1

سینمای ایران از بین رفتنی نیست/در هشتمین جلسه “سینما رو به آینده” چه گذشت؟

سینماروزان: هشتمین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» با موضوع بررسی جشنواره فیلم فجر 43 شب گذشته 29 بهمن برگزار شد.

هشتمین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» که به همت سازمان سینمایی سوره و به میزبانی امیر قادری شب گذشته 29 بهمن ماه برگزار شد، به بررسی چهل و سومین جشنواره فیلم فجر اختصاص داشت و این نشست میزبان محمود گبرلو، مهدی کرم‌پور و سجاد نوروزی بود.

ابتدای این جلسه محمود گبرلو در پاسخ به این پرسش امیر قادری که چرا جشنواره امسال پُرحاشیه بوده است، عنوان کرد: فکر می‌کنم امسال نسبت به سال‌های قبل، بهترین تیم هیات انتخاب را داشتیم چراکه اعضای آن از اهالی سینما بودند. در حالی که اعضای هیات انتخاب سال‌های گذشته از مجموعه مدیریتی انتخاب می‌شد و نهایت یک یا دو فیلمساز در کنار آنها بودند که نسبتشان به جریان مدیریتی نزدیک بود. زمانی که وارد جلسه شدم نمی‌دانستم اعضا چه کسانی هستند اما پس از ورود متوجه شدم که همه سینماگر هستند و همان لحظه ورود به جلسه از اعضایی که انتخاب شدند، راضی بودم. چون در جمع عده‌ای فیلمساز بودند و همچنین بازیگر نسل جوان و منتقد حرفه‌ای سینما نیز داشتیم. فکر می‌کنم این اولین بار بود که 2 منتقد؛ یعنی من و آرش خوشخو در هیات انتخاب بودیم. می‌خواهم بگویم که آقای منوچهر شاهسواری به عنوان دبیر جشنواره فجر 43 هیچ دخالتی در انتخاب‌ها نداشتند و به ما گفتند هرچه شما انتخاب کنید، ما همان کار را می‌کنیم.

امیر قادری مطرح کرد: من به عنوان منتقد معتقدم که سطح فیلم‌های جشنواره امسال یعنی فجر 43 از دوره‌های قبل پایین‌تر بود. این تعداد آثاری که در جشنواره حضور داشت، چه قدر سلیقه هیات انتخاب بود و چه قدر به سیاست وفاق و… باز می‌گشت؟

گبرلو پاسخ داد: گمان نکنیم که فیلم‌هایی که در بخش مسابقه‌ بود و خارج از مسابقه دیده شد، تولیدات هیات انتخاب، هیات داوران و یا دبیر جشنواره است. جشنواره محل گذری برای ورود به بازار داخلی و خارجی است. پس ما نباید به این هیات‌ها نقد داشته باشیم که چرا فیلم‌ها ضعیف بود. ما ۹۲ فیلم را که طبق قوانین می‌توانستند در جشنواره شرکت کنند، دیدیم و از میان ۹۲ فیلم به نظر ما فیلم‌هایی که اکران شد از سایر آثار بهتر بود. نمی‌توان گفت باب میلمان بوده‌اند. ما از همان ابتدا از ۹۲ فیلم، ۴۰ اثر را بدون بحث رد کردیم. ۹ فیلم هم با رای قاطع همه اعضا رای آورد و این نشان می‌داد که ما مجبوریم بقیه آثار را طبق رای‌گیری انتخاب کنیم و ۹ فیلم دیگر با ۶ رای قاطع به جشنواره راه پیدا کرد. برای مابقی آثار ما به رای ۴ و ۵ رسیدیم و این در حالی بود که ما مجبور بودیم ۳۳ فیلم را انتخاب کنیم.

وی افزود: فراموش نکنیم که ما هر سال در جشنواره ۳۳ فیلم داشتیم به این شکل که ۲۲ فیلم در بخش مسابقه و ۱۱ فیلم اولی. البته در فجر 43، 33 فیلم برای بخش مسابقه انتخاب شد بدون احتساب انیمیشن‌ها. آقای شاهسواری گفت سیاست ما این است که جشنواره به انیمیشن توجه ویژه داشته باشد؛ برای همین ۴ انیمیشن انتخاب دبیر جشنواره بود. در نهایت می‌توان گفت انتخاب اولیه ما ۱۸ فیلم بوده و بقیه با رای‌گیری به جشنواره راه پیدا کردند. ما هیچ سفارش، تاکید، حمایت و پیشنهادی از سوی هیچکس نداشتیم. در جلسه آخر همه نظر خودشان را بیان کردند و آقای شاهسواری صرفا در آن جلسه قوانین را برای ما مرور کردند و به هیچ وجه توصیه‌ای برای رد یا قبول فیلم نداشت. ما قرار بود 104 فیلم ببینیم اما در نهایت ۹۲ اثر را مشاهده کردیم و جالب است بدانید از میان این آثار، فیلم‌هایی بودند که برای دومین بار در جشنواره شرکت می‌کردند؛ مثلا فیلم‌هایی داشتیم که اسمشان را عوض و یا با تغییراتی دیگر دوباره در جشنواره شرکت کرده بودند.

سال آینده سال خوبی برای سینمای ایران نیست

امیر قادری بیان کرد: برای من سوال است که وقتی کیفیت فیلم‌های جشنواره امسال پایین بوده پس آن ۶۰ فیلم دیگر چقدر اوضاعشان خراب است. در واقع فکر می‌کنم اغلب این فیلم‌ها دنیا و آخرت را ندارند و به اکران عمومی هم نرسند.

گبرلو تصریح کرد: من به عنوان کسی که ۹۲ فیلم دیدم، می‌خواهم این را بگویم که سال آینده سال خوبی برای سینمای ایران نیست. چراکه این فیلم‌ها به لحاظ ساختار و مضمون برای مخاطب امروز جذاب نیست. بعد از شیوع ویروس کرونا و ورود پلتفرم‌ها آگاهی مخاطب نسبت به مضمون و ساختار فیلم افزایش پیدا و ذائقه مخاطب تغییر کرد. یکی از دلایلی که منتقدان انقدر از سینما ناراضی هستند، بالا رفتن توقعشان از فیلمساز است. فیلمساز ما به لحاظ ساختاری، قدرت بالایی دارد اما کسانی که برای تولید سینمای ایران برنامه‌ریزی می‌کند، عقب‌تر از تماشاگر و فیلمساز است. باز هم تکرار می‌کنم که فیلم‌های جشنواره محصول هیات داوران و انتخاب و دبیر جشنواره نیست؛ فیلم‌های امسال محصول سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی چند سال گذشته است که به اینجا رسیده. ما باید بررسی کنیم که چرا سینمای ایران پسرفت کرده است وگرنه فیلمسازهای ما عقب نیفتاده‌اند. شما الان کارگردان‌های فیلم‌اولی را ببینید متوجه این موضوع می‌شوید. ما سال‌های گذشته فیلم‌های کارگردانان اولی را با ارفاق می‌دیدم اما الان اوضاع برعکس شده است و با دقت بیشتری آن را دنبال می‌کنیم.

امیر قادری یادآور شد: دقیقا این موضوع در فیلم کوتاه هم وجود دارد. من در سال آینده آنقدر که منتظر جشنواره فیلم کوتاه هستم، منتظر جشنواره فجر نیستم. سینماگر ما هوشمند است و گیر ما اتاق فکرهای سینماست. ذکر این نکته خالی از لطف نیست یکی از چیزهایی که باعث شد جشنواره امسال ضربه بخورد، سیاست راضی کردن همه بود. من فکر می‌کنم راضی کردن گروه‌های مختلف باعث می‌شود که گل نهایی را نتوان زد.

جشنواره فجر نیازمند تغییر در ماهیت و ساختار است

مهدی کرم‌پور درباره این موضوع گفت: ابتدا باید بگویم که جشنواره فیلم فجر شبیه هیچ جشنواره‌ای در دنیا نیست. در جشنواره کن هم وقتی ۲۰ فیلم از سراسر دنیا انتخاب می‌شود که برترین‌ها هستند، بازهم عده‌ای هستند که با تماشای فیلم هو می‌کشند. پس باید اینگونه فکر کرد که در هیچ‌جای جهان امکان ندارد در یک سال، ۳۳ فیلم خوب ساخته شود و امکان رسیدن به این فرمول محال است. این جشنواره حتی محصول این دولت نیست بلکه وارث دولت قبل است. ما در یک تسلسل اشتباه هستیم و مهم نیست در اینجا چه کسی رییس شود چون بعد از گذشت چند وقت مدیران ما به یک ماشین امضا تبدیل می‌شوند که در سیستم غلطی کار می‌کنند و اینگونه امکان ندارد به رستگاری برسیم. هیچ جشنواره‌ای در دنیا هیات انتخاب ندارد و بر اساس سیاست‌گذاری فیلم‌های هر سال را انتخاب می‌کنند. البته که سیاست‌گذاری آن‌ها سالانه متغیر خواهد بود.

