1

پیشنهاد منطقی یک کارگردان سینما پیش‌روی تهیه‌کنندگانی که مدام از گرانی بازیگر می‌نالند⇐به‌جای ریختن بودجه پای بازیگران، برای نگارش سناریوهای جذاب، هزینه کنید

سینماروزان: در سالهای اخیر و با ورود سرمایه‌های مشکوک به سینما و شبکه خانگی، شاهد بالا رفتن جهشی هزینه‌های تولید و گرانی سرسام‌آور قیمت بازیگران بوده‌ایم؛ این مسأله ایست که باعث شده بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارگردانان مستقل که پیشتر با هزینه های معقول کار میکردند نتوانند پروژه‌های خود را کلید بزنند. راه حل این معضل چیست؟

ابراهیم وحیدزاده کارگردان قدیمی سینمای ایران با اشاره به اینکه باید به سمت ایجاد جذابیت در تولید رفت، به “جوان” بیان داشت: طبعا اگر به دنبال سفارشی‌سازی نیستیم و میخواهیم برای مردم محصول تولید کنیم باید فیلمهایی بسازیم که مورد علاقه بینندگان است. بیننده ایرانی از دیرباز شنیدن قصه های جذاب و پیش بینی ناپذیر را دوست داشته است و البته که در روایت داستان جذاب باید از بازیگران توانا هم استفاده کرد. البته که توانایی مترادف با اشتهار نیست و چه بسیار بازیگران توانایی داریم که اصلا مشهور هم نیستند.

وحیدزاده ادامه داد: به نظرم ورای بازیگر، این پرداخت شخصیت و ساختار داستانی است که باعث جذب مخاطب میشود. وقتی که ما در ساختن فیلم به خواسته های تماشاچی اهمیت ندهیم، مسلما او هم از دیدن کار لذت نخواهد برد و پیگیر نخواهد شد. بودن سوپراستارها تاثیر چندانی در محبوبیت یک فیلم ندارد. البته برای پروپاگاندای تبلیغاتی و کشاندن اولیه مخاطب به سینما، خیلی هم خوب است که بازیگر مطرح را به کار گیریم ولی به چه قیمتی؟ اگر بنا باشد دوسوم هزینه تولید به حساب بازیگر برود و یک پنجاهمش به نویسنده نرسد چه کاریست که همه چیز را فدای بازیگر کنیم.

کارگردان «مجسمه» و «شام عروسی» خاطرنشان ساخت: برایتان مثالی میزنم، سالها پیش یادم می‍آید همزمان یک فیلم وسترن از جان وین مشهور اکران شده بود و یک فیلم ایتالیایی هم بود که عواملش مشهور نبودند، ولی آن فیلم بیشتر از فیلمی که جان وین بازی کرده بود فروخت. علت، این بود که ارتباط بهتری با تماشاچی برقرار کرده بود چون خط داستانی جذاب و معماگونه‌ای داشت که باعث می‌شد مخاطبانش هفته به هفته بیشتر شوند و در نهایت مخاطبانش بیشتر از فیلم جان وین شد. همین حالا هم اگر نگاهی به گیشه‌ها کنید فیلمهایی را می‌بینید که اتفاقا بازیگر مشهور هم دارند ولی فروش شان نازل است دقیقا به این خاطر که داستان را فدای حضور استار کرده اند.

این کارگردان 74ساله تأکید کرد: به‌جای ریختن بودجه پای بازیگران، برای نگارش داستان‌های جذاب هزینه کنیم. سوپراستار مکمل ماجرا است و اصل ماجرای جذب مخاطب به کیفیت قصه و نوع پرداخت برمیگردد؛ این دو عنصر که درست باشد، بازیگرهای گمنام هم اگر باشند، فیلم دنبال خواهد شد.

