1

اعطای وام میلیاردی به موسسه منسوب به شهرداری بابت پرداخت نکردن طلب پخش‌کنندگان؟؟؟

سینماروزان/محمد شاکری: موسسه تصویرشهر منسوب به شهرداری بابت پرداخت نکردن طلب پخش‌کنندگان آثار اکران۹۸(؟؟!!) مشمول وامی میلیاردی شده است.

این دیگر خیلی عجیب است؛ خیلی عجیب. دولتی که مدام کمبود بودجه را بهانه کرده برای گریز از اعطای تسهیلات معیشتی مکفی کرونا به اهالی سینما، در یک فقره وامی میلیاردی به موسسه‌ای منسوب به شهرداری می‌دهد برای پرداخت بدهی صاحبان فیلمها.

سازمان سینمایی به تازگی فهرست ۳۰ سینمای مشمول دریافت وام جهت پرداخت بدهی دفاتر پخش از اکران ۹۸ را منتشر کرده.

شفاف‌سازی سازمان سینمایی روشن ساخته ۱.۶۹میلیارد وام برای موسسه تصویرشهر منسوب به شهرداری به مدیریت هاشم میرزاخانی بابت چهار سینمای ملت، تماشا، راگا و رازی درنظر گرفته شده است تا با این وام، طلب پخش‌کنندگان را دهد!!

پردیس آزادی که مالکیت آن با حوزه و شهرداری و مدیریتش با حوزه است نیز مشمول ۱.۲۶میلیارد وام قرار گرفته!!

اینکه سینماهای متعلق به بخش خصوصی بابت تعطیلی کرونایی ۹ ماهه سینماها، عایدی لازم برای پرداخت حق و حقوق صاحبان آثار را نداشته‌اند و حالا حق خود را دریافت وام می‌دانند در تناقض نیست با اعطای وام به سینماهای ارگانی که گاهی حتی با توقیف خودسرانه فیلمهای مجوزدار ارشاد، حاشیه‌ساز شده‌اند؟؟

از اینها گذشته اگر بناست طلب پخش‌کنندگان از سینماداران توسط دولت پرداخت شود چرا دولت مستقیما این طلب را پرداخت نمی‌کند و سینماداران بدحساب را واسطه این کار کرده؟

فهرست منتشره سازمان سینمایی درباره اعطای وام به سینماداران را اینجا ببینید.




قطب‌الدین صادقی بازیگر و مدرس تئاتر بیان کرد⇐دولت آلمان بعد از قرنطینه کرونایی به هر هنرمند ۵هزار یورو داد و در اینجا هم به مردم یک‌میلیون وام با ۴ درصد نزول(!) می‌دهند!!/بازیگر تئاتری را می‌شناسم از شدت بیکاری مجبور به کارگری شده!!/بسیار فلاکت‌بار است که دولت خود را به کوچه علی‌چپ زده و معیشت هنرمندان برایش اهمیت ندارد!

سینماروزان: آشفتگی زندگی هنرمندان بعد از شیوع کرونا چندبرابر شده ولی اقدامات حمایتی جدی از سوی دولت برای هنرمندان صورت نگرفته.

به گزارش سینماروزان قطب‌الدین صادقی نویسنده، مترجم، کارگردان، مدرس و بازیگر تئاتر درباره اوضاع این روز‌های هنر کشورمان به باشگاه خبرنگاران گفت: تئاتری وجود ندارد، تئاتر در این کشور مرده است و در حال حاضر در قبرستان است. تئاتر و سینما در کشور ما مرده‌اند و همه کار‌ها بی‌کیفیت شده‌اند و ملودرام‌های بی‌کیفیت با موضوع عاطفی و بی‌سر و ته را در نمایش خانگی می‌سازند، این بسیار فلاکت‌بار است و هیچ کس خود را صاحب این هنر‌ها نمی‌داند. دولت خود را به کوچه علی‌چپ زده و برایش اهمیتی ندارد هنرمندان از کجا درآمد دارند، پول اجاره‌خانه را از کجا تأمین می‌کنند و هزینه زندگی زن و بچه را از کجا به دست می‌آورند.

وی افزود: من اسم نمی‌برم، ولی یک بازیگر تئاتر که دارای مدرک فوق لیسانس تئاتر است از من خواست برایش کار پیدا کنم و من به او گفتم که کاری نیست. او گفت که یک هفته است در خانه خانمی کارگری می‌کند!

وی در خصوص اینکه چرا سالن‌های تئاتر بسته هستند و وسایل حمل و نقل عمومی که کانون شیوع ویروس کرونا هستند از فعالیتشان کاسته نمی‌شود، گفت: دولت نمی‌تواند مترو و بعضی مراکز درآمدی مردم را تعطیل کند، چون اقتصادمان روزمره است و اگر مردم امروز کار نکنند فردا چیزی برای خوردن نخواهند داشت. در همه دنیا اینگونه است، در فرانسه و اسپانیا مقررات منع عبور و مرور وضع کرده‌اند که ارتباطات را قطع کنند ولی درمقابل به مردم تسهیلات مختلف می‌دهند.

صادقی افزود: روز اولی که آلمان به دلیل شیوع کرونا قرنطینه شد، دولتش به هر هنرمند ۵ هزار یورو داد. در اینجا به مردم یک‌میلیون وام با ۴ درصد نزول می‌دهند!




کدام یک از مدیران، پاسخی دارد بر این پرسش‌ها ⇐چرا بازیگری باید از غم نان مجبور باشد خطر ابتلا به کرونا را به جان بخرد و جلوی دوربین برود؟؟/کریم اکبری‌مبارکه عضو خانه سینما نبود؟ اکبری مبارکه عضو صندوق هنر نبود؟ کریم مبارکه عضو خانه تئاتر نبود؟/هیات مدیره خانه سینما و خانه تئاتر و روسای صندوق هنر برای اینکه امثال کریم مبارکه در تنگنای اقتصادی، خطر کرونا را به جان نخرند و سراغ بازیگری نروند، چه کردند؟؟/هیات مدیره خانه سینما که صنوفش را مجبور به کارگری شدن کرده‌ بد نیست نگاهی به عملکرد خانه کارگر بیندازند که چطور با دو میلیون عضو در ماههای گذشته مدام سبدکالای ارزان و تسهیلات خرید با تخفیف به اعضا داده! /اگر هنرمندانی نظیر کریم مبارکه عضو خانه کارگر بودند بیشتر ارج نمی‌دیدند؟؟/وقتی حتی برای یک سال کرونایی، هزینه بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی درمان اهالی هنر رایگان نمی‌شود چگونه انتظار دارید هنرمندان خطر نکنند و در خانه بمانند؟/اسباب شرمساری نیست که هنرمندان حتی به‌اندازه کارگران فلان کارخانه دورافتاده حداقلی از بیمه بیکاری کرونا نصیب‌شان نمی‌شود؟؟/چطور است که بودجه‌های هنگفت برای برگزاری جشنواره‌های رنگارنگ حتی در اوج شیوع کرونا هست ولی برای رسیدگی به معیشت هنرمندان بودجه نیست؟؟؟/چطور است که حتی دل در کرونا هم بودجه برای امور پشتیبانی و هزینه‌های جاری میلیاردی سازمان‌های هنری هست ولی برای هنرمندان حتی به اندازه ماهی یک سبدکالای ارزان‌قیمت، بودجه نیست؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: در روزهای اخیر و با انتشار خبر ابتلا به کرونای برخی بازیگران و عوامل پروژه‌های نمایشی سر صحنه فیلمبرداری، انتقاداتی شکل گرفته به اینکه چرا این افراد باید حین بازی در فلان کار کرونا بگیرند؟

به گزارش سینماروزان و به نقل از “آفتاب”، پاسخ، کاملا واضح و روشن است. نیاز مالی است که افراد را سوق می‌دهد به خطر کردن و کار در شرایط قرمز کرونا. همان طور که آن مسافرکش یا دستفروش یا پیک موتوری مجبور است برای گذران زندگی در شرایط کرونایی هم کار کند یک بازیگر یا یک فیلمبردار یا گریمور و طراح صحنه و… هم مجبور است برای گذران زندگی کار کند.

اگر کل اقلام حمایتی که در هشت ماه کرونایی اخیر نثار جامعه هنری شده را مرور کنیم متوجه می‌شویم حتی خرج یک ماه زندگی آنها به سمت‌شان نیامده؛ آن هم در حالی که هم وزارتخانه ای عریض و طویل در این باره داریم و هم صندوقی با پسوند هنرمندان راه انداخته‌اند که بودجه‌ای هنگفت دارد و هم چندین صنف کوچک و بزرگ مختلف.

اینکه چرا بازیگری باید از غم نان محبور باشد خطر ابتلا به کرونا را به جان بخرد و جلوی دوربین برود پیش و بیش از هر چیز به ‌کم‌کاری متولیان هنری برمی‌گردد.

