1

کارگردان “سجاده آتش”: مدیران متظاهر عمرم را تلف کردند

سینماژورنال: در سینمای ایران کم کارگردانی نداشته ایم که با اولین فیلم خود با تحسین همه جانبه مواجه شده اند اما در سالهای بعد نتوانسته اند به عنوان کارگردان فعالیت حرفه ای خود را ادامه دهند.

به گزارش سینماژورنال احمد مرادپور از جمله چنین کارگردانانی است؛ وی در ابتدای دهه هفتاد یک فیلم دفاع مقدسی شاخص به نام “سجاده آتش” را کارگردانی کرد. فیلمی با بازی رضا ایرانمنش در نقش اصلی که در زمان خود مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفت و بسیار هم تحسین شد اما در سالهای بعد از آن تحسین همه جانبه تا امروز مرادپور فقط یک فیلم دیگر به نام “رنجر” ساخت که در اسلوب سینمای قهرمان‌محور بود ولی نتوانست چنان که باید مورد توجه قرار گیرد.

مرادپور اخیرا یکی از فیلمنامه های خود با نام “آرزو” را به جشنواره دفاع مقدس ارائه داده و این فیلمنامه به عنوان یکی از برگزیدگان بخش “قلم طلایی” جشنواره مورد توجه قرار گرفته است.

تولید “آرزو” نیاز دارد به بازنویسی فیلمنامه
مرادپور با اشاره به اینکه این فیلمنامه اقتباسی از بخشی از خاطراتی است که در کتاب “دسته یک” انعکاس یافته به “نسیم آنلاین” گفت: این کتاب گردآوری خاطرات دسته یک گردان حمزه در دوران دفاع مقدس است و براساس بخشهایی از کتاب، فیلمنامه “آرزو” را نوشته ام.

وی ادامه داد: اگر بنا شود این فیلمنامه به محصول سینمایی تبدیل شود قاعدتا نیاز است به بازنویسی فیلمنامه تا وجه سینمایی اثر بیشتر شود.

مدیران غیرفرهنگی عمرم را تلف کردند
مرادپور درباره کم کاری یا بهتر است بگوییم بیکاری اش در عرصه کارگردانی سینما گفت: بیکاری خواسته من نبود. من دلم می خواست کار کنم ولی متأسفانه زمانه و شرایط به سمتی پیش رفت که به پست آدمهای ناجوانمرد خوردم؛ آدمهایی که سمت های فرهنگی داشتند و متأسفانه بر اصول خاصی پای بند نبودند.

این کارگردان ادامه داد: آدمهایی که اصول ندارند و تظاهر می کنند به اصول، بدترین گزینه برای مسئولیت فرهنگی هستند چون بی توجهی به اخلاقیات باعث می شود چنین مدیران متظاهری به راحتی عمر بسیاری از انسانها را تلف کنند. یکی از این انسانهای عمرتلف شده هم هم هستند.

همچنان ایده آلم این است که فیلم دفاع مقدسی بسازم
احمد مرادپور با اشاره به اینکه در این سالها همواره به دنبال این بوده که فیلم بسازد اظهار داشت: تقریبا سالی نبوده که دغدغه ساخت فیلم نداشته باشم ولی متأسفانه برخوردهای نامناسبی که از سوی مدیران غیرفرهنگی دیدم موجب شد خسارات مادی و معنوی فراوانی را تجربه کنم.

مرادپور افزود: در این سالها نزدیک به شش تا هفت فیلمنامه در ژانر جنگ نوشته ام که هر کدام از آنها ایده آل ذهنی من بوده است اما درگیری در بوروکراسی مدیران غیرفرهنگی باعث شد هیچ کدام را نسازم.

این کارگردان تأکید کرد: در شرایط فعلی هم اگر بخواهم فیلمی بسازم ایده آلم این است که فیلم دفاع مقدسی بسازم اما به نظرم این ایده آل عملی نخواهد شد و همچنان بیکاری اجباری ما ادامه پیدا خواهد کرد.




کارگردان “سجاده آتش” با “آرزو” به جشنواره مقاومت می‌آید

سینماژونال: فهرست اسامی آثار حاضر در بخش بهترین فیلمنامه جشنواره مقاومت در حالی اعلام شده است که نام فیلمنامه ای از احمد مرادپور کارگردان اثر خاطره انگیز “سجاده آتش” هم در این فهرست دیده می شود.

