1

توقیف فیلم “سینما متروپل” به‌خاطر تمسخر ممیزی دهه شصت یا ادای دین به بهروز و ناصر و پوری و…؟؟

سینماروزان: فیلم‌ “سینما متروپل” از معدود فیلمهای ارگانی سال‌های اخیر است که کیفیت قابل اعتنای آن در همان جشنواره فجر۴۱ مورد توجه قرار گرفت ولی این فیلم هنوز نتوانسته اکران شود؛ درباره دلایل توقیف فیلم حرف و حدیث فراوان است و از شوخي فیلم با جریان ممیزی سختگیر دهه شصتی گرفته تا ادای دین این اثر به بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی و پوری بنایی و…! در کیفیت شوخي های فیلم همین بس که ممیز سختگیری که اسباب ایجاد لحظات مفرح در فیلم است، حتی برادران مارکس را هم نماد کمونیست می‌داند!!!

محمدعلي باشه آهنگر کارگردان فیلم “سینما متروپل” بعد از مدتها سکوت درباره دلایل عدم اکران فیلم به خبرگزاری ایسنا گفت: هر آنچه به طور مستقیم درباره دلایل توقیف “سینما متروپل” شنیدم یا به گوشم رسیده نشان می‌دهد که اصل مشکل فرامتنی است. این برداشت‌های فرامتنی را نمی‌توان برای نگاه‌هایی که حسن نیت ندارند تغییر داد اما آن‌هایی که حسن نیت دارند در گفت‌وگو متقاعد می‌شوند.

عامل توقیف فیلم "سینمامتروپل" چیست؟
عامل توقیف فیلم “سینمامتروپل” چیست؟

وی افزود: نباید فراموش کنیم که در دوره‌های مختلف بسیاری از فیلم‌ها دچار برداشت‌های اشتباه شدند، به طوری که در یک دوره مدیریتی توقیف شدند و در دوره‌ای دیگر جایزه جشنواره فجر را گرفتند. به هر حال امیدوارم فیلمی که برای آن بسیار زحمت کشیده شده و داوران معتبری در جشنواره فجر به آن توجه نشان دادند، حرام نشود.

 

این کارگردان درباره امکان اکران “سینما متروپل” ادامه داد: فعلا وضعیت فیلم تغییری نکرده و پس از جلسه‌هایی که سال گذشته داشتیم، دیگر هیچ جلسه رسمی برگزار نشده است. درواقع قرار بود به همراه یکی دو نفر از دوستان از جمله مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در جلسه‌ای که به پیشنهاد سازمان سینمایی هم بود، بنشینیم و صحبت کنیم اما تاکنون که خبری نشده و بعید می‌دانم با توجه به برگزاری انتخابات (ریاست جمهوری) این جلسه به این زودی‌ها برگزار شود. با این حال منتظر هستیم تا ببینیم چه زمانی ما را برای صحبت و بررسی شرایط فیلم دعوت می‌کنند.

باشه‌آهنگر درباره اینکه خودش تا چه حد حاضر به تغییر و اصلاح فیلمش است؟ گفت: به نظرم بهتر است در این زمینه اجازه دهیم ابتدا جلسه با نماینده شورای پروانه نمایش برگزار شود چون ممکن است هر صحبتی دچار برداشت‌های ناصواب شود. ما با حسن نیت به این ماجرا نگاه می‌کنیم و به نظر می‌رسد آن‌ها نیز با حسن نیت آمده بودند تا «سینما متروپل» به سرانجام خوبی برسد؛ بنابراین باید ابتدا جلسه‌ی وعده داده شده، برگزار شود تا ببینیم خواسته آن‌ها (شورای پروانه نمایش) چیست، آیا خواسته‌ها، عملی هستند یا سبب نابودی فیلم می‌شوند، که اگر اینطور باشند قاعدتاً باید گفت‌وگوها ادامه پیدا کند.

 

 

 




نگاه ضدّجنگ=نگاه ارزشمند؟/توضیحات حامد حسینی تهیه‌کننده #سینمامتروپل درباره ضدّجنگ بودن بهترین فیلم جشنواره فجر۴۱

سینماروزان/صبا کریمی: حامد حسینی برنده سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر۴۱ برای فیلم #سینمامتروپل به شائبه‌های مرتبط با ضدجنگ بودن این فیلم واکنش نشان داد.

تهیه‌کننده سینمامتروپل به روزنامه قدس گفت: نگاه ضدجنگ یعنی ما از جنگ بدمان می‌آید ولی اگر مجبور باشیم دفاع کنیم، مقاومت می‌کنیم بنابراین نگاه ضدجنگ، نگاه ضدحماسه نیست به این معنا که وقتی مجبور باشیم بجنگیم، می‌ایستیم و حماسه خلق می‌کنیم.

حامد حسینی ادامه داد: در آثاری که من با محمدعلی باشه‌آهنگر ساختم مثل فیلم‌های #سرو_زیر_آب و #سینمامتروپل، نگاه ضدحماسه نداشتیم، شاید نگاه ضدجنگ در این آثار باشد اما نگاه ضدحماسه نیست.

این تهیه‌کننده تاکید کرد: نگاه ضدجنگ، بد نیست و ارزشمند است ولی اگر قرار است دشمن به ما رحم نکند در مرحله اول تا جایی که بتوانیم ملاحظه‌اش را می‌کنیم همان طور که در فیلم «ملکه» نشان داده شد و اگر قرار باشد دفاع کنیم و حماسه خلق کنیم، چنین می‌کنیم.

وی یادآور شد: اگر به ما حمله شود، دفاع انسانی همراه با خلق حماسه داریم یعنی هم دفاع می‌کنیم و هم حواسمان به اخلاق و انسانیت هست.

حسینی گفت: حماسه الزاماً بُرد نیست بلکه دفاع شرافتمندانه و انسانی است؛ همان طور که امام حسین(ع) و یارانشان در عاشورا یک اتفاق حماسی و انسانی آفریدند.

گفتنی است فیلم سینمامتروپل به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر و تهیه‌کنندگی حامد حسینی یک فیلم در فیلم است درباره سرنوشت سینمامتروپل آبادان در دل جنگ؛ فیلم در فیلمی که نهایتا به دوران معاصر می‌رسد و ریزش برجی به نام متروپل که سالها بعد از جنگ به جای سینما ساختند!

فیلم سینمامتروپل
فیلم سینمامتروپل




سینمامتروپل(محمدعلی باشه آهنگر/حامد حسینی)؛ فیلمِ زرین!

سینماروزان/کیوان بهارلویی:

+افتتاحیه دل انگیز از روزهای بی‌خبری و دوران #بر_باد_رفته‌بازان یادآور سینماپارادیزو

+مستند در درام؛ هم درباره ادامه عشق به سینما در دوران جنگ و هم حاشیه‌نگاری بر فراز و فرودهای مستندسازان آماتور جنگ

+طنازی های درگرفته بر سر سانسور فیلم‌های در حال نمایش برای رزمندگان

-قوم و خویش کارگردان در نقش مکمل؛ بازی خوب و روان و مسلط به لهجه

+غول‌‌های پشت صحنه همه هستند از علیرضا زرین‌دست مدیر فیلمبرداری، رحیم عرب‌امینی مدیر تولید، طراح صحنه عباس بلوندی، محسن روزبهانی جلوه‌های ویژه، عباس رستگارپور صدابردار و…

+رحیم عرب‌امینی سالها بعد از سگ‌کشی بار دیگر کمک کرده به جمع شدن موثر یک بیگ‌پروداکشن.

