سینماروزان: دو هفته بعد از شایعات مربوط به تعطیلی مدرسه ای موسوم به مدرسه ملی یا عالی سینمای ایران و گسترش این شایعات در فضاهای خبری بالاخره مدیر این مدرسه در گفتگویی تفصیلی با نیوشا روزبان در «مهر» کوشیده به نوبه خود پاسخگوی شایعات باشد.
به گزارش سینماروزان حسینی بخش عمده ای از گفتگویش را به شرح دستاوردهایش در این مدرسه ملی یا عالی اختصاص داده است اما مهمترین خروجی این گفتگو آنجاست که میگوید محمدمهدی حیدریان رییس جدید سازمان سینمایی علاقه ای به جذب و آموزش هنرجو در این مدرسه ندارد و ترجیحش این است که مدرسه به افزایش دانش سینماگران فعال سینما کمک کند!!!
متن کامل گفتگوی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران را بخوانید:
*با توجه به اینکه راه اندازی مدرسه ملی سینما از ایده های حجت الله ایوبی رییس سابق سازمان سینمایی بود با تغییر ریاست سازمان بارها زمزمه های انحلال مدرسه ملی سینما شنیده می شد. رسانه های غیررسمی نیز به انتشار این خبرها دامن می زدند به همین منظور خوب است که شما خودتان آخرین وضعیت مدرسه ملی سینما را تشریح کنید.
– فکر میکنم از رسانههایی که این خبر را منتشر کردهاند باید پرسید که چرا درباره فعالیتهای مدرسه شایعهپراکنی میکنند. خبر تعطیلی مدرسه کذب محض بود. به ویژه انتشار این خبرها اندکی بعد از اعلام انتصاب اعضای هیات امنای جدید کمی هم عجیب و ناشیانه بود. اگر قرار بر تعطیلی یا هر تصمیم دیگری از این دست بود حکم اعضای جدید از سوی ریاست سازمان سینمایی ابلاغ یا دستکم رسانهای نمیشد. در نهایت همین جا تاکید میکنم که فعالیتهای مدرسه با قوت تمام در حال پیگیری است و هماکنون در حال برنامهریزی برای فعالیتهای آینده مدرسه هستیم.
*روند شکلگیری مدرسه ملی سینما بر چه اساس بود؟
– در اسفندماه ۱۳۹۴ حکم مدیرعامل و دبیر شورای علمی مدرسه ملی سینما را از سوی رییس سازمان سینمایی دریافت کردم، البته در زمان ثبت این مدرسه یعنی در اسفند ۱۳۹۳ به عنوان مدیر اجرایی و دبیر شورای علمی مدرسه از سوی حجت الله ایوبی رییس وقت سازمان سینمایی منصوب شده بودم. مسئولیت طراحی و اجرای مدرسه ملی سینمای ایران از ابتدا تا بحال به عهده من بوده است و شاید به دلیل اینکه از ابتدای شکلگیری این مدرسه، اطلاعرسانی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته است، جامعه سینمایی ما هنوز تعریف مشخص و مدونی را از مدرسه نگرفته است، این تعریف در دل مدرسه و در سازمان سینمایی وجود دارد اما منتشر نشده است و شاید همین مساله سبب شده تا بسیاری از افراد نسبت به این تعریف آگاهی نداشته باشند.
آبان ۱۳۹۲ از من دعوت شد تا در سازمان سینمایی حضور داشته باشم و مسئولیت اداره کل توسعه دانش و مهارت های سینمایی را برعهده بگیرم. در همین زمان بود که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی از من خواست تا پروژه مدرسه عالی سینمای ایران را طراحی و اجرا کنم و همزمان مسئولیت اداره توسعه دانش و مهارتهای سینمایی به من سپرده شد، جایی که تمامی آموزشگاه های آزاد سینمایی زیر نظر اینجانب بود، به گونهایی که یک میدان وسیع برای مطالعه و تجربه در اختیار من قرار داشت. در همان زمان طرحی با نام طرح ارزیابی و پایش این آموزشگاهها را کلید زدم و براساس آن تمامی آموزشگاههای آزاد سینمایی در استان تهران و البرز تا پایان سال ۱۳۹۳ براساس یک سری از معیارهای علمی، مورد ارزیابی قرار گرفت و براساس این طرح تصویری از اوضاع کمی و کیفی آموزشگاه های سینمایی به دست آمد. البته این طرح به منظور آسیبشناسی و تقویت این مراکز انجام شد لیکن تصویر به دست آمده از این پروژه برای طراحی مدرسه عالی سینما و بعدتر مدرسه ملی سینما مفید بود. همزمان بعد از مدت کوتاهی مطالعه فردی و بررسی الگوهای مشابه خارج از ایران، از بسیاری از اهالی سینما و استادان دانشگاهی در حوزه سینما مشورت گرفتم که به حدود بیش از ۱۵۰ گفتگو با افراد مختلف رسید.