به گزارش سینماژورنال این فیملنامه “آرزو” نام دارد که نام آن در فهرست ده اثر راه یافته در بخش طرح سینمایی جشنواره دیده می‌شود.

احمد مرادپور بیش از دو دهه قبل “سجاده آتش” را ساخت؛ فیلمی که در استانداردهای سینمای جنگی زمان خود یکی از پیشروترین آثار به شمار می رفت. تحسین این فیلم سبب ساز آن شد که مرادپور شش سال بعد یک فیلم دیگر به نام “رنجر” با حضور جمشید هاشم پور در شمایل قهرمانی که می خواهد از اردوگاهی در عراق بگریزد را کارگردانی کند.

اما از آن به بعد مرادپور هیچ فیلم دیگری را کارگردانی نکرد. حالا اینکه طرح فیلمنامه ای از این کارگردان وارد بخش رقابتی بهترین فیلمنامه جشنواره مقاومت شده این امیدواری را ایجاد می کند که شاید بار دیگر این کارگردان به عرصه کارگردانی بازگردد.

تمام آثار ارائه شده به بخش “قلم طلایی” جشنواره مقاومت اقتباسی از رمان هایی هستند که توسط مقام معظم رهبری تقریظ شده اند.

فهرست آثار

در بخش‌ مسابقه فیلمنامه نویسی”قلم طلایی” جشنواره مقاومت 20 عنوان اثر برای دو بخش طرح فیلمنامه سینمایی و خلاصه فیلمنامه کوتاه به مرحله مسابقه نهایی راه پیدا کرده اند.

اسامی 10 اثر راه یافته به بخش طرح فیلمنامه سینمایی بدین شرح است: هست و نیست (نویسنده:عطیه شفیعیان)، سال‌های خون و دروغ (علی صاحب‌نقش)، کارو (فهیمه  سلیمانی)، تاریخ عروسی 31 شهریور (فهیمه سلیمانی-احسان کارآموز)، وقتی ماه کامل می‌شود (فهیمه سلیمانی-بیتا فلاحی)، آساره (عسل عصری ملکی-نسرین ساداتیان)، آرزو (احمد مرادپور)، سوما (فرزاد ابوحمزه)، پاوه (محسن سرتیپی) و چله نشین (نازنین فرخ‌لو).

همچنین آثار: یک نفر دلتنگ است (نویسنده:بابک نبی‌زاده)، تولد ایران (ملیحه عزیزی مفرد)، جنگ بازی (بیژن بیات)، آخرین دیدار (مهدی قاسم زاده)، موقعیت آسمان (اعظم نوروزی)، شبی که برف سرخ بارید (لیلی عاج)، ننه گیلان_اثر پروانه‌ای (سید حمید طاهری)، سی و نهمین شب (سید حمید طاهری)، سقا (فرزاد ابوحمزه -علی فرزین فرد) و مروارید هور (جواد مزدآبادی) برای حضور در بخش خلاصه فیلمنامه کوتاه از سوی هیات انتخاب این بخش انتخاب شد.

هیات انتخاب بخش “قلم طلایی” متشکل از آقایان: حسین ترابی، حسین خورشیدی، سیدرحیم حسینی، سیدفرهاد حسینی و محمود غلامی از میان 255 اثر رسیده به دبیرخانه جشنواره 20 اثر را برای حضور و رقابت در بخش‌های طرح فیلمنامه سینمایی و خلاصه فیلمنامه کوتاه انتخاب کردند.




یک هنرمند جانباز: سانسور اجازه نمی‌دهد سرنوشت دردناک بیماران ایدز مصور شود

سینماژورنال: در میان کمپینهایی که در جهت حمایت از بیماران مختلف راه اندازی شده اند اخیرا کمپینی به نام “هنر+ایدز” هم راه اندازی شده که هدف اصلی اش را استفاده از زبان هنر و اهالی هنر برای کمک به مبتلایان به ایدز و پیشگیری از این بیماری قرار داده است.

به گزارش سینماژورنال این کمپین قصد دارد درباره چرایی عدم ارائه تصویری واقعی از ایدز و مصائب آن در عرصه های نمایشی ایران اطلاع رسانی کند.

