1

خبر یک روزنامه اصولگرا⇐بازگشت شبکه‌های “تماشا” و “بازار” با نامهای جدید

سینماژورنال: همین دیروز بود که روزنامه اصولگرای “جوان” از بازگشت شبکه “بازار” خبر داد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حالا روزنامه «صبح نو» که روزنامه نسل سوم اصولگرایان قلمداد می شود در گزارشی تفصیلی درباره مدیران جدید رسانه ملی از بازگشت شبکه های “تماشا” و “بازار” با نامهای جدید خبر داده است.

این روزنامه نوشته است: به زودی بناست دو شبکه جدید با نامهای «کالا» و «ایران» در رسانه ملی به راه بیفتد. «کالا» گویا شبکه ای است که معادل همان شبکه «بازار» است که با آمدن سرافراز در جهت کاهش هزینه های حذف شد و حالا بناست راه بیفتد تا در جهت معرفی کالاهای ایرانی فعالیت کند.

این روزنامه اصولگرا ادامه داده است: «ایران» هم شبکه ای است معادل شبکه «تماشا»یی که پیش از این و در زمان ضرغامی برای پخش گلچین برنامه های استانی راه افتاد و در زمان سرافراز حذف شد. شبکه «ایران» که زمزمه های راه اندازی آن به گوش می رسد شبکه ای است کاملا با خط مشی «تماشا» و برای پخش گلچین برنامه های شبکه های استانی.




توضیحات یک مدیر رسانه ملی درباره برنامه‌سازی زمستانی شهیدی‌فر و بازگشت آزاده نامداری به تلویزیون

سینماژورنال: محمدرضا شهیدی فر مجری توانمند رسانه ملی که این روزها در اتاق فکر “خندوانه” مشغول به کار است زمستان امسال با یک برنامه اجتماعی به شبکه اول می آید. با این حال آزاده نامداری مجری پرحاشیه رسانه ملی گویا نخواهد توانست به اجرا بازگردد.

فضل‌الله شریعت پناهی مدیر گروه اجتماعی شبکه یک سیما در خصوص حضور محمدرضا شهیدی فرد در شبکه یک به “باشگاه خبرنگاران” گفت: طبق صحبت هایی که کمی قبل تر با او داشتم، این قضیه تا سه ماه آینده، یعنی تا اوایل ماه محرم، اتفاق نمی افتد، چرا که شهیدی فرد درگیر برنامه «خندوانه» است.

وی ادامه داد: از آنجا که برنامه های او به پیش تولیدهای چند ماهه نیاز دارد، صحبت راجع به برنامه جدید به پاییز موکول می شود. بنابراین در صورت فراهم بودن شرایط در شب های زمستان می‌توان منتظر حضور شهیدی فرد در شبکه یک و برنامه ای جدید بود.

پاسخ ابهام آلود درباره بازگشت نامداری

فضل الله شریعت پناهی در مورد بازگشت آزاده نامداری و اجرای مجدد او در تلویزیون پاسخی ابهام آلود را بیان کرد؛ پاسخی که وجه مثبتی از آن استنباط نمی شود.

این مدیر گفت: ما قبلا هم این موضوع را پیگیری کرده بودیم، اجرای نامداری و حضور او در برنامه تلویزیونی منوط به تصمیمات مدیران شبکه و سیما است و مدیران باید این موضوع را بررسی کنند و نتیجه نهایی به نظر و تصمیمات آنها بستگی دارد.




کنایه‌ رسانه اصولگرا به یک سریال رمضانی⇐اولويت رپورتاژ “وارد‌كننده برنج” به ساخت سريال فاخر!

سینماژورنال: اوضاع کساد تولید مجموعه های نمایشی جذاب در رسانه ملی و واگذاری آنتن به سریالهایی که با حضور اسپانسرهای مختلف تولید می شوند و البته سطح کیفی مطلوبی هم ندارند باعث شده روزنامه اصولگرای “جوان” با انتشار یادداشتی که در تیتر آن آمده است “اولويت رپورتاژ وارد‌كننده برنج به ساخت سريال فاخر” به مرور برخی سریالهای فاخری بپردازد که مدتهاست در بلاتکلیفی تولید به سر می برند.

به گزارش سینماژورنال این یادداشت به بهانه تغییر در مرکز سریال سازی سیما که به تازگی حسین کرمی مشاور آن شده نگارش شده است با این حال به نظر می رسد تیتر آن طعنه ای آشکار به یکی از سریالهای رمضانی با نام “برادر” باشد که با محوریت واردات برنج تولید شده ولی متأسفانه کیفیت اجرای اثر به شدت کلیشه‌زده و تکراری است.

متن یادداشت را بخوانید:

سریالهای ساخته نشده به عدد 20 می رسد؟

هم اكنون تعداد سريال‌هاي الف ويژه صداوسيما كه در نوبت ساخت هستند، اما ساخته نمي‌شوند از انگشتان دو دست فراتر رفته و اگر همين روند متوقف نشود، در آينده سريال‌هاي ساخته نشده تلويزيون نزديك به عدد 20 خواهد شد.

