1

«رسوایی۳» در هنروتجربه!؟

سینماروزان/حمید لازمی: شورای صنفی نمایش هفته گذشته اعلام کرد اکران فیلم های سرگروه دار در گروه هنروتجربه ممنوع است؛ یک تصمیم درست که قبل تر گرفته شده بود ولی متاسفانه درصد توهم متصدیان این گروه ایزوله آنقدر بالا بود که با عدم پای‌بندی به آن شرایط اعلام دوباره آن در ابتدای سال جدید را فراهم کردند.

حالا بعد از اعلام این تصمیم هم  متصدیان این گروه، این تصمیم گیری را دشمنی و اعلان جنگ می دانند و طبق معمول این چند سال از کارمندان زیر مجموعه خود طلب نوشتن نقد و اعتراض  می‌کنند که کمی از بار رسوایی خالی ماندن سالنهایشان و عدم بازگشت مالی مطلوب کم شود.

گروهی که مخاطب دارد چه نیازی دارد به اکران آثار دیگران؟
در این سالها نقدهای فراوانی از جانب منتقدین مستقل بر گروه هنروتجربه وارد شده که برخوردهای نادرست و بعضا سیاسی با آن شده است و از همان ابتدای تأسیس این گروه به اسم حمایت از جوانان تجربه‌گرا همه مخالفان این گروه به جرم اینکه با سینمای جوان و آینده‌ساز مشکل دارند مورد حمله قرار گرفتند. در جواب بارها گفته شد که سینمای بدنه که بخش عمده ظرفیت سینما را اشغال کرده باید از مقدار ناچیز سالن اشغال شده توسط این گروه نهراسد و اجازه دهد همین بستر ناچیز مختص فیلمسازان این گروه باشد. خیلی ها با این جوابیه قانع شدند که اعتراضی علیه این گروه نداشته باشند تا مدیران فوق الذکر به اصطلاح حمایت خود را از فیلمسازان جوان ادامه داده و امید جوانان فیلمساز تجربی ساز را پرنگ تر کنند.

بله… خیلی ها با روند هنروتجربه کنار آمدند تا نتایج آن را ببینند ولی این گروه که به دلیل انحصاری بودن ساختار نتوانسته بود علیرغم همه بریز و بپاشها از مراسم رونمایی گرفته تا انتشار کتابچه و راه اندازی سایت و کانال حدی استاندارد از مخاطب داشته باشد برای نجات خود از سقوط  و ظاهرسازی اینکه همچنان پابرجاست و استقامت دارد حرکتی برخلاف وعده های سیاستگزارانش آغاز کرد و آن واگذاری بخشی از صندلی های ناچیزش به فیلمهایی بود متعلق به جریان آزاد اکران که هم سرگروه دارند و هم به اندازه کافی در حال دیده شدن هستند؛ آن هم با تأکید بر وجه تجربه گرایی این آثار!
به نظر می رسد ناراستی بزرگی پشت این تصمیم وجود داشت و آن هم اینکه گروهی که خودش شدیدا به حمایت نیاز دارد چرا به این حد از توهم رسیده است که مثلا از فیلمی مثل «فروشنده» که جهانی است و البته در جریان اکران سراسری بیشتر از 100 سالن در اختیار دارد حمایت می کند و بخشی از سالنهای معدودی که باید به فیلمهای خودش تعلق گیرد را نثار این چنین آثاری می کند؟

چرا عصبانی هستید؟

طبیعی هم بود که این روند با انتقاد شورای صنفی نمایش و  در نهایت صدور دستورالعمل مجدد مبنی بر ممنوعیت اکران آثار چرخه رسمی اکران در این گروه مواجه شود. پرسش اما اینجاست که دلیل عصبانیت متصدیان این گروه از تصمیم شورا چیست؟ مگر نه اینکه آنها مدام از اقبال مخاطبان به آثار هنروتجربه ای خویش می گویند. چرا همین داشته را عاملی نمی کنند برای امتداد حیات و همچنان به دنبال این هستند که با الصاق نام گروه خویش به امثال فرهادی توجیه‌گر بودجه میلیاردی باشند.

