20 متخصص در زمينه‌هاي مختلف کتاب و نشر نيز به عضويت اين کارگروه منصوب مي‌شوند.
اين شورا تصميم به سياستگذاري در زمينه حضور کتاب در تمامي برنامه‌هاي صداوسيما و بازگشايي راه تبليغ کتاب در رسانه‌ ملي گرفت. با اين همه اين شورا هيچ‌گاه به صورت کامل جلسات خود را برگزار نکرد و عملاً کار به جايي رسيد که پس از چهار جلسه به سمت انحلال پيش رفت. به عبارت ديگر اعضا وقتي حس مي‌کردند که جلسات مداومت ندارد و حرف‌هايشان به اقدام عملي منتهي نمي‌شود رفته‌رفته از اين شورا و اتفاقي که قرار بر شکل‌گيري در آن بود، قطع اميد کردند.

همزمان با اين اقدام و شکل‌گيري مرکز رسانه‌اي شيرازه در مجمع ناشران انقلاب اسلامي، اين مرکز توانست با رايزني با معاونت بازرگاني سيما به شکل‌دادن کميته‌اي با عنوان کتاب در رسانه ملي نائل شود. عمده اعضاي اين کميته از سازمان صداوسيما انتخاب شدند و مدير مؤسسه شيرازه هم به عنوان دبير کميته در جلسات بدون حق رأي حضور داشت. تصميم و توافق بر اين قرار گرفت که کميته به بررسي کتاب‌ها براي امکان تبليغ در رسانه ملي دست بزند و خروجي آن نيز پخش تيزرهاي تبليغاتي کوتاه براي کتاب‌ها بود که از سوي ناشر و به سفارش ناشر توسط مؤسسه شيرازه توليد مي‌شد.
ماحصل اين اتفاق پخش معدودي از تيزرهاي تبليغي کتاب در صداوسيما بود که البته اين اتفاق نيز به طور عمده با فواصل زياد در ساعات نامطلوب و شبکه‌هاي کم‌مخاطب سيما شکل مي‌گرفت.
با اين همه اين ظرفيت نيز پس از خروج عزت‌الله ضرغامي از سازمان صداوسيما به اندازه بسيار زيادي مغفول و ناکام ماند و به بهانه مشکلات اقتصادي سازمان، عطاي پخش رايگان اين تبليغات به لقايش بخشيده شد.

تکذيب‌هايي شبيه سينمايي‌ها

اين روزها برخي شبکه‌هاي ماهواره‌اي که پيش از اين با پخش تيزرهاي آثار سينمايي در حال اکران در کشور جنجال زيادي برپا کرده بودند، در کنار ساير کالاهاي غيرفرهنگي ساخت داخل که در حال تبليغ آن هستند، به تبليغ کتاب‌هاي ناشران داخلي نيز روي آورده‌اند و در بازه‌هاي زماني مختلف به معرفي آن مي‌پردازند.
جالب است که داستان تکذيب‌هاي سينمايي در حوزه نشر هم در حال رقم خوردن است. يکي از ناشراني که تبليغ آثار وي در اين گروه تلويزيوني منتشر شده است در اين زمينه به مهر مي‌گويد: تيزر تبليغي ما در شبکه‌هاي اجتماعي مربوط به مؤسسه‌مان منتشر شده بود و شبکه بدون اطلاع ما اقدام به پخش آن کرد و پس از آن ما پيگير اين اقدام غيرقانوني شديم و البته آنها نيز اذعان داشتند که پخش رايگان براي جلب نظر مؤسسه به منظور دادن سفارش آگهي بوده که ما از آن منصرف شده‌ايم.
ظاهراً براي پخش آگهي بازرگاني در اين شبکه‌ها با حجم 300 نوبت پخش 30 ‌ثانيه‌اي در يک ماه مبلغي حدود ۲۰ تا ۳۰ ميليون تومان هزينه از مؤسسات طلب مي‌شود که از يک نوبت انتشار آگهي در برخي روزنامه‌هاي سراسري ايران نيز کمتر است. جداي از اينکه در عصر ارتباطات نوين ديگر نمي‌توان جلوي انتشار خبر يا گزاره‌اي خبري را گرفت، اين سؤال جدي مطرح است که مسئول رها کردن و خالي گذاشتن ظرفيت‌هاي تبليغ کالايي مانند کتاب براي شبکه‌هاي ماهواره‌اي که بدون شک به دنبال ترويج سياست‌هاي فرهنگي مناسب جامعه ايراني نيستند، کيست؟
بدون شک سياست حاصل اين اتفاق بي‌شک در افق بلندمدت چيزي نيست که در چارچوب قواعد فرهنگي جمهوري اسلامي بتوان به آن مفتخر بود. حال بايد منتظر نشست و ديد که مقام‌هاي مسئول براي اين پديده که زنگ خطر آن تازه به صدا درآمده است، چه خواهند کرد.