وی ادامه داد: به عنوان مثال من در سال ۱۳۸۱ فیلم «جای دیگر» را ساختم که در اوج دوره اصلاحات، ۱۸ مورد اصلاح به فیلم خورد و من آنها را اجرا نکردم. در 22 بهمن همان سال و در روز آخر جشنواره این اثر برای سینمای رسانه اکران شد. من این فیلم را برای جشنواره‌های خارجی فرستادم و سال بعدش که می‌خواستم مجدد به جشنواره فیلم فجر ارایه دهم، به من گفتند چون فیلم در جشنواره‌های خارجی اکران شده است، در بخش جشنواره جشنواره‌ها فیلمم را نمایش می‌دهند. آن سال یعنی 82 فیلم من، عباس کیارستمی و سمیرا مخملباف را در این بخش گذاشتند که غیررقابتی بود. یا قبلا در جشنواره فجر، بخش کارگردان‌های فیلم‌ اول و فیلم دوم وجود داشت که وقتی آن را مرور می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این قانون‌ها هیچ ضرورتی نداشت. ما امسال فیلم‌هایی داشتیم که بدون پروانه ساخت و صرفا ویدئویی در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر 43 شرکت کردند. یا آثاری که قبلا در جشنواره‌های خارجی نمایش داده شدند، برخلاف سالهای گذشته امسال به فجر آمدند.

گبرلو خاطرنشان کرد: بله. فیلم‌های «فریاد» و «آبستن» بدون پروانه ساخت سینمایی و صرفا ویدئویی در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر 43 شرکت کردند. البته امسال این قانون وضع شد که فیلم‌های ویدیویی و سینمایی با هم می‌توانند در جشنواره فجر نمایش داده شود.

کرم‌پور افرود: من اصلا با فیلم‌های ویدئویی مشکل ندارم و حتی معتقدم که پروانه ساخت باید جمع شود چراکه امروزه همه فیلم‌ها دیجیتال است و می‌شود با یک کلیک فیلم‌ها را به جشنواره فرستاد. اما بحثم این است که این سیستم خودش را آپدیت نکرده و همانگونه‌ای است که در دهه ۷۰ بود. در دهه ۶۰ طراحی درستی برای ساخت سینمای ایران انجام شد. اما الان دوران بسیار فرق کرده است و تمام این سازمان‌ها باید تغییر ماهیت و ساختار بدهند و جشنواره فجر نیز از این امر مستثنی نیست. تا زمانی که وضعیت اینگونه باشد، ما هر سال خروجی بدتری از جشنواره فجر خواهیم گرفت چون خودش را با مقتضیات زمانه و جشنواره‌ای در رده جهانی نمی‌تواند هماهنگ کند.

فجر 43 بهترین جشنواره به لحاظ مخاطب بود

در ادامه نشست، سجاد نوروزی بیان کرد: بین ظرف و مظروف باید تفاوت باشد. شما نمی‌توانید در ظرف شاهنشاهی، مظروف جمهوری اسلامی را قرار دهید. ساختارهای حاکمیتی ما و مدیریت برنامه‌مان همانی است که در دهه چهل بود. آقای کرم‌پور دقیق گفتند که ساختار ما مربوط به دهه ۷۰ است. اگر بخواهیم از منظر جامعه‌شناسانه به قضیه نگاه کنیم، ایران بعد از آبان ۹۸ یک ایران است و ایران قبل از آبان ۹۸ یک ایران دیگر و این اصلا به دولت ربطی ندارد. در چنین جامعه‌ای که مرتب خاصیت خرده جنبشی دارد و به شدت طیفی است، شما می‌‌خواهید با سازوکار دهه ۷۰ سینما را مدیریت کنید و توقع دارید که جواب هم بگیرید و حتی نسبت به اعتراضات هم ناراحت می‌شوید. از نظر من از سال 98 که در سینما آزادی مشغول به کار هستم، فجر 43 بهترین جشنواره به لحاظ مخاطب بود. من سرمست بودم مخاطبی که از سینما رفته، دوباره به آن برگشته است.

قادری یادآور شد: من در سال ۱۳۹۸ و قبل از کرونا این را گفتم که سینمای ایران به پایان رسیده است. سینمای ایران قبل از کرونا و تحریم‌ها به پایان رسید و فیلم‌های کمدی هم با نیم ساعت شوخی نمی‌فروخت.

نوروزی تصریح کرد: ما فیلم‌هایی در سال ۱۳۹۸ داشتیم که مردم بعد از تماشای فیلم می‌خواستند پولشان را پس بدهیم؛ چون فکر می‌کردند وقتشان با دیدن آن تلف شده است. ابتدای سال ۹۸ فیلم‌های «متری شش و نیم»، «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل شد» را روی پرده سینماها داشتیم که هر کدام یک اتفاق خوب و مهمی را رقم زدند اما این اندوخته تمام و در پایان تابستان ۹۸ این شیب نزولی شد. بدین ترتیب در جشنواره فجر ۱۳۹۸ سالن‌های ما کلا خالی بود و نهایت از سه یا چهار فیلم استقبال شد. این وضعیت تا سال ۱۴۰۰ کمابیش ادامه داشت و برخی از سالن‌های ما خالی بود و نمایش لغو می‌شد چراکه مخاطب نداشتیم. این جشنواره یعنی فجر 43 من را خرسند کرد چراکه توانست مخاطب را با خود همراه کند. من صادقانه تحلیلی برای این اتفاق ندارم و البته معتقدم به دبیر و افراد ربطی نداشت.

وی ادامه داد: زمانی که ماهیت توسعه نیافته باشد ما در این جلسه به جای اینکه بررسی کنیم چطور شد که مخاطب دوباره به جشنواره برگشته است، درباره این صحبت می‌کنیم که چطور این همه حاشیه ایجاد شد. توسعه‌نیافتگی در ماهیت کارهای اجرایی و هنری یک لوپ بی‌پایان است و نقطه پایان ندارد. امسال جشنواره فجر نشان داد که با این وضعیت نمی‌توان ماهیت یک رخداد هنری را با نگاه کلاسیک محقق کرد. ما همواره در حال اختراع چرخ هستیم که نزد ما ایرانیان است.

امیر قادری خاطرنشان کرد: مردم همواره سینما را می‌بخشند و دوباره سرخورده می‌شوند.

فیلم اجتماعی برای جامعه در حال توسعه‌ راهگشا است

گبرلو در ادامه با اشاره به اینکه برای تغییر در برگزاری جشنواره باید آیین‌نامه‌ها را دوباره بررسی کرد که مساله‌اش شفاف نبودن آن است، گفت: اینکه امسال هیجانی برای جشنواره ایجاد شده به دلیل سال‌های گذشته است. ما در تحلیل جشنواره یا باید با آیین‌نامه و یا جشنواره‌های خارجی و دوره‌ پیشین فجر پیش برویم. من فکر می‌کنم مردم با توجه به سال قبل این استقبال را داشتند. ما سال قبل دبیری داشتیم که کارش فقط ایجاد تنش بود. زمانی که چهار پنج نفر از هنرمندان ترجیح دادند در جشنواره فجر شرکت نکنند، دبیر جشنواره آن را به همه تعمیم داد. خود همین موجی را ایجاد کرد که هنرمندان با جشنواره فجر قهر هستند. من این موضوع را نتیجه نابلدی و کج فهمی می‌دانم. از سوی دیگر در اولین روز جشنواره فجر 42 با فریاد یکی از کارگردانان شروع شد و جدا از آن فیلم‌های ارگانی زیادی در آن رویداد وجود داشت. هیات انتخاب فجر 43 ۲۲ فیلم اجتماعی را انتخاب کرد، در حالی که سال‌های قبل به این شکل نبود. ما در هیات انتخاب این تصمیم را گرفتیم که فیلم اجتماعی به هر طریقی باید دیده شود و این نوع فیلم برای جامعه در حال توسعه‌ راهگشا است.

