1

تغییر ژانر به بهانه محرم؟⇐سرتیپی: «ساعت ۵عصر» کمدی نیست پس در ماه محرم اکرانش بلامانع است⇔پرسش اول: چطور میشود «…۵عصر» کمدی نباشد اما در بانک فیلمنامه خانه سینما به عنوان کمدی ثبت شود؟ پرسش دوم: اگر «…۵عصر» کمدی نیست چرا پروانه ساختش به نام کمدی صادر شد؟ پرسش سوم: اگر «…۵عصر» کمدی نیست پس چرا مهران مدیری در نشست خبری فیلم بر کمدی بودن تأکید کرد؟

سینماروزان: دستورالعمل شبهه آلود سازمان سینمایی خطاب به شورای صنفی نمایش در ممانعت از اکران آثار کمدی در ماه محرم(اینجا را بخوانید) هرچند هنوز واکنشی از سوی شورای صنفی درباره کیفیت بازه زمانی اجرای دستورالعمل را به دنبال نداشته اما علی سرتیپی پخش کننده کمدی “ساعت 5عصر” را به تکاپو واداشته که زودتر از شفاف سازی شورا از کمدی بودن فیلم اعلام برائت کند!!!

به گزارش سینماروزان سرتیپی گفته است: با دستورالعمل وزارت ارشاد نمایش فیلم های کمدی را متوقف می کنیم ولی ️فیلم «ساعت پنج عصر» کمدی نیست و اکران آن در این ایام بلامانع است.

ادعای سرتیپی در شرایطی بیان شده که تیرماه 93 فیلمنامه “ساعت 5عصر” با تاکید بر ژانر کمدی در بانک فیلمنامه خانه سینما ثبت شده و در آبان 95 پروانه ساخت آن باز هم در گونه کمدی صادر شده است.

به جز این در نشست خبری پیش تولید فیلم نیز مهران مدیری به صراحت بر کمدی بودن “…5عصر” تاکید کرد و گفت: این فیلم کاملا رئال است و با اینکه فضای فانتزی ندارد اما به شدت کمدی است و البته سوژه آن تلخ است. کمدی این کار پررنگ است اما پایان تلخی ندارد.

برای دیدن تأکید مهران مدیری بر کمدی بودن اینجا را کلیک کنید.

بماند که از ابتدای اکران تاکنون هم بر شعار تبلیغاتی “متفاوت ترین کمدی سال” برای “…5عصر” تاکید شده و هم بر سر ویژگیهای خاص کمدی فیلم و این توجیه هم ارائه شده که چون با کمدیهای روتین متفاوت است، نتوانسته رکوردشکن باشد.

اینکه چطور میشود به ناگاه در آستانه محرم و تازه بعد از دستورالعمل سازمان، ژانر فیلم تغییر می کند به شدت پرسش برانگیز است!؟

آیا کمک به افرایش صفرهای جلوی رقم فروش باعث طرح چنین ادعایی شده؟؟؟ یعنی یکی یا دو تا صفر بیشتر این قدر ارزش دارد که به خاطرش فهم مخاطب به بازی گرفته شود؟؟؟

ثبت "...5عصر" به عنوان فیلمنامه کمدی در بانک فیلمنامه خانه سینما
ثبت “…5عصر” به عنوان فیلمنامه کمدی در بانک فیلمنامه خانه سینما



برای عرضه در جشنواره سی و ششم؟⇐مهران مدیری به دنبال تولید «یک روز طولانی»

سینماروزان: مهران مدیری «ساعت 5عصر» را برای رکوردزنی روانه اکران کرد و کوشید با سنگ تمامی که از صداوسیما تا رسانه‌های اصولگرا برای فیلمش گذاشته شد و البته کنارش تبلیغات محیطی ویژه‌ای که اسپانسر متمول فیلم «اول مارکت» وابسته به «همراه اول»وزارت مخابرات برایش تدارک دیده بود، شرایطی را فراهم آورد برای اینکه بتواند حتی رکورد «نهنگ عنبر2» را بزند.

به گزارش سینماروزان با این حال همه آن تبلیغات و البته حمایت حوزه هنری در تخصیص سینماهایش به «…5عصر» نتیجه بخش نبود و فیلم در حالی سرگروهش را از دست داد که بلحاظ فروش زیر فیلم «اکسیدان»ی قرار گرفت که نه تنها حوزه توقیفش کرده بود بلکه رسانه های اصولگرا هم تا توانستند آن را تکفیر کردند و تلویزیون هم تیزرش را در فهرست ممنوعه قرار داد.

این اما سبب ساز آن نشده که مدیری قید ادامه فیلمسازی برای سینما را بزند و برای همین در حالی که فیلمش روزهای انتهایی اکران را می‌گذراند فیلمنامه تازه ای با نام «یک روز طولانی» را در بانک فیلمنامه خانه سینما ثبت کرده است.

نامگذاری فیلمنامه تازه مدیری به مانند «ساعت 5عصر» با تأکید بر عنصر زمان صورت گرفته و باز هم به مانند «ساعت 5عصر» که نامش ارژینال نبود و یادآور یکی از اشعار فدریکو گارسیا لورکای اسپانیایی بود، نام «یک روز طولانی» نه تنها یادآور یکی از آثار اکشن سالهای اخیر سینمای هالیوود به کارگردانی یک نظامی سابق آمریکایی که مدتی هم در خاورمیانه خدمت کرده بود به نام «کیث موشر» است بلکه فیلمی به همین نام دو سال قبل در داخل هم ساخته شد؛ فیلمی به کارگردانی بابک بهرام‌بیگی و با بازی رضا بهبودی و شبنم مقدمی که سر از اکران هنروتجربه برآورد.

آیا مدیری به دنبال آن است که «یک روز طولانی» را نیمه دوم سال کلید زده و برای ارائه به جشنواره آماده کند؟ یا فقط فیلمنامه را خیلی زود در بانک فیلمنامه ثبت کرده تا به مانند «ساعت 5عصر» که خشایار الوند خود را نویسنده اصلی آن دانسته و از حذف نامش در پوستر و تیتراژ محصول نهایی گلایه های تند و تیزی کرده بود، راه گلایه های آتی افراد مشابه بسته شود؟




بعد از «چ»، «بادیگارد» و «امپراطوری جهنم»⇐حالا حال اساسی رسانه ملی به «ساعت ۵عصر»⇐فیلمی که برای رکوردشکنی آمده بود اما به خنسی خورد

سینماروزان: به غیر از آثار موسوم به ارزشی نظیر “چ”، “بادیگارد” و “امپراطوری جهنم” در سالهای اخیر کم پیش آمده رسانه ملی به حمایت از آثار بدنه سینمای ایران بپردازد؛ آثاری که تولید میشوند برای گیشه.

در مورد مهران مدیری اما این قاعده تغییر یافته و تقریبا از همان روزهای ابتدایی اکران به غیر از نوشابه هایی که مدیری در برنامه خودش “دورهمی” برای فیلمش باز کرد بخشهای مختلف خبری رسانه ملی نیز رپورتاژهای پر و پیمانی برای این فیلم متعلق به سینمای بدنه رفتند. “…5عصر” آمده بود تا رکورد “نهنگ2” و “گشت2” را بزند و ورای هزینه های تبلیغی فراوان برای فیلم، اغلب رسانه های اصولگرا- که در ماههای اخیر به پخش کننده فیلم مدیری هم سمپات پیدا کرده اند-نیز تا توانستند فیلم را حلواحلوا کردند و از آن طرف برخی منتقد-کارمندان یک گروه سینمایی کم مخاطب که دم از امتزاج هنر با تجربه میزنند هم برای فیلم مدیری نقدهای عاشقانه نگاشتند تا فیلم بفروشد.

اما همه اینها یک طرف و رپورتاژهای رسانه ملی برای “…5عصر” یک طرف.

رسانه ملی که هیچ گاه میانه خوبی با سینمای بدنه نداشته این قاعده را زیرپا گذاشت و تا توانست با بهانه و بی بهانه به فیلم مدیری پرداخت اما نشد آنچه باید بشود و فیلم در حالی سرگروهش را از دست داد که فروشش هنوز به ده میلیارد هم نرسیده است!

این یکی از مصداقهای کاهش اثرگذاری رسانه ملی نزد مخاطبانیست که بیش از همه حاشیه سازیها، خود فیلم برایشان مهم است. این یکی از مصداقهای فقدان وجاهت مردمی هم در رسانه های راستی حامی فیلم است و هم در منتقدان-کارمندانی که تا توانستند جز به تحسین فیلم مدیری قلم نزدند.

پاسخ مخاطبان به این جوسازیها باید عامل تغییر روش می‌شد اما درست بعد از گرفتن سرگروه از فیلم مدیری رسانه ملی باز هم برایش رپورتاژ میرود؛ رپورتاژی که از تعریف و تمجید رسانه های راستی تا گردن کج کردن کارمندان گروه تازه تاسیس نزد مدیری، در آن به چشم می خورد و البته بعد از مدتها انکار، اشارات سیاسی فیلم که سه ماه قبل سینماروزان درباره آن اطلاع رسانی کرد(اینجا  و اینجا را بخوانید) هم تایید میشود!




متن کامل گفتگوی اکبر عبدی روی آنتن زنده⇐برای گرفتن سالن از آموزش و پرورش باید معامله زیر میزی می‌کردم/مافیای اکران سینما در اجاره سالنهای تئاتر هم دست دارد/آدم اگر دروغ نگوید خداوند مواظبش است و سپری دورش ایجاد می‌کند/تقی ظهوری، میری، حسن رضیانی و اصغر سمسارزاده بازیگران توانایی بودند اما به غیر از طنز از آنها چیزی نخواستند/در «خواب‌زده‌ها» قرار بود نقش مرد بازی کنم ولی جیرانی وقتی دید «خوابم میآد» عطاران فروش کرد، گفت بیا و نقش مادر-خاله را بازی کن!/برای همکاری با اصغر فرهادی به یک معلم لاغری نیاز دارم چون با اصغر فرهادی هم‌وزن نیستیم و سوادم هم طوری نیست که حرف‌های فرهادی را بفهمم!!!/دوست دارم با بیضایی و کیمیایی کار کنم اما بیضایی بعید است به ایران برگردد/«ساعت ۵عصر» مهران مدیری خیلی زشت و بد بود!!!/دامادم ابتدا در شمال برای ما خانه ساخت و بعد به خواستگاری دخترم آمد!

سینماروزان: جشن تولد 57 سالگی اکبر عبدی در «فرمول یک» با اجرای سیدعلی ضیاء در حالی برگزار شد که این کمدین سرشناس اظهار نظرهای بی تعارفی درباره مهران مدیری، رضا عطاران، رامبد جوان، اصغر فرهادی و حتی معاون وقت سیما داشت.

به گزارش سینماروزان به ‌رسم چهارشنبه‌های «فرمول یک» که تولد چهره ها در آن گرفته می شود، این هفته نوبت به اکبر عبدی رسید و جشنی به همین مناسبت برای این بازیگر پرآوازه سینما و تلویزیون گرفته شد که دختر و دامادش از مهمان‌های ویژه این تولد بودند.

