1

حرفهای مریم طالب‌زاده فرزندِ #نادر_طالب‌زاده پیش‌روی ارگان‌هایی بودجه‌خوار که مدعی الگوگیری از طالب‌زاده هستند ولی در عمل، هنرمند را جز فعله نمی‌خواهند: نادر طالب‌زاده هیچگاه به من دیکته نکرد که چه کنم و چه کسی باشم!/پدرم اجازه داد مسیرم را خودم کشف کنم!/پدرم اجازه انتقاد کردن می‌داد!!/ او هیچ وقت کاری نکرد که احساس کنم قصد خاموش کردن من را دارد!!

سینماروزان/مسعود احمدی: در میان ارگان‌ها و نهادهای موسوم به ارزشی، هرچه نباشد ادعای الگوگیری از شهید مرتضی آوینی و مرحوم نادر طالب‌زاده، فراوان است.

ولی در عمل چه اتفاقی می‌افتد؟ برخلاف مشی دیالوگ‌محوری که از آن دو هنرمند فقید به یادگار مانده، مدیران این نهادها اغلب طرفدار مونولوگ هستند و آن هم دربرابر جماعتی که جز مجیز آنها را نمی‌گویند و خروجی همین روند است که می‌شود تولید انبوه محصولات سفارشی دور از مخاطب.

نکوداشت نادر طالب زاده در جشنواره سینماحقیقت مجالی را فراهم کرد تا #مریم_طالب_زاده فرزند دختر نادر طالب‌زاده، جملاتي درباره خلق و خوی پدر صحبت کند؛ جملاتي که اگر واقعا حسن نیتی باشد باید درسی گردد برای مدیران ارگان‌ها و نهادهای بودجه خوار فرهنگی.

مریم طالب‌زاده دختر این هنرمند فقید پس از دریافت نشان فیروزه جشنواره حقیقت خاطرنشان کرد: از پدرم تشکر می‌کنم به دلیل چشم‌اندازی که از زندگی به من نشان داد، او هیچگاه به من دیکته نکرد که چه کنم و چه کسی باشم، اجازه داد مسیرم را خودم کشف و انتخاب کنم، همیشه با دقت به حرف من جوان گوش می‌کرد، اگر برخلاف نظرش صحبت می‌کردم، به من اجازه انتقاد کردن می‌داد گاهی با گفتگو و گاهی با سکوت، بالاخره طی زمان آگاه و روشنم می‌کرد.

او تصریح کرد: هیچوقت کاری نکرد که احساس کنم قصد خاموش کردن من را دارد، هروقت ناامید می‌شدم به من می‌گفت تو فقط راه گم کرده‌ای، قبل از اینکه دنیا به تو تحمیل کند، که هستی یادت باشد تو یک انسان آزاده‌ای و یک حقیقت بیشتر وجود ندارد، هرکس که جوینده باشد یا مسیرش را پیدا می‌کند ؛ حتی گاهی لازم است به دل ظلمات بروی و نور را پیدا کنی.

مریم طالب‌زاده در پایان اشاره کرد: نادر طالب‌زاده پدر و استاد شریفی بود. بیشتر اوقات به جای مدرسه رفتن، ترجیح می‌داد کنار خودش تاریخ، انگلیسی، دینی و … را طور دیگری با جان و استخوانم تجربه کنم! روی صحبتم به هم‌شاگردی هایی است که از پدرم یاد گرفتیم؛ لطفا آموزه های او و بذرهایی که او با دقت در قلب و روح‌مان کاشت، با دقت بیشتری آب و بها دهیم که مبادا علف‌های هرز اطرافش رشد کنند.

حرفهای مریم طالب‌زاده درباره پدرش نادر طالب زاده
حرفهای مریم طالب‌زاده درباره پدرش نادر طالب زاده




بازنشر مطلب سینماروزان در روزنامه هفت صبح

حرفهای جالب بهروز افخمی درباره پدر مرحوم طالب زاده به نقل از سینماروزان

بازنشر مطلب سینماروزان در روزنامه هفت صبح
بازنشر مطلب سینماروزان در روزنامه هفت صبح




نقشه افخمی برای سینمایی کردن زندگی #پدر_طالب‌زاده!

سینماروزان: یک دوره ای حرف پشت سر #نادر_طالب_زاده زیاد بود و می‌گفتند او پسر #تیمسار_منصور_طالب‌زاده_اردوبادی است. آن موقع نمی‌دانستم تیمسار کیست ولی بعدتر کتاب #نبرد_گجستان را خواندم که درباره جنگهای قوم لر بود.

بهروز افخمی با بیان مطلب فوق به روزنامه ایران گفت: حین خواندن کتاب #نبرد_گجستان بود که تازه فهمیدم تیمسار طالب زاده چه نقشی داشته در قیام پانزده خرداد؛ طالب زاده فرمانده منطقه لرستان بوده و سعی کرده بود برای غلامحسین سیاه پور -که علیه شاه قیام کرده بود- از شاه، امان نامه بگیرد.

افخمی ادامه داد: شورش قوم لر علیه شاه بعد از پانزده خرداد به سرکردگی سیاه پور شروع شده بود و تیمسار طالب زاده سعی کرده بود با تحویل دادن سیاه پور از شاه امان نامه بگیرد ولی شاه زیر قولش زده و سیاه پور را اعدام کرد و طالب زاده را مورد غضب خود قرار داد.

افخمی درباره سینمایی کردن زندگی تیمسار طالب زاده گفت: من خیلی دلم‌ میخواست داستان تیمسار طالب زاده را سینمایی کنم و خودم یا نادر، آن را بسازد.
با نادر هم برای نگارش فیلمنامه حرف زدم و او از کودکی و زمانی گفت که هفت سالش بود و سیاه پور نزد پدرش آمده و امان نامه خواسته ولی شاه زیر قولش زده.

افخمی گفت: یادم است سه سال پیش که با نادر در مشهد بودیم پیشنهاد ساخت نبرد گجستان و زندگی سیاه‌پور را دادم که بنویسم و او بسازد‌. استقبال کرد و ای کاش روزی این فیلم ساخته شود.

نقشه بهروز افخمی برای ساخت فیلم زندگی تیمسار اردوبادی(پدر نادر طالب زاده)
نقشه بهروز افخمی برای ساخت فیلم زندگی تیمسار اردوبادی(پدر نادر طالب زاده)




از طالب‌زاده و شاه‌حسینی تا سلیم غفوری⇐معرفی هیات امنای مرکز گسترش

سینماروزان: به پیشنهاد محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی و با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعضای هیات امنا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی معرفی شدند.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی حکمی آقایان مجید شاه حسینی، نادر طالب زاده، محمدحسین ایمانی خوشخو و سلیم غفوری را به عنوان اعضای هیات امنا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی منصوب کرد.

بر پایه این خبر، متن حکم اعضای هیات امنای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به این شرح است:
نظر به سوابق و تجربیات ارزنده جناب عالی در عرصه سینما، به پیشنهاد معاون وزیر و رئیس سازمان امور سینمایی  و سمعی و بصری و با استناد به ماده 8 اساسنامه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به موجب این حکم به مدت چهار سال به عنوان «عضو هیات امناء مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» منصوب می‌شوید.

توفیق جنابعالی را در ارتقاء و پیشرفت سینمای مستند و انیمیشن از خداوند خواستارم.

اسماعیلی در این حکم از هیات امنای قبلی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی تشکر و قدردانی کرد.




روایت تازه نادر طالب زاده از دیدار با مصطفی عقاد خالق “محمد رسول الله”/از ماجرای ساخت فیلم امام تا پیشنهاد بی‌شرمانه قذافی و…

سینماروزان/هاتف مظفری: نادر طالب زاده همزمان با عید مبعث به شرح دیدار خود با مصطفی عقاد خالق فیلم جاودانه “محمد رسول الله(ص)” پرداخت.

به گزارش سینماروزان نادر طالب زاده با اشاره به دیدار با عقاد در حوزه هنری بیان داشت: بنا بود مصطفی عقاد، فیلم صلاح الدین ایوبی را بسازد. نمی دانم چرا دنبال صلاح الدین ایوبی بود؟ شاید به خاطر نقش او در جنگهای صلیبی ولی درنهایت القاعده، عقاد را ترور کرد و نتوانست این فیلم را بسازد.

طالب زاده با تاکید به پیشنهاد خودخواهانه قذافی ادامه داد: عقاد ابایی نداشت از اینکه بگوید فیلم تجاری مثل “هالووین” می‌سازد برای کسب درآمد. با اینکه قذافی به دنبال این بود که عقاد فیلم زندگی خودش را بسازد و پول خوبی هم می‌داد ولی عقاد زیربار نرفت.

طالب‌زاده گفت: عقاد به حوزه هنری آمد و فیلم تشییع امام خمینی(ره) را دید و گفت اگر این را دیده بودم حتما انتهای فیلم عمر مختار عوض می‌شد! اینکه عقاد بنا بود فیلمی درباره امام خمینی(ره) بسازد را من در جریانش نیستم…

نادر طالب زاده افزود: عقاد به من پیشنهاد داد فیلمی درباره جنگجویان چچنی بسازم و حتی گفت خودم فیلمنامه را برایت می نویسم ولی ترور شد و کار ناتمام ماند.

طالب زاده درباره خصوصیات عقاد گفت: عقاد برخلاف برخی مدعیان، بسیار متواضع بود و اصلا بغض و کبر نداشت و اساسا همین تواضع عقاد بود که باعث شد امثال موریس ژار و آنتونی کوئین با او کار کنند.

نادر طالب زاده+مصطفی عقاد+آنتونی کویین
نادر طالب زاده+مصطفی عقاد+آنتونی کویین




گلایه‌های نادر طالب‌زاده از رسانه ملی⇐”بشارت منجی” را در واتیکان نمایش دادند ولی خبرش را در ایران منعکس نکردند!!/بازیگر نقش مسیح از ادامه کار بازیگری خودداری کرد!/در این سال‌ها ندیدم صداوسیما فعالان آثار مذهبی-تاریخی را جمع کند و ایده‌هایشان را مرور کند!/وقتی سازمان به ارزش آثار تاریخی واقف نیست چرا باید کار تاریخی کنم؟/اگر مسئولیتی داشتم حتما “رستاخیز” را اکران می‌کردم!

