1

عباس صالحی وزیر ارشاد شد⇔با حضور این فعال حوزوی در ارشاد، آیا حیدریان از سینما حذف خواهد شد؟ یا تا جشنواره فجر باقی خواهد ماند؟

سینماروزان: در جریان جلسه رأی اعتماد نمایندگان مجلس به کابینه دولت دوازدهم عباس صالحی گزینه وزارت ارشاد موفق به دریافت رأی اعتماد شد.

به گزارش سینماروزان عباس صالحی با کسب ۲۴۲رای موافق و ۲۵رای مخالف و ۲۱ رای ممتنع از مجلس رأی اعتماد گرفت.

آیا آرای بالای موافقان عباس صالحی میتواند این امیدواری را به وجود آورد که در تصمیم گیریهای ارشاد و بخصوص مجوزهایی که صادر میکند مجلس حامی وزیر باشد؟

عباس صالحی که یک حوزوی تمام عیار است در ابتدای دهه ۵۰ وارد حوزه علمیه مشهد شد و دروس مقدماتی، سطوح مقدماتی و عالی را در حوزه علمیه مشهد گذراند.

وی از سال ۶۰ به حوزه علمیه قم عزیمت کرد و دروس خارج را تا سال ۶۸ در آن حوزه گذرانیده و مجدداً به مشهد عزیمت داشته و در دروس خارج اساتید مشهد ادامه تحصیل داد. وی در سال ۷۶ مجدداً به حوزه علمیه قم مراجعت تحصیلی و علمی داشت.

با حضور عباس صالحی در وزارت ارشاد احتمال تغییر و تحول در سازمان سینمایی هم کم نیست و همین روزها کم نبوده شنیده‌ها درباره اختلاف نظر صالحی و محمدمهدی حیدریان در روش مدیریت سینما.




روایت زندگی توّابان شهید؟؟؟⇔همکاری فخیم‌زاده با تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی در ماجرای مرصاد؟؟؟

سینماروزان: مهدی فخیم زاده بیشتر از یک دهه است در سینما حضور نداشته است. آخرین ساخته سینمایی او «همنفس» که به مسأله ازدواج بیماران روانی می پرداخت درست در دورانی روی پرده رفت که به مانند این روزها محمدمهدی حیدریان روی کار بود.

«همنفس» که با حمایت تلویزیون تولید شده بود بعد از حضور در افتتاحیه جشنواره بیست و یکم فجر در تابستان 82 روی پرده رفت با این حال علیرغم ایجاد شرایط خوب در تخصیص سالن، چنان که باید در اکران موفق نبود و به نوعی یکی از شکستهای کارنامه فخیم زاده را رقم زد.

به گزارش سینماروزان فخیم زاده بعد از «همنفس» درگیر فعالیت در تلویزیون شد و سریالهایی مانند «حس سوم»، «ساختمان85»، «بیصدا فریاد کن» و «فوق سری» را در گونه ماجرایی-پلیسی ساخت و البته در آثاری همچون «مختارنامه» و «دندون طلا» ایفای نقش کرد.

آخرین حضور سینمایی فخیم زاده به عنوان بازیگر «آذر شهدخت پرویز و دیگران»بهروز افخمی بود و آخرین حضور تلویزیونی اش هم سریال نوروزی «علی البدل».

شنیده ها حکایت از آن دارند که بعد از تجربه تولید و اکران «همنفس» در دوران مدیریت  دهه هشتادی حیدریان، فخیم زاده تصمیم گرفته بار دیگر در دوران مدیریت دهه نودی حیدریان کارگردانی در سینما را تجربه کند و هرچند هنوز مشخص نیست کدام تهیه کننده کنار وی قرار گیرد اما پرسشهایی طرح شده درباره همکاری وی با تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز»؟؟

هنوز مضمون فیلمنامه تازه فخیم زاده مشخص نیست اما پرسش اینجاست که آیا در امتداد «سیانور» و «ماجرای نیمروز» یکی از سوژه های مرتبط با منافقین که بتوان به واسطه آن بودجه فیلم را از ارگانهای ارزشی تأمین کرد در دستور کار قرار گیرد؟ آیا این سوژه میتواند اشاراتی داشته باشد به عملیات مرصاد و شکست مذبوحانه منافقین در آن؟؟ و البته نیم نگاهی کند به حضور برخی توّابانی که در این عملیات حاضر شده و علیه منافقین جنگیدند؟؟

هرچند فخیم زاده سابقه فیلمسازی درباره منافقان را ندارد اما سالها پیش و در اواسط دهه 60 فیلمی با نام «تشریفات» را با گرته برداری از درام «ژنرال دلا رووِر»روبرتو روسلینی ساخته بود که تصویرسازی نسبتا استانداردی از دوران پیش از انقلاب و مبارزات علیه پهلوی ارائه داده بود.

باید منتظر ماند و دید نزدیک به سه دهه بعد از «تشریفات» آیا باز هم آن تصویرسازی استاندارد در تشریح روزگاری از دست رفته حادث خواهد شد یا نه؟




چرا درست بعد از معرفی وزیر جدید ارشاد به مجلس، حیدریان حکمهای ۲ ساله و ۳ساله صادر کرد؟⇐آیا حیدریان خیالش از آینده تخت است یا می‌خواهد رییس آینده سینما را در عمل انجام شده قرار دهد؟

سینماروزان: در 24 ساعت گذشته و درست بعد از آن که حسن روحانی وزرای مدنظر خود برای وزارتخانه های مختلف را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد و مشخص شد وزیری تازه به نام عباس صالحی به وزارت ارشاد خواهد آمد، احکامی تازه در سازمان سینمایی صادر شد.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان که حدودا دو ماه پیش هم یک سری حکم مدیریتی صادر کرده بود دیروز از یک طرف احکام  مسعود جعفري جوزاني، محمدحسن خوشنويس، حسن بلخاري، محمدعلي حسين نژاد، اسماعيل بني اردلان، سيدروح‌الله حسيني، مجيد مسچي، محمود اربابي و مرتضي كاظمي را برای 3 سال حضور در شورای علمی مدرسه ملی سینما صادر کرد و از طرف دیگر مرتضی رزاق کریمی را به عنوان قائم مقام مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی منصوب کرد.

امروز هم خبر ابقای دوساله محمدمهدی طباطبایی نژاد از سوی حیدریان به عنوان مدیر مرکز گسترش آمد.

اینکه حیدریان درست بعد از معرفی عباس صالحی اقدام میکند به صدور حکم جدید چه معنایی دارد؟ آیا او خیالش تخت است که در وزارتخانه عباس صالحی همچنان رییس سینما خواهد ماند یا آن که میخواهد آخرین احکام را تا قبل از استقرار عباس صالحی صادر کند تا حتی در صورت تغییر و تحول باز هم معتمدان خودش باشند که زمام سینما را در دست داشته باشند؟




تازه‌ترین اظهارات سیدضیاءالدین دری عضو سابق شورای پروانه نمایش⇐«خانه پدری» بنا بود با درجه‌بندی سنی اکران شود اما ایوبی بخاطر دخترش فیلم را توقیف کرد!/شمقدری خیلی از کاهانی حمایت کرد اما کاهانی فکر میکرد با رفتن شمقدری اوضاع برای او خیلی بهتر خواهد شد ولی نشد/كاهاني بعدتر فكر مي‌كرد با رفتن ايوبي و ايل‌بيگي كارش راحت‌تر مي‌شود ولي نشد/کاهانی الان نمی‌تواند به حیدریان بپرد پس به من گیر می‌دهد

سینماروزان/جواد محرمی: «اين فيلم ظاهري خانوادگي دارد ولي مناسب خانواده نيست، اين را مخاطب سينما بايد پيش از رفتن به سينما يا خريد از سوپرماركت بداند وگرنه نوعي كلاهبرداري محسوب مي‌شود. من خودم موافق اكران خانه پدري با قيد رده سني بالاي 20 سال بودم و اين تقريباً در شوراي نمايش حتي از سوي اعضاي ارزشي، مورد اجماع بود و آقاي عياري هم جايي به من گفت كه من با نظر شما موافقم ولي آقاي ايوبي بعداً آمد و گفت: «من فيلم را ديدم و دخترم حالش بد شد و به نظرم قابل پخش نيست» و فیلم توقیف شد وگرنه همان سال 92 به اصطلاح قال قضيه با رده‌بندي سني كنده شده بود. وقتي موضوعي ملتهب سوژه فيلمي مي‌شود تهيه‌كننده و كارگردان بايد از قبل آماده باشند كه فيلم‌شان قيد رده‌بندي بخورد. با اين قيود مي‌شود بخشي از توقيف‌ها را سامان داد.»

 ضياء‌الدين دري عضو سابق شورای مجوز نمایش با مرور خاطره توقیف «خانه پدری» درباره كمپيني كه چندي پيش با عنوان «هنر توقيف شدني نيست» در فضاي مجازي ايجاد شد به «جوان» گفت: عده‌اي آمدند كمپيني راه انداختند و حتي بهروز وثوقي را نيز متقاعد كردند از امريكا به آن بپيوندد و البته كمپين‌شان شكست خورد چون حرف‌شان خيلي كلي بود، البته اينكه هيچ فيلمي توقيف نشود، آرزوي خوبي است و اگر محقق شود براي سينما اتفاق مباركي است اما اين ايده‌آل با قوانين غيرشفاف و اين وضعيت حاكم بر سينما محقق نمي‌شود.
وي به اين اشاره كرد كه رده‌بندي سني براي سينما در همه دنيا وجود دارد و توضيح داد: در امریکا فیلم را براي توده‌هاي مردم مي‌سازند و آنجا چون بسياري از مردم مذهبي هستند، موضوع اخلاق اهميت زيادي دارد. اولين جايي كه فيلم‌ها را كنترل مي‌كند خود جامعه است، مثلاً اگر فيلمي اكران شود كه مناسب 12 سال به پايين نيست و اطلاع‌رساني نشده باشد، جامعه عكس‌العمل نشان داده و پاي مجامع قانوني وسط كشيده مي‌شود كه اين فيلم درست رده‌بندي نشده. خود تهيه‌كنندگان به دليل اينكه بر كار مشرفند مجبورند به طور خودكار آثارشان را با رده‌بندي سني هماهنگ كنند، رسانه‌ها آنجا خيلي پيگير رده‌بندي سني هستند، البته برخي مصداق‌هاي اخلاق در آنجا با ايران به طور طبيعي متفاوت است اما به روح متعارف حاكم بر جامعه پايبندي وجود دارد.
به گفته اين فيلمساز و عضو سابق شوراي مجوز نمايش، مسائل اخلاقي تنها معيار براي رده‌بندي سني فيلم‌ها در غرب نيست بلكه معيارهاي ديگري هم وجود دارد، براي مثال ممكن است سريالي ظاهراً خانوادگي باشد و درون خانواده اتفاق بيفتد ولي ديالوگ‌ها و ارجاعاتي مثلاً سياسي يا فلسفي داشته باشد كه براي سنين پايين و حتي مخاطب عام مفهوم نباشد، اين موارد هم در رده‌بندي لحاظ مي‌شود كه مخاطب بداند نبايد با كودك يا نوجوان يا آدمي كه به اين فيلم‌ها علاقه ندارد به سينما برود. در واقع مخاطب‌شناسي و احترام به سليقه مخاطب با رده‌بندي سني اعمال مي‌شود. اين موضوع بايد در سينماي ما هم سامان پيدا كند، الان براي فروش روي پوستر برخي فيلم‌ها عكس‌هايي مي‌زنند كه با محتواي حقيقي اثر مغايرت دارد، در واقع مخاطب را ترغيب مي‌كنند فيلمي را ببيند كه سليقه او نيست. اينها در سينما به بي‌اعتمادي و آشفتگي منجر مي‌شود.

وي در بخش ديگري از سخنانش از كاهاني به عنوان فيلمسازي كه در دوره احمدي‌نژاد كارگردان شد ياد كرده و گفت: شمقدري خيلي از او حمايت مي‌كرد، او با رفتن شمقدري فكر مي‌كرد در دولت روحاني اوضاع براي امثال او خيلي بهتر خواهد شد و مي‌تواند جوهر اصلي خود را به لحاظ فكري در سينما بيرون بريزد، همين كار را هم كرد و حتي ايوبي شخصاً براي مجوز گرفتن فيلمنامه‌اش پادرمياني كرد ولي فيلمش نتوانست مجوز اكران بگيرد. كاهاني فكر مي‌كرد با رفتن ايوبي و ايل‌بيگي كارش راحت‌تر مي‌شود ولي نشد. الان هم چون نمي‌تواند به حيدريان بپرد به من انتقاد مي‌كند، حرف‌هايي كه درباره مخالفت من با فيلمش هم ‌زده شد و مي‌شود درست نيست چون من اصلاً فيلم آخر او را نديده‌ام كه بخواهم مخالفتي داشته باشم.




تأیید تحلیل سینماروزان⇐ابراهیم داروغه‌زاده: جمع بندی نظرات کمیته بازبینی همان است که در مصاحبه دو هفته قبل اعلام شد⇔این معنایی ندارد جز حل مشکل ۵ فیلم «خانه پدری»، «عصبانی نیستم»، «خانه دختر» «پارادایس» و «آشغالهای دوست داشتنی

سینماروزان: دقیقا دو ماه بعد از اولیتماتوم وزیر ارشاد به سازمان سینمایی برای تعیین تکلیف فیلمهای بلاتکلیف و متعاقب آن تأکید رییس سازمان سینمایی بر این تعیین تکلیف از طریق کمیته بازبینی، با ارائه گزارشی در سینماروزان این تحلیل را ارائه کردیم که علیرغم عدم اعلام رسمی وضعیت تازه فیلمهای بلاتکلیف اما گفتگوی تفصیلی ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت با رسانه  اصلاح طلب «ایسنا» میتواند نوعی بیان رسمی مواضع کمیته بازبینی نسبت به فیلمهای توقیفی باشد.(اینجا را بخوانید)

در آن گزارش از این هم گفتیم که داروغه زاده از حل مشکل 5 فیلم «خانه پدری»، «عصبانی نیستم»، «خانه دختر» «پارادایس» و «آشغالهای دوست داشتنی» در کمیته بازبینی و عدم حل مشکل 3 فیلم «کاناپه»، «رستاخیز» و «ارادتمند…» سخن گفته است و به این ترتیب 5 فیلم رفع مشکل شده میتوانند اکران شوند.

حالا داروغه زاده در گفتگویی که با خبرگزاری اصلاح طلب «ایلنا» داشته است تحلیل سینماروزان را تأیید کرده و گفته است: وظیفه‌ای که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان سینمایی و به تبع به کمیته محول شده بود حتی زود‌تر از زمان مقرر انجام شده و جمع بندی نظرات در مصاحبه رسانه‌ای دو هفته قبل به سمع و نظر اهالی سینما رسیده است و از این هفته شورای پروانه نمایش بازبینی مجدد فیلم‌های مذکور را در دستور کار خود قرار خواهد داد.