امیر قادری بیان کرد: در جلسات قبلی سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده»، آقای علی ملاقلی‌پور مهمان ما بود و گفت زمانی که پدر من فیلم جنگی می‌ساخت، جنگ بخشی از اجتماع بود و فیلم جنگی همان فیلم اجتماعی بود. اما در حال حاضر سازمان‌ها و ارگان‌ها لازم نیست حتما خودشان را در فیلم جنگی معرفی کنند.

گبرلو یادآور شد: ما امسال چیزی حدود سه تا چهار فیلم جنگی را به دلیل ساختار ضعیفی که داشتند، رد کردیم و این فیلم‌ها مربوط به ارگانی مانند روایت فتح بود. اما از آن طرف فیلم اجتماعی که احتمال می‌دادیم شورای نظارت ممکن است آن را رد کند، انتخاب کردیم. اینکه چرا امسال فیلم‌ها ضعیف بودند، بحث دیگری است. زمانی که فیلم دیده شد، همه متوجه شدند که فیلم‌ها ضعیف است اما پیش از جشنواره اشتیاق تماشای فیلم‌ها وجود داشت به این دلیل که دولت چهاردهم و جریان حاکمیت سال گذشته احساس کرد که در حال زمین خوردن است. پس با تغییر نگرش امسال از جمع صنوف سینمایی یک دبیر انتخاب کرد که اهل تعامل و گفتگو باشد. در مجموع هم سعی کردند فضای گرمی را برای دهه فجر و جشن انقلاب ایجاد کنند.

وی افزود: اما اینکه چرا وقتی همه فیلم‌ها را دیدند به ضعیف بودن آن اعتراض کردند؟ چون از نظر من سیستم حاکمیتی دیگر کارکرد گذشته را در هدایت سینما ندارد و مدیران این مساله را درک نمی‌کنند. دیگر دوران شورای پروانه ساخت تمام شده است. این تفکر که فکر می‌کردند می‌توانند با تایید و تصویب فیلمنامه‌های خاص سینما را در مسیر خاصی هدایت کنند، تمام شده است. به طور جدی اکنون دولت چهاردهم باید گام جدی بردارد. پس از تمام شدن جشنواره فجر 43 باید بگوییم که سالن‌های سینما با این فیلم‌ها در سال بعد تعطیل می‌شوند زیرا کسی برای تماشای این آثار نمی‌رود. حتی فیلم‌های اجتماعی امسال نیز نمی‌تواند مخاطبان را آنچنان جذب کند. دولت چهاردهم امسال ناخواسته هیات انتخابی را انتخاب کرد که نمی‌توانست در کارشان دخالت کند و هیات انتخاب هم روی فیلم‌های اجتماعی تاکید داشتند.

امیر قادری بیان کرد: یعنی تبعیض قائل شدید؟

گبرلو گفت: خیر. فقط ناخواسته دوست داشتیم این فیلم‌ها دیده شوند. سال گذشته بسیاری از فیلم‌های اجتماعی ما زیرزمینی شدند اما امسال ما فیلم زیرزمینی به آن شکل مطرح نداریم به این دلیل که فیلم‌های اجتماعی که انتخاب کردیم گاهی احساس می‌کردیم که شورای نظارت ممکن است با آنها مخالفت کند و اینها زیرزمینی شوند اما قاطعانه ایستادیم که این فیلم‌ها از فیلتر نظارت رد شوند. آقای منوچهر شاهسواری هم در این زمینه بسیار سختی و زحمت کشید.

امیر قادری تصریح کرد: جشنواره فیلم فجر 43 نشان داد که سه جریان سینمای ایران یعنی سینماهای استراتژیک، اجتماعی و کمدی رو به افول هستند.

سینمای ایران از بین رفتنی نیست

مهدی کرم‌پور گفت: به نظر من سینمای ایران هیچوقت از بین نمی‌رود و مسیر خودش را طی می‌کند به ویژه در ایران که از جنس تفریح و سرگرمی است. سینما در جهان اصولا متعلق به طبقه متوسط است و این طبقه متوسط است که باعث می‌شود گسست اجتماعی به وجود نیاید.

قادری بیان کرد: فکر نمی‌کنید که مخاطب اصلی سینما طبقه متوسط نیست بلکه طبقه مهم و بانفوذ سینما، طبقه متوسط است؟

کرم‌پور عنوان کرد: سینما حتما متعلق به همه اما منظور من خرده بورژوا است یعنی دانشجویان، معلمان، اصحاب رسانه و… . به طور مثال فیلم «پیر پسر» را فقط اصحاب رسانه و منتقدان دیده‌اند. پیش‌بینی می‌شد که این جشنواره امسال طبقه متوسط را به سینما بازگرداند. شانس طبقه متوسط به این است که بتواند وضع موجود را اصلاح کند زیرا فکر می‌کند هرگونه رادیکالیسمی هزینه زیادی به همراه دارد. متاسفانه حاکمیت متاسفانه این جریان نشد و شروع به تضعیف کردن افراد مرجع و موثر جامعه در همه موارد کرد.

سجاد نوروزی عنوان کرد: سال 1402 هم از داخل و هم از بیرون همه افراد حاضر در هنر را تضعیف کردند.

کرم‌پور ادامه داد: وقتی نیروهای مرجع تضعیف می‌شوند، باید ابتدا ببینید که چه آدم‌هایی را برای جایگزینی آن‌ها دارید. استقبال از جشنواره امسال بدین معنی نیست که فیلم‌ها خوب بوده‌اند بلکه به این معنی است که جامعه یکبار دیگر به ما فرصت داده و به سینما آماده است. ما باید ببینیم که وقتی طبقه متوسط دوباره در جشنواره شرکت می‌کند، چگونه برای ادامه راه ریل‌گذاری کنیم. ما از بانیان وضع موجود نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که وضع جدیدی را برایمان رقم بزنند.

وی تصریح کرد: من دائما به واسطه سِمَت‌های مختلف با بچه‌های جدید و جوانان صحبت می‌کنم. اگرچه نسل جوان در فرم بسیار پیشرفت کرده است اما مشکلشان این است که رویکرد و اندیشه در کارهایشان بسیار کم و علت اصلی این اتفاق این است که با گسترش شبکه‌های مجازی با آدم‌هایی مواجه هستیم که با اسکرول خبر مواجه هستند و تحلیل نمی‌کنند. متاسفانه ما اکنون محتوای ضعیفی داریم و فیلمسازانی که نگاه راهبردی جدی داشته باشند، نداریم. همه ما نباید هیجان‌زده فرمی باشیم و این ارگان‌هایی که در این ایران باهم رقابت می‌کنند، هرگز تبدیل به کمپانی نمی‌شوند زیرا کمپانی نیازمند یک سیستم عرضه و تقاضای واقعی است. وقتی سیستم به نهاد عمومی وصل است، امکان ندارن به کمپانی و یا حتی شبه کمپانی برسیم.

مهدی کرم پور گفت: به عنوان مثال در زمانی مدیر حوزه هنری عالی عمل می‌کرد و بهترین فیلم‌ها را می‌ساخت و برخی جلوی فیلم‌ها را می‌گرفتند و باز الان افراد جدید آمده و جلسه برگزار کرده و احیا شده است. کمپانی نسبت مستقیم سود و زیان با مخاطب دارد و براساس مدیریت عوض نمی‌شود. در همین جا فرق می‌کند که سجاد نوروزی مدیر سینما آزادی باشد یا فرد دیگری. این اتفاق به آدما بستگی دارد اما ربطی به جریانات ندارد چراکه سریع به مافیا و شبه مافیا می شوند. سینمای ایران در یک دهه با افت کمی و کیفی جدی مواجه بود و سال آینده هم ممکن است دوباره فیلم‌های کمدی ساخته و رکورد فروش بزنند ولی نباید گرفتار این رکوردهای فروش بشویم. اتفاقا فیلم‌هایی در زمینه سینمای اجتماعی ساخته می‌شود اما در جشنواره فجر نیست. همین الان 2 فیلم در جشنواره برلین هستند که پروانه نگرفتند و بدون قوانین موجود فیلم ساختند و به جشنواره رفتند.

قادری گفت: اگر دقت کنید جشنواره کن کم کم در حال تبدیل شدن به محل رقابت فیلمسازان اصلی ماست.

کرم‌پور مطرح کرد: دقیقا. جریان سینمای ایران و خواسته‌های مردم از بین نمی‌رود.

