1

درحالی که پیشتر و در زمان رییس معزول سینما به اکران در هنروتجربه رضایت داده بود⇐حالا کیانوش عیاری با انتقاد از هنروتجربه می‌گوید: «خانه پدری» را در هنروتجربه اکران نمی‌کنم!

سینماروزان: یادمان نمیرود که در همان ماههای ابتدایی راه اندازی گروه متصل به بیت المال هنروتجربه در روزگار رییس معزول سینمای ایران فیلم توقیفی «خانه پدری»کیانوش عیاری از جمله آثاری بود که پروانه اکران در این گروه را گرفت و با رضایت تولیدکنندگان در این گروه روی پرده رفت و چند ساعتی هم روی پرده بود اما مجددا توقیف شد!!

به تازگی ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت سینما از بلامانع بودن اکران این فیلم در هنروتجربه حرف زده ولی حالا کیانوش عیاری با اشاره به اصلی ترین مشکل پیش روی این گروه دولتی که نداشتن سالن است از مخالفت با اکران فیلمش در این گروه سخن گفت. عیاری به «مهر» اظهار داشت: من این فیلم را در گروه «هنروتجربه» اکران نمی‌کنم زیرا معتقدم «خانه پدری» باید فراگیر دیده شود و برایم معنی ندارد که فقط در تهران و برخی شهرستان‌ها آن هم در سالن‌ها و سانس‌های محدود روی پرده برود.

وی با تاکید بر اینکه مردم در همه جای کشور باید امکان برابری برای تماشای فیلم های داشته باشند، بیان کرد: چرا باید مردم دیگر شهرستان‌های فاقد گروه «هنروتجربه» در قرنطینه فرض شوند و امکان تماشای تعدادی از فیلم‌ها را که در این گروه به اکران می‌رسند از دست بدهند.

عیاری با اشاره به مذاکرات پیشین خود با مسئولان سینمایی که آنها خواستار حذف یک صحنه را داشتند، خبر داد: اعلام کرده‌اند اگر صحنه مربوط به قتل در زیرزمین از فیلم حذف شود،‌ می‌توانیم آن را در سرگروه سینمایی اکران کنیم و اگر حذف نشود، محدود به گروه «هنروتجربه» خواهد شد.

کارگردان «خانه پدری» در پاسخ به اینکه اگر برای اکران در سرگروه برای فیلم شرط سنی درنظر گرفته شود، آیا با آن موافقت خواهد کرد یا خیر هم گفت: حتما با این شرط موافقت خواهم کرد چراکه یک روند حرفه‌ای است که در سینمای جهان هم مرسوم است. ضمنا به تبلیغ فیلم هم کمک خواهد کرد.




بعد از بیرون رانده شدن از سالنهای اصلی⇐هنروتجربه در پارکینگ سینما فرهنگ، سالن زد!+عکس⇔با کدام مجوز؟ معلوم نیست

سینماروزان: فروش پایین فیلمهای هنروتجربه در اغلب سالنهای سینمایی مسأله ایست که هنوز دست اندرکاران این گروه متصل به بودجه دولتی نتوانسته اند برای آن تمهیدی بیندیشند!

همین روند بود که موجب شد سال گذشته شورای صنفی نمایش به ممانعت از نمایش فیلمهای این گروه در سینما فرهنگ بپردازد. شورای صنفی نمایش چندین بار درباره عدم وجود مخاطب کافی برای سالن شماره دوی این سینما که به هنروتجربه اختصاص یافته بود هشدار داد و در نهایت نیز دستور به بازگشت این سالن به چرخه اکران عمومی داد.

در نتیجه آن دستور، سالنهای اصلی سینما فرهنگ کاملا به فیلمهای ارائه شده در چرخه رسمی اکران اختصاص یافت اما اتفاق عجیب آن که با وجود حذف هنروتجربه از سالنهای اصلی سینما فرهنگ، اخیرا سالنی کوچک و حدودا 50نفره در پارکینگ سینما فرهنگ ساخته شده که مشغول اکران فیلمهای هنروتجربه است!!

اینکه سالن سازی در پارکینگ با مجوز کجا صورت گرفته به کنار، اینکه فضای داخلی این سالن آن قدر کوچک است که حتی مخاطب نشسته بر ردیف انتهایی هم نمیتواند لذت حضور واقعی در یک سالن سینما را بچشد مشکل بزرگتر است.

اگر هنروتجربه بودجه ای هم برای سینماسازی دارد چرا این بودجه را صرف ساخت سالنهای استاندارد که مصداق واقعی سینما باشند یا ترمیم و بازسازی سینماهای مستعمل مرکز شهر و استفاده از آنها نمیکند؟؟

اینکه در پارکینگ سینمایی پرطرفدار مثل فرهنگ، سالنی خرد بسازیم که حتی کیفیت سینماهای خانگی را هم ندارد چه مشکلی از این گروه حل خواهد کرد؟ مشکل اصلی این گروه کم مخاطبی است؛ آیا میتوان با اجبار به تماشای فیلم در سالنهای غیراستاندارد، بر دامنه مخاطب افزود؟؟

سالنی که در پارکینگ سینمافرهنگ زده شده!
سالنی که در پارکینگ سینمافرهنگ زده شده!



ادعای ماهنامه‌ای که سردبیرش شده است کارمند این گروه دولتی⇐«هنروتجربه» یک موسسه «غیردولتی» است پس مدیرعامل بازنشسته‌اش نباید برکنار شود!!!⇔پیشنهادی به محمدمهدی حیدریان: فرآیند خصوصی کردن زیرمجموعه‌های بودجه‌خوارتان را به سردبیر این ماهنامه بسپارید تا مشمول قانون حذف بازنشستگان نشوید!!!

سینماروزان: با تصویب قانون منع حضور بازنشستگان در مناصب مدیریتی دولتی توسط مجلس، گمانه‌های فراوانی درباره تغییر و تحول در سازمان سینمایی شکل گرفته و از محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی تا مهدی یزدانی(مدیر رسانه های تصویری)، علیرضا قاسم خان(مدیر موزه سینما)، محمود اربابی(معاون توسعه جشنواره ها)، مجید مسچی(مدیر سینماشهر) و جعفر صانعی مقدم(مدیر هنروتجربه) به عنوان مدیرانی که به علت بازنشستگی باید تعویض شوند نام برده می‌شود.

 تلاشهای تیم فعلی سازمان سینمایی برای استقرار نیروهای معتمد خویش در جریان تغییر و تحولات احتمالی را که کنار بگذاریم اینکه برخی از رسانه های منتفع از زیرشاخه های مدیریتی سازمان سینمایی سعی میکنند پلتیکهای جالبی برای ادامه کار بالاسریهای خویش در سازمان ارائه کنند هم جالب به نظر میرسد.

یکی از ماهنامه های سینمایی قدیمی که در اغلب سالهای حیاتش مشتری پروپاقرص رپورتاژگیری از سازمان سینمایی و محافل متبوعش بوده به تازگی مدعی شده است: گروه دولتی هنروتجربه چون به عنوان موسسه غیردولتی و غیرانتفاعی به ثبت رسیده مدیرعامل مشمول قانون منع حضور بازنشستگان در مدیریت دولتی نمیشود!!

اینکه چرا این ماهنامه فقط درباره هنروتجربه این مدعا را طرح کرده کاملا طبیعی است؟ سردبیر این ماهنامه از بدو راه اندازی این گروه به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگزاری آن فعالیت کرده و علاوه بر دستمزد خویش برای این حضور رپورتاژهایی ویژه نیز برای این گروه در ماهنامه اش منتشر میکند.

پرسش اصلی اما بر سر آن است که دست اندرکاران یک گروه کاملا دولتی چگونه توانسته اند نه با پول توی جیبشان که با هزینه دولت، یک گروه کاملا دولتی را به نام موسسه ای غیردولتی ثبت کنند؟؟ آیا راننده یک سازمان دولتی، میتواند خودروی خدمت را به نام خود معامله کند؟؟

مطابق ادعای این ماهنامه چنین اتفاقی رخ داده است! آیا حیدریان میتواند با استفاده از تجارب این ماهنامه در خصوصی کردن سیستمهای دولتی، مجالی فراهم کند برای امتداد حضور خویش در سازمان سینمایی؟




حذف علم‌الهدی از رأس هنروتجربه/یک نیروی نظارتی جایش را گرفت!

سینماروزان: بالاخره و بعد از مدتها انتقاداتی که به سیاستگذاریهای گروه دولتی هنروتجربه می شد امیرحسین علم‌الهدی از ریاست این گروه حذف شد.

علم‌الهدی که خواهرزاده محمد آفریده از مدیران سینمایی سالیان ایرانی است چنان که خودش در گفتگویی اعتراف کرده بود کارش را با سیاهی لشکری فیلمهای دایی اش آغاز کرد و تا قبل از آن که در دوران رییس معزول سینما به مدیریت هنروتجربه برسد مهمترین منصبش مدیریت پخش حوزه هنری بود آن هم در سالهایی که حوزه هنری تعداد بالایی از فیلمهای مجوزگرفته از ارشاد را توقیف کرده بود!!

اینکه چطور علم‌الهدی با سابقه مدیریت پخش نهاد توقیف کننده کلی فیلم مجاز از مدیریت در گروهی به نام «هنروتجربه» سر درآورد را رییس معزول سینما باید پاسخ دهد اما خروجی حضور علم الهدی در این گروه که استخدام کلی کارمند و انتشار مجله و راه اندازی سایت با پول دولت ولی در نهایت نمایش فیلم در سالنهایی با حداقل مخاطب است، یادگاریست که از او برای تاریخ سینمای ایران باقی خواهد ماند.

به جای علم الهدی این جعفر صانعی مقدم است که به عنوان مدیر هنروتجربه معرفی شده است. صانعی مقدم که از بدو تأسیس هنروتجربه در شورای سیاستگزاری آن بود بیش از همه به واسطه ریاست اداره نظارت در زمان معاونت سینمایی محمدحسن پزشک در ابتدای دهه هشتاد شناخته میشود.

اینکه صانعی مقدم خواهد توانست گروه هنروتجربه را از رخوتی که گریبانش را گرفته جدا سازد یا نه را آینده است که مشخص میدارد ولی آنچه هویدا است اینکه استخدام کارمند و منتقد و انتشار مجله و راه اندازی سایت در این پنج سال، کمترین کمکی به جلب مخاطب برای این گروه نکرده و صانعی مقدم اگر میخواهد سیستمی چابک را شکل دهد قدم اول رهایی از این وزنه های سنگینی است که جز تخصیص ردیف بودجه، فایده ای برای سینمای آلترناتیو ایران نداشته اند.




