1

انتقاد رسانه اصلاح طلب از فیلمسوزی در اکران رمضان⇐چيدمان اشتباه اکران رمضان باعث و باني شكست فيلم‌ها در گيشه شده و ريزش مخاطب سينما را در پي داشته!/چرا شرایطی ایجاد شده که فیلمها از فروش پایینی رنج ببرند؟؟/اوضاع آن قدر نومیدکننده است که نمیتوان به افزایش فروش حتي ۱۰ درصدي فیلمها تا پایان رمضان اميدوار بود!!!

سینماروزان: محدودیت سالنهای فیلمهای اکران رمضان به نفع دو فیلم اکران نوروز(!) موجبات فروش پایین آثار رمضان را رقم زده و یک فیلمسوزی تمام و کمال را به وجود آورده و عجیب است که بعد از گذشت دو هفته از اکران نوروز مقامات بالادستی سینما هیچ تدبیری برای حل این فیلمسوزی نیندیشیده اند.

روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” در گزارشی با عنوان “فیلمسوزی” به انتقاد از چینش نادرست اکران رمضان پرداخته است.

متن گزارش “اعتماد” را بخوانید:

ماه رمضان سالن‌هاي سينما روزها و شب‌هاي سردي را طي مي‌كند، فيلم‌ها از فروش پايين به‌ شدت رنج مي‌برند و صندلي‌هاي سينما خالي از تماشاگران است. اصلا معلوم نيست سالن‌هاي سينما در روز و شب مخاطبي دارند يا خير؟ همين ماه اخير بود كه مردم براي تماشاي فيلم‌هاي نوروز صف مي‌بستند اما در ماه رمضان فيلم‌ها به طرز عجيبي با شكست در گيشه مواجهند. سينما در نوروز 98 شروعي توفاني داشت و دو فيلم «متري شيش و نيم» و «رحمان 1400» در جذب تماشاگر از هم سبقت مي‌گرفتند و گيشه ميلياردي كسب مي‌كردند. اگرچه فيلم‌هاي ديگر اكران نوروز ركوردهاي عجيب و غريب ثبت نكردند، اما منصفانه اگر بخواهيم در نظر بگيريم فروش خوبي در گيشه نصيب‌شان شد. به عنوان مثال فيلم چهارانگشت 10 ميليارد تومان فروش داشت، اما ديري نپاييد كه رويه برعكس شد و مسابقه فروش فيلم‌ها از رونق افتاد.

غير از مورد عجيب فيلم «رحمان 1400 »كه به توقيف آن منجر شد و فيلم از گردونه پخش حذف شد، در حال حاضر فيلم‌هايي كه در ماه رمضان اكران شدند پتانسيل جذب مخاطب را ندارند.

در ابتداي ماه رمضان اين اميد وجود داشت كه باتوجه به فضاي خاص ماه مبارك، به مرور مردم با فيلم‌هاي روي پرده آشنا شوند و شرايط تماشاي فيلم‌ها براي‌شان فراهم شود اما در حال حاضر با گذشت نيمي از ماه رمضان فيلم‌ها روند نااميدكننده‌اي دارند، طوري كه نمي‌توان به افزايش فروش حتي 10 درصدي آنان در ادامه ماه رمضان اميدوار بود. چيدمان اشتباه ماه رمضان باعث و باني شكست فيلم‌ها در گيشه شده و چه بسا ريزش مخاطب سينما را هم در پي داشته باشد.




چربش منفعت شخصی بر حمّیت صنفی؟؟⇐انتقاد فرشته طائرپور از چینش اکران نوروزی به‌خاطر حذف «خاله قورباغه» از اکران!⇔سینماروزان: خانم طائرپور! ای کاش خود یا شوی‌تان در هنگامه فیلمسوزی نیمه دوم سال هم همین قدر حساسیت نشان می‌دادید تا انتقادات اخیرتان به خودخواهی تعبیر نشود

سینماروزان: در شش ماهه دوم امسال چنان اوضاع آشفته ای بر اکران حاکم بود که موجبات انتقاد بسیاری از سینماگران در رده‌های مختلف را به عملکرد شورای صنفی نمایش رقم زد.

به گزارش سینماروزان باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم سال و روی پره فرستادن انبوهی از فیلمها و عدم توزیع عادلانه سالن میان فیلمها عامل اصلی این انتقادات بود؛ انتقاداتی که باید از سوی روسای صنف سینما حمایت می شد اما دریغ از یک واکنش از سوی روسای صنف نسبت به این آشفته بازار.

نه مدیرعامل 12شغله خانه سینما و نه هیچ یک از اعضای هیأت مدیره کمترین همراهی با سینماگران معترض به اوضاع اکران انجام ندادند ولی جالب است که حالا و بعد از مشخص شدن فهرست اکران نوروزی، فرشته طائرپور همسر مدیرعامل خانه سینما که در بسیاری از محافل سینمایی به عنوان نماینده صنف حاضر است معترض شده به اوضاع اکران!

بهانه اصلی اعتراض طائرپور که خواهر همسر محمد بهشتی مدیر دهه شصتی سینما و معمار سینمای گلخانه ایست هم نه حمایت از صنف که عدم قرارگیری فیلم اخیرشان «خاله قورباغه» در فهرست اکران نوروزی است؛

فرشته طائرپور در یادداشتی که بیش از 400 کلمه خرجش شده به نوبه خود طعنه های مختلفی را زده به امکانات ویژه نهادها و ارگانهای خاص در اکران اما نگفته چرا در شش ماه اخیر و بعد از انتقادات همکارانش به این ویژه خواریها کمترین واکنشی که نشان‌دهنده حمیت صنفی باشد از وی یا شویشان به چشم نخورد.

