1

#منوچهر_محمدی تهیه‌کننده سینما متذکر شد: تاثیر هوش مصنوعی از تاثیر انقلاب صنعتی بسیار بسیار بیشتر است!!/هوش مصنوعی مرز واقعیت و مجاز را آنچنان به هم می‌ریزد که واقعیت دیگر قابل تشخیص نیست!/کار به جایی می‌رسد که یک نفر با هوش مصنوعی، فیلمی خواهد ساخت با بازیگرانی که دیگر نه دستمزد دارند، نه بیمه و نه ممنوع‌کاری!/شوراهای ممیزی فعلی در برابر هوش مصنوعی چه خواهند کرد؟/اگر هوش مصنوعی به ایران برسد دیگر نه ارشاد خواهیم داشت و نه صداوسیما!!!

سینماروزان: اگر بخواهیم اثر این تکنولوژی جدید-هوش مصنوعی-را در همه ابعاد زندگی بشر بررسی کنیم باید بگوییم که تاثیر هوش مصنوعی از تاثیری که انقلاب صنعتی در زندگی بشر گذاشت، بسیار بسیار بیشتر است.

 

منوچهر محمدی تهیه‌کننده باسابقه سینما با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: هوش مصنوعی مرز واقعیت و مجاز را آنچنان به هم می‌ریزد که واقعیت دیگر قابل تشخیص نیست و این یک خطر بسیار نگران‌کننده است. تصور کنید من مقابل شما نشسته باشم ولی شما ندانید که ممکن است من، واقعی نباشم و یک نفر دیگر کاملا مشابه و با صدای منوچهر محمدی صحبت کند. این تداخل بیش از حد فضای مجازی و فضای واقعی به گمان من می‌تواند منجر به اتفاقات عجیب و غریب شود و ممکن است انسان‌ و نیز رسانه‌ دچار اشتباه شوند.

 

وی ادامه داد: نگرانی‌های زیادی به وجود می‌آید؛ آنقدر که می‌توان پیش‌بینی کرد یک کاندیدای ریاست جمهوری با صدا و تصویر خود اعلام کند از انتخابات کناره‌گیری کرده است و تا بخواهید ثابت کنید که این اتفاق واقعی نبوده ممکن است کار از دست خارج شود. روزگاری خواهد رسید که یک نفر می‌تواند پای هوش مصنوعی بنشیند و یک فیلم سینمایی را با تمام اجزای آن بسازد و احتیاجی هم به یک لشگر آدم برای ساخت نداشته نباشد. اگرچه برخی فیلمسازان بزرگ سینمای امریکا معتقدند هوش مصنوعی جای خلاقیت بشر را نمی‌گیرد ولی به هر حال این اتفاق جدی است…

 

تهیه‌کننده فیلم ارتفاع پست متذکر شد: هنوز تمام قابلیت‌های هوش مصنوعی اعلام نشده است چون کارهای زیادی در اتاق فکرها انجام می‌شود. حالا حرف ما با مسئولین فرهنگی کشور از جمله وزارت ارشاد تا صداوسیما و دیگر حوزه‌ها این است که آیا وقتی شما چنین پدیده‌ای را که مثل هوا در حال ورود به زندگی است نمی‌بینید؟ آیا فکر می‌کنید ساختارهای موجود از جمله شوراهای ممیزی پروانه ساخت و نمایش و همچنین نگاه فعلی شما به این حوزه جوابگو خواهد بود؟

 

او افزود: اگر هوش مصنوعی را در اینجا با این شرایط اقتصادی کشور داشته باشیم با چه اوضاعی روبرو خواهیم شد؛   مثلا تصمیم گرفته شود با هوش مصنوعی از بازیگرانی استفاده شود که دیگر نه دستمزد دارند، نه بیمه و نه ممنوع کاری، به همین دلیل درخواست جدی من از همکارانم و مدیران فرهنگی این است که اطلاعات خود را گرداوری کنند تا بتوان برنامه‌ای را تدوین کرد.

منوچهر محمدی
منوچهر محمدی

تهیه‌کننده فیلم میم مثل مادر گفت: هوش مصنوعی چیزی شبیه به هوش انسان است و گفته می‌شود بدون احساسات و عواطف است در حالی که به نظر می‌رسد رنگ و بویی از عواطف و احساسات هم می‌تواند در آن وجود داشته باشد و این جای نگرانی و سوال اساسی‌تری را شکل می‌دهد. اگر بخواهم در حوزه کاری خودم صریح‌تر بگویم ماجرا این است که هوش مصنوعی مثل زلزله می‌ماند و ممکن است اگر پیش‌تر برایش فکری نکنیم آواری به جا بگذارد که آن وقت دیگر نه به ارشاد احتیاجی داریم نه به صدا و سیما چرا که قابلیت اجرایی ندارند.

 

منوچهر محمدی هشدار داد: اگر همچنان بخواهیم روش‌ها و ساختارهای فعلی را ادامه دهیم در مقابل گردبادی که پیش روی ماست، به نقطه‌ای خواهیم رسید که نسل آینده ما را نخواهد بخشید.




بیشتر از پنج هزار میلیارد بودجه برای وزارت ارشاد در سال آینده⇐حدود هفت درصد بودجه برای گسترش سینمای ملی!/کمتر از هفت درصد بودجه برای کمک به معیشت اهالی هنر!/کمتر از پنج درصد برای توسعه هنر

سینماروزان/هاتف مظفری: بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای سال ۱۴۰۱ در حالی بیش از پنج‌هزار و ۳۸ میلیارد تومان برآورد شده که از ردیف‌های تفکیک‌شده‌ی دستگاه‌های زیرمجموعه این وزارتخانه در لایحه بودجه خبری نیست.

به گزارش سینماروزان، لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ با سقف کلی ۳۶۳۱ هزار میلیارد تومان در دولت سیزدهم بسته شده که نسبت به امسال حدود ۷۵۰ هزار میلیارد تومان افزایش دارد.

در حوره فرهنگ و هنر هم افزایش بودجه وجود دارد اما برخلاف چند سال قبل جزئیاتی از بخش‌های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر نشده است.

البته یک ویژگی قابل توجه لایحه بودجه ۱۴۰۱ این است که دستگاه‌های اجرایی مجازند تا دو درصد  از بودجه هزینه‌ای خود را برای هم‌افزایی و ارتقای فعالیت‌ها و تولیدات فرهنگی از قبیل موضوعات قرانی، نمایشی، مطبوعاتی، رسانه‌ای نوین، نشر و کتاب و گردشگری اختصاص دهند. همچنین تاکید شده است که آیین‌نامه اجرایی این بند توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهیه و به تصویب هیات وزیران می‌رسد.

در خلاصه بودجه سال ۱۴۰۱، برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پنج‌هزار و ۳۸ میلیارد تومان بودجه برآورد شده است. برای فصل فرهنگ و هنر اشاره شده که برای سال ۱۴۰۱ ، بالغ بر سه هزار و ۷۰۵ میلیارد تومان بودجه برآورد شده است.

برای حمایت و گسترش سینمای ملی 336 میلیارد و 908 میلیون تومان برآورد شده است. این رقم حدود هفت درصد بودجه کل وزارت ارشاد است.

در جدول خلاصه بودجه دستگاه‌های اصلی برای حمایت از امور رفاهی و اجتماعی نویسندگان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران (صندوق هنر) 327 میلیارد و 600 میلیون تومان درنظر گرفته شده است. اگر نسبت به بودجه کل فرهنگ بسنجیم متوجه می‌شویم که کمتر از هفت درصد بودجه وزارت ارشاد قرار است صرف صندوق هنری شود که تنها ارگان مرتبط با معیشت هنرمندان است!

همچنین برای حمایت از توسعه هنر 237 میلیارد تومان برآورد شده است. این رقم زیر ۵درصد بودجه کل وزارت ارشاد است.




آقای وزیر! عیدی سینماگران را مستقیم و بی‌واسطه در اختیار خودشان بگذارید!

سینماروزان/محمد شاکری: به سال ۹۹ نزدیک میشویم ولی هنوز لیست اهالی سینمای برخوردار از عیدی میلیاردی۹۸ ارشاد، منتشر نشده و همچنان این پرسش پیش‌روی بدنه سینما باقیست که عیدی میلیاردی۹۸ ارشاد دقیقا به چه کسانی رسیده؟

در اغلب سازمان‌های دولتی یا غیردولتی وقتی می‌خواهند به زیردستان، عیدی یا پاداش دهند مستقیم به حساب شخص واریز می‌کنند نه آن که عیدی را دراختیار یک حلقه چندنفره قرار دهند که درباره توزیع آن تصمیم‌گیری کند.

عیدی۹۸ ارشاد به‌جای آن که مستقیم به حساب تک‌تک اعضای خانه سینما برود دراختیار حلقه بالادستی خانه سینما واگذار شد و این حلقه هم بنا به مصلحت خود، عیدی را میان روسای صنوف توزیع کرد که خود برای تقسیم آن تصمیم‌گیری کنند. همین واسطه‌تراشی بود که باعث شد دقیقا از فروردین۹۸ تا همین امروز کلی پرسش و سوءتفاهم درباره برخورداران از این عیدی شکل گیرد و کلی از سینماگران معترض باشند که چرا هیچ سهمی از عیدی نداشته‌اند؟

تعطیلی سینماها و پروژه‌های سینمایی به‌خاطر کرونا موجب شده پیش‌بینی شود به‌لحاظ اقتصادی، نوروز۹۹، نوروزی پرفشار برای بدنه سینما باشد و این وظیفه مدیران فرهنگی است که از بار این فشار بکاهند.

در این شرایط وزیر ارشاد اگر بناست به اعضای نزدیک به ۵هزارنفره خانه سینما، عیدی دهد بهترین و منطقی‌ترین روش آن است که با دریافت بانک اطلاعاتی سینماگران، این عیدی را به‌طور مستقیم به حسای تک‌تک اعضا واریز کند.

در سال ۹۸ حدود ۱میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان عیدی از سوی ارشاد به سینماگران اختصاص داده شد ولی واسطه‌تراشی بر سر توزیع عیدی موجب شد بسیاری از اعضای خانه سینما، حتی یک ریال عیدی بهشان نرسد درصورتی که اگر همان ۱.۴میلیارد به‌طور مساوی و مستقیم میان ۵هزارعضو خانه توزیع می‌شد باید به هر نفر حداقل ۲۸۰هزار تومان عیدی برسد.

آزموده را آزمودن خطاست پس وزیر ارشاد اگر می‌خواهد با اعطای عیدی، نوروز۹۹ را برای تمامی سینماگران، شیرین کند، مبلغ‌ درنظرگرفته برای عیدی را به‌طور مستقیم و بی‌واسطه میان تمام اعضا تقسیم‌ کند.




واکنش یک بازیگر پیشکسوت به شائبه ادغام موسسه هنرمندان پیشکسوت⇐اگر بنا بر چابک‌سازی اساسی است چرا از رأس هرم وزارت ارشاد شروع نمی‌کنند که این همه نیرو در آنجا وجود دارد؟ /این وزارتخانه مثل زمان قاجار شده که هر کسی بیکار است پست مدیریتی برایش درست کرده‌اند!!/اگر قرار بر ساماندهی است از معاونتهای پرتعدادی شروع کنند که هر کدام هم کلی مدیرکل دارند!!!

سینماروزان: موضوع ادغام مؤسسه‌های وزارت ارشاد و اینکه بناست، مؤسسه‌های مرتبط به معاونت هنری ارشاد به دو مؤسسه کاهش یابد شائبه ادغام برخی انجمنها و موسسات و از جمله ادغام موسسه هنرمندان پیشکسوت را شکل داده است.

محمود عزیزی بازیگر پیشکسوت با انتقاد از ادغام موسسه هنرمندان پیشکسوت به “ایسنا” گفت: اگر قرار بر چابک‌سازی یا ساماندهی است باید گفت، یک وزارتخانه احتیاج به این‌ همه معاونت ندارد.  معاونت‌ها هم احتیاج به این تعداد مدیرکل ندارند. پس چرا چابک‌سازی را از همین جا شروع نمی‌کنند؟

عزیزی ادامه داد: مگر قبل از انقلاب این همه معاون و مدیرکل و زیرمجموعه مدیریتی داشتیم؟  آن هم برای کاری که به دست خود هنرمندان هم می‌تواند انجام شود. فقط این مسئله یک قانون می‌خواهد که آن قانون وجود ندارد و اگر باشد به هیچ کدام از این مدیریت‌ها احتیاج نیست. ما باید یک مدیریت در هنر داشته باشیم تا چند زیرشاخه موسیقی، تئاتر، تجسمی، سینما و … داشته باشد. اصلا اگر سینما را صنعت می‌بینند مدیریت حمایتی آن معنی ندارد. در وضعیت این‌ها مشکلاتی هست که اشکالش از فهم مدیریتی برای مسائل فرهنگی است.

این هنرمند با سابقه تئاتر، سینما و تلویزیون در ادامه به موسسه هنرمندان پیشکسوت که جمع زیادی از  900 هنرمند عضو آن مخالف طرح ادغام هستند، اشاره کرد و افزود: موسسه هنرمندان پیشکسوت مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد و موسساتی که زیر مجموعه ارشاد هستند و با مجوز  این وزارتخانه ایجاد شده‌اند نمی‌توانند از نظر قانونی هر بالادستی داشته باشند یعنی موسسه دیگری نمی‌تواند بالادست این موسسه قرار گیرد اما در مملکت ما چون برای همه چیز باید یک جایی باشد که از آنجا نظارت بشود این موسسه را به تالار (بنیاد) رودکی وصل کردند، در حالی که موسسه هنرمندان پیشکسوت از چند دستگاه و وزارتخانه مختلف نماینده دارد. این موسسه با امکانات کم ۹۰۰ نفر را وارد مناسبات اجتماعی کرده؛ آن هم افرادی که قریب به اتفاق‌شان با تلخی از بدنه جامعه هنری جدا شده بودند، حال این موسسه را می‌خواهند چابک سازی یا ساماندهی کنند که چه بشود؟! مثلا الان که با چند نفر محدود اداره می‌شود را بدهند دست یک نفر؟ این نوع برنامه‌ریزی‌ها بیشتر کودکانه است و برای پُر کردن بیلان کاری است چون هر کدام از این کارها را قبلا هم دیده‌ایم و نه تنها نتیجه نداشته بلکه تخریب هم داشته است.

عزیزی ادامه داد: برای اجرای هر طرحی باید بررسی کارشناسی شود. اینکه با بعضی دوستان متخصص در هر کدام از حوزه‌ها صحبت و مشورت نشده را، نمی‌گویم بی‌ادبی است اما بی‌خردی است. نشناختن موضوع است. مثلا درباره موسسه هنرمندان پیشکسوت باید از بدنه هنرمندان چند نفر را انتخاب می‌کردند تا مشکلات و نظرات را از زبان آن‌ها بشنوند و در راستای طرحشان از نظرات آن‌ها استفاده کنند ضمن اینکه جای تعجب دارد وقتی یک نفر خوب کار کرده و مشکلی نداشته، به جای تشویق کردن با چنین برخوردها و تصمیم‌هایی هم مواجه شود.

محمود عزیزی تأکید کرد: مهم‌ترین مسئله این است که چرا وقتی یک چیزی وجود دارد باید آن را داغان کنیم و به اجبار چیز دیگری را ایجاد کنیم که هنوز تجربه نشده و نمی‌دانیم مفاد آن چیست. کاش فردی که این پیشنهاد را در این مجموعه به این شکل داده با دلایل مشخص توضیح دهد که چه می‌خواهند، آن وقت شاید همگان حمایت کنند اما اگر بنا بر چابک‌سازی اساسی است پس چرا از رأس هرم وزارت ارشاد شروع نمی‌شود که این همه نیرو در آنجا وجود دارد؟ این وزارتخانه مثل زمان قاجار شده که هر کسی بیکار است پست مدیریتی برایش درست کرده‌اند.




خروجی شفاف سازی وزارت ارشاد درباره برخوردان از بودجه های حمایتی این وزارتخانه⇐اعطای ۱۰۰ میلیون ناقابل به شجریان!+اعطای ۲۰۰ میلیون چرک کف دست به کارگردان فیلمی شکست خورده با بازی مهناز افشار!!+اعطای ۳۰۰میلیون به مجری تلویزیون+اعطای مبالغ هنگفت به معاونت مطبوعات و صندوق اعتباری هنر+اعطای بیش از ۲میلیارد به موسسه ای به مدیرعاملی رییس موزه سینما!!!+فقط ۷۰۰ میلیون برای کل هنرمندان پیشکسوت

سینماروزان: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فهرستی از کمکهای مالی خود به اشخاص حقیقی و حقوقی در سال 97 را منتشر کرده است.

