1

کشف تشابه پرسش‌برانگیز میان “زهرمار” و “رسوایی” از سوی خبرگزاری اصولگرا!⇔چرا رسانه های اصولگرا برای حمایت از ده نمکی بر روی حرفهای روزش درباره “انتخاب اغلب مدیران مملکتی از یک دانشگاه خاص” مانور نمی کنند و بند کرده اند به فیلم هفت سال قبلش؟؟  

سینماروزان: اینکه رسانه های اصولگرا در ظاهر هم که شده خود را حامی مسعود ده نمکی نشان میدهند هیچ ایرادی ندارد ولی اینکه به جای حمایت از حرفهای روز ده نمکی با ربط دادن کمدی “زهرمار” به درام ماجراجویانه “رسوایی” بناست به ده نمکی عرض ارادت شود جای سوال دارد؟

یک خبرگزاری اصولگرای متمول در نقدی بر کمدی پرفروش “زهرمار” آن را نمونه ای ضعیفتر شده از “رسوایی” دانسته و نوشته است: “زهرمار” نشان می‌دهد سازنده تنها دلش یک حال و هوای معنوی و خاص می‌خواهد که با آن پیروزی پاکی و تقوا را در مقابل تهمت و آلودگی نشان دهد. چیزی که نمونه خیلی بهترش در فیلم “رسوایی” مسعود ده نمکی دیده می‌شد.

این رسانه ادامه داده است: در “رسوایی” مرد پاک و خدایی داستان در مقابل رسوایی و تهمت قرار می‌گیرد ولی با گذر از پیچ و خم های امتحان الهی نهایتا از “رسوایی” عبور می‌کند اما “زهرمار” هنری در نمایش این امتحانات الهی ندارد و تنها در یک نگاه خطی به جلو می‌رود و اصلا تماشاگران را با خود همراه نمی‌کند. از سوی دیگر بازیگران فیلم همگی دارای یک کاراکتر سطحی هستند و از هیچ تیپولوژی برخوردار نیستند و کمکی به یکدیگر برای ساخت بهتر نقش‌ها نمی‌کنند. کلیپ‌ فیلم نیز یک‌باره و بدون پیش درآمدی است که ما را متوجه خود کند. دقیقا ده نمکی در “رسوایی” هم از نوعی کلیپ و موسیقی ویدیویی استفاده می‌کند ولی مانند رعدی نیست که یکباره ایجاد شود و از سوی دیگر ربط مستقیمی به فیلم ندارد.

اینکه چرا برای حمایت از مسعود ده نمکی از فیلم امروزش “زندانیها” که اخیرا هم نمایشی در لبنان داشت نمیگویند و بجایش متوسل میشوند به ایجاد ارتباط میان دو فیلم با دو گونه متفاوت کاملا عجیب است.
 

حتی اگر فیلم روز ده نمکی “زندانیها” را ندیده باشند حرفهای روزش را که شنیده اند. همین چندی قبل بود که مسعود ده نمکی با حضور در یک برنامه تلویزیونی به صراحت از بی کفایتی مدیران بالادستی انتقاد کرد و به طرح این پرسش کلیدی پرداخت که چرا فقط آقازادگان و فارغ التحصیلان یک دانشگاه خاص را در مسئولیتهای کلیدی میگمارند؟؟؟
 

آیا همین پرسش کلیدی نباید زمینه تولید ده ها محتوای راهبردی از سوی رسانه هایی میشد که ده نمکی را متعلق به اردوگاه اصولگرایی می دانند؟؟؟ پس چرا این اتفاق رخ نداد و در روندی واپسگرا حرف ربط “زهرمار” و “رسوایی” پیش کشیده میشود؟؟؟
 

شاید این جماعت خود از آقازادگان یا فارغ التحصیلان همان دانشگاه خاصند و برایشان صرف ندارد در چنین موضعی همراه ده نمکی باشند؟؟

شاید هم این جماعت اصلا حرف روز ده نمکی را نشنیده اند که در این صورت میتوان به این جماعت ده نمکی-دوست (!؟) پیشنهاد داد اینجا را بخوانند.




بازیگر «اخراجیها» و «رسوایی» بیان کرد⇐ روزی ۲ساعت مسافرکشی سودآورتر از کار تئاتر است!!/مردم می‌روند بولینگ‌عبده تا تئاترهای بزن و بکوب ببینند/تئاترهایی که اندیشه پشتش است، مخاطب ندارد!/افرادی که باعث می‌شوند آدم‌های غیراستاندارد بازیگری کنند، خائن هستند!

سینماروزان: فخرالدین صدیق شریف هرچند در سالهای اخیر به واسطه ایفای نقش در آثاری همچون «اخراجیها» و «رسوایی2» شناخته میشود اما از جمله بازیگران برآمده از تئاتر است.

به گزارش سینماروزان فخرالدین صدیق شریف که بازی در تئاتر را از اوایل دهه 50 آغاز کرده و یک دهه بعدتر از تلویزیون و سینما سردرآورد به تازگی مشغول ایفای نقش در نمایش «سهروردی» شده است؛ این رجعت دوباره به تئاتر موجب شده این بازیگر در گفتگو با «شهروند» پاره ای از گلایه های خود نسبت به اوضاع تئاتر را بیان کند.

فخرالدین صدیق شریف با اشاره به درآمد اندک بازیگران تئاتر گفت: به هیچ وجه انتظارات مالی بازیگران در تئاتر برآورده نمی‌شود.

وی در چرایی این وضعیت گفت: تا زمانی که نگاه درست و نگاه قدرتمندانه با پشتوانه شناخت، آن هم از طرف کسانی که بخش‌های فرهنگی جامعه را اداره می‌کنند، به مقوله بازیگری نشود، نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم. من شخصا به شهرستان‌های زیادی برای موضوعات مربوط به بازیگری سفر کرده‌ و گروه‌های زیادی را از نزدیک دیده‌ و مسائل و مشکلات‌شان را هم مشاهده کرده‌ام. حل این مشکلات در درجه نخست نیاز به نگاه مثبت دارد و مهمتر از آن به‌عنوان پیش‌نیاز باید شناخت از این حوزه وجود داشته باشد تا بتواند آن نگاه مثبت نسبت به مقوله تئاتر یا در مجموع بازیگری را شکل دهد. در برنامه‌هایی که برای موضوعاتی مثل داوری جشنواره‌های محلی تئاتر حضور داشتم، از نزدیک دیده‌ام که چقدر استعدادهای دیده‌نشده در این مراکز وجود دارد.

صدیق‌شریف خاطرنشان ساخت: در شهرستان‌های ما، چهره‌هایی وجود دارند که اگر به آنها بها داده شود، قاعدتا جایگاه بسیار مناسبی را در هنر پیدا خواهند کرد، اما وقتی توجه نمی‌شود، دیگر بخش زیادی از این استعدادها هرز می‌رود. من وقتی با این دوستان در شهرستان‌ها صحبت می‌کردم، تقریبا همه‌شان نگرانی داشته‌اند که خب این‌همه وقت گذاشته‌ایم که درنهایت چه شود! می‌دانید که تئاتر بسیار زمانبر است. ما در همین کار سهروردی از برج چهار سر تمرین‌ها حضور پیدا کرده‌ایم تا وقتی این پروژه تمام شود، می‌شود پایان ماه هشتم، یعنی ما چهارماه برای این کار وقت گذاشته‌ایم. در شهرستان‌ها کسانی که کار می‌کنند، انتظارات در برابر این زمان برآورده نمی‌شود. مثال می‌زنم: اگر در شهرستان‌ها افراد برای حضور در جشنواره‌ها یا اجرا، زمان بگذارند و تمرین کنند تا کاری آماده شود و بخواهند برآورد مالی کنند، اگر روزی دو ساعت مسافرکشی کنند، به‌طور قطع درآمدشان بیشتر خواهد بود! چون تئاتر خیلی در شهرستان‌ها تماشاگر ندارد و اگر قرار باشد بعد از کلی مصیبت و دردسر در یک جشنواره، حضور و دو اجرا هم داشته باشند، عملا هیچ است.

بازیگر «ساکن طبقه وسط» و «دموکراسی تو روز روشن» ادامه داد: دلیل این وضعیت برنامه نداشتن است. دلیل برنامه نداشتن یا این است که مسئولان بی‌توجه هستند یا این‌که مسئولان، بازیگری و این هنر را اطلا نمی‌بینند. برای‌شان اهمیت ندارد که بازیگری باشد یا نباشد. من چندی پیش به شهریار رفتم و کارهایی را داوری می‌کردم. من آن‌جا کارهای بسیار متنوعی دیدم و به دست‌اندرکاران پیشنهاد دادم؛ مدیریت این کار را به عهده می‌گیرم و گروه‌ها‌ی مختلف را شکل می‌دهم تا تمرین کنند. خودم هم زمان‌هایی که وقت دارم هفته‌ای یکی دو روز می‌آیم و گوشه‌ای از کار را می‌گیرم و این گروه‌ها را به اجرا می‌رسانم، به شرطی که شما تمام سالن‌های سطح شهریار را در اختیار این گروه‌ها قرار دهید. ما آن وقت در تمام مدت سال شاهد اجرای برنامه‌های این بچه‌ها خواهیم بود.