متن یادداشت طائرپور را با این توضیح بخوانید که ای کاش در آینده نزدیک دفاع از همکاران صنفی به اندازه یک دهم منفعت شخصی در میان حلقه های بالادستی صنف سینما اهمیت یابد:

یا حفیظ و یا امین

چهل مویز و یک قلندر

به زودی همه می بینیم که سرانجام از میان شانزده فیلم داوطلب اکران نوروزی، کدام فیلم ها –با تناسب و بی تناسب- به این موقعیت دست پیدا خواهند کرد،

به زودی همه می بینیم که هر فیلم، چه تعداد سینما در تهران و شهرستان ها در اختیار خواهد داشت،

به زودی همه می بینیم که کدام فیلم یا فیلم ها، با تکیه بر حمایت های بالادستی، علاوه بر سالن های سر گروه و گروهی که پخش کننده برایش فراهم می کند از امکانات ویژه، گسترده و تعیین کننده حوزه هنری (سازمان تبلیغات اسلامی) نیز برخوردار خواهند شد،

به زودی همه می بینیم که چرا سایر فیلم های داوطلب، از حضور در این میدان رقابت نابرابر کنار کشیدند و به اکران محدود و کم سالن آنهم در چند سئانس متغیر تن ندادند،

به زودی همه می بینیم که تبلیغات چشمگیر میدانی سطح شهر، از عرشه پل های هوایی گرفته و تا بیل بوردهای کوچک و بزرگ –بخصوص متعلق به ارگان های دولتی- در اختیار کدام فیلم یا فیلم ها قرار خواهند گرفت،

به زودی همه می بینیم که سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چگونه با سخاوتی بی سابقه، مکرر و مکفی، به پخش آنونس ها و تیزرها و زیرنویس های تبلیغی کدام فیلم یا فیلم ها، آنهم در بهترین ساعات و لابلای پر بیننده ترین برنامه های خود خواهد پرداخت،

به زودی همه می بینیم برای کدام فیلم یا فیلم ها، امواج گسترده پیامک های مخابراتی جهت تایید و تبلیغ به راه خواهد افتاد،

…به زودی همه می فهمیم که اکران نوروز 97، مانند اغلب سال های رفته حکایت “یک مویز و چهل قلندر” خواهد بود، یا قرارست با کاربرد ضرب المثل “چهل مویز و یک قلندر” هم آشنا شویم.

این تلنگر، بی شک مشکل اکران فیلم “خاله قورباغه” را که از مدتها پیش خود را برای شاد کردن بچه ها در ایام عید آماده کرده بود حل نمی کند…اما ایکاش به صاحبان سالن های دولتی و مصادره ای، صدا و سیما و دست اندرکاران جریان های تبلیغاتی، معرفت و انصاف بیشتری بدهد تا صرفا در اختیار یکی و نصفی فیلم نباشند و برای همه فیلم های اکران نوروزی نقشی حامیانه ایفا کنند.

فیلم “خاله قورباغه” منهم به یاری خدا بماند برای وقتی که ایام، ایام عزا و عبادت و امتحانات و… نباشد و فیلمسازان ویژه یک دل سیر از اکران بهره برده باشند… و یا شاید هم وقتی که بالاخره یک گروه سینمایی برای فیلم های کودک –به رسم دهه شصت- تشکیل شده باشد با سهمی اندک و غیرقابل انتقال به فیلم های بزرگسالان؛ ولو خیلی فاخر.

من این حروف چنان نوشتم که غیر ندانست، تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی.




کارگردان جوان «اسرافیل» هم به صف معترضان به آشفتگی اکران پیوست⇐فضایی برای نفس کشیدن سینمای مستقل نمانده!/فیلمهای خودشان را دو ماه روی پرده نگه می‌دارند و فیلمهای مستقل شانس اکران ۳۰ روزه را هم ندارند!

سینماروزان: باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم سال و روی پرده فرستادن همزمان بیش از 20 فیلم در همه این شش ماه با اعتراضات مدام سینماگران روبرو بوده است.

به گزارش سینماروزان از محمد نيک بين، منصور لشکري قوچاني و مهدي صباغ زاده و محمد احمدی گرفته تا علیرضا رییسیان، مهدی کرم پور، داريوش باباييان، حسين فرحبخش، حبيب اسماعيلي، سعيد خاني، وحید موساییان، محسن محسنی‌نسب و بالاخره احمد نجفی در این ماهها به آشفتگی اکران تاخته اند اما اوضاع تغییر نیافته است.

به تازگی آیدا پناهنده کارگردان جوانی که فیلم «اسرافیل» را روی پرده دارد به انتقاد از اوضاع اکران پرداخته و به «شرق» گفته است: بدترين زمان اکران به ما داده شد و امروز که با شما صحبت مي‌کنم فيلم من با وجود رشد ١٢٠‌درصدي آمار تماشاگران(!!) قرار است از ٢٣ اسفند (يعني کمتر از يک ماه از آغاز اکران) از پرده سينماها پايين کشيده شود! چون آقايان مي‌گويند مي‌خواهيم فيلم‌هاي نوروزي را اکران کنيم؛ اما چيزي که قبلا به ما گفتند، خلاف آن چيزي است که الان دارند به آن عمل مي‌کنند. قرار بود که فيلم ما در نوروز هم روي پرده باشد و البته «اسرافيل» فيلمي است که نياز به زمان داشت تا مخاطب هدفش را پيدا کند.

این کارگردان با اشاره به وجود تبعیض در توزیع اکران ادامه داد: عادلانه نيست که فيلم‌هايي با آمار فروش خيلي کمتر از «اسرافيل» هشت هفته روي پرده باشند و فيلم من حتي شانس اين را نداشته باشد که ٣٠ روز روي پرده بماند. فقط مي‌توانم بگويم که متأسفم و براي آينده سينماي ايران در سال‌هاي آينده به‌ طور جدي نگرانم. سينماي مستقل و جدي ايران، نَفَس کم خواهد آورد. اين را مطمئنم؛ چون ديگر فضايي براي نفس‌کشيدن ما نمانده است و بايد «يک فکر اساسي کرد»!




بعد از دلجویی رییس اوقاف شهرری از یک بازیگر⇐ای کاش یکی هم پیدا شود و از سینماگران گرفتار فیلمسوزی دلجویی کند!/آقایان رییس! ارگانهای چنبره زده بر بیت‌المال، به بوسه شما نیاز ندارند؛ دست سینماگران گرفتار فیلمسوزی را بگیرید

سینماروزان/مسعود احمدی: رییس اداره اوقاف شهرری با دعوت از ارژنگ امیرفضلی که اخیرا با انتشار پستی در فضای مجازی نسبت به آسیب رسیدن به مزار پدرش در جریان تخریب قبور امامزاده عبدالله معترض شده بود، از او دلجویی کرد و توضیحاتی را ارائه داد.

