“اجاره نشینها” را میشود بارها دید ولی “لیلا” را چطور؟؟
|
سینماروزان: از سال ۱۳۴۷ رسما در سینما فعالیت میکنم. در آن زمان نیز یک فیلم طنز، یک بار مصرف نبود، گاهی یک فیلم ۱۵ سال در اکران بود. بارها کپی میشد و به شهرستانها برای اکران فرستاده میشد ولی باز مخاطب داشت ولی فیلمهای ملودرام، اکشن و.. اغلب برای مردم یک بار مصرف بودند.
عبدالله علیخانی تهیه کننده باسابقه با بیان مطلب فوق به ایرنا گفت: آثاری مثل گنج قارون و قیصر جزو آثار استثنا هستند و در هر دههای ممکن است یکی از این فیلم ها تولید شود که تاریخ مصرف نداشته باشد. به صورت کلی فیلم طنز بیشتر مخاطب دارد و در تمام دورهها چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، بیشترین میزان مخاطب را داشته است.
تهیهکننده “کما” و “آواز قو” در پاسخ به اینکه وضعیت کمدیها را در سینمای ایران چطور تحلیل میکنید، تشریح کرد: فیلم کمدی تاریخ مصرف ندارد. اجارهنشینهای داریوش مهرجویی در تمام این سالها مخاطب داشته و خستهکننده نیست اما دیدن “لیلا”چطور؟ همین لیلا برای دومین بار، بیمعنا میشود. فیلمهای اجتماعی از آنجا که همسو با شرایط جامعه ساخته میشوند، تاریخ مصرف دارند و تمام میشوند.
علیخانی با اشاره به شرایط فعلی جامعه و اقبال از فیلمهای کمدی، افزود: تهیهکننده و کارگردان باید منطبق با جامعه باشند. آنها نیز برای خودشان فیلم نمیسازند، برای جامعه و مردم فیلم میسازند. مردم نیاز به خندیدن دارند؛ نیاز دارند ۱ تا ۲ ساعت فارغ از مسائل و حواشی باشند. ممکن است بعدا این شرایط تغییر کند اما در حال حاضر شرایط این گونه است. مردم، مشکلات و مسائل زیادی دارند. اگر بخواهند یک ساعت تفریح کنند، طبیعتا فیلم کمدی را ترجیح میدهند.
علیخانی گفت: سینما به فیلم خوب نیاز دارد یعنی فیلمی که برای تماشای گروهی و روی پرده عریض ساخته شده باشد و مشکل بسیاری از فیلمهای ایرانی آن است که اصلا برای پرده عریض تولید نشده اند.
پفک و چیپس غیرتجاری و سودمند هستند و فیلمهای مخاطبپسند، تجاری و مُضر؟
|
سینماروزان: پرسشی که بنده از مدیران رسانه ملی دارم این است که مگر پفک و چیپس و لبنیات و… تجاری نیست که شما تبلیغات آن را از تلویزیون پخش می کنید؟ پس چرا وقتی نوبت به فیلم های تجاری مخاطبپسند می رسد این کار را انجام نمی دهید و حاضر نیستید تبلیغ آن ها را بکنید؟
عبدالله علیخانی تهیهکننده باسابقه با بیان مطلب فوق به سینماپرس گفت: چرا وقتی یک فیلم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نمایش گرفته و روی پرده است به تیزرش مجوز پخش تلویزیونی نمیدهند؟ چرا اینقدر فاصله بین وزارت ارشاد و صدا و سیما زیاد است؟ آیا پفک و چیپس غیرتجاری و سودمند هستند و فیلمهای مخاطبپسند، تجاری؟
تهیه کننده فیلم های سینمایی «عطش» و «کما» تأکید کرد: وقتی رسانه ملی به فیلم های سینمایی بیتوجهی میکند تهیه کننده مجبور است که دست به دامان فضای مجازی شود چراکه تبلیغ در فضای مجازی راحت است و دیگر کسی به دنبال مجوز داشتن یا نداشتن فلان تیزر نیست و یا محدودیتی برای نشان دادن یک صحنه خاص یا خواندن آواز و… وجود ندارد.
مدیر پویافیلم گفت: بدیهی است که تلویزیون هم مخاطب خود را دارد اما از آنجا که سیاست های عجیبی در تلویزیون حاکم است اغلب شاهد هستیم که آن ها تبلیغات فیلم های گیشه ای را نمی کنند و اگر خیلی منت بگذارند و همت کنند تنها تبلیغ فیلمهای جنگی را پخش می کنند.
علیخانی افزود: اگر امروزه به ظاهر اوضاع سینما خوب است به ضرب و زور آگهی فیلمها در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان است در غیر این صورت سینماها همین میزان مخاطب را هم نداشتند. چرا تمهیدی اندیشه نمیشود که امکان تبلیغ برای یکایک فیلم های سینمایی در شبکه های سراسری رادیو و تلویزیون فراهم شود تا تهیهکنندگان مجبور نباشند به فضای مجازی و ماهواره ها مراجعه کنند؟
سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای پیمان معادی نیست!/بهرام رادان: علی مصفا و لیلا حاتمی از تماشای فیلم به وجد آمدند/عبدالله علیخانی: هر هفته منتظر توقیف بودیم!/شاهنشینان خانه سینما، “آواز قو” و بخش خصوصی را بایکوت کردند تا ارگانیها جایزه بگیرند!/حسین فرحبخش: وصیتنامه عقیدتی من همان سکانس بگومگوی جمشید آریا و قاسم زارع است!/ساره آرین: سعید اسدی علاقهای به حضور من نداشت!
|
سینماروزان: بیش از دو دهه پس از تولید درام ماجراجویانه “آواز قو” توسط موسسه پویافیلم، جعبه سیاه تولید این فیلم در مستند “از ایده تا اکران” به تهیهکنندگی ناهید دلآگاه باز شد.
در این مستند که از شبکه مستند تلویزیون روی آنتن رفت، عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیهکنندگان فیلم، سعید اسدی کارگردان و بهرام رادان و ساره آرین بازیگران اصلی حضور داشتند.
بخشهای خواندنی گفتههای این چهار نفر را بخوانید:
*سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای معادی نیست!
–فیلمنامه آواز قو برای پیمان معادی نیست، برای خودم است و من آن را در آمریکا نوشتم با محوریت جوانی که از دارالتادیب فرار میکند و درنهایت کارش به فرار به مکزیک میرسد.
–زمانی حمید جَمدَر از نیروهای معاونت فرهنگی فارابی با توجیه پرهزینه بودن تولید فیلم “یو اس اس اس وینسنس” که درباره شلیک ناو آمریکایی به ایرباس ایرانی بود، از من خواست طرح لوباحت ارائه بدهم و من نسخه ایرانی “آواز قو” را دادم با محوریت همان جوان و این بار جوان قصه به جای مکزیک سر از ترکیه درمیآورد. در هر شکل فیلمنامه اصلی برای خودم است و در خانه سینما و فارابی هم ثبت شده بود. پیمان معادی جوان مستعدی بود و فقط در حد افزودن تعدادی دیالوگ مرتبط با کلانتری کنار ما بود.
–در انتخاب بازیگر زن همیشه دنبال امکان دیگری به جز ساره آرین بودم ولی ایشان همه تلاشش را کرد و از خیلیها هم بهتر بود.
–تهیهکنندههای اولیه “آواز قو”-غلامحسین بلوریان و هوشنگ نورالهی-میگفتند آن سکانس کله زنی رادان به مامور انتظامی را حذف کن ولی من زیربار نرفتم چون اصلا منطق اتفاقات بعدی را زیر سوال میبرد تا رسیدم به پویافیلم که انصافا با حداقل تغییر، فیلمنامه را به تولید رساندند.
— “آواز قو” یک فیلم ملی بود چون درد مردم را واکاوی میکرد و وقتی با مخاطبان به طور نامحسوس فیلم را میدیدم اغلب میگفتند: طرف، چه فیلمی ساخته!
–در جشن خانه سینما کلی نامزدی داشتیم ولی متاسفانه یکی دو نفر از همکاران سیاستباز، توطئه کردند تا رأی گیری تکرار شود و فیلم، رأی نیاورد! قرار بود حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی جایزه بهترین فیلم سال را بگیرند ولی رئیس آن زمان جشن بعدا به من گفت آنها رأی گیری را تکرار کردند چون گمان میکردند اگر فرحبخش جایزه بگیرد، خدا را بنده نخواهد بود! وگرنه از فیلم تا فیلمنامه و تدوین و کارگردان و بازیگری “آواز قو” کاندید دریافت جایزه بود
*حسین فرحبخش: وصیتنامه من همان سکانس عقیدتی “آواز قو” است!