محمدرضا شجریان خواننده ای که برخی سعی در تصویرسازی ایشان به عنوان اپوزیسیون دارند به عنوان شخصی حقیقی 100میلیون ناقابل از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی بابت فعالیت فرهنگی گرفته است.

اسماعیل آذر مجری سلسله برنامه “مشاعره”تلویزیون 300 میلیون از وزارت ارشاد دریافت کرده است.

نادر خادم طریقت کارگردان فیلم شکست خورده “خاطره”( با بازی مهناز افشار و پژمان بازغی) برای فعالیت فرهنگی عایدی 200 میلیونی از ارشاد داشته است!

برطبق آمار ارائه شده از سوی ارشاد موسسه ای با نام نشرآوران در مجموع نزدیک به 2میلیارد و 434 میلیون تومان در سال 97 از ارشاد دریافت کرده است. میخواهید بدانید مدیرعامل این موسسه کیست؟ مهران عباسی انارکی که اخیرا به عنوان مدیر موزه سینما منصوب شده!

وزارت ارشاد در سال97 نزدیک به 4میلیارد به معاونت مطبوعاتی داده بابت کمک به نشریات! رقمی چشمگیر که وابستگی نشریات رانتی را بیشتر میکند.

صندوق اعتباری هنر نیز در مجموع دریافتی 28میلیاردی از ارشاد داشته است! رقمی هنگفت که میشد با آن خیلی کارها برای اهالی هنر کرد. این طور نیست؟؟

جالب است که سهم موسسه هنرمندان پیشکسوت- که لابد باید کل هنرمندان پیشکسوت این مرز و بوم را شامل شود- از بودجه های حمایتی ارشاد فقط 700 میلیون بوده است!!!

فهرست کامل کمکهای وزارت ارشاد به اشخاص حقیقی و حقوقی را اینجا و اینجا ببینید.

 




حسین انتظامی از امتداد شفاف سازی در وزارت ارشاد خبر داد⇐همه زیر مجموعه‌های ارشاد موظفند تصویر تمام قراردادهای مالی کلان و متوسط خود را منتشر کنند!!/موسسات زیرمجموعه ارشاد و از جمله فارابی و هنروتجربه باید گزارش حسابرسی مالی خود را در معرض عموم قرار دهند!/رسانه ها با تذکر کاستیها شفاف سازی مالی را به رویه ای عمومی در دستگاههای دولتی بدل کنند

سینماروزان: دعوت به شفاف سازی نهادهای فرهنگی که اول بار از سوی رسانه های مستقل طرح شد در دولت اعتدال محقق شد و شرایطی فراهم آمده که سازمانهای زیرمجموعه ارشاد مجبور به انتشار ریزهزینه های مالی خود شده اند.

حسین انتظامی با اشاره به امتداد شفاف سازی در دولت اعتدال بیان داشت: سال گذشته با ٨ اقدام اجرایی تعریف و بخش قابل توجهی از شفاف سازی اجرا شد. اینک مرحله دوم پس از ارزیابی مرحله اول و اضافه کردن اقدامات اجرایی جدید در کنار تقویت اقدامات قبلی جمعاً با ١٤ شاخص توسط شورای معاونان وزارتخانه ابلاغ شده است.

وی افزود: در مرحله دوم، الزاماتی در نظر گرفته شده که ضمانت تحقق شفافیت باشد؛ از جمله اینکه تخصیص بودجه همه معاونت ها و موسسات مرتبط، منوط به اقدامات چهارده گانه شده است.

انتظامی گفت: شفافیت یکی از کلان برنامه های محوری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در جلسه رای اعتماد خود در مجلس بر آن تاکید کرده است و در راستای رویکرد عمومی دولت، اهتمام ویژه ای برای تحقق آن دارد.

وی افزود: با تدبیر وزیر محترم و همت مدیران و کارکنان وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی خوشبختانه این وزارتخانه در موضوع شفافیت، پیشگام همه دستگاه‌ها محسوب می شود.

دستیار ارشد وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در این مرحله، انتشار برنامه ها، بودجه ها، آمار و اطلاعات برای تسهیل برنامه ریزی های فعالان فرهنگ و هنر، فهرست آثار ثبت شده از حیث صیانتی و حقوق مالکیت، علاوه بر ۸ محور قبلی تکلیف شده است. همچنین معاملاتی که قبلاً فقط شامل معاملات کلان بود، در این مرحله شامل معاملات متوسط هم شده و همه زیر مجموعه‌های این وزارتخانه موظف شده اند تصویر قراردادهای کلان و متوسط خود را منتشر کنند. به ویژه آنکه از سال گذشته به همه بخش‌ها ابلاغ شده بود که این بند را در قراردادهای خود اضافه کنند تا انتشار آن موجب سوءتفاهم برای طرف قرارداد نشود.

به گفته دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، در مرحله دوم اجرای شفافیت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انتشار گزارش‌های حسابرسی موسسات مشمول از جمله بنیاد فارابی، موسسه نمایشگاه‌های ایران و حدود بیست موسسه دیگر الزامی شده است.

وی در توضیح فرآیند شفافیت تاکید کرد: شفافیت، پیش بینی پذیری است و فقط به انتشار هزینه‌ها محدود نمی شود؛ بلکه انتشار ضوابط روشن و صریح به نحوی که ذینفعان پیش از مراجعه به نهاد مربوطه بتوانند پیش بینی کنند که خودشان یا رقیب شان مشمول مجوزها، خدمات و حمایت ها می شوند یا خیر و چرایی آن را بدانند.

انتظامی در عین حال تصریح کرد: در واقع، ذینفعان باید بتوانند پیش بینی کنند که چه جوابی از دستگاه مربوط می گیرند و بتوانند فرمول‌های محاسباتی یا نوبت‌ها را به صورت دستی محاسبه کنند؛ طبعاً در این حالت، دستگاه‌ها پاسخگو تر می شوند و برای تک تک تصمیمات و اقدامات و حتی رویکردهای خود توجیهی مبتنی بر ضوابط اعلامی شان خواهند داشت و باب رفتار و پاسخ های سلیقه‌ای یا تبعیض آمیز بسته می شود.

وی همچنین از رسانه ها خواست با ایفای نقش نظارتی و تذکر کاستی ها به تحقق شفافیت در وزارت فرهنگ کمک کنند تا تبدیل به رویه عمومی در همه دستگاه ها شود.




شفاف سازی درباره عیدی میلیاردی ارشاد ادامه دارد: فقط هشت میلیون سهم انجمن جلوه های ویژه میدانی+ کمتر از ۱۹ میلیون سهم انجمن منشیان صحنه+کمتر از ۸٫۵ میلیون سهم آهنگسازان+فقط هشت میلیون سهم فیلمبرداران ⇐نکته: همچنان معلوم نیست نزدیک به ۹۰۰ میلیون از عیدی میلیاردی ارشاد چه شده؟؟

سینماروزان: دعوت به شفاف سازی صنوف سینمایی از سوی سینماروزان برای مشخص شدن سهمشان از عیدی میلیاردی ارشاد ادامه دارد و چهار صنف دیگر نیز دریافتی خود از عیدی میلیاردی را اعلام کردند.

به گزارش سینماروزان بعد از مدیران تولید، منتقدان، کارگردانان، کارکنان لابراتوار، سینماداران و سالن داران حالا چهار صنف منشیان صحنه، جلوه های ویژه میدانی ،  فیلمبرداران و آهنگسازان خانه سینما نیز سهم خود از عیدی میلیاردی ارشاد را روشن کردند.

طبق گفته زینت رضا ، ایمان کرمیان، تورج منصوری و مهدی بزرگمهر که روسای این چهار صنف هستند، صنف منشیان صحنه جمعا 18 میلیون و 800هزار تومان، فعالان جلوه های ویژه میدانی جمعا 8 میلیون، فیلمبرداران 8میلیون و انجمن آهنگسازان جمعا 8میلیون و 400هزار تومان عیدی بهشان رسیده است!!

عیدی صنوفی از خانه سینما که تاکنون شفاف سازی کرده اند شامل

مدیران تولید(10میلیون)+

منتقدان(8میلیون)+

کارگردانان(30میلیون)+

کارکنان لابراتوار(8میلیون)+

سالن داران(16میلیون)+

سینماداران(صفر)+

منشیان صحنه(18.8 میلیون)+

فیلمبرداران(8میلیون)+

جلوه های ویژه میدانی(8میلیون)+

آهنگسازان(8.4میلیون)

را که کنار هم بگذاریم به رقم 115.2 میلیون میرسیم که اندکی بیش از ده درصد عیدی میلیاردی ارشاد است. همچنان شفاف سازی لازم است تا بفهمیم یک میلیارد عیدی ارشاد چه شد؟؟




مهدی صباغ زاده کارگردان سینما بیان کرد⇐اوضاع معیشتی بدنه سینما روزبروز بدتر میشود ولی الویت مدیران هنری ربطی با بهبود معیشتی ندارد!/آیا اینکه یک سینماگر بعد از سی سال فعالیت با ماهی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بازنشسته شود اخلاقی است؟؟/ مگر وزارت نفت یا وزارت صنعت یا وزارت آموزش و پرورش برای پرسنلش بودجه نمی‌گیرد؟/چرا وزارت ارشاد برای بهبود اوضاع معیشتی هنرمندان بودجه نمی‌گیرد؟

سینماروزان: تنشهای اقتصادی وارده به بدنه جامعه بدنه هنرمندان را گاهی بیش از دیگر اقشار متأثر میکند چون هنرمندان فقط موقعی درآمد دارند که درگیر کار باشند و در ایام بیکاری هیچ مستمری حداقلی بهشان نمیرسد.

به گزارش سینماروزان مهدی صباغ زاده کارگردان باسابقه تلویزیون با اشاره به وضعیت اقتصادی هنرمندان به “جام جم” گفت: اوضاع معیشتی هنرمندان و به خصوص فعالان سینما و تلویزیون روزبروز بدتر و ناراحت‌کننده‌تر میشود و متأسفانه همچنان الویت مدیران هنری کشور ما ربط چندانی با بهبود معیشتی ندارد. این وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد است که مشکلات معیشتی هنرمندان را حل کند؛ واقعا همکاران در شرایط بدی هستند و به خصوص فعالان سینما و تلویزیون که ماهها بیکارند بلکه کاری بهشان پیشنهاد شود. مدیران ارشاد باید فکری کنند برای حل مشکل معیشتی اهالی هنر.

کارگردان “خانه خلوت” ادامه داد: در تمام دنیا هنرمندان مورد توجه سیستمهای هنری هستند و سعی میشود مشکلاتشان در کوتاه‌ترین زمان ممکن حل شود ولی متأسفانه در ایران سالهاست که هنرمندان حتی مشکل بیمه بیکاری شان هم حل نشده است. مدیران فرهنگی یادشان رفته که هنرمندان سالها تلاش و کوشش کرده‌اند تا هنر ملی ایران را شکل داده و در جهان نام ایران را به واسطه هنر مطرح کرده‌اند. تعارف که نداریم؛ این همه سیاستمداران امور خارجه فعالیت می‌کنند تا نام ایران را مطرح کنند و نتیجه نمی‌گیرند اما به ناگاه یک محصول هنری نام ایران را در سراسر جهان پرآوازه میکند ولی از آن سو می‌بینیم دستمزد هنرمندان یک دهم آن سیاستمداران نیست و حتی حقوق بازنشستگی درست و حسابی ندارند. آیا اینکه یک هنرمند بعد از سی سال فعالیت با ماهی یک میلیون و 200 هزار تومان بازنشسته شود اخلاقی است؟؟

این کارگردان خاطرنشان ساخت: دولتمردان اگر بخواهند میتوانند ساده تر از حد تصور اوضاع معیشتی هنرمندان را سامان دهند. ما نهادهای صنفی داریم که اعضایشان مشخص است و میتوان با در اختیار گرفتن آمار اعضای خانه‌های تئاتر و سینما و موسیقی و دیگر تشکلهای هنری، شرایط اعطای مستقیم کمکهای نقدی یا غیرنقدی به هنرمندان را فراهم کرد. البته آقایان اغلب می‌گویند بودجه ها محدود است و کفاف همه را نمی‌دهد! این هم راه چاره دارد؛ چاره اش هم آن است که در این همه دیدار و گفتگویی که با نمایندگان مجلس دارند بودجه ای را هم تصویب کنند برای رفع نیازهای سالانه هنرمندان. چه ایرادی دارد؟ مگر وزارت نفت یا وزارت صنعت یا وزارت آموزش و پرورش برای پرسنلش بودجه نمی‌گیرد؟ به همین ترتیب وزارت ارشاد هم برای هنرمندان صنوف مرتبط بودجه های کمک‌معیشتی بگیرد.

صباغ زاده با تأکید بر حذف واسطه گری در توزیع کمک میان بدنه هنری گفت: بودجه ای که برای کمک به بهبود معیشت هنرمندان می آید هم باید بدون واسطه و به طور مستقیم صرف هنرمندان شود تا باز به مانند گذشته با واسطه گری، مجالی برای سوءاستفاده و فساد ایجاد نشود.




جدال معاون نظارت دولت دوم احمدی‌نژاد با یک بیماری مهلک

سینماروزان: علیرضا سجادپور که در دولت دوم محمود احمدی نژاد به عنوان معاون نظارت فعالیت میکرد و حین حضورش در این منصب پای مجوز نمایش بسیاری از آثار مغضوب تندروها و از جمله «من مادر هستم»، «زندگی خصوصی»، «بیخود و بی جهت»، «گشت ارشاد» و «پل چوبی» ایستاد و شرایط اکران آنها را علیرغم تحریمهای حوزه هنری فراهم نمود این روزها با بیماری مهلک سرطان دست و پنجه نرم میکند.

سجادپور که اخیرا تهیه کنندگی فیلمی ورزشی-جنگی به نام «مستطیل قرمز» را هم انجام داده است درباره روند درمان بیماریش به «ایلنا» گفت: حدود دو سال است که دچار بیماری سرطان شده‌ام و عوارض این بیماری روده و ریه‌ام را درگیر کرده است. حدود یک سال دچار سرطان روده بودم و بعد از اینکه پزشکان مشکل روده را رفع کردند متاسفانه عوارض آن بیماری از راه خون به ریه‌ام سرایت کرده است.

سجادپور افزود: مدتی در بیمارستان برای مشکل ریه بستری بودم و بخش‌هایی از ریه و شش‌ برداشته شد و هم اکنون در حال انجام شیمی درمانی هستم. برای انجام شیمی درمانی حدود 14 روز باید بستری شوم و بعد از انجام دوره دو هفته‌ای از بیمارستان مرخص می‌شوم تا نوبت بعدی شیمی درمانی فرا برسد. در طی این دو سال بیماری سرطان از مقدماتی به سمت پیشرفته رسیده است و علیرغم درمان‌ها بازهم عوارض  آن بازمی‌گردد و پزشکان تلاش دارند تا بیماری بیش از این پیشرفت نکند.




بعد از شبهه «صدور نشان درجه یک هنری توسط خودش برای خودش» صورت گرفت⇐معاون هنری ارشاد نشانش را پس داد!!

سینماروزان: در روزهای گذشته شبهه هایی به نشان درجه یک هنری مجتبی حسینی معاون هنری ارشاد وارد شده و پرسشهایی طرح شد درباره اینکه این معاون زمانی که دبیر شورای ارزیابی هنرمندان، شاعران و نویسندگان کشور بوده، برای خودش مدرک درجه یک هنری در رشته خوشنویسی صادر کرده است؟؟!!

این ماجرا که پای کمیسیون فرهنگی مجلس و موضع گیری نصرالله پژمانفر را هم به دنبال داشت(اینجا را بخوانید) موجب آن شده که معاون هنری ارشاد، نشان یا همان گواهینامه درجه یک هنریش را پس دهد.

مجتبی حسینی – معاون هنری در نامه‌ای خطاب به سیدعباس صالحی – وزیر فرهنگ – ضمن پس دادن نشانش بررسی آن را به خروجش از وزارت ارشاد موکول کرده است.