به گزارش سینماروزان این اتفاق را بگذارید کنار انفعال مدیران سینمایی نسبت به اعتراضاتی که ماههاست به آشفتگی اکران وجود دارد! باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم سال و روی پرده فرستادن انبوهی فیلم موجب شد بسیاری از محصولات سینمایی گرفتار کمبود سالن و سانس و در نهایت فیلمسوزی شوند.

از علیرضا داوودنژاد و مهدی صباغ زاده تا حسین فرحبخش و محمد احمدی و از نیکی کریمی و حبیب اسماعیلی تا امیرحسین شریفی، داریوش باباییان، محمد نیک بین و جهانگیر کوثری و بسیاری دیگر در این پنج ماه مدام به انتقاد از اوضاع اکران پرداختند اما دریغ از برگزاری یک محفل دلجویی صوری برای مرهم گذاشتن بر زخم فیلمسوزی!

شاید همین بی تفاوتی مدیران سینمایی به اوضاع اکران بود که باعث شد احمد نجفی توشه بازیگری خود را محملی کند برای تولید فیلمی با عنوان «گل گیری در شورای اکران»!! فیلمی که بازخوردهای فراوانی هم یافت.

آیا نمی شد همان طور که رییس اوقاف شهرری در کمترین فاصله بعد از اعتراض به دلجویی از ارژنگ امیرفضلی پرداخت، مدیران دولتی سینما هم که در حال ارتزاق از بودجه های عمومی هستند از همان نخستین انتقادات، باب گفتگو برای حل ضربتی مشکل تراکم اکران را می گشودند؟؟

آیا امکان این وجود نداشت مدیران سالها عقب افتاده از سیکل مدیریتی روز که به ناگاه به مدیریت سینما رسیده اند در کنار بوسه هایی که برای ارگانهای متمول متصل به بیت المال می فرستند دست فیلمسازان مستقل گرفتار فیلمسوزی را می گرفتند؟؟؟

یک دلیل این اهمال ناشی از متصدیان واپسگرای روابط عمومی سینما بود که به جای اطلاع رسانی صحیح به مافوق، مدام به سرپوش گذاشتن بر مشکلات و خودشیرینی پرداختند تا جایی که خودشان هم معزول شدند…

اکران96 کاملا از دست رفت و چند فیلمساز ورشکسته روی دست سینما ماند؛ آقایان رییس! به بقای سینما که هیچ؛ اگر به بقای خودتان می اندیشیدید سال 97 را تبدیل کنید به سال گفتگو با منتقدان راستین و نه مجیزگویانی که با مشاوره های نادرست، فیلمسوزی را بر اکران 96 آوار کردند!

ارژنگ امیرفضلی-اوقاف شهرری
ارژنگ امیرفضلی-رییس اوقاف شهرری



بعد از فریادهای احمد نجفی در شورای اکران⇐حالا انتقادات بی‌پرده نیکی کریمی از آشفتگی اکران⇐همه ما به فیلمسوزی معترضیم!!/نزدیک به ۹۰ سالن توسط افرادی خاص قبضه شده و سهم امثال من فقط ۱۵ سالن است!

سینماروزان: باز شدن ورودی اکران در نیمه دوم سال که منجر شد به روی پرده رفتن همزمان ده‌ها فیلم و پایین آمدن کف فروش اغلب فیلمها شد، ماههاست با انتقادات سینماگران مختلف از محمد نیک‌بین و حسین فرحبخش تا حبیب اسماعیلی و علیرضا داوودنژاد و مهدی صباغ‌زاده و محمد احمدی و… مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان همین سه روز قبل بود که فریادهای احمد نجفی در گلایه از وضعیت پیش آمده برای اکران فیلمش در آستانه جشنواره را شاهد بودیم؛ فریادهایی که با واکنش شورای اکران مبنی بر محفوظ بودن پیگیری حقوقی انتقادات نجفی همراه شد!!!

اما این داستان سر دراز دارد و حالا نیکی کریمی بازیگر-کارگردان سینماست که به گلایه از فیلمسوزی پرداخته است.

کریمی که در فصل پاییز فیلمی به نام «آذر» را که خودش تهیه‌کننده‌اش بود، روی پرده فرستاد با اشاره به سختیهای فعالیت بخش خصوصی در سینما به «شرق» گفت: درحال‌حاضر در سال جاری با ماجراهایی که برای پخش و اکران پیش آمده؛ مثل «فیلم‌سوزی» قضیه کمی پیچیده است. دولت هم سروکاری با این قضیه ندارد. پخش‌کننده است که انتخاب می‌کند و سینماها، شورای صنفی، این مداخله‌ها و تمام اتفاقاتی که می‌افتد؛ نه‌تنها من؛ بلکه همه بچه‌ها داریم بازنگری می‌کنیم که چه فیلمی باید بسازیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. این موضوع برای بخش خصوصی، مثل من، که به جایی وابسته نیستند،

نیکی کریمی که در «آذر» نقش اصلی را هم ایفا کرده ادامه داد: نه‌تنها من بلکه همه ما به این حالتی که به آن «فیلم‌سوزی» می‌گویند، معترضیم. نزدیک به ٩٠ سالن از قبل از سوی برخی‌ افراد و فیلم‌های‌شان قبضه شده! به من و امثال من فقط ١٥ سالن می‌دهند.




انتقادات تند و تیز رسانه اصولگرا از اوضاع حاکم بر اکران⇐ چرا اكثر كساني كه در شوراي صنفی نمایش حضور دارند، ساخته‌هايشان در بهترين زمان و مجهزترين سالن‌هاي سينما به نمايش گذاشته مي‌شود؟/چرا اكران فيلم‌هاي غيرخودي‌ به پاييز و زمستان واگذار می‌شود؟/ چرا بعضي از سرمايه‌گذاران پشت پرده مي‌توانند آن قدر فيلمشان را روي اكران نگه دارند تا هزينه و سود سرشار آن تأمين شود؟؟

سینماروزان: آشفتگی اکران پاییزی با تزریق هفتگی فیلم به اکران تشدید میشود و مدیران بالادستی سازمان سینمایی کمترین واکنشی نسبت به این اوضاع نشان نمیدهند.