–امید روحانی واسطه معرفی سعید اسدی و فیلمنامه آواز قو به ما شد آن هم در نیمه دوم سال ۷۹ که اصلا برنامه مان پر بود و نمیخواستیم کار کنیم. چون “تکیه بر باد” را میخواستیم اکران کنیم و “دوستان” هم که تازه رفع توقیف شده بود، در مسیر اکران بود و “شبهای تهران” هم در پيش تولید ولی فیلمنامه “آواز قو” آن قدر خوب بود که تصمیم گرفتیم آن را بسازیم.
–ساره آرین را بهرام رادان معرفی کرد که جزو اقوامش بود و چون هم رادان و هم آرین کم تجربه بودند رفتم سراغ رفیق قدیمی ام آتیلا پسیانی و او را آوردم به عنوان بازیگردان که همه را هم راه انداخت. من به آتیلا گفتم من یک هفته ای بازیگر میخواهم و او یک هفته فشرده چنان با رادان کار کرد که شد بازیگر حرفه ای و تحویل داده شد به سینمای حرفه ای. ساره آرین هم کم نگذاشت و خودش نخواست بازیگری را ادامه دهد وگرنه از خیلی ها بیشتر یاد گرفت.
–۶۰ روز فیلمبرداری “آواز قو” طول کشید و حین این ۶۰روز بسیار منضبط پیش رفتیم.
–بازی جمشيد اسماعیل خانی در فیلم بی نظیر بود و با اینکه نقش مکمل داشت ولی فقط در همان سکانس سیلی زنی به رادان، تنها کلوزآپ ش پر از حس و حال و التهابی است که گاهی بازیگران اصلی هم از القای آن عاجزند.
–جمشید آریا به جای بازیگری، کاراکتر فتاح را آفرید و هنوز خیلی ها بعد از زینال بندری، حاج فتاح آواز قو را بهترین و سمپاتیک ترین نقش جمشید آریا میدانند.
–سکانس درگیری لفظی جمشید آریا و قاسم زارع و بحث بر سر حکومت علوی و اموی را یک سکانس عقیدتی دیدم و خودم نوشتم و اصلا وصیت نامه من یکی همین فیلم است و یکی “زندگی خصوصی”.
–افرادی که آن زمان فیلم را دیدند ۲۰ ساله بودند و حالا نوجوان ۱۵ ساله که آن موقع زنده نبود هم فیلم را دیده و دوست دارد چون “آواز قو” فیلم مردم و فیلم زندگی مردم است.
–“آواز قو” جزو معدود فیلمهایی است که حتی مردم با تماشای آنونس و با نمای کله زنی، کیف میزدند و تبلیغ خوبی بود برای اکران فیلم.
— “آواز قو” بیشتر از یک میلیارد و ۱۵۰میلیون(با بلیت ۴۰۰ تومانی)در کل ایران فروخت و فقط ۳۵۰میلیون در تهران و مثلا ۱۵۰میلیون در شیراز فروخت و در مجموع حدود سه میلیون نفر در اکران سینما فیلم را دیدند و ده ها میلیون نفر در شبکه خانگی و بعد شبکه های ماهواره ای و…
–فیلم “آواز قو” باقیات صالحات من است چون مردم فیلم را دیدند و دوست داشتند و هیچ وقت هم کهنه نشد.
*عبدالله علیخانی: هر روز منتظر توقیف بودیم!
–فیلمنامه آواز قو را ابتدا هوشنگ نورالهی-تهیهکننده “باشو..”-و غلامحسین بلوریان میخواستند بسازند ولی نشد چون فکر میکردند نمیتوانند پروانه بگیرند و بدون ممیزی فیلم را بسازند.
–پس از اکران هر هفته منتظر توقیف بودیم و ما هر لحظه نگران بودیم که امروز توقیف میشود یا فردا؟ حتی سینماداران متعجب بودند که چطور پروانه گرفته.
–شاه نشینان خانه سینما فیلم “آواز قو” را از فهرست جوایز حذف کردند تا پویافیلم و بخش خصوصی بایکوت شود و بجایش آثار ارگانی و متصل، به روال همه ساله جایزه بگیرند.
–در اولین اکران خصوصی در سینما سپیده با چند همکار و ازجمله محسن وزیری که فیلم را دیدیم اولین سوالشان این بود که آیا فیلم مجوز دارد؟
–در خانه سینما درست یک روز قبل از اکران، فیلم را نشان دادیم تا خدای نکرده گرفتار تحلیل های مغرضانه نشویم و فیلم جان سالم به در ببرد.
*ساره آرین: بعد از “آواز قو” مربی اسکی شدم!
–بعد از “آواز قو” ازدواج کردم و همسرم مربی اسکی بود و این شد که اسکی را ادامه دادم و حالا مربی اسکی هستم و یک پسر گل دارم ولی شاید هم دوباره برگشتم به بازیگری. بعد از “آواز قو” با اینکه بازی نکردم ولی همچنان مرا می شناسند ولی من به دنبال تشکیل خانواده رفتم و ضرر هم نکردم!
— “آواز قو” سوژه گرمی داشت و حرف دل جوانان را میزد و در اکران های خصوصی، واقعا تشویق شدیم و بعد از سالها هنوز در فضای مجازی دیالوگهایی مثل “خاک من کجاست فتاح؟” بازنشر میشود.
–من خودم امکان مهاجرت داشتم ولی چون خانواده ام را دوست داشتم، نرفتم و در ایران، ماندم و راضی هم هستم.
–جمشید آریا برخلاف شمایل خشن بسیار مهربان و منعطف بود و خیلی کمک کرد که من بتوانم راحت کار کنم.
— حسین فرحبخش و آتیلا پسیانی موافق حضور من بودند ولی سعید اسدی کارگردان باسواد فیلم، مخالف بود. حق هم داشت و میخواست بازیگر حرفه ای بیاورد ولی وقتی دید استعدادش را دارم، کمک کرد…
*بهرام رادان: “آواز قو” علی مصفا و لیلا حاتمی را به وجد آورده بود
— “آواز قو” چهارمین کار من بود و بزرگان بازیگری که در کار بودند خیلی بهم کمک کردند و آنچه باعث موفقیت شد مجموعه اجراهای ما بود و نه فقط یک بازی.
–به غیر از بسیاری از همکاران، علی مصفا و لیلا حاتمی که فیلم آواز قو را در خانه سینما دیده بودند از تماشای آن به وجد آمده بودند، تماس گرفتند و تبریک گفتند.
–دیالوگهای فیلم، درخشان بود و در ذهن مخاطبان، حک شد.
–مهمترین ویژگی آواز قو، ماندگاری است. مخاطب سینما و مردم با چند فیلم مرا به یاد میآورند و یکی هم “آواز قو”.
رکوردشکنیهای آثار کمدی، سینماداران را نجات داد/ عبدالله علیخانی تهیه کننده باسابقه متذکر شد
|
سینماروزان/هونام حقانی: بعد از شرایط سختی که کرونا برای سینما و سینمادارها به وجود آورده بود، اکران کمدیهای مخاطب پسند یک فرصت خوب برای احیای دوباره سینماهای کشور فراهم کرد و بسیاری از سینماداران بهخصوص سینماداران شهرستانها را از ورشکستگی نجات داد. نکته مهم این است که فیلم کمدی خوش ساخت بر خلاف سایر ژانرها تاریخ مصرف ندارد و فیلم کمدی در هر زمان و شرایطی میتواند مورد توجه مردم قرار بگیرد اما فیلمهای اجتماعی و درام و ملودرام تاریخ مصرف دارند.
عبدالله علیخانی تهیهکننده باسابقه سینما با بیان مطلب فوق به سینماروزان گفت: فیلمی مثل “اجاره نشینها”ی مرحوم داریوش مهرجویی هنوز هم بعد از سی سال دیدن جذابیت دارد ولی فیلم “لیلا”ی این کارگردان دیگر جذابیت اکران اولش را ندارد چون ذات “اجاره نشینها” جلب مخاطب عام و خاص یکجا بود و این ذات کمدی های ایرانی است که قبل از همه باید بتوانند کف جامعه را جلب کنند.
تهیه کننده “کما” و “آواز قو” ادامه داد: فیلم کمدی همیشه این شانس را دارد که مورد توجه مردم قرار بگیرد و البته هر کسی از عهده ساخت فیلم کمدی برنمیآید و دوستانی که آثار کمدی را نقدهای تند کرده و آنها را سطحی می دانند خودشان نمی توانند فیلم کمدی بسازنند!
علیخانی افزود: نکته مهم دیگر در تولید کمدی های خوش ساخت، تشخیص تهیه کننده و کارگردان است که چه نوع کمدی و با چه موضوع و تمی در چه زمانی میتواند برای مردم جذاب باشد بنابراین داشتن نگاه درست و وقتشناسی در ساخت فیلم کمدی، ضروری است وگرنه امسال به غیر از فسیل، هتل، شهر هرت و هاوایی کمدی های دیگری هم بوده اند که رکوردشکن گیشه نبودند و به فروش های متوسط و حتی ضعیف، بسنده کردند.