جالب است یکی از رسانه های شبه‌اصولگرا که سال گذشته و با انتشار مدارکی مثلا محرمانه از دستمزد یک مدیر سابق به حمایت از رییس معزول سینما پرداخته بود اخیرا در نوشتاری که بوی رپورتاژ از آن به مشام میرسد ادعا کرده که با اکران مثلا فیلم «فروشنده» عایدی مادی به گروه هنروتجربه سرازیر شده که بتواند به فیلمهای گروهش کمک کند!!! آیا این خود شاهدی نیست بر این مدعا که این گروه حتی با تزریق بودجه میلیاردی دولتی هم نتوانسته در طی سه سال به حدی متوسط از مخاطب برسد تا با تکیه بر همانها به حیات خود ادامه دهد؟

اگر پاسخ به این پرسش منفی باشد باید زودتر از اینها به فکر تغییر وضعیت این گروه بود و به جایش شرایطی را فراهم کرد که این پخش کنندگان باسابقه باشند که با اکران ولو به صورت آزاد فیلمهای هنری اسباب ارتقای این نوع سینما را موجب شوند نه انحصارگرایانی بی کمترین پیشینه نه فقط در سینمای مستقل که همه چیز را در خدمت خود می‌خواهند و حتی جرأت این را ندارند که در رقابت با ساختار رسمی اکران به اعلام رقم فروش هفتگی فیلمهایشان مبادرت کنند!




گلایه‌های مهدی مقدم که بعد از سالها مجاز شده⇐ هشت سال ممنوعیت از کار باعث شد همه فراموشم کنند/نسل جوان دیگر از من شناختی ندارد

سینماروزان: مهدی مقدم از جمله خوانندگان نسل اول پاپ بود که با آلبومی به نام «خونسرد» مورد توجه تین‌ایجرها قرار گرفت و پس از آن با آلبوم «سونامی» موفقیت خود را امتداد داد اما درگیری در حواشی سبب‌ساز ممنوع الکاری او شد و همین ممنوعیت و بخصوص عدم توانایی دریافت مجوز برگزاری کنسرت که یکی از مهمترین کانالهای درآمدزایی برای خوانندگان است باعث شد او از کورس موسیقی پاپ جا بماند.

به گزارش سینماروزان مقدم که از اواسط دهه هشتاد تا اواسط دهه نود در موسیقی ممنوع الکار بود کوشید این ممنوعیت را با ایفای نقش در یک سری آثار ویدیویی-سینمایی نظیر «اکازیون»، «آخرین حرف»، «منفی هجده» و «آقای الف» جبران کند اما سطح کیفی اغلب این آثار طوری نبود که اسباب دیده شدن مهدی مقدم را فراهم آورد.

مقدم اما در یک سال اخیر مجاز شده و البته در اردیبهشت ماه امسال نیز در کنسرتی زنده در کنار فرزاد فرزین و مهدی مدرس ظاهر شد. این خواننده در گفتگو با «برنا» با اشاره به اینکه «از دل برود هر آن که از دیده برود» اظهار کرد: هشت سال ممنوع الکار شدم، بسیاری از کسانی که صدای من را دوست داشتند به کل صدای من را فراموش کردند و تنها طرفداران پروپاقرصى که داشتم پیگیر و جویای کارهای من بودند.

وی در همین ارتباط اضافه کرد: پس از پایان هشت سال ممنوع الکارى در فضای مجازی و اینستاگرامم با کامنت هایی نظیر “کجا بودی” مواجه شدم و می شوم. این ممنوعیت خیلی به ضرر من تمام شد و نهایتا منجر به این شد که نسل جوان از مهدی مقدم شناختی نداشته باشد.

مقدم با اعلام اینکه تولید تعدادی کلیپ تصویری و ساخت یک آلبوم را در دستور کار قرار داده گفت: طی سال های 1384الی1387 کلیپ‌های تصویری من از تکنیک و سناریو قوی بهره می‌برد و در آن مقطع طرفداران بیشماری داشت که در حال حاضر با پایان ممنوع الکاری مانند گذشته ساخت کلیپ برای قطعاتم را در دستور کار قرار داده‌ و به جز آن به همراه امید عامری امسال آلبوم جدیدی را روانه بازار موسیقی خواهیم کرد.




ادعای روزنامه اصلاح طلب⇐ممنوعیت ورود نوازندگان زن به ٤ استان

سینماژورنال: دور سوم تور کنسرت «ناگفته» حافظ ناظری در اصفهان در حالی روی صحنه می‌رود که بانوان نوازنده اعضای ارکستر اجازه حضور روی صحنه را ندارند.

به گزارش سینماژورنال این خبر اول بار توسط خبرگزاری “ایسنا” منتشر شد و شرایطی را فراهم آورد که برخی رسانه ها به صورت جدی تر به آن بپردازند.