سینماروزان: نادر طالب زاده با حضور در برنامه «بی چارچوب» از دلیل کم کاری در حوزه فیلمسازی و موانع پیش روی فیلمسازان تاریخی و مذهبی گفت.

نادر طالب زاده کارگردان، مستندساز، تهیه کننده سینما و تلویزیون با حضور در برنامه تلویزیونی «بی چارچوب»، درباره دلیل کم ساخته شدن آثار سینمایی و تلویزیونی با مضمون تاریخی و مذهبی گفت: به نظرم علت اصلی کم ساخته شدن این آثار، نداشتن اتاق فکر به معنای واقعی است. ما بسیار فیلمسازان بزرگی داریم که توانایی ساخت چنین فیلم هایی را دارند، ولی در آن وارد نمی‌شوند.

وی افزود: دو کار تاریخی خوب یعنی سریال «حضرت موسی (ع)» و «سلمان فارسی» را در حال تولید داریم، ولی تا این سریال ها به ثمر بنشیند و ساخته شود، چندین سال طول می‌کشد.

این کارگردان سینما با اشاره به اینکه در تلویزیون تمرکزی وجود ندارد، بیان کرد: من چندین سال است که در صداوسیما رفت و آمد و با مدیران زیادی برخورد دارم؛ در این سال‌ها ندیدم سازمان صداوسیما کسانی را که توانایی ساخت فیلم های مذهبی و تاریخی دارند را در یک اتاق جمع کنند و ایده هایشان را مرور کنند. این مسائل اصلی که نیاز به فکر و تمرکز دارد برای سازمان اهمیتی ندارد و اتفاق نمی افتد.

طالب زاده در پاسخ به این سوال که سرنوشت بازیگر نقش مسیح به کجا ختم شد، عنوان کرد: بازیگر نقش مسیح این سریال به دلیل ماندگاری این نقش در اذهان، از ادامه کار بازیگری خودداری کرد و در حال حاضر در دیگر بخش های سینما فعالیت دارد.

وی درباره زمخت نشان دادن کاراکتر حضرت مسیح در سریال «بشارت منجی» توضیح داد: قبول دارم که ظاهر مسیح این سریال کمی زمخت است. باید به این نکته اشاره کنم که سریال «بشارت منجی» در ابتدا قرار بود ۶ قسمت باشد که پس از بازبینی به ۲۰ قسمت تبدیل شد؛ ولی در حال حاضر به اندازه همان ۶ قسمت تدوین مجدد شده است تا به دو زبان فارسی و انگلیسی دوبله و عرضه شود.

این تهیه کننده در پاسخ به این سوال که آیا نگاهی که به حضرت مسیح دارد در غرب مورد استقبال واقع می‌شود، گفت: «بشارت منجی» تنها کاری است که صداوسیما تولید کرده و ۳۰ یا ۴۰ مقاله درباره آن در آمریکا نوشته شده است، ولی هیچ وقت صداوسیما به این موضوع نپرداخت که یکی از آثار صداوسیما مورد توجه جوامع غربی قرار گرفته است!

وی اضافه کرد: حرف من این است که باید این دیوار را بشکنیم تا بتوانیم حرفی که حقیقت دین است را در غرب نمایش دهیم. البته این نکته هم قابل تامل است که کارهای تاریخی و مذهبی خوبی چون سریال «یوسف پیامبر»، سریال «مریم مقدس» و «ملک سلیمان» در منطقه سروصدای خوبی کرده و بسیارهم دیده شده است.

این کارگردان پیشکسوت درباره دلیل عدم فعالیتش در عرصه فیلمسازی آثار تاریخی پس از ساخت سریال «بشارت منجی» گفت: خانمی از یکی از فسیتوال ها از من خواست که فیلم «بشارت منجی» را به مقامات کلیسا نشان دهد و پس از آن به آن فستیوال دعوت شدیم و فیلم در دانشگاه واتیکان با حضور ما نمایش داده شد، ولی متاسفانه هیچ انعکاسی در رسانه های ایرانی نداشت که جمهوری اسلامی فیلمی درباره حقیقت حضرت مسیح ساخته که داخل واتیکان آن را نمایش می‌دهند!

او اضافه کرد: پس از این ماجرا دیدم که سازمان متوجه ارزش کارهای تاریخی-مذهبی نیست و تصمیم گرفتم دیگر کار تاریخی نسازم و به برنامه سازی بپردازم.

طالب زاده در پاسخ به این سوال که با نمایش چندین باره سریال هایی مانند «مختارنامه» در تلویزیون موافق است یا خیر؟ افزود: بله؛ من موافق نمایش آثاری مانند سریال « امام علی» هستم، چون هرچند بار که آن را می بینم، خسته نمی‌شوم و کار خوب ارزش چندین بار نمایش را دارد.

او با اشاره به فیلم سینمایی «رستاخیز» بیان کرد: احمدرضا درویش کار فاخری ساخته است که سالیان زیادی است پشت درهای اکران مانده و اگر تهیه کننده این اثر ایرانی بود تا الان نابود شده بود.

این کارگردان سینما با بیان اینکه اگر مسئولیتی در سینما داشت، فیلم «رستاخیز» را اکران می‌کرد، گفت: ما در رسانه پویایی نداریم و به دلیل ترس و تعارفات، اعتراضی به عدم اکران این فیلم سینمایی نمی‌کنیم. رسانه باید آزادتر و شجاع تر باشد که به نظرم تحولی است که تاکنون پیش نیامده است.

این مستند ساز با بیان اینکه سال ها قبل پیشنهاد ساخت برنامه ای تحت عنوان «رسالت رسانه» را ارایه کرده است، گفت: با گذشت زمان این برنامه به «افق رسانه» تبدیل شد و محفلی را برای کارگردانان، تهیه کنندگان ایجاد کرد که دور هم جمع شوند و ایده های خود را بیان کنند که متاسفانه این فضا از چارچوب هنری و دلی خود جدا و به فضایی تجملاتی تبدیل شد.




بالاخره بعد از دو دهه خدمت بی‌وقفه(!!!) و همزمان با راه‌اندازی شورای عالی بین‌الملل سینما با حضور نادر طالب‌زاده⇐امیر اسفندیاری از بین‌الملل فارابی حذف شد

سینماروزان: سایه سنگین نادر طالب زاده و طیف عماریون بر سر جشنواره هشت میلیاردی موسوم به جهانی فجر با حضور نادر طالب‌زاده در شورای عالی بین الملل سازمان سینمایی امتداد یافت.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی که علاقه زیادی به راه اندازی شورا دارد شورایی تازه به نام شورای عالی بین الملل را راه اندازی کرده که در میان اعضای آن بیش از همه نادر طالب زاده است که جلب توجه میکند.

البته در کنار نادر طالب زاده افرادی دیگر و از جمله رضا میرکریمی، ایرج تقی پور، سیدصادق موسوی(!!)، مهدی یزدانی(!)، محمدمهدی طباطبایی نژاد و امیر اسفندیاری هم در شورای عالی بین الملل سینمای ایران حضور دارند ولی ناگفته پیداست که منهای اسفندیاری هیچ کدام از این افراد حتی یک دهم توانایی طالب زاده را در حیطه بین الملل ندارند و کافیست یک تست زبان خارجی از آنها گرفته شود تا دریابیم برخی از آنها چقدر بی ربط هستند با حضور در چنین شورایی.

همزمان با راه اندازی شورای بین الملل سازمان سینمایی، علیرضا تابش مدیرعامل فارابی هم بالاخره جرأت کرده و امیر اسفندیاری را بعد از دو دهه حضور در معاونت بین الملل فارابی از این حیطه حذف کرده و به جایش رائد فریدزاده را نشانده؛ فردی فارغ التحصیل اقتصاد نظری، ادبیات آلمانی، ادبیات تطبیقی و فلسفه در دانشگاه های تهران، وین و برلین!!!

فریدزاده در شورای عالی بین الملل سینما هم حضور خواهد داشت.




