1

داریوش مهرجویی: رحمانیان و دیگر عوامل نمایش “هامون بازان” هیچ محلی به ما نگذاشتند/شوخیهای رحمانیان با مانی حقیقی مرا دلخور کرد

سینماژورنال: محمد رحمانیان سال‌ها پیش می‌خواست «هامون‌بازها» را روی صحنه بیاورد و این اتفاق نیفتاد تا اینکه به‌تازگی این نمایش را با الهام از مستند مانی حقیقی درباره فیلم «هامون» داریوش مهرجویی بر صحنه تالار وحدت آورد.

داریوش مهرجویی و دیگر عوامل «هامون» به تماشای این تئاتر نشستند و آن را در قیاس با اثر خودشان، ضعیف دانستند.

داریوش مهرجویی، کارگردان «هامون» پس از تماشای نمایش، در مصاحبه‌ای نارضایتی‌اش از این اجرا را ابراز کرد و محمد رحمانیان پس از انتشار مصاحبه مهرجویی، در نامه‌ای از او عذرخواهی کرد. او نوشت: «آقای داریوش مهرجویی عزیز، متأسفم که نمایش «هامون‌بازها» را دوست نداشتید. در بقیه موارد هم حق با شماست. ما کوتاهی کردیم. امیدوارم عذرخواهی مرا بپذیرید. «هامون» برای من همچنان یکی از دوست‌داشتنی‌ترین فیلم‌های جهان است…».

مهرجویی حالا در گفتگو با زینب محسنی در “شرق” کوشیده بیشتر از قبل درباره دلایل نارضایتی خود از این نمایش حرف بزند؛ حرفهایی که بیشتر گلایه هایی است از محمد رحمانیان و گروهش.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی مهرجویی را ارائه می دهد:

 پاسخ شما به عذرخواهی آقای رحمانیان، کارگردان تئاتر «هامون‌بازها» در برابر نارضایتی‌تان از این اجرا چه خواهد بود؟ 
به‌هرحال از ایشان تشکر می‌کنم که به گلایه من، جواب دادند. البته من نگفتم نمایش ایشان را دوست نداشتم. فقط گفتم این نمایش به‌شدت مغشوش است و تمرکز ندارد. به‌هر‌حال در اجرائی که بهانه‌اش فیلم «هامون» است، جا داشت که گهگاهی تصاویر «هامون» را می‌دیدیم و صدایش را می‌شنیدیم.
 دعوت از شما و دیگر عوامل «هامون» برای تماشای تئاتر «هامون‌بازها» چطور صورت گرفت؟ 
وقتی من و آقای تورج منصوری وقتی فهمیدیم چنین نمایشی اجرا می‌شود چندین روز‌ درصدد بودیم تا بازیگرانی را که در «هامون» بازی کرده‌اند دعوت کنیم و دورهم به تماشای این نمایش برویم و نهایتا اعضای گروه «هامون» را روی سن ببریم و دوباره پس از سال‌ها از آنها تشکر کنیم، اما گلایه‌ای که من داشتم این بود که آقای رحمانیان و دیگر عوامل این نمایش، هیچ محلی به ما نگذاشتند. انگار ما یک تماشاچی معمولی هستیم که به دیدن نمایش‌شان رفته‌ایم. بچه‌های گروه «هامون» با ذوق‌وشوق و پس از تحمل ترافیک تهران خودشان را برای تماشای این نمایش به تالار وحدت رسانده بودند، اما اتفاقی که انتظارش را داشتند نیفتاد و من واقعا از این بابت تعجب کردم. به‌هرحال بهانه اجرای این نمایش، فیلم من بوده، اما روزی که ما به تماشای این نمایش رفتیم هیچ اشاره‌ای به حضور من و دیگر افراد گروه سازنده این فیلم نشد. انگارنه‌انگار که ما آنجا حضور داشتیم. با ما طوری رفتار شد که بچه‌ها همه دمغ شدند و درواقع آن اتفاقی که باید می‌افتاد، نیفتاد.
 به‌طورکلی نمایش «هامون‌بازها» را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 
عوامل این نمایش، زحمت زیادی کشیده‌اند اما «هامون» در این نمایش زیاد نمود پیدا نکرد و تصاویری که پشت‌سر بازیگران می‌آمد ارتباطی با دیالوگ‌ها و صحنه‌هایی که اجرا می‌شد، نداشت و ضعف دیگر این بود که صدای آن تصاویر را هم نمی‌شنیدیم. انگار تصاویر کارکردی نداشتند و برای خالی‌نبودن صحنه پخش می‌شدند.
 شما در جریان روی‌صحنه‌آمدن این نمایش قرار گرفته بودید؟ از شما اجازه گرفته شده بود؟
متأسفانه خیر. نکته دیگری که مرا ناراضی کرد، همین بود که من اصلا در جریان این نمایش قرار نگرفتم. به‌هرحال وقتی براساس یک اثر، اثری دیگر ساخته می‌شود، باید مؤلف آن در جریان قرار بگیرد، اما برای اجرای این تئاتر، هیچ تماسی با من گرفته نشد.
وقتی آقای مانی حقیقی مستند «هامون‌بازها» را می‌ساخت، از شما اجازه گرفت؟ 

