1

انتقاد یک‌ فعال سینما از انفعال کاندیداهای انتخابات نسبت به هنرمندان⇐کجاست کاندیدایی که برنامه‌ای برای حمایت از معیشت هنرمندانی داشته باشد که کرونا، زندگی‌شان را کن‌فیکون کرده؟؟/ کجاست کاندیدایی که بیمه بیکاری هنرمندان را به سامان برساند؟/کجاست کاندیدایی که به‌جای تلفات بودجه به بهانه برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی، بیت المال را صرف ارتقای معیشت هنرمندان کند؟/آقایان رییسی، رضایی، مهرعلیزاده، قاضی‌زاده، همتی، زاکانی و جلیلی! کدام تان برنامه‌ای جامع و فراگیر دارید برای حمایت از هنرمندان ایران که پس از کرونا بدترین شرایط اقتصادی را تجربه کرده‌اند؟

سینماروزان/سیدروح‌الله حسینی(فعال سینما): ده‌ها نفر از چپ و راست و میانه کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده‌اند و تاکنون ده‌ها نشست رسمی و غیررسمی انتخاباتی برگزار شده ولی یک نفر یک برنامه برای حمایت از سینماگران یا کلی‌تر، هنرمندان رو نکرد؟

این حجم از بی‌تفاوتی نسبت به اهالی هنر واقعا حقارت‌بار نیست؟ هنرمندان فقط زینت‌المجالسند که قاب‌های آقایان را مزین کنند؟

کجاست کاندیدایی که برنامه‌ای برای حمایت از معیشت هنرمندانی داشته باشد که کرونا، زندگی‌شان را کن‌فیکون کرده؟؟ کجاست کاندیدایی که بیمه بیکاری هنرمندان را به سامان برسد؟ کجاست کاندیدایی که به‌جای تلفات بودجه به بهانه برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی، بیت المال را صرف ارتقای معیشت امثال اسدالله یکتاها و جواد گلپایگانی‌‌ها و اصغر سمسارزاده‌ها و… کند؟

باعث تاسف است که در برنامه‌های انتخاباتی رسانه ملی حتی یک کلمه درباره هنرمندان مطرح نمی‌شود و درمقابل پرسنل این رسانه صف می‌کشند برای ضبط رپرتاژ از جشنواره‌های هزینه‌زای بی‌فایده؟

آقایان رییسی، رضایی، مهرعلیزاده، قاضی‌زاده، همتی، زاکانی و جلیلی! کدام تان برنامه‌ای جامع و فراگیر دارید برای حمایت از هنرمندان ایران که پس از کرونا بدترین شرایط اقتصادی را تجربه کرده‌اند؟

کدام‌تان برنامه‌ای دارید برای راه‌اندازی فقط یک بیمارستان تخصصی برای هنرمندان؟ کدام تان برنامه‌ای دارید برای تامین اقلام ضروری زندگی هنرمندان در تمام ایام سال؟ کدام‌تان برنامه‌ای دارید برای پیدا کردن یک بیمه درمانی جامع برای هنرمندان؟

آقایان کاندیدا! همه جمعیت هنرمندان به صدهزارنفر هم نمی‌رسد ولی در این هشت سال حتی ده سبدکالای ارزان‌قیمت میان این جمعیت توزیع نشده! یکی از شما بیاید و مرد و مردانه مشکلات اهالی هنر را حل کند.

روح‌الله حسینی
روح‌الله حسینی




معرفی مشاوران انتخاب آثار داستانی جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی

سینماروزان: جمعی از فیلمسازان مسئولیت انتخاب فیلم‌های داستانی چهاردهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی را برعهده گرفتند.

به گزارش سینماروزان مشاوران انتخاب فیلم‌های داستانی چهاردهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی معرفی شدند.

روح‌الله حسینی، محمدرضا عرب، مریم دوستی، کاوه سجادی‌حسینی، سالم صلواتی، طوفان قدرتی، عماد سلمانیان، مجید موثقی و مهدی شمقدری مسئولیت انتخاب آثار داستانی این رویداد را برعهده دارند.

چهاردهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی با محوریت سیره علمی و عملی امام رضا(ع) به همت و مشارکت سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان اسفند 99 برگزار خواهد شد.

مشاوران جشنواره رضوی
مشاوران جشنواره رضوی




یک فعال سینما با زیر سوال بردن کیفیت داوری‌های جشنواره سی و هشتم بیان داشت⇐انگاری عمدا برخی فیلمها را نادیده گرفتند!/داوران فجر با نادیده گرفتن “خون شد”، به‌دنبال نمایش بزرگی(!) خود بودند؟/کدام فیلم جشنواره به خوبی “خون شد” سوداگری‌های بازار ارز را چوب زده بود؟؟ /چرا مستندهای مستقل و ازجمله “خط باریک قرمز” را بازی ندادند؟/اینکه دستیار یک داور دوتابعیتی جایزه می‌گیرد عجیب نیست؟؟/اگر بنا به بایکوت مطلق “پسرکشی” بود اصلا چرا فیلم را با تاخیر وارد جشنواره کردند؟؟/چرا در سال بازیهای ضعیف بازیگران زن، اجرای قدرتمند ژاله صامتی در “پسرکشی” دیده نشد؟/اینکه فردی هم داور است، هم برایش بزرگداشت می‌گیرند و هم دخترش را کاندیدا می‌کنند در شان جشنواره فجر است؟؟/انگاری در تعارف با حمایت ۸میلیاردی شهرداری مانده بودند و برای همین جشنواره را معطل فیلمی نگه داشتند که حمایت یک بانک شهری را داشت و درنهایت هم سیمرغ اصلی را به همین فیلم دادند؟؟/چرا “کشتارگاه” که به بهترین شکل پشت پرده مراودات اقتصادی ایران و عراق را نشان می‌داد نادیده گرفته شد؟؟/چرا جشنواره به افرادی باج داد که اساسا جشنواره را به رسمیت نشناخته و اختتامیه را تحریم کردند؟؟/از سال بعد در بالای فراخوان جشنواره با فونت درشت بنویسند: این فراخوان برای سینماگران مستقل است و افراد خاص(!) می‌توانند فراخوان را زیرپا بگذارند و باز جایزه بگیرند

سینماروزان: جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به اختتامیه رسید و اغلب جوایز مطابق پیش‌بینی‌ها توزیع شد تا مشخص گردد علیرغم ژست‌های استقلال‌طلبانه هیات‌ داوران این جشنواره، همچنان افراد و جریانات متصل هستند که باید از این جشنواره بهره‌مند باشند و همچنان مستقلین را که روی پای خود ایستاده‌اند به بازی نمی‌گیرند.

روح‌الله حسینی فعال سینما و رسانه با انتقاد از داوری‌های جشنواره گفت: انگاری عمدا برخی فیلمها را نادیده گرفتند و نخواستند آنها را احتساب کنند وگرنه چطور می‌شود یک فیلم کشدار و کسل‌کننده که حتی از آثار قبلی سازنده‌اش هم عقبتر است و حتی سوژه‌اش هم کپی سوژه فیلمی مربوط به ۱۵ سال قبل است نامش بین کاندیداها باشد ولی کیفیت روبه‌جلوی مسعود کیمیایی در “خون شد” دیده نشود.