طرحی با نام ارزیابی و پایش این آموزشگاهها را کلید زدم و براساس آن تمامی آموزشگاههای آزاد سینمایی در استان تهران و البرز تا پایان سال ۱۳۹۳ براساس یک سری از معیارهای علمی، مورد ارزیابی قرار گرفتالبته استانداردهایی در حوزه آموزش، در تعریف و کارکرد مدارس عالی سینمایی وجود دارد که این استانداردها نیز در همان دوران مورد توجه و بررسی قرار گرفت. پس از این مطالعات و مشورتها و شکلگیری کارگروهی کوچک، طرح تاسیس مدرسه ملی سینمای ایران آماده شد. در این طرح دو هدف اساسی وجود داشت: یکی شناسایی و پرورش استعدادهای نخبه و جوان در سینمای ایران و دیگری به روزرسانی و ارتقای دانش فعالان حرفهای سینمای ایران. هر دوی این اهداف هم با یک رویکرد اساسی تعریف شده بود که همانا کمکردن فاصله میان حوزه عمل و کار حرفهای و حوزه نظر و کار علمی و فکری در سینما بود. در همین زمان پیشنهاد شد لفظ عالی به ملی تغییر کند چرا که همان زمان برخی رسانهها با استناد به همین الفاظ مدعی بودند که این مدرسه از روی مدلهای خارجی مثلا مدرسه عالی فمیس در فرانسه کپیبرداری شده است، در صورتی که این مدرسه از جمله آخرین نمونههایی بود که درباره آن مطالعه کرده بودیم و قبل از آن مدارس دیگری در کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. نکته مهمتر اینکه نگاه خاصی به شرایط بومی، ملی و فرهنگی کشورمان داشتیم و به همین دلیل پیشنهاد دادم تا نام مدرسه عالی سینما به مدرسه ملی سینما تبدیل شود بویژه که این امر یک پروژه ملی در حوزه فرهنگ و سینما بود. جالب است حتی بدانید اگر درست یادم مانده باشد برای صیانت از ۲ واژه ایران و ملی جایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعهد هم دادم.
در ادامه و در تابستان سال ۹۴ نشستهایی با حضور افراد مختلف از طیفهای مختلف سینمایی برگزار شد تا درباره ملاحظات تاسیس یک مدرسه ملی سینمایی صحبت شود. از آن زمان به بعد و در مهر ماه سال ۹۴ کمی جدیتر فعالیتهای خود را در حوزه برگزاری کارگاههای آموزشی و نشستهای علمی آغاز کردیم و در همین راستا برای مثال با خانه سینما و کانون فیلمنامهنویسان تفاهمنامهای را برای توسعه و بهروزرسانی دانش فیلمنامهنویسی و انتقال تجارب بزرگان این حوزه امضا کردیم. همچنین این پیشنهاد را برای صنوف مختلف سینمایی داشتیم تا دورههای کارگاهی برگزار کنیم. در این میان برنامه بسیار مفید و موثری هم با نام «سینما دانشگاه» با همکاری دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی برگزار کردیم که به نقد و بررسی اجتماعی فیلم های سینمایی میپرداخت. از این منظر، در واقع به دنبال توسعه نگاه و دانش بینرشتهای در سینمای ایران بودیم به این معنا که میخواستیم سینمای ایران از علوم اجتماعی، روانشناسی، ادبیات و سایر علوم بهره بیشتری بگیرد و این علوم به کمک سینما بیایند.