طعنه یک روزنامه‌نگار به روسای محافل میلیاردی بودجه‌خوار⇐قبای گشادی که تن‌تان کرده‌اند بدجوری یادآور کت و شلوار«شعبان بی‌مخ» است!/تعجب نکنید اگر روزی یکی از مجیزگویان‌تان تبدیل شد به «مفتش شش انگشتی» و کارتان را تمام کرد!

سینماروزان: افزودن بر دایره محافل وابسته به دولت از هنروتجربه تا مدرسه عالی سینما و جدایی بین الملل از فجر میراثی بودجه‌خوار از روزگار رییس معزول سینماست؛ میراثی که علیرغم همه تلاشها برای کنترل در دوران مدیریت حیدریان ولی همچنان به حیات توأم با مکیدن بودجه های عمومی ادامه میدهند؛ حتی اگر بدنه صنف سینما وجود آنها را بی فایده بدانند.

یکی از آفات این محافل آن است که چون با بودجه های عمومی شکل گرفته اند طبیعتا کارمندان مستقیم و غیرمستقیمی هم دارند که به مجیز مدام سران محافل پرداخته و از این رهگذر است که نوعی توهم موفقیت برای روسای محافل شکل میگیرد.

کیوان امجدیان از روزنامه نگاران باسابقه با مرور سرنوشت کاراکتر «شعبان بی مخ» سریال «هزاردستان» وضع حال روسای این محافل بودجه خوار را کاملا شبیه کرده به حال و روز شعبان که یک روز کت و شلوار تنش کردند و روز دیگر دستور حذفش را توسط مفتش شش انگشتی صادر نمودند!

متن یادداشت امجدیان را بخوانید:

خدا رحمتش کند علی حاتمی را. «هزاردستان»اش از آن کارهایی است که نه کهنه میشود و نه باید محدود دانستش به یک مقطع خاص. از میان همه بخشهای درخشان این سریال، قسمت مربوط به رسمی شدن و کت و شلوار پوشیدن شعبان بی‌مخش بی‌نظیر است. شعبانی که اگرچه همان آدم بی‌کله و بی‌فکر است اما لباس شیک و رسمی تنش می‌کنند و چند تا اسکورت می‌گذارند کنارش. بعد هم شعبان کت و شلواری و پول و بادیگارددار مأمور میشود تا اهداف بعضی از افراد متنفذ را اجرایی کند. شعبان هم مأموریتش را انجام میدهد و بعد نوبت ساکت کردن خودش توسط «مفتش شش انگشتی» میرسد…تمام.

حالا هم بعضی دانه‌درشت‌های سینمایی اگر مراقب نباشند دوباره همان حکایت شعبان برایشان تکرار میشود… دانه درشت هایی که کلی هم ژست و جایگاه و کلاس دارند؛ دانه درشت‌هایی که قباهای گشاد به آنها پوشانده اند. قباهایی که زار میزند به تنشان و مقام و منصب و مسولیتهایی به آنها داده اند که عجیب بزرگند برایشان… با این احوال، تا اینجایش هم عیبی ندارد؛ اصلا خدا را شکر که منصب دارند؛ مقام یا حتی لباس گشاد دارند! مشکل آنجا پیش می آید که یکباره علائم نگران کننده زیاد میشود. علائمی که فکر کنی بعید نیست همین روزها کت و شلوار شعبان را تن آنها کنند! تن همان دانه درشت های جامه گشاد سینمایی! همانهایی که نمی دانند دست کردن مدام در جیب ملت چه عواقب ناگواری دارد.

بی کله بودن و شکستن قواعد و جلوی هیچ کار غیرقانونی را نگرفتن همیشه به معنای پیشرو و شجاع و آوانگارد بودن نیست. همانهایی که لذت صندلی و لباس نمیگذارد درست ببینند و همانطور که سرگرم لذت بردن و باد به غبغب انداختن و آب دادن به گلها و مجیز شنیدن از کوتوله‌ها و لمیدن روی مبلهای توی ویلاهایشان  هستند تا به خودشان بیایند ببینند که ای دل غافل کت و شلوار شعبان را تنشان کرده اند و با کلی ادب و احترام و مقام آنها را گذاشته اند تا شعبان اطو کشیده رسمی دوره ما باشند و بعدتر هم با ابلاغ دستور به یکی از مجیزگویان، «مفتش»ی ایجاد کرده اند برای حذفشان.

کیوان امجدیان
کیوان امجدیان




باز هم بعد از نقد رسانه‌های مستقل و گلایه‌های رییس سینما⇐یک منتقد پیشکسوت بیان کرد: «هنروتجربه» به دکانی تبدیل شد تا عده‌ای به نان و نوا برسند!!

سینماروزان: راه‌اندازی گروهی به نام «هنروتجربه» در دوران رییس معزول سینما با بودجه میلیاردی برای روی پرده فرستادن آثار پشت خط اکران مانده در شرایطی که ده ها شرکت پخش در کشور وجود دارند که قادر بودند با اندکی حمایت پخش این آثار را برعهده گیرند از همان آغاز با نقد جریان رسانه ای مستقل مواجه شد.

به گزارش سینماروزان این نقدها که تاکنون هم ادامه داشته باعث شد محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم با غلط خواندن مسیر «هنروتجربه» از لزوم اصلاحات در آن سخن گوید.(اینجا را بخوانید)

به تازگی سعید مستغاثی از منتقدان پیشکسوت با اشاره به آسیبهای راه اندازی فرمایشی گروه «هنروتجربه» به «کیهان» گفت:  کلیت سینمای ما بیمار است و در چنین وضعیتی، این سینمای به اصطلاح هنری-تجربی، مشکلی به روی مشکلات است. حرف‌های من نقض هنر، تجربه و اتفاقات جدید نیست اما این جریان را به نوعی فرار به جلو می‌دانم. برخی کاسب این بیماری شده‌اند.

سعید مستغاثی ادامه داد: این اتفاقی که اسمش را سینمای هنر و تجربه گذاشته‌اند چیز جدیدی نیست. از قبل انقلاب و سینمای موج نو شکل گرفت که از سینمای دهه۶۰ و۷۰ اروپا می‌آمد. اگر آن زمان به هر شکل هویتی داشت، پس از انقلاب به‌عنوان محملی برای کسانی شد که سواد درست سینمایی نداشتند.
وی درباره ایجاد گروه هنر و تجربه بیان کرد: این جریان به عنوان یک دکان ایجاد شد! این بار از آن بیسوادی گذشته هم یک پله بالاتر رفت و به دکانی تبدیل شد تا عده‌ای به نان و نوایی برسند. پول‌های هنگفتی خرج شد و برخی که نمی‌دانستند سینما را با سین یا صاد می‌نویسند، دوربین به دست گرفتند و با استفاده از امکانات و بودجه ملت سیاه‌مشق‌هایی کردند که واقعاً به ندرت می‌شود چند دقیقه از آنها را نگاه کرد.
این منتقد سینما درباره اهداف گروه هنر و تجربه گفت: ادعای آنها این بود که می‌خواهند آدم‌هایی را که نمی‌توانند در جریان اصلی سینما باشند، حمایت کنند تا بتوانند در مقیاس کوچک‌تری فیلم‌هایشان را اکران کنند؛ آنهایی که پول و امکانات مرسوم را نداشتند. در واقع کپی‌برداری ناشیانه‌ای از اقدام کمپانی‌های آمریکایی در دهه۹۰ است. در آن دوره استودیوهای مستقل ساخته شد که سینماگرانی از اروپا و آمریکای لاتین بیایند و فیلم مستقل بسازند.



آب پاکی رییس سازمان سینمایی روی دست مدیران گروه ایزوله⇐این راه غلطی است!/ ادامه «هنروتجربه» می‌تواند سینما را منحرف کند!!

 سینماروزان: راه اندازی گروه ایزوله و کم مخاطب «هنروتجربه» در دوران رییس معزول سینما از همان آغاز به کار با انتقاد رسانه‌های مستقل مواجه شد؛ مسأله آنجا بود که رییس معزول به جای استفاده از تجربه سالیان نزدیک به سی دفتر پخش داخلی و کمک به آنها برای روی پرده فرستادن آثار پشت خط اکران مانده به سراغ راه اندازی گروهی تازه با حضور افرادی رفت که کمترین تجربه پخش در بخش خصوصی نداشتند و نگاهشان بیشتر کارمندی برای این گروه بود

آفت همین نگاه کارمندی بود که باعث شد هیچ کدام از محصولات این گروه حتی رقیبی میانه هم برای محصولات پرمخاطب جریان اصلی سینمای ایران نباشد.
محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی با آگاهی از این ضعفها در گفتگوی تازه اش با «شرق» از مسیر انحرافی هنروتجربه گفته است. حیدریان بیان داشت: گروه «هنر و تجربه» به يك دليل تأسيس شد. ما تعداد زيادي فيلم داشتيم كه امكان اكران عمومي نداشتند. اينجا شکل گرفت تا با حمايت دولت امكان اكران اين نوع فيلم‌ها فراهم شود. اين انتظار حداقلي است اما ادامه‌اش مي‌تواند سينما را منحرف كند! سرمايه‌هايي را كه صرف توليدات شخصي و به‌اصطلاح راضي‌كردن خود فيلم‌ساز مي‌شود، بدون اينكه توجهي به هنر داشته باشد، کنار مي‌گذاريم. چون اين راه غلطي است!
حیدریان ادامه داد: وجود يك هيئت علمي كه سينما، رسانه و بيان تصويري را بشناسند، بايد سبب شوند كه فيلم‌هاي سينماي تجربي ساخته شوند. جريان اصلي در مسير خودش پيش مي‌رود. اگر ما نتوانيم در حوزه هنر و تجربه يعني تجربيات جديد خلاقانه و بيان هنري تازه دستاوردي داشته باشيم، ‌اصل ماجرا را که سينمايي خلاق و به‌روز است، از دست خواهيم داد. بنابراين گروه «هنر و تجربه» باقي مي‌ماند اما با مأموريت اصولي‌تر.



منتج از گزارش یک رسانه⇐آیا بعد از غائله حضور «هجوم» در بخش همجنسگرایانه «تدی» گفتگویی از شهرام مکری درباره نشانه‌های همجنسگرایانه فیلمش از «یوتیوب» حذف شده؟؟+تأکید دست‌اندرکاران «تدی» بر همجنسگرایانه بودن تمام فیلمهای این بخش

سینماروزان: ماجرای حضور فیلم هنروتجربه ای «هجوم»شهرام مکری از سیاستگزاران گروه دولتی هنروتجربه در بخش همجنسگرایانه «تدی»برلین با جوابیه ای از هنروتجربه که «تدی» را ویژه آثار مبتنی بر همبستگی دانسته بود(!!) امتداد یافت؛ جوابیه ای عجیب و غریب که مشخص نشد چگونه LGBT topics یعنی عبارتی که ناظر به لزبین‌ها، گی‌ها، بایسکسوالها و ترنس‌هاست را با معنای برابری توصیف کرده است؟

عطف به آن جوابیه مناقشه برانگیز که باعث طرح پرسشهایی تازه تر درباره چرایی حضور «هجوم» در بخش همجنسگرایانه برلین شد روزنامه «جام جم» گزارشی را منتشر کرده درباره حذف گفتگویی از کارگردان «هجوم» از یوتیوب که در آن یکی از دلایل عدم راهیابی فیلمش به جشنواره سی و پنجم را همین شائبه های همجنسگرایانه دانسته است.