وقتی حتی امکان این فراهم نمی‌شود که برای یک سال کرونایی، هزینه بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی درمان اهالی هنر رایگان شود چگونه می‌خواهیم از هنرمندان بخواهیم جلوی دوربین نروند و کار نکنند؟؟؟

در همین دور و بر مان بارها با بازیگران پیشکسوتی روبرو شده‌ایم که در گپ‌های خودمانی از اهالی رسانه می‌خواهند اگر شرایط کاری در جایی مقدور بود آنها را معرفی کنند چون هشت ماه تمام است بیکارند و حاضرند درگیر بازی در کاری شوند ولو به قیمت اینکه کرونا بگیرند.

این خیلی دردناک است که بازیگری ماخوذ به حیا همچون کریم اکبری‌مبارکه حین بازی، کرونا بگیرد و مرحوم شود ولی دردناکتر آن است که در همین اطراف با صدها هنرمند مواجهیم که از بیکاری در پرخطرترین نقاط شهر -به‌لحاظ کرونا-مشغول دستفروشی یا مسافرکشی هستند.

از اینها صدمرتبه دردناک‌تر مدیران صنفی-دولتی هستند که هیچ کاری برای معیشت اهالی هنر نکرده‌اند. اسباب شرمساری نیست که هنرمندان حتی به‌اندازه کارگران فلان کارخانه دورافتاده حداقلی از بیمه بیکاری نصیب‌شان نمی‌شود؟؟

این گرفتاری اهالی هنر در مشکلات بدوی فقط و فقط ناشی از کم‌کاری روسایی است که در همه این سالها به نام هنر و هنرمند بودجه گرفته‌اند ولی حتی نتوانسته‌اند بیمارستان که هیچ، حتی یک درمانگاه اختصاصی برای اهالی هنر تاسیس کنند.

کریم اکبری‌مبارکه اولین و آخرین هنرمندی نیست که به‌خاطر ابتلا به کرونا حین فیلمبرداری فوت می‌کند چون با رهاشدگی عجیب و غریبی که اهالی هنر از آن رنج می‌برند و امتداد شیوع کرونا همچنان باید شاهد اخبار ناگوار این چنینی باشیم ولی اینکه بالاخره چه زمانی روسای صنوف هنری و دولتمردان می‌خواهند فکری برای حل مشکلات معیشتی اهالی هنر کنند معلوم نیست.

کریم اکبری‌مبارکه عضو خانه سینما نبود؟ اکبری مبارکه عضو صندوق هنر نبود؟ کریم مبارکه عضو خانه تئاتر نبود؟ هیات مدیره خانه سینما و خانه تئاتر و روسای صندوق هنر برای اینکه کریم مبارکه مجبور نشود در تنگنای اقتصادی، خطر کرونا را به جام نخرد و سراغ بازیگری نرود، چه کردند؟؟

هیات مدیره خانه سینما که صنوفش را مجبور به کارگری شدن کرده‌ بد نیست نگاهی به عملکرد خانه کارگر بیندازند که چطور با دو میلیون عضو در ماههای گذشته مدام سبدکالای ارزان و تسهیلات خرید با تخفیف به اعضا داده! اگر همین کریم مبارکه عضو خانه کارگر بود بیشتر ارج نمی‌دید؟؟

چطور است که بودجه‌های هنگفت حتی برای برگزاری جشنواره‌های رنگارنگ در اوج شیوع کرونا هست ولی برای رسیدگی به معیشت هنرمندان بودجه نیست؟؟؟
چطور است که حتی دل در کرونا هم بودجه برای امور پشتیبانی و هزینه‌های جاری میلیاردی سازمان‌های هنری هست ولی برای امثال کریم مبارکه حتی به اندازه ماهی یک سبدکالای ارزان‌قیمت، بودجه نیست؟؟

امید که روسای تمام صنوفی که پسوند سینما و تئاتر و هنر را یدک می‌کشند مرد و مردانه به این پرسش‌ها فقط فکر کنند و از ترس پاسخگویی در آن دنیا هم که شده چاره‌ای بیندیشند برای بهبود سریع‌السیر معیشت اصحاب هنر که نسبت‌شان دربرابر جامعه کارگری شاید یک به بیست باشد ولی تسهیلاتی که بهشان می‌رسد حتی به همان نسبت یک به بیست نیست!




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐مخالفت با طرح بازگشایی صبحگاهی سینماها+تقاضا از رییس سازمان برای فعالیت هشت ساعته سینماها از ۱۴ تا ۲۲

سینماروزان/نسترن حسینی: تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش در شرایطی برگزار شد که دستورالعمل ستاد کرونا مبنی بر بازگشایی صبحگاهی سینماها و تعطیلی قبل از ۶عصر با انتقاد اعضا، مواجه شد.

مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش با بیان خبر فوق اظهار داشت: این طور که ساعت‌های کاری سینماها را اعلام کردند عملاً فروشی در سینماها نخواهیم داشت زیرا اصلی‌ترین ساعت‌ کاری سینماها به بعد از غروب مربوط می‌شود.

وی ادامه داد: تقاضای اصلی شورا که به رئیس سازمان سینمایی تقدیم شده است تغییر در ساعت کاری سینماها است حتی به این صورت که سانس صبح حذف شود اما به سانس‌های شب دو سانس اضافه شود و با این حساب سینماها از ساعت 14 تا 22 شب فعالیت داشته باشند.




واکنش حبیب اسماعیلی به موافقت با بازگشایی سینماها برای فعالیت قبل از ۶عصر⇐سینماها حتی قبل از کرونا هم بیشترین مخاطب‌شان برای سانس‌های ۷ تا ۱۲ شب بود!/حالا چه منتی است که می‌خواهند سینماها را برای سانس‌های بی‌مخاطب قبل عصر باز کنند؟؟/قرار دادن سالن‌های سینما در فهرست مشاغل صبحگاهی اشتباه محض است!/آیا قرار است سینماها در سانسهای ‌بی‌مخاطب باز شود تا سینماداران مجبور شوند حقوق پرسنل و پول بیمه و پول برق و آب و گاز بدهند؟!/نزدیک ۹ماه است سینماها روی هوا هستند و هیچ کمک جدی به سینماداران صورت نگرفته!/اگر واقعا به فکر سینما هستند بهتر است اجازه فعالیت عصرگاهی سینماها را بدهند تا سینماها بتوانند از ۵ عصر به بعد به فعالیت بپردازند

سینماروزان/محمدرضا ماهینی: موافقت با بازگشایی سینماها برای فعالیت تا قبل از ۶عصر، دستورالعمل تازه‌ایست که بناست از ۲۰ آبان اجرایی شود ولی با توجه به فقدان مشتری برای سینماها در سانسهای ابتدای روز، بعید است سینماداران بدان روی خوش نشان دهند.

حبیب اسماعیلی در واکنش به این دستورالعمل به سینماروزان گفت: اگر می‌خواهند کرونا را ریشه‌کن کنند بهتر است همه جا را ببندند و اگر این اتفاق بیفتد مطمئنا سینماداران هم با تعطیلی سینماها مشکلی نخواهند داشت نه اینکه به‌بهانه کرونا فقط سینماها را می‌بندند و محدود می‌کنند و بقیه جاها باز است!

اسماعیلی ادامه داد: حتی قبل از کرونا هم آمار سینماداران نشان می‌داد بخاطر شرایط کاری مردم، سینماها تازه از ۴ و ۵ عصر روی دور می‌افتادند و مشتری داشتند و بعد از کرونا هم عمده مشتری سینماها برای سانسهای ۷ تا ۱۲ شب بوده است پس اینکه حالا گفته‌اند سینماها باید ۶عصر به بعد بسته شوند، مشکلی را حل نمی‌کند.

این تهیه‌کننده باسابقه ادامه داد: سینماها را از اول هم بیخود و بی‌جهت بستند چون سالنهای سینما نسبت به دیگر اماکن خیلی امن‌تر است. راحت بگویم که میزان مخاطبان بعضی سانسهای به اندازه مسافران یک تاکسی هم نیست و اینکه زودتر از همه جا به بهانه کرونا، سینماها را بستند واقعا بی‌دلیل بود.

مدیر موسسه رسانه‌فیلمسازان افزود: حالا چه منتی است که سینماها را برای سانس‌های بی‌مخاطب قبل عصر باز کنند؟؟ آیا قرار است سینماها در سانسهای ‌بی‌مخاطب باز شود تا سینماداران مجبور شوند حقوق پرسنل و پول بیمه و پول برق و آب و گاز بدهند؟

حبیب اسماعیلی تاکید کرد: چرا سینما همیشه زیر تیغ است و مدام برای سینما محدودیت، ایجاد می‌کنند؟ وقتی کرونا میاید قبل از همه جا سالنهای سینما را می‌بندند، وقتی کرونا حاد می‌شود اصرار می‌کنند بر تعطیلی پروژه‌های سینمایی و بعد از تعطیلی هم هیچ کمکی به اهالی سینما نمی‌کنند ولی تولید سریالها از ابتدای شیوع کرونا تاکنون ادامه داشته. اینها نشان می‌دهد که انگار میخواهند سینما را کلا بایکوت کنند و رویشان نمی‌شود مستقیم بگویند.