این فعال سینما ادامه داد: کیمیایی در “خون شد” اجرای تمیزی ارائه داده ضمن اینکه خیلی خوب روایتش را به اتفاقات ارزی پیوند زده! کدام فیلم جشنواره این قدر خوب سوداگری‌های بازار ارز را چوب زده بود؟؟ داوران فجر با نادیده گرفتن “خون شد”، به‌دنبال نمایش بزرگی(!) خود بودند؟

حسینی با اشاره به ورود مستندهای ارگانی به فهرست کاندیداهای سیمرغ گفت: اینکه دستیار یک داور دوتابعیتی جشنواره جایزه می‌گیرد عجیب نیست؟؟؟چرا مستندهای مستقل و ازجمله “خط باریک قرمز” را بازی ندادند؟ نمیشود که بچه‌های مستقل را برای گرم کردن تنور وارد جشنواره کرد ولی در داوری سرشان را برید.

روح‌الله حسینی درباره ورود با تاخیر “پسرکشی” به جشنواره گفت: فیلم را با تاخیر وارد جشنواره کردند و در رای‌گیری هم احتسابش نکردند و حتی وقت کافی برای نشست خبری دراختیارش نگذاشتند!! آن هم درحالی‌که این فیلم یکی از بهترین آثار کارگردانش بود و بخصوص در بازیگری و اجرا از بسیاری آثار جشنواره بهتر و ارزنده‌تر بود؛ حداقلش این بود که در سال بازیهای ضعیف بازیگران زن، اجرای قدرتمند ژاله صامتی در “پسرکشی” باید دیده می‌شد ولی فیلم را کاملا بایکوت کردند. چرا؟ چون امثال صامتی اهل پارتی‌های شبانه نیستند؟؟ اگر بنا به بایکوت مطلق “پسرکشی” بود اصلا چرا فیلم را با تاخیر وارد جشنواره کردند؟؟ این اتفاقات بیش از پیش سوءظن مهندسی آرا را تقویت می‌کند!

این فعال سینما و رسانه با اشاره به حضور فریدون جیرانی در هیات داوران و کاندیداتوری فرزندش در بخش طراحی لباس بیان داشت: اینکه فردی هم داور است و هم برایش بزرگداشت می‌گیرند و هم دخترش را کاندیدا می‌کنند در شان جشنواره فجر است؟؟

روح‌الله حسینی با اشاره به تحریم اختتامیه توسط تیم تولید “روز صفر” بیان داشت: نمی‌دانم دلیل این همه باج دادن چیست؟؟ وقتی عوامل فیلمی علاقه ندارند داوری شوند چه اصراری بود که پنج جایزه نصیبشان شود؟؟ بهتر نبود اساسا اینها از داوری حذف می‌شدند و افرادی جایگزین می‌شدند که لااقل جشنواره را به رسمیت می‌شناسند؟

حسینی با اشاره به ورود با تاخیر فیلم “خورشید” به جشنواره گفت: انگاری در تعارف با حمایت ۸میلیاردی شهرداری از جشنواره مانده بودند و برای همین جشنواره را معطل فیلمی نگه داشتند که در تیتراژش نام یک بانک شهری به چشم می‌خورد و درنهایت هم سیمرغ اصلی را به همین فیلم دادند!

این فعال سینما تاکید کرد: آیا بهتر نبود وقتی فراخوان را منتشر می‌کردند رک و راست می‌نوشتند این فراخوان فقط برای سینماگران مستقل است و سینماگران خاص(!) می‌توانند فراخوان را زیر پا بگذارند؟؟ وگرنه چه دلیلی وجود داشت که فیلمی به‌روز از یک فیلم اولی به نام “کشتارگاه” که به بهترین شکل پشت پرده مراودات اقتصادی ایران و عراق را نشان می‌داد نادیده گرفته شود؟؟

روح‌الله حسینی




گزارش رسانه اصلاح‌طلب از احتمال تعطیلی قریب‌الوقوع خانه سینما

سینماروزان/روح الله حسینی: مشکلات صنفی-رفاهی موجود در بدنه سینما مدتهاست ادامه دارد و سران خانه سینما هم در عمل فعالیت مشهودی برای حل این مشکلات صورت نداده اند تا جایی که برخی اعضا ناگزیر شده اند برای برخورداری از تسهیلات رفاهی مثمرثمر برای عضویت در صنوفی مانند خانه کارگر اقدام کنند.

رسانه های مستقل و ازجمله سینماروزان پیش از این بارها درباره خلأ فعالیت صنفی واقعی در خانه سینما هشدار داده بودند ولی این هشدار ها جدی گرفته نشد تا مشکلات روزبروز افزایش یابد و به جایی برسیم که در شش ماهه گذشته مدام بیانیه و اعتراض و گفتگو در عدم توزیع منصفانه عیدی میلیاردی ارشاد و نداشتن یک بیمه درمانی جامع برای سینماگران طرح شود.

کار به جایی رسیده که حتی روزنامه اصلاح طلب “شرق” که اغلب حامی روسای خانه سینما بوده هم در تحلیلی ادعاهایی را درباره تعطیلی خانه سینما در دولت آینده طرح کرده است.

این روزنامه نوشت: بالاخره بخش مهمی از اختلافات درون «خانه سینما‌» علنی شده است‌. این گزاره‌ای است که می‌تواند بررسی پرونده «‌التهابات درون هیئت‌مدیره و چالش‌های مدیریت خانه سینما» را به جریان بیندازد.

“شرق” ادامه داد: اصولا بعد از بازگشایی «‌خانه سینما»‌ در دوره اول دولت «تدبیر و امید» مسیری که هیئت‌مدیره‌ها تا امروز طی کرده‌اند‌، اغلب عاری از شفافیت بوده است‌! عملکرد آنها سؤالات زیادی را به ذهن مخاطبان ‌‌به‌ویژه رسانه‌های حامی خانه سینما‌ متبادر کرده است که تا امروز متأسفانه پاسخ درخوری دریافت نکرده‌اند‌!  هر بار هم قرار است فضا شفاف شود مسائلی به‌وجود می‌آید که از اصل ماجرا دور می‌شویم‌. نمونه اخیر این نوع عملکرد، گزارشی است که درباره ثبت‌نشدن رسمی مجامع عمومی خانه سینما و مصوبات آن از سال 90 به این سو مطرح شده.

“شرق” افزود: خطر زمانی بیشتر رخ می‌نمایاند که در آینده‌ای نه‌چندان دور، دولت فعلی و سازمان سینمایی که همراه با مجموعه خانه سینما است، جای خود را به دولتی از جنس دولت احمدی‌نژاد بدهد و از‌قضا مجلسی هم با آنها همراه شود که تمایلی به وجود نهادی صنفی مانند خانه سینما نداشته باشد که در آن صورت بدون شک شاهد تعطیلی مجدد خانه سینما خواهیم بود!

این رسانه اصلاح طلب تاکید کرد: جالب است تعلل مدیران خانه سینما در ثبت قانونی مصوبات خود و حتی طی‌نشدن مسیر درست نقل و انتقال مالی ‌همچون پرداخت حق عضویت صنوف که باید به حساب‌های حقوقی واریز شوند و نه حقیقی‌ موضوع مهمی است که دلایل به‌تعویق‌افتادن آن اصلا مشخص نیست.