تهیه کننده “آواز تهران” و “قافله” با اشاره به رویکرد اخیر مقامات سینمایی در جهت حمایت از اکران مناسب و بدون حاشیه فیلمهای مخاطبپسند عنوان کرد: خوشبختانه مسئولین متوجه این قضیه شدند که اعتماد به سینمای مخاطبپسند راه برون رفت از وضعیت نابسامان فروش فیلمها و جلوگیری از تعطیلی سالنها است. آنها در عین حال که ممیزی هایشان را در حوزه سینمای کمدی متعادل کرده و در جهت بهتر شدن کیفیت فیلمهای کمدی، حرکت کردند، شماری از فیلمهای توقیفی مثل علفزار، ملاقات خصوصی، عامه پسند، مجبوریم، چپراست، روشن و… را هم مجوز اکران دادند تا سبد اکران متنوعتر هم باشد.
تهیهکننده “تکیه بر باد” و “رز زرد” افزود: درست است که ماحصل کار منطبق بر رکوردشکنی و فروش بالای فیلم های کمدی بود ولی در کنارش فیلمهای جدی خوب مثل سه کام حبس، علفزار و ملاقات خصوصی هم گیشه خود را داشتند و آثار کودک نظیر بچه زرنگ نیز همین طور و این کلیت گیشه، به نفع سینماداران بوده و سینماداران باید خوشحال باشند از این همه رونق سینما و مثلا رکوردشکنی های فسیل.
#عبدالله_علیخانی تهیهکننده باسابقه سینما مطرح کرد: قبل از انقلاب با پول بلیت سینما میشد یک پرس چلوکباب برگ خورد!/حالا پول یک پرس چلوکباب برگ ۵ تا ده برابر قیمت بلیت سینماست!/یکی از دلایل افت مخاطب، شیوع فیلمهای ارگانی است که سود خود را در تولید میکنند!/چرا فیلمهای ارگانی توجهی به نیاز مخاطب ندارند؟/لااقل نیمی از بودجههای تولید ارگانی را صرف کمک به اکران کنند!
|
سینماروزان/امید عشریه: اگر بخواهیم نگاهی سطحی و مقطعی به قیمت بلیت سینما داشته باشیم باید بدون در نظر گرفتن مسائلی که باعث شده سینما در این شرایط رکود قرار بگیرد با افزایش قیمت بلیت مخالفت کنیم اما باید بدانیم که ماجرا پیچیدهتر از این حرفهاست.
عبدالله علیخانی تهیهکننده باسابقه با بیان مطلب فوق به سینماروزان گفت: سینماگران تنها قشری هستند که با قیمت روز اثرشان را تولید میکنند و بسیار کمتر از میزان قیمتی که نسبت به تورم منطقی است، محصولشان را میفروشند. البته با تهیهکننده ای که سود در تولید میکند کاری نداریم ولی تهیهکننده ای که با پول شخصی فیلم تولید میکند باید محصولش را به قیمت متعارف عرضه کند.
وی با اشاره به سالهای پیش از انقلاب ادامه داد: زمانی بلیت سینما در سینمای لالهزار ۳ تومان بود و در سینمای آزادی ۴ تومان و در همان منطقه شما با همان قیمت یا نهایتاً کمی بیشتر از بلیت سینما میتوانستید یک چلوکباب برگ به عنوان نهار میل کنید. من مثال دقیق زدم و اسناد این قیمتها را دارم و میتوانم منتشر کنم؛ الان قیمت بلیت سینما در همان سینما آزادی اگر ۴۵ هزار تومان باشد، همان رستوران همان غذا را ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان میفروشد یعنی حدود پنج تا ده برابر قیمت بلیت سینما.
مدیر پویافیلم تاکید کرد: اگر قرار بود از همان ابتدا براساس تورمی که در کشور ما وجود دارد، قیمت بلیت سینما را افزایش دهیم امروز بلیت سینما باید ۳۰۰ هزار تومان میشد ولی میبینیم که قیمت بلیت سینما همچنان پایین نگه داشته شده تا طبقات مختلف بتوانند به سینما بروند.
علیخانی تاکید کرد: اینکه چرا الان به مانند سابق سینما مخاطب ندارد دلایل گوناگون دارد از تعطیلی اکران خارجی گرفته تا رشد فضاهای سرگرم کننده دیگر و البته شیوع فیلمهای ارگانی که سود خود را در تولید میکنند و توجهی به نیاز مخاطب ندارند. چرا فیلمهای ارگانی توجهی به نیاز مخاطب ندارند؟ خوبتر آن است که برای حفظ و کمک به سینمای مخاطبپسند لااقل نیمی از بودجه های تولید ارگانی را صرف اکران کنند یعنی به جای خرج تمام بودجه ها به بهانه تولید، نیمی از بودجه ها را صرف کمک به اکران کنند و از فاز تبلیغات گرفته تا ارائه تسهیلات به مخاطب، صرف کنند.
حرف حساب یک تهیهکننده پیشکسوت⇐چرا فارابی برای جشنوارهای که تعطیل شده، ردیف بودجه تعیین کرده؟/عجیب است که دولتمردان حتی تامین معاش بخشی از اهالی سینما را برعهده نمیگیرند ولی در مقابل میبینیم که برای جشنواره برگزارنشده، اعتبار چشمگیر اختصاص میدهند!!/اینکه حتی در دوران قرمز کرونا جشنوارهها را تعطیل نمیکنند یک بخش مشکلات است و بخش دیگر مشکلات صرف بودجه برای جشنوارهای است که خود سازمان، دستور تعلیق آن را داده بود!!/این چه تناقضی است که مدیران سینمایی، کمبود ارائه تسهیلات معیشتی به سینماگران را به کمبود منابع مالی نسبت میدهند ولی درعین حال بودجه تخصیص میدهند به جشنوارهای که اصلا برگزار نشده؟؟/مدیران سینمایی در ماههای گذشته کمبود ارائه تسهیلات معیشتی به سینماگران را به کمبود منابع مالی نسبت داده بود ولی حالا اطلاعات ارائه شده توسط خود سازمان حکایت از تخصیص بودجه به جشنوارهای است که اصلا برگزار نشده است/چطور میشود جشنوارهای که برگزار نشده، ردیف بودجه داشته باشد؟؟
|
سینماروزان: اینکه در دوران ریاضت اقتصادی ناشی از کرونا یک زیرمجموعه سازمان سینمایی، بودجهای هنگفت را نثار جشنوارهای کرده که اصلا برگزار نشده خیلی نگرانکننده است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه جوان، تازهترین شفافسازی سازمان سینمایی درباره فارابی که حاوی عملکرد مالی این بنیاد در هفت ماه ابتدایی سال است منتشر شد.
در این گزارش مشخص شده که فارابی بیش از ۶۰میلیارد بودجه داشته و بیش از ۱۰میلیارد را هم صرف “مدیریت…” کرده؛ با این حال آنچه ورای این اعداد، تعجببرانگیز است ردیف بودجه فارابی برای یک جشنواره تعلیق شده است.
بخش بینالملل فجر که چند سالی است جداگانه از جشنواره اصلی فجر برگزار میشود همواره با انتقاداتی بابت بریز و بپاشهای مالی حین برگزاری مواجه بود و حالا مشخص شده فارابی بابت دوره تعلیقشده این جشنواره هم اعتبار تعیین کرده است.
آنچه مشخص است اینکه جشنواره جهانی فجر امسال به دلیل شیوع کرونا برگزار نشد و برگزاری آن در سال آینده هم با شائبههای فراوانی روبروست.
با این حال در فهرست عملکرد مالی فارابی با اعتبار بیش از ۴میلیاردی برای این جشنواره مواجهیم که بیش از ۱میلیارد این مبلغ نیز پرداخت شده است.
اینکه چرا برای جشنوارهای که تعطیل شده، ردیف بودجه تعیین کردهاند مشخص نیست؟؟
عبدالله علیخانی تهیهکننده سینما درباره چرایی بروز چنین تناقضاتی در ساختار سینمایی گفت: به هر حال هر محفلی یک سری کارمند و مدیر دارد که مدام از دولت ارتزاق کردهاند و حتی کرونا نباید مانع تعطیلی کسب و کار آنها باشد!
این تهیهکننده ادامه داد: همین الان سینماداران به دلیل تعطیلی سینما با اوضاع اقتصادی بغرنجی روبرویند و مجبور شدهاند پرسنل خود را بازخرید کنند و عجیل است که دولتمردان حتی تامین معاش بخشی از اهالی سینما را برعهده نمیگیرند ولی در مقابل میبینیم که برای جشنواره برگزارنشده، اعتبار چشمگیر میدهند.
