1

تحلیل رسانه هلال احمر پیرامون عملکرد مالی فارابی⇐شکست خوردگان گیشه حتی برای سفرهای خارجی هم از فارابی پول گرفته اند!!!

سینماروزان: انتشار عملکرد فارابی در سال جاری هرچند بدون شفاف سازی درباره میزان حمایت صورت گرفته از دو فیلم “تختی” و “ماجرای نیمروز2” انجام شد ولی همین شفاف سازی ناقص هم به اندازه خود نقد و نظر رقم زد.

روزنامه “شهروند” منسوب به هلال احمر در تحلیلی بر عملکرد مالی فارابی به حمایت این ارگان از سینماگران شکست خورده گیشه ها خرده گرفته است.

متن تحلیل “شهروند” را بخوانید:

انگار همیشه باید در این مرزوبوم چیزی باشد که دود از کله آدم بلند کند. جدیدترین نمونه این چنین مواردی را در گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی در 9ماه سال ۹۷ می‌بینیم. فهرستی رسمی؛ در پی وعده‌های سازمان سینمایی مبنی بر سیاست شفاف‌سازی که متاسفانه محتویاتش ارتباطی با اقدام شایسته فارابی در انتشار این اطلاعات ندارد. بله؛ سازمان سینمایی در اقدامی مترقی و دل‌پذیر گردش مالی 9ماه اخیرش را رسانه‌ای کرده و این جای تقدیر دارد، اما این تقدیر و تجلیل نافی این نیست که آمار ارایه‌شده بیش از این‌که به بیلان عملکرد یک نهاد دولتی شبیه باشد، شبیه افشاگری درباره حیف‌ومیل بودجه  است. پر از نام‌های تکراری سینماگران شکست‌خورده- که انگار بودجه فقط به سمت جیب آنها باز است، بی‌توجه به این‌که در این اوضاع و احوال فیلمسازان مستقل تازه‌آمده به‌رغم موفقیت‌های آثار سابق‌شان، امسال هفت- هشت‌سال می‌شود که در پی اندکی سرمایه برای تولید آثار جدیدشان کفش آهنین به پا کرده‌اند.

گزارش عملکرد مالی فارابی پر از نام‌هایی است که در رسانه‌ها ادعای استقلال‌شان گوش فلک را پر کرده، اما انگار برای آغاز نوشتن فیلمنامه، یا حضور درجشنواره‌های خارجی نیز نگاهشان به سمت دولت، همان دولتی‌ است که در فضای مجازی با انتقاد از آن فالوور جمع می‌کنند. گزارشی که نشان می‌دهد در این سینمای ورشکسته- که سالی فقط چند فیلم به سوددهی در اکران می‌رسند- کلی پول ریز و درشت ردوبدل می‌شود و تنها کسانی سرشان بی‌کلاه می‌ماند که به منابع قدرت سینما نزدیک نیستند. گزارش عملکرد مالی فارابی به‌رغم این‌که قرار بر چنین کارکردی نبوده، اما یک گزارش افشاگرانه است، فقط باید بلد باشی فاصله میان سطور را بخوانی.

پول توجیبی

در گزارش عملکرد مالی فارابی چیزهایی را می‌شود دید که واقعا دود از کله آدم بلند می‌کند. مثلا این‌که یک‌سری از فیلمسازان ظاهرا مستقل برای حضور در فستیوال‌های خارجی از فارابی پول می‌گیرند. البته شاید پول چندانی در این زمینه ردوبدل نشود، اما همین‌که فیلمسازان برای سفرهای خارجی‌شان از دولت پول توجیبی می‌گیرند، به بهترین وجهی نشان می‌دهد که چرا انتقادات سینما و سینماگران ما از مشتی انتقاد خنثی و بی‌خطر   فراتر نمی‌رود. در این بخش نام‌های بزرگی می‌بینیم. مثلا رخشان بنی‌اعتماد و تهمینه میلانی که برای حضور در یک جشنواره در کشور ایتالیا و دومی هم برای شرکت در جشنواره ساخالین روسیه پول گرفته‌اند. نام‌های دیگری که در این بخش می‌بینیم، عبارتند از: حسین نمازی، محمدرضا عرب، ابراهیم مختاری، خسرو سینایی و…

