کارگردان “کلاه پهلوی”: حتی “اخراجیها” نتوانسته رکورد مخاطبان “گنج قارون” را پشت سر بگذارد/پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران اول “گنج قارون” است و بعد “قیصر”!
سینماژورنال: سیدضیاءالدین دری کارگردان سرشناس سینما و تلویزیون ایران اغلب کوشیده بدون محافظه کاری و با صراحت نظراتی که درباره اوضاع سینما و تلویزیون کشور دارد را بیان کند.
به گزارش سینماژورنال این کارگردان که سریالهایی چون “کیف انگلیسی” و “کلاه پهلوی” را در کارنامه دارد در تازه ترین اظهارنظرات خود به انتقاد از کسانی پرداخته که از دروغین بودن آمار فروش فیلمها حرف می زنند.
سیدضیاءالدین دری با نگارش یادداشتی که آن را برای انتشار در اختیار “شهروند” قرار داده است از این گفته که کمتر تهیه کننده ای حاضر است آمار فروش فیلمش را بالا ببرد چون دیر یا زود سروکارش با اداره مالیات می افتد و هر چه فروش بیشتری اعلام کند مالیات بیشتری را برایش لحاظ می کنند.
دری در بخشی از یادداشت خود نیز بی تعارف پرمخاطب ترین فیلمهای ایران را “گنج قارون” و “قیصر” دانسته است؛ اولی ساخته سیامک یاسمی و دومی ساخته مسعود کیمیایی.
اگر به آمار فروش شک دارید با سازمان سینمایی تماس بگیرید
این کارگردان با اشاره به مساله آمارهای نادرست از فروش فیلمها بیان می دارد: اعلام فروشهای غیرواقعی اتفاق جدیدی در سینمای ایران نیست و سابقه طولانی مدتی دارد. با این حال فکر نمیکنم فروش فیلمهای نوروزی امسال نادرست باشد، چراکه اغلب این فروشها آنلاین هستند و وزارت ارشاد بر آنها نظارت دارد. اگر کسانی به این موضوع شک دارند میتوانند با سازمان سینمایی تماس بگیرند و از آنها بخواهند تا اطلاعات دقیقتری را در اختیارشان بگذارند.
اگر رقم فروش اشتباه بود نباید اختلاف بالا و پایین جدول این قدر زیاد می شد
دری ادامه می دهد: فروشهایی که تا به امروز برای فیلمهای نوروزی اعلام شده بسیار طبیعی است چرا که تا امروز نزدیک به ٣٢ روز از روی پرده رفتن این فیلمها میگذرد و با توجه به اینکه سینما کم رونق است، چنین فروشهایی باید درست باشد. اگر این فروشها اشتباه بودند نباید آمار فروش فیلم «روباه» و «طعم شیرین خیال» در مقایسه با فروش فیلمهای «ایران برگر»،«رخ دیوانه» و «استراحت مطلق» اینقدر پایین میبودند.
مگر میتوان در سیستم کامپیوتری دست برد
این نویسنده و کارگردان که بیشتر از سه دهه است فعالیت هنری دارد می افزاید: شاید تنها مقداری فروش گیشههای غیرکامپیوتری روشن نباشد، چراکه آمار این گیشهها با فاصله به دست تهیهکنندگان میرسد؛ اما به نظرم این فروشها کمتر از آمارهای اعلام شده هم نمیتواند باشد، مگر میتوانند در نظام کامپیوتری دست ببرند؟! در ثانی، فیلمهای درحال اکران، فروش آنچنانی نداشتهاند که بخواهیم بگوییم همین هم تقلبی است. بالاترین فروش فیلم در جدول متعلق به «ایران برگر» است که تنها دومیلیارد تومان فروخته است و با توجه به بالا رفتن قیمت بلیتها، فروش آنچنانی نیست. هر چند همین هم باعث خوشحالی است. تنها کافی است متوسط بهای بلیت را حساب کنیم تا بتوانیم آمار مخاطبان را در بیاوریم.
بالا بردن آمار فروش به ضرر تهیه کنندگان است
به گزارش سینماژورنال دری سپس با اشاره به مساله بالا رفتن دروغین آمار فروش و اثرات آن بر افزایش مالیات می گوید: شاید برخی این بحثها را به خاطرِ آمار فروش فیلم «شهر موشها ٢» به راه میاندازند، اما آنها باید بدانند که هدف از اعلام فروش بالاتر فیلم، هیچچیزی جز تبلیغات بیشتر نیست. صاحبان و تهیهکنندگان باید برای فروش فیلمشان تبلیغات کنند و تبلیغ تنها به معنی نصب بنر و پوستر یا پخش تیزر نیست. آنها با اعلام فروشهای بالاتر مردم را تشویق به تماشای فیلمشان میکنند. همین که عدهای از مردم با خبر شوند یکمیلیون نفر به تماشای فیلمی رفتهاند، ترغیب میشوند که آن فیلم را ببینند و بعد شاید پانصدهزار نفر دیگر به این شیوه به آمار تماشاگران آن فیلم اضافه شود. باور کنید اگر تهیهکنندگان بخواهند رقم بسیار بالاتری از آمار فروش واقعیشان را اعلام کنند، به ضررشان تمام میشود. چون اداره مالیات و دارایی از آنها به همان اندازه که فروش میکنند مالیات میگیرند.