بله. ما درباره آن مستند کلی با هم حرف زده بودیم. مانی حقیقی واقعا کارگردانی توانمند و باهوش است. بعد از مستند «هامون‌بازها» هم یک کتاب راجع به من نوشت و مستندی درباره من ساخت و واقعا بر کارهای من اشراف دارد.
 در مقایسه فیلم و تئاتر «هامون‌بازها»، اثر آقای حقیقی را در مقایسه با اثر آقای رحمانیان چطور می‌بینید؟ 
در تئاتر «هامون‌بازها»، چیزی که به‌شدت کم بود، رد پای فیلم «هامون» است. تماشاگر نباید بفهمد «هامون» چه بوده که عده‌ای شده‌اند «هامون‌باز»؟ باید چرایی هامون‌بازی شخصیت‌ها در این تئاتر نشان داده می‌شد. در طول نمایش خیلی کم به این مسئله ارجاع داده شد. انگار این تئاتر برای خواصی ساخته شده بود که وجب‌به‌وجب سینمای ایران را می‌شناسند و خیلی پیگیرانه سینمای ایران را دنبال کرده‌اند، درحالی‌که تماشاگر عادی با تماشای این تئاتر گیج می‌شود. لازم بود در این تئاتر، اول «هامون» به بیننده معرفی شود و بیننده دریابد که چرا این آدم‌ها جذب چنین فیلمی شده‌اند. درحالی‌که در این تئاتر، انگار نه انگار که «هامون» مسئله این شخصیت‌هاست! این درحالی است که در خاطر دارم که در مستند آقای حقیقی، صدا و موسیقی «هامون» پخش می‌شد و تماشاگر می‌توانست بفهمد چرا این افراد، دیوانه‌وار «هامون» را دوست دارند. در ضمن، در نمایش آقای رحمانیان شوخی‌هایی با مانی حقیقی و اثرش می‌شد که مرا بسیار دلخور کرد. مانی حقیقی یکی از بهترین کارگردان‌های امروز سینماست و تا امروز آثار درخور اعتنایی ساخته است. نباید به او حمله می‌کردند و او را به سخره می‌گرفتند. این مرا مأیوس و دلسرد کرد. چرا باید کارگردانی که یکی از بهترین‌های امروز سینماست، در این تئاتر دست انداخته می‌شود؟ راستش توقع داشتم یک اثر داینامیک و هم‌تراز «هامون» روی صحنه ببینم اما متأسفانه این توقع برآورده نشد.
 به‌عنوان مؤلف «هامون» فکر می‌کنید چرا فیلم شما این همه شیفته سرسخت دارد؟ 
این فیلم نمونه بارز ایده‌ای است که می‌گوید سینما آینه‌ای است از اجتماع که آدمی خودش را در آن می‌بیند؛ سینمایی که برگردان زندگی آدمی است. بعد از اینکه «هامون» ساخته شد، خیلی‌ها به من گفتند تو این فیلم را از روی زندگی ما درست کردی! این فیلم درگیری‌های بنیادین بشر نظیر مسئله زناشویی و جدایی‌ای که بعد بینشان صورت می‌گیرد را به نمایش می‌گذارد. این اضطراب و تشویشی در حمید هامون نهفته است هم از غم نان می‌آید و هم اینکه گرفتار مشتی ایده‌های خاص است که پایمال شده‌اند، مردم ما به‌ویژه قشر دانشجو و روشنفکر را متأثر می‌کند. عباس میلانی پس از تماشای «هامون» به من گفت، من هم وقتی داشتم دوران جدایی از همسرم را تجربه می‌کردم، این تشویش و دلهره‌ای که در وجودم نهفته بود را با رجوع به «ترس و لرز» کیر که‌گور التیام بخشیده بودم. یک هم‌زمانی و تصادف جالبی رخ داده و آن هم اینکه من یک جای دنیا داشتم این فیلم را با چنین حال‌وهوایی می‌ساختم و او همان وقت داشته در جایی دیگر، همین مسیر را طی می‌کرده است. خیلی‌ها بعد از تماشای این فیلم با من قهر کردند، ازجمله رضا براهنی که گفت تو این فیلم را از زندگی من برداشتی و همان وقت به فیلم شدیدا حمله کرد. درحالی‌که من اصلا از زندگی او باخبر نبودم. درواقع «هامون» حدیث نفسی بود که توانست در جامعه ما رسوخ کند و تعلیقی را نشان دهد که همه در حال تجربه‌کردن آن هستند؛ تعلیق ناشی از سرگردانی بین ایده‌های وسیع و آرمانی و واقعیت‌های زندگی روزمره و تضاد میان این دو. اینها مردم را در هر زمانه‌ای جذب می‌کند. این فیلم، بیست‌وچند سال پیش ساخته شده اما نسل جدید هم دلباخته این فیلم هستند.
 خودتان راز این ماندگاری را چه می‌دانید؟ 
وقتی یک اثر هنری به بطن زندگی افراد رسوخ کند و دغدغه‌های اگزیستانسیال داشته باشد و وضع وجودی بشر را بیان کند، اثری خواهد شد مختص همه زمانه‌ها و ماندگار می‌شود.
 نسبت دغدغه‌های نسل جوان امروز را با دغدغه‌های نسل جوان دهه ٦٠ که نمونه‌اش حمید هامون بود، چه می‌دانید؟ 
کمابیش دغدغه‌ها یکی است. صرفا بستر تاریخی عوض شده است. مسائل زندگی اگزیستانسیال کماکان همان چیزی است که در زندگی حمید هامون دیدیم. تجربه‌های او، تجربه‌هایی هستند که هرکسی در سال‌های عمرش پشت‌سر می‌گذارد. عشق و عاشقی و بعد جدایی و حرمان، تجربه‌ای انسان‌شمول است، فارغ از جغرافیا و زمان. اینها، تجربه‌هایی است که زمان و مکان نمی‌شناسد. دقیقا مثل آنچه «لیلا» برای تماشاگرانش داشت. «لیلا» طوری در زندگی تماشاگرش رسوخ می‌کند که تماشاچی حین تماشای فیلم، فراموش می‌کند این یک فیلم است. همین‌طور «دایره مینا» و «سارا» و… این ویژگی آثاری است که دغدغه‌های وجودی و وضعیت بشری دارند.