در فهرستی که از هزینه‌کردهای فارابی منتشر شده، مهم‌ترین و انتقادبرانگیزترین نکته آن‌جاست که اغلب کسانی که از این کمک‌ها بهره‌مند شده‌اند، یا در سال‌های اخیر در گیشه به‌عنوان سینماگرانی شکست‌خورده لقب گرفته‌اند، یا جزو حلقه نزدیک به مدیران سینمایی هستند و یا این‌که این کمک‌ها را برای پروژه‌هایی گرفته‌اند که سرنوشت بسیاری از آن‌ها نامعلوم است.

به‌عنوان مثال می‌شود به 105 میلیون تومانی اشاره کرد که فاطمه‌ معتمدآریا و همسرش احمدعلی حامد برای فیلم اسکیت‌باز گرفته‌اند. فیلمی که حتی در جست‌وجوی اینترنتی نیز نامی از آن نمی‌توان یافت.  مواردی از این دست زیاد است. مثلا محمدعلی سجادی که آخرین آثار اکران شده‌اش جنایت و شوریده و تردست در سال 83 روی پرده آمده‌اند و پس از آن در پانزده سال اخیر او تنها یک فیلم را در گروه هنر و تجربه اکران کرده، برای پروژه جدیدش 405 میلیون تومان گرفته. یا فیلمسازانی چون علی قوی‌تن، مهدی کرم‌پور، علی ژکان، احمدرضا معتمدی و… که از فارابی مبالغی کم‌وبیش گرفته‌اند، بی‌این‌که در سال‌های اخیر محصولات قابل ذکری تولید کرده باشند.

از بین سینماگرانی که سابقه مدیریت سینمایی را دارند می‌توان به رضا میرکریمی یا علیرضا شجاع‌نوری هم اشاره کرد که اولی برای فیلم قصرشیرین 350 میلیون گرفته و شجاع‌نوری نیز برای فیلم همسرش مونا زندی حقیقی 225 میلیون تومان دریافت کرده. یا 342 میلیون تومانی که رسول صدرعاملی برای فیلم فرزندش میلاد به‌نام سونامی گرفته؛ جزو بالاترین پرداخت‌هایی است که به یک فیلم اول صورت گرفته و این سوال را ایجاد می‌کند که اگر تهیه‌کننده سونامی کسی جز صدرعاملی   بود، باز هم چنین حمایتی از این فیلم صورت می‌گرفت؟

موضوع پرداخت بابت نگارش فیلمنامه هم موضوع دیگری است که البته تا زمانی که آثاری براساس آن فیلمنامه‌ها تولید نشود، نمی‌توان درباره منطقی‌بودن یا نبودن پرداخت‌ها حرفی زد. اما با این پیش‌فرض که در سال‌های اخیر از میان فیلمنامه‌های سفارش داده شده یا خریداری‌شده فارابی به‌ندرت می‌توان سناریویی را یافت که اساس تولید فیلمی موفق قرار گرفته باشند، مبالغی که بابت فیلمنامه به کسانی چون وحید نیکخواه آزاد ، احمد مرادپور یا وحید موسائیان، مهرشاد کارخانی، ابوالفضل جلیلی، علی وزیریان، صادق کرمیار و… پرداخت شده، کنجکاوی برانگیز می نماید. به‌خصوص میرطهماسب که در فهرست فارابی آمده  که برای پنج فیلمنامه دویست میلیون تومان دریافت کرده.

در آمار فارابی آمده که سیدحامد حسینی تهیه‌کننده فیلم سرو زیرآب امسال برای فیلمی به ‌کارگردانی جمیل رستمی که گفته شده در ژانر داعشی/ تکفیری (!!) است، یک‌میلیارد و دویست و شصت و چهار‌میلیون تومان گرفته. بهروز رشاد هم برای فیلم قطار آن شب به کارگردانی حمیدرضا قطبی چهارصد و هشتاد ‌میلیون تومان گرفته. فیلم خواب تاریک خواب روشن از رضا سبحانی نیز با صدوپنجاه‌میلیون دریافتی از پروژه‌های عجیب امسال است و البته تپلی حسین قناعت که چهارصد‌میلیون و اردک‌لی بهروز غریب‌پور که 105‌میلیون دریافت کرده‌اند. مجمع فیلمسازان شکست‌خورده در این آمار به ‌شکل بامزه‌ای با حضور علی عطشانی که او نیز برای فیلم آخرش صد‌میلیون دریافت کرده، تکمیل شده است.