همچنین تلاش میکردیم تا با کمک مدرسه ملی سینمای ایران، فضای گفتگوهای علمی و کارشناسی را در سینما باز کنیم. در همان نشستهای سهروزه که اشاره کردم آقای اصغر فرهادی معتقد بود که در سینمای ایران خارج از فضای ژورنالیستی فضای دیگری وجود ندارد تا در آن سینماگران درباره سینما به صورت جدی بحث کنند.
در نهایت برای مدرسه ملی سینما ساختاری تعریف شد و حوزههای مختلف آموزش، پژوهش، اجرایی و بینالملل شکل گرفت. ما معتقد بودیم مدرسه ما یک مدرسه ملی سینما است اما ماهیت بینالمللی دارد و به دنبال این بودیم تا این مدرسه کانال ارتباط علمی و موثر سینمای ایران با خارج از ایران و حوزه بینالملل باشد. البته این بدین معنا نبود که مراکز آموزشیِ دیگر و بویژه دانشگاهها از این مهم غافلند، بلکه به نظرمان میرسید مدرسه ملی به دلیل جایگاهی که دارد و بویژه ارتباط نزدیک و ساختاری آن با سازمان سینمایی به عنوان بدنه اجرایی سینمای کشور و از طرف دیگر ارتباط با حوزه های علمی به راحتی میتواند روابط بینالمللی مناسبی در حوزه سینما برقرار کند؛ روابطی که تاثیر واقعی، کاربردی و مستمر و موثرتری داشته باشند. این مجموعه اهداف و تعاریف و فعالیتها بعلاوه پذیرش ۲۰ هنرجوی مستعد و نخبه مجموعه کارهایی بود که در دست انجام بود تا اسفندماه سال ۱۳۹۵ که آقای حیدریان به عنوان رییس سازمان سینمایی جایگزین آقای ایوبی شدند.
به هر حال آقای ایوبی بانی این ماجرا بودند و حمایت های بسیاری هم از مدرسه کردند. شخص آقای جنتی، وزیر پیشین ارشاد هم دلبستگی زیادی به مدرسه و آینده و اهداف آن داشتند. آن روزها که این تغییر در ریاست سازمان سینمایی رخ داد خیلیها اعتقاد داشتند که مدرسه هم تعطیل خواهد شد اما خوشبختانه آقای حیدریان خیلی سریع متوجه کارکرد و اهمیتی که مدرسه میتواند در پیشبرد اهداف سینمای ایران به ویژه در حوزه فناوریها و به روز شدن ابزار و نیروی انسانی ایفا کند، شدند و بر این اساس قول و قرارهایی با رییس جدید سازمان سینمایی گذاشته شد. در حال حاضر طراحیهایی در حوزه تفاهم و توافقی که با ایشان داشتیم دارد انجام میگیرد و در همین راستا شورای علمی جدید مدرسه ملی سینمای ایران به زودی تشکیل میشود. این شورا که شورایی جامع و متشکل از متخصصان و صاحبنظران حوزههای مختلف خواهد بود، موظف است برنامههای جدید مدرسه ملی را ذیل کلیدواژه اصلی مدرسه ملی که همان دانش افزایی است، طراحی کرده و بر اجرای آنها نظارت کند. میتوان گفت اراده اصلی این روزهای مدرسه ملی این است که کسانی که در حوزههای مختلف سینمای ایران فعال هستند، دانش و مهارتهای خود را از طریق این مدرسه ارتقا دهند و با سینمای جهان همگام شوند.
اراده اصلی این روزهای مدرسه ملی این است که کسانی که در حوزههای مختلف سینمای ایران فعال هستند، دانش و مهارتهای خود را از طریق این مدرسه ارتقا دهند و با سینمای جهان همگام شوند.
*با انتصاب آقای حیدریان به عنوان رییس سازمان سینمایی، اخباری منتشر شد که فعالیت های مدرسه ملی به خصوص در حوزه برگزاری کلاسهای آموزشی برای دانشجویان خود با چالشی همراه است.