مانی حقیقی: اصلا “هامون” جزء فیلم‌های موردعلاقه‌ام هم نیست/ساخت “هامون‌بازها”{از طرف میرکریمی} به من سفارش شد و من هم پذیرفتم این فیلم را بسازم!/”مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله” هم در ابتدا سفارش میرکریمی بود

سینماژورنال: محمد رحمانیان به تازگی تصمیم گرفته نمایش «هامون بازها» براساس مستندی از مانی حقیقی را روی صحنه ببرد.

به گزارش سینماژورنال ماني حقيقي اما مي‌گويد مستند «هامون‌بازها» جزء بزرگ‌ترين شكست‌هاي كاري اوست.

كارگرداني كه سهم زيادي در شناساندن دلدادگان «هامون» به دوستداران سينما داشته، اين‌روزها از مستندي كه سال‌ها قبل ساخته، راضي نيست؛ هرچند او پس از «هامون‌بازها» نيز سراغ ساخت مستندي درباره «مهرجويي» رفت كه حاصلش شد «مهرجويي؛ كارنامه چهل‌ساله».

عسل عباسیان در “شرق” با او به‌مناسبت اجراي نمايشي اقتباس شده از «هامون‌بازها»ي او توسط محمد رحمانيان، گفت‌وگو كرده‌ است.

حقیقی در این گفتگو از یک طرف گفته که «هامون» اصلا فیلم مورد علاقه او نیست و این سفارش رضا میرکریمی بوده که باعث شده فیلم را بسازد و از طرف دیگر از این حرف زده که اصلا نمی داند رحمانیان چطور می تواند از مستند او اقتباس کند.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی حقیقی را ارائه می دهد.

