1

یک سینما و حجمی متناقض از آمار فروش⇐کسب درآمد از آمارهای دروغین اکران؟

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چه فيلمي بيشتر مي‌فروشد و فيلم‌هاي روي پرده چقدر تا به حال فروش داشته‌اند؟! اين سؤال براي مخاطباني که مي‌خواهند براي سينما رفتن يک گزينه خوب پيدا کنند يک معنا دارد؛ فيلم پرفروش فيلم خوبي است پس بايد آن را تماشا کرد، فيلمي که فروش مناسبي نداشته حتماً فيلم خوبي نبوده که با استقبال روبه‌رو نشده پس لازم نيست آن را تماشا کرد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” همين راحتي آمار فروش مي‌تواند ادامه حضور يک فيلم سينمايي را روي پرده تضمين يا تضعيف کند و در نهايت يک فيلم را به سود مالي و ديگري را با ضرر مواجه سازد. براي همين است که آمار فروش اغلب از سوي سينماگران با دقت دنبال مي‌شود و هر هفته پخش‌کننده‌ها، تهيه‌کننده‌ها و سايت‌هاي فروش بليت آخرين آمار فروش فيلم‌ها را اعلام مي‌کنند؛ آمارهايي که با هم متناقض است. در اين بين چه کسي راست مي‌گويد؟!

کدام مرجع رسمي است؟!
در ميان اعلام آمار‌هاي مختلف فروش فيلم، کدام مرجع را مي‌توان به عنوان مرجع رسمي و قابل اتکا دانست؟ متأسفانه سازمان سينمايي با وجود اينکه متولي سينما در کشور است و روندي که يک فيلم از پيش از ساخت تا بعد از اکران در سينما‌ها طي مي‌کند زير نظر اين سازمان سينمايي است، ولي اين سازمان تا به حال در موضوع فروش فيلم‌ها ورودي نداشته است. فروردين‌ماه سال گذشته بود که شوراي صنفي نمايش طي جلسه‌اي مصوب کرد که از اين پس هر دوشنبه آمار فروش فيلم‌هاي روي پرده توسط سخنگوي اين شورا اعلام شود. ابوالحسن داودي، رئيس وقت شوراي صنفي درباره اين مصوبه گفت: متأسفانه رفتار نامناسبي براي تأثيرگذاري بر جو عمومي در سينماي ايران شکل گرفته است. برخي دوستان آمار فروش دروغي اعلام مي‌کنند و رقيبان اکران هم براي اينکه از رقابت بازنمانند متأسفانه اين مسير را ادامه مي‌دهند و همين باعث مي‌شود فساد رفتاري به وجود بيايد.

با مصوبه هفتم فروردين‌ماه سال 94، شوراي صنفي نمايش مرجع رسمي ميزان فروش فيلم‌ها شد. با گذشت بيش از يک سال و نيم از اين مصوبه غلامرضا فرجي، سخنگوي شوراي صنفي نمايش درباره اينکه کدام آمار فروش مطمئن‌تر است، مي‌گويد: به دليل اينکه 95 درصد سينماها مکانيزه شده و به سامانه فروش اينترنتي سينماتيکت متصل هستند، مرجع رسمي فروش همان آماري است که سينماتيکت منتشر مي‌کند و بسياري از مطبوعات و خبرگزاري‌ها آمار فروش فيلم‌ها را براساس آمار اين سايت نقل مي‌کنند. فرجي با بيان اينکه از نظر شورا آمار ارائه شده از سوي فروش مکانيزه سينماتيکت مرجعيت قانوني دارد، درباره ارائه آمار فروش از سوي تهيه‌کننده‌ها و دفاتر پخش فيلم تأکيد مي‌کند: شورا به صورت موردي در اين باره دخالت نداشته، اما بارها به صاحبان فيلم‌ها و پخش‌کننده‌ها درباره ارائه آمار فروش تذکر داده‌ايم که اين کارشان غيرقانوني است. سخنگوي شوراي صنفي نمايش همچنين در پاسخ به سؤال «جوان» درباره اينکه آيا سازمان سينمايي نبايد مرجع مستقلي را براي اعلام ميزان فروش فيلم‌ها ايجاد کند، پاسخ مي‌دهد: اين موضوع قابل بحثي است که مي‌توان آن را در شورا به بحث گذاشت و بايد توجه کنيم که هم‌اکنون بيشتر مردم با اينترنت آشنايي دارند و از طريق اينترنت بليت سينماها را خريداري مي‌کنند.

چرا صداوسيما آمار فيلم‌ها را اعلام نمي‌کند؟!
منصور لشکري‌قوچاني، تهيه‌کننده‌اي است که امسال چند فيلم را بر پرده سينما‌ها داشته است. لشکري‌قوچاني نيز مانند فرجي معتقد است سينماتيکت در شرايط فعلي دقيق‌ترين آمار فروش را دارد. اين تهيه‌کننده مي‌گويد: سينماتيکت به صورت صددرصدي آمار دقيقي ندارد كه آن هم به خاطر اين است که حدود 10 درصد سينماها هنوز فروش مکانيزه ندارند و سينمادارها هم با اختلاف دو روز آمار فروش را ارائه مي‌دهند. لشکري‌قوچاني درباره اينکه چرا نبايد به آمار‌هاي ارائه شده از سوي دفاتر پخش فيلم و تهيه‌کننده‌ها توجه کرد، گفت: هيچ وقت تهيه‌کننده‌ها، کارگردان‌ها و دفاتر پخش دوست ندارند بگويند فيلم‌شان فروش نداشته است و هر وقت از ميزان فروش از آنها سؤال شود، مي‌گويند فروش سينما خيلي عالي بوده است، چون پايين بودن ميزان فروش به ضرر آنهاست.
تهيه‌کننده فيلم «کوچه بي‌نام» معتقد است: صداوسيما در زمينه اعلام فروش سينما‌ها مقصر است. چه اشکالي دارد که مانند اعلام وضعيت آب و هوا در اخبار، بخشي را هم به اعلام ميزان فروش فيلم‌ها اختصاص دهند و بگويند که کدام فيلم چقدر فروش داشته است. رسانه‌ها چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا آنقدر که صداوسيما فراگيري و تأثيرگذاري دارد، توانايي ندارند و نمي‌توانند آمار دقيق ارائه دهند، اما صداوسيما مي‌تواند اطلاع‌رساني فراگير داشته باشد. اگر تهيه‌کننده‌اي آمار دروغين فروش فيلمش را ارائه کند و با آن آمار بازار کاذبي براي فيلمش ايجاد کند، باعث مي‌شود درآمد و پول حرامي را به دست آورد. زيان پول حرام نه تنها وي را بلکه همه جامعه را متضرر مي‌کند. همه ما نسبت به مخلوط شدن پول حرام و حلال مقصريم. چه اشکالي دارد که رئيس سازمان سينمايي و رئيس سازمان صداوسيما جلسه‌اي داشته باشند و در آن براي اعلام ميزان فروش فيلم‌ها توافق کنند؟! به نظرم هم تلويزيون و هم وزارت ارشاد در اين زمينه مقصرند و هر دو کم‌کاري کرده‌اند.

آمار قابل توجه سينماهاي غيرمکانيزه
حبيب اسماعيلي، بازيگر، تهيه‌کننده و پخش‌کننده فيلم هم در زمينه ميزان اعتماد به اعلام فروش فيلم‌ها از سوي سينماتيکت مي‌گويد: به نظرم معتبرترين مرجع همان سينماتيکت است، اما اين سايت هم آمارش به طور کامل دقيق نيست. هنوز بيش از 10 درصد از سينماها به اين سايت متصل نيستند به همين خاطر آمار فروش فيلم‌ها با ميزان واقعي آن بين 10 تا 15 درصد متفاوت است. پخش‌کننده فيلم «من سالوادور نيستم» مي‌گويد: در زمان اکران من سالوادور نيستم سينما قدس اصفهان به سينماتيکت متصل نبود، اين سينما اعلام کرد که 500 ميليون تومان فروش داشته است که در آمار سينما تيکت ثبت نشده است. همين موضوع درباره سينماهاي رشت و سپيدرود و چند سالن سينما که به فروش مکانيزه متصل نبودند، اتفاق افتاده است.

اسماعيلي مي‌افزايد: شايد اين اختلاف براي فيلم‌هايي که حدود 300تا 400 ميليون فروش دارند چندان چشمگير نباشد، ولي براي من سالوادور نيستم نه با تخمين و حدس بلکه به جرئت مي‌گويم حدود 2 ميليارد تومان اختلاف در ميزان فروش وجود داشت و رقم فروش نه 14ميليارد و خرده‌اي که هم‌اکنون در سينماتيک ثبت شده بلکه 16 ميليارد و 500 ميليون تومان است.

اين پخش‌کننده تأکيد مي‌کند: برخي سينماها آمار فروش را بيش از دو تا سه روز و حتي بيشتر نگه مي‌دارند و بعد به سيستم مکانيزه اعلام مي‌کنند که اين هم باعث مي‌شود آمار‌هاي فروش متفاوت شود. اسماعيلي در انتها مي‌گويد: چه اشکالي دارد که سازمان سينمايي خودش سيستمي را براي محاسبه و ميزان فروش سينماها راه‌اندازي کند که اين اختلاف‌ها پيش نيايد؟!
همان‌طور که با همت سازمان سينمايي، سالن‌هاي سينما بعد از چندين سال ديجيتال شدند، اکنون ايجاد سامانه‌اي که بتواند ميزان فروش فيلم‌ها را به صورت واقعي محاسبه و اعلام کند، مي‌تواند به سالم‌سازي فضاي فعاليت‌هاي سينمايي کمک کند؛ اقدامي که سال‌ها است در ديگر کشورهاي صاحب سينما انجام شده و باکس آفيس‌هاي هفتگي، ماهانه و سالانه تصوير واضحي از چرخه اقتصادي سينما را به نمايش مي‌گذارند.




همزمان با تأیید حکم اعدام بابک زنجانی⇐شریک سینمایی زنجانی بیان کرد: به‌غیر از تأمین سرمایه ۳ فیلم، تجهیزات تولید ۱۷ فیلم دیگر توسط شرکت متبوع زنجانی فراهم شد!!/زنجانی ۵هزار میلیارد در اختیار پروژه‌های مختلف قرار داد و ۲۵ میلیارد در حوزه سخت افزاری سینما سرمایه‌گذاری کرد!