معاون نظارت درباره روند فعالیت کمیته بازبینی هم بیان داشته است: بعد از نامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به رئیس سازمان سینمایی و تاکید محمدمهدی حیدریان (رئیس سازمان سینمایی)، کمیته‌ای با حضور نماینده‌ای از طرف خانه سینما، یکی از کار‌شناسان سینما و من به عنوان ۳ عضو ثابت تشکیل شد و در صورت لزوم و در مواردی از کارگردان یا تهیه‌کننده نیز برای گفتگو دعوت می‌شود. همانطور که پیش از این اعلام شده بود در جلسات این کمیته حدود ۱۲ فیلم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و فیلم‌هایی همچون خانه پدری، آشغال‌های دوست داشتنی، عصبانی‌ نیستم، نازنین بهاره تینا، خانه دختر، پارادیس، صد سال به این سال‌ها و چند فیلم دیگر مورد بررسی قرار گرفتند.

برای خواندن گفتگوی دو هفته قبل داروغه زاده که حالا مشخص شده نتیجه رسمی فعالیت کمیته بازبینی در آن گفتگو ذکر شده اینجا را بخوانید.




یک رسانه اصولگرا از تغییر رییس سینما بعد از تغییر وزیر خبر داد+گزارش یک رسانه مستقل درباره احتمال حضور یک مدیر احمدی‌نژادی حامی رییسی در مدیریت آینده سینما!!

سینماروزان: رفتن رضا صالحی امیری از وزارت ارشاد تقریبا قطعی شده است و عباس صالحی معاون فرهنگی رییس جمهور اصلی ترین گزینه جانشینی او به شمار میرود.

به گزارش سینماروزان هرچند برخی از ماندگاری محمدمهدی حیدریان بعد از جلوس صالحی بر وزارت ارشاد سخن می گویند اما برخی نیز از تغییر و تحول در سازمان سینمایی به دلیل عدم همسویی صالحی و حیدریان گفته اند.

روزنامه اصولگرای «جوان» در گزارشی که بهانه آن مرور خلأهای موجود در سینما در دولت یازدهم بوده از تغییر رییس سازمان سینمای سخن گفته است  و از آن سو رسانه مستقل «سینمامخاطب» به گمانه زنی درباره حضور احمد میرعلایی مدیرعامل فارابی در دولت دوم محمود احمدی نژاد در سازمان سینمایی دولت دوازدهم پرداخته است.

ابتدا گزارش «جوان» را بخوانید:

پس از چند دهه آزمون و خطا لازم است سازمان سينمايي دولت دوازدهم چارچوب‌ها و مرزهاي سينماي منطبق با منافع ملي را مشخص كند. به نظر مي‌رسدحيدريان تا به حال توانمندي براي تحقق اين موضوع نشان نداده است و احتمالاً وزير ارشاد جاي خود را به مدير لايق‌تري بدهد. عزل مدير وزارت خارجه‌اي سازمان سينمايي در اواخر سال گذشته از سوي وزير ارشاد دولت يازدهم اگرچه ديرهنگام و پس از نزديك به چهارسال فرصت‌سوزي انجام شد ولي اميدها را براي آمدن مديري كاردان جهت ارتقاي سينماي اميد زنده كرد و انتصاب مديري باسابقه در سينما منجر به دلخوشي به آينده شد اما به نظر مي‌رسد حيدريان نيز بي‌برنامه و بدون استراتژي پا به ميدان گذاشته است.

محمد مهدي حيدريان برخلاف سلفش در سازمان سينمايي به دليل سابقه قبلیش در سينما دلخوشي‌ها را براي تغيير و تحول سينمايي بالا برد. همه مي‌گفتند كه او مديري است كه فضاي سينما را مي‌شناسد و برخلاف ايوبي كه صرفاً خوب شعر مي‌خواند و بد عمل مي‌كرد، احتمالاً تحولاتي مثبت رقم خواهد زد. وعده‌هاي نخستين او درباره لزوم رويكرد سيستمي در اداره سينماي كشور نيز مديريتي متفاوت را نويد مي‌داد اما حالا و پس از گذشت نزديك به شش ماه از روي كار آمدن او تقريباً مي‌توان به نتيجه رسيد كه حيدريان نيز مانند حجت‌الله ايوبي مديري باري به هر جهت و بدون برنامه است.

چينش معاونان و مديركل‌هاي سازمان سينمايي نيز نشانه ديگري از اين بود كه اساساً قرار نيست اتفاق اميدبخشي در سينماي كشور رقم بخورد. حيدريان تقريباً همان مهره‌هاي ناكارآمد پيشين را جا‌به‌جا كرده بود. تنها فرد جديد، ابراهيم داروغه‌زاده بود كه به نظر مي‌رسد بايد انتصاب خوبي قلمداد شود.
حالا مي‌توان گفت كه خوش‌بيني به حيدريان تا حدود زيادي ساده‌انديشانه بوده است، مديري دهه شصتي كه از سخنانش بيشتر رنگ و بوي همان فضاي فكري 30سال پيش فهميده مي‌شود. سينماي بدون قهرمان و مخاطب خاص كه بيش از همه به دنبال ديده شدن در جشنواره‌هاي خارجي است تا توهم بين‌المللي شدن ادامه پيدا كند. با گمانه‌زني‌هايي كه درباره تغيير وزير ارشاد در دولت دوازدهم به گوش مي‌رسد، مي‌توان احتمال زيادي داد كه سكان سازمان سينمايي هم دچار تغيير شود. البته اين اتفاق منوط به آمدن وزيري است كه واقعاً راهبرد و برنامه‌اي منطبق با نيازهاي سينماي كشور داشته باشد و در انتخاب مهره‌هاي جديد هوشمندانه و كارشناسانه عمل كند.

حالا گزارش «سینمامخاطب» را بخوانید:

طی روزهای گذشته  شنیده ها حاکی از این بوده که عباس صالحی جایگزین رضا صالحی امیری می شود و با انتصاب عباس صالحی به نظر میرسد محمد مهدی حیدریان هم به احتمال قوی از سمت ریاست سازمان سینمایی استعفا خواهد داد. شنیده های «سینما مخاطب» حاکی از آن است که  سیداحمد میرعلایی مدیر احمدی‌نژادی حامی رییسی در انتخابات ریاست جمهوری جزو گزینه های جدی برای ریاست سازمان سینمایی به شمار می رود به صورتی که این خبر از جانب نزدیکان میرعلایی با آب و تاب خاصی در میان همکاران وی به گوش می رسد.

میرعلایی قرار بوده سریال «موسی(ع)» را با حمایت آستان قدس تولید کند و در حال حاضر هم دبیر جشنواره ای است به نام «در مسیر عشق» که با حمایت آستان قدس امکان برگزاری یافته است. وی وقتی بعد از انتخابات88 در دولت دوم احمدی نژاد مدیرعامل فارابی شد بودجه فراوانی را صرف تولیداتی موسوم به فاخر کرد که برخی از این آثار به شدت زیر حد استاندارد بودند. وی البته به واسطه حضور بستگان نزدیکش در فارابی مورد انتقاد قرار گرفته بود.

حضور یک مدیر احمدی نژادی بر سر پرحاشیه ترین کرسی فرهنگی دولتی که با تکفیر احمدی نژاد روی کار آمد و به فعالیت ادامه داد جالب به نظر می رسد. آیا در دوران پسااحمدی نژاد بناست شاهد رویکرد مثبت روحانی به مدیران احمدی نژادی باشیم و بعد از میرعلایی افرادی دیگر از مدیران وی وارد سیکل مدیریتی شوند؟؟!




عدم اعلام رسمی خروجی کمیته بازبینی آثار بلاتکلیف، موجب شد اصغر نعیمی باز هم به وزیر نامه بنویسد⇐آیا قرار است ماجرای فیلمهای توقیفی مسکوت بماند تا بی‌حاشیه رأی اعتماد بگیرید؟

سینماروزان: در حالی که دو ماه قبل و در پی نامه اصغر نعیمی کارگردان و منتقد، وزیر ارشاد در دستوری به رییس سازمان سینمایی خواسته بود ظرف دو ماه تکلیف فیلمهای بلاتکلیف روشن شود و رییس سینما هم بر بررسی این مسأله از کانال کمیته بازبینی تأکید کرده بود دو ماه بعد از آن دستور و در حالیکه هیچ نتیجه رسمی از آن تعیین تکلیف حاصل نشده، اصغر نعیمی دومین نامه خود را به وزیر ارشاد نوشت.

متن نامه اصغر نعیمی را با ذکر این توضیح بخوانید که تنها خروجی کمیته بازبینی در این مدت گفتگوی تفصیلی معاون تازه اداره نظارت بود(اینجا را بخوانید) که بر رفع مشکل پنج فیلم «عصبانی نیستم»، «خانه دختر»، «آشغالهای دوست داشتنی»، «خانه پدری» و «پارادایس» تأکید شده بود:

جناب آقاي صالحي اميري
وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي
با سلام
حدود دو ماه پيش كه طي نامه سرگشاده اي از شما خواستم به وضعيت فيلم هاي توقيفي سينماي ايران توجه نماييد، انتظار واكنشي سريع را نداشتم اما خوشبختانه جنابعالي متوجه حساسيت موضوع شده و به رياست سازمان سينمايي دستور داديد ظرف مدت دو ماه تكليف اين فيلم ها را روشن نمايد.

در اين دو ماه خبرهاي ضد و نقيضي از مجاري غير رسمي درباره كميته اي كه به همين منظور تشكيل شده به گوش رسيده اما با پايان اين مهلت دو ماهه سازمان سينمايي نتيجه كار را به شكل روشن اعلام نمي كند.

لازم نيست توضيح دهم كه نمايش چند فيلم كم مسئله نه مدنظر ما بوده و نه مطابقتي با نص دستور شما يعني روشن شدن تكليف تمام آثار در محاق مانده دارد و به نوعي مخدوش كردن اصل مطالبه است.

خوب نيست اين شبهه در فضاي جامعه سينمايي پيش بيايد كه دستور شما مصلحت انديشانه و به دليل نزديكي به زمان انتخابات بوده يا از آن بدتر قرار است ماجرا مسكوت بماند تا كابينه در فضايي بي حاشيه از مجلس راي اعتماد بگيرد. كه اينها يعني باز قرباني كردن هنر، سينما و منافع سينماگران شريف ايراني در پيشگاه مصالح سياسي.

اگر امروز دولت دكتر روحاني بر سر كار است نمي توان در اين موفقيت نقش مهم سينماگران ايراني را انكار كرد. پس ضروري است براي پايان دادن به هر نوع شائبه اي به مصداق ضرب المثل مرده و قولش، به تعهد خود عمل نموده و مصرانه از سازمان سينمايي بخواهيد در همين مدت كوتاهي كه از عمر مسئوليت شما باقي مانده، بدون تعلل گزارش كار و نتيجه عملكردش درباره دستور صريح شما را در اختيار رسانه ها و افكار عمومي قرار دهد.

شك نكنيد چه در كابينه آينده به عنوان وزير ارشاد ابقاي تان كنند يا مصدر خدمت در پست ديگري شويد، رفع توقيف از كليه فيلمهاي در محاق مانده نام نيك شما و همكاران تان را در تاريخ سينماي ايران ماندگار خواهد كرد.




امتداد رفتار متحجرانه روابط عمومی سینما⇐باز هم برگزاری نشست محرمانه با رسانه‌های خاص در سازمان!

سینماروزان: حدودا یک ماه قبل بود که رسانه مستقل «سینمامخاطب» به افشای برگزاری نشستی محرمانه در سازمان سینمایی پرداخت؛ نشستی که بدون رسانه‌های مستقل و با حضور نمایندگان برخی رسانه های سیاسی تندرو برگزار شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در آن نشست که معلوم نشد چرا مخفیانه برگزار شده مدیران سینمایی از نمایندگان رسانه های تندرو خواسته بود که در جهت تعامل بیشتر با آنها پیش روند.

با این حال نه تنها این اتفاق نیفتاد که از فردای آن نشست محرمانه، حملات رسانه های افراطی مهمان در نشست به محصولات سینما و شبکه خانگی شدت یافت تا معلوم شود محاسبات مشاوران رسانه ای سازمان سینمایی تا چه حد عقب افتاده است!

به تازگی و در آخرین روزهای عمر دولت یازدهم باز هم نشست محرمانه دیگری با نمایندگان برخی از همان رسانه های خاص برگزار شده و به پیشواز روز خبرنگار از این رسانه ها تقدیر هم شده است(!!!) اما جالب اینجاست که در این نشست شماری از افرادی که سالهاست فاز فعالیت خود را از خبرنگاری و روزنامه نگاری به کارمندی برای روابط عمومی و امور تشریفات محافل و همایشها و جشنواره ها تغییر داده اند هم حضور داشته اند و به عنوان خبرنگار تقدیر شده اند.

اینکه چرا این نشستها محرمانه برگزار میشود پرسشی است که پیشتر هم آن را طرح کرده بودیم و گویا بیش از آن که به سیاستهای رییس سازمان سینمایی ربط داشته باشد به متد متحجرانه روابط عمومی این سازمان ربط دارد؛ همان روابط عمومی که رفتارش در حذف رسانه های مستقل و منتقد از مراسم روز خبرنگار سال قبل حتی انتقادات رییس معزول سینما را در پی داشت.

اما اینکه چرا در این نشست که به بهانه گپ و تقدیر از فعالان رسانه ای برگزار شده کارمندان تشریفات حضور داشته اند پرسش تازه ایست که به ذهن خطور میکند.




پایان اولتیماتوم دوماهه وزیر ارشاد به رییس سینما برای تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی⇐خروجی رسمی کمیته بازبینی چیست؟ رفع توقیف ۵ فیلم و امتداد بلاتکلیفی ۳ فیلم دیگر؟

سینماروزان: دهم خردادماه بود که عطف به نامه سرگشاده اصغر نعیمی کارگردان و منتقد سینما به وزیر ارشاد درباره تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی، وزیر ارشاد در نامه ای صریح به رییس سازمان سینمایی به او دو ماه مهلت داد تا پرونده فیلمهای توقیفی بسته شود.

به گزارش سینماروزان رییس سازمان سینمایی هم با استقبال از این اولتیماتوم از تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی در کمیته بازبینی خبر داد.

در حالی که دو ماه کامل از اولتیماتوم را پشت سر گذاشته ایم و در آستانه استقرار دولت جدید هستیم به جز گفتگویی از ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت که در آن درباره برخی فیلمهای مشکل دار توضیحاتی ارائه شده بود(اینجا را بخوانید) هیچ گزارش رسمی از سوی سازمان سینمایی درباره خروجی کمیته بازبینی ارائه نشده است.

اگر شایعات تغییر وزیر ارشاد و حضور عباس صالحی به جای رضا صالحی امیری را جدی بگیریم آیا محمدمهدی حیدریان هم منتظر تغییر وزیر و بررسی وضعیت حضور خودش در سازمان در دولت آینده است تا آن گاه به ارائه گزارش رسمی در این باره بپردازد؟؟؟

یا شاید هم خروجی کمیته بازبینی عین مفادیست که معاون نظارت در آخرین گفتگوی خود طرح کرده بود و فقط اعلام رسمی آن مانده تا استقرار دولت دوازدهم؟

در گفتگوی معاون نظارت به صراحت از حل مشکل فیلمهای “خانه پدری”، “خانه دختر”، “آشغالهای دوست داشتنی”، “عصبانی نیستم” و “پارادایس” و قابلیت اکران آنها سخن گفته شده بود ضمن اینکه بر امتداد مشکلات “کاناپه”، “رستاخیز” و “ارادتمند…” تاکید شده بود.