به گزارش سینماروزان نتیجه این آشفتگی، تراکم اکران و عدم تقسیم عادلانه سانس و سالن به فیلمهای روی پرده است و نتیجه آن، سود هنگفت معدودی از فیلمها و شکست سنگین مابقی است.

روزنامه اصولگرای «جوان» در تحلیلی پیرامون اوضاع اکران، پرسشهایی کلیدی را درباره منفعت طلبی حاکم بر اکران طرح کرده است.

متن تحلیل «جوان» را بخوانید:

كداميك از تهيه‌كنندگان و كارگردانان به‌جز يكي دو نفر از افراد بانفوذ كه در شوراي نمايش فيلم حضور دارند، از نحوه توزيع و نمايش راضي هستند؟ سرمايه‌گذاران سينماي ايران به‌طور اعم معتقدند همه‌چيز در دست مافياي دفاتر پخش فيلم است كه بعضي از سهامداران عمده آنها اعضاي شوراي نمايش مي‌باشند! اين شورا، نوع، ميزان زمان نمايش و سالن را براي يك فيلم تعيين مي‌كند، اما تفكيك نهايي به عهده مافياي فيلم و مجوز نمايش است كه به‌راحتي فيلم‌هايي را به بخش نمايش تحميل مي‌كند! در حالي‌كه دهه 60، كشور با جمعيت 40ميليوني حدود 800 سالن نمايش داشت و امروز 80 ميليون نفر صاحب ۲۰۰ سينما هستند كه ۱۷۰ سالن آن فاقد استانداردهاي لازم براي نمايش باكيفيت فيلم‌هاي پيشرفته و مطرح است، بنابراين فاخرهاي سينما ناچارند منتظر اكران در 30 سالن قابل‌قبول كشور باقي بمانند!
ژانر‌ها فرقي نمي‌كنند، مهم محل نمايش مناسب است كه شديداً با كمبود روبه‌رو است. وقتي همه هنرمندان معترفند اين معضل وجود دارد و مسئولان وزارت ارشاد اقدامي نمي‌كنند، ناچاريم اعتراف كنيم دلسوزي براي سينماي كشور وجود ندارد! اين بي‌تفاوتي، تماشاچي‌هاي حرفه‌اي سينما را هم به‌زودي مأيوس خواهد كرد، بنابراين بهتر است قبل از افتادن اين اتفاق ناميمون تلاش شود تا باري از دوش فيلم‌هاي مطرح پشت اكران برداشته شود. امروز مي‌رود تا فيلم‌سوزي به علت از دست دادن زمان ارائه سوژه، باب شود. مسئولان وزارت ارشاد خوب نگاه كنند تا بهتر متوجه شوند اكثر كساني كه در شوراي نمايش فيلم حضور فعال دارند، ساخته‌هايشان در بهترين زمان و مجهزترين سالن‌هاي سينما يعني در شش‌ماهه اول سال به نمايش گذاشته مي‌شود و اكران فيلم‌هاي متعلق به غيرخودي‌ها به پاييز و سرماي زمستان و شروع كار مدارس واگذار مي‌شود كه بالطبع عاقبتي به‌جز ورشكستگي سرمايه‌گذار و تهيه‌كننده را در بر نخواهد داشت.
اكثر فيلم‌هايي كه به‌صورت فردي تهيه مي‌شود، محكوم ‌به نمايش در زمان غير پيك يعني شش‌ماهه دوم سال يا مانده در آب‌نمك براي نسل‌هاي بعد مي‌باشد!

بعضي از تهيه‌كنندگان و سرمايه‌گذاران پشت پرده به دلیل نفوذ مي‌توانند آنقدر فيلمشان را روي اكران نگه دارند تا هزينه و سود سرشار آن تأمين شود. 

تناقض در سياستگذاري‌هاي سينما در اين سال‌ها باعث شده تا تعدد تصميم‌گيران درباره آن هر روز افزايش يابد، از جمله صداوسيما، آموزش‌وپرورش، كانون پرورش فكري، جشنواره فجر و ديگر نهادها و ارگان‌ها كه متأسفانه هركدام گوشه‌اي از اين لاشه مظلوم را گرفته و به‌سوي خواسته‌هاي خود مي‌كشند و محصولات يكديگر را تقبيح مي‌كنند!
اين‌يك نوع ملوك‌الطوايفي است كه بر سينماي كشور حكومت مي‌كند. وقتي در شوراهاي صنفي شرايطي به وجود مي‌آيد و ناجي عدالت نمي‌شوند و منافع شخصي در آنجا به منافع جمعي مي‌چربد و تنها مرجع توليد و توزيع به بي‌عدالتي سازمان‌يافته درباره يك فيلم مي‌پردازد و حب و بغض‌هاي فرهنگي و غيرفرهنگي در آن حاكم باشد، درباره آن ديگر چه مي‌توان گفت؟ باز هم بايد اقرار كرد، امروز ملوك‌الطوايفي بر شرايط سينماي كشور حاكم‌شده و مسئولان نظارت بر هنر هفتم در وزارت ارشاد هم تقريباً هيچ قدرتي براي مبارزه با آن در اختيار ندارند… اين گوشه‌اي از سرگذشت غم‌انگيز و نزار سينماي كشور است كه همچنان دست‌وپا مي‌زند تا پرده‌اي براي نمايش آثاري كه تعداد آنها در سال بيش از سالن‌هاي نمايش‌دهنده است، پيدا كند تا حداقل هزينه توليد فيلم تأمين شود.



امتداد انتقادات به آشفتگی اکران پاییزی و «فیلم‌سوزی» متعاقب آن⇐تهیه‌کننده «شماره ۱۷سهیلا»: اکران دست آنهاست که هم سینما دارند، هم شریک تولیدند و هم شرکت پخش دارند!/ماههاست به دنبال سرگروه برای فیلمم هستم اما به جایی نرسیده‌ام!