سینماروزان: در آستانه برگزاری جشنواره سی و دوم فیلم فجر بود که گزارشهایی درباره ردپای پررنگ بابک زنجانی و شرکتی به نام سورینت فیلم در سینمای ایران منتشر شد.

به گزارش سینماروزان از جمله آن گزارشها که در یک رسانه پویای فضای مجازی با نام “شبکه ایران” منتشر شد از کمک به تولید چندین فیلم توسط زنجانی خبر داده شد؛ انتشار آن گزارش حواشی فراوانی را در میان سینماگران رقم زد با این حال به غیر از سه فیلم “هیچ کجا هیچ کس”، “سیزده” و “نقش نگار” هیچ کدام از صاحبان آثار دیگر حمایت زنجانی از خود را علنی نکردند.

حالا سه سال بعد از آن گزارش و درست ساعاتی بعد از تأیید حکم اعدام بابک زنجانی توسط دیوان عالی کشور، محمود دینی شریک سابق بابک زنجانی در شرکت سورینت فیلم در گفتگو با “شرق” داده های تازه ای را درباره فعالیتهای سینمایی وی بیان کرده است و از جمله کمک به تولید 17 فیلم توسط شرکت متبوع زنجانی.

محمود دینی که بسیاری وی را به واسطه ایفای نقش “علی” سریال “آینه عبرت” می شناسند درباره همکاری با زنجانی بیان داشت: اشتراک ما کمک به فرهنگ کشور بود. در مدت‌زمانی که آقای‌ زنجانی تصمیم گرفت از پروژه‌های فرهنگی خصوصا در حیطه سینما حمایت کند، تعداد بسیار زیادی فیلم‌نامه از بهترین تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های کشور به دستش رسید.

وی ادامه داد: زنجانی تمام فیلم‌نامه‌ها را خودش می‌خواند و قرار بود در سال ١٠ فیلم سینمایی تولید کنیم و قطعا همه در جریان هستند که در این مدت سه‌ پروژه سینمایی ساخته شد، به ١٧ فیلم سینمایی برای ساخت کمک و تجهیزات فنی بالغ بر پنج ‌هزار میلیارد برای کمک به سینمای کشور در اختیار پروژه‌ها گذاشته شد.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش اضافه کرده بود: در این مدت نتوانستیم هیچ‌گونه پروژه مشترک سینمایی با هم انجام دهیم. اما ساخت سالی ١٠ فیلم جزء برنامه‌های آن شرکت بود. سرمایه‌گذاری‌های آقای ‌زنجانی در عرصه فرهنگ در چند سال گذشته بسیار گسترده بود.

دینی تأکید کرد: شرکت سورینت ٢٥ میلیارد در حوزه سخت‌افزاری سینما سرمایه‌گذاری کرد، به ١٧ فیلم سینمایی برای ساخت، تجهیزات داده شد، برای سه‌ فیلم توسط او در سینمای ایران سرمایه‌گذاری شد.

محمود دینی با اشاره به طرحی که برای تولید سالانه 10 فیلم و ساخت 50 سینما در کشور داشته اظهار داشت: متأسفانه طرحی از سوي من در حوزه فرهنگ انجام شده که به دلایلی نامعلوم جلوي آن گرفته شد؛ پروژه‌ای که چیزی حدود صد میلیارد برای آن هزینه شده و در حوزه فرهنگی کشور، انقلابی بزرگ محسوب می‌شودولی به نتیجه نرسید.

محمود دینی
محمود دینی



روایت خسرو سینایی از دختری اتریشی که قافیه را به او باخت، مدیر یک وزارتخانه که او را تحقیر کرد و امتحانی که او در آن قبول شد و شهیدثالث، نه!

سینماروزان: خسرو سینایی کارگردان پیشکسوت سینمای ایران فارغ از تجربیات سینمایی اش یک موزیسین هم هست. او تحصیل‌کرده موسیقی است و در سالهای جوانی و پیش از آن که به سراغ تحصیل سینما بیاید در وین درس موسیقی خواند.

به گزارش سینماروزان خسرو سینایی که در ایران و قبل از سفر به اتریش موسیقی و ساز آکاردئون را آموخته با اشاره به کیفیت متفاوت سطح نوازندگی در ایران با اتریش به “شرق” گفت: در اکتبر ١٩٥٨ وارد وین شدم. خانه‌ای که در آن اقامت کردم متعلق به یک استاد آکادمی موسیقی وین بود که در جنگ کشته شده بود. همسر بیوه این استاد دو فرزند داشت که من هم شدم فرزند سوم این خانواده. در اتاقی که به من تعلق گرفت، یک پیانوی رویال بود و قفسه‌های آن پر از نت‌های موسیقی. البته من به قصد تحصیل در رشته معماری به اتریش رفتم که در کنار آن به موسیقی هم بپردازم. قبل از واردشدن به آکادمی موسیقی، حدود یک سال نزد استاد پرویز منصوری به فراگیری موسیقی پرداختم.

سینایی ادامه داد: خانم صاحبخانه وقتی دید که یک آکاردئون دارم، من را به یکی از دوستان همسرش معرفی کرد که رئیس سمینار آکاردئون کنسرواتوار وین بود. وقتی پیش آن استاد رفتم، به او گفتم که من در نواختن آکاردئون استادم و در تلویزیون ایران برنامه اجرا کردم، فقط آمده‌ام که برخی از اشکالاتم را برطرف کنید. وقتی دو آهنگ نواختم، استاد گفت که دختری هم‌سن‌وسال من دارد و اگر دوست دارم او هم بنوازد و من گوش کنم. آکاردئون من بزرگ‌ترین آکاردئون موجود در ایران بود و همیشه فکر می‌کردم بهترین و بزرگ‌ترین آکاردئون را دارم، اما آکاردئونی که این دختر داشت را تابه‌حال در زندگی‌ام ندیده بودم. هنگامی که این دختر شروع به نواختن کرد، متوجه شدم بدجوری قافیه را باخته‌ام. او دو بار برنده جایزه اول اروپا شده و یک ‌بار جایزه دوم جهانی را دریافت‌ کرده بود. استاد به من گفت اگر می‌خواهم مثل این دختر بنوازم باید هرچه را تابه‌حال یاد گرفته‌ام از یاد ببرم و تا پنج سال اجازه روی‌صحنه‌رفتن را ندارم. پذیرفتم و ادامه دادم.

من در امتحان ورودی دانشکده سینما قبول شدم اما شهیدثالث، نه

خسرو سینایی که ابتدا در وین معماری خوانده بود اما نتوانسته بود فارغ التحصیل این رشته شود درباره ورود به دانشکده سینما اظهار داشت: سرخوردگی در معماری و علاقه به موج نوی سینمای آن زمان من را تشویق کرد در امتحان ورودی دانشکده سینما شرکت ‌کنم. من یکی از هشت نفر پذیرفته‌شده در امتحان سینما از بین ١٢٠ نفر بودم. در همان سال سهراب شهیدثالث هم در امتحان شرکت کرده بود؛ اما چون زبان آلمانی‌اش ضعیف بود، به صورت مستمع ‌آزاد پذیرفته شد؛ به این معنی که شش ماه در کلاس‌ها شرکت کند و اگر در این مدت توانست هم‌پای باقی دانشجویان حرکت‌ کند، آن‌موقع به‌صورت رسمی پذیرفته می‌شود. البته به علت ناراحتی ریه نتوانست ادامه بدهد و به فرانسه رفت و من بعدها او را در ایران دیدم.

مدیرکل وزارت فرهنگ گفت سرپله بایست و از کارمندان فیلم بگیر

این کارگردان سینما پیرامون بازگشت به ایران بیان داشت: بعد از بازگشت به ایران برای کار به وزارت فرهنگ و هنر رفتم؛ مدیر‌کل به من گفت هرچه تابه‌حال درس خواندی به‌جای خود، کاری که باید بکنی این است که سرپله‌ها بایستی و از کارمندانی که وارد می‌شوند فیلم بسازی؛ بسیار به من برخورد، از آنها خواستم اجازه بدهند من یک فیلم کوتاه بسازم؛ این فیلم راجع به یک لحاف‌دوز دوره‌گرد بود که اولین فیلم من در ایران و یک فیلم هشت‌دقیقه‌ای بود که با استقبال روبه‌رو شد. سال بعد فیلمی ساختم به‌نام «آن سوی هیاهو» که در زمان ساخت آن، سهراب شهیدثالث به ایران بازگشته بود و برای ساخت فیلم از او دعوت به همکاری کردم و این فیلم آغاز ورود شهیدثالث به سینمای ایران بود. 




حرف حساب سناریست “زندگی خصوصی” و کارگردان “سایه های موازی”⇐تولید فیلم توسط بخش دولتی و از جمله فارابی یک صدمه است به سینما/ساخت فیلم کاری خلاقانه است و نمی‌تواند توسط دولت صورت بگیرد/ تا روزی که دولت دست از تولید فیلم برندارد، مشکلات سینما حل نخواهد شد

سینماروزان: اصغر نعیمی کارگردانی که چندی پیش درام عاشقانه “سایه های موازی” را روی پرده داشت و فیلمش علیرغم دارا بودن حداقل سینما توانست رقم فروش نیم میلیارد را رد کند علاوه بر عقبه روزنامه نگاری دارای سوابق نویسندگی هم هست و ابایی هم از این ندارد که هم سناریوی آثاری تجاری مانند «آس و پاس» را بنویسد و هم سناریوی یک درام سیاسی خوش ساخت به نام «زندگی خصوصی»  یا یک درام اجتماعی به نام «مستانه» را.

به گزارش سینماروزان نعیمی در تازه ترین گفتگویش که با “تسنیم” انجام شده مهمترین عارضه سینمای ایران را تولید فیلم توسط دولت دانسته و گفته است:  به نظرم باید تصدی‌گیری دولت بر سینما کاهش یابد. عارضه ای که متأسفانه در سینماهای کشور اتفاق می‌افتد این است که خود دولت تولید فیلم می‌کند در حالی که تولید فیلم کاری خلاقانه است و نمی‌تواند توسط دولت صورت بگیرد.