کنترات کتاب و کاتالوگ جشنواره در اختیار خانواده یک کارگردان هنروتجربه و برنده سیمرغی مرتبط با این کارگردان!؟+عکس

سینماروزان: توزیع کتاب و کاتالوگ جشنواره همراه شد با زیر ذره بین رفتن متصدیان تولید آنها.

به گزارش سینماروزان سردبیر و مدیر هنری کتاب و کاتالوگ طاها ذاکر است که برنده سیمرغ بهترین پوستر جشنواره امسال برای پوستر فیلم هنروتجربه ای “فصل بارانهای موسمی” مجید برزگر شد.

قاعدتا تولید این کتاب و کاتالوگ پیش از برگزاری افتتاحیه و معرفی برندگان سیمرغ آغاز شده بود و اینکه سیمرغ بهترین پوستر به یک کارمند جشنواره رسیده شبهه برانگیز است.

از آن سو در جای جای شناسنامه کتاب و کاتالوگ مواجه هستیم با نام خانوادگی “برزگر”؛ از حمید برزگر گرفته تا مینا برزگر و مهدی برزگر که به نظر می رسد قوم و خویش مجید برزگر باشند. جالب است که در شناسنامه نام حسین زارعی پسرعمه مجید برزگر هم به چشم می خورد!

مجید برزگر امسال علاوه بر مدیریت هنری پوستر جشنواره کارگردانی افتتاحیه را هم برعهده داشت و احتمالا در اختتامیه هم چنین سمتی خواهد داشت!

پرسش این است که خانواده برزگر به واسطه رزومه کاری قبلی خود توانسته اند در تولید این محصولات کاغذی مربوط به یک جشنواره کاملا دولتی حضور بهم برسانند یا صرفا وابستگی خانوادگیست که آنها را به اینجا رسانده؟؟؟ و آیا میان حضور طاها ذاکر به عنوان مدیر هنری کتاب و برزگر ارتباطی هست؟

شناسنامه کتاب جشنواره
شناسنامه کتاب جشنواره



اعتراف داور بخش “کتاب و سینما”ی جشنواره فیلم کوتاه⇐من کتاب نمی‌خوانم!!!

سینماروزان: فرزاد موتمن کارگردانی که در سالهای اخیر پرکارتر از قبل شده و تقریبا سالی یک فیلم می سازد و البته هر سال هم می گوید که امسال بهترین فیلمش را می سازد(!) داور بخشی موسوم به “کتاب و سینما”ی جشنواره فیلم کوتاه تهران است.

به گزارش سینماروزان موتمن به بهانه این داوری در گفتگویی با “شرق” شرکت کرده و عجیب است که در ابتدای گفتگو صادقانه اعتراف کرده اصلا کتاب‌خوان نیست و به اشتباه فکر می کنند او کتابخوان است و برای داوری در بخشی مرتبط با کتاب انتخابش می کنند.