*بیمارانی که با مشکلات فراوان روبرویند

رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون درباره چرایی عدم توجه کارگردانان سینما و تلویزیون به ساخت محصولاتی درباره بیماری ایدز به “برنا” گفت:  اول باید بگویم چون خودم در دوران جنگ شیمیایی شده ام و مرتب با عوارض این بیماری روبرویم می دانم بیماران لاعلاج چه دردسرهایی را متحمل می شوند و گاهی برایشان راه رفتن عادی هم چقدر مشکل ساز و پرخطر است. بیماران ایدز یا هپاتیت و ام.اس که بیماری شان در جمله خطرناکترین بیماری ها قرار دارد هم مرتب با مشکلات فراوان روبر هستند؛ از مشکلات مربوط به تأمین هزینه های درمان گرفته تا مشکلات مربوط به عدم آگاهی شهروندان با نوع بیماری آنها.

این بازیگر ادامه داد: متأسفانه سینما و تلویزیون ما جز کلیشه پردازی کاری با محوریت آشنا کردن مخاطبان با بیماری ایدز انجام نداده اند. البته در سینما آثاری مانند “شمعی در باد” را داشته ایم که در بخشی از آنها به این بیماری و سرنوشت بیماران آن پرداخته اند اما این گونه آثار هم بیشتر محصول خلاقیت ذهنی نویسندگان آنها بوده و به مانند جرقه هایی بوده اند که به جریان تبدیل نشده اند.

*در تصویرسازی زندگی بیماران اچ.آی.وی گرفتار سانسور می شویم

ایرانمنش که سابقه نویسندگی فیلمنامه و کارگردانی هم دارد در پاسخ به این سوال که آیا خودش هیچ گاه به دنبال آن نبوده که سوژه بیماران اچ.آی.وی را در دستور کار قرار دهد بیان داشت: ببینید اگر بخواهیم درباره بیماران ایدزی فیلم و سریال بسازیم سوژه زیاد است. کافیست یک صبح تا عصر به بیمارستان مبتلایان به اچ.آی.وی سری بزنیم و تا دلتان بخواهد داستانهای دراماتیک را ثبت کنیم که بار نمایشی دارند اما در تصویرسازی زندگی یک بیمار ایدزی قطعا باید منشأ ابتلا به ایدز را هم نشان داد که چون نمی توان در این باره صریح سخن گفت به سانسور دچار می شویم و در نهایت محصولی باقی می ماند الکن که نمی تواند توجه مخاطب را به خود جلب کند.

ایرانمنش که بخاطر بازی در درام جنگی “سجاده آتش” کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر بوده است خاطرنشان ساخت: ما سالهاست بازگویی شفاف خطرات روابط جنسی کنترل نشده را به خط قرمز رسانه های مختلف چه سینما چه تلویزیون چه تئاتر و حتی رادیو بدل کرده ایم. در صورتی که جوانان ما باید بدانند روابط بی قید و بند جنسی چه خطراتی را به دنبال دارد.

بازیگر مجموعه هایی چون “ستایش” و “داستان یک شهر” ادامه داد: مدیران سینما و تلویزیون ما باید در زمینه اطلاع رسانی درباره ایدز به کمک مدیران وزارت بهداشت بیایند. آنها باید خط قرمزهای دردسرسازی که در این باره ایجاد شده را بردارند و اتفاقا از فیملنامه هایی که با مضمون آشنایی جوانان و خانواده ها درباره منشأ ابتلا به اچ.آی.وی است استقبال کنند.

*زندگی دردناک دو بانویی که به دلیل عدم آگاهی گرفتار شده اند

این هنرمند جانباز 49 ساله با ذکر خاطره ای از یکی از همکاران فیلمساز خود گفت: همین چند وقت پیش یکی از دوستان فیلمساز طرحی را برایم فرستاد  درباره ابتلای دو خواهر جوان به ایدز از طریق همسران شان. دلیل اصلی این ابتلا هم عدم آشنایی آنها با روشهای پیشگیری از این بیماری بود و طرح چند صفحه ای این همکار هم قصد داشت در جهت افزایش آگاهی در این زمینه به پایان برسد.