این پخش‌کننده باسابقه با اشاره به وضعیت تراژیک پرسنل سینماها گفت: متاسفانه هیچ حمایتی از سینماداران نمی‌کنند. نزدیک ۹ماه است سینماها روی هوا هستند و هیچ کمک جدی به سینماداران صورت نگرفته. ادامه این وضعیت، سینماداران را به جایی می‌رساند که کلا قید سینماداری را زده و پرسنل را هم بازخرید کنند.

مدیر رسانه‌فیلمسازان با ذکر پیشنهادی درباره ساعات فعالیت سینما اظهار داشت: قرار دادن سالن‌های سینما در فهرست مشاغل صبحگاهی اشتباه محض است. همان طور که تاکید کرده‌اند یک سری مراکز فقط تا ۶ عصر فعال باشند حالا بهتر است سینماها را عصرگاهی کنند یعنی سینماداران با رعایت پروتکل‌های بهداشتی از ساعات ۴ و ۵ عصر به بعد به فعالیت بپردازند تا لااقل بخشی از هزینه کمرشکن نگهداری سینما بازگردد.

 




گزینش‌گران، مسئولیت شکست در اسکار را خواهند پذیرفت؟؟⇐”خورشید” نماینده ایران در اسکار شد

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: از همان زمان که دبیر جشنواره سی و هشتم فیلم فجر، جشنواره را نگه داشت تا مراحل فنی “خورشید” تمام شود و این فیلم به جشنواره برسد و جوایز اصلی را درو کند، می‌شد حدس زد این فیلم محبوب مدیران سینمایی است و باید به اسکار هم ارسال شود.

به گزارش سینماروزان بر همین مبنا بود که حتی حضور اقلیتی فیلم در جشنواره‌های مطرح آن‌طرفی هم باعث نشد دست‌اندرکاران‌ انتخاب فیلم برای اسکار به گزینه دیگری فکر کنند و حتی با فراهم آوردن شرایط اکران محدود فیلم در تفرش(!!؟؟) شرط لازم برای معرفی فیلم به اسکار فراهم شد.

اینکه برای “خورشید” در مسیر اسکار چه رقم خواهد خورد، کاملا آشکار است ولی رقبای اصلی فیلم برای معرفی به اسکار کدام بودند؟ «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان و «یلدا» ساخته مسعود بخشی که آنها هم به‌لحاظ پرزنت جهانی تقریبا وضعیتی مشابه “خورشید” داشته‌اند و فقط احتمالا چون کارگردانان‌شان جوان بوده‌اند “خورشید” بدانها ترجیح داده شده.

پرسش این است که اگر هیات انتخاب فیلم برای اسکار آگاه از انتخابی دوسرباخت، حکم به ارسال “خورشید” داده‌اند، بهتر نبود فرصت معرفی را به فیلمی از یک کارگردان جوانتر می‌دادند بلکه انگیزه‌ای شود برای جامعه جوان فیلمساز؟؟
و آیا هیات معرفی فیلم برای اسکار مسئولیت شکست احتمالی در مسیر اسکار را خواهد پذیرفت؟

هيات معرفي فيلم ايراني به فرهنگستان علوم و هنرهاي سينمايي اسکار 2021 که از هنرمندان پيشنهادي خانه سينما بوده‌اند چه کسانی هستند؟

محمدعلی نجفی (کارگردان)، سیدجمال ساداتیان (تهيه کننده)، آتیلا پسیانی (بازيگر)، کمال تبریزی (کارگردان)، سیدمحمد داودی (فيلمبردار)، نرگس آبیار (کارگردان)، فرهاد توحیدی (فیلمنامه‌نویس) و آنتونیا شرکاء (منتقد) تشکیل شد و رائد فريدزاده (دبیر شورای بین‌الملل ومعاون بين‌الملل بنياد سينمايي فارابي به عنوان عضو حقوقي)

فهرست گزینه‌های اولیه انتخاب فیلم برای اسکار هم جالب و درعین حال عجیب است مشتمل بر: فيلم‌های جهان با من برقص (سروش صحت)، خانه پدری (کیانوش عیاری)، شنای پروانه (محمد کارت)، روزهای نارنجی (آرش لاهوتی)، تومان (مرتضی فرشباف)،  مسخره باز (همایون غنی زاده) ،مردن در آب مطهر (نوید محمودی)، یلدا (مسعود بخشی)، کشتارگاه (عباس امینی)، حمال طلا (تورج اصلانی)، درخت گردو (محمدحسین مهدویان) و خورشید (مجید مجیدی).




یک تهیه‌کننده سینما متذکر شد⇐سازوکار نظارتی فعلی نه‌تنها جلوی رانت را نگرفته بلکه باعث بیشتر شدن فضای رانتی در سینمای ایران شده!/اینکه در دوران کرونایی و تعطیلی سینما، به‌صورت میانگین، یک روز درمیان، یک پروانه ساخت صادر شده چه معنایی دارد؟؟

سینماروزان/پیمان اسماعیلی: تناقضات موجود در مدیریت سینمای ایران با شیوع کرونا بیشتر شده و هرچه شیوع کرونا بیشتر می‌شود، این تناقضات بیشتر و بیشتر می‌شود.

به گزارش سینماروزان نبود مدیرانی آشنا به سینمای روز و چرخاندن چرخ سینما بر مدار تجربیات دهه شصت ازجمله دلایل افزایش تناقضات سینمای ایران است.

منصور لشکری‌قوچانی تهیه‌کننده سینما با اشاره به رسوخ دیجیتالیسم در سینمای ایران در نقدسینما گفت: سینمای ما با نزدیک به ۱۰ سال تأخیر نسبت به سینمای جهان، دیجیتالی شد. این تحول حسن‌هایی داشت اما معتقدم بزرگ‌ترین لطمه را هم این اتفاق به سینمای ما زد و آن اینکه دیگر صبر و حوصله‌ای در تیم‌های فیلم‌سازی و تولید ما نیست.

وی افزود: فیلم زمانی فیلم می‌شود که در مرحله فیلم‌نامه، گروه فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان برای تحقیقات مقدماتی وقت بگذارند و نسبت به پدیده مدنظرشان شناخت پیدا کنند. این اتفاق در سینمای ایران کم‌رنگ شده و گویی گرفتار یک رقابت در تولید شده‌ایم. انگار همه می‌خواهند فیلم تولید کنند و دیگر به اینکه چه می‌خواهند تولید کنند فکر نمی‌کنند؟؟ این اتفاق محدود به سینمای ایران نیست و در سینمای جهان هم شاهد از بین رفتن این صبر هستیم.

این تهیه‌کننده ادامه داد: کارگردانی ایده‌ای را نزد من آورد که خیلی هم علاقه داشتم فیلمی درباره‌اش بسازم اما اصلاً صبر و حوصله نداشت و چون می‌خواست فیلمش به جشنواره برسد، نتوانست تحمل کند و رفت! به‌جای آنکه من به‌عنوان تهیه‌کننده نگران طولانی‌شدن کار و هزینه‌هایش باشم، او عجله داشت!

لشکری‌قوچانی «کرونا» را هم دیگر پدیده‌ای دانست که مانند «دیجیتال» سینمای ایران را در دهه ۹۰ متحول کرد و درباره آن توضیح داد: در این شرایط کرونایی که می‌دانیم امکان اکران فیلم وجود ندارد و سینماها تقریبا تعطیل هستند، از ابتدای سال به‌صورت میانگین، یک روز درمیان، یک پروانه ساخت صادر شده است! این یعنی چه و چه معنایی دارد؟ جالب اینکه دربرخی از این آثاری که پروانه می‌گیرند، نویسنده و کارگردان و تهیه‌کننده هم یک نفر است. به نظرم اتفاق بدی برای سینمای ایران در حال وقوع است.

این تهیه‌کننده درباره تغییر دولت‌ها در دهه ۹۰ و تأثیر آن بر سینمای ایران گفت: چه در دوران محمود احمدی‌نژاد و چه در دوران حسن روحانی، هیچ یک از دولت‌ها دغدغه فرهنگ نداشتند و به همین دلیل در هر دو دوره، مدیران مسیر خود را رفته و سینما هم مسیر خود را طی کرده، فیلم خوبی هم اگر در این دوره‌ها تولید شده، که شده، محصول جوشش هنرمندان بوده است نه کمک دولت‌ها.

لشکری‌قوچانی درباره ممیزی قبل و بعد از تولید فیلم گفت: من با کلیت این فرآیند مشکل دارم و معتقدم حتی اگر پروانه ساخت هم حذف شود، فیلم‌ها در مرحله پروانه نمایش با مشکل مواجه می‌شوند. به جای فضای پلیسی و امنیتی در حوزه پروانه نظارتی بهتر است اتفاقی در حوزه محتوا و فیلمنامه‌نویسی سینمای ایران رخ دهد. سازوکار نظارتی فعلی نه فقط جلوی رانت را نگرفته که باعث بیشتر شدن فضای رانتی در سینمای ایران شده است.