در ادامه دیدگاههای معاون نظارت درباره فیلمهای مشکل دار که در آخرین گفتگویش بیان شده بود را بخوانید:

«خانه دختر» با فیلمبرداری مجدد یک سکانس، قابل اکران شده است

–مشکل «پارادایس» حل شده است.

«خانه پدری» یا با حذف آن سکانس خاص{قتل دختر به دست پدر} یا با درجه‌بندی سنی قابلیت اکران دارد.

«عصبانی نیستم» قابلیت نمایش پیدا کرده.

–امیریوسفی بخش‌های مربوط به فتنه «آشغالهای دوست داشتنی» را اصلاح کرده و الان فیلم تبدیل شده به اثری که فضای گفتمانی ایجاد می‌کند!

–تصمیم گیری درباره «رستاخیز» و «کاناپه» خارج از توان دولت است.

–«وقت داریم حالا» اصلا به شورا ارائه نشده.

–«ارادتمند نازنین بهاره تینا»کاهانی هم در شورای پروانه نمایش و هم در شورای عالی نمایش رد شده است!




بازی با کلمات دو هفته بعد از شایعات مربوط به تعطیلی؟⇐مدیر مدرسه ملی سینما: مدرسه تعطیل نشده؛ فقط هیچ دانشجوی جدیدی پذیرفته نمی‌شود!/ برای صیانت از ۲ واژه ایران و ملی در عنوان «مدرسه» تعهد دادم!!!/ حیدریان خیلی سریع متوجه کارکرد و اهمیت مدرسه شد

سینماروزان: دو هفته بعد از شایعات مربوط به تعطیلی مدرسه ای موسوم به مدرسه ملی یا عالی سینمای ایران و گسترش این شایعات در فضاهای خبری بالاخره مدیر این مدرسه در گفتگویی تفصیلی با نیوشا روزبان در «مهر» کوشیده به نوبه خود پاسخگوی شایعات باشد.

به گزارش سینماروزان حسینی بخش عمده ای از گفتگویش را به شرح دستاوردهایش در این مدرسه ملی یا عالی اختصاص داده است اما مهمترین خروجی این گفتگو آنجاست که میگوید محمدمهدی حیدریان رییس جدید سازمان سینمایی علاقه ای به جذب و آموزش هنرجو در این مدرسه ندارد و ترجیحش این است که مدرسه به افزایش دانش سینماگران فعال سینما کمک کند!!!

متن کامل گفتگوی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران را بخوانید:

*با توجه به اینکه راه اندازی مدرسه ملی سینما از ایده های حجت الله ایوبی رییس سابق سازمان سینمایی بود با تغییر ریاست سازمان بارها زمزمه های انحلال مدرسه ملی سینما شنیده می شد. رسانه های غیررسمی نیز به انتشار این خبرها دامن می زدند به همین منظور خوب است که شما خودتان آخرین وضعیت مدرسه ملی سینما را تشریح کنید.

– فکر می‌کنم از رسانه‌هایی که این خبر را منتشر کرده‌اند باید پرسید که چرا درباره فعالیت‌های مدرسه شایعه‌پراکنی می‌کنند. خبر تعطیلی مدرسه کذب محض بود. به ویژه انتشار این خبرها اندکی بعد از اعلام انتصاب اعضای هیات امنای جدید کمی هم عجیب و ناشیانه بود. اگر قرار بر تعطیلی یا هر تصمیم دیگری از این دست بود حکم اعضای جدید از سوی ریاست سازمان سینمایی ابلاغ یا دست‌کم رسانه‌ای نمی‌شد. در نهایت همین جا تاکید می‌کنم که فعالیت‌های مدرسه با قوت تمام در حال پیگیری است و هم‌اکنون در حال برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های آینده مدرسه هستیم.

*روند شکل‌گیری مدرسه ملی سینما بر چه اساس بود؟

– در اسفندماه ۱۳۹۴ حکم مدیرعامل و دبیر شورای علمی مدرسه ملی سینما را از سوی رییس سازمان سینمایی دریافت کردم، البته در زمان ثبت این مدرسه یعنی در اسفند ۱۳۹۳ به عنوان مدیر اجرایی و دبیر شورای علمی مدرسه از سوی حجت الله ایوبی رییس وقت سازمان سینمایی منصوب شده بودم. مسئولیت طراحی و اجرای مدرسه ملی سینمای ایران از ابتدا تا بحال به عهده من بوده است و شاید به دلیل اینکه از ابتدای شکل‌گیری این مدرسه، اطلاع‌رسانی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته است، جامعه سینمایی ما هنوز تعریف مشخص و مدونی را از مدرسه نگرفته است، این تعریف در دل مدرسه و در سازمان سینمایی وجود دارد اما منتشر نشده است و شاید همین مساله سبب شده تا بسیاری از افراد نسبت به این تعریف آگاهی نداشته باشند.

آبان ۱۳۹۲ از من دعوت شد تا در سازمان سینمایی حضور داشته باشم و مسئولیت اداره کل توسعه دانش و مهارت های سینمایی را برعهده بگیرم. در همین زمان بود که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی از من خواست تا پروژه مدرسه عالی سینمای ایران را طراحی و اجرا کنم و همزمان مسئولیت اداره توسعه دانش و مهارت‌های سینمایی به من سپرده شد، جایی که تمامی آموزشگاه های آزاد سینمایی زیر نظر اینجانب بود، به گونه‌ایی که یک میدان وسیع برای مطالعه و تجربه در اختیار من قرار داشت. در همان زمان طرحی با نام طرح ارزیابی و پایش این آموزشگاه‌ها را کلید زدم و براساس آن تمامی آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در استان تهران و البرز تا پایان سال ۱۳۹۳ براساس یک سری از معیارهای علمی، مورد ارزیابی قرار گرفت و براساس این طرح تصویری از اوضاع کمی و کیفی آموزشگاه های سینمایی به دست آمد. البته این طرح به منظور آسیب‌شناسی و تقویت این مراکز انجام شد لیکن تصویر به دست آمده از این پروژه برای طراحی مدرسه عالی سینما و بعدتر مدرسه ملی سینما مفید بود. همزمان بعد از مدت کوتاهی مطالعه فردی و بررسی الگوهای مشابه خارج از ایران، از بسیاری از اهالی سینما و استادان دانشگاهی در حوزه سینما مشورت گرفتم که به حدود بیش از ۱۵۰ گفتگو با افراد مختلف رسید.

طرحی با نام ارزیابی و پایش این آموزشگاه‌ها را کلید زدم و براساس آن تمامی آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در استان تهران و البرز تا پایان سال ۱۳۹۳ براساس یک سری از معیارهای علمی، مورد ارزیابی قرار گرفتالبته استانداردهایی در حوزه آموزش، در تعریف و کارکرد مدارس عالی سینمایی وجود دارد که این استانداردها نیز در همان دوران مورد توجه و بررسی قرار گرفت. پس از این مطالعات و مشورت‌ها و شکل‌گیری کارگروهی کوچک، طرح تاسیس مدرسه ملی سینمای ایران آماده شد. در این طرح دو هدف اساسی وجود داشت: یکی شناسایی و پرورش استعدادهای نخبه و جوان در سینمای ایران و دیگری به روزرسانی و ارتقای دانش فعالان حرفه‌ای سینمای ایران. هر دوی این اهداف هم با یک رویکرد اساسی تعریف شده بود که همانا کم‌کردن فاصله میان حوزه عمل و کار حرفه‌ای و حوزه نظر و کار علمی و فکری در سینما بود. در همین زمان پیشنهاد شد لفظ عالی به ملی تغییر کند چرا که همان زمان برخی رسانه‌ها با استناد به همین الفاظ مدعی بودند که این مدرسه از روی مدل‌های خارجی مثلا مدرسه عالی فمیس در فرانسه کپی‌برداری شده است، در صورتی که این مدرسه از جمله آخرین نمونه‌هایی بود که درباره آن مطالعه کرده بودیم و قبل از آن مدارس دیگری در کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. نکته مهمتر اینکه نگاه خاصی به شرایط بومی، ملی و فرهنگی کشورمان داشتیم و به همین دلیل پیشنهاد دادم تا نام مدرسه عالی سینما به مدرسه ملی سینما تبدیل شود بویژه که این امر یک پروژه ملی در حوزه فرهنگ و سینما بود. جالب است حتی بدانید اگر درست یادم مانده باشد برای صیانت از ۲ واژه ایران و ملی جایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعهد هم دادم.

در ادامه و در تابستان سال ۹۴ نشست‌هایی با حضور افراد مختلف از طیف‌های مختلف سینمایی برگزار شد تا درباره ملاحظات تاسیس یک مدرسه ملی سینمایی صحبت شود. از آن زمان به بعد و در مهر ماه سال ۹۴ کمی جدی‌تر فعالیت‌های خود را در حوزه برگزاری کارگاه‌های آموزشی و نشست‌های علمی آغاز کردیم و در همین راستا برای مثال با خانه سینما و کانون فیلمنامه‌نویسان تفاهمنامه‌ای را برای توسعه و به‌روزرسانی دانش فیلمنامه‌نویسی و انتقال تجارب بزرگان این حوزه امضا کردیم. همچنین این پیشنهاد را برای صنوف مختلف سینمایی داشتیم تا دوره‌های کارگاهی برگزار کنیم. در این میان برنامه بسیار مفید و موثری هم با نام «سینما دانشگاه» با همکاری دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی برگزار کردیم که به نقد و بررسی اجتماعی فیلم های سینمایی می‌پرداخت. از این منظر، در واقع به دنبال توسعه نگاه و دانش بین‌رشته‌ای در سینمای ایران بودیم به این معنا که می‌خواستیم سینمای ایران از علوم اجتماعی، روانشناسی، ادبیات و سایر علوم بهره بیشتری بگیرد و این علوم به کمک سینما بیایند.

همچنین تلاش می‌کردیم تا با کمک مدرسه ملی سینمای ایران، فضای گفتگوهای علمی و کارشناسی را در سینما باز کنیم. در همان نشست‌های سه‌روزه که اشاره کردم آقای اصغر فرهادی معتقد بود که در سینمای ایران خارج از فضای ژورنالیستی فضای دیگری وجود ندارد تا در آن سینماگران درباره سینما به صورت جدی بحث کنند.

در نهایت برای مدرسه ملی سینما ساختاری تعریف شد و حوزه‌های مختلف آموزش، پژوهش، اجرایی و بین‌الملل شکل گرفت. ما معتقد بودیم مدرسه ما یک مدرسه ملی سینما است اما ماهیت بین‌المللی دارد و به دنبال این بودیم تا این مدرسه کانال ارتباط علمی و موثر سینمای ایران با خارج از ایران و حوزه بین‌الملل باشد. البته این بدین معنا نبود که مراکز آموزشیِ دیگر و بویژه دانشگاه‌ها از این مهم غافلند، بلکه به نظرمان می‌رسید مدرسه ملی به دلیل جایگاهی که دارد و بویژه ارتباط نزدیک و ساختاری آن با سازمان سینمایی به عنوان بدنه اجرایی سینمای کشور و از طرف دیگر ارتباط با حوزه های علمی به راحتی می‌تواند روابط بین‌المللی مناسبی در حوزه سینما برقرار کند؛ روابطی که تاثیر واقعی، کاربردی و مستمر و موثرتری داشته باشند. این مجموعه اهداف و تعاریف و فعالیت‌ها بعلاوه پذیرش ۲۰ هنرجوی مستعد و نخبه مجموعه کارهایی بود که در دست انجام بود تا اسفندماه سال ۱۳۹۵ که آقای حیدریان به عنوان رییس سازمان سینمایی جایگزین آقای ایوبی شدند.

به هر حال آقای ایوبی بانی این ماجرا بودند و حمایت های بسیاری هم از مدرسه کردند. شخص آقای جنتی، وزیر پیشین ارشاد هم دلبستگی زیادی به مدرسه و آینده و اهداف آن داشتند. آن روزها که این تغییر در ریاست سازمان سینمایی رخ داد خیلی‌ها اعتقاد داشتند که مدرسه هم تعطیل خواهد شد اما خوشبختانه آقای حیدریان خیلی سریع متوجه کارکرد و اهمیتی که مدرسه می‌تواند در پیشبرد اهداف سینمای ایران به ویژه در حوزه فناوری‌ها و به روز شدن ابزار و نیروی انسانی ایفا کند، شدند و بر این اساس قول و قرارهایی با رییس جدید سازمان سینمایی گذاشته شد. در حال حاضر طراحی‌هایی در حوزه تفاهم و توافقی که با ایشان داشتیم دارد انجام می‌گیرد و در همین راستا شورای علمی جدید مدرسه ملی سینمای ایران به زودی تشکیل می‌شود. این شورا که شورایی جامع و متشکل از متخصصان و صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف خواهد بود، موظف است برنامه‌های جدید مدرسه ملی را ذیل کلیدواژه اصلی مدرسه ملی که همان دانش افزایی است، طراحی کرده و بر اجرای آنها نظارت کند. می‌توان گفت اراده اصلی این روزهای مدرسه ملی این است که کسانی که در حوزه‌های مختلف سینمای ایران فعال هستند، دانش و مهارت‌های خود را از طریق این مدرسه ارتقا دهند و با سینمای جهان همگام شوند.

اراده اصلی این روزهای مدرسه ملی این است که کسانی که در حوزه‌های مختلف سینمای ایران فعال هستند، دانش و مهارت‌های خود را از طریق این مدرسه ارتقا دهند و با سینمای جهان همگام شوند.

*با انتصاب آقای حیدریان به عنوان رییس سازمان سینمایی، اخباری منتشر شد که فعالیت های مدرسه ملی به خصوص در حوزه برگزاری کلاس‌های آموزشی برای دانشجویان خود با چالشی همراه است.

– هیچکدام از اخبار منتشر شده صحت ندارد و من با صراحت این مساله را تکذیب می‌کنم. در واقع می توان این طور توضیح داد که از ابتدا قرار نبود آموزش در مدرسه ملی سینما به معنای کلاسیک دانشگاهی و آموزشگاهی برگزار شود و همچنان نیز این مساله دنبال می‌شود، البته این به آن معنا نیست که آموزشی وجود ندارد بلکه آموزش‌های ما یک قید جدی داشته که شامل آموزش کارگاهی، کاربردی و موثر بوده است و برهمین اساس با توجه به نیاز دانشجویان ما در یک سال پیش روی دوره اول، آموزش‌هایی ارائه می‌شود تا نیاز آنها در عمل برطرف شود. کلاس‌های مدرسه ملی براساس نیازهای عملی دانشجویان طراحی شده و در حال اجراست. بهتر است بگویم که آموزش در مدرسه ملی تعطیل نشده است بلکه هدفمندتر و کاربردی و عملی‌تر شده است.