تهیهکننده “عطش” و “آواز قو” تاکید کرد: اینکه حتی در دوران قرمز کرونا جشنوارهها را تعطیل نمیکنند یک بخش مشکلات است و بخش دیگر مشکلات صرف بودجه برای جشنوارهای است که خود سازمان، دستور تعلیق آن را داده بود. چطور میشود جشنوارهای که برگزار نشده، اعتبار بگیرد؟
مدیرعامل موسسه سینمایی پویافیلم با خطاب قرار دادن مدیران ارشاد گفت: اینکه روشنگری میکنند درباره اینکه کدام بودجهها کجا رفته، فقط ابتدای کار است ولی این روشنگری باید با پاسخگویی درباره بریز و بپاشها همراه باشد. مثلا الان باید بگویند چرا بودجه چندمیلیاردی پیشبینی کردهاند برای جشنوارهای که تعطیل نشده!؟
عبدالله علیخانی متذکر شد: مدیران سینمایی در ماههای گذشته کمبود ارائه تسهیلات معیشتی به سینماگران را به کمبود منابع مالی نسبت داده بود ولی حالا اطلاعات ارائه شده توسط خود سازمان حکایت از تخصیص بودجه به جشنوارهای است که اصلا برگزار نشده است. واقعا چه پاسخی هست بر این تناقضات؟؟
طعنه عبدالله علیخانی به انفعال مدیران فرهنگی در حمایت جدی از اهالی سینمای کرونازده⇐پدری کردن به این نیست که هر شب بیایی خانه و گوش بچهات را بپیچانی که چرا نمرهات کم شده!!!
|
سینماروزان: بیشتر از هفت ماه از رکود کرونایی دامنگیر سینما و اهالی آن گذشته ولی با وجود شمار اندک اهالی سینما نسبت به بسیاری از صنوف دیگر همچنان سازوکاری برای حمایت جدی و مداوم از اهالی سینما اتخاذ نشده.
کل اعضای خانه سینما به پنج هزارنفر نمیرسد ولی از ابتدای سال تاکنون جز یک سبدکالای حداقلی که آن هم با حذف هزاران سینماگر در نقطهای دورافتاده، اعطا شد هیچ بسته ارزاق دیگری نصیب سینماگران نشده؛ این اتفاق درحالیست که خانه کارگر با حدود دو میلیون عضو در شش ماه اخیر به طور مرتب مشغول اعطای سبدکالا به تمام اعضا است.
عبدالله علیخانی از تهیهکنندگان و پخشکنندگان کهنهکار سینمای ایران با انتقاد از اهمالهای مدیریتی در حمایت از سینماداران به ایلنا گفت: وقتی برای نگهداری سالن سینما ماهانه ۲۵ میلیون تومان هزینه میکنم، سازمان سینمایی میخواهد ۲۰ میلیون تومان به من کمک کند یا ۱ میلیون تومان؟ اگر قرار است رقمهایی پرداخت شود که در مقابل هزینههای نگهداری سالن سینما ناچیز است همان بهتر که پرداخت نشود.
علیخانی ادامه داد: با این رقمهای ناچیز، کدام بخش از هزینههای ما جبران میشود؟ من از عید امسال که سینماها تعطیل است تا امروز بیش از ۲۰۰ میلیون تومان هزینه کردم. با کمکهای یک میلیون تومانی کجای این هزینهها جبران میشود؟ آن رقمها را هم نمیگیرم تا منتی سرم نباشد.
مدیرعامل موسسه سینمایی پویافیلم متذکر شد: هر سینمایی در اندازه خودش باید سنجیده شود. سینمای عصر جدید در روزهای عادی و زمانی که کرونا نبود روزانه یک میلیون تومان به طور میانگین فروش داشت که با شیوع کرونا و شرایطی که وجود دارد روزانه ۴۰ هزار تومان در گیشه بلیت میفروشیم یعنی بیشتر از ۵ یا ۶ مشتری وارد سینما نمیشود.برای سالن سینما فرقی نمیکند کل ظرفیت ۶۰۰ نفری آن پر شود یا ۵ نفر پای یک فیلم بنشیند.وقتی چراغ سالن سینما روشن میشود باید تمام خدمات ارائه شود. از روشن کردن تهویه سالنها تا حضور پرسنل و آپاراتچی و مسئول گیشه و … باید آماده شود. لامپهای پروژکتور تاریخ و ساعت مصرف دارد. هر بار که روشن میشود از عمر آن کم میشود و باید در یک بازه زمانی تعویض شود. این هزینههای جاری یک سالن سینما است که باید در نظر گرفته شود.
این تهیهکننده باسابقه خاطرنشان ساخت: پدری کردن به این نیست که هر شب بیایی خانه و گوش بچهات را بپیچانی که چرا نمرهات کم شده است. پدری کردن یعنی اینکه تمام امکانات را برای فرزندانت فراهم کنی.وزارت ارشاد و سازمان سینمایی چه حمایتهایی در این مدت از سینماگران کردند؟ نمیشود این جاده بین سینماگران و مدیران یکطرفه باشد و تنها از سینماگران توقع داشته باشند که در این مسیر همراهی کنند و هیچگونه حمایتی از سوی مدیریت دولتی نباشد.
علیخانی تاکید کرد: ما تمام نیروهایمان را حفظ کردیم چون به سرمایه نیروی انسانی اعتقاد داریم.تمام افرادی که برای سینمای عصر جدید کار میکنند همگی در حوزه کاری خودشان متخصص هستند و نمیتوان به راحتی آنها را از کار کنار گذاشت و بعد که سینما رونق گرفت دوباره به سراغشان رفت.تخصص در سینما با سالها حضور و تجربه به دست میآید و به راحتی نباید آن را از دست داد.
واکنش حسین فرحبخش به تکذیبیه تازه عربسرخی بر ماجرای شلاقزنی عبدالله علیخانی⇐چه اصلاحطلبید یا اصولگرا به خودتان مربوط است ولی از آزادگی دم نزنید که بدجوری توی ذوق میزند!/آن شلاقزنی، فقط یکی از دهها اتفاق تلخ سینمایی دهه شصت بود؛ اتفاقاتی که یک سر سوزنش را باید در دنیا جواب دهید و یک اقیانوسش را در آخرت!!/عبدالله علیخانی کماکان بر حرفهایش اصرار دارد و نشان به آن نشان که حین شلاقزنی، دمپایی ابری پایتان بود!/اگر باز هم تکذیب کنید، به یک مناظره آزاد دعوتتان میکنیم و این بار علاوه بر ارشاد دهه ۶۰ حرفهایی تازه خواهیم زد درباره رزومهتان در وزارت بازرگانی یا رایزنی در پاکستان!!
|
سینماروزان: تکذیبیه تازه فیضالله عربسرخی بر ماجرای شلاقزنی عبدالله علیخانی در حراست ارشاد در دهه شصت(اینجا را بخوانید) با واکنش حسین فرحبخش شریک کاری سالیان طولانی علیخانی مواجه شد.
حسین فرحبخش در واکنش به اظهارات تازه فیضالله عربسرخی گفت: برخی از رفقای عربسرخی از من خواهش کردند که من و علیخانی دیگر چیزی علیه ایشان و کارنامهشان در دهه شصت نگوییم و ما هم مدتهاست به احترام رفقای ایشان چیزی نگفتهایم ولی چون مجددا آن اتفاقات را تکذیب کردند باید بگویم علیخانی کماکان بر حرفهایش اصرار دارد و نشان به آن نشان که حین شلاقزنی، دمپایی ابری پایتان بود.
فرحبخش ادامه داد: دستور به شلاق زنی باید بعد از محاکمه در دادگاه و صدور حکم توسط قاضی صورت گیرد و نه اینکه بدون اثبات اتهام، یک تهیهکننده سینما را شلاق بزنند؛ البته این فقط یکی از دهها اتفاق تلخ سینمایی دهه شصت بود. اتفاقاتی که یک سر سوزنش را باید در دنیا جواب دهید و یک اقیانوسش را در آخرت.
این تهیهکننده سینما خطاب به عربسرخی گفت: اینکه میگویید با هنرمندان کاری نداشتید درست است چون در حراست حضور داشتید و هنرمند را چه به حراست؟؟ درباره کارنامه کاری اصلاحطلبان در وزارت ارشاد دهه شصت آن قدر گفتهاند و شنیدهایم که چه حرف تازهای بزنیم جز آن که بدترین بیحرمتیها علیه هنرمندان در همان روزگار رقم خورد.