+قاب های دل انگیز از همه جا و در همه حین، چه در مقر، چه فرمانداری، چه هور و چه پساهور و…؛ حاصل کار علیرضا زرین‌دست که نوعی هماهنگی میزانسن و رنگ و نور در نماهای داخلی و خارجی رقم زده.

+در هنر زرین همین بس که تک تک نماهای تاریک سینمای مخروبه را به‌قدر نماهای کارت پستال‌ی طبیعت جنوب، چنان درست لنزگذاری کرده که ارجحیت یکی به دیگر حقیقتا دشوار است. مصداق میخواهید در انبوه باران‌های دوش‌طور این‌ دور و بر فقط یک سکانس سراندن آب باران روی شیشه ماشین چه رئال شده!

+داستان پردازی برمبنای دیده های عینی از جنگ به جای تمرکز بر شنیده ها که آفت ثریا و باوارده و… بود

+آهنگر شانس خود را در طنز هم آزموده و گرمای جنوب را خوب پیوند زده با طنازی

+حرکت بین کمدی و جدی بی لودگی

+پیشبرد همزمان عشق به معشوقه کودکی و عشق به سینما بدون تداخل

+هومن برق‌نورد بعد از #ملکه باز هم یک شاه‌نقش رو کرده؛ لایق سیمرغ

+قرارگیری بازیگر حرفه‌ای در سوراخ سنبه‌ها تا حد ممکنی باعث شده یکتایی گریبانش را نگیرد.

+کوتاه و موثر از شهاب عسکری بدمن ی که به اندازه قدر ندید

+چه همراه شده کاراکتر متناقض سرممیز #صرافت با رفتارهای بازیگرش؛ سلحشور آژانس! صرافت رادیوهای خارجی را گوش می‌دهد و مدام می‌گوید دروغ است!

+به اوج رساندن فیلم با شکل گیری مضحکه ممیزی انواع و اقسام فیلم‌ها برای تکه پاره کردن آنها در عین ادای دین به بهروز و ناصر و پوری و…

+جان‌دارترین سینماپارادیزو ی ایران پس از ناصرالدین شاه اکتور سینما

+هر جا که به جنگ می‌رسد بی حس و با اطمینان پلان می‌گیرد

+ بدل کردن سینما به مأمن اسرا و زخمیان جنگ؛ تبدیل پرده سینما به پارچه پانسمان. -چه شبیه است به توجیهات ارشاد مدیران برای حفظ سینما!

+تنها فیلم بیش از دو ساعته جشنواره که نه تنها آزار نمی‌دهد بلکه از ابتدا تا انتها جذابیت دارد

+پایان نهایی: اجرای هنرمندان جنوبی بر سر متروپل فروریخته!

دیالوگ
–برادران مارکس؟ کمونیستی ه؟

–سینما مخالف‌خون زیاد داره

–برادران آب منگل یعنی همان ساواک که به دنبال تحقیر طبقه محروم است

–این کجا همون آبادان ه که ما توش زندگی می‌کردیم؟

سکانس

–اکران پدرخوانده و کازابلانکا و قیصر برای ممیزان و تفسیر و تأویل های غریب سرممیز

–نمایش نسخه اصلاحی قیصر که به جای تیتراژ ابتدایی، انیمیشن های دوبعدی قرار گرفته درباره عقبه قیصر و فرمان و…

سوتی
–اعلان صافکاری با شماره موبایل روی دیوار آبادان ابتدای جنگ

پرسش؟
–تنها محصول قابل تأمل فارابی در جشنواره پیش‌رو که حاصل گماردن متخصصان در جای خود. زرین‌دست و بلوندی و عرب‌امینی و رستگارپور با هدایا آهنگر داستانی هزاران بار تکرار شده از عشق به سینما را مناسب پرده عریض کرده‌اند بلکه مدیران بفهمند چاره کار رشد فقط و فقط سپردن کار به متخصصان است

پیامد؟
–نفوذ مزدوران تا بیخ گوش فرماندار را چه خوب عیان کرده! امید به عیان شدن نفوذی‌های بیخ گوش ارگان‌های متمول سینما!

فیلم سینمامتروپل
فیلم سینمامتروپل




سازنده فیلم ۳ارگانی؛ مشاور فیلم تبلیغاتی مفرح(!) کاندیدای ۱۴۰۰؟

سینماروزان/حامد مظفری: پخش فیلم تبلیغاتی امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی از کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ با عنوان “من فرکانس را عوض نمی‌کنم” با واکنش‌های متعدد مخاطبان در فضای مجازی روبرو شده است.

به گزارش سینماروزان، تقریبا پلان به پلان فیلم تبلیغاتی مذکور با نیشخندهای مخاطبان همراه بوده؛ از تماس گاه و بیگاه یک بیسیم‌چی با این کاندیدا تا تکان دادن سفره ناهار  بر روی فرش و همزمان صحبت راجع به تکاندن سفره انقلاب، از مکالمه تلفنی باسمه‌ای با فرزند تا جدیت تصنعی برخورد با کارمند خطاکار در دفتر و‌ بالاخره عمل جراحی سرطان دختر جوانی به اسم «شادی ایرانی» که‌جراحان غربزده متوجه سرطانش نشده و می‌خواسته‌اند عمل زیبایی روی او انجام دهند و‌ دکتر  سر بزنگاه با عمل، شادی ایرانی را نجات می‌دهد، تکه‌هایی از این فیلم است که در فضای مجازی اسباب حیرت از یک سو و تمسخر و زهرخند مخاطبان از سوی دیگر را موجب شده.

ورای فقدان متن جسورانه و پیشرو برای چنین فیلمی اینکه در ساختار بصری هم، فیلم قاضی‌زاده یادآور مستندهای آماتور ارگانی است  یا به قول مخاطبان فضای مجازی  از فرط ضعف ساختار شبیه کارهای ایرج ملکی است ،بیش از هر چیز توی ذوق می‌زند‌.

اما نکته جالب سوای همه ضعف مفرط متن و ساختار این فیلم، این نکته است که ابتدا شایعه شد یک سازنده فیلم‌های ارگانی پرهزینه(محمدعلی باشه‌آهنگر) سازنده فیلم مذکور بوده ولی بعد از مدتی این شایعه، تکذیب گردید و اعلام شد، این فیلم حاصل یک کار گروهی است(!) و باشه‌آهنگر فقط مشاور فیلم تبلیغاتی این کاندیدا بوده است.