این روزنامه خاطرنشان ساخت: پرسش مهم دیگر این است که با توجه به وقایع اخیر اجتماعی و سیاسی، در صورت تعطیلی مجدد خانه آیا هنرمندان بار دیگر همراهی و پشتیبانی مجدانه‌ای از این خانه خواهند کرد ؟! که البته پاسخ آن خیر است، در این مدت بسیاری از هنرمندان عضو این خانه از فضای مشوش موجود دل‌چرکین هستند و متأسفانه کمتر به این موضوع توجه می‌شود. به همین دلیل ضروری است که متولیان این خانه به راه‌حل عاجلی برای مرتفع‌کردن مشکلات برسند.




زنده باد سیستم ایزوله! زنده باد قانون پایستگی انرژی در سیستم ایزوله!⇐با ادغام مدرسه ملی سینما در سازمان، مدیر این مدرسه نه تنها بیکار نشد بلکه منصبی تازه در سازمان یافت!

سینماروزان: ساختار مدیریت دولتی در ایران شاید علم مدیریت را به رسمیت نشناسد ولی برای علم فیزیک و به خصوص اصل پایستگی انرژی مکانیکی در سیستمهای ایزوله ارزش زیادی قائل است!!

برطبق اصل پایستگی انرژی مکانیکی، در یک سیستم ایزوله، انرژی از بین نمیرود و فقط از گونه ای به گونه دیگر بدل میشود و چون اغلب ساختارهای مدیریتی ما هم ایزوله است، هیچ مدیر و بعضا کارمندی از این ساختارها حذف نمیشود و فقط جایگاهش تغییر میکند.

به تازگی خبر رسیده که مدرسه ملی سینما که در دوران رییس معزول سینما و با وجود همه مخالفتها با بودجه ای هنگفت راه افتاد، در سازمان سینمایی ادغام شده است!! اولین حدس بعد از شنیدن این خبر، بیکاری مدیر این مدرسه است.

با این حال خبر بعدی آن است که روح الله حسینی از موسسین و مدیرعامل مدرسه ملی سینمای ایران نه تنها بیکار نشده بلکه از سوی رئیس سازمان سینمایی به عنوان «مدیرکل دفتر جشنواره ها و همکاریهای بین الملل» منصوب شده!!

به مانند همه احکام صادره برای مدیران سیستمهای دولتی به ضمیمه حکم تازه مدیر معزول مدرسه سینما،  سیاهه ای از سوابق ایشان هم آمده ولی یک خط توضیح نداده اند که چرا چنین مدیران پرسابقه ای مدام در سیستمهای دولتی میچرخند و دستاوردی ولو خرد در ساختارهای غیرایزوله خصوصی ندارند؟؟؟




پایان تولید اولین فیلم made in Qom تاریخ سینما!⇔پوستر«هستی» را یک روحانی طراحی کرده!!+عکس 

سینماروزان: همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان و بعد از اتمام مراحل فنی و آماده سازی، پوستر ملودرام «هستی» ساخته روح‌الله حسینی با طراحی مرتضی حاجیانی رونمایی شد.

«هستی» نخستین فیلم تاریخ سینمای ایران است که هسته اصلی تولید آن قمی هستند و بخش عمده تولید هم در قم انجام شده است و جالب اینکه طراح پوستر آن هم یک روحانی است!!

ستایش موسوی ، سعید برجعلی، محمدرسول صفری ، مینا حسینی مقدم، زهرا فراهانی ، فاطمه رمضانی مقدم، راوش، زهرا حاجیلو ، سمیه پارسایی و با حضور افتخاری پریسا گلدوست و کیانوش گرامی بازیگران «هستی» هستند.

موسیقی تیتراژ پایانی «هستی» ساخته امیرعباس گلاب با صدای راوش و ترانه عاطفه حبیبی تولید شده است.

سیدروح‌الله حسینی کارگردانی و تهیه کنندگی «هستی» را برعهده دارد و این ملودرام محصول سیمانمای کوثر کویر ایرانیان است.

در خلاصه داستان «هستی» آمده: برای اینکه پرواز کنی گاهی لازمه تا لبه پرتگاه هم بیایی…

هستی




ادعای مدیر مدرسه‌ای که در سه سال اخیر بیش از ۱۲میلیارد بودجه گرفته⇐«جایزه پژوهش سینمایی» موجب افزایش کیفیت تولیدات سینما می‌شود⇔پرسش اول: چرا مصادیق ادعاهای فعلی‌تان درباره جایزه پژوهش و ادعاهای قبلی درباره مدرسه ملی سینما را منتشر نمی‌کنید؟/پرسش دوم: چرا درباره بیلان مالی مدرسه و چگونگی هزینه‌کرد بیش از ۱۲میلیارد طی سه سال شفاف‌سازی نمی‌کنید؟

سینماروزان/محمد شاکری: راه‌اندازی مدرسه ملی سینما در کنار ده‌ها دانشگاه و دانشکده و آموزشگاه و کارگاه دولتی و خصوصی از ابتکارات(!) رییس معزول سینما بود؛ ابتکاری که هیچ گاه به تفصیل درباره خروجیش شفاف سازی نشد و تازه بعد از آمدن محمدمهدی حیدریان در سازمان سینمایی بود که بنا شد در حیطه فعالیتهای این مدرسه بازنگری شود و به جای جذب هنرجو به افزایش دانش بدنه صنف کمک کند.

روح الله حسینی فردی است که از ابتدای راه اندازی مدرسه ملی سینما به عنوان مدیر در این مدرسه به کار مشغول بوده است و حین مدیریت ادعاهای مختلفی را درباره «مهمترین نهاد آموزشی بودن» این مدرسه، «تبدیل شدن هنرجویان برتر آن به بهترینهای سینمای ایران» و همچنین «حضور اساتید مطرح دنیا در این مدرسه» طرح کرد!

اینکه چقدر از این ادعاها به واقعیت بدل شده مشخص نیست اما نگاهی به لیست حمایتی منتشره از سوی سازمان سینمایی حکایت دارد از آن که مدرسه تحت مدیریت روح الله حسینی در سه سال اخیر بیش از 12 میلیارد بودجه داشته است!!!

مدرسه در سال 94 دقیقا 3میلیارد و 600 میلیون بودجه گرفته، در سال 95 دقیقا 6میلیارد و 200میلیون بودجه گرفته و در سال 96 دقیقا 3میلیارد و 100میلیون بودجه که جمعش میشود 12میلیارد و 900 میلیون تومان!

رقم کمی نیست آن هم برای سیستمی نوپا در همان ابتدای راه اندازی اما هیچ شفاف سازی درباره چگونگی هزینه کرد این بودجه صورت نگرفته. یعنی مشخص نیست چقدر از این 12میلیارد سهم نیروهای بالادستی این مدرسه شده چقدرش سهم هنرجویان؟!

به جای این شفاف سازی مدرسه ملی سینما دو سالی است جایزه ای به نام پژوهش سینمایی را راه انداخته که مدیر مدرسه در شورای سیاستگزاریش حاضر است و اینجا هم به مانند مدرسه باز ادعاها درباره کارکرد است که از زبان روح الله حسینی مطرح شده. فی المثل حسینی مدعی این شده که «جایزه پژوهش سینمایی در پی حل مشکلات سینماست» یا «این جایزه موجب افزایش کیفیت تولیدات سینما می‌شود»!!