– هیچکدام از اخبار منتشر شده صحت ندارد و من با صراحت این مساله را تکذیب میکنم. در واقع می توان این طور توضیح داد که از ابتدا قرار نبود آموزش در مدرسه ملی سینما به معنای کلاسیک دانشگاهی و آموزشگاهی برگزار شود و همچنان نیز این مساله دنبال میشود، البته این به آن معنا نیست که آموزشی وجود ندارد بلکه آموزشهای ما یک قید جدی داشته که شامل آموزش کارگاهی، کاربردی و موثر بوده است و برهمین اساس با توجه به نیاز دانشجویان ما در یک سال پیش روی دوره اول، آموزشهایی ارائه میشود تا نیاز آنها در عمل برطرف شود. کلاسهای مدرسه ملی براساس نیازهای عملی دانشجویان طراحی شده و در حال اجراست. بهتر است بگویم که آموزش در مدرسه ملی تعطیل نشده است بلکه هدفمندتر و کاربردی و عملیتر شده است.
*آیا بورسیهای که برای دانشجویان مدرسه در نظر گرفته شده بود نیز با تغییر مدیریت در سازمان سینمایی حذف شده است؟
– پیش از هر چیز باید بگویم که بورسیه برای هنرجویان مدرسه ملی سینمای ایران لغو نشده بلکه تنها شکل آن عوض شده است. لازم است این توضیح را بدهم که در سیاستهای اولیه که در این مدرسه تعریف شد، بحث عدالت آموزشی و کمک به افراد مستعد و نخبه اهمیت داشت و بر همین اساس بورس یا کمکهزینه تحصیلی تعریف شد. لازم بود استعدادها و نخبگانی که پس از گذراندن مراحل مختلف و از طریق مصاحبه وارد مدرسه ملی میشدند، مورد حمایت قرار گیرند به همین دلیل ما در مدرسه ملی سینما موظف بودیم تا برای استعدادهایی که برای نمونه از دورترین نقاط کشور وارد مدرسه میشدند، شرایطی را فراهم کنیم تا در مدرسه با فراغ بیشتری آموزش را دنبال کنند، یعنی لازم است که دست کم یک سوئیت و یا خوابگاهی برای زندگی داشته باشند، بورس در مدرسه ملی سینما در گذشته به همین معنا بود. البته همه هنرجویان هم توجیه و متعهد بودند که بعد از پایان دوره تحصیلی خدمات آموزشی و فنی خاصی را براساس کمک هزینهای که دریافت کردهاند، به مدرسه ارائه دهند.
البته در سال جاری شکل حمایتی و بورسیه مدرسه تغییر کرده یعنی از این به بعد با توجه به حدود یک هزار ساعت آموزشی که به دانشجویان ارائه شده است، از آنها میخواهیم که کار عملی بیشتری داشته باشند و تولیدات خود را به استانداردهای تعریف شده در طول دوره نزدیک کنند.
*زمانی که از مدرسه ملی سینما صحبت می شود، این انتظار می رود که آموزه هایی فراتر از آنچه که در آموزشگاه های آزاد سینمایی و یا دانشگاه ها ارائه میشود به استعدادهای انتخاب شده، ارائه شود. آیا برنامه آموزشی این مدرسه از چنین امری برخوردار بود؟
– اگر تمایزی بین مدرسه ملی سینمای ایران به عنوان یک مکان آموزشی و پژوهشی با آموزشگاههای آزاد سینمایی از یک طرف و دانشگاهها از طرف دیگر وجود نمیداشت، اولین کسی که منتقد و یا خواهان تعطیلی مدرسه میشد، خود من میبودم. من حدود ۹ سال میشود که عضو هیات علمی دانشگاه تهران هستم و به خوبی از شرایط آموزش در دانشگاهها و مسائل آن آشنا هستم و با سابقهای که از نزدیک و در ارتباط با آموزشگاهها داشتم، شیوه کار و آموزش آنها را تا حدودی میشناختم. این را یادمان باشد که آموزش سه رکن اساسی شامل برنامه، معلم و دانشجو دارد که برای آموزشهای ثمربخش و کارآمد باید توجه همزمان و متوازن به هر سه این ارکان باشد. اگر این مراقبت و دقت صورت بگیرد، طبیعتاً باید خروجی و محصول متفاوتی نسبت به نهادهای دیگر آموزشی داشته باشد. ما در مدرسه ملی در تلاش بودیم تا این اتفاق بیفتد و گامهای موثری هم در این زمینه برداشتیم. البته که ما در این زمان کم به تمام اهداف مورد نظر خود دست پیدا نکردیم اما فکر میکنم در نهایت با توجه به برنامهریزیهای صورتگرفته و آنچه از این پس انجام میشود نتیجههای قابل توجهی بدست می آوریم.