مردی که دیگر «اول» نبود؛ مرثیه‌ای بر زوال یک تمامیت‌خواهی!⇔ چگونه دورهمی ۸میلیاردی جهانی فجر به حیاط خلوت عماریون بدل شد؟؟!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: لطفاً کاری به رضا میرکریمی نداشته باشید، بگذارید وانمود کند او همه‎کاره بوده و مرد اول جشنواره اوست. آخر او باید چگونه ثابت کند که پرزیدنت جشنواره است وقتی که در سایه‎ی کسی بلندقدتر، جذاب‎تر، موبورتر و خارجی‎تر که زبان خارجی را خیلی خوب و همانند زبان مادری حرف می‎زند، قرار دارد.
حق بدهید، میرکریمی اگر محمدصادقش را مدیر پشتیبانی نکند و به این محفل و آن محفل نفرستد، از کجا معلوم می‎شود که رئیس اوست، یا وقتی بازیگران فیلمش را داور می‎کند و به ماهور الوندش جایزه‎ای دیگر می‎دهد، همه باید بدانند نفر اول اوست، کلاً جوری چیدمان می‎کند که آن قدر افراطی پررنگ شود که اگر کسی شک کرده بود همه‎کاره نادر طالب‎زاده است، بر این شک بیخود و بی‎جهت‎اش بخندد و بر ساده‎لوحی خود لعنت بفرستد که چه فکر و خیال باطلی، نه، رئیس میرکریمی است مگر ندیدی داورانش را و برنده‎اش را و پسرش را و فیلمنامه‎نویس سابقش را و خیلی هم‎محفلی‎های سابق و دوستان لاحق را که لابد در اثر مهمان‎نوازی مشهور ایرانیان با هدایای نفیس، بعدا به محفل خاص ، ملحق خواهند شد، نه، همه‎کاره خود ایشان است، هرچند برگ برنده‎ی جشنواره‎‎اش را طالب‎زاده بیاورد و در همه جا خودش با این میهان خاص باشد، در تلویزیون، مصاحبه‎ها و حتی موزه‎ی عبرت(!) با او به لهجه‎ی آمریکایی بگوید و بخندد و میرکریمی هم هاج و واج بماند و احساس کند مرد شماره‎ی ۲ است، شاید زمانی که امیر اسفندیاری هم در سمت دیگر استون می‎ایستاد و با تسلط نسبی‎اش به زبان، بگو بخند می‎کرد، میرکریمی نفر سوم بود و این فقط به ظاهر ماجرا ختم نمی‎شود.
میرکریمی در این مدت حسابی تحقیر شده و برای کسی که تحقیر می‎شود این واکنش‎های غیرطبیعی برای به رخ کشیدن افراطی حضور محفلش طبیعی است، چرا که حداقل نه به عنوان رئیس جشنواره که به عنوان مدیرعامل سابق خانه‎ی سینما که دوستی و همفکری با مدیرعامل فعلی و حلقه‎ی پیرامونی‎اش دارد می‎بایست استون را حداقل برای دقایقی هم که شده به خانه‎ی سینما می‎برد، خانه‎ی سینمایی که بازگشایی‎اش هنوز هم بزرگترین دستاورد دولتمردان فعلی در زمینه ی فرهنگ به شمار می‎آید!
میرکریمی اگر  واقعا رئیس  بود حتما در معیت استون به خانه‎ی سینما می رفت و عکسی دیگر در کنار همه‎ی آنهایی بگیرد که یک بار باهم به آمریکا سفر کرده و در کنار مجسمه‎ی اسکار عکس یادگاری گرفته بودند می‌گرفت.
حتی بعید نیست میرکریمی دوست داشته باشد و یا حداقل می‎بایست به عنوان سینماگری که سالها شعار صنف و خانه داده بود و با همین ژست‎ها از رانت مدیرعاملی بهره‎مند شده بود استون و جمعی از کارگردانان نخبه را در ضیافتی ساده‎ گردِ هم می‎آورد، یا حداقل با شورای مرکزی کارگردانان دیداری می‎گذاشت، اما به نظر می‎رسد او همه کاره نبوده، حتی میرکریمی استون را به موزه‎ی سینما هم نتوانست ببرد تا او حداقل با دیدن بخشی از تاریخ سینمای ایران که به نسبت دیگر کشورها، از قدمت برخوردار است، لبخندی دروغین هم که شده تحویل عکاس‎ها  دهد.
یادمان باشد وقتی «شان پن» دیگر سینماگر مطرح و معترض سینمای آمریکا به ایران آمد، علیرغم اینکه حضورش بخاطر جشنواره و اساساً سینما نبود و برای یک کار ژورنالیستی درباره‎ی انتخابات ریاست جمهوری به ایران آمده بود، به موزه‎ سینما رفت و با سینماگران ایرانی دیدار کرد، اما در اینجا استون در معیت طالب‎زاده به موزه‎ی عبرت رفت.
این یعنی طالب‎زاده فجر بین‎الملل را با هزینه‎ی سازمان سینمایی به حیاط خلوت جشنواره‎ی بین‎المللی عمار تبدیل کرد که باید به تیزهوشی و فطانت او که نیت خویش را آن طور که می‎خواست عملی کرد، آفرین گفت، هرچند در این میان میرکریمی هم با سپردن بار ایدئولوژیک و محتوایی جشنواره به طالب‎زاده، خود را به لحاظ حاکمیتی بیمه کرد و بعد از این دوباره خواهد توانست اعتمادهای گسسته شده‎ی سابق را جلب کند اما  اینکه هنوز سعی دارد به دوستان سابق خانه‎ی سینمایش بگوید من رئیس بودم و هستم، من تعیین می‎کنم و انا ربکم الاعلی،  جالب است  و اگر کسی شک کند می گوید  چرا باور ندارید ردّپای مرا همه جا ببینید، من می‎توانم حتی رقیب پیشینم مجید مجیدی را هم اینگونه کنار بگذارم و فیلم او را در رقابت با فیلم‎های ضعیف و تله‌فیلمی وامانده از جشنواره‎ی فجر داخلی، دست خالی روانه کنم و او را در رقابت با ضعیف‎ترین آثار وطنی، بازنده اعلام کنم؟
این منم، نه آن آقایی که در خارج درس سینما را خوانده و با تنها چهره ی فرنگی شناخته شده این جشنواره آنقدر قاطی است که بزرگترین هیاهوی رسمی و غیررسمی جشنواره را به راه انداخته است. اینکه میرکریمی برای همکاران سابقش در خانه‎ی سینما که زمانی همفکر و هم محفل بودند و حالا به مقام بلیط فروشی و کنترلچی و مأمور انتظامات سالن ارتقا یافته بودند(!!) چه جوابی داشته وقتی آنها کارمند بین‎الملل شدند و در عمل کارمندان مهره اصلی جشنواره‎ی عمار بودند و چه توجیهی آورده مشخص نیست.
احتمالاً بانوی معترض فعال اجتماعی و سیاسی پر شور این سالها که بلیط فروشی می‎کرد از اینکه استون کسی را عامدانه از سینمای ایران نمی‎شناسد و آب سرد بر پیکر کسانی می‎ریزد که در و دیوار خانه‎ی سینمایی که سالها از مواهبش بهره‎مند شده‎اند را با عکس این افراد زینت داده‎اند، به هم ریخته و عصبی شده باشد، چرا که سالها در سایه‎ی همین حضورهای جهانی خانه‎ی سینما زیست کرده است و علیرغم همه‎ی بحران‎هایی که بر سر راه تولید و توزیع فیلم‎های ایرانی است، جشن فلان جایزه‎ی خارجی چراغ خانه‎‎ی سینما مدیرعامل سابق را روشن کرده است، نه مراسم کفن و دفن امواتی که با همکاران زنده‎شان هیچ فرقی ندارند.
حتماً مدیران دهه‎ی شصت سینمای ایران که ردّپای قدرت‎مندشان هنوز در سینمای فعلی مشهود است و حلقه‎های وابسته به آنان در جایگاه‎های تصمیم گیر قرار دارد، خواهند پرسید چرا تمام افتخاراتی که به واسطه‎ی آن سالها دهان منتقدین و دلسوزان بسته می‎شد و چون میراث گرانقدر آبا و اجدادی از آن یاد می‎شد یک شبه و به واسطه‎ی فردی از خود سینمای آمریکا، که هم جهانی است، هم مطرح و هم صریح‎اللهجه و حداقل بدون وابستگی‎های تابلودار و سیاسی، به باد فنا فرستادید و در قبال این خدمت به مخالفان ایدئولوژیک سینمایی که ریشه در سینمای مدیریت دهه‎ شصتی‎ها دارد، چه چیزی نصیب  شما خواهد شد؟
و میرکریمی شاید در محافل خصوصی از مأمور معذور بودنش بگوید و گپ و گفت و مطایبه‎های طالب‎زاده و همسرش را که درست در مرکز ردیف اول سالن محل اختتامیه نشسته بودند را شاهد مثال بیاورد که دستش خالی بوده، چرا که تنها فردی که در این شرایط می‎توانست مهمان ویژه‎ی جشنواره باشد استون بوده و برای آمدن او هم همه‎ی راه‎ها به طالب‎زاده ختم می‎شود که اتفاقاً هم در زادگاه استون درس خوانده و هم مانند او که همسری لبنانی داشته، همسری لبنانی دارد و هم آن قدر عاشق استون است که به همت او دو دهه پیش هم مروری بر آثار استون در فجر به نمایش درآمد و هم قبل از الیور شانعلی شان را به ایران آورد، احتمالاً میرکریمی آنها را قانع کرده که مردم چندان حافظه‎ی تاریخی ندارند و غذاهای فود کورت بیشتر در یادشان خواهد ماند تا شستشوی سه باره‎ی حضور سینمای ایران در جهان، با آب خالص و سدر و کافوری که استاد استون زحمتش را کشیدند.
البته شاید هم اصلا هیچ توجیهی برای پدرخوانده های دهه ی شصت در میان نباشد و  او اصلاً همه چیز را آن قدر عامدانه  وبا تصمیم خود جلوه دهد که به یک قطع کامل بند ناف بین ایشان و همفکران  و پدرخواندگان سابق  منجر شود، چرا که بودجه‎های بزرگ و افتخارات اکنون در گروی همکاری با نهادهای مهم و ذینفوذ است، نه مدیرعاملی خانه‎ی سینمایی که خود باید دست استمداد سوی سازمان سینمایی دراز کند و مطالبات معیشتی خیلی کثیر صنوف مختلفش که وابستگی‎های رانتی ندارند خواب راحت از چشمان مدیرعامل برباید.
بله، این روزها باید دوباره به همان نهادهایی که زمانی بخاطر دمخوری و معاشرت با دگراندیشان سینما و برخورداری از مواهب شان، از آنها دور شده بودند، رجعتی دوباره داشت، اگرچه آدم‎های درجه چندم و غیراصلی و بیشتر دلال و کارچاق کن دنیایی موسوم به روشنفکری را همچنان باید در پیرامون نگاه داشت و همچنان در ظاهر از قدرت خویش همه را شوک و مبهوت کرد، هرچند این بهت بخاطر نتایج داوری فیلم‎های جشنواره ای باشد که هنوز نحوه‎ی انتخاب فیلم‎هایش مبهم است و نامعلوم و زیرسؤال.

نادر طالب زاده در برابر الیور استون
نادر طالب زاده در برابر الیور استون




طعنه دبیر جشنواره عمار به بریز و بپاش ۲۰ میلیاردی فجر⇐چرا جشنواره‌ای که تنها چند روز از سال برگزار می‌شود باید ۱۰ الی ۲۰ میلیارد تومان هزینه بردارد؟/حاضریم تجربیات خود را در اختیار مدیران مربوطه قرار دهیم⇔سینماروزان: همزمان با انتشار ریزهزینه‌های ۲۰میلیاردی فجر باید درباره چگونگی وارد کردن بودجه میلیاردی عمار به لایحه سالانه بودجه هم شفاف‌سازی شود

سینماروزان: ماجرای افشای رقم بودجه بیش از 20میلیاردی برای جشنواره های فجر و صرف بیشتر از 8میلیارد برای جدایی بین الملل از فجر همچنان در کانون توجهات است و حتی دبیر جشنواره عمار هم در نشست خبری خود به طعنه از آن یاد میکند.

به گزارش سینماروزان نادر طالب زاده دبیر جشنواره عمار که با صفت مردمی خوانده میشود، بیان داشت: به نظر می‌رسد که در بحث تخصیص بودجه به عمار به خصوص تخصیص سینماسیار باید به طور دقیق‌تری تصمیم گرفته شود. چرا جشنواره‌ای که تنها چند روز از سال برگزار می‌شود 10 الی 20 میلیارد تومان باید هزینه بردارد. در این زمینه نیز باید عدالت رسانه‌ای صورت گیرد و ما حاضریم تجربیات خود را در اختیار مدیران مربوطه قرار دهیم.

