1

جبران شکست سنگین اکران با تعجیل در عرضه نسخه نمایش خانگی “هیهات”؟+عکس

سینماروزان: در حالی که فیلم سینمایی «هیهات» تا همین یکی دو روز قبل در سینماهای شهرستانها روی پرده بود، نسخه خانگی فیلم یک روز بعد از اربعین در سراسر کشور عرضه شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی”، «هیهات» یک فیلم اپیزودیک عاشورایی است که با سرمایه سازمان هنری-رسانه ای اوج ساخته شد اما فیلم علاوه بر آن که نتوانست در هیچ جشنواره مطرح و از جمله جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد در اکران هم اقبال مثبتی به آن صورت نگرفت.

«هیهات» که به کارگردانی محمدهادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روح الله حجازی، هادی مقدم دوست و به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی تولید شده است در مدت دو ماهی که روی پرده بود به ۳۰۰ میلیون فروش هم دست نیافت(!) که با توجه به هزینه های صرف شده برای تولید فیلم این یک شکست تمام عیار بود.

به تازگی دی.وی.دی مجاز این فیلم همزمان با ادامه اکران در شهرستانها در شبکه خانگی توزیع شده است شاید به این دلیل که بخشی از ضرر در اکران به این واسطه جبران شود.

حمید فرخ نژاد(اپیزود اول)، حامد بهداد(اپیزود دوم)، مینا ساداتی(اپیزود سوم)، بابک حمیدیان (اپیزود سوم)، آلا نجم(اپیزود چهارم)، بهاران بنی احمد و خسرو شهراز بازیگران «هیهات» هستند.

پوستر نسخه خانگی "هیهات"
پوستر نسخه خانگی “هیهات”




دورخیز گلزار برای بازی در نقش یک مانکن!؟

سینماژورنال: روح‌ا.. حجازی کارگردان جوان سینما و تلویزیون، سال قبل با حمایت بانک پاسارگاد فیلمی به نام “مرگ ماهی” را ساخت، فيلمي كه علیرغم حضور در جشنواره سی و سوم فجر نه توجه مخاطب عام را جلب کرد و نه مخاطب خاص چنان که باید با آن ارتباط برقرار كرد.

به گزارش سینماژورنال شايد  يكي از دلایل مختلف شكست در نزد مخاطبان خاص‌، کپی‌برداری زودهنگام و  خامدستانه از یکی از آثار مطرح سالهای اخیر سینمای ایران یعنی “برف روی شیروانی داغ ” بود؛ فیلمی كه با گذشت ٥ سال از ساخته شدنش هنوز با استقبال مخاطبان تازه تري روبروست و هنوز در كانون توجه منتقدين و مخاطبان خاص قرار دارد و تقلید از آن خیلی زود لو می‌رود.

شاید همین عدم توجه به “مرگ ماهي” در جشنواره سال گذشته  بود که باعث شد تقریبا یک سال بعد از توليد اين فيلم هنوز که هنوز است حتی زمانی برای اکران در گروه آزاد پیدا نكند.

حجازی اخیرا اپیزودی از فیلمی اپیزودیک به نام “هیهات” را به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی کارگردانی کرد؛ فیلمی که سرمایه تولید آن را سازمان هنری-رسانه‌ای اوج داده بود اما این فیلم هم گويا  مورد توجه هیأت انتخاب قرار نگرفته و نتوانست وارد جشنواره سی و چهارم شود.

“گربه رو”یی که از نیمه بهمن کلید می خورد

بعد از این دو بدبیاری حالا حجازی تصمیم گرفته فیلم تازه‌ای را جلوی دوربین ببرد. فیلمی که “گربه رو” نام دارد و آن طور که “سینما” خبر داده فیلمبرداری آن از نیمه بهمن آغاز خواهد شد.

حجازی که در آثار قبلی اش کوشیده بود یک بار با استفاده از ابراهیم حاتمی‌کیا و بار دیگر با استفاده از پیمان قاسم‌خانی به عنوان بازیگر فیلمهایش توجه مخاطبان را به خود جلب کند این بار برای جلب توجه مخاطبان به سراغ محمدرضا گلزار رفته و این گلزار خواهد بود که نقش اصلی فیلمش را بازی خواهد کرد.