*در مدیریت جدید سازمان سینمایی، برنامه و سیاست های آموزشی این مدرسه تغییر میکند؟
– سوال شما را اینگونه جواب میدهم که مدرسه از این پس و همچنان مهمترین مرجع و نهاد آموزشی در سازمان سینمایی خواهد بود. اما در ارتباط با ۲۰ هنرجوی دوره اول که نیمی از دوره آموزشی آنها به پایان رسیده است، آقای حیدریان رییس سازمان سینمایی موافق به پایان رساندن این دوره آموزشی است، اما با توجه به شناختی که وی از سینما دارد که میتواند شناخت و برداشت متفاوتی نسبت به مدیریت قبلی سازمان سینمایی باشد، اولویت مدرسه ملی سینمای ایران را نه در پرورش هنرجویان جدید بلکه در بازآموزی و دانشافزایی برای فعالان حرفهای سینما میدانند؛ بنابراین در برنامههای پیش روی مدرسه ملی سینما تا اطلاع ثانوی اولویت با بازآموزی و دانشافزایی فعالان عرصه سینما است و در حال حاضر هیچ دانشجوی جدیدی در مدرسه پذیرفته نمیشود و این امر نظر رییس سازمان سینمایی و دیگر مشاوران و همراهان سازمان است.
در برنامههای پیش روی مدرسه ملی سینما تا اطلاع ثانوی اولویت با بازآموزی و دانشافزایی فعالان عرصه سینما است و در حال حاضر هیچ دانشجوی جدیدی در مدرسه پذیرفته نمیشوداین را هم توضیح بدهم که قرار بود مدرسه ملی با ۲۰ هنرجوی جوان فعالیتهای خود را کلید بزند و در ادامه به سمت بازآموزی و ارتقای سطح علمی سینماگران پیش رود، البته دوست داشتیم برنامه دوم پیش از این آغاز میشد اما با تاخیراتی همراه بود. در حوزه آموزش هنرجو نیز باید صبر کرد تا به لحاظ ساختاری و امکانات مادی، امکان انجام ۲ فعالیت در کنار هم وجود داشته باشد. البته برخی از کارشناسان سینمایی براین باورند که سینمای ایران در حال حاضر پیش از هرچیز نیازمند سروسامان دادن به شرایط موجود است و بعد میتوان به ورودیهای جدید فکر کرد.
*با برگزاری کارگاه های آموزشی برای فعالان سینما، احساس می شود که فعالیت های مدرسه ملی موازی با فعالیت های خانه سینما پیش رود.
– من به جای موازیکاری از کلمه همافزایی و درهمتنیدگیِ فعالیتها استفاده میکنم. خانه سینما به دلیل اینکه درگیر مسائل پیچیده صنفی است، طبیعی است که خیلی در موضوع بروز شدن و متصل شدن به دانش سینمای جهان نمیتواند فعالیت کند. ضمن اینکه تنها هدف ما برگزاری کارگاههای آموزشی نیست، ما در مدرسه ملی سینما وظیفه داریم تا ببینیم به روزترین اتفاقی که در هر حوزه در سینمای جهان رخ میدهد، چه چیز است و شرایط انتقال آن را با توجه به نیازها و اولویت های سینمای ایران فراهم کنیم. مدرسه ملی سینمای ایران یک پل ارتباطی است و شأن علمی و آکادمیک دارد، یعنی باید زمانی که کسی وارد مدرسه ملی میشود احساس کند که این مدرسه در کنار افزایش مهارت، از نظر بینش و فکر و نظر نیز یک قدم جلو میرود.
دوره آموزشی که برای دانشجویان این مدرسه اجرا شد، بسیار موفق بود و با این حال هنوز بخشی از موفقیتهای آنها بروز نکرده است. با اطمینان میتوانم بگویم که از بین این ۲۰ هنرجو، تعداد قابل توجهی فیلمساز مهم وارد سینمای ایران میشوند. دوست دارم بگویم که حداقل ۱۰ نفر از این هنرجویان بهترینهای سینمای ایران خواهند بود، اما بسیاری از دوستان و استادان این مدرسه با اطمینان از عدد ۵ استفاده میکنند و این امر یک اتفاق بسیار بزرگ برای مدرسه ملی سینما به شمار میرود. البته فکر میکنم در ادامه دوره جدید فعالیتهای مدرسه ملی سینما، به نتیجهای برسیم که براساس نیاز به تربیت نیروی انسانی در حوزهای خاص که مورد نیاز سینما باشد، هنرجوی جدید بگیریم.