یک عضو هسته مرکزی شورایعالی تهیه‌کنندگان روی آنتن زنده بیان کرد⇐شفاف‌سازی مالی فارابی و موسسه رسانه‌های تصویری قدم اول پیوستن به جریان آزاد اطلاع‌رسانی است/اکنون زمان آن است که از مرکز گسترش و انجمن سینمای جوان تا انجمن دفاع مقدس و سازمان اوج و حوزه هنری هم درباره بریز و بپاش‌هایشان شفاف‌سازی کنند/آیا عجیب نیست که در فهرست حمایتی رسانه‌های تصویری نام محصولات تلویزیونی را می‌بینیم که رایت آنها از قوم و خویش روسای چندشغله صنوف خریداری شده!؟/چرا بیش از ۲میلیارد حمایت صرف فیلمی شده که ۱۰۰ میلیون هم فروش نداشته!؟/فارابی باید بگوید چرا بودجه میلیاردی داده برای فیلمهای توقیفی؟/ چرا به یک مجری-منتقد چندصدمیلیون داده‌اند برای فیلمی که اصلا اکران نشده؟؟

سینماروزان: مدتها بعد از درخواست و طرح پرسشهای مداوم رسانه‌های مستقل پیرامون چگونگی هزینه کرد بودجه‌های عمومی در سینما بالاخره ابتدا فارابی و سپس موسسه رسانه‌های تصویری فهرست‌هایی از پروژه های مورد حمایت خود در سالهای اخیر منتشر کردند.(اینجا و اینجا را بخوانید)

انتشار این فهرستها نه تنها حجم پرسشهای پیرامون عملکرد این نهادها را کم نکرد بلکه پرسشهایی تازه‌تر شکل داد در چرایی برخورداری حلقه‌ای خاص از این بودجه ها و صرف بخشی از بودجه‌ها برای پروژه هایی که هیچ گاه در هیچ مدیومی عرضه نشده‌اند.

امیرحسین شریفی تهیه کننده پیشکسوت سینمای ایران با اشاره به این پرسشها روی آنتن زنده «رادیوایران» بیان داشت: بابت شفاف سازی فارابی و موسسه رسانه های تصویری باید متشکر باشیم اما این، تازه قدم اول پیوستن به جریان آزاد اطلاع‌رسانی است. این شفاف سازی باید به دو صورت تکمیل شود؛ اول پیوستن همه ارگانهای متصل به بیت المال به این شفاف سازی و دوم ارائه استدلال در چرایی هزینه کردها.

شریفی ادامه داد: باید بقیه ارگانهایی که دستی در کار دارند و بودجه های بیت المال دستشان است از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان گرفته تا انجمن دفاع مقدس و سازمان اوج و حوزه هنری هم درباره بریز و بپاشهایشان شفاف سازی کنند و بگویند در این سالها به چه افرادی و هر کدام چقدر داده اند؟؟

تهیه کننده آثاری همچون «اشک سرما» و «سیب سرخ حوا» خاطرنشان ساخت: وقتی فهرست حمایتهای فارابی و رسانه های تصویری را مرور کردم مشخص شد بخشی از بودجه ها صرف تولید محصولاتی شده که نه اکران شده و نه به شبکه خانگی آمده! حتی در فهرست رسانه های تصویری بعضا فیلمهای تلویزیونی می بینیم که حق پخش آنها از قوم و خویش روسای چندشغله صنفی(!) خریداری شده است!! آیا این اتفاقات عجیب نیست؟