اینکه چرا دقیقا نام گروهی که فیلم تبلیغاتی قاضی‌زاده را ساخته‌اند اعلام نمی‌شود پرسش اول است. چرا از همین فاز تبلیغات، شفاف‌سازی صورت نمی‌گیرد تا وجه افتراقی ایجاد شود میان قاضی‌زاده و مدیران پنهان‌کاری که کار را به اینجا رسانده‌اند؟
پرسش دوم بر سر کیفیت حضور باشه‌آهنگر به‌عنوان مشاور تبلیغاتی قاضی‌زاده است.
محمدعلی باشه‌آهنگر که چند فیلم جشنواره‌ای پرهزینه مثل “فرزند خاک”، “ملکه” و “سرو زیر آب” را در کارنامه دارد درحالی نامش به عنوان مشاور فیلم قاضی‌زاده آمده که حتی یک پلان یادآور آثار خودش، در فیلم تبلیغاتی مذکور نیست، چرا؟

باشه‌آهنگر، “ملکه” را با حمایت فارابی و “سرو…” را با حمایت سه ارگان مختلف از فارابی تا حوزه و تصویرشهر شهرداری ساخته بود و البته که با حضور علیرضا زرین‌دست به‌عنوان مدیر فیلمبرداری، قاب‌های دیدنی هم ارائه داده بود پس چرا ردپای او به‌عنوان مشاور در یک فیلم انتخاباتی این قدر کمرنگ است؟

آیا در فقدان فیلمبردار چیره‌دستی همچون علیرضا زرین‌دست، چشمه خلاقیت مشاور خشکیده و بسنده شده به سبک فیلمهای آماتوری اینستاگرام؟ یعنی همه جذابیت بصری “ملکه” و “سرو…” را باید مرهون زرین‌دست دانست پس زاویه نگاه معنایی آن فیلمها چه؟

یعنی باشه‌آهنگر به‌عنوان مشاور نمی‌توانسته تعارضات متعددی از این جامعه که زمینه‌ای شود برای شکل‌دهی یک فیلم تبلیغاتی جانانه را پیشنهاد دهد؟؟

پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند از درون ستاد انتخاباتی قاضی‌زاده رقم بخورد.
قاضی‌زاده و مشاورانش بیایند و در اولین فرصت به این پرسشها پاسخ دهند تا امیدوار شویم به صداقت آنها و عاقبت تلاشی که بناست برای جراحی شادی ایرانی انجام شود…

علیرضا زرین دست+محمدعلی باشه آهنگر+امیرحسین قاضی زاده هاشمی
علیرضا زرین دست+محمدعلی باشه آهنگر+امیرحسین قاضی زاده هاشمی




کارگردان “ملکه” و “سرو زیر آب” مطرح کرد⇐ادبیات شفاهی دفاع مقدس از لحاظ آزادی عمل بسیار جلوتر از سینما است!/تعداد فیلمسازانی که حضور مستقیم در جنگ داشتند بسیار کم شده!/در دو دهه آینده فیلمسازی وجود نخواهد داشت که تجربه حضور مستقیم در جنگ را داشته باشد/سینماگران واقعی جنگ را از گردونه خارج کرده‌اند و فقط آنهایی مانده‌اند که همیشه سرمایه برای کار دارند!/مخاطب امروز، فیلمهای جنگی سفارشی را پس می‌زند چون به دنبال نگاه مستقل است!/برای ساخت یک موشک به اندازه ساخت ده‌ها فیلم هزینه می‌کنیم و باید هم بکنیم ولی جنگ رسانه‌ای را هم باید جدی گرفت!/چرا اجازه نمی‌دهند فیلمی واقعی درباره کربلای چهار و غواصان شهید ساخته شود؟!

سینماروزان/علی نعیمی: محمدعلی باشه‌آهنگر کارگردانی که آثاری خوش‌ساخت در سینمای جنگ نظیر “ملکه” و “سرو زیر آب” دارد از چالش‌های پیش‌روی سینمای جنگ گفت.

محمدعلی باشه‌آهنگر به خبرگزاری ایلنا گفت: تعداد فیلمسازانی که حضور مستقیم در جنگ داشتند و آن فضا را تجربه کردند بسیار کم است و هر روز تعدادشان و انرژی‌هایشان کمتر می‌شود و شاید دو دهه آینده این فیلمسازان نباشند. امیدوارم که سلامت باشند و زندگی کنند ولی فیلمسازی در این حوزه توان جسمی و روحی مضاعف می‌خواهد که دیگر از عهده هر کسی برنمی‌آید و تقریباً همه سینماگران واقعی جنگ از گردونه خارج شده‌اند و به جز سازندگانی که همیشه سرمایه برای کار دارند و هر چیزی که بخواهند می‌توانند بسازند، بقیه فیلمسازان این حوزه کم‌کم از دایره فیلمسازی خارج شده‌اند.

این کارگردان با اشاره به محدودیت‌های مضمونی کار در حوزه سینمای جنگ گفت: در ادبیات سیاسی در چند سال گذشته یک اتفاق ویژه‌ا در حال رخ دادن است و شاهد هستیم رخدادهایی مثل عملیات کربلای چهار که سراسر رمز و راز و پیچیدگی است در میان سیاسیون و نوشتارها و نقدها جای خودش را باز کرده است. حتی ماجرای بسیار غم‌انگیز و تراژدی تلخی مثل غواصان شهید مطرح شد که جامعه را تکان داد. اما آیا می‌توان درباره آن فیلم سینمایی واقعی ساخت؟ من بعید می‌دانم که بشود به این موضوعات نزدیک شد. در حالی که بسیاری از تصاویر مستند آن دوران در شبکه‌های اجتماعی هم پخش شد. حتی هنوز هم بسیاری از شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای این تصاویر را نمایش می‌دهند و درباره آن صحبت می‌کنند. حتی در داخل هم مستندهایی ساخته شد. ولی شما نمی‌توانید به عنوان فیلمساز در این زمینه فیلم سینمایی واقعی بسازید.

آهنگر ادامه داد: به صورت کلی فیلم سینمایی به دلیل اینکه بار نمایشی دارد اجازه ورود به حوزه‌های حساس را ندارد. مستندهای بسیاری درباره خانواده شهدا از تلویزیون پخش می‌شود. ولی اگر همان موضوع تبدیل به فیلم سینمایی شود مشکلاتی بر سر راه ساخت آن ایجاد می‌شود. در حالی که در حوزه ادبیات نمایشی وقتی موضوعی را تبدیل به فیلمنامه می‌کنید نیاز به پردازش برای خلق درام دارید. در مستند این اجازه را می‌دهند. حتی در تئاتر و ادبیات شفاهی و رمان‌ها هم این اجازه را می‌دهند. اما در فیلم سینمایی این اتفاق نمی‌افتد.

محمدعلی باشه‌آهنگر با اشاره به دردسرهای تولید “ملکه” اظهار داشت: فکر می‌کنم هنوز دارم چوب «ملکه» را می‌خورم. مگر در «ملکه» من چه گفتم؟ من گفتم ما و عراق یک ملت هستیم. چه کسی این ملت را به جان هم انداخت و داریم با هم می‌جنگیم؟ چه زمانی این موضوع را مطرح کردم؟ اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود که تازه زمزمه‌های جنگ سوریه مطرح شد و عراق هنوز وارد این مسئله نشده بود. «ملکه» در دهه هشتاد ساخته شد نه در دهه شصت. حرف «ملکه» این بود که در این مقطع زمانی نیاز دو کشور وحدت است و باید یک رابطه‌ای بین این دو ملت و کشور به وجود بیاید. الان رابطه بین ما و عراق چگونه است؟ شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی را با هم ترور و شهید می‌کنند. پس چرا آن موقع با «ملکه» این طور برخورد شد؟ مگر وظیفه فیلمساز این نیست که جلوتر از جامعه موضوعاتی را گوشزد کند؟ مگر غیر از این است که ما نیازمند روابط فرهنگی عمیق با عراق هستیم؟ پس چرا عده‌ای دیر فهمیدند و من در این مسئله تاوان پس دادم؟ من بعد از «ملکه» نتوانستم شش سال فیلم بسازم. فکر می‌کنید بیکار نشسته بودم؟ چندین طرح ارائه دادم و رد شد. این وسط باشه‌آهنگر مهم نیست. مهم سالهایی است که از دست دادیم و می‌توانستیم کارهایی بسازیم و نشد.