سینماروزان: هرقدر هم که اعضای حاضر در شورای صنفی نمایش و از جمله سخنگوی آن غلامرضا فرجی و یکی از اعضای آن یه نام غلامرضا موسوی که شراکتی موثر در یک شرکت پخش خاص دارد، از عدم وجود «فیلم سوزی» در نتیجه تراکم اکران پاییزی بگویند اما هفته ای نیست که یکی از تهیه کنندگان به گلایه از آشفتگی اکران پاییزی نپردازد.

به گزارش سینماروزان امیر سیدزاده تهیه کننده ای که تابستان امسال «مادر قلب اتمی» را بعد از مدتها بلاتکلیفی روی پرده فرستاد، فیلمی آماده اکران به نام «شماره 17 سهیلا» را دارد که هرچند جزو آثار قابل تأمل جشنواره سی و پنجم فجر بود ولی هنوز نتوانسته حتی قرارداد پخش خود را منعقد کند.

سیدزاده با اشاره به گرفتاریهای برآمده از تراکم اکران پاییزی به «مهر» گفت: متاسفانه هیچ سرگروهی برای  اکران این فیلم سینمایی در اختیار ما قرار نمی دهند. در این وضعیت خراب اکران و به دلیل مدیریت ناصحیح مسئولان در بخش های مختلف، شرایطی فراهم شده است تا بسیاری از فیلم های سینمایی برای مدت ها در نوبت اکران می مانند و به اکران سال بعد منتقل می شوند.

این تهیه کننده سینما توضیح داد: وجود مافیا و رانت در اکران سبب شده است تا بسیاری از فیلم های سینمایی اکران نشوند و یا اکران های ضعیف و نامناسب داشته باشند. در حال حاضر شرایط اکران دست کسانی است که هم خودشان سینما دارند و در ساخت فیلم شریک هستند و هم به عنوان پخش کننده سهمی از فروش فیلم ها دارند. به همین دلیل فیلم های این گروه از سینماگران به راحتی اکران می شوند.

سیدزاده تأکید کرد: در چنین شرایطی است که فیلم های مستقل در حوزه اکران دچار مشکل می شود و مدت ها در نوبت اکران باقی می مانند. من به عنوان تهیه کننده فیلم همچنان در حال تلاش برای اکران «شماره ۱۷ سهیلا» هستم اما به هیچ نتیجه ای در این زمینه ای نرسیده ام.




علیرغم انتقادات محمد نیک‌بین، علیرضا داوودنژاد، منصور لشکری‌قوچانی، محمد احمدی، حسین فرحبخش و مهدی صباغ‌زاده از «فیلم سوزی» پاییزی⇐غلامرضا موسوی: فیلم‌سوزی دروغ است!⇔پرسش اول: آیا معنای همراهی صنفی این است؟/پرسش دوم: اگر موسوی عضو شورای صنفی نمایش نبود باز هم این گونه سخن می‌گفت؟/هشدار: وای به آن روزی که یکی از آثار موسوی گرفتار تراکم اکران شود!

سینماروزان: باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم توسط شورای صنفی نمایش، تراکمی بالا را به اکران پاییزی داده و موجب شده همین حالا همزمان با هم نزدیک به 20 فیلم روی پرده باشند.

به گزارش سینماروزان این شلوغی روندی را رقم زده که در نتیجه آن به برخی از فیلمها سالن و سانس کافی نمیرسد و نمیتوانند فروشی منطقی داشته باشند؛ اگر آمار سینماهایی که در اختیار فیلمهای مختلف روی پرده است را هم مرور کنیم به اختلافی بالغ بر 100 سالن بین بالا و پایین می‌رسیم که خود گواه تراکم اکران و پدیده ایست به نام «فیلم سوزی».

در یک ماه گذشته سینماگرانی مختلف از رویه شورای صنفی نمایش در ایجاد فیلم سوزی انتقاد کرده بودند؛ از محمد نیک‌بین، علیرضا داوودنژاد، منصور لشکری قوچانی گرفته تا محمد احمدی، حسین فرحبخش و مهدی صباغ‌زاده این وضعیت را نقد کردند.(اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید)

 در این شرایط غلامرضا موسوی از شرکای فیلمیران که صاحب تجربیاتی در تهیه کنندگی هم هست در گفتگویی با «ایلنا» با تیتر  «فیلمسوزی دروغ است» اساسا فیلم‌سوزی را زیر سوال برده و بیان داشته است: اعتقادی به فیلم‌سوزی ندارم. هم‌اکنون که بحث‌هایی همچون فیلم‌سوزی مطرح شده 16 فیلم به صورت همزمان اکران هستند. آیا این تعداد فیلم با توجه به تعداد سالن‌های سینما زیاد است؟! دو گروه بحث فیلم‌سوزی را راه‌اندازی کردند. گروهی که می‌خواهند آثارشان را در آینده اکران کنند و قصد دارند با راه‌اندازی چنین مباحثی در رسانه‌ها مطرح شوند و گروه دیگر کسانی هستند که تلاش کردند فیلم‌هایشان به فروش خوبی برسند اما مخاطبان از آنها استقبال نکردند و برای توجیه سرمایه‌گذاران خود بحث فیلم‌سوزی را راه‌اندازی کردند.

اینکه تهیه کننده ای به نام غلامرضا موسوی بیش از آن که با همکاران تهیه‌کننده‌اش سمپاتی داشته باشد، همراه با شورای صنفی نمایش از عدم وجود فیلم سوزی بگوید عجیب به نظر می‌رسد!