گبرلو گفت: یعنی شما می‌گویید که بچه‌ها گرفتار فرم شدند. چه کسی می‌تواند بستر شکوفا شدن تفکر را ایجاد کند؟

کرم‌پور پاسخ داد: وقتی شما با سینمای متفکر به طور جدی در آن اتاق فکر که بزرگتر از سیستم‌ها است، به نوعی مقابله می‌کنید، لاجرم در بین آنها چیزی در می‌آید.

گبرلو خاطرنشان کرد: وقتی شورای پروانه ساخت به گونه‌ای رفتار می‌کند که فیلمساز پیش از اینکه فیلمنامه خود را ببرد، پیش خود فکر می‌کند که مثلا این سانسور و حذف می‌شود و… پس باید فیلمنامه خنثی ارایه بدهد چون گردش زندگی خود را داشته باشد. آن جریانی که در راس حاکمیتی فرهنگی قرار دارد و برای شکوفایی فکر بسترسازی می‌کند، اگر به فکر این نباشد فیلمساز ما مجبور است که به سیستم خنثی تن بدهد.

مهدی کرم‌پور یادآور شد: بله دقیقا از سال 97 دیگر خود من هم فیلم نساختم و سال 98 هم داوری جشنواره فجر را قبول نکردم. اساسا از ایران رفتم و به تازگی برگشتم. این اتفاق انسانی است و برای همه مردم رخ می‌دهد. اما اینکه فکر کنیم که یک اتفاقی بین جوان‌ها افتاده است، اصلا چنین چیزی نیست. ما حتی سه فیلم اجتماعی جدی هم در بین این 33 فیلم نداشتیم. شما تنها 3 فیلم را نام ببرید.

قادری بیان کرد: به نظر من هم بخش سینمای اجتماعی در جشنواره فیلم فجر 43 ضعیف بود.

کرم‌پور گفت: من در دانشگاه تدریس می‌کنم و می‌دانم که این بچه‌ها تقصیری ندارند و ما باید به آن‌ها یاد بدهیم که نگاه خود را گسترش دهند.

محمود گبرلو توضیح داد: وقتی برنامه‌ریز، سطحی‌نگری و کمدی سخیف را می‌پسندد، ناخودآگاه برخی از تهیه‌کنندگان و فیلمسازان برای اینکه گردش کاری و اقتصادی داشته باشند به چنین چیزهایی تن می‌دهند.

مهدی کرم‌پور یادآور شد: بله. ولی فیلم فارسی هم در کنار ساواک بود.

امیر قادری نیز بیان کرد: سینمای فیلم فارسی در بسیاری از موارد شهری‌تر و مترقی‌تر بوده است.

کرم‌پور پاسخ داد: توجه کنید که سرمایه به دلیل ماهیت ترسوی خود همیشه در کنار حاکمیت می‌ایستد چون جای امن آنجاست. مشکل اصلی این است که نگاه و اندیشه به عنوان مزاحم مطرح می‌شود.

سجاد نوروزی بیان کرد: اگر در حاکمیت جایی باشد که واقعا فکر کنند کمدی‌ها را به اصطلاح بولد کنند و در سر فیلم‌های دیگر بزنند، من واقعا خوشحال می‌شوم چون حداقل فکری بوده است.

کرم‌پور گفت: این اتفاق در دولت قبل رخ داد و دوستان مدام در حال آمار دادن بودند.

نهادهای حاکمیتی باید اسپانسر مسایلی باشند که به امنیت ملی ربط پیدا می‌کند

نوروزی ادامه داد: اما در حوزه سینمای غیرکمدی باید بگویم که اصلی‌ترین عامل رونق سینمای غیرکمدی در همه جای دنیا ارتباط بین ادبیات داستانی و سینماست. این ارتباط در سینمای ایران کجاست؟ چون کتاب که نمی‌خوانیم. ای کاش یک روز پرونده‌های شورای حل اختلاف خانه سینما بیرون بیاید. نهادهای حاکمیتی که روزی برای ساخت «آدم برفی» و «باشو غریبه کوچک» هزینه می‌کردند، الان کجا هستند؟ همه جای دنیا نهادهای حاکمیتی باید اسپانسر مسایلی باشند که به امنیت ملی ربط پیدا می‌کند.

کرم پور بیان کرد: که الزاما هم درباره فلان شهید نیست. مسایلی مانند مهاجرت نخبگان در حال حاضر بسیار استراتژیک است و باید به آن پرداخت.

سجاد نوروزی مطرح کرد: مسایل بنیادین امنیت ملی ما را که زیرساخت‌های مدنی، فرهنگی، هنری و اجتماعی دارد، برخی از آقایان حتی نمی‌شناسند. باید مواردی که امنیت ملی را به مخاطره انداخته است، شناسایی کنیم و نسخه بدیع بسازیم. باید از رادیکالیسم احمقانه‌ و متحجرانه که در سطوح مختلف وجود دارد دوری کنیم. جریان سینمای ایران چیزی مثل «فسیل» اتفاق افتاد. آدمی پیدا شد که این مارکت را می‌شناخت و ایده خلاقانه‌ای را پیش برد.

قادری گفت: من همین جا بگویم که بعد از «فسیل» و «هفتاد سی» سینمای اجتماعی ایران این شانس را دارد که در دل این کمدی‌ها دوباره قوام بگیرد. بسیاری از دعواهایی که وجود دارد، به جای اینکه دلسوزی برای سینما باشد بیشتر به دنبال این دولت و آن دولت است؟ انگار سینمای اجتماعی مانند یک ابزار برای کوبیده شدن در سر این دولت و آن دولت استفاده می‌شود.

نوروزی بیان کرد: آقای رضا درستکار به عنوان یکی از داوران جشنواره مصاحبه کرده و گفته است که شهاب حسینی که به داوری‌ها اعتراض کرده همیشه به دنبال این بوده است که موفقیت خود را از مردم جدا بداند و حرف‌های این چنینی زده است. این بازیگر موقعی که مجری تلویزیون بود در اوج بود، پلیس جوان در اوج بود، با سریال و سینما در اوج بود، سی سال است که در اوج است و کن دارد و … شما تعریفتان از موفقیت چیست؟

گبرلو تاکید کرد: نه آن بیانیه خلاف عرف و اخلاق سینمایی بود. من از آقای درستکار دفاع نمی‌کنم ولی رفتار آقای حسینی هم درست نبود. داور جشنواره است و آن‌ها به اتفاق تصمیمی گرفتند و دلیل نمی‌شود که شما تا پایان مراسم باشید و وقتی جایزه به شما تعلق نگیرد، بیانه صادر کنید.

سجاد نوروزی پاسخ داد: بله. می‌توان مفصل درباره این بحث صحبت کرد. ولی شما می‌بینید که نگاه‌ها و نزاع‌های خارج از سینما در جاهایی خود را نشان می‌دهد. بله می‌توان درباره این صحبت کرد که آقای حسینی کار درستی انجام داده است یا نه ولی شما نوع نگاه به ماهیت سینما را نگاه کنید، این نگاه از ماهیت تکنیکال هنری نیست. دسته‌بندی‌ها بر قضاوت شما سایه می‌اندازد و کانالیزه می‌شود. باز به حرف اول خود برمی‌گردم که لوپ توسعه نیافتگی درمان ندارد. شما در جشنواره‌های درجه دو و سه جهان دعوایی می‌بینید؟ نه اصلا. اینجا همیشه و در جاهای مختلف دعوا است.

مهدی کرم‌پور گفت: این ساختار، غلط است. هر کسی در این جشنواره هیات انتخاب و یا داور شود، فحش می‌خورد.

محمود گبرلو بیان کرد: یکی از نکاتی که در جلسه اول هیات انتخاب عرض کردم، گفتم آقای شاهسواری شما به هیات انتخاب نیازی ندارید چراکه یک جایگاه سینمایی دارید که همه هم تقریبا شما را قبول دارند. شما فیلم‌ها را انتخاب کرده و وارد حوزه داوری کنید ولی این اتفاق میسر نشد چون ساختار غلط است. جو سیاسی حاکم بر جریان جشنواره یا جشن دهه فجر باعث می‌شود بسیاری از مصلحت‌های خارج از مسابقه و جشنواره را باید در نظر گرفته شود.