کارگردان “بیداری رویاها” تاکید کرد: مخاطب امروز باهوش است و وقتی می‌بیند فیلم‌های حوزه جنگ، بیش از آنکه دارای نگاه مستقل و دغدغه‌های درونی باشد، به صورت سفارشی ساخته می‌شود، ناخودآگاه آن را پس می‌زند. تماشاگر امروز، خاص است و فرق فیلم خوب را از پروداکشن عظیم می‌فهمد. آثار دفاع مقدس ما می‌تواند نظر بیننده جهانی را هم به خود جلب کند منوط به اینکه نگاه مستقل بر آنها حاکم باشد.

باشه‌آهنگر پیرامون کیفیت ادبیات جنگ گفت: ادبیات شفاهی دفاع مقدس که بعداً تبدیل به کتاب‌ها و رمان‌های زیادی در این حوزه شد از لحاظ آزادی عمل بسیار جلوتر از سینما هستند. اما من به سراغ این آثار نمی‌روم، چون خودم بچه آبادان هستم و وقایع را بی‌واسطه درک کرده‌ام. هر نویسنده‌ای از منظر خود وقایع را روایت می‌کند. من هم شیوه روایت خود را دارم و اگر چنین کتاب‌هایی را بخوانم، ممکن است ناخواسته از فضای ذهنی آن نویسنده‌ها تأثیر بگیرم که مطلوب من نیست. هرچند نوشته‌هایی از این دست بسیار ساده‌تر به رمان تبدیل می‌شوند تا به فیلم سینمایی.

کارگردان “فرزند خاک” درباره آینده سینمای جنگ گفت: الان فیلم ساختن در حوزه دفاع مقدس زیر چند میلیارد شدنی نیست. از لحاظ لجستیک هم دیگر نمی‌توانیم به راحتی امکانات کار را تامین کنیم. امیدوارم که اشتباه کنم. ولی این نکته را نباید فراموش کنیم که کشور ما در یک منطقه بسیار بحرانی و حساس واقع شده است و هر لحظه باید منتظر یک اتفاق باشیم و برای همین باید همواره درباره این فضا صحبت کنیم. ما پیشرفت‌های زیادی در حوزه دفاعی داشتیم. برای ساخت یک موشک به اندازه ساخت ده‌ها فیلم هزینه می‌کنیم و باید هم بکنیم. اما جنگ رسانه‌ای و هنری هم مسئله‌ای جدی است و هزینه‌های ژانر سینمای جنگ و مقاومت در ردیف هزینه‌های حوزه دفاعی و امنیتی است. فارغ از آثار سفارشی، اگر کسانی که دغدغه این کار را دارند وارد گود شوند، آن وقت نتایج بسیار درخشانی را شاهد خواهیم بود که در امنیت ملی ما و گسترش حوزه فرهنگی کشور تاثیر بسزایی خواهد داشت.




اعلام اسامی هفت داور سودای سیمرغ جشنواره با حضور⇐منتقد فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق+ بازیگر زن “پایتخت”+مدیر تلویزیون+فاخرساز دوران احمدی نژاد+فیلمساز ۳ارگانی+…

سینماروزان: اسامی داورام بخش سودای سیمرغ جشنواره سی و هفتم فجر اعلام شد.

به گزارش سینماروزان مهرزاد دانش منتقد فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق و ریما رامین فر بازیگر نقش “هما”ی سریال “پایتخت” از جمله اعضای هیأت داوران هستند.

محمد احسانی مدیر شبکه نسیم سیما و محمد بزرگ نیا کارگردان یکی از پروژه های فاخر دولت دوم احمدی نژاد یعنی “راه آبی ابریشم” از دیگر اعضای هیأت داورانند.

محمدعلی آهنگر کارگردان فیلم 3ارگانی “سرو زیر آب” که با حمایت حوزه و فارابی و تصویرشهر تولید شد نیز در هیأت داوران حاضر لست.

پوران درخشنده کارگردان قدیمی سینما و محمود کلاری فیلمبردار پیشکسوت دیگر اعضای هیأت داوران هستند.

این هفت داور 22 فیلم بخش سودای سیمرغ و 3 انیمیشن راه یافته به جشنواره فیلم فجر را داوری می‌کنند.




کارگردان “سرو زیر آب” با انتقاد از محدودیتهای گریبانگیر اکران فیلمش اظهار داشت⇐اوضاع اکران بدتر از مواجهه با تانکهای “تی-۷۲″روسی است!!!/میخواهند همه را به سمت تولید کمدی جنسی سوق دهند؟؟؟!!

سینماروزان: گرفتاریهای گریبانگیر اکران “سرو زیر آب” تازه ترین ساخته محمدعلی باشه آهنگر که از محدودیت تبلیغات محیطی تا محدودیت تیزرهای تلویزیونی را دربرمیگیرد موجب شد تا این کارگردان حضور در رسانه ملی را غنیمتی شمارد برای نقد تک قطبی شدن گیشه.

باشه آهنگر خطاب به رضا رشیدپور در “حالا خورشید” گفت: وقتی تیزر این فیلم تنها 10 تا 12 بار از تلویزیون پخش شود، دل من می‌شکند. آقایان یک‌بار تکلیف ما را مشخص کنند، برای این کشور «فرهنگ» مهمتر است یا «اقتصاد»؟

این کارگردان ادامه داد: الان وضع اکران ما بدتر از مواجهه با تانکهای «تی 72»روسی در زمان جنگ است.  اگر بازیگر من طنز جنسی بگوید، به حضرت عباس به فیلم من هم کلی سالن و تبلیغ میدهند و فیلم من هم می‌فروشد. آیا می‌خواهید من و دیگرانی که به فکر سینمای ژانر هستند را به آن سمت سوق بدهید که کمدی جنسی بسازیم؟ اگر بخواهم تفکر را قیچی کنم، کار خوبی کردم؟ به خدا این کار ساده‌ است، اما برای من حکم انتحاری دارد.

او حرف‌های خود را این‌طور ادامه داد: به دلیل همین حرف‌ها تصمیم دارم دیگر نسازم، چون ادامه این شرایط آدم را اذیت می‌کند. ظاهرا برای ساخت فیلم‌هایی که می‌فروشد چهار تا لوکیشن و چهار تا بازیگر و فالوئر اینستاگرام لازم است.

باشه‌آهنگر به سینمای مورد علاقه خود هم اشاره کرد و گفت: من می‌خواهم فیلم‌هایم به سینمای استاندارد و جهانی نزدیک شود. نمی‌خواهم به تماشاگر کم‌فروشی کنم، اما انگار با این رفتارها من را به آن سمت می‌برند. برای من ساختن چنین طنزهایی کاری ندارد، سوژه آن را هم دارم. متاسفانه فرهنگ درحال ذبح‌شدن برای اقتصاد است. همه اتفاقات هم علیه این نوع فیلمسازی است. در این شرایط همه فیلمسازان جنگ ما کنار کشیده‌اند و این تعداد باقیمانده هم اگر تصادف نکنند و نمیرند با ادامه این وضع کنار می‌کشند.

این کارگردان تأکید کرد: در هر حال عجیب است فیلمی با ادبیات دفاع مقدس در این شرایط آشفته اکران از سوی مدیران طرد شود و از آن بدتر جریانی سعی در دیده‌ نشدن آن داشته باشد.




اعتراض کارگردان «سرو زیر آب» به مهجوریت فراوان فیلمش در اکران⇐همانها که تلاش کردند سرمایه جور نشود حالا تلاش میکنند فیلم دیده نشود/۵۰ درصد سانسهای فیلم، سانسهای مُرده ابتدای روز است!!/نه شهرداری بیلبورد میدهد و نه تیزرهای موثری داریم/برای اکران «تنگه ابوقریب» سنگ تمام گذاشتند ولی تمام امکانات تبلیغاتی را از «سرو زیر آب» دریغ کردند!!