همیشه قرار نیست یک فیلم رکورد بزند
کارگردان آثاری چون “سینما سینماست” “عشق ممنوع” ادامه می دهد: به نظرم رسانهها هم نباید این موضوع را آنچنان بزرگ کنند و به آن طوری بپردازند که مردم نسبت به صاحبان فیلمها بیاعتماد شوند. بالاخره فیلمسازان که نمیتوانند سر خیابان بایستند و به مردم بگویند بیایيد فیلم ما را ببینید، چون کسی برای دیدن آن نمیآید. آنها مجبور هستند با دروغ مصلحتی برای فیلمشان تبلیغ کنند. همه اینها برای سینمای ما که شرایط اقتصادی خوبی ندارد، ضروری است. اگر عدهای هم به دنبال این هستند که بخواهند رکورد فروش فیلمهایشان در گیشه را به رخ هم بکشند و برای همین ثابت کنند که بقیه دروغ میگویند تا فروش فیلم خودشان همچنان در صدر باقی بماند، باید بدانند که همیشه قرار نیست یک فیلم رکورد بزند.
پرمخاطب ترین فیلم ایرانی اول “گنج قارون” است و بعد “قیصر”
جالبترین بخش صحبتهای دری جایی است که با اشاره به فیلم مشهور “گنج قارون” بیان میدارد: حتی فیلمی مثل «اخراجیها» هنوز نتوانسته به آمار مخاطبان فیلم «گنج قارون» برسد. پر فروشترین فیلمهای سینمای ایران اول فیلم «گنج قارون» است و بعد «قیصر» که هنوز هیچ فیلمی به رکورد این دو فیلم دست نیافته است. به گزارش سینماژورنال وی می افزاید: «گنج قارون» در زمانی که تهران تنها دومیلیون و دویست نفر جمعیت داشت و قیمت بلیت ١٥ریال بود، نزدیک به پنجمیلیون تومان فروخت. این فروش در مملکتی اتفاق افتاد که جمعیت آن زمان کشور تنها ٣٠میلیون نفر بود و تعداد سالنهای سینما بسیار کم بود. این فیلم ٥سال بر روی پرده باقی ماند و نزدیک به ١٥میلیون نفر آن را تماشا کردند. حالا اگر فیلمی مثل «اخراجیها» بخواهد به آمار فروش «گنج قارون» برسد بایدهزارمیلیارد تومان فروش داشته باشد.
جعفری جوزانی به شدت از قیمت بالای بلیتها ناراضی است
وی خاطرنشان می سازد: ما باید تمام تلاشمان را کنیم تا تعداد مخاطبان فیلمهایمان را بالا ببریم نه اینکه بلیتهای سینما را گران کنیم. مسعود جعفریجوزانی بسیار از قیمت بلیتها ناراضی است، او میگوید چطور کسی که در شهرستان زندگی میکند و یک خانواده چهار نفره دارد و حقوق ناچیزی دریافت میکند با بلیت هشت هزارتومانی به سینما برود؟
متوسط قیمت بلیت باید 5 هزار تومان باشد
به گزارش سینماژورنال دری ادامه می دهد: متوسط قیمت بلیتهای ما پنجهزار تومان باشد تا یک میلیوننفر به سینما بروند و فیلمهایمان پنجمیلیارد فروش کند. بدین شکل همه از مخاطب گرفته تا تهیهکنندگان و سینماداران راضی باشند.
بلیت را برای خانواده دانشجویان نیم بها کنید
کارگردان “لژیون” پیشنهادی هم میدهد به مدیران فرهنگی کشور و می گوید: من میخواهم به آقایان جنتی و ایوبی پیشنهاد دهم تا طی طرحی برای دانشجویان بلیتهای سینما را نیم بهاء کنند. یعنی اگر دانشجو به همراه خانوادهاش به سینما رفت با ارایه کارت دانشجویی بتواند به تعداد اعضای خانوادهاش بلیت نیم بهاء تهیه کند. بعد ببینید چه اتفاقی میافتد؟!
نباید بلیت را گران کنیم
سیدضیاءالدین دری در پایان خاطرنشان میسازد: ما نباید بلیت را گران کنیم و تاوان سینما نرفتن دیگران را از کسانی بگیریم که هنوز به سینما علاقهمند هستند. اینها روشهای غلط اقتصادی است، چون در اصل مخاطب سینما اول نوجوانان هستند، بعد دانشجویان و بعد جوانان رنج سنی ٣٠سال. ما باید کاری کنیم که اینها به سینما بیایند.