آیا بهتر نبود مدیر مدرسه ابتدا مصادیقی از ادعاهای خویش درباره کارکرد مدرسه را منتشر نموده و سپس ادعاهایی تازه درباره جایزه ای به نام پژوهش مطرح میکرد؟

البته که درخواست شفاف سازی درباره بیلان مالی مدرسه و چگونگی هزینه کرد بیش از 12میلیارد بودجه همچنان اولی است بر طرح مصادیق مدعیات!!!




گزارش یک رسانه مستقل از نامه‌ای شگفت‌انگیز به امضای مديرعامل رسانه‌هاي تصويري!!+عکس

سینماروزان: هرچقدر که رسانه ها از مدیران سینما بخواهند که در میانه دهه نود از افراد جوان و دارای انگیزه و البته رزومه موثر برای چینش مدیریتهای زیرمجموعه استفاده کنند باز هم کمترین بازخورد مثبت نسبت به این پیشنهادات مشاهده نمی‌شود و اغلب مدیران تکراری هستند که حلقه های بالای مدیریتی را به خود اختصاص می‌دهند.

به گزارش سینماروزان همین رخوت حاکم بر بدنه مدیریتی است که گاهی موجب می شود اتفاقاتی عجیب و غریب در زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی شکل گیرد؛ از جمله این اتفاقات شگفت انگیز در گزارشی منتشره در رسانه مستقل «نمایش خانگی» ارائه شده است.

سایت «نمایش خانگی» با انتشار نامه ای به امضای مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری که در آن فیلمی با عنوان «هستی» به کارگردانی روح‌الله حسینی را به صرف مصاحبه کارگردان واجد ارزش تشخیص نداده، این روند را نقد کرده است.

متن گزارش «نمایش خانگی» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده انعکاس توضیحات مدیرعامل رسانه های تصویری درباره این گزارش هست:

در هفته هاي گذشته کم نبوده اند رسانه هايي که با مرور رزومه سالهاي اخير مهدي يزداني مديرعامل تازه موسسه رسانه هاي تصويري و حضور ايشان در هيأت مديره شرکتهاي نساجي يا ترخيص کالا، انتخاب ايشان براي رياست موسسه اي کاملا تخصصي را به چالش کشيدند.

 البته که اين نقدها تا اينجا موجب آن نشده که رياست سازمان سينمايي درباره حوزه تخصصي نمايش خانگي به سراغ فردي داراي رزومه غني در اين حوزه برود و همچنان اين مهدي يزداني است که بر رياست اين سازمان تکيه زده.

اما يک اتفاق به شدت عجيب درباره مهدي يزداني آن است که به تازگي متن نامه اي از او خطاب به دست اندرکاران توليد فيلمي با نام «هستي» که درخواست حمايت از سوي رسانه هاي تصويري را داشته‌اند در فضاي مجازي مي چرخد؛

در اين نامه يزداني با اشاره به مصاحبه‌های روح‌الله حسینی کارگردان «هستی» این فیلم را واجد ارزش حمایت ندانسته است!!!

پيشتر مسعود فراستي را داشتيم که به عنوان یک منتقد حين حضور در کاخ جشنواره با تماشاي بخشهايي ابتدايي يک فيلم عيار کلي فيلم را محک زده و درباره آن اظهارنظر مي‌کرد اما اينکه با مديري روبرو باشيم که بدون تماشاي فيلم درباره آن حکم قطعي صادر کند به شدت غیرقابل قبول است.

البته يزداني مي‌تواند خيلي راحت از پروژه هايي خاص حمايت کند و درباره حمايتش هم دليلي نياورد اما وقتي بناست درباره عدم حمايت از پروژه اي نامه‌نگاري کند بهتر نيست که با استدلالي موجه اين کار را انجام دهد؟

آخر کجای دنیا برمبنای گفتگوهای یک کارگردان کیفیت محصولش عیارسنجی می‌شود؟

متن نامه ای که یزدانی براساس مصاحبه های کارگردان «هستی» این فیلم را فاقد ارزش حمایت دانسته است!
متن نامه ای که یزدانی براساس مصاحبه های کارگردان «هستی» این فیلم را واجد ارزش ندانسته است!



توسط کارگردانی قمی که با معاون و رییس معزول سینما شاخ‌به‌شاخ شده بود⇐ نخستین پروژه فیلمسازی مستقل قم کلید خورد!⇔پروژه‌ای با محوریت جنون دختری چشم رنگی!+عکس

سینماروزان: در دوران رییس معزول سینما و معاون معزول نظارتی‌اش در کنار برخی از سینماگران پیشکسوتی که به دلیل اعمال سلیقه های عجیب و غریب نظارتی زبانشان به شکوه باز شد کم نبودند کارگردانان جوانی که به دلیل مستقل بودن و پرهیز از لابی گریهای مرسوم نتوانستند پروانه ساخت آثارشان را بگیرند.

به گزارش سینماروزان از جمله این کارگردانان روح الله حسینی بود؛ متولد و ساکن قم که بعد از سالها فعالیت در حیطه آثار مستند و ویدیویی وقتی نتوانست مجوز ساخت اولین فیلم سینمایی خود را دریافت کند دی ماه سال قبل در گفتگویی صریح به انتقاد از معاون معزول نظارت و رییس معزول سازمان سینمایی پرداخت.

حسینی در آن گفتگو به صراحت از این گفت که تمام عمرش را در قم زندگی کرده‌ و همواره هم دفتر مراجع به رویش باز بوده اما بعد از مدتها رایزنی نتوانسته برای یک ربع رییس سازمان سینمایی را ببیند و فقط بپرسد چرا با داشتن رزومه پر و پیمان مجوز کارگردانیش صادر نشده است.(اینجا را بخوانید)

کمتر از یک سال بعد از آن گفتگو و بعد از حذف رییس سابق و معاون نظارتی‌اش، روح ا.. حسینی درگیر تولید فیلمی با نام «هستی» شده است؛ نخستین فیلم بلندی که تولید آن با عواملی که اغلب قمی هستند کاملا در قم انجام در حال انجام است.

داستان «هستی» درباره دختری چشم رنگی برآمده از خانواده ای ثروتمند است که گرفتار جنون میشود.

روح ا.. حسینی که همزمان کارگردانی و تهیه کنندگی «هستی» را برعهده دارد با تأکید بر آن که این فیلم نخستین فیلم بلند ساخته شده توسط شرکت های فیلم سازی مستقر در قم است اظهار داشت: پیش تولید این فیلم از سه ماه پیش در قم کلید خورده و فیلمبرداری آن نیز اوایل شهریورماه امسال آغاز شده است آن هم در شرایطی که مدتها قبل از آغاز فیلمبرداری دورخوانی داشتیم تا با حداقل ایرادات فیلمبرداری پیش رود.

وی با اشاره به زمینه اقتباسی این کار گفت: فیلم نامه «هستی» نوشته علی بیطرفان از رمانی به همین نام به نگارش در آمده است که درون مایه اجتماعی دارد و به مسائل روز جامعه در مورد ازدواج جوانان می پردازد.