عبدی با حضور در این برنامه در پاسخ به این سؤال ضیا که آیا مو کاشته‌اید یا خیر، گفت: خیر در حال حاضر تئاتر کمدی با نام «مش اکبر و دختراش» بازی می‌کنم و به دلیل اینکه بعد از برنامه احتمال این وجود دارد که وقت نشود گریم شوم، گریم کردم که این گریم، من را مقداری از حالت پیر بودن و مریض بودن درمی‌آورد و به سرحال بودن من اضافه می‌کند.

این هنرمند در پاسخ به سؤال علی ضیا در رابطه با پولی که از تئاتر به دست می‌آورد، افزود: چون تبلیغاتی به آن صورت نداریم و مکانی که اجرا می‌کنیم، تقریباً ناشناخته و پرت است پول خوبی دریافت نمی‌کنم.

وی در تکمیل حرف‌هایش گفت: برای اجاره سالن هر جا رفتیم نتوانستم جایی را پیدا کنم، به‌طور مثال خواستیم از آموزش‌وپرورش سالنی بگیریم ولی آموزش‌وپرورش مزایده گذاشت و در این مزایده بی‌جهت آقایی برنده شدند و درنهایت به من گفتند اگر سالن می‌خواهی از این آقا بگیر و من دیدم که باید معامله زیرمیزی داشته باشم، ولش کردم.

عبدی ادامه داد: متأسفانه هر مدل که حساب کنید تئاتر در کشور، هنر مهجور و مظلومی بوده و تحت توجه نیست؛ تنها یک توجه مردمی دارد و آن‌هم تئاترهای آزادی است که معمولاً تئاتر نیستند و یک‌جور شو است. با گذاشتن دستگاه الکتریکی و پخش ترانه‌های آن ور آبی تماشاچی جذب می‌کنند و تماشاچیان هم از این وضعیت ناراحت نیستند.

بازیگر «اجاره نشین ها» افزود: برخی افراد سالن‌ها را از قبل اجاره کرده‌اند و حتی دیده می‌شود که مافیای تهیه و توزیع فیلم هم در آن دست دارند، فیلم نباید ربطی به تئاتر داشته باشد اما بعضاً دیده می‌شود که سالن‌ها متعلق به فلان تهیه‌کننده است که به‌غیر از این، سالن‌های دیگر هم دارد.

وی در پاسخ به این سؤال ضیاء که آیا در تئاترهایش موزیک و خنده وجود دارد یا خیر! گفت : ما در نمایش‌هایمان موزیک کلاسیک آذربایجانی است و حتی رقص بومی آذربایجانی هم داریم.

بازیگر نقش روحانی در فیلم «رسوایی» در پاسخ به این سوال ضیاء که از این راحت حرف زدن نمی ترسید، تصریح کرد: آدم اگر دروغ نگوید و به حرفی که می‌زند اعتقاد داشته باشد خداوند مواظبش است و سپری دور آن ایجاد می‌کند، چراکه من معتقد هستم طرف مقابل هرکس که باشد با خدا نمی‌تواند دربیافتد. خدا می‌گوید؛ حق بنده من را بگیر، نگذار حقت پایمال شود و هر آنچه می‌بینی بگو! من مواظبت هستم.

عبدی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون تهدید شده است، اظهار کرد: تاکنون تهدید نشدم چراکه حتی شخصی که در موردش حرف می‌زنم، شب به این فکر می‌کند که عبدی، راست می‌گوید؛ و وقتی ناحق حرف می‌زنید طرف دلش می‌خواهد کاری کند. از این بابت امام حسین (ع) و ائمه اطهار، الگوهای ما در زندگی هستند.

ضیا عنوان کرد: به‌عنوان یک بیننده و با توجه به گفته خود شما که گفته اید “انقدر پیشنهاد مامان و مامان‌بزرگ دارم، خود بازیگران زن ندارند” این دغدغه را دارم که چرا اکبر عبدی قبول می‌کند نقش زن بازی ‌کند؟

بازیگر «محله بروبیا» دراین باره بیان کرد: برای هرکدام از این‌ها دلیلی وجود دارد. در آدم‌برفی قصه آن به صورتی بود که عبدالله اسکندری به من پیشنهاد کردند وایشان حق زیادی به گردن من دارند. در کار «خوابم می‌آید» رضا عطاران نیز، وی به خانه ما آمدند و گفتند: دوست دارم نقش مادر من را بازی کنی، من هم به این شرط قبول کردم که گریم می‌شوم و بالباس به خیابان رفته و تاکسی بگیرم، اگر کسی متوجه نشد من مرد هستم، یعنی ما موفق شده‌ایم و کار می‌کنیم. این اتفاق را تست کردیم و زمانی که نتیجه داد، تازه قرارداد بستیم.

وی اضافه کرد: بعد از آن فریدون جیرانی «خواب زده ها» را به من پیشنهاد داد که ابتدا قرار بود نقش مردی را بازی کنم ولی وقتی دیدند فیلم عطاران فروش کرد و موردتوجه قرار گرفت، گفتند بیا و نقش مادر خاله را بازی کنید و انگار تازه کشفم کرده بود! من گفتم تازه به ذهنت رسید و او گفت بامزه می‌شود و چون آن فیلم فروخت، نقش پیرزن می‌دادند.

عبدی اذعان کرد: اگر این اتفاق زیاد بیافتد غیرمنطقی است و اصلاً نباید مشابه این نقش را بازی کنم چرا که در کشور آدم در یک نقشی جا بیافتد، حتی تماشاچی انتظار ندارد او را در نقش‌های دیگر ببیند.

بازیگر نقش «بایرام لودر» در «اخراجی‌ها» از بازیگران طنز توانایی مثل مرحوم حسن رضیانی، اصغر سمسار زاده، مرحوم تقی ظهوری و مرحوم سید علی میری یاد کرد و افزود: به‌غیراز نقش‌هایی که در ژانر کمدی ایفا کردند هیچ‌چیز از آن‌ها نخواستند.

 بازیگر نقش «حاج یوسف» رسوایی ابراز کرد: در مسئله تولید و تهیه‌کننده نزدیک بود گرفتارش شوم.

وی اضافه کرد: در «باز مدرسه‌ام دیر شد»، من 15 هزار تومان دستمزد گرفتم و شخصی به نام علی صادقی تهیه‌کننده و فیلم‌بردار به من پیشنهاد داد 450 هزار تومان می‌دهم این نقش را در یک فیلم سینمایی بازی کنی که من قبول نکردم، چراکه بر این باورم اگر قبول می‌کردم مرحوم علی حاتمی 2 کار با من انجام نمی‌داد، ناصر تقوایی و میرباقری هم با من کار نمی‌کردند.

وی در پاسخ به این سؤال ضیاء که دوست دارد با کارگردانی کار کند یا نه گفت: دوست دارم با استاد بیضایی که در ایران نیست و فکر نمی‌کنم برگردد و با مسعود کیمیایی دوست دارم کار کنم.

عباس فیلم «آدم‌برفی» اظهار کرد: با اصغر فرهادی هم‌وزن نیستیم، ایشان از بازیگرهای شیک که به کن و اسکار می‌روند و اضافه‌وزن ندارند و همچنین می‌توانند در کنارشان شیک بایستند استفاده می‌کنند. من به خاطر این اتفاق به یک معلم لاغری نیاز دارم چون به هنرپیشه تئاتر شبیه نیستم. هرکس باید حد خود را بداند و سوادم هم طوری نیست که حرف‌های فرهادی را بفهمم.

اکبر عبدی در پاسخ به این سؤال که نظرش درباره مهران مدیری، رامبد جوان و رضا عطاران؛ کمدین های ایران چیست گفت: به نظر من هرکدام در ژانر خودشان موفق هستند و آقای مدیری در ژانر خودش که سریال و شو و فیلم سینمایی است، موفق هستند.

این بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون اضافه کرد: فیلم سینمایی اخیر مهران مدیری خیلی زشت و بد بود و من فکر می‌کردم فیلم عجیب‌وغریبی می‌بینم؛ و متأسفانه «ساعت 5 عصر»، گویا روایتگر این بود که مردم ما قاتی کرده‌اند و هیچ‌کس متوجه چیزی نمی‌شود؛ همه از روی‌هم رد می‌شوند و همدیگر را له می‌کنند؛ از طرفی می‌بینیم که عده‌ای از آدم‌ها می‌آیند و خیلی شیک می‌ایستند.

وی ادامه داد: این فیلم برای من قابل‌باور نبود؛ چرا که من معتقد هستم که ایشان باید کارهای بزرگ‌تر از این انجام دهند؛ کسی که مجری و بازیگر خوبی است، نیازی نیست حتماً کارگردان شود و کار ضعیفی ارائه دهد.

بازیگر فیلم «تسویه‌حساب» درباره رامبد جوان ابراز کرد: آقای جوان از جایی به بعد از سینما بریده و مجری شده است و ما در تلویزیون مجری زیاد داریم، جدیداً رامبد جوان در برنامه خندوانه کنار تماشاچی می‌نشیند و این کار به‌اندازه او نیست و خیلی بیشتر از این‌ها است. آقای جوان می‌تواند ماهی 30 بازیگر کمدی بیرون بدهد.

وی درباره رضا عطاران گفت: او هنرمند بسیار خوبی است و قلم خیلی خوبی در طنز و کمدی دارد چراکه نگاهش به جامعه خیلی قوی است ولی متأسفانه این اواخر به تکرار افتاده است.

وی در ادامه تصریح کرد: ازلحاظ مالی فکر نمی‌کنم نیازمند باشد که به تکرار افتاده است، پس باید مدتی به خودش استراحت دهد، بنویسد و کارگردانی کند؛ ما نویسنده کمدی خوب نداریم ولی بازیگر کمدی به‌راحتی پیدا می‌شود.

 عبدی در رابطه با آشنایی داماد و دخترش گفت: خانواده دامادم همسایه خانه مادری‌ام بودند و دامادم برای ما در شمال خانه‌ای می‌ساخت پس از اتمام خانه به همراه پدرومادرشان به خواستگاری دخترمان آمدند. همه‌چیز را به دخترمان واگذار کردم چراکه معتقدم همه پدر و مادرها باید به جوان‌ها اطمینان کنند و به آن‌ها مسئولیت بدهم.

عبدی در رابطه با همکاری با شبکه نسیم گفت: قرار است به تهیه‌کنندگی آقایان فرهانی و طباطبایی کاری انجام دهیم ولی الآن داریم فکر می‌کنیم که چه‌کاری بکنیم تا تکراری نشود و اگر ارزش آن از کارهای قبلی کمتر شود، انجامش ندهیم.

در ادامه کیک تولد عبدی بریده شد و دختر و دامادش آرزو کردند که اکبر عبدی سال‌های سال سلامت و سایه‌شان بالای سرشان باشد.