وی افزود: مدیران ما افرادی نیستند که دغدغه تحول فرهنگی داشته باشند، بلکه صرفاً می‌خواهند دوره مدیریتی خود را طی کنند و بروند.

این تهیه‌کننده سینما تأکید کرد: همان‌طور که در زمینه سینماسازی نیاز به تأمین زیرساخت‌ها از سوی دولت داریم، در زمینه اندیشه‌ای هم سینما نیاز به زیرساخت دارد. باید فضایی را فراهم بیاوریم که اهل فکر و اندیشه بتوانند وارد میدان شوند و کار کنند.

 




دستورالعملی که بعید است با اقبال سینماداران مواجه شود⇐موافقت با بازگشایی سینماها برای فعالیت تا قبل از ۶عصر!!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: در پی اعتراضات شکل‌گرفته در چرایی تعطیلی دامنه‌دار سینماها، ستاد ملی کرونا دستور فعالیت سینماها به‌صورت محدود را داده است.

به گزارش سینماروزان رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از رفع محدودیت‌ فعالیت‌های فرهنگی و هنری و بازگشایی سالن‌های سینما و تئاتر خبر داد.

در پی مصوبه ۱۷ آبان‌ماه ستاد ملی مدیریت کرونا مبنی بر ممنوعیت فعالیت مشاغل ۲، ۳ و ۴ از ساعت ۱۸ هر روز از سه‌شنبه ۲۰ آبان، همایون امیرزاده رییس اطلاع‌رسانی ارشاد اعلام کرد: از ۲۰ آبان، فعالیت‌های فرهنگی و هنری و سالن‌های سینما و تئاتر پس از یک وقفه طولانی از سر گرفته می‌شود، چرا که شامل رفع محدودیت‌ها شده‌اند.

امیرزاده در ادامه افزود: از این پس سالن‌های سینما و تئاتر می‌توانند براساس این مصوبه تا ساعت ۱۸ فعالیت کنند چون قرار براین نیست که مثلا قهوه‌ه‌خانه‌ها باز باشند ولی سینما بسته باشد. ضمن اینکه وزیر بهداشت هم اخیرا اعلام کردند که پروژه‌های تصویری فعالیت خود را انجام دهند.

به گزارش سینماروزان بعید است قاعده تازه ستاد کرونا مبنی بر باز بودن سینماها تا قبل از ساعت۱۸ با اقبال سینماداران مواجه شود.

از دیرباز سانسهای پرمشتری سینماها مربوط به سانسهای بعد از ۶عصر بوده و از آن سو سانسهای ابتدای روز با حداقل تماشاگر برگزار شده.
حالا و با تعطیلی سانسهای شبانگاهی عملا تغییر وضعیتی برای سینماداران حاصل نخواهد شد.




کمک نزدیک به نیم میلیاردی ارشاد به یک کارگردان بابت پیشگیری از سوءمصرف مواد!!!+عکس

سینماروزان/محمد شاکری: شفاف‌سازی وزارت ارشاد درباره کمک‌های مالی که در سال ۹۸ به اشخاص حقیقی کرده نام یک کارگردان سینما را پیش‌رو می‌گذارد.

به گزارش سینماروزان این کارگردان سینما که سالهاست فیلمی روی پرده‌ نداشته، سه سال قبل پروانه فیلمنامه‌ای با عنوان “توطئه فامیلی” را گرفت که بنا بود با نام “توطئه خانوادگی” به تولید برسد.

این کارگردان خسرو ملکان نام دارد که نزدیک به نیم‌میلیارد(دقیقا ۴۹۹.۸میلیون تومان) بابت پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر، از ارشاد کمک دریافت کرده است.

خسرو ملکان ازجمله کارگردانان نضج‌یافته در سینمای پس از انقلاب است که آخرین بار نزدیک به پانزده سال قبل کمدی “مادرزن سلام” را روی پرده داشت؛ فیلمی که بارها از تلویزیون هم پخش شده است.

ملکان کار سینمایی را از ابتدای دهه شصت خورشیدی با “حسن سنتوری/زخمه” آغاز کرد با بازی مهدی فخیم‌زاده که حال و هوای “علی سنتوری”مهرجویی هم بی‌شباهت به همین “زخمه” نبود.(اینجا را بخوانید)

“شب شکن” از دیگر کارهای سینمایی ابتدایی خسرو ملکان بوده که با بازی بهروز به‌نژاد و چنگیز وثوقی(برادر بهروز) با مضمون زندگی یک معتاد تولید شد و ازجمله آثار پرفروش دهه شصت بود.

“طوبی”و “تماس” (هر دو با بازی پروانه معصومی) و “عروسی مهتاب” ازجمله کارهای سینمایی ملکان و “پیک‌سحر” و “تعطیلات نوروزی” از مشهورترین سریالهایی هستند که ملکان ساخته است.

 

بخشی از فهرست کمکهای ۹۸ ارشاد که نام خسرو ملکان در آن دیده میشود
بخشی از فهرست کمکهای ۹۸ ارشاد که نام خسرو ملکان در آن دیده میشود




ادامه حضور بین‌المللی “مردی بدون سایه” از اسپانیا تا مالزی

سینماروزان: فیلم سینمایی «مردی بدون سایه» ساخته علیرضا رئیسیان در دو جشنواره فیلم‌های آسیایی بارسلونا و جشنواره فیلم مالزی به نمایش در می آید.

به گزارش سینماروزان هشتمین دوره جشنواره فیلم‌های آسیایی بارسلونا که امسال با شرایط ویژه کرونایی برگزار می‌شود، جمعه ۱۶ آبان برابر با ششم نوامبر میزبان «مردی بدون سایه» خواهد بود و این اثر سینمایی در بخش نمایش‌های ویژه این جشنواره به روی پرده می رود. این نمایش دومین حضور این عاشقانه رمزآلود در کشور اسپانیا پس از حضور در فستیوال فیلم شهر مادرید خواهد بود.

ملودرام اجتماعی رئیسیان همچنین در جشنواره بین‌المللی فیلم مالزی که از ۱۵ تا ۲۰ آذرماه در پایتخت این کشور کوالالامپور برگزار می‌شود حضور خواهد داشت و در بخش سینمای جهان این فستیوال آسیایی مورد نمایش قرار میگیرد.

لیلا حاتمی، علی مصفا، فرهاد اصلانی، امیر آقایی، نادر فلاح و گوهر خیراندیش بازیگران اصلی مردی بدون سایه هستند و علی قاسمی (پرشیا فیلم) پخش بین‌المللی این فیلم را بر عهده دارد.




ترانس‌فورمیشن بازیگر زن سینمای ایران+فیلم

سینماروزان/کیوان بهارلویی: ترانس‌فورمیشن یک بازیگر زن که تجربه بازی هم در تلویزیون و هم سینما را داشته در کانون توجه مخاطبان است.

به گزارش سینماروزان در دوران گذار شنیدن هرگونه گذار از حالتی به حالتی دیگر فقط برای کسری از دقیقه عجیب است و بعد کاملا طبیعی و درامتداد دیگر گذارها…

تغییر مسیر تینا آخوندتبار از بازیگری به بوکس هم از همین جنس ترانس‌فورمیشن یا گذارها است.

آخوندتبار که سابقه بازی در فیلمهایی مثل “متل قو”، “آزادراه” و سریالهایی نظیر “دختران حوا” و “زاویه هفتم” را دارد مدتی است که به طور جدی بر ورزش بوکس تمرکز کرده و این تمرکز در دوران کرونا بیشتر شده است.

تیزری از فعالیتهای ورزشی آخوندتبار را اینجا ببینید.




یک کارگردان سرشناس تئاتر اظهار داشت⇐بودجه تولید ده تله‌تئاتر از یک سریال متوسط هم کمتر است ولی تلویزیون رغبتی ندارد!/بی‌توجهی تلویزیون به تئاتر، به سال‌ها پیش برمی‌گردد و ربطی هم به کرونا ندارد!/علی دایی از من خوش‌شانس‌تر است که زنجیرش بعد از دو روز پیدا شد ولی زنجیر طلای من بعد از یک ماه هنوز پیدا نشده!!

سینماروزان: هادی مرزبان کارگردان سرشناس تئاتر با انتقاد از بدقولی‌های تلویزیون در تولید تله‌تئاتر به مقایسه وضعیت خود با علی دایی پرداخت.

به گزارش سینماروزان هادی مرزبان با اشاره به تلاشهایش برای تولید تله‌تئاتر به ندا آل‌طیب در ایسنا گفت: حدود دو ماه پیش به مدیر اداره کل هنرهای نمایشی پیشنهاد کردم که برای ساخت تله تئاتر با تلویزیون هماهنگ کنند و ایشان هم استقبال کردند ولی تصورم این است که تلویزیون رغبتی ندارد و این بی‌اعتنایی، تاسف‌برانگیز است بخصوص که بودجه ساخت 10 تله تئاتر بارها از یک سریال متوسط هم پایین‌تر است.

