1

طعنه گزنده یک مجری ممنوع‌التصویر⇐شانس دیده شدن تلویزیون ما یک به چندهزار است!

سینماژورنال: در رسانه ملی برنامه تخصصی موسیقی که بتواند نظر طیفهای مختلف مخاطب از مخاطب عام تا مخاطب خاص را به خود جلب کند به تعداد انگشتان یک دست هم نداشته ایم.

به گزارش سینماژورنال از جمله چنین برنامه هایی “دستان” بود که با حضور عباس سجادی به عنوان مجری توانست بخشی از مشکلات نبود برنامه غنی موسیقی در تلویزیون را حل کند.

با این حال بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره برنامه موفق این برنامه به محاق رفت؛ بسیاری دلیل اصلی این مسأله را برخورد توأم با احترامی دانسته اند که عباس سجادی با محمدرضا شجریان و اصغر فرهادی داشته است.

سجادی که در ماههای اخیر مدیرعامل بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران هم بوده است به هنگام حضور شجریان و فرهادی در فرهنگسرای تحت مدیریتش استقبال شایان توجهی را از آنها به عمل آورده بود و همین عاملی شد بر انتقاد برخی رسانه های تندرو و در نهایت هم روی آنتن نرفتن سری جدید برنامه “دستان”.

شانس دیده شدن یک به چندهزار است

سجادی که به نظر می رسد از این نوع تصمیم گیری آزرده خاطر است به تازگی در گفتگویی با “شرق” در کنار صحبت درباره برخی مشکلات موسیقی درباره وضعیت تلویزیون هم با چنین عباراتی یاد کرده است: امروز شانس دیده‌شدن تلویزیون ما یک چند‌هزارم است. با چه جذابیتی می‌خواهیم تلویزیون را به رخ مردم بکشیم؟ با تعطیل‌کردن یک برنامه تخصصی پرمخاطب؟ شخصیتی مثل استاد شجریان چهره‌ای جهانی است.

مدیران نتوانستند از من درست استفاده کنند

وی ادامه داده است: من بعد از حدود ١٠ ماه باید این سکوت را بشکنم و بگویم فرزند رسانه هستم. ولی برخی از مدیران رسانه نتوانستند از من درست استفاده کنند. چون به من به‌عنوان یک عنصر سیاسی نگاه می‌کنند نه یک نیروی فرهنگی. در ٢٠ سال اجرای برنامه‌های فرهنگی – هنری در سیما نقش کمی در جذب مخاطب نداشتم. در عصر هجوم ماهواره‌ها و فضاهای مجازی که از مدیریت ما خارج است، برای مخاطب چه جاذبه‌ای ایجاد می‌کنیم تا به تماشای ما بنشیند؟ مخاطب مجبور نیست ما را ببیند. حق انتخاب دارد. مگر توانستیم یا می‌توانیم با تلگرام، فیس‌بوک و اینستاگرام مقابله کنیم یا جلو شبکه‌های ماهواره‌ای را بگیریم؟!

گله مندم…

سجادی در جایی دیگر از گفتگوی خود بیان داشته است: سیاست مبارک سیاست‌بازان! من به‌عنوان مدیر فرهنگی و عنصری فرهنگی باید کار فرهنگی خودم را انجام دهم. به نظر من، فرهنگ و هنر می‌تواند بسیاری از اتفاقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بیمه کند. من از بعضی از مدیران صداوسیما گله‌مندم؛ به‌عنوان فرزند رسانه، به‌عنوان کسی که به آن عشق می‌ورزد.




خواننده “مرغ سحر” کارمند ارشاد بود اما شهرداری بیمه‌اش کرد!!!

سینماژورنال: هرچند هنرمندان این مرز و بوم برای عکس یادگاری گرفتن کنار مدیران همواره در ردیف اولین‌ها هستند اما همین هنرمندان در اعطای تسهیلات رفاهی، معمولا رتبه آخر را به خود اختصاص می‌دهند.

به گزارش سینماژورنال یکی از اصلی ترین دلایل این وضعیت، نبودن صنفهای هنری قدرتمندی است که بی دچار شدن به سیاسی‌بازی به دنبال اعطای تسهیلات به هنرمندان صنف خود باشند.