کرم‌پور توضیح داد: در دنیا یک قوانین مشخصی وجود دارد. مثلا آمریکا برعکس چیزی که دوستان فکر می‌کنند دستور می‌دهند تا فلان فیلم ساخته شود و… اصلا چنین نیست. در آنجا قوانین و قواعد روشن و موجود است. سی آی ای که پیشنهاد تولید فیلم نمی‌دهد. یک تهیه‌کننده اسکویید گیم را در کره جنوبی می‌خواند و می‌گوید این چقدر خوب است و به نتفلیکس می‌برد. ما تخصص‌هایی داریم و تا نهادها به عنوان فاندیشن و با قوانین مشخص و نه کمپانی تعریف شوند، این مسایل درست نمی‌شود. یعنی پلیس، وزارت اطلاعات و هرکجا که منافع دارد، قوانینی بدهند تا شاید فیلمسازانی که خواستند فیلمی با آن مختصات بسازند، بخشی از بودجه خود را از آنجا بگیرند و شفاف باشد. من به شما قول می‌دهم در این صورت فیلم‌های استراتژیک‌تری ساخته می‌شود و مخاطب هم آن‌ها را می‌بیند. دستور ندهند که امسال حتما درباره این شهدا کار بسازید.

تمام سینمای ایران بخش مسابقه جشنواره فجر نیست

قادری گفت: آقای گبرلو شما به عنوان عضوی از هیات انتخاب از داوری‌ها راضی هستید؟

گبرلو پاسخ داد: من به داوری‌ها احترام می‌گذارم. اینکه راضی باشم یا نه به سلیقه من برمیگردد. من باید احترام بگذارم تا دیگران هم به من احترام بگذارند. درباره داوران جشنواره نیز باید بگویم که آنها صاحب نظر هستند و شما نمی‌توانید تک تک اعضای داوری را در نظر نگیرید چون افرادی هستند که در حوزه خود تخصص دارند. اگر فشاری بر آنهاست باید مشخص شود. همیشه آرای هیات داوران مخفی بوده و اعمال‌هایی می‌شده است که آقای رضاداد خود افشاگری کردند که نیم ساعت به جایزه نوید محمدزاده مانده بود آن را تغییر دادند.

نوروزی بیان کرد: امسال هم همینطور بوده است.

گبرلو گفت: وقتی شفافیت‌ها در آرای داوری نباشد این بحث‌ها و حرف و حدیث‌ها پیش می‌آید. از روز اول که در هیات انتخاب بودم، شروع به نوشتن یادداشت‌هایی کردم و با صحبت‌هایی مواجه شدم که انگار اصلا تحمل شفافیت وجود ندارد.

امیر قادری توضیح داد: فکر می‌کنم نتیجه این بحث این است که به هرحال بعد از مدتی مردم دوباره تا حدی بخشیده و به جشنواره برگشته‌اند. از طرف دیگر سینمای ایران در بخش‌های مختلف خود یعنی آثار کمدی، اجتماعی و… محصولات مفید و تماشاگرپسند تولید نکرده و ممکن است این دوباره باعث سرخوردگی شود. حرفی که دوستان دارند این است که اگر تغییراتی در تصمیم‌گیری‌ها اتفاق نیفتد، ما نتیجه‌ای خواهیم گرفت که تا الان وجود داشته است. باید تصمیم‌های تازه‌ای گرفته و روزنه‌های جدیدی باز شود که حرف‌هایی که عزیزان در اینجا می‌گویند، تکرار نشود.

مهدی کرم‌پور گفت: این نکته را تکرار کنم که تمام سینمای ایران در بخش مسابقه نیست. فیلم‌های اجتماعی‌ای وجود دارند که در حال حاضر در خارج از ایران نمایش داده می‌شوند که هرگز پروانه ساخت نگرفته‌اند و بخش کمدی هم وجود دارد که حتما می‌آیند و فروش خواهند داشت یعنی محصول همه این‌ها در بخش مسابقه نیست.

گبرلو بیان کرد: این مساله به دلیل مشکل آیین‌نامه است که جشنواره اعتبار خود را از دست می‌دهد. فیلمساز دیگر نیازی ندارد که به جشنواره بیاید.

نوروزی گفت: چه بسا فیلم خود را ندهد، برایش بهتر هم است.

گبرلو ادامه داد: یک بحثی که مطرح می‌شود، این است که همه منتقدان و اهالی رسانه وقتی از سال سینما بیرون می‌آیند، سریع اظهار نظر می‌کنند و این می‌تواند در اکران عمومی فیلم تاثیرگذار باشد. جشنواره جایزه‌اش چه اعتباری دارد؟ اگر مثلا این تندیس را نشان بدهند، سینمادار با آن قرارداد می‌بندد؟ نه. جایزه اش چقدر است؟ صد میلیون تومان است. دیگر اصلا اهمیتی ندارد.

ادامه این نشست به پرسش و پاسخ مخاطبان گذشت.

آرای سیمرغ مردمی یک مشکل ریاضی در خود دارد

محمود گبرلو درباره نبود شکیب شجره در بین نامزدهای جشنواره و برگزیده نشدن مریلا زارعی گفت: شخصا بازی ایشان در «دست تنها» را شاهکار می‌دانم و خیلی دوست داشتم. اما نمی دانم چرا نامزد نشدند. به نظر من خانم زارعی بازیگر بسیار خوبی هستند ولی در اینجا بازی شاهکاری نداشتند. از نظر من فیلم «موسی» شاهکار نبود و یک فیلم معمولی بود. از نظر ساختار سینمایی اشکال جدی داشت و از نظر دستاورد فنی هم نوآوری وجود نداشت. سال‌های سال است که در سینمای جهان این را می‌بینیم و اتفاق جدیدی نبوده است.

سپس مهدی کرم‌پور درباره انتخاب فیلم «پیشمرگ» به عنوان بهترین فیلم آرای مردمی بیان کرد: مشکل عمده‌ای درباره آرای مردمی وجود دارد. همه این ساختار جشنواره را باید کوبید و دوباره ساخت. ساختار سینمای ایران در حال حاضر در جایی که به عنوان مدیریت فرهنگی وجود دارد، باید کاملا از بین برود و مجدد ساخته شود. همچنین نیازی به بازسازی ندارد و به نوسازی نیاز دارد. همین سیمرغ مردمی اشکال دارد. سال‌ها در خانه سینما این را گفتم و الان هم می‌گویم. آرای مردمی یک مشکل ریاضی در خود دارد و اتفاق این است که ضریب استقبال مخاطب باید به عنوان یک پارامتر در ضریب محاسبه شود که نمی‌شود. در حقیقت از نظر ریاضیات باید این ضریب را در آرای مردمی در نظر گرفت. فیلمی که مردم استقبال بیشتری کنند شاید رای منفی هم بگیرد ولی اشکالی ندارد و شما باید استقبال را در ضریب محاسبه کنید. من «پیشمرگ» را ندیده‌ام و کلا در این جشنواره 4 فیلم دیدم که دوتای آن هم مربوط به بخش ویژه بود. این نحوه محاسبه تا ابد می‌تواند غلط باشد.

امیر قادری بیان گرد: به این دلیل که شاید مهمترین پارامترها در آن دخالت ندارد.

سجاد نوروزی گفت: در چهل و یک سالگی حس شرم می‌کنم که کار ما به اینجا رسیده است که در کشور خود باید بر سر بدیهیات بجنگیم. شما خروجی جشنواره را ببینید. در یک دوره‌ای «رنگ خدا»، «سگ کشی» و «آژانس شیشه ای» در جشنواره بوده است، این‌ها دعوایشان نشده و الان با این فیلم‌ها با هم دعوا می‌کنیم. برادران حاضر در سازمان سینمایی، صنوف، روزنامه نگار و… هر فیلمی با این فرمول که مهدی کرم‌پور می‌گوید سیمرغ مردمی را گرفت ببینید این فیلم در اکران عمومی از چه وضعیتی برخوردار است. حتما باید فروش خوبی داشته باشد دیگر!