وی ادامه داد: نهادهای فرهنگی در حد خودشان می‌توانند سیاست گذاری کنند. این که دولت، وزارت ارشاد و بنیاد فارابی تولید فیلم کنند این خود یک صدمه است به سینمای ایران. به نظرم تولید فیلم باید در اختیار بخش خصوصی باشد؛ تا روزی که دولت دست از تولید فیلم برندارد، مشکلات سینما حل نخواهد شد. سینمای دولتی در هیچ جای دنیا نتوانسته نتیجه‌ای بدهد؛ فیلم باید سفارش خود را از هنرمند بگیرد نه از سفارش دهنده دولتی.

اصغر نعیمی خاطرنشان ساخت: وقتی دولت وارد جریان تولید فیلم می‌شود این مشکل به وجود می‌آید که هنرمند به جای اینکه بر کار خودش تمرکز کند به خواسته‌های سفارش دهنده توجه دارد. ما تا به حال دولتهای بسیاری با سیاستهای مختلف داشته‌ایم، آیا هر دولتی می‌آید باید با سیاستها و طرز تفکر خودش فیلم بسازد؟ اینکه می‌شود یک هنر سفارشی و به نظرم هنر سفارشی هیچ خواهانی ندارد. دولت باید زیر ساختهای فیلمسازی را برای هنرمندان به وجود بیاورد؛ دولت باید با بودجه‌ای که صرف ساخت فیلم می‌کند، سالن سینمایی بسازد.




فانتزی های مدیریتی آقای رییس تمامی ندارد و حالا این نظریه جدید⇐در هیچ کشوری ساختاری مانند انجمن وجود ندارد

سینماروزان/حامد مظفری: حدودا 4 ماه پیش بود که حجت ا.. ایوبی فارغ التحصیل علوم سیاسی که در دولت تدبیر به ریاست سازمان سینمایی رسیده در اختتامیه جشنواره رضوی، تقسیم بندی تازه ای از سینمای دنیا ارائه داد و گفت: سینما در عصر امروز بر دو قسم هالیوود و سینمای ایران تقسیم می‌شود.

به گزارش سینماروزان این ادعای سراسر فانتزی انتقادات بسیاری را متوجه ایوبی کرد و در کنار روزنامه نگاران مستقل سینماگرانی همچون احمدرضا درویش هم بر ایوبی خرده گرفتند(اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید) ولی از آنجا که تحصیلات ایوبی مرتبط با سینما نیست و بیشتر در سیاست مطالعه داشته همه این انتقادات کمترین خللی در عزم ایشان مبنی بر طرح ادعاهای تازه سینمایی وارد نساخت.

فانتزی دوم در سرعین

مدتی بعد از فانتزی اول در جشنواره رضوی، ایشان در حاشیه مراسم افتتاح پروژه‌های هفته دولت در سرعین هم اظهاراتی به شدت هیجانی درباره اقبال مخاطبان به سینماها بیان کرد و گفت: سینمای ایران هم اکنون در حال رقابت با سینمای جهان است و در آستانه ۱۰۰ میلیاردی شدن بوده و تولیدات در حوزه سینما و فیلم دو برابر شده و مردم تا صبح در صف سینما هستند که این امر اتفاقی مهم در عرصه سینما، هنر و فرهنگ کشور است.

فانتزی سوم

ایشان تازه ترین ادعای خویش را در مراسم تقدیر از داوران و دست اندرکاران جشنواره فیلم کوتاه تهران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد. ادعایی درباره ویژگیهای منحصربفرد و جهانی انجمن سینمای جوانان ایران! ایوبی که بنا داشت در حمایت از زیرمجموعه اش حرف بزند با ادبیاتی غریب گفت: در هیچ کشوری ساختاری مانند این انجمن وجود ندارد و در هر کشوری که درباره وجود چنین ساختاری در ایران صحبت می‌کنیم، باعث می‌شود که مسئولان آن کشور شگفت‌زده شوند.

اینکه رییس سازمان سینمایی که بعد از حضور وزیر جدید ارشاد جایگاه خود را متزلزلتر می بیند بخواهد در ماههای باقیمانده تا انتخابات به ارائه کارنامه ای درخشان از خود بپردازد کمترین ایرادی ندارد و اینکه ایشان باید تا می تواند مدیران منتصب خویش را موجه قلمداد کند طبیعی است اما چرا ایوبی از یک روال منطقی و با جملاتی معقول این کار را انجام نمی دهد.

هیجان زدگی های مقطعی حجت ا.. ایوبی باعث می شود حتی در انتخاب کلمات خود نیز دقت به خرج ندهد و به دامن چنان مطلق گرایی بیفتد که فقط 4 جمله اخیرش چندین پرسش را موجب شود؛

آقای ایوبی! از کدام کشورها سخن می گویید؟ با مسئولان سینمایی کدام کشورها درباره این ساختار حرفه زده اید؟ و اصلا دلیل شگفت زدگی آنها چه بوده است؟ اگر منطبق بر مستندات سخن می گویید مصادیق را هم ذکر کنید؛ مثلا بیایید و شفاف سازی کنید منظورتان از “هیچ کشوری” دقیقا کدام کشورهاست و این کشورها کجای اطلس جامع گیتاشناسی قرار دارند؟

از اینها گذشته ترسمان از این است که نکند در آن کشورها هم با اغراق به همتایان خود اطلاعات داده اید که اسباب شگفت زدگی شان را موجب شده؟

خدای نکرده در آن کشورها که درباره تقسیم بندی سینمایی مدنظرتان سخن نگفته اید؟؟؟




اتفاقی عجیب در رسانه ای نزدیک به مقامات شهری⇐یک تهیه‌کننده جوان برای مدیرمسئول این روزنامه تعیین تکلیف می‌کند!/پای موسی خیابانی در میان است!!!

سینماروزان: حدودا دو هفته قبل اختتامیه نمایشگاه مطبوعات را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی که مجالی است برای ارزشگذاری بر مقام اهالی رسانه ولی در همین شرایط شنیدن برخی رفتارهای غیرحرفه ای در رسانه های نوپا نگران کننده به نظر می رسد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “سینماپرس” از جمله این رفتارها در روزنامه ای منسوب به مقامات شهری رخ داده و در نتیجه انتشار گزارشی پیرامون یکی از محصولات سینمایی در مسیر تولید دو خبرنگار رسانه اخراج شده اند!

جالب اینجاست که این محصول سینمایی “ماجرای نیمروز” به تهیه کنندگی جوانی تولید می شود که روابط نزدیکی با یکی از آقازادگان نهادهای شهری دارد و به همین واسطه توانسته در مدت زمانی کوتاه رشدی حبابی هم در سینما داشته باشد.

افشای خط داستانی این محصول که گویا مرتبط با موسی خیابانی از سران منافقین و ماجرای قتل وی است(اینجا را بخوانید) و البته بازنشر آن در رسانه های دیگر، موجبات ناراحتی این تهیه کننده را فراهم کرده و او درخواست حذف محتوا را کرده است و این درخواست هم به سادگی از سوی مدیرمسئول پذیرفته شده است و متن محتوای موردنظر از سایت روزنامه حذف شده است.

با این حال مدیرمسئول به دستور تهیه کننده جوان از خبرنگاران خود خواسته که زمینه حذف محتوا از رسانه های دیگر را هم فراهم کنند و چون خبرنگاران مذکور زیر بار این تصمیم غیرمنطقی نرفته اند، اخراج شده اند.

نکته عجیب درباره این ماجرا آن است که سفارش تولید این گزارش از سوی مقامات مافوق تحریریه به خبرنگاران مذکور اعلام شده و یک هفته ای هم اصرار برای تولید گزارش وجود داشته ولی در نهایت در فشارهای وارده از سوی آن تهیه کننده جوان، مقامات مافوق کمترین مسئولیتی را نپذیرفته اند و ترجیح داده اند تقصیر را بر گردن نیروهای زیردست بیندازند تا به حضور خویش در این رسانه متصل به منابع عمومی ادامه دهند.

این است امتداد نگاه غیرحرفه ای حتی در رسانه هایی که دم از تعلق خاطر به نسل سوم می زنند. رسانه هایی که بخش عمده محتوای تولیدشده آنها گردآوری مطالب دیگران است و در عین حال با معدود نیروهای مولد خویش چنین برخوردهای بدوی می کنند…




دادستان تهران خبر داد⇐تعقیب قضایی فردی در حوزه سینما که مسئولان فرهنگی را تحت تأثیر(!) قرار داد

سینماروزان: در حالی که مدتی قبل و بعد از استعفای وزیر سابق ارشاد حجم بالای شایعات درباره چرایی این استعفا در رسانه ها مطرح شده بود و برخی رسانه ها هم دلیل این استعفا را “غیرفرهنگی” دانسته بودند حالا دادستان تهران از تعقیب قضایی فردی خاص در حوزه سینما خبر داده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “ایسنا” عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران از تعقیب قضایی یکی از افرادی که در حوزه فرهنگ و سینما با اقدامات خلاف قانون و تأثیرگذاری برخی مسؤولان فرهنگی مرتکب اقدامات مجرمانه شده بود خبر داد.

دولت آبادی اعلام کرد: این پرونده در دادسرای فرهنگ و رسانه تحت رسیدگی است و در حال حاضر، متهم با صدور قرار وثیقه آزاد شده است.




تاریخ قاچاق فیلم در ایران⇐از سرقت “یک بوس کوچولو” در مسیر رسیدن به برلین توسط یک کارمند اداره پُست تا قاچاق “مارمولک” بعد از اکران در مشهد

سینماروزان/مرتضی رنجبران: قاچاق فیلم به گواه اسناد و صحبت‌های تهیه‌کنندگان سینما، اتفاقی خانمان‌برانداز برای سینماست. زمانی که نگارش کتاب “تاریخچه قاچاق فیلم در سینمای ایران” را آغاز کردم، تصور نمی‌کردم حقایق دراین‌باره تا این حد تلخ باشد. 

به گزارش سینماروزان و به نقل از “شرق” از قاچاق فیلم «مارمولک» بعد از بردن نسخه اصلی این فیلم در سینمای مشهد به وسیله گروه‌های ناشناس با وجود تأیید فیلم از سوی شورای تأمین این شهر، تا قاچاق «یه بوس کوچولو» از میانه راه ارسال به جشنواره برلین با پرداخت شش میلیون به یکی از افرادی که در یکی از پُست‌های بین‌المللی فعال بوده، همه‌و‌همه بخشی از رنج‌نامه‌های اهالی سینما در باب قاچاق فیلم است؛ دورانی که تهیه‌کنندگان در لحظه نگران بودند فیلمشان در زمان نمایش و حتی پیش از اکران قاچاق شود؛ دورانی که پرفروش‌ها و آثاری که لقب توقیفی را یدک می‌کشیدند، بیشتر در تیررس قاچاقچیانی قرار داشتند که برای به‌دست‌آوردن نسخه اصلی هر اثر سینمایی برنامه‌ریزی می‌کردند تا از سرقت نسخه اصلی و فروش به مردم با قیمت ارزان‌تر، از اموال تهیه‌کنندگان برای خود سرمایه بسازند.