البته که ایشان به غیر از حضور در فیلمیران در شورای صنفی نمایش هم حاضر است و شاید به همین خاطر اساسا فیلم‌سوزی را قبول ندارد اما وای به حال آن روزی که در اثر گردش زمین، موسوی خود تهیه کننده فیلمی باشد که در آشفتگیهای اکران حتی ده سالن هم به آن نرسد. آیا در آن روز موسوی می‌تواند از همکارانش انتظار همراهی صنفی را داشته باشد؟




قابل توجه شورای صنفی نمایش که می‌گوید چیزی به نام «فیلم سوزی» وجود ندارد⇐تهیه‌کننده فیلمی که فقط ۷ سالن-آن هم با سانسهای پرت- بهش رسیده: از اکران فیلمم پشیمانم

سینماروزان: باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم سال و روی پرده بودن همزمان نزدیک به 20 فیلم منجر به آن شده که شاهد نوعی آشفتگی در اکران باشیم. طبیعی است که در این آشفتگی فیلمهایی که پخش کننده قدرتمند و دارای نفوذ ندارند سالنهای کافی برای اکران نداشته باشند و در نهایت بسوزند؛ حتی اگر شورای صنفی نمایش بگوید چیزی به نام «فیلم سوزی» وجود ندارد.

به گزارش سینماروزان محمد احمدی تهیه کننده سینمای ایران از جمله صاحبان آثاریست که به خاطر نداشتن سالن کافی مصداق بارز صرف عبارت «فیلم سوزی» است.

فیلم «رقص پا»ی مزدک میرعابدینی به تهیه کنندگی محمد احمدی که اتفاقا در نوع خود تجربه ای متفاوت در سینمای ایران به شمار میرود در حالی روی پرده رفته که فقط 7 سالن دارد که آن سالنها هم روزی بیشتر از 3 سانس به فیلم نمیدهند! بماند که بخش عمده این سانسها هم سانسهایی پرت هستند!

محمد احمدی با اشاره به میزان کم فروش این فیلم که اکرانش از سوم آبان‌ماه در سینماها آغاز شده است به «ایسنا» بیان کرد: متأسفانه تاکنون به فروش خوبی نرسیده‌ایم و فیلم پس از یک هفته کمتر از 10 میلیون تومان فروخته است، البته می‌دانستیم شرایط خوب نیست ولی اصلا فکر نمی‌کردم این قدر بد باشد.

وی افزود: در حال حاضر وضعیت اکران معلوم است و ما نیز با توجه به تعداد فیلم‌های متقاضی و آنچه روی پرده است و نیز تعداد سینماها پیش‌بینی می‌کردیم که اوضاع خیلی خوب نباشد، اما در این حد قابل تصور نبود و الان از اکران فیلم پشیمان شده‌ام.

او با اشاره به تعداد محدود سالنهایی که «رقص پا» را نمایش می‌دهند، گفت: تعداد سینماهای ما بسیار کم است و در برخی شهرهای دیگر هم از هفته آینده امکان نمایش فیلم فراهم می‌شود که یکی از اولین سالن‌ها هویزه در مشهد خواهد بود.

احمدی با این حال اضافه کرد: فعلا تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم تلاش برای دیده شدن و تبلیغ فیلم است که برای پخش تیزرهای جدید از تلویزیون تقاضا کرده‌ایم و قول‌هایی هم داده شده است. ضمن اینکه تعدادی بیلبورد هم در شهر نصب شده که امیدواریم به معرفی فیلم کمک کند.




حسین فرحبخش روی آنتن زنده شبکه دو بیان کرد⇐جای همایون اسعدیان که دست پرورده خود ماست در شورای صنفی نمایش نیست!/شورا جای افرادیست که به بدنه صنف بیندیشند و نه به منفعت شخصی و رفیق بازی!/خدا لعنت کند او را که اکران سانسی را راه انداخت/کدام یک از روسای هنروتجربه حاضرند دو ماه بدون حقوق کار کنند؟؟/کدام عاقلی است که نسخه بدون سانسور فیلمهای روز را رها کرده و برود سینما فیلم خارجی ممیزی شده را ببیند؟

سینماروزان: امتداد انتقادات به ورود بی رویه فیلم به اکران پاییزی و فیلم سوزی متعاقب آن، در کنار پرسشهایی مبنی بر خالی نگه داشتن گروه استقلال برای اکران “آینه بغل”ی که مهر پروانه اش خشک هم نشده موضوع برنامه اخیر “سینمادو” شد.

به گزارش سینماروزان حسین فرحبخش تهیه کننده سینما با اشاره به تراکم بالای اکران پاییزی گفت: دلیل اساسی فیلمسوزی عدم تخصص اعضای شوراست چون اغلب اعضای شورا نماینده واقعی صنف نیستند. مثلا شورایعالی تهیه کنندگان یک صنف جعلیست و براساس تخصص شکل نگرفته و صاحب نظران در آن جایی ندارند و طبیعیست نماینده شورایعالی در شورای صنفی هم نمیتواند کمک حال تهیه کنندگان باشد.

وی با اشاره به کیفیت حضور افراد حاضر در شورای صنفی ادامه داد: کسی که سالها فیلم تولید نکرده یا او که هفتاد درصد سینماها را قبضه کرده نباید در شورا حضور داشته باشد. شورا جای افرادیست که به منافع بدنه صنف بیندیشند و نه منفعت شخصی و رفیق بازی.

فرحبخش با نقد حضور کارگردانان در شورای صنفی گفت: کارگردان نباید عضو شورا باشد؛ مثلا همایون اسعدیان که دست پرورده خود ماست جایش در شورای نمایش نیست چون اصلا در پخش تخصص ندارد. کارگردان اصلا نباید عضو شورا باشد و فقط سینمادار و تهیه کننده است که صاحب نظر در مقوله اکران است و میتواند عضو شورای صنفی نمایش شود.

حسین فرحبخش با اشاره بر عدم پای بندی شورای نمایش به آیین نامه تاکید کرد: چرا شورای صنفی آیین نامه خودش را خراب میکند؟ مگر خودشان نگفتند که 6 سرگروه داریم و یک اکران آزاد پس چرا خودشان در نیمه دوم این قواعد را زیرپا گذاشتند؟ چه کسی به اینها اجازه داد فیلمهای اکران آزاد را دو و سه برابر کنند؟

فرحبخش با اشاره به نقش اکرانهای سانسی در فیلمسوزی گفت: خدا لعنت کند او را که اکران سانسی را راه انداخت! این برای کشوری اروپاییست که فقط در یک خیابان صد سالن دارد و نه در کشوری با محدودیت ایران.

