1

تحلیل «کیهان» بر فصل دوم «لیسانسه‌ها»⇐از نگاه فرویدی به مسأله ازدواج و درام‌سازی مبتنی بر «عقده جنسی» تا نقطه قوتی به نام «پلیس»!

سینماروزان: از جمله سریالهای اخیر رسانه ملی که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته «لیسانسه ها2» به کارگردانی سروش صحت است؛ سریالی که ایرادات خاص خود را هم دارد اما به نسبت بسیاری از آثاری تلویزیون قابل تحمل‌تر است.

روزنامه اصولگرای «کیهان» در تحلیلی بر این سریال با برشمردن برخی از نقاط ضعف این سریال یکی از معدود نقاط قوت آن را شخصیت پلیس سریال دانسته است.

متن تحلیل «کیهان» را بخوانید:

محور فصل دوم سریال «لیسانسه‌ها» همچون آثار قبلی کارگردان این سریال، نمایش تصویری کاریکاتوری از طبقات متوسط و مرفه شهری در ایران است. سروش صحت، قبلا در سری اول «لیسانسه‌ها»، «شمعدونی» و به ویژه «پژمان»، تبحر خود در زمینه شوخی با دغدغه‌های نازل و بی‌مایگی تازه به دوران رسیده‌های جامعه را نشان داده بود. او در این سریال‌ها، بخشی از مردم که گرفتار مدرنیته و نوعی بی‌هویتی شده‌اند را دست می‌انداخت و درباره سبک زندگی و دلمشغولی‌های مبتذل آنها شوخی می‌کرد. اما محور سریال جدید او عقده‌های فروخورده و سرکوب شده‌ای است که مطابق با نگاه وی، کل جامعه را در بر گرفته است. طوری که همه کاراکترهای اصلی در «لیسانسه‌ها 2» از هر طیف و گروه سنی و در هر شغلی، مسئله‌ای جز ازدواج ندارند! در قسمت قبلی، فقط حبیب به این مسئله مبتلا بود و بقیه شخصیت‌های داستان، ماجراهای دیگری داشتند و این باعث تنوع داستان شده بود. اما در این قسمت، مازیار هم با اینکه با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند وارد این فاز شده، پدر معتاد او هم قصد تجدید ازدواج با همسر سابقش را دارد، جناب سروان هم در پی رسیدن به معشوق قدیمی خود است، دکتر مهاجر هم همه وقتش صرف فراهم کردن تجدید فراش می‌شود و…!
پرداختن به مقوله‌های عاشقانه و ازدواج جزء الزامات بدیهی آثار دراماتیک و نمایشی است اما آنچه در «لیسانسه‌ها2» غالب شده، نمایش تصویر و تصوری فرویدیستی از این موضوعات است. این نگاه در شخصیت حبیب بیش از بقیه برجسته شده است. چیزی که در او دیده می‌شود، یک تمایل عادی به ازدواج و حتی عشق نیست، بلکه رفتارش بیمار گونه است و هر لحظه به سمت کسی می‌رود!
یکی از مسئولیت‌های اصلی رسانه ملی، ترویج سبک زندگی مثبت است، اما در پربیننده‌ترین ساعت و شبکه سیما هرشب سریالی با عنوان «لیسانسه‌های2» پخش می‌شود که مبنا و اساس نگاهش فرویدیسم است و همه چیز را در قالب عقده جنسی دراماتیزه می‌کند. ده‌ها مسئله مهم درپیرامون ازدواج جوانان وجود دارد، اما سریالی که از ابتدا تا انتهای آن را ازدواج تشکیل داده، کمتر کمکی به آسیب‌شناسی یا فرهنگ‌سازی در این زمینه می‌کند. حتی مانع اصلی مسعود برای شروع زندگی مشترکش یعنی ‌اشتغال نیز در این سریال هیچ گاه تبدیل به یک مسئله اجتماعی نمی‌شود، بلکه این مشکل به تنبلی و ناتوانی خود او نسبت داده می‌شود. برخی از پیام‌های اجتماعی و فرهنگی سریال هم در قالب اطلاعیه به خورد مخاطب داده می‌شود. مثلا ناگهان در وسط داستان، یکی از کاراکترها رو به دوربین، مخاطب را درباره یک موضوع نصیحت می‌کند!