فرحبخش افزود: حرف از اصلاحطلبی یا اصولگرایی زدن در این روزگار واقعا زیر سوال است چون مردم از هر دو گروه خسته هستند و هر دو را هم آزمودهاند و به نتیجه نرسیدهاند پس بیخود با الصاق خود به اصلاحطلبان بهدنبال پرهیز از عدم عذرخواهی نباشید.
فرحبخش درادامه حرفهایش خطاب به عربسرخی اظهار داشت: نه من و نه عبدالله علیخانی بهدنبال باز کردن مجدد خاطرات آن سالها نیستیم ولی اگر باز هم تکذیب کنید به یک مناظره آزاد دعوتتان میکنیم و این بار علاوه بر ارشاد دهه ۶۰ حرفهایی تازه خواهیم زد درباره رزومهتان در وزارت بازرگانی یا رایزنی در پاکستان!!
حسین فرحبخش با بیان اینکه اساسا سیاسی نیست خاطرنشان ساخت: چه اصلاحطلبید یا اصولگرا به خودتان مربوط است ولی از آزادگی دم نزنید که بدجوری توی ذوق میزند.افعال شما باعث شد که رفته رفته از جریانات سیاسی کنار روید و از دور خارج شوید و اینکه میکوشید با اظهارات تازه، بازارگرمی کنید به جایی نمیرسد. ای کاش یک بار اشتباه خود را میپذیرفتید و با یک عذرخواهی از عملکرد و توبه از گناهان، به دنبال بازگشت به عرصه سیاسی بودید و نه همچنان با تکذیب اشتباهات!!
تازهترین توضیحات فیضالله عربسرخی درباره شلاق خوردن عبدالله علیخانی در ارشاد⇐فرحبخش میخواهد من در خانه بنشینم و از اصلاحطلبی حرف نزنم ولی هنرمندان، طرفدار اصلاحطلبان هستند!!/من اصلا به لحاظ شغلی، ارتباطی با هنرمندان نداشتهام!
|
سینماروزان: حدود سه سال قبل بود که عبدالله علیخانی تهیهکننده پیشکسوت سینما در گفتگویی با “میزانسن” به شرح اتفاقی تلخ از شلاق خوردن در ارشاد در دهه شصت پرداخت.(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماروزان عبدالله علیخانی که سابقه تولید آثاری همچون «کما»، «آواز قو» و «زندگی خصوصی» را در کارنامه دارد در تشریح شلاق خوردن در ارشاد به اتهام حمل فیلمهای مجاز خارجی به میزانسن اظهار داشته بود: بعد از دستبند زدن، لولهای بین دست و پایم گذاشتند و شروع کردند به شلاق زدن! متأسفانه شلاق زدن هم بلد نبودند چون هم پشت و هم روی پایم سیاه شد و من هم داد میزدم امام خمینی(ره) کجایی که دارند جهود را مسلمان میکنند. آمران این ماجرا سه ضلع بودند؛ فخرالدین انوار، فیض الله عرب سرخی و نفر سومی که الان هم مدیر است؛ نشان به آن نشان که عرب سرخی یک دمپایی پایش بود!
فیضالله عربسرخی که آن زمان در حراست ارشاد بود و در سالهای اخیر از سران اصلاحطلبی است پیشتر در گفتگویی کوتاه، حرفهای علیخانی را تکذیب کرده بود با این حال علیخانی و شریکش در پویافیلم یعنی حسین فرحبخش همچنان بر صحت ماجرا تاکید دارند و همین باعث شده عربسرخی در گفتگوی تازهاش در “شرق” باز هم مخاطب پرسشی درباره شلاقزنی قرار گیرد و باز هم تکذیب کند و عجیبتر از آن که بی توجه به حرفهای صریح علیخانی، کلیت ماجرا را گردن حسین فرحبخش بیندازد.
عربسرخی درباره دوران فعالیتش در حراست ارشاد دهه شصت گفت: من آن زمان ارتباط زیادی با هنرمندان نداشتم و هنرمندان هم درباره من حرف نزدهاند؛ تنها یک تهیهکننده سینما به نقل از دوستش ادعایی کرده و او نیز تأیید کرده است. آقای حسین فرحبخش گفته من آقای عبدالله علیخانی را شلاق زدهام؛ ادعایی که نه مستندی دارد و نه منطقی. شما غیر از این چیزی شنیدهاید؟ آیا هنرمندان درباره اینکه من محدودیتی ایجاد کردهام، چیزی گفتهاند؟ من اصلا به لحاظ شغلی ارتباطی با هنرمندان نداشتم.
عربسرخی ادامه داد: قبل از اینکه من در حراست ارشاد مسئولیت بپذیرم، هنرمندان چون با پاسپورت دولتی در جشنوارهها شرکت میکردند، با مشکلاتی روبهرو بودند و باید تأیید صلاحیت میرفتند. من راه جدیدی ایجاد کردم که افراد با پاسپورت شخصی میتوانند بروند.
عربسرخی افزود: علتادعای آقای فرحبخش هم برای من روشن است. ایشان به من پیغام دادهاند که اگر میخواهی درباره تو حرفی نزنیم، در خانهات بشین و دم از اصلاحطلبی نزن. به نظر شما این حرف از جانب یک هنرمند است یا از جانب بازجوی من؟ ایشان در مصاحبهاش رسما گفته بود که عربسرخی به خانهاش برود و از اصلاحطلبی حرف نزند تا من با او کاری نداشته باشم ولی اتفاقا هنرمندان عمدتا هوادار اصلاحطلبان بودهاند. شما ببینید متن استعفای آقای خاتمی از وزارت ارشاد چیست. نگاه کنید در مراسم تودیع آقای خاتمی چه کسانی حضور داشتند. با رجوع به تاریخ و کنار هم گذاشتن خیلی از قضایا، مشخص میشود این شایعه از کجا و به چه هدفی منتشر شده است؛ آنهم زمانی که من در زندان هستم!!
یک تهیهکننده باتجربه سینما با مرور نقاط ضعف مهمترین ارگان زیرمجموعه سازمان سینمایی بیان داشت⇐وضعیت فارابی شبیه توصیفی شده که حجت الاسلام قرائتی از برخی ادارات دولتی ارائه داد!/یکی پیدا شود و بگوید خروجی فارابی طی سالهای اخیر چه بوده؟/این مکان بزرگ و این بودجه عظیمی که به فارابی رسیده چه دستاوردی برای سینما داشته؟/چرا اغلب فیلمهای فارابی یا اکران نمیشود یا در اکران شکست میخورد؟؟/چرا فارابی بودجه ها را به باد میدهد و کمکی به گیشه سینماها و افزایش مخاطب نمیکند؟؟
|
سینماروزان: حسین انتظامی با شعار چابک سازی وارد سازمان سینمایی شد و البته با ادغام موسسه رسانه های تصویری و مدرسه ملی سینما نشان داد که به دنبال عملی کردن شعارهایش است. با این حال علیرغم تحسین این ادغامها از سوی سینماگران، همچنان این اعتقاد وجود دارد که زیرمجموعه های سازمان باید بیش از اینها به سمت چابک سازی پیش بروند و در این بین بنیاد فارابی با انبوه شوراهایی که در آن هست باید هدف بعدی چابک سازی باشد.
عبدالله علیخانی تهیه کننده سینما در خصوص افول جدی بنیاد سینمایی فارابی در دوران مدیریتی دولت بنفش به «سینماپرس» گفت: بنیاد سینمایی فارابی طی سالهای اخیر هیچ خروجی و بازدهی مثبتی نداشته است؛ مسئولان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد باید با دقت عملکرد این نهاد را رصد کنند.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «تکیه برباد» و «آواز قو» افزود: سوأل اصلی بنده از مدیران سینمایی و دست اندرکاران بنیاد سینمایی فارابی این است که خروجی این بنیاد طی سال های اخیر چه چیزی بوده است؟ این مکان بزرگ که در اختیار این بنیاد قرار گرفته و این بودجه عظیمی که سالانه به این بنیاد اختصاص پیدا می کند چه خروجی و دستاوردی برای سینمای کشور داشته است؟ این نهاد طی این سال ها چه کار مثبتی برای سینمای کشور انجام داده که ما از آن بی اطلاع هستیم؟
وی در همین راستا یادآور شد: زمانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنیاد سینمایی فارابی برپا شد، هدف بر این بود که این نهاد یاری دهنده سینماگرانی باشد که می خواهند فیلم هایی بر اساس نیازهای روز جامعه تولید کنند اما هرچه از عمر این بنیاد سینمایی گذشت ما شاهد بودیم که مدیران آن هیچ سرمایه گذاری خاصی برای تولید فیلم هایی که بتوانند مخاطبان انبوه را جذب سالن های سینما کنند انجام ندادند.
علیخانی ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی در اغلب دوران حیاتش تنها از فیلم های گلخانه ای و مسئول پسند حمایت کرد که اغلب آن ها هم روی دستش ماند به نحوی که یا اصلاً اکران نشد و یا اگر اکران شد در گیشه شکست های سنگینی را تجربه کرد.