سینماروزان: تازه ترین فیلم محمدعلی باشه آهنگر فیلمساز ژانر جنگ سینمای ایران با نام «سرو زیر آب» در حالی روی پرده رفته که علیرغم مضمون میهنی برخلاف دیگر فیلمهای این گونه که از حمایتهای ارگانی فراوان در تبلیغات و حتی توزیع بلیتهای فله ای برخوردارند، کمترین حمایت تبلیغاتی نداشته؛ نه بیلبورد دارد، نه تیزرهایش پخش مناسب داشته اند و نه حتی برایش اکرانهای مردمی موثر طراحی شده است.

محمدعلی آهنگر با اشاره به پیش بینی هایش از بایکوت فیلم در اکران به تینا جلالی در «اعتماد» بیان داشت: پیش بینی میکردم که بخاطر نگاه خاص فیلم بایکوت شویم اما نه به اين شدت!! نگاه عجيب و غريبی در اکران بر فیلم روا شده كه نمي‌دانم پشتش چه چيزي نهفته است. شدت آن آنقدر زياد و زيادتر شد كه در وقت اكران ضربه كاري خودش را زده است. شاهديد كه نه تبليغات درستي مي‌شود و نه شهرداري بيلبوردي مي‌دهد. نه تيزرهاي موثرش ادامه دارد و نه سانس و سينماهاي كافي و البته درست به فيلم اختصاص يافته است. جالب است بدانيد شهرداري يكي از سرمايه‌گذاران است كه بيلبورد نداد و نمي‌دهد. حدود 50 درصد سانس‌ها، سانس‌هاي بي‌رمق و مرده است. مثلا 9 صبح يا 12 ظهر، 2 ظهر اينها براي هيچ فيلمي كاركرد ندارد.

باشه آهنگر با تأیید اکران سوت و کور «سرو زیر آب» اظهار داشت:  بسياري تلاش كردند فيلمنامه به نتيجه نرسد. همان‌ها تلاش كردند سرمايه جور نشود، همان‌ها كوشيدند ساخته نشود و همان‌ها تمام ابزار تبليغاتي را دريغ كردند تا فيلم دیده نشود. من ابزار تبليغاتي و رسانه‌اي فيلم‌هاي اينچنيني كه امسال از ابتداي سال تا پيش از «سرو زير آب» در اكران بودند ندارم. نه بيلبورد نه تيزر  و نه..

کارگردان «سرو زیر آب» با اشاره به پروپاگاندای تبلیغاتی برای «تنگه ابوقریب» گفت: بله، براي «تنگه ابوقریب» سنگ تمام گذاشتند. شما اين موضوع را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ من خوشحالم كه فيلم يادشده خوب اكران شده است. بحث ما شيوه اكران است. در ايران اگر بخواهند فيلمي زمين بخورد راهكارش را بلدند و اگر بخواهند فيلمي فروش كند آن را هم بلدند. قرار بود «سرو زير آب» مثل «ملكه» «بيداري روياها» و «فرزند خاك» خوب اكران نشود.




محرومیت تبلیغات محیطی به کنار، پخش تیزر تلویزیونی «سرو زیر آب» هم دچار مشکل شد!؟؟⇔مسأله اصلی کجاست؟ ماهیت ضدّجنگ فیلم، کاراکتر ستاره اسکندری یا تعلق خاطر به هم‌کیشان سپنتا نیکنام؟؟

سینماروزان: اکران درام میهنی «سرو زیر آب» در حالی آغاز شده که برخلاف پیش بینی ها شهرداری که از طریق تصویرشهر از تولید فیلم حمایت کرده بود، فضای محیطی چندانی را برای تبلیغ در اختیار فیلم نگذاشته است.

به جز این در روزهای گذشته پخش تیزرهای تلویزیونی «سرو زیر آب» هم دچار مشکل شده است و همه چیز دست به دست هم داده تا در روند اطلاع رسانی این محصول مشکل ایجاد شود.

درباره محدودیتهای تبلیغی پیش روی «سرو زیر آب» هیچ داده رسمی منتشر نشده است؛

برخی تعلق خاطری که محمدعلی باشه‌آهنگر کارگردان فیلم به زرتشتیان نشان داده و به خصوص تأکید موکد بر نقش زرتشتیان در جنگ تحمیلی را عامل این محدودیتها دانسته‌اند و برخی نیزشمایلی که ستاره اسکندری در فیلم ایفا کرده را عامل این محدودیتها دانسته اند.

بماند که در کنار همه اینها مشی ضدّجنگی که فیلم در پیش گرفته و تلاش برای بازنمایی واقعیات جنگ -همان طور که بوده- میتواند عاملی دیگر باشد بر مهجوریت فیلم؛ درست شبیه به روندی که فیلم قبلی آهنگر یعنی «ملکه» طی کرد.

«سرو زیر آب» روایتی در اواخر دهه شصت و در حاشیه عملیات کربلای 5 را تصویرسازی کرده است؛ روایتی ناظر به قرارگیری مسلمانان و زرتشتیان در یک جبهه واحد.




محمدعلی باشه آهنگر همزمان با اکران “سرو زیر آب” بیان کرد⇐ بسیاری از زوایای جنگ هنوز بیان نشده/تکرار یک زاویه مشخص از جنگ، پاسخ درستی درباره جنگ نمی دهد/برخی ارگانهای دولتی به دنبال فیلمهای سفارشی هستند و از آثار با نگاه آزادانه در حوزه جنگ کمترین حمایتی نمیکنند!/باید کاملا بی پرده معضلات خانواده شهدا را واکاوی کرد/باید بیش از اینها به نقش اقلیتهای مذهبی در جنگ پرداخت/کوشش کردم بخشی از درد و رنج درگیران با عملیات کربلای ۵ را در “سرو زیر آب” مصور کنم/میزانسنهای سخت معراج با حضور علیرضا زرین دست جان گرفت

سینماروزان: محمدعلی باشه آهنگر کارگردانی که با “ملکه” تصویری واقع گرا از جنگ نشان داده بود با فیلم تازه اش “سرو زیر آب” به سینماها آمده است.

به گزارش سینماروزان در “سرو زیر آب” همچنان توسل به نگاهی واقع گرایانه از جنگ است که اهمیت دارد و آهنگر کوشیده تلخیهای جنگ را همان طور که بوده با قابهایی استاندارد بیان کند.