وی با تاکید بر اینکه با پایان فیلمبرداری، مراحل فنی و تدوین این فیلم آغاز می شود ادامه داد: آخر آبان ماه زمان پیش بینی شده برای اتمام کار تدوین این فیلم است که پس از آن این فیلم بلند در گروه هنرتجربه و شبکه نمایش خانگی توزیع و سپس در شبکه‌های مختلف صدا و سیما پخش می شود.

حسینی با بیان اینکه در این فیلم بیش از ۵۰ بازیگر به ایفای نقش می پردازند ادامه داد: تعداد زیادی از این بازیگران از میان بازیگران قم انتخاب شده و نقش اصلی را دختری بنام ستایش موسوی بازی می کند و بازیگرانی مانند مجید مشیری، شیوا خنیاگر و حدیثه تهرانی نیز در این فیلم بلند به ایفای نقش می پردازند.

کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی «هستی» ادامه داد: این فیلم دارای بیش از ۳۵ لوکیشن و محل فیلمبرداری از جمله بیمارستان، دانشگاه، رستوران، مرکز اعصاب و روان و کارخانه پدر هستی است که تمام این مکان های فیلم برداری در قم واقع هستند.

حسینی هزینه ساخت این فیلم را ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال برآورد کرد و گفت: این فیلم توسط شرکت فیلمسازی سیمانمای کوثر کویر ایرانیان که دفتر اصلی آن در قم است، تهیه می شود.

این کارگردان ساکن قم درباره میزان حمایت از تولید اولین پروژه فیلمسازی مستقل قم اظهار داشت: هیچ حمایت ملموسی وجود نداشته است. برخی از ارگانها در گفتار در حمایت از محصولات فرهنگی سخن می رانند اما به پای عمل که میرسد همه چیز رنگ می بازد.

وی خاطرنشان ساخت: یکی از دلایلی که اغلب هنرمندان قمی ترجیح می دهند در خارج از قم فعالیت داشته باشند همین است چون حمایتهای حداقلی هم وجود ندارد و حتی برای تخصیص لوکیشنهای بلااستفاده نیز تعاملی صورت نمی پذیرد.

نمایی از «هستی»
نمایی از «هستی»/عکس: سیدمهدی حکیم



بازی با کلمات دو هفته بعد از شایعات مربوط به تعطیلی؟⇐مدیر مدرسه ملی سینما: مدرسه تعطیل نشده؛ فقط هیچ دانشجوی جدیدی پذیرفته نمی‌شود!/ برای صیانت از ۲ واژه ایران و ملی در عنوان «مدرسه» تعهد دادم!!!/ حیدریان خیلی سریع متوجه کارکرد و اهمیت مدرسه شد

سینماروزان: دو هفته بعد از شایعات مربوط به تعطیلی مدرسه ای موسوم به مدرسه ملی یا عالی سینمای ایران و گسترش این شایعات در فضاهای خبری بالاخره مدیر این مدرسه در گفتگویی تفصیلی با نیوشا روزبان در «مهر» کوشیده به نوبه خود پاسخگوی شایعات باشد.

به گزارش سینماروزان حسینی بخش عمده ای از گفتگویش را به شرح دستاوردهایش در این مدرسه ملی یا عالی اختصاص داده است اما مهمترین خروجی این گفتگو آنجاست که میگوید محمدمهدی حیدریان رییس جدید سازمان سینمایی علاقه ای به جذب و آموزش هنرجو در این مدرسه ندارد و ترجیحش این است که مدرسه به افزایش دانش سینماگران فعال سینما کمک کند!!!

متن کامل گفتگوی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران را بخوانید:

*با توجه به اینکه راه اندازی مدرسه ملی سینما از ایده های حجت الله ایوبی رییس سابق سازمان سینمایی بود با تغییر ریاست سازمان بارها زمزمه های انحلال مدرسه ملی سینما شنیده می شد. رسانه های غیررسمی نیز به انتشار این خبرها دامن می زدند به همین منظور خوب است که شما خودتان آخرین وضعیت مدرسه ملی سینما را تشریح کنید.

– فکر می‌کنم از رسانه‌هایی که این خبر را منتشر کرده‌اند باید پرسید که چرا درباره فعالیت‌های مدرسه شایعه‌پراکنی می‌کنند. خبر تعطیلی مدرسه کذب محض بود. به ویژه انتشار این خبرها اندکی بعد از اعلام انتصاب اعضای هیات امنای جدید کمی هم عجیب و ناشیانه بود. اگر قرار بر تعطیلی یا هر تصمیم دیگری از این دست بود حکم اعضای جدید از سوی ریاست سازمان سینمایی ابلاغ یا دست‌کم رسانه‌ای نمی‌شد. در نهایت همین جا تاکید می‌کنم که فعالیت‌های مدرسه با قوت تمام در حال پیگیری است و هم‌اکنون در حال برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های آینده مدرسه هستیم.

*روند شکل‌گیری مدرسه ملی سینما بر چه اساس بود؟

– در اسفندماه ۱۳۹۴ حکم مدیرعامل و دبیر شورای علمی مدرسه ملی سینما را از سوی رییس سازمان سینمایی دریافت کردم، البته در زمان ثبت این مدرسه یعنی در اسفند ۱۳۹۳ به عنوان مدیر اجرایی و دبیر شورای علمی مدرسه از سوی حجت الله ایوبی رییس وقت سازمان سینمایی منصوب شده بودم. مسئولیت طراحی و اجرای مدرسه ملی سینمای ایران از ابتدا تا بحال به عهده من بوده است و شاید به دلیل اینکه از ابتدای شکل‌گیری این مدرسه، اطلاع‌رسانی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته است، جامعه سینمایی ما هنوز تعریف مشخص و مدونی را از مدرسه نگرفته است، این تعریف در دل مدرسه و در سازمان سینمایی وجود دارد اما منتشر نشده است و شاید همین مساله سبب شده تا بسیاری از افراد نسبت به این تعریف آگاهی نداشته باشند.

آبان ۱۳۹۲ از من دعوت شد تا در سازمان سینمایی حضور داشته باشم و مسئولیت اداره کل توسعه دانش و مهارت های سینمایی را برعهده بگیرم. در همین زمان بود که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی از من خواست تا پروژه مدرسه عالی سینمای ایران را طراحی و اجرا کنم و همزمان مسئولیت اداره توسعه دانش و مهارت‌های سینمایی به من سپرده شد، جایی که تمامی آموزشگاه های آزاد سینمایی زیر نظر اینجانب بود، به گونه‌ایی که یک میدان وسیع برای مطالعه و تجربه در اختیار من قرار داشت. در همان زمان طرحی با نام طرح ارزیابی و پایش این آموزشگاه‌ها را کلید زدم و براساس آن تمامی آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در استان تهران و البرز تا پایان سال ۱۳۹۳ براساس یک سری از معیارهای علمی، مورد ارزیابی قرار گرفت و براساس این طرح تصویری از اوضاع کمی و کیفی آموزشگاه های سینمایی به دست آمد. البته این طرح به منظور آسیب‌شناسی و تقویت این مراکز انجام شد لیکن تصویر به دست آمده از این پروژه برای طراحی مدرسه عالی سینما و بعدتر مدرسه ملی سینما مفید بود. همزمان بعد از مدت کوتاهی مطالعه فردی و بررسی الگوهای مشابه خارج از ایران، از بسیاری از اهالی سینما و استادان دانشگاهی در حوزه سینما مشورت گرفتم که به حدود بیش از ۱۵۰ گفتگو با افراد مختلف رسید.