این تهیه کننده پیشکسوت سینمای کشور خاطرنشان کرد: علاوه بر مبحث تولید که چنین مشکلاتی را داشت یکی دیگر از معضلات مهم بنیاد سینمایی فارابی این بوده و هست که کسانی که در شوراهای آنجا حضور دارند اغلب افراد فاقد تخصصی هستند که راجع به فیلم ها و فیلمنامه ها اظهارنظر می کنند و معلوم نیست به چه واسطه ای در این شوراها استخدام شده و حقوق دولتی می گیرند؟
تهیه کننده فیلم های سینمایی «آبنبات چوبی» و «مردی که موش شد» تصریح کرد: طی این سال ها ما شاهد آن بودیم که این بنیاد از کسانی که اصلاً سینماگر و فیلمنامه نویس نبودند فیلمنامه های به درد نخور خریداری کرد که الآن در کمدهای این بنیاد مشغول خاک خوردن هستند و همه این اتفاقات به دلیل به کارگماردن نیروهای فاقد تخصص در شوراهای تخصصی این نهاد سینمایی بود.
علیخانی تصریح کرد: روابط در بنیاد سینمایی فارابی جای ضوابط را گرفته و به همین علت هم ما شاهد حمایت از فیلم ها و فیلمنامه هایی هستیم که جایی در میان مردم و گیشه سینماها نداشته و ندارند. در واقع می توان بر این امر صحه گذاشت که بنیاد سینمایی فارابی بودجه هایش را به باد داد و کمکی به گیشه سینماها و افزایش مخاطب نکرد و اینک هم به شدت رو به افول رفته است.
وی در پاسخ به این سوأل که با توجه به رویکرد انفعالی این نهاد نیاز به انحلال و یا ادغام بنیاد سینمایی فارابی در ذیل سایر زیرمجموعه های سازمان سینمایی تا چه میزان احساس می شود اظهار داشت: سفره ای پهن است و یک مشت آدم از دوستان و اقوام آقایان از آن ارتزاق میکنند! این مسئولان ارشد فرهنگی و سینمایی کشور هستند که باید چاره اندیشی جدی برای این معضل مهم داشته باشند.
علیخانی در خاتمه این گفتگو به بازگویی خاطره ای از حجت الاسلام والمسلمین قرائتی پرداخت و گفت: ایشان در یکی از برنامه های تلویزیونی شان در توصیفی به وضعیت ادارات اشاره کردند و گفتند ما زمانی به اداره ای رفتیم و دیدیم که در اتاق های آنجا افراد زیادی به اسم کارمند نشسته اند و رسماً کاری انجام نمی دهند و زمانی که پرس و جو کردیم به ما گفتند که اغلب این افراد از دوستان و اقوام و آشنایان مدیرانی هستند که آن ها را به کار گمارده اند؛ حالا وضعیت بنیاد سینمایی فارابی هم به همین شکل است.
عبدالله علیخانی در نشست با مدیران سازمان فرهنگی-هنری شهرداری مطرح کرد⇐کمدی «دشمن زن» متعلق به اسرائیل نیست و برای هنرمندان همین کشور است!/ چه معنی دارد که مدیر تصویرشهر، «دشمن زن» را توقیف کرده؟/سینماهای شهرداری ملک پدری هیچ کسی نیست و متعلق به مردم است/مدیر تصویرشهر برود با پول جیبش سینما بزند و در سینمای شخصیاش هر طور دلش خواست رفتار کند /سینماهای شهرداری برای همه سینماگرانی ایرانی است و نه برای دوست و رفیق یک مدیر واپسگرا!
|
سینماروزان: بعد از تحصن عوامل کمدی «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران و در اعتراض به توقیف این فیلم توسط تصویرشهر نشستی میان مدیران فرهنگی شهرداری و عوامل این فیلم برگزار شد.
به گزارش سینماروزان در این نشست عبدالله علیخانی از شرکای موسسه پویافیلم که با همراهی حسین فرحبخش تهیه کنندگی «دشمن زن» را برعهده داشته است با اشاره به توقیف خودسرانه «دشمن زن» توسط مدیر تصویرشهر بیان داشت: سینماهای شهرداری ملک پدری هیچ کسی نیست و متعلق به مردم است. ما بخش خصوصی هستیم، بخشی خصوصی زمانی که 8 سال استانهای مختلف این کشور درگیر جنگ بود کارش را تعطیل نکرد و اجازه نداد سینماها تعطیل شوند حتی در بدترین شرایط هم فیلمش را ساخت. اما امروز وضعیت کمی فرق کرده است و برخی از ارگانها نمیخواهند بخش خصوصی نفس بکشد.
علیخانی ادامه داد: اهالی سینما اعتراضهای زیادی دارند هرچند باید در پرانتز بگویم به قول شاعر «گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله توست آنچه البته به جایی نرسد فریاد است». من میدانم اعتراضها و فریادمان به جایی نخواهد رسید، اما باز هم کارمان را انجام میدهیم. باید به شما بگویم بخش خصوصی دارد نابود میشود و علتش آن است که مسئولین ارگانی به این بخش توجه نمیکنند.
این تهیه کننده تأکید کرد: در مورد این فیلم هم باید بگویم تمام این مسائل از جایی شروع شد که علی احمدی رئیس موسسه تصویرشهر با محمدحسین فرحبخش در یک جلسهای با هم بحث میکردند و اختلاف نظر پیدا کردند؛ بعد از آن درگیری مدیر تصویرشهر دیگر فیلمهای پویافیلم را در سینماهای شهرداری اکران نکرد!!! آیا مدیر تصویرشهر از اموال بیتالمال برای تسویه حساب شخصی استفاده میکند؟؟؟
وی افزود: مدیر تصویرشهر برود با پول جیبش سینما بزند و در سینمای شخصی اش هر طور دلش خواست رفتار کند ولی الان سالن سینمایی بخش دولتی در اختیار ایشان است و باید وظایفش را به درستی انجام دهد و این امکانات را به مساوات در اختیار همه قرار دهد. «دشمن زن» متعلق به اسرائیل نیست و برای هنرمندان همین کشور است. چرا کسی برایش مهم نیست چه بلایی دارد سر این فیلم میآید!؟؟ سینماهای شهرداری برای همه سینماگرانی ایرانی است و نه برای دوست و رفیق یک مدیر واپسگرا!
در اعتراض به توقیف خودسرانه این کمدی پرمخاطب توسط تصویرشهر روی داد⇐تحصن عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری+عکس
|
سینماروزان: نزدیک به یک ماه بعد از توقیف خودسرانه کمدی «دشمن زن» توسط مدیر بازمانده از روزگار قالیباف موسسه تصویرشهر عوامل این کمدی در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تحصن کرده و مراتب اعتراض خود را به مدیران شهری اعلام نمودند.
به گزارش سینماروزان محمدحسين فرحبخش و عبدالله عليخاني تهیه کنندگان «دشمن زن» به همراه كريم اميني كارگردان این فیلم و همچنین برخی از بازیگرانش و از جمله سام درخشانی، امیرحسین آرمان، هاوار قاسمی و مونا شناس با تحصن در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری خواستار رسیدگی به خودسریهای تصویرشهر شدند.
ساعاتی بعد از این تحصن، مدیران سازمان فرهنگی-هنری شهرداری، عوامل «دشمن زن» را دعوت کردند به حضور در نشستی با مدیران این سازمان.
در جریان این نشست دست اندرکاران تولید «دشمن زن» با اشاره به روال قانونی صورت گرفته برای ساخت این کمدی و سپس دریافت پروانه نمایش آن از مدیران فرهنگی شهرداری خواستند به اقدام خودسرانه تصویرشهر در توقیف این فیلم پایان دهند.
تجمع عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری
تجمع عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری
تجمع عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری
مجوز صادر شد⇐جواد یساری با «دشمن زن» روی پرده سینماها+فیلم
|
سینماروزان: بالاخره یک بار هم ییش از آن که فرشته مرگ سربرسد، مجوز بازگشت رسمی یک هنرمند قدیمی صادر شد و جواد یساری خواننده قدیمی موسیقی مردمی ایران با فیلم «دشمن زن» به عرصه فعالیت مجاز بازگشت.
بازگشت جواد یساری به عرصه مجاز با سکانسی از «دشمن زن» صورت می گیرد که او در شمایل شخصیت حقیقی خودش که یک آوازهخوان باشد به یک رستوران سنتی رفته و همراه با گروهش به آوازخوانی می پردازد آن هم در حالی که سام درخشانی و بهرنگ علوی بازیگران اصلی «دشمن زن» به عنوان مشتری به رستوران آمده اند.