وی در این نامه آورده است: روند بررسی پرونده اینجانب در شورای ارزشیابی هنرمندان چنانکه رییس وقت شورا (علی جنتی، وزیر وقت) هم اعلام کرده‌، به طور دقیق طبق آیین‌نامه انجام شده و بعد از بررسی‌های صورت گرفته با اعطای گواهینامه درجه یک هنری بر اساس سوابق نزدیک به سه دهه فعالیت هنری اینجانب موافقت شد؛ چنانکه تعدادی از استادان شناخته شده و پیشکسوت خوشنویسی هم بر این موضوع مهر تایید زده‌اند. مایه افتخار اینجانب است که تاییدیه هنری‌ام توسط پدر خوشنویسی معاصر ایران جناب استاد غلامحسین امیرخانی و هفت نفر از نامداران و بلندآوازه‌ترین خوشنویسان به امضا رسیده است. اگرچه هیچگونه تخلفی در این موضوع صورت نگرفته اما توجه به این موضوع، چند سال بعد از انجام، قابل توجه و تامل است. برای پیشگیری از ایجاد شائبه و برطرف شدن شبهه‌های به وجود آمده و دور ماندن ساحت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حاشیه‌های برساخته، گواهینامه اعطاء شده را به جنابعالی به عنوان وزیر محترم و رییس شورای ارزشیابی هنرمندان تودیع می‌کنم؛ تا در زمانی دیگر که مسئولیتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارم، بررسی بایسته در این زمینه صورت گیرد.




محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐بعد از ۳ سال وقتی دیدند روحانی برای تشکیل شورایعالی سینما وقت نمی‌دهد آن را منحل کردند!/اداره کنندگان خانه سینما توقع داشتند از دولت حمایت مالی بگیرند اما نظارت بر هزینه‌کرد بودجه وجود نداشته باشد/تأکید کردیم که صنوف سینمایی را در ارشاد ثبت کنند اما این کار را نکردند تا بعد از روی کار آمدن اعتدال مجبور به ثبت صنف در وزارت کار شوند؛ آن هم با «کارگر» قلمداد شدن هنرمندان!!/مشکلات جعفر پناهی ربطی به ارشاد نداشت؛ دستگاه قضایی با ایشان برخورد کرده بود/به حبیب گفتیم عجله نکن به تدریج مجوز می‌گیری اما در آستانه صدور مجوز، جنجال به پا شد/احمدی‌نژاد اعتقاد چندانی به نظارت نداشت و حتی در جشنواره گفت سخت‌گیری نکنید/در آن دوره {دولت دوم احمدی‌نژاد} بود که هم اسکار گرفتیم و هم اسکار را تحریم کردیم/رهبری درباره «قلاده های طلا» گفتند خیلی خوبه/اگر ده یا بیست میلیارد در اختیار حوزه هنری بوده باید جواب بدهد که این کارها را انجام داده/می‌خواستند همزمان با نهم دی «عصبانی نیستم» را اکران کنند اما مجبور به عقب نشینی شدند

سینماروزان: محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم محمود احمدی‌نژاد از آن وزرایی است که هر چه بیشتر از دوران فعالیتش میگذرد میکوشد بیشتر و بیشتر درباره آن دوران سخن گوید؛ دورانی پرحادثه و پرفراز و نشیب که ذکر خیر و شر درباره آن فراوان است اما از یک منظر که توجه به کف و نه سقف صنف باشد در زمره دوران متفاوت فرهنگی و به خصوص سینمایی است.

به گزارش سینماروزان محمد حسینی در تازه ترین گفتگوی خود که با رسانه اصولگرای «جهان نیوز» انجام شده کوشیده درباره برخی از اتفاقات آن دوران شفاف سازی کند و برخی اتفاقات فرهنگی دوران حسن روحانی را نقد کند.

محمد حسینی درباره تعطیلی شورایعالی سینما در دولت یازدهم گفت: شورای عالی سینما در دولت دهم شکل گرفت که مثل دیگر شوراهای عالی ریاستش با رئیس جمهور بود. اعضای شورا هم هنرمندان و سینماگران و مدیران ارشد فرهنگی بودند. این جلسات منظم با حضور رییس جمهور برگزار می شد. هر زمان که درخواست جلسه می کردیم ظرف یک هفته وقت داده می شد، یعنی رئیس جمهور به مقوله فرهنگ اهمیت می داد ولی در دولت یازدهم هرماه به ماه بعدی و بعد هر فصل به فصل بعدی موکول کردند و هرسال به سال بعد و پس از سه سال سه ماه اول که دیدند روحانی وقت نمی دهد برای تشکیل جلسه، صورت مسئله را پاک کردند و کلا شورای عالی سینما را منحل کردند تا در معرض سوال خبرنگاران و سینماگران قرار نگیرند! شورا را منحل کردند. حتی یک جلسه تشریفاتی هم تشکیل نداد، البته از رئیس جمهوری که به اعضای کابینه اش که مرتب نیاز دارند وقت ملاقات نمی دهد. تعطیل کردن چنین شوراهایی دور از انتظار نیست. به هرحال مصوبات شورای عالی سینما به منزله مصوبات دولت بود با این تفاوت اساسی که در دولت وزیر ارشاد یک نفر است و بقیه وزرا چه بسا با یشنهادات فرهنگی همراهی نکنند بلکه مخالفت هم بکنند و کار تصویب را با مشکل مواجه سازند اما در یک شورایعالی، رییس جمهور با یک نفر از معاونانش حضور داشتند و بقیه اعضاء مدیران فرهنگی و سینما گران بودند و با توضیحات آنان پیشنهادات سریعتر  تصویب می شد، این یک فرصت مغتنم و نقطه قوت برای سینما بودکه به تاریخ و طاق نسیان سپرده شد!

حسینی با تأکید بر اهمیت خواسته های فرهنگی رهبری ادامه داد: محورهایی که رهبر انقلاب مطرح کردند باید به عنوان مطالبه جدی مطرح شوند. مثلا فرض ایشان بارها فرمودند که از نیروهای مومن و متعهد در حوزه فرهنگ و هنر حمایت بشود این رهنمود باید یک مطالبه جدی شود که دستگاهها نیروهای متعهد را حمایت کنند، چه بسا مدیران دولتی علاقه ای نداشته باشند بلکه بخواهند از کسانی حمایت کنند که با مبانی اسلامی و انقلابی فاصله دارند. ما می توانیم فضایی ایجاد کنیم حتی اگر مطابق میلشان هم نیست ناچار باشند به نیروهای انقلابی و آثارشان توجه کنند. مانع میدان دادن به کسانی شویم که مروج فرهنگ و سبک زندگی غربی هستند. مثلا در ۹ دی امسال می خواستند فیلم”من عصبانی نیستم” را اکران کنند که اعتراضاتی صورت گرفت و مجبور به عقب نشینی شدند.

وزیر اسبق ارشاد با اشاره به فعالیت ارگانهای دارای ردیف بودجه بیان و اهمیت پاسخگویی آنها بیان داشت: یک سری نهادها مثل حوزه هنری و سازمان اوج از توان و امکانات قابل قبولی برخوردارند. باید تولیدات مناسب و جذاب را افزایش دهند. هنرمند کم نداریم باید از اینها استفاده بشود. به جایی که در سال سه یا چهار فیلم مطرح ساخته شود، حمایت شود که این تعداد حداقل به بالای ۱۰ فیلم ارزشمند برسد. وقتی بتوانیم آثار مناسب تولید بکنیم اینها فضا را در اختیار می گیرد و به فیلم های سطحی و نامناسب مجال مانور نمی دهد. در عین حال که از دولت مطالبه می کنیم، بپذیریم که برخی ضعف ها را داریم کم کاری هایی داریم. برخی دستگاه های عریض و طویل اقتصادی داریم که جزو نهادهای حاکمیتی هستند مثل بنیاد مستضعفان از تولید آثار فاخر حمایت کنند. یک بار بنیاد حمایت کرد فیلم ماندگار محمد رسول الله(ص) ساخته شد که آثار داخلی و خارجی داشت. یک بنگاه بزرگ اقتصادی در کنارش کارهای فرهنگی هم انجام دهد نه اینکه بگویند همان یک مورد بوده، تمام شد. الان سریال حضرت موسی چند سال است زمین مانده است ما توقع داریم که صدا و سیما فعال تر عمل کند اگر نمی تواند از لحاظ مالی مشکل دارد از جاهای دیگر کمک بخواهد آنها بیایند کمک کنند. از جهت فعالیتهای ایجابی فرهنگی بله همه نهادها، سازمان ها و مراکز فرهنگی باید کار بکنند و هم باید بپذیرند که کم کاری کرده اند اما بعد نظارتی بر عهده ارشاد است که باید به درستی وظیفه خودرا انجام دهد. همه حوزه های فرهنگی و هنری از جمله مطبوعات، کتاب، موسیقی، تئاتر، سینما و هنرهای تجسمی در حیطه دولت و ارشاد است. در خصوص نظارت، سازمان تبلیغات، حوزه هنری، شهرداری ها، حوزه های علمیه و…. نقشی ندارند. اگر فیلم مسئله داری مانند ۵۰ کیلو آلبالو اکران می شود ارشاد باید جواب گو باشد. ارتباطی با دیگر نهادهای فرهنگی ندارد که آنها مواخذه شوند. بله در مورد فعالیت ها اگر فرض کنیم ۱۰یا۲۰ میلیارد در اختیار حوزه هنری است  باید جواب بدهد بگوید این تولیدات را داشتیم.

حسینی درباره نگاه نظارتی احمدی نژاد گفت: ایشان از حدود سال ۹۰  یک مقدار نگاهش تغییر کرده بود و دیگر اعتقاد چندانی به نظارت نداشت! حتی در دیدار با اهالی تئاتر درجشنواره می گفت سخت گیری نکنید در حالی که سخت گیری وجود نداشت بلکه همکاران صرفا به ضوابط قانونی عمل می کردند. این ضوابط باید رعایت بشود در تئاتر درست نیست که حرکات جلف، کلمات رکیک، شوخیهای جنسی و تمسخر مبانی و ارزشهای اعتقادی صورت بگیرد. بعضا خانواده ها برای تماشای تئاتر شرکت می کنند به حرمت خانواده ها بایدخط قرمز آداب اجتماعی و اخلاقی رعایت شود. نمی توان اجازه داد هرچه خواستند بگویند. هنرمندان که می خواهند فرهنگ سازی کنند باید یک سر و گردن ازدیگران بالاتر باشند. فرهنگ جامعه را ارتقا بدهد نه اینکه آلودگی و بیان عبارات سخیف و مبذل موجب انحطاط شوند. ما می گفتیم ضوابط باید اجرا بشود بحث شخصی که نداریم، ما سلیقه فردی را قبول نداشتیم می گفتیم ضوابط را رعایت کنید. به هرحال آقای احمدی نژاد در اواخر ریاست جمهوری بیشتر می خواست همه طرف ها و همه گروه ها از ایشان راضی باشند، دیگر کار چندانی به انجام وظایف شرعی و قانونی نداشت. این نگرش موجب می شد که گاهی اوقات اصطکاک پیش بیاید و ایشان به مخالفت با تصمیمات و مواضع درست بپردازد!

وزیر اسبق ارشاد درباره تعطیلی خانه سینما بیان داشت: خلاصه ماجورا این بود که اولین بار در شورای فرهنگ عمومی کشور مطرح شد که خانه سینما مجوز تاسیس خود را اوایل انقلاب از شورای فرهنگ عمومی کشور گرفته است. شورای فرهنگ عمومی یکی از شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در آغاز شورای فرهنگ عمومی اساسنامه خانه سینما را تصویب کرده بود بعد اساسنامه در چندین مرحله این تغییر کرده بود. بدون اینکه به مرجع تصویب کننده اطلاع داده باشند و روال قانونی را طی کنند. شما فرض کنید حزبی در وزارت کشور تاسیس می کنید بعد نمی توانید اساسنامه را تغییر بدهید، اگر می خواهید تغییر بدهید باید به وزارت کشور اطلاع بدهید.  تغییرات متعددی را در طول زمان انجام داده بودند ولی به هیچ کس هم اطلاع نداده بودند. اولین بار آنجا درشورای فرهنگ عمومی این اعتراض صورت گرفت و خواهان برخورد قانونی با این تخلف شدند. از طرفی اداره کنندگان خانه توقع داشتند که حمایت مالی انجام بدهیم اما نظارت معنا و مفهومی نداشته باشد. درحالی که ما باید پاسخ گو باشیم وقتی که از بیت المال مبالغی در اختیار افراد و مراکز قرار می دهیم، باید بتوانیم نظارت داشته باشیم. علاوه برآن این مجموعه به جای کارهای صنفی و رفاهی برای اعضاء، تبدیل به محفلی سیاسی برای اهداف خاص شده بود و هر از چندی حساسیت هایی هم ایجاد می شد، از جمله جشن سینما که اینها گرفته بودند از هنرمندانی تجلیل کردند در سخنرانی هایشان که خارج از کشور علیه نظام کار می کنند و درصدد براندازی نظام هستند! ما می گفتیم شما باید چارچوب قانونی را رعایت کنید. تاکید ما این بود قانون معیار و فصل الخطاب باشد و صنوف به ثبت برسند. و انتخابات براساس روال قانونی انجام شود. بجای همکاری و پذیرش ضوابط مساله را سیاسی کردند یعنی به جای اینکه مقابل قانون و مقرراتی که هست تمکین کنند به جوسازی شروع کردند، برخی هم در رسانه ها حمایت سیاسی کردند، در حالی که مساله صنفی بود، مساله رعایت قانون بود ولی کاملا جهت گیری ها و بازتاب ها سیاسی شد. اگر واقعا نگاه صنفی داشتند این همه جنجال و هیاهو برپانمی شد. آیا به اندازه کمکی که ما به صندوق حمایت از هنرمندان کردیم اینها در طول این پنج سال حمایت کردند؟ حتی به اندازه نصف آن مبالغ حمایت کردند؟ و خلاصه بعد از سالها چه کار مهمی کردند؟ رفتند در وزارت کار صنوف سینمایی را به ثبت برسانند یعنی هنرمند را به عنوان کارگر تلقی کردند، البته کارگر مقام والایی دارد ولی وقتی می توان از طریق وزارت فرهنگ عمل کرد چه ضرورتی داشت که به سراغ وزارت کار بروند؟!

محمد حسینی با اشاره به ممنوع الفعالیت شدن برخی هنرمندان بعد از وقایع 88 گفت: کسی بخاطر کار هنری برایش محدودیت ایجاد نمی شد. البته مورد داشتیم که کارگردانی در فتنه فعال بود و قوه قضاییه برخورد کرده بود که به ما ارتباطی نداشت.