کرم‌پور بیان کرد: وقتی فیلمی که سیمرغ مردمی را می‌گیرد، نمی‌فروشد باید ساختار را درست کرد. اگر شما نسبتی گرفته‌اید که مردم دیده‌ و پسندیده‌اند پس به قول آقای نوروزی باید حداقل پنجاه میلیارد بفروشد و اگر چنین نبود ببینید مشکل ساختاری در کجاست؟

نوروزی ادامه داد: باید در یک جایی این لوپ را تمام کنیم. این که هر سال این حرف‌ها را بزنیم و باز این اتفاق تکرار شود، دیگر بس است. شما جوانان را از سینما حذف کرده‌اید. الان سناریو خود را براساس جواد و نوید می‌نویسند و شما سالهاست که جوان 21 ساله روی پرده نمی‌بینید. توقع دارید دهه هشتادی بیاید و با این سینما ارتباط برقرار کند؟ مگر خود را در آنجا می‌بینند؟ قصه‌ها همه عشقی میان‌ساله شده‌اند. بازیگرهای خانم ما همه چهل و خرده‌ای سال دارند و نقش دختران 27 ساله بازی می‌کنند. کجای دنیا چنین است؟ یک سوپراستار معروف که بالای پنجاه سال دارد برای یکی از فیلم‌های امسال جشنواره به او گفته‌اند و گفت این یک بازیگر 14 ساله دارد و من این را بازی نمی‌کنم. عناصر سینمایی خود را سازمان یافته از ورود جوانان به عرصه بازیگری و تکنیکال و کارگردانی جلوگیری می‌کنند.

مهدی کرم‌پور مطرح کرد: مساله نگاه است. دیدگاه آن را ندارند.

گبرلو توضیح داد: واقعیت این است که این سازوکارها زمانی درست می‌شود که ما بفهمیم که دوران سینمای وابسته به سیستم نظارتی و حاکمیتی تمام شده و سینما باید به بخش خصوصی واگذار شود و گردش درست هنر صنعت را داشته باشیم. تا وقتی که مدل شوراها با مدل 82 پیش برود طبق چیزی که خود آقای مستغاثی گفتند ما طبق آیین‌نامه سال 82 پیش می‌رویم، راه به جایی نمی‌بریم. ما در هیات انتخاب یک بحثی داشتیم که یکی از دوستان مساله را درباره «پیر پسر» مطرح کرد که این پدرکشی است ما نباید اقتدار پدر را از بین ببریم. گفتم این تفکر همان سال 82 است. آن موقع اخلاقیاتی حاکم بود که باید طبق آن پیش می‌رفتیم ولی نسل امروزی که پدر را محاکمه می‌کند چیز دیگری است.

قادری تصریح کرد: نتیجه همین تفکر است که فیلمی مانند «پیر پسر» که قطعا ارز‌ش‌های خوبی دارد و استقبال از آن زیاد است، این اتفاقات برایش رخ می‌دهد.

محمود گبرلو عنوان کرد: به خاطر اینکه این قضیه از «برادران لیلا» شروع شد و از یک سیلی به پدر رسید به کشتن پدر به این دلیل که ما اجازه ندادیم مسیر طبیعی خودش را طی شود.

قادری گفت: همان‌قدر که تصمیمات حاکمیتی در رسیدن ما به این نقطه تاثیر دارد، حلقه‌های سینمایی ما در بخش خصوصی که از دهه ۶۰ شکل گرفته است در این نوع انحصار سینما نقش دارد.

مهدی کرم‌پور بیان کرد: تا زمانی که وضع به این منوال است ما دائما گروه‌های مافیایی و شبه‌ مافیایی خواهیم داشت. این اتفاق چه در دولت، چه در صنف و چه در بخش خصوصی به وجود خواهد آمد. این ساختار باید اصلاح شود.

محمود گبرلو متذکر شد: با تمام این حرف‌ها باید این واقعیت را بپذيريم که سینمای ایران به بن‌بست و تنگنایی رسیده است که هم تهیه‌کننده و هم فیلمساز و هم سیاستگدار دولتی باید برای نجات آینده سینمای ایران طرح نوینی بریزند در غیر این صورت تماشاگر نسل امروز این سینمای گذشته و قدیمی را نمی‌پذیرد.

نوروزی عنوان کرد: تا زمانی که ارتباط میان ادبیات داستانی و سینما در ایران ایجاد نشود، وضعیت همین است.

«قاتل و وحشی» مشکل شرعی دارد اما مشکلات شرعی باید توسط چه کسی حل شود؟

گبرلو همچنین گفت: سیستم غلط ساختاری جشنواره، بین خبرنگاری که خبر را اطلاع‌رسانی می‌کند و یک منتقد تفاوتی قائل نمی‌شود. حتی سردبیران نیز به این‌ نکته توجه نمی‌کنند. بسیاری از منتقدان صاحب نظر، فیلم را در برج میلاد تماشا نمی‌کنند و همان لحظه هم اظهارنظر نمی‌کنند اما جوانانی که مدعی منتقد بودن هستند، پس از تماشای فیلم سریع اظهارنظر کیلویی می‌کنند و می‌گویند که فیلم ‌بد و ضعیفی بود درحالی که نه فیلمنامه و نه سینما را نمی‌شناسند. خود جشنواره هم در این زمینه مقصر است مثلا فضای نشست‌ها را بسیار باز و گسترده کرده است و همه‌ می‌توانند در آن حضور پیدا کنند.

وی افزود: در همه جای دنیا برای یک فیلمساز ارزش زیادی قائل هستند. به عقیده من شان یک فیلمساز کمتر از رئیس‌جمهور نیست و وقتی می‌خواهد یک گفتگوی مطبوعاتی انجام دهد، باید تمام پروتکل‌ها رعایت شود. مثلا وقتی رئیس‌جمهور نشست خبری دارد، نماینده رسانه مشخص است، سوالش را می‌نویسد و پشت تریبون می‌خواند. عدم اجرای این موارد باعث می‌شود که هنرمندان نیز جشنواره را کمتر جدی بگیرند.

امیر قادری گفت: امسال حتی در یکی از نشست‌ها شخصی کمدی اجرا می‌کرد. این پيشنهاد خوب است که هر رسانه اول جشنواره نماینده‌اش را معرفی کند.

محمود گبرلو در پایان درباره فیلم «قاتل و وحشی» گفت: من فیلم «قاتل و وحشی» را تماشا کردم و فیلم بدی نیست. این فیلم مشکل شرعی دارد اما من این را متوجه نشدم که در جامعه ما مشکلات شرعی باید توسط چه کسی حل شود.‌ من شخصا معتقدم که مشابه این فیلم‌ها در جمهوری اسلامی ساخته و پخش شده است مانند فیلم «صبح» یا «بازمانده». باید مشخص کنیم که در جمهوری اسلامی ما تابع نظر کدام یک از مراجع باشیم. در فیلم‌ «قاتل و وحشی» آنقدر قصه جذاب و گیرا و درام قوی است که شما اصلا متوجه بی‌حجابی نمی‌شوید.‌ در پشت پرده تصمیمات متعددی درباره سینمای ایران گرفته می‌شود که ما متوجه آن نمی‌شویم. باید جلوی این اتفاقات گرفته شود. یکی از مسئولان جشنواره می‌گفت که نباید فیلم «پیر پسر» را نمایش دهید. پس از اکران گفت که آخيش و فکر نمی‌کردیم که تا این حد بازتاب خوبی داشته باشد. در پشت پرده متوجه نیستند که فیلم چه اتفاقات خوبی را می‌تواند در جامعه رقم بزند.

 




مسعود اطیابی: حدود هشت فیلمنامه دادم که همه رد شده!/اگر همین چهار فیلم پرفروش هم اکران نشود، سازمان سینمایی تعطیل می شود! /امیر قادری: حتی هوش مصنوعی هم جای پدیده‌های اصیل را نمیگیرد!/علی ملاقلی پور: چرا اجازه کار به پانته آ بهرام و هنگامه قاضیانی نمیدهند؟  

سینماروزان: جدیدترین نشست «سینما رو به آینده» شنبه ۱۰ آذرماه به همت سازمان سینمایی سوره در سالن شهر خاطره سینما آزادی برگزار شد.

 

نشست‌ تازه «سینما رو به آینده» با عنوان «چالش‌های سینمای ایران، در دولت جدید» روز شنبه ۱۰ آذرماه با حضور مسعود اطیابی، امیررضا مافی، علی ملاقلی‌پور به میزبانی امیر قادری و به همت سازمان سینمایی سوره برگزار شد.

امیر قادری مجری و کارشناس برنامه در ابتدای این نشست ضمن خوشامدگویی به حضار گفت: سال گذشته طی نشست هایی درباره سینمای دهه شصت و هفتاد با حضور سینماگران، مدیران و صاحب نظران آن سال‌ها صحبت شد. اکنون قرار است شنبه‌های اول هر ماه درباره موضوعات روز سینما این برنامه تداوم یابد. تصمیم گرفتیم از کارشناسان مختلف سینمای ایران کمک بگیریم و چنین جلساتی را به عنوان رهنمودهایی به دولت ارائه کنیم و امیدواریم در ماه‌های آینده نماینده‌ای از دولت هم داشته باشیم. آقای موتمن هم قرار بود بین ما باشند و به دلیل ماندن در مسیر نتوانستند در این جلسه باشند.