کارگردان «معادله» و «تحفه ها» افزود: یک قصه جذاب را با بازیگران توانا و کم نام و نشان میتوان به فیلمی لذت بخش برای تماشا بدل کرد ولی مشهورترین بازیگران هم با فیلمنامه‌های ضعیف و بی کیفیت، ره به جایی نمیبرند. باید تهیه کنندگان سینمای ایران قدری جسارت کنند و سعی کنند جریان تولید فیلمهای جذاب با بازیگران کم نام ونشان را راه بیندازند. فیلمی که داستان پردازی ماهرانه داشته باشد قطعا میتواند حق خود را از اکران هم بگیرد. درست است که باید جلوی گرانی سرسام آور تولید را هم گرفت ولی یک راه مقابله با این جریان همین تمرکز بر تولید متنهای باکیفیت و درجه اول است.




ثریا قاسمی: این روزها هر نقشی پیشنهاد شود قبول می‌کنم؛ آنها که می‌گویند گزیده‌کار هستیم یا شوخی می‌کنند یا ژست می‌گیرند!/ اگر فضای هنری اینجا آلوده است، بروند و اخلاق خوب را در شبکه‌های ماهواره‌ای پیدا کنند

سینماژورنال/احمد محمداسماعیلی: ثریا قاسمی بیش از پنج دهه است که در عرصه سینما و تلویزوین ایران حضور اثر گذاری را تجربه می کند و البته که در همه این سالها کوشیده کیفیتی بالا از هنر بازیگری خود را ارائه کند.

به گزارش سینماژورنال قاسمی فعالیت کاریش را با فیلم هایی مثل “آرامش در حضور دیگران” ناصر تقوایی و یا سریال پرمخاطب “تلخ و شیرین” آغاز کرد.

جالب اینجاست که هر یک از این آثار در گونه خاصی بودند و نگرشی خاص نسبت به مخاطب داشتند اما بازی قاسمی در هر دو کار مورد توجه قرار گرفت. قاسمی از یک طرف در اثری با مایه های هنری مثل “آرامش در حضور دیگران” حاضر شده بود که یکی از بهترین آثار سازنده اش ناصر تقوایی بود و در آن کوشیده شده بود بخشهایی از تعارضات جامعه در حال گذار مصور شود و از سوی دیگر سریالی که مصداق بارز اثری باب طبع مخاطب عام بود.

قاسمی که فرزند هنرمندی مشهور و مردم‌دار به نام حمیده خیرآبادی بود فعالیت بازیگریش را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم  ادامه داد و خیلی زود تبدیل شد به یک چهره محبوب سینما و تلویزیون وانواع و اقسام نقش های مادر ایرانی را در آثارش ایفا کرد.

مجموعه هایی مانند “در پناه تو”، “خانه ابری” و “جراحت” از جمله سریالهایی هستند که قاسمی در برهه های زمانی مختلف در آنها ظاهر شد. “مجسمه”، “شام آخر”، “دختر شیرینی فروش”، “مارال” و “پدر آن دیگری” از جمله نقش آفرینی های ممتاز قاسمی در عرصه سینما بوده اند. در این بین بازی در نقش زنی میانسال و متشرع در “مارال” او را به سیمرغ بلورین بهترین بازیگری جشنواره نوزدهم فیلم فجر رساند.

 با ثریا قاسمی در مورد وضعیت فعلی بازیگری و روند کاریش گفتگو کرده ایم و البته خاطرات خواندنی “در پناه تو” را با وی مرور کرده ایم.

این گفتگو پیش از این در مجله “دنیای زنان” منتشر شده است.

*حضور در نقش انواع و اقسام مادران شیک، مدرن و سنتی ایران در این سه دهه برایتان چه جذابیت هایی داشته است؟

من بازیگر حرفه ای هستم و نقشهای مختلف به من پیشنهاد می شود و من هم نقشها را می خوانم و در صورت مناسب بودن قبول می کنم.

* اگر به انتخاب خودتان باشد بیشتر دوست دارید نقش چه مادرانی را بازی کنید؟

 برایم تفاوتی ندارد. داستان خوب و کنشهای شخصیتی که بازی می کنم مهم است. ما بازیگران کمتر قدرت انتخاب داریم و بیشترانتخاب می شویم و بازارکارهم چندان پر رونق نیست که من خودم را مقید کنم فلان نقش را بازی کنم. شیک و پیک بودن و یا فقیر وغنی بودن شخصیتی که قرار است بازی کنم موقعیت کلی نقش است. الان خیلی از بازیگران قدیمی و باسابقه خانه نشین شده اند و من سعی می کنم بین پیشنهاداتم بهترین ها را انتخاب کنم.