روزنامه «جام جم» استعلامی را هم از دست اندرکاران تدی برلین انجام داده درباره چرایی حضور «هجوم» در این بخش همجنسگرایانه! در جوابیه تدی هم تأکید شده بر این امر که اگر این فیلم دارای نشانه های همجنسگرایانه نبود نمی توانست میان 30 فیلم نهایی جایی پیدا کند.

متن گزارش «جام جم» را بخوانید:

گزارش روز یکشنبه جام‌جم درباره نامزدی فیلم «هجوم» به کارگردانی شهرام مکری در یک بخش غیراخلاقی از جشنواره فیلم برلین، واکنش گروه هنر و تجربه سازمان سینمایی را در پی داشت. فیلم «هجوم» سال گذشته با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساخته و سپس در بخش هنر و تجربه، که مکری خود یکی از مدیران آن است، به نمایش درآمد.

اگرچه گزارش جامجم تلاش داشت با رسانهای کردن حضور فیلمی با محتوای غیراخلاقی به عنوان نماینده ایران در جشنواره برلین، نسبت به پیامدهای عدم نظارت صحیح بر روند صدور مجوز و صرف منابع سازمان سینمایی هشدار دهد و به اصلاح روندها کمک کند، اما انتشار شبهجوابیهای از سوی گروه هنر و تجربه، وابسته به سازمان سینمایی در دیگر رسانهها، این نگرانی را ایجاد کرده که دستاندرکاران این نهاد مهم فرهنگی نسبت به اهمیت وظایف خود غافل باشند.

در ادامه، نکات مطرح شده در جوابیه روابط عمومی گروه هنر و تجربه و سپس توضیحات تکمیلی جامجم در خصوص هر یک از آنها را میخوانید:

ـ جشنواره برلین بخشی با عنوان «تدی» ندارد که کسی متقاضی شرکت در آن بخش باشد یا فیلمی برای نمایش در چنین بخشی انتخاب شود. برلین 9بخش رسمی دارد، اما مثل بسیاری از جشنوارههای دنیا، نهادهای گوناگونی در حاشیه جشنواره برلین با هیأتهای داوری مستقل، فیلمهای برگزیده خود را از میان مجموع فیلمهای بخشهای مختلف انتخاب و معرفی میکنند. تدی هم یکی از 18 نهادی است که در حاشیه جشنواره برلین جایزه میدهند.

جامجم: سایت اینترنتی جشنواره فیلم برلین درباره جایزه تدی نوشته است: «جایزه فیلم همجنسگرایی مرد و زن با عنوان «تدی»، یکی از جوایز رسمی جشنواره فیلم برلین است. این جایزه در سال 1992 به طور رسمی به جشنواره فیلم برلین پیوست.» شاید مساله استقلال هیات داوران جایزه تدی باعث فهم اشتباه تنظیمکنندگان جوابیه شده است. در صفحه رسمی ویکیپدیا جایزه تدی میخوانیم: «استقلال هیات داوران این جایزه که در چارچوب جشنواره برلین اعطا میشود، به آن معناست که آنها توسط کمیته جشنواره فیلم برلین انتخاب نمیشوند. بلکه عمده داوران جایزه تدی سازماندهندگان جشنوارههای فیلم همجنسگرایی مرد و زن هستند که تمامی فیلمهای جشنواره برلین را تماشا میکنند و سپس فهرستی از فیلمهایی که محتوای مرتبط با LGBT داشتهاند را نامزد جایزه تدی میکنند

ـ جایزه تدی طبق نوشته سایت جشنواره و اعلام اعطاکنندگان این جایزه (…) به فیلمهایی داده میشود که حاوی مفاهیمی همچون مدارا، پذیرش، همبستگی و برابری در جامعه باشند. سوءتفاهم ـ یا سوءاستفاده ـ از کلمهqueer به وجود آمده است (…) خیلیها که با مقوله زبان آشنایی یا سروکار دارند، میدانند که زبان انگلیسی زبانی زنده و زایاست که مدام از دل آن، مفاهیم و کلمات و تعبیرهای تازهای ـ حتی با رویکرد طنزآمیز و کنایی ـ به وجود میآید. (اتفاقی که در زبان فارسی هم میافتد.) Queer هم یکی از آن کلمات است که در برخی از مکالمات و متنها به معنای همجنسخواهی از آن استفاده شده اما در بیانیه جایزه تدی اشارهای به این کاربرد استفاده از چنین کلمهای نشده است. البته که در مواردی جایزه تدی به آن جور فیلمها هم داده شده است.

جامجم: کلمه Queer در قرن شانزدهم میلادی به معنای «عجیب و غریب»، «غیرعادی» و… به کار میرفته است اما از اواخر قرن نوزدهم این کلمه در معنای انحرافات جنسی و برای اشاره به مردان و زنان همجنسگرا به کار گرفته شد. در قرن بیستم دامنه استفاده از این اصطلاح گسترش یافت و به تمامی انواع انحرافات جنسی اطلاق شد. به نظر میرسد صادرکنندگان بیانیه گروه هنر و تجربه به یک لغتنامه قرن هجدهمی مراجعه کردهاند و نمیدانند که از اواخر قرن نوزدهم کلمه Queer به عنوان اصطلاحی برای ارجاع به تمامی انواع انحرافات جنسی به کار میرود. با این حال به نظر میرسد دیدگاه دوستان سازمان سینمایی به دیدگاه گروههای مروج انحرافات جنسی موسوم به LGBT (همجنسگرایان مرد و زن، دوجنسگرا و تراجنسها) نزدیکتر است. زیرا این گروهها از جمله افرادی هستند که به کاربرد کلمه Queer که برای توصیف منحرفان جنسی اعتراض میکنند.

در بخشی از صفحه ویکیپدیای جایزه تدی نیز میخوانیم: «جایزه تدی یک جایزه فیلم بینالمللی برای فیلمهایی با موضوعات مرتبط باLGBT (همجنسگرایی زن و مرد، دوجنس گراها و تراجنسها) است.»

صادرکنندگان بیانیه مذکور شاید مجبور شوند تاریخچه شکلگیری جایزه تدی را نیز تکذیب کنند؛ سال 1987 دو فیلمساز آلمانی هیاتی از داوران را با عنوان «انجمن بینالمللی جشنواره فیلم همجنسگرایان مرد و زن» تشکیل دادند تا به فیلمهای مروج LGBT جایزه دهند. این جایزه در سال 1992 بهطور رسمی به جشنواره فیلم برلین پیوست و از سال 1997 نیز جایزههای آن با عنوان جایزه تدی به فیلمهای مروج همجنسگرایی اعطا شد.

اگر مسئولان هنر و تجربه تنها یک بار به سایت رسمی جایزه تدی نیز مراجعه میکردند، میتوانستند ماهیت و اهداف این جایزه را دریابند. در این سایت اهداف اعطای جایزه تدی به این شرح اعلام شده است:

«حمایت مالی و غیرمالی از پروژههای فیلم همجنسگرایی مرد و زن است که محتوای آنها به تحمل و پذیرش این گرایشات جنسی در جامعه کمک میکند، تاکید بر اهمیت اجتماعی جوایز فیلم همجنسگرایی مرد و زن در سطح ملی و بینالمللی»

ـ از همه اینها گذشته، اصلا در نهایت بدبینی چنین تصور کنیم که چند نفر، یا یک منتقد خارجی، از یک فیلم ایرانی تعبیری کرده که ما دوست نداریم. آیا باید با تعبیر کسی فیلمی یا نهادی را محکوم کرد؟ بیش از 30 سال است که فیلمهای ایرانی به خارج از کشور میروند، جایزههای مختلف میگیرند و منتقدان خارجی دربارهشان نقد مینویسند و در مواردی از آنها تعبیرهای عجیب و غریب میکنند؛ تعبیرهایی که هموطنان نگران، از همین زاویه «کوییری!» (به معنای عجیب و غریبش البته) با آن مفاهیم مشکل دارند. آیا باید فیلمساز یا نهادی را بابت تعبیر آدمی در یک جای دیگر دنیا گوشه رینگ انداخت؟ با این استدلال میشود از فیلمهای ارزشی هم تعبیرهای عجیب و غریب کرد. همچنان که زمانی منتقدی خارجی در تفسیرش از یک فیلم ایرانی که خواهر و برادر خردسال به دلیل فقر یک جفت کفششان را به نوبت به پا میکنند تعبیر به رابطهای نامتعارف میان آنها کرده بود. یا اصلا میشود کلی از این تعبیرها از ذهنهای بیمار و مسألهدار استخراج کرد (…) نکته این است که در میان این همه نقد و نظر که درباره فیلم «هجوم» با آغاز نمایشش در ایران شده، کسی در داخل به چنین تعبیری نرسیده، اما حالا گروهی آویختهاند به جایزه تدی و تعبیر غلطشان از یک کلمه. همین عده در موقع لزوم، مخالفان خود را ملامت میکنند که چرا تحت تأثیر القائات خارجیها هستند و تسلیم برداشتها و تعبیرهای آنها میشوند؟ اما انگار، اگر منافع جناحی ایجاب کند، ایرادی ندارد که از همان تعبیرها علیه رقیبان استفاده شود!

جامجم: هرچند به نظر میرسد، نظر نویسندگان جوابیه هنروتجربه حین نوشتن آن و پاراگراف به پاراگراف متحول شده و در انتها به این نتیجه رسیدهاند که محتوای غیراخلاقی فیلم هجوم تنها برداشت آزاد و «القائات خارجیها»ست، اما باید با نهایت تاسف آنها را به گفتوگوی تصویری 30 دقیقهای آقای مکری با سازماندهندگان جشنواره فیلم برلین و جایزه تدی ارجاع دهیم که ایشان بهصراحت به وجود مضامین همجنسگرایانه اعتراف میکنند و توضیح میدهند: «سال قبل میخواستیم فیلم را در جشنواره فیلم فجر نمایش دهیم، اما به خاطر همین مورد جنسیتی که در فیلم وجود داشت نتوانستیم این کار را انجام دهیم چون برای آنها موضوع حساسی بود. البته این مساله فقط برای مسئولان دولتی ایران تابو نیست، بلکه برای مردم و جامعه هم تابوست و نمیشود راحت سراغش رفت.»