اینکه نادر طالب زاده بر پرسشی تأکید می ورزد که خیلی زودتر از او و سینماگران دیگر توسط رسانه های مستقل طرح شد و همچنان پی گرفته خواهد شد خیلی هم خوب است و نشان از آن دارد که تا چه حد در زمینه شفاف سازی نیازمند رسانه های مستقل هستیم.

اما ای کاش دبیر جشنواره عمار درباره بودجه مصوب جشنواره متبوع خودشان و البته چگونگی ورود رقم بودجه اش در لایحه سالانه بودجه(اینجا را بخوانید) هم توضیحی می داد. تعارف که نداریم؛ مدتهاست که جشنواره عمار را در قالب ترکیب وصفی «جشنواره مردمی» می خوانند و اصرار زیادی دارند که بر ارتباط مردم با جشنواره تأکید کنند.

در این قالب اصلی ترین خواسته مردم که شفاف سازی است باید درباره بودجه این جشنواره هم عملیاتی شود. چرا جشنواره عمار باید ردیف بودجه دولتی داشته باشد در حالی که نامش مردمی است؟ آیا این وابستگی به دولت تا حد تصویب بودجه در لایحه سالانه موجب آن نخواهد شد که این جشنواره هم به مانند ده‌ها جشنواره دیگر، مردمی بودن که ویژگی اصلیش نقدهای مردمی مرتبط با عملکرد دولت است را از دست دهد؟

همان قدر که نیاز داریم مدیران بالادستی سینما، درباره چگونگی خرج بیشتر از 20میلیارد در جشنواره های فجر شفاف سازی کنند نیاز داریم که مدیران عمار هم درباره چگونگی وارد کردن بودجه جشنواره مردمی شان به لایحه سالانه بودجه، تجربیات شان را در اختیار مخاطبان قرار دهند.




واکنش نادر طالب‌زاده به حضورش در برابر یک مجری زن آفریقایی با لباس کوتاه⇐وقتی به ماهیگیری می‌روید خیس می‌شوید/مصداق بارز «آتش به اختیار» بود/درباره ظهور منجی بحث کردیم

سینماروزان: نادر طالب‌زاده محقق و پژوهشگر که در سالهای اخیر در هسته مرکزی جشنواره ای مردمی(!) به نام عمار که ردیف بودجه میلیاردیش در لایحه سالانه بودجه تعریف شده است(!) حضور داشته اخیرا به واسطه تصویری که او را در یک شبکه تلویزیونی آفریقایی و در برابر یک مجری زن با لباس کوتاه نشان میداد حاشیه ساز شد.

به گزارش سینماروزان طالب زاده اشاره به حاشیه‌های ایجاد شده در قبال سفرش به کشور غنا و انتشار تصویری از حضورش در برابر یک مجری زن با لباس کوتاه به «میزان» گفت: من به کشور غنا سفر کرده بودم که در حاشیه این سفر به یک برنامه‌ تلویزیونی دعوت شدم و در لحظه آخر از نوع پوشش مجری برنامه مطلعم کردند. شما وقتی به ماهیگیری هم می‌روید ناخودگاه خیس خواهید شد.

طالب زاده افزود: درثانی برخی انگار هدف اصلی این برنامه و حضور مرا فراموش کرده و صرفاً به حاشیه‌سازی و سنگ‌اندازی در این راه فکر می‌کنند. وضعیت رسانه‌های معاند کاملاً روشن است اما من از رسانه‌های داخلی در عجبم که چرا به این جریان معلوم‌الحال پیوسته و بی نگاه به تاثیرات چنین برنامه‌ای فقط و فقط به تولید حاشیه فکر می‌کنند.

وی در خصوص مسائل مطرح شده در این برنامه ادامه داد: در آن برنامه، در مورد مسائلی پیرامون ظهور و واکاوی حضور منجی در اسلام و مسیحیت پرداختم. این برنامه با نگاه ویژه به فعالیت‌های من و همچنین ساخت سریال «بشارت منجی» رسماً از من دعوت کرد تا در آن حضور داشته باشم و با توجه به رسالتی که در این مورد بر دوش من است در آن حضور یافتم.

طالب زاده حضور در چنین برنامه‌هایی را عادی دانست و تاکید کرد: این اولین باری نبود که برای حضور در چنین برنامه‌ای از من دعوت می‌شد و نمی‌دانم چرا این حضور تا به این حد دچار حاشیه‌سازی شد. من سالیان سال است که در برنامه‌های گفت‌وگو محور این چنینی حضور پیدا می‌کنم و این برنامه نیز با توجه به مضمون آن اتفاقی بود که بی وقفه در جهت اشاعه دیدگاه اسلامی پذیرفتم.

میزان در ادامه نوشت: این محقق اسلامی درباره مضامین این گفت‌وگو تصریح کرد: این برنامه کاملاً با محوریت مسیحیت اجرا می‌شد و مجری مسیحی این برنامه نیز سوالاتی را در همین باب با من مطرح کرد. در ابتدای این برنامه بخش‌هایی از سریال “بشارت منجی” پخش شد و در راستای همین فیلم بحثی درباره بشارت دادن حضرت مسیح (ع) درخصوص رسالت حضرت محمد (ص) در انجیل برنابا به میان آمد. در این برنامه پرمخاطب من به تشریح و بیان دیدگاه خود و در کنار آن واکاوی نشانه‌های این بشارت در انجیل برنابا پرداختم و تعداد تماشاگر بسیار زیادی به دیدن این گفت‌وگو نشستند.

وی این برنامه را به مثابه دقیق «آتش به اختیار» دانست و تاکید کرد: من همواره در صف اول حضور در این برنامه یا برنامه دیگری که بتواند در اشاعه فرهنگ اسلامی موثر باشد ایستاده‌ام و همواره از انتخاب‌هایم در این راستا دفاع می‌کنم. پیش از این هم گفته‌ام که حالا وقت آن شده که گفتمانمان را به خارج از مرزها ببریم. امریکا و کشورهای غربی سرمایه‌گذاری ویژه‌ای روی افریقا و فرهنگ آن کرده‌اند و مدام در آن قاره به تبلیغات خود می‌پردازند. من حضور در این نوع برنامه‌ها را وظیفه خود دانسته و نمی‌توانم روبروی اینگونه اقدامات سکوت کنم و حضور من در کشورهای دیگر و چنین برنامه‌هایی معنای دقیق آتش به اختیار است.

وی در ادامه همین مطلب اذعان کرد: به زودی مشروح کامل این مصاحبه را به همراه زیرنویس فارسی و انگلیسی‌اش منتشر می‌کنم تا حاشیه‌سازان متوجه شوند که این برنامه در مورد چه دیدگاه حائز اهمیتی به گفتمان می‌پرداخت. ما در حال حاضر وظیفه داریم تا به درستی فرهنگ و دین خود را به جهانیان معرفی کنیم و من همواره در تمامی برنامه‌هایم به این قضیه تاکید ویژه دارم. حال که برنامه‌ای با این تعداد مخاطب از من دعوت کرده تا به شرح دیدگاه اسلامی در خصوص منجی بپردازم چرا باید با نگاه به برخی حاشیه‌ها مردم از متن اصلی اتفاقی که افتاده دور شوند.

طالب‌زاده با اشاره به بهبود وضعیت جسمی خود خاطرنشان کرد: خدا را شکر که از لحاظ جسمی بسیار از گذشته بهتر شده‌ام و این بهبود تا حدی پیشرفت کرده که توانستم چندین ساعت سفر هوایی را بدون مشکل تنفسی پشت سر بگذارم و حالا با تمام انرژی خود به ادامه روند برنامه سازی‌های خود در تلویزیون و مخصوصاً برنامه منجی خواهم پرداخت.

نادر طالب زاده در برابر مجری غنایی
نادر طالب زاده در برابر مجری غنایی



نادر طالب‌زاده در چرایی طرح مباحث سیاسی-اقتصادی در «راز» بیان کرد⇐آن بچه جقله‌ای که پشت پورشه نشسته است از کجا آمده است؟/ این بچه پولدارها یک‌دفعه از کجا آمدند؟ به خاطر مالیات‌هایی است که نمی‌دهند!/برای ردگیری کسانی که از پرداخت مالیات فرار می‌کنند، باید ردشان را با لامبورگینی و مازراتی‌هایی که سوار می‌شوند، زد!

سینماروزان: نادر طالب‌زاده رمضان امسال هم به مانند سالیان قبل برنامه «راز» را روی آنتن فرستاد و البته کوشید به جای آن که معطوف به فرهنگ و هنر شود مستقیما کندوکاوی ارائه دهد در حیطه هایی مثل اقتصاد و سیاست.

به گزارش سینماروزان چرایی اینکه مستندسازی مانند طالب زاده که دبیر جشنواره ای به نام «عمار» هم هست به جای سینما که تجربه اش را دارد به سراغ حیطه های دیگر میرود پرسش «مشرق» از اوست.

طالب زاده در پاسخ به این پرسش بیان داشت: هیچ کس نیامد بگوید نظام بانکداری ما ربوی است و ما این موضوع را در برنامه «راز» برای اولین بار مطرح کردیم. این گفتمان در واقع از برنامه راز شکل گرفت. چون نظام بانک‌های ما همه ربوی هستند. یا اینکه هیچ کس نگفت که ایران یکی از مالیات گریزترین کشورهای جهان است و متمولین اصلا مالیات نمی‌دهند، وقتی این مصادیق گفتمانی عدالت طلبانه روز زمین مانده، من برای چی باید دنبال مقوله سینما و آموزش سینما بروم.

وی ادامه داد: در شرایط کنونی به نفع مردم است که این موضوعات خاص مطرح شود. کسی که سالی ۱۰۰ میلیارد تومان درآمد دارد، چهل میلیارد از آن در قالب مالیات باید به عمران کشور اختصاص پیدا کند. همه قسر در می روند، من بروم دنبال سینما و … .