وی ادامه داد: محدودشدن ایشان{جعفر پناهی} ارتباطی با ما نداشت، دستگاه قضایی برخورد کرده بود ولی مواردی به ما مراجعه می کردند که مشکلشان رابرطرف کنیم. برخی که مدیران ما را اصلا قبول نداشتند! از جمله کارگردانی آمده بود در آن ایام موضع گرفته بود، مصاحبه کرده بود، بعد هم گفت ممنوع الخروج شدم. ما گفتیم رفتی علیه نظام هر چه خواستی گفتی! گفت من احساساتی شدم تحت تاثیر جوسازی ها و شرایط قرار گرفتم، گفتم آن موقع احساساتی شدی حالا که شرایط عادی شده و گرد و غبار فتنه خوابیده یک مصاحبه بکن و جبران بکن، حرف ها را تعدیل کن، ما که نمی گوییم بیایید توبه نامه بنویسید، می گوییم که بیاید موضع ایجابی بگیرید کاری نداشته باشید. قبلا چی گفتید ما براساس موضع شما برویم صحبت کنیم. بالاخره کشور و نظام را که قبول داری، معاند که نیستی، خودت بشین یک متنی بنویس می دهیم به یک خبرگزاری کار بکند. ما نمی خواهیم به حیثیت شما لطمه وارد شود. تلاش ما بر این مبنا بود که حتی المقدور مشکل هنرمندان را حل کنیم. ما حتی بعضا مورد نقد فارس ، جهان و دیگر رسانه های انقلاب قرارمی گرفتیم که چرا به کسی که در فتنه بوده جایزه دادید؟ البته بنای ما بر جذب حداکثری بود. به جز افراد معاند که حداکثر ۵ درصد بیشتر نبودند با بقیه سعی کردیم همراهی و مساعدت کنیم. سال اول که در اوج فتنه  کار را شروع کردیم، عده ای در جشنواره ها شرکت نمی کردند و تحریم می کردند یا حتی روی سن جایزه می گرفتند و بلافاصله جایزه را به عنوان اعتراض روی زمین می گذاشتند. ولی بعد از مدت کوتاهی دیدند که دایره کار را وسیع کردیم از هنرمندان ارزشی و شهرستانی دعوت کردیم، این طور نیست که کار ما لنگ بماند اگر اینها این کارها را بکنند خودشان آسیب می بینند. معطل  نماندیم، البته راه را باز کردیم که اینها برگردند و همکاری کنند ولی این طور نبود که اگر مثلا نیامدند جشنواره فجر را تعطیل کنیم، نه خیر جشنواره را سال اول برگزار کردیم برخی ها می گفتند اینها در جشنواره شعار می دهند مثلا به حمایت از عوامل فتنه که چنین نشد. جشنواره برگزار شد هیچ مساله ای هم پیش نیامد. اول خیلی از اینها گارد داشتند، در طیف مقابل  بودند، نشستیم جلسه گذاشتیم کلی بحث کردیم. خیلی ها وقتی ما را می دیدند اصلا نظرشان عوض می شد. با کارگردان ها بازیگران هنرمندان جلسه می گذاشتیم. مثلا معاونت سینمایی کار آقای اصغر فرهادی را متوقف کرده بود، نشستیم صحبت کردیم و گفتیم کارتان را ادامه بدهید. همان فیلمی که برای اولین بار جایزه اسکار گرفت، «جدایی نادر از سیمین».

وزیر ارشاد دولت دهم درباره ماجرای حضور حبیب در ایران بیان داشت: بحث ما با حبیب این بود که خیلی عجله نکن. ما از یک برنامه هایی شروع و به تدریج مجوز می دهیم. اما کسی که تازه از راه رسیده بلافاصله بگوییم برنامه اجرا کند، منطقی نیست. چه بسا بعد از اجرا بلافاصله برگشت خارج و همان آش و همان کاسه! می گفتیم یک زمانی هرچند کوتاه بگذرد بعد به روال عادی کارها دنبال می شود و مقدماتی هم در معاونت هنری فراهم شده بود که ایشان بیاید همکاری بکند که بنده در جزییات ورودنداشتم . بحث ما این بود که نمی شود همزمان در داخل و خارج کار کنید. یک حساسیت هایی در جامعه وجود داشت. قبل از دادن مجوز به ایشان جنجالی برپا شد حتی در برخی خطبه های نماز جمعه گفته بودند به خواننده لس انجلسی مجوز دادند در حالی که چنین نبود!

محمد حسینی با اشاره به مدیریت فرهنگی دولت دوم احمدی نژاد گفت:  اولین بار درآن دوره جایزه اسکار به ایران تعلق گرفت ولی سال بعد، شرکت در جایزه اسکار را تحریم کردیم چون در آمریکا یک فیلمی علیه پیامبر گرامی اسلام ساخته بودند، به عنوان اعتراض به این جسارت و گستاخی به ساحت نورانی نبی مکرم، ما شرکت نکردیم تا دنیا بفهمد که بی تفاوت نیستیم. برای این واکنش قبلا با دستگاه های دیگر  مشورت و هماهنگ  کردیم ولی همین که اعلام کردیم هجمه سنگینی علیه ما شروع شد و مدیرسازمان فرهنگی و تبلیغی مرتبط نه تنها حمایت نکرد، بلکه دراین اعتراض ها به نوعی نقش هم داشت، یعنی تقدیر که نکردند به نوعی ما را محکوم کردند.

وزیر اسبق ارشاد درباره تماشای فیلم انتخاباتی «قلاده های طلا» توسط مقام رهبری بیان داشت: در خصوص اکران یکی از فیلم ها در جشنواره اختلاف نظر وجود داشت، فیلم در اختیار حضرت آقا قرار گرفته بود. در بیت جلسه ای بود قبل از رهبر انقلاب از آقا وحید سوال کردم آیا حصرت آقا فرصت کرده اند فیلم را ببینند، پاسخش مثبت بود، گفتم نظرشان چیست؟ گفت از آقا بپرسید. مصلحت نمی دانستم در حضور دیگران سوال کنم چون اگر جواب منفی بود طرح در جمع مناسب نبود. آن فیلم «قلاده های طلا» بود. بعد از جلسه وقتی حضرت آقا از جمع جدا شدند و به سمت در خروجی رفتند. یک لحظه رفتم جلو و سوال کردم نطرتان راجع به فیلم چیست؟ فرمودند: خوب بود، یک مکث کردند و فرمودند: خیلی خوبه، این پاسخ را که شنیدم خیالم راحت شد و با طیب خاطر فیلم را در جشنواره فجر اکران کردیم.




متعاقب مخالفت با نمایش «ارادتمند…»کاهانی در کانادا طرح شد⇐ادعای رسانه اصلاح‌طلب درباره وجود «ارشاد برون‌مرزی»!+عکس و توضیحات جعفر پناهی در این باره

سینماروزان: عدم اکران «ارادتمند نازنین بهاره تینا»ی عبدالرضا کاهانی در یک محفل نمایش فیلم در کانادا سبب ساز طرح پرسشهای فراوانی درباره دامنه تصمیم گیری نظارت ارشاد و راه اندازی شورایی برای صدور مجوز اکرانهای خارجی شده است.

روزنامه اصلاح طلب «جامعه فردا» که در طراحی صفحات و لوگو شباهتهایی با روزنامه دوم خردادی و در عین حال توقیفی «جامعه» به سردبیری ماشاءالله شمس‌الواعظین دارد، با انتخاب تیتر «ارشاد برون مرزی» به این مسأله واکنش نشان داده و در گزارشی پیرامون ماجرای فیلم کاهانی مدعی شده فیلمهایی که در داخل مجوز اکران دریافت نکرده اند نمیتوانند در خارج از کشور اخراج شوند.

متن گزارش این رسانه را بخوانید:

چندی پیش جشنواره سینه ایران در کانادا برگزار شد، زمزمه‏‌هایی برای اکران «ارادتمند نازنین بهاره تینا» در کانادا به گوش می‏‌رسید، اما روابط عمومی جشنواره اعلام کرد که این فیلم در این جشنواره اکران نمی‏‌شود.

با این اتفاق به نظر می‏‌رسید که وزارت ارشاد، دارد فرامرزی عمل می‏‌کند، چرا که منابع آگاهی اعلام کردند که این فیلم قرار بود در کانادا اکران شود اما وزارت ارشاد جلوی آن را گرفته است. از قرار کارگردان تهدید شده است که اگر به «توصیه» عمل نکند و فیلمش را در کانادا اکران کند، فیلم دیگرش به نام «ما شما را دوست داریم خانم یایا» هرگز مجوز اکران نمی‏‌گیرد.

یک منبع آگاه در سازمان سینمایی  گفت: فیلمی که در ایران مجوز اکران دریافت نکرده نمی‏‌تواند در کشورهایی دیگر پخش شود، چرا که عقوبت‏‌هایی برای عوامل فیلم که در ایران کار می‏‌کنند به دنبال خواهد داشت.

جعفر پناهی، کارگردان، درباره این اعمال قدرت برون‌مرزی ارشاد گفت: واقعا زمان آن رسیده است که از این قوانین دست‌وپاگیر خلاصی پیدا کنیم. یا تکلیفمان را مشخص کنند و سینما را بالکل تعطیل کنند یا اینکه دنبال راهکار باشیم. وقتی قوانین تا این اندازه سختگیرانه است و تا شروع فیلمبرداری چندین مجوز باید صادر شود به این معنی است که فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا»ی آقای عبدالرضا کاهانی مجوز ساخت داشته است؛ حالا چه اتفاقی افتاده است که این فیلم حتی خارج از کشور اجازه اکران ندارد؟ اگر بخواهیم در قوانین اکران کشورهای دیگر دخالت کنیم پس تلویزیون هم اجازه ندارد فیلم کشورهای دیگر را پخش کند، زیرا نحوه ساخت آنها با قوانین کشور ما جور درنمی‌آید.

پناهی در پاسخ به اینکه آیا قانونی بین‌المللی درباره اکران فیلم‌ها وجود دارد گفت: برای اکران در کشورهای دیگر که نمی‌توان قوانین داخلی کشور خود را اعمال کرد. یا باید تابع قوانین بین‌المللی بود یا تابع قوانین داخلی‌مان. اگر اینگونه بود که سینمای ایران هیچوقت نمی‌توانست رشد کند و به همه جهان معرفی شود و هیچ کشوری فیلم‌های ما را اکران نمی‌کرد. این مشکل همیشه بوده و بچه‌های سینما تلاش کرده‌اند با راهکارهای دیگر فیلم‌هایشان را به جهان ارائه دهند. بعضی رفتارها با هم جور در نمی‌آید، اگر شما می‌توانید فیلم‌های خارجی را نشان دهید که در آنها مواردی هست که در کشور ما ممنوع‌اند، دیگر کشورها هم می‌توانند فیلمی را که با قوانین خودشان منطبق است اما در ایران قابل اکران نیست پخش کنند. پس مشکل چیست؟ این تضاد رفتار عجیب و غیر قابل درک است. اگر قرار است از قوانین بین‌المللی تبعیت نکنیم فیلم‌های خارجی را پخش نکنید.

خسرو دهقان، منتقد سینما، نیز در واکنش به این خبر و رویه جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: همیشه این حرف‌ها بوده و چیز جدید و عجیب‌وغریبی با وجود قوانین کشور نیست. بحث خوب و بدِ اتفاق نیست، بحث این است که این اعمال نظرها اتفاق جدیدی نیست و تعجب مرا دیگر برنمی‌انگیزد.

حالا که خوب نگاه‏‌ می‏‌کنیم، می‏‌بینیم که در واقع کاهانی برای اینکه بتواند فیلم بعدی‏‌اش را در ایران بسازد، عطای نمایش فیلم در خارج از کشور را به لقایش بخشیده است و برای اینکه اوضاع خودش و عوامل فیلمش در ایران سخت‏‌تر نشود به خواست وزارت ارشاد تن داده است، نکته‏‌ای که وزارت ارشاد آن را تایید نخواهد کرد، چرا که با این موضوع ثابت می‏‌شود که این وزارتخانه تنها به مرزهای این کشور بسنده نمی‏‌کند، هر فیلمی که اینجا توقیف شده باشد در همه دنیا هم اجازه نمایش ندارد. این موضوع بدعتی در سینمای ایران است و حالا این وزارتخانه پایش را از مرزها هم فراتر گذاشته است.

تیتر «ارشاد برون مرزی» در صفحه اول «جامعه فردا»
تیتر «ارشاد برون مرزی» در صفحه اول «جامعه فردا»



وزیر ۹ماهه ارشاد به معاونت فرهنگی-اجتماعی شهرداری رسید⇐تصویرشهر به چه کسی خواهد رسید؟

سینماروزان: رضا صالحی امیری که دوران حضورش در وزارت ارشاد کمی بیش از 9 ماه شد به عنوان معاون فرهنگی-اجتماعی شهرداری منصوب شد.

به گزارش سینماروزان صالحی امیری در مدت حضور در وزارت ارشاد بیش از همه به خاطر نامه اصغر نعیمی کارگردان سینما به وی برای تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی و به دنبال آن راه اندازی کمیته بازبینی فیملهای توقیفی و تلاش برای حل مشکل برخی از این فیلمها در کانون توجه قرار گرفت.

پیش از صالحی امیری مجتبی عبدالهی معاونت اجتماعی-فرهنگی شهرداری را برعهده داشت و قبل از صالحی امیری هم بنا بودشجاع پوریان نماینده شورای شهر به معاونت اجتماعی منصوب شود.

با حضور صالحی امیری در معاونت فرهنگی-اجتماعی باید منتظر ماند و تغییر و تحول در دیگر زیرمجموعه های فرهنگی شهردار را نظاره کرد. مثلا اینکه چه کسی به ریاست سازمان فرهنگی-هنری شهرداری خواهد رسید و از آن سو موسسه تصویرشهر کدام مدیرعامل را به خود خواهد دید؟




راه‌اندازي وزارت ارشاد شماره۲⇐واقعيت پنهان يا گافی دیگر از متصدي روابط عمومي سينما؟؟+عکس

سينماروزان: دو روز قبل بود که نقل قولي منسوب به محمدمهدي حيدريان رييس سازمان سينمايي درباره راه اندازي وزارت ارشاد شماره2 از طريق روابط عمومي انجمن سينماي جوان منتشر شد و البته متصدي روابط عمومي سازمان سينمايي هم آن را بي کم و کاست در سايت رسمي سازمان منتشر کرد!

به گزارش سينماروزان اين نقل قول از لحظه انعکاس پرسشهاي بسياري را ايجاد کرد و برخي را به صرافت انداخت که گمان کنند به مانند دوران جواد شمقدري که خانه سينماي شماره 2 راه افتاد و به واسطه آن در موعدهاي زماني مختلف يک سري اقلام رفاهي ميان بدنه صنف و نه فقط يک حلقه حداقلي توزيع شد، حالا هم بناست وزارت ارشاد شماره2 ايجاد شود بلکه برخي از امور جامانده صنف هنرمندان از طريق آن پيگيري شود.

با اين حال حذف ناگهاني نقل قول حيدريان درباره راه اندازي وزارت ارشاد2 از خروجي برخی رسانه ها پرسشهاي دیگری را شکل داد؛ پرسشهايي که از عدم تمايل مقامات بالادستي به انتشار اين خبر تا گاف متصدي روابط عمومي سينما را دربرمي گرفت بخصوص که روابط عمومی پیشتر و با انعکاس «نوردلوله اهواز» به شکل «نبرد لوله…» یا انتشار عبارت «تفریغ بودجه» با «قاف» هم مرتکب گافهایی از این دست شده بود.

رسانه مستقل «سينمامخاطب» از جمله رسانه هايي بود که تقريبا از همان اولين لحظات انتشار اين نقل قول آن را بازتاب داد و بعد از تغيير ناگهاني نقل قول هم با انتشار گزارشي، هم چرايي آن را به چالش کشيد و هم تصوير نقل قول حيدريان در سايت رسمي سازمان سينمايي را منتشر کرد و در ذیلش آن را گافی منسوب به متصدی روابط عمومی سازمان دانسته بود.

گزارش «سينمامخاطب» را بخوانيد:

روابط عمومى انجمن سينماي جوان گزارشى از ديدار محمدمهدی حيدريان رئيس سازمان سينمايى با روساى دفاتر انجمن سينماى جوان به رسانه ها ارسال  كرد كه در متن آن به نقل از حيدريان گفته شده بود كه با ممارست عباس صالحى وزير ارشاد كارگروه ويژه اى براى داير كردن وزارتخانه ارشاد شماره 2 آغاز به كار كرده  است، همين جمله حيدريان به تيتر رسانه ها بدل شد و همه خبرگزارى ها  ايجاد شعبه دوم وزارت ارشاد را  گزارش كردند و روابط عمومي سازمان سينمايي هم آن را در خروجي سايت خود قرار داد.

پس از گذشت چند ساعت به يك باره پاراگراف ممارست وزير ارشاد براي داير كردن وزارتخانه ارشاد 2 در برخى از خبرگزارى ها به تشكيل كارگروه ويژه اى براي ايجاد نوشتن برنامه هاى متناسب با شرايط روز وزارتخانه ارشاد، تبديل شد! به نظر مي رسيد چند رسانه خاص متن پاراگراف تشكيل شعبه دوم وزارتخانه ارشاد را به مدد تلاش هاى متصديان روابط عمومي تغيير داده‌اند ولي مابقى رسانه ها تغييرى در متن اوليه ايجاد نكردند.

