1

نقطه نظرات تهیه کننده “ناخدا خورشید” پیش روی ارگانی سازانی که همراستا با پرویز ثابتی ساواکی از خودکشی تختی گفتند ولی سیلی سنگینی از مخاطب خوردند⇐اینکه بگوییم تختی خودکشی کرده چه فایده ای دارد؟؟/زیر سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است!!/تختی اسطوره ملی است و شرافت سیاسی-اجتماعی اش است که باید نمایش داده شود

سینماروزان: فیلمی ارگانی که با صرف میلیاردها از پول ملت و همراستا با تئوری پرویز ثابتی از سران ساواک برای جاانداختن خودکشی تختی ساخته شده بود هرچند یکی از بهترین زمانهای اکران را به خود اختصاص داد ولی با شکست مطلق در اکران سیلی سختی از مخاطبانی خورد که علاقه ندارند بی حرمتی به اسطوره های خویش را تماشا کنند.

تقریبا همزمان با آن فیلم ارگانی شکست خورده که صدها سالن و کلی بیلبورد و تیزر نصیبش شد ولی نفروخت مستندی درباره تختی با نام “شهسوار” هم به صورت محدود و با حداقل تبلیغات روی پرده رفت. مستندی که نام هارون یشایایی تهیه کننده پیشکسوت سینمای ایران را به عنوان تهیه کننده بر خود داشت و بخاطر حفظ حرمت تختی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

هارون یشایایی در تشریح مشی خود در روایت زندگی تختی و با نقد نگاهی که بدنبال تأکید بر خودکشی تختی است به “اعتماد” اظهار داشت: تكه تكه كردن جزييات مرگ تختي چه فايده دارد ؟ اينكه ساواك او را كشته يا خودش چگونه خودش را كشته نباید براي ما اهميت داشته باشد. اینکه بگوییم تختی خودکشی کرده چه فایده دارد؟  در مستند “شهسوار” در مورد مرگ تختي خيلي با احتياط پيش رفتيم و نظرات مختلف را لحاظ كرديم. واقعا نمي‌خواستيم به شخصيت اين اسطوره دست‌درازي كنيم.

تهیه کننده “ناخدا خورشید” ادامه داد: نكته مهمي كه دوست دارم اينجا مطرح كنم اين است كه چگونگي مرگ تختي مهم نيست، آن چيزي كه اهميت دارد اين است كه در دنياي امروز با وجود اينكه تعداد قهرمان زياد شده چرا اينقدر پهلوان كم داريم. البته دنياي امروز اقتضائات خاص خود را دارد اما هيچ قهرماني تا پول نگيرد به زمين ورزش وارد نمي‌شود. قانونش در همه جا همين است اما آن زمان پهلواني صفتي بود كه هر قهرماني نمي‌توانست پهلوان باشد ولي هر پهلواني مي‌توانست قهرمان باشد.

هارون یشایایی با نقد بی احترامی وارده بر همسر تختی از سوی ارگانی سازان گفت: به نظر من زير سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است برای همین در مورد ايشان هم در مستند “شهسوار” محترمانه رفتار كرديم و براي شهلا خانم در اين فيلم احترام زيادي قائل شديم!!

تهیه کننده “اجاره نشینها” و “هامون” تأکید کرد: مفهوم اخلاقي تختي در جريان فكريش معني پيدا مي‌كند. شرافت سياسي- اجتماعي اوست که باید نمايش داده شود. اينها بخش‌هايي از شخصيت تختي هستند كه بايد گفته مي‌شد. باید در تعريف شخصيت تختي راستگو باشيم. تختي اسطوره ملي است. امروز هر جا برويد، صحبت از اوست. به همين جهت او يك فرد نيست، شخصيتي ملي است و ما بايد به اين نكات توجه مي‌كرديم. تختي مصداق كامل شرافت بود. اينكه به فقرا كمك مي‌كرد و خيلي به مردم توجه داشت، بحث من نيست. منظورم اين است به معناي واقعي و كلاسيك مرد شريفي بود. در همه زمينه‌ها صفت شرافت درباره او معنا پيدا مي‌كرد.




حمایت فله‌ای افراطیون از تصویرسازی اخته و در خدمت آرای پرویز ثابتی فیلم «غلامرضا تختی»، از کجا نشأت گرفته؟⇐حذف جهان پهلوان و بالا آوردن طیب!!؟؟

سینماروزان: کیفیت مناقشه برانگیز فیلم «غلامرضا تختی» چه در تصویرسازی شخصیتی منفعل و تخت از تختی و چه ضعف بارز در گریم این جهان پهلوان و چه در داستان‌پردازی در جهت تأکید موکد بر خودکشی تختی حتی مخاطبان عام را هم زده کرده ولی برخی از جماعت فعال در رسانه های افراطی مدعی ارزشها که دوازده ماه سال، یک خط ریویوی مستدل ازشان نمی‌خوانیم جدولی تدارک دیده‌اند و هر چه ستاره در آسمان داشته‌اند نثار این فیلم کرده‌اند!!