محمدعلی باشه آهنگر با بیان اینکه دفاع مقــدس هنوز فضــای زیادی برای پرداخت آثار ســینمایی دارد گفت: پژوهش های بیشــتر، همیشــه به من نشان داده که هنوز ناگفته های بسیاری از آن روزهای سخت داریم. در هر حال، هر هنرمندی دغدغــه ای دارد و من تا زمانی کــه لایه های مختلف وقایع دفاع مقدس مسئله ذهنی ام باشد، فیلم ها را با این موضوع روی پرده سینما می برم.
وی ادامه داد: سینمای دفاع مقدس برای من مهم تر از دیگر موضوعات سینمایی است. تماشای فیلم های موفق در موضوعات مختلف را دوست دارم اما ساخت فیلم هایی درباره معضلات خانواده های شــهدا و اشاره به شرایط امروزی، برای من جذاب تر است و باید بی پرده این معضلات را واکاوی کرد. بسیاری از زوایای جنگ هنوز بیان نشده و پر از فراز و نشیب های جذاب از منظر سینمایی است و مهم ترین دلیل از نظر من، آگاه ســازی جامعه نســبت به این اتفاق ها است.
کارگردان فیلم سینمایی«سرو زیر آب» با اشاره به فضای این فیلم خاطرنشان ساخت: قصه این فیلم در بحبوحه کربلای ۵ که در سال ۶۶ رخ داد و در ادامه به عملیات سنگین عراق که علیه خطوط ما شکل گرفــت، وارد می شــویم و به بخشی از درد و رنج خانواده هایــی که به دنبــال پیداکردن عزیزان شــان به اهواز رجــوع کرده‌اند می پردازیم. ما در این پرداخت، ســعی کردیم به رنج مشترک بین قومیت ها و ادیان مختلف اشاره کنیم. درد ناشی از این واقعه دایره وســیعی را دربرگرفت و گروه های مختلف را شامل شد.
وی با اشاره به دلیل طولانی شدن روند ساخت این فیلم اظهار داشت: مدتها ســرمایه گذار نداشــتیم. برخــی از ســرمایه گذاران ارگانهای دولتی به دنبال فیلم های کاملا سفارشــی هســتند و شرایط سرمایه گذاری برای فیلمی با نگاه آزادانه در حوزه جنگ را ندارند. ۱۶ بار فیلمنامه را بازنویسی کردیم زیرا اساســا همه به دنبال طرح ســوژه های معمولی در حــوزه جنگ هستند و اگر درد جنگ را بیان کنیم با مشکلاتی از جهت های مختلف، از جمله منتقدان روبه رو می شویم.
وی اضافه کرد: گاهی نقدها را می خوانم و با خود فکر می کنم کسی که هیچ دانشــی نســبت به پشت پرده عملیــات جنگ ها ندارد و حتی اطلاعی درباره فعالیــت فرمانده ها در دوره های مختلــف نــدارد، با چه پشــتوانه ای به نقدنویسی اثری که هزاران تحقیق برای تولید آن انجام شده، می پردازد. برخــی دیگــر هــم منتظــر تکرار حرف های گذشــته هستند، درحالی که فعالیت من در ســینمای دفاع مقدس به قصد بیان ناگفته های جنگ اســت. تکرار یک زاویه مشخص از یک پدیده، پاســخ درستی درباره جنگ به مخاطب نمی دهد. مــا باید در فیلم دفاع مقدس سوال ها و پاســخ هایی منطقی از طرف جوان ها، رزمندگان و سیاســتمداران را مطرح کنیم که دلالت های اجتماعی و بروز داشته باشد.
باشه آهنگر با یادآوری پروسه تحقیقاتی این فیلم گفت: ما با افراد معراج اهواز گفت وگو کردیم و لیستی از کسانی که آن دوره فعالیت داشــتند را تهیه کردیم و به سراغشان رفتیــم. عده ای شــهید شــده بودند و عده ای اندک در دســترس ما بودند که از اطلاعات شان بهره برده ایم. وقایع را از زبان آنها شــنیدیم و تا حد زیادی قصه را برای تبدیل به فیلمنامه رقیق کردیم زیرا مخاطب امــروز دلیلی برای تحمل این میزان ســختی برای تماشای فیلم سینمایی ندارد.
این کارگردان سینمای ایران که در چندین پروژه سینمایی اش از همکاری علیرضا زرین دست به عنوان فیلمبردار برخوردار بوده عنوان کرد: زرین دست فیلمبرداری صاحب سبک است که آماده میزانسن های سخت است. او نورپردازی، انتخــاب لنز و… را با نگاه حرفه ای و کاملا متفاوتی انجام می دهد. زرین دســت علاوه بر مهــارت و تجربه حرفه ای که دارد، بــا فیلمنامه همدلی دارد و با توجه به ســابقه حضورش در سینما، نگاهی پدرانه برای حفظ منافع گروه دارد.
وی در خصوص بازخورد هــا نســبت به فیلم خاطرنشان ساخت: از بیــن صد مخاطب، بالای ۹۵ نفر با رضایت و احساس افتخار به پرچم کشور و این همزیستی مسالمت آمیز بین اقوام و ادیان مختلف، از سالن بیرون آمدند.

به گفته وی در دفاع مقدس ده‌ها موضوع بکر و ناب وجود دارد که کافی است با کمی جست‌وجو به آن‌ها دست یافت. اقلیت‌های مذهبی در دفاع مقدس یکی از اقشاری بودند که کمتر به آن‌ها پرداخته شده بود. برای همین سعی کردیم تا با رفتن به سراغ موضوعی بکر، در کنار جذابیت بصری، کشش موضوعی نیز در کار مورد توجه قرار گیرد.

باشه آهنگر درباره ذائقه و سلیقه مردم در حوزه سینما گفت: متاسفانه ذائقه و سلیقه مردم در سال‌های گذشته معطوف به چند موضوع خاص شده است. دفاع مقدس یکی از موضوعاتی است که باید به شکل سوژه بدان پرداخته شود و مخاطب برای دیدن آن به سالن بیاید و این فیلم را نیز ببیند. باید با جریان‌سازی این نزدیکی و تنوع برای مخاطب به وجود بیاید تا بتوانیم شاهد اکران فیلم‌ها در تنوع بیشتر باشیم.




بازدید رییس حوزه هنری از پشت صحنه فیلمی «۳ارگانی»⇔فیلمی که از آقازاده کارگردان تا فرزند بازیگر زن سینما و مجری طرح «شهرزاد» در آن نقش گرفته‌اند+عکس

سینماروزان: بعد از فیلم «3ارگانی» قتل موسی خیابانی با نام «ماجرای نیمروز» این روزها یک فیلم «3ارگانی» دیگر با عنوان «سرو زیر آب» هم در مرحله فیلمبرداری قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان به مانند «ماجرای نیمروز» در تولید «سرو زیر آب» هم از فارابی گرفته تا حوزه هنری و تصویرشهر وابسته به شهرداری به عنوان حامی تولید حضور داشته اند.

به تازگی محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری به اتفاق محمد حمزه زاده رئیس سازمان و علی قربانی معاون اجرایی و سازمان سینمایی سوره از پشت صحنه این فیلم دیدن کرده اند.

تهیه کنندگی «سرو زیر آب» را حامد حسینی آقازاده ابوالقاسم حسینی تهیه کننده فیلم «ملکه» برعهده دارد و در تیم بازیگران آن نیز نام حسین باشه آهنگر فرزند کارگردان فیلم، دنیا مدنی فرزند رویا تیموریان و حسن نجاریان از کارمندان سابق فارابی و مجری طرح ابتدایی و مدیر پروژه بعدی «شهرزاد» دیده می شود.

بابک حمیدیان و همسرش مینا ساداتی، رضا بهبودی، مسعود رایگان، هومن برق نورد، همایون ارشادی، مهتاب نصیرپور، فرخ نعمتی، هادی قمیشی و شهرام حقیقت دوست دیگر بازیگران «سرو زیر آب» هستند.

بازدید رییس حوزه هنری از پشت صحنه «سرو زیر آب»
بازدید رییس حوزه هنری از پشت صحنه «سرو زیر آب»




فیلم تازه کارگردان “ملکه” در شش و بش تولید

سینماژورنال: ساعاتی پیش یک دستیار کارگردان به نام حسین فلاح در گفتگو با “مهر” از آغاز پیش تولید تازه ترین فیلم محمدعلی باشه آهنگر با نام «سرو زیر آب» خبر داد.