این هنرمند اضافه می‌کند: بی‌توجهی تلویزیون به تئاتر، به سال‌ها پیش برمی‌گردد و ربطی هم به کرونا ندارد. گاهی این ذهنیت ایجاد می‌شود که اصلا تئاتر نمی‌خواهند.

مرزبان که بعد از همه‌گیری کرونا احتمال می‌داد تله تئاتری بر اساس «دکتر نون» ضبط کند، در این زمینه هم توضیح می‌دهد: صحبت‌هایی با یکی از دست اندرکاران تلویزیون داشتیم و در حال گفتگو برای ضبط حدود ده تله‌تئاتر به کارگردانی هنرمندان مختلف بودیم و من نیز چند کار آماده داشتم که «دکتر نون» مقدم بر همه آنها بود ولی بعد از گذشت مدتی، هیچ خبری نشد و من هم نمی‌توانم یک جانبه و هر روز پیگیر این همکاری باشم چراکه از آن طرف هم باید اشتیاقی وجود داشته باشد.

این هنرمند با لحنی طنزآمیز ماجرای ربوده شدن گردن‌بندش را که شبیه سرقت گردن بند علی دایی است روایت می‌کند و می‌گوید: بدون اغراق شاید یک ماه است پایم را از خانه بیرون نگذاشته‌ام ولی متاسفانه شرایط دشوار اقتصادی باعث افزایش ناامنی‌ها شده و همان یک ماه پیش که از خانه بیرون زدم، دو موتورسوار زنجیر طلایم را دزدیدند. جالب است که چندی پیش هم همین اتفاق برای علی دایی افتاد، با این تفاوت که ایشان از من خوش‌شانس‌تر است و گردنبندش ظرف چند روز پیدا شد ولی از گردنبند من هیچ خبری نشد…




تاثیرپذیری از بی‌بی‌سی از زبان مدیر شبکه مستند⇐متأسفانه گویی برخی موضوعات را اول باید بی‌بی‌سی منتشر کند تا بعدتر ما بتوانیم درباره‌اش حرف بزنیم!!!/تا بی‌بی‌سی به موضوعی وارد می‌شود، ما هم می‌توانیم به آن ورود کنیم منتها برای پاسخ دادن نه ایجاد جریان؛ یعنی یک حالت انفعالی!!/تا بی‌بی‌سی شروع به ساختن مستند درباره ۸۸ کرد، گویی مجوزش صادر شد که در تلویزیون هم در این باره کار شود!/جریان را ما باید شروع کنیم نه این‌که منتظر باشیم وببینیم بی‌بی‌سی چه می‌گوید و بعد برویم جواب بدهیم!

سینماروزان: درباره ماهیت بنگاه خبرپراکنی بریتانیا یا همان بی‌بی‌سی، حرف و نظر بسیار است و کم نیستند عوام و خواصی که از تاثیرپذیری رسانه‌‌ای بسیاری از کشورهای جهان سوم از این رسانه حرف می‌زنند.

به گزارش سینماروزان محسن یزدی مدیر جوان شبکه مستند که سابقه فعالیت در رسانه‌های اصولگرا را داشته در خلال گفتگویی با جام‌جم و در شرح محدودیت‌های تولید مستند در تلویزیون نسبت به تاثیرپذیری بیش از حد از بی‌بی‌سی گلایه کرده است.

محسن یزدی بیان داشت: فکر می‌کنم مستند در تلویزیون حتما ظرفیت بالاتری از این دارد و همه تلاشمان را هم اول برای بهتر شدن مستندها، دوم بهتر شدن پخش و سوم هم ارتقای تبلیغات می‌کنیم. من معتقدم در تلویزیون ابتدا باید به پخش فکر کنیم، چون مشکل ما در مستند تولید نیست و مساله اصلی‌مان دیده شدن کارهاست. آثار درجه‌یک بسیاری وجود دارد که مردم ندیدند و از آن‌طرف ما تمام انرژی خود را روی تولید گذاشته‌ایم.البته اینها به این معنی نیست که تولیدی نباشد، چون در این صورت پخشی هم وجود ندارد، اما من می‌خواهم بگویم به‌اندازه همان ظرفیت تولید باید به ظرفیت پخش و تبلیغات هم توجه کنیم. شما می‌بینید امروز شبکه‌های معاند با مستندهایشان به ما لطمه می‌زنند، نه گزارش‌ها و اخبارشان. در این زمینه هم متأسفانه، گویی باید برخی موضوعات را اول بی‌بی‌سی منتشر کند تا ما بتوانیم درباره‌اش حرف بزنیم.

یزدی ادامه داد: گاهی ورود به بعضی از حوزه‌ها سخت است، اما تا بی‌بی‌سی به موضوعی وارد می‌شود، ما هم می‌توانیم به آن ورود کنیم منتها برای پاسخ دادن نه ایجاد جریان، یعنی یک حالت انفعالی!!! درصورتی‌که اساسا پاسخ دادن به عملیات طرف مقابل را من در رسانه متوجه نمی‌شوم.

یزدی تاکید کرد: اگر خود رسانه جریان‌ساز نباشد، می‌بازد. جریان را ما باید اول شروع کنیم نه این‌که منتظر باشیم وببینیم بی‌بی‌سی چه می‌گوید و بعد برویم جواب بدهیم. این اتفاق خیلی غلط است. ما دستمان در بعضی حوزه‌ها به این معنا بازنیست و این به دلیل اختلاف‌سلیقه‌هاست، چون برخی کارشناسانی که اتفاقا دلسوز هم هستند، معتقدند ورود به این حوزه‌ها خلاف مصالح کشور است.

مدیر شبکه مستند درباره شمول محدودیتهای مستندسازی گفت: در برخی حوزه‌های جنگ و تاریخ انقلاب، محدودیت وجود دارد.عمدتا از بیرون سازمان است که سازمان را تحت‌فشار قرار می‌دهد. یعنی واقعا به جهت آن‌که تلویزیون در خانه همه روشن است، گاهی جریانی شکل می‌گیرد و اتفاقی رخ می‌دهد که به‌واسطه آن به تلویزیون فشار وارد می‌کنند. گاهی هم این فشار از سر دلسوزی است. از نظر من امروز تلویزیون واقعا تحت‌فشار است، البته بازهم می‌گویم این حرف‌ها در سطح من نیست و اینها تنها نظر شخصی من است. از سوی دیگر خیلی‌ها می‌خواهند امروز تلویزیون را با فشارهایی که ایجاد می‌کنند، از جسارت بیندازند و زمانی که این اتفاق رخ دهد، دیگر هیچ‌چیزی از تلویزیون نمی‌ماند؛ چون رسانه باید جسارت و جایگاه داشته و قوی باشد.

یزدی خاطرنشان ساخت: تلویزیونی قوی است که مدبرانه و شجاعانه وارد عرصه‌های مختلف شود. شما امروز نمی‌توانید بگویید من این حرف را نمی‌زنم بلکه باید فکر کنید چطور می‌شود آن را مطرح کنید. تا این صحبت مطرح می‌شود هم خیلی از کسانی که فکر می‌کنند ما جوان و خام هستیم، می‌گویند یعنی همه‌چیز بگوییم؟ نه، این‌طور نیست. کشور حرف‌های محرمانه و بحث‌هایی دارد که نباید گفته شود، قراردادهایی بسته‌شده که نباید افشا شود و این مسائلی که نباید حرفی از آن زده شود، اما در مواردی که شما در آن با رسانه‌های معارض روبه‌رو هستید، باید وارد شوید درست آن حرف را بزنید. بعد هم برخی فکر می‌کنند وقتی می‌گوییم شجاعانه یعنی حماقت‌وار چنین مسیری را برویم. منظورم از شجاعانه یعنی مدبرانه.

یزدی افزود: شما نمی‌توانید بگویید من درباره اعدام‌های سال ۶۷ حرف نمی‌زنم بلکه باید بگویید چطور واقعیت این موضوع را برای مخاطب بگویم. اگر شما نسازید ده‌ها کار دیگر دراین‌باره ساخته می‌شود. تا همین چند وقت پیش چقدر دست شما باز بود که درباره وقایع ۸۸ حرف بزنید؟ اما تا بی‌بی‌سی شروع به ساختن کرد، گویی مجوزش صادر شد. حالا بسازیم تا پاسخ بی‌بی‌سی را بدهیم!! تلویزیون به نظر من سر این موضوعات مظلوم است.گرچه این به معنای عدم نقد کاستی‌ها نیست.




اعلام آمار فروش «بی‌حسی موضعی» در اکران آنلاین

 

سینماروزان: فیلم سینمایی «بی‌حسی موضعی» با فروش بیش از ۴۳هزار بلیت به کار خود در دو پلتفرم فیلیمو و نماوا پایان داد.