مکری در ادامه و در پاسخ به این سوال که چگونه توانسته فیلمی درباره همجنسگرایی را در ایران بسازد و مجوز دریافت کند میگوید: «در یک ساعت اول فیلم شخصیت نگار دارد نقش سامان را بازی میکند، اما چون دختر است و دارد نقش یک پسر را بازی میکند از آن تیزی مساله جنسی برای دولت ما کم میکند و اگر آنجا یک پسر بود و آن دیالوگها گفته میشد که مثلا «دوستت دارم»، قطعا نمیتوانست از سانسور فرار کند.»

ماجرای فیلم «هجوم» محتوای غیراخلاقی آن، دریافت مجوز و حضور آن به عنوان یک نماینده سینمای ایران در بخشی غیراخلاقی از یکی از بزرگترین جشنوارههای فیلم دنیا به اندازه کافی عجیب و حیرتانگیز است. با این حال، واکنش شتابزده سازمان سینمایی به گزارش جامجم و حواشی بعدی آن، ماجرا را جالبتر و البته تاسفبارتر نیز کرد! زمانی که مشغول تنظیم این گزارش بودیم متوجه شدیم ویدئوی گفتوگوی مکری با جشنواره تدی که در آن، برخلاف ادعای جوابیه گروه هنر و تجربه، کارگردان هجوم به محتوای همجنسگرایانه فیلم خود اذعان میکند، از دسترس خارج شد! کمی بعد خبر اظهارات مکری در حاشیه جشنواره فیلم
«ایف استانبول» و واکنش او به خبر جامجم منتشر شد که او برخلاف اظهاراتش در آلمان، وجود مضامین غیراخلاقی در هجوم را تکذیبکرده و به پیروی از جوابیه گروه هنر و تجربه آن را برداشت خارجیها خوانده است!

با این حال برای بررسی دقیقتر موضوع و کمک به سازمان سینمایی با روابط عمومی جایزه تدی تماس گرفتیم و از آنها پرسیدیم، با وجود آنکه برخی میگویند، فیلم هجوم فاقد مضمون صریح همجنسگرایانه است، چرا هجوم را وارد این بخش غیراخلاقی کردید؟» پاسخ روابط عمومی جایزه تدی به سوال جامجم را بخوانیدنه، این درست نیست! اگر اینطور بود (فیلم فاقد مضامین صریح همجنسگرایانه بود) نمیتوانست از میان 4000 فیلم ثبتنامی، وارد فهرست 30 فیلم منتخب شود. همه فیلمهایی که از میان هزاران فیلم رقیب برای ورود به برنامه رسمی جشنواره انتخاب شدند، از نظر ما برنده جایزه هستند.




ادعای متصدیان هنروتجربه در توجیه گاف رقابت «هجوم» در بخش همجنسگرایانه تدی برلین⇐جایزه تدی به فیلمهایی اعطا می‌شود حاوی مفاهیم همبستگی و برابری!⇔پرسش اول: اگر LGBT topics ناظر به برابری است پس لابد pornographic topic هم ناظر به مساوات‌‌نگاری است؟؟/پرسش دوم: این چه جور همبستگی است که به شکل تورم مناطق ممنوعه بر پوستر «تدی» رخ نموده؟

سینماروزان: انتقادات گسترده رسانه‌ها به حضور فیلم هنروتجربه ای «هجوم» ساخته شهرام مکری از سیاستگزاران هنروتجربه، در بخش همجنسگرایانه تدی برلین به انتشار جوابیه ای از سوی متصدیان گروه دولتی هنروتجربه منجر شده است.

به گزارش سینماروزان متصدیان این گروه کاملا دولتی که همه ساله چندمیلیارد صرف آن میشود با گلایه از انتقاداتی که نهادشان را به گوشه رینگ برده مدعی شده‌اند، جایزه تدی به فیلمهایی اهدا میشود که حاوی مفاهیمی همچون مدارا، پذیرش، همبستگی و برابری در جامعه باشند!! آنها انتقادات ناظر به حضور در بخش همجنس‌گرایانه را هم زاییده ذهنهای بیمار دانسته‌اند.

برای راستی آزمایی ادعاهای متصدیان هنروتجربه کافیست جستجویی کنیم در ریشه های جایزه تدی؛ در اصلی ترین منابع مرتبط با این جایزه، تدی به عنوان جایزه ای معرفی شده است که رقابتی ایجاد کرده میان آثار LGBT topics یعنی محصولاتی که به لزبین‌ها، گی‌ها، بایسکسوالها و ترنس‌ها می‌پردازند.(اینجا را بخوانید)

اگر مطابق نظر گردانندگان این گروه دولتی بخواهیم LGBT topics را به همبستگی تعبیر کنیم لابد فردا روز کسی هم پیدا میشود و pornograhic topic را به مساوات نگاری تعبیر می‌کند!؟

در یکی دیگر از منابع مرتبط با جایزه تدی که سایت رسمی آن باشد پوستری از سی و دومین دوره این جایزه را می‌بینیم به همراه فهرست تمام فیلمهای حاضر در دوره اخیر این جایزه؛

فارغ از آن که در خلاصه داستانی اغلب فیلمهای حاضر، نشانه‌های LGBT topics وجود دارد بر روی پوستر هم تصاویری آشکار از همجنس‌خواهی زن و مرد دیده میشود! اگر «تدی» جایزه همبستگی باشد چرا این برابری بر روی پوستر فقط به شکل همجنس‌خواهی و تورم مناطق ممنوعه رخ نموده است؟؟(اینجا را بخوانید)




انتقاد «کیهان» از حضور فیلم هنروتجربه‌ای «هجوم» در بخش همجنسگرایانه برلین!⇐انفعال ارشاد، عامل این وضع است/دلالی حضور در بخش همجنسگرایانه را فردی برعهده داشته که پیشتر از انتشار یک نامه اخلاقی سرباز زده بود!

سینماروزان: حضور فیلم «هجوم» ساخته شهرام مکری از سیاستگزاران گروه دولتی هنروتجربه، در بخش جوایز تدی برلین که ویژه فیلمهای همجنسگرایانه است موجی از انتقادات را در فضای رسانه ای موجب شده است با این حال هیچ صدایی از متصدیان گروه هنروتجربه که رأس آن پیشتر کارمند حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بوده(!) درنیامده است.

به گزارش سینماروزان بازاریابی بین الملل «هجوم» را محمد اطبایی برعهده داشته که مشخص نیست چرا زیربار حضور این فیلم در بخش همجنسگرایانه برلین رفته است؟؟ از آن سو مدیران سازمان سینمایی و به ویژه شخص محمدمهدی حیدریان هم هنوز هیچ توضیحی درباره فلسفه چنین حضوری ارائه نداده اند.

روزنامه «کیهان» در مطلبی با انتقاد از انفعال ارشاد در برابر این حضور به سرزنش دلالی پرداخته که شرایط حضور این فیلم در بخش همجنسگرایانه را فراهم کرده است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

انفعال وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در برابر واسطه‌های بین‌المللی در عرصه سینما، باعث شده که فیلمی که به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره برلین حضور یافته در بخش «همجنس بازی» نامزد شود!

دلالان بین‌المللی سینما که همچون همیشه، حضور و کسب جایزه از جشنواره‌های غربی را بر منافع فرهنگی و ملی در اولویت قرار می‌دهند، این بار نیز طوری عمل کردند که نماینده سینمای ایران در جشنواره فیلم برلین در بخش فیلم‌های همجنسبازانه نامزد جایزه شود.

اما نکته قابل تأمل، انفعال وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در مقابل این دلالان است که به اسم «فعال پخش بین‌الملل» فیلم‌هایی با مضامین ضدملی را به عنوان نماینده سینمای کشورمان دراختیار محافل بین‌المللی قرار می‌دهند و در مقابل، از حضور فیلم‌هایی با درونمایه ملی و استراتژیک در سطح جهان خودداری می‌کنند.

سال 87 و پس از تولید فیلم ضداسلامی «فتنه» در آمریکا، جمعی از اهالی سینما در کشورمان نامه‌ای را در اعتراض به ساخت این فیلم و در ستایش از نبی مکرم اسلام(ص) امضا کردند و از یکی از فعالان در حوزه پخش بین‌الملل خواسته شد که با توجه به ارتباط با محافل سینمایی خارجی، این نامه را در سطح بین‌المللی منتشر کند، اما وی با این بهانه که این نامه جنبه سیاسی دارد، از انتشار آن خودداری کرد!

گفتنی است، توجه جشنواره‌های غربی به آثاری با مضامین ضداخلاقی، ازجمله همجنس بازانه باعث شده که برخی از فیلمسازها در ایران داستان فیلم خود را طوری طراحی کنند که از آنها برداشت‌های انحرافی صورت گیرد. حتی یکی از فیلم‌های سی و ششمین جشنواره فیلم فجر هم که در بخش‌های مختلف نامزد کسب سیمرغ شده بود نیز به همین ترتیب ساخته شده است اما متأسفانه در نهادهای نظارتی سازمان سینمایی هیچ اقدامی برای کنترل چنین رفتاری صورت نمی‌گیرد.




یک مدیر ارگانی: به فیلم هنروتجربه‌ای«هجوم» کاری نداشته باشید چون ممکن است جایزه بهترین فیلم همجنسگرایانه را بگیرد!!⇔یک روزنامه‌نگار: آقای مدیر! دیر بجنبی باید پاپیون بزنی و «رنگین‌کمان بلورین» تُقس کنی!!⇔نکته: منظور از «مدیر» یک خبرنگار پیشتر افراطی(!) است با سابقه نگارش یک فیلم ارگانی پشت خط اکران مانده(!)و در حال مدیریت در مرکز فیلم و سریال یک ارگان متمول!

سینماروزان: پرسشهای مربوط به حضور فیلم هنروتجربه ای «هجوم» در بخش تدی برلین و رقابت برای کسب جایزه بهترین فیلم همجنسگرایانه ادامه دارد؛ مهمترین پرسشها بر سر آن است که چطور میشود فیلمی که از طریق یک گروه کاملا دولتی روی پرده است و کارگردانش از اعضای سیاستگزار همین گروه است نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم همجنسگرایانه باشد و هیچ واکنشی را از سوی مدیران این گروه و آنها که هنروتجربه را با بودجه میلیاردی راه انداختند شاهد نباشیم؟

به گزارش سینماروزان در میان انبوه پرسشها یکی از مدیران ارگانی که مدتی کوتاه بعد از خبرنگاری در رسانه ای افراطی سر از مدیریت در مرکز فیلم و سریال یک ارگان برآورد و سناریوی یک فیلم ضدفتنه ارگانی را هم نوشت که از شدت ضعف دو سال است پشت خط اکران مانده، مدعی شده نباید به حضور «هجوم» در یک محفل همجنسگرایانه کاری داشت چون ممکن است به کسب جایزه بهترین فیلم همجنسگرایانه منجر شود!!!