برگردان catwalk

به گزارش سینماژورنال عنوان فیلم تازه حجازی یعنی “گربه رو” و اینکه احتمالا این عنوان برگردان فارسی “catwalk” از جمله واژه‌هایی است که در صنعت مدلینگ به کار می‌رود، بعید نیست که اين فيلم  مروری داشته باشد بر زندگی مدلها و مانکنها و مقوله مُدلینگ در ایران.

در صنعت مدلینگ، “catwalk” به سکوی باریکی گفته می شود که مدلها بر روی آن قدم می‌زنند و به معرفی پوشاک خود می‌پردازند و البته که به تبع نام این سکو، مدل راه رفتن روی آن نیز به catwalk موسوم شده است.

اگر “گربه رو” درباره مدلینگ باشد احتمالا محمدرضا گلزار هم در آن نقش یک مدل را بازی خواهد کرد.

“پنج ضلعی” نامیدن پنتاگون
به گزارش سینماژورنال البته اميدواريم “گربه رو” ترجمه تحت اللفظی catwalk نبوده و فيلم راجع به دنياي مدلينگ نباشد چرا كه اين گونه ترجمه در عنوان‌هاي خاص، چندان کاربرد ندارد درست مانند اینکه وزارت دفاع آمريكا را به جاي پنتاگون ، “پنج ضلعي” بناميم!!!




سرمایه‌گزار فیلم تازه تهیه‌کننده “کیمیا” هم مشخص شد

سینماژورنال: محمدرضا شفیعی تهیه‌کننده پرکار سالهای اخیر تلویزیون که امسال دو سریال “تنهایی لیلا” و اخیرا هم “کیمیا” را روی آنتن داشت و البته یک فیلم به نام “ماهی سیاه کوچولو” را روی پرده داشت که در گیشه شکستی فاجعه‌بار را تجربه کرد، این روزها درگیر تولید تازه‌ترین محصول سینمایی خود است.

به گزارش سینماژورنال این محصول سینمایی که ساختاری اپیزودیک دارد “رند”/هیهات” نام دارد که چهار کارگردان جوان سینمای ایران یعنی دانش اقباشاوی، محمدهادی نائیجی، روح ا.. حجازی و هادی مقدم دوست اپیزودهای مختلف آن را می سازند.

اپیزودیک و عاشورایی با حضور یک هنرپیشه زن عراقی

هرچند خلاصه داستان واضحی برای “رند” که به تازگی نام آن به “هیهات” تغییر یافته ارائه نشده است اما آن طور که مشخص است چهار اپیزود مختلف این فیلم با مضمون عاشورا ساخته خواهند شد.

حامد بهداد، حمید فرخ‌نژاد، بابک حمیدیان، مینا ساداتی و آلا نجم(هنرپیشه عراقی) بازیگرانی هستند که در اپیزودهای مختلف “رند” ایفای نقش کرده اند.

حمایت مجری بیلبوردهای صداقت آمریکایی از پروژه

نکته جالب درباره “رند” سرمایه گذار آن است که هرچند به طور رسمی اعلام نشده اما شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارند که سازمان هنری-رسانه‌ای اوج یعنی مجری بیلبوردهای معروف “صداقت آمریکایی” حمایت از این پروژه را متقبل شده است.

پیش از این احسان محمدحسنی مدیر این سازمان هم از حضور اوج با چهار فیلم در جشنواره سخن گفته بود؛ سه فیلم دیگر “بادیگارد” ابراهیم حاتمی‌کیا، “ایستاده در غبار” محمدحسین مهدویان و انیمیشن “بازگشت” ساخته محمد همدانی(اینجا را بخوانید) بوده‌اند و آن طور که شنیده شده “هیهات” هم فیلم چهارم است.

اینکه شفیعی که در هفته‌های اخیر به‌خاطر تقدیم رسانه متبوعش به نویسنده “گاو” با انتقاد رسانه‌های ارزشی مواجه شده بود(اینجا را بخوانید) و سالهای گذشته نیز آثاری سینمایی مانند “سربه مهر” و “زندگی خصوصی آقا و خانم میم” را تولید کرده بود که به لحاظ بازخورد مخاطب سودآور نبوده‌اند باز هم می‌تواند حمایت ارگانهای متنفذ ارزشی را پشت خود داشته باشد به نوبه خود هم جالب است و هم عجیب.