سوال اولي که در اين ميان پيش مى آيد اين است كه بالاخره شعبه دوم وزارتخانه ارشاد با سياستگذاري هاى جديد ايجاد مى‌شود يا خير و آيا به لحاظ قانونى تشكيل آن شدنى است؟

سوال دوم آن است چرا بايد اين خبر بايد به مديريت مهمي در ارشاد منسوب شود؟

سوال سوم اينکه اگر خبر كذب است چرا به صورت شفاف و روشن به رسانه ها در اين باره توضيح داده نشد و تلاش شد صرفا در تماسهايی خصوصي تلاش شد نقل قول مذکور از خروجی برخی رسانه های ارگانی حذف شود؟

نقل قول اولیه منسوب به حیدریان در سایت رسمی سازمان
نقل قول اولیه منسوب به حیدریان در سایت رسمی سازمان/ در این نقل قول می خوانیم: ما با نظر صالحی کارگروه ویژه ای را برای نوشتن برنامه های متناسب با شرایط روز در وزارت ارشاد شماره2 آغاز کرده ایم…



حقایقی تراژیک از روزگار سینمای گلخانه‌ای⇐عبدالله علیخانی: حین شلاق خوردن داد می‌زدم امام خمینی(ره) کجایی که دارند جهود را مسلمان می‌کنند+فیلم

سینماروزان: ماجرای اتفاقاتی که در دهه شصت و با سیاستهای خاص مدیران سینمایی برای برخی سینماگران رخ داد ماجرایی دنباله دار است و به نظر می رسد حالا حالاها باید درباره آن بشنویم و البته که هر کدام از سینماگران هم باید از زاویه دید خود به تشریح اتفاقات آن دوران بپردازد.

 یکی از اتفاقات آن روزگار دستگیری و بازداشت تعدادی از فعالان حیطه پخش فیلمهای خارجی در ایران بود؛ پخش کنندگانی که فیلمهایی با درونمایه انقلابی را وارد کرده و بعد از دریافت مجوز آنها را برای پخش در اختیار سینماداران یا تلویزیون قرار میدادند.

عبدالله علیخانی تهیه کننده این سالهای سینمای ایران و از شرکای «پویافیلم» در آن دوران از جمله فعالان حیطه پخش فیلمهای خارجی بود و البته که در ماجرای دستگیری پخش کنندگان در دهه 60 هم بازداشت شد؛ بازداشتی که درباره آن حرف و حدیثها فراوان است و حسین فرحبخش شریک علیخانی از شلاق خوردن فرحبخش در آن غائله صحبت کرده بود.

علیخانی بعد از مدتها سکوت در این باره به تازگی در گفتگو با ژورنال تصویری «میزانسن» روایتی کامل از ماجرای دستگیری و شلاق خوردن در حراست ارشاد را ارائه کرده است.

برای تماشای گفته های عبدالله علیخانی اینجا را ببینید.

علیخانی با اشاره به فعالیتش به عنوان پخش کننده فیلم خارجی در سالهای ابتدایی انقلاب بیان داشت: در زمان حضور فخرالدین انوار در معاونت سینمایی یک روز صبح از من و تعدادی دیگر از همکاران خواستند که به وزارت ارشاد برویم و اسناد مربوط به فیلمهایمان را ارائه دهیم. به همراه 50-60 همکار به ارشاد رفتیم و خواستیم با انوار صحبت کنیم اما ایشان علیرغم حضور در دفتر ما را نپذیرفتند!

علیخانی ادامه داد: ظهر همان روز یک سری لباس شخصی وارد دفتر ما شدند آن هم با با ساکهایی که وقتی بازشان کردند متوجه شدیم در آنها یوزی و کلاشینکف است. من حس کردم اینها را قبلا در حراست ارشاد دیده بودم و بعد از اینکه سراغ شریکم را گرفتند به من دستبند زدند و روانه ارشاد شدیم. ما را سوار یک بلیزر کردند و به خانه مان رفتیم. خانه مان را گشتند و تنها چیزی که در خانه ما پیدا کردند یک نوار وی.اچ.اس بود…جلوی پدر و مادرم چشمانم را بستند و به من دستبند زدند! پدر و مادر پیرم حالشان بد شد و تا مرز سکته پیش رفتند.

این تهیه کننده بیان داشت: ابتدا به من دستبند زدند و اجازه نشستن هم ندادند ولی بعد از خستگی مجبور شدم بنشینم و همین با اعتراض آنها روبرو شد و آمدند بعد از بلند کردن به من فحش مادر دادند و من هم جوابشان را دادم!!! چون مادر و پدرم را تا سرحد مرگ دوست دارم.

علیخانی که سابقه تولید آثاری همچون «کما»، «آواز قو» و «زندگی خصوصی» را در کارنامه دارد در تشریح شلاق خوردن اظهار داشت: بعد از دستبند زدن، لوله‌ای بین دست و پایم گذاشتند و شروع کردند به شلاق زدن! متأسفانه شلاق زدن هم بلد نبودند چون هم پشت و هم روی پایم سیاه شد و من هم داد میزدم امام خمینی(ره) کجایی که دارند جهود را مسلمان می‌کنند. آمران این ماجرا سه ضلع بودند؛ فخرالدین انوار، فیض الله عرب سرخی و نفر سومی که الان هم مدیر است؛ نشان به آن نشان که عرب سرخی یک دمپایی پایش بود!

عبدالله علیخانی در تشریح ادامه ماجرا گفت: می‌خواستند ما را مجبور کنند به اعتراف به رشوه دادن به کارمندان ارشاد که زیر بار نرفتم. اینجا بود که یک سیلی از عرب سرخی خوردم! بعد از یک هفته از بازداشت، آقایی با لباس شخصی برای تحقیق آمد و بعدتر فهمیدم ایشان دادستان وقت تهران است. تازه آن موقع بود که معلوم شد هیچ مجوزی برای بازداشت ما نداشتند. جالب بود که به ما اتهام قاچاق ویدیو را زدند اما کار ما در آن زمان پخش فیلمهای 35 م.م. بود!! اصلا خبر نداشتند که برخی از فیلمها را من با مجوز محمد هاشمی رییس وفت تلویزیون خریداری کرده بودم!

این تهیه کننده تأکید کرد: در دادسرا حکم آزادی ما را دادند اما شانتاژهای عرب سرخی موجب شد که ما را به زندان قصر بفرستند؛ چندین بار به دادگاه رفتم اما در نهایت هیچ اتهامی به اثبات نرسید. اگر تا بحال حرف نزدم به خاطر این بود که مادرم در قید حیات بود و نمی‌خواستم آن ماجرا دوباره برایش زنده شود.

علیخانی با ابراز تأسف از اتفاقات آن دوران بیان داشت: در آن زمان کلی فیلم متفاوت را آتش زدند اما الان فیلمخانه دربدر به دنبال ده فریم از هر کدام از آن فیلمهاست!!

«میزانسن» به تهیه کنندگی غفور پورغفور و کارگردانی حامد مظفری ژورنالی تصویری است که از سامانه «نماشا» عرضه میگردد. تصویر و تدوین این ژورنال برعهده مهرداد مهری و مسئولیت تحریریه آن را مهدی فلاح‌صابر برعهده دارد. مدیریت تولید ژورنال مسعود احمدی است.

برای تماشای گفته های عبدالله علیخانی اینجا را ببینید.

 

 




مخالفت ارشاد با آوازخوانی پولاد در «قاتل اهلی»؟!+واکنش پولاد به این ماجرا

سینماروزان: تازه ترین فیلم مسعود کیمیایی با نام «قاتل اهلی» از هفته آینده 26 مهرماه در گروه آزادی روی پرده خواهد رفت و در فاصله کوتاهی که تا اکران مانده شنیده‌هایی طرح شده درباره عدم صدور مجوز تیزرهای تبلیغاتی فیلم به دلیل آوازخوانی پولاد کیمیایی.

به گزارش سینماروزان بعد از حواشی پیش آمده بر سر حضور برخی خوانندگان غیرمجاز به عنوان بازیگر در هنرهای نمایشی، نوعی سختگیری درباره آوازخوانی در سینما و تئاتر ایجاد شده و نتیجه اینکه تمامی آنها که میخواهند در فیلمهای سینمایی یا محصولات نمایشی آوازخوانی کنند باید مجوز دفتر موسیقی ارشاد را داشته باشند.

پولاد کیمیایی خودش درباره ماجرای پیش آمده به «تسنیم» گفت: آن چیزی که من راجع به آهنگ‌ها و خوانندگی در فیلم «قاتل اهلی» شنیده‌ایم این است که ایراداتی برای آهنگ‌های کلیپ تبلیغاتی این فیلم وارد شده است که به نظرم بی‌مورد است، چرا که این آهنگ‌ها بخشی از فیلمی است که پیش از این پروانه نمایش دریافت کرده است و به نظرم نباید نیازی به دریافت مجوز برای آهنگ‌ها داشته باشد. البته فکر نمی‌کنم مشکلی در این باره داشته باشیم، چرا که پیش از فیلم‌های بوده‌اند که چنین ماجرایی برایشان پیش آمده و به راحتی اکران شده‌اند.

آنچه که پولاد درباره روال پیشین آوازخوانی بازیگران در فیلمها گفته کاملا درست است؛ یعنی پیشتر پروانه نمایش ارشاد تأییدی بود بر آوازخوانی بازیگران اما گویا در روال جدید هر نوع خوانندگی در آثار سینمایی و نمایشی باید به تأیید دفتر موسیقی ارشاد برسد و از قرائن پیداست دفتر موسیقی ارشاد به آوازخوانی پولاد کیمیایی مجوز نداده است و همین باعث شده که تیزرهای «قاتل اهلی» با مشکل پخش مواجه شوند.

باید منتظر ماند و دید آیا مشکل دفتر موسیقی ارشاد با صدای پولاد فقط مربوط به تیزرهای «قاتل اهلی» است یا آن که در نسخه اکران هم صدای پولاد با صدای خوانندگانی دیگر جایگزین خواهد شد؟




وزیر ارشاد در نخستین نشست رسانه‌ای خود بیان کرد⇐نه همه مدیران فعلی ارشاد، باقی می‌مانند و نه همه مدیران می‌روند/درباره فیلمهای توقیفی مطابق با گزارش کمیته بازبینی عمل خواهد شد/نباید فیلمی تولید شود که امکان اکران پیدا نکند/مسیری که شوراهای پروانه ساخت و نمایش طی می‌کنند باید درست شود تا دیگر گسلی در بین آنها نباشد/از ناحیه ارشاد هنرمند ممنوع‌الفعالیت نداریم!

سینماروزان: نخستین نشست خبری عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم در حالی برگزار شد که موضوعاتی مانند لغو کنسرتها و توقیف فیلمها به مانند اغلب این گونه نشستها محور صحبتها بود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره رفتارهای فراقانونی مانند لغو کنسرت‌ها در حوزه موسیقی گفت: مسلما اینطور است که کشور را باید با قانون اداره کرد. قانون بد بهتر از بی قانونی است و هیچ رفتار فراقانونی با هیچ استدلالی پذیرفتنی نیست این رویکرد من است و با همین رویکرد در حال گفتگو هستیم.

وی افزود:‌ در همین راستا گفتگوهای موثری با مجموعه ها داشته ایم که امیدوارم این گفتگوها که قسمت های روشنی داشته به نتیجه برسد و هیج کار غیرقانونی انجام نشود و قانون مبنای عمل همه باشد. فکر می کنم گفتگو ها می تواند به ثمر بنشیند.

صالحی خطاب به رسانه ها گفت: البته نکته مهم این است که رسانه ها هم باید وزن خبر را بدانند و اغراق کردن درباره هر موضوعی می تواند اعتماد ما را از بین ببرد. مثلا باید به این مساله توجه کنیم که مجوزهای زیادی ارایه شد و در مواردی هم لغو مجوز داشته ایم که نسبت آن به تعداد مجوزها اندک بوده است. نباید فضا را جوری کرد که اینگونه القا شود که اجراهای صحنه ای در کشورمان انجام نمی شود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: البته لغو یک مجوز هم غلط است و باید به راهی برویم که مردم، حاکمیت را به عنوان نظام بشناسند نه یک فرد. در گفتگوهایی که داشته ایم به همین نکته رسیدیم که ما مسئولان باید خودمان مسایل را حل کنیم و مردم را گرفتار مسایل خودمان نکنیم و همین موارد محدود را هم باید به صفر رساند.

صالحی درباره سطح کیفی تئاترهای روی صحنه نیز گفت: فعالیت های فرهنگی هنری ما هم شاخص کاربری و هم درونی و نرم افزاری دارد که متاسفانه عمده شاخص های ما کاربری است و مدام می گوییم این تعداد تولید و اجرا شد. البته نمی شود این شاخص ها را ندید و کسانی که چنین کاری می کنند نمی شود گفت کارشان غلط است ولی باید ببینیم ما در اجرای تئاترها، چقدر تولید نمایشنامه و تنوع تئاتر هم داریم بنابراین باید در این حوزه ها کارشناسانه ورود کرد.

وی افزود: باید فکر کنیم که چطور می توان بخش های مختلف را به هم وصل کرد. باید فکر کنیم تئاتر چگونه به ادبیات وصل می شود. امیدوارم به سمت شاخص های نرم افزارانه برویم، البته رونق شاخص کاربری را بد نمی بینم اما صرفا نباید روی آنها تاکید کرد.

صالحی درباره بودجه تئاتر بیان کرد: من هم از گذشته خبرهای افزایش بودجه تئاتر را شنیده بودم، اما ما در ۶ ماه اول سال گرفتار مشکلی کاری از نظر تخصیص بودجه بودیم و امروز جلسه ای درباره بودجه ۹۶ داریم و این موضوع را پیگیری می کنم که چه میزان بوده و روند مصرف این بودجه چگونه بوده است.

صالحی درباره تغییرات سازمان سینمایی گفت: برنامه ها را مشخص کرده ایم و دوستان بر اساس همین برنامه‌ها پیش می‌روند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجرای برنامه ها با تغییرات مدیران بیان کرد: هر رویکرد و برنامه ای به کننده کار پیوسته است. برداشت من این است که گاهی از همه ظرفیت منابع انسانی استفاده نمی شود و وقتی در معاونت بودیم نمی خواستیم این احساس ایجاد شود که اتوبوسی نیرو وارد می کنیم. به مرور زمان هم نیروهای جدید و قدیم در یک ترکیب سازی تصاعدی در تحقق برنامه ها قرار گرفتند. فکر می کنم در سازمان اداری ما گاهی از همه ظرفیت مدیران به خوبی استفاده نمی شود البته این به معنای این نیست که همه باقی می مانند اما به معنای رفتن همه هم نیست به ویژه اینکه دولت دوازدهم ادامه دولت یازدهم است.

وی درباره اکران فیلم های توقیفی نیز گفت: این تصمیمی بود که به کمیته ای ارجاع داده شد و در حال حاضر گزارش کمیته آماده است. طبیعی است آنچه که در این کمیته اتفاق افتاده مورد قبول است و اگر افراد طبق روال پیش رفته باشند زمینه نمایش آثار با ساختارهای جاری فراهم میشود وگرنه باید اصلاحات صورت گیرد ولی آنچه مسلم است اینکه مسیری که پیموده شده قانونی است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مقابله با ولنگاری فرهنگی گفت: فرهنگ هوای جامعه است و باید به جامعه هوای سالم برسد. آنچه که می تواند فرهنگ را آلوده کند به عنوان خطر تلقی می شود و زایش فرهنگی اتفاق نمی افتد و فرهنگ جامعه دچار مشکل می شود. به این دو مساله باید توجه جدی داشت که هم مسیر خلاقیت ها فراهم شود و هم مراقب ریزگردهای فرهنگی بود.

صالحی درباره ارایه مجوزهای ساخت و اکران نشدن آثار پس از اخذ پروانه ساخت که مورد انتقاد اهالی سینما است، اظهار کرد: نباید این اتفاق به این شکل بیفتد که فیلمی تولید شود اما امکان نمایش پیدا نکند. اما تاکید می کنم این موارد هم مانند مساله لغو مجوز کنسرت ها در موسیقی بسیار اندک است. تعداد فیلم هایی که مجوز اکران نمی گیرند برابر فیلم هایی که به نمایش در می آیند تعداد زیادی نیستند.

وی افزود: اما باز هم تاکید می کنم که یک مورد هم زیاد است ولی رسانه ها هم باید به همین مقدار بحث را پیگیری کنند و تصور اغراق امیز ایجاد نکنیم. مسیری که شورای پروانه ساخت و نمایش طی می کنند باید درست شود تا دیگر گسلی در بین آنها نباشد و صحبت هایی نیز در زمینه ربط این دو شورا و حل فاصله آنها شده است.

صالحی درباره تکلیف بقیه فیلم های توقیفی گفت: وزیر مستقیما درباره محصولات فرهنگی ارشاد تصمیم گیرنده نیست و این موضوع در ساختار خودش دنبال و نتایج آن از کانال های مربوطه اعلام می شود.