فیلم سینمایی «بی‌حسی موضعی» به کارگردانی و نویسندگی حسین مهکام و تهیه‌کنندگی حبیب رضایی، بعد از چند هفته اکران در سینما از ۱۰مهرماه وارد چرخه اکران آنلاین شد و با گذشت ۳۰روز، با فروش ۴۳هزار و ۶۷۵ بلیت در دو پلتفرم فیلیمو و نماوا به پایان اکران آنلاین رسید.

این فیلم سینمایی برای اولین بار در فروردین ماه ۹۸ در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش گذاشته شد. در «بی‌حسی موضعی»، باران کوثری، حبیب رضایی، پارسا پیروزفر، حسن معجونی، سهیل مستجابیان بازی کرده‌‏اند و این فیلم با حضور درخشان ستاره‌‏های سینما توانست فروش ۸۷۳میلیون و ۵۰۰ هزارتومانی را در اکران آنلاین تجربه کند.

حسین مهکام در چهارمین تجربه کارگردانی خود به سراغ قصه جلال، دانشجوی سابق رشته فلسفه رفته؛ جلال متوجه می‌شود خواهرش به اختلال روانی دو قطبی مبتلاست و با مردی ثروتمند به نام شاهرخ ازدواج کرده که به شرط‌بندی بازی فوتبال اعتیاد دارد. جلال با عصبانیت از خانه بیرون می‌زند تا به خانه دوستش بهمن، برود که یک آهنگساز زیرزمینی است. در مسیر جلال با یک راننده تاکسی به نام ناصر آشنا می‌شود و آن‌ها شب عجیبی را با هم می‌گذرانند.

سینمای آنلاین با فیلم‌‏های روزهای نارنجی، سازهای ناکوک و تا ابد در دو پلتفرم فیلیمو و نماوا به کار خود ادامه می‏‌دهد.




متعاقب پیشنهاد سینماروزان به شهاب حسینی⇐رهبر اسبق ارکستر سمفونیک هم خواستار بازپس دادن نشان شوالیه شد!

سینماروزان: یک هفته قبل بود که با زیر ذره‌بین بردن اعتقادات مذهبی شهاب حسینی و علقه‌های اسلامی که وی از آن دم زده، به این بازیگر سینما پیشنهاد دادیم که در واکنش به بازنشر توهین نشریه شارلی‌ابدو به پیامبر(ص) و حمایت رییس جمهور فرانسه از این نشریه، نشان شوالیه را پس دهد.(اینجا را بخوانید)

به دنبال پیشنهاد سینماروزان، علی رهبری رهبر اسبق ارکستر سمفونیک نیز خواهان بازپس دادن نشان شوالیه توسط هنرمندان ایرانی شد.

رهبر اسبق ارکستر سمفونیک تهران در واکنش به حمایت رئیس‌جمهور فرانسه از اهانت به ساحت گرامی پیامبر (ص) خطاب به هنرمندانی که نشان شوالیه این کشور را دریافت کرده‌اند، گفت: شاید الان زمانی باشد که دیگر مسلمانانی هم که این نشان به آن‌ها اهدا شده به نشانه اعتراض این نشان را به کشور فرانسه پس بدهند.

این موزیسین بیان داشت: من بر اساس آشنایی که با مردمان فرانسه دارم، می‌دانم همیشه برای مسلمانانی که در کشورشان زندگی می‌کنند، احترام خاصی قائل بودند و هستند و اکنون متعجبم که چرا در چنین شرایطی چنین بی‌احترامی اتفاق افتاده‌است. البته من یک خوشحالی هم دارم از اینکه مدتی قبل آقای حسین علیزاده از دوستان نزدیک من در عرصه موسیقی به دلیل عقاید خود و بعد از نگارش آن نامه سرگشاده نشان «شوالیه» کشور فرانسه را قبول نکرد و شاید الان زمانی باشد که دیگر مسلمانانی هم که این نشان به آن‌ها اهدا شده به نشانه اعتراض این نشان را به کشور فرانسه پس بدهند. به اعتقاد من این اقدام از سوی هنرمندان ایرانی می‌تواند یکی از مؤثرترین اقدامات اعتراضی و هنرمندانه به حساب آید. به طور حتم اگر دوستان هنرمندم چنین کاری را انجام دهند گویی یک بمب خبری ترکیده خواهد شد.

وی درباره اقدامات و واکنش هنرمندان در پی اعلام مواضع رئیس‌جمهور فرانسه نیز تأکید می‌کند: به نظر من هنرمندان باید دست به دست هم دهند و به آقای رئیس‌جمهور فرانسه تأکید کنند که چنین اظهارات و واکنش‌هایی اصلاً درست نبود و این لجبازی به هیچ عنوان به کسی کمکی نمی‌کند. قطعاً این موضوع روشنی است که وقتی فردی، چون آقای مکرون اینچنین در برابر توهین‌هایی که به حضرت محمد (ص) شده‌است، واکنش نشان می‌دهد، از فرآیند یک خشم می‌آید.

به غیر از شهاب حسینی، محمدرضا شجریان، عباس کیارستمی، لیلا حاتمی، شیرین عبادی، یدالله رؤیایی، محسن مخملباف، پری صابری، اصغر فرهادی، محمد علی سپانلو، فرخ غفاری، داریوش شایگان، محمود دولت‌آبادی، علی نصیریان و شهرام ناظری از دیگر چهره‌های ایرانی هستند که نشان شوالیه دریافت کرده‌اند ولی از باب مطرح کردن اعتقادات اسلامی در بیان هیچ یک به گرد شهاب حسینی نمی‌رسند.

امید که با پیشقدم شدن در پس دادن نشان شوالیه مابقی شوالیه‌داران هنری ایران هم به وی اقتدا کنند و برائت جویند از رفتارهای ضداسلامی دولت فرانسه.

 

 

 




دستور تعطیلی کرونایی تمام پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی بدون مشخص کردن نحوه تامین معیشت عوامل درگیر پروژه‌ها!؟؟

سینماروزان: فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران، از وزیر ارشاد و رئیس سازمان صدا و سیما خواستار تعلیق پروژه‌های سینمایی شد ولی نگفت که هزینه زندگی عوامل پروژه‌های تعطیل‌شده را چه کسی می‌دهد؟؟

به گزارش سینماروزان ابتلای کرونای چندین و چند تن از عوامل فیلمها و سریالهای در حال تولید و درنهایت مرگ کریم اکبری‌مبارکه بازیگر به‌دلیل کرونا با واکنش فرمانده ستاد کرونا مواجه شده است.

علیرضا زالی، در نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد و رئیس سازمان صدا و سیما درخواست کرد با توجه به ابتلای تعدادی از هنرمندان و بازیگران به کرونا و با توجه به لزوم حفظ سرمایه‌های فرهنگی و هنری کشور نسبت به تعطیلی پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی به مدت دو هفته اقدام کنند؛ با این حال مشخص نیست این تعطیلی‌ها اگر ادامه‌دار باشد کدام نهاد یا شخصی، هزینه زندگی عوامل این پروژه‌ها را می‌دهد؟؟

زالی همچنین با اشاره به اینکه در طول فیلمبرداری سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی، به رغم رعایت پروتکل‌های بهداشتی، به علت عدم امکان استفاده از ماسک توسط بازیگران احتمال خطر ابتلای این دسته از هنرمندان بالا است، نسبت به تعطیلی این پروژه‌ها حداقل به مدت دو هفته تاکید کرد.

به گزارش سینماروزان در ماههای کرونایی اخیر تعطیلی سالنهای سینما و بخش عمده تولیدات زیانهای مهلکی را به بدنه سینما وارد کرده ولی حمایت معیشتی جدی از اهالی سینما صورت نگرفته و این امر، چالشهای فراوانی را پیش‌روی اهالی سینما قرار داده! حالا و با دستور تعطیلی پروژه‌های درحال تولید باز بر شمار گرفتاران افزوده خواهد شد بی آن که هیچ عنصر حمایتگری برای آنها تعریف شده باشد...




شباهت‌ گرانفروشی بازیگران سینمای ایران با گرانفروشی خودروسازان داخل از نگاه شهرام مکری!

سینماروزان: شهرام مکری با فیلمی مرتبط با آتش‌سوزی سینمارکس با عنوان “جنایت بی‌دقت” که در جشنواره‌هایی در شهرهای مختلف از ونیز تا شیکاگو و توکیو حضور داشته ازجمله گزینه‌های ایرانی اسکار است.

شهرام مکری به تازگی در گفتگویی مرتبط با “جنایت بی‌دقت” شباهت‌هایی را طرح کرده درباره سینمای ایران و خودروسازی ایران که قابل تامل است.