این تحلیل واپسگرایانه که سهوا یا عمدا ریشه های تولید «هجوم» در هنروتجربه ای که توسط رییس معزول سینما راه افتاد را نادیده گرفته، با واکنش کیوان امجدیان روزنامه نگار فرهنگی مواجه شده است.

امجدیان با خطاب قرار دادن این مدیر ارگانی نوشته است: جناب مدیر! آش را با جاش دارند می‌برند و شما به فکر جایزه نگرفتنشانی؟ بگیرند یا نگیرند. چه اهمیتی دارد. توی مملکتمان دارند لگد به ستون اصول و اعتقاداتمان می‌کوبند تا آجرهایش را لق کنند و شما به فکر جایزه‌ای؟ نیست به شما بابت نداشتن بخش همجنسبازها در جشنواره‌ات انگ تحجر بزنند. سینما را دارد آب می‌برد. ما خوابیم. دیر بجنبیم باید با کراوات بنشینیم توی یک جشن سینمایی ، رنگین کمان بلورین بدهیم به …

امجدیان با مخاطب قرار دادن مدیران سینمایی هم نگاشته است: مدیران سینمایی! مبارکتان باشد نامزدی «هجوم» در یکی از بخش‌های جشنواره برلین (که می‌دانید). امیدوارم شرایطی پیش نیاید که مجبور به استعفا شوید و اگر پیش آید مرد و مردانه استعفا دهید.




این هم برگی تازه از دستاوردهای سینمای جشنواره‌ای⇐رقابت«هجوم»شهرام مکری برای دریافت جایزه بهترین فیلم همجنسگرایانه برلین!⇔تبریک ویژه به متصدیان گروه کاملا دولتی هنروتجربه که سیاستگزارشان به این افتخار رسیده!

سینماروزان: تمنای حضور در محافل جشنواره‌ای اروپایی هرچند هیچ گاه نتوانسته عاملی شود برای اکران گسترده فیلمهای ایرانی در اروپا اما این تمنا به شکل گیری جریانی موسوم به فیلمسازی جشنواره ای منجر شده است؛ سبکی از فیلمسازی که اغلب در داخل و خارج مخاطب گسترده ندارد اما می‌کوشد با پنهان شدن در ظاهر شبه‌روشنفکرانه خود را مطرح سازد.

به گزارش سینماروزان تازه‌ترین دستاورد این جریان سینمایی جشنواره‌ای را فیلم «هجوم» شهرام مکری به دست آورده که برای دریافت جایزه تدی جشنواره برلین رقابت میکند.!

جایزه تدی جایزه‌ای است که در حاشیه جشنواره بین المللی فیلم برلین و به فیلم‌های با مضمونی دگرباشانه اهدا می‌شود.

میان فیلم‌هایی که در جشنواره برلین حاضر می‌شوند، آنهایی که چنین مضامینی دارند در قالب جایزه تدی با هم به رقابت می‌پردازند و نتیجه آن هم هر سال قبل از اختتامیه اصلی اعلام می‌گردد؛ فیلم «هجوم»شهرام مکری امسال با بیش از سی فیلم در این بخش رقابت دارد.

باید تبریک گفت به متصدیان گروه سینمایی کاملا دولتی هنروتجربه که یکی از فیلمهای گروهش که اتفاقا توسط یکی از اعضای سیاستگزارش  ساخته شده، برای دریافت چنین جایزه ای رقابت میکند.

تبریک بعدی را باید به رییس معزول سینما گفت که گروهی به نام هنروتجربه را با بودجه میلیاردی راه انداخت تا چنین افتخاراتی نصیب سینمای ایران شود!!




شگفتی‌های بودجه ۹۷ سینما⇐۱۴ میلیارد برای جشنواره فجر+۳۲ میلیارد برای برگزاری جشنواره‌های دیگر!!!+۱٫۵میلیارد برای گروه سینمایی کم‌مخاطب

سینماروزان: حسن روحانی رییس جمهور در حالی لایحه بودجه سال 97 را به مجلس ارائه داد که سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این رقم، هزار و 312 میلیارد و 539 میلیون تومان برآورد شده است.

از این هزار و 312 میلیارد سهم سینما نزدیک به رقم  222 میلیارد و 800 میلیون تومان در دو بخش هزینه‌ای و تملک دارایی‌های سرمایه‌ای برآورد شده است.

اجزای بودجه ای سینما به شرح زیر است:

–حمایت و گسترش سینمای ملی 160 میلیارد تومان

–احداث شهرک سینمایی در هشتگرد پنج میلیارد تومان

–جشنواره بین المللی فیلم فجر 14 میلیارد تومان

–برگزاری جشنواره‌های فیلم داخلی 32 میلیارد تومان

–گروه هنر و تجربه یک میلیارد و 500 میلیون

–توسعه صنعت انیمیشن ایران 15 میلیارد و 100 میلیون تومان

–کمک‌های فنی و اعتباری به پردیس‌های سینمایی دو میلیارد و 500 میلیون تومان

اینکه برخلاف اسناد ارائه شده درباره ریز بودجه جشنواره های فجر در سال 95 که رقمش به حدود 20 میلیارد رسیده بود در سال 97 بودجه 14 میلیاردی برای جشنواره درنظرگرفته شده قابل تأمل است اما مشخص نیست چه بخشی از این 14 میلیارد سهم جشنواره ملی فجر است و چه بخشی صرف محفلی به نام جهانی فجر!؟

از آن گذشته وابستگی بی حد و حصر یک گروه سینمایی که مدام ژست روشنفکرانه گرفته به بودجه های میلیاردی مملکت اسباب تأسف است. این گروه نزدیک به 1.5 میلیارد از بودجه سینما را مال خود کرده اما هنوز نتوانسته در جلب مخاطب به جایی برسد که لااقل درصدی پایین از هزینه های خود را برگرداند. چرا؟؟

قرار دادن 32 میلیارد برای برگزاری جشنواره های دیگر درون سازمان سینمایی از دیگر موارد قابل تأمل تخصیص بودجه است. به غیر از جشنواره‌هایی مانند کوتاه و سینماحقیقت مابقی جشنواره هایی که در سازمان برگزار میشوند خروجی قابل اعتنایی نداشته اند که رویهم رفته چنین بودجه عظیمی صرف آنها شده است!!!




آیا مفقود شدن نماد انتخاباتی دولت یازدهم، عامل این امر بوده؟⇐انتقاد کارگردان «کوپال» از عدم اکران فیلمش در گروه هنروتجربه!

سینماروزان: فیلم «کوپال» از جمله آثار نمادگرایانه جشنواره سی و پنجم فیلم فجر بود که بنا بود در گروه دولتی هنروتجربه اکران شود اما نه تنها این اتفاق نیفتاد که به ناگاه خبر صدور پروانه نمایش خانگی آن منتشر شد و این پرسش را پیش آورد که آیا فیلم مستقیما وارد شبکه خانگی خواهد شد.

به گزارش سینماروزان کاظم ملایی کارگردان «کوپال» با انتقاد از عدم اکران فیلم در هنروتجربه از اکران عمومی فیلم به صورت سراسری خبر داده است بدون اینکه بگوید آیا پایه‌ریزی درام برمبنای گم شدن یک کلید-نماد انتخاباتی دولت اول روحانی- در «کوپال» و کشمکشهای شکل گرفته بر سر پیدا کردن همین کلید بوده که عاملی شده بر عدم اکران در گروه دولتی هنروتجربه؟

کاظم ملایی با اشاره به وضعیت پیش آمده برای «کوپال» به «فارس» گفت: ما برای دریافت مجوز نمایش خانگی فیلم اقدام کردیم و این پروانه اعلام شد. دریافت پروانه نمایش خانگی فیلم منافاتی با اکران عمومی فیلم ندارد و این بدین معنی نیست که فیلم اکران نمی‌شود.

وی با انتقاد از مدیریت هنروتجربه گفت: متاسفانه گروه هنر و تجربه خلف وعده کرد. قرار بود نیمه آبان ماه «کوپال» با توجه به اقبال خوبی که در جشنواره‌ها دارد در این گروه اکران شود اما امیرحسین علم‌الهدی مدیر این گروه درباره فیلم منتخب گروه هنر و تجربه خلف وعده کرد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم فیلم را فرصتی مناسب به صورت عمومی اکران کنیم.

ملایی درباره زمان اکران فیلم گفت: بالطبع ما فرصت مناسب اکران را از دست دادیم و برای اکران فیلم در سال آینده اقدام خواهیم کرد.  با توجه به اکران فیلمهای جشنواره در نیمه اول سال آینده ما در نیمه دوم سال آینده برنامه ریزی خواهیم کرد. عرضه نمایش خانگی فیلم نیز در سال آینده انجام می‌شود.




دردسر هنروتجربه برای فیلم کیمیایی؟؟⇐ممنوعیت مطلق نمایش «قاتل اهلی» در سینما فرهنگ!

سینماروزان: اکران تازه ترین فیلم مسعود کیمیایی کارگردان قدیمی سینمای ایران در حالی از اول آذرماه در سینماها آغاز شده که سینما فرهنگ این فیلم را در برنامه نمایش خود قرار نداده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «تریتانیوز» سینما فرهنگ با عمری نزدیک به 60 سال از جمله سینماهای قدیمی پایتخت است که در همه این سالها به عنوان یکی از سینماهای مطلوب خانواده‌ها مورد توجه قرار گرفته و فارغ از ساکنان منطقه شمال شهر برخی از مخاطبان مناطق شرقی پایتخت که پردیس یا سینمایی مطلوب آنها وجود ندارد، نیز از همین سینما برای تماشای فیلم استفاده می‌کنند.

در این شرایط اینکه «قاتل اهلی» که به غیر از نام کارگردانش به خاطر بازیگرانی نظیر امیر جدیدی، پرویز پرستویی، پگاه آهنگرانی و لعیا زنگنه هم که شده در مخاطبان کنجکاوی برمی انگیزد، در برنامه سینما فرهنگ قرار داده نشده پرسش‌برانگیز است.

عدم نمایش «قاتل اهلی» در سینما فرهنگ از همان زمان آغاز پیش فروش بلیت برای مخاطبان پرسشهای فراوانی را ساخته و آنها منتظر پاسخ مدیر سینما فرهنگ به این ماجرا بوده‌اند.

مدیر سینما فرهنگ هنوز درباره این ماجرا پاسخ روشنی ارائه نکرده است ولی این گمانه وجود دارد که اصرار مدیران این سینما مبنی بر امتداد نمایش فیلمهای هنروتجربه در این سینما علیرغم مخالفت شورای صنفی نمایش موجبات این امر را فراهم کرده است.