از جمله این رسانه ها روزنامه اصلاح طلب “شرق” است که حین ارائه گزارشی  درباره آن ادعایی را طرح کرده درباره ممنوعیت ورود نمایندگان زن به 4 استان کشور.

سینماژورنال متن کامل گزارش “شرق” در این باره را ارائه می دهد:

بانوان نوازنده جایی روی صحنه ندارند؟

دور سوم تورکنسرت «ناگفته» حافظ ناظری در اصفهان در حالی روی صحنه می‌رود که بانوان نوازنده اعضای ارکستر اجازه حضور روی صحنه را ندارند.

هم‌زمان با انتشار این خبر در ایسنا، در تماس با مشاور هنری این گروه مشخص شد «این ممنوعیت توسط اداره ارشاد برخی از شهرستان‌ها در استان‌های اصفهان، یزد، آذربایجان‌شرقی و خراسان‌رضوی اعمال می‌شود و انحصارا مربوط به این اجرا و این کنسرت نیست».

این در حالی است که در گذشته نیز شاهد ممنوعیت‌هایی از این دست بوده‌ایم و بنا بر گزارشی که پیش‌تر منتشر شد، جرقه‌های اولیه چنین برخوردهایی با کنسرت‌های موسیقی از اصفهان زده شد و دامنه آن به شهرستان‌های دیگر نیز رسید تا زن‌ها، تنها به‌عنوان تماشاگر اجازه حضور در کنسرت‌ها را داشته باشند، بدون اینکه بتوانند برای نوازندگی یا هم‌خوانی در کنسرت‌های عمومی شهرستان‌ها حضور پیدا کنند.

اکنون بعد از گذشت دوسال، نه‌تنها محدودیت‌ها در این زمینه برطرف نشده بلکه هرروز نیز شرایط حضور زنان موسیقی‌دان در کنسرت‌ها وخیم‌تر می‌شود تا جایی که گویی چراغ قرمز این ممنوعیت به این زودی‌ها خیال سبزشدن ندارد.

فرزاد طالبی، مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، در واکنش به این ممنوعیت می‌گوید: «صدور مجوز کنسرت‌ها تا هزارو ٢٠٠ نفر در اکثر استان‌ها به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تفویض شده است» و بنا بر این گفته در حقیقت، این مدیرکل ارشاد هر استان است که می‌تواند به‌عنوان فرد تصمیم‌گیرنده، در زمینه صدور مجوز کنسرت وارد عمل شده و محدودیت‌های لازم را براساس شرایط استان تصویب کند.

دفتر موسیقی مشکلات را بررسی می کند
اما اینها در حالی است که طالبی یادآور می‌شود: «دفتر موسیقی وزارت ارشاد هر گزارشی را که در مورد اجرای کنسرت‌ها دریافت کند مورد بررسی قرار می‌دهد.»
اگرچه که از نتیجه این بررسی‌ها، گزارشی از طرف دفتر موسیقی وزارت ارشاد به رسانه‌ها نرسیده است.

شرایط برگزاری کنسرت موسیقی خصوصا در زمانی که قرار باشد پای زنان به روی سن باز شود، در حالی است که برگزارکننده‌های کنسرت‌ها این شرایط را به صورت قانون نانوشته‌ای پذیرفته‌اند و تلاشی یا گزارشی یا حتی درخواستی مبنی‌بر حضور نوازندگان زن در گروه‌هایشان ارائه نمی‌دهند.

نادیده‌گرفتن نیمی از جامعه که همواره در تمام عرصه‌ها توانایی‌های خود را به‌خوبی نشان داده‌اند، آن هم در عرصه موسیقی به معضل لاینحلی تبدیل شده که گویا به این زودی‌ها خیال تمام‌شدن ندارد و همت و تلاشی مضاعف می‌طلبد.

حال که کنسرت ناگفته‌ در اصفهان و بسیاری از شهرها قربانی چنین تصمیمی شده، شاید وقت آن رسیده باشد که یک‌بار برای همیشه، قانونی در این خصوص به تصویب رسیده و تمامی زیرمجموعه‌های وزارت ارشاد مکلف به رعایت آن شوند بی‌آنکه بخواهند یا اجازه داشته باشند، شرایط و ویژگی‌های استان خود را بهانه‌ای برای مجوزندادن به حضور زنان عرصه موسیقی کشور در این کنسرت‌ها بدانند.