*این طور به نظر می رسد که هدف آموزش تعیین شده از نظر سازمان سینمایی آنقدر موفق نبوده که ترجیح داده شد فعالیتهای آموزشی به کارگاه انتقال دانش و تجربه تغییر کند. این در حالی است که نشاندن سینماگران در کارگاهها و کلاسهای دانش افزایی میتواند بسیار سخت باشد.
– این را بسیاری از دوستان نیز به من گفتهاند که سرکلاس دانشافزایی نشاندن سینماگران کار بسیار مشکلی است و به همین دلیل ما برای آنها تمهیداتی در نظر گرفتهایم تا آنها را به سمت کلاسها جذب کنیم. در واقع فکر میکنیم اگر جنس آنچه که منتقل میشود حقیقی، واقعی، کاربردی و موثر باشد، اگر هم در ابتدا یک گارد و مقاومتی در برابر آن وجود داشته باشد این امر در گذر زمان برطرف میشود. البته باز هم همه چیز بستگی به برنامهریزی دقیق شورای آموزشی دارد که این امر تا مهرماه مشخص میشود. این را هم باید بگویم که بیشک براساس نیازهای روز سینمای ایران کلاسهای آموزشی برگزار میشود.
*سال گذشته جلساتی از سوی سازمان سینمایی با صنوف مختلف خانه سینما برگزار شد که در این جلسات پیشنهاد برگزاری کارگاه های ارتقای دانش با توجه به پیشرفت سینمای جهان برگزار شود. آیا برنامه های جدید مدرسه ملی سینما بر اساس همین نیازها طراحی شده است؟
– میتوان گفت یکی از منابعی که به آن توجه میشود همین جلسات خواهد بود و در پیشخوان کارگاههای آموزشی قرار میگیرد. البته تمام این موارد با تصمیمگیری شورای علمی صورت خواهد گرفت.
*مدرسه ملی سینما برنامهای برای حمایت از دانشجویان بعد از دوره آموزشی در نظر گرفته بود؟
– در مدرسه ملی سینمای ایران یک منظومه و نظامی پیشبینی کرده بودیم که نهادهای مختلف سینمایی چه وظایفی نسبت به هنرجویان آموزش دیده دارند، در واقع اینگونه دیده شده بود که این هنرجویان با کمک نهادی مانند بنیاد فارابی وارد بازار کار شوند. همچنین یکی از شروط ما برای هنرجویان، حضور در پروژه های سینمایی در طول دوره آموزش بود که بتوانند با فضای حرفهای آشنا شوند. در واقع براساس تفاهمنامهای که در حال تنظیم آن با بنیاد سینمایی فارابی بودیم، قرار بود تا هنرجویان به طور طبیعی جذب بازار کار شوند. البته این امکان همچنان وجود دارد و ما تمام سعی خود را میکنیم تا این هنرجویان وارد بازار کار حرفهای شوند.
*بحث آموزشهای بینالمللی در این کارگاهها به چه صورت دنبال می شود و قرار است از چه استادان بینالمللی برای حضور در کارگاههای آموزشی دعوت شود؟
– با توجه به تجربه کاری و سابقهای که در دانشگاه تهران و در امور بینالملل دارم، مراقب این هستم که درگیر نمایشهایی از این دست که فردی صرفاً به دلیل داشتن چشمان آبی و موی بلوند و از فلان کشوری اروپایی برای برگزاری کارگاه آموزشی بیاید، نشویم بلکه بیشتر به فکر کارایی و تاثیر فرد دعوتشده برای برگزاری ورکشاپ خواهیم بود. معتقدم اگر کسی کارایی مورد نظر را برای ارائه آموزش در کارگاه نداشته باشد، نباید دعوت کرد. ترجیح میدهیم کسی حضور پیدا کند که به تجربه و دانش سینمای ایران چیزی اضافه کند حال میخواهد این فرد از همین کشورهای همسایه باشد، خواه از آنسوی دنیا. البته به هزینه برگزاری این کارگاهها هم توجه خواهد شد.