*آیا بورسیه‌ای که برای دانشجویان مدرسه در نظر گرفته شده بود نیز با تغییر مدیریت در سازمان سینمایی حذف شده است؟

– پیش از هر چیز باید بگویم که بورسیه برای هنرجویان مدرسه ملی سینمای ایران لغو نشده بلکه تنها شکل آن عوض شده است. لازم است این توضیح را بدهم که در سیاست‌های اولیه که در این مدرسه تعریف شد، بحث عدالت آموزشی و کمک به افراد مستعد و نخبه اهمیت داشت و بر همین اساس بورس یا کمک‌هزینه تحصیلی تعریف شد. لازم بود استعدادها و نخبگانی که پس از گذراندن مراحل مختلف و از طریق مصاحبه وارد مدرسه ملی می‌شدند، مورد حمایت قرار گیرند به همین دلیل ما در مدرسه ملی سینما موظف بودیم تا برای استعدادهایی که برای نمونه از دورترین نقاط کشور وارد مدرسه می‌شدند، شرایطی را فراهم کنیم تا در مدرسه با فراغ بیشتری آموزش را دنبال کنند، یعنی لازم است که دست کم یک سوئیت و یا خوابگاهی برای زندگی داشته باشند، بورس در مدرسه ملی سینما در گذشته به همین معنا بود. البته همه هنرجویان هم توجیه و متعهد بودند که بعد از پایان دوره تحصیلی خدمات آموزشی و فنی خاصی را براساس کمک هزینه‌ای که دریافت کرده‌اند، به مدرسه ارائه دهند.

البته در سال جاری شکل حمایتی و بورسیه مدرسه تغییر کرده یعنی از این به بعد با توجه به حدود یک هزار ساعت آموزشی که به دانشجویان ارائه شده است، از آنها می‌خواهیم که کار عملی بیشتری داشته باشند و تولیدات خود را به استانداردهای تعریف شده در طول دوره نزدیک کنند.

*زمانی که از مدرسه ملی سینما صحبت می شود، این انتظار می رود که آموزه هایی فراتر از آنچه که در آموزشگاه های آزاد سینمایی و یا دانشگاه ها ارائه می‌شود به استعدادهای انتخاب شده، ارائه شود. آیا برنامه آموزشی این مدرسه از چنین امری برخوردار بود؟

– اگر تمایزی بین مدرسه ملی سینمای ایران به عنوان یک مکان آموزشی و پژوهشی با آموزشگاه‌های آزاد سینمایی از یک طرف و دانشگاه‌ها از طرف دیگر وجود نمی‌داشت، اولین کسی که منتقد و یا خواهان تعطیلی مدرسه می‌شد، خود من می‌بودم. من حدود ۹ سال می‌شود که عضو هیات علمی دانشگاه تهران هستم و به خوبی از شرایط آموزش در دانشگاه‌ها و مسائل آن آشنا هستم و با سابقه‌ای که از نزدیک و در ارتباط با آموزشگاه‌ها داشتم، شیوه کار و آموزش آنها را تا حدودی می‌شناختم. این را یادمان باشد که آموزش سه رکن اساسی شامل برنامه، معلم و دانشجو دارد که برای آموزش‌های ثمربخش و کارآمد باید توجه همزمان و متوازن به هر سه‌ این ارکان باشد. اگر این مراقبت و دقت صورت بگیرد، طبیعتاً باید خروجی و محصول متفاوتی نسبت به نهادهای دیگر آموزشی داشته باشد. ما در مدرسه ملی در تلاش بودیم تا این اتفاق بیفتد و گام‌های موثری هم در این زمینه برداشتیم. البته که ما در این زمان کم به تمام اهداف مورد نظر خود دست پیدا نکردیم اما فکر می‌کنم در نهایت با توجه به برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته و آنچه از این پس انجام می‌شود نتیجه‌های قابل توجهی بدست می آوریم.

*در مدیریت جدید سازمان سینمایی، برنامه و سیاست های آموزشی این مدرسه تغییر می‌کند؟

– سوال شما را اینگونه جواب می‌دهم که مدرسه از این پس و همچنان مهمترین مرجع و نهاد آموزشی در سازمان سینمایی خواهد بود. اما در ارتباط با ۲۰ هنرجوی دوره اول که نیمی از دوره آموزشی آنها به پایان رسیده است، آقای حیدریان رییس سازمان سینمایی موافق به پایان رساندن این دوره آموزشی است، اما با توجه به شناختی که وی از سینما دارد که می‌تواند شناخت و برداشت متفاوتی نسبت به مدیریت قبلی سازمان سینمایی باشد، اولویت مدرسه ملی سینمای ایران را نه در پرورش هنرجویان جدید بلکه در بازآموزی و دانش‌افزایی برای فعالان حرفه‌ای سینما می‌دانند؛ بنابراین در برنامه‌های پیش روی مدرسه ملی سینما تا اطلاع ثانوی اولویت با بازآموزی و دانش‌افزایی فعالان عرصه سینما است و در حال حاضر هیچ دانشجوی جدیدی در مدرسه پذیرفته نمی‌شود و این امر نظر رییس سازمان سینمایی و دیگر مشاوران و همراهان سازمان است.

در برنامه‌های پیش روی مدرسه ملی سینما تا اطلاع ثانوی اولویت با بازآموزی و دانش‌افزایی فعالان عرصه سینما است و در حال حاضر هیچ دانشجوی جدیدی در مدرسه پذیرفته نمی‌شوداین را هم توضیح بدهم که قرار بود مدرسه ملی با ۲۰ هنرجوی جوان فعالیت‌های خود را کلید بزند و در ادامه به سمت بازآموزی و ارتقای سطح علمی سینماگران پیش رود، البته دوست داشتیم برنامه دوم پیش از این آغاز می‌شد اما با تاخیراتی همراه بود. در حوزه آموزش هنرجو نیز باید صبر کرد تا به لحاظ ساختاری و امکانات مادی، امکان انجام ۲ فعالیت در کنار هم وجود داشته باشد. البته برخی از کارشناسان سینمایی براین باورند که سینمای ایران در حال حاضر پیش از هرچیز نیازمند سروسامان دادن به شرایط موجود است و بعد می‌توان به ورودی‌های جدید فکر کرد.

*با برگزاری کارگاه های آموزشی برای فعالان سینما، احساس می شود که فعالیت های مدرسه ملی موازی با فعالیت های خانه سینما پیش رود.

– من به جای موازی‌کاری از کلمه هم‌افزایی و درهم‌تنیدگیِ فعالیت‌ها استفاده می‌کنم. خانه سینما به دلیل اینکه درگیر مسائل پیچیده صنفی است، طبیعی است که خیلی در موضوع بروز شدن و متصل شدن به دانش سینمای جهان نمی‌تواند فعالیت کند. ضمن اینکه تنها هدف ما برگزاری کارگاه‌های آموزشی نیست، ما در مدرسه ملی سینما وظیفه داریم تا ببینیم به روزترین اتفاقی که در هر حوزه در سینمای جهان رخ می‌دهد، چه چیز است و شرایط انتقال آن را با توجه به نیازها و اولویت های سینمای ایران فراهم کنیم. مدرسه ملی سینمای ایران یک پل ارتباطی است و شأن علمی و آکادمیک دارد، یعنی باید زمانی که کسی وارد مدرسه ملی می‌شود احساس کند که این مدرسه در کنار افزایش مهارت، از نظر بینش و فکر و نظر نیز یک قدم جلو می‌رود.

دوره آموزشی که برای دانشجویان این مدرسه اجرا شد، بسیار موفق بود و با این حال هنوز بخشی از موفقیت‌های آنها بروز نکرده است. با اطمینان می‌توانم بگویم که از بین این ۲۰ هنرجو، تعداد قابل توجهی فیلمساز مهم وارد سینمای ایران می‌شوند. دوست دارم بگویم که حداقل ۱۰ نفر از این هنرجویان بهترین‌های سینمای ایران خواهند بود، اما بسیاری از دوستان و استادان این مدرسه با اطمینان از عدد ۵ استفاده می‌کنند و این امر یک اتفاق بسیار بزرگ برای مدرسه ملی سینما به شمار می‌رود. البته فکر می‌کنم در ادامه دوره جدید فعالیت‌های مدرسه ملی سینما، به نتیجه‌ای برسیم که براساس نیاز به تربیت نیروی انسانی در حوزه‌ای خاص که مورد نیاز سینما باشد، هنرجوی جدید بگیریم.

*این طور به نظر می رسد که هدف آموزش تعیین شده از نظر سازمان سینمایی آنقدر موفق نبوده که ترجیح داده شد فعالیت‌های آموزشی به کارگاه انتقال دانش و تجربه تغییر کند. این در حالی است که نشاندن سینماگران در کارگاه‌ها و کلاس‌های دانش افزایی می‌تواند بسیار سخت باشد.

– این را بسیاری از دوستان نیز به من گفته‌اند که سرکلاس دانش‌افزایی نشاندن سینماگران کار بسیار مشکلی است و به همین دلیل ما برای آنها تمهیداتی در نظر گرفته‌ایم تا آنها را به سمت کلاس‌ها جذب کنیم. در واقع فکر می‌کنیم اگر جنس آنچه که منتقل می‌شود حقیقی، واقعی، کاربردی و موثر باشد، اگر هم در ابتدا یک گارد و مقاومتی در برابر آن وجود داشته باشد این امر در گذر زمان برطرف می‌شود. البته باز هم همه چیز بستگی به برنامه‌ریزی دقیق شورای آموزشی دارد که این امر تا مهرماه مشخص می‌شود. این را هم باید بگویم که بی‌شک براساس نیازهای روز سینمای ایران کلاس‌های آموزشی برگزار می‌شود.

*سال گذشته جلساتی از سوی سازمان سینمایی با صنوف مختلف خانه سینما برگزار شد که در این جلسات پیشنهاد برگزاری کارگاه های ارتقای دانش با توجه به پیشرفت سینمای جهان برگزار شود. آیا برنامه های جدید مدرسه ملی سینما بر اساس همین نیازها طراحی شده است؟

– می‌توان گفت یکی از منابعی که به آن توجه می‌شود همین جلسات خواهد بود و در پیشخوان کارگاه‌های آموزشی قرار می‌گیرد. البته تمام این موارد با تصمیم‌گیری شورای علمی صورت خواهد گرفت.

*مدرسه ملی سینما برنامه‌ای برای حمایت از دانشجویان بعد از دوره آموزشی در نظر گرفته بود؟

– در مدرسه ملی سینمای ایران یک منظومه و نظامی پیش‌بینی کرده بودیم که نهادهای مختلف سینمایی چه وظایفی نسبت به هنرجویان آموزش دیده دارند، در واقع اینگونه دیده شده بود که این هنرجویان با کمک نهادی مانند بنیاد فارابی وارد بازار کار شوند. همچنین یکی از شروط ما برای هنرجویان، حضور در پروژه های سینمایی در طول دوره آموزش بود که بتوانند با فضای حرفه‌ای آشنا شوند. در واقع براساس تفاهمنامه‌ای که در حال تنظیم آن با بنیاد سینمایی فارابی بودیم، قرار بود تا هنرجویان به طور طبیعی جذب بازار کار شوند. البته این امکان همچنان وجود دارد و ما تمام سعی خود را می‌کنیم تا این هنرجویان وارد بازار کار حرفه‌ای شوند.

*بحث آموزش‌های بین‌المللی در این کارگاه‌ها به چه صورت دنبال می شود و قرار است از چه استادان بین‌المللی برای حضور در کارگاه‌های آموزشی دعوت شود؟

– با توجه به تجربه کاری و سابقه‌ای که در دانشگاه تهران و در امور بین‌الملل دارم، مراقب این هستم که درگیر نمایش‌هایی از این دست که فردی صرفاً به دلیل داشتن چشمان آبی و موی بلوند و از فلان کشوری اروپایی برای برگزاری کارگاه آموزشی بیاید، نشویم بلکه بیشتر به فکر کارایی و تاثیر فرد دعوت‌شده برای برگزاری ورک‌شاپ خواهیم بود. معتقدم اگر کسی کارایی مورد نظر را برای ارائه آموزش در کارگاه نداشته باشد، نباید دعوت کرد. ترجیح می‌دهیم کسی حضور پیدا کند که به تجربه و دانش سینمای ایران چیزی اضافه کند حال می‌خواهد این فرد از همین کشورهای همسایه باشد، خواه از آنسوی دنیا. البته به هزینه برگزاری این کارگاه‌ها هم توجه خواهد شد.




تازه‌ترین اظهارات و ادعاهای بهروز افخمی⇐حیدریان اگر تصورات سی سال پیش را ادامه دهد سینما نابود می‌شود!/جشنواره کودک شده جای ریخت و پاش و پول خرج کردن!/محمد خزاعی سعی کرد «هفت» را مصادره کند/تمام دستمزدم برای «هفت» به انداز دستمزد یک کار سینمایی بود/ده نفر در سینمای ایران هستند که هم مدیران را انتخاب می‌کنند، هم خانه سینما را اداره می‌کنند و هم رانتها را بین خودشان تقسیم می‌کنند/برنامه ما نزدیک به ۲۷ میلیون تماشاچی داشت/به کاندیداهای جشنواره سی و پنجم گفتند فقط در صورتی جایزه می‌گیرند که به «هفت» فحش دهند+توضیحات تازه‌ای درباره نقش داماد پورمحمدی و همچنین محمدرضا شهیدی‌فر در تولید برنامه

سینماروزان: بهروز افخمی وقتی به عنوان مجری فصل سوم «هفت» و هسته مرکزی تولید آن انتخاب شد سعی زیادی کرد که در امتداد حرکت رسانه های مستقل سینمایی سالیان اخیر حرکت کند یعنی با پرهیز از روش منفعلانه رسانه های دولتی و شبه‌دولتی کوشید همان صراحت و شفاف سازی را در پی گیرد که رسانه های مستقل سالهای اخیر را بدان می شناسند.

به گزارش سینماروزان روش افخمی جواب هم داد و او خیلی زود توانست «هفت»ش را برند کند اما مشکل از خاستگاه برنامه اش شکل گرفت.  برنامه افخمی نه تنها مستقل نبود بلکه با اعلام حمایت آشکار از برخی محصولات ارگانی و حضور خویشاوند نزدیک معاون وقت سیما در حلقه مرکزی تولیدش، بدجوری به چالش کشیده شد. این روند بود که تناقضات را شکل داد و در نهایت هم باعث شد افخمی هم از «هفت» جدا شود.

بهروز افخمی در تازه ترین گفتگویی که درباره «هفت» داشته کوشیده به سوالات مختلفی درباره این برنامه به 24 پاسخ دهد و از جمله اینکه بهروز افخمی پیرامون شایعات مربوط به دستمزد هنگفتش برای حضور در «هفت» گفت: در مورد ما {جعل سند کردند} و گفتند که برای «هفت» 800 میلیون دستمزد گرفته ایم در صورتی که فقط شش ماه از شروع برنامه گذشته بود.

وی ادامه داد: تمام دستمزدم برای برنامه «هفت» و برای یک سال و نیم کار در مجموع اندازه دستمزد کارگردانی یک کار سینمایی بوده که تلویزیون هنوز نصف آن را هم نداده است.