صدیق شریف پیرامون اینکه چگونه میتوان نمایشها را سودآور کرد اظهار داشت: به‌نظر من راهش این است که بلیتش را به ارگان‌ها و ادارات بفروشند. تخفیف هم بدهند. بخشی از این بلیت از بودجه فرهنگی ادارات، بخشی تخفیف و بخشی هم توسط خود افراد پرداخت شود. اگر این اتفاق رخ دهد، کارکنان ادارات و نهادها چه در بخش خصوصی و چه دولتی، همراه خانواده‌های‌شان با مبلغ اندکی به دیدن تئاتر می‌روند. این خودش یک فرآیند را به وجود می‌آورد که جامعه را با تئاتر آشنا می‌کند. مشکل امروز جامعه ما این است که جامعه ما با تئاتر آشنا نیست. همین حالا اگر مخاطبان را دسته‌بندی و تقسیم کنید، بخشی از آنها مخاطبان خاص هستند. قشر فرهیخته جامعه که کمی با دیگر مخاطبان فرق دارند، به این دلیل است که مطالعات خاص خود را در این زمینه دارند و تئاتر هم جزو علاقه‌مندی‌های‌شان است. این گروه تفکرات خاص خود و شناخت تقریبا مناسب از موضوع دارند، به همین دلیل بحث هزینه بلیت برای‌شان هضم شده است. در کنار این مخاطبان، قسمت عمده‌ای از جامعه و حتی افرادی که به دیدن تئاتر می‌آیند با بخش عمده کارها آشنا نیستند و باید آشنا شوند. این هم وظیفه کسانی است که مسئولیت فرهنگ‌سازی در جامعه برعهده آنان است. وقتی در جامعه تمام رسانه‌ها چه سینما و چه تلویزیون و چه تئاتر، مردم را به ساده‌پسندی عادت می‌دهند و تئاتری که کارش تولید اندیشه و فکر است (که به قول اصغر همت کارش تنویر افکار جامعه است، چه توسط افرادی که در این حوزه کار می‌کنند و چه افرادی که به تماشای این کارها می‌آیند) به‌نوعی ساده‌انگاری دچار می‌شود. این می‌شود که تماشاگر به تئاتر می‌آید و منتظر دیدن صحنه‌هایی است که بخندد و سرگرم بشود. اینها وظیفه مسئولانی است که مدیریت فرهنگی را برعهده دارند. برخی از تماشاگران امروز ما به تئاتر نمی‌آیند تا فکر کنند و با یک موضوع فلسفی آشنا شوند؛ فقط یک نوع روزمرگی را در پیش گرفته‌اند.

این بازیگر افزود:  ما نباید از جامعه‌ای توقع داشته باشیم که سرپرستان فرهنگی‌اش به این موضوع بها نداده که جامعه رشد کرده و از ساده‌پسندی نجات پیدا کند و برود به سمت کارهای سنگین و کارهایی که می‌تواند آنها را با فرهنگ‌شان آشنا کند. در این شرایط چه توقعی داریم؟ آیا توقع داریم که مردم برای دیدن کارهای فاخر، هجوم بیاورند؟ نه! مردم می‌روند برای دیدن کارهایی که در آن بزن‌وبکوبی وجود دارد و حالا یک رقصی هم ممکن است در آن وجود داشته باشد؛ کارهایی در بولینگ عبده. به‌هرحال باید بپذیریم کارهایی که اندیشه پشتش وجود دارد، خیلی مورد اقبال نیست، البته من توهین نمی‌کنم، دوستانی که در انواع و اقسام تئاترها حضور دارند همکاران ما و بخشی از آنها دوستان ما هستند و همه‌شان قابل احترام‌اند و شاید هم، شرایط به آن سمت کشانده‌شان. به‌نظر من کسانی که رئوس فرهنگی مملکت را تشکیل می‌دهند، باید مقوله فرهنگ‌سازی را در اولویت قرار بدهند. وقتی فرهنگ‌سازی جزو برنامه‌های کشور قرار گرفت قاعدتا مقوله تئاتر هم به صورت جدی دیده می‌شود، آن موقع خواهید دید به‌طور کامل و سراسر سال، تمام کسانی که در این عرضه حضور دارند (چه کسانی که به صورت آکادمیک پیش رفته و تحصیلکرده تئاتر هستند و چه کسانی که به صورت تجربی وارد این عرصه شده‌اند) رشد پیدا می‌کنند و خواهید دید همه این گروه‌ها در تمام‌ سال کار خواهند داشت. این گروه‌ها در این شرایط، همیشه با کاری درگیرند و آن را برای تماشای مردم آماده می‌کنند.

فخرالدین صدیق شریف با نقد حضور ورود بی حساب و کتاب به حیطه بازیگری اظهار داشت: ما متاسفانه در تئاتر به سمتی حرکت کرده‌ایم که افراد نامحرم وارد حرفه ما شده‌اند. بدون رودربایستی این اتفاق افتاده است. تمام هنرمندان تئاتر، تمام دانشجویان و دانش‌آموختگان تئاتر و بازیگران آن، آدم‌های بسیار خوب و قابل احترامی هستند، اما نفوذی‌ها و نامحرم‌هایی هستند که به واسطه پولی که دارند در این حرفه و مقوله وارد شدند. اینها آسیب جدی به این حرفه می‌زنند تا زمانی که این کار تخصصی و استانداردسازی نشود، وضع همین است. ما باید علاوه بر این‌که مدیریت سیاسی و مدیریت مذهبی در سطح جامعه داریم، حتما مدیریت فرهنگی هم داشته باشیم. نمی‌شود در یک سرزمین درباره مقوله‌هایی که مقوله‌های هنری است، فقط مدیریت سیاسی داشته باشیم، اما مدیریت هنری ابدا.

صدیق شریف تأکید کرد: بالاخره ما باید در این موضوعات تخصصی، مدیریت هنری و استاندارد اشته باشیم. برای کسی که جلوی تلویزیون یا دوربین سینما می‌رود، باید استاندارد وجود داشته باشد، چون آن دوربین سینما یا تلویزیون درواقع چشم میلیون‌ها آدم است. ما نمی‌توانیم خارج از استاندارد کسی را جلوی دوربین یا روی صحنه ببریم. کسانی که باعث می‌شوند آدم‌های غیراستاندارد جلوی دوربین یا روی صحنه قرار بگیرند، بدون‌شک خائن هستند. بدون تردید نام‌شان با ننگ در آینده این سرزمین ثبت خواهد شد، چون اجازه می‌دهند آدم‌هایی که صلاحیت ندارند و نه مقوله هنر را می‌شناسند، نه بازیگری را، بیایند وارد این حرفه شوند. چرا؟ چون فقط بخشی از بودجه یک فیلم یا یک پروژه را تامین می‌کنند. به‌نظر من اصلا اگر در این شرایط تولید نداشته باشیم، بهتر است از این‌که به سمت این تولیدات مبتذل برویم.




مسعود ده‌نمکی خواستار شد⇐انتخابات یک هفته به تعویق بیفتد/به اتهامات مطرح شده پیرامون کاندیداها رسیدگی شود

سینماروزان: اتفاقات و افشاگریهایی که در مناظرات تلویزیونی برگزارشده میان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری96 صورت گرفت و طرح اتهامات برخی از کاندیداها نسبت به برخی دیگر موجب آن شده که مسعود ده نمکی کارگردان سه گانه «اخراجیها» خواستار تجدیدنظر در بررسی صلاحیت کاندیداها شود.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی درباره انتخابات ریاست جمهور و مشارکت مردم در انتخابات به «فارس» گفت: من فکر می کنم مهمتر از مصداق باید درباره روند انتخابات و مقدمات آن باید یک آسیب شناسی جدی صورت بپذیرد. آنچه که در جامعه اتفاق می افتد و در مناظره ها به اوج رسید، حتی اگر به نیت گرم کردن تنور انتخابات باشد نباید همه چیز را به پای تنور انتخابات ریخت. زیرا این داغی تنور انتخابات به این شکل تبعات بسیار بدتری از پیروزی یک نامزد انتخاباتی و یا حتی جلب مشارکت حداکثری دارد.

وی ادامه داد: اگر آنچه که در مناظرات طرح شد، درست باشد باید قبل از برگزاری انتخابات محکمه برای متهمان تشکیل شود و اگر ادعاها اسنادش  بعد از تایید صلاحت به‌دست آمده باید در مورد صلاحیت نامزدهایی که اتهامات درباره آن ها مطرح شده ، تجدید نظر صورت بپذیرد. مگر نه این است که شورای نگهبان به تقوا و سلامت افراد تایید شده، شهادت می دهد اگر این اسناد و اتهامات صحت داشته باشد باید متهم به جای رقابت، به پای میز محاکمه برود و اگر دروغ طرح شده باز مدعی به جهت طرح مطالب دروغ باید  از دور رقابت به دلیل از دست دادن تقوای سیاسی حذف شود. برای یک جامعه مدعی «اخلاق» و «شریعت» تاسف بار خواهدبود،  اگر درباره فردی اتهامات به این مهمی طرح شود و آن وقت برگزیده مردم شود. در چنین جامعه ای حتی علاوه بر نخبگان سیاسی باید در صلاحیت فکری توده ها هم شک کرد؛ هر کسی که فاسدتر، دزدتر و متقلب تر باشد و افشاگری درباره آن صورت بپذیرد به جای اینکه مثل کره جنوبی از قدرت سقوط کند با کمال تعجب از نردبان قدرت بالا می رود. سپردن مسئولیت چهار سال اجرایی کشور به دست کسی که  حتی یکی از این اتهامات درباره او صحت داشته باشد چه از طریق مکانیسم برگزاری انتخابات چه از طریق  آرای مردمی نزد خدا مواخذه خواهد داشت. و اگر نخبگان جامعه در برابر این فرآیند سکوت کنند یا اینکه علامت سوال ایجاد نکنند و قصد بازنگری نداشته باشند مسلماً عملکرد آنها خیانت به حق الناس و  انقلاب محسوب می شود.

این کارگردان گفت: عدم موضع گیری دربرابر موارد مطرح شده در مناظرات و حواشی آنها توسط نهادهای مسئول، می تواند تبعات بسیار بدتری از آورده کوتاه مدتی مثل مشارکت حداکثری داشته باشد. شما در بلاد کفر هم در نظر بگیرید به طور مثال اگر مدرک تحصیلی تقلبی از یک مسئول یا  رانت ویژه‌ای افشا شود فرد دست به خودکشی می زند اینجا با افتخار آقایان ارث پدری و سهمشان از انقلاب می دانند. فاجعه بارتر از آن این است که در جامعه، ببینید مدعیان روشنفکری اسم‌شان در کنار حمایت از متهمان این قصه باشد و این نشان دهنده این است که فساد چنان گسترده شده که عام و خاص نمی‌شناسد.

