فهرست مخالفان “هنروتجربه” بهروایت یکی از سیاستگذاران؛ از مسعود فراستی و مهدی کرمپور تا امیر قادری و حسین فرحبخش
سینماژورنال: گروه سینمایی تازه تاسیس “هنروتجربه” از جمله گروههای سینمایی است که به اندازه موافقان، مخالفان خود را دارد.
به گزارش سینماژورنال هوشنگ گلمکانی روزنامه نگاری که بواسطه ریاست شورای نویسندگان مجله “فیلم” در سالیان گذشته تا می توانست سعی می کرد از پذیرفتن مسئولیت در مناصب دولتی پرهیز کند از ابتدای تاسیس “هنر و تجربه” به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری این نهاد حضور یافته است.
همین حضور باعث شده که این منتقد پیشکسوت مجبور شود در برهه های زمانی مختلف به دفاع از عملکرد این گروه سینمایی بپردازد.
تازه ترین مطلبی که گلمکانی در وبلاگش نوشته هم دفاعیه ای است از “هنروتجربه”.
گلمکانی با تقسیم بندی مخالفان این طرح سینمایی، از یک طرف ادعاهای مخالفان را زیر سوال برده و از طرف دیگر خودش ادعای جالبی را درباره دولتی بودن سیستمهای هنری کشورهای اروپایی و آمریکایی بیان کرده و حتی به نقل از دوستی که نامش را نمی آورد می گوید 95 درصد بودجه تئاتر خصوصی آلمان را دولت میپردازد.
سینماژورنال متن کامل یادداشت گلمکانی را ارائه می دهد:
“هنروتجربه” چه ضرری دارد برای کسی؟
«گروه سینماهای هنر و تجربه» هم شده موضوع مناقشه سر چهارراه. کسی نیست بگوید کل طرحی که بودجهاش به اندازه هزینه یک فیلم معمولی است، چه ضرری برای کسی دارد؟ این همهسال به مسئولان سینمایی ایراد گرفته میشد که حمایت مالی از فیلمها در مرحله تولید فسادآفرین است و باعث میشود کسانی با حسابسازی رقم بودجه فیلمها را بالاتر از واقعیت نشان بدهند و سودشان را در همان مرحله تولید ببرند و اکران فیلمها هم اصلا اهمیتی برایشان نداشته باشد.
به همین دلیل الان صدها فیلم آماده و اکراننشده داریم. حالا برای اولین بار، در طرح سینمای هنر و تجربه حمایت دولت در مرحله اکران در قالب کمک به نمایش عمومی فیلمهایی که معمولا جایی در برنامه اکران سینمای بدنه ندارند عملی شده.اشکالش چیست؟
آیا اقلیت هیچ اهمیتی ندارد؟
اینکه حدود ٧٠٠ صندلی از کل ١٤٠٠٠ صندلی سینماهای کشور (یعنی فقط ٥ درصد) با حداقل بودجه امکان نمایش عمومی دهها فیلم بلند و کوتاه و مستند را فراهم کرده و اصولا ایجاد تنوع در برنامه اکران عمومی جهت پاسخگویی به نیازهای اقلیتی که فیلمهای مورد علاقهشان را در اکران سینمای بدنه نمییابند چه ایرادی دارد؟ آیا اقلیت هیچ اهمیتی ندارد؟ با استدلال مخالفان، دولت از تئاتر هم نباید حمایتی بکند و میدانیم با قطع بودجه دولتی تئاتر، تمامی تئاتر کشور و همه اجراهای روی صحنه بهکلی تعطیل میشود.
هر هفته بین ٥ تا ٦هزار تماشاگر
همین چهارتا و نصفی سالن کوچک گروه هنر و تجربه، هر هفته بین ٥ تا ٦هزار تماشاگر دارند که خیلی از آنها تماشاگر سینمای بدنه نیستند. به نظر مخالفان، آیا اتفاق فرخنده و مسرورکنندهای است که گروه هنر و تجربه وجود نداشته باشد و این چندهزار نفر فیلمهای مورد نظرشان را نبینند؟ همین استدلال را میتوان در مورد تئاتر هم کرد که آماری از تعداد تماشاگرانش نداریم اما صرفا به این دلیل که تعداد تماشاگرانشان به اندازه فیلمهای تجاری پرفروش نیست بهتر است بودجهشان قطع و سالنها تعطیل و دلهای سوخته و نگران و دلواپس خنک شود؟
مخالفان گروه هنر و تجربه چند دستهاند با هدفها و نگاهها و منافع مختلف.
