انتقاد يک رسانه فرهنگي از نبود «سرويس بهداشتي» در کنسرت-نمايش «سي»!⇐نمیشود هم از تخفیفهای میراث فرهنگی استفاده کنید و هم درباره نبود سرویس بهداشتی فکری نکنید!/حداقل در بليتها ذکر ميکرديد امکاني براي رفتن به سرويس بهداشتي نيست!
سينماروزان: کنسرت-نمايش «سي» همان قدر که درباره ساختار اجرا در محافل هنري بحث برانگيز شد به همان اندازه هم درباره کيفيت سرويسدهي به مخاطبان با انتقاد مواجه شد.
به گزارش سينماروزان انتخاب فضايي باز در کاخ سعدآباد براي اجرا به گونه اي که تقريبا از رديفهاي مياني به بعد مخاطبان هيچ چشمانداز روشني از سن نداشتند و در کنارش استفاده از صندليهاي موسوم به چلوکبابي براي استقرار مخاطباني که گاهي بليت را به چند برابر قيمت از واسطه ها تهيه کرده بودند و از همه بدتر نبود سرويسهاي بهداشتي مناسب در نزديکي محل اجرا از جمله مشکلات اين کنسرت بود که مخاطبان در شبکههاي اجتماعي به شدت از آن گلايه کردند.
به تازگي آرش خوشخو مدیرمسئول روزنامه فرهنگي-اجتماعي «هفت صبح» انتقادات تند و تیزی را از نبود سرويس بهداشتي در کنسرت-نمايش «سي» طرح کرده است. خوشخو گفت: يک نکته عجيب درباره «سي» اين بود که از تماشاگرانتان پول کلان ميگيريد-پول کلان حتي در مقايسه با اجراهاي خارج از کشور و در ابعاد اروپا و آسيا و کنسرت-و نمايش گرانقيمتي برگزار ميکنيد بعد در مورد مسأله اي مثل سرويس بهداشتي فکر نميکند.
وي با اشاره به مشکل مخاطبانی که نیاز به قضای حاجت داشتند ادامه داد: يک جايي بود که يک ربع پيادهروي داشت در مسيري با کلي پستي و بلندي! چرا کسي که ميآيد آنجا براي مسأله اي که در همه اپرهاي بزرگ دنيا هم فکر ميشود بايد اين قدر سختي و استرس بکشد؟ چرا فکري در اين مورد نکردند؟ حس ميکردند کسر شأن است و نبايد درباره اين چيزهاي کوچک فکر کنيم؟
خوشخو افزود: دو تا ماشين ون ميگرفتند براي احترام به مخاطبانشان که هر بار 20 نفر را ببرد و بياورد. وقتي کنسرت را در جايي مثل سعدآباد برگزار ميکنيد نميشود هم از ظرفيت دوهزارنفري و فضاي وهمآلود سعدآباد استفاده کنيد و هم از تخفيفهاي ميراث فرهنگي سود ببريد ولي درباره چنين چيز ساده اي فکر نکنيد. اين بياحترامي عجيبي به مخاطب است.
مدیرمسئول «هفت صبح» با انتقاد از قیمت بالای محصولات خوراکی در کنسرت اظهار داشت: از آن طرف در ورودي ده ها غرفه چاي، آب معدني و قهوه گذاشتهايد با قيمتهاي بالا که خود صاحبان غرفه ميگفتند مجبوريم بالا بفروشيم چون اجاره بالايي ميگيرند ولي فکري براي سرويس بهداشتي نکرده بودند. آيا استفاده از سرويسهاي بهداشتي سيار مانند آنچه در نمايشگاه کتاب شهر آفتاب بود کار عجيبي بود؟ يا حداقل در بليتها ذکر ميکرديد امکاني براي رفتن به سرويس بهداشتي در کنسرت نيست. اين نقطه ضعفي بود که بالاخره مخاطب را به کل پروژه بدبين و دلچرکين کرد. يک ذره اين کارهايشان زيادي کاپيتاليستي بود و با فضاي شاهنامه و فردوسي جور درنميآمد.