تغيير در رأس مركز سريال‌سازي صداوسيما، بهانه‌اي شد تا نگاهي به برخي از پروژه‌هاي بر زمين مانده تلويزيون داشته باشيم؛ سريال‌هايي كه عنوان «فاخر» را با خود يدك مي‌كشند و گفته مي‌شود مي‌توانند در بالابردن ميزان مخاطبان تلويزيون نقش مثبتي داشته باشند. معمولاً نام‌هاي بزرگي براي ساخته شدن سريال عنوان مي‌شود؛ از ساخت سريال «امام خميني(ره)» و «شهيد مطهري» گرفته تا حضرت ابوطالب و حضرت موسي(ع) كه هيچ كدام از اين سريال‌ها به مرحله ساخت نرسيده‌اند. در عوض صداوسيما با كسب مشاركت شركت‌هاي وارد‌كننده برنج و مؤسسات مالي و اعتباري سريال‌هاي سفارشي مي‌سازد.

موسي(ع)؛ فاخر اكبر
درگذشت مرحوم فرج الله سلحشور باعث شد تا چند روز مسئله ساخت سريال فاخر موسي(ع) دوباره گرم شود. مرحوم سلحشور بعد از ساخت سريال «يوسف پيامبر(ع)» تلاش كرد تا ادامه داستان انبياي بزرگ الهي را با ساخت زندگي حضرت موسي(ع) ادامه دهد و حتي در نگارش فيلمنامه داستان سريال جديد را از وفات حضرت يوسف(ع) آغاز كرد تا پيوستگي داستان حفظ شود، اما هزينه ساخت سريال آنقدر بالا بود كه صداوسيما نتوانست  از عهده آن برآيد. مسئله تأمين هزينه توليد سريال«موسي(ع)» حتي با اعلام جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي هم به جايي نرسيد و سلحشور در حالي كه بيماري‌اش عود كرده بود، در آخرين مصاحبه تلويزيوني‌اش از اينكه نمي‌تواند «موسي(ع)» را بسازد، ابراز تأسف كرد. بعد از درگذشت فرج الله سلحشور، سيد احمد ميرعلايي به عنوان تهيه‌كننده و جمال شورجه به عنوان كارگردان پروژه موسي (ع) تعيين شدند، اما هنوز خبري از ساخت اين سريال در دست نيست!

ديپورت شده از تايلند!
شيخ احمد قمي از اولين ايرانياني بود كه پايش به تايلند رسيد، البته اين مرد بزرگ به جاي پول خرج كردن در شهر‌هاي ساحلي اين كشور به ترويج اسلام در تايلند پرداخت و به شخصيت مهمي در اين كشور بدل شد و هم اكنون نيز مقبره اين مرد ايراني از جمله زيارتگاه‌هاي مسلمانان در تايلند است و جمال شورجه كه اكنون وظيفه سامان دادن به ميراث تلويزيوني سلحشور را برعهده دارد، سال‌ها در پي ساخت سريال زندگي شيخ احمد بوده است، اما مشكل بودجه باعث شده تا امروز اين سريال به مرحله توليد نرسد.

چمران؛ شهيد منتظر
امروز سالروز شهادت دكتر مصطفي چمران است. چمران يك بار با«چ» ساخته حاتمي‌كيا به سينما آمد و يك بار نيز رضا ميركريمي انيميشن كوتاهي از زندگي اين سردار شهيد ساخت، اما سريال «چمران» كه قرار بود توسط جليل سامان توليد شود، چند سالي است همچنان متوقف مانده است. مهدي چمران روز گذشته از ادامه داشتن نگارش فيلمنامه چمران خبر داد و گفت: آقاي سامان مي‌خواست در ۵۷ قسمت اين سريال را بسازد كه در مذاكرات نهايي با صداوسيما به حدود ۲۵ قسمت رسيد و همين از موارد اختلافي وي با صداوسيما بود. جليل سامان اين روزها درگير ساخت سريال «نفس» شده است؛ سريالي كه داستانش در حال و هواي انقلاب مي‌گذرد. با شروع فيلمبرداري اين سريال شايد سامان وقت چنداني براي پرداختن به سريال چمران نداشته باشد و اين پروژه فاخر تلويزيوني در انتظار زمان ساخت بماند.

سلمان فارسي چشم انتظار اصفهان
داوود ميرباقري بعد از ساخت سريال «امام علي علي»، «مسافر ري» و «مختارنامه» قصد ساخت سريال فاخر سلمان فارسي، صحابه بزرگ پيامبر(ص) را دارد. اصغر پورمحمدي، معاون وقت سيما در سفر به استان اصفهان ابراز اميدواري كرده بود تا با مشاركت اين استان در ساخت سريال سلمان فارسي مشكل بودجه پروژه ميرباقري حل شود. اصفهاني‌ها كه در حوزه سينما با ميزباني از جشنواره فيلم كودك باعث ادامه حيات سينماي كودك مي‌شوند، آيا براي ساخت سريالي درباره يكي از مفاخر ايران كه البته از اهالي اصفهان نيز به شمار مي‌رود، دست به جيب خواهند شد؟!