شورای صنفی نمایش پیشتر در چند مرحله به مدیران این سینما دستور داده بود که اگر بناست به جریان رسمی اکران بپیوندند ظرفیتهای نمایشی خود را در اختیار هنروتجربه قرار ندهند اما برخلاف دستور شورا، مدیران سینما به اکران فیلمهای هنروتجربه ادامه دادند و در نهایت بعد از ماهها نوبت به اکران «قاتل اهلی» که رسید از نمایش آن در سینما فرهنگ جلوگیری به عمل آمد.

باید منتظر ماند و دید از یک طرف مدیران سینما فرهنگ و از طرف دیگر شورای صنفی نمایش درباره این ماجرا چه واکنشی نشان خواهد داد؟ و آیا ممانعت از اکران «قاتل اهلی» که از فسادهای اقتصادی کلان می‌گوید در سینمای 60 ساله پایتخت ادامه خواهد داشت یا خیر؟




مخالفت کیانوش عیاری با اکران «خانه پدری» در هنروتجربه

سینماروزان: «خانه پدری» از جمله آثار بررسی شده در کمیته بازبینی فیلمهای بلاتکلیف، توانست با شرط درجه بندی سنی، بدون ممیزی مجوز اکران محدود در هنروتجربه را دریافت کند.

به گزارش سینماروزان ساختار حاکم بر گروه کاملا دولتی هنروتجربه که به جای کیفیت اکران به فکر بالا بردن کمیت با حجمی انبوه از فیلمهاست موجب شده کیانوش عیاری به «شرق» از مخالفت خود با اکران «خانه پدری» در این گروه بگوید.

کیانوش عیاری با اشاره به تجربه تلخ اکران محدود «خانه پدری» در هنروتجربه در روزگار رییس معزول سینما بیان داشت: «خانه پدري» يک بار در سال ٩٣ در گروه سينمايي هنر و تجربه و به مدت دو روز نمايش داده شد، اين اتفاق گواه بر اين است که نمايش اين فيلم در گروه هنر و تجربه درست نيست. اين گروه سينمايي چهار سينما دارد که در سال ٩٣ دو سينماي آن نيز متعلق به حوزه هنري بود و حوزه اعلام کرد سينماهايش را در اختيار اين فيلم نخواهد گذاشت. فيلم در سينما کوروش نمايش داده شده و در١٠ سانس در دو روز در سالن ٣٥٥نفره نمايش داده شد.

عیاری با تأکید بر مخالفتش مبنی بر اکران «خانه پدری» در هنروتجربه ادامه داد: آن زمان دلواپسان تهديد کردند اگر بعد از دو روز اکران، يعني پنجشنبه و جمعه، فيلم شنبه از اکران برداشته نشود، وزير را استيضاح خواهيم کرد و ايشان دستور دادند فيلم از اکران برداشته شود. بنابراين با توجه به تجربه يک بار نمايش فيلم در اين گروه سينمايي، نمايش اين فيلم به اين شکل درست نيست.

این کارگردان افزود: احتمالا حوزه باز هم سينماهاي خودش را در اختيار فيلم قرار نخواهد داد، بار ديگر فيلم در سينماهاي محدودي اکران خواهد شد و باز هم با تهديد فيلم از پرده پايين کشيده مي‌شود. بعد هم مسئولان مي‌گويند از شر اين فيلم خلاص شديم، آن را اکران کرديم اما شرايط برايش فراهم نبود و از نظر ما فيلم آزاد شد.

کیانوش عیاری خاطرنشان ساخت: نمي‌دانم تعداد فيلم‌هاي توقيفي چند تا است مثلا اگر ١٥ تا است مي‌گويند با اکران خانه پدري شد ١٤ فيلم توقيفي و به اين شکل صورت‌مسئله پاک مي‌شود. حتي در جلسه‌اي که پيش از اين مبني‌بر اکران فيلم داشتيم، موضوع شرط سني براي اکران فيلم مطرح شد که پذيرفتم. اگرچه پذيرفتم اما به‌نظرم کار عجيبي است. چرا بايد شرط سني گذاشته شود؟ چه کسي مي‌تواند اين موضوع را کنترل کند؟ و خودشان خوب مي‌دانند گذاشتن شرط سني تبديل به يک عنصر تبليغي مي‌شود.




مجید برزگر هم به انتقاد از هنروتجربه پرداخت⇐این نوع جدول‌بندی، به رونق اکران آسیب می‌زند!

سینماروزان: راه اندازی یک گروه سینمایی کاملا وابسته به بودجه‌های دولتی در دوران رییس معزول سینما هرچند به بهانه روی پرده فرستادن برخی فیلمهای پشت خط اکران مانده بود اما خروجی آن استخدام کلی کارمند و حقوق‌بگیر بود آن هم نه برای اکرانی موثر که اکران انبوهی فیلم در یک سری سانس محدود؛ روندی که از همان ابتدا با نقد رسانه‌های مستقل مواجه شد.

به گزارش سینماروزان هرچه بیشتر گذشت نه فقط انتقادات رسانه‌ها توسعه یافت بلکه برخی فیلمسازانی که فیلمشان را برای پخش به هنروتجربه داده بودند نیز به انتقاد از آن پرداختند!

مجید برزگر کارگردانی که فیلمهایی نظیر «پرویز» و «فصل بارانهای موسمی» را به عنوان کارگردان و  آثاری همچون «ممیرو» و «والده راما» را به عنوان تهیه کننده در هنروتجربه داشته تازه ترین فیلمسازی است که به انتقاد از هنروتجربه پرداخته است.

برزگر که تقریبا در تمامی دولتهای این سالها از دولت محمود احمدی‌نژاد تا دولت حسن روحانی مسئولیتهای مختلف در جشنواره‌هایی دولتی همچون کودک و فجر داشته، در خلال گفتگو با ابراهیم مختاری در «شرق» با انتقاد ار روند اکران آثار در هنروتجربه بیان داشت: در جدول نمایش هنروتجربه، کسانی که می‌خواهند فیلم را ببینند، یک روز هست، دو روز نیست، دوباره هست و باز نیست. این باعث می‌شود ول ‌کنند. این نوع جدول‌بندی می‌کوشد عدالت را برقرار کند اما به رونق اکران فیلم‌ آسیب می‌زند.

این کارگردان ادامه داد: باید حجمی از فیلم‌ها را انتخاب کنند که بتوانند دست‌کم برای هر فیلم یک سانس‌ ثابت داشته باشند که تماشاگر بداند فلان سالن هر روز سر این ساعت می‌تواند برود فیلم خودش را ببیند، یعنی مجبور نباشد در اینترنت بگردد ساعت این فیلم کی شده و سالنش کجا رفته؛ این سیاست به نظر می‌آید آسیب‌زاست.




گزارش «کیهان» درباره برگزاری هفته فیلم آلمان با همکاری یک گروه کم‌مخاطب دولتی⇐با حضور یک فرنگی که در جشنواره‌اش، بخش «پورن» دارد

سینماروزان: در دورانی که برای فیلمهایی مختص هنروتجربه هم سالن به قدر کفایت وجود ندارد دست اندرکاران این گروه در همکاری با سفارت آلمان «هفته فیلم آلمان» را برگزار کرده اند؛ هفته فیلمی که «کیهان» در گزارشی پیرامون آن از حضور یک آلمانی دست اندرکار در جشنواره ای دارای بخش پورن(!) در این هفته فیلم سخن گفته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

پای دراز سفارت آلمان در گلیم فرهنگ ایران

سفارت آلمان از هفت تا 13 آبان، «هفته فیلم آلمان» را در تهران و شیراز و کرمان برگزار می‌کند. در این هفته فیلم که با همکاری گروه هنر و تجربه سازمان سینمایی وزارت ارشاد برگزار می‌شود، هفت فیلم از آثار سینمای به اصطلاح هنری آلمان مابین سال‌های 2008 تا 2016 به نمایش درمی‌آید. این درحالی است که در همین روزها (6 تا 10 آبان) «جشنواره فیلم زنان ایرانی» در شهر کوبلنتس آلمان توسط دولت این کشور برگزار شد (که در آن فیلم‌های سیاهی همچون «گیلانه» و «عصر جمعه» به عنوان تصویر زن ایرانی به نمایش درآمد!) و حتی آنگلا مرکل (صدراعظم آلمان) برای حمایت از آن پیامی صادر کرد. اما از فیلم‌هایی که در «هفته فیلم آلمان» توسط سفارت این کشور در تهران و دو شهر دیگر نمایش داده شد، برخی به افسانه هلوکاست پرداخته و ماجرای یک دختر یهودی را در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم روایت کرده و برخی دیگر از برگزیدگان جشنواره حیفا اسرائیل به شمار می‌آیند. ضمن اینکه یکی از این فیلم‌ها از سوی «انجمن منتقدان سرگرمی‌های همجنس بازان» نیز نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی بوده است!

پس از ماجرای «فیلم‌های سفارتی» که به سفارش برخی سفارت‌های بیگانه در ایران یا جشنواره‌های وابسته به آنها، ساخته شده و به خصوص در برخی فستیوال‌های اروپایی جایزه گرفتند تا سمت و سوی مورد نظر محافل بیگانه و وابسته را به این سینما بدهند؛ اینک چشممان به «جشنواره سفارتی» هم روشن شد که سفارت آلمان نه فقط در تهران که در بعضی شهرهای دیگر کشورمان نیز فیلم‌های مورد نظرش را تحت عنوان هنر و سرگرمی نمایش می‌دهد.
البته سفارت آلمان در طول سال‌های قبل و بعد از انقلاب از جهت نفوذ در فضای فرهنگی ایران و سمت و سو بخشی این فضا، کارنامه سیاهی دارد؛ چه در پاییز 1356 و در آستانه اوج‌گیری نهضت مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (رحمهًْ الله علیه) که با برپایی شب‌های شعر برای شبه‌روشنفکران و هنرمندان درباری، سعی کرد تا با رهبرتراشی و موازی سازی، در ماهیت اسلامی نهضت و رهبری آن خدشه وارد کند، چه در سال‌های پس از انقلاب که همواره در کنار رویکرد براندازانه و ضد انقلابی نظام سلطه جهانی ایستاد مانند حمایت تمام عیار از فتنه 88 و حمایت از مجرمان و خشونت‌طلبان خیابانی.
اینک نیز با حضور افرادی مانند «توبیاس‌اشرف» (وابسته به محافل دولتی آلمان) در هفته فیلم این کشور، به نظر می‌آید همان طرح نفوذ فرهنگی را ادامه می‌دهد. «توبیاس‌اشرف» که با نام کوچک «توبی» و به عنوان منتقد سینمایی نیز معرفی شده، موسس «جشنواره فیلم هنری برلین» است که در جذب سینماگران و سرمایه‌گذاری برای ساخت آثار هم‌سو با طرح و برنامه‌های دولت و جشنواره‌های یاد شده فعالیت می‌کند. فی‌المثل او طی سخنرانی‌اش در هفته فیلم آلمان در تهران، به لزوم ساخت آثاری با موضوع حقوق‌بشر در ایران ‌اشاره کرد که پیشاپیش مشخص است نظر وی و سفارت و دولت آلمان از طرح مسئله حقوق بشر در ایران، حمایت از بهاییان و فتنه گران است!
نکته قابل تامل اینکه یکی از مهم‌ترین بخش‌های «جشنواره فیلم هنری برلین» به مدیریت همین جناب «توبی‌اشرف»، «New Berlin Porn» نام دارد که به نمایش آثار سخیف پورنو می‌پردازد و از این جهت در میان فستیوال‌های فیلم دنیا، منحصر به فرد است! 
اینک باید از متولیان و مدیران سینمای ایران که برخی از آنها در افتتاحیه هفته فیلم آلمان نیز حضور داشته و با وابستگان سفارت و دولت آلمان نیز تعارفات گرمی رد و بدل کردند، سؤال کرد که اگر همچنان به آن شعار شبه‌روشنفکری دوری سیاست از هنر باور دارید، پس این معانقه هنری با وابستگان دولت آلمان چه صیغه‌ای است؟! و اگر سیاست را همراه هنر می‌دانید، چرا به جای نمایش فیلم‌هایی که به تصویر ارزش‌ها و آرمان‌های مردم این سرزمین بپردازد، آثاری مملو از سیاهی و نابهنجاری در جامعه ایرانی را برای آلمانی‌ها نشان می‌دهید؟!