متن کامل گفتگوی موتمن را بخوانید:

چرا داوري يکي از بخش‌هاي جشنواره فيلم کوتاه تهران را پذيرفتيد؟
درواقع بخش مسابقه «کتاب و سينما»ي سي‌وسومين جشنواره فيلم کوتاه تهران را به من و دو همکار ديگرم سپردند. شايد به دليل اقتباس‌هاي ادبي که در مجموعه کارهايم کردم، باوري شکل گرفته که من کتاب‌خوان هستم، درحالي‌که من زياد کتاب نمي‌خوانم.
 واقعا همين‌طور است؟
(مي‌خندد) بله.
 به نظر شما برگزاري جشنواره فيلم کوتاه با قدمت ٣٣ دوره، چقدر مي‌تواند بر هنر و صنعت سينماي ايران تأثير مثبت داشته باشد؟
ببينيد درباره اين‌گونه مسائل نمي‌توان قطعي حرف زد. مثل اين مي‌ماند که بپرسيم جشنواره فيلم فجر تأثيري بر سينماي ايران گذاشته يا نه؟!
 بالاخره تأثير مي‌گذارد يا نه؟
هم مي‌گذارد و هم نمي‌گذارد! واقعيت اين است فيلم‌سازان جواني که فيلم کوتاه مي‌سازند، ‌سرمايه‌هاي آتي سينماي ما هستند. بنابراين نياز دارند که ديده شوند و کارهايشان مورد داوري و قضاوت قرار گيرد. از اين نقطه‌نظر، به نظرم انجمن سينماي جوانان ايران به فيلم‌سازان جوان کمک مي‌کند.
 به نظر شما شکل و پيکره فيلم‌سازي مستند که شما در آن يد طولايي داريد و موردعلاقه شماست، ‌به فيلم کوتاه نزديک‌تر است يا سينماي بلند حرفه‌اي؟
نه واقعا. اين‌طور نيست.
 واقعيت از نظر شما چيست؟ ‌
واقعيت اين است كه من فيلم مستند را دوست نداشتم!
  پس چرا اين‌قدر زياد فيلم‌هاي مستند ساختيد؟
براي اينکه مي‌خواستم از طريق ساخت فيلم‌هاي مستند، فيلم‌سازي را ياد بگيرم. ضمنا فرصتي برايم فراهم کرد تا ايرانگردي کنم. من در دهه ٦٠ خورشيدي حتي از دورافتاده‌ترين روستاهاي کشور بازديد کردم و درباره‌شان فيلم ساختم. تمرکزم هم بيشتر روي عشاير بود و اقليت‌هاي قومي؛ گستردگي‌اش هم از عشاير سيستان‌وبلوچستان تا خوزستان، ‌از ترکمن‌صحرا تا کلات نادر بود. بنابراين بهترين فرصت بود تا مردم و کشورم را بشناسم.
 با اين رويکرد، ‌چرا چنين نگاهي در فيلم‌هاي داستاني‌تان انعکاس پيدا نکرده است؟
براي اينکه تاکنون فيلم‌نامه‌هاي فيلم‌هايي که ساخته‌ام را ديگران نوشتند. بنابراين تصوير دقيقي از نگاه من در آنها وجود ندارد.
  پس با اين نگاه، هيچ‌کدام از فيلم‌هايتان را دوست نداريد؟ ‌
لطفا، ‌هيچ‌چيزي را قطعي بيان نکنيد! چون به نظرم هيچ‌چيز قطعي نيست. من خود برخي از فيلم‌هايم را مثل «شب‌هاي روشن»، «‌سايه روشن»، ‌«صداها»، ‌«هفت پرده» و تا حدودي «خداحافظي طولاني» دوست دارم. درعين‌حال هر يک از آنها تصوير دقيقي از آنچه من به‌دنبال آن هستم، نمي‌دهند.
  کي ان‌شاءالله فيلمي مي‌سازيد که تصوير دقيق ذهني شما در آن نقش خواهد بست؟
امسال. فيلم‌نامه «سراسر شب» را خودم نوشته‌ام و فيلم هم دقيقا آن چيزي است که من از سينما مي‌فهمم.
  البته اين نگاه شما بسيار آرماني است. چرا؟
اصولا همه فيلم‌سازان به دليل نقش تأثيرگذار اقتصاد و سرمايه، بر امر فيلم‌سازي و همين‌طور حساسيت‌هاي بالايي که در جامعه حکمفرماست، نمي‌توانند فيلمي را بسازند که کاملا مدافع آن هستند!
 در اين حيطه پرفشار، ‌اصلا چرا ديگر فيلم مي‌سازيد؟ ‌
براي من نفس فيلم‌سازي عزيز است. حتي زماني که فيلم بد مي‌سازم، از همان ابتدا مي‌دانم که دارم فيلم بد مي‌سازم. به‌همين‌دليل مي‌گويم من را نمي‌توانيد از طريق فيلم‌هايم قضاوت کنيد.
  البته فيلم هر کس جدا از شخصيت اوست. بااين‌حال چرا به واژگان «سايه» و «شب» اين‌قدر علاقه‌مند هستيد؛ چون در عناوين فيلم‌هايتان حضور پررنگي دارند؟ ‌
اتفاقي اين‌طوري شده است.
 چقدر به واژه «اتفاق» در زندگي معتقديد؟ ‌
به نظرم همه‌چيز اتفاقي است. من حتي اتفاقي زن گرفتم و… خب براي من اين‌جوري است… .