‌ در جریان تولید تئاتر «هامون‌بازها» بودید؟
بله، در سال ٨٨ آقای رحمانیان با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهند نمایش‌نامه‌ای براساس مستند من بنویسند و من هم اجازه دادم که به‌خاطر حوادث سال ٨٨، آن تئاتر اجرا نشد. دوباره در سال ٨٩ که ما سر پیش‌تولید فیلم «پذیرایی ساده» بودیم، ایده ساخت این تئاتر را مطرح کردند و حتی صدایی هم از من ضبط کردند برای پخش در تئاترشان، که باز هم مشکلاتی وجود داشت و تئاترشان روی صحنه نرفت، تا اینکه حالا برای بار سوم برای اجرای این تئاتر اقدام کرده‌اند.
‌ از محتوای نمایش‌نامه محمد رحمانیان باخبرید؟ آن را خوانده‌اید؟
نه، اصلا نمی‌دانم چطور می‌شود از فیلمی که من ساخته‌ام، اقتباس کرد. عمدا هیچ دخالتی در پروسه شکل‌گیری این تئاتر نداشتم تا خود کار را ببینم. برایم خیلی جالب است ببینم از روی فیلم من، چه تئاتری ساخته شده.
‌ مهرجویی آثار شاخص سینمایی کم ندارد. چطور شد که شما «هامون» را برای ساخت مستندی درباره یکی از فیلم‌های مهرجویی انتخاب کردید؟
مسئله این است که من اصلا «هامون» را انتخاب نکردم. سال‌ها پیش، اواسط دهه ٨٠، آقای میرکریمی، پروژه‌ای داشتند که از کارگردان‌های جوان‌تر دعوت می‌کردند راجع به فیلم‌های مطرح تاریخ سینمای ایران مستند بسازند و راجع به خیلی فیلم‌ها، مستند ساخته شد، حتی خاطرم هست درباره «چهارشنبه‌سوری» هم مستندی ساخته شد که خود من هم در آن همکاری کوتاهی داشتم. آقای میرکریمی از من خواستند درباره «هامون» مستند بسازم. راستش اصلا «هامون» جزء فیلم‌های موردعلاقه‌ام هم نیست، فقط به من سفارش شد و من هم پذیرفتم این فیلم را بسازم. چالش اصلی چنین سفارشی این بود که چطور می‌توان راجع به فیلمی که این‌همه محبوب است، یک مستند ساخت؟ وقتی شروع به ‌کار کردم، متوجه شدم محبوبیت این فیلم، برایم از خود فیلم جذاب‌تر است و این محبوبیت، برایم از خود فیلم مهم‌تر بود. بعد دیدم درباره خود فیلم به‌قدری قصه گفته شده و نقد و نظر نوشته شده که دیگر نکته‌ای باقی نمانده که قرار باشد در مستند مطرح شود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره محبوبیت «هامون» فیلم بسازم. همان زمان فراخوانی دادم با عنوان «هامون‌بازان جهان کجایید؟» و از طرف‌داران این فیلم خواستم از طریق ایمیل و فکس برایم توضیح دهند که چرا از این فیلم خوششان می‌آید. تعداد خیلی زیادی نامه به من رسید که براساس آن نامه‌ها با چند نفر قرار گذاشتم که نهایتا پنج‌نفرشان، سوژه‌های مستندم شدند.
‌ سرانجام «هامون‌بازها» چه شد؟