 بازیگر نقش مادر فیلم «خوابم میاد» در پایان خاطرنشان کرد: آرزوی سلامتی برای همه مردم و کل سینمای ایران دارم و امیدوارم روبه‌جلو حرکت کند و هیچ‌وقت هیچ بدهی نداشته باشد و در خدمت مردم باشد.

وی از عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، مرحوم داود رشیدی و داریوش ارجمند به‌عنوان آقای بازیگر یادکرد و افزود: تا آقایان این‌چنینی داریم، ما بچه آقا هم نیستیم!

«فرمول یک» به تهیه کنندگی افشین حسین خانی، شنبه تا چهارشنبه بین ساعت 17:30 تا 19 از شبکه یک سیما روی آنتن می رود.




روی آنتن زنده شبکه یک⇐اکبر عبدی هم از خجالت مهران مدیری و «…۵عصر» درآمد و هم از خجالت رامبد و «خندوانه» ولی درباره عطاران با احتیاط سخن گفت!+فیلم

سینماروزان: کم پیش آمده اکبر عبدی مهمان برنامه زنده ای باشد و صراحت کلامش اسباب بالا رفتن دوز جذابیت برنامه نباشد.

به گزارش سینماروزان حضور عبدی در برنامه “فرمول یک”رسانه ملی هم با صراحت این بازیگر در صحبت پیرامون برخی چهره های حیطه کمدی همراه بود.

عبدی با انتقاد از مهران مدیری و “ساعت 5عصر” بیان داشت: مدیری در ژانر خودش که سریال سازی و شو(!)است موفق بوده ولی فیلمش فوق العاده زشت بود و اینکه میخواهد بگوید مردم ما قاط زده اند و از روی هم رد میشوند خوب نیست! معلوم نبود چه میخواهد بگوید و واکنشهای مردمی که به تماشای فیلمش آمدند  هم متاثر از همین وضعیت بود.

وی ادامه داد: اینکه کسی خوب آیتم میسازد دلیلی بر این نیست که کارگردان خوبی هم باشد.

عبدی درباره رامبد جوان و “خندوانه” بیان داشت: رامبد قدیم فیلم میساخت و حالا به تلویزیون آمده و مجری شده در صورتیکه ما به قدر کفایت مجری داریم.

عبدی ادامه داد: کار رامبد در “خندوانه” هم سهل الوصول است و این اواخر خودش هم شده بود تماشاچی و می نشست و یک عده از تهران و شهرستان می آمدند برایش اجرا میکردند. اندازه رامبد این نیست.

عبدی با اشاره به رضا عطاران اظهار داشت: عطاران بسیار آرتیست است چون نگاهش به جامعه دقیق است. ایده دارد و با فکر کار میکند اما نمیدانم چرا با اینکه غم نان ندارد به تکرار افتاده ولی باز هم عطاران به نوبه خود کارنامه معقولتری داشته. او نیاز دارد به اینکه مدتی به خودش استراحت بدهد و بعد شروع کند به نوشتن چون واقعا خلا نویسنده خوب طنز داریم.

برای دیدن فیلم صحبتهای عبدی اینجا را ببینید.




حمله رسانه‌ اصلاح‌طلب به «ساعت ۵عصر» و مهران مدیری⇐دست‌به‌دامن ترفندهایی شگرف شد برای بیشتر دیده‌شدن!/نتوانست با طیف وسیعی از مخاطب ارتباط گیرد/ریزش مخاطب زودتر از حد تصور رخ داد

سینماروزان: اکران نخستین ساخته سینمایی مهران مدیری با عنوان «ساعت 5 عصر» از همان روزهای ابتدایی اکران با دو نوع نگاه مواجه بود؛ یکی نگاه کسانی که آن را محصولی کاملا تلویزیونی میدانستند که البته توسط محمود کلاری فیلمبرداری شده(!) و برخی نیز در نقد محتوایی نگاه برزخی که فیلم از کلانشهر تهران ارائه داده را می‌ستودند.

به گزارش سینماروزان فارغ از همه اینها تلاش مدیری برای شکل دهی نوعی فرآیند تبلیغی عجیب و غریب برای فیلمش بود که به چشم آمد؛ از اکرانهای مردمی بامدادی گرفته تا اعطای پژو206 به مخاطبان! این روند با انتقاد روزنامه اصلاح طلب «شرق» مواجه شده است که در گزارشی با نام «ارتباط گیری از نوع مدیری» به آن تاخته است.

متن گزارش «شرق» را بخوانید:

فیلمی که قرار بود گیشه تابستانی سینمای ایران را فتح کند، این روزها دست‌به‌دامن ترفندهایی شگرف برای بیشتر دیده‌شدن شده است؛ از رکورد‌شکنی حضور هنرمندان در افتتاحیه فیلم گرفته تا تعداد بلیت فروخته‌شده در روز ابتدایی اکران و…؛ همه این حواشی برای نخستین ساخته مهران مدیری، «ساعت ٥ عصر»، بود؛ فیلمی که بسیاری با ذهنیت دیدن فیلم کمدی از او راهی سالن‌های سینما شدند و با اتفاقی خلاف چیزی که از او انتظار داشتند روبه‌رو شدند، اما مدیری برای منتقدان فیلمش پاسخ داشت، آن‌هم تفاوت در نگاهش به کمدی بود و اینکه مخاطبانش قطعا با کمدی متفاوتی روبه‌رو خواهند شد.
اما پس از حواشی حضورش در دیدار مردمی فیلمش در مشهد و ویدئویی که از آن در فضای مجازی دست‌به‌دست شد و سفر او با خودرو مدل‌بالا و بادیگاردهایش را نشان می‌داد، باز هم نقد و نظرهایی را نسبت به آنچه مدیری در حاشیه اکران فیلم «ساعت ٥ عصر» به مخاطبانش ارائه می‌دهد را آغاز کرد. بسیاری رفتار مدیری را غلو‌آمیز توصیف کردند و برخی دیگر همه این حواشی را پای فروش بیشتر فیلم نوشتند.
فیلم «ساعت ٥ عصر» با تمام حواشی‌اش در یکی، دو هفته نخست توانست طیفی از مخاطبان را به سالن‌های سینما بکشاند، اما ریزش مخاطب این فیلم سینمایی زودتر از چیزی که حدس زده می‌شد اتفاق افتاد و این فیلم نتوانست آن‌طور که سازندگانش انتظار داشتند با طیف وسیع‌تری از مخاطبان ارتباط برقرار کند. مهران مدیری در نخستین ساخته سینمایی‌اش راهی را طی کرد که به نظر بیشتر شبیه یک ریسک بزرگ بود؛ ساخت فیلمی که به گفته خودش نوع کمدی خاص خود را دارد و بالطبع همین موضوع یکی از دلایل عدم ارتباط با گستره عظیمی از مخاطبانی است که سینما را برای سرگرمی انتخاب می‌کنند؛ مخاطباني كه خیلی سخت می‌توانند به ساخته‌ای این‌چنینی ارتباط برقرار کنند و از سوی دیگر در ارتباط‌گیری با طیف دیگری از مخاطبان که معمولا با نگاه سخت‌گیرانه ساخته‌های سینمایی را رصد می‌کنند ناموفق عمل کرد. 
در نهایت فیلم سینمایی «ساعت ٥ عصر» در ادامه اکران نتوانست اقبال عمومی را به‌همراه داشته باشد و تب تند روزهای ابتدایی تبلیغات این فیلم فروکش کرد، اما پس از چند روز مدیری بار دیگر از طریق صفحات مجازی برای طرفدارانش پیغامی را منتشر و توضیحاتی را درباره حواشی فیلمش رسانه‌ای کرد. او پس از هفته‌ها، از سوءتفاهم‌های پیش‌آمده مبنی‌بر آنچه رکورد‌شکنی فیلم در روزهای نخست اکران بود، صحبت کرد. او گفت: «منظورم از رکورد‌شکنی به‌لحاظ مالی نیست، بلکه به‌لحاظ جریان‌سازی است. این همه نقد خوب و بد در مورد فیلم نوشته می‌شود که به نظرم به این دلیل است که فیلم جریانی تازه را در سینمای کمدی شروع کرده». او بار دیگر تأکید کرد مقصود از رکوردشکنی، رکورد تعداد بیننده بوده است و اینکه مردم از حرف‌های یکدیگر در مورد فیلم قضاوت نکنند و هرکس تحلیل خودش را از فیلم ارائه کند.
مهران مدیری پس از هفته‌ها از آغاز اکران فیلمش قصد دارد تا بار دیگر دیدارهای مردمی را در شهرستان‌ها  آغاز کند، اما این‌بار دست به اقدام دیگری زده است. او که معمولا از مصاحبه با رسانه‌ها امتناع می‌کند، پس از ١٥ سال، برای اولین‌بار گفت‌وگوی دوساعته‌ای با دو منتقد سینمایی داشت. تا تماشاگران فیلمش دو ساعت پیش از نمایش فیلم صحبت‌های او را بشنوند و با خرید بلیت‌های فیلم در سالنی که مدیری پیش از نمایش فیلمش در آن بود حضور پیدا کنند. مدیری در این گفت‌وگو از خاطرات دور و نزدیکش در سینما و تلویزیون صحبت کرد.
او در ابتدای صحبت‌هایش به شروع فعالیت حرفه‌ای‌اش از تئاتر اشاره کرد و گفت: «من پیش از ورودم به تلویزیون، هم در تئاتر و هم در رادیو فعالیت می‌کردم. آن زمان یک متن از برشت را برای اجرا ارائه کردم که با مشکلاتی مواجه شد و من را به چپ‌بودن متهم کردند، تاجایی‌که حراست تالار وحدت آمد و من را بردند و کتک زدند. آن‌موقع اوایل انقلاب بود و این اتفاق‌ها می‌افتاد».
مهران مدیری در این گفت‌وگوی زنده به حضورش در جبهه جنگ نیز اشاره کرد و در پاسخ به سؤالی درباره حضورش در جبهه توضیح داد: «از سال ٦٦ تا ٦٨؛ یعنی تا پایان جنگ در جبهه بودم و در عملیات مرصاد و حلبچه هم حضور داشتم. در جبهه هم هر کاری از دستم برمی‌آمد انجام می‌دادم و چند ماه قبل‌تر؛ یعنی حدود سال‌های ٦٥ هم در جبهه برای رزمنده‌ها در سنگرها نمایش بازی می‌کردیم. از راه دور به دشمن سنگ هم می‌زدیم، آر‌پی‌جی هم می‌زدم و مدتی هم راننده آمبولانس بودم».
او در ادامه و بعد از صحبت‌هایش درباره دوران ممنوع‌الفعاليت  خودش و گروه «ساعت خوش» بعد از پخش این مجموعه توضیح داد: بعد از «ساعت خوش» من و همه بچه‌ها، حتی عوامل فنی ممنوع‌الفعاليت شدیم، تاجایی‌که حتی من را به تئاتر شهر هم راه نمی‌دادند. آن‌موقع من قرار بود در فیلم سینمایی «ضیافت» مسعود کیمیایی بازی کنم، گریم شدم و مقابل دوربین هم رفتم، اما از ارشاد آمدند و گفتند اصلا چرا مدیری را سر کار راه دادید! من قرار بود در این فیلم نقشی را که فریبرز عرب‌نیا بازی کرد بازی کنم».
فیلم سینمایی «ساعت ٥ عصر» همچنان به اکرانش ادامه می‌دهد؛ فیلمی که به نظر می‌رسد به‌عنوان تجربه نخست سینمایی کارگردانش نتوانست آن‌طور که باید در گیشه موفق عمل کند و باید دید در روزهای آینده آیا حواشی دیگری باز هم «ساعت ٥ عصر» را سر زبان‌ها خواهد انداخت؟ 