*چرا این روزها بازیگران پیشکسوت کمتر مجال بازی کردن پیدا می کنند؟

 به هزار و یک دلیل!  مهم ترینش وضعیت بد اقتصادی در سینما وتلویزیون است و به خصوص درتلویزیون که تولیدات به حداقل رسیده است و به جای تولید سریالهای جدید و متفاوت اغلب سریالها چند باردر شبکه های مختلف بازپخش می شوند. درهمین ماه گذشته چهار سریال با بازی من که در سال 82 در آنها بازی کردم دوباره بازپخش شد. آن وقت همه خیال می کنند ثریا قاسمی پرکار شده است. بی رودربایستی من این روزها هر نقشی پیشنهاد شود قبول می کنم. دوستان بازیگری که می گویند ما گزیده کار هستیم و انتخاب می کنیم یا شوخی می کنند و یا ژست می گیرند و قصد پز دادن دارند.

*بحث دیگری که باعث بیکاری بازیگران حرفه ای شده وجود نابازیگرانی است که نه تنها دستمزد نمی‌گیرند بلکه ممکن است پولی هم پرداخت کنند.

بله،  تهیه کننده هم ازخدا خواسته برای اینکه هزینه تولید کارش پایین بیاید ازاینها استفاده می کند و این رویه به کیفیت بازیگری مجموعه و یا فیلم ها لطمه می زند.  نویسنده ناشی ، کارگردان کارنابلد و کلا همه عواملی که کارشان را بلد نیستند به سطح کیفی کار لطمه وارد می کنند.

* تا به حال پیش آمده  ازبازی دراثری پشیمان بشوید و کاررا نیمه کاره رها کنید؟

 بارها پیش آمده اما کار را نیمه کاره رها نکرده ام.  در پشت صحنه خیلی از فیلمها شرایط غیرحرفه ای تولید حاکم است و برای آفیش کردن بازیگران کلی اتفاق نامناسب می افتد و به نوعی همه را علاف می کنند واین برای من آزاردهنده است.

*آیا هنگام وقوع چنین مواردی برخوردی هم انجام می دهید؟

 اوقات تلخی می کنم و برخلاف اغلب کارهایم که با هیجان و شوق سرصحنه می روم دراین کارها با بی میلی سر صحنه می روم اما از بازیم کم نمی گذارم. به هرحال وجدان کاری دارم و تجربیات این چهاردهه پخته ام کرده است.

*آیا همچنان بازیگری جذابیت دهه های گذشته را برای شما دارد؟

اگر همه چیز کاردرست و مناسب باشد هنوزهم از بازی کردن لذت می برم. سکانسی که خوب نوشته شده و کارگردان برایش میزانسن خوبی طراحی کرده را با انرژی و تمام توانم بازی می کنم. من ازحاشیه ها ناراحت می شوم.

*خیلی از بازیگران جوانی که مجال کارکردن را پیدا نکرده اند در ماههای اخیر به خارج رفته اند و جذب شبکه های ماهوارهای شده اند. برخی از این بازیگران سعی می کنند به افشاگری دست زده و بگویند وضعیت اخلاقی در سینما و تلویزیون ایران نامناسب است. در مورد این رفتارها نظر خاصی ندارید.

اگر فضای هنری اینجا آلوده است، خب بروند و اخلاق خوب را در شبکه های ماهواره ای پیدا کنند. بروند و در محیط سالم فیلم و سریال بازی کنند! اما نکته اینجاست که اخلاق در وجود خود آدمی است؛ این خودمان هستیم که باید بیاموزیم چگونه برخورد کنیم که کسی جرأت طرح تقاضاهای غیراخلاقی را به خودش ندهد و اگر رفتارمان نادرست باشد هر جای دنیا که باشیم این نادرستی گریبان مان را می گیرد.