طرحی با نام ارزیابی و پایش این آموزشگاه‌ها را کلید زدم و براساس آن تمامی آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در استان تهران و البرز تا پایان سال ۱۳۹۳ براساس یک سری از معیارهای علمی، مورد ارزیابی قرار گرفتالبته استانداردهایی در حوزه آموزش، در تعریف و کارکرد مدارس عالی سینمایی وجود دارد که این استانداردها نیز در همان دوران مورد توجه و بررسی قرار گرفت. پس از این مطالعات و مشورت‌ها و شکل‌گیری کارگروهی کوچک، طرح تاسیس مدرسه ملی سینمای ایران آماده شد. در این طرح دو هدف اساسی وجود داشت: یکی شناسایی و پرورش استعدادهای نخبه و جوان در سینمای ایران و دیگری به روزرسانی و ارتقای دانش فعالان حرفه‌ای سینمای ایران. هر دوی این اهداف هم با یک رویکرد اساسی تعریف شده بود که همانا کم‌کردن فاصله میان حوزه عمل و کار حرفه‌ای و حوزه نظر و کار علمی و فکری در سینما بود. در همین زمان پیشنهاد شد لفظ عالی به ملی تغییر کند چرا که همان زمان برخی رسانه‌ها با استناد به همین الفاظ مدعی بودند که این مدرسه از روی مدل‌های خارجی مثلا مدرسه عالی فمیس در فرانسه کپی‌برداری شده است، در صورتی که این مدرسه از جمله آخرین نمونه‌هایی بود که درباره آن مطالعه کرده بودیم و قبل از آن مدارس دیگری در کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. نکته مهمتر اینکه نگاه خاصی به شرایط بومی، ملی و فرهنگی کشورمان داشتیم و به همین دلیل پیشنهاد دادم تا نام مدرسه عالی سینما به مدرسه ملی سینما تبدیل شود بویژه که این امر یک پروژه ملی در حوزه فرهنگ و سینما بود. جالب است حتی بدانید اگر درست یادم مانده باشد برای صیانت از ۲ واژه ایران و ملی جایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعهد هم دادم.

در ادامه و در تابستان سال ۹۴ نشست‌هایی با حضور افراد مختلف از طیف‌های مختلف سینمایی برگزار شد تا درباره ملاحظات تاسیس یک مدرسه ملی سینمایی صحبت شود. از آن زمان به بعد و در مهر ماه سال ۹۴ کمی جدی‌تر فعالیت‌های خود را در حوزه برگزاری کارگاه‌های آموزشی و نشست‌های علمی آغاز کردیم و در همین راستا برای مثال با خانه سینما و کانون فیلمنامه‌نویسان تفاهمنامه‌ای را برای توسعه و به‌روزرسانی دانش فیلمنامه‌نویسی و انتقال تجارب بزرگان این حوزه امضا کردیم. همچنین این پیشنهاد را برای صنوف مختلف سینمایی داشتیم تا دوره‌های کارگاهی برگزار کنیم. در این میان برنامه بسیار مفید و موثری هم با نام «سینما دانشگاه» با همکاری دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی برگزار کردیم که به نقد و بررسی اجتماعی فیلم های سینمایی می‌پرداخت. از این منظر، در واقع به دنبال توسعه نگاه و دانش بین‌رشته‌ای در سینمای ایران بودیم به این معنا که می‌خواستیم سینمای ایران از علوم اجتماعی، روانشناسی، ادبیات و سایر علوم بهره بیشتری بگیرد و این علوم به کمک سینما بیایند.

همچنین تلاش می‌کردیم تا با کمک مدرسه ملی سینمای ایران، فضای گفتگوهای علمی و کارشناسی را در سینما باز کنیم. در همان نشست‌های سه‌روزه که اشاره کردم آقای اصغر فرهادی معتقد بود که در سینمای ایران خارج از فضای ژورنالیستی فضای دیگری وجود ندارد تا در آن سینماگران درباره سینما به صورت جدی بحث کنند.

در نهایت برای مدرسه ملی سینما ساختاری تعریف شد و حوزه‌های مختلف آموزش، پژوهش، اجرایی و بین‌الملل شکل گرفت. ما معتقد بودیم مدرسه ما یک مدرسه ملی سینما است اما ماهیت بین‌المللی دارد و به دنبال این بودیم تا این مدرسه کانال ارتباط علمی و موثر سینمای ایران با خارج از ایران و حوزه بین‌الملل باشد. البته این بدین معنا نبود که مراکز آموزشیِ دیگر و بویژه دانشگاه‌ها از این مهم غافلند، بلکه به نظرمان می‌رسید مدرسه ملی به دلیل جایگاهی که دارد و بویژه ارتباط نزدیک و ساختاری آن با سازمان سینمایی به عنوان بدنه اجرایی سینمای کشور و از طرف دیگر ارتباط با حوزه های علمی به راحتی می‌تواند روابط بین‌المللی مناسبی در حوزه سینما برقرار کند؛ روابطی که تاثیر واقعی، کاربردی و مستمر و موثرتری داشته باشند. این مجموعه اهداف و تعاریف و فعالیت‌ها بعلاوه پذیرش ۲۰ هنرجوی مستعد و نخبه مجموعه کارهایی بود که در دست انجام بود تا اسفندماه سال ۱۳۹۵ که آقای حیدریان به عنوان رییس سازمان سینمایی جایگزین آقای ایوبی شدند.

به هر حال آقای ایوبی بانی این ماجرا بودند و حمایت های بسیاری هم از مدرسه کردند. شخص آقای جنتی، وزیر پیشین ارشاد هم دلبستگی زیادی به مدرسه و آینده و اهداف آن داشتند. آن روزها که این تغییر در ریاست سازمان سینمایی رخ داد خیلی‌ها اعتقاد داشتند که مدرسه هم تعطیل خواهد شد اما خوشبختانه آقای حیدریان خیلی سریع متوجه کارکرد و اهمیتی که مدرسه می‌تواند در پیشبرد اهداف سینمای ایران به ویژه در حوزه فناوری‌ها و به روز شدن ابزار و نیروی انسانی ایفا کند، شدند و بر این اساس قول و قرارهایی با رییس جدید سازمان سینمایی گذاشته شد. در حال حاضر طراحی‌هایی در حوزه تفاهم و توافقی که با ایشان داشتیم دارد انجام می‌گیرد و در همین راستا شورای علمی جدید مدرسه ملی سینمای ایران به زودی تشکیل می‌شود. این شورا که شورایی جامع و متشکل از متخصصان و صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف خواهد بود، موظف است برنامه‌های جدید مدرسه ملی را ذیل کلیدواژه اصلی مدرسه ملی که همان دانش افزایی است، طراحی کرده و بر اجرای آنها نظارت کند. می‌توان گفت اراده اصلی این روزهای مدرسه ملی این است که کسانی که در حوزه‌های مختلف سینمای ایران فعال هستند، دانش و مهارت‌های خود را از طریق این مدرسه ارتقا دهند و با سینمای جهان همگام شوند.