معنای حضور بادیگارد کنار مهران مدیری، احسان علیخانی، گلزار و… چیست؟⇐ آیا مافياي روسي شهر نيويورك برنامه‌اي براي اخاذي از اینها دارد؟ یا نشانه‌ای از بیماری «جوگیری» است؟

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: انتشار تصاوير متعدد از افرادي مانند احسان عليخاني، محمدرضا گلزار و مهران مدیری يا بعضي خواننده‌هاي زير‌زميني با مردان قوي هيكلي كه وظيفه محافظت از آنها را بر عهده گرفته‌اند، اين سؤال را به وجود آورده كه مثلاً به غير از درخواست امضا يا عكس سلفي، مردم چه خواسته‌اي از شخصي مانند عليخاني خواهند داشت كه وي براي فاصله گرفتن از مردم سراغ باديگار رفته است؟
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» در عوض هم افراد وقتي جلوي دوربين تلويزيون قرار مي‌گيرند، قربان صدقه همان مردمي مي‌روند كه براي دور ماندن از آنها باديگارد استخدام كرده‌اند! پارادوكس مردمي بودن در شعار و محافظ شخصي داشتن براي دور شدن از عامه مردم مسئله‌اي است كه چهره‌هاي به اصطلاح هنرمند با آن درگير هستند.
محافظ شخصي يا همان باديگارد، قدمتي طولاني در تاريخ بشر دارد. وب‌سايت شركت مشاوره امنيتي IMG در اين باره مي‌نويسد، «براي صدها سال شخصيت‌هاي برجسته براي محافظت در برابر تروريست‌هاي خارجي، شورشيان داخلي و افراد متخلف، نيازمند محافظ بوده‌اند. پادشاهان، رؤساي جمهور، پاپ‌ها و همچنين ثروتمندان و قدرتمندان محافظان ويژه را براي اطمينان از ايمني در اختيار دارند.» IMG  مي‌افزايد: «در سال‌هاي اوليه باديگاردها از سربازاني انتخاب و استخدام مي‌شدند كه تجربه رزمي‌شان به اثبات رسيده بود. با اين حال توانايي مبارزه تنها عامل مهم نبود، در عهد قديم، وفاداراي شخصي باديگارد به مديرش مهم‌ترين بخش كيفيت كار بود».
گارد جاويدان هخامنشي، واحد نظامي «Hetairoi»، سامورايي‌هاي ژاپني و محافظان سوئيسي پاپ، نمونه‌هايي از نيرو‌هاي محافظ در تاريخ هستند كه شهرت فراواني دارند. اما سال‌ها است كه ديگر محافظ داشتن از انحصار مقامات دولتي خارج شده و بخش ديگري از جامعه نيز اين نياز را در خود احساس كرده است كه بايد باديگارد داشت. شايد فردي مثل آنجلينا جولي حق داشته باشد در مقابل باندهاي تبهكاري كه ممكن است فرزندانش را بربايند، قهرمان حرفه‌اي بوكس را به عنوان باديگارد استخدام كند. يا خانواده ثروتمند ديويد بكهام، فوتباليست سابق تيم ملي انگلستان براي اينكه خانواده پر‌جمعيتش از شر پاپاراتزي‌ها و مزاحم‌هاي خياباني در لندن در امان باشد، سراغ باديگاردي رزمي‌كار با قد 2 متر قد برود كه تنها تماشاي چهره‌اش دلهره‌آور است. اما در مقابل وقتي يك چهره نا‌آشنا و تازه ظهور كرده در فضاي موسيقي زير‌زميني ايران با باديگارد در محافل عمومي ظاهر مي‌شود، اين به چه معنا است؟ آيا قرار است مافياي روسي شهر نيويورك برنامه‌اي براي اخاذي از يك خواننده زير‌زميني در تهران داشته باشد يا پاپاراتزي‌ها برايشان مهم است كه چهره نا‌آشنايي كه در گوشه‌اي از يك مراسم ختم نشسته، كيست و عكس‌هاي شخصي وي را منتشر كنند؟
تقريباً هيچ‌كدام از اين موارد در ايران وجود ندارد، حتي در بعد بين‌المللي وقتي به وب‌سايت‌هاي شركت‌هاي امنيتي مراجعه مي‌كنيم به مشتريانشان توصيه مي‌كنند كه براي سفر به مناطق نا‌امني چون سوريه، محافظ امنيتي استفاده كنند، ولي ما در ايران براي ايجاد امنيت در سوريه نيروي داوطلب اعزام مي‌كنيم. تفاوت معناي امنيت در ايران و غرب آنقدر گسترده است كه استفاده از محافظ براي چهره‌هاي غيرحاكميتي را كه الزامات و ملاحظات امنيتي برايشان اجباري است، بي‌معنا مي‌كند.

اينكه اكنون مؤسساتي در ايران اقدام به آموزش محافظ شخصي مي‌كنند و براي مشتريان داخلي محافظ در نظر مي‌گيرند، كاري است كه حتماً توجيهي دارد، اما اينكه چهره‌هاي هنرمند در رأس مشتريان اين محافظان قرار مي‌گيرند، جاي تعجب دارد. مسئله وقتي جالب مي‌شود كه اغلب كساني كه با باديگارد در محافل عمومي ظاهر مي‌شوند جزو هنرمندان ريشه‌دار و مردمي نيستند و در عوض چهره‌هاي سوپر‌استار و ستاره‌هاي يك‌شبه سينما سراغ اين‌گونه رفتار‌هاي لاكچري‌مآبانه مي‌روند. اين روزها مردم تصوير حضور مهران مديري در مشهد را با محافظ و اسكورت نگاه مي‌كنند و آن را با عبور و مرور ساده دولتمردان برخي كشورهاي خارجي مقايسه مي‌كنند و در نهايت به جوگير بودن برخي از ما در مواجهه با هنرمندان مي‌خندند!




مدیری در راه مجیدی؟! یا همه چیز در خدمت مدیری، همراه اول و شرکا؟!

سینماروزان/حامد مظفری: فارغ از حجم قابل توجهی سالن سینما که برای اکران در اختیار “ساعت 5عصر”مهران مدیری قرار گرفته این فیلم قبل و حین اکران هم از بیلبوردهای محیطی مکفی بهره برده و هم از تیزرهای تلویزیونی انبوه و هم از سینماگردی بامدادی-شامگاهی سازنده.

در کنار همه اینها گویا برخی سینماداران هم به دلایل کاملا فرهنگی و غیراقتصادی(!؟) در کنار تخصیص سانسهای انبوه به جای یک سردر، چند سردر خود را به فیلم مدیری اختصاص داده اند؛ نمونه اش هم سینما جوان یا همان بولینگ عبده! در این مجموعه سینمایی سهم همه فیلمها فقط نصف سردر است اما فیلم مدیری 3 برابر بقیه سردر در اختیار دارد!!!

از آن سو یک سامانه رسمی بلیت فروشی که معرفی فیلمها را براساس تاریخ اکران مرتب میکند علیرغم اکران برخی آثار بعد از فیلم مدیری، همچنان نام این فیلم را در میان دو فیلم اول معرفی شده به مخاطبان قرار داده!
آیا این حال اساسی که به فیلم مدیری داده شده اتفاقی بوده یا به حامی فیلم “اول مارکت” وابسته به اپراتور همراه اول مخابرات مرتبط است؟

دلیل هر چه باشد فارغ از آن که دم خروسی میسازد بر ادعاهای پوپولیستی و ژستهای حامی مستضعفین که در “دورهمی” از مدیری دیده بودیم در درازمدت نتیجه مثبتی را برای مدیری برجای نمی گذارد.
اینجا دیگر بحث درگیری سیاسی یک روزنامه دولتی با جریان مقابل و تسویه حساب سیاسی بخاطر ژستهای مدیری نیست؛ چه این جماعت همانها هستند که چند سال پیش حضور وزیر خارجه-سابقا خندان بخاطر برجام و اخیرا عبوث بخاطر سرانجام برجام- بر سر سریال مدیری را با تحسین مدیری، حسابی پروپاگاندا کرده بودند و انبوه برگشتیهای آن روزنامه حکایت از آن دارد که مخاطبان سالهاست حرفهایشان را جدی نمی گیرند.

اما همان مخاطب که سیاسی بازی رسانه های کاسبکار را پس میزند، وقتی روند اکران فیلم مدیری را پی می گیرد قبل از همه سخنان خود وی در نقد بی عدالتیهای موجود در جامعه را زیر سوال میبرد؛ نمونه هایش هم همان سردر و سامانه فروش بلیت و انبوه سانس و…

یادمان نمیرود دو سال قبل فیلم پرهزینه مجیدی هم از حمایتی گسترده در اکران برخوردار شد؛ از در اختیار داشتن دو سرگروه سینمایی تا انبوه تیزر و تبلیغات محیطی و….

این وضعیت چه سودی به حال فیلم مجیدی داشت؟ فقط یک رکورد موسمی که چندی بعد توسط یک کمدی عطارانی به نام “سالوادور…” شکسته شد اما ضررش برای فیلم چه بود؟ حسی منفی در ذهن مخاطبان و صاحبان آثاری که همزمان با فیلم مجیدی با حداقل سانس و تبلیغات روی پرده رفتند؛ حسی ناشی از تبعیض که باید سالها بگذرد تا تعدیل شود. آیا مدیری حواسش به این هست که تبعیض پیش آمده در اکران فیلمش چنین حسی را در همکاران و مخاطبان ایجاد خواهد کرد؟

سردر سینما جوان
سردر سینما جوان با حضور پررنگ “ساعت 5عصر”



به جهت چشاندن کامل لذت تألیف به مهران مدیری؟⇐در «ساعت ۵عصر» یک نماینده اسبق مجلس در کنار خشایار الوند و سامان مقدم قرار گرفت!!

سینماروزان: یک ماه قبل و بعد از انتشار پوسترهای ابتدایی “ساعت 5عصر” و ذکر نام مهران مدیری به عنوان نویسنده و تهیه کننده، از یک سو چگونگی حضور همزمان یک فیلم اولی به عنوان کارگردان و تهیه کننده پرسش برانگیز شد بخصوص که به هنگام صدور پروانه ساخت صحبت از حضور سامان مقدم به عنوان تهیه کننده بود.