وی ادامه داد: آیا واقعا یک نفر  در میان نخبگان علمی و دانشگاهی و حوزوی نبود که در طول این سه هفته بگوید کجای این مناظره‌ها به اعلام برنامه یا نقد برنامه یکدیگر شبیه بود؟ باید در روند برگزاری مناظره‌ها  حتما اصلاحاتی صورت  می‌گرفت یا در آینده باید اصلاح شود وگرنه سال 1400 نامزدها باید با چوب و چماق پشت میز مناظره حاضر شوند. این نمی تواند نماد مردم سالاری دینی باشد. به هرحال این سوال در تاریخ باقی خواهند ماند که اتهامات به این سنگینی در مناظرات انتخاباتی مطرح شده و متهم در صورت صحت این موارد از ملت عذرخواهی نکرده و انصراف نداده است.  از سوی دیگر در تاریخ خواهند نوشت که نهادهای مرجع با مصلحت اندیشی مانع به قدرت رسیدن متهمان نشدند و یا در جهت اعاده حیثیت افراد در صورت کذب بودن موارد ذکر شده بر نیامدند.

کارگردان «رسوایی‌» در ادامه افزود: ما فکر می‌کردیم کسانی که تا دیروز دیگران را متهم به رفتار پوپولیستی می کردند و پز مصلحانه و روشنفکری به خود می گرفتند امروز با عبرت از گذشته در آن مسیر نخواهند رفت. اما شما می‌بینید که به خاطر چند رأی بیشتر همه دارایی انقلاب را به حراج گذاشتند. نفاق و دو رویی و ریاکاری حضرات تا آنجایی پیش رفته که از کم بودن حافظه تاریخی نسل جوان سوء استفاده کرده و با عوامفریبی کسانی که تا دیروز در جامعه به دنبال دیوار کشی بودند امروز مدعی آزادی های اجتماعی شده اند. کسانی که از دیوار لانه جاسوسی بالا می‌رفتند بعد مدعی گفت‌و‌گوی تمدن‌ها می شوند. کسانی که متهم نوشاندن جام زهر هستند حال به دنبال نفی کسانی هستند که برای حفظ ناموس آنها خون داده‌اند.

ده‌نمکی در ادامه تاکید کرد: فکر می کنم اگر امروز حوزه و دانشگاه، علما ومراجع و روحانیت و روشنفکران دینی دربرابر این فروپاشی اخلاقی سکوت کنند حتما در آینده نزدیک در محضر امام و شهدا باید پاسخگو باشند . البته این نکته را باید اعلام کرد که این انقلاب ثمره خون صدها هزار شهید است و مسلماً کسانی که برای چند روز کسب قدرت و جلب نظر عوام حاضر به دین فروشی و به تاراج گذاشتن ثمره انقلاب هستند باید بدانند که خارج کردن انقلاب از ریل آن تاوان بسیار سنگینی برایشان خواهد داشت. که مسلما آنهایی که در کاخ های شیشه ای نشستند جرات پرداخت چنین هزینه ای را ندارند  و فرزندان امام (ره) اجازه نخواهند داد انقلاب به دست نا اهالان و نامحرمان بیافتد.

وی در خاتمه تاکید کرد: پیشنهاد مشخص من این است که انتخابات به مدت یک هفته به تعویق بیافتد و قوه قضاییه به عنوان مدعی العموم به اتهامات مطرح شده کانایداها رسیدگی کند و شورای نگهبان با توجه به اسناد و نتیجه دادگاه در صلاحیت نامزدها تجدید نظر و در صورت اثبات اتهامات در صلاحیت کاندیداها تجدید نظر کند تا این نقطه سیاه در تاریخ دموکراسی دینی ثبت نشود.  




مسعود ده‌نمکی با انتقاد از ورود آقازادگان به عرصه فرهنگ بیان کرد⇐هنرمند ما با افتخار دست دراز می‌کند که از آقازاده‌ها پول بگیرد تا فیلم جنگی بسازد!!!/وابستگی خیلی از روزنامه‌ها و سایت‌ها به آقازاده‌هایی که تا دیروز تفریح‌شان جت‌اسکی بود و امروز اداره کردن رسانه و ساختن فیلم و سریال، عیان است!!!/به جای اینکه بگویند این پول کثیف که حاصل پول‌شویی است و با آن سریال می‌سازند و تهیه‌کننده فلان سریال به زندان رفت، از کجا آمده است {برای بازداشت تهیه‌کننده} ماتم سر داده‌اند!/آن فیلم متوسلیان که بخواهد با پول این آقازاده‌ها ساخته شود چه تأثیری روی مخاطب خواهد داشت؟

سینماروزان: مسعود ده نمکی کارگردانی که همواره چه در آثار سینمایی و تلویزیونی اش و چه در سخنانش از عدالتخواهی دم می زند در تازه ترین گفتگوی تلویزیونی خود که در برنامه “جهان آرا”ی شبکه “افق” انجام شده طعنه های تندی زده است به آقازادگانی که در سالهای اخیر فارغ از عرصه های اقتصادی و صنعتی وارد فرهنگ هم شده اند و بسیاری از هنرمندان را هم به خدمت خود درآورده اند.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی با اشاره به روند سیاستگذاریهای دو دهه قبل بیان داشت: یک جامعه قناعت‌محور را تبدیل به یک جامعه مصرف‌محور کردند یعنی یک مدل اقتصادی لیبرال آوردند و فقط یک اسم اسلامیت کنار آن گذاشتند. تبعات و عوارض آن همین است. خیلی‌ها می‌گفتند ما یک بخشی از اقتصاد کاپیتالیستی را وارد می‌کنیم و به مسائل فرهنگی آن تن نمی‌دهیم! شما چطور می‌توانید به مسائل فرهنگی آن تن ندهید؟ اگر بحث خصوصی‌سازی را به این شکل که طرف مثلاً می‌تواند پالایشگاه داشته باشد پذیرفتید، آن‌وقت فرزند او در خیابان حتماً مازراتی سوار می‌شود.

وی ادامه داد: این جامعه را دچار پارادوکس می‌کند. دوربین‌های عدالت‌خواهی در خیابان‌ها راه بیفتند و از مانور تجمل فیلم بگیرند، آن وقت سیاست‌گزاری کلان را نادیده بگیرند که این سیستم سیاست‌گزاری اقتصاد است که خروجی آن فرزندان آقایان می‌شود.

کارگردان سری “اخراجیها” خاطرنشان ساخت: بدتر از آن این است که در جامعه‌ای که این‌گونه ثروت‌ها شکل گرفت اگر تا دیروز این ثروت‌ها صرف اشرافیت به شکل تفریح و تفرج می‌شد، امروز پول این آقازاده‌ها و طبقه جدیدی که شکل گرفته است، صرف مسائل فرهنگی می‌شود و این ثروت را حق خودشان می‌دانند. طرف در تریبون مجلس سهم‌خواهی می‌کند و می‌گوید سهم زحمات ما است. یکی دیگر می‌گوید آیا به جرم اینکه پدر من مسئول بوده است نباید کار کنم؟! این را نمی‌گوید اگر پدر تو فلانی نبود آیا می‌توانستی این‌قدر پول داشته باشی؟ این پول کجا می‌رود؟ به سیستم رسانه‌ای ما.

مسعود ده نمکی با اشاراتی غیرمستقیم به ماجرای بازداشت تهیه کننده سریال “شهرزاد” تأکید کرد: وابستگی خیلی از روزنامه‌ها و سایت‌ها به همین آقازاده‌هایی که تا دیروز تفریح‌شان جت‌اسکی بود و امروز اداره کردن رسانه و ساختن فیلم و سریال است عیان است. الان گفتند فلان کس را به خاطر فلان مسئله اقتصادی گرفتند، ماتم سر داده شده است. یعنی به جای اینکه بگویند این پول کثیف که حاصل پول‌شویی است و با آن سریال می‌سازند و تهیه‌کننده فلان سریال به زندان رفت، از کجا آمده است، دغدغه مردم این شده است که سرنوشت این سریال چه می شود! از طرف دیگر اینها اسپانسر انتخابات‌ها می‌شوند یا در سیستم سینما نفوذ می‌کنند.

کارگردان “رسوایی” تأکید کرد: بخش زیادی از این پول‌ها صرف ساخت فیلم‌های سینمایی از سمت اشراف و طبقه جدیدی که شکل گرفته است می‌شود. هنرمند ما با افتخار دست دراز می‌کند که از او پول بگیرد تا فیلم جنگی بسازد! بچه رزمنده سراغ دارم از طیف همین بچه‌های عدالت‌خواه که پول بدهید من راجع به متوسلیان فیلم بسازم! آن متوسلیان یا امام حسین یا معصومی که بخواهد با پول این آقازاده در مملکت ساخته شود چه تأثیری روی مخاطب خواهد داشت؟ عادی‌سازی این روابط و حاکم شدن این اپیدمی در جامعه به این برمی‌گردد که تا دیروز متهم داستان بودند و امروز در دانشگاه سخنرانی می‌کنند و دانشجوی مملکت و دفتر تحکیمی که دو دهه قبل در خیابان داد می‌زد «آنان که در خانه شاهانه‌اند/ از درد ملت همه بیگانه‌اند»، امروز ستاد حمایت برای آقای فلانی تشکیل می‌دهد. چرا؟ چون بودجه فلان تشکیلات به او بسته است! همان دانشجو را هم جذب می‌کند و به او روزنامه هم می‌دهد. خیلی از سردبیران و روزنامه‌نگاران از کجا سر در آوردند؟ از استعدادهایی که از همین جنبش‌های دانشجویی شکار شدند. جنبش دانشجویی‌ای که به خاطر اینکه یک زمانی نقد اشرافیت فلان آقازاده را انجام می‌داد وقتی دچار سرخوردگی شد می‌شود سمپات همین جریان و در انتخابات در کنار همین افراد قرار می‌گیرد.