افخمی درباره میزان مخاطبان برنامه اش ادعا کرد: تا قبل از «هفت» 97 درصد مردم سینما نمی رفتند و همین الان می توانیم بگوییم نود درصد مردم ایران هنوز سینما نمیروند اما برنامه «هفت» باعث شد که آن سه درصد تبدیل شود به ده درصد چون ما سال گذشته 27 میلیون تماشاچی داشتیم!!!

بهروز افخمی درباره مخالفان برنامه «هفت»ی که اجرا میکرد هم دیدگاه جالبی دارد. به گزارش سینماروزان وی با بیان اینکه مجموع کسانی که با «هفت» مخالف بودند ده نفر بودند بیان داشت: ده نفری در سینمای ایران هستند که مدیران را انتخاب می‌کنند. سیاست‌های دولتی را تعیین می‌کنند. رانت‌ها را بین خودشان تقسیم می‌کنند و… کسانی هستند که خانه سینما را اداره می‌کنند. این ده نفر جو را کنترل می‌کنند. این ده نفر همان کسانی‌اند که سینمای ایران را از بین بردند. تماشاگرهای سینمای ایران را به زیر ده میلیون رساندند و می‌گفتند فیلم اصلا برای تماشاگر ساخته نمی‌شود. می‌گفتند فیلم برای این ساخته می شود که ما پول‌های دولت را بگیریم و خرج کنیم.

افخمی با اشاره به حواشی جشنواره سی و پنجم اظهار داشت: در جشنواره سال گذشته  کسانی را که قرار بود جایزه بگیرند دعوت کردند و می گفتند به شراط این که روی سن مراسم اختتامیه به برنامه «هفت» فحش بدهید جایزه می گیرید. این حرف خیلی واضحی است. به طور متواتر به ما گفته اند در جشنواره سال گذشته کسانی که احتمال داده می‌شد سازش کنند و روی سن درباره «هفت» حرف تند بزنند و فحاشی کنند کاندیدا می شدند. بعد تازه صدایشان می کردند و می‌گفتند که آیا حاضرید این کار را بکنید؟!

بهروز افخمی با تأکید بر جایگاه یوسف منصوری داماد علی اصغر پورمحمد معاون وقت سیما و مدیر فعلی شبکه سوم در تولید فصل سوم «هفت» خاطرنشان ساخت: در سه ماه اول برنامه را مانند یک فیلم بلند می ساختم و همه مصاحبه ها را خودم می گرفتم و همه آیتمها را خودم تدوین میکردم. یوسف منصوری و سعید پروینی هم در آن سه چهار ماه به سرعت یاد گرفتند باید چه کنند و بعدش من در نهایت هفته ای دو تا تلفن می زدم و جمعه مصالحی که آماده شده بود را می دیدم.

وی درباره جایگاه محمدرضا شهیدی فر در برنامه اش گفت: محمدرضا شهیدی فر درباره برنامه های جشنواره سال 94 مشورتهایی به من داد که خیلی خوب بود.

افخمی ادعایی را هم طرح کرده درباره تلاش محمد خزاعی برای امتیازگیری از برنامه. افخمی اظهار داشت: بعضیها سعی میکردند امتیاز بگیرند یعنی هر شب برنامه داشته باشند مثل جشنواره مقاومت که محمد خزاعی سعی کرد برنامه ما را مصادره کند اما بعد از یادداشتی که درباره این اتفاق نوشتم دیگر هیچ کس جرأت نکرد برای برنامه از زبان تهدید استفاده کند و امتیاز بگیرد.

افخمی با انتقاد از جشنواره های رنگین دولتی بیان داشت: ساختن چند فیلم کمدی یا کودک که سخت نیست اما می‌بینیم که جشنواره کودک بیشتر جای پول خرج کردن و ریخت و پاش شده است. مفاهیمی مثل فیلم فاخر و جشنواره‌هایی که برای ریخت و پاش ابداع شده باید متوقف شود و دولت میتواند با همین پنجاه تا صد میلیارد تومانی که دارد خرج میکند به فیلمساز وام با بهره 5 درصدی بدهد و بگوید ضرر بانک و مابه التفاوت این بهره را میدهد.

بهروز افخمی با مخاطب قرار دادن محمدمهدی حیدریان بیان داشت: اگر حیدریان بخواهد با تصورات سی سال پیش خودش درباره سینما را ادامه دهد، سینما نابود میشود.




وزیر ارشاد: چیزی به اسم توقیف در ادبیات نمایشی غلط است!/در فرآیند صدور مجوز نه وزیر دخالت دارد و نه رییس سازمان سینمایی!/اعضای شوراهای نظارتی از بهترین‌ها هستند بخصوص که یک روحانی هم کنارشان است

سینماروزان: بیشتر از یک ماه از شروع به کار کمیته بازبینی فیلمهای توقیفی می‌گذرد و هنوز خروجی خاصی از این کمیته بیرون نیامده است و همین باعث شده که وزیر ارشاد و رییس سازمان سینمایی مدام در این باره طرف پرسش قرار گیرند.

به گزارش سینماروزان رضا صالحی امیری وزیر ارشاد در تازه ترین حضورش پیش روی اهالی رسانه که به بهانه یک نشست تئاتری با عنوان «چشم انداز تئاتر استانها» بوده نیز باز مجبور شده در این باره توضیح دهد و البته این بار عبارت تازه ای را هم بیان کرده و آن هم اینکه کاربرد واژه توققیف در ادبیات نمایشی غلط است!

صالحی امیری درخصوص یکی دو فیلمی که اخیرا حواشی برای اکران آنها بوجود آمده افزود: نظام پروانه ساخت و نمایش و اکران، یک نظام قانون‌مندی است که روال جاری دارد هیچ‌کس در آن مداخله‌ای ندارد. اعضایی که برای شورای ساخت و نمایش انتخاب شده‌اند از بهترین‌های حوزه فرهنگ هستند و صاحب صلاحیت هستند و هیچ‌کس در صلاحیت حرفه‌ای و اخلاقی آنها شبهه‌ای ندارد. بخصوص که یک روحانی هم در این جمع برای نظارت‌های دینی و فقهی حضور دارد، در مجموع سالیانه درسازمان سینمایی صدها مورد فیلم کوتاه و بلند را مجوز می‌دهیم و بعضی از این فیلم‌ها نیز از طرف سازمان مجوز نمی‌گیرند. سیاست سازمان سینمایی ما این است که اصلاحات را اعلام می‌کند و در صورت انجام اصلاحات دوباره برای پروانه نمایش بررسی می‌شود و در نهایت تایید خواهد شد.

وی ادامه داد: ما می‌خواستیم یک بار برای همیشه این مفهوم توقیف را از اذهان پاک کنیم. فیلم یا مجوز می‌گیرد یا نمی‌گیرد. چیزی به اسم توقیف در ادبیات نمایشی غلط است. اکثریت قریب به اتفاق فیلم‌ها مجوز می‌گیرند و بقیه نیز که نمی‌گیرند باید اصلاحات را اجرا کنند. مثلا یکی از فیلم‌ها تهیه‌کننده و کارگردان تمایلی به اصلاح ندارد به همین دلیل به نظر ما این فیلم قابلیت اکران نیز نخواهد داشت.

وزیر ارشاد با اشاره به برخی حواشی فیلم‌ها ادامه داد: به جای قضاوت عجولانه این کار را به نظام‌های تخصصی بسپارید. حوزه سینمایی از یک نظام استاندارد برخوردار است و مطابق آن عمل می‌کند و همه ملاحظات اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و هنجارهای لازم را توجه می‌کند و چنان چه چالشی در این خصوص باشد باید گزارش کنند و بر اساس آن در همان شورا باید مجددا به تصمیم برسد.

صالحی امیری در پایان گفت: در فرایند مجوز فیلم‌ها نه وزیر و نه رئیس سازمان سینمایی و نه هیچ سازمان دیگر مداخله ندارد بلکه در روند قانونی خودش بررسی می‌شود. ما در دولت آقای روحانی گفتیم که گوش شنوایی داریم و معتقد هستیم که حتما باید نقد را بشنویم و به آن پاسخ دهیم و همچنین باید حساسیت لازم نسبت به حساسیت‌های دینی داشته باشیم و فیلم ها حتما باید ارزش‌های دینی و اخلاقی را تبلیغ کنند.




سیدضیاءالدین دری از اعضای سابق شورای پروانه نمایش خطاب به رییس سینما بیان کرد⇐سانسور آثار هنرى از هر نوع هرگز مطلوب طبع هنرمندان نبوده و نیست/وقتش است که به دور از مناقشات سياسى مرزهاى مميزى جديد مشخص شود/اعمال برخى سياستهاى عارى از مسئوليت‌پذيرى مدیران سابق دستاويزى براى تبرئه خود و انداختن گناه توقيف فيلمها به گردن شورايى شد كه منصوب خودشان بود!!!/ با قاطعيت آمار فيلمهاى بلاتكليف چهار سال گذشته را اعلان بفرماييد تا معلوم شود عملكرد شورا به چه نحو بوده است؟

سینماروزان: اظهارنظرات اخیر محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی درباره کمیته بازبینی فیلمهای بلاتکلیف و تأکید او بر آن که برخی فیلمها قابلیت دریافت پروانه نمایش را ندارند با این گفته وزیر ارشاد دنبال شد که هیچ قولی برای رفع توقیف تمام فیلمها داده نمیشود.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان این صراحت‌گویی با واکنش سیدضیاءالدین دری از اعضای شورای سابق پروانه نمایش مواجه شده است. سیدضیاءالدین دری که در دوران رییس معزول سینما در شورای پروانه نمایش حاضر بود در نامه ای که به محمدمهدی حیدریان نگاشته با تأکید بر همان بحث غیرقابل حل بودن مشکل برخی فیلمها به گلایه از مدیریت قبلی سینما پرداخته که این مسأله را نه خواسته خود که ناشی از عملکرد شورای پروانه نمایش دانست.

دری در زمان حضور در شورای پروانه نمایش به زعم خود کوشید مسأله برخی فیلمهای مشکل دار و از جمله «نهنگ عنبر»، «مادر قلب اتمی» و «دلم میخواد» را حل کند ولی به واسطه هجمه ای که علیه رییس اداره نظارت سابق به واسطه توقیف برخی فیلمها نظیر «ارادتمند نازنین بهاره تینا» به راه افتاد به همراه برخی دیگر از همکاران از شورای صدور پروانه نمایش کنار گذاشته شد تا شاید رییس سابق نفسی تازه کند و امتدادی دهد بر حضور خود در ریاست سینما که البته این ترفند هم جواب نداد و در نهایت چند ماه بعد خود رییس هم حذف شد…

سیدضیاءالدین دری در نامه ای که خطاب به محمدمهدی حیدریان نوشته با انتقاد از مدیریت سابق سینما که مسئولیت پذیری لازم را برای ایستادن پای تصمیماتش نداشت به ارائه این پیشنهاد به حیدریان پرداخته که بهتر است در آستانه دهه چهارم عمر انقلاب مرزهای تازه ممیزی مشخص شود.

متن نامه سیدضیاءالدین دری را بخوانید:

جناب محمدمهدی حيدريان
رياست محترم سازمان سينمايى
سلام عليكم

در پىِ تاكيد وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامى مبنى بر تجديد نظر دقيق و تعين تكليف فيلمهاى بلاتكليف و محروم از پروانه نمايش ، پس از يك ماه صرف وقت اظهارنظر صريح و به دور از مجالمه و تعارفاتى كه معمولا بى نتيجه مي‌مانند توسط جنابعالى ، مايه دلگرمى شوراى محترم پروانه نمايش شد و البته اغلب افرادى که كارشناس سینما هستند و دارای سعه صدر؛ امرى كه ميتواند در آينده تصميمات آنها موثر واقع شود و شرايط مميزى را ثبات بيشتر بخشد.

بدون شك اين موضع گيرى عارى از ملاحظات بى حاصل، تكليف فيلمسازان را هم معلوم ميسازد زيرا با مشاهده فيلمهايى كه به اكران گذاشته ميشوند حدود و ثغور بايدها و نبايدها را به وضوح تشخيص خواهند داد و از آن تخطى نخواهند كرد و يا آن كه پيش از توليد، هر گونه ابتكار و نوآورى را در فيلمنامه هايشان به دقت و وضوح قيد خواهند نمود تا پس از تقديم اثر به شوراى صدور پروانه نمايش با مشكل مميزى حاد مواجه نشوند.

با توجه به پيشينه جنابعالى، این موضع‌گيرى شفاف از جانب شما قابل پيش بينى بود و جاى تقدير دارد. البته اين قدردانى به منزله حمايت از مميزى آثار فيلمسازان زحمتكش و فرهنگساز و متعهد كشور نيست و نميتواند باشد.

سانسور آثار هنرى از هر نوع هرگز مطلوب طبع هنرمندان نبوده و نیست هر چند ميدانيم كه همه جوامع متناسب با فرهنگ مسلط بر آنها نوعى از مميزى را اعمال ميدارند و همواره عده اى نسبت به معترض بوده و يا هستند.

امروز در آستانه پايان چهارمين دهه از عمر انقلاب شايد زمان آن فرارسيده تا از طريق برگزارى سمينارهاى كاملا تخصصى با حضور كارشناسان امور اجتماعى و آفريندگان آثار هنرى، از طريق تعامل سازنده و به دور از مناقشات سياسى مرزهاى مميزى جديد و همسو با ضرورت هاى زمان و موقعيت ویژه كشور در منطقه حساس و آشوبزده خاورميانه مورد ارزيابى قرار گرفته و مشخص شوند كه اين مهم ميتواند پس از شروع به كار دولت دوازدهم در دستور كار قرار گيرد و رابطه توليد كنندگان آثار فرهنگى با متوليان دولتى را بهبود بيشتر بخشد.

به هر تقدير آنچه در قاطعيت اخير شما حايز اهميت است رفع شبهات از عملكرد شورايى است كه در چهار سال گذشته به شهادت اينجانب با درايت كامل در همكارى و همگامى با فيلمسازان بدون قايل شدن كمترين استثنا گام برداشته است اما متاسفانه اعمال برخى سياستهاى غيرشفاف و بعضا عارى از مسئوليت پذيرى مدیران سابق سینما كه دستاويزى براى تبرئه خود و انداختن گناه توقيف فيلمها به گردن شورايى كه منصوب خودشان بود، اين شائبه را دامن ميزد كه گويى شورا، سازى جداگانه را كوك ميكرد و همين بهانه‌اى مي‌شد براى اِعمال فشار از جانب رسانه‌ها به ويژه آن رسانه‌هايى كه نه اصلاح طلب بودنشان معلوم است و نه حمايتشان از دولت مستقر محرز بنظر ميرسد.