انتقاد خسرو سینایی از وضعیت نامناسب اکران فیلم آخرش در هنروتجربه‌ای که بودجه میلیاردی دارد⇐قید فیلمسازی را زدم/علاقه ندارند فيلم‌هاي من ديده شود!/مي‌خواهند امثال بنده نباشيم!

سینماروزان: قصه پرغصه اکران در گروهی ایزوله به نام هنروتجربه که میراث رییس معزول سینماست در تمام مدت زمان راه‎اندازی این گروه وجود داشته و علیرغم بودجه میلیاردی که صرف این گروه شده همچنان انتقادات فیلمسازان این گروه است که گاه و بیگاه شنیده میشود.

به گزارش سینماروزان غلبه کمیت محصول در این گروه در جهت ارائه بیلان کاری بالا موجب شده برخی فیلمهای این گروه حداقلی از فضای اکران را هم نداشته باشند و نتیجه اش هم نه کم دیده شدن بلکه ندیده شدن محصولات است.

خسرو سینایی کارگردان سرشناس سینمای ایران آخرین فیلمش «جزیره رنگین» را برای اکران به هنروتجربه داد اما قلّت شدید سانسهای فیلمش باعث شد با یک مهجوریت فراوان فیلم روی پرده برود.

سینایی که به تازگی مجموعه ای از اشعارش را آهنگسازی کرده و خود خوانش آنها را برعهده داشته و در یک کتاب صوتی به نام «یادگاری» عرضه کرده است در گفتگویی که با «شرق» داشته با انتقاد از وضعیت اکران «جزیره رنگین» به صراحت از این گفته که برخی علاقه ای ندارند امثال او باشند ولی وی پوست کلفت تر از اینهاست.

خسرو سینایی درباره چرایی انتشار یک کتاب صوتی تعریضی زد به وضعیت اکران فیلم آخرش و گفت: چندي‌پيش مهرداد اسکويي به من اين پيشنهاد را داد که چرا خود شما براي اشعارتان موسيقي نمي‌سازيد و آهنگ‌سازي نمي‌کنيد. من هم که اين روزها قيد فيلم‌سازي‌ام را زده‌ام، ‌از اين پيشنهاد استقبال کردم و با خودم گفتم که رشته دانشگاهي‌ام موسيقي است و چه چيزي از اين بهتر!

خسرو سینایی با اشاره به اینکه از این به بعد فقط برای خودش فیلم میسازد و به فکر اکران آن نخواهد بود اظهار داشت: شما بهتر از من مي‌دانيد که آخرين فيلم من «جزيره رنگين» به چه شکلي اکران شد! وقتي برخي‌ها دوست ندارند فيلم من ديده شود، خب من ديگر مقاومت نمي‌کنم. اين فيلم حدود چهارميليون‌وخرده‌اي فروش کرد. خب اين نکته چه معنايي مي‌دهد؟ مگر اينکه برخي علاقه ندارند فيلم‌هاي من ديده شود. هرچند پول مهم است. اما من هيچ‌وقت به دليل پول فيلمي نساخته‌ام. مي‌سازم چون بايد بسازم. اما درعين حال نمي‌توانم چشمم را روي تبعيض‌ها ببندم و آنها را ناديده بگيرم. به هر حال چنين مسائلي در سينماي ما وجود دارد. من هم گفتم حالا که سينما من را نمي‌خواهد، ‌من هم رهايش مي‌کنم. ديدم فرصت مناسبي است که به علايق ديگرم بپردازم که هم فضاي بهتري دارد و هم چالش‌هاي شبيه محيط سينما را ندارد.

وی با تأکید بر اینکه حرفهایش به منزله عقب نشینی از سینما نیست ادامه داد: من بارها به اين نوع مسائل اعتراض کرده‌ام. اما کو گوش شنوا! کم‌کم متوجه شدم که انگار برخي‌ها مي‌خواهند امثال بنده نباشيم! درست است که برخي‌ها دوست ندارند ما نباشيم. اما من به قولي پوست کلفت‌تر از اينها هستم که کنار بکشم و از رو نمي‌روم. به قول دوستي ما شبيه «شيوا» خداي هندو‌ها هستيم که با وجود دست‌هاي متعدد او، ‌اگر يکي از دستانش را قطع کنند، ‌دست ديگري دارد. به همين دليل کار هنري‌ام را انجام مي‌دهم و از حرکت نمي‌ايستم.




محمدمهدی حیدریان در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐در چهار، پنج ماه گذشته توانستیم راهبرد کلان سینما را تنظیم کنیم/امکان نمایش خارجی به دلیل محدودیت اکران وجود ندارد/هنروتجربه هم باید سطح هنری ما را ارتقا دهد! دادوستد در دور باطل هم فیلمساز را خراب می‌کند و هم مخاطب را/مدیران سینمایی باید همگان را از ساده‌نگری نسبت به جامعه خارج کنند/سینمای ایران، انتخاب اول مخاطبان در خانه‌هایشان نیست و این زنگ خطر است/{مدیران حوزه} پشت مرزهای قانونی هم‌افزایی کنند؛ چاره‌ای جز گفتگو نداریم

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان از زمان روی کارآمدن در سازمان سینمایی بیشتر از آن که به مانند سلف خود اهل اظهارنظرات فراوانی باشد که گاه به تناقض بینجامد کوشیده کمتر سخن گوید و اگر هم سخنی می گوید آن قدر سیاستمدارانه باشد که برایش حاشیه نیافریند شاید برای همین بوده که در چند ماهی که از عمر مدیریتش گذشته علیرغم همه انتقادات توانسته فضایی آرامش بخش برای فعالیت خود و همکارانش در سازمان سینمایی فراهم کند.

به گزارش سینماروزان حیدریان در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود با رسانه اصلاح طلب «شرق» همچنان کوشیده پاسخ حتی تندترین پرسشها را هم به گونه ای کاملا سیاستمدارانه بدهد و هرگز اسیر تندی در کلام نشود اما با این حال مرور چندباره گفتگوی وی تکلیف را درباره برخی از موضوعات مبتلابه سینمای ایران و مثلا توقیف آثار مجوزدار توسط حوزه هنری یا مسائل یک گروه دولتی کم‌مخاطب روشن کرده است!

او کاملا سیاستمدارانه از این گفته که برای حل مشکل نهادهایی مانند حوزه چاره ای جز گفتگو وجود ندارد و باید مدیران آنها را به هم افزایی در پروسه های صدور مجوز دعوت کرد و درباره گروهی مانند هنروتجربه هم اگر نتواند سطح هنری را ارتقا دهد به مانند همه امور دست نشانده دیگر به دور باطلی می افتد که عاقبتی خوش در انتظارش نیست.

متن گفتگوی حیدریان را بخوانید:

در چهار سال نخست، دولت «تدبیر و امید» تمام سعی‌اش بر این بود که به بهبود ارتباط هنرمندان و دولتمردان بپردازد؛ شکافی که در دوران هشت‌ساله ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد عمیق شده بود. بعد از بهبودی این ارتباط، حالا دیگر سطح مطالبات هنرمندان بالا رفته و آنها در پی مطالبه حقوق معوقه و البته بحق خود هستند. حالا در دوره دوم ریاست‌جمهوری آقای روحانی، سینماگران می‌خواهند خواسته‌هایشان جامه عمل بپوشد. در این مسیر چه خواهید کرد؟
ممنون از شما که همواره با مطالبتان باب گفت‌وگو را باز کرده‌اید. قبل از هر چیز معتقدم رسانه‌ها عضو خانواده فرهنگ و اصلا از جنس فرهنگ و هنر هستند و اگر با توجه به قابلیت‌هایی که دارند به کمک سایر بخش‌های فرهنگ نیایند، هرچه برنامه و عِده و عُده داشته باشیم، بدون رسانه‌ها به نتیجه نمی‌رسیم. در وهله نخست از دست‌اندرکاران سینما انتظار داریم کمک کنند تا به یک برنامه برسیم و در چارچوب همان برنامه عمل کنیم.
هدفتان این است که مسیر سینماگران را هموار کنید؟
بله. ما و جامعه سینمایی با هم خانواده هستیم. پس کار اول این است که با کمک هم به‌روز شویم.
وقتی می‌گویید انتظار دارید، حدود و ثغور این انتظارات چیست؟
سنگ‌بنای اول انتظار این است که جایگاه فعلی سینما در جهان کجاست و ما در کجا قرار داریم. ضروری است به کجا برسیم و چگونه می‌توانیم به آن برسیم. این محورها را باید با هم جلو ببریم. اگر انتظار سینما یا تک‌تک دست‌اندرکاران از برنامه‌های سینما چیز دیگری باشد و ما به برنامه‌های دیگری فکر می‌کنیم که در اصول اشتراکاتی نداشته باشیم، به جایی نمی‌رسیم. پس همین که سینماگران انتظار داشتند اتفاقی بیفتد، باید ببینیم چه نوع انتظاری داشتند و چه اتفاقی باید می‌افتاد که نیفتاد! و کمکی که باید از رسانه‌ها بگیریم، این است كه این انتظارات و برنامه‌ها را به هم نزدیک کنند.
به نظر شما الان سینمای ما در کجا قرار دارد؟
در مدت چهار، پنج ماه گذشته که بنده مستقیما در سازمان سینمایی مستقر شده‌ام، با کمک و همفکری بخشی از دست‌اندرکاران و صاحب‌نظران در حوزه‌های اجتماعی از جامعه‌شناسان گرفته تا حوزه‌های کلان فرهنگی و دوستانی که می‌توانستند وقت بگذارند، توانستیم راهبرد کلان سینما را تنظیم کنیم. سینما زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته است. در سینما لازمه تحقق و رسیدن به اهداف، رسیدن هم‌زمان به چند سکوی ابتدایی است که باید پا را روی آن بگذارید تا بار مجموعه را روی یک هدف گذاشت و به مقصود نهایی رسید. این‌طور نیست که بگوییم برش می‌زنیم و به هدف نهایی می‌رسیم. یعنی اگر سالن سینما نداشته و درعین‌حال تولید انبوه داشته باشیم، خروجی منطقی نخواهیم داشت. اگر به سالن‌ها به‌عنوان یک عضو از بازار موردنیاز سینما توجه نکنیم، اگر هم‌زمان نقش کلیدی نیروی انسانی، کیفیت تولید، گردش مالی و… را با هم لحاظ نکنیم، به رشد مطلوب و همه‌جانبه نخواهیم رسید.
اجازه دهید به شکل جزئی‌تر وارد مسائل شویم. بهتر از ما می‌دانید که الان سینمای ایران غیر از وجهی داخلی، وجهی بین‌المللی پیدا کرده است که فقط به جشنواره‌ها محدود نمی‌شود. بحران زمانی در داخل به وجود می‌آید که برخی‌ها سینما را متعلق به خودشان می‌دانند. کسانی که زمانی برای سینما محلی از اعراب قائل نبودند، حالا خودشان را صاحب سینما می‌دانند و می‌خواهند به نوعی سلیقه‌شان را حاکم کنند. درواقع سینما به جایی رسیده که بر سر مالکیتش دعواست. نمونه‌اش هم اراده‌های خارج از سینماست. اصلی‌ترین مرجع اجرای قانون و مجوزدادن‌ها سازمان سینمایی است که خیلی جاها مثل حوزه هنری عدول می‌کنند و خیلی از سازمان‌ها که به جایی پاسخ‌گو نیستند. تا جایی که اطلاع دارم بزرگ‌ترین چالش دولت جدید و دولت قبل این است که دست این اراده‌ها را کوتاه کند و مدافع مجوزهایی که می‌دهید، باشد. نمی‌دانم چرا در دولت گذشته این اتفاق افتاد ولی واقعا راهکارش چیست؟ سال‌هاست فیلم‌های درخشانی در محاق توقیف مانده‌اند. هرچند اخیرا خوشبختانه تعدادی از آنها با اعمال اصلاحات رفع توقیف شده‌اند. اما واقعا جوابگوی سال‌های ازدست‌رفته یک فیلم‌ساز چه کسی است؟ این حق‌الناس چگونه استیفا می‌شود؟ یا فیلمی که به نام مبارک امام حسین(ع) مزین شده، هنوز نمی‌تواند در داخل کشور اکران شود. واقعا چرا؟
فرمایش شما صحیح است از این بابت که حوزه فرهنگ بیشترین آسیب را از چندگانگی‌ها و از عدم احساس امنیت متحمل می‌شود. الان که در حوزه تأمین سرمایه برای فعالیت‌ها دچار مشکل هستیم حوزه فرهنگ همیشه دچار این مشکل بوده، پس در این شرایط بیشتر آسیب‌پذیرند و بیشتر به امنیت و آسودگی خیال نیاز دارد. عزم دولت در این دوره از طرق مختلف صورت می‌گیرد که یکی از راه‌ها گفت‌وگو و تعامل با کسانی است که صاحب تأثیر و قدرت هستند و می‌توانند در حوزه‌های فرهنگ و هنر مؤثر باشند. راه رسیدن به چارچوب و قرار و مدار کاری که وظیفه قانونی‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است تا راحت‌تر آن را ایفا کند، همین تعامل و گفت‌وگوست. شاید این امر مهم‌ترین وظیفه و اولویت دولت در دوره جدید باشد. رفتارها در حوزه سینما خیلی متفاوت‌تر از گذشته شده و میزان دخالت‌هایی که حتما از سر دلسوزی است… .
البته در شکل خوش‌بینانه می‌توان دلسوزی را پذیرفت!
من اعتقاد دارم که همه این مسائل از سر دلسوزی است و فقط بستگی به میزان آگاهی‌ هر فرد دارد. آنها عنادی ندارند. مملکت، فرهنگ و مردم را دوست دارند؛ تنها با میزان آگاهی و تخصص‌شان به حوزه فرهنگ و با امکانی که در اختیار دارند به مسئله ورود می‌کنند. هرچند که در این اینجا می‌توانند برای ما مشکل درست کنند. با این نگاه، به نظر بهترین رفتار این است که طبق قانون مشخص در تعامل با کارشناسان، هنرمندان و دست‌اندرکاران سینما باشیم و به‌جز كار کارشناسي اطلاعات و آگاهی بدهیم و با گفت‌وگو‌های سازنده مشکلات را حل کنیم.
آن وقت واقعا تصورتان این است که مشکلات کاملا حل می‌شود؟
 چاره‌ای جز گفت‌وگو نداریم. در حوزه فرهنگ چنین مطالباتی وجود دارد. عرض ما این است که این مطالبات محقق‌شدنی نیست مگر اینکه به مرزهای قانون عقب‌نشینی کنیم.
حداقل حسنش این است که از افراط و تفریط پرهیز می‌شود؟
بله. پشت مرزهای قانونی هم‌افزایی کرده و کمک کنند تا آن اتفاق بیفتد. دیگر اینکه اتکای سینماگران روزبه‌روز به بخش خصوصی بیشتر می‌شود. مثل همه حوزه‌های اقتصادی در حوزه فرهنگ هم به سمت سرمایه بخش خصوصی می‌رویم. لازمه این کار امنیت خاطر است. امنیت خاطر هم همین است که عرض کردم. بخشی از وقت‌مان را در ابتدای کار خواهیم گذاشت که با تعامل مثبت و پیش‌برنده به سمتی برویم که تکلیف بخش خصوصی روشن باشد و بدانیم با چه کسی و در چه محدوده‌ای طرف هستیم و اگر چه کار کند به چه نتیجه‌ای می‌تواند برسد. این تلاش را در اولویت خواهیم داشت.
به نکته‌ای خوشحال‌کننده در مراسم تودیع و معارفه آقای صالحی، وزیر جدید، برخوردم که ایشان به مسئله خوبی اشاره کردند و گفتند دنیا سینمای ما را با اسکارمان می‌شناسد. اینکه وزیری که در رأس تصمیم‌گیری‌های امور فرهنگی و هنری قرار می‌گیرد به چنین دیدگاهی برسد، جای خوشحالی است یا کار درخشانی که گروه «هنروتجربه» در اکران فیلم «کوه» امیر نادری کرد یا فیلم‌ساز درخشانی به نام کیانوش عیاری که بعد از گذشت شش سال بالاخره توانست از مهلکه توقیف «خانه پدری» به سلامت عبور کند جای خوشحالی است. درعین‌حال این سؤال همچنان وجود دارد که چرا هنوز بعد از سی‌واندی سال به سینماگران اعتماد نمی‌کنید؟ یک فیلم‌ساز باید چند فیلم بسازد تا عِرق ملی خود را به نمایش بگذارد؟ این روند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ بیم این می‌رود که فیلم‌سازان از ایران بروند و از این به بعد به جای «سینمای ایران»، شاهد «فیلم‌ساز ایرانی» باشیم و این خطری جدی است؟ ضمن اینکه برخی از مسئولان از پاسخ‌دادن طفره می‌روند!
ابتدا باید مجری مناسب برنامه را انتخاب کنیم و بعد ارزیابی خواهیم کرد. اگر برنامه با تشخیص ما درست بوده باشد که ادامه می‌دهیم در غیر این صورت، با فرد بهتری کار را ادامه خواهیم داد. موظف هستیم کارمان را درست انجام دهیم.
خواهشم این است بخشی از مدیران سینما و دست‌اندرکاران همه را از غلاف ساده‌نگری و محدودانگاری نسبت به جامعه خارج كنند. سینما خیلی جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. سینما پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و اگر همه اینها باشد سینما ارزشمند خواهد شد. سینمای ساده و سطحی، سینمای غیرسینما، سینما فقط فیلمی روی پرده دیدن نیست. این را رسانه‌ها می‌توانند به نمایندگی از مردم مطالبه کنند. چون برای مردم امکان نمایش خارجی به دلیل محدودیت اکران وجود ندارد. پس مردم وجه قیاس می‌خواهند. در منزل وقتی انتخاب می‌کنند خیلی انتخاب اولشان نیستیم و این زنگ خطر است. باید تلاش کنیم فیلمی بسازیم که به‌طور طبیعی از سوی مردم انتخاب شود. این را شما باید از دست‌اندرکاران بخواهید. اجازه ندهید به سادگی و سهل‌انگارانه از کنار شما رد شوند. تعریف سینما را از همه‌‌ بخواهید. اقتضائات داشتن سینمای حرفه‌ای، سینمایی را که در شرایط رقابتی آزاد انتخاب مردم باشد، موضوع بحث قرار دهید که چه فیلمی باید داشته باشیم تا از طرف مردم انتخاب شود. رسانه‌ها می‌توانند کمک کنند سینما جدی‌تر شود.
ساختار «هنروتجربه» را تغییر نمی‌دهید؟
بحث‌ها و اختلاف نظرهای مصداقی را که کنار بگذاریم، در مفهوم کار کسی را ندیده‌ام که مخالف باشد. کسانی که ایراد داشتند هم گفتند با هنروتجربه مخالف نیستیم. «هنروتجربه» یکی از راه‌های ارتقای سینماست. فیلم و فیلم‌ساز یکی از راه‌های فراخوانی مخاطب جدید و مخاطب حرفه‌ای به سینماست. بدون مخاطب حرفه‌ای هنر شما ارتقا پیدا نمی‌کند. اگر دادوستد شما و مخاطب در راستای دور باطلی باشد، سهل‌پسندی و ساده‌انگاری را به هم تزریق می‌کنید و هم فیلم‌ساز خراب می‌شود و هم مخاطب. اینکه گفته می‌شود سطح سلیقه نازل شده و ذائقه پایین آمده، در دادوستد دور باطل رخ می‌دهد و عکس این قضیه هم صادق است. باید مخاطب حرفه‌ای داشته باشیم و منتقد جدی حرفه‌ای تا فیلم‌ساز و فیلم حرفه‌ای داشته باشیم. این زنجیره به‌هم‌پیوسته است. از هنروتجربه هم این انتظار را داریم که سطح هنری ما را ارتقا دهد و از تجربیاتش برای سینمای تجاری استفاده شود.