اقدامی جالب از دست‌اندرکاران تئاتری که باران کوثری طراح‌صحنه آن است+عکس

سینماژورنال/وحید کرایلی: گروه نمایش «صور فلکی» که این روزها در سالن موج‌نو رو به روی صحنه رفته است در اقدامی جالب و قابل تحسین اعلام کرده‌اند که برای استفاده کمتر از کاغذ و آسیب کمتر به طبیعت، تبلیغات این نمایش تماما در فضای مجازی انجام می‌شود.

به گزارش سینماژورنال نمایش «صور فلکی» به کارگردانی اشکان جنابی از روز چهارشنبه 8 اردیبهشت تا روز شنبه 1 خرداد در سالن موج نو براى مخاطبان به روى صحنه می‌رود.

در این نمایش که طراحی صحنه و لباس آن را باران کوثری برعهده داشته است، متین فکرآزاد و اشکان جنابی به ایفای نقش می‌پردازند. همچنین میلاد ابراهیمی و علیرضا میر انجم، دستیاران کارگردان هستند.

پوستر نمایش صور فلکی
پوستر نمایش “صور فلکی”

دبیرخانه های جشنواره فجر و مدیران سینمایی بیاموزند

به گزارش سینماژورنال اقدام جالب دست اندرکاران این تئاتر در حال رخ داده که همچنان در سینما و تئاتر ایران و بخصوص در بحبوحه هایی چون برگزاری جشنواره ها این حجم انبوهی از کاغذ است که به بهانه تولید کاتالوگ، راهنما، بولتن و کتاب هدر می رود.

البته جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر با خردورزی مصطفی محمودی مدیر روابط عمومی اش در اقدامی ضربتی انتشار هر گونه بولتن را ممنوع کرد اما در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر علیرغم قصد قبلی محمد حیدری دبیر جشنواره برای جلوگیری از چنین اسرافهایی اما با لابی های برخی چهره هایی که همه این سالها آبشخور مالی خوبی از تولید بولتن های بی فایده داشته اند باز هم هزینه ای قابل توجه برای تولید بولتن و کتاب آن هم کتاب حلقوی(!) صرف شد.

در جریان بین الملل فجر هم هرچند در ظاهر بولتن منتشر نشد اما مطابق گفته دبیر جشنواره و البته آنچه در واقع دیدیم، بخشی از بودجه جشنواره صرف خرید مجلات و روزنامه هایی شد که صفحاتی رپورتاژگونه به بین الملل فجر اختصاص داده بودند؛ این نشریات به صورت رایگان در پردیس چارسو توزیع می شدند و البته که هر روز بخش عمده آنها برگشت می خورد تا احتمالا به خمیر بدل شوند.