چه تلاشها که نشد…
چه تلاش‌ها که برای مقابله با قاچاق فیلم‌ها نشد؛ از کشف محموله‌های قاچاق در منطقه شمشیری تهران و منزلی که در آن در هر ساعت‌ هزاران سی‌دی رایت می‌شد تا فروشگاه‌های مجازی که در پشت پرده عامل قاچاق فیلم‌های سینمایی بودند و درگیری‌های همراه با خطر با قاچاقچیان فیلم «سنتوری».
چه ضربه‌ها که فیلم‌سازان از تبدیل ستاد مبارزه با قاچاق فیلم به مسئول مبارزه با عروسک باربی، بستن استودیوهای موسیقی به‌اصطلاح زیرزمینی و رهایی قاچاقچیان و ورود به ماجرای پلمب خانه سینما به بهانه رایت سی‌دی‌های… در این نهاد صنفی نخوردند.

هدف قاچاق: شبکه نمایش خانگی
براساس تحقیقات انجام‌شده در این کتاب از سال ٨٩ تا ٩٢، میزان درآمد شبکه نمایش خانگی به ٢٢  درصد رسید. ٧٨  درصد پسرفت در درآمدزایی باوجود افزایش قیمت و چه کسی جز تهیه‌کنندگان سینما این درد را تحمل کردند؟
امروز هدف قاچاق شبکه نمایش خانگی است و گستره قاچاق افزون‌تر. تهیه‌کنندگان بار دیگر به عرصه مبارزه با قاچاق ورود کرده‌اند اما مسئله قاچاق خیلی پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. همه در تلاش هستند ریشه قاچاق برچیده شود. ستاد صیانت از آثار سینمایی بار دیگر احیا شده و سایت‌های انتشار‌دهنده آثار در حال فیلترشدن هستند، اما گستره قاچاق در مقایسه با آنچه پیش‌تر وجود داشت، قابل قیاس نیست.

لزوم فرهنگ سازی
اما در کنار فعالیت‌های بازدارنده، فرهنگ‌سازی امری ضروری است. بار دیگر می‌توان از مردم صادقانه درخواست کرد کپی نکنند و به هنرمندان و سرمایه‌گذاران در عرصه فرهنگ و هنر احترام بگذارند.  این کتاب شاید بتواند گوشه‌ای از اتفاقاتی را که برای سینمای ایران در بازار قاچاق رخ داد بازگو کند؛ هرچند حجم صحبت‌های مطرح‌شده بیش از آن است که در این کتاب ١٨٤صفحه‌ای به رشته تحریر درآمده است.  امید آنکه با افزایش دایره اطلاع‌رسانی دراین‌باره با حداقل قاچاق آثار در سطح شهر روبه‌رو باشیم و درادامه با حمایت نهادهای مرتبط، فکری به حال اوضاع ناآرام قاچاق فیلم در استان‌های مختلف شود.

مرتضی رنجبران
مرتضی رنجبران



گلایه از منتقدان-روابط‌ عمومی‌چی و معامله‌گری خبرنگاران خبرگزاری‌ها روی آنتن زنده

سینماروزان: در سالهای اخیر کم نداشته ایم منتقدان و خبرنگارانی را که رسانه خود را مجالی کرده اند برای گرفتن روابط عمومی فلان پروژه یا بهمان جشنواره.

به گزارش سینماروزان در برنامه اخیر “شهرفرنگ” که از شبکه خبر روی آنتن رفت ایزد مهرآفرین روزنامه‌نگار فرهنگی به انتقاد صریح از خبرنگاران و منتقدانی پرداخت که به راحتی به کارمندان جریانات سینمایی دولتی یا غیردولتی بدل می‌شوند.

مهرآفرین با اشاره به وضعیت رسانه‌های سینمایی در کشور گفت: یکی از مشکلات رسانه‌ها این است که همسو با جریان قدرت می‌شوند و همین می‌شود که نمی توانند در عیان ساختن بسیاری از فسادها پیشرو باشند. مثلا در حوزه سینما کمتر دیده ایم گفتمان اینکه تهیه کننده وظیفه اش چیست و چرا اغلب تهیه کنندگان واسطه ای شده اند برای دریافت بودجه مورد کنکاش قرار گیرد.

وی ادامه داد: خبرنگاری که نهایت آرزویش سلفی انداختن با فلان هنرمند است که نمی‌تواند وارد مباحث آسیب شناسانه شود. متأسفانه به نظرم روزنامه‌نگاران فعال در حوزه سینما بیشتر از 30 تا 40 نفر نیستند؛ همینها هستند که اثرگذارند و دارای اندیشه اما از آن طرف در جشنواره فجر 2000 خبرنگار سروکله شان پیدا می‌شود و بعد هم اینها را هیچ جای دیگر نمی‌بینید یعنی در زمان جشنواره فجر متولد می‌شوند و بعد هم محو؛ اینها هدفشان همان سلفی گرفتن با فلان هنرمند است.

این روزنامه نگار با اشاره به یکی از آفات کار رسانه اظهار داشت: فلان تهیه کننده حاضر است خبرنگار یک خبرگزاری شناخته شده را روابط عمومی خود کند تا از رسانه او به نفع خود سوء استفاده کند. سوال اینجاست چرا خبرنگاران خبرگزاری‌هایی که به نام هم مشهورند وارد چنین معاملاتی می شوند؟ تجربه هم نشان داده کم اتفاق افتاده خبرنگاری که روابط عمومی شده و معتقد باشد به اصول کار حرفه ای و مثلا رسانه‌اش را در خدمت پروژه متبوع خویش قرار ندهد.

وی با اشاره به برخی منتقدان هبه‌بگیر ادامه داد: ناراحت کننده است حتی منتقدان ما هم وقتی در پروژه ها و سازمانهای مختلف مسئولیت روابط عمومی می گیرند کاملا اندیشه های خود را فراموش می کنند و تبدیل می شوند به مدیحه سرا سیستمی که آنها را استخدام کرده! از آن طرف اگر رسانه ای سیستم متبوع آنها را نقد کند به جای اینکه جواب نقد را دهد، می روند و در رسانه خودشان به تعریف و تمجید آن سیستم می پردازند.

مهرآفرین افزود: خیلی منتقد و خبرنگار داریم که می‌روند روابط عمومی گروه‌های سینمایی مانند هنروتجربه می‌شوند. منتقدانی که مدیر روابط عمومی هنروتجربه می شوند مگر می توانند این جریان سینمایی را واقعا منصفانه نقد کنند؟ محال است. نه تنها نمی‌توانند بلکه به کارمندانی بدل می‌شوند که رسانه‌هایشان را دربست در خدمت این جریان قرار می‌دهند.

این فعال رسانه ای خاطرنشان ساخت: بدترین آفت در سینماگران این است که می روند سراغ رسانه هایی که برایشان نوشابه باز می کنند و با آنها گفتگو می کنند. در صورتی که گفتگو از چالش پیش می آید و اتفاقا سینماگر باید برود با رسانه ای گفتگو کند که مخالف اوست.

 




اعتراف داور بخش “کتاب و سینما”ی جشنواره فیلم کوتاه⇐من کتاب نمی‌خوانم!!!

سینماروزان: فرزاد موتمن کارگردانی که در سالهای اخیر پرکارتر از قبل شده و تقریبا سالی یک فیلم می سازد و البته هر سال هم می گوید که امسال بهترین فیلمش را می سازد(!) داور بخشی موسوم به “کتاب و سینما”ی جشنواره فیلم کوتاه تهران است.

به گزارش سینماروزان موتمن به بهانه این داوری در گفتگویی با “شرق” شرکت کرده و عجیب است که در ابتدای گفتگو صادقانه اعتراف کرده اصلا کتاب‌خوان نیست و به اشتباه فکر می کنند او کتابخوان است و برای داوری در بخشی مرتبط با کتاب انتخابش می کنند.

متن کامل گفتگوی موتمن را بخوانید:

چرا داوري يکي از بخش‌هاي جشنواره فيلم کوتاه تهران را پذيرفتيد؟
درواقع بخش مسابقه «کتاب و سينما»ي سي‌وسومين جشنواره فيلم کوتاه تهران را به من و دو همکار ديگرم سپردند. شايد به دليل اقتباس‌هاي ادبي که در مجموعه کارهايم کردم، باوري شکل گرفته که من کتاب‌خوان هستم، درحالي‌که من زياد کتاب نمي‌خوانم.
 واقعا همين‌طور است؟
(مي‌خندد) بله.
 به نظر شما برگزاري جشنواره فيلم کوتاه با قدمت ٣٣ دوره، چقدر مي‌تواند بر هنر و صنعت سينماي ايران تأثير مثبت داشته باشد؟
ببينيد درباره اين‌گونه مسائل نمي‌توان قطعي حرف زد. مثل اين مي‌ماند که بپرسيم جشنواره فيلم فجر تأثيري بر سينماي ايران گذاشته يا نه؟!
 بالاخره تأثير مي‌گذارد يا نه؟
هم مي‌گذارد و هم نمي‌گذارد! واقعيت اين است فيلم‌سازان جواني که فيلم کوتاه مي‌سازند، ‌سرمايه‌هاي آتي سينماي ما هستند. بنابراين نياز دارند که ديده شوند و کارهايشان مورد داوري و قضاوت قرار گيرد. از اين نقطه‌نظر، به نظرم انجمن سينماي جوانان ايران به فيلم‌سازان جوان کمک مي‌کند.
 به نظر شما شکل و پيکره فيلم‌سازي مستند که شما در آن يد طولايي داريد و موردعلاقه شماست، ‌به فيلم کوتاه نزديک‌تر است يا سينماي بلند حرفه‌اي؟
نه واقعا. اين‌طور نيست.
 واقعيت از نظر شما چيست؟ ‌
واقعيت اين است كه من فيلم مستند را دوست نداشتم!
  پس چرا اين‌قدر زياد فيلم‌هاي مستند ساختيد؟
براي اينکه مي‌خواستم از طريق ساخت فيلم‌هاي مستند، فيلم‌سازي را ياد بگيرم. ضمنا فرصتي برايم فراهم کرد تا ايرانگردي کنم. من در دهه ٦٠ خورشيدي حتي از دورافتاده‌ترين روستاهاي کشور بازديد کردم و درباره‌شان فيلم ساختم. تمرکزم هم بيشتر روي عشاير بود و اقليت‌هاي قومي؛ گستردگي‌اش هم از عشاير سيستان‌وبلوچستان تا خوزستان، ‌از ترکمن‌صحرا تا کلات نادر بود. بنابراين بهترين فرصت بود تا مردم و کشورم را بشناسم.
 با اين رويکرد، ‌چرا چنين نگاهي در فيلم‌هاي داستاني‌تان انعکاس پيدا نکرده است؟
براي اينکه تاکنون فيلم‌نامه‌هاي فيلم‌هايي که ساخته‌ام را ديگران نوشتند. بنابراين تصوير دقيقي از نگاه من در آنها وجود ندارد.
  پس با اين نگاه، هيچ‌کدام از فيلم‌هايتان را دوست نداريد؟ ‌
لطفا، ‌هيچ‌چيزي را قطعي بيان نکنيد! چون به نظرم هيچ‌چيز قطعي نيست. من خود برخي از فيلم‌هايم را مثل «شب‌هاي روشن»، «‌سايه روشن»، ‌«صداها»، ‌«هفت پرده» و تا حدودي «خداحافظي طولاني» دوست دارم. درعين‌حال هر يک از آنها تصوير دقيقي از آنچه من به‌دنبال آن هستم، نمي‌دهند.
  کي ان‌شاءالله فيلمي مي‌سازيد که تصوير دقيق ذهني شما در آن نقش خواهد بست؟
امسال. فيلم‌نامه «سراسر شب» را خودم نوشته‌ام و فيلم هم دقيقا آن چيزي است که من از سينما مي‌فهمم.
  البته اين نگاه شما بسيار آرماني است. چرا؟
اصولا همه فيلم‌سازان به دليل نقش تأثيرگذار اقتصاد و سرمايه، بر امر فيلم‌سازي و همين‌طور حساسيت‌هاي بالايي که در جامعه حکمفرماست، نمي‌توانند فيلمي را بسازند که کاملا مدافع آن هستند!
 در اين حيطه پرفشار، ‌اصلا چرا ديگر فيلم مي‌سازيد؟ ‌
براي من نفس فيلم‌سازي عزيز است. حتي زماني که فيلم بد مي‌سازم، از همان ابتدا مي‌دانم که دارم فيلم بد مي‌سازم. به‌همين‌دليل مي‌گويم من را نمي‌توانيد از طريق فيلم‌هايم قضاوت کنيد.
  البته فيلم هر کس جدا از شخصيت اوست. بااين‌حال چرا به واژگان «سايه» و «شب» اين‌قدر علاقه‌مند هستيد؛ چون در عناوين فيلم‌هايتان حضور پررنگي دارند؟ ‌
اتفاقي اين‌طوري شده است.
 چقدر به واژه «اتفاق» در زندگي معتقديد؟ ‌
به نظرم همه‌چيز اتفاقي است. من حتي اتفاقي زن گرفتم و… خب براي من اين‌جوري است… .




روی آنتن سیما بیان شد⇐کیومرث پوراحمد: خاک بر سر آن بازیگر و شرم باد بر آن تهیه‌کننده!!!

سینماروزان: کیومرث پوراحمد کارگردان سینمای ایران در بخشی از برنامه “بدون تعارف” که از شبکه دوم سیما روی آنتن رفت نکات تندی را درباره شیوع ناهنجاری های رفتاری میان بازیگران بیان کرد.

به گزارش سینماروزان کیومرث پوراحمد در این گفتگو اظهار داشت: سوپراستارهای دوزاری که دوزار هم نمی‌ارزند اما میلیارد میلیارد می‌گیرند، پول‌های خیلی کلان و بی‌خود و بی‌جهت می‌گیرند، بی‌خود و بی‌جهت به آن‌ها می‌دهند، شرمشان باد تهیه‌کنندگانی که به این‌ها این پول‌ها را می‌دهند!

وی تصریح کرد: شرمش باد آن بازیگری که سر صحنه مواد می‌کشد؛ خاک بر سرش کنند! و خاک بر سر سینمای ما که به چنین آدم نفرت‌انگیزی همچنان کار می‌دهد، با پول‌های کلان، چون جایزه فلان و فلان را گرفته!

کارگردان “شب یلدا” و “کفشهایم کو” ادامه داد: خاک بر سر بازیگر زنی که برای خوشگل شدن، جراحی می‌کند!




حقایق درباره تهیه‌کننده‌ای با ظاهر ارزشی که تا یک سال قبل سرباز فراری بود!!!

سینماروزان: هنوز زمان زیادی از هشدار شورایعالی تهیه کنندگان نسبت به حضور سرمایه گزارانی که به نام علاقه به سینما وارد این حرفه می شوند و بعد مشخص می شوند برای پولشویی آمده اند نگذشته بود که تهیه کننده “شهرزاد” بازداشت شد.

به گزارش سینماروزان در کنار حواشی مختلفی که آن بازداشت در رسانه ها به راه انداخت به تازگی رضا استادی در “سینمامثبت” حقایقی را درباره یک تهیه کننده دیگر سینما بیان کرده است؛

تهیه کننده ای که هرچند یک سال پیش از انتخابات 88 و با سرمایه گزاری در فیلمی روشنفکرانه وارد سینما شد ولی چون به واسطه این فیلم مورد توجه قرار نگرفت سعی کرد با تغییر مسیر و انتخاب گریمی به‌ظاهر “ارزشی” به دنبال جلب حمایتهای مالی از ارگانهای دولتی رفته و با این حمایتها به حضور خود در سینما و تلویزیون امتداد دهد.

آنچه “سینمامثبت” بیان کرده این است که این تهیه کننده که اتفاقا همواره کوشیده در ظاهر و گریم چهره اش، خود را “ارزشی” بنماید و در اکران 95 هم یکی از کم‌فروش‌ترین فیلمها را روی پرده داشت تا یک سال پیش سربازی هم نرفته بود!!!

متن گزارش “سینمامثبت” در این باره را بخوانید:

خدمت مقدس سربازی یکی از توفیق‌های اجباری است که در ایران فقط نصیب پسرها می‌شود. آن‌ها با بهره‌گیری از این فرصت، طی مدت دو سال آب‌دیده شده و تبدیل به «مرد» می‌شوند. اما گاهی اوقات رفتن به سربازی تبدیل به ماجرایی عجیب و حیرت‌آور می‌شود.

نحوه انجام خدمت زیر پرچم یکی از تهیه‌کنندگان فعال سینما و تلویزیون ایران که این روزها حضوری جدی و پُر رنگ در جشنواره فیلم فجر دارد، ماجرایی عجیب و شنیدنی است.

این تهیه‌کننده جوان و پُرکار، علاقه ویژه‌ای به سریال‌ها و فیلم‌هایی با مضمون ارزشی و محتوا محور دارد. چهره و سیمای او نیز به‌شدت یادآور سیمای حماسه‌سازان دفاع مقدس است. او که در ساخت برخی فیلم‌های جنگی نیز مشارکت جدی داشته، به شیوه‌ای جالب‌توجه خدمت سربازی را به انتها رسانده است.

این شیوه نیز ازاین‌قرار بوده که وی سال گذشته پس از پانزده سال غیبت از خدمت مقدس سربازی، سرانجام راهی این عرصه شده تا خدمت زیر پرچم را به پایان برساند و مفتخر به دریافت کارت پایان خدمت شود.

عدم دریافت کارت پایان خدمت نیز محدودیت‌هایی را برای وی به همراه داشته و باعث شده بود وی هنگام ساخت یکی از پروژه‌های سینمایی‌اش در خارج از کشور که البته هیچ‌گاه امکان نمایش عمومی نیافت؛ به‌جای حضور در سر صحنه از شیوه «کنترل از راه دور» بهره بگیرد.




واکنش شورای صنفی نمایش به دخالت دولت در اکران⇐قرارداد اکران هیچ فیلمی ثبت نشد

سینماروزان: شورای صنفی نمایش در جلسه امروز 26 مهر ماه در اعتراض به دخالت دولت در تصمیمات شورا، مصوبه‌ای نداشت.

به گزارش سینماروزان همایون اسعدیان رئیس این شورا  با بیان اینکه جلسه تشکیل شد اما به امورات صنفی زیادی پرداخته نشد به “ایسنا” گفت: در جلسه قبلی مصوب شده بود در ایام تعطیلات محرم اکران سه فیلم «اروند»، «هیهات» و «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» ادامه پیدا کند. کاری که در سالهای گذشته هم انجام شده و فیلم‌هایی که با این ایام همخوانی داشته‌اند، شامل تعطیلی نمی‌شدند و به اکران خود ادامه می‌دادند.

وی ادامه داد: مانند تلویزیون که در این روزها فیلم‌هایی که از لحاظ مضمومی با محرم همخوانی داشته باشد را پخش می‌کند و امسال هم شاهد پخش این آثار بودیم.

اسعدیان با اظهار تاسف از اینکه مسئولین ارشاد بدون هماهنگی با شورای صنفی و اینکه شورا را در جریان قرار بدهند اعلام تعطیلی عام کردند، گفت: از اکران این سه فیلم جلوگیری شد و در حالی که در یک سال گذشته هماهنگی کاملی بین شورای صنفی و مسئولین ارشاد وجود داشته اما این مورد بدون هماهنگی انجام شد که آن را دخالت در امور شورای صنفی می‌دانیم.

رئیس شورای صنفی نمایش تاکید کرد:‌اصولا دخالت دولت در امور صنفی به نفع سینما نیست و به همین دلیل جلسه ‌امروز 26 مهر ماه شورا مصوبه‌ای نداشت تا در هفته آینده بعد از جلسه با آقای ایل‌بیگی (مسوول اداره نظارت و ارزشیای) و حل این مشکل جلسات را از سر بگیریم.