“هیهات” یک رقیب عاشورایی دیگر هم دارد

 به جز “رند/هیهات” امسال یک انیمیشن با نام “ناسور” هم به دفتر جشنواره ارائه شده که گفته شده مضمون آن هم درباره عاشوراست. سازندگان این انیمیشن برادران دالوند هستد که در زمینه تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی هم به آنها کمک می‌کند با این حال سرمایه گذار تولید این انیمیشن هنوز مشخص نشده است.




تهیه‌کننده “کیمیا” با حضور بهداد و فرخ‌نژاد، فیلم مذهبی می‌سازد

سینماژورنال: محمدرضا شفیعی تهیه کننده پرکار تلویزیون که اخیرا سریال صد قسمتی “کیمیا” را روی آنتن فرستاده است و چندی قبل هم سریال “تنهایی لیلا” را روی آنتن داشت یک فیلم اپیزودیک مذهبی می سازد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “سینما” پروژه تازه شفیعی با عنوان “رند” چهار اپیزود دارد که به ترتیب توسط کارگردانانی چون روح ا.. حجازی، محمدهادی نائیجی، هادی مقدم دوست و دانش اقباشاوی ساخته خواهد شد.

بهداد به شوشتر می رود و فرخ نژاد به آبادان

نکته جالب درباره این پروژه سینمایی آن است که حمید فرخ نژاد در اپیزود مربوط به دانش اقباشاوی که فیلمبرداری اش در آبادان می گذرد بازی خواهد کرد و حامد بهداد هم در پروژه نائیجی که در شوشتر فیلمبرداری می شود، بازی می کند.

فیلمبرداری این پروژه از حدود ده روز دیگر و با فیلمبرداری اپیزود اقباشاوی آغاز خواهد شد و گویا برای ارائه به جشنواره فجر آماده می شود.

حجازی و مقدم دوست پیشتر هم با شفیعی کار کرده بودند

به گزارش سینماژورنال روح ا.. حجازی پیش از این “زندگی خصوصی آقا و خانم میم” را به تهیه کنندگی شفیعی ساخته بود و هادی مقدم دوست هم “سر به مهر” را به تهیه کنندگی وی کارگردانی کرده بود.

محمدهادی نائیجی که پیشتر “حق سکوت” را از وی دیده بودیم و اقباشاوی که این روزها “تاج محل” را در گروه “هنروتجربه” روی پرده دارد اولین همکاری خود با شفیعی را تجربه می کنند.

محمدرضا شفیعی سال قبل هم پروژه ای با نام “ماهی سیاه کوچولو” را تولید کرد و به جشنواره فجر ارائه داد که هرچند ادعا می شد مرتبط با حماسه آمل است اما کمترین نزدیکی را با آن واقعه داشت. این فیلم به زودی توسط نیمروزفیلم پخش خواهد شد.




نمایش اولین فیلم بازیگر “عصبانی نیستم” در پردیس قلهک

سینماژورنال: در حالی که آخرین ساخته سینمایی روح ا.. حجازی با عنوان “مرگ ماهی” به دلیل بکر نبودن سوژه داستانی، علیرغم صرف هزینه کافی برای تولید جزو آثار قابل قبول جشنواره سی و سوم نبود در اقدامی غیرمنتظره بناست فیلم اول این کارگردان در پردیس قلهک به نمایش درآید.

به گزارش سینماژورنال “در میان ابرها” نخستین تجربه سینمایی حجازی که در زمان اکران رسمی خود مورد توجه قرار نگرفت بناست جمعه در پردیس قلهک به نمایش درآید.

این فیلم که محصول هشت سال قبل است هنگام حضور در جشنواره بیست و ششم فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را دریافت کرد و الناز شاکردوست نیز به عنوان بازیگر نقش نخست این فیلم کاندیدای دریافت تندیس بازیگری خانه سینما شد.