از سوی دیگر خشایار الوند که سناریوی اصلی “ساعت…” از او بود در گفتگو با سینماروزان به گلایه از این مساله پرداخت که چرا اسمش در پوستر نیست و حتی ادعا کرد در بیست سالی که مدیری را می شناسد او یک خط هم ننوشته که حالا فیلمنامه نویس شده!(اینجا را بخوانید)

ماجرای تهیه کنندگی مدیری در هیاهوی تغییر و تحول در اداره نظارت گم شد و گفتگوی الوند هم هیچ واکنشی از سوی مدیری به دنبال نداشت اگرچه برخی صفحات اجتماعی نزدیک به مدیری از ثبت فیلمنامه “ساعت 5عصر” به نام مدیری در خانه سینما حبر دادند!

اکران “ساعت 5عصر” ادامه تاکید بر نام مدیری به عنوان نویسنده و تهیه کننده است چون نه تنها در تیتراژ ابتدایی و انتهایی نام مدیری به عنوان نویسنده و تهیه کننده آمده تا ایشان لذت تالیف(!) را تمام و کمال بچشند بلکه در اتفاقی نادر نام خشایار الوند و سامان مقدم به تیتراژ پایانی تبعید شده.
البته این تبعید هم نه به صورت ذکر نام به عنوان مشاور یا حتی دستیار فیلمنامه نویس و جانشین تهیه کننده بلکه به صورت قرار دادن نام مقدم و الوند در ته ته تیتراژ و در میان افراد مختلفی است که از آنها تشکر شده!!!
این کم اهمیت کردن جایگاه کسی که خود را سناریست “ساعت 5عصر” میداند و کسی دیگر که نامش بعنوان تهیه کننده مطرح بود ناخواسته اسباب به هم رسیدن الوند، مقدم و عماد افروغ شده چون در بخش تشکرها نام این سیاستمدار اصولگرا، نماینده اسبق مجلس و عضو شورای پروانه نمایش هم آمده است.
نمی دانیم افروغ در صدور پروانه نمایش “ساعت 5عصر” چه کمکی به مدیری کرده اما اگر این کمک نبود حالا الوند-مقدم-افروغ برای یک بار هم که شده هم ارز نبودند.




بازیگر «ساعت ۵عصر»مدیری گفت⇐ برای ساخت یک سریال نیاز به اسپانسر دارم/در این باره با رامبد جوان تماس خواهم گرفت

سینماروزان: رسول نجفیان بازیگری که دستی هم در خوانندگی دارد این روزها با “ساعت 5عصر”مهران مدیری روی پرده است.

به گزارش سینماروزان نجفیان که در این فیلم ایفاگر کاراکتر واقعی خودش به عنوان خواننده “رسم زمونه” است قصد ساخت یک سریال طنز براساس آثار طنزنویسان تاریخ ادبیات ایران را دارد.

به مانند اغلب علاقمندان کارگردانی، نجفیان هم مشکل تامین سرمایه دارد و جالب اینجاست که گفته در این زمینه میخواهد از رامبد جوان کمک گیرد.

رسول نجفیان با اشاره به این مجموعه که در حال نگارش آن است به “ایسنا” بیان کرد: اسم سریالی که در حال نوشتن آن هستم «ژرفاخند» است و نامش ثبت شده است. داستان‌های طنز جناب مولانا، سعدی، عبید زاکانی و بسیاری از این عزیزان را به شکل بی پیرایه و ساده در ۱۰۰ قسمت نوشته‌ام که قرار است هر قسمت آن به مدت ۲۰ یا ۴۰ دقیقه باشد.

نجفیان ادامه داد: در حال حاضر به دنبال اسپانسر هستم تا این سریال را بسازم و به تلویزیون ارائه کنم. در همین راستا با رامبد جوان هم تماس خواهم گرفت!!




روایت مهران مدیری از چرایی عدم حضور خسرو شکیبایی در «پاورچین» و «مرد هزارچهره»⇐اصولا هیچ وقت حالش خوب نبود

سینماروزان: مهران مدیری کمدین تلویزیون که با فیلم «ساعت 5 عصر» که پرسشهایی درباره شباهتهای آن با «قلاده های طلا» وجود دارد به سینماها می آید هرچند هیچ گاه فرصت این را پیدا نکرد که با خسرو شکیبایی همکاری کند اما دو بار تا آستانه همکاری با خسروی سینمای ایران پیش رفت.

به گزارش سینماروزان یک بار در سریال «پاورچین» و بار دیگر در سریال «مرد هزار چهره» بود که توافقات ابتدایی میان طرفین برای همکاری پیش آمد اما شکیبایی در دقایق آخر قید همکاری را زد.

مهران مدیری درباره دلایل این عدم همکاری در کتاب خسرو شکیبایی چندخطی نوشته است.

متن یادداشت مدیری را بخوانید:

از روزی که او را شناختم و از اولین باری که او را دیدم، حالش خوب نبود. اصولا هیچ وقت حالش خوب نبود. منظورم بدحالی جسمانی‌اش نیست. احساس خوشبختی درونی نداشت. از آن آدم‌هایی بود که ذات اندوه را در خود داشت. این در صدایش بود. در لحن گفتارش بود. در چشمانش بود و در حرکت دستانش. شاید با همین اندوه درون، احساس شادی داشت و با همین دلمشغولی‌های درون، خودش را زنده نگه می‌داشت. دوست داشت تنها باشد. دوست داشت خلوت باشد دیگران را به خود راه نمی‌داد، هرگز نفهمیدم چه چیزی خوشحالش می‌کند و چه زمانی حالش خوب است.
برای بازی در «پاورچین» به او تلفن زدم. رفتم خانه‌اش و نشستیم به درد دل. در همه جای خانه بود. مجسمه‌اش، عکس‌هایش، نقاشی‌هایی که از چهره او کشیده بودند، جوایزی که گرفته بود. تصویر آدم‌های مهمی که با او کار کرده بودند و نقطه درخشان کارنامه‌اش، هامون. همه جا پر از او بود و او غمگین. مثل کودکی بود که توسط خداوند تنبیه شده باشد. یک بغض نهفته که در گلوی او بود و نمی‌دانم چرا. گفت که می‌آید و در «پاورچین» بازی می‌کند. فردا به محل فیلمبرداری ما آمد و حرف زدیم. می‌دانستم که نمی‌آید. حوصله نداشت. حقیقت را نمی‌گفت که دل مرا نشکند. حوصله نداشت و رفت. چند سال گذشت. برای بازی در «مرد هزار چهره» به او تلفن زدم و در یک روز برفی دوباره به محل فیلمبرداری ما آمد. غمگین‌تر، شکسته‌تر و بی‌حوصله‌تر.

باز هم می‌دانستم که نمی‌آید. با هم حرف زدیم. حوصله نداشت. باز هم نمی‌خواست که دل مرا بشکند. بهانه آورد و باز هم حوصله نداشت و رفت. نزدیک درب خروجی برگشت،‌ مرا بوسید و گفت: من همیشه یک بازی به تو بدهکارم، و رفت، برای همیشه رفت. روزی که برای خاکسپاری رفتم و هزاران نفر آمده بودند تا این پیکر غمگین را به خاک بسپارند و مردم فراوانی که دوستش داشتند و می‌گریستند و مردم فراوان دیگری که آمده بودند با هنرمندان مورد علاقه‌شان عکس بگیرند و عده فراوان هنرمندانی که سعی داشتند به دیگران بفهمانند که ما بیشتر از شما با ایشان دوست بودیم، و در این هیاهوی عظیم، آخرین جمله او را دوباره شنیدم که می‌گفت: من همیشه یک بازی به تو بدهکارم….. مطمئنم در بهشت، روزی با او کار خواهم کرد. احتمالا در یک تئاتر مشترک که آنجا دیگر، حوصله دارد، حالش خوب است و غمگین نیست.




در نشست خبری معاون سیما و مدیران شبکه‌های مختلف مطرح شد⇐ سازمان است که تصمیم می‌گیرد چه کسی «موسی(ع)» را کارگردانی کند/ خرده فرمایشات اسپانسرها به «خندوانه» و «دورهمی» جهت می‌دهد!!/پخش «سرزمین کهن» منوط به این است که داستان با قوم بختیاری ارتباطی نداشته باشد!/«هفت» تا دو هفته آینده روی آنتن می‌رود/پخش «دورهمی» و «خندوانه» تا انتهای تابستان ادامه دارد/مالکیت «کلاه قرمزی» برای تلویزیون است/تهیه‌کننده «زیر پای مادر» تذکر گرفت

سینماروزان: نشست خبری یکشنبه عصر معاون سیما که در آن مدیران شبکه های مختلف سیما هم حاضر بودند نشست پرتیتری بود.

در این نشست علی اصغر پورمحمدی، مدیر شبکه سه هم در اعلام برنامه‌های تابستانی شبکه‌اش بیان کرد: برنامه «هفت» طی دو هفته آینده پخش خود را آعاز خواهد کرد. پورمحمدی از اشاره به نام مجری برنامه «هفت» امتناع کرد.

محمد احسانی مدیر شبکه نسیم هم درباره برنامه‌های این شبکه گفت: برنامه «خندوانه» تا پایان تابستان و «دورهمی» تا پایان مرداد ماه پخش می‌شوند. سپس بحث حراج یادگاری‌های هنرمندان در دورهمی و مصرف آن برای امور خیریه در قالب چند قسمت به روی آنتن خواهد رفت.

مرتضی میرباقری در پاسخ به پرسشی درباره‌ی توهین بازیگر سریال «زیر پای مادر» به خبرنگاران، برگزاری نشست این مجموعه را از اساس غیرحرفه‌ای دانست و گفت: هر چند این مجموعه تذکراتی برای حواشی ایجادشده گرفت که در نهایت هم با عدرخواهی کتبی تهیه‌کننده مواجه شد.

او همچنین گفت: جلسه امروز پاسخ عملی به حاشیه‌های اخیر است. ما اینجا هستیم که پاسخگوی شما باشیم و این حق را به خبرنگاران قائل شدیم.

معاون سیما همچنین اظهار کرد: البته ما هم گلایه داریم از برخی دوستان رسانه‌ای که از کل یک برنامه استندآپ کمدی چنین به دنبال ایجاد حواشی باشند.

او ادامه داد: در برنامه‌های اینچنینی خطاهایی شکل می‌گیرد تذکر داده می‌شود و اصلاح می‌شود. رسانه از حیث مدیریت خود قصد طراحی چنین حاشیه‌هایی را ندارد. این جفاست به سازنده‌های یک برنامه که روز و شب برای برنامه زحمت می‌کشند. این حاشیه‌ها از عمد نبودند. حتما رسانه قواعد و ضوابط خود را دارد.