شهرام مکری به تینا جلالی در اعتماد گفت: آن‌قدر شرايط سينماي ايران اين روزها پيچيده شده كه نمي‌توان از منظر دقيقي به آن ورود كرد اما آنچه مسلم است اينكه اقتصاد سينماي ايران بسيار كوچك است و اصلا در مقياس با اقتصاد سينماي جهان قرار نمي‌گيرد. در ايران فيلمساز مي‌تواند خانه يا ماشين بفروشد و فيلم دلخواهش را بسازد ولي در هيچ جاي دنيا ما نمي‌توانيم ببينيم كه سينماگري با فروش يك ماشين بتواند فيلم بسازد. يعني نسبت‌هاي اقتصادي در ايران با هم جور نيست. هيچ جا پول يك بي‌ام دبليو به اندازه توليد كل يك فيلم نيست جز در ايران. كل اقتصاد سال سينماي ايران معادل يك مجتمع آپارتماني در شمال شهر تهران است. اين نسبت غلط است و بايد اصلاح شود.

مکری که هیچ کدام از آثار خودش گیشه داخلی گسترده‌ای نداشته، ادامه داد: نكته ديگر مناسبات توليد است. در سينماي ايران سود در توليد است نه در مواجهه با مخاطب. يعني تهيه‌كننده و توليدكننده در بدنه اصلي سينماي ايران هنگام توليد سود را مي‌برند نه هنگام اكران. در نتيجه مادامي كه چنين نسبت و تناسبي را در سينماي ايران شاهد باشيم همين روند ادامه پيدا مي‌كند و شما ببينيد بازيگرها دستمزدهاي بالا دريافت مي‌كنند ولي به اندازه‌اي كه دستمزد دريافت مي‌كنند در گيشه بازگشت ندارد.

به گزارش سینماروزان شهرام مکری افزود: هميشه براي من سوال بوده كه چرا در سينماي ايران به بازيگران دستمزدهاي بالا داده مي‌شود ولي اين بازيگران در گيشه موفق نيستند. صنعت سينماي ما درست مثل خودروسازي است. كجاي دنيا شما مي‌توانيد ببينيد كه قيمت خودروی بی‌کیفیت با افزايش همراه باشد ولي صف خريد آن هم طولاني‌تر شود. چطور ممكن است بازيگران در گيشه بازگشت مالي نداشته باشند اما دستمزدهاي‌شان بالا برود؟ چطور است كه فيلم‌هاي ما فروش زيادي ندارند اما با هزينه‌هاي بالا و بالاتر ساخته مي‌شوند؟ من فكر مي‌كنم در حال حاضر سينما حداقل در اين بخش با تعاريف غلط پيش مي‌رود كه بايد اصلاح شود.




متلک خواننده “نسیم سحری” به بهنام بانی؟؟!!+عکس

سینماروزان: خواننده قطعه معروف “آی نسیم سحری” به بهنام بانی که اخیرا در کمدی “گشت۳” بازی کرده، طعنه زده.

حسن همایون‌فال خواننده‌ایست که بیش از هفت آلبوم و صد قطعه منتشر کرده ولی اغلب مخاطبان او را به‌خاطر قطعه “کوچه‌ها” یا “…آی نسیم سحری” می‌شناسند.

همایون‌فال با اشاره به فراوانی خواننده در سالهای اخیر به اطلاعات هفتگی گفت: قبل از انقلاب تعداد خوانندگان زیاد بود ولی هر کدام اسم و رسمی داشتند ولی الان دوهزار و هشتصد خواننده داریم که اکثرشان گمنامند!

به گزارش سینماروزان همایون‌فال ادامه داد: در ابتدای انقلاب با اینکه موسیقی پاپ ممنوع بود ولی امثال گلریز و کویتی‌پور معروف بودند و بعدتر هم افرادی مثل خاوری، طاهری، گودرزی یا بهرام حصیری که برای تلویزیون قطعه می‌خواندند باز هم شناخته شده بودند. بعد از راه افتادن موسیقی پاپ امثال قاسم افشار و محمد اصفهانی آمدند که کم و بیش شناخته‌شده هستند ولی حالا به جایی رسیده‌ایم که شب می‌خوابیم و فردا صبح صد خواننده جدید متولد میشود.

حسن همایون‌فال با طعنه به بهنام بانی و ایفای نقشش در “گشت ارشاد۳” گفت: اخیرا خوانند‌ه‌ای آمده که سبیلهایش را تاب می‌دهد و می‌پرد بالا و پایین و جدیدا فیلمی هم بازی کرده است!!

همایون‌فال افزود: درباره اتفاقات اخیر جامعه موسیقی بیشتر صحبت نمی‌کنم چون باز کردن بحث ممکن است باعث نام بردن از افرادی شود که مایل نیستم آنها را دل‌آزرده کنم. با این حال درباره کیفیت موسیقی این روزها آن قدر همه چیز شفاف است که اصلا نیازی با کارشناس موسیقی نیست.

 

بهنام+بانی+حسن+همایونفال
بهنام+بانی+حسن+همایونفال




تازه ترین حرفها و درددلهای بهرام بیضایی⇐”مرگ یزدگرد” و “چریکه تارا” توقیف شدند فقط برای اینکه کاراکتر کنشگر هر دو یک زن بود!!/ به “روز واقعه” ۷۳ مورد اصلاحیه زدند که من آن را نسازم ولی شخص دیگری آمد و شاید به امید که این جماعت را قانع کند به سراغ ساختش رفت!!/یک آهنگر را به زور در “روز واقعه” تپاندند و درنهایت یک فیلم عربی ازش درآوردند که انگاری لبنان آن را ساخته و نه ایران!!/تحسین میکنم آنها را که جهنمی درست کردند زیرپای آنها که “باشو…” را ساختند برای ادای دین به آوارگان جنگ!/این نقل قول که من به سعید امامی گفتم از من و امثال من گذشته، دروغ محض است!/من هزار سال بعد از مرگم هم فکر نمیکنم که از ما گذشته و غلط میکنم بچه های ایران را به سانسورچیان که دشمنان مایند بسپارم!/از آن فیلمساز[کیمیایی؟] میخواهم جملات ظاهرفریب را به نقل از من تکرار نکند و نگذارد که بیشتر بگویم!/بزرگترین کتاب سیاسی تمام ادوار “شاهنامه” است چون نشان میدهد چگونه در تاریخ ایران مدام آدمهایی با وعده اصلاح و عدالت و بهبود آمده اند ولی بعد از مدتی همه چیز را به گند کشیده اند!!/حالم به هم میخورد از یادآوری سانسوری که با آن مواجه بودیم. به چه حقی ما را سانسور کردند؟ به چه حقی فکر کردند مرکز جهانند؟!/سانسور چنان بلایی سرم آورده که فکر میکنم همان گریه روز تولدم هم از سانسور بوده! /سانسور از دل جامعه آمده و جامعه است که این سانسور را موجب شده چون هیچ سانسوری خودبخود رخ نمیدهد!!/خیلی بد است که برخی هنرمندان مدام میگویند سانسور همه جا هست و کاریش نمیشود کرد! این جماعت کمک میکنند به بودن سانسور و امتیازاتی در قبالش میگیرند ولی درنهایت جامعه را عقب نگه میدارند!!/ نمیخواستم از ایران بیرون بیایم ولی آن همه دروغ، آن هم از جانب همکاران نزدیک واقعا قابل تحمل نبود!/حتی برای فرزندانم در مدرسه مشکل درست کردند فقط به خاطر اینکه من، پدرشان بودم!/حق من است که در وطن کار کنم! حق هر ایرانی است که در وطن کار کند! شما چکاره هستید که میگویید نباید امثال ما کار کنیم؟/اگر همه، هیچ نمیدانستیم امیدی نبود ولی چون بیشتر از قبل، میدانیم، میتوان امیدوار بود به شکوفایی!

سینماروزان: بیشتر از ده سال از آخرین فیلمی که بهرام بیضایی در وطن ساخت میگذرد.

به گزارش سینماروزان آخرین فیلم بیضایی “وقتی همه خوابیم” نقدی تند بر مناسبات پشت پرده سینمای ایران بود و بعد از آن هرچند بیضایی تلاشهایی کرد برای تولید “مقصد” و “اشغال” ولی درنهایت از ایران مهاجرت کرد و این مهاجرت تا امروز ادامه داشته است.

بهرام بیضایی در سالهای هجرت هم نوشته و هم چندین نمایش اجرا کرده ولی همچنان حسرت وطن در دلش است چنان که در گفتگویی تازه به علاء محسنی بیان داشت: حق من است که در وطن کار کنم. حق هر ایرانی است که در وطن کار کند. شما چکاره هستید که میگویید نباید امثال ما کار کنیم حالم به هم میخورد از یادآوری سانسوری که با آن مواجه بودیم. به چه حقی ما را سانسور کردند؟ به چه حقی فکر کردند مرکز جهانند؟

بیضایی با مرور دردسرهای تولید فیلم در ایران و با اشاره به “باشو…” بیان داشت: تحسین میکنم آنها را که جهنمی درست کردند زیرپای آنها که فیلمی ساختند برای ادای دین به آوارگان جنگ؟؟ اگر نمیشد “باشو…” هم ساخت، پس چه میشد کرد؟
 

بیضایی ادامه داد: وقتی به کلی همه عوامل درگیر “باشو…” آواره شدیم تازه فهمیدیم که اوضاع از چه قرار است؟ از فیلمبردار باشو تا سوسن تسلیمی بازیگرش و البته عدنان عفراویان بازیگر کودک فیلم که به موقع دیده نشد تا زندگیش بدتر شود از آنچه که بود.