مسعود اطیابی در ابتدای صحبت‌های خود درباره چالش‌های دولت جدید گفت: سینمای ایران همیشه دچار چالش است و بخش عمده سینما نباید تکلیف خود را با دولت ها مشخص کند و این مساله دور از بلوغ سیاسی است. سینما باید بدون توجه به هر تغییری راه خود را پیش ببرد و نیازمند مدیریت شدن نباشد. باید در زمینه مدیریت سینما تعادلی پیدا شود و نباید به طور کلی نقش دولت ها را حذف کرد.

وی افزود: توجه به مسائل شبه رسانه‌ها و هجمه های گفتگومحور، دولت را تحت فشار قرار می‌دهد و به محض تحت فشار قرار گرفتن بازی می‌خورند. مثلا الان سینمای کمدی موفقیتی دارد ولی هجمه بزرگی توسط روزنامه اصولگرا ایجاد می‌شود و پروانه ساخت از آن هجمه تاثیر می‌گیرد. خود من در هفت ماه گذشته 7یا8 فیلمنامه ارائه دادم و رد شده است. سینما باید در همه گونه ها تقویت شود. پیش‌بینی من نسبت به آینده سینما این است که ما در آینده چیزی به نام بازیگرمحوری، کارگردان محوری نخواهیم داشت و کمپانی ها محور خواهند بود.

 

امیر قادری در ادامه گفت: حتی در دوران کلاسیک سینمای آمریکا هر کمپانی ویژگی های اخلاقی خود را داشت و درباره آن‌ها فیلم می‌ساخت. من فکر می‌کنم خود نهادهایی مانند سازمان اوج، سازمان سینمایی سوره و… تبدیل به کمپانی می شوند.

 

اطیابی بیان کرد: این‌ ارگان‌ها می توانند تبدیل به کمپانی هایی شوند که مورد وثوق مردم شده و نیازی به مجوز از دولت نداشته باشند. هرچه سینما را وادار به رقابت کنیم، در ده سال آینده با محصولاتی مواجه می شویم که متفاوت خواهند بود. اگر به جایی برسیم که دولت با نهادهای خصوصی رقابت کند، این اتفاق باعث پیشرفت ما می‌شود. از طرفی به نظر من سینمای اجتماعی ناامنی به مردم داده است و مردم به آن اعتماد ندارند.

 

در ادامه علی ملاقلی پور گفت: ایده کمپانی شدن ما را به این سمت می‌برد که هر کدام از این کمپانی‌ها باید سینما داشته باشند. چگونه است که یک فیلمی در اکران ۱۸۰ سالن و دیگری ۸۰ سالن دارد؟ به این دلیل که از قبل مشخص شده است که کدام فیلم باید بیشتر بفروشد. سازمان اوج و حوزه هنری و بخش های خصوصی شاید رشد داشته باشند اما ما باید ببینیم که سینما چه است و ما چه انتظارهایی از آن داریم. ذات سینما صنعت، هنر و رسانه است و امروزه عنصر هنر از بین رفته است. آینده سینما جدای از هنر است. تمام این عناصر کنار هم سینما می شوند. من امروزه از سینما انتظار دارم که تمام اله‌مان ها را در خودش داشته باشد و مردم را یک پله رشد دهد، ولی سینمای ما امروز مردم را ده پله عقب می اندازد.

 

وی افزود: آگاهانه می‌خواهند که سینمای اجتماعی نباشد. امروزه دیگر چه کسی سرمایه گذار یک فیلم اجتماعی می‌شود؟ سینمای اجتماعی هیچ صاحبی ندارد و هیچ کجا پای سرمایه گذاری آن نمی ایستند. خیلی ها می خواهند ملودرام اجتماعی کار کنند ولی نمی گذارند، زیرا این سینما اندیشه دارد و باعث رشد مردم می شود.

 

این فیلمساز عنوان کرد: یکی از مسائل اصلی ما این است که در سینما یک ژانر حکومتی داریم و این نوع فیلم‌‌ها نگاه روزنامه‌ای دارند. کسی هم اکنون پاسخگو نیست که این فیلم‌ها چه تاثیری داشته‌اند. هالیوود هر پنج سال یک فیلم درجه یک رو می کند ولی در کشور ما  باید در جشنواره فجر شش فیلم این چنینی ببینیم چون بیلان‌ کاری مدیران است.

 

وی تاکید کرد: آقای ایل بیگی در تمام دولت ها هستند. این افراد مگر تغییری کردند؟ این ها چه اندیشه و شهامتی داشتند و چه کسانی را به سینما آوردند؟

 

ملاقلی‌پور در ادامه گفت: با پدرم در جلسه فیلم «مجنون» بودم که آقای بهشتی به پدرم گفت چه می‌کنی؟ پدر گفتند چند فیلمنامه اجتماعی دارم و نشد که آن‌ها را بسازم. بهشتی گفت ما به تو وام می دهیم برو فیلمت را بساز، اگر نفروخت ما سهیم می شویم. در آن زمان سینمای اجتماعی احیا شد و در این بین فیلم های ارزشمندی ساخته شد.

 

وی افزود: در دوره آقای روحانی به دیدار تابش رفتم. او گفت که سه فیلمساز زن داریم که فیلم جنگی می سازند؛ تو هم برو فیلم جنگی بساز. من معتقدم سینمای ما باید نسبتی با جامعه داشته باشد. آن موقع که رسول ملاقلی‌پور فیلم جنگی می ساخت، جنگ جزوی از اجتماع ما بود و آن فیلم ها درحقیقت اجتماعی بودند. تمام آن ها مساله ما بود. ما ژانر جنگی نداریم و این یک کلاهبرداری است.

 

قادری در ادامه گفت: تمام فیلم‌ها هم بد نیستند. فیلم های جنگی این دوره ازجمله «موقعیت مهدی»، «مجنون» و «غریب» را نسبت به دیگر آثار بیشتر دوست داشتم.

 

ملاقلی‌پور افزود: بله. مثلا هادی حجازی فر چون باوری دارد وقتی درباره شهید باکری فیلم می سازد، فیلمش تاثیر می گذارد.

 

قادری گفت: بله استثنا را هم باید بگوییم.

ملاقلی‌پور بیان کرد: مصیبت ما رسانه های اصولگرا هستند که می گویند دولبه فیلم جنگی ساختی و بعد رفتی. اصلا مگر راه دیگری هم وجود دارد؟ این سیستم افراد را دورو بار می آورد.

ملاقلی‌پور گفت: هر سال در جشنواره فیلم فجر حتما چند جایزه به فیلم‌هایی که تیر و تفنگ دارند، داده می‌شود. مساله من سینمایی است که اندیشه در آن باشد.

 

در بخش دیگری از این نشست امیررضا مافی گفت: مباحث مهم و متنوعی مطرح شد و توضیح هرکدام دقایق طولانی نیاز دارد. می خواستم درباره راهکار آینده بگویم ولی شاید اولویت این باشد که صحبت های دوستان را تکمیل کنم. در بحث کمپانی فهم من این است که در آینده با سینما به شکل امروزی خداحافظی می‌کنیم و هوش مصنوعی سینما را تغییر می دهد و این مساله قطعی است. وقتی هوش مصنوعی خلاق بشود، همه هنرها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هر مدیر فرهنگی باید از نظر صنفی و ماهوی به آینده سینما بپردازد. خارج از ایران خیلی مفصل درباره این مساله صحبت می شود ولی در ایران دعواهای همیشگی در جریان است.

 

وی افزود: من سال ها مدیری بوده ام که در حوزه هنری فعالت می‌کردم. می توانم شهادت بدهم که هیچ نهاد خارجی در این سال‌ها با من تماس نگرفته که درباره فلان موضوع فیلم بسازید. در حوزه نقد ولی تماس های متعددی داشتم که این حرف ها را بزن و نزن. من مواجهه‌های سلیقه ای زیادی با آثار دیدم مثلا در انیمیشن «مسافری از گانورا» من را نقد و ضد انقلاب خطاب کردند.

 

قادری گفت: به هرحال حوزه هنری و سازمان اوج نسبت به گذشته سعی می کنند فضا را به سمت پاسخگویی و کمپانی شدن پیش ببرند.