این عضو کابینه دولت دوازدهم درباره رویکرد وزیر گفت: در این دولت نگاه اعتدالی وجود دارد؛ به معنی اینکه از همه ظرفیت ها بدون رانت های گروهی و حزبی استفاده می شود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره حفظ میراث فرهنگی شهرمان همچون ساختمان های تئاتر شهر و تالار وحدت نیز گفت: ما در تئاتر شهر و تالار وحدت نوستالژی داریم و اینکه این مکان ها باید آبرومندانه مسیر حیات خود را ادامه دهند و دچار ویرانی تدریجی نشوند دغدغه درستی است. من هم مثل همه کسانی که با این محیط ها زندگی کرده اند این مکان ها برایم ارزشمند است و معتقدم آنها باید پابرجا و پررونق بمانند. برخی اتفاق ها درباره این مکان ها نگران کننده است ولی تلاش می کنم این جور مکان ها شایسته اداره شوند.

صالحی درباره از سرگیری فعالیت برخی هنرمندان که بعد از انقلاب ممنوع الفعالیت شده اند نیز بیان کرد: ما از ناحیه ارشاد هنرمند ممنوع الفعالیت نداریم و شاید از حوزه قضایی این اتفاق افتاده باشد ولی از سوی ارشاد هنرمند ممنوع الفعالیت وجود ندارد.

وی درباره همراه کردن تعدادی از هنرمندان با سیاست های دولت گفت: راه حل را گفتگو و تحمل و مدارا می دانم. این گفتگو با تحمل می تواند ما را به نقطه ای برساند که طرفین احساس بهتری داشته باشند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره حفظ ساحت هنرمندان و حرف های علی معلم رییس فرهنگستان هنر درباره مناقشه اخیر درباره ۵۰۰ تابلو نیز گفت: توصیه این است که کسانی که وارد حیطه حریم خصوصی هنرمندان می شوند با ادبیات متناسب با هنر صحبت کنند. باید از مسایلی که می تواند این تصویر را پدید بیاورد که حریم خصوصی افراد رعایت نشده پرهیز کرد.

صالحی درباره نگاه حمایتی نسبت به فعالیت نابینایان در زمینه های هنری گفت: ما نابینایان را با قدرت خلاقیت نهفته ای که در آنها است می بینیم و باید فضا برای فعالیت آنها فراهم شود.




گزارش خبرگزاری اصولگرا درباره تغییر و تحولات در ارشاد و شهرداری⇐جابجایی حیدریان با یک گزینه نزدیک به رییس معزول!!!/حضور یک روحانی در معاونت فرهنگی ارشاد/حضور یک بانوی فرهنگی در معاونت مطبوعاتی/مدیریت فرهنگی شهرداری در دست مشارکتی‌های شکست‌خورده؟!/کوچ مدیران فرهنگی قالیباف به صداوسیما!

سینماروزان: حدودا یک ماه و نیم بعد از رأی اعتماد به کابینه جدید و حضور عباس صالحی به عنوان وزیر ارشاد هنوز تغییر و تحول بنیادی در این وزارتخانه و از جمله در حوزه مدیریت سینما انجام نگرفته است.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع خبرگزاری اصولگرای «فارس» در گزارشی به پیش بینی تغییر و تحولات در ارشاد پرداخته و در کنار ذکر نامهایی که ممکن است معاونتهای فرهنگی و مطبوعاتی ارشاد را برعهده گیرند از تغییر حیدریان و جایگزینی با یک گزینه نزدیک به رییس معزول سینما سخن گفته است.

در گزارش این رسانه اصولگرا درباره تغییر و تحولات شهرداری هم گمانه زنیهایی شده و از جمله کوچ مدیران فرهنگی شهرداری به صداوسیما و حضور برخی از اعضای حزب مشارکت در قامت مدیران فرهنگی شهرداری.

متن کامل گزارش «فارس» را بخوانید:

بعد از آمدن عباس صالحی به‌عنوان وزیر ارشاد تا امروز گمانه‌زنی‌های زیادی درباره تغییرات احتمالی در این وزارتخانه صورت گرفته است اما هنوز وزیر ارشاد هیچ تغییری (حداقل به‌صورت رسمی) در ترکیب قبلی معاونانش نداده است. با این احوال به‌نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک تغییرات زیادی دست‌کم در دو معاونت وزارت ارشاد به‌وجود خواهد آمد. از جمله تغییرات احتمالی معاونت‌های ارشاد، جابجایی و تغییر در معاونت فرهنگی ، مطبوعاتی، حقوقی و همین‌طور سازمان سینمایی است.

در روزهای اخیر صحبت‌هایی مبنی بر تغییراتی در معاونت قرآنی وزارت ارشاد صورت گرفت و حتی از حجت‌الاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی که مدیرکل دفتر آموزش و توسعه مشارکت‌ها معاونت قرآن و عترت را بر عهده دارد به عنوان معاون جدید قرآنی نام برده شد اما شنیده‌ها حاکی از این است که حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا حشمتی، در سمت خود ابقا می‌شود. ظاهرا سید عباس صالحی قول‌هایی مبنی بر استفاده از یک روحانی و همچنین یک مدیر زن در جمع معاونان خود داده است.

 این روزها اگرچه سرپرست معاونت فرهنگی و تیم قبلی این معاونت با وجود همه مشکلات و ضعفها، برای ماندن تلاش می‌کنند اما به احتمال فراوان معاونت فرهنگی شاهد تغییر خواهد بود. در این بخش گزینه‌هایی برای هدایت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد معرفی شده‌اند.

حجت الاسلام سیدعلی عماد رییس کنونی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس، حجت الاسلام محمدرضا زائری مدیرکنونی مجموعه فرهنگی سرچشمه و حجت‌الاسلام محمدعلی خسروی مدیرکنونی دفتر آموزش و توسعه مشارکت‌ها معاونت قرآن و عترت ، محسن چینی فروشان مدیر نشر فرهنگ اسلامی، حجت‌الاسلام علی ملانوری که پیش از این مدیرکل چند منطقه ارشاد بوده است از گزینه‌‌ های مطرح شده برای سمت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد هستند.

بنابر شنیده‌ها معاونت مطبوعاتی نیز شاهد تغییرانی خواهد بود؛ حسین انتظامی احتمالا با وزارت ارشاد خداحافظی می‌کند و با توجه به ارتباط نزدیکش با بدنه دولت در نهاد ریاست جمهوری سمتی خواهد گرفت. گیتا علی آبادی مدیرکل مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها نیز جانشین حسین انتظامی در معاون مطبوعاتی خواهد شد.

در مورد معاونت هنری نیز به نظر می‌رسد وزیر علی‌رغم انتقادات ، علی مرادخانی را در سمتش برای چهار سال دیگر ابقا کند تا این مدیر همزمان مدیر دو مجموعه فرهنگی (معاونت امور هنری ارشاد و موزه موسیقی ایران) باقی بماند. محمد مهدی حیدریان نیز با وجودی‌که تلاش‌های فراوانی برای ابقا کرد جای خود را به یکی از چهره‌های نزدیک به مدیریت قبلی سازمان سینمایی خواهد داد. از سوی دیگر شنیده می‌شود حجت‌الله ایوبی نیز با توجه به حضورش به عنوان رییس ستاد هنرمندان روحانی در انتخابات، احتمالا به عنوان مشاور فرهنگی رییس جمهور انتخاب شود. حسام الدین آشنا و سیدرضا صالحی امیری مشاوران فرهنگی روحانی در دولت یازدهم بودند.

همزمان با تغییرات در وزارت ارشاد اتفاقاتی نیز در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در جریان است و برخی جابه‌جایی ها از وزارت ارشاد به این سازمان و برعکس اتفاق خواهد افتاد.

با توجه به تغییرات در مدیریت سازمان فرهنگی هنری شهرداری، احتمالا مدیران زیادی که نگاه نزدیک به مدیریت پیشین این مجموعه دارند به صداو سیما یا ادارات و نهادهای فرهنگی دیگر خواهند رفت.

از سوی دیگر باتوجه به اینکه اغلب مدیران فرهنگی اعتدالی در پست‌های مهم حضور دارند، برای حضور در بخش‌های فرهنگی شهرداری،نگاه‌ها به سمت مشارکتی‌‌ها خواهد چرخید.

این افراد چند سالی است، بیشتر وارد فضای خصوصی و اقتصادی شده‌اند و طبیعتا موفق‌هایشان در بخش خصوصی، وارد بخش فرهنگی شهرداری نخواهند شد پس مشارکتی‌هایی که در بخش خصوصی شکست خورده‌اند نامزد حضور در بخش‌های فرهنگی شهرداری خواهند بود. البته باید دید مدیران فعلی شهرداری و شورای شهر آیا به این دسته میدان خواهند داد یا نه؟

 




علی جنتی بدون آن که حرف تازه‌ای در چرایی استعفایش از وزارت ارشاد بیان کند اظهار داشت⇐دیدگاهم به علی لاریجانی و عطاءالله مهاجرانی نزدیکتر بود/در دوره مهاجرانی، فضا باز شد!!!/لاریجانی هم دیدگاه باز و روشنی داشت ولی میرسلیم این‌طور نبود/حمایت من از روحانی در انتخابات۹۶ بخاطر منافع ملی بود و نه رفاقت شخصی/افرادی که رد صلاحیت شدند به من مراجعه کردند تا از پدر وقت ملاقات بگیرم/بعد از فوت مادرم، پدرم ازدواج کرد و فاصله رفت‌وآمدهای ما با پدر بیشتر شد/هیچ فعالیت اقتصادی ندارم/قبل از انتخابات۸۸ پدرم دو جلسه با احمدی‌نژاد صحبت کرد تا نامزد نشود/در سال ۸۸ و در حوزه انتخابی کویت ۱۱هزارنفر به احمدی‌نژاد رأی دادند و ۷هزارنفر به موسوی!/عناصر فرصت‌طلبی در حزب اعتدال و توسعه وجود داشتند که یک‌مرتبه به سمت احمدی‌نژاد سوق پیدا کردند/توصیه هاشمی‌رفسنجانی این بود که در دولت احمدی‌نژاد حضور داشته باشیم

سینماروزان: در بخش ابتدایی گفتگوی تفصیلی علی جنتی وزیر مستعفی ارشاد با روزنامه اصلاح طلب «شرق» بیشتر درباره زندگی شخصی او صحبت شده بود(اینجا را بخوانید) اما درباره یکی از مهمترین فرازهای زندگیش که استعفا از وزارت ارشاد دولت یازدهم است کلمه ای نبود.

همین نیاز ایجاد میکرد در بخش دوم گفتگوی او با «شرق» شاهد واکاوی کامل جریان استعفا و پرسشهای شکل گرفته پیرامون آن باشیم اما در بخش دوم هم هیچ حرف تازه ای درباره استعفا زده نشده و تنها به مسأله لغو کنسرتها در مشهد به عنوان دلیلی بر استعفا اشاره شده.

متن کامل بخش دوم گفتگو را بخوانید:

وقتی شما در استانداری شاهد رشد حاشیه‌نشینی بودید، کار خاصی نمی‌توانستید بکنید، مثلا آنها را تحت پوشش قرار دهید؟ 
بحثی که آن زمان داشتیم، این بود که آستان قدس به واسطه امکاناتی که داشت، باید به وضعیت این محرومان بیشتر رسیدگی کند. زمان مسئولیت من در خراسان، ۸۵ درصد اراضی مشهد، موقوفه آستان قدس بود.
‌الان چطور؟ 
الان نمی‌دانم؛ اما با رشد و توسعه‌ای که اتفاق افتاده، احتمالا این درصد تغییر کرده است. به‌عنوان نمونه، همه اراضی شهر سرخس، موقوفه آستان قدس رضوی بود. همچنین ٥٠ درصد اراضی شهر چناران به صورت مشاع موقوفه آستان قدس رضوی بود. البته در این دوره، گویا آقای رئیسی رسیدگی‌هایی را در این زمینه انجام داده است؛ اما در گذشته بین مردم مطرح بود که اگر امام ‌رضا(ع) الان خودشان حضور داشتند، با این مردم محروم و مستضعف چه‌کار می‌کردند؟
‌ بعد از آن، شما وارد وزارت ارشاد شدید؛ از سال ۷۱ در معاونت امور بین‌الملل. در دوره کدام وزرا کار کردید؟ 
دوره آقایان لاریجانی، میرسلیم و مهاجرانی.
‌ دیدگاه شما به کدام‌یک از وزرایی که نام بردید، نزدیک‌تر بود؟ 
به آقای لاریجانی و آقای مهاجرانی. 
‌ در مقطعی که در وزارت ارشاد کار می‌کردید، به مشکل خاصی برنخوردید؟ مثلا در دوران آقای مهاجرانی فشار و نقد به ایشان خیلی زیاد بود؛ در این رابطه با ایشان صحبت می‌کردید؟ 
نه؛ حوزه کاری من امور بین‌الملل بود و رایزنی‌های فرهنگی خارج از کشور.
‌ این نزدیکی دیدگاهی که گفتید (با آقای لاریجانی و آقای مهاجراني) بیشتر در چه بخشی بود؟ 
ببینید! بعد از انقلاب در کشور دو نظر وجود داشته است؛ یک نظر این است که ما باید فضا را برای فعالیت‌های فرهنگی باز کنیم؛ برای چاپ کتاب، ساخت فیلم، اجرای نمایش‌ها و تئاترها و برگزاری کنسرت‌ها البته در چارچوب قانون. یک‌ نظر هم این است که چون ما مدعی حکومت اسلامی هستیم و قدرت هم به دست ماست، باید آنچه را به‌عنوان ارزش‌های اسلامی تشخیص می‌دهیم، حاکم کنیم که در برخی موارد، ارزش‌های اسلامی در واقع با سلیقه افراد تعیین می‌شود و نه بر اساس آنچه در قانون آمده است. در دوره آقای مهاجرانی، فضا برای طرح این مسائل باز شد. آقای لاریجانی هم دیدگاه باز و روشنی داشتند؛ ولی دوره آقای میرسلیم این‌طور نبود. 
‌رابطه شما با آقای دکتر کمال خرازی چطور بود که پیشنهاد سفارت کویت را به شما دادند؟ 
زمانی که ایشان مسئول ستاد تبلیغات جنگ و خبرگزاری جمهوری اسلامی بودند. من هم در خوزستان بودم و گاهی خبرنگاران خارجی را برای بازدید از مناطق جنگی می‌آوردند. در حوزه تبلیغات جنگ همکاری داشتیم.
‌شما در دوره آقای خاتمی سفیر بودید. علاقه‌ای داشتید که سفارتتان در دوره ايشان ثبت شود؟ 
بله، من با ‌آقای خاتمی رفاقت دیرینه دارم.
‌چطور؟ یعنی خانوادگی؟ هنوز هم با یکدیگر ملاقات دارید؟ 
هنوز هم هرازچندگاهی ایشان را ملاقات می‌کنم. من در دهه ٤٠ با ایشان آشنا شدم. ایشان در دانشگاه اصفهان درس می‌خواندند و در کنار تحصیلات دانشگاهی، دروس حوزوی هم می‌خواندند. ایشان یکی از دروس فقهی خود را نزد پدربزرگ من در مدرسه چهارباغ اصفهان گذراندند. از آن زمان من با ایشان آشنا شدم و ارادت پیدا کردم که تا امروز ادامه پیدا کرده است.
‌ در این سال‌ها حزب اعتدال و توسعه هم راه‌اندازی شده بود. شما عضو هیئت مؤسس بودید. چرا این حزب فعالیت خود را محدود نگه داشت؟ قرائتی هست که اعتدال و توسعه را بال راست آقای هاشمی می‌دانست و کارگزاران را بال چپ، این قرائت را قبول دارید؟ 
حزب اعتدال و توسعه در مجموع پایه‌گذاری خیلی خوبی داشت؛ ما و جمعی از دوستان به این نتیجه رسیده بودیم که نه تفکر اصولگرایان و نه تفکر برخی از اصلاح‌طلبان که آن زمان خیلی افراطی عمل می‌کردند به‌نحوی‌که مرتب به آقای هاشمی توهین می‌کردند و علیه او می‌نوشتند نمی‌تواند ما را قانع کند؛ بنابراین با راهنمایی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی حزب اعتدال و توسعه را تأسیس کردیم. در آن زمان ۳۰ نفر عضو شورای مرکزی بودند که همگی عناصر باتجربه و کارآمد بودند. ما از مرحوم دکتر حسن حبیبی نیز در زمینه آگاهی‌های سیاسی خیلی بهره بردیم، ایشان بخش عظیمی از تجربیات سیاسی خود را به حزب منتقل کرد. افراد دیگر نیز مثل آقای دکتر روحانی تجربیاتشان را منتقل می‌کردند. کار به نحو مطلوبی پیش می‌رفت تا سال ۸۴ که آقای احمدی‌نژاد آمد و تصمیم داشت حزب را منحل کند. شاید دلیلش حضور آقای دکتر نوبخت، دبیر کل حزب، در مناظره‌های تلویزیونی‌ انتخابات ٨٤ بود که خیلی تند علیه ایشان صحبت کرد و خب این حرف‌ها در ذهن آقای احمدی‌نژاد مانده بود و می‌خواست حزب را محدود یا منحل کند، بنابراین تصمیم گرفته شد به‌اصطلاح فتیله حزب را پایین بکشیم. البته عناصر فرصت‌طلبی هم در حزب وجود داشتند که یک‌مرتبه به سمت آقای احمدی‌نژاد سوق پیدا کردند، در آن هشت سال جلسات حزب به‌طور سالانه تشکیل می‌شد و اعضای حزب از سراسر کشور می‌آمدند. ما هم در تهران جلساتی را هر چندوقت یک‌بار برگزار می‌کردیم تا اینکه در سال ۹۱ تصمیم گرفته شد حزب را فعال کنیم.
ستاد آقای روحانی را در سال ٩٢ بیشتر عناصر اصلی حزب اعتدال و توسعه تشکیل دادند. در سه‌، چهار سال گذشته کم‌و‌بیش حزب رونق گرفت، اما به‌دلیل حضور عناصر پیش‌کسوت حزب در دولت، وقت کمتری صرف فعالیت حزب می‌کردند. حزب مجدد در آستانه سال ۹۶ فعال شد و به نظر من در انتخابات ریاست‌جمهوری، حزب اعتدال و توسعه فعال‌ترین تشکیلات سیاسی بود.
‌ اینکه فرمودید احمدی‌نژاد می‌خواست حزب را منحل کند، یعنی کار خاصی می‌کرد؟ 
بله، مثلا ما یک سایت خبری به اسم آفتاب داشتیم که هنوز هم وجود دارد. وزارت اطلاعات سه بار این سایت را فیلتر کرد. چرا؟! فقط به این دلیل که برخی کامنت‌های ذیل خبرها را نمی‌پسندیدند. به این بهانه سه بار سایت را بستند. حتی فردی که مسئول آن سایت بود، هنوز هم برای پاسخ‌گویی به دادگاه می‌رود!
‌ سال ۸۴ وارد ستادهای آقای هاشمی می‌شوید، اما بعد شما به‌عنوان معاون سیاسی وزارت کشور توسط آقای پورمحمدی معرفی می‌شوید. ابایی از کارکردن در دولت احمدی‌نژاد نداشتید؟ 
خیر، برای اینکه برای من اصل نظام مطرح بود. با اینکه آقای احمدی‌نژاد را اصلا قبول نداشتم و رقیب آقای هاشمی بود، ولی چون آقای پورمحمدی که از دوستان قدیمی دوران تحصیل من بود از من خواست کمک کنم، من پذیرفتم. ایشان هم با آقای احمدی‌نژاد هماهنگ کرده بود. احمدی‌نژاد، به‌طور نسبی من را می‌شناخت، ولی وقتی حکم من را صادر کردند و جلسه معارفه برگزار شد، بعدها شنیدم که آقای احمدی‌نژاد از همان موقع به آقای پورمحمدی فشار آورده بود که باید او را تغییر دهید. به ایشان گفته بودند کسی معاون سیاسی وزارت کشور شده که در ستاد آقای هاشمی بوده است! از همان زمان فشار آوردند که من را بردارند. آقای پورمحمدی هم مقاومت می‌کرد و به احمدی‌نژاد گفته بود من با موافقت شما او را منصوب کردم و با آبروی افراد بازی نمی‌کنم و ایشان باید حضورش ادامه پیدا کند! بنابراین ایشان تا یک سال مقاومت کرد.
‌در مسیر فعالیت شما مانع‌تراشی هم می‌کردند؟ 
من آن‌موقع خبر نداشتم. درست است که من آقای احمدی‌نژاد را قبول نداشتم، ولی هیچ‌‌جا برخلاف سیاست‌های ایشان صحبتی نمی‌کردم.
‌ در بحث چینش نیرو در استان‌ها، چقدر توانستید بر اعتدالی‌شدن نیروها تأثیر بگذارید؟ 
خیلی کم، برای اینکه آقای احمدی‌نژاد نه‌تنها در استانداری‌ها و فرمانداری‌ها دخالت می‌کرد، بلکه برخی از استانداران را هم از بالای سر وزیر کشور خودش منصوب می‌کرد.
‌یعنی اصلا فرصت نمی‌داد که وزیر کشور انتخاب کند؟ 
خیر، خیلی وقت‌ها به وزیر کشور می‌گفت فردا پرونده فلان آقا را به جلسه هیئت دولت بیاورید، می‌خواهیم او را به یک استانداری منصوب کنیم!
‌دست وزیر کشور هم برای مقاومت باز نبود؟ 
با حمایت‌هایی که از آقای احمدی‌نژاد می‌شد وزیر نمی‌خواست مخالفت کند. آقای احمدی‌نژاد در انتصاب معاونان سیاسی استانداری‌ها و حتی فرمانداری‌ها هم دخالت می‌کرد. او عموما عناصری را که در سراسر کشور در ستاد ایشان بودند یا ادعا می‌کردند در ستاد ایشان بوده‌اند، در پست‌هایی منصوب می‌کرد.
‌ درنهایت آقای پورمحمدی تسلیم شد یا شما استعفا دادید؟ 
من استعفا دادم. چون تا هفت، هشت ماه از بحث‌های ایشان با آقای احمدی‌نژاد خبر نداشتم. بعدا بعضی از رسانه‌ها نوشتند که پورمحمدی به‌خاطر فلانی تحت فشار است. من به ایشان گفتم که من آمده‌ام به شما کمک کنم، الان کمک من این است که استعفا بدهم و شما را از زیر فشار خارج کنم. ایشان نهایتا استعفای من را پذیرفت ولی به آقای احمدی‌نژاد گفت من در صورتی موافقت می‌کنم که ایشان بتواند پست دیگری بگیرد. آقای احمدی‌نژاد نهایتا پذیرفت که من برای بار دوم به‌عنوان سفیر به کویت بروم.
‌احیانا از طرف آقای هاشمی یا جریان این طرف به شما خرده نمی‌گرفتند که با دولت همکاری می‌کنید؟ 
خیر، اتفاقا توصیه آقای هاشمی این بود هرجا که از شما دعوت به کار کردند، بروید و کمک کنید. توصیه آقای هاشمی به من و دیگران این بود که در دولت حضور داشته باشید. برای اینکه فکر می‌کرد هر قدر از عناصر معتدل‌تر در دولت باشند به‌نفع جریان اعتدال است.
‌شما سال ۸۸ کویت بودید، آیا دورادور فعالیتی برای انتخابات سال ۸۸ انجام دادید؟ 
نه هیچ تحرکی نداشتم.
‌یعنی یک ناظر بی‌طرف بودید؟ 
بله، من در هر موقعیتی بودم سعی می‌کردم بی‌طرفی خود را حفظ کرده و وظایف قانونی‌ام را درست انجام دهم. سال ٨٠ هم که انتخابات دور دوم آقای خاتمی برگزار شد، اعضای سفارت هم نمی‌دانستند که من به چه کسی رأی می‌دهم. بعدا که آرا را شمردند بعضی از دوستان گفتند ما فهمیدیم که شما به آقای خاتمی رأی دادید. خط من را شناخته بودند. در دوران احمدی‌نژاد هم همین‌طور بود، نه در داخل سفارت و نه جای دیگر تبلیغ نمی‌کردم که به آقای احمدی‌نژاد یا آقای موسوی رأی دهید.
‌ولی گفته بودید که تعداد آرای احمدی‌نژاد خیلی بیشتر بود. 
بله، بیشتر بود. کل آرا، حدود ١٩ هزار بود. ۱۱ هزار نفر به آقای احمدی‌نژاد رأی دادند و هفت هزار نفر هم به آقای موسوی، مابقی هم به دیگران رأی دادند. 
‌چرا آرای احمدی‌نژاد بیشتر بود؟ 
آنجا محیط کارگری بود و بیشتر ایرانیان چون کارگر بودند گرایش بیشتری به احمدی‌نژاد داشتند.
‌گفته بودید که مقابل سفارت اعتراضاتی هم انجام شد. 
بله، بعد از انتخابات که اعلام شد آقای احمدی‌نژاد برنده انتخاب بوده مثل خیلی کشورهای دیگر آنجا هم ایرانیانی که حضور داشتند؛ ازجمله دانش‌آموزان ایرانی مقابل سفارت تجمع می‌کردند. ما هم از پلیس کویت خواستیم که مراقبت کنند کسی به سفارت حمله نکند و فقط شعارشان را بدهند.
‌تا چند وقت ادامه داشت؟ 
فکر می‌کنم یک‌هفته‌ای ادامه داشت.
‌ در جریان اتفاقاتی که افتاد از دوستان شما هم کسی را بازداشت کردند؟ که بعد از شما کمک بخواهند؟ 
نه، به خاطر ندارم. البته برخی از افراد که در ایران دستگیر شدند با من آشنا بودند و ایشان را می‌شناختم‌ ولی ارتباط ویژه‌ای با من نداشتند.
‌ نظر آیت‌الله جنتی درباره احمدی‌نژاد چه بود؟ 
قبل از انتخابات بسیاری به آقای احمدی‌نژاد توصیه کردند شما کاندیدا نشوید ازجمله پدر من که دو جلسه با ایشان صحبت کرده بودند و آقای احمدی‌نژاد را ترغیب کردند که نامزد نشود چون افراد دیگری بودند که مناسب احراز این پست بودند. ولی نپذیرفت. بعد از انتخاب او به‌عنوان رئیس‌جمهوری و پذیرفتن آن از سوی مقام معظم رهبری، پدرم به‌طور جدی از آقای احمدی‌‌نژاد حمایت می‌کرد. این حمایت‌ها ادامه داشت تا زمانی که احمدی‌نژاد خانه‌نشینی کرد و پدرم جلسه دو، سه‌ساعته‌ای با احمدی‌نژاد داشت که ایشان را قانع کند به محل کار خود بازگردد ولی احمدی‌نژاد قانع نشد و حرف‌هایی زد که نگاه ایشان کاملا عوض شد.
‌ از سال  ۸۹ تا انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ در مرکز تحقیقات استراتژیک بودید؟ 
بله و بیشتر در حوزه سیاست خارجی، کار پژوهشی می‌کردم.
‌ قبل از انتخابات ۹۲ با آقای روحانی ارتباط داشتید، می‌دانستید که می‌خواهند نامزد ریاست‌جمهوری شوند؟ 
بله، ولی به‌طور رسمی خیلی دیر اعلام کردند که نامزد می‌شوند. دوستانی که با ایشان در ارتباط بودند از مدت‌ها قبل می‌دانستند که چنین قصدی دارند. از اواخر سال ۹۱ ستاد ایشان تشکیل شد.
‌وقتی آقای هاشمی ثبت‌نام کردند شما از او حمایت کردید. تصمیم حزب هم همین بود؟ 
بله، آقای دکتر جهانگیری و جمعی از دوستان اصلاح‌طلب ستادی را برای آقای هاشمی تشکیل دادند که در میدان هفت‌تیر بود. من هم به اتفاق آقای علی مطهری و جمعی از دوستان به فکر افتادیم که برای جذب اصولگرایان ستادی را فعال کنیم. یکی، دو روز بیشتر از این داستان نگذشته بود که اعلام شد ایشان رد صلاحیت شدند و ما هم آن قضیه را رها کردیم و آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی هم از دکتر روحانی حمایت کردند.
‌ تا زمانی که آقای روحانی به شما پیشنهاد وزارت را بدهند، در تمام این سال‌ها ارتباط شما با آقای روحانی چطور بود؟ به تناسب پست‌ها و مقامات با هم ارتباط داشتید یا رفاقتی هم بین شما برقرار بود؟ 
هم رفاقت بود و هم رابطه کاری بود. من در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی مسئول کمیته فرهنگی-اجتماعی بودم؛ ولی در بسیاری از سفرهایی که آقای روحانی برای پیگیری مسئله هسته‌ای داشتند، ایشان را همراهی می‌کردم؛ از‌جمله در سفر به استرالیا، تونس، فرانسه – دیداری که با آقای ژاک ‌شیراک داشتند – و آلمان.
‌ شما آقای روحانی را در این سال‌ها می‌شناختید و بعدا هم در دولت ایشان وزیر شدید. چه شد که به وزارت رسیدید؟ آقای روحانی چه رویکردی در قبال وزرا داشتند؟ آیا از شما حمایت کردند؟ درباره استعفایی که دادید، از آقای روحانی دلگیر شدید؟ 
رفاقت ما از سال ۴۳ شروع شد؛ یعنی ۵۳ سال قبل. در مقاطع مختلفی هم با هم همکار بودیم؛ در شورای سرپرستی صداوسیما، دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی و مرکز تحقیقات استراتژیک، از نزدیک با ایشان کار کرده‌ام. ایشان کاملا من را می‌شناسند و دیدگاه‌های من را قبول دارند. من هم دیدگاه‌های ایشان را قبول دارم. به‌هرحال درباره استعفا از وزارت ارشاد با آقای دکتر روحانی مشکلی نداشتم.
‌ روحانی بعد از ریاست‌جمهوری فرقی کرده است؟ 
از نظر فکری نه، نظرات‌شان همان نظرات گذشته است؛ اما از نظر عملکرد بالاخره وقتی رئیس‌جمهور می‌شوید، باید ملاحظه خیلی جاها را داشته باشید. مثلا در همین دوره، خودشان گفتند که «من سه خانم را برای سه وزارتخانه کاندیدا کردم؛ ولی نشد». نگفتند چرا نشد، حتما ملاحظاتی بود یا فشاری در کار بود.
خیلی کارهای دیگر هم ایشان می‌خواست انجام دهد که نشد. حتما ملاحظاتی در کار بوده است؛ اما ایشان از نظر دیدگاه تفاوتی نکرده‌اند.