طالب زاده افزود: آن بچه جقله‌ای که پشت پورشه نشسته است از کجا آمده است؟ در هیچ کشوری در دنیا چنین وضعیتی وجود ندارد. شما در هر کشوری ماشین گرانقیمت می‌بینید درخواهید یافت که مرد مو نقره‌ای سن و سال داری  پشت رل نشسته است و دارد رانندگی می‌کند. یک عمری کار کرده و بالاخره سوار یک ماشین خوب می شود. این بچه پولدارها یکدفعه از کجا آمدند؟ به خاطر مالیات‌هایی است که نمی دهند! در ایتالیا برای ردگیری کسانی که از پرداخت مالیات فرار می کنند، ردشان را با لامبورگینی و مازراتی‌هایی که سوار می شوند، می زنند، چنین مصدایقی را ما در برنامه «راز» به صورت صریح مطرح کردیم.




حضور کارگردان «قلاده‌های طلا» و دبیر جشنواره‌ای «مردمی» که ردیف بودجه میلیاردی دارد(!) در مستند انتخاباتی ابراهیم رییسی 

سینماروزان: عصر سیزدهم اردیبهشت ماه یکی از مستندهای انتخاباتی ابراهیم رییسی کاندیدای ریاست جمهوری در حالی از شبکه خبر روی آنتن رفت که علیرغم اینکه در تیتراژ پایانی مستند ذکر شد که محصولی است از جوانان حامی سیدابراهیم رییسی اما حضور دو سینماگر متبوع جریان اصولگرایی در این مستند قابل توجه بود.

به گزارش سینماروزان این دو سینماگر نادر طالب زاده و ابوالقاسم طالبی بودند که در سکانسهایی از مستند حضورشان کاملا عیان بود و در این بین طالبی به گپ و گفت با رییسی پرداخت و حتی از او پرسشی پیرامون ماجرای ممنوعیت برگزاری کنسرتهای موسیقی پرسید. جالب بود که رییسی هم گفت: برخی «کنسرت» را علم کرده اند تا «کرسنت» فراموش شود!!!

هم نادر طالب زاده که در سالهای اخیر به غیر از حضور به عنوان دبیر جشنواره ای با پسوند «مردمی» به نام عمار که تخصیص بودجه میلیاردی به آن در لایحه بودجه 96، حاشیه ساز شد(اینجا را بخوانید) و هم ابوالقاسم طالبی که آخرین ساخته اش «یتیم خانه ایران» علیرغم صرف هزینه هنگفت و تلاش برای تصویرسازی استاندارد تاریخ، نتوانست فروش قابل توجهی در گیشه داشته باشد در ماههای اخیر به دلیل ابتلا به ناراحتیهای جسمی، خبرساز شده بودند.

حالا با حضور آنها در مستند ابراهیم رییسی این پرسش شکل می گیرد که آیا این کاندیدای ریاست جمهوری برای مدیریت سینما بر روی حضور مستقیم یا مشاوره های چنین چهره هایی حساب ویژه باز کرده است؟




حضور یک کارگردان-مجری-دبیر جشنواره در محفل وحدت اصولگرایان برای انتخابات ۹۶

سینماروزان: نادر طالب زاده کارگردان سینما، مجری تلویزیون و دبیر جشنواره عمار که در لایحه بودجه سال 96 بودجه میلیاردی برای آن درنظر گرفته شده، اخیرا نامش در فهرست محفلی از اصولگرایان آمده که بناست جبهه متحد این جریان سیاسی در انتخابات 96 را تشکیل دهند.

به گزارش سینماروزان طالب زاده در محفلی حضور داشته است که دیگر حاضران آن حسن رحیمیان، مرضیه وحید دستجردی، مهدی چمران، یحیی آل‌اسحاق، حمیدرضا حاجی‌بابایی، رضا روستاآزاد،‌ محمود خسروی‌وفا، مهدی محمدی و علیرضا مرندی بوده اند.

متن کامل گزارش «خبرآنلاین» در این باره را بخوانید:

10 چهره با 10 هویت سیاسی متفاوت در سرچشمه دور هم جمع شدند تا از جبهه جدیدی روایت کنند که قرار است انتخابات 96 را محفل بروز و ظهور خود قرار دهد. برای تحلیل در این باره شاید پربیراه نباشد اگر قبل از هر چیز کاوش در هویت سیاسی این 10 چهره کنیم. اینکه آنها از کدام طیف ها دور هم جمع شده اند و چه گرایش هایی را پوشش می دهند.

«حسن رحیمیان، مرضیه وحید دستجردی، مهدی چمران، یحیی آل‌اسحاق، حمیدرضا حاجی‌بابایی، رضا روستاآزاد،‌ محمود خسروی‌وفا، مهدی محمدی، علیرضا مرندی و نادر طالب‌زاده» در نگاه نخست به نظر می رسد که این افراد را نمی توان نمایندگان حقوقی تشکل های اصولگرا به حساب آورد. به بیان دیگر مرور این اسامی نشان می دهد مبنای ترکیب مذکور بر وام گرفتن از نمایندگان گروه ها نیست. گرچه اکثر اعضای این لیست شاید گرایش هایی داشته باشند اما نمی توان به طور قطع گفت آنها به این سبب و به نمایندگی آمده اند.

چه آنکه ادوار گذشته که اصولگرایان به سمت وحدت می رفتند افراد تشکیلاتی و نخست احزاب و طیف های جناح خود در مدل های تعیین شده حضور مستقیم داشتند و تقسیم کار هم میان همین اعضای رده اول صورت می گرفت. غیبت آنها نه نشان از قهر که نشان از یک تاکتیک دارد. به این معنا که آنها نخواسته اند روش های دهه اخیر را تکرار کنند و به همین سبب هم نمی توان گفت که این یک ترکیب حقوقی است.

از سوی دیگر به نظر می رسد وزن سیاسی بخشی از این لیست آنچنان نیست که بگوییم این افراد به جهت وزن حقیقی خود آمده اند و یا برگزیده شده اند. برای مثال در ادوار قبل افرادی همچون دکتر ولایتی که نماینده هیچ حزبی نبودند در مدل وحدت حضور داشتند و این حضور به جهت وزن و شخصیت حقیقی او بود. این بار اما روی این وجه تاکیدی صورت نگرفته است.

پس باید روی مدل بحث کرد؛ اینکه با چه تحولاتی رو به رو خواهیم شد. هویت شناسی و ریخت شناسی رفتاری را می توان از گفتار خودشان در روز رونمایی استنتاج کرد .

برنامه ریزی برای گسترش کادر تشکیلاتی جبهه جدید

مرضیه وحید دستجردی وزیر نام آشنای دولت محمود احمدی نژاد. او در اولین نشست در مقام سخنگو بود گرچه می گوید بنا ندارد این پست را در ادامه کار بر عهده داشته باشد. او حرف های مهمی از دستورکار پیش رو این جبهه نوپدید زد؛ از برگزاری مجمع برگزاری این جبهه در چند هفته آینده خبر داده و گفته است: ابتدا یک مجمع شهرستانی استانی در دو هفته آینده خواهیم داشت و سپس حدود پنج هفته دیگر، مجمع عمومی کلی و مردمی برگزار می‌شود.از داخل آن مجمع مردمی، تعدادی باید رأی بیاورند و به اعضای فعلی اضافه شوند که از این رو، 10 نفر دیگر به 10 نفر فعلی هیأت مؤسس اضافه خواهد شد. دستجردی با بیان اینکه تمام امور و انتخابات در همان جلسه عمومی رأی‌گیری می‌شود، افزوده است: این هیئت مؤسس در واقع اعضای مرکزی جبهه مردمی انقلاب اسلامی هستند.

از سنتی بودن خسته ایم، چندصدایی هستیم

او در عین حال هویت سیاسی این نوپدید سیاست ایران را اینگونه شرح داده است:« با ترکیبی که امروز در جمع اعضای 10 نفره هیئت مؤسس جبهه مردمی انقلاب اسلامی مشاهده می‌کنید می‌بینید که این ترکیب صفوف‌ و صف‌بندی‌های رایج و سنتی سیاسی کشور را پاره و از آن عبور کرده است .در این ترکیب تحلیل‌گران سیاسی، اهل نظر، اصحاب هنر، اساتید دانشگاه، پزشکان، افراد اجرایی کشور و روحانیت حضور دارند ما بنا داریم یک جمع چندصدایی باشیم و می‌خواهیم صدای همه اقشار مردم را بلند کنیم. همه ما از جبهه‌بندی‌های رایج و سنتی خسته شده‌ایم. می‌خواهیم این مرزها را درنوردیم و مردم حاکم شوند، به عبارتی می‌خواهیم امور به دست مردم رقم‌زده شود، سرنوشت آنان تعیین شود و مردم درصحنه حضورداشته باشند.»

همه بیایند حتی اصلاح طلبان!

اما یک نکته قابل توجه در میان حرف هایی که در این نشست مطرح شده این است که موسسین گفته اند بنا ندارند تنها از جناح اصولگرا یارگیری کنند . محمدحسین رحیمیان رئیس هیئت مؤسس این جبهه گفته است :« “جبهه مردمی انقلاب اسلامی” فراتر از یک جناح و دو جناح است؛ ما اصول‌گرایی را قبول داریم، اما معتقدیم مشکلات با یک جناح حل‌شدنی نبود. از همه نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی می‌خواهیم که به این جبهه فراگیر بپیوندند.» سخنانی که می گوید گویا قرار نیست این مدل انتخاباتی نام ائتلاف اصولگرایان را بر خود داشته باشد. شاید هم این فقط یک گمانه باشد؛ اما چنین برداشتی از سخنان از اعضای حاضر در نشست چندان نادرست نمی تواند باشد.

نوپدیدها با نامزد آمده اند؟

از سوی دیگر همیشه اینطور بوده که مصادیق انتخاباتی هر گاه عزم حضور در میدان رقابت کرده اند چند تشکل و جبهه را پدید می آورند تا خود را عقبه دار سیاسی در تصمیمی که گرفته اند نشان دهند. با چنین پیش زمینه ذهنی آیا می توان فکر کرد که این جبهه هم در واقع ساز و کار یک نامزد اصولگرا باشد برای اعلام نامزدی اش درانتخابات ریاست جمهوری؟ یا سازوکاری برای آنکه از درون این ترکیب یک کاندیدای ریاست جمهوری برخیزد؟

خودشان هم همین ابتدا این نکته را پاسخ داده اند، چنانکه علیرضا مرندی عضو هیئت موسس جبهه تاکید کرده است :« هنوز هیچ گزینه خاصی از سوی این جبهه برای انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح نیست.» آنها با نامزد نیامده اند ؛ آمده اند تا بر اساس مدلی که انتخاب کرده اند به یک نامزد و در واقع به نام رقیب حسن روحانی برسند. بر اساس گفته های خودشان می خواهند یک ساز و کار سراسری و استانی داشته باشند و بر اساس یک تصمیم که صرفا در پایتخت اتخاذ نشده به فرد مورد نظر برسند .