معاون سیما درباره‌ی سریال «حضرت موسی(ع)» و مطالبی که در برخی رسانه‌ها درباره ممانعت از ساخت این سریال عنوان شده است، گفت: سریال «حضرت موسی (ع)» جزو سرمایه‌های صداوسیماست. متن سریال آماده شده، البته ایرادهایی دارد و هنوز نهایی نشده است. برای اینکه از حوزه حرفه‌ای خارج نشود از کارشناسان مختلف کمک گرفته شده است. اصرار ما این است که هر چه زودتر به سمت ساخت برود. به هیچ وجه استانداردهای کار نباید پایین بیاید. اینکه کدام کارگردان صلاحیت ساخت سریال الف ویژه را دارد به نصمیم سازمان برمی‌گردد که چه فردی مناسب کارگردانی است.

میرباقری تاکید کرد، سازمان صداوسیما برای ساخت سریال هیچ مشکل مالی ندارد؛ چرا اصرار بر وجود مشکل مالی است؟ صدا و سیما هیچ مشکل مالی ندارد.

وی درباره اختلاف نظرهایی که بین تلویزیون و سازندگان «کلاه قرمزی» وجود دارد، نیز گفت: ما علاقمند به حل مساله بر اساس ضوابط هستیم؛ اینکه فضاسازی کنیم مشکلی از کار حل نمی‌شود.

معاون سیما ادامه داد: «کلاه قرمزی» در مالکیت صداوسیماست و آقای جعفری جلوه (مدیر شبکه دو) چندین جلسه را با عوامل «کلاه قرمزی» در کنار تیم حقوقی داشتند و ما علاقه‌مند هستیم که این مشکل حل شود اما باید این موضوع در چارچوب قانون و مسیر حقوقی – کارشناسی حل شود. تلاش ما این است که سایر منابع را برای هنرمندان فراهم کنیم. گاهی اقداماتی غیرحرفه‌ای صورت می‌گیرد که در مسیر اختلال ایجاد می‌کند.

میرباقری در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر این که نظارت بر برنامه‌های تلویزیونی چگونه است؟ گفت:‌ ما برنامه «ماه عسل» را داریم که از «خندوانه» و «دورهمی» پربیننده‌تر است و نظارت و دقت بسیاری هم روی آن وجود دارد. اما شبکه نسیم ساختارش به همین شیوه است که «خندوانه» ناظر ثابتی دارد و اگر خطای فاحشی صورت گیرد هم هیچ اغماضی وجود ندارد، ما این دغدغه را داریم. از زمانی که اسپانسرها وارد برنامه ما شده‌اند خرده فرمایش‌ اسپانسرها در برنامه‌ها تاثیر دارد در دهه‌های اخیر اسپانسر نقشی نداشته و الان نقش موثری ایفا می‌کند و البته ما هم مراقبت لازم را بر برنامه‌ها داریم.

میرباقری در پاسخ به این پرسش که سرانجام سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی چه می‌شود؟ بیان کرد: سریال «سرزمین کهن» ایراداتی در فیلمنامه داشت که رفع شد و باید بدانیم که این سریال درباره زمانی است که ارتباطی با قوم بختیاری ندارد.




سیامک انصاری بیان کرد⇐«ساعت ۵عصر» ۲۱ تیرماه روی پرده می‌رود/در متروی تجریش نیمه‌شب زیر برف کار می‌کردیم/۱۲ روز در بهشت زهرا بودیم و یک روز کامل هم در قبر خوابیدم!!!

سینماروزان: سیدعلی ضیاء دوشنبه 5 تیر در ویژه برنامه عید فطر «فرمول یک» با سیامک انصاری بازیگر محبوب تلویزیون و سینما که به زودی با اولین فیلم سینمایی مهران مدیری یعنی «ساعت 5 عصر» روی پرده سینماها دیده خواهد شد، گفتگو کرد.

انصاری در ابتدا با تبریک عید فطر گفت: امیدوارم مردم در سفرهایی که در تعطیلات می روند احتیاط کنند و روزهای خوبی را پشت سر بگذرانند.
وی درباره اینکه تعداد قسمتهای زیادی در سریالهای مختلف مهران مدیری حضور داشته، افزود: پیشنهادهای سینمایی زمانی به من داده می شد که سر پروژه های تلویزیونی بودم و نمی شد کار مهران مدیری را گذاشت و سر یک فیلم یا سریال دیگر رفت.
انصاری در پاسخ به اینکه حسرت کار کردن با چه کارگردانی را داشته، اظهار کرد: همه بازیگران ایران دوست داشتند با مرحوم حاتمی کار کنند و من هم از این قضیه مستثنی نیستم.
این بازیگر درباره کارهایی که به خاطر حضور در آثار مهران مدیری فرصت بازی در آنها را از دست داده، توضیح داد: دوست داشتم در «آرایش غلیظ» ساخته حمید نعمت الله باشم، چون «بی پولی» تجربه بسیار خوبی برای من بود و خیلی خوب با حمید کار میکنم. همچنین قرار بود در «وضعیت سفید» هم کار کنم اما نشد چون درست با «قهوه تلخ» همزمان شده بود. البته از تمام این سالها و حضور در تیم مهران مدیری خیلی راضی هستم.
وی در این باره که آیا نگران نبوده روزی در آثار مدیری نباشد، تصریح کرد: من و مهران مدیری 15 سال است با هم کار می کنیم و آنقدر این پروژه ها پشت سر هم بودند که اصلا تا به حال فرصت جدا شدن پیش نیامده است!
انصاری با اشاره به اینکه ماجرای فیلم «بمب» پیمان معادی به زمستان 66 برمی گردد، درباره رابطه اش با معادی گفت: ما چند نفر بودیم که یک مدرسه می رفتیم و حالا همه فعالیت های هنری می کنیم. من و پیمان معادی، علیرضا عصار و چند نفر دیگر از دوستان که در مدرسه «روش نو» درس می خواندیم.
این بازیگر در پاسخ به این سوال ضیاء که شاید کسی باورش نشود او و زنده یاد ملاقلی پور با هم رفاقت داشته اند، گفت: روح آقا رسول ملاقلی پور شاد. به نظر من که اگر قرار بود او روزی فیلم کمدی بسازد، یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایران می شد.
وی همچنین درباره حاشیه ای که درباره او و علیرضا عصار در توییتر پیش آمده بود، بیان کرد: درباره ماجرای علیرضا عصار، اینگونه بود که ادمین توییتر من مطلبی گذاشت و من در این موضوع دخیل نبودم.
انصاری درباره همکاری با مهران مدیری در اولین فیلم سینمایی اش گفت: «ساعت 5 عصر» ماجرای یک روز از 7 صبح تا 5 بعدازظهر را در برمی گیرد. می شد کل طول این فیلم را به دوربین زل زد، اما نه چنین خبری نیست! در این فیلم در خدمت استاد عزیزم محمود کلاری بودیم، گروه خیلی خوبی داشتیم. البته به من سخت گذشت. من با یک کت و شلوار در فیلم بازی می کردم و از روز اول فیلم سرمای سختی آمد که باعث یکی یکی کارمان به بیمارستان بکشد.
وی ادامه داد: در مترو تجریش که نیمه شب زیر برف کار می کردیم و حدود 1200 نفر آنجا بودیم. 12 روز هم در بهشت زهرا بودیم که من یک روز کامل آن را در قبر بودم! این کار برای من به شخصه سخت بود و امیدوارم نتیجه خوبی داشته باشد و مردم راضی باشند. «ساعت 5 عصر» نوع خاصی از کمدی است که امیدوارم مردم دوستش داشته باشند. 21 تیر ماه اکران فیلم آغاز می شود و من و آقای مهران مدیری در یکی از پردیس های  سینمایی فیلم را با مردم خواهیم دید.
این بازیگر در بخش دیگری از گفتگو با ضیاء اشاره کرد: شغل پدرم در زمینه فرش بوده است اما من خیلی وقت است که در این عرصه کار نمی کنم.




واکنش خشایار الوند به فقدان نامش در پوستر «ساعت ۵عصر»+توضیحاتش درباره شائبه‌های انتخاباتی بودن این فیلم ⇐عجیب است که نه در پوستر و نه در فهرست عوامل نام نویسنده نیامده!/۲۰ سال است با مدیری همکارم و یک بار هم ندیده‌ام متنی بنویسد/۱۲۰ میلیون بابت نگارش «ساعت ۵عصر» دستمزد گرفتم اما نامم در پوستر نیست!!/در فیلمنامه من، درگیری کاراکتر اصلی با بی‌نظمی‌های جامعه بود اما ربط به انتخابات، نه!

سینماروزان: فیلمنامه “ساعت 5عصر” مهران مدیری از خشایار الوند است؛ نویسنده ای که سالهاست در تیم مدیری حضور داشته است اما نه در فهرست عوامل “ساعت 5عصر” و نه در پوسترهای فیلم نامی از الوند نیست.

به گزارش سینماروزان نه تنها نام الوند به عنوان مولف روی پوستر نیامده که مهران مدیری نام خودش را بر پوستر به عنوان نویسنده آورده است!!!

خشایار الوند درباره چرایی این مساله به سینماروزان گفت: وقتی قرارداد واگذاری فیلمنامه ای را می بندیم تمام حقوق مربوطه را واگذار می کنیم اما نه اینکه ناممان هم تغییر کند. اینکه نامم در پوستر نیست برای خودم هم عجیب است؛ مهران مدیری اگر میخواست نام خودش را به عنوان نویسنده بزند چرا در “هفت” نام مرا اعلام کرد و بعدتر در “دورهمی” هم از من گفت.

الوند ادامه داد: فیلمنامه “ساعت 5عصر” برای من است و بابت آن قرارداد بسته ام و 120 میلیون هم دستمزدم بوده است و حالا اینکه می بینم نامم در پوستر نیست عجیب است.

این نویسنده با اشاره به همکاری سالیانش با مدیری به سینماروزان گفت: من نزدیک 20 سال است با مدیری همکاری دارم و یک بار هم ندیده ام مدیری متنی بنویسد. البته در سالهای اخیر بارها این را دیده ایم که خیلیها دوست دارند با ایجاد تغییراتی ولو جزیی در فیلمنامه در حد تغییر نام کاراکتر و تغییر یکی دو دیالوگ نام خود را به عنوان سناریست جا بزنند ولی اینکه نام نویسنده حذف شود پرسش برانگیز است.

خشایار الوند در پاسخ به اینکه آیا اختلاف سلیقه خاصی میان او و مدیری وجود داشته که عامل این ماجرا شده به سینماروزان گفت: ابدا اختلاف سلیقه ای نبود و من بعد از اینکه فیلمنامه کامل را به ایشان دادن درگیر “دیوار به دیوار” شدم و دیگر ازشان خبری نداشتم؛ البته یکی دو بار همدیگر را دیدیم و همه چیز صمیمانه پیش رفت.

الوند خاطرنشان ساخت: البته جای تعجب بود که تقریبا از اوایل تولید در فهرست عوامل اسم نویسنده را نزدند و حتی وقتی در اطلاع رسانی های رسمی عکس همه عوامل می آمد عکسی از من نبود.

بی نظمی هست اما ربط به انتخابات، نه!!!