ده‌نمکی: می‌خواستم “نفوذیها” را بسازم اما از ترس جانم رها کردم!!!

سینماژورنال: مسعود ده نمکی که چندی قبل از ساخت فیلم “هاشمی ها” سخن گفته بود(اینجا را بخوانید)  به تازگی ادعا کرده به دنبال ساخت فیلمی به نام “نفوذی ها” بوده اما چون جانش را دوست داشته منصرف شده است.

به گزارش سینماژورنال ده نمکی این ادعا را در نشست رونمایی مستندی به نام “پرونده ناتمام” مطرح کرده؛ مستندی که به ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور 1360 می پردازد و سعی می کند از چگونگی نفوذ مسعود کشمیری در شورایعالی امنیت ملی پرده بردارد.

هیچ کدام از پیگیران پرونده شهیدان باهنر و رجایی بین ما نیستند

ده نمکی در نشست رونمایی این مستند که در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد گفت: ارائه تصویر از تاریخ معاصر انقلاب اسلامی در دهه 60 کار بسیار سختی است، همان‌طور که دیدی بسیاری از افرادی که در پرونده شهیدان باهنر و رجایی فعالیت می‌کردند، هیچ‌یک امروز در میان ما نیستند، یا شهید شدند یا به نوعی آنها را به شهادت رساندند.

ده نمکی که در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی طالب شهادت به جبهه رفته بود، ادامه داد: من توصیه کردم به آقای موگویی که این کار را انجام ندهد، البته خودم فیلم‌نامه‌ای با نام “نفوذی‌ها” را آماده می‌کردم، اما چون جانم را دوست داشتم، آن را رها کردم.

چگونه اسناد از خانه کشمیری بیرون رفت؟

ده‌نمکی افزود: لحظه‌نگاری وقایع و حضور افراد در حوادث کار بسیار سختی است، اینکه اسنادی که از خانه کشمیری بیرون رفت، چگونه اتفاق افتاد، جای سوالات و ابهامات بسیاری دارد، از این‌گونه افراد در نظام بسیار داریم، نمی‌توانم اسم ببرم، اما برای مثال چندی پیش جاسوسانی در ایران فعالیت می‌کردند که حاضر شدند 5 جاسوس موساد اعدام شود، اما سردسته آنها نجات یابد.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: بیراه نیست اگر بگوییم در تاریخ انقلاب اسلامی و قبل از آن در پروسه‌های مختلف و اخیراً در پروسه 10 ساله، هسته‌ای از نفاق شکل می‌گیرد و نفوذی‌ها فعالیت گسترده می‌کنند. فیلم عصبانی‌کننده است، زیرا یادآوری می‌کند نباید به ظاهر افراد نگاه کرد.

در سال 1398 منتظر اتفاقات خاصی باشید

ده نمکی تاکید کرد: پیشانی‌های پینه‌بسته ممکن است نفاق ایجاد کنند. باید به عملکرد افراد فکر کرد. بیراه نیست اگر بگوییم در سال 98 و 1400 باید منتظر اتفاقاتی در ایران باشیم، زیرا جریان نفوذی همچنان فعال است.




خطيب مشهور تهران: ده‌نمكي اين داستان را خیلی تحريف كرده است/ همه خويشاوندان تلویزیونی اين خطيب+عکس

سینماژورنال: شیخ حسین انصاریان از جمله خطیبانی است که هم مجلس وعظ و هم روضه هایش طرفداران فراوانی دارد.

به گزارش سینماژورنال این خطیب که لحن بیانی خاصی هم دارد به تازگی در گفتگویی از این گفته که اصل داستان “رسوایی” مسعود ده نمکی از آن اوست.

شیخ حسین انصاریان به “فارس” گفته است: اصل داستان روحانی فیلم “رسوایی” که اکبر عبدی بازیگر آن بود، متعلق به من بود که روی منبر گفتم، کسی خبر نداشت، اما آقای ده‌نمکی خیلی آن را تحریف کرده است، اگر عین آن متن آمده بود، خیلی بیشتر روی مردم اثر می‌گذاشت.

برادری که از دهه 60 در تلویزیون است

به گزارش سینماژورنال گفته‌های شیخ حسین انصاریان هرچند بیشتر به واسطه تحریف ده نمکی مورد توجه قرار گرفته اما کمتر کسی بوده که به سوابق وابستگان این خطیب در عرصه تلویزیون اشاره کند.

شیخ حسین انصاریان
شیخ حسین انصاریان

این خطیب برادری دارد به نام رضا انصاریان که از دهه 60 در تلویزیون فعالیت داشته است. وی در دهه 60 به عنوان رییس گروه معارف تلویزیون سریالی به نام “آینه” را با کارگردانی غلامحسین لطفی تولید کرد که از جمله سریالهای اخلاق گرایانه تلویزیون بود.

رضا انصاریان در سالهای اخیر بیشتر به عنوان ناظر کیفی پروژه های مختلف فعالیت داشته است و از جمله نامش را به عنوان ناظر کیفی سریال صدقسمتی و البته پرگاف “کیمیا” دیدیم.

برادرزاده ای که سابقا فوتبالیست بود و حالا بازیگر

علی انصاریان فوتبالیست سابق پرسپولیس که در سالهای اخیر وارد جریان بازیگری شده و اتفاقا در “کیمیا” هم ایفای نقش داشت برادرزاده شیخ حسین انصاریان و رضا انصاریان است.

انصاریان که اول بار با ایفای نقش در سریال “زیر آسمان شهر” کار بازیگری را تجربه کرد در این سالها مشغول بازیگری در تله‌فیلمهایی است که برای شبکه خانگی تولید می شود؛ تله فیلمهایی که انصاریان خود نقش اصلی در جلب سرمایه آنها را برعهده دارد.

وی در تازه ترین تجربه از این دست در فیلمی با نام “حکم تیر” در شمایلی مشابه بهروز وثوقی دهه 50 دیده شده است!!

علی انصاریان
علی انصاریان



مسعود ده‌نمکی: شاید فیلم “هاشمی‌ها” را بسازم!/اگر این فیلم را بسازم دیگر نیازی به ساخت آثار عاشورایی نیست!+عکس

سینماژورنال: مسعود ده نمکی کارگردان جنجالی سینمای ایران که قسمت دوم “رسوایی” را آماده اکران دارد در تازه ترین مطلب اجتماعی خود از احتمال ساخت فیلم “هاشمی‌ها” خبر داد!

به گزارش سینماژورنال ده‌نمکی در این متن اجتماعی با ذکر نقطه نظرات سیاسی خود درباره دولت کارگزاران و رفتارهای جریان سیاسی متأثر از این دولت کوشیده به نقدی همه جانبه علیه رییس دولت کارگزاران دست زند.

جالب بخشی از این متن است که ده نمکی به اختصار به برخوردی اشاره کرده که در دل دولت کارگزاران با او در سلول بازجویی صورت گرفته است.

 سینماژورنال متن کامل متن اجتماعی ده نمکی را ارائه می کند:

آشنایی نسل امروز و فردا با تاریخ معاصر

” هاشمی‌ها” عنوان فیلمی می تواند باشد که نسل امروز و فردا را با تاریخ معاصر ایران و بویژه نیم قرن اخیر بیشتر آشنا کند .بازیگری توانمند که هم می تواند نقش پوزیسیون را بازی کند و هم اپوزسیون. هم رییسی باشد که بادیگاردهای(!) سیاسی اش دنبال مادام العمر کردن حکومتش باشند و هم خودش معلم دموکراسی.

هم می تواند زیر میز بازی باخته بزند و هم می تواند خود را استاد رعایت اخلاق و قواعد بازی سیاسی جا بزند. هم می تواند چپ ها و ملی مذهبی ها را در دوران قدرتش آب خنک بخوراند هم می تواند پدرخواندگی آنها را در دوران فترت اش بکند و قصه شاه و شاه بازی را از افکار عمومی پاک کند.

یک بندباز سیاسی

این بازیگر یک بندباز سیاسی است که فلاش چپ می زند و به راست می پیچد و بالعکس چون او با هیچکس نیست؛ او با خودش است و بقیه ابزارند. درست مثل دهه شصت که دوران موشک خوردن ملت بود او دنبال گفتمان بود و جنگ جنگ تا یک پیروزی استراتژی اش  و امروز که سایه موشک ها و تحریم ها و تهدید های هسته ای بالای سر ملت است  این بازیگر دنبال گفتمان با دشمن است  و موشک ها را توهم می پندارد.

ولی ای کاش این بازیگر سیاست و آدم هایی از این دست آن موقع که در اوج قدرت بودند به جای بستن دهان منتقدان و  سر داده شدن شعار مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است دستشان به توییت می رفت و می نوشتند “اشدا علی الکفار رحما بینهم”.

دولت شما در سلول توحید چطور با من گفتمان کرد؟

راستی آقای هاشمی سال 70 را به خاطر دارید؛ صف اول نماز جمعه وقتی به جای تملقهای همیشگی مردم من شعار  اصلاح وضعیت فرهنگی را دادم دولت شما در همان سلولی که شما را در توحید بازجویی کردند چطور با من گفتمان کرد؟ البته نه فقط با من!

اگر رفتار متکبرانه دولت شما در دهه هفتاد نبود چرخه قدرت و نقد ساختارها طبیعی پیش می رفت و جای شاکی و متشاکی عوض نمی شد. اما مطمئنا تاریخ در توییت خلاصه نمی شود.