امیرحسین شریفی خاطرنشان ساخت: به جز این برخی از فیلمهایی که در فهرست حمایتی فارابی و رسانه های تصویری می‌بینیم با ارقامی عجیب حمایت شده اند. مثلا بودجه داده اند برای خرید رایت فیلمی بی ارزش! واقعا چرا؟ فیلمی که 100 میلیون فروش نداشته حمایت بیش از 2میلیاردی داشته!!؟

این عضو هسته مرکزی شورایعالی تهیه کنندگان ادامه داد: شفاف سازی باید کامل شود و هم فارابی و هم رسانه ها بگویند خروجی سرمایه‌گزاریهایشان چه بوده است؟ اینکه براساس ارتباطات، پولی به فلان فرد تعلق گیرد واقعا جای تأسف دارد. مدیران فارابی باید بگویند چرا میلیاردها تومان صرف فیلمهای توقیفی کرده اند آن هم بعد از توقیف!!!؟؟ چرا به یک مجری-منتقد چندصدمیلیون داده‌اند برای فیلمی که اصلا اکران نشده؟؟ حمایت که کیلویی نمیشود. اگر بناست از پروژه ای حمایت شود باید توسط شورایی دارای صلاحیت این اتفاق صورت گیرد؛ شورایی متشکل از بدنه حرفه‌ای سینما و نه از طریق شکل‌گیری حلقه ای که کمترین تجربه‌ای در سینما ندارند. تقریبا هیچ کدام از ارگانهای سینمایی فعلی شورایی حرفه‌ای برای تأیید صلاحیت افراد ندارند. البته تا دلتان بخواهد شورا دارند اما یک سری آدمهای تکراری و بدون تجربه در سینما مدام در این شوراها حضور یافته و حق جلسه می گیرند بدون اینکه کمترین سودی به حال بدنه حرفه ای سینما داشته باشند؛ نتیجه اش هم میشود صرف میلیاردها تومان حمایت برای فیلمهای توقیفی و فیلمهای اکران نشده!!

امیرحسین شریفی در پایان سخنان خود متذکر شد: به عنوان عضوی از شورایعالی تهیه کنندگان بارها هشدار داده ایم درباره اتلاف منابع سینمایی و شخصا یکی از طرفداران شفاف سازی ارگانهای متولی بودم و بارها در این باره حرف زدم. حالا نیز، هم من و هم اغلب همکارانم در شورایعالی تهیه کنندگان خواستار تکمیل شفاف سازیها هستیم.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی



دست اندرکاران یک برنامه تلویزیون دست به دامن یک عضو هیأت انتخاب فجر⇐مسابقه‌اي که ۱۰۰ ميليون جايزه مي‌دهد ولي پول عواملش را نمي‌دهد!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چندي پيش شبکه نسيم با تبليغات مفصلي مسابقه «آب و آتش» را روي آنتن فرستاد، اما اين مسابقه تلويزيوني روي ديگري از خودش را نشان داد. آن هم بدحسابي تهيه‌کننده براي تسويه‌حساب با عوامل برنامه که گويا اين روزها هيچ راهکاري براي رسيدن به حق‌شان به جز حضور و اعتراض در مقابل سازمان صداوسيما ندارند و اميدوارند دکتر حسين کرمي، مدير شبکه نسیم داد آنها را بستاند؛ مدیری که تعدد مشاغلش از عضویت در شورای پروانه نمایش و اخیرا هم هیأت انتخاب فجر بسیاری را شگفت زده کرده که او با وقت محدود روزانه چگونه به همه کارهایش می رسد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» صبح شنبه براي سومين بار در چند روز اخير عوامل فني مسابقه تلويزيوني «آب و آتش» مقابل در بلال سازمان صداوسيما تجمع کردند و خواستار پيگيري مطالبات‌شان توسط مديران رسانه ملي شدند. تيزر چند دقيقه‌اي با حضور ارشا اقدسي بدلکاري که با حضور در برنامه خندوانه به چهره‌اي تلويزيوني بدل شد، باعث شد كه مسابقه آب و آتش بر سر زبان‌ها بيفتد. در اين تيزر ارشا اقدسي انواع تکنيک‌هاي بلدکاري سينمايي را اجرا مي‌کند تا در نهايت مسابقه «آب و آتش» را که در حاشيه درياچه چيتگر تهران برگزار مي‌شود، معرفي کند. مسابقه‌اي که در يک تايم 60 دقيقه‌اي در روز‌هاي زوج از شبکه نسيم پخش مي‌شود و از روز 20 آذر روي آنتن شبکه نسيم رفته است.