*اخیرا مجموعه “در پناه تو” با بازی شما هفده سال بعد از پخش اولیله مجددا روی آنتن رفت و در کانون توجه قرار گرفت. می خواهم به خاطرات تان از آن دوران رجوع کنید و بگویید کاراکترتان در این سریال چه ویژگی هایی داشت که بازی در این مجموعه را پذیرفتید؟

 در پخش اول سریال در حدود 17 سال قبل موفق به دیدن این سریال نشده بودم و در پخش مجدد سریال را دیدم . متن سریال ، تیم بازیگری و کارگردانی خوب حمید لبخنده باعث شد بازی در این مجموعه را بپذیرم.

ثریا قاسمی
ثریا قاسمی/عکسها: بهنام یاوری

*اگر بخواهید جزیی تر نگاه کنید چه ویژگیهایی از متن سریال برایتان دارای جذابیت بود؟

در آن سالها پرداختن به مسائل و دغدغه های نسل جوان به خصوص در تلویزیون متداول نبود اما فیلم نامه “در پناه تو” به شکل درست و ملموسی به مشکلات جوانها و ارتباطات آنها در محیطهای آموزشی پرداخته بود.

*مادری که شما در این سریال نقشش را ایفا کردید شخصیتی ویژه بود که در عین آن که برخی رفتارهایش از سوی مخاطبان جوان ناراحت کننده بود اما کاراکتری غیرمنطقی هم نبود.

 این مادر به خاطر شهید شدن فرزند اولش تمام عشق وعلاقه اش را نثار پسردومش محمد کرده بود و این زن در عین حال یک ارتباط خوب و درستی با همسرش داشت. در کل این مادر شمایل یک زن سنتی و مهربان ایرانی را داشت که دغدغه اصلیش خانواده اش بود و طبیعی بود که برخی اوقات با فرزندش تعارض پیدا کند.

*با توجه به اینکه هنوز که هنوز است در جامعه ما ازدواج پسران جوان با بانوان مطلقه نوعی تابو محسوب می شود چقدر از نگرانی های این مادر درباره ازدواج پسرش با خانمی که یک بارازدواج کرده بود درست ومنطقی به نظر می رسید؟

 ریشه اصلی این نگرانی به سنتها و باورهای ما برمی گردد. اگر کمی به‌روز فکر کنیم خیلی از این مسائل پیش نمی آید. نازا بودن و ازدواج کردن خانم و یا آقایی  در گذشته باعث نمی شود که تصور کنیم گزینه مناسبی برای ازدواج نیست و باید او را از جامعه طرد کرد. بنابراین نباید احساساتی عمل کنیم. خوشبختانه در ادامه  مادر با توجه به علاقه پسرش به این خانم به خوبی با این مسئله کنار آمد و رضایت به ازدواج پسرش داد.

ثریا قاسمی
ثریا قاسمی

*آیا پیش بینی می کردید مجموعه در پخش مجدد این قدرمورد توجه مردم قرار بگیرد؟

قابل پیش بینی بود  کاری که به شکل درستی ساخته شود تاریخ مصرف ندارد و می تواند با هر نسلی ارتباط برقرار کند. این مجموعه از جمله کارهایی بود که از دیدن مجددش دلگیر نشدم.  برخی از کارهایی که بازی کرده ام موقعی که پخش می شود به دلیل کیفیت بدش غمگینم می کند اما حمید لبخنده در کارش تسلط داشت و به دقت ساخت مجموعه را پیگیری می کرد و این مایه خرسندی بوده است.