اقتصاد محور اصلی مانیفست انتخاباتی
حالا سوال این است که این جبهه بنا دارد از کدام زاویه وارد رقابت با حسن روحانی به عنوان رقیب اصلی انتخابات شود . آیا آنها همچون سعید جلیلی به مواجهه از جانب برجام فکر می کنند و زور آزمایی از زاویه نقطه قوت دولت یا اینکه مبنای رقابت را بر پاشته آشیل همه دولت یعنی معیشت و اشتغال خواهند گذاشت .

خودشان گویا راه دوم را انتخاب کرده اند . چه اینکه در بیانیه اعلام موجودیت این جبهه آمده است :« مشکلات اقتصادی که بیکاری جوانان، رکود اقتصادی و گرانی و کاهش قدرت خرید مردم در رأس آن است، همچنان مهمترین مسئله کشور است با وجود ارتقای سطح رفاه عمومی و تلاش‌های صورت گرفته برای گشایش در معیشت مردم، هنوز بسیاری از مردم زیر خط فقر قرار دارند و از تأمین معاش روزانه خود عاجزند. فساد اداری و فساد اقتصادی با ارقام نجومی و دریافت‌های نامتعارف و ناعادلانه میدران و صاحب‌منصبان از آستانه تحمل مردم فراتر رفته است.»

پس می توان به این نکته دست یافت که اصولگرایان نمی خواهند از همان زاویه ای که در انتخابات اسفند ماه شکست خوردند بار دیگر وارد انتخابات شوند. به اقتصاد کوچ کرده اند و معیشت . جایی که می تواند محل بحث و مناظره باشد . جایی که معتقدند دولت در مقام مدافع وضع موجود قرار می گرد و آنها به منتقد وضع موجود تبدیل می شوند.

باز هم انتخابات در راه است و باز هم شلوغی بازار جبهه های سیاسی که هر روز اعلام موجودیت می کنند. باید منتظر آینده بود.

نادر طالب زاده
نادر طالب زاده




در نشست جشنواره عمار درباره همه چیز سخن گفته شد به جز بودجه میلیاردی

سینماروزان: نشست خبری جشنواره فیلم عمار که اغلب با صفت “مردمی” خوانده می شود یکشنبه 28 آذرماه در حسینیه هنر برگزار شد؛ وحید جلیلی رییس شورای سیاستگذاری جشنواره و نادر طالب زاده دبیر جشنواره از جمله حاضران در این نشست بودند.

به گزارش سینماروزان در نشست جشنواره عمار در کنار ارائه آمار درباره ارسال نزدیک به 3 هزار اثر به جشنواره وحید جلیلی درباره همه چیز سخن گفت؛ از ضعف در اکران آثار ارزشی که جلیلی از آن با صفت ضعف سازمان تماشای سینمای انقلاب(!) نام برد تا روایت تعریف و تمجیدهایی که میگوئیل لیتین فیلمساز شیلیایی سوسیالیست از برخی فیلمسازان ارزشی داشته است.

جلیلی از این گفت که چرا جشنواره کن فیلمهای کارگردانانی مانند ابوالقاسم طالبی را نشان نمی دهد و بر این تأکید کرد که “یتیم خانه ایران” باید در لندن به نمایش گذاشته شود. جلیلی حتی به ماجرای پرحاشیه دو سال اخیر سینمای ایران یعنی پخش تیزرهای سینمایی از ماهواره هم اشاره کرد و آن را عنصری مهم در فروش برخی آثاری دانست که اگر چهار سال پیش اکران می شدند یک دهم فروش فعلی را نداشتند.

با این حال جلیلی درباره میزان بودجه جشنواره و بحث دو هفته قبل درباره پیش بینی بودجه برای این جشنواره در لایحه بودجه 96 کشور(اینجا را بخوانید) سخن نگفت.

بسیاری منتظر بودند تا بفهمند چطور می شود جشنواره ای مردمی باشد اما ردیف بودجه دولتی هم داشته باشد؛ در نشست جشنواره عمار کلمه‌ای در این باره سخن گفته نشد اما وحید جلیلی در پاسخ به پرسش خبرنگار یک خبرگزاری خاص، رسانه وی را “دولتی” دانست و به او توصیه کرد چون رسانه‌اش از نظام و انقلاب اسلامی بودجه می گیرد باید درباره مسائل ایدئولوژیک سینما صحبت کند!!




نادر طالب‌زاده بیان کرد⇐برگزاری جشنواره “افق نو” با حمایت شهرداری، بسیج و…

سینماروزان/مرتضی مصباح: نادر طالب زاده بنیانگذار جشنواره ای است به نام “افق نو” با مضمون ضدصیهونیسم که این جشنواره در یکی دو سال گذشته به دلیل تأمین اعتبار مالی برگزار نشده بود.

به گزارش سینماروزان این عدم تأمین اعتبار مالی جشنواره این شبهه را ایجاد می کند که امسال هم ممکن است جشنواره برگزار نشود. طالب زاده خودش در این باره گفت: جشنواره سینمایی «افق نو» به دلیل بروز مشکلاتی در تأمین بودجه چند سال برگزار نشد، چراکه در گذشته وزارت ارشاد کل بودجه این جشنواره را تامین می‌کرد ولی در حال حاضر بودجه این جشنواره را از بسیج و شهرداری و برخی نهادهای دیگر تأمین می کنیم و امسال این جشنواره برگزار خواهد شد.

مجری برنامه «عصر» شبکه افق در پاسخ به این سوال که چرا از سرمایه داران مسلمان خارج از ایران برای تامین بودجه این جشنواره کمک نمی گیرید؟ گفت: اسپانسرهای خارجی به دلیل اینکه این جشنواره ضد صهیونیستی است حاضر به تامین بودجه آن نیستند و حتی از این موضوع ترس دارند که اعلام موجودیت کنند.

چندی قبل خبری منتشر شده بود مبنی بر حضور تعدادی از رپرهای معروف آمریکا در جشنواره “افق نو”؛ رپرهایی که برخی از آثار استراتژیک خود که منطبق با سیاستهای این جشنواره است در جشنواره اجرا می‌کنند.

نادر طالب‌زاده دبیر جشنواره سینمایی “افق نو” با تأیید این ماجرا بیان داشت: مانند سال گذشته که چند خواننده و شاعر مطرح را دعوت کردیم،  امسال هم برخی شاعرین و رپرهای معروف برای حضور در جشنواره «افق نو» اعلام آمادگی کرده اند.




دو دهه تقابل حاتمی‌کیا-کیارستمی با مرگ کیارستمی به پایان رسید؟؟؟/”قلندر” در دایره واژگان حاتمی‌کیا چه معنایی دارد؟

سینماژورنال/حامد مظفری: در میان پیامهای تسلیتی که برای درگذشت عباس کیارستمی از سوی چهره های مختلف سینما صادر شد بیش از همه پیام تسلیت ابراهیم حاتمی‌کیا جلب توجه می‌کرد.

به گزارش سینماژورنال ساعاتی بعد از مرگ کیارستمی، حاتمی‌کیا در یادداشتی نوشت: روحت قرین رحمت اصل‌ترین قلندر سینمای ایران.

این یادداشت و استفاده از صفت “قلندر” برای توصیف کیارستمی به قدر کافی دوپهلو به نظر می‌رسید و مشخص نبود که حاتمی‌کیا در استفاده از لفظ “قلندر” بر وجه مثبت این واژه به شخصیتی دارای عزت نفس تکیه داشته یا شخصیتی گریزان از اجتماع!

دو دهه تقابل

برای آن که بتوانیم به دریافتی کاملتر از منظور حاتمی‌کیا برسیم باید به مرور ارتباط وی با کیارستمی در طی دو دهه اخیر بپردازیم.

ابراهیم حاتمی کیا به هنگام زندگانی کیارستمی از جمله فیلمسازانی به شمار می‌رفت که چندین بار وی را مورد انتقاد شدید وی قرار داده بود.

شاید روترین انتقاد حاتمی‌کیا خطاب به کیارستمی به هنگام ساخت فیلم “آژانس شیشه ای” بازگردد که حاتمی کیا در این فیلم کاراکتر کارگردانی را خلق کرد بلحاظ ظاهری کاملا شبیه به کیارستمی. این کاراکتر  بارانی به تن و عینک آفتابی به چشم در میان حاضران در آژانس کاکتوسی قرار داشت که اعضایش گروگان “حاج کاظم” بودند.

مجید مشیری ایفاگر این کاراکتر بود و این کاراکتر در طول فیلم به صراحت از این می‌گفت که کارگردان است و برای تهیه بلیت جهت شرکت در جشنواره‌ای خارجی به آژانس کاکتوس آمده است!

آژانس شیشه ای
نمایی از “آژانس شیشه ای”/مجید مشیری در شمایل کیارستمی در میان عزت‌ا.. مهرآوران و حبیب رضایی

شخصیت پردازی حاتمی کیا برای این کاراکتر در این جهت صورت گرفته بود که این کارگردان آدمی نشان داده شود که به حضور در بحثهایی که میان حاج کاظم و گروگانهای مختلف-یا به تعبیر حاج کاظم “شاهد”های مختلف- صورت می‌گیرد علاقه ای ندارد و همه سعیش این است که شرایط خروج از آژانس و احتمالا پریدن به سمت جشنواره‌ای خارجی را فراهم آورد.

حین فیلم حتی برخوردی فیزیکی هم میان این کارگردان و “حاج کاظم”(با بازی پرویز پرستویی) که انگار از این همه بی تفاوتی این کارگردان به تنگ آمده صورت میگیرد…

رضا کیانیان و پرویز پرستویی در نمایی از "روبان قرمز"
رضا کیانیان و پرویز پرستویی در نمایی از “روبان قرمز”

در سالهای بعدتر و در آثاری مانند “روبان قرمز” و تصویرسازی کاراکتر یک افغان شوریده مسلک با بازی رضا کیانیان نیز طعنه‌هایی به خلق و خوی رفتاری کیارستمی به چشم می‌خورد؛ درست در فضایی که پرویز پرستویی نیز شمایلی از حاتمی کیا را تداعی می کرد…

طعنه به سینمای جشنواره‌ای و دوپاسپورته‌ها

این تقابلات نمادین در سالهای بعد همراه شد با انتقادات شفاهی حاتمی کیا از کیارستمی و سبک فیلمسازی او در دهه شصت.