بهرام بیضایی با گلایه از آنها که نگذاشتند “روز واقعه” را خودش بسازد اظهار داشت: به “روز واقعه” 73 مورد اصلاحیه زدند که من آن را نسازم ولی شخص دیگری آمد و شاید به امید که این جماعت را قانع کند به سراغ ساختش رفت ولی نشد آنچه باید میشد.

بیضایی افزود: یک آهنگر را به زور در “روز واقعه” تپاندند و درنهایت یک فیلم عربی ازش درآوردند که انگاری لبنان آن را ساخته و نه ایران و ایرانی!

بیضایی با اشاره به شمه هایی دیگر از سانسوری که با آن دست به گریبان بوده بیان داشت: تک تک صفحات نمایش “سهراب کشی” را خط کشیدند و کشیدند و کشیدند تا اجرا نشود! سهراب کشی مگر چه داشت که آن همه ممیزی بدان وارد شد؟

این فیلمساز کهنسال تاکید کرد: سانسور چنان بلایی سرم آورده که فکر میکنم همان گریه روز تولدم هم از سانسور بوده! سانسور از دل جامعه آمده و جامعه است که این سانسور را موجب شده چون هیچ سانسوری خودبخود رخ نمیدهد.

بیضایی ادامه داد: خیلی بد است که برخی هنرمندان مدام میگویند سانسور همه جا هست و کاریش نمیشود کرد! اینها کمک میکنند به بودن سانسور و امتیازاتی هم در قبالش میگیرند ولی عشق به عقب ماندگی این جماعت غیرقابل بخشش است چون جامعه را عقب نگه میدارند.
بیضایی گفت: چرا “مرگ یزدگرد” و “چریکه تارا” توقیف شدند؟ فقط برای اینکه کاراکتر کنشگر هر دو یک زن بود.

به گزارش سینماروزان بهرام بیضایی که فیلمنامه ای با عنوان “دیباچه نوین شاهنامه” را با محوریت زندگی تراژیک فردوسی نوشته است درباره “شاهنامه” اظهار داشت: بزرگترین کتاب سیاسی تمام ادوار “شاهنامه” است چون نشان میدهد چگونه در تاریخ ایران مدام آدمهایی با وعده اصلاح و عدالت و بهبود آمده اند ولی بعد از مدتی همه چیز را به گند کشیده اند و به نظرم زیر این استبداد هدایت مادران و زنان است که همچنان ایران را نگه داشته؛ درست نظیر همین کاری که “شهرزاد” در “هزار و یک شب” میکند.

دیدار دهه هفتادی گروهی از فیلمسازان و ازجمله بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی با سعید امامی و نقل قولهای کیمیایی از این دیدار از جمله موارد مناقشه برانگیز همه این سالها بوده است.

به گزارش سینماروزان در نقل قول کیمیایی از آن دیدار این طور آمده که بیضایی با لحنی اندرزگویانه خطاب به امامی گفته که حداقل به فکر بچه های ایران باشد چون دیگر از امثال او گذشته که به فکر آینده باشند!

بیضایی با رد روایت کیمیایی از دیدار با سعید امامی گفت: این نقل قول که من به سعید امامی گفتم از من و امثال من گذشته، دروغ محض است! من هزار سال بعد از مرگم هم فکر نمیکنم که از ما گذشته و غلط میکنم بچه های ایران را به سانسورچیان که دشمنان مایند بسپارم! مگر نه اینکه همینها نبودند که باعث مهاجرت بچه های ایران شدند. از آن فیلمساز[کیمیایی؟] میخواهم جملات ظاهرفریب را به نقل از من تکرار نکند و نگذارد که بیشتر بگویم!

بیضایی درباره علت مهاجرت به آمریکا گفت: نمیخواستم از ایران بیرون بیایم ولی آن همه دروغ آن هم از جانب همکاران نزدیک واقعا قابل تحمل نبود!!! متاسفانه کسانی که میخواستند بظاهر جامعه را عوض کنند با ویرانی فرهنگ همکاری میکردند و این واقعا برخورنده بود.
بیضایی ادامه داد: من قید کار را چندین بار زدم و هر بار می نشستم در خانه و میگفتم گور پدر کار و فقط مینویسم! و اصلا التماس نمیکنم برای فیلمسازی ولی بعد از مدتی خودشان دنبال من میفرستادند که با وعده کار مرا در دست اندازهای تازه بیندازند! حق من است که در وطن کار کنم. حق هر ایرانی است که در وطن کار کند. شما چکاره هستید که میگویید نباید امثال ما کار کنیم؟

بیضایی افزود: همان زمانی که دخترانم نگار و نیلوفر از ایران رفتند هم در مدرسه دچار مشکل بودند فقط بخاطر اینکه فرزندان من بودند. همان طور که فرزند سوم ام نیاسان هم در دوران مدرسه بخاطر پدرش گرفتار مشکل بود. یک دلیل مهاجرتم نیاسان بود.

به گزارش سینماروزان این فیلمساز تاکید کرد: هنوز در ایرانم و دارم مینویسم و حالا هم مشغول سر و سامان دادن به کارهایی هستم که آنجا ممکن نبود. مثلا هیچگاه فکرنمیکردم بتوانم “چهارراه” یا “طرب نامه” یا “گزارش ارداویرف” را روی صحنه ببرم ولی در اینجا شد.

بهرام بیضایی درباره دورنمایش نسبت به آینده و احتمال بازگشت به وطن گفت: متاسفانه چون امید هست فکر میکنم چراکه نه؟؟!! اگر همه، هیچ نمیدانستیم امیدی نبود ولی چون بیشتر از قبل، میدانیم، میتوان امیدوار بود به شکوفایی!

بهرام بیضایی

 

 




تقاضای حاتمی‌کیا برای کارگردانی آقازاده‌اش!+عکس

سینماروزان: اوایل مردادماه امسال بود که شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره متقاضیان پروانه ساخت مشخص ساخت آقازاده حاتمی‌کیا هم به‌دنبال ساخت فیلم بلند است.

یوسف حاتمی‌کیا در آن مقطع زمانی به تهیه‌کنندگی آزیتا موگویی درخواست پروانه کرده بود برای پروژه‌ای با عنوان “اسکورت”.

در تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره متقاضیان پروانه ساخت نام یوسف حاتمی‌کیا برای پروژه‌ای با نام “شمش طلا” دیده می‌شود. این بار نام ابراهیم حاتمی‌کیا به‌عنوان تهیه‌کننده آمده است.

به نظر می‌رسد “شمش طلا” نام جدید همان “اسکورت” باشد که به دلیل منع استفاده از اسامی غیرفارسی برگزیده شده ولی اینکه چرا حاتمی‌کیا شخصا برای دریافت پروانه آقازاده‌اش پیشقدم شده و موگویی کنار رفته، مشخص نیست؟؟

رضا کریمی همسر موگویی بابت دریافت پروانه ساخت “حکم تجدیدنظر” برای یک اینفلوئنسر اینستاگرام با عنوان محمدامین کریم‌پور به‌شدت حاشیه‌ساز شده بود و شاید همان حواشی بود که باعث شده موگویی قید همکاری با آقازاده حاتمی‌کیا را بزند؟؟

اینکه شورای صدور پروانه ساخت دربرابر درخواست پروانه حاتمی‌کیای بزرگ برای حاتمی‌کیای کوچک چه واکنشی نشان خواهند داد به‌زودی مشخص خواهد شد.

به گزارش سینماروزان پیش از آقازاده حاتمی‌کیا، با آقازادگان دیگری در سینمای بلند روبرو بوده‌ایم که به تهیه‌کنندگی پدران، کارگردان شدند.

امیرحسین آقازاده اکبر ثقفی ازجمله این آقازاده‌هاست که چندین فیلم و ازجمله “روسی”، “مردی که اسب شد” و “همه چیز برای فروش” را به تهیه‌کنندگی پدر ساخت.

پولاد آقازاده مسعود کیمیایی هم به تهیه‌کنندگی پدر فیلمی با نام “معکوس” را ساخت.

میلاد آقازاده رسول صدرعاملی نیز به تهیه کنندگی پدر فیلم “سونامی” را ساخت.

تقریبا اغلب فیلمهایی که این آقازادگان ساخته‌اند به‌لحاظ تجاری آثاری شکست‌خورده بوده‌‌اند و اینکه حالا آقازاده حاتمی‌کیا بتواند به سودآوری در گیشه‌ برسد را زمان مشخص خواهد کرد.

ابراهیم حاتمی‌کیا در میان آقازادگان؛ یوسف(راست) و اسماعیل(چپ)
ابراهیم حاتمی‌کیا در میان آقازادگان؛ یوسف(راست) و اسماعیل(چپ)