نصویری که ضمیمه متن اجتماعی ده نمکی درباره ساخت "هاشمی ها" شده است
نصویری که ضمیمه متن اجتماعی ده نمکی درباره ساخت “هاشمی ها” شده است

نباید بازیچه شد

شاید با ساخت این فیلم جوانان خوش قلب کشورم بفهمند که نباید بازیچه کسانی شد که هم از دیوار لانه جاسوسی بالا می روند و هم پایش بیافتد سر زیر آب می کنند و شهید می سازند و بعد معلم دموکراسی و مدارا می شوند.
اگر فیلم را بسازم شاید دیگر نیازی به ساخت فیلمی تاریخی برای ترسیم انحراف خواص و شکل گیری عاشورای سال 61 هجری نخواهیم داشت چون دوران ما پر شده از کسانی که نفش آقاها و آقازاده های صدر اسلام را بازی می کنند. خدا کند در این صف بندی که هر روز پر رنگتر می شود آقایان به فکر دین خود باشند نه دنیای خود.

در انتظار اتفاق…
لازم به توضیح است بعد از نگارش این متن هر اتفاقی برای من و “رسوایی” افتاد این صفحه هک شده. شخصیت طرفداران هاشمی هم از کامنت ها معلوم می شود.

⇓⇓⇓

پی نوشت سینماژورنال

اشاره ده‌نمکی به توئیت هاشمی در حالی رخ داده که آن توئیت بحث‌برانگیز که  آينده را عصر گفتمان ها می دانست و نه  عصرموشک ها،  بلافاصله بعد از سخنان مقام معظم رهبری با توييت مجدد كامل آن سخنان اصلاح شد.

همزمان با توئیت ابتدایی هاشمي بسیاری از رسانه‌ها زودتر از مسعود ده نمکی و صريح اللهجه تر از او به نقد آن پرداختند، اینکه ده نمکی بعد از اصلاح توئیت تازه به نقد آن پرداخته کمی شائبه برانگیز است.

شائبه از این جهت که ده نمکی در انتهای متن اجتماعی خود از این گفته که اگر اتفاقی برای “رسوایی” افتاد پای این متن گذاشته شود. آیا ده نمکی با بند انتهایی متن خود خواسته  هر گونه عدم اقبال در اكران عمومي  “رسوایی2” را به نوعی به عواقب نشر این متن ربط دهد؟

كاش ده نمكي چنان كه در متنش آورده همانند همان نمازگزار صف اول نماز جمعه سال هفتاد ، نقدش را بدون گره زدن به فيلمي كه امسال از نوبت اكران نوروزي هم جا مانده، به پايان مي برد؛ اين طوری نظرش خالصانه تر به نظر مي رسيد.

وقتي كه نظرات تندتر از او زودتر ابراز شده، ورود نام فيلمي كه حداقل در جشنواره توجهی به آن صورت نگرفت، به حاشيه مظلوميت احتمالي، چه محلي از اعراب مي تواند داشته باشد؟

 

 




دست دادن روسای جمهور ایران و آمریکا در نسخه تلویزیونی “رسوایی”+عکس

سینماژورنال: در یکی از قسمت‌های سریال تلویزیونی “رسوایی” به موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران با آمریکا پرداخته شده که در آن رئیس جمهور ایران را در حال دست دادن با رئیس جمهور آمریکا به تصویر کشیده‌اند آن هم در حالی که در سریال تصویری وحشی از ایرانی‌ها به جهان نشان داده می‌شود.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “مشرق” سریال “اسکندل/رسوایی” در اپیزود ۸ فصل پنجم خود به موضوع توافق هسته‌ای با ایران و عدم صداقت ایرانی‌ها در فرایند توافق می‌پردازد. در سراسر این اپیزود، تصاویر، گریم‌ها و بازیگری نشان از عدم صداقت ایرانی‌ها و راستگویی، وطن‌پرستی و زیرکی آمریکایی‌ها دارد.

این سریال که پخش آن از شبکه ABC آمریکا از سال ۲۰۱۲ شروع گردیده، توسط “شاندا رایمز” ساخته شده و اکنون فصل پنجم آن درحال پخش است.

استفاده از نام مجعول بندار

این سریال با همزمانی مذاکرات اخیر هسته‌ای گروه ۱+۵ با ایران، اپیزود ۸ فصل جدید خود را به همین موضوع اختصاص داده بود تا دست‌مایه‌ای برای ادامه سیاست‌های ضدایرانی آمریکا داشته باشد. در این سریال ضدایرانی برای کاستن از تنش‌های احتمالی در آینده، نام جمهوری اسلامی ایران را به جمهوری «بندار»! تغییر نام داده است.

در این قسمت از سریال سعی شده برتری قدرت آمریکا نسبت به ایران نمایش داده شود که چگونه آمریکایی‌ها با هوشمندی به جمهوری اسلامی ضربه می‌زنند تا به ایرانی‌ها درس عبرتی داده باشند.

اپیزود هشتم فصل پنجم سریال با جملات خبرنگار «ای‌بی‌سی» نیوز آغاز می‌شود: «پس از سال‌ها شروع غلط و دیپلماسی شکست‌خورده، حالا دو کشور آمریکا و “جمهوری بندار” (ایران)، اکنون غیرممکن را به ممکن بدل کرده‌اند و در آستانه امضای توافق خلع سلاح هستند». در این خلال، دو تن از مقامات کاخ سفید شامل یک مرد مسن و یک خانم جوان بر سر عقد این توافق در حال شرط‌بندی کلامی هستند. زن، جمله معناداری را می‌گوید: «اعتماد کن اما با چشم‌باز. ما با چشم باز به سمت آنها رفتیم».

در این لحظه خبرنگار «ای‌بی‌سی» این‌گونه ابراز می‌دارد: این توافق تاریخی، در عوض توقف برنامه هسته‌ای جمهوری بندار دهه‌های تحریم این کشور خاورمیانه‌ای را پایان خواهد داد. ناگهان همان پیرمرد می‌افزاید: «اما من به آنها اعتماد ندارم» و زن هم در پاسخ می‌گوید: «من هم اعتماد ندارم و برای همین گفتم ما با چشمان باز جلو رفتیم». دوباره یکی دیگر از خبرنگاران آمریکایی در مورد یک هفته مذاکره مستمر و حصول نتیجه نهایی تا دقایقی دیگر حرف می‌زند. به گفته او، در این‌صورت پرزیدنت “فیتز گرانت” رییس جمهور آمریکا و پرزیدنت “رزانی” رییس جمهور بندار (ایران) صاحب بزرگ‌ترین امضای تاریخ صلح پس از فروپاشی دیوار برلین خواهند بود.

اسکندل رسوایی scandle
نمایی از سریال “رسوایی” که مصافحه روسای جمهور ایران و آمریکا را به نمایش می گذارد

گفتگوی وزیر خارجه بندار و آمریکا

بر سر میز شام ضیافت آمریکا و ایران، “فرشاد خوانساری” -وزیر خارجه جمهوری بندار- در حال گفتگو با وزیر خارجه آمریکا (اولیویا پاپ) و پرزیدنت گرانت است. وزیر خارجه ایران این‌گونه شروع می‌کند: «من پیوسته هم به کشورم و هم به خانواده‌ام کمک کرده‌ام. اما از آنجایی که خانواده ستیزه‌جویی دارم، شاید ترجیح بدهم بیشتر به کشورم کمک کنم». آن سوی دیگر یکی از مقامات زن آمریکایی در حال گفتگو با یکی از مقامات ارشد ایرانی است که از طریق مترجم به او می‌گوید در حالی که ما کارها را انجام می‌دهیم، رییس جمهور شما همه امتیازات را خواهند گرفت.

اما نکته جالب برخورد “نوید” -مترجم مرد میان وزیر خارجه ایران و اولیویا پاپ (وزیر خارجه آمریکا)- است. نوید، از ضعف بزرگ خوانساری در انگلیسی سخن گفتن سوء استفاده کرده و در لابلای سخنانش طلب کمک از اولیویا می‌کند. به هر حال، به بهانه دیدار با سرآشپز سر خوانساری را گرم می‌کنند و نوید علت درخواست پناهندگی خود را سیاسی بودن خانواده خود در جمهوری بندار (جمهوری اسلامی) عنوان می‌کند. اولیویا، شرط اعطای پناهندگی را تحت پیگرد بودن خود او اعلام می‌کند که نوید هم فاقد این شرایط است. بنابراین نوید مجبور می‌شود دست به افشای این راز بزند که اطلاعات خوبی از برنامه هسته‌ای کشورش دارد که به گوش آمریکایی‌ها نخورده است. او، شرط ارائه اطلاعات بیشتر را قول آمریکایی‌ها مبنی بر پناهندگی اعلام می‌کند.

مشاور از رودست خوردن می گوید…

گفتگو در اتاق کار رییس جمهور بین اولیویا و یکی از مشاوران رییس جمهور به چالش کشیده می‌شود. اولیویا معتقد است که می‌توان به اطلاعات مترجم که حاکی از معرفی یک مرکز محرمانه فعالیت هسته‌ای است، اعتماد کرد اما مشاور بر این باور است که مانند قضیه افشاگران شوروی سابق، دوباره رودست خواهند خورد. او اصرار می‌ورزد که حالا که آمریکا و «بندار» به مرحله نهایی توافق رسیده‌اند و جمهوری «بندار» می‌تواند بهترین متحد آمریکا در منطقه خاورمیانه باشد، نباید هیچ چیز به هم بخورد. اولیویا هم پاسخ می‌دهد که تلاشی برای بر هم زدن چیزی نیست و فقط می‌خواهد بداند این نوید کیست و قصد واقعی‌اش چه چیزی است. به هر حال پس از کمی بحث، رییس جمهور به اولیویا اجازه می‌دهد که تا قبل از بعدازظهر فردا که زمان امضای توافق است، به اصل قضیه نوید پی ببرد.