در شرايطى كه سازمان سينمايى در دولت يازدهم براى اولين بار اعضاى شوراى مذكور را از حالت محرمانه خارج ساخته و اسامى آنها را اعلان كرده بود مى بايست در همان زمان ليست كامل آثار بلاتكليف و محروم از پروانه نمايش را هم به استحضار عموم ميرساند تا مشخص شود چه تعداد فيلم در دولت يازدهم  موفق به دريافت پروانه نمايش نشدند. پس خواهشمند است با همان قاطعيت آمار فيلمهاى بلاتكليف چهار سال گذشته را اعلان بفرماييد تا معلوم شود كه عملكرد شورا به چه نحو بوده است؟

در خاتمه ضمن تشكر يادآور ميشود كه حمايت شما از شوراى مذكور ثبات مشى فرهنگى دولت جديد، آرامش بيشتر توليد كنندگان ، تامل سازنده تر هنرمندان و امكان تعامل حداكثرى آنها را موجب خواهد شد.
با اميد به موفقيت شما در كاهش نارسايهاى سينماى ايران.




آیا مدرسه ملی سینمای ایران تعطیل شده؟

سینماروزان: از همان ابتدای راه اندازی مدرسه ملی سینمای ایران رسانه های مستقل درباره بی فایده بودن این مدرسه در شرایطی که ده ها دانشکده و دانشگاه و آموزشگاه و کارگاه سینمایی دولتی، شبه‌دولتی و خصوصی در کشور وجود دارد گفتند.

به گزارش سینماروزان چیدمان هسته مرکزی این مدرسه و قرارگیری برخی چهره های با حداقل دانش آکادمیک در حلقه مرکزی، دلیل امتداد انتقادات به این سازوکار بود اما رییس معزول سینما که با کمترین عقبه سینمایی و تحصیلات سیاسی(!) سر از مدیریت سینما برآورده بود هیچ کدام از این انتقادات را جدی نگرفت.

محمدمهدی حیدریان که بعد از عزل ایوبی به ریاست سازمان سینمایی رسیده بود  از همان ابتدای حضورش در این مسئولیت بر اصلاح سازوکار مدرسه ملی سینما تأکید کرد.

در هفته های گذشته با لغو اغلب بورسیه‌های تحصیلی هنرجویان مدرسه و تعطیلی بیشتر کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی که در قالب مدرسه گنجانده شده بود مدرسه ملی به سمت نوعی تعطیلی رفته است.

یکی از هنرجویان این مدرسه با اشاره به اینکه مدرسه ملی سینما فعالیت زیادی ندارد به سینماروزان گفت: کلاسها اغلب تعطیل شده و تنها کانال ارتباطی میان هنرجویان و مدرسه حمایتهای حداقلی است که از تولید فیلم صورت میگیرد که آن هم منوط است به ارائه و تایید فیلمنامه.

مدرسه ملی سینما جزو اولین زیرمجموعه های سازمان سینمایی بود که حیدریان بعد از جلوس بر کرسی ریاست سازمان به آن سر زد و بی محافظه کاری از لزوم تغییرات در فعالیتهای مدرسه خبر داد.

حیدریان بعد از سر زدن به مدرسه ملی سینما بر این امر تاکید کرد که سازمان سینمایی بخش “مستقل غیرمرتبط” نمیخواهد.

آیا کم رنگ شدن فعالیتهای مدرسه ملی سینما در جهت تحقق همین خواسته است؟ و آیا این مدرسه بخش غیرمرتبط بوده؟




پرسشهای منتج از گزارش تفصیلی «کیهان» پیرامون جشنواره کودک⇐چرا افرادی همچون حیدریان، رضاداد، تابش، اکبری‌صحت و میکائیل‌زاده {با وجود عدم تأثیرگذاری} همواره مسئولیت دارند و فقط به طور فصلی جابجا می‌شوند؟/چرا جشنواره کسل‌کننده، خسته و تکراری بود؟/چرا اثری از هنرمندان و شخصیت‌های محبوب کودکان و نوجوانان نبود؟/چرا کارگردانی اختتامیه به یک فیلمساز تلخ‌اندیش سپرده شد؟/چرا جشنواره حتی در داخل و بین اهالی سینما نیز چندان جدی گرفته نشد؟ /چرا اختتامیه بیشتر به درد پیرمردها می‌خورد تا بچه‌ها؟/ چرا بیشتر فیلم‌ها درباره بچه‌ها بود و نه برای کودکان؟

سینماروزان: جشنواره فیلم کودک امسال از همان زمان معرفی فهرست فیلمهای حاضر در بخش مسابقه انتقادات فراوانی را موجب شد و رفته رفته این انتقادات به هیأت انتخاب جشنواره رسید و اعضای هیأت انتخاب هم کیفیت برگزاری جشنواره را زیر سوال بردند.

به گزارش سینماروزان دامنه انتقادات نسبت به فلسفه برگزاری جشنواره‌ای به نام کودک در سینمایی که حتی به تعداد انگشتان دودست فیلم باکیفیت برای کودکان تولید نشده، هرچند با رسانه های مستقل استارت زده شد اما در ادامه رسانه های مختلف از اصلاح طلبانی همچون «اعتماد» تا اصولگرایانی همچون «جوان» هم بدان پرداختند.

واکنش دبیرخانه جشنواره کودک به این انتقادات هم فقط حذف رسانه های منتقد از فهرست مهمانان و از آن سو دسته بندی مابقی رسانه ها و ترانسفر برخی با هواپیما و ترانسفر برخی دیگر با اتوبوس(!) به جشنواره بود در حالی که میشد با شنیدن نظرات منتقدات لااقل برخی از ایرادات جشنواره را حل کرد.

روزنامه اصولگرای «کیهان» به تازگی در گزارشی تفصیلی به قلم آرش فهیم به مرور کیفیت برگزاری سی امین دوره جشنواره فیلم کودک پرداخته است.

متن کامل گزارش «کیهان» را بخوانید:

جشنواره فیلم کودکان یا مدرسه پیرمردها؟

«جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان» برخلاف اسم پرطراوت و شورانگیزش، امروز به رویدادی کسل‌کننده، خسته، فاقد خلاقیت و نوآوری و تکراری تبدیل شده است.
این جشنواره برخلاف انتظار، بیش از آنکه محل بروز استعدادهای نونهال یا درخشش ایده‌های هنری جدید درباره چگونگی کار تربیتی برای بچه‌ها از طریق سینما باشد، مجالی برای خودنمایی بیشتر و آزمون و خطاهای بی‌پایان مدیران همیشه در صحنه سینماست! مدیرانی چون محمدمهدی حیدریان، علیرضا رضاداد، علیرضا تابش، جلیل اکبری صحت، احد میکائیل زاده، و … که همواره مسئولیت مصادر اجرایی سینمای کشور را برعهده دارند و فقط به طور فصلی با هم جابجا می‌شوند!

این جشنواره، مدرسه‌ای برای این افراد است تا هر دوره، درس‌ها و تجربیات گذشته را دوره کنند و روش‌های نه چندان تازه‌ای را در آن امتحان کنند. همیشه هم نمره نهایی آنها ثابت است؛ عدم تأثیرگذاری و جریان‌سازی در زمینه تولید فیلم برای کودکان و نوجوانان! کما اینکه در جشنواره‌ای که پشت‌سر گذاشتیم، بیشتر فیلم‌ها درباره بچه‌ها بودند نه برای کودکان و نوجوانان. این درحالی است که این جشنواره اصلا برای این راه‌اندازی شد تا کارزاری برای فیلم‌هایی با مخاطب کودک و نوجوان باشد. همچنین برنامه‌های اجرا شده در این جشنواره نیز باز هم برای مدیران و فیلمسازان بزرگسال بود و ارتباط چندانی با بچه‌ها نداشت. حتی در برنامه دوچرخه‌سواری نمادین که در جشنواره و در حمایت از هوای پاک و محیط‌زیست برگزار شد، باز هیچ اثری از هنرمندان و شخصیت‌های محبوب کودکان و نوجوانان نبود و در این مراسم ورزشی هم مدیران و فیلمسازهای نسبتا سالمند خودی نشان دادند!
اما چرا این اتفاق افتاده است؟ جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در روزگاری نه‌چندان دور، شکوه و اعتبار خاصی داشت. این جشنواره نه فقط در داخل بلکه در سطح جهان، به عنوان یک رویداد و گردهمایی فرهنگی بزرگ و قابل تحسین شناخته می‌شد. اما از اواخر دهه 70 رفته‌رفته از آن عظمت کاسته شد. تا امروز که حتی برگزاری دو سال یک بار آن هم گویی برای رفع تکلیف است.
سی‌امین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان در حالی از 9 تا 15 تیر در اصفهان برگزار شد که حتی در داخل و بین اهالی سینما نیز چندان جدی گرفته نشد، چه برسد به سایر نقاط جهان! البته دلیل این امر بیش از آنکه به اجرای جشنواره برگردد به فیلم‌ها مربوط می‌شود. در سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی بواسطه تنوع و تکثر در ژانرها و سوژه فیلم‌ها و همچنین نزدیک بودن آثار سینمایی به فرهنگ و فطرت مردم، سینمای کودک نیز طراوت و نشاط خاصی داشت. هر سال، تعداد زیادی فیلم برای بچه‌ها ساخته و به نمایش در می‌آمد که می‌توانستند لذت عمیقی به این گروه سنی ببخشند. به همین خاطر نیز وقتی در یک جشنواره، حجم قابل توجهی از چنین فیلم‌هایی به نمایش درمی‌آمد، سروصدای زیادی نیز بپا می‌شد. در دهه 60 و تا اواسط دهه 70 در سینمای ایران، آثار کودک و نوجوان بیشترین تعداد را دربر می‌گرفتند.
اما از اواسط دهه 70 رفته رفته فیلم فارسی و سینمای شبه روشنفکری غالب و سایر جریان‌ها – ازجمله سینمای کودک و نوجوان- به حاشیه رانده شدند. در شرایطی که کمیت و کیفیت فیلم‌ها در یک حوزه نزول پیدا کند به تبع، اعتبار و قدرت جشنواره منسوب به آن نوع فیلم‌ها نیز کاهش می‌یابد.

تغییر دائمی زمان و مکان، عامل تضعیف یک جشنواره
یکی از مشکلات جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، تغییر و جابجایی زمانی و مکانی این رویداد است. همه جشن‌ها و جشنواره‌های سینمایی معروف دنیا بواسطه برگزاری ثابت در یک شهر و در زمانی مشخص توجه سینماگران و علاقه مندان به این هنر در سطح جهان را به خود جلب می‌کنند. مثلا همه می‌دانند که جشنواره‌ای با هویت و خط مشی مشخصی، اردیبهشت هر سال در شهر کن فرانسه برگزار می‌شود و نام این شهر در آن زمان برجسته می‌شود. اما جشنواره فیلم کودک و نوجوان این‌گونه نیست.

این جشنواره گاهی سالانه و برخی مواقع به طور دوسالانه برگزار می‌شود. محل اصلی آن شهر اصفهان است، اما برخی از دوره‌ها در شهر‌های دیگری مثل همدان برگزار شد. حتی در یک دوره، مسئولان برگزار‌کننده جشنواره در اقدامی محیرالعقول(!) اقدام به تفکیک آن به دو جشنواره «نوجوانان» و «کودکان» کردند، اما خودشان هم خیلی زود فهمیدند که این کارشان چندان هم خلاقانه نبود و دوباره مسیر گذشته را در پیش گرفتند. درباره زمان برگزاری نیز همین وضعیت برقرار است.

جشنواره معمولا در فصل پاییز برگزار می‌شود، اما گاهی فصول دیگری را هم تجربه می‌کند که امسال هم این اتفاق در تابستان افتاد. هر چند که علیرضا رضاداد، دبیر محترم سی‌امین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان معتقد است که تغییر زمان برگزاری جشنواره از پاییز به تابستان این مزیت را داشته که به خاطر تعطیلی مدارس و افزایش اوقات فراغت بچه‌ها، موجب بالاتر رفتن استقبال از این جشنواره شده است. اما مسلم است که دوره آینده ممکن است باز هم فصل دیگری تجربه شود و دبیر آینده جشنواره و حتی دبیر فعلی ممکن است در دوره بعدی، زمان دیگری را پیشنهاد دهد و سپس در دفاع از اقدام خود بگوید که به این دلایل، استقبال از جشنواره افزایش یافته است!

بزرگداشت‌های نامتناسب
یکی از اتفاقات مهم در هر جشنواره‌ای، بزرگداشت‌ها هستند. برنامه‌های بزرگداشت معمولا با سه هدف انجام می‌شوند؛ نخستین هدف، هویت دادن به جشنواره هاست. یعنی یک جشنواره با انتخاب افرادی برای بزرگداشت، گرایش و تعلق خاطر خود به جریان یا سبک خاصی را نشان می‌دهد. هدف دوم، الگوسازی است. یعنی وقتی یک جشنواره از افرادی تجلیل می‌کند، به طور خود به خود موجب تبلیغ خط فکری و عملکرد آن افراد می‌شود و سایر هنرمندان را تشویق به الگوگیری از آنها می‌کند. هدف سوم هم تشکر از هنرمندان به خاطر دستاوردها و موفقیت‌های اخیر آن‌ها بوده است.
با توجه به این سه هدف، می‌توان گفت که اغلب بزرگداشت‌های سی‌امین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان نقض غرض هستند! در این جشنواره از چهار هنرمند پیشکسوت تجلیل شد، مرضیه محبوب (عروسک ساز)، مرحوم علی معلم (منتقد)، رسول صدرعاملی و مرحوم عباس کیارستمی افرادی بودند که برای هر یک از آنها مراسم جداگانه‌ای برگزار شد.
اگرچه برگزاری مراسم بزرگداشت برای هنرمندان فقید، به خودی خود امر پسندیده‌ای است، اما مسئله این است که علی معلم، تناسب چندانی با این جشنواره نداشت. همچنین عباس کیارستمی نیز به جز برخی از فیلم‌های قدیمی‌اش که آنها هم درباره کودکان بودند و نه برای کودکان، سایر آثارش نه تنها هیچ ارتباطی با موضوع این جشنواره ندارند که فیلم‌های اخیر او نامناسب برای گروه‌های سنی نونهال است!
این وضعیت درباره رسول صدرعاملی نیز صحت دارد. این فیلمساز حدود هشت سال است که هیچ فیلمی نساخته و دستاورد و موفقیتی نداشته است. حتی سه گانه وی با موضوع دختران نوجوان، باز هم برای مخاطب کودک و نوجوان نیست و قسمت سوم این سه گانه (دیشب باباتو دیدم آیدا) هم درباره خیانت است و تماشای آن به بچه‌ها توصیه نمی‌شود!
حرف‌های صدرعاملی در این مراسم نیز در نوع خودش جالب بود. او در بخشی از صحبت‌های خود گفت که اغلب علما با سینما مخالف بودند و اصلا آن را حرام می‌دانستند. البته گفت که برخی از علما هم از سینما حمایت می‌کردند و در بین همه روحانیون مدافع سینما، فقط از هاشمی رفسنجانی یاد کرد! این درحالی است که صدر عاملی چند دقیقه بعد از این حرف از فشارهایی که 26 سال قبل (یعنی دوران ریاست جمهوری رفسنجانی) بر فیلم «سمفونی مردم» آورده و سانسورهایی که به این فیلم وارد کرده بودند سخن گفت. وقتی صدرعاملی این حرف‌ها را گفت، یاد سخن او در همین مراسم افتادم که خودش را متعلق به یک نسل ریاکار معرفی کرد و اینکه آقازاده وی قصد تولید فیلم و نیاز به بودجه دارد و …

در مراسم اختتامیه جایی برای کودکان نبود
واگذاری کارگردانی مراسم اختتامیه جشنواره فیلم کودک و نوجوان به فیلمساز تلخ‌اندیشی چون مجید برزگر از عجایبی است که فقط در یک جشنواره بی‌نظم و فاقد انسجام اتفاق می‌افتد. گویا مدیران این جشنواره فراموش کرده‌اند که آئین‌های آغاز و پایان هر جشنواره‌ای، باید نشان‌دهنده هویت و ماهیت آن جشنواره باشد.