این تهیه کننده که سالهاست با عبدالله علیخانی موسسه پویافیلم را اداره میکند تاکید دارد: یا باید اوضاع شورای صنفی نمایش اصلاح شود یا اگر بناست بر اوضاع فعلی اصرار شود بهتر آن است شورا را جمع کنند تا هر که پروانه نمایش دارد مستقیما با سینمادار قرارداد ببندد.

فرحبخش درباره اینکه میگویند هنروتجربه باعث شده فشار از روی اکران سراسری برداشته شود بیان داشت: فیلمهای ویدیویی و آثار بی کیفیت سینمایی باید در شبکه خانگی یا سامانه های ویدیوی درخواستی عرضه شوند و اصلا منطقی نیست که این فیلمها را اکران سینمایی دهید و از آن طرف سالنهای هنروتجربه از صبح تا شب ده مخاطب هم نداشته باشند. این روند باعث میشود توهم فیلمساز شدن به هر نابلدی دست دهد.

فرحبخش ادامه داد: در هنروتجربه یک پول میلیاردی دارد خرج میشود که چه اتفاقی بیفتد؟ که با فیلم کیانوش عیاری و محسن امیریوسفی پز داده شود؟ عیاری یا امیریوسفی نیازی به هنرتجربه دارند؟ اینها فیلمهایشان در روند طبیعی اکران هم پخش کننده پیدا میکند و میفروشد.

فرحبخش افزود: کدامیک از روسا و اعضای شورای سیاستگذاری هنروتجربه حاضر هستند فقط دو ماه بدون حقوق کار کنند؟ رییس سازمان سینمایی باید جمع کند بساط این بریز و بپاش را و اگر هم خیلی علاقه دارند به کارشان با پول شخصی کار را ادامه دهند.

فرحبخش با اشاره به آفت ارگانی سازان در سینمای ایران که فیلمهایشان میسوزد اما باز هم میسازند گفت: رانتهای دولتی باعث شده یک سری تهیه کننده ارگانی پیدا شوند، فیلمهای نفروشی تولید کنند که شکست بخورند ولی مجددا رانت را گرفته و فیلم بعدی را تولید کنند. این سیکل باطل مانند سفره ایست که پهن شده برای خوردن عده ای خاص. در تولیدات ارگانی فقط دستمزد کارگردان 4برابر فروش فیلم است!

حسین فرحبخش پیرامون ماجرای اکران فیلم خارجی که پرونده اش توسط حوزه باز شده اظهار داشت: قبل از انقلاب که فضای رقابت سینمای ایران با فیلم خارجی بازتر بود نتوانستند رقابت کنند. چرا؟ چون هزینه واردات فیلم خیلی کمتر از تولید است.

این تهیه کننده ادامه داد: آنها که میخواهند فیلم خارجی بیاورند و اکران کنند یا جاهلند یا قصد نابودی سینما را دارند. همین حالا بدنه سینما 5هزار عضو دارد که 4هزار نفرش بیکارند آن هم در شرایطی که هنوز فیلم خارجی نیامده! فیلم خارجی که بیاید آن هزار نفر بقیه هم بیکار شوند.

فرحبخش با انحرافی خواندن مبحث ارتقای سینما با اکران فیلم خارجی تاکید کرد: فیلم خارجی را برای چه کسی میخواهند نشان دهند؟ مردم که دارند نسخه های فول اچ.دی آثار روز را در خانه می بینند و سینماگران هم اگر بخواهند راحت می بینند. از آن گذشته کدام عاقلی است که نسخه اصلی و فول اچ.دی فیلم خارجی را رها کند و برود در سینما نسخه ممیزی شده را ببیند؟ فیلم خارجی با ممیزی را چه کسی میرود ببیند؟ و مگر امکان دارد در جمهوری اسلامی فیلم خارجی بدون ممیزی اکران شود؟




امتداد اعتراضات به ماجرای فیلم‌سوزی پاییزی و شائبه تبعیض برای روی پرده فرستادن «آینه بغل»⇐علیرضا داوودنژاد: سالهاست که فیلم‌سوزی پاییزی رخ می‌دهد و هیچ کس هم به فکر نیست/اکران پاییزی به بن‌بستی گرفتار شده که در آن فیلم‌ها سوخته می‌شوند و راهی هم جز نابودی نیست!/بدیهی است که در این وضعیت نابسامان راهی جز «رانت‌خواری» باقی نمی‌ماند!!

سینماروزان: اعتراضات به شورای صنفی نمایش به خاطر باز شدن ورودی اکران در نیمه دو سال و روی پرده رفتن انبوهی فیلم و از آن سو پرسشهای ایجاد شده درباره روی پرده فرستادن فیلمی به نام «آینه بغل» که هنوز دو ماه از صدور پروانه نمایشش نگذشته در شرایطی که ده ها فیلم قابل تأمل از جشنواره سال قبل در صف اکران هستند(اینجا را بخوانید) همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان بعد از منصور لشکری قوچانی و محمدنیک بین تهیه کنندگان «قاتل اهلی» و «ملی…»(اینجا و اینجا را بخوانید) حالا علیرضا داوودنژاد است که انتقادات خود را به فیلمسوزی پاییزی طرح کرده است.

علیرضا داوودنژاد که آخرین فیلمش «فراری» علیرغم موردتوجه قرار گرفتن در جشنواره هنوز فرصت اکران نیافته ضمن تأیید پدیده «فیلم‌سوزی» در اکران سینمای ایران به رسانه اصلاح طلب «شرق» می‌گوید: فیلم‌سوزی فقط امسال نبوده، بلکه سال‌ها و بارهاست که بوده و اتفاق افتاده است. منظور این است که در فصل بهار و تابستان که از عید نوروز هم برخوردار است، هر سال از یک‌سری فیلم استقبال می‌شود که البته تعداد این فیلم‌های نیمه اول سال کم است؛ چون این فیلم‌ها از فروش خوبی برخوردار می‌شوند و مدت زمان اکران‌شان نیز طولانی‌تر است و از تعداد سینماهای بیشتری نیز برای اکران برخوردار خواهند شد و همه اینها دست در دست هم می‌دهد که این فیلم‌ها که البته می‌توانند استحقاقش را هم داشته باشند، با اقبال همراه شود.