«دشمن زن» ساخته کریم امینی، یک کمدی-موزیکال-رمانتیک و تازه ترین محصول موسسه سینمایی پویافیلم است که داستانی مفرح درباره به چالش کشیده شدن افکار آدمهایی را بیان میکند که در ظاهر ضدّزن به نظر میرسند.
این کمدی پربازیگر از حضور چهرههایی نظیر سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان سود میبرد.
حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتهاند و فیلم که با پخش «پویافیلم» روی پرده رفته در کمتر از یک هفته در مرز نیم میلیارد فروش است.
برای تماشای بخشی از حضور جواد یساری در «دشمن زن» اینجارا ببینید.
گشایش اکران عیدفطر با «دشمن زن»+تازهترین پوستر
|
سینماروزان: «دشمن زن» به عنوان اولین فیلم اکران عیدفطر از چهارشنبه 23 خردادماه روی پرده میرود.
در فاصله ای کوتاه تا اکران این کمدی-رمانتیک تازه ترین پوستر این فیلم که بهزاد خورشیدی آن را طراحی کرده، رونمایی شد.
«دشمن زن» تازه ترین محصول موسسه سینمایی پویافیلم و اولین فیلم بلند کریم امینی است که داستانی سرخوشانه درباره جماعتی دارد که در ظاهر آنتی-زن یا ضدزن به نظر میرسند اما کافیست فقط چند قدم به سمت رویاهایشان بردارند تا همه تصوراتشان دگرگون شود…
این کمدی-رمانتیک پربازیگر از حضور چهرههایی نظیر سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان سود میبرد.
حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتهاند.
در خلاصه داستان «دشمن زن» آمده: چرا هرچي دشمن زنه بعد از يه مدت توزرد از آب در مياد و ميشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
دشمن زن
منتظر سورپرایز اکران عیدفطر باشید⇐رونمایی از مجموعه تصاویر و پوستر تازه «دشمن زن»+عکس
|
سینماروزان: از تازهترین پوستر و مجموعه تصاویر کمدی-رمانتیک «دشمن زن» رونمایی شد.
به گزارش سینماروزان «دشمن زن» تازهترین محصول پویافیلم است و به زودی در گروه سینمایی ماندانا روی پرده خواهد رفت.
«دشمن زن» را کریم امینی براساس فیلمنامهای از اميرحسين نجف پور و بهنام ساعد، کارگردانی کرده است.
این کمدی-رمانتیک پربازیگر از حضور چهرههایی نظیر سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان سود میبرد.
حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتهاند.
در خلاصه داستان «دشمن زن» آمده: چرا هرچي دشمن زنه بعد از يه مدت توزرد از آب در مياد و ميشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
دشمن زن
دشمن زن
دشمن زن
دشمن زن
دشمن زن
سام درخشانی ضدّزن است یا بهرنگ علوی؟⇔«دشمن زن» آماده اکران شد+عکس
|
سینماروزان: کمدی-رمانتیک «دشمن زن» كه در سكوت كامل خبري مراحل پيش توليد و فيلمبرداري خود را سپري كرده بود با پايان مراحل فني آماده نمايش شد.
«دشمن زن» تازهترین محصول موسسه پویافیلم و اولين فيلم بلند كريم اميني است که به زودی در گروه سینمایی ماندانا روی پرده خواهد رفت.
سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، بهرنگ علوي، الناز حبيبي، مريم سعادت، مونا شناس و با حضور اميرحسين آرمان و سيروس همتي از جمله بازیگران این فیلمند.
«دشمن زن» یک كمدي – رمانتيك است و با نگاهی طنازانه، نقدی دارد به جریانهای فمینیستی موجود در جامعه!
در خلاصه داستان «دشمن زن» آمده: چرا هرچي دشمن زنه بعد از يه مدت تو زرد از آب در مياد و ميشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
عبدالله عليخاني و حسين فرحبخش تهیه کنندگی «دشمن زن» را برعهده داشتهاند.
فهرست کامل عوامل «دشمن زن» به شرح زیر است:
كارگردان: كريم اميني/ تهيه كنندگان: عبداله عليخاني، حسين فرحبخش/ مشاور كارگردان: محسن قرايي/مدير فيلمبرداري: مرتضي هدايي/ مدير صدابرداري: بابك اخوان/ تدوين: سپيده عبدالوهاب/ طراحي و تركيب صدا: حسين ابوالصدق/ طراح چهره پردازي: اميد گلزاده/ موسيقي: محمد احمدي/اصلاح رنگ: حميدرضا فتورهچيان/ طراح لباس: مهناز غني/ طراح صحنه: رامين غفوري/ برنامه ريز و دستيار كارگردان: امير رونقي/دستيار اول فيلمبردار: مجتبي شادرو/مدير توليد: محمد عزتخاني/ منشي صحنه : زهرا تحقيقي/عكاس: ليلا خوش كنار/ مدير تداركات: مهدي عطايي/بازيگران: سام درخشاني- گوهر خير انديش- بهاره كيان افشار- بهرنگ علوي- الناز حبيبي- مريم سعادت -مونا شناس-هاوار قاسمی و با حضور امير حسين آرمان-سيروس همتي و با معرفي سپيده مرادپور
دشمن زن
وفای به عهد تهیهکنندگان⇐اهدای تمام عایدی اول آذرماه «خالتور» به زلزلهزدگان کرمانشاه
|
سینماروزان: دستاندرکاران تولید کمدی «خالتور» تمام عایدی گیشه روز اول آذرماه فیلم را از طریق سازمان هلال احمر به زلزلهزدگان کرمانشاه اهدا شد.
عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیه کنندگان «خالتور» پیشتر درباره اهدای عایدی فروش اول آذرماه این فیلم به زلزله زدگان اطلاعرسانی کرده بودند و همین موجب شده بود مخاطبان هم در این اقدام خیرخواهانه مشارکت فعال داشته باشند.
علیخانی و فرحبخش سه شنبه 21 آذرماه، عایدی روز اول آذرماه «خالتور» که رقمی قابل توجه شده بود را از طریق سازمان هلال احمر به زلزله زدگان اهدا کردند.
پیشتر بنا بود که تهیهکنندگان «خالتور» این رقم را صرف خرید کانکس برای زلزله زدگان کرمانشاه اهدا کنند اما برای پرهیز از موازی کاری با هلال احمر مبلغ حاصل از گیشه اول آذرماه با نظارت محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت از طریق هلال احمر صرف کمک به زلزله زدگان شد.
کمدی «خالتور» به کارگردانی آرش معیریان از جمله آثار پرفروش سینماهای ایران در سه ماه اخیر است که توانسته از رقم فروش 5میلیارد عبور کند.
مهران غفوریان، علی صادقی، پوریا پورسرخ، سحر قریشی، محمدرضا شریفینیا، محمدرضا هدایتی، مریم امیرجلالی، امیرحسین صدیق و مریم معصومی از جمله بازیگران این کمدی هستند.
«خالتور» داستان طنازانه تغییر مسیر چند جوان موزیسین از آوازخوانی به دل حوادثی پیش بینی نشده را روایت میکند.
تهیهکننده این کمدی پرفروش پاییزی خبر داد⇐تمام عایدی فروش کشوری روز چهارشنبه «خالتور» مستقیما صرف کمک به زلزلهزدگان خواهد شد
|
سینماروزان: وقوع زلزله ای مرگبار در کرمانشاه موجب آن شد که دستاندرکاران تولید فیلم «خالتور» بکوشند به نوبه خود شرایط کمک به زلزلهزدگان را فراهم کنند.
عبدالله علیخانی مدیرعامل پویافیلم و از تهیهکنندگان «خالتور» با اشاره به اینکه عواید فروش روز چهارشنبه این فیلم صرف کمک به زلزله زدگان خواهد شد، اظهار داشت: تمامی عایدی فروش سراسری «خالتور» در روز چهارشنبه اول آذرماه صرف کمک به زلزلهزدگان خواهد شد.
تهیه کننده «خالتور» ادامه داد: از آنجا که تمام فروش «خالتور» در تهران و شهرستانها در روز چهارشنبه مستقیما صرف زلزلهزدگان خواهد شد از سینماداران سراسر کشور خواهشمندیم که همراهی کرده و در این باره به مخاطبان اطلاعرسانی کنند.
علیخانی افزود: مخاطبانی که علاقمند تماشای یک فیلم سرگرمکننده هستند میتوانند در روز چهارشنبه هم «خالتور» را ببینند و هم با تماشای این فیلم به نوبه خود کمکی کنند به هموطنان زلزلهزده کرمانشاه.
«خالتور» به کارگردانی آرش معیریان تازهترین محصول پویافیلم است و علیرغم آن که در هفته اول اکران، سرگروه قدس را دراختیار نداشت و چندین روز از اکران دو هفته ابتدایی آن نیز مقارن شد با تعطیلات سینماها، اما تا اینجا توانسته بیشتر از یک و نیم میلیارد فروش داشته باشد.