مسابقه‌اي با جايزه 100 ميليوني
جايزه مسابقه «آب و آتش» در مقايسه با ساير جوايز مسابقات تلويزيوني چشمگير‌تر و وسوسه‌کننده‌تر است. جايزه نهايي اين مسابقه بزرگ تلويزيوني مبلغ 100 ميليون تومان در نظر گرفته شده است که مي‌تواند علاقه‌مندان به هيجان و داشتن لحظاتي خاص را وسوسه کند که براي ثبت‌نام اقدام کنند. ثبت‌نام حضور در مسابقه نيز رايگان اعلام شده و همين بر ميزان علاقه به حضور در اين مسابقه مي‌افزايد. به خصوص اکنون که شبکه نسيم در ميان شبکه‌هاي پربيننده تلويزيوني جاي خود را باز کرده و با برنامه‌هايي مانند «خندوانه» و «دورهمي» بينندگان ديگر شبکه‌ها را جذب کرده است. تنها شرط حضور در اين مسابقه گويا توانايي در شنا کردن است.

علاوه بر اين برندگان هر دوره از برنامه از جايزه نقدي 2 ميليون توماني برخوردار مي‌شوند. وقتي يک برنامه تا اين حد در پرداخت جايزه دست و دل‌بازي مي‌کند و از حضور اسپانسر نيز بهره مي‌برد، اين تصور پيش مي‌آيد که ساير وجوه آن نيز داراي شرايط مطلوب باشد، اما از بد حادثه و از آنجايي که آب و آتش نيز با يکديگر تناقض و تضاد دارند، مسابقه «آب و آتش» نيز يک روي متناقض ديگر دارد؛ تناقضي که گويا مديران ارشد رسانه ملي هنوز وقت نکرده‌اند تا آن را رفع و رجوع کنند. تجمع چند باره عوامل فني و اجرايي مسابقه آب و آتش بيان‌کننده اين تضاد است.

انگشت اتهام به سمت تهيه‌کننده سابق
يکي از تجمع‌کنندگان جلوي در سازمان صداوسيما درباره دليل تجمع‌شان مي‌گويد: ما عوامل آب و آتش هستيم، از پنج ماه پيش که سازمان با تهيه‌کننده آقاي «ع. ن» به مشکل خورد و کار تعطيل شد، ما بيکار شديم در حالي که در اين پنج ماه هنوز با ما تسويه حساب نشده است، از راننده و نيروي خدماتي گرفته تا کارگردان، تصويربردار و ديگر عوامل، امروز براي بار سوم است که تجمع کرده‌ايم تا کسي پيدا شود و به حق و حقوق ما رسيدگي کند. هم‌اکنون برنامه با تهيه‌کننده جديد آقاي غلامرضا بختياري و عواملي که آورده در حال انجام است. وي ادامه مي‌دهد: ما قرار بود بين شش تا يک سال سر اين برنامه باشيم ولي بعد از دو ماه تهيه‌کننده عوض شد، ما به خاطر برنامه کلي کار را رد کرديم يا اينکه سرکار ديگري بوديم و آن را ول کرديم که سر اين پروژه باشيم، به تهيه‌کننده جديد هم که مراجعه کرديم هيچ کدام از ما را نپذيرفت.

«ع.‌ن» پول را از سازمان گرفته ولي به آنها پرداخت نمي‌کند
محمود راننده سري اول برنامه «آب و آتش» هم مي‌گويد: سر اين برنامه 850 هزار تومان از سوي راهنمايي و رانندگي جريمه شده، اما اکنون بيکار شده است. تجمع‌کنندگان مي‌گويند «ع.‌ن» پول را از سازمان گرفته ولي به آنها پرداخت نمي‌کند و هر چقدر هم که آنها از مديران سازمان مي‌خواهند پيگيري کنند هيچ پاسخي دريافت نمي‌کنند.