وضعیت نامعلوم دفاتر پخشی که به علت پخش تیزر از ماهواره معلق شده اند

اسعدیان درباره‌ی وضعیت فیلم‌هایی که فعالیت دفاتر پخش آنها توسط دادستانی به حالت تعلیق درآمده است گفت: در این خصوص هفته گذشته نامه‌ای را به وزارت ارشاد فرستادیم و اعلام کردیم این حرکت را صحیح نمی‌دانیم و امیدواریم مقابله جدی صورت گیرد که هنوز پاسخی دریافت نکردیم.

چندی پیش اعلام شد که دفاتر پخشی که تیزرهای فیلم‌هایشان از ماهواره پخش شده است و از جمله فیلمیران و نورتابان به حکم دادستانی فعالیت‌شان به حالت تعلیق درآمده است.




صحبتهای تند و تیز غلامرضا موسوی⇐تهیه‌کننده بازداشت شده{محمد امامی} عضو هیچ کدام از تشکل‌های تهیه‌کنندگی نیست/یکی از سریال‌سازان شبکه خانگی مدعی است آستان قدس از او حمایت کرده! آیا واقعا آستان قدس پشت این سریال است؟/ مسئول شبكه نمايش خانگي در وزارت ارشاد از تئاتر آمده و هيچ شناختي از نمايش خانگي ندارد!!!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: زماني كه غلامرضا موسوي، رئيس شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما از پولشويي در شبكه نمايش خانگي صحبت كرد، خيلي‌ها به او خرده گرفتند كه حرف اشتباهي زده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” حالا با دستگيري تهيه‌كننده سريال «شهرزاد» در پرونده اختلاس صندوق فرهنگيان مشخص شد نگراني‌ها و هشدار‌هاي موسوي نه تنها از سر ناآگاهي نبوده است بلكه پيش‌بيني شرايطي بوده كه امروز شاهد آن هستيم. غلامرضا موسوي در گفت‌و‌گو با «جوان» به ابعاد بيشتري از مسئله پولشويي در شبكه نمايش خانگي پرداخته است.

صحبت‌هايتان درباره پولشويي در شبكه نمايش خانگي با بازداشت سرمايه‌گذار «شهرزاد» به نوعي محقق شده است، چه شد كه زودتر از اينكه اصلاً خيلي‌ها به اين باور برسند كه شبكه نمايش خانگي مي‌تواند محلي براي پولشويي باشد، در اين باره هشدار داديد؟
سينما و اصولاً همه كار‌هاي فرهنگي قواعدي دارد كه براساس آن قواعد شما يك سري فعاليت را انجام مي‌دهيد و براي آن هزينه مي‌كنيد، كساني كه به قواعد و ساز و كار‌هاي آن آشنايي داشته باشند، مي‌دانند كه چه اتفاقي مي‌افتد، شايد برخي بر سر ناآگاهي يك‌بار هزينه كنند و نتيجه نگيرند، اما كساني كه چندبار هزينه مي‌كنند و نتيجه‌اي نمي‌گيرند، مشخص است كه به احتمال بازگشت هزينه‌ها‌يشان فكر نكرده‌اند و برايشان مهم نيست كه پول‌شان بازگشت داشته باشد. من سه‌سال پيش نسبت به پولشويي هشدار دارم و برخي از افراد حرفم را رد كردند و گفتند فلاني اصلاً نمي‌داند پولشويي چيست؟!

الان فكر كنم آنها بايد اعتراف كنند كه اشتباه كردند!
هزينه كرد در سينما دو دو تا چهار تا است، شايد مورد اتفاقي هم پيش بياد كه برخلاف تصور تهيه‌كننده هزينه فيلم بازنگردد، اما اينكه چطور بايد هزينه كرد و چقدر هزينه كرد مشخص است. شبكه نمايش خانگي هم همين طور است. وقتي برخي فقط هزينه‌هايي مي‌كنند كه پشت آن هيچ منطق اقتصادي وجود ندارد، قاعدتاً بايد شك كرد كه پول‌ها منشأ سالمي ندارند.

ورود اين پول‌ها چه تأثيري بر سينما خواهد داشت؟
وقتي پول تميز و سالم وارد سينما نشود، فساد ايجاد مي‌كند و به اقتصاد سينماي ايران ضرر مي‌زند. هم اكنون در شبكه نمايش خانگي چند سريال در حال ساخت است كه به طور مشخص يكي دو تاي آنها دارند هزينه‌هاي خارج از عرف انجام مي‌دهند، دستمزدهايشان بسيار بيشتر از عرف‌هاي معمول است و براي مواردي هزينه مي‌كنند كه اصلاً در سيستم سينما وجود ندارد. من به عنوان مسئول صنفي بايد جلوي لطمه‌اي را كه اين فعاليت‌ها به سينماي ايران مي‌زند، بگيرم. وقتي بازيگران را با هزينه‌هاي بسيار بالا مي‌خرند، توقع بازيگران را بالا مي‌برند و اين خطرناك است چون كار‌هاي بعدي خواسته‌هايشان را برآورده نمي‌كند و همين اقتصاد سينما را به سمت فروپاشي مي‌برد.

دستمزدهاي خارج از عرف از كجا باب شد؟
تلويزيون اولين‌بار اين كار را كرد، چون مي‌خواستند با پرداخت‌هاي بالا برخي از بازيگران را به تلويزيون بياورند. البته اولين جايي هم كه دود اين كار در چشمش رفت، خود تلويزيون بود. اصلاً تلويزيون و سريال‌هاي تلويزيوني نيازي به بازيگران مشهور ندارد، شما شبكه‌هاي ماهواره‌اي را نگاه كنيد، سريال‌هايشان بازيگران معروفي ندارد و خيلي از مردم اصلاً آنها را نمي‌شناسند، اما داستان و قصه آنها باعث مي‌شود بينندگان آنها را دنبال كنند. مثل پاورقي‌هاي مطبوعات كه به دليل داستان‌هاي خوبشان خواننده‌هاي زيادي داشتند.

الان گويا وضعيت شبكه نمايش خانگي شبيه آن چيزي شده كه در تلويزيون رخ داده است!
چندين سريال در شبكه نمايش خانگي به طور همزمان پروانه ساخت گرفته‌اند، یکی دو تاي آنها پول‌هاي خارج از عرف خرج مي‌كنند و مشخص نيست منشأ پولشان از كجا است. يكي‌شان هم مدعي است كه از آستان قدس پول گرفته است. من به عنوان كسي كه با توليت آستان قدس رضوي آشنا هستم، مي‌دانم فردي متدين است و چنين پول‌هاي بي‌حسابي خرج نمي‌كند، اگر هم خرج مي‌كند براي زائران امام رضا (ع) است و اصلاً به كسي پول مفت نمي‌دهد. بايد پرسيد آيا واقعاً آستان قدس پشت اين سريال است؟ آستان قدس بايد تأييد كند كه به اين فرد براي توليد سريال پول داده و اگر داده بايد پاسخگو باشد، چرا به فردي كه سابقه تهيه‌كنندگي نداشته چنين پولي داده كه بدون حساب و كتاب خرج كند.

چرا وزارت ارشاد مانع نمي‌شود؟!
به گمانم مسئول شبكه نمايش خانگي در وزارت ارشاد هيچ شناختي از نمايش خانگي و از تبعات ساخت اين سريال‌ها و پرداخت‌هاي بي‌حساب و كتاب آنها ندارد. وي اصلاً سينمايي نيست و از تئاتر آمده و آشنايي با فضاي سينما ندارد. اگر اين سريال‌هايي را كه در حال ساخت هستند مردم پس بزنند چه اتفاقي مي‌افتد مگر نه اينكه ضرر آن متوجه كل سينما مي‌شود؟

شما رئيس شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما هستيد، همين مسئله توليد سريال‌ها و مسئله ورود شخصي كه امروز بازداشت شده به صنف شما نيز باز مي‌گردد.
اين آقايي كه دستگير شده اصلاً عضو شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما نيست و ما وي را به عنوان تهيه‌كننده نمي‌شناسيم. او در چند كار سرمايه‌گذار بوده است. همه مي‌توانند در سينما سرمايه‌گذاري كنند، اما براي اينكه عنوان تهيه‌كننده داشته باشند ما چهار تشكيلات در شوراي عالي داريم كه افراد براي عضويت در شورا بايد ازطریق يكي از آنها اقدام كنند و آنها هم افراد را براي پذيرش به كميته شوراي عالي معرفي مي‌كنند. آن فرد يا اصلاً درخواست عضويت نداده، يا درخواست داده و رد شده در هر صورت عضو شوراي عالي نيست.

در شورا براي جلوگيري از پولشويي و هزينه‌هاي بي‌حساب كه مي‌گوييد به سينما ضرر مي‌زند، اقدامي كرده‌ايد؟
دو هفته پيش جلسه‌اي با اعضا داشتيم به آنها اخطار كرديم كه اگر سطح دستمزدهاي پرداختي‌شان به افراد چه بازيگر و چه ديگر عوامل نامتعارف باشد، شورا از اكران فيلم حمايت نخواهد كرد و حتي ممكن است جلوي اكران آن را بگيرد. قاعدتاً صنف بايد به دنبال فضاي سالم براي فعاليت‌ها باشد. تهيه‌كننده سينما بايد علاوه بر مسائل فرهنگي به مسائل اقتصادي هم توجه كند و كاري انجام ندهد كه هزينه‌ها باز نگردد، همين امسال فيلم‌هايي داريم كه فروش آن نتوانسته جوابگوی دستمزد بازيگر فيلم باشد و ضرر آنها به كليت سينما ضرر خواهد زد.

چه كار بايد كرد كه امكان پولشويي در شبكه نمايش خانگي از بين برود؟
به نظرم قوه قضائيه اگر خوب عمل كند و هشدار‌ها را جدي بگيرد، اين كار شدني خواهد بود. من سه سال پيش هشدار دادم و اگر امروز اثبات نمي‌شد، هنوز هم از سوي برخي‌ها در مظان اتهام بودم كه چرا آن حرف‌ها را زدم. الان هم مي‌گويم برخي از اين سريال‌ها نمي‌گويند پول از كجا آورده‌اند يا اينكه ادعا مي‌كنند آستان قدس پولشان را داده است، من اعتقاد و اعتماد كامل دارم توليت آستان قدس يك ريال هم بي‌حساب پول خرج نمي‌كند. بايد الان آستان قدس روشنگري كند كه آيا ادعايي كه مطرح شده درباره حمايت از اين سريال حقيقت دارد و اگر حقيقت دارد، بگويد چرا به فردي كه فقط سابقه دستياري داشته چنين پولي داده‌ است؟!