چه خوب است مدیران سینمایی ما که در همه این سالها به لحاظ در اختیار داشتن منابع مالی هیچ گونه محدودیتی را حس نکرده اند صرفه جویی را از دست اندرکاران اجرای یک تئاتر مستقل بیاموزند.




توزیع کتاب بزرگداشت و کاتالوگ حلقوی جشنواره در میان مهمانان خاص؟!+عکس

سینماژورنال: در تمام روزهای پیش از برگزاری جشنواره بودند برخی از رسانه ها که از عدم لزوم تولید کتاب، کاتالوگ و بولتنهای کاغذی برای جشنواره گفتند.

به گزارش سینماژورنال این رسانه ها بر این امر تأکید داشتند که با راه اندازی یک اپلیکیشن جامع ارتباطی می توان تمامی اطلاعات مرتبط با جشنواره را به صورت آنلاین در اختیار مخاطب قرار داد.

دبیر جشنواره نیز در برهه ای از این پیشنهاد استقبال کرد بخصوص که آن را گامی در جهت تعدیل هزینه ها می دانست اما از جایی به بعد علیرغم راه اندازی اپلیکیشن ارتباطی، باز هم پای لابیهای متعدد وسط آمد و یک بار دیگر یک سری چهره تکراری که در همه سالهای اخیر آبشخور مالی خوبی از برگزاری جشنواره های دولتی داشته اند کار تولید کتاب، کاتالوگ و بولتن را دست گرفتند.

با این حال اتفاق عجیبی که امسال افتاد این بود که در مدت جشنواره نه کتاب بزرگداشتها در میان مخاطبان جشنواره توزیع شد و نه کاتالوگی که امسال به صورت حلقوی(!) و در شکل و شمایل سی.دی تولید شده بود.

توزیع در میان مهمانان خاص

این اقدام با نقد بسیاری از فعالان رسانه ای مواجه شده و “ایسنا” در این باره نوشت: برخلاف دوره های گذشته کاتالوگ جشنواره که معمولا در روزهای اول برای استفاده اهالی رسانه و آگاهی آنها از جزییات آثار توزیع می شد با گذشت نه روز هنوز عرضه نشده است.

این خبرگزاری ادامه داد: گفته می شود با توجه به هزینه زیادی که صرف تولید آن شده است تنها به مهمانان خاص اختصاص خواهد داشت! چهار کتاب منتشر شده برای بزرگداشتها هم هنوز توزیع نشده است.

مسیری برای کمک به جشنواره یا کانالی برای ارتزاق چهره های ثابت

به گزارش سینماژورنال با اتفاق روی داده یک بار دیگر این ظن به ذهن خطور می کند که آیا تولیدات چنین مطبوعه هایی بیشتر از آن که کانالی برای قرار دادن اطلاعات جشنواره در اختیار مخاطبان باشد روشی است برای توزیع بخشی از بودجه جشنواره در میان چهره های ثابتی که از جشنواره ای به جشنواره دیگر می روند تا به بهانه کتاب، کاتالوگ و بولتن ارتزاق کنند؟

چهره هایی که علیرغم شعارهایی که مرتب در اهمیت تولید چنین مطبوعه هایی و نقش آنها در کمک به جشنواره می دهند حتی یک بار نشده که با بودجه شخصی شان حتی یک بولتن 8 صفحه ای تولید کنند.

در سالهای اخیر هم هزینه های چاپ آن قدر بالا رفته که چنین تولیداتی عمدتا در تیراژ محدود منتشر می شود و احتمالا به جز قرارگیری در آرشیو شخصی متصدی انتشار و توزیع در میان دوستان و آشنایان، نسخی از آن نیز در موزه ها توزیع می شود و به بیان بهتر مخاطبی که در دریافت بودجه، هدف اصلی تولید کتاب و کاتالوگ قلمداد می شود، نفعی از آن نمی برد.

کاتالوگ حلقوی جشنواره که فقط همین تصویر از آن منتشر شده و خودش به دست اهالی رسانه نرسیده
کاتالوگ حلقوی جشنواره که فقط همین تصویر از آن منتشر شده و خودش به دست اهالی رسانه نرسیده