«خالتور» که داستان طنازانه رویارویی سه خواننده جوان با یک مرد مرفه را روایت میکند از حضور پوریا پورسرخ، سحر قریشی، مهران غفوریان، محمدرضا هدایتی، محمدرضا شریفینیا، علی صادقی، مریم امیرجلالی، امیرحسین صدیق، مریم معصومی، اصغر سمسارزاده و رسول نجفیان سود میبرد.
فیلمی که از تهران تا مشهد و یزد سانس فوقالعاده دارد⇐«خالتور» ۵روزه نیم میلیاردی شد
|
سینماروزان: فیلم «خالتور»آرش معیریان که از جمله آثاری است که در اکران آشفته پاییزی روی پرده رفته در کمتر از یک هفته نیم میلیارد فروش را رد کرد.
به گزارش سینماروزان «خالتور» از همان روز ابتدایی اکران خود مدام با تقاضای بالای مخاطبان برای تماشای و تخصیص سانسهای فوق العاده در پردیسها و سینماهای تهران و شهرستانهای مختلف از مشهد تا آبادان و یزد مواجه بوده است.
این فیلم در 5 روز ابتدایی اکران خود رقم فروش نیم میلیارد را رد کرد تا ظرف روزهای آینده وارد باشگاه میلیاردیها شود.
«خالتور» یک کمدی-موزیکال و تازه ترین محصول پویافیلم است که از حضور بازیگرانی نظیر محمدرضا شریفینیا، پوریا پورسرخ، سحر قریشی، مهران غفوریان، مریم امیرجلالی، مریم معصومی و علی صادقی سود میبرد. اصغر سمسارزاده بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون، امیرحسین صدیق و رسول نجفیان از دیگر بازیگران «خالتور» هستند.
محمدرضا هدایتی بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون تیپهایی متفاوت از خوانندگان لس آنجلسی را در «خالتور» ایفا کرده است.
«خالتور» درباره زندگی سه جوان موزیسین است که سعی زیادی دارند اسیر موسیقی بازاری نشوند و به اجرای قطعات موجه بپردازند اما عدم اقبال مخاطبان موجب میشود به سراغ نوعی از موسیقی بروند که علیرغم جدی گرفته نشدن از سوی کارشناسان، مخاطبان فراوانی دارد…
عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیه کنندگی «خالتور» را برعهده داشته اند و فیلم با پخش پویافیلم روی پرده میرود.
حقایقی تراژیک از روزگار سینمای گلخانهای⇐عبدالله علیخانی: حین شلاق خوردن داد میزدم امام خمینی(ره) کجایی که دارند جهود را مسلمان میکنند+فیلم
|
سینماروزان: ماجرای اتفاقاتی که در دهه شصت و با سیاستهای خاص مدیران سینمایی برای برخی سینماگران رخ داد ماجرایی دنباله دار است و به نظر می رسد حالا حالاها باید درباره آن بشنویم و البته که هر کدام از سینماگران هم باید از زاویه دید خود به تشریح اتفاقات آن دوران بپردازد.
یکی از اتفاقات آن روزگار دستگیری و بازداشت تعدادی از فعالان حیطه پخش فیلمهای خارجی در ایران بود؛ پخش کنندگانی که فیلمهایی با درونمایه انقلابی را وارد کرده و بعد از دریافت مجوز آنها را برای پخش در اختیار سینماداران یا تلویزیون قرار میدادند.
عبدالله علیخانی تهیه کننده این سالهای سینمای ایران و از شرکای «پویافیلم» در آن دوران از جمله فعالان حیطه پخش فیلمهای خارجی بود و البته که در ماجرای دستگیری پخش کنندگان در دهه 60 هم بازداشت شد؛ بازداشتی که درباره آن حرف و حدیثها فراوان است و حسین فرحبخش شریک علیخانی از شلاق خوردن فرحبخش در آن غائله صحبت کرده بود.
علیخانی بعد از مدتها سکوت در این باره به تازگی در گفتگو با ژورنال تصویری «میزانسن» روایتی کامل از ماجرای دستگیری و شلاق خوردن در حراست ارشاد را ارائه کرده است.
برای تماشای گفته های عبدالله علیخانی اینجارا ببینید.
علیخانی با اشاره به فعالیتش به عنوان پخش کننده فیلم خارجی در سالهای ابتدایی انقلاب بیان داشت: در زمان حضور فخرالدین انوار در معاونت سینمایی یک روز صبح از من و تعدادی دیگر از همکاران خواستند که به وزارت ارشاد برویم و اسناد مربوط به فیلمهایمان را ارائه دهیم. به همراه 50-60 همکار به ارشاد رفتیم و خواستیم با انوار صحبت کنیم اما ایشان علیرغم حضور در دفتر ما را نپذیرفتند!
علیخانی ادامه داد: ظهر همان روز یک سری لباس شخصی وارد دفتر ما شدند آن هم با با ساکهایی که وقتی بازشان کردند متوجه شدیم در آنها یوزی و کلاشینکف است. من حس کردم اینها را قبلا در حراست ارشاد دیده بودم و بعد از اینکه سراغ شریکم را گرفتند به من دستبند زدند و روانه ارشاد شدیم. ما را سوار یک بلیزر کردند و به خانه مان رفتیم. خانه مان را گشتند و تنها چیزی که در خانه ما پیدا کردند یک نوار وی.اچ.اس بود…جلوی پدر و مادرم چشمانم را بستند و به من دستبند زدند! پدر و مادر پیرم حالشان بد شد و تا مرز سکته پیش رفتند.
این تهیه کننده بیان داشت: ابتدا به من دستبند زدند و اجازه نشستن هم ندادند ولی بعد از خستگی مجبور شدم بنشینم و همین با اعتراض آنها روبرو شد و آمدند بعد از بلند کردن به من فحش مادر دادند و من هم جوابشان را دادم!!! چون مادر و پدرم را تا سرحد مرگ دوست دارم.
علیخانی که سابقه تولید آثاری همچون «کما»، «آواز قو» و «زندگی خصوصی» را در کارنامه دارد در تشریح شلاق خوردن اظهار داشت: بعد از دستبند زدن، لولهای بین دست و پایم گذاشتند و شروع کردند به شلاق زدن! متأسفانه شلاق زدن هم بلد نبودند چون هم پشت و هم روی پایم سیاه شد و من هم داد میزدم امام خمینی(ره) کجایی که دارند جهود را مسلمان میکنند. آمران این ماجرا سه ضلع بودند؛ فخرالدین انوار، فیض الله عرب سرخی و نفر سومی که الان هم مدیر است؛ نشان به آن نشان که عرب سرخی یک دمپایی پایش بود!
عبدالله علیخانی در تشریح ادامه ماجرا گفت: میخواستند ما را مجبور کنند به اعتراف به رشوه دادن به کارمندان ارشاد که زیر بار نرفتم. اینجا بود که یک سیلی از عرب سرخی خوردم! بعد از یک هفته از بازداشت، آقایی با لباس شخصی برای تحقیق آمد و بعدتر فهمیدم ایشان دادستان وقت تهران است. تازه آن موقع بود که معلوم شد هیچ مجوزی برای بازداشت ما نداشتند. جالب بود که به ما اتهام قاچاق ویدیو را زدند اما کار ما در آن زمان پخش فیلمهای 35 م.م. بود!! اصلا خبر نداشتند که برخی از فیلمها را من با مجوز محمد هاشمی رییس وفت تلویزیون خریداری کرده بودم!
این تهیه کننده تأکید کرد: در دادسرا حکم آزادی ما را دادند اما شانتاژهای عرب سرخی موجب شد که ما را به زندان قصر بفرستند؛ چندین بار به دادگاه رفتم اما در نهایت هیچ اتهامی به اثبات نرسید. اگر تا بحال حرف نزدم به خاطر این بود که مادرم در قید حیات بود و نمیخواستم آن ماجرا دوباره برایش زنده شود.
علیخانی با ابراز تأسف از اتفاقات آن دوران بیان داشت: در آن زمان کلی فیلم متفاوت را آتش زدند اما الان فیلمخانه دربدر به دنبال ده فریم از هر کدام از آن فیلمهاست!!
«میزانسن» به تهیه کنندگی غفور پورغفور و کارگردانی حامد مظفری ژورنالی تصویری است که از سامانه «نماشا» عرضه میگردد. تصویر و تدوین این ژورنال برعهده مهرداد مهری و مسئولیت تحریریه آن را مهدی فلاحصابر برعهده دارد. مدیریت تولید ژورنال مسعود احمدی است.
برای تماشای گفته های عبدالله علیخانی اینجارا ببینید.