یک بدعت قابل تأمل⇐سینماها در تاسوعا و عاشورا باز هستند اما فقط برای ۳ فیلم

سینماروزان: در حالی که همه ساله در روزهای تاسوعا و عاشورا سینماها تعطیل بودند امسال و به دلیل روی پرده بودن دو فیلم عاشورایی و یک فیلم دفاع مقدسی، شورای صنفی نمایش بدعتی قابل توجه را برای تعطیلی سینماها درنظر گرفته است.

به گزارش سینماروزان براساس تصمیم شورای صنفی نمایش سینما‌ها از روز دوشنبه ۱۹ مهر ماه از ساعت ۱۷ تا پایان روز چهارشنبه ۲۱ مهر ماه تعطیل است و روز پنجشنبه ۲۲ مهر ماه سینما‌ها باز است ولی روز جمعه ۲۳ مهر ماه تعطیل است.

با این حال در تمامی این روزهای تعطیل، نمایش سه فیلم سینمایی “اروند”، “کربلا جغرافیای یک تاریخ” و “هیهات” در سینماها ادامه دارد.

در این بین “هیهات” و “کربلا…” آثاری هستند که مضمونی عاشورایی دارند ولی “اروند” محصولی دفاع مقدسی است که تصویرساز خاطرات یک جانباز با بازی سعید آقاخانی است.

 




ثریا قاسمی: تهیه‌کنندگان سودجو نابازیگران را وارد سینما کرده‌اند؛ نابازیگرانی که پول می‌دهند تا نقش بگیرند

سینماژورنال: ثریا قاسمی، بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر از بی توجهی به پیشکسوتان در سینما و تلویزیون گلایه کرد.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر پیشکسوت در گفتگو با “سینماپرس” گفت: متأسفانه جایی برای پیشکسوتان وجود ندارد و اغلب تهیه کنندگان ترجیح می‌دهند از چهره‌های جوان برای تولید آثارشان بهره‌مند شوند؛ این در حالی است که این پیشکسوتان بوده‌اند که با فداکاری‌های زیاد وضعیت سینما و تلویزیون کشور را به اینجا رسانده‌اند و روا نیست بی‌دلیل به دست فراموشی سپرده شوند.

وی ادامه داد: درست است که هر شغلی سختی‌های مختص خودش را دارد اما فرهنگ ما به‌گونه‌ای بوده که در تمام طول تاریخ به پیشکسوتان احترام زیادی می‌گذاشتند اما امروز نه‌تنها احترامی باقی نمانده که متأسفانه رسماً پیشکسوتان نادیده گرفته می‌شوند.

این بازیگر خاطرنشان کرد: یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که امروز در سینمای ایران ما شاهد آن هستیم این است که عده‌ای از تهیه‌کنندگان سودجو نابازیگرانی را وارد سینما می‌کنند که نه‌تنها دستمزدی برای حضورشان در فیلم‌ها طلب نمی‌کنند بلکه ممکن است مبلغی پول نیز به تهیه‌کننده بدهند و همین امر باعث شده هم پیشکسوتان و دغدغه‌مندان سینما خانه‌نشین شوند و هم کیفیت آثار تولیدشده در سینمای ایران نسبت به سال‌ها قبل تنزل کند و این در حالی است که ما از نظر امکانات و تجهیزات امروزه بسیار بیشتر از گذشته پیشرفت کرده‌ایم.

وی افزود: فیلمنامه‌های سردستی و بی‌محتوا و بشدت نازل که این روزها توسط فیلمنامه‌نویسان نوشته می‌شود و به عنوان یک خوراک فرهنگی به خورد مخاطبان بخت‌برگشته سینمای کشور داده می‌شود تمام میل، رغبت و اشتیاق کهنه‌کارهای سینما را از بین می‌برد و باعث می‌شود آنها ترجیح بدهند خانه‌نشین شوند.




ادعای ابوالحسن داوودی⇐سینماگران حاضرند بودجه راه اندازی یک شبکه تلویزیونی مختص “سینما” را بدهند

سینماژورنال: ابوالحسن داوودی در روزهایی که پخش تیزر آثار سینمایی در شبکه های ماهواره ای دردسرساز شده پیشنهاد راه اندازی یک شبکه تلویزیونی ویژه سینما را داده است.

به گزارش سینماژورنال داوودی البته ادعا کرده سینماگران حاضرند بودجه راه اندازی شبکه را هم بدهند!

داوودی درباره مشکلات پخش تیزر از رسانه ملی به “شرق” اظهار می دارد: راه‌حل این داستان خیلی ساده است؛ هرچند سال‌هاست سینماگران برای تبلیغات مشكلات بسیاری دارند و بی‌مهری خاصی به ما شده. مهم‌ترین ابزاری كه برای تبلیغات داشتیم رسانه ملی بود كه آن هم با یك سلیقه یك‌جانبه و انحصاری عمل كرده است. به فیلم دارای مجوز که هیچ‌گونه منافاتی با ارزش‌ها ندارد، اجازه تبلیغات نمی‌دهند. وقتی رسانه‌ای كه «ملی» است محدود به یك سلیقه خاص باشد و جلو پخش تبلیغات خیلی فیلم‌ها را بگیرد، حاصلش همین می‌شود كه فیلم‌ساز مجبور می‌شود تبلیغاتش را به جایی بدهد كه هم تعداد بیننده‌هایش بیشتر و هم شرایط و فضای بهتر تبلیغاتی برایش مهیاست.

داوودی درباره راه‌حل برون‌رفت از این بحران می‌گوید: توافقی باید بین سازمان‌ها و مراجع سینمایی مثل خانه سینما صورت بگیرد تا شبكه‌ای سینمایی و مختص تبلیغات سینمای ایران به وجود آید و در اختیار سینما قرار گیرد.

وی ادامه می دهد:حتی خود سینماگران حاضرند كه بودجه‌های بخش‌های مختلف آن را اعم از استخدام كارمند و… تأمین كنند و در این شبكه، با رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران تبلیغات سینمایی پخش شود.




شفاف سازی درباره میزان یارانه دریافتی روزنامه‌های هنری⇐بیشترین یارانه را روزنامه‌ای می‌گیرد که پایین‌ترین رتبه‌ راگرفته!

سینماژورنال: در حالی که در روزهای گذشته ذکر نام خبرگزاری “سینماپرس” منسوب به جواد شمقدری و سایت “سینماسینما” متعلق به یکی از کارمندان گروه هنروتجربه که مدیریت روابط عمومی بین الملل فجر را هم برعهده داشت به عنوان تنها سایتهای سینمایی مشمول یارانه دولتی مورد توجه قرار گرفته بود، خبرگزاری سینماپرس امروز در گزارشی به شفاف سازی درباره میزان یارانه ای پرداخته است که روزنامه های هنری کشور دریافت می کنند.

به گزارش سینماژورنال طبق اعلام معاونت مطبوعاتی برای سال ۹۴ روزنامه “سینما” با رتبه ۵۱ در حدود ۴۵ میلیون تومان، “بانی فیلم” با رتبه ۵۴ در حدود ۱۲۲ میلیون تومان و “وصف صبا” با رتبه ۹۱ در حدود ۹۳ میلیون تومان و روزنامه “هنرمند” با رتبه ۹۲ در حدود ۱۸۹ میلیون تومان یارانه دریافت کرده اند.

جالب است که به لحاظ تقسیم بندی رتبه ای معاونت مطبوعاتی، جایگاه “هنرمند” از همه پایین تر است اما یارانه این روزنامه از بقیه بیشتر است! “بانی فیلم” در جایگاه دوم یارانه بگیران قرار دارد و “سینما” که به لحاظ رتبه بهترین جایگاه را داشته کمترین یارانه را گرفته است.

رتبه بندی نشریات سینمایی

1-سینما

2-بانی فیلم

3-وصف صبا

4-هنرمند

میزان یارانه دریافتی

1-هنرمند(189 میلیون تومان)

2-بانی فیلم(122 میلیون تومان)

3-وصف صبا(93 میلیون تومان)

4-سینما(45 میلیون تومان)




واکنش منتقد پیشکسوت به تقسیم‌بندی تاریخی(!) ایوبی⇐نشانه‌ای است از کم‌سوادی سینمایی

سینماژورنال: حجت‌الله ایوبی رییس سازمان سینمایی شاید به دلیل نداشتن عقبه سینمایی هرازگاه اظهارنظراتی را طرح می کند که باعث شگفتی مخاطبان می شود.

به گزارش سینماژورنال در یکی از تازه‌ترین موارد، وی که برای حضور در اختتامیه جشنواره رضوی به یزد رفته بود، در یک تقسیم بندی که می تواند در تاریخ بی نظیر باشد(!) بیان داشته: سینما در عصر امروز بر دو قسم هالیوود و سینمای ایران تقسیم می‌شود.
وی البته که توجیه این امر را تعداد بالای جوایزی دانسته که فیلم‌های مختلف ایرانی از جشنواره‌های مختلف دریافت کرده‌اند و گفته است: در سال گذشته 370 جایزه جهانی به هنرمندان ایرانی اختصاص داده شد.
اظهارنظرات ایوبی زودتر از حد تصور در شبکه‌های اجتماعی بازنشر یافت و مخاطبان سینمای ایران که به‌اندازه کافی از کیفیت این سینما آگاهی دارند، سعی کردند به روش‌های مختلف به ادعاهای رییس سینما پاسخ دهند؛ برخی به‌صورت کاملاً جدی از بی‌ارزش بودن جوایزی گفتند که بخش عمده آنها در دادوستدهای سیاسی پشت پرده جشنواره‌ها تقسیم می‌شود و برخی نیز سخن را به مطایبه گشوده و گرمای هوای شهری کویری را عامل چنین اظهار نظراتی از ایوبی دانسته‌اند.