اراده اصلی این روزهای مدرسه ملی این است که کسانی که در حوزه‌های مختلف سینمای ایران فعال هستند، دانش و مهارت‌های خود را از طریق این مدرسه ارتقا دهند و با سینمای جهان همگام شوند.

*با انتصاب آقای حیدریان به عنوان رییس سازمان سینمایی، اخباری منتشر شد که فعالیت های مدرسه ملی به خصوص در حوزه برگزاری کلاس‌های آموزشی برای دانشجویان خود با چالشی همراه است.

– هیچکدام از اخبار منتشر شده صحت ندارد و من با صراحت این مساله را تکذیب می‌کنم. در واقع می توان این طور توضیح داد که از ابتدا قرار نبود آموزش در مدرسه ملی سینما به معنای کلاسیک دانشگاهی و آموزشگاهی برگزار شود و همچنان نیز این مساله دنبال می‌شود، البته این به آن معنا نیست که آموزشی وجود ندارد بلکه آموزش‌های ما یک قید جدی داشته که شامل آموزش کارگاهی، کاربردی و موثر بوده است و برهمین اساس با توجه به نیاز دانشجویان ما در یک سال پیش روی دوره اول، آموزش‌هایی ارائه می‌شود تا نیاز آنها در عمل برطرف شود. کلاس‌های مدرسه ملی براساس نیازهای عملی دانشجویان طراحی شده و در حال اجراست. بهتر است بگویم که آموزش در مدرسه ملی تعطیل نشده است بلکه هدفمندتر و کاربردی و عملی‌تر شده است.

*آیا بورسیه‌ای که برای دانشجویان مدرسه در نظر گرفته شده بود نیز با تغییر مدیریت در سازمان سینمایی حذف شده است؟

– پیش از هر چیز باید بگویم که بورسیه برای هنرجویان مدرسه ملی سینمای ایران لغو نشده بلکه تنها شکل آن عوض شده است. لازم است این توضیح را بدهم که در سیاست‌های اولیه که در این مدرسه تعریف شد، بحث عدالت آموزشی و کمک به افراد مستعد و نخبه اهمیت داشت و بر همین اساس بورس یا کمک‌هزینه تحصیلی تعریف شد. لازم بود استعدادها و نخبگانی که پس از گذراندن مراحل مختلف و از طریق مصاحبه وارد مدرسه ملی می‌شدند، مورد حمایت قرار گیرند به همین دلیل ما در مدرسه ملی سینما موظف بودیم تا برای استعدادهایی که برای نمونه از دورترین نقاط کشور وارد مدرسه می‌شدند، شرایطی را فراهم کنیم تا در مدرسه با فراغ بیشتری آموزش را دنبال کنند، یعنی لازم است که دست کم یک سوئیت و یا خوابگاهی برای زندگی داشته باشند، بورس در مدرسه ملی سینما در گذشته به همین معنا بود. البته همه هنرجویان هم توجیه و متعهد بودند که بعد از پایان دوره تحصیلی خدمات آموزشی و فنی خاصی را براساس کمک هزینه‌ای که دریافت کرده‌اند، به مدرسه ارائه دهند.

البته در سال جاری شکل حمایتی و بورسیه مدرسه تغییر کرده یعنی از این به بعد با توجه به حدود یک هزار ساعت آموزشی که به دانشجویان ارائه شده است، از آنها می‌خواهیم که کار عملی بیشتری داشته باشند و تولیدات خود را به استانداردهای تعریف شده در طول دوره نزدیک کنند.

*زمانی که از مدرسه ملی سینما صحبت می شود، این انتظار می رود که آموزه هایی فراتر از آنچه که در آموزشگاه های آزاد سینمایی و یا دانشگاه ها ارائه می‌شود به استعدادهای انتخاب شده، ارائه شود. آیا برنامه آموزشی این مدرسه از چنین امری برخوردار بود؟

– اگر تمایزی بین مدرسه ملی سینمای ایران به عنوان یک مکان آموزشی و پژوهشی با آموزشگاه‌های آزاد سینمایی از یک طرف و دانشگاه‌ها از طرف دیگر وجود نمی‌داشت، اولین کسی که منتقد و یا خواهان تعطیلی مدرسه می‌شد، خود من می‌بودم. من حدود ۹ سال می‌شود که عضو هیات علمی دانشگاه تهران هستم و به خوبی از شرایط آموزش در دانشگاه‌ها و مسائل آن آشنا هستم و با سابقه‌ای که از نزدیک و در ارتباط با آموزشگاه‌ها داشتم، شیوه کار و آموزش آنها را تا حدودی می‌شناختم. این را یادمان باشد که آموزش سه رکن اساسی شامل برنامه، معلم و دانشجو دارد که برای آموزش‌های ثمربخش و کارآمد باید توجه همزمان و متوازن به هر سه‌ این ارکان باشد. اگر این مراقبت و دقت صورت بگیرد، طبیعتاً باید خروجی و محصول متفاوتی نسبت به نهادهای دیگر آموزشی داشته باشد. ما در مدرسه ملی در تلاش بودیم تا این اتفاق بیفتد و گام‌های موثری هم در این زمینه برداشتیم. البته که ما در این زمان کم به تمام اهداف مورد نظر خود دست پیدا نکردیم اما فکر می‌کنم در نهایت با توجه به برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته و آنچه از این پس انجام می‌شود نتیجه‌های قابل توجهی بدست می آوریم.

*در مدیریت جدید سازمان سینمایی، برنامه و سیاست های آموزشی این مدرسه تغییر می‌کند؟

– سوال شما را اینگونه جواب می‌دهم که مدرسه از این پس و همچنان مهمترین مرجع و نهاد آموزشی در سازمان سینمایی خواهد بود. اما در ارتباط با ۲۰ هنرجوی دوره اول که نیمی از دوره آموزشی آنها به پایان رسیده است، آقای حیدریان رییس سازمان سینمایی موافق به پایان رساندن این دوره آموزشی است، اما با توجه به شناختی که وی از سینما دارد که می‌تواند شناخت و برداشت متفاوتی نسبت به مدیریت قبلی سازمان سینمایی باشد، اولویت مدرسه ملی سینمای ایران را نه در پرورش هنرجویان جدید بلکه در بازآموزی و دانش‌افزایی برای فعالان حرفه‌ای سینما می‌دانند؛ بنابراین در برنامه‌های پیش روی مدرسه ملی سینما تا اطلاع ثانوی اولویت با بازآموزی و دانش‌افزایی فعالان عرصه سینما است و در حال حاضر هیچ دانشجوی جدیدی در مدرسه پذیرفته نمی‌شود و این امر نظر رییس سازمان سینمایی و دیگر مشاوران و همراهان سازمان است.