فیلم را که ساختیم، یک فیلم ٥٢ دقیقه‌ای بود که از طریق رضا میرکریمی برای پخش در شبکه چهار داده شده بود و وقتی فیلم از تلویزیون پخش شد، ٢٥ دقیقه از آن سانسور شده بود. در نسخه‌ای که از تلویزیون پخش شد تقریبا ٥٠‌ درصد فیلم سانسور شده بود و نهایتا فیلم تکه‌پاره‌ای از تلویزیون پخش شد به اسم فیلم من.
‌ به این سانسور اعتراضی نکردید؟
اعتراض کردم اما طبق روتین صداوسیما، اعتراضم اثری نداشت. فکر می‌کنم این فیلمم، فیلم خیلی بدی هم هست. شاید «هامون‌بازها» جزء بزرگ‌ترین شکست‌های کاری من است.
‌ فکر می‌کنید دلیل این شکست چه بوده؟
خیلی سال طول کشید تا دلیلش را بفهمم. یک روز بالاخره فهمیدم هامون‌بازهای واقعی و خیلی افراطی، آدم‌هایی نیستند که به فراخوانی که من داده‌ام جواب دهند. آنها آن‌قدر آدم‌های عجیب‌وغریبی‌اند که فراخوان من برایشان هیچ اهمیتی ندارد و اصلا برایشان مهم نیست که عشقشان با «هامون» در یک فیلم منعکس شود. بنابراین اساسا سیستم انتخاب سوژه من اشتباه بوده. باید می‌فهمیدم هامون‌بازهای افراطی، محال است به فراخوان من پاسخ دهند. ما بعد از آن فراخوان، با هامون‌بازهای غیرافراطی‌تر مواجه بودیم، به همین دلیل، فیلمم سوژه‌های قوی‌ای نداشت و شکست خورد. البته امیدوارم نمایش آقای رحمانیان نمایشی خوب باشد و لااقل یک ققنوسی از خاکستر فیلم من سر بلند کند. چون خود فیلمم که خیلی ضعیف است و البته که سانسورهای تلویزیون ضعیف‌ترش هم کرده.
‌ شما بعدها هم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» را درباره مهرجویی ساختید. در واقع جدا از اینکه مستندی راجع به فیلم مهرجویی ساختید، درباره خودش هم یک مستند کارگردانی کردید. آن فیلم چطور شکل گرفت؟
اتفاقا گاهی سوءتفاهمی پیش می‌آید و بعضی‌ها این دو فیلم را با هم اشتباه می‌گیرند. ماجرا از این قرار است که «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» هم در ابتدا سفارش آقای میرکریمی بود. درواقع آقای کریمی دو سری فیلم تهیه کردند، یک‌سری فیلم درباره یک‌سری فیلم و یک‌سری فیلم درباره یک‌سری کارگردان که در این بین دو مستند مربوط به «هامون» و «مهرجویی» را به من سپردند. اول «هامون‌بازها» را به سفارش ایشان ساختم و در مدت‌زمانی که «هامون‌بازها» مسیر کانال‌های اداری برای پخش را طی می‌کرد، مستند «مهرجویی» را کلید زدم، منتها اواسط مستند «مهرجویی» وقتی «هامون‌بازها» پخش شد و دیدم چه بلایی سر فیلم آمده و هیچ کس هم هوای فیلم را نداشت، تصمیم گرفتم فیلم «مهرجویی» را از آن دایره فیلم‌هایی که داشت ساخته می‌شد، بیرون بیاورم. پس قراردادم را با دلخوری فسخ کردم و خودم با بودجه شخصی، فیلم «مهرجویی» را ادامه دادم که خیلی موفق‌تر از «هامون‌بازها» بود و سیمرغ بهترین کارگردانی مستند را در جشنواره همان سال گرفت و پروسه ساختش هم طولانی بود. حدودا پنج سال طول کشید. در این فیلم با سی‌ودو، سه‌ نفر از همکاران مهرجویی صحبت کردم. علاوه بر این، سه فیلم او را برای استفاده در فیلمم اسکن دیجیتال کردم و حتی کتابی هم براساس آن فیلم منتشر شد.