از جمله این انتقادات شفاهی به ابتدای سال 93 بازمی‌گشت که حاتمی‌کیا با حضور در برنامه “راز” نادر طالب‌زاده با انتقاد از سینمای جشنواره‌ای که کیارستمی از پیشروانش بود بیان داشت:  همکاران من اگر نمی‌خواهید حرف مردم را بزنید پس زنده باد سینمای جشنواره ای؛ آن ور آبیها کیف هم می‌کنند از کارتان! برخی فیلمسازان واقعا درگیر ردکارپت شده اند. این دوپاسپورته‌ها بویژه در حوزه فرهنگ یعنی چه که اتفاق افتاده؟ چرا طرف یک پایش این ور است و یک پایش آن ور؟ این غم‌انگیز است برای ما که برخی تا می‌بینند خبری است دنبال عافیت باشند و جای دیگر بروند. اگر از این مملکتی پای آن بایست.

تقابل در جشنواره مقاومت به اوج رسید

چند ماه بعد در مهرماه 93 و در اختتامیه جشنواره مقاومت حاتمی‌کیا با طعنه‌هایی تندتر به کیارستمی تاخت و چنین گفت: عزیزکرده‌ای از سینمای ایران، اخیرا حرف‌هایی زده و شهدا را قربانی جنگ دانسته است. من مصاحبه این کارگردان را چندین‌بار دیدم. البته همیشه می‌دانستم که جریانی وجود دارد که نسبت به جنگ و دفاع مقدس بی‌تفاوت است. از همین‌رو از استادان خود که در راس آنها سیدمحمد بهشتی قرار دارد می‌خواهم که نگاه خود را نسبت به این اظهارنظر بیان کنند.

اعتراض ابراهیم حاتمی‌کیا به آن بخش از اظهارات عباس کیارستمی مربوط می‌شد که چند ماه قبلتر در حاشیه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا بیان شده بود.

کیارستمی در آن جلسه گفته بود: یک‌هفته قبل از اینکه اینجا بیایم یکی از فیلمسازانی که سال‌ها فیلم جنگی ساخته {اشاره به ابراهیم حاتمی‌کیا} فیلم‌های پرهزینه جنگی – و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین بودجه‌های خیلی سنگین می‌گیرد و فیلم‌های جنگی می‌سازد، گوش من را پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم می‌جنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش می‌گشت. “خانه دوست کجاست” یکی از پربیننده‌ترین فیلم‌هایی بود که من ساختم، درواقع همه‌جای دنیا آن را می‌شناسند.

این کارگردان ادامه داده بود: “خانه دوست کجاست” ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت می‌کرد. اما فیلم‌های تو نماند چون تو راجع به دوره‌ای از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن دوره هم بچه‌ها را به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سال‌ها می‌شود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت.

ابراهیم حاتمی‌کیا در دیگر اظهارات خود در اختتامیه جشنواره مقاومت ۹۳ عباس کیارستمی را کارگردانی معرفی کرد که همواره مورد حمایت وزارت‌خارجه بوده است.

 اشاره اخیرش به جریان دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ توسط کیارستمی مربوط می‌شود که در زمان خود در پی کش‌وقوس‌های فراوان در ساختمان بهارستان، ‌دکتر علی‌اکبر ولایتی، ‌وزیر امورخارجه وقت، در معرفی‌شدن فیلم «طعم گیلاس» به جشنواره فیلم کن تاثیرگذار بود.

عباس کیارستمی بعد از اظهارات حاتمی کیا وقتی مخاطب سوالی قرار گرفت مبنی بر اینکه نظرش نسبت به صحبتهای حاتمی کیا چیست فقط بیتی از اشعار سعدی را خواند و گفت: «گر خسته‌دلی نعره زند بر سر کویی / عیبش نتوان گفت که بی‌خویشتن است آن.»

عیادتی رسمی به اهتمام حبیب

این تقابلات و نیش و کنایه ها ادامه داشت تا شدت یافتن بیماری سرطان عباس کیارستمی در فروردین 95 و چندین بار بستری شدن وی در بیمارستان.

شدت یافتن بیماری سبب ساز آن شد که دو ماه قبل از مرگ، حاتمی‌کیا از عباس کیارستمی عیادت کند. این عیادت هم نه در خانه کیارستمی و فضایی صمیمانه که به هنگام یکی از چک‌آپ‌های بیمارستانی‌ کیارستمی در فضایی کاملا رسمی فراهم شد.

جالب است که حلقه واسطه میان حاتمی‌کیا و کیارستمی برای ترتیب دادن این عیادت نویسنده‌ای به نام حبیب احمدزاده بود که در سالهای اخیر به عنوان مشاور فیلمنامه هم در کنار امثال کیومرث پوراحمد و خسرو سینایی حضور داشته و هم کنار امثال حسن برزیده و پرویز شیخ‌طادی.

آیا ماجرا ادامه دارد؟

مرور همه این اتفاقات برای طرح این پرسش بود که آیا تقابلات حاتمی‌کیا-کیارستمی با مرگ کیارستمی پایان پذیرفته است؟ یا آن که خیلی زود این تقابلات در جایی دیگر و محفلی دیگر و این بار با نیش و کنایه به همروان کیارستمی امتداد خواهد یافت؟

باید منتظر ماند و اتفاقات تازه را رصد کرد…




ترور بيولوژيك نادر طالب‌زاده در عراق!

 سینماژورنال: نادر طالب زاده کارگردان سینما به تازگی درگیر یک بیماری خاص شده است؛ بیماری عجیبی که عوارض اش سرفه های خونی است و تنگی نفس.
به گزارش سینماژورنال این کارگردان در گفتگویی که با “فارس” داشته است عامل ابتلایش به این بیماری را “ترور بیولوژیک” دانسته است که گویا این ترور در جریان یکی از مسافرتهایش به کشورهایش عربی رخ داده است.
 متن کامل گفتگوی طالب زاده در این باره را بخوانید:
_ابتدا کمی از حالتان بگویید در چه شرایطی هستید با سرفه‌هایی که بیش از یک سال است که همراه شما هستند چه می‌کنید.
طالب ‌زاده: دچار نارسایی قلبی‌ هستم که قبلا نیز گفته شده بود و متاسفانه در شرایط نامساعد هوا که گرد و خاک است این حال بدم تشدید می‌شود. انشاءالله اگر این موضوع رفع شود تنفس‌ما هم باز می‌شود. منزل هستم و بیمارستان دیگر اثری ندارد. باید در منزل و فضای در بسته باشم. چندی پیش در بیمارستان بستری بودم که حالم کمی متعادل شد تا اواخر هفته گذشته که خاک از سمت کشور عراق به کشور ما آمد حال ما را هم خراب کرد.
_شایعه‌ای یا نظری وجود دارد که طی سفری که نزدیک به یک سال و نیم پیش به یکی از کشور‌های عربی داشته‌اید چمدان شما را به موادی آلوده کرده‌اند و به نوعی قصد ترور بیولوژیکی شما را داشتند و از آن پس حال شما تغییر کرده و دچار سرفه‌های خونی شده‌اید.
طالب‌زاده: خلاصه‌اش این است. یک سال و نیم پیش به گروهی از لبنان برای راهپیمایی اربعین به عراق رفتم. که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صد‌ها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لپ تاپ من را خالی و بررسی‌های‌ کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان‌ را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم.
_ خودتان متوجه بودید و دقت کرده بودید که از آن رو به بعد حالتان بد شده است؟
طالب‌زاده: نه اصلا.  همه اطلاعات لپ تاپ من را خالی کرده بودند. ساعت 3:00 نصفه شب دو مامور از حراست یکی از حرم‌ها آمدند آن هم در خانه‌ای که مهمان بودم. آدرسی دادند که به فلان جا برو و چمدانت را تحویل بگیر. من هم اصلا فکر نمی‌کردم چمدانم چیزی شده باشد یا آن آلوده کرده باشند. لپ تاپ خود را به بچه‌های سپاه دادم و گفتند که دیگر به آن دست نزن.
_داخل لپ تاپ‌تان چه چیزی بود؟
طالب‌زاده: لیست مهمان‌های افق نو بود. کنفرانسی که یک سال و نیم پیش در تهران برگزار شد. کنفرانسی که انجمن «ADL» آمریکا با آن مخالفت می‌کرد که متخصصین و متفکرین‌شان به ایران نیایند و صحبت نکنند. درست بعد از آن بود که این اتفاقات افتاد اما فکر می‌کردم آنها محتویات لب تاپ را می‌خواهند و گمان نمی‌کردم با خودم کاری داشته باشند. از همان روز به بعد سرفه‌های خونی داشتم.
این سرفه‌‌های خونی شما هنوز ادامه دارد؟
طالب‌زاده: نه. خدا را شکر تمام شده است. بعد که بررسی کردیم متوجه شدیم کسانی داخل هتل آمدند و این کار را انجام دادند.
_آزمایشی دادید که نتایج مطمئنی در جهت اثبات این موضوع ارائه شود؟
طالب‌زاده: عرض کنم با دکتر علی کرمی که متخصص بیو تروریست است، وقتی صحبت کردم من را به این مسائل آگاه کرد. که چه اتفاقی افتاده است.
_یعنی دکتر کرمی این اتفاق و ترور بیولوژیک شخص شما را تایید کردند؟
طالب‌زاده:بله.
_مشخص شد که چه چیزی بوده این که باعث شده حال شما بدین شکل شود؟
طالب‌زاده: نه متاسفانه چون در آن زمان چمدان را برای آزمایش ندادم و تا مدت‌ها هم نمی‌دانستم که ممکن است این حال بد من ارتباطی به چنین تروری داشته باشد. حالا نمی‌خواهم وارد جزییات شوم، اما باید این نکته را از جهت بگوییم، که برای دیگران نیز این اتفاق رخ ندهد و آگاهی لازم در میان آنها ایجاد شود.
_ به نظرم این موضوع باید جدی گرفته شود هر چند موجبات تمسخر برخی را فراهم کند، اما در این عرصه آنهم توسط قدرتهای بزرگ چنین اقداماتی اصلاً دور از ذهن نیست.
طالب‌زاده: درست است. مثلاً در برنامه «راز» که در تلویزیون داشتم مسئله حج خونین و نیترات بالای آب زمزم که همه حجاج ما مریض می‌شدند و با هیچ دارویی هم خوب نمی‌شدند این موضوعات را مورد بررسی قرار دادیم. مستندی که توسط BBC ساخته شد نشان دادند آب زمزمی که توسط حجاج پاکستانی که می‌خواستند این آب را به لندن بیاورند و به دلیل نیترات بالا و سمی بودنش از ورود آن جلوگیری می‌کردند. قبل از حج خونین هیچ کس سرما نمی‌خورد اما بعد از آن یک نوع بی‌میلی برای حرکت در آنها ایجاد شده بود که دکتر کرمی آن را به خوبی توضیح می‌دهد.
این اتفاق هم که برای من افتاد یک نوع نارسایی است اگر آگاه بودم لباس‌های داخل چمدان را نمی‌پوشیدم و یا از چمدان استفاده نمی‌کردم. ما باید از اینجا به بعد حواس‌مان جمع باشد. یک فرد آمریکایی به نام «مایکل کاینز پایپر» به ایران آمد و کتاب مهمی نوشته بود و خود یکی از انکار کنندگان هولوکاست نیز بود. زمانی که برگشت به آمریکا دیگر نمی‌توانست راه برود، اما من با وی مصاحبه کرده بودم و چندین کیلومتر با هم راه می‌رفتیم اما به من می‌گفت صد متر هم نمی‌توانم راه بروم بعد از 1 الی 2 سال هم در اتاقش پیدایش کردند که فوت شده است. این وضع و شرایط که می‌بینیم معمولی نیست خودمان پی‌گیری نمی‌کنیم و بد موضوع از دست‌مان خارج می‌شود.
_ امیدواریم به واسطه این مصاحبه کمی مسئولین و مدیران مربوطه این بحث را جدی بگیرند آن را برای اطلاع رسانی عمومی‌تر کنند و حتی رسانه‌ ملی نیز به این موضوع بپردازند مستندات بیشتری ارائه شود.
طالب‌زاده: درست، منظور من هم همین است. قبل از تحویل گرفتن چمدان من به راحتی چندین کیلومتر مثلاً 20 الی 25 کیلومتر راه می‌رفتم اما بعد از این که چمدانم را تحویل گرفتم از پله‌ها هم به سختی بالا می‌آمدم. اگر آگاهی داشتم هیچ وقت آن لباس آلوده را نمی‌پوشیدم. اصلاً فکر نمی‌کردم. از آن روز یک کیلومتر هم راه نمی‌توانم روم. بار ها به من گفتند بعد از آن و تا مدتی من انکار می‌کردم و می گفتم نه فقط لب تاپم را خالی کردند.