به گزارش سینماژورنال حسین فلاح گفته است: به تازگی پیشنهاد کار در فیلم سینمایی «سرو زیر آب» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر به من شده است، اما با توجه به اینکه بخشی از این فیلم در جنوب روایت می‌شود فعلا پاسخی به این پیشنهاد نداده ام. این فیلم درباره معراج شهدا است و یک پیش تولید طولانی خواهد داشت زیرا باید یک سری دکورها برای آن ساخته شود. به احتمال زیاد پیش تولید آن از ۱۰ روز دیگر آغاز می شود.

با این حال حامد حسینی تهیه کننده «سرو زیر آب» در گفتگو با سینماژورنال با بیان اینکه هیچ چیز درباره این پروژه مشخص نیست صحبت در این باره را به روزهای آینده موکول کرد.

آخرین فیلم سینمایی باشه آهنگر «ملکه» بود که 5 سال پیش از این تولید شد.




روایت حجت‌الاسلام شهاب مرادی از تلاشهایش برای رفع ممنوعیت شجریان، اشک ریختن برای “شهرزاد” و “قباد”، دربست کردن سینما برای تماشای فیلم و…

سینماژورنال: حجت الاسلام شهاب مرادی که با نام کارشناس خانواده، ازدواج و جوانان شناخته می شود، از جمله روحانیون رسانه ملی است که همواره سعی می‌کند نظرات خود را در بسته‌بندی‌های شیک و متفاوتی به مخاطب عرضه کند.

به گزارش سینماژورنال همین ارائه حتی ثقیل‌ترین محتوا در یک بسته بندی به‌روز است که باعث می شود اغلب برنامه‌هایش در رسانه ملی با اقبال مخاطبان روبرو شود.

این روحانی در تازه ترین گفتگوی خود که با “تماشاگران امروز” انجام شده کوشیده برخی از علایق هنری خود را فاش کند.

سینما را دربست می گیریم و فیلم می بینیم

مرادی با اشاره به اینکه معمولا در سینما فیملها را می بیند گفته است: با خانواده و دوستانم به سینما میروم. بعضی وقتها که یک فیلم را خیلی دوست باشیم که سینما را دربست کردیم و رفتیم فیلم را دیده ایم.

وی ادامه داده است: یک بار “ردکارپت” را هفت هشت نفری با دوستانم رفتیم و دیدیم. خیلی هم خسته بودیم ولی گفتم من این فیلم را ندیده ام و باید ببینم…اغلب فیلمهای اسکاری 2015 را دیده ام.

فیلم “جاذبه” را ایستاده دیدم

این کارشناس مذهبی درباره علایق سینمایی اش بیان داشته است: بازی و ساخت خوب در انتخاب فیلم برایم اهمیت بسیار دارد. مثلا فیلم اتاق ROOM را دیدم و از وسطهای داستان فیلم می افتد و آن جذابیت لازم را ندارد ولی مثلا بخشی از فیلم جاذبه GRAVITY را ایستاده می دیدم. من دوست دارم خودم را به فیلم بسپارم و اینکه مدام دنبال این باشم که این بخش را کروماکی بدانم و آن بخش را جلوه های ویژه کامپیوتری نرمال نمی‌دانم.

حین تماشای “شهرزاد” گریه کردم

به گزارش سینماژورنال وی با اشاره به علاقه اش به سریال “شهرزاد” خاطرنشان ساخته است: سه چهار بار طی دیدن فصل اول “شهرزاد” به گریه افتادم. یکی دو بارش برای “قباد” بود.

مرادی افزوده است: “شهرزاد” تاریخ آن مقطع را صرفا سیاسی و در جهت مصدق و فاطمی نشان می داد.. به نظرم الان برای مخاطب مصدق و کاشانی و فداییان اسلام خیلی فرق ندارد و حساسیتهایی که در گذشته بوده الان زیاد وجود ندارد.

بعد از دیدن “ملکه”…

حجت الاسلام مرادی با اشاره به یکی از بهترین آثار سینمای دفاع مقدس در سالهای اخیر بیان داشته است: فیلم “ملکه” را در سینما ندیده بودم. تلویزیون آن را پخش کرد و وقتی تمام شد. ساعت یک و نیم شب به میلاد کیمرام زنگ زدم و گفتم واقعا کیف کردم بازی تو عالی بود.. کیمرام هم گفت تبریک تو از برای من از هزار سیمرغ بهتر است.

چیزی که دشمن بابت آن منت بگذارد مایه مباهات نمی دانم

این روحانی با اشاره به اینکه “درباره الی” فرهادی از “جدایی…”اش بهتر بوده با بیان اینکه “جدایی…” را کمی سیاه تر دیده درباره فرهادی اظهار داشته است: نسبت به آقای فرهادی مسأله ای ندارم ولی این موضوع نباید مرا از اظهارنظر بازدارد. نباید بگویم حالا که تب اسکار است پس من هم تبریک بگویم و بگویم البته یک سری ملاحظاتی هست که بعدا میگویم و آن بعداد هیچ وقت پیش نیاید. من چیزی را که دشمن ما بابت آن سر ما منت بگذارد مایه مباهات نمی دانم. ولی اگر مردم فقط در یک سینما برای فیلمساز دست بزنند آن موفقیت را به او تبریک می گویم.

حاتمی کیا را بیشتر از آثارش دوست دارم

مرادی درباره حاتمی کیا چنین نظر داده است: خودش را بیشتر دوست دارم و “چ” بهتر از “بادیگارد” بود. “آژانس شیشه ای” از همه فیلمایش بهتر است.

شهاب مرادی پیرامون “یتیم خانه ایران” ابوالقاسم طالبی هم اظهار داشته است: دیالوگهای فیلم در بعضی جاها خوب نبود ولی به نظرم این فیلم همین قدر که بتواند این موضوع یک خطری را در ذهن جا بیندازد که نیمی از جمعیت ایران در یک قحطی از بین رفته اند و این از تاریخ ما پاک شده، کافی است.

تلاش برای حل مشکل شجریان

یکی از جالبترین بخشهای گفته های مرادی جایی است که از علاقه دیرین خود به صدای محمدرضا شجریان و تلاشهایش برای حل مشکل ممنوعیتهای حرف زده است. به گزارش سینماژورنال مرادی با اشاره به شنیدن آثار شجریان گفته است: آن زمان که ما شجریان گوش می کردیم خیلی ها که الان از او طرفداری می کنند می گفتند اینها چیست گوش می کنید؟ یاد بدهکاری و بدبختی هایمان می افتیم.

وی ادامه داده است: واقعا شجریان به نظرم یک اتفاق بی تکرار است. آواز را در نقطه ای قرار داده که دیگر دست کسی به آن نمی رسد. سالهای متمادی طلبگی در موسیقی داشته است.

مرادی درباره تلاشهایش برای حل مشکل شجریان اظهار داشته است: ابتدای بروز مسائل تلاش کردم و می دانم افراد دیگری هم سعی خود را کرده اند اما احساس میکنم طرفین خودشان هم باید بخواهند.

منبر در مجلس ختم شکیبایی، پاشایی و…

حجت الاسلام شهاب مرادی در پاسخ به این سوال که در مجلس ختم چه چهر هایی منبر رفته است گفته است: خسرو شکیبایی، چهلم قربانیان زلزله بم در این شهر، آیدین نیکخواه بهرامی، مرتضی پاشایی، محمدعلی اینانلو و…

معلم آشپزی موسیقی درس می داد

به گزارش سینماژورنال ابراز تعلق خاطر مرادی به شجریان و منبر رفتن ایشان در مجلس ختم مرتضی پاشایی در حالی صورت گرفته که خودش زمانی که ریاست سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران را برعهده داشت، آموزش موسیقی در فرهنگسراها را تعطیل کرد. خودش دلیل این امر را برآمده از تخصصی نبودن آموزش دانسته و گفته است: همان موقع سازمان مورد نقد موسیقیدانان مسئول هم بود که معلم آشپزی در فرهنگسرا موسیقی درس می دهد.