اما مراسم اختتامیه سی‌امین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، کمتر نشانی از نشاط داشت. این مراسم روز پنجشنبه ۱۵ تیر، هم با یک ساعت تأخیر برگزار شد و هم به قدری طولانی بود که همه را خسته و کلافه کرد. مهمانان ویژه و حتی داوران و فیلمسازهای جشنواره برای ورود به محل مراسم باید از یک راهروی تنگ و با فشار وارد می‌شدند و بعد هم به زحمت جایی برای نشستن پیدا می‌کردند! این مراسم هم مثل بسیاری دیگر از برنامه‌های جشنواره، بیشتر به درد پیرمردها می‌خورد تا بچه‌ها! برنامه‌ای کسل‌کننده، فاقد جذابیت و با حداقل خلاقیت و حتی هنر! بسیاری از پدر و مادرهایی که فرزندان خود را به این مراسم آورده بودند، دائم از شخصیت‌های محبوب کودکان می‌پرسیدند و از اینکه افرادی مثل عمو پورنگ حضور ندارند تعجب می‌کردند. آنها مجبور بودند حدود چهار ساعت، به سخنرانی مسئولان و به تشویق برندگان جوایز بپردازند.
تنها اتفاق خوب این مراسم، موفقیت فیلم‌های خوبی مثل «21 روز بعد»، «فهرست مقدس»، «رهایی از بهشت»، «چهل کچل» و … بود.

نظرات یک کارشناس
محمد میرکیانی یکی از قدیمی‌ترین فعالان در عرصه هنر و ادبیات کودک و نوجوان است که در این جشنواره هم حضور داشت. وی با کتاب‌هایی چون «تن تن و سندباد» و «قصه ما مثل شد» شناخته می‌شود و پیش از این مدیر گروه‌های کودک و نوجوان شبکه های مختلف سیما بوده است. دقایقی با میرکیانی صحبت کردم و نظرش را درباره دوگانه فیلم درباره کودکان و فیلم برای مخاطب کودک و نوجوان پرسیدم که وی این‌گونه پاسخ داد: به نظر من در جشنواره فیلم کودک و نوجوان هر دو نوع فیلم می‌تواند حضور داشته باشد. هم فیلمی برای بچه‌ها و هم درباره کودکان و هم به بهانه کودکان. وقتی می‌گوییم به بهانه کودکان، یعنی در یک فیلم، جایگاه و موقعیت اجتماعی تربیتی و اخلاقی کودکان مطرح شود. البته به طور طبیعی فیلم‌هایی که برای کودکان و نوجوانان هستند، باید جایگاه ویژه‌ای داشته باشند. اما سایر فیلم‌ها هم اگر جذابیت و کیفیت لازم را داشته باشند هم خوب است که در این جشنواره حضور داشته باشند. مهم جایگاه خود بچه‌ها به عنوان آینده‌سازان جامعه است.
وی درباره مشکلات مدیریتی این جشنواره هم گفت: یک پای جشنواره‌هایی که در شهرستان‌ها برگزار می‌شوند، مدیران آن استان و شهرستان هستند. طبیعی هم هست که این مدیران هم می‌خواهند بخشی از آن جشنواره باشند. این است که هر کس دبیر جشنواره شود، بخشی از تمهیدات مدیریتی او با مدیران آن استان ارتباط پیدا می‌کند. وقتی حامی مالی جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، شهرداری اصفهان است، او هم حق اعمال نظر در مدیریت جشنواره را دارد. بنابراین نباید انتظار داشت که دبیر جشنواره صددرصد آنچه مدنظرش بوده را عملی کند.
این نویسنده درباره ضعیف شدن سینمای کودک اظهار داشت: حمایت کمرنگ از عوامل تضعیف این نوع سینماست. دهه 60 اوج دوران طلایی هنر و ادبیات کودک بود. به طوری که در آن دهه بسیاری از شخصیت‌های فرهنگی در این عرصه ظهور کردند و اتفاقات عظیمی در عرصه‌های سینما، ادبیات و نمایش رخ داد. هنوز هم بخش زیادی از آنچه هنر کودک و نوجوان شناخته می‌شود، متعلق به آن دوران است. مهم‌ترین دلیل این درخشش نیز حمایت‌های دولتی بسیار زیاد بود. حتی نهادهای انقلابی هم در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کردند. اما بعدا گفتند که ما سینمای گلخانه‌ای نمی‌خواهیم و حمایت‌ها قطع شد. نتیجه‌اش این شد که فقط یک عده محدودی از تهیه‌کنندگان برای تولید این فیلم‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند که نتوانستند موفق شوند. چون فیلم‌هایی که باید تولید می‌کردند یا گیشه‌ای بودند و از نظر محتوایی و تربیتی تنزل پیدا می‌کردند یا آثار تربیتی بودند که با توجه به توان مالی پایین در جذب مخاطب ضعیف بودند. به نظر من باید در سیاستگذاری در این زمینه تجدیدنظر شود. اگر اعلام کنند که جامعه با کمبود یک ماده غذایی مواجه است، دولت بلافاصله ورود پیدا می‌کند و در آن زمینه سرمایه‌گذاری می‌کنند تا مردم دچار این کمبود نشوند. اما این اتفاق در حوزه فرهنگ نمی‌افتد. وقتی تولیدات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان کاهش می‌یابد، دولت باید سرمایه‌گذاری در آن را افزایش دهد. البته تولیدات باید کیفیت داشته باشند. سازمان سینمایی باید در حوزه کودک و نوجوان روی فیلم‌هایی سرمایه‌گذاری کند که هم برگشت سرمایه داشته باشند و هم جامعه را از نظر فرهنگی تأمین کنند.
میرکیانی تصریح کرد: مشکل اصلی این است که فیلمسازهایی که قصد کار در این زمینه دارند، با کمبود بودجه مواجه هستند و حامیان مالی بخش خصوصی نیز صرفا دنبال منافع اقتصادی هستند و نتیجه کار آنها از نظر فرهنگی چندان برای جامعه مفید نیست.
وی افزود: راهی جز تعریف یک ردیف بودجه برای سینمای کودک نداریم. در این صورت انتظاراتمان نیز منطقی می‌شود. اما وقتی سینماگر در این حوزه دستش خالی است و باید روی حامیان مالی خاص تکیه کند، باید انتظارات او را نیز لحاظ کند.
میرکیانی گفت: برای احیای سینمای کودک و نوجوان، باید مجموعه تصمیم‌گیرندگان کلان نظام ورود پیدا کنند و ضمن تعیین جایگاه مناسب برای این نوع سینما از آن حمایت هم بکنند. برخی تصور می‌کنند که کار برای کودکان ساده است. این درحالی است که چون روی نسل آینده تأثیر می‌گذارد، بسیار حساس و پیچیده است. خانواده‌ها نسبت به اینکه فرزندانشان غذای ناسالم مصرف کنند حساس هستند، این حساسیت در حوزه فرهنگ هم هست و اگر یک کودک محصول فرهنگی غربی و نامناسب را مصرف کند تا آخر عمر از آن آسیب می‌بیند.
وی در پایان تأکید کرد: برگزاری جشنواره‌های فرهنگی و هنری، ازجمله جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان که در سطح بین‌المللی هم مطرح می‌شود، به خودی خود یک ارزش است. چون با این کار به دنیا اعلام می‌شود که جایگاه نظام در کشورمان تثبیت شده است و آرامش و امنیت بر جامعه برقرار است و تولید فکر صورت می‌گیرد و به بچه‌ها توجه می‌شود. اما در کنار این اتفاقات خوب، باید بتوانیم به نتایج دیگری هم برسیم.

نگاهی به وعده‌های رئیس‌سازمان سینمایی

محمد مهدی حیدریان، رئیس‌سازمان سینمایی روز چهارشنبه 14 تیر در هتل محل اسکان هنرمندان و اهالی رسانه نشستی خبری برای اعلام چشم‌اندازها و سیاست‌های این سازمان در حوزه سینمای کودک برگزار کرد.
معاون سینمایی وزیر ارشاد در این نشست تأکید کرد که «سینمای کودک را از اصلی‌ترین فعالیت‌های سینمایی می‌دانیم» و گفت که «برنامه‌هایمان نیز در جهت اختصاص سهمی بیشتر برای آنها باید باشد.» حیدریان از تدوین برنامه جامع سینمای کودک و نوجوان، در اولویت قرار گرفتن تجهیز سالن‌هایی که پذیرای فیلم‌های کودک و نوجوان و آثار سینمایی برای خانواده‌ها هستند، در دسترس‌سازی بازارهای فیلم کودک و نوجوان، تامین و حمایت تکنیک‌های انتقال و تبدیل محتوا در حوزه تکنولوژی خبر داد.
وی با بیان اینکه فرض ما دیده شدن سینمای کودک و نوجوان ایران در سطح بین‌الملل است، ادامه داد: امیدواریم بنیاد سینمایی فارابی که وظیفه ایجاد شرایط حیات طبیعی را برعهده دارد، در آینده نزدیک در این زمینه برنامه‌های خود را مطرح کند و نقص‌ها و بی‌مهری‌ها در برنامه‌ریزی برای سینمای کودک برطرف شود.
با فرض اینکه سازمان سینمایی عزمی جدی برای عملی ساختن این وعده‌ها دارد، باید گفت، وضعيت این جشنواره و آثار آن، جداي از كل سينماي ايران نيست. به طوری که فیلم‌های کودکان و نوجوانان را می‌توان وجدان پاک سینمای ایران دانست. برای بازگشت پویایی و نشاط و نیرو به سینمای ایران، باید این وجدان را بیش از پیش بیدار کرد. اما مگر در میان هجمه تندخوی فیلم‌های شبه روشنفکرانه و فیلم فارسی‌های مبتذل، می‌توان انتظار داشت که فیلم‌های کودک و نوجوان بدرخشند و جشنواره‌ منسوب به این نوع فیلم‌ها، باشکوه و زیبا برگزار شود؟
واقعیت مهم این است که صرفا با سفارش چند فیلم نمی‌توان سینمای کودک و نوجوان و جشنواره آن را احیا کرد. سينما اگر قصد مخاطب قرار دادن نسل نونهال را دارد با پيچيدگي‌ها و دشواري‌هاي فراواني مواجه است. تنها كساني توان برقراري ارتباط سالم و پويا با كودكان و نوجوانان را دارند كه خود به پالايش روحي دست يافته باشند و فارغ از كينه و غرض، فطرت اوليه خود را از گزند روزمرگي‌هاي بزرگسالي حفظ كرده باشند. جشنواره‌ فيلم كودك و نوجوان بايد محل تجلي و پرورش چنين نگاهي باشد.




در دادگاهی که محمدمهدی حیدریان جزو هیأت منصفه آن بود⇐شمقدری یک روزنامه سینمایی را شکست داد

سینماروزان: یک روزنامه سینمایی به خاطر انتشار تهمت و اخبار کذب علیه رئیس اسبق سازمان سینمایی از سوی هیئت منصفه مطبوعات، مجرم شناخته شد.

به گزارش سینماروزان این روزنامه، چهار سال قبل و طی سه روز متوالی با تیترهایی در صفحه اول خود، ادعا کرده بود مبالغی از بودجه‌های عمومی سینما توسط جواد شمقدری رئیس اسبق سازمان سینمایی به موسسه مرآت هنر به مدیرعاملی روح‌الله شمقدری برادر جواد شمقدری و رسانه سینماپرس و … پرداخت شده است.

با پیگیری‌های شمقدری و طرح شکایت در دادسرای فرهنگ و رسانه پس از گذشت چهار سال بالاخره جلسه رسیدگی به شکایت از روزنامه سینمایی مذکور انجام شد و طبق اعلام سخنگوی هیئت منصفه مطبوعات، اعضای این هیئت اقدام این روزنامه را مصداق نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی قلمداد کرد و این روزنامه نیز محکوم شد که حکم آن به زودی اعلام خواهد شد.

گفتنی است، در جلسه رسیدگی به اتهام روزنامه مذکور محمدمهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی نیز در بین اعضای هیئت منصفه مطبوعات در دادگاه حضور داشت.




تحلیل یک رسانه معتدل در چرایی عدم خروجی مناسب کمیته بازبینی فیلمهای مشکل‌دار⇐یا نامه وزیر جنبه نمایشی داشته یا همه منتظر انتخاب وزیر جدید ارشادند!

سینماروزان: هرچند بیشتر از یک ماه از شروع به کار کمیته بازبینی آثار مشکل دار میگذرد اما جز چند اظهارنظر از سوی رییس سازمان سینمایی هیچ اتفاق تازه ای برای فیلمهای مشکل دار نیفتاده است.

این روند باعث شده خبرگزاری «موج» که اغلب سعی کرده رویه میانه داشته در گزارشی پیرامون این ماجرا این تحلیل را ارائه داده که یا نامه وزیر ارشاد به رییس سازمان سینمایی برای تعیین تکلیف آثار مشکل دار در کمیته بازبینی صرفا نمایشی بوده یا آن که دست اندرکاران سازمان سینمایی هم منتظر معرفی کابینه جدید به مجلس و جلوس وزیر تازه ارشاد بر کرسی وزارت هستند تا آن گاه تکلیف مشخص شود.

متن گزارش «موج» در این باره را بخوانید:

اوایل خرداد ماه بود که دل سینماگران با نامه وزیر ارشاد جهت حل مشکل فیلم های توقیفی کمی گرم شد. وقتی کارگردانان فیلم هایی که پروانه نمایش دارند اما توقیفند، نامه سید رضا صالحی امیری را که در واکنش به یادداشت اعتراضی اصغر نعیمی کارگردان جوان درباره توقیف بی دلیل فیلم ها نوشته شده بود خواند، با لحن ضرب العجلی این نامه که در آن حیدریان رییس سازمان سینمایی مکلف شده بود حداکثر ظرف دو ماه مشکل این فیلم ها را حل کند، حال این فیلمسازان تا حدی خوب شد و امیدوار شدند که سرانجام فیلمشان نمایش داده می شود.

به نظر می رسید رایزنی ها هم همزمان و پس از نوشتن جوابیه حیدریان خطاب به وزیر که از توجه او به وضعیت سینما تشکر کرده بود به جریان بیفتد.البته از اسفند سال گذشته زمزمه هایی فیلم های توقیفی مبنی بر رایزنی برای حل مشکل فیلم ها به گوش می رسید و حتی شنیده شد مشکل«خانه پدری» (کیانوش عیاری) حل شده است اما بلافاصله حبیب ایل بیگی معاون  وقت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی با تکذیب این مساله گفت که قرار است جلساتی برای حل مشکل این فیلم و سایر فیلم های توقیفی برگزار شود.