‌ قرار نیست «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» اکران شود؟
قرار شده به‌زودی در گروه «هنر و تجربه» اکران شود، منتها وضعیت «هنر و تجربه» کمی نامشخص است. فعلا گفته شده این فیلم اکران خواهد شد.
‌ راستی بازیگر شخصیت علی عابدینی فیلم «هامون»، یعنی اکبر مشکاتی در مصاحبه‌ای گفته بود که «هامون‌بازها» مستند ضعیفی است… .
اکبر مشکاتی اصلا این فیلم را ندیده. البته هیچ‌کدام از این دو مستند را ندیده. آن‌طور که یادم است، او در همان مصاحبه فکر می‌کرد برای فیلم «هامون‌بازها» با ما همکاری داشته. در حالی که من با او برای «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» مصاحبه کردم. در واقع اکبر مشکاتی فکر می‌کند برای «هامون‌بازها» با او مصاحبه شده، که شنیده «هامون‌بازها» فیلم خوبی نیست. درحالی‌که در مستند «مهرجویی» حضور داشته و هیچ‌یک از دو فیلم را هم ندیده!
‌ بالاخره شما با ساخت مستند «هامون‌بازها» متوجه شدید حرف حساب طرف‌داران این فیلم چیست و چرا فکر می‌کنند «هامون» شاهکار است؟
نه، دلیلش را نفهمیدم و هنوز هم نمی‌دانم چرا این فیلم این همه طرف‌دار دارد. به‌نظر خودم، «هامون» جزء فیلم‌های محبوب من نیست و درک نمی‌کنم که در این فیلم چی است که گروه به این بزرگی را درگیر خود کرده و در عین حال می‌دانم که جزء اقلیتم و برای رأی اکثریت، احترام قائلم.
‌ خودتان طرف‌دار کدام‌یک از فیلم‌های داریوش مهرجویی هستید؟
«لیلا» و «دایره مینا». فکر می‌کنم این دو فیلم، فیلم‌های قوی مهرجویی و دستاوردهای بزرگ این کارگردان هستند.
‌ راستی از آخرین فیلمتان «اژدها وارد می‌شود» چه خبر؟ در چه مرحله‌ای است؟
هنوز چیزی معلوم نیست. فیلم در مرحله صداگذاری است. صداگذاری، مرحله‌ای است که در فیلم‌های من همیشه طولانی می‌شود و این بار هم مثل همیشه طولانی شده. صداگذاری، برای من مرحله جذابی است و عمدا آن را طول می‌دهم، چون به من خوش می‌گذرد.
‌ واکنش‌ها در برابر این فیلم را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟
به‌نظرم فیلم جالبی شده، اما هیچ‌وقت نمی‌توانم واکنش‌ها را پیش‌بینی کنم. اگر هم پیش‌بینی کنم پیش‌بینی‌ام اشتباه است. برای همین صبر می‌کنم تا در نخستین اکران‌ها ببینم چه کرده‌ام. در مجموع خودم از این فیلم خیلی راضی‌ام.