در برنامه‌های پیش روی مدرسه ملی سینما تا اطلاع ثانوی اولویت با بازآموزی و دانش‌افزایی فعالان عرصه سینما است و در حال حاضر هیچ دانشجوی جدیدی در مدرسه پذیرفته نمی‌شوداین را هم توضیح بدهم که قرار بود مدرسه ملی با ۲۰ هنرجوی جوان فعالیت‌های خود را کلید بزند و در ادامه به سمت بازآموزی و ارتقای سطح علمی سینماگران پیش رود، البته دوست داشتیم برنامه دوم پیش از این آغاز می‌شد اما با تاخیراتی همراه بود. در حوزه آموزش هنرجو نیز باید صبر کرد تا به لحاظ ساختاری و امکانات مادی، امکان انجام ۲ فعالیت در کنار هم وجود داشته باشد. البته برخی از کارشناسان سینمایی براین باورند که سینمای ایران در حال حاضر پیش از هرچیز نیازمند سروسامان دادن به شرایط موجود است و بعد می‌توان به ورودی‌های جدید فکر کرد.

*با برگزاری کارگاه های آموزشی برای فعالان سینما، احساس می شود که فعالیت های مدرسه ملی موازی با فعالیت های خانه سینما پیش رود.

– من به جای موازی‌کاری از کلمه هم‌افزایی و درهم‌تنیدگیِ فعالیت‌ها استفاده می‌کنم. خانه سینما به دلیل اینکه درگیر مسائل پیچیده صنفی است، طبیعی است که خیلی در موضوع بروز شدن و متصل شدن به دانش سینمای جهان نمی‌تواند فعالیت کند. ضمن اینکه تنها هدف ما برگزاری کارگاه‌های آموزشی نیست، ما در مدرسه ملی سینما وظیفه داریم تا ببینیم به روزترین اتفاقی که در هر حوزه در سینمای جهان رخ می‌دهد، چه چیز است و شرایط انتقال آن را با توجه به نیازها و اولویت های سینمای ایران فراهم کنیم. مدرسه ملی سینمای ایران یک پل ارتباطی است و شأن علمی و آکادمیک دارد، یعنی باید زمانی که کسی وارد مدرسه ملی می‌شود احساس کند که این مدرسه در کنار افزایش مهارت، از نظر بینش و فکر و نظر نیز یک قدم جلو می‌رود.

دوره آموزشی که برای دانشجویان این مدرسه اجرا شد، بسیار موفق بود و با این حال هنوز بخشی از موفقیت‌های آنها بروز نکرده است. با اطمینان می‌توانم بگویم که از بین این ۲۰ هنرجو، تعداد قابل توجهی فیلمساز مهم وارد سینمای ایران می‌شوند. دوست دارم بگویم که حداقل ۱۰ نفر از این هنرجویان بهترین‌های سینمای ایران خواهند بود، اما بسیاری از دوستان و استادان این مدرسه با اطمینان از عدد ۵ استفاده می‌کنند و این امر یک اتفاق بسیار بزرگ برای مدرسه ملی سینما به شمار می‌رود. البته فکر می‌کنم در ادامه دوره جدید فعالیت‌های مدرسه ملی سینما، به نتیجه‌ای برسیم که براساس نیاز به تربیت نیروی انسانی در حوزه‌ای خاص که مورد نیاز سینما باشد، هنرجوی جدید بگیریم.

*این طور به نظر می رسد که هدف آموزش تعیین شده از نظر سازمان سینمایی آنقدر موفق نبوده که ترجیح داده شد فعالیت‌های آموزشی به کارگاه انتقال دانش و تجربه تغییر کند. این در حالی است که نشاندن سینماگران در کارگاه‌ها و کلاس‌های دانش افزایی می‌تواند بسیار سخت باشد.

– این را بسیاری از دوستان نیز به من گفته‌اند که سرکلاس دانش‌افزایی نشاندن سینماگران کار بسیار مشکلی است و به همین دلیل ما برای آنها تمهیداتی در نظر گرفته‌ایم تا آنها را به سمت کلاس‌ها جذب کنیم. در واقع فکر می‌کنیم اگر جنس آنچه که منتقل می‌شود حقیقی، واقعی، کاربردی و موثر باشد، اگر هم در ابتدا یک گارد و مقاومتی در برابر آن وجود داشته باشد این امر در گذر زمان برطرف می‌شود. البته باز هم همه چیز بستگی به برنامه‌ریزی دقیق شورای آموزشی دارد که این امر تا مهرماه مشخص می‌شود. این را هم باید بگویم که بی‌شک براساس نیازهای روز سینمای ایران کلاس‌های آموزشی برگزار می‌شود.

*سال گذشته جلساتی از سوی سازمان سینمایی با صنوف مختلف خانه سینما برگزار شد که در این جلسات پیشنهاد برگزاری کارگاه های ارتقای دانش با توجه به پیشرفت سینمای جهان برگزار شود. آیا برنامه های جدید مدرسه ملی سینما بر اساس همین نیازها طراحی شده است؟

– می‌توان گفت یکی از منابعی که به آن توجه می‌شود همین جلسات خواهد بود و در پیشخوان کارگاه‌های آموزشی قرار می‌گیرد. البته تمام این موارد با تصمیم‌گیری شورای علمی صورت خواهد گرفت.

*مدرسه ملی سینما برنامه‌ای برای حمایت از دانشجویان بعد از دوره آموزشی در نظر گرفته بود؟

– در مدرسه ملی سینمای ایران یک منظومه و نظامی پیش‌بینی کرده بودیم که نهادهای مختلف سینمایی چه وظایفی نسبت به هنرجویان آموزش دیده دارند، در واقع اینگونه دیده شده بود که این هنرجویان با کمک نهادی مانند بنیاد فارابی وارد بازار کار شوند. همچنین یکی از شروط ما برای هنرجویان، حضور در پروژه های سینمایی در طول دوره آموزش بود که بتوانند با فضای حرفه‌ای آشنا شوند. در واقع براساس تفاهمنامه‌ای که در حال تنظیم آن با بنیاد سینمایی فارابی بودیم، قرار بود تا هنرجویان به طور طبیعی جذب بازار کار شوند. البته این امکان همچنان وجود دارد و ما تمام سعی خود را می‌کنیم تا این هنرجویان وارد بازار کار حرفه‌ای شوند.

*بحث آموزش‌های بین‌المللی در این کارگاه‌ها به چه صورت دنبال می شود و قرار است از چه استادان بین‌المللی برای حضور در کارگاه‌های آموزشی دعوت شود؟

– با توجه به تجربه کاری و سابقه‌ای که در دانشگاه تهران و در امور بین‌الملل دارم، مراقب این هستم که درگیر نمایش‌هایی از این دست که فردی صرفاً به دلیل داشتن چشمان آبی و موی بلوند و از فلان کشوری اروپایی برای برگزاری کارگاه آموزشی بیاید، نشویم بلکه بیشتر به فکر کارایی و تاثیر فرد دعوت‌شده برای برگزاری ورک‌شاپ خواهیم بود. معتقدم اگر کسی کارایی مورد نظر را برای ارائه آموزش در کارگاه نداشته باشد، نباید دعوت کرد. ترجیح می‌دهیم کسی حضور پیدا کند که به تجربه و دانش سینمای ایران چیزی اضافه کند حال می‌خواهد این فرد از همین کشورهای همسایه باشد، خواه از آنسوی دنیا. البته به هزینه برگزاری این کارگاه‌ها هم توجه خواهد شد.