میزان سیاسی بودن درونمایه “ساعت 5عصر” و چگونگی گرته برداری از ماجرای انتخابات88(اینجا و اینجا را بخوانید) دیگر پرسش سینماروزان از الوند بود.

الوند با بیان اینکه فیلمنامه ای که او نوشته ربطی به انتخابات ندارد اظهار داشت: آنچه من نوشتم ربطی به انتخابات88 نداشت و اصلا سیاسی نبود. البته درگیری کاراکتر اصلی با برخی اغتشاشات و بی نظمی ها که همواره در جامعه ما وجود داشته و مثلا اخیرا در رابطه با برخی موسسات مالی روی داده، در فیلمنامه بود.

الوند درباره زمان دقیق نگارش طرح ابتدایی “ساعت5عصر” بیان داشت: نگارش طرح اولیه مربوط به قبل از انتخابات88 بود و در زمانی که درگیر “قهوه تلخ” بودیم طرح اولیه کمی گسترش یافت و در نهایت فیلمنامه نهایی را شهریور پارسال نگاشتم.

پوستر نهایی "ساعت 5عصر" با حذف پلیس ضدشورش و ذکر نام مهران مدیری به عنوان تهیه کننده
پوستر نهایی “ساعت 5عصر” که نام مهران مدیری را به عنوان نویسنده دارد



اشاره رسانه اصلاح‌طلب به وجود یک تناقض در رسانه ملی⇐ هر چقدر مجریان «دورهمی» و «خندوانه» در پوشش‌شان راحت هستند، به شرکت‌کنندگان عادی برنامه سخت گرفته‌ می‌شود!

سینماروزان: هرچند تناقض در سیاستگذاری میان شبکه های مختلف از دیرباز در رسانه ملی وجود داشته است اما در سالهای اخیر این تناقضات به اوج خود رسیده به خصوص در هفته های اخیر.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» با ارائه یادداشتی با عنوان «تغییرات ظاهری در صداوسیما» با برشمردن شماری از این تناقضات به نقد آن پرداخته است.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

مهران غفوریان بر صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود؛ لباس آستین‌کوتاه به تن دارد و جوکی درباره بالانرفتن شلوار آزمایشگاه از پاهایش تعریف می‌کند. خندوانه همان برنامه‌ای است که فهرست موارد خط قرمز پوشش شرکت‌کنندگانش، مدت‌ها در تلگرام دست به دست می‌چرخید. مهران مدیری هم روی سن می‌آید و سعی می‌کند از خواننده‌های گروه موسیقی «دنگ شو» سؤال‌های چالشی بپرسد. او هم آستین‌هاي لباسش را جمع كرده و میهمانان برنامه‌اش، تا مدت‌ها از سوی وزارت ارشاد، «مجاز» نبودند؛ چه برسد به اینکه بخواهند در تلویزیون، زنده بخوانند! هر چقدر سازندگان «دورهمی» و «خندوانه» در پوشش‌شان راحت هستند، به شرکت‌کنندگان عادی برنامه سخت گرفته‌اند؛ اکثرا مدل موهایشان را تغییر داده‌اند، روی تیشرت کت پوشیده‌اند و درباره خانم‌ها، تلِ سر و ساق دست به وفور دیده می‌شود. مخاطبی که بعد از مدت‌ها پای تلویزیون می‌نشیند و این لباس‌های آستین‌کوتاه را می‌بیند، از خود می‌پرسد که آیا صداوسیما در حال تغییر مرام سی‌واندی ساله خود است؟
اهمیت این سؤال وقتی بیشتر می‌شود که کارشناسی به نام «علیزاده» هم بدون هیچ سانسوری با اسکایپ در برنامه زنده خبری- تحلیلی جعبه جادو حاضر می‌شود؛ درحالی‌که تا پیش از این، مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی جرمی نابخشودنی از سوی صداوسیما به حساب می‌آمد.
سال‌های سال، آستین کوتاه خط قرمز صداوسیما بود و هنوز هم هست؛ چه بسیار شرکت‌کننده‌هایی که در برنامه‌های مختلف تلویزیونی شرکت می‌کنند و تابلو است که از بخش لباس صداوسیمای تلویزیون، کتی به امانت گرفته‌اند که تصویرشان قابل مخابره شود. مصاحبه با شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور هم یکی دیگر از این خط قرمز‌ها بود؛ بنابراین اگر صداوسیما در مرام خود تغییری ایجاد نکرده (یعنی پاسخ منفی به پرسش اول)، باید پرسید که آیا تلویزیون به واسطه استانداردهای دوگانه اداره می‌شود؟ به زبان ساده؛ آیا فرق دارد چه کسی لباس آستین‌کوتاه می‌پوشد و چه کسی با بی‌بی‌سی فارسی مصاحبه کرده است؟
پس از پخش زنده مناظره‌های تلویزیونی انتخابات، به نظر می‌رسد اوضاع کمی آشفته شده و دیگر معلوم نیست چه چیزی را می‌شود در رسانه‌ها گفت و چه چیزی خط قرمز است. این یک فرصت طلایی برای رسانه‌ها و خصوصا تلویزیون است که یک قدم کوچک در مسیر تعامل با مردم بردارند و در چارچوب قانون، فقط به قوانین مکتوب و مصداق‌های ذکر‌شده خط قرمزها بسنده کنند؛ نه مانند قبل، کاسه داغ‌تر از آش باشند! در هیچ جای قانون، پوشیدن لباس آستین‌کوتاه برای مردان ایرادی نداشته و ندارد؛ پس چرا نباید رسانه ملی در چارچوب همان قانون از این خط قرمزِ مصنوعی و خودساخته عبور کند و به سازندگان برنامه‌هایش، آزادی عمل بیشتری بدهد؟

به یاد داریم که چنین خط قرمزی حتی درباره ریش تراشیده مردها هم بود و سال‌ها، صداوسیما از نشان‌دادن مردهای اصلاح‌کرده طفره می‌رفت و حالا هر روز و هر ساعت، تلویزیون پر است از چهره‌هایی که با پوست براق و تازه اصلاح‌کرده می‌آیند و به مردم سلام می‌کنند. با وجود همه نقدهایی که به عملکرد، بودجه و رسالت‌های صداوسیما بوده و هست، شاید اکنون نوبت به برداشتن قدمی در راستای عمل به نص صریح قانون و احترام بیشتر تلویزیون به حقوق شهروندی رسیده باشد.




چرا وجه انتخاباتی پوستر اولیه «ساعت ۵عصر» سانسور شد؟+وجود یک گاف آشکار در پوستر نهایی+عکس

سینماروزان: درست سه هفته بعد از پیش بینی سینماروزان درباره اشارات انتخاباتی “ساعت 5عصر”(اینجا و اینجا را بخوانید) پوسترهای اولیه این فیلم در حالی رونمایی شد که در یکی از آنها تصویری آشکار از پلیس ضدشورش وجود داشت.

به گزارش سینماروزان با این حال تصویر پلیس ضدشورش در پوستر نهایی که در برخی پردیسها و از جمله کورش هم نصب شد، سانسور شد!!!

این سانسور فارغ از تشدید گمانه زنی مربوط به ربط این فیلم با انتخابات88 این پرسش را هم شکل داد که آیا پوسترهای قبلی که در فضای مجازی منتشر شده بودند مجوز انتشار را نداشتند؟؟؟

به جز این در اقدامی غریب و در حالی که امکان اینکه یک فیلم اولی همزمان تهیه کننده و کارگردان باشد وجود ندارد بر روی پوستر “ساعت 5عصر” نام مهران مدیری است که بعنوان تهیه کننده آمده است. آیا این تخلف نیست؟

پیش از این و به هنگام صدور پروانه ساخت از حضور سامان مقدم به عنوان تهیه کننده “ساعت 5عصر” نام برده شد اما در پوستر خبری از نام او نیست.

پوسترهای اولیه "ساعت 5عصر"/در پایین پوستر چپ پلیس ضدشورش آشکارا به چشم میخورد

پوسترهای اولیه “ساعت 5عصر”/در پایین پوستر چپ پلیس ضدشورش آشکارا به چشم میخورد

پوستر نهایی "ساعت 5عصر" با حذف پلیس ضدشورش و ذکر نام مهران مدیری به عنوان تهیه کننده
پوستر نهایی “ساعت 5عصر” با حذف پلیس ضدشورش و ذکر نام مهران مدیری به عنوان تهیه کننده



گمانه‌زنی یک مستندساز درباره جزییات دیدار مهران مدیری با معاون رییس جمهور

سینماروزان: انتشار تصاویری از حضور مهران مدیری بازیگر و کارگردان و مجری تلویزیون نزد محمدباقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه و از معاونان رییس جمهور سبب ساز شکل گیری گمانه های فراوانی درباره این دیدار شده است.

به گزارش سینماروزان از جمله این گمانه ها در این جهت شکل گرفته که چون مدیری در چندین برنامه از «دورهمی» به انتقاد از دولت پرداخته بود این دیدار شکل گرفته برای حل سوءتفاهمات و پایان یافتن انتقادات.

هومن ظریف روزنامه نگار و مستندسازی که این روزها مستند پرتره «فرخی یزدی» را روی پرده دارد کوشیده به زعم خود با انتشار پرسشهایی به گمانه زنی درباره دیدار مدیری-نوبخت بپردازد.

از جمله این پرسشها چنین است: آیا معاون روحانی و رییس برنامه و بودجه با مهران مديری درباره معوقه حقوق فرهنگیان رایزنی می کند؟ یا پیگیری مالباختگان بانک …؟ یا معوقه حقوق کنتورخوانان؟ یا معوقه حقوق کارگران معدن …؟ یا شاید هم درباره مسکن مهر؟

دیدار مهران مدیری با محمدباقر نوبخت
دیدار مهران مدیری با محمدباقر نوبخت



تأیید تحلیل سینماروزان مبنی بر انتخاباتی بودن «ساعت ۵عصر»+عکس⇐پرسش تازه: فیلم مدیری به «خیابانهای آرام» شباهت دارد یا «قلاده‌های طلا»؟!

سینماروزان: در حالی که روز گذشته سینماروزان برای اولین بار از انتخاباتی بودن “ساعت 5عصر” و مشابه سازی ماجراهای آن با اتفاقات88 خبر داده بود(اینجا را بخوانید) تازه ترین تصویر منتشره از فیلم هم که سیامک انصاری را با نماد آزادی نشان میدهد هم رنگ و بوی انتخاباتی دارد و میتواند شاهدی باشد بر مشابه‌سازی88 در این فیلم.

به گزارش سینماروزان این اتفاق در حالی رخ داده که مدیری در ماههای گذشته چندین بار در “دورهمی” به دولت روحانی تاخت و برخی این تاخت و تاز را ناشی از نزدیکی به رقیب انتخاباتی وی دانستند که سرانجام نیز در روز پیش از انتخابات اعلام حمایت وی از رییسی در فضای مجازی منتشر شد که  سکوت وی در قبال این خبر به نوعی موید اصالت و درستی خبر بود.