وی ادامه داده است: ما مقرر کردیم آموزشهای تخصصی هنر از جمله موسیقی را برنامه ریزی و اجرا کنند کنند با نگاه حمایتی و بدون درآمدزایی مانند مکتب آواز تهران که مقدمات آن انجام شده بود.

مرادی خاطرنشان ساخته است: نکته دیگری که به آن به عنوان یک اصل معتقد هستیم عدم رقابت با بخش خصوصی بود است که باید همیشه و همه جا جدی گرفته شود. خیلی از آموزشگاهها اعتراض می کردند و این اعتراض آنها به حق بود که سازمان فرهنگی هنری با فضای رایگان و کلاسهای ارزانتر  عرصه را بر 300 آموزشگاه خصوصی تهران تنگ کرده است.




بودجه انجمن دفاع مقدس در خدمت سناریست ۲۵ ساله!

سینماژورنال/ورتا چمانی: انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس اخیرا درام سینمایی “دلتنگیهای عاشقانه” را روی پرده داشت؛ درامی که علیرغم صرف هزینه مناسب برای تولید، فروشش در دو ماهی که روی پرده بود به 200 میلیون هم نرسید و طبیعی است که با احتساب سهم 35 درصدی تهیه کننده نهایتا بیشتر از 70 میلیون عاید انجمن نکرده است.

به گزارش سینماژورنال البته که این انجمن یکی دیگر از محصولاتش به نام “خاکستر و برف” را که توسط قائم مقامش روح ا.. سهرابی کارگردانی شده و البته این یکی هم هزینه تولید مناسبی دریافت کرده بود را بعد از دو سال پشت خط اکران ماندن روانه گروه تازه تاسیس “هنروتجربه” کرد که به صورت کاملا محدود و برای مخاطبان خاص به نمایش درآید.

این انجمن یک سریال با عنوان “آرام می گیریم” را باز هم به کارگردانی قائم مقام انجمن یعنی جناب سهرابی در مسیر تولید داشت که کیفیت پایین سناریوی اثر باعث شد از سوی مدیران سیما تولید سریال معلق شود. (اینجا و اینجا را بخوانید)

اینها را بگذارید کنار دیگر پروژه پرهزینه متاخر اما شکست خورده انجمن یعنی “پنجاه قدم آخر” تا عیار کار این هسته اصلی سینمای انقلاب و دفاع مقدس در سالهای اخیر دستتان بیاید. “پنجاه قدم آخر” علیرغم بودجه میلیاردی تولید در دو هفته ای که روی پرده بود فقط 25 میلیون تومان فروخت!!!

عدم حمایت از سینماگران کارکشته و امتحان پس داده

البته که در ماههای گذشته کارگردانانی چون محمدعلی باشه آهنگر و احمدرضا معتمدی که هر دو از جمله سینماگران مطرح و امتحان پس داده ایرانی هستند به دنبال تولید فیلمنامه های “سرو زیر آب” و “بوف کور” از طریق این انجمن بودند که حمایتی شامل حال آنان نشد.

از آن سو تیم تولید درام تحسین برانگیز “شیار143” نیز در جلب حمایت این انجمن برای فیلم اخیر خود “نفس” ناکام ماندند و نتوانستند حتی یک ریال حمایت برای تولید محصولی کاملا مرتبط با دفاع مقدس از انجمن دریافت کنند.

سال قبل نیز مهدی نادری کارگردان جوانی که توانایی خود در ژانر جنگ را با همان اولین فیلمش “بدرود بغداد” نشان داده بود و  فیلمش به عنوان نماینده ایرانی اسکار 2010 هم انتخاب شد سناریویی با محوریت حوادث مربوط به فتح خرمشهر با نام “لیخون” را برای جلب حمایت به انجمن ارائه داد که فیلمنامه وی نیز رد شد.

حمایت از سناریست بی تجربه و تهیه کننده ای کم تجربه

حالا اما در اتفاقی عجیب سناریویی با عنوان “ماه گرفتگی” با مضمون اتفاقات 88 پروانه ساخت گرفته است که بناست با حمایت انجمن دفاع مقدس تولید شود.

این پروژه نام مسعود اطیابی سازنده آثاری چون “صبح روز هفتم” و “خاک و مرجان” را به عنوان کارگردان بر خود دارد اما اعجاب آنجاست که فیلمنامه اثر از جوانی 25 ساله به نام مهدی آذرپندار است!!!

جوانی که همه سابقه سینمایی اش نگارش یک سری مقاله در بولتنهای دانشجویی و البته یکی دو رسانه اصولگرا بوده است.

این جوان هموست که چند سال پیش انتخابش به عنوان یکی از اعضای شورای تخصصی بررسی فیلمنامه‌های سیما درست بعد از انتقاداتی که در مقالاتش به محصولات رسانه ملی داشت(!!) شگفتی بسیاری از اهالی تلویزیون را به دنبال داشت.

اینکه چطور شده فیلمنامه ایشان مورد حمایت انجمن دفاع مقدس قرار می گیرد هم ریشه دارد در سمتی که ایشان اخیرا در یکی از نهادهای مافوق انجمن پیدا کرده است!!!

پروانه ساخت “ماه گرفتگی” به تهیه کنندگی هادی انباردار صادر شده که بیشتر در گروه تولید و تدارکات پروژه های دفاع مقدسی حضور داشته و البته از رفقای سالیان اخیر مسعود اطیابی است.

فارغ از ایفای نقشهای فرعی در تعدادی فیلم درجه دوی دفاع مقدسی، انباردار سابقه تهیه کنندگی یک فیلم به نام “دویدن تا نیمه شب” را هم دارد که سال قبل به تولید رسید اما نه اکران شد و نه به  شبکه خانگی وارد شد.

تجربه تلخ “پایان نامه” پیش رویمان است و درس نمی گیریم

اینکه در انجمن دفاع مقدس که باید مرکز کارکشته های ژانر دفاع مقدس باشد از امثال محمدعلی آهنگر و احمدرضا معتمدی به دلیل صراحت کلامشان حمایت نمی شود اما فیلمنامه چهره هایی با حداقل رزومه سینمایی در دستور کار تولید قرار می گیرد و تهیه کنندگی هم به چهره هایی با حداقل سابقه تهیه می رسد مطمئنا خرسندکننده نیست بخصوص که مضمون”ماه گرفتگی” مرتبط است با ماجراهای حاشیه انتخابات 88!
در این گونه، تجربه شکست خورده “پایان نامه” پیش روی دوستان انجمن است؛ تجربه ای که دقیقا به دلیل حضور چهره ای بی تجربه به عنوان سناریست و حضور کارگردانی تازه کار پشت دوربین به یکی از ضعیف ترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل شد.

انگار تحولی در کار نیست…

بسیاری از سینماگرانی که دغدغه انقلاب و دفاع مقدس را دارند امیدوار بودند با حضور مدیری تازه نفس در این نهاد، سیاستهایی تازه درپیش گرفته شود برای حمایت از سینمایی که نام انجمن از آن الهام گرفته شود اما انگار اولین تجربه تولید فیلم در مدیریت جدید نیر با حداقل نشانه از تحول پیش خواهد رفت.