تیم اولیویا دست به کار می‌شود و مشخص می‌گردد که مترجم مذکور، “نوید تورانی” مترجم رسمی دولت جمهوری بندار است. اهل روستا است و مدارج عالی علمی را پیموده و از آنجایی که کشور بندار دارای بالاترین نرخ سواد در کل منطقه است، این که حتی یک بچه روستایی به این سطح برسد، چیز عجیبی نیست.

اسکندل رسوایی scandle
نمایی دیگر از “رسوایی”

دزدیدن مترجم

تورانی، مترجم نشست صلح بوده و در همه دیدارهای دولتی از پاریس، لندن، و مسکو حضور داشته است. او به غیر از دولت بندار، برای خوانساری هم مترجمی می‌کند، لذا در تمامی دیدارهای بازرس‌های سازمان ملل از تاسیسات هسته‌ای بندار حضور داشته و به بسیاری از اسرار اگاه است. طی بحثی کوتاه، گروه بر این اجماع می‌رسند که او جاسوس نیست و فقط می‌خواهد به امریکا پناه ببرد. از طرفی تنها راه محرمانه گفتگو کردن با نوید، دزیدن وی است که در امنیتی‌ترین شرایط در سفارت بندار در آمریکا تحت‌ حفاظت قرار دارد. اولیویا، این ماموریت را به “هاک” -آدم بزن بهادر خود- واگذار می‌کند.

فردا در روز موعود، طرفین بر سر میز مذاکره می‌نشینند و گرانت اعلام می‌کند که آمریکا هیچ مشکلی با فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ندارد اما می‌خواهیم که به ما اطمینان بدهید که «بندار» تحت هیچ شرایطی به طرف توسعه و دستیابی به سلاح هسته‌ای حرکت نخواهد کرد.

در همین حین، نوید تورانی که شب گذشته به طریقی نامعلوم و لابد از طریق هاک (!) توسط قرص مسموم گردیده، دچار حالت گسیختگی شده و بیهوش بر زمین می‌افتد. او را به بیمارستان می‌رسانند و در بیمارستان گفتگوی محرمانه بین اولیویا و وی آغاز می‌شود. نوید، از اولیویا می‌خواهد که به دلیل اطمینان خاطر از اینکه به دست جمهوری بندار و نیروهای رزانی بی‌رحم نیافتد، او را به یک مکان امن ببرند و او سپس همه چیز را خواهد گفت، چرا که اسرار بسیار محرمانه‌ای را می‌داند. اولیویا نمی‌پذیرد و سوگند می‌خورد که اگر تورانی همه چیز را بگوید، کاری می‌کند که هیچوقت دست جمهوری بندار به او نرسد.

ادعاهای مترجم

تورانی از تاسیسات هسته‌ای مخفی که در 5 مایلی منطقه‌ صحرایی به نام “یابرین” واقع شده و سه ماه است که راه افتاده، سخن می‌گوید. در آن سو، رییس جمهور از “سوزان راس” معاون اول خود می‌خواهد که به هر طریقی شده امضای توافق را به تعویق بیاندازد تا در این مدت اصل قضیه نوید تورانی مشخص شود. لحظاتی بعد، سوزان در میان مردم نمایش داده می‌شود و وقتی یک خبرنگار از او می‌‌پرسد که آیا از شرایط توافق راضی هست؟ پاسخ می‌دهد که راضی هست البته اگر 12 میلیون دختر بی‌‌سواد در بندار بتوانند حق خود را در این توافق بدست بیاورند. این جمله، موجب می‌شود که امضای قرار داد چند روز به تعویق بیافتد.

در این بحبوحه به اولیویا خبر می‌رسد که نوید در مورد تاسیسات هسته‌ای مخفی دروغ گفته است و آن محل یک کارخانه تولید آبمیوه است. او، به بیمارستان می‌رود و موضوع را با عصبانیت به نوید اطلاع می‌دهد. تورانی، نیز قسم یاد می‌کند که حقیقت را گفته است. اولیویا او را تهدید به تحویل به مقامات ایرانی می‌کند اما در همان روز یکی از اعضای تیم اولیویا متوجه می‌شود که محل مورد نظر نوید، کارخانه تولید آبمیوه نیست، چرا که طبق تصاویر ماهواره‌ای،‌ کامیون‌های مستقر در محل حرکت نمی‌کنند. آنها فقط محموله به محل می‌آورند و از آنجا چیزی خارج نمی‌کنند؛ بنابراین متوجه می‌شوند که نوید اطلاعات دروغی ارائه نکرده است.

اسکندل رسوایی scandle
نمایی دیگر از سریال “رسوایی”

روسای جمهور طرفین بر سر میز امضای توافق

در همین حین، رسانه‌های آمریکایی اعلام می‌کنند که امروز بعدازظهر، روسای جمهور طرفین بر سر میز امضای توافق خواهند نشست. اما اولیویا از آن سوی خط سر بزنگاه با یکی از مشاورین رییس جمهور تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد که پرزیدنت گرانت را از امضای توافق منصرف نماید. بالاخره به هر زحمتی که هست، او در واپسین لحظه خبر حقیقت بودن ادعای نوید را به رییس جمهور می‌دهد و او هم از از امضای توافق سر باز می‌زند.

اولیویا بلافاصله به بیمارستان می‌رود و متوجه می‌شود که نوید رگ خود را زده است. خلاصه به هر زحمتی که هست او را نجات می‌دهد و به او مژده می‌دهد که حرف‌هایش حقیقت بوده و او را باور می‌کند و جمهوری «بندار» به دولت آمریکا دروغ گفته‌اند.

ابررایانه برای هر گونه حمله سایبری علیه غرب

پس از تحقیقات مفصل، رییس جمهور متوجه می‌شود که جمهوری بندار در منطقه افشا شده توسط نوید اورانیوم غنی نمی‌کند بلکه دارای ابررایانه برای هر گونه حمله سایبری علیه غرب است. به هر حال، رییس جمهور گرانت خوشحال از این پیروزی، به پای میز امضای توافق می‌رود و توافق را امضا می‌کند.
اما طبق ساختار اینگونه فیلم‌ها و سریال‌های آمریکایی، در اقدامی قهرمانانه! و هوشمندانه! در کنار گوش رییس جمهور بندار (ایران) زمزمه می‌کند که “تا هفت دقیقه دیگر یک پهپاد آن کارخانه تولید آبمیوه عزیز شما را مورد هدف قرار می‌دهد و از روی نقشه پاک می‌کند”  و به پرزیدنت رزانی شوک وارد می‌کند.
این سریال به مانند دیگر فیلم و سریال‌های ضدایرانی آمریکایی، سعی در سیاه‌نمایی از جامعه ایرانی دارند تا تصویری منفی و وحشی از ایرانی‌ها به مردم آمریکا و جهان نشان دهند. در این قسمت از سریال از دورویی و دروغگویی ایرانی‌ها می‌بینید تا هم‌جنس‌بازهای ایرانی و مردمی که از حکومت جمهوری اسلامی وحشت دارند و می‌خواهند به متمدن کشور جهان یعنی آمریکا فرار کنند.
ترس آمریکایی‌ها از قدرت سایبری ایران
نکته دیگری که از سریال “اسکندل” می‌توان دریافت، ترس آمریکایی‌ها از قدرت سایبری ایران است؛ این موضوع نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به خوبی از مولفه‌های قدرت ایران آگاه هستند و از همین نقاط قوت برای ایران‌هراسی استفاده می‌کنند.آمریکایی‌ها نشان داده‌اند که از هر فرصتی برای عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند، حتی اگر در موضوعی مانند مذاکرات هسته‌ای باشد که نیاز آنها به انجام توافقات هسته‌ای بیشتر از ایرانی‌ها است!




ریشخند ده‌نمکی به ماجرای حضور مک‌دونالد در ایران+عکس

سینماژورنال: در بحبوحه اتفاقات بعد از توافق هسته ای خبری هم مبنی بر حضور نمایندگی رسمی فست فود مک دونالد در ایران در کانون اخبار قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال مسعود ده نمکی کارگردان سری “اخراجیها” به تازگی و با قرار دادن تصویری از مک دونالد در صفحه اجتماعیش اظهارنظری آمیخته به ریشخند درباره این حضور را طرح کرده است.

ده نمکی نوشته است: با ورود مک دونالد به ایران دیگر کسی گرسنه نمی ماند!

واکنش طعنه آلود ده نمکی به حضور مک دونالد در ایران
واکنش طعنه آلود ده نمکی به حضور مک دونالد در ایران



الناز شاکردوست در حال تلاش برای خدمت به سینمای کشور+عکس

سینماژورنال: الناز شاکردوست بازیگر زن سینمای ایران مدتی است که برای تحصیل در رشته بازیگری به انگلستان رفته است.

به گزارش سینماژورنال در یکی از تازه ترین تصاویر اجتماعی این بازیگر او را در کتابخانه ای در حال مطالعه می بینیم.

شاکردوست در شرح عکس نوشته است: دلم خيلى تنگ شده؛ روزها از هشت صبح تا پنج بعدازظهر ميرم دانشگاه و وقتهايى كه خسته ميشم ميام سُراغ اينستاگرامم و از كامنت هاى پُر از محبت شما انرژى ميگيرم… اينم بدونيد كه با تمام توانم تلاش ميكنم واسه بهتر شدن و خدمت به سينماى كشورم .

الناز شاکردوست مشغول مطالعه
الناز شاکردوست مشغول مطالعه




بازیگر “رسوایی” در بیمارستان بستری شد+عکس

سینماژورنال: امسال سال خوبی برای اهالی هنر ایران نبوده است چراکه مرتب درباره بیماری یا درگذشت آنها خبر منتشر شده است.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین مورد اسماعیل خلج بازیگری که بیش از هر چیز به واسطه ایفای نقش در “رسوایی” شناخته می شود در بیمارستان بستری شده است.