‌در دوره جدید پیشنهادی به شما داشتند؟ 
تاکنون خیر.
‌چطور شد که رئیس ستاد انتخابات شدید؟ پیشنهاد خودتان بود یا پیشنهاد دکتر روحانی؟ 
پیشنهاد ایشان که نبود. از اوایل اسفند سال گذشته در حزب اعتدال و توسعه تصمیم گرفتیم که فعالیت انتخاباتی را شروع کنیم و ستاد تشکیل دهیم. آن زمان بقیه دوستان مسئولیت دولتی داشتند؛ مثل آقای دکتر نوبخت، آقای دکتر واعظی و دیگران. آنها نمی‌توانستند رسما مسئولیت ستاد را برعهده بگیرند؛ به‌همین‌دلیل از من خواستند که مسئولیت ستاد را برعهده بگیرم. بعدا که آقای شریعتمداری به‌عنوان رئیس ستاد آقای روحانی منصوب شد، از من خواست که مسئولیت تبلیغات و اطلاع‌رسانی ستاد را عهده‌دار شوم؛ اما به ‌خاطر تعهداتی که در حزب اعتدال و توسعه داشتم، نپذیرفتم؛ اما نهایتا برای همکاری با ستاد مرکزی دوستان حزب از من خواستند که بیشترین وقت خود را صرف تبلیغات ستاد کنم.
‌ دوره معرفی کابینه بحث‌های بسیاری درباره نقش آقای واعظی، نوبخت و نهاوندیان مطرح شد. به جز آقای نهاوندیان، آقای نوبخت و آقای واعظی عضو حزب اعتدال و توسعه هستند. ‌آقای روحانی چقدر تحت تأثیر این چهره‌ها هستند؟ 
نمی‌توان گفت که آقای روحانی تحت تأثیر است. آقای دکتر روحانی کلا تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند؛ ولی به اشخاصی که شما اشاره کردید، خیلی اعتماد دارند. طبیعتا با این چهره‌ها بیشتر از همه مشورت کرده‌اند. آقای روحانی پیشنهادهای همه گروه‌ها را برای کابینه گرفتند. از آقای دکتر جهانگیری تا فراکسیون‌های مجلس و حتی افراد عادی که پیشنهادهایی داشتند. خودشان بعضی‌ها را می‌شناختند یا قبول می‌کردند یا رد می‌کردند. درباره بعضی از گزینه‌ها مشورت می‌گرفتند. دو، سه نفری که شما نام بردید، جزء کسانی بودند که با آنها مشورت می‌کردند.
‌ آقای روحانی چه قدر افراد را طرف مشورت قرار می‌دهند و چه قدر به این مشورت‌ها توجه می‌کنند؟ آیا ایشان اساسا خود‌رأی هستند؟ 
خیر، ایشان مشورت می‌کنند و در مسائل خیلی با احتیاط رفتار می‌کنند. این‌طور نیست که شتاب‌زده تصمیم بگیرند. مثل احمدی‌نژاد نیست که صبح بیدار می‌شد و تصمیمات خلق‌الساعه می‌گرفت. کاری را که می‌خواهد انجام دهد، با افرادی که می‌داند در آن کار صاحب‌نظر هستند، مشورت می‌کند.
‌در بحث انتصابات کابینه گفتید که آقای روحانی به دکتر واعظی و دکتر نوبخت و آقای نهاوندیان خیلی اعتماد دارد… . آیا به آنها گفتید که چرا در این دوره تا این اندازه محل اثرگذاری واقع شده‌اید؟ 
اتفاقی که نیفتاده است! این چهره‌ها در زمان غربت آقای روحانی، با ایشان کار کردند. آقای دکتر نوبخت معاونت امور اقتصادی و آقای دکتر واعظی معاونت سیاست خارجی را در مرکز تحقیقات بر‌عهده داشتند. آقای دکتر روحانی با اینها از نزدیک کار کرده است و این اعتماد در طول زمان به وجود آمده است.
‌خب شما را هم از خیلی سال‌های گذشته می‌شناسند.
بله، ممکن است ایشان ملاحظاتی داشته باشند که من در کابینه نباشم؛ ولی با من هم اگر خصوصی جلسه‌ای داشته باشند، شاید مورد مشورت قرار گیرم.
‌ شما این انتقادات را به آقای نوبخت و واعظی منتقل کردید؟
انتقاد کنیم که چرا شما مورد اعتماد روحانی هستید؟!
‌ نه، اینکه چرا مهره‌چینی‌های اصلی را این دو نفر انجام دادند؟ 
خیر، این دو نفر مهره‌چینی نکرده‌اند. گروه‌های مختلف افرادی را معرفی می‌کردند برای یک وزارتخانه، آقای دکتر روحانی که به‌تنهایی نمی‌توانست درباره افراد تحقیق کند. این مسئله را باید واگذار می‌کرد به عده‌ای که بتوانند این تحقیقات را انجام دهند. این چهره‌ها تصمیم‌گیر نبودند، اما ممکن است در تصمیم‌سازی مؤثر باشند.
‌ اما تصمیم‌سازی مهم‌تر از تصمیم‌گیری است! دلخور نیستید که با توجه به آن سابقه و آشنایی دیرینه با دکتر روحانی، برخي از چهره‌های حزب اعتدال و توسعه بیشتر مورد وثوق آقای روحانی هستند و شما بیشتر متمرکز بر فعالیت‌های حزبی هستید. 
خیر، من به آقای دکتر روحانی ارادت دارم ولی حمایت من از ایشان چه در انتخابات و چه اکنون بر اساس منافع ملی کشور است نه بر اساس رفاقت شخصی. کشور با مشکلات زیادی روبه‌رو است و من اعتقاد دارم که ایشان توانایی حل‌وفصل این مشکلات را دارد.
‌ در ماجرای استعفا با پدرتان مشورت کردید؟ یا نظر استمزاجی از ایشان گرفتید؟! 
من فقط به ایشان اطلاع دادم.
‌ به‌نظر می‌رسید ماجرای اجرای موسیقی در مشهد و انتقاد آقای روحانی برای استعفای شما جرقه‌ای بود. 
بعضی فکر می‌کردند، ایشان وقتی تذکر دادند که وزیر نباید عقب‌نشینی بکند، تعریض به من بوده، درحالی‌که ایشان می‌خواستند تأکید کنند وزارت ارشاد باید وظیفه خود را عمل کند و کاری نداشته باشد که دیگران چه می‌گویند. ایشان اخیرا هم در مجلس گفتند که وزارت ارشاد وظایفی دارد یا این وظایف را از آن بگیرید یا اگر این وظایف را دارد دیگر کسی نمی‌تواند در آن دخالت کند.
‌ از طرف کسانی که در مشهد بودند آیا پیغامی برای شما فرستادند؟ 
خیر.
‌ خودتان وقتی با آن مقاومتی که در مشهد بود روبه‌رو می‌شدید، یا در ماجرای قم، واکنش‌تان چه بود؟ 
من از همکارانم حمایت می‌کردم. در طول سه سالی هم که در وزارت ارشاد بودم این‌طور نبود که در مشهد مطلقا کنسرت برگزار نشود. در همان زمان هم در منطقه قاسم‌آباد مشهد در یک سالن ۲۰۰، ۳۰۰نفره هر هفته کنسرت برگزار می‌شد ولی افراد محدودی دعوت می‌شدند.
‌ نرفتید آقای علم‌الهدی را ببینید؟ 
در سفرهایی که به مشهد داشتم با ایشان هم صحبت می‌کردم، منتها ایشان عقاید خاص خودش را داشت و از اهرم‌های خاص هم استفاده می‌کرد. دادستان مشهد هر کنسرتی که نمی‌خواست برگزار شود را لغو می‌کرد. این اواخر در سایر شهرهای استان خراسان هم مثل سبزوار کنسرت سالار عقیلی و در نیشابور کنسرت آقای شهرام‌ ناظری و کیهان کلهر را لغو کردند. حتی آقای قربانی خواست در چناران کنسرت برگزار کند باز هم مانع شدند.
‌آقای جنتی، پدر شما عضو شورای نگهبان شدند و بعد هم دبیری آن را بر عهده گرفتند. از یک مقطعی به بعد اتفاقاتی می‌افتد که خیلی‌ها خودآگاه و ناخودآگاه مرجع آن را پدر شما می‌دانند؛ مثل ردصلاحیت‌ها از مجلس چهارم به این‌سو. کسانی که در این سال‌ها ردصلاحیت می‌شدند آیا به شما مراجعه می‌کردند تا این موارد حل‌وفصل شود؟ 
به‌کرات! در طول سه دهه گذشته افرادی که ردصلاحیت می‌شدند به من مراجعه می‌کردند و من هم گاهی مسائل را منتقل می‌کردم یا برای آنان درخواست ملاقات می‌کردم. 
‌به نتیجه‌ای منتج می‌شد؟ 
خیلی کم.
‌دوباره هم مراجعه می‌کردند؟ 
بله، بارها پیش آمده بود برخی افراد ردصلاحیت‌شده سال‌ها بعد هم در جایی من را می‌دیدند ابراز گله‌مندی می‌کردند. بااین‌حال پدرم بارها گفته‌اند شورای نگهبان ۱۲ عضو دارد و برای اینکه صلاحیت کسی تأیید شود، حداقل هفت عضو باید صلاحیت او را تأیید کنند. البته ایشان در بین اعضای شورای نگهبان صاحب نفوذ بیشتری هستند و خیلی‌ها به نظر ایشان احترام می‌گذارند و از این نظر، تأثیرگذاری بیشتری دارند. اما درهرحال نظر اکثریت شورا ملاک است.
‌شما درباره حرف‌هایی که در مورد ایشان و درباره نقششان در بررسی صلاحیت‌ها مطرح می‌شود ناراحت می‌شوید؟ اصلا شده تابه‌حال این حرف‌ها را منتقل کنید؟ 
روندی که در شورای نگهبان وجود دارد این احساس را به وجود آورده که گرایش‌های سیاسی اعضا در تأیید و ردصلاحیت‌ها دخالت دارد. شورای نگهبان در انتخابات حکم داور را دارد و داور باید کاملا بی‌طرف باشد، نمی‌تواند یک‌طرفه عمل کند. وقتی یک یا دو عضو شورای نگهبان رسما و صریحا از یک کاندیدا حمایت می‌کنند؛ این خلاف رویه ‌داوری است که انتظار می‌رود شورای نگهبان داشته باشد. در همین انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری دو نفر از اعضای محترم شورای نگهبان در قم رسما با آقای رئیسی بیعت کردند. خب، یک‌وقت رأی مخفی می‌دهند اشکالی ندارد به هر کسی تشخیص می‌دهند رأی بدهند، اما اینکه به‌طور رسمی از یک کاندیدا حمایت کنند، خلاف رویه‌ای است که از شورای نگهبان به‌عنوان یک داور انتظار می‌رود.
‌راجع به این مسئله با پدر صحبت می‌کنید؟ 
زیاد صحبت کرده‌ام.
‌مراودات خانوادگی شما به چه صورت است؟ چه‌قدر همدیگر را می‌بینید؟ 
بسیار خوب است. مجموعه خانواده ما؛ یعنی من به‌همراه فرزندان، نوه‌ها و همسرانشان، تا یک‌سال‌ونیم قبل که مادرم در قید حیات بودند، هر هفته به منزل پدر سر می‌زدیم. بعد از فوت مادرم، فاصله رفت‌وآمدهای ما بیشتر شد. به دلیل اینکه پدر یک هفته‌درمیان به قم می‌روند، به‌ویژه بعد از انتخاب ایشان به‌عنوان رئیس مجلس خبرگان بیشتر به قم سر می‌زنند بنابراین ما هم هر دو هفته یک‌بار به ایشان سر می‌زنیم.
‌سایر برادران هم همین قاعده را رعایت می‌کنند؟ 
برادرم، محمد که در تهران هست، بیش از من به پدر سر می‌زند.
‌ پدر در تهران کجا زندگی می‌کنند؟ 
از ابتدا که ایشان به تهران آمدند و عضو شورای نگهبان شدند، در منزلی کنار ساختمان شورای نگهبان اسکان پیدا کردند. در اوایل دهه ٦٠ چندسالی با مرحوم آیت‌الله خزعلی به‌طور مشترک آنجا زندگی می‌کردند. بعدا مرحوم خزعلی منزل دیگری تهیه کردند، اما پدر از آن زمان همان‌جا سکونت دارند.
‌ بعد از فوت مادر، حاج‌آقا تنها زندگی می‌کنند؟ 
خیر، ازدواج کرده‌اند. چون سن ایشان بالاست و نیاز به مراقبت دارند. بعد از فوت والده، من یا برادرم باید شب‌ها در کنار ایشان می‌ماندیم یا ایشان را به منزل خودمان دعوت می‌کردیم که شب‌ها تنها نباشند و امکان مراقبت از ایشان فراهم شود. این وضعیت نمی‌توانست ادامه پیدا کند. باید فردی دائما از ایشان مراقبت می‌کرد. از این منظر معتقدم کار درستی انجام دادند.
‌چقدر بین شما و پدرتان بحث سیاسی درمی‌گیرد؟ یا اینکه این‌قدر بحث کرده‌اید، دیگر منصرف شده‌اید و به مباحث خانوادگی می‌پردازید؟ 
بیشتر بحث‌های ما خانوادگی است. در دوره آقای احمدی‌نژاد، خیلی بحث سیاسی داشتیم و همیشه هم در دو جبهه بودیم. بعد از آن، من دیگر بحث نمی‌کنم، چون ممکن است به جدال بینجامد و احترام ایشان خدشه‌دار شود. به‌همین‌دلیل بیشتر به مباحث خانوادگی می‌پردازیم.
‌هنوز هم به شما سفارشی می‌شود که به پدر منتقل کنید؟ یا چون از اختلاف سلیقه شما اطلاع دارند، حجم این سفارشات کمتر شده است؟
بعضی‌ها که کاری دارند، به من متوسل می‌شوند تا از ایشان وقت ملاقات بگیرم.
‌در انتخابات خبرگان و ماجرای فهرست‌هایی که پیش آمد، آقای جنتی جزء آخرین نفراتی بودند که وارد خبرگان شدند، خودشان حس خاصی نسبت به این نتیجه نداشتند؟ 

حقیقتا من اصلا با ایشان وارد این بحث نشدم.
‌خودشان چطور؟ 
نه ایشان هم با من دراین‌باره صحبتی نداشتند.
‌در کارها با شما مشورتی می‌کنند؟ 
در برخی موارد در امور خانوادگی اگر موضوعی پیش بیاید مشورت می‌کنند.
‌با توجه به اینکه در بالاترین جایگاه خبرگان هستند، پیش آمده مطلبی را دراین‌باره با ایشان مطرح کنید؟ 
خیر.
‌پس ظاهرا رابطه را در همان حد پدر و فرزندی حفظ کرده‌اید.
سعی من این است که احترام ایشان را کاملا حفظ کنم و ایشان هم البته نسبت به همه ما محبت دارند و احترام ما را حفظ می‌کنند. من بسیار تلاش دارم که این رابطه عاطفی بین ما محفوظ بماند.
‌ از فوت آقای هاشمی چه احساسی داشتند؟ آیا ناراحت شدند؟ 
خب بله، ایشان در اولین جلسه شورای نگهبان هم ابراز تأسف کردند که در رسانه‌ها هم پخش شد.
‌ با توجه به سابقه حضور شما در مشهد، با آقای رئیسی یا قالیباف سابقه آشنایی دارید؟ 
بله، با آقای رئیسی بعد از انقلاب آشنایی پیدا کردم. ایشان بیشتر در قوه قضائیه بودند، با هم ارتباط داشتیم. در دوره وزارت من هم، زمانی که ایشان دادستان بودند، جلسات مشترکی داشتیم. با آقای قالیباف هم در دوره وزارت همکاری خوبی داشتیم. البته ایشان را از سال ١٣٦٨ که استاندار خراسان بودم به‌خوبی می‌شناختم.
‌الان چه می‌کنید؟ 
استراحت می‌کنیم. مصاحبه می‌کنیم! ملاقات می‌کنیم، فعالیت‌های حزبی داریم و بعضی‌وقت‌ها هم مطالبی می‌نویسیم!
‌چه فعالیت اقتصادی‌ای انجام می‌دهید؟ 
هیچ فعالیت اقتصادی‌ای ندارم.




عباس صالحی وزیر ارشاد شد⇔با حضور این فعال حوزوی در ارشاد، آیا حیدریان از سینما حذف خواهد شد؟ یا تا جشنواره فجر باقی خواهد ماند؟

سینماروزان: در جریان جلسه رأی اعتماد نمایندگان مجلس به کابینه دولت دوازدهم عباس صالحی گزینه وزارت ارشاد موفق به دریافت رأی اعتماد شد.

به گزارش سینماروزان عباس صالحی با کسب ۲۴۲رای موافق و ۲۵رای مخالف و ۲۱ رای ممتنع از مجلس رأی اعتماد گرفت.

آیا آرای بالای موافقان عباس صالحی میتواند این امیدواری را به وجود آورد که در تصمیم گیریهای ارشاد و بخصوص مجوزهایی که صادر میکند مجلس حامی وزیر باشد؟

عباس صالحی که یک حوزوی تمام عیار است در ابتدای دهه ۵۰ وارد حوزه علمیه مشهد شد و دروس مقدماتی، سطوح مقدماتی و عالی را در حوزه علمیه مشهد گذراند.

وی از سال ۶۰ به حوزه علمیه قم عزیمت کرد و دروس خارج را تا سال ۶۸ در آن حوزه گذرانیده و مجدداً به مشهد عزیمت داشته و در دروس خارج اساتید مشهد ادامه تحصیل داد. وی در سال ۷۶ مجدداً به حوزه علمیه قم مراجعت تحصیلی و علمی داشت.

با حضور عباس صالحی در وزارت ارشاد احتمال تغییر و تحول در سازمان سینمایی هم کم نیست و همین روزها کم نبوده شنیده‌ها درباره اختلاف نظر صالحی و محمدمهدی حیدریان در روش مدیریت سینما.