سرداران جنگ تحميلي در نوبت رسيدن بودجه
استقبال خوبي كه از سريال «شوق پرواز» به عمل آمد، باعث شد تا به سرعت خبر ساخت سريال درباره زندگي شهداي شاخص دوران دفاع مقدس و سرداران شهيد به ميان بيايد. ابتدا در سال 89 بود كه قرار شد سريال شهيد باكري ساخته شود و اكنون بعد از شش سال هنوز اين سريال به مرحله ساخت نرسيده است. وضعيت ساخت اين سريال آنقدر مبهم است كه نام پرويز شيخ طادي و احمد مرادپور به صورت همزمان براي كارگرداني اين سريال مطرح است. پروژه سردار متوسليان را قرار بود حسن برزيده بسازد و در آن به نقش احمد متوسليان در درگيري‌هاي كردستان و جنگ در جبهه جنوب پرداخته شود. سريالي كه هنوز خبري از ساخت آن منتشر نشده است. در كنار اين سريال‌ها كه حداقل نام سازنده آن از سوي صداوسيما عنوان شده، سرداراني هم هستند كه فقط در حد نام سريال از آنها نام برده شده و هيچ اطلاع ديگري از آنها در دست نيست. سريال‌هاي شهيد احمد كاظمي و شهيد جهان‌آرا، شهيد تجلايي، ابراهيم همت، حسين خرازي، محمد بروجردي، محسن وزوايي، علي هاشمي، آبشناسان، فكوري، اسماعيل دقايقي، رداني‌پور، ستاري، عباس دوران، ناجيان، محمد تقي رضوي، حسن شوريده، فلاحي، رضا دستواره، يوسف كلاهدوز، مجيد زين الدين، ناهيدي و محلاتي بخشي از سرداراني هستند كه صداوسيما بايد تا سال 1400 يعني پنج سال ديگر مجموعه‌هاي تلويزيوني آنها را توليد كند كه به نظر هدفي سخت و دست‌نيافتني براي صداوسيما به نظر مي‌رسد.

پورياي ولي؛ جوانمرد بدشانس
عكس يك خرابه، نتيجه جست‌وجوي مقبره پورياي ولي جوانمرد بزرگ ايراني در اينترنت است. داستان زندگي پورياي ولي كه كشتي‌اش با حريف هندي شهرت فراواني دارد، قرار بود توسط مسعود جعفري جوزاني به سريال فاخري تبديل شود. پورياي ولي از جمله معدود شخصيت‌هاي پهلواني تاريخ ايران است كه قرار بود زندگي‌اش به مجموعه‌اي تلويزيوني تبديل شود، ولي تلويزيون نتوانسته است تا امروز زير يك خم هزينه ساخت اين سريال را بگيرد و آن را خاك كند.

پروژه های نیمه تمام
به غير از اين مجموعه‌ها چندين پروژه ديگر نيز هستند كه هنوز تكليف ساخت آنها مشخص نيست؛ پروژه‌هاي نيمه تمامي مانند «سرزمين كهن» كمال تبريزي، پروژه ساخته نشده «صاعقه خاموش» به كارگرداني مجتبي راعي، «آخرين دربار آخرين شاه» به كارگرداني ابوالقاسم طالبي و «فصل بي‌پروايي» فريدون جيراني از جمله اين پروژه‌ها هستند كه كارگردانان شناخته شده سينما در پي ساخت آن هستند. با تغيير در سطح مديريت مركز هنرهاي نمايشي سيما بايد ديد اين پروژه‌ها تغيير وضعيت خواهند داد يا خير!




شکایت یک شرکت قطری از صداوسیما

سینماژورنال: شبکه “بین اسپورت” beINsport  قطر به خاطر عدم پرداخت حق پخش از سوی صدا و سیما کشورمان به یوفا شکایت کرد.
به گزارش سینماژورنال و به نقل از “تابناک” یکی از رسانه‌های قطر امروز از شکایت شبکه beIN اسپورت قطر از برخی شبکه‌های تلویزیونی که بدون پرداخت حق پخش مسابقات یورو 2016 را از این شبکه پخش می‌کنند، خبر داد. در میان این شبکه‌ها صدا و سیما کشورمان نیز بود.
روزنامه الوطن قطر امروز خبر داد: شبکه جهانی beIN اسپورت قطر اقدامات لازم برای شکایت علیه برخی از شبکه‌های تلویزیونی که بدون پرداخت حق پخش رقابت‌های یورو 2016 را پخش می‌کنند، انجام داده است.
این روزنامه قطری مدعی شد و نوشت: شبکه beIN اسپورت از شبکه‌های موریتانیا، شبکه‌های الشروق در تونس و الجزایر، صدا و سیما ایران و صدا و سیما چاد به یوفا