مافی عنوان کرد: بدون شک ما باید برای رسیدن به این مهم شفاف شویم. هر کسی با من کار کرده است قرارداد کارش را گفته‌ام. آن چیزی که ما از آن آسیب می بینیم این است که همه کارهایمان در هاله‌ای از ابهام باشد. ما حتی انتخاب رییس سازمان سینمایی را هم به صورت شفاف نگفتیم. چرا آقای زین العابدین از فارابی رفت و سرپرست تعیین شد؟ وقتی شفاف صحبت نمی کنیم و گمان می کنیم هر شفافیتی موجب سوءاستفاده می شود، فکر می کنیم که همیشه دست های بیرونی هستند که اثر می گذارند و دچار توهم توطئه می شویم.

 

وی افزود: درباره حجاب در سینما بارها گفته ام که باید به حجاب کامل قائل باشیم یا حجاب عرفی؟ در انیمیشن «مسافری از گانورا» من برای حجاب کاراکتر پزشک با چالش‌های عجیبی مواجه بودم. اینکه ما مسائل جامعه مسلمانان را به آن کاراکتر نسبت بدهیم، درست نیست.

 

مافی گفت: ما سعی کردیم کلا فکر نکنیم و هر کس فکر می‌کند با آن مساله پیدا می کنیم. خیلی از مشکلات امروز محصول فکر نکردن است. ما بعضی چیزهای بدیهی را در حوزه فرهنگ انکار می کنیم و دچار فقدان عقلانیت در عرصه فرهنگ و هنر هستیم.

مافی گفت: ما در سینمای ایران از فقدان عقلانیت رنج می بریم. از نداشتن یک افق و راهبرد مشخص هم رنج می بریم. آنقدر از راهبرد استفاده بد کردیم که این واژه هم مبتذل شده است. از نظر اقتصادی در سینما شفافیت نداریم. ما به عنوان نهاد حاکمیتی اجازه این را نداریم با حوزه خصوصی وارد رقابت شویم. اگر من نتوانم فیلم نافع بسازم و خانواده‌ها را با خودم همراه کنم، حتما باید پاسخگو باشم.

 

قادری گفت: فیلم نافع چیست؟

مافی: فیلم نافع چیزی است که مخاطب آن را ببیند و با فیلم همراه شود و نفع ببرد.

 

اطیابی در ادامه این برنامه گفت: ما ناچار هستیم در سینما به سمت کمپانی شدن برویم، چون مرجعیت مردم برای رفتن به سینما در آينده تغییر خواهد کرد. سینمای آینده منوط به اقتصاد است. مالیات ارزش افزوده از سینمای من به اندازه بودجه کل سینماست. در ۱۰ سال آینده باید سینمای خودت را طوری بسازی که بقیه را مجبور کنی تا در مسیر تو حرکت کنند. وجود من هم برای دولت منفعت دارد زیرا اگر چهار فیلم پرفروش اکران نشود، سازمان سینمایی تعطیل می شود. من تاثیر سینما بر مردم را بررسی کردم. برخی سرگرمی و خنده نیاز دارند و من این را انتخاب کردم. وقتی قرار است صبر کنید تا کشف شوید و کسی شما را بسازد، سخت اشتباه کرده اید.

وی تاکید کرد: سینمای اجتماعی خودش، خودش را از رقابت خارج کرده است. فیلم هایی که نتوانند مخاطب را جذب کنند از رده خارج می شوند.

ملاقلی پور گفت: در حوزه مدیریت می گویند که این آدم و فیلمش باید بسوزند. فیلم «قندون جهیزیه» در فروش خوب بود و من چند سال است که قسمت دوم آن را نوشته‌ام اما نمی گذارند آن را بسازم. احسان بیگلری فیلم «برادرم خسرو» را ساخت و فیلم موفقی هم بود اما دیگر نگذاشتند او فیلم بسازد. سینمای انديشه‌ورز به این معنا نیست که نباید گیشه داشته باشد.

اطیابی گفت: فارابی نهاد حمایتی است نه کمپانی. من برای تک تک سانس‌های فیلمم جنگیدم.

ملاقلی پور عنوان کرد: کمپانی دنبال سینمای دغدغه‌مند نمی‌رود. از کمپانی فیلم «اجاره نشین ها» بیرون نمی آید.

 

قادری بیان کرد: آقای اطیابی شرایط عقلانی را پیشنهاد می‌کند و من هم در حوزه خودم برای آن تلاش می کنم. علی می گوید آن شرایط ذهنی شماست. گمگشته ما این است که هنوز به موقعیتی که ترسیم می کنند، نرسیده‌ایم.

 

 

اطیابی گفت: من همین الان هم در برخی از کارهایم از هوش مصنوعی بهره گرفتم. صحبت من این است که کمپانی می تواند سوار بر هوش مصنوعی شود. بیست سال پیش در رستوران ها نیز غذای سنتی از بین رفت، ولی برگشت مردم به غذاهای سنتی شکل گرفته است. شما باید آماده هوش مصنوعی باشید. هوش مصنوعی تغییراتی در ساختار ایجاد می‌کند ولی سینما از بین نمی رود.

قادری گفت: من فکر می‌کنم هیچ پدیده اصیلی از بین نمی رود. به طور مثال هیچ کتاب الکترونیک و صوتی، جای کتاب کاغذی را نمی گیرد.

مافی بیان کرد: پس از شیوع کرونا، جریان فیلم کمدی و کودک و نوجوان شکل گرفت. فیلمی که دیدن آن روی پرده سینما ارزشمند است، می تواند گونه سوم باشد. فیلم هایی در سینما می مانند که دیدنی باشند. سینمای اجتماعی باید در قواره پرده سینما اثر تولید کند.

وی افزود: ما نگاه خوشبینانه‌ای به هوش مصنوعی داریم مثلا بعد از دوره توسعه شبکه های اجتماعی فاعلیت انسان دچار اشکال شد. در عصر هوش مصنوعی درواقع ما به یک ماشین نامتناهی آموزش می‌دهیم. بدین صورت که یک روز از خواب بیدار می شوید و به هوش مصنوعی می گویید و او تمام نیازهای شما را پاسخ می‌دهد. دو مساله در انسان باید رشد کند؛ شهود و تخیل. سینما بعد از تحقق هوش مصنوعی برای قشر فاخر جامعه فیلم‌ نمی‌سازد.

 

ملاقلی‌پور بیان کرد: مدیران ما نباید دنبال بیلان کاری باشند. در دوره سیف الله داد که می گویند دوره موفق بوده به این دلیل بوده است که او از جنس سینما بود. من به آقای خزاعی هم این مشکلات را گفتم بعد از اتفاقات سال ۱۴۰۱ تنها راهی که بتوان بدنه سینما را جمع کرد، ملودرام اجتماعی است و گفتند کسی این چیزها را نمی‌خواهد. این را هم بگویم آینده کاری بازیگرهای ما نباید ممنوع‌کاری باشد. وقتی اندیشه نباشد، سینما نخواهیم داشت. سینما باید با اندیشه پیش برود. ما مسائل را حل نکردیم و فرار کردیم. پانته آ بهرام اکنون نیست. این آدم هنرمند است و ما باید با او دیالوگ برقرار کنیم. هنگامه قاضیانی و این همه ممنوع کاری یعنی چه؟ به نظر من آینده سینما از طریق دولت مبهم است.

 

اطیابی درباره آینده سینما گفت: راه آینده سینما مقاومت است و من به شخصه آن‌قدر پافشاری می‌کنم تا پیشنهادمان را بپذیرند. با دولت نباید کاری داشت.

 

امیررضا مافی در پایان بیان کرد: به نظر من رائد فریدزاده باید به خودش بیاید. در شرایط پیچیده ای هستیم. ما سینمای اندیشه ورز نداریم. سینمای ما نمی داند چه می‌خواهد بکند. ما هنوز نمی توانیم تعریفی از زیبایی و لذت ارائه کنیم. ما اکنون باید راهکار فلسفی برای آینده سینما و برای اقتصاد سینما داشته باشیم.

 

سلسله نشست های «سینما رو به آینده» با هدف واکاوی راهکارها و مشکلات پیش روی سینمای ایران به همت سازمان سینمایی سوره با میزبانی امیر قادری و با حضور صاحب نظران سینمایی و فیلمسازان از طیف های مختلف به صورت ماهانه در پردیس سینمایی آزادی برگزار می‌شود.