وی ادامه داد: با این حال این طرح نتوانست از سد ممیزی رد شود در صورتی که هسته اصلی داستان برآمده از اتفاقی بود کاملا واقعی و دردناک بخصوص که هر دو خواهر مبتلا به ایدز باردار هم شده بودند و قطعا فرزندان شان هم ناقل اچ.آی.وی. بوده اند! سوال اینجاست چرا مدیران هنری اجازه نمی دهند سرنوشت دردناک این مبتلایان به ایدز تصویری شود؟

*لزوم تولید محصولات سینمایی و تلویزیونی در جهت پیشگیری از بیماری ایدز

رضا ایرانمنش در انتهای گفتگوی خود با مخاطب قرار دادن مدیران سینما و تلویزیون اظهار داشت: مدیران برای پیشگیری از شیوع ایدز هم که شده وظیفه دارند در زمینه تولید پروژه هایی واقعا حساب شده در زمینه این بیماری برنامه ریزی کنند.

وی تأکید کرد: مدیران فرهنگی از نمایش منشأ آلودگی به این ویروس نهراسند و اتفاقا یادشان بماند همین نمایش صریح است که می تواند مردمان را نسبت به این مسأله آگاه و هوشیار کند. مدیران فرهنگی از طرحهای سینمایی و تلویزیون با موضوع بیماران اچ.آی.وی حمایت کنند.




این بازیگر ایرانی جدایی روح از جسم را متوجه شده+عکس

سینماژورنال: در میان آدمیانی که در نقاط مختلف کره زمین پراکنده شده اند هستند برخی که ادعا می کنند به هنگام رفتن در کما و بازگشت دوباره شاهد جدایی روح از جسم بوده اند.

به گزارش سینماژورنال از جمله این آدمیان که جزو بازیگران ایرانی است رضا ایرانمنش نام دارد؛ هنرمند جانبازی که سالها با عوارض برآمده از شیمیایی شدن دست و پنجه نرم می کند.

17 بار کما رفتن به اشتباه مطرح شده است

ایرانمنش در تازه ترین گفتگوی خود که با “کیهان” انجام شده با ردّ این شایعه که گفته اند 17 بار به کما رفته بیان داشته است: گزارشی از بنده به عنوان بیوگرافی در ویکیپدیا آمده که اصلاحیه‌هایی دارد؛ مثلاً مسئله 17 بار کما رفتن به اشتباه مطرح شده است؛ از آن‌ جایی که قلب و ریه‌ام از کار افتاده بودند 17 مرتبه با دستگاه‌های حیات سعی کردند تا مرا برگردانند.

جدایی روح از جسم را متوجه شدم

وی ادامه داده است: شاید باورتان نشود جدایی روح از جسم را متوجه شدم. یکی از دوستان از لحظه به ‌هوش آمدن من که بعد از یک ماه حاصل شد، فیلم گرفته بود؛ در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم، اما بالاخره برگشتم و دردها احیاء شدند.

ایرانمنش خاطرنشان ساخته است: قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.

هوای آلوده روحی آزارم می‌دهد

این بازیگر سینما و تلوزیویون با اشاره به محدودیتهای کاریش در سالهای اخیر بیان داشته است: امروز هوای آلوده روحی آزارم می‌دهد چرا که بیش از 100 اثر نمایشی(تئاتر)، سینمایی و تلویزیونی در کارنامه هنری خودم دارم که بخش عمده آن به دفاع مقدس و روایت حال و هوای آن رزمندگان بی‌ادعا برمی‌گردد اما امروز با بیش از چهار سال سابقه رزمندگی در چالش این روزگار تنها و بدون پشتیبان مانده‌ام. رسالتی برعهده دارم تا خاطرات غنی دفاع مقدس و سلحشوری و ایثار رزمندگان را در آن مقطع و زندگی امروزشان را ثبت و ضبط کنم. حالا اینکه چندی است می‌گویید بنده را نمی‌بینید در تلویزیون یا سینما، این از کم‌ لطفی دوستان ماست که نمی‌خواهند امثال من فعالیت کنند.

اداره مافیایی سینما و تلویزیون باعث کم کاری ام شده

ایرانمنش در جایی دیگر از گفتگوی خود اظهار داشته است: امروز به من می‌گویند چرا کم کار شدی؟! دلیل آن اداره مافیایی سینما و تلویزیون است؛ یک‌سری افراد خاص فقط می‌توانند در سینما و تلویزیون کار کنند. معمولاً هم کسانی هستند که با رانت کار خودشان را پیش می‌برند. هیچ‌وقت وارد این فضاها نشده‌ام، بنابراین نباید باشم.

رضا ایرانمنش

رضا ایرانمنش