امیر قادری؛ نمی داند که ٩٥درصد بودجه تئاتر خصوصی آلمان را دولت میپردازد
امیر قادری چون اوضاع مملکت و اقتصادش مثل آمریکا نیست با گروه هنر و تجربه مخالف است. او از آمریکایی شدن اوضاع یک وجب پایین نمیآید و حتی به الگوی اروپایی هم رضایت نمیدهد. میگوید باید اقتصادمان مثل آمریکای عزیز آنقدر آزاد بشود که ساخت و نمایش این جور فیلمها تابع قانون عرضه و تقاضا باشد، درحالیکه نمیداند در آنجا هم برای رونق و تداوم فعالیتهای فرهنگی خاص، سازوکاری خارج از قانون عرضه و تقاضا وجود دارد و اصولا در همه جای دنیا دولتها به شکلهای مختلف از کالاهای فرهنگی که مخاطب عام ندارند به شیوههای گوناگون حمایت و کمک میکنند و چنین فعالیتهایی هیچگاه به خودکفایی نمیرسند و دولتها همیشه باید بابت آن سوبسید بدهند. همین چند روز پیش آقایی که در آلمان فعالیت تئاتری میکند میگفت حتی چیزی که در آن کشور بهعنوان تئاتر خصوصی شناخته میشود، ٩٥درصد بودجهاش را دولت میپردازد.
فراستی و کرم پور؛ مخالفت برای مخالفت
بههرحال… مسعود فراستی با یک جور استدلال، و مهدی کرمپور و دیگران با نگاهی دیگر با گروه هنر و تجربه مخالفت میکنند و فارغ از نوع نگاه و استدلالها، به نظر میرسد مثل خیلی از موارد دیگر در عرصه فرهنگ و سیاست و اجتماع، فضیلت مخالفخوانی در جامعه بیش از هر چیز اهمیت دارد. مخالفت به ما هّوَ مخالفت. مخالفت برای مخالفت. مخالفت برای نمایش درک و شعور بالا. چنین به نظر میرسد که در جامعه ما، موافق بودن و تحسین کردن، جایگاه و احترامی ندارد و بیشتر باعث کسر شأن است.
فرح بخش؛ محکی برای ارزیابی هنر و تجربه
اما در این میان نوع مخالفت محمدحسین فرحبخش، سینماگر همهفن حریف و صاحبسبک از همه تماشاییتر و استدلالهایش شنیدنیتر است. استاد فرحبخش چند هفته پیش در برنامه تلویزیونی «دو نیمساعت» در شبکه خبر که به همین موضوع اختصاص داشت رودرروی امیرحسین علمالهدی مدیر اجرایی گروه هنر و تجربه نشست و هر دو حسابی از خجالت هم درآمدند و مشتومال مفصلی در قالب کلام به هم دادند. در این مناظره جنجالی که خیلی زود متن و تصویرش روی سایتهای مختلف قرار گرفت، بیشترین کلمهای که ردوبدل شد، کلمه «شارلاتان» بود. علاقهمندان کنجکاوی که تماشای این برنامه چهارراهی را از دست دادهاند میتوانند برای اطلاع به فضای مجازی مراجعه کنند.
در اینجا فقط یک بخش آموزندهاش برای اطلاع مورخان و ناظران و منتقدان نقل میشود که استاد فرمودند اصلا کل سینمای پس از انقلاب هنر و تجربه است و حالا عدهای شارلاتان برای پول درآوردن و اتلاف بیتالمال این بساط را به راه انداختهاند. البته کل نظرهای استاد شنیدنی و قابل تعمق است و محکی برای ارزیابی هنر و تجربه و اصولا دنیا و مافیها. یادش به خیر استاد بسماللهخان موسیقیدان نامدار هند در مناظرهاش با استاد سرآهنگ همتای مشهور افغانیاش با تکیه بر عرفان غنی شرقی در ارتباط تنگاتنگی با حرفهشان فرمود: «آب را اگر نگه داریم، صرفهجویی یا پسانداز نمیشود؛ میگندد. در چنین آبی حتی قورباغه هم نمیتواند ابوعطا بخواند چه رسد به دیگران. چون آب راکد که سرپایین و سربالا ندارد.»