«لیسانسه‌های2» کم فروشی آشکار سروش صحت است. طوری که اتفاقات و فراز و نشیب‌های داستان در این سریال، کمتر از حد استاندارد است و موقعیت‌های کمدی بسیار کمی در آن دیده می‌شود. حتی ماجراهایی مثل رها شدن الاغ‌ها در سطح شهر و جست‌وجو برای یافتن آنها هم با اینکه ایده بکر و جالبی بود اما مورد استفاده کامل قرار نگرفت. یکی از نقاط عطف و کلیدی سریال، معرفی گزینه‌ اشتباه به حبیب بود. در اوائل داستان، وقتی مازیار به دندان‌پزشکی رفت تا تقاضای خواستگاری حبیب از نرگس را به وی منتقل کند اما این پیام را به دوست او رساند. جابجایی و بروز اتفاقات ‌اشتباهی، یکی از ترفندهای ایجاد کمدی است. اما مشکل این است که در این سریال، این جابجایی بدون هیچ منطق و دلیلی رخ داد و مشخص نشد که مازیار چرا پیشنهاد ازدواج حبیب را به فرد دیگری داد؟ به این ترتیب، این ایده هم به خاطر عدم پرداخت دقیق و ظریف، هدر رفت.
بسیاری از حوادث داستان، بیهوده و بی‌کارکرد هستند. به طور مثال، این اقدام رحیم که پول‌های خود را وسط بیابان برد و چال کرد، علاوه‌بر اینکه هیچ بار کمدی و طنزی ندارد، غیرمنطقی هم هست. چون شخصیت پردازی رحیم به گونه‌ای است که مخاطب او را فردی منفعت‌طلب و زیرک می‌پندارد. با این زمینه‌سازی، پنهان کردن پول‌ها توسط او در بیابان هیچ معنایی نمی‌یابد. دستمایه قرار دادن رقابت و حسادت دختر و زن‌بابا هم در قالب دعوای فرزند و همسر دکتر مهاجر در این سریال بسیار اغراق شده است و در قالب موقعیت‌های پیش پا افتاده، تکرار می‌شود و به غیر از یکی دو لحظه، هیچ جذابیت و طنزی را ایجاد نمی‌کند.
تأکید بیش از اندازه بر اینکه نمی‌توان با هیچ قشری شوخی کرد و هر بار که درباره گروهی حرفی زده می‌شود، یکی از کاراکترها رو به دوربین از آن گروه عذرخواهی می‌کند، فضای سریال را از حالت طبیعی خارج می‌کند. این ترفند بیش از آنکه گویای عدم انتقادپذیری دیگران باشد، القا می‌کند که سازندگان سریال، جسارت نقد را ندارند و از واکنش‌ها می‌هراسند.
البته این واقعیت را باید پذیرفت که طنز و طنازی بسیار دشوار و پیچیده است و «لیسانسه‌های2» به رغم ضعف اساسی و کلی اما در برخی لحظات توانست مخاطب را به خنده وادارد. یکی از معدود نقاط قوت این مجموعه، مأمور پلیس است که بسیار مودبانه و اخلاقی عمل می‌کند و در لحظه خودش را به محل وقوع جرم یا جایی که به او نیاز دارند می‌رساند. این کاراکتر هم از ارزش طنزآمیز برخوردار است و هم جنبه الگوسازی دارد.
بناست که قسمت سوم این سریال هم با عنوان «فوق‌لیسانسه‌ها» ساخته شود و به نمایش در بیاید. تجربه نشان می‌دهد که معمولا فیلم‌هایی که به سری‌های دوم و سوم و… می‌رسند، هر چه جلوتر می‌روند ضعیف‌تر می‌شوند و به اصطلاح، به آنها آب بسته می‌شود همچنانکه در «لیسانسه‌های2» همین اتفاق افتاد. به همین دلیل، ناظران و دست‌اندرکاران سیما باید نظارت لازم را بر کیفیت و محتوای این سریال داشته باشند تا نتیجه بهتری به دست بیاید.