حالا حدودا یک ماه از صدور نامه وزیر ارشاد گذشته اما بررسی ها نشان می دهد که هیچ قدمی در راستای حل مشکل فیلم ها برداشته نشده است. کیانوش عیاری که به جز«خانه پدری»، «کاناپه»را هم در این فهرست دارد مدت ها است در انتظار جلسه ای است که در آن قرار است برای رفع مشکل هر دو فیلم به خصوص مساله استفاده از کلاه گیس برای بازیگرانش در ارشاد تشکیل شود مانده اما هنوز کمترین خبری از سوی ارشاد برای تشکیل این جلسات نیست. رضا کاهانی هم اعتراض خود را به این موضوع با گذاشتن بخش هایی از فیلم « ارادتمند نازنین بهاره تینا»در فضای مجازی نشان داده است.

محسن امیر یوسفی و رضا درمیشیان عکسی از خود را در راهروهای ارشاد منتشر کردند اما هنوز خبری در مورد حل مشکل «آشغال های دوست داشتنی» و «عصبانی نیستم!» در ارشاد نیست.

با توجه به وقایع رخ داده تنها دو نتیجه می توان گرفت؛ یا صدور این نامه مانند بسیاری از کارهای دیگر تنها جنبه نمایشی برای آرام کردن سینماگران داشته و قرار نیست اتفاقی در این زمینه بیفتد یا اینکه مقدمات برگزاری این جلسات به اندازه‌ای پیچیده و سخت است که نمی توان آنها را در باقیمانده عمر دولت فعلی برگزار کرد و باید منتظر تشکیل دولت جدید ماند که احتمالا تا آن زمان با تغییر وزیر، دستور وزیر فعلی هم به بوته فراموشی سپرده خواهد شد فیلم ها در کمد باقی می مانند.

دولت تدبیر و امید به خصوص در زمان انتخابات با روی آوردن به سینماگران توانست آرای بخش زیادی از مردم را به سمت خود بکشد اما حالا به نظر می رسد هنرمندان مثل همیشه نقش زینت المجالس را دارند و قرار نیست قدمی برای آنها برداشته شود.امید است در یک ماه باقیمانده تا پایان فرصت ضرب العجلی وزیر محترم ارشاد برای رفع مشکل فیلم ها شاهد اقدامی حداقلی برای حل مشکل این فیلمها باشیم.




یک رسانه مستقل فاش کرد⇐برگزاری جلسه مخفیانه رییس سازمان سینمایی با رسانه‌های خاص⇔پرسش اول: چرا جلسه مخفیانه؟/پرسش دوم: چرا نام رسانه‌های حاضر در این جلسه آشکار نیست؟/پرسش سوم: آیا مخفیانه بودن جلسه با دستور حیدریان انجام شده یا اقدام خودسرانه متصدی روابط عمومی بوده؟

سینماروزان: در روزگار حضور حجت‌الله ایوبی رییس معزول سازمان سینمایی شنیدن خبرهایی پیرامون برگزاری جلسات مخفیانه با برخی اهالی رسانه چندان عجیب نبود به هر حال ایوبی بعد از تغییر و تحول در روابط عمومی اش پذیرای نیرویی در این بخش بود که حتی برای مراسم روز خبرنگار هم فقط رسانه هایی خاص را دعوت می‌کرد(!!) و طبیعتا در جریان برگزاری جلسه با رییس هم همان رسانه‌های خاص و اغلب مدیحه‌سرا بودند که مهمان می‌شدند تا مبادا کلمه ای در نقد سیاستها سخن گویند.

به گزارش سینماروزان حدود چهار ماه بعد از روی کار آمدن محمدمهدی حیدریان در سازمان سینمایی اینکه مجددا یکی از رسانه های مستقل سینمایی خبری منتشر کند درباره برگزاری جلسه مخفیانه میان رییس سازمان سینمایی خیلی عجیب است چون حیدریان مدیر تازه از راه رسیده ای نیست که درباره حواشی پدید آمده از برگزاری این جلسات نداند و از آن دست مدیرانی هم نبوده که از برگزاری نشست آشکار واهمه داشته باشد.

پس ماجرا چیست؟ آیا این متصدی روابط عمومی سازمان بوده که این نشست را به طور مخفیانه ترتیب داده و بدون هماهنگی با حیدریان؟ توجیه این متصدی برای برگزاری نشست محرمانه چه بوده؟ آیا از رسانه‌های شفاف‌ساز واهمه داشتند؟ و از همه مهمتر چرا در این جلسه مخفیانه هیچ نماینده ای از رسانه های مستقل وجود نداشته؟

خیلی خوب است سازمان سینمایی حتما پاسخهای مستدلی به این پرسشها دهد و استدلالهای مخفی برگزار کردن چنین جلساتی را یک بار برای همیشه منتشر کند تا تکلیف بر همگان معلوم گردد.

متن گزارش رسانه «سینمامخاطب» درباره این جلسه را بخوانید:

محمدمهدی حیدریان به تازگی جلسه‌ای را با برخی از رسانه ها برگزار کرده و از آنها خواسته در جهت حل معضل فیلمهای توقیفی، دردسرهای هنروتجربه و واگذاری جشنواره فجر به خانه سینما با وی همدلی داشته باشند.

بخش عمده رسانه‌های حاضر در نشست رسانه های سیاسی از نوع تندرویش بوده‌اند و به مانند رویه‌ای که پیشتر از سوی رییس معزول در پیش گرفته شده بود، در این جلسه خبری از رسانه‌های مستقل و معتدل نبوده است!

چرایی این امر مشخص نیست اما گویا محافظه‌کاری بیش از حد روابط عمومی سازمان موجب این رفتار دهه شصتی شده است.




بعد از اشارات رییس سازمان مبنی بر عدم قابلیت نمایش برخی آثار توقیفی ⇐حالا آب پاکی وزیر روی دست فیلمسازان توقیفی⇐قول رفع توقیف ندادیم!

سینماروزان: دو روز قبل بود که محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی با قدری تلویح از این گفت که برخی فیلمهای توقیفی قابلیت پروانه نمایش را ندارند و در این زمینه از کمیته بازبینی هم کاری برنمی آید.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان به تازگی وزیر ارشاد که یک ماه قبل دستور تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی را به حیدریان داده بود نیز با صراحت از این گفته که هیچ قولی برای رفع توقیف نداده و کار کمیته بازبینی هم صرفا تعیین تکلیف است!!

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با “مهر” بیان کرد: تشکیل کمیته ای برای تعیین تکلیف فیلم های توقیفی به معنای قول وزارت ارشاد برای رفع توقیف این آثار نیست بلکه به معنای بررسی آنهاست.

وی ادامه داد: در این زمینه من تاکید کردم که مبنا رسیدگی و تعیین تکلیف است اما این به معنای تایید همه فیلم ها نیست. از اول مبنای کار بر این اساس تعریف شده است که فیلم ها بازبینی شوند و آنهایی که امکان اصلاح دارند اصلاح شوند و مجوز آنها برای اکران صادر شود و آثاری که امکان اصلاح ندارند تعیین تکلیف شوند. ما گفتیم که باید به بلاتکلیفی درباره فیلم های توقیفی پایان داده شود و از این منظر چیزی که من و رییس سازمان سینمایی گفتیم به معنای صدور مجوز اکران برای فیلم های توقیفی نیست بلکه به معنای بازبینی و بازنگری است.

وی عنوان کرد: ما مردادماه همه فیلم های توقیفی را تعیین تکلیف می کنیم.




یک ماه بعد از اولتیماتوم وزیر به رییس سینما مبنی بر تعیین تکلیف آثار مشکل‌دار⇐حیدریان: نیمی از آثار مشکل‌دار در کمیته بازبینی دیده شده/غالب فیلم‌ها نیاز به تغییراتی دارند که ممکن است با چند صحنه محدود یا فیلمبرداری مجدد(!!!) به سرانجام برسند/{برخی فیلمها} قابلیت{دریافت پروانه نمایش} را ندارند چون فیلمی است که جوهرش آنقدر در کار معلول است که قابلیت نمایش پیدا نمی‌کند!!!

سینماروزان: دهم خردادماه بود که عطف به درخواست اصغر نعیمی از وزیر ارشاد مبنی بر رسیدگی به وضعیت فیلمهای توقیفی، وزیر در نامه ای به رییس سازمان سینمایی خواستار تعیین وضعیت دو ماهه در این باره شد(اینجا را بخوانید)؛ تعیین وضعیتی که در کمیته بازبینی صورت میگیرد.

به گزارش سینماروزان  حدودا یک ماه بعد از اولتیماتوم وزیر محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در گفتگو با «ایسنا» با اشاره به اینکه نیمی از فیلمهای مشکل دار در کمیته بازبینی دیده شده به صراحت از آن گفته که ممکن است برخی از فیلمها نتوانند پروانه نمایش پیدا کنند.

حیدریان بیان داشت: از مهلت زمانی‌ای که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بررسی این فیلم‌ها اعلام کردند یک ماه زمان بیشتر باقی نمانده و پس از آن تکلیف فیلم‌ها از نظر ما مشخص خواهد شد.

او با اشاره به گفت‌وگوی پیشین خود که در آن مسئله فیلم‌های توقیفی در دولت یازدهم مطرح شده بود، گفت: شاید برخی اهل مطبوعات و رسانه با پیش‌ذهنی و تصورات مختلفی با موضوع برخورد کردند که نتیجه‌گیری، طرح و تبیین‌های بعضا غلطی نسبت به موضوع بروز داده شد. نکته مطرح شده درآن زمان این بود که یک سری فیلم وجود دارد که موفق به دریافت پروانه نمایش یا مجاز به نمایش نشده‌اند و در این باره صحبت من این بود که موافق نیستم یک اثر و محصول هنری در قفسه بماند چون نه این دوره، دوره ماندن اثری در قفسه است و نه هنرمندان این دوره را باید به اینجا رساند.

رییس سازمان سینمایی ادامه داد: ما گذشته‌ای داریم و براساس آن با وضعیتی مواجه هستیم که حتما باید با تهیه کننده و کارگردان آثار که همه مانند اعضای یک تیم هستیم بنشینیم و صحبت کنیم. در این بین ممکن است یک کار ( مشهورها را می‌گویم) مجوز نمایش نگیرد یا اینکه اجازه موقتی تا اطلاع ثانوی بگیرد آن هم به این دلیل که فرهنگ و هنر تابع مستقیمی از وضعیت جامعه هستند. وضعیت جامعه هم یعنی اینکه برداشت جامعه از محصولی که می‌بیند چه خواهد بود. اگر این برداشت سوء تفاهمی داشته باشد یا پیام غلطی را منتقل کند، یا برداشت از آن غلط باشد، اجازه نمایش نمی‌گیرد.

وی خاطرنشان کرد: محصولاتی که با عدم نمایش روبه‌رو هستند، از این بابت است که هنرمند عنادی ندارد و تشخیصی داده که نوعا غلط نیست یعنی ممکن است ایده‌هایی که انتخاب می‌کند، خیلی نادر باشد اما الزاما اشتباه نیستند. بنابراین‌ ما باید به دنبال زمان و شرایطی باشیم که انتقال درست پیام به مخاطب را به همراه داشته باشد.

او با اشاره به کمیته‌ای که متشکل ازکارگردان و تهیه کنندگان آثار و نیز مدیران و کارشناسان فرهنگی است که به ضوابط، بایدها و نبایدها، مصلحت‌ها و ممیزی‌ها اشراف دارند، گفت: این کمیته تک تک آثار را بررسی می‌کند و در این بین فیلم‌هایی هستند که 6 سال است موفق به دریافت مجوز نشده همان طورکه اثر دیگری هم هست که فقط یک سال است چنین وضعیتی را دارد. در حال حاضر فکر می‌کنم تا الان نیمی از فیلم‌ها دوباره دیده شده و با نظری که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برای مشخص کردن وضعیت آثار در دو ماه داشتند، این کار دنبال می‌شود. در واقع برای هر فیلم پرونده‌ای تشکیل و در آن قید می‌شود که در این زمان، قضاوت ما درباره فیلم با حداکثر تغییراتی که با نظر کارگردان و تهیه کننده می‌تواند اعمال شود چیست. یک حالت این است که فیلم بدون اینکه تغییری کند و تهیه کننده و کارگردان هم مایل به تغییر آن نیستند، ممکن است قابل نمایش باشد اما غالبا این فیلم‌ها نیاز به تغییراتی دارند که ممکن است با چند صحنه محدود یا فیلمبرداری مجدد به سرانجام برسند.

حیدریان تاکید کرد: تمایل ما این است که حتی اگر فیلمی احتیاج به تغییری دارد انجام شود چون خالق اثر نباید معطل بماند و بهتر است شرایطی وجود داشته باشد که کار بعدی خود را انجام دهد بویژه آنکه این یک سرمایه مادی و معنوی است. از این بابت رویکرد ما این است که با هر تغییری شده این فیلم‌ها قابلیت نمایش پیدا کنند که البته معنای این مسئله نه کوتاه آمدن از ارزش‌هاست و نه کوتاه آمدن از استانداردها حرفه‌ای بلکه این اقدام تناسب سازی یک محصول از وضعیتی که در آن اجازه نمایش پیدا نکرده به وضعیتی است که می‌تواند مجوز اکران بگیرد.

او اظهار کرد: البته این کار با توافق تهیه کننده و کارگردان انجام می‌شود و پس از جمع‌بندی دوباره فیلم باید در شورای بازبینی بررسی شود. بنابراین با توجه به شرایط موجود امیدوار هستم بخش قابل توجهی از فیلم‌ها (توقیفی) قابلیت دریافت پروانه نمایش را پیدا کنند. هرچند مواردی هم هستند که این قابلیت را ندارند چون فیلمی است که جوهرش یا موضوع و تصویری که اشکال داشته آنقدر در کار معلول است که قابلیت نمایش پیدا نمی‌کند. با این حال تکلیف آن فیلم هم مشخص می‌شود تا صاحبان آن بدانند در این آینده‌ای که قابل رویت است احتمال اکران آن وجود ندارد.

رییس سازمان سینمایی در پایان با اشاره به اینکه ریاست این کمیته برعهده ابراهیم داروغه زاده معاون جدید نظارت و ارزشیابی سازمان  است و نیز اینکه تا زمان مشخص نشدن نهایی وضعیت فیلم‌ها نمی‌توان نظر کمیته را درباره هیچ کدام از آن‌ها اعلام کرد چرا که این مسائل جزو حریم شخصی و خصوصی کارگردان و صاحب اثر محسوب می‌شود در پاسخ به اینکه آیا پس از جابه‌جایی معاون نظارت وارزشیابی سازمان سینمایی وچند مدیر دیگر تغییرات تازه‌ای در این سازمان اتفاق خواهد افتاد؟ گفت: در حال حاضر برنامه‌ای برای این موضوع نداریم.