ادعاهایی برآمده از اطلاعات ناقص
اما ایوبی واقعاً چقدر با اشراف از وضعیت سینمای ایران در قیاس با جهان به تقسیم‌بندی سینما به دو گونه سینمای ایران و هالیوود دست زده است؟ آیا این 370 جایزه‌ای که وی به‌عنوان بیلان‌کاری ارائه داده واقعاً برآمده از موفقیت سینمای ایران در جهان است؟

جبار آذین، منتقد و مدرس پیشکسوت سینمای ایران، با اشاره به اینکه این ادعا را نمی‌توان آنقدرها جدی خطاب کرد به «صبح‌نو» گفت: این ادعاها نشانه کم‌سوادی سینمایی است چراکه اگر بخواهیم از منظر گستردگی دسترسی به محصولات سینمایی به بررسی درستی این ادعا بپردازیم، باید بگوییم این سینمای هالیوود است که از آسیا گرفته تا دل اروپا و حتی کشوری را که جناب ایوبی سال‌ها کاردار فرهنگی آن بود تسخیر کرده است.

وی ادامه داد: اگر هدفمان بررسی سینما از منظر هویت ملی است که نه‌فقط ما در ایران چنین سینمایی را داشته‌ایم که در کشورهای مختلف دنیا از هندوستان گرفته تا کشورهای خاور دور و به‌عنوان مثال ژاپن و کره، سینمای ملی وجود دارد. پس تقسیم‌بندی ایشان کاملاً نادرست است. همانقدر که نوعی از سینمای ملی ایران که متکی بر ویژگی‌های فرهنگی بومی رشد کرده جایگاه خود را دارد سینمای چین و مثلاً آثار کارگردانی مانند «ژانگ ییمو» هم همین جایگاه را دارد. پس آنچه ایوبی گفته نه ربطی به سینما دارد و نه ربطی به هنر و عمیقاً نشان‌دهنده بیگانگی فرهنگی با سینماست و البته شبیه به یک شوخی بزرگ.

جبار آذین
جبار آذین

خودمان به خودمان جایزه می‌دهیم
جبار آذین با گلایه از بیلان‌سازی‌های نادرست مدیران سینمایی گفت: تازه بخشی از این 370 جایزه‌ای که ایشان از آن نام برده‌اند برآمده از هفته فیلم‌هایی است که با سرمایه‌های فرهنگی خودمان در کشورهای مختلف راه می‌افتد! یعنی خودمان بودجه می‌دهیم که یک سالن کوچک در فلان شهر اروپایی اجاره شود و برای تعدادی ایرانی مهاجر چند فیلم ایرانی اکران شده و درنهایت هم به چند عنوان از این فیلم‌ها جایزه می‌دهند تا بیلان مدیریتی سینما را بالا ببرند. با نوآوری مدیران تازه سینما این هفته فیلم‌ها اخیراً تغییر نام داده‌اند و با عنوان «جشنواره فیلم‌های ایرانی» نام‌برده می‌شوند. آیا این نوعی گول زدن و فریب نیست؟

این منتقد پیشکسوت با اشاره به اینکه بهترین راه صادرات سینمایی ایجاد شرایط اکران محصولات در کشورهای با فرهنگ مشترک است افزود: سینمای ایران بیشتر از جایزه نیاز به دیده شدن در نقاط مختلف دنیا دارد. این دیده شدن از طریق اکران سراسری پدید می‌آید. مدیران سینمایی ما واقعاً اگر به فکر بدعتی در کارنامه‌شان هستند شرایط اکران مداوم آثار ایرانی در کشورهای خارجی را فراهم کنند. لازم نیست راه دوری بروند. نگاهی بیندازند به کشورهای هم‌فرهنگ در اطراف و مثلاً ببینند چرا در تاجیکستان به‌رغم همزبانی و اشتراکات فراوان تاریخی هنوز اکران گسترده فیلم‌های ایرانی وجود ندارد. یا چرا در آذربایجان که سالانه کلی توریست به آن صادر می‌کنیم، شرایط چنین اکران‌هایی فراهم نمی‌شود؟

همه جشنواره‌ها متأثر از سیاست هستند
جبار آذین که در دو دهه اخیر در نشریات مختلف از «سینما» گرفته تا «نقد سینما» مسوولیت داشته است درباره افتخار رییس سینمای ایران به 370 جایزه سالانه جشنواره اظهار داشت: تقریباً هیچ جشنواره‌ای در دنیا وجود ندارد که جوایزش کاملاً سینمایی باشد. تمامی جشنواره‌ها به‌واسطه عقبه اقتصادی برگزارکنندگان آلوده به سیاست و سیاسی‌بازی می‌شوند و این‌چنین می‌شود که طی سه دهه فقط نوعی خاص از سینمای ایران که حاوی تصاویر اگزوتیک از جامعه ایرانی است در جشنواره‌های فرهنگی تقدیر می‌شود. بر این اساس می‌توان گفت هیچ یک از این جوایز جشنواره‌ای نمی‌تواند ملاک برتری سینمای یک نقطه خاص باشد.
وی ادامه داد: سینمایی می‌تواند در دنیا موفق باشد که شرایط اکران گسترده محصولاتش را در کشورهای دنیا فراهم آورد. الان سینمای بالیوود چرا در دنیا مطرح است؟ به خاطر جایزه گرفتن از جشنواره کن و ونیز و برلین یا به خاطر فراگیری محصولات سینمایی آن در سراسر دنیا که درنتیجه آن هم فرهنگ هند صادر شده و هم دادوستد اقتصادی خوبی پدید آمده است؟ معلوم است که به دلیل دوم. ما هم اگر به دنبال سینمایی پویا هستیم باید به فکر صادرات فرهنگی باشیم چنان که عموم مخاطبان از این صادرات استفاده کنند و نه فقط عده ای معدود که در جشنواره ای خاص گردهم آمده اند. هرگاه فراگیری سینمای مان را فقط در منطقه رقم زدیم آن گاه می توانیم از موفقیت مدیریتی خویش سخن گوییم.




بیانیه شورای راهبردی در باب هتک حرمت به اهالی سینما⇐چرا هر بار در هنگامه انتخابات، سینمای کشور را گروگان می‌گیرند؟

سینماژورنال: شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران که از شهریورماه 94 اعلام موجودیت کرد در کوران حوادث مرتبط با هتک حرمت یک رسانه خاص به برخی از هنرمندان بیانیه ای صادر کرده است.

به گزارش سینماژورنال در این بیانیه به صراحت بر ریشه های سیاسی چنین هتک حرمتهایی که اغلب در دوران نزدیک به انتخابات به اوج می‌رسد تأکید شده است.

شورای راهبردی ضمن نقد داوری نشدن چنین هتک حرمتهایی که می تواند اشاره ای باشد به انتشار مجدد نشریه توهین کننده علیرغم خبر توقیف انتشار(!) از این گفته که سینماگران ایرانی چون مودب هستند پاسخ ناسزاهای ناموسی را نمی دهند.

متن کامل بیانیه شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران را بخوانید:

سینما در انتظار داوری 

خانواده‌ی بزرگ سینمای ایران، زنان و مردانی که پرچم رعنای زیبایی‌های کشورتان را در سراسر جهان برافراشته اید، متواضعانه در کنار شما و در این شرایط ناجوانمردانه، ایستاده ایم و با چشمانی از حیرت گشاده، به آنچه گذشت خیره مانده ایم.

دوستان و همکاران، روزها سپری شد و هیچ داور عادلی، هیچ مدعی العمومی یافت نشد تا به این هتک حرمت غیرقابل باور، اعتراض کند. گویی ناسزاگویی و توهین به اهالی سینما، حال هر گونه ناسزایی، رکیک ترین الفاظ، در هر کجا و توسط هر کس، با مدارای کسانی روبرو می شود که می دانیم فرهنگ مدارا را زشت و قبیح می دانند. شاید اگر از آغازگران این عداوت تازه پرسیده شود که چرا هربار در هنگامه‌ی انتخابات سینمای کشورشان را هم به نوعی گروگان می گیرند، پاسخ روشنی دریافت نکنیم، اما خدای را، سینمای ایران را از این بازی ملال انگیز که در دوره های دو یا چهار ساله، مکرر می شود، بیرون نگاه دارید و تباهش نکنید.

شما هنرمندان «انسان» را به تصویر کشیدید

 عزیزان، امروز همه ماتم زده ایم، در عین حال که می دانیم این تقدیر ماست. لیکن تقدیری که هرگز به آن خو نخواهیم گرفت. از پنجره ی سوءظن به ما می نگرند، اما بدین کارشان عادت نمی کنیم، محال است.

روزگاری ست که دشمنی ها و کینه توزی شان را می بینیم و تلخ رو می گردانیم.

شما هنرمندان، در تمام این سالها، شریف ترین و فرهیخته ترین تصویر را از کشورتان به دنیا نشان داده اید. شخصیت های فیلم های تان مردمانی با وجدان و با دغدغه بوده اند، مردمانی صبور و شریف، از کودک روستایی تا تحصیل کردگان شهری، مانند خودتان، چونان آرزوهای خودتان.

شما «انسان» را به تصویر کشیدید. وچه بسا همین مفهوم انسان، چشم اسفندیارتان بوده است.

اما طرف ما آنها نیستند. طرف ما بدگفتاران و بد دهنان نیستند؛ خواه مجوزی برای گفتار خود داشته باشند، یا نداشته باشند.

سینما به ما آموخته مودب باشیم

سینما به ما آموخته که مودب باشیم، پاسخ کسانی را که ناسزاهای ناموسی ورد زبانشان است ندهیم، در هیچشرایطی، چرا که داوری بزرگ در احوال مردمان، سرانجام فرا می رسد و هر کس آنچه را که کاشته درو خواهد کرد. طرف ما انتظار ماست. انتظار برای حقوق ضایع شده مان، و منتظر خواهیم ماند، خار در چشم و استخوان در گلو، در انتظار داوری عدالت می مانیم. چرا که ایمان داریم، داوران هر سرزمین، بیش از مردمان خود، به عدالت نیازمندند.

شاید روزهای دیگر نیز بگذرند و هیچ مرجعی از شما حلالیت نطلبد، عذرخواهی نکند و آنها که باید بدین ظلم آشکار، از غصه بمیرند، آخ هم نگویند و این نیز به اوراق کتاب شما نفرین شدگان افزوده شود، وخاطره‌ی تلخی که با آن زندگی کنید…

اما علی رغم همه اینها، خدا را گواه می گیریم که سینما را ادامه خواهیم داد، شکیبا و استوار. تا سرانجام تاریخ ما را چنین به خاطر آورد: «هنرمندانی که کردارشان مومنانه بود، وانسان وار زندگی کردند ».