1

سریال “بدل”؛ خُنُکِ ناکام!

سینماروزان/ احمد محمداسماعیلی: علی مسعودی را بیشتر به عنوان نویسنده کارهای طنز که همکاری های موفقی با رضا عطاران و مجید صالحی داشت میشناسیم و گرچه چند سالی است که او در حوزه سریال سازی فعالیتش را توسعه داده است ولی همچنان نتوانسته به عنوان یک کارگردان ششدانگ خود بنمایاند.

 

مسعودی چهار سال قبل اولین تجربه سریال سازی تلویزیونی خود “نوروز رنگی” را ارائه داد که با توجه به استفاده درست و خلاقانه از بوم شناسی محل زندگیش ( مشهد ) سریالی گرم ، صمیمی و جذاب و خنده دار مبتنی بر روایت زندگی مردم محلات جنوبی مشهد در دهه شصت بود؛ سریالی که در بازپخش هم مورد توجه قرار گرفت دقیقا به دلیل اینکه مسعودی به سراغ جغرافیای زندگی خودش رفته بود و شماری بازیگر بومی را به کار گمارده بود که حرفش را می فهمیدند.

 

در سریال “بدل” مسعودی محل روایت داستانش را به تهران و یک محله قدیمی و سنتی آورده و از همین جا نقطه ضعف اصلی سریال رخ داده؛ چون مسعودی به دلیل عدم تسلط بر مناسبات محلات قدیمی و سنتی تهران نتوانسته شخصیت پردازی منطقی داشته باشد و خلق کمدی کم بنیه و نحیف باعث شده، سریال چنگی به دل نزند.

 

تلاش مسعودی برای خلق موقعیتهای کمدی مبتنی بر واکنش و کنش شخصیتها با شکست مواجه شده و اگرچه در هر اپیزود لحظاتی ولو اندک از طنز مشاهده می‌شود و بخصوص بازی شهرام قائدی درنقش مرد پا به سن گذاشته، بامزه شده ولی کلیت سریال به قول مشهدی‌ها، خُنُک شده.

 

ضعف عمده دیگر سریال تکرار مکرر برخی از شوخیها است که ممکن است یکی دو بارش دارای جذابیت باشد اما تکرار بیش از حدش کار را کلیشه ای می کند. این موقعیت در بحث دو شاگرد مغازه قهوه خانه و مغازه عطاری مکرم عطاران رخ می دهد. مدام این دو شاگرد با دخالتها و حرفهای بی موردشان سبب عصبانی شدن اوستاهایشان می شوند و شاید در قسمت‌های اول جذاب باشند ولی بعدتر دیگر اصلا برای مخاطب جذابیتی ندارند.

 

نقطه ضعف دیگر سریال “بدل” تاکید بر یک ماجرای کم رقم و بی ریشه برای خلق درام است. قضیه سرقت در مسجد توسط دوست عطارانِ کوچک و همراهی پسر بزرگ خانواده با او موقعیتی است که جذابیت چندانی ندارد و مسعودی را در خلق موقعیتهای کمدی درست ناکام میگذارد.

 

در کار قبلی علی مسعودی “نوروز رنگی” بازیگران و کست درست به خصوص  بازیگران بومی جزو نقاط قوت کار محسوب می شد و روایت خاطرات شخصی علی مسعودی از دهه شصت و زندگی در مشهد، کار را بی ریا و دوست داشتنی کرده بود اما در “بدل” از آن کست بازیگری اصلا خبری نیست و داستان هم که زمینه تجربی برای مسعودی نداشته و چون او ذاتا خلاقیت در نویسندگی-مثل رضا عطاران و سروش صحت و…-ندارد پس در ایجاد موقعیت طنز برای ماجرایی که درکش نکرده، ناکام است.

 

علی مسعودی برای ادامه کار حتما باید یک داستان نویس مسلط بر طنز کنار خود داشته باشد و قبل از آن باید به سراغ همان زیست‌بوم خود مشهد که خیلی خوب آن را می‌شناسد برود و سعی کند داستان های محلی را با بازیگران بومی به تکه های کمدی بدل کند.

 

 




ادعای کارگردان سریال روی آنتن “آخر خط”⇐کاری کردم که مردم ظرف ۴۰ دقیقه، غم و غصه و بدهکاری و مشکلات‌شان را فراموش کنند!!!

سینماروزان: سریال “آخر خط” که این شبها روی آنتن شبکه سوم سیماست با الگوی سریالهای رضا عطاران ساخته شده ولی فاصله با الگو، فاصله از زمین تا آسمان است چون به‌جز طبقه اقتصادی محوریت سریال که در هر دو مشترک بوده به‌لحاظ داستان‌پردازی و اجرا، “آخر خط” به‌شدت متزلزل است و انتقادبرانگیز.

با این حال علی مسعودی کارگردان سریال ادعای رفع غم‌ مردم را در هر اپیزود ۴۰دقیقه‌ای سریال دارد. علی مسعودی به فرهیختگان گفت: شرایط جامعه درحال حاضر به‌گونه‌ای است که مردم نیاز به شادی دارند. بازخوردهایی به من رسید که ظرف ۴۰ دقیقه غم، غصه و بدهکاری و مشکلات را فراموش می‌کنیم و می‌خندیم!!! نیاز است این مدل کارها از تلویزیون پخش شود، البته با کیفیت خوب!

کارگردان “آخر خط” با قدردانی از مدیران شبکه سوم گفت: جا دارد تشکر ویژه‌ای از آقای علی فروغی کنم که بسیار تلاش کرد و هم از آقای مهدی آذرپندار که تا اواخر کار همه‌جوره مایه گذاشتند تا این کار به پخش برسد و حال دل مردم خوب شود!!