 این بازیگر از روز پنجشنبه به دلیل احساس ناراحتی در قفسه سینه در بیمارستان بستری شده و آزمایش‌هایی از وی به عمل آمده است.

عظیمی مدیر موسسه هنرمندان پیشکسوت که روز گذشته از این هنرمند عیادت کرده بود به “ایسنا” گفت: دلیل مشخصی برای ناراحتی این هنرمند هنوز اعلام نشده است‌ اما اکوی انجام شده حاکی از این است که مشکل خاصی وجود ندارد.

عظیمی اظهار کرد: البته حال عمومی ایشان خوب است و پس از بررسی نتیجه آزمایش‌ها و اعلام نظر پزشکان ادامه بستری شدن یا ترخیص این بازیگر مشخص خواهد شد.

این نویسنده،‌ کارگردان و بازیگر نمایشنامه‌های مختلفی را نوشته و کارگردانی کرده است و علاوه بر بازی در تئاتر، در فیلم‌های سینمایی «یک تکه نان»، «پابرهنه در بهشت» و «همیشه پای یک زن در میان است» نیز بازی کرده است.

اسماعیل خلج
اسماعیل خلج در پشت صحنه “رسوایی”



شریفی‌نیا متحول شد!+عکس

سینماژورنال: محمدرضا شریفی نیا بازیگری که بسیاری او را یکی از چهره های موثر انتخاب بازیگر در پروژه های مختلف سینمایی می دانند این روزها درگیر کار با ده نمکی است.

قسمت دوم “رسوایی” در حالی در مرحله فیلمبرداری قرار دارد که در این قسمت هم به مانند قسمت قبل این اکبر عبدی و محمدرضا شریفی نیا هستند که نقشهای اصلی را بازی می کنند.

به گزارش سینماژورنال عبدی در این قسمت همچنان در قامت روحانی عارف مسلکی ایفای نقش کرده که بروز یک زلزله را در تهران پیش بینی می کند ولی شریفی نیا گویا از جلد قسمت قبلی بیرون آمده و نقش یکی از مریدان روحانی را بازی می کند.

شریفی نیا که تقریبا از همان اولین اثر سینمایی بلند مسعود ده نمکی “اخراجیها” در کنار ده نمکی بوده است درباره شخصیتش در “رسوایی2” به “مهر” می گوید: شریف نام شخصیتی است که در«رسوایی۱» بازی کردم. این کاراکتر که مردی بازاری است در این قسمت متحول شده و زندگی در کنار حاج یوسف بر او نیز تاثیر گذاشته است البته در این همراهی گاهی دچار وسوسه و تردید می شود.

وی ادامه می دهد: به نظر من فیلم «رسوایی۲» یک کار تازه در کارنامه ده نمکی است و پیش بینی می کنم مانند دیگر آثار این کارگردان فروش خوبی خواهد داشت.

شریفی نیا خاطرنشان می سازد: همانطور که می دانید من از نخستین فیلم ده نمکی تا امروز هم به عنوان مشاور و هم به عنوان بازیگر کنار این کارگردان بوده ام و معتقدم این فیلم «رسوایی۲» سیاسی ترین فیلم ده نمکی است و تا اندازه ای به مسائل جناحی پرداخته است.
رسوایی2
عبدی و شریفی نیا در نمایی از “رسوایی2”



معمای پسر جوانی که همواره کنار الناز شاکردوست است!+عکس

سینماژورنال: الناز شاکردوست بازیگر زن سینما که اخیرا کمدی ماجرایی “آتیش بازی” را روی پرده داشت در اغلب گفتگوهای رسانه ای خود همراه یک پسر جوان دیده می شود.

به گزارش سینماژورنال این حضور دائمی باعث شده بسیاری گمان کنند این جوان نامزد یا همسر شاکردوست است.

با این حال واقعیت آن است که این جوان برادر الناز شاکردوست است؛ برادری به نام علی که به مانند خواهرش علاقه به بازیگری داشته و تجربیاتی هم در این زمینه داشته است.

الناز شاکردوست در کنار برادرش

الناز شاکردوست در کنار برادرش




پیش‌بینی مسعود ده‌نمکی از زلزله پایتخت و دیدار با ستاد فرماندهی مدیریت بحران تهران

سینماژورنال: چندی است که مسعود ده‌نمکی در پیش‌تولید فیلم سینمایی «رسوایی 2» به سر می‌برد و در تدارک این است که هر چه زودتر فیلم‌برداری این فیلم سینمایی را آغاز کند.

به گزارش سینماژورنال در طی این مدت خبرهایی از این پروژه سینمایی به گوش رسید مانند کناره‌گیری شیلا خداداد از حضور در این پروژه سینمایی به دلیل تداخل زمانی حضورش در یکی دیگر از فیلم‌های سینمایی که به همین دلیل سحر قریشی جایگزین وی شد تا فرصت حضور در «رسوایی 2» را به دست بیاورد. همچنین طی این مدت درباره داستان فیلم به نکاتی اشاره شده است مانند اینکه قصه «رسوایی 2» قصه‌ای تخیلی است.

بر پایه این گزارش، طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته شده فیلم سینمایی «رسوایی 2» با بازی اکبر عبدی در نقش یک روحانی به نام «حاج یوسف» در 15 مرداد ماه کلید خواهد خورد.

عبدی در «رسوایی 1» نیز در نقش «حاج یوسف» بازی کرد و قرار است در «رسوایی 2» همین نقش را ایفا کند با این تفاوت که 10 سال از آن زمان گذشته و حاج یوسف نیز پیرتر شده است.

زلزله در تهران

بنا به اطلاعات ارائه شده در “فارس” اما نکته جالب “رسوایی2” پیش بینی عجیب و غریبی است که در آن نسبت به زلزله تهران صورت می گیرد. حاج یوسف این بار در «رسوایی 2» پیش‌بینی یک زلزله را در پایتخت می‌کند و هشدار می دهد که قرار است در تهران زلزله‌ای عظیم بیاید. این پیش‌بینی و برخی از ماجراها باعث می‌شود تا کم‌کم از جانب اطرافیان طرد شود تا جایی که به ناچار به یکی از جزیره‌های خارک و قشم تبعید می‌شود.

چندی پیش مسعود‌ده‌نمکی در تاریخ 15 تیرماه از ستاد فرماندهی مدیریت بحران تهران بازدید کرد که قطعاً برای همکاری دو جانبه بوده است و زلزله نقطه مشترک فیلم سینمایی «رسوایی 2» با ستاد فرماندهی مدیریت بحران تهران بوده است. ستاد بحران همواره آماده اتفاقات پیش بینی نشده همچون زلزله است و این بار طبق پیش‌بینی ده نمکی در «رسوایی 2» قرار است در تهران زلزله بیاید.

گفتنی است «رسوایی 1» با بیش از 4 میلیارد تومان فروش یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌‌های سینمایی اکران شده در سال 1391 بوده است. حال این سوال پیش می‌آید مسعود ده‌نمکی بعد از تجربه خوبی که در سه‌گانه «اخراجی‌ها» داشته است آیا می‌تواند همین موفقیت را در «رسوایی» داشته باشد؟




ده‌نمکی در زمین فوتبال!!!+عکس

سینماژورنال: مسعود ده نمکی را به عنوان کارگردانی می شناسیم که از یک طرف هر فیلمی که میسازد بفروش می شود و از آن طرف صراحت کلامیش وقتی به گفتگو می نشیند جملاتی جنجالی را خلق می کند.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان که قصد دارد بعد از ماه رمضان “رسوایی2” را کلید بزند این روزها آخرین کارهای پیش تولید فیلمش را انجام می دهد.

ده نمکی به تازگی تصویری اجتماعی از خود منتشر کرده که در آن در زمین فوتبال دیده می شود.

او با پیراهن سرمه ای رقیب بازیکنی است که قرمز پوشیده است. گویا بازیکن حریف با جدیت به سمت توپ آمده و همین باعث شده ده نمکی سرش را بدزدد که مبادا استوک کفش رقیب به سر او بخورد.

مسعود ده نمکی

مسعود ده نمکی در زمین فوتبال




عرضه گسترده “فقر و فحشا”ی ده‌نمکی در شبکه نمایش خانگی/این فیلم نه از دولت اصلاحات مجوز گرفت و نه از دولت احمدی‌نژاد/ارشاد دولت یازدهم با افزودن بر حجم نماهای شطرنجی مجوز آن را صادر کرد/”فقر و فحشا” به همراه “کدام استقلال کدام پیروزی” و پشت صحنه “اخراجیها۳” و با قیمت ۴ هزار تومان به بازار آمده+توضیحات ده‌نمکی درباره مجوزدار شدن

سینماژورنال: اولین تجربه سینمایی مسعود ده نمکی در ژانر مستند فیلمی بود به نام “فقر و فحشا”؛ فیلمی که در اوایل دهه هشتاد به صورت غیرمجاز در شبکه قاچاق محصولات ویدیویی منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال “فقر و فحشا” که سعی داشت نقش فقر اقتصادی در شیوع فحشا را نشان دهد در آن هنگام که هنوز اینترنت این قدر متداول نشده بود و دانلودهای اینترنتی فراگیر نشده بود میلیونها نسخه به صورت سی.دی کپی شده و دست به دست شد.

بعد از فراگیری اینترنت نیز این فیلم از جمله آثاری بود که بصورت غیرمجاز در سایتهای آپلود فیلم برای دانلود قرار داده می شد با این حال صدور مجوز این فیلم حدودا یک دهه و اندی طول کشید.