“در میان ابرها” در دوازدهمین جشن خانه سینما کاندیدای دریافت تندیس بهترین بازیگر زن (الناز شاکردوست)، بهترین صدابرداری و بهترین چهره پردازی بود.

نخستین تجربه سینمایی کاراکتری که عصبانی بود…

نمایش این فیلم بیشتر از این جهت اهمیت دارد که بدانیم نوید محمدزاده بازیگر جوان تئاتر که دو سال قبل و با بازی در درام گزنده “عصبانی نیستم” مورد توجه مخاطبان قرار گرفت نخستین بار با “در میان ابرها” کار سینمایی را تجربه کرد.

این فیلم همچنین نخستین تجربه بازیگری یونس غزالی برادرزاده عباس غزالی بازیگریست که بیش از هر چیز او را به واسطه کپی برداری از سبک بازی حامد بهداد می شناسیم.

«در میان ابرها» جمعه این هفته ساعت 18 و 30 در پردیس سینمایی قلهک با حضور عوامل آن روی پرده می‌رود.




بانک سرمایه‌گذار، کپی‌کاری را “فاخر” قلمداد کرد!!!+عکس

سینماژورنال/ورتا چمانی: یکی از مهمترین ارگانهای فعال در جشنواره سی و سوم فیلم فجر بانک پاسارگاد بود.

 به گزارش سینماژورنال ردپای پررنگ این بانک در سرمایه گذاری فیلمهایی نظیر “مرگ ماهی”، “بهمن” و “من دیه گو مارادونا هستم” به چشم میخورد و به همین دلیل نام مشاور فرهنگی بانک هم مرتب بر سر زبانها بود.

 فارغ از سرمایه گذاری در تولید محصول فرهنگی که میتواند اقدامی مثبت قلمداد شود این چگونگی سرمایه گذاری است که بیشتر الویت دارد یعنی چنین سرمایه گذاریهایی که خوشبختانه در مورد این بانک آشکارا هم صورت گرفته باید کاملا حساب شده انجام شود مبادا پایین بودن کیفیت محصول تولید شده به اعتبار بانک موردنظر هم صدمه بزند.

 این حساب شدگی در پروژه های امسال این بانک به چشم نمی خورد. فارغ از “من دیه گو…” که یک کمدی متوسط بود دو فیلم “بهمن” و “مرگ ماهی” آثاری زیر حد متوسط بودند که نه توانستند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند و نه منتقدان سینما از آنها به نیکی یاد نمودند و البته که سهمی هم از سبد جوایز جشنواره به خود اختصاص ندادند.

 فیلمی که متنش کپی است چطور می تواند فاخر باشد؟

با این حال این بانک شناخته شده کشور که همواره این رسم را هم داشته که با سفارش رپورتاژهای تبلیغاتی درباره عملکرد سینمایی خود به مخاطبان اطلاعات بدهد، تازه ترین رپورتاژ خود را نیز با افتخار در شماره های نوروزی یکی دو نشریه سینمایی منتشر نموده است.

 به گزارش سینماژورنال یک نکته جالب این رپورتاژها آن است که هیچ نامی از “بهمن” در فهرست فیلمهای حمایتی این بانک به چشم نمی خورد و دوم آن که “مرگ ماهی” به عنوان اثری فاخر در کارنامه این بانک معرفی شده است.

 شاید اگر بجای “مرگ ماهی” دست اندرکاران شاخه فرهنگی بانک موردنظر “من دیه گو…” را فیلم فاخر معرفی می کردند این قدرها تعجب نمی کردیم. به هر حال “مرگ ماهی” نه فقط با استانداردهای تصویری سینمای ایران، فاخر نیست که بلحاظ متن هم فیلمنامه اثر یک کپی کاری آشکار از “برف روی شیروانی داغ” محمدهادی کریمی است.

بانک پاسارگاد
رپورتاژ سینمایی بانک پاسارگاد/ برای وضوح تصویر کلیک چپ کنید

فیلمی که حتی تنوع لوکیشن ندارد چطور می تواند فاخر باشد؟

آنچه با عنوان فاخر در اذهان مخاطبان سینمای ایران تداعی می شود آثاری است نظیر “چ” و “استرداد” که به دلایل مختلف که اصلی ترین آن تاریخی بودن و تلاش برای ارتقای تصویرسازی رویدادهایی است که برای اولین بار در سینمای ایران تصویری می شوند، نیاز داشته اند به تولید با هزینه هنگفت و بودجه هایی مجزا از ردیف بودجه های معمول سینما.