نادر گلچین خواننده موسیقی سنتی ایران که بیش از هر چیز بواسطه اجرای قطعاتی چون “مرغ سحر”، “من دیگه بچه نمیشم” و “ناوک مژگان” شناخته میشود از جمله هنرمندان پیشکسوتی است که حداقل تسهیلات رفاهی شامل حالش شده است.

پهلبد مرا اخراج کرد…

این هنرمند که زمانی کارمند وزارت ارشاد بوده است در توجیه وضعیت پیش آمده برایش به نیوشا مزیدآبادی در “اعتماد” می گوید: من كارمند وزارت فرهنگ و هنر بودم و قبل از انقلاب توسط آقاي پهلبد در سال ١٣٥٤ متاسفانه اخراج شدم. اما در سال ١٣٥٩ طي دادگاهي كه برگزار شد، اعلام كردند كه مرا  بي‌دليل اخراج كرده‌اند و حكم بازگشت به كارم صادر شد.

بعد از بازگشت به سنندج اعزام شدم

وی ادامه میدهد: ولي دست‌هاي پشت پرده‌اي دركار بود كه حكم بازگشت به كار من در شهر سنندج صادر شد. من هم براي ادامه فعاليت نزديك به سه ماه به اين شهر رفتم اما به دليل شرايطي كه داشتم نتوانستم آنجا كار كنم و نهايتا مجبور شدم برگردم.

گلچین در توصیف دلایل عدم کار در ارشاد سنندج می گوید: من مسئول موسيقي ارشاد شهر سنندج در دوران بحبوحه جنگ بودم اما كارمندان آنجا با وجود اينكه مي‌گفتند براي من احترام قايل هستند، نمي‌توانستند بپذيرند كه يك غيربومي در اين سمت مشغول به كار است. پس از اين اتفاق به تهران برگشتم و به مسوولان وقت گفتم كه با شرايط موجود، نمي‌توانم در سنندج كار كنم.

مسئولان با بازگشتم موافقت کردند اما در نامه ای مرا اخراج کردند

گلچین می افزاید: آنها هم ‌پذيرفتند و قرار شد كه سمتي را در تالار وحدت برايم در نظر بگيرند تا در تهران مشغول به كار شوم. اما پس از دو ماه و چند روز، نامه‌اي به دستم رسيد با اين مضمون كه شما از دستور پيروي نكرديد و ترك خدمت كرده‌ايد و به همين دليل شما اخراج هستيد. و من را دوباره اخراج كردند. بعدها وقتي كه رييس دولت اصلاحات ، وزير ارشاد بود، دستور دادند كه كارم پيگيري شود اما كسي به دستور ايشان توجهي نكرد. اين مسائل گذشت تا اينكه در اين دو، سه ماه اخير اين پرونده و موضوع دوباره به جريان افتاده است.

بعد از سی سال تازه به دنبال احقاق حق افتاده ام

به گزارش سینماژورنال نادر گلچین که به دلیل همان نامه کذایی بیمه مقررش از طرف وزارت ارشاد لغو شده بیان می دارد: من پس از سي و اندي سالي كه از اين اتفاق مي‌گذرد تازه اخیرا توانستم ثابت كنم كه وزارتخانه مرا به ناحق اخراج كرده است تا شايد برايم حقوق بازنشستگي يا بازخريدي در نظر بگيرند. فعلا هم گفته‌اند اين كار بايد مراحل اداري‌اش را طي كند و منتظر هستيم.

یک بیماری سخت باعث شد شهرداری مرا بیمه کند

جالب است که گلچین کارمند ارشاد بوده ولی شهرداری او را بیمه کرده است. خودش در این باره اظهار می دارد: عباس سجادي زحمت زيادي كشيد تا من بيمه شهرداري شدم. وقتي من درگير يك بيماري سخت و در بيمارستان كسري بستري بودم، او اين موضوع را با شهردار تهران در ميان گذاشت و شهردار هم دستور داد كه من را از طريق شهرداري بيمه كنند.