نه دولت اصلاحات مجوز نمایش را داد و نه دولت احمدی نژاد

ده نمکی در همان زمان تولید “فقر و فحشا” برای دریافت مجوز فیلمش جهت عرضه در شبکه خانگی اقدام کرد اما فیلم به دلیل سوژه ملتهبش نتوانست از وزارت ارشاد دولت اصلاحات مجوز بگیرد. در هشت سالی که محمود احمدی نژاد سر کار بود نیز نه در وزارتخانه صفارهرندی و نه وزارتخانه محمد حسینی به این فیلم روی خوش نشان ندادند تا سال قبل که بالاخره وزارتخانه ارشاد علی جنتی مجوز پخش ویدیویی “فقر و فحشا” را صادر کرد.

کتاب “فقر و فحشا” نیز مجوز انتشار گسترده نگرفت

جالب است که تقریبا چند ماه بعد از انتشار غیرقانونی “فقر و فحشا” کتابی حاوی سلسله مقالاتی درباره فیلم و البته گفتگو با کارگردان آن نیز تهیه گردید اما این کتاب نیز در دولت احمدی نژاد مجوز انتشار گسترده نگرفت و فقط طبق یک قرارداد نانوشته با ده نمکی مقرر گردید کتاب با تیراژ محدود و صرفا جهت آرشیو شخصی عوامل گردآورنده منتشر شود!!!

پیوستن “فقر و فحشا” به جنبش سه فیلم با یک بلیت!!!

“فقر و فحشا” اما حالا و بعد از بیشتر از یک دهه که از تولیدش گذشته به صورت گسترده در شبکه خانگی توزیع شده است.

روش عرضه “فقر و فحشا” هم جالب است؛ این فیلم در کنار “کدام استقلال کدام پیروزی” دیگر مستندی که ده نمکی آن را ساخته و البته پشت صحنه “اخراجیها3” با دو دی.وی.دی در یک مجموعه و تنها با قیمت 4 هزار تومان به بازار عرضه شده است.

به این ترتیب مخاطبان تنها با صرف هزینه ای که برای یک فیلم می کنند می توانند دو مستند در نوع خود ملتهب و پشت صحنه یکی از کمدیهای پرفروش سالهای اخیر را به تماشا بنشینند.

افزایش نماهای شطرنجی

درباره مقایسه نسخه قانونی “فقر و فحشا” با نسخه قاچاق آن نیز اصلی ترین نکته ای که به چشم می خورد عدم ممیزی محسوس است و تقریبا تمامی نماهای نسخه زیرزمینی در نسخه مجاز هم وجود دارد با یک تفاوت!

تفاوت در افزایش حجم نماهای شطرنجی موجود در فیلم است. در نسخه اصلی فیلم هم برخی از نماها به دلیل رعایت آبروی اشخاص شطرنجی شده بود و در نسخه مجاز بر حجم این نماها افزوده شده است.

فقر و فحشا
پوستر “فقر و فحشا” در سطح شهر

ده نمکی: گفتمان عدالت خواهی همواره مخاطب دارد

یکی از نکاتی که درباره توزیع قانونی “فقر و فحشا” وجود دارد این است که بعد از گذشت یک دهه و اندی از تولید فیلم، آیا همچنان سوژه فیلم می تواند جذابیت زا باشد آن هم برای مخاطب دهه نودی که هر روز با ده ها عنوان فیلم برای انتخاب روبروست.

مسعود ده نمکی کارگردان “فقر و فحشا” در گفتگو با سینماژورنال در این باره بیان می دارد: “فقر و فحشا” از گفتمان عدالت خواهی سخن می گوید که همواره و در همه ادوار جایگاه خود را داشته است. سالها بعد از “فقر و فحشا” وقتی “دارا و ندار” را در مدیوم تلویزیون می ساختم نیز همین گفتمان عدالت خواهانه محور کار بود. حتی “رسوایی” نیز از چنین نگاهی برخوردار بود و همه این فیلمها نیز مخاطب خاص خود را داشتند.

ده نمکی تاکید می کند: گفتمانی که برپایه عدالت خواهی بنا شده مربوط به دولت خاص یا زمان خاصی نیست و اگر صادقانه بیان شود همه جا و در همه دورانها مخاطب خاص خود را دارد. “فقر و فحشا” می تواند برای آدمهای روزگار ما نیز جاذبه های خاص خود را داشته باشد چون محدود به زمان خاصی نیست و متکی است بر گفتمانی که حتی امروزه نیز می تواند کاربردی باشد.




پیش‎‌بینی ده‌نمکی از کیفیت حضور مسئولین، هنرمندان و مداحان در تشییع پیکر شهدای غواص

سینماژورنال: شهدای غواص عملیات کربلای 4 روز سه شنبه از میدان بهارستان تشییع خواهند شد.

به گزارش سینماژورنال  پیکر این شهدا اخیرا طی یک عملیات تفحص کشف شده‌ و  از طریق مرز شلمچه وارد کشور شد.

این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند.

انتشار خبر زمان تشییع پیکر این شهدا مواجه شده است با دلنوشته مسعود ده نمکی کارگردان سینما و تلویزیون در این باره.

ده نمکی با همان صراحتی که از سوابق مطبوعاتیش ناشی شده و با طعنه های مستقیمی که به هنرمندان و سیاستمداران داشته می نویسد: سه شنبه تشیع شهدای غواص دیدنیه! جای خالی مسئولینی که مثل آقای دوربینی فقط در ختم هنرمندان و  سیاستمدارها جلوی دوربین پیداشون میشه و یا  جای خالی مداحان و یا  هنرمندانی که فقط در حد پست گذاشتن و سیمرغ گرفتن در نقش اونها، شهدا براشون مهم اند.

وی ادامه می دهد: زمانی در تهران موقع تشییع شهدا تعداد تابوت ها بیشتر از تشییع کننده ها بود. باز خدا خیر بده مردم کوچه و بازار رو  که نه پست می گذارند نه ادعا دارند.

آنچه کارگردان سری “اخراجیها” گفته صرفا یک پیش بینی است برآمده از سابقه ذهنی نگارنده نسبت به اتفاقاتی نظیر این. سینماژورنال امیدوار است که این پیش بینی، تلنگری باشد برای تغییر مشی آنها که به اعتقاد ده نمکی فقط در ختم هنرمندان و سیاستمداران پیدایشان می شود.




بازیگر زن جوان سینما خطاب به بازیگر “رسوایی”: شما واقعا بازیگرید؟

سینماژورنال/مارتا ثنایی: ضیافت شام رونمایی پوستر جشنواره شهر به مانند تمامی اتفاقات سینمایی مملکت ما در کنار اصل، حواشی جذاب خود را هم داشت.

به گزارش سینماژورنال در جای جای مراسم بودند چهره هایی از حلقه مدیریتی یا بازیگری سینمای ایران که حین گپ زدن با یکدیگر هرازگاه سخنانی مطایبه آمیز هم میان شان رد و بدل می شد.

یکی از این مطایبه ها در میزی رقم خورد که یک طرف آن اسماعیل خلج بازیگر پیشکسوت ایرانی حضور داشت و در نقاط دیگر میز یک بازیگر زن جوان سینما، یک شاعر، یک مدیر فرهنگی، یک نقاش و یک هوادار فوتبال حضور داشتند. البته شخصیت هفتمی هم در این میز کنار بازیگر زن جوان حضور داشت که نامش را نبریم بهتر است!

بازیگر پیشکسوت تا توانست از هنرهای دیگرش گفت

تقریبا در تمام طول مراسم شام این اسماعیل خلج بازیگر آثاری چون “رسوایی” و “پذیرایی ساده” بود که سعی می کرد با بیانی طنزآلود از هنرهای دیگرش و از جمله شاعری و نقاشی سخن گوید. ایشان حتی در بخشی از مراسم کتاب شعرش را از کیفش درآورده و به بانوی نقاشی هدیه داد که مقابلش نشسته بود.

در این مدت آن بازیگر زن جوان سینما و تلویزیون ایران که مدتی با گروه تئاتری آتیلا پسیانی همکاری داشت نیز کاملا ریزبینانه سخنان خلج را رصد می کرد و سعی می کرد هرازگاه نیز نکته ای را با طعنه ای هوشمندانه طرح کند.

ببخشید شما واقعا بازیگرید؟

با این حال نقطه اوج دیالوگهای این میز زمانی شکل گرفت که ضیافت شام به نیمه های خود رسیده بود و در اینجا به ناگاه این بازیگر زن جوان که مرتب از خلج درباره تواناییهایش در نقاشی و شاعری شنیده بود با بیانی جدی رو به وی گفت: ببخشید شما واقعا بازیگرید؟

به گزارش سینماژورنال در این لحظه لبخند بر لبان اسماعیل خلج ماسید و وی به بهانه قدم زدن از پشت میز بلند شد و خطاب به بازیگر جوان گفت: از شاعری که آن سوی میز نشسته درباره فعالیتهای من بپرسید!

در این هنگام دیگر حاضران سر میز و از جمله آن شخص هفتم سعی زیادی کردند که جلوی خنده توأم با شگفتی خود را بگیرند که البته اغلب نیز ناموفق بودند.

تذکر هوشمندانه یک جوان به یک پیشکسوت

هرچند خلج از سخنان این بازیگر روی ترش کرده بود اما تنها قدری تأمل بر سخنان این بازیگر زن جوان کافی بود تا دریابید وی خواسته است ولو شده به شوخی به همکار پیشکسوتش این تذکر را بدهد که وقتی در محفلی عمومی حاضر می شود بجای صحبت مکرر از تواناییهای شخصی خویش بد نیست زمانی را هم اختصاص دهد برای شنیدن سخنان طرف مقابل.

این بازیگر زن جوان بی پرده پوشیهای موسوم با جسارت و البته محترمانه حرفش را طرح کرد.

با این حال مشکل آنجاست که اغلب پیشکسوتان ما از چنین جسارتهایی خوششان نمی آید و ترجیح می دهند جز مدح خویش نشنوند. در مورد بازیگر “رسوایی” هم چنین قضیه ای صدق می کرد و همین شد که قدم زدن در جایی دور از میز را به پاسخگویی ترجیح داد.