سینماروزان/مسعود احمدی:
➖باز موتیف پنهانکاری و دروغگویی به سبک اصغر فرهادی و اینجا مرگ یک کودک است که پنهان کاری را شکل میدهد ، قبلا همین ها را نیما جاویدی در #ملبورن از روی دست فرهادی نوشته بود و حالا خودش در هیات داوران است و #خط_فرضی در بخش مسابقه!
➖پایان و وسط و آغاز با مرگ؛ با خودکشی نافرجام نوجوان شروع میشود، با خفگی کودک ادامه مییابد و درنهایت انتحار بزرگسال!
➖اینکه فارغالتحصیل رم همچون فارغالتحصیل سوره از فرهادی مشق کند عجیب است؟ نه! فقط دوست داشتیم آموزههای حضور در رم را وارد میکرد بلکه بدانیم در دانشگاههای رم چه میآموزند؟؟
➕با ارفاق، یک قدم از اصغر جلوتر است چون کمی وارد حیطه روانکاوی میشود و بهجای ارجاع سنتی همراه کردن دروغ با گناه و عذاب و کارما ، در اینجا به ریشه های دروغ هم پرداخته می شود وکسی که دروغ میگوید از سر ضعف نفس است. ای کاش تحلیل روانکاوانه را عمق میداد
➕بازی بد #پژمان_جمشیدی که کاراکتر را درک نکرده! کاراکتر پژمان انگ علی مصفا تهیهکننده فیلم بوده ولی پژمان ایفایش کرده؟!
➖فقدان والدین زن جوان که در تمام لحظات سوگواری تشریف دارند و قد چند طشت گریه میکنند اما برای بازتوانی روحی دخترشان که کودکش را از دست داده نه تنها قدمی بر نمیدارند بلکه بالکل غائب هم هستند. چرا تصویر گرم از خانواده ایرانی را در این نماها شاهد نیستیم؟
➖درست مثل اصغر اینجا نیز سکانسهای دادگاه دارد و سکانسهای کتک خوردن زن ایرانی از مرد ایرانی؛ هنوز هم جشنوارهای آن طرف هست که بخاطر چنین نماهایی جایزه دهد؟
➕نمایش سیکل بسته پنهانکاری؛ معلمی که خودش دانش آموز را از پنهانکاری بازمیدارد گرفتار پنهانکاری میشود
?کاراکتر
–-سارا با بازی #سحر_دولتشاهی که تصویری جامع از مادر-آموزگار-فرزند-خواهر غوطهخورده در مکافات عمل، ارائه داده!