اینکه پروژه‌ای مانند «غلامرضا تختی» که در تمام دوران تولیدش حرف و حدیث درباره حمایت یک ارگان ارزشی پیرامونش وجود داشت و سرانجام مشخص گردید فارابی هم حمایت ویژه‌ای از فیلم داشته مطلوب افراطیون مدعی ارزشمداری قرار گیرد پیشتر هم قابل پیش‌بینی بود‌ اما تا قبل از نمایش فیلم گمان بر این بود که فیلم اثری در ضدیت با رژیم شاهنشاهی باشد با این حال در کارزار سیاسی‌بازی، قبل از هر چیز اصالت است که فدای مصلحت می‌شود و فیلمی پیش رو میگذارد که نتیجه آن تبرئه کامل ساواک و رژیم پهلوی در ماجرای مرگ تختی است!!

کاوش در چرایی تبلیغ افراطیون برای تصویرسازی اخته از تختی ضروری می نماید، و نمی توان فقط به یک تعجب و حیرت از این حمایت بسنده کرد.

بیش از هر چیز نقل قول‌هایی از پرویز ثابتی از ارشد های ساواک را ابتدا مرور می کنیم! پرویز ثابتی مسئول اداره کل سوم ساواک و رئیس ساواک تهران در ابتدای دهه نود کتاب گفتگوی خود با نام «در دامگه حادثه» را در ایالات متحده منتشر کرد؛ کتابی که البته بخشهایی از آن که درباره برائت ساواک از قتل تختی، صمد بهرنگی و علی شریعتی بود در برخی رسانه‌های داخلی و از جمله یک رسانه مطرح اصولگرا به طرز حیرت انگیزی با جزییات منتشر شد.

پرویز ثابتی در کتابش، ادعاهای مرتبط با قتل تختی توسط ساواک را کاملا رد کرده و به صراحت، مرگ وی را خودکشی و متأثر از مشکلات جنسی دانسته بود!!

در روندی غیرقابل پیش بینی، این بخش از گفته‌های ثابتی با اقبال برخی رسانه های افراطی مدعی ارزشها روبرو شده و یکی از سردمداران این رسانه ها تا توانست بر بازنشر این وجه از ادعاهای ثابتی، صحه گذاشت، شاید به این بهانه که تختی در شروع نهضت اسلامی فعال نبود و بیشتر با جبهه ملی همراه بود و همچنین یاد و خاطره بهرنگی هم که در تصاحب نیروهای چپ از ابتدا قرار گرفته بود، به عنوان کشته شدگان ساواک و در کنار شهدای دیگر قرار نگیرد و در عداد آنها مطرح نشود؛ دکتر شریعتی هم که وضعیت مشابه و بینابینی داشته و مورد تایید صددرصد همیشه نبوده است.

حالا حمایت آن رسانه اصولگرا از ادعاهای ثابتی را کنار ستاره‌باران کردن فیلم «غلامرضا تختی»- که صراحتا بر خودکشی تختی تأکید میکند-توسط این افراطیون بگذارید تا به طرح پرسش در چرایی این هماهنگی برسیم؟

آیا رویکرد مثبت تختی به جبهه ملی عامل هماهنگی آرای افراطیون مدعی ارزشها با یک ساواکی است؟؟ یا انفعال تختی در حمایت از قیام اسلامی 15 خرداد 1342 عامل این همراهی است؟

و آیا بعد از معرفی تختی به عنوان شخصیتی اخته و گرفتار خودکشی در محصولی مطلوب افراطیون بناست شرایط تبدیل طیب حاج رضایی که از حامیان قیام مردمی 15 خرداد 42 بود به یک جهان پهلون آغاز شود؟ به خصوص که پیشتر مسعود ده نمکی از فیلمسازان مطلوب جریان اصولگرایی هم عزم کرده بود برای ساخت زندگی طیب ولی تولید فیلم به ناگاه معلق شد؟؟

آیا «غلامرضا تختی» مطلوب افراطیون، پیش زمینه‌ای است برای بریز و بپاش برای تولید فیلم «طیب»؟؟ توسط همین اکیپ یا اکیپی مشابه که با «تنسی ویلیامز» و‌ «نیل سایمون» شروع کردند و با تظاهر به سینمای روشنفکرانه جای پایی را در میان هواداران آن نوع سینما و تفکر باز کردند ولی حالا بعد از ساخت مستندی درباره بازرگان و به دنبالش فیلمی درباره تختی که به زعم خود ضعف‌های نهان و آشکار اطرافیان مصدق را نشان میدهد بعید نیست نفر سومی از جبهه ملی سوژه شود تا نوبت به نمایش قهرمانی چون طیب برسد؟!!

سوال اصلی اما اینجاست؛ آیا به بهانه انفعال تختی در سال ۴۲ یا همراهی اش با جبهه ی ملی، باید به فیلمی که ارزش سینمایی ویژه ای ندارد و یک مستند بیوگرافیک از نوع کرونولوژیک و تقویم نگارانه اش است که حرفهای ساواک را تأیید می کند و رژیم شاه را تطهیر ، انواع و اقسام ستاره ها را نثار کرد؟! یاد سخن بنیانگزار انقلاب اسلامی خطاب به فرزند نوجوان تختی در ابتدای انقلاب به خیر که: «پسرم سعی کن پهلوان باشی نه قهرمان!»