واکنش ایوبی به ادعای دبیرخانه مقاومت در عدم استفاده از بودجه عمومی سینما

سینماژورنال: محمد خزاعی دبیر جشنواره مقاومت چندی قبل در گفتگویی متذکر شده که 20 میلیاردی که از سوی مجلس بنا بود به این جشنواره تعلق گیرد قبول نکرده چون این 20 میلیارد بنا بوده از محل بودجه عمومی سینما کم شود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حالا حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در گفتگویی با “شرق” به گونه ای کاملا غیرمستقیم پاسخ جشنواره مقاومت و آنهایی که دلسوز این جشنواره هستند را داده است.

ایوبی گفته است: به کسانی که دلشان واقعا براي «مقاومت» مي‌سوزد می‌گویم که اگر نام سی‌وچهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر را «جشنواره مقاومت» مي‌گذاشتيم بجا بود. چون فیلم‌هایی که انتخاب کردیم درباره مرحوم صدر، مسائل کشور عراق، گروه تروریستی داعش و… بود. همین‌طور فیلم‌های ایرانی همچون «نفس» و «اروند» یادآور روزهای پیروزی انقلاب و دفاع مقدس بودند. در این جشنواره بزرگداشت آقاي سلحشور برگزار شد. بچه‌هاي جشنواره عمار در بخش «دارالفنون» حضور داشتند. واقعا این کارها قابل دیدن نیست؟ من از این‌همه انکار متحیرم!

می داند با که ببندد

به گزارش سینماژورنال نکته صحبتهای ایوبی آنجاست که از کنار جشنواره مقاومت و دلسوزان آن با گفتن “اگر نام جشنواره جهانی را جشنواره مقاومت می گذاشتیم بجا بود” می گذرد و در جایی دیگر از نقش “بچه های عمار در بین الملل فجر” می گوید.

اینها را کنار گفته های چندی قبل نادر طالب زاده دبیر جشنواره عمار که گفته بود “فیلمهای بین الملل فجر را ندیده اما به طور حتم در این جشنواره فیلمهای خوبی وجود داشته است” که بگذاریم(اینجا را بخوانید) احتمالا باید این فرضیه پیش ذهنمان شکل گیرد که عمار جایگاهی جدا از مقاومت برای رییس سازمان سینمایی دارد و عماريون براي سازمان سينمايي مهم‌تر از سلف‌شان بچه‌هاي  انجمن دفاع مقدس، هيأت هنرمندان مسلمان و جشنواره مقاومت هستند، البته با توجه به نقش حاكميتي مهم‌تر عماريون اين هوشمندي رییس را مي رساند كه می‌داند با که ببندد…




چرا دبیر جشنواره عمار “ندیده” بین‌الملل فجر را تحسين كرد؟!

سینماژورنال: با گذشت یک هفته از پایان بین الملل فجر که دومین دوره مستقل خود را می گذراند همچنان حجم اظهارنظرات مختلف و اغلب با رویکرد منفی است که پیرامون این جشنواره وجود دارد.

به گزارش سینماژورنال در یک مورد تازه و البته عجیب دبیر جشنواره عمار از این گفته که فیلمهای بین الملل فجر را ندیده اما به طور حتم در این جشنواره فیلمهای خوبی وجود داشته است.

نادر طالب زاده دبیر جشنواره عمار با بیان اینکه ایده جشنواره بین المللی فجر ایده خوبی است، اظهار داشت: به طور حتم، فیلم‌های خوبی برای این جشنواره انتخاب شده بودند اما متاسفانه موفق به دیدن فیلم‌ها نشدم. گرچه از مهمانان خارجی، واکنش‌های خوبی دیدم که این نشان دهنده اتفاق مثبتی است.

این اظهارات طالب زاده از آن جهت اهمیت می یابند که در گفتگوی وی با سایت رسمی جشنواره عمار موسوم به “عمارفیلم” بیان شده اند.

مهمترین پرسشی که این اظهارات تناقض آمیز ایجاد می کند آن است که چطور می شود فیلمهای یک جشنواره را ندید اما از واژه “خوب” برای توصیف آنها استفاده کرد؟

اصلی‌ترین ملاک سنجش کیفی یک اتفاق هنری حضور در بطن رویداد و نفس کشیدن کنار مخاطبان است. اینکه جشنواره ای را بدون حضور مستمر در آن توصیف کنی مانند این است که فیلمی را بدون تماشایش نقد کنی.

چرایی اینکه طالب زاده معترف به ندیدن فیلمهای جشنواره است اما آثارش را خوب می داند، چیست؟

وقتی ایوبی شخصا به دفتر عمار رفت و وعده حل مشکلات مالی را داد

برای یافتن پاسخ این پرسش البته که می توان فلاش‌بکی زد به یک هفته قبل از برگزاری بین‌الملل فجر و زمانی که حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در دبیرخانه جشنواره عمار حضور یافت.

ایوبی در آن دیدار ضمن ابراز امیدواری برای نزدیکی بین‌الملل فجر با عمار قولهایی را داد برای حل مشکلات مالی این جشنواره که طی ماههای گذشته دبیرخانه این جشنواره مرتب از آن گلایه کرده بود.

رییس سازمان سینمایی در آن دیدار گفته بود: مردمی بودن عمار منافاتی با رعایت برخی تشریفات ندارد و می‌توانیم با برگزاری جلسات مشترکی همکاری کنیم و در بحث مالی هم که بعضاً گلایه‌هایی بود می‌توانیم مشکلات را حل کنیم.

 آیا همین دلگرمی که ایوبی در حل مشکلات مالی جشنواره عمار داده، نبوده که باعث شده دبیر جشنواره عمار هم به نوبه خود با تعبیری مثبت به اتفاقی محصول مدیریت ایوبی بنگرد؟

…و آیا اگر مشکلات مالی حل نشود امکان این وجود دارد تغییر رویه ای در توصیف محصولات مدیریتی ایوبی در کلام مدیران عمار ایجاد شود؟

نادر طالب زاده
نادر طالب زاده



سازمان سینمایی: گفته‌های دبیر جشنواره عمار خلاف واقع است

سینماژورنال: در حالی که دبیر جشنواره فیلم عمار در نشست خبری این جشنواره از خودداری سازمان سینمایی نسبت به پرداخت کمک مصوب مجلس شورای اسلامی به این جشنواره خبر داده بود سازمان سینمایی این موضوع را خلاف واقع دانست.

به گزارش سینماژورنال سازمان سینمایی در واکنش به سخنان برگزارکنندگان جشنواره «عمار» در حوزه بودجه بیان کرد که هیچ ردیف اعتباری در سال ۹۴ به عنوان جشنواره مردمی فیلم «عمار» به وزارت ارشاد ابلاغ نشده است.

متن توضیحات سازمان سینمایی را بخوانید:

در سال ۱۳۹۴ هیچ ردیف بودجه یا اعتباری به عنوان جشنواره مردمی فیلم «عمار» به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ نشده است، بنابراین گفته های دبیر جشنواره «عمار» نادرست و خلاف واقع است.

بدیهی است در صورت ابلاغ هر وجهی به عنوان این جشنواره همانند سال گذشته، عین مبلغ دریافتی به دبیرخانه جشنواره «عمار» ارسال می شود.

امید است مدیران جشنواره ای که قرار است منادی اخلاق اسلامی باشند در اظهار نظرهای خود پایبندی به ارزش های مسلم دینی را فراموش نکنند.