با این وصف این پرسش پدیدار میشود که  فیلم انتخاباتی مدیری که با بودجه سامانه ای وابسته به “همراه اول” تولید شده در مایه های کدام دسته از اسلاف خود جای می گیرد؟! «خیابانهای آرام» یا «قلاده های طلا»؟؟

«خیابانهای آرام» که هشت سال بعد از تولید همچنان توقیف است و غیرقابل نمایش! آیا امکان دارد فیلمی مشابه آن پروانه نمایش گرفته باشد؟! پس می ماند فرض دوم یعنی شبیه بودن به “قلاده های طلا”  که احتمال آن بسیار است چرا که تصور شق سومی  فارغ از این دو نامحتمل است!

تصویری از سیامک انصاری در «ساعت 5 عصر» که به شدت انتخاباتی به نظر می رسد
تصویری از سیامک انصاری در «ساعت 5 عصر» که به شدت انتخاباتی به نظر می رسد



انتقادات تند و تیز محمود شهریاری از «ماه عسل»⇐شیوه برنامه‌سازی{ماه عسل} را نمی‌پسندم؛ این رویکرد، هنر برنامه‌سازی نیست بلکه سوءاستفاده از احساسات رقیق مردم است!/ماه رمضان در کشورهای اسلامی به صورت یک جشن برگزار می‌شود پس چرا باید موقع افطار یک برنامه حزن آلود پخش شود/اینکه برخی می‌گویند اگر کسی این برنامه را دوست ندارد آن را نبیند شبیه حرف محمدرضا پهلوی است!!!

سینماروزان: محمود شهریاری مجری باسابقه تلویزیون که مدتهاست در رسانه ملی برنامه ای ندارد در تازه ترین گفتگوی خود که با «مهر» انجام شده در کنار مرور اوضاع و احوال تلویزیون به گلایه از «ماه عسل» پرداخته که قصد دارد که مدام از مخاطبان اشک بگیرد.

محمود اشاره در پاسخ به اینکه چه زمانی در تلویزیون برنامه خواهد داشت، بیان کرد: با شرایطی که می بینیم دیگر تلویزیونی باقی نمانده است که بخواهیم بازگردیم.

وی با اشاره به رویکرد تلویزیون اضافه کرد: تلویزیون در حال فاصله گرفتن از مردم است و مردم اخبار را بیشتر از شبکه های مجازی پیگیری می کنند. این مساله به ضرر خود تلویزیون است چراکه برای هرکسی صفحه مجازی به یک تلویزیون شخصی تبدیل شده است.

این مجری باسابقه درباره اجراهای تلویزیونی نیز عنوان کرد: در اجرا هم همینطور است غیر از معدود برنامه هایی که به صورت فصلی و مناسبتی پخش می شود مثل برنامه های «دورهمی» و یا «ماه عسل» دیگر برنامه های تلویزیون بیننده ندارد. تلویزیون قهرمانان خود را از دست داده است گاهی من به مدیران شبکه ها زنگ می زنم و آنها حتی اسم مجریان کم سابقه تر را بلد نیستند پس چطور انتظار دارند که ستاره سازی شود و مردم نام این مجریان را بلد باشند.

وی در بخش دیگری از گفتگوی خود درباره برنامه «ماه عسل» و اجرای علیخانی یادآور شد: من خود احسان علیخانی و اجرایش را دوست دارم و معتقدم اگر علیخانی را از برنامه جدا کنید دیگر جذابیتی ندارد، اما من این شیوه از برنامه سازی را نمی‌پسندم. این رویکرد، هنر برنامه‌سازی نیست بلکه سوءاستفاده از احساسات رقیق شده مردم به خاطر ماه رمضان و روزه و نزدیکی با زمان افطار است.

شهریاری افزود: مردم را به حزن واداشتن کار جالبی نیست اخیرا دیدم تصویر علیخانی با مهران مدیری در کنار هم گذاشته شده و زیر آن این سوال مطرح شده که یکی ما را می خنداند و دیگری می گریاند کدام را باید انتخاب کرد. مساله این است که اگر علیخانی مواظب نباشد ممکن است محبوبیت خود را از دست بدهد.

وی عنوان کرد: علیخانی و برنامه «ماه عسل» طرفداران جدی دارند و تلویزیون باید این افراد را حفظ کند. زحمتی که تیم این برنامه برای اجرا و تولید متحمل می شود، مشهود است اما از آنجایی که سیاست صداوسیما درست نیست این تلاش آنچنان که باید دیده نمی شود. مثل این است که مواد اولیه برای طبخ یک غذا خوب باشد اما از این مواد به درستی استفاده نکنید و نتیجه خوبی نگیرید.

این مجری تلویزیون با اشاره به تاثیر علیخانی در برنامه تصریح کرد: اگر «ماه عسل» هنوز تعداد زیادی بیننده دارد فقط به خاطر علیخانی است و اگر او را از برنامه بگیریم دیگر چیزی نمی ماند و کار به زمین می خورد کما اینکه در دوره هایی افرادی که اتفاقا چهره هم بودند اجرا را بر عهده گرفتند اما کسی آن را دنبال نکرد پس علیخانی باید این جایگاه را حفظ کند.

وی اضافه کرد: نباید رویکرد ما این باشد که فقط مردم را بگریانیم. ماه رمضان در کشورهای اسلامی به صورت یک جشن برگزار می شود و چرا باید موقع افطار یک برنامه حزن آلود پخش شود. به نظر من باید علیخانی به عنوان تهیه کننده و مجری کمی ساز و کارهایش را تغییر دهد و اگر برنامه دو روز غمگین است روز بعد شاد باشد.

شهریاری درباره اینکه چقدر این ساختار می تواند به تاثیرگذاری برای مخاطب کمک کند، یادآور شد: تاثیرگذاری از خنده هم ایجاد می شود. شما اگر جایی گریه کنید و یا بخندید زمانیکه خندیده اید بیشتر برایتان تاثیرگذار است. البته من نمی گویم رویکردش را کاملا تغییر دهد اما براساس شعری از سعدی «درشتی و نرمی به هم در به است» مخاطب به هر دو به صورت منطقی و درستش نیاز دارد.

وی با اشاره به سخن آیت الله مکارم شیرازی یادآور شد: در سخنانی که یکشنبه شب از زبان آیت الله مکارم شیرازی در تلویزیون پخش شد وی به این سخن پزشکان استناد کرد که ۷۰ درصد مردم از افسردگی برخوردار هستند پس شرایط جامعه به گونه ای است که ما به شادی بیشتر احتیاج داریم.

شهریاری در پایان در واکنش به اینکه برخی می گویند اگر کسی این برنامه را دوست ندارد آن را نبیند، اظهار کرد: این حرف درست نیست و ما را به یاد محمدرضا پهلوی می اندازد که گفته بود هر کس حزب رستاخیز را نمی خواهد از این کشور برود. نمی توان برای مردم به این ترتیب تعیین تکلیف کرد. مردم هنگام افطار نمی توانند ماهواره ببینند بلکه تلویزیون خودمان را روشن می کنند و از میان شبکه های تلویزیون هم که هیچ کدام جذابیتی ندارد آخر سر همین شبکه سه و «ماه عسل» را تماشا می کنند.




مشابه‌سازی اتفاقات ۸۸ در «ساعت ۵ عصر»مهران مدیری؟!+فیلم

سینماروزان: اولین ساخته سینمایی مهران مدیری با عنوان «ساعت 5 عصر» که با حمایت مالی «اول مارکت» سامانه‌ای وابسته به اپراتور متمول «همراه اول» تولید شده است در دستور پخش قرار گرفته و بناست بعد از پایان اکران «نهنگ عنبر2» در گروه قدس اکران شود.

به گزارش سینماروزان درباره خط داستانی «ساعت 5 عصر» اطلاعات شفافی از سوی مهران مدیری ارائه نشده و صرفا به این بسنده شده که این فیلم قرارگیری کاراکتر اصلی آن را در موقعیتهایی متفاوت از یک صبح تا عصر  روایت میکند.

شنیده ها اما حکایت از آن دارد که «ساعت 5 عصر» مهران مدیری در امتداد آثاری نظیر «مرد هزارچهره» به پدیده جوزدگی ایرانیان اشاره دارد.

در «مرد هزارچهره» که فیلمنامه اش با گرته برداری از داستانی از «عزیز نسین» نویسنده ترک نگاشته شده بود، جوزدگی یک مرد دست و پاچلفتی به نام «مسعود شصت چی» در شرایطی بیان می‌شد که با آدمهایی که کمترین ربطی بهشان نداشت اشتباه گرفته می‌شد اما در «ساعت 5 عصر» جوزدگی ایرانیان است که روایت می‌شود.

 در اینجا کاراکتر اصلی نه تنها جوزده نمی شود که در بروز با جوزدگی اجتماع انبوه پیرامونی است که دچار اتفاقاتی غریب و غیرقابل باور میشود. اگر در تیزر منتشره از «ساعت 5 عصر» هم حضور انبوهی هنرور در نماهای مختلف را می بینیم شاید به دلیل آن است که دردسرهای جوزدگی به تماشا درآید.

آیا این جوزدگی عمومی نمی‌تواند اشاره‌ای داشته باشد به اتفاقاتی که پس از انتخابات88 رخ داد و در نتیجه آن ناآرامیهای فراوانی را رقم زد؟ قطعا یکی از مصداقهای جوزدگی در ایام انتخابات رخ می دهد که در یک آن و با آغشتگی به هیجان است که آدمیان تصمیم به بروز افعال و گفتاری خاص از خود نشان می دهند.

نقد این رفتارها می‌تواند یکی از دلایل ساخت فیلمی مانند «ساعت 5 عصر» باشد و شاید هم ارائه دهنده تحلیلی در این باره که اگر در انتخاباتی خاص کاندیدای موردنظرتان رأی نیاورد هیجان زده نشوید و دچار سوءتفاهم درباره رأی گیری نگردید.

اینکه «ساعت 5 عصر» پیش از انتخابات ساخته شده و نقدهایی که مهران مدیری در «دورهمی» قبل و بعد از انتخابات به کاندیدای پیروز انتخابات داشته می‌تواند این پرسش را شکل دهد که آیا این فیلم برای این ساخته شد که اگر کاندیدای پیروز فعلی رأی نیاورد مجددا آن جوزدگی 88 رخ ندهد؟

حضور سامانه ای وابسته به «همراه اول» از شرکتهای مخابرات ایران به عنوان سرمایه گذار تولید این فیلم هم به اندازه سوژه آن دارای اهمیت است. آیا هدف این سامانه صرفا استفاده از اشتهار مهران مدیری و سودآوری در گیشه بوده؟ یا آن که ارتباطی وجود دارد میان این حمایت و مضمون فیلم؟

برای دیدن تیزر پرهنرور «ساعت 5 عصر» اینجا را ببینید.

در همین ارتباط محتوای «فیلم مدیری به «خیابانهای آرام» شباهت دارد یا «قلاده‌های طلا»؟!» را هم بخوانید.