 اینکه “مرگ ماهی” چه تصویرسازی خاصی داشته یا کدام برهه تاریخ ایران را سینمایی کرده که به این واسطه فاخر نامیده شده معلوم نیست.

“مرگ ماهی” بلحاظ پروداکشن نه تنها پروژه پرهزینه و فاخری نیست که فیلمبرداری در یک لوکیشن ثابت مطمئنا به تعدیل هزینه ها هم منجر شده است. از آن سو فیلم وجه فانتزی یا اکشن هم ندارد که بگوییم به واسطه آن نیاز بوده به جلوه های ویژه میدانی یا رایانه ای خاص و این مساله سبب فاخر قلمداد شدن کار شده است. فیلم تقریبا هیچ هنرور یا سیاهی لشکری که معمولا در فیلمهای بیگ پروداکشن به شدت به کار می آیند را هم ندارد.

فقط می ماند دستمزد عوامل کار که آن هم هر طوری حساب کنید باعث نمی شود فیلم اثری پرهزینه قلمداد شود.

 احتمالا برای “فاخر” تعریفی تازه مشخص شده

اینها همه ما را به این نتیجه می رساند که دلیل فاخر قلمداد کردن چنین پروژه ای را باید در فرهنگ لغت مشاوران فرهنگی این بانک جستجو کرد.

این دوستان احتمالا برای واژه “فاخر” تعاریفی متفاوت با آنچه تاکنون متداول بوده آورده اند و با این وصف احتمالا در سالهای آینده باز هم از این فاخرسازیها خواهیم دید.




“مرگ ماهی”؛ حیف بودجه‌ای که صرف کپی‌کاری شد…

“مرگ ماهی” روح ا.. حجازی یک کپی برداری آشکار و ناشیانه از “برف روی شیروانی داغ” محمدهادی کریمی است؛ فیلمی که درست چهار سال پیش در همین روزها در جشنواره حضور داشت و اتفاقا یکی از آثار محبوب منتقدان بود اما برخی دلایل سیاسی سبب ساز آن شد که متن متفاوت و کارگردانی آن در داوری فجر چنان که باید مورد توجه قرار نگیرد.

سینماژورنال/حـــامد مظفـــری: اینکه جمعی از امتحان پس داده های بازیگری را به خدمت فراخوانی، اینکه محمود کلاری را به عنوان فیلمبردار کنارت داشته باشی، اینکه مهرداد میرکیانی را به عنوان چهره پرداز کنار خود داشته باشی، اینکه تدوین فیلمت را به دو نفر از کارکشته های عرصه تدوین یعنی هایده صفی یاری و سپیده عبدالوهاب بدهی و از مهمتر اینکه یکی از بانکهای معتبر بخش خصوصی را به عنوان سرمایه گذار به خدمت بگیری دلیلی بر آن نیست که فیلمساز خوبی هستی!

یک بار خودت را به حاتمی کیا میچسبانی و یک بار قاسم خانی را به فیلمت می آوری

فیلمساز خوب شدن قبل از داشتن یک گروه حرفه ای و البته ردیف بودجه برای تولید نیاز دارد به خلاقیت درونی برای طرح ایده های تازه یا ارائه ایده های کهنه با بیانی تازه. اگر خلاقیت نداشته باشی و یک بار خودت را به ابراهیم حاتمی کیا بچسبانی تا فیلمت دیده شود و بار دیگر پیمان قاسم خانی را به اثرت الصاق کنی تا توجهات را برانگیزد چاره ای نداری جز اینکه در چهارمین فیلمت به سراغ کپی کاری از فیلمی بروی که نه فرسنگها دورتر و در هالیوود که چند سال قبل در همین ایران خودمان تولید شده و البته به دلایل مختلف هم مهجور مانده است!