داوودنژاد با اشاره به عدم تفکر و برنامه ریزی برای اصلاح این وضعیت ادامه می‌دهد: پاییز هم می‌تواند از اکران خوبی برخوردار باشد؛ اما یکباره با محرم و صفر مواجه می‌شود و همین دلیلی می‌شود که مردم کمتر به سینماها بروند و از آن سو نیز تعداد فیلم‌هایی که قرار است در نیمه دوم سال اکران شوند، بیشتر خواهد شد و این یعنی تعداد فیلم‌ها بسیار و از آن طرف هم تعداد سینماها کمتر و زمان اکران نیز کوتاه‌تر خواهد شد و این خود وضعیتی است که در آن جنگ بین تهیه‌کننده و سینمادار برای نمایش فیلم‌ها اتفاق می‌افتد. نتیجه‌ آن فیلم‌سوزی است و علتش هم این است که دچار بن‌بست شده‌ایم؛ چون از یک‌ سو تولیدات ما نسبتا زیاد و از سوی دیگر، تعداد سینماهایمان محدود است و اگر اکران خوب هم نباشد، بازگشت سرمایه‌ای نیست و مجموعه سینما امید چندانی جز از پخش در سینماها و همان نیمه اول سال ندارد؛ بنابراین طبیعی است که جنگ گلادیاتوری و فیلم‌سوزی اتفاق بیفتد.


او این مسئله را ناشی از دو دلیل می‌داند: اول اینکه چرا سالن سینما ساخته نمی‌شود؟ دوم اینکه چرا حاضر به کنترل‌ همین تعداد سالن، به لحاظ بررسی آمار فروش نیستیم؛ یعنی برای مثال از ٣٠٠ سالن فقط هفت درصد فروش و از صد سالن بقیه ٩٣ درصد فروش عاید می‌شود و از این صد سالن پرفروش هم فقط تعداد محدودی سالن در ١٠ تا ١٢ شهر وجود دارد؛ یعنی تازه ٢٠ تا ٣٠ درصد فروش در شهرستان‌ها و ٧٠ درصد فروش در تهران است! این یعنی در سطح مملکت کسی سینما نمی‌رود؛ اما این همه در سطح کشور از طریق بازار ویدئو و البته به صورت آنچه غیرقانونی و سرقت است، از سوی قاچاقچیان و سارقان عرضه می‌شود و این به ناامنی بازار سینما برمی‌گردد. در حالی که اگر وی‌او‌دی وجود داشت، همه می‌توانستند بدون اتکا به اکران و این همه جنگ گلادیاتوری، فیلم‌هایشان را در اختیار مخاطبانشان قرار دهند. به‌ همین ‌دلیل اکران حالت ویترین پیدا می‌کند و برای تهیه‌کننده نیز اینکه هر فیلمی مدت کوتاهی بدرخشد و بلافاصله از طریق بازار وی‌او‌دی در اختیار مردم قرار بگیرد، کفایت می‌کند و این‌گونه جلوی این بازارهای درب‌و‌داغان‌کننده گرفته خواهد شد.


این فیلم‌ساز با اظهار تأسف از اینکه اکنون بازار ویدئو دست قاچاقچیان فیلم است، می‌گوید: تلویزیون هم از فیلم‌های ما حمایتی نمی‌کند و آنها را نمی‌خرد و تبلیغاتی از آنها پخش نمی‌کند. سایت‌های اینترنتی هم برای فروش پهنای بازار، فیلم‌های ما را مجانی پخش می‌کنند و از آن سو نیز در بیمارستان‌ها، اتوبوس‌ها، قطارها، هواپیماها و کشتی‌رانی به‌طور رایگان این فیلم‌ها را پخش می‌کنند؛ درحالی‌که اینها باید رایت بخرند. به‌ همین ‌دلیل تنها ظرفیت، همین تعداد سالن سینمای محدود است؛ بن‌بستی که در واقع دارد فیلم‌ها را ویران می‌کند و در آن فیلم‌ها سوخته می‌شوند و راهی هم جز نابودی نیست تا مادامی که تنها ظرفیت همین سینماها باشند.

داوودنژاد درباره «رانت‌خواری» در اکران و ارتباط‌های پشت‌پرده برای گرفتن نوبت اکران  را از «عجایب» می‌داند؛ چون بدیهی است در این وضعیت نابسامان که سالن‌ها محدود و ویدئو هم در دست قاچاقچیان است، راهی جز این باقی نمی‌ماند! به‌ همین ‌دلیل همه تن به مناسبات غیرمنطقی و غیرقانونی می‌دهند و این باعث ناامنی بازار کالاهای فرهنگی در کل و سینما به‌طور جزء خواهد شد.


داوودنژاد یک راه‌حل برای این مسئله در نظر می‌گیرد و می‌گوید: اینکه بازارهای موجود قانون‌مند شوند و درآمدها به صاحبان اثر برگردد؛ یعنی ویدئوی خانگی از دست قاچاقچیان و سارقان بیرون آورده شود و وی‌او‌دی فیلم‌ها در بازارهای قانون‌مند خانگی پخش شود. همچنین سایت‌های اینترنتی نیز قانونی کار کنند و درآمدش را به تهیه‌کننده‌ها برگردانند. همچنین تمام مراکز عمومی (بیمارستان‌ها، قطارها، هواپیماها و… ) نیز در صورت خرید رایت، حق استفاده از این فیلم‌ها را داشته باشند. این ظرفیت‌ها می‌تواند در اختیار تولید داخلی قرار بگیرد و تولید‌کننده می‌تواند این‌گونه یک بازار امن داشته باشد و خیلی مطمئن فیلمش را تولید و در بازار عرضه کند و این خود زمینه‌ساز فضای مطمئنی است که جنگ گلادیاتوری در زمینه اکران فیلم و فیلم‌سوزی را از بین خواهد برد.