*در بسیاری از آثارتان از تکیه کلامهای مخصوص به خودتان استفاده می کنید. مثلا در همین سریال “در پناه تو” از تکیه کلام “محمدم” استفاده کردید. استفاده از این تکیه کلامها پیشنهاد خودتان است؟

بله، عموما پیشنهاد خودم بوده است.  معمولا در کارهایی که بازی می کنم برای جذاب شدن نقشم از تکیه کلام هایی استفاده می کنم. در زمان تولید “در پناه تو” این امکان نبود که از کلمه عزیزم استفاده کنیم . من دیدم با اضافه کردن این واژه “م” به نام فرزند، تمام عشق و علاقه یک مادر به فرزندش به منصه ظهور درمی آید و با صلاحدید کارگردان از آن استفاده کردم. در سالهای بعد خیلی از بازیگران از این کار من کپی برداری کردند. در سریال “شب دهم” هم از کلمه “خوف نکن” استفاده کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت…




در گفتگو با سینماژورنال بیان شد⇐روایت شیوا خنیاگر از چگونگی حذف میترا حجار از ایفای نقش اصلی”ستایش”، چرایی حذف کاراکترش از فصل دوم این سریال، ماجرای دعوتش برای بازی در سریالی محصول GEM، علاقه علی حاتمی برای سپردن نقش ثریا همسر محمدرضا پهلوی به وی و…

سینماژورنال/مهدی فلاح‌صابر: شیوا خنیاگر فعالیت بازیگری را از سینما و آن هم از اواخر دهه 60 و با بازی در “عبور از غبار” پوران درخشنده آغاز کرد. نقش او در این فیلم نقش مکمل بود اما کیفیت قابل قبول بازیش سبب ساز آن شد که تقریبا تا دو دهه بعد حضور فعالی در سینما داشته باشد.

به گزارش سینماژورنال خنیاگر طی سالهای حضورش در سینما تجربه فعالیت با کارگردانان مختلفی را از سر گذرانده است؛ از سیروس الوند در “چهره” تا فریدون جیرانی در “ستاره می شود” و محمدهادی کریمی در “امشب شب مهتابه”.

خنیاگر البته که در کنار همکاری با کارگردانان شناخته شده تر تجربه حضور در آثار تجاری سینمای بدنه مثلا فیلمهایی چون “کلاغ پر”، “ازدواج صورتی” و “عروس فراری” را هم داشته است.

این بازیگر که از اوایل دهه هشتاد در تلویزیون هم حضور داشته است و البته در سریال پرمخاطب “ستایش” هم ایفای نقش کرده است چند سالی می‌شود که کم‌کارتر از قبل شده است.

اغلب نقشها محدود به عده ای خاص شده

خنیاگر درباره کم‌کاریش در سالهای اخیر به سینماژورنال می گوید: از آخرین کار سینمایی من چندسال می‌گذرد. نمیدانم چرا این طور شده که اغلب نقش ها محدود به عده ای خاص شده و برای من و امثال من مجالی برای حضور و نقش آفرینی باقی نمانده. با تغییر و تحولاتی که در سینما و تلویزیون صورت گرفته بطور کلی این اواخر کارهای بسیار کمی پیشنهاد شده.

نقش مرا به لعیا زنگنه دادند

وی با اشاره به یکی از پیشنهادات اخیرش که در نهایت به بازیگری دیگر رسیده بیان می دارد: قرار بود در کاری تلویزیونی بازی کنم و قرارداد هم امضاء شد ولی به دلایل نامعلومی نقش من را به خانم لعیا زنگنه دادند و ایشان جای من بازی کرد! من در حضور کارگردان و تهیه کننده برای ایفای نقش شخصیتی بنام “انوشه” قرارداد امضاء کردم؛ نقش مقابل بنده را بهزاد فراهانی بازی می کرد که من نقش همسر دوم ایشان را داشتم. سناریوی کار و توضیحات نقش را هنوز هم دارم. بعد از عقد قرارداد یک جلسه دورخوانی با حضور آقای فراهانی برگزار کردیم اما ناگهان نمیدانم چه اتفاقی افتاد که خانم زنگنه را جایگزین من کردند و جالب است که خانم زنگنه هم اصلا خبر نداشت که چنین اتفاقی افتاده و به ایشان گفته بودند که نقش “انوشه” اصلا برای خانم خنیاگر نیست…

خنیاگر خاطرنشان می سازد: این گونه رفتارها بسیار ناپسند و به دور از اخلاق حرفه ای است؛  دروغگویی برای برخی مانند آب خوردن شده. حتی امضای خودشان را قبول ندارند و به آن احترام نمیگذارند. چه چیزی باعث این روند شده است؟؟ چیزی غیر از ارجحیت دادن روابط بر ضوابط؟ گله مندم و خیلی هم گله مندم برای اینکه افرادی می آیند که هیچ پیشینه و سابقه کاری ندارند و با یک سری مسائل خاص و زد و بند(!) نقش می گیرند و آنها که وقتشان را بر سر بازیگری گذاشته اند بیکار یا کم کار می مانند.

تهیه‌کننده “ستایش” برای پرداخت دستمزد امروز و فردا میکرد

شیوا خنیاگر که در فصل اول “ستایش” حضور داشت اما در فصل دوم غایب بود درباره این عدم حضور هم به اتفاقات عجیبی اشاره می کند. وی به سینماژورنال می گوید: من به دلیل اختلافاتی که با آرمان زرین‌کوب تهیه کننده کار برایم پیش آمد از کار کنار گذاشته شدم. تهیه کننده در پرداخت دستمزدها مرتب تأخیر داشت و دستمزدها به موقع پرداخت نمی شد. بنده به ایشان گفتم که قرارداد ما قرارداد دوجانبه است؛ طبق قرارداد اگر شما از من میخواهید در ساعت معین سرصحنه حاضر شده و کارم را درست انجام بدهم در مقابل شما موظفید که دستمزد مرا به موقع پرداخت کنید. ایشان کلی امروز و فردا کردند و وعده سر خرمن دادند…

چون از تهیه کننده خواستم که به تعهداتش عمل کند از قسمت دوم “ستایش” کنار گذاشته شدم

وی ادامه می‌دهد: نه تنها من بلکه اکثر عوامل هم این مشکل را داشتند ولی به خاطر حفظ منافع خودشان صدایشان در نمی‌آمد. من به خاطر بدقولیهای مکرر کار را رها کردم و کار تعطیل شد؛  گفتم یا دستمزدهای معوقه بنده را بدهید یا بازی نمیکنم. همین شد که از “ستایش2 ” حذف شدم و به من بی احترامی های فراوان شد. به دفتر تهیه کننده رفتم منشی ایشان نامه ای را به من داد؛ در نامه از من خواسته شده بود که متعهد شوم صحنه را ترک نکنم و در جواب نوشتم که تا حقوق معوق بنده پرداخت نشود هیچ چیزی را امضاء نمیکنم و همین شد که میانه ما به هم خورد و از نویسنده کار خواستند دیگر برای من نقشی ننویسد. چون آن موقع نقشها سرصحنه نوشته میشد سناریست کار برای من نقشی ننوشت و به این راحتی من حذف شدم.

این بازیگر می افزاید: اصل داستان “ستایش 2” بر این اساس بود که نقش “آتی” به عنوان همسر “حشمت فردوس” بعنوان یک مادربزرگ دلسوز تا آخر سریال پا به پای سایرین باشد ولی به دلیل گلایه از عدم پرداخت به موقع دستمزدها نقش مرا در فصل دوم حذف کردند و البته فصل دوم هم نتوانست به اندازه فصل اول موفق باشد. آن تقابل های عاطفی بین من و حشمت فردوس و درگیری عاطفی بین من و فرزندانم برای مردم خیلی جذاب بود و این در فصل دوم اتفاق نیفتاد.

میترا حجار به عنوان بازیگر نقش اصلی “ستایش” معرفی شده بود اما به ناگاه بازیگری دیگر جایگزین شد

شیوا خنیاگر حین گلایه از دست اندرکاران “ستایش” ماجرایی درباره انتخاب بازیگر نقش اصلی این سریال را هم روایت می کند. وی به سینماژورنال می‌گوید: در لوکیشن سریال مشغول کار بودیم. بازیگر نقش اصلی سریال هم یکی از بازیگران مطرح سینما یعنی میترا حجار معرفی شده بود و بارها وی را در لوکیشن دیده بودیم، یک روز که در دادگاه مشغول تصویربرداری بودیم اعلام شد که قرار است بازیگری دیگر نقش اصلی سریال را بازی کند…