یک کپی برداری ناشیانه
“مرگ ماهی” روح ا.. حجازی یک کپی برداری آشکار و ناشیانه از “برف روی شیروانی داغ” محمدهادی کریمی است؛ فیلمی که درست چهار سال پیش در همین روزها در جشنواره حضور داشت و اتفاقا یکی از آثار محبوب منتقدان بود اما برخی دلایل سیاسی سبب ساز آن شد که متن متفاوت و کارگردانی آن در داوری فجر چنان که باید مورد توجه قرار نگیرد.

اینکه حجازی از این می گوید که فیلمش ممکن است یادآور آثار علی حاتمی یا زنده یاد رسول ملاقلی پور باشد هم بیشتر به فرار رو به جلو شبیه است برای رهایی از انتقاداتی که مطمئنا به سبب این کپی کاری یقه او را خواهد گرفت.

“مرگ ماهی” شاید به واسطه دورهمی فرزندان در کنار مادر مرحوم شباهتهایی با “مادر” علی حاتمی داشته باشد اما از ابتدای فیلم و اصلا ایده ای که مبنای خلق اثر شده نگاهی کاملا مستقیم به “برف روی شیروانی داغ” داشته است.

بازاری آشفته که هر کس فریاد می زند مرا ببینید

در “برف…”‌مرگ یک شاعر سبب ساز گردهم آمدن شاگردان وی شده و حین این گردهمایی بود که تقابلات جالبی نیز میان شاگردان درمیگرفت. در مرور این تقابلات هم سعی بر آن بود که روحیات و ذهنیات شاعر مورد واکاوی قرار گیرد تا در انتهای فیلم مخاطب تصویری کامل از این شاعر تازه درگذشته داشته باشد.

در “مرگ ماهی” هم مرگ مادر است که باعث گردهمایی فرزندان و اعضای خانواده شده و اینجا هم بناست درگیریهای اعضای خانواده با هم اسباب کشف روحیات مادر باشد اما اسفناک است که شخصیت پردازی ضعیف فرزندان و شبیه سازی آنها به تیپهای مستعملی که در تلفیلمها دیده ایم و از آن بدتر نداشتن گره هایی که بواسطه آن مخاطب را ترغیب به تماشای فیلم کنیم موجب میشود که در پایان نه تنها تصویری کامل و شفاف از مادر پیش روی مخاطب نباشد که فیلم به بازار شلوغ و آشفته ای بدل شود که هر کسی از یک طرف آن وارد شده و کالایی را برای فروش عرضه میکند.

کمی از ژانگ ییمو و کمی از میرکریمی

شکی نباید داشت که حجازی در کنار کپی برداری از “برف…” نیم نگاهی هم داشته به “یه حبه قند” رضا میرکریمی و دورهمی شکل گرفته در آن فیلم!‌ حجازی فکر میکرده همین که بازیگران شناخته شده تئاتر و سینما را دورهم جمع کند با یک فیلمنامه معمولی هم میتواند اسباب شکل گیری فیلمی مهیج را موجب شود اما افسوس که “مرگ ماهی” حتی یک شخصیت پرداخت شده شبیه به “یه حبه قند” ندارد.

فیلم حتی یک دیالوگ متفاوت که در پایان فیلم در یاد مخاطب بماند هم ندارد. البته که کارگردان کوشیده برخی جاهای اثرش را به کلیپهای موزیکالی بدل کند که بسیاری از کارگردانان شناخته شده از ژانگ ییموی چینی‌تبار گرفته تا همین رضا میرکریمی خودمان در آثارشان از آنها بهره می گیرند اما مشکل اصلی بکر نبودن و دست چندم بودن سناریو است که باعث میشود “مرگ ماهی” در شمار یکی از ضعیف ترین آثار جشنواره سی و سوم جای گیرد.

سخنی با مدیران بانک حمایت کننده!

ای کاش مدیران آن بانک معتبری که شرایط تولید چنین آثاری را فراهم میکنند قبل از تصویب حمایت از چنین پروژه هایی لااقل طرح اصلی داستان را در موتور جستجوی گوگل کاوش کنند تا خیالشان راحت شود که احیانا چند سال قبلتر فیلمی با چنین مضمونی تولید نشده! این طوری سرمایه گذاریهای صورت گرفته هم کمتر تلف میشود.