شیوا خنیاگر ستایش
شیوا خنیاگر در نمایی از “ستایش”

کاش گویندگی را ادامه میدادم

شیوا خنیاگر که سابقه گویندگی هم داشته است با اشاره به اینکه وضعیت نابسامان عرصه بازیگری باعث شده افسوس بخورد که چرا گویندگی را ادامه نداده خاطرنشان می سازد: در شرایط فعلی و اتفاقاتی که رخ داد و آزار و اذیت هایی که در آخرین فیلمم و همینطور سریال “ستایش” افتاد اعتراف میکنم که ای کاش همان گویندگی را ادامه میدادم؛  این کار پیشینه ای میخواست و من این پیشینه را صرف سینما کردم. اگر 25 سال کارم را در رادیو ادامه میدادم اتفاقاتی دیگر برای من می افتاد اما من هر دو طرف را از دست دادم؛ هم گویندگی و هم بازیگری را.

وی ادامه می دهد: دستمزد گویندگی بسیار پایین بود و رادیو دستمزد بسیار کمی به کارکنانش پرداخت میکرد. 2 سال گوینده “شهرزاد قصه گو” بودم. مرحوم حمید عاملی وقتی صدای من را شنید گفت بعد از 30 سال صدایی را که میخواستم پیدا کردم چون 30 سال قبل گوینده “شهرزاد قصه گو” کسی دیگر بود… اما دستمزد ما آنقدر پایین بود که حتی کفاف هزینه ایاب و ذهاب ما را نمیداد و اگر میخواستیم کار دیگری اختیار کنیم که حقوقمان بالا برود ممکن نبود و کار را به کس دیگر میدادند و میگفتند همین شغلی که دارید برای شما کافی است.

هرجا بحث پول باشد فساد هم هست

بازیگر آثاری چون “چهره به چهره” و “مجسمه” درباره بحثهایی که اخیرا درباره فساد در سینما از سوی برخی بازیگران شکل گرفته بیان می دارد: به صراحت میگویم هرجا اتفاقات مالی در حجم قابل توجه رخ دهد خواه ناخواه فساد هم ایجاد می شود و این یک واقعیت و مسئله ای کتمان ناپذیر است. هر جا که قرار است پولی رد و بدل شود و منافع مالی نصیب شخص یا اشخاصی شود این فسادها اتفاق می افتد و متاسفانه سینما و تلویزیون هم از این قاعده مستثنا نیست.

چون اهل روابط آن چنانی نبودم به من گفتند مغروری

وی درباره برخی مراودات غیراخلاقی موجود در سینما هم بیان می دارد: من ارتباط گسترده ای با اهالی سینما ندارم اما از دوستان و همکارانی که با هم در ارتباط هستیم میشنوم که این مسئله وجود دارد. روابط و پیشنهادات نامشروع از همان اول در سینما بیداد میکرد. از همان سالهای آغازین کار خیلی ها  میگفتند این خانم تلخ است، مغرور است  و هیچ کس را آدم حساب نمیکند. چرا ؟؟ چون آن رابطه دلخواهی را که میخواستند با آنها برقرار نکردم…
خنیاگر می افزاید: به این حرفها توجهی نکردم  و گفتم ایرادی ندارد که  تعریفی از من و اخلاق من داشته باشید و مرا متهم به این بی اخلاقی ها کنید. این برای من بهتر است تا اینکه بخواهم شرف و شأن خودم را زیر سوال ببرم و خودم را وارد حاشیه کنم. خوشحالم با تمام این فسادی که بوده به سلامت رفتم و به سلامت کار کردم و وارد مسائل حاشیه ای و جانبی سینما نشدم. نه وارد فسادهای مالی شدم و نه فسادهای دیگر چون اگر اینگونه بود وضعیتم باید به گونه ای دیگر باشد نه این وضعی که الان در آن هستم.

از شبکه GEM پیشنهاد داشتم اما رد کردم…

شیوا خنیاگر که گویا برای حضور در سریالهای شبکه GEM هم پیشنهاد داشته درباره رد این پیشنهادات به سینماژورنال می گوید: برای فعالیت در شبکه GEM به من پیشنهاد دادند اما اعلام کردم که تمایلی ندارم تصویری از من باشد برای اینکه کار تصویری در این شبکه مساوی است با کشف حجاب و پیامدهای بعدی آن.

وی ادامه می دهد: من انسان معتقدی هستم و مملکتم را دوست دارم و نمیخواستم در شرایطی قرار بگیرم که نتوانم وارد کشورم شوم. این بود که نپذیرفتم و در گفتگو با مدیران جم گفتم اگر بحث صدا و کارهای نریشن میخواهید کار میکنم  چون در نریشن فقط بحث صدا روی فیلم است و تصویری از گوینده دیده نمیشود  اما آنها قبول نکردند و اعلام کردند در موقعیتی هستیم که میخواهیم ساخت فیلم و سریال داشته باشیم و کار صدا به درد شبکه ما نمیخورد. من هم با بررسی شرایط موجود مخالفت کردم. پسرم هم مخالف این کار بود و می گفت 25 سال سابقه و خوشنامی را به خاطر کار در یک شبکه معلوم الحال خراب نکن.

قرار بود در “ملکه‌های برفی” علی حاتمی نقش “ثریا” همسر محمدرضا پهلوی را بازی کنم
بازیگر سریالهای “اغما” و “پرواز در حباب” در جایی دیگر از گفتگوی خود با اشاره به معضلات انتخاب بازیگر در سینمای ایران به سینماژورنال بیان می‌دارد: متاسفانه پروسه انتخاب بازیگر در پروژه های مختلف سینمایی و تلویزیون به میزان زیادی وابسته شده به ارتباطات و حضور در گعده ها و باندهایی که در زمینه انتخاب بازیگر وجود دارد. از آن طرف امثال من که در این روابط نیستند کم کار می شوند و این می شود که همه میپرسند خانم خنیاگر شما چرا در سریال “کلاه پهلوی” بازی نکردید؟ یا چرا در “معمای شاه” حضور ندارید؟ جواب اینها را چه کسی باید بدهد؟

وی با اشاره به یکی از آثار تاریخی علی حاتمی که درباره همسران محمدرضا پهلوی بود اظهار می دارد: مرحوم علی حاتمی قرار بود کاری بسازد به نام “ملکه های برفی” و برای نقش “ثریا” همسر محمدرضا پهلوی من را انتخاب کردند چون شباهتهایی از لحاظ فیزیک و استخوان بندی صورت با او داشتم؛ الان شما بروید و  سریالی در حال پخش از تلویزیون را ببینید! چه کسی دارد این نقش را بازی میکند؟ خانم فلانی دختر آقای بهمانی!!!

20 سال بعد به حال سینما و تلویزیون ما تأسف خواهند خورد
این بازیگر تأکید می دارد: در همین ماه رمضانی که گذشت در سه شبکه تلویزیون و در سه سریال یک خانم بازیگر حضور داشت، آن وقت من و امثال من خانه‌نشین هستیم. چرا؟ پیگیر قضیه هم که می‌شویم و حرف می‌زنیم می‌گویند تهمت است و برو ثابت کن. چرا باید کار به اینجا بکشد؟ اگر بعد از 20 سال کتیبه یا نوشته ای از سرگذشت من باشد و کسی آن را بخواند، به حال هنر و هنرمندان مملکت ما، به حال سینما و تلویزیون ما تأسف میخورد و میگوید وااسفا به این جماعت.
وی می افزاید: چرا باید کسی مثل آقای ایکس در هر فیلم و سریالی دخل و تصرف و نفوذ داشته باشد؟ صدای و سیمای هر کشوری متمول ترین سازمان آن است و به نظرم وظیفه رسانه ملی است که برای جلوگیری از سوءاستفاده های این چنینی بازرسانی ویژه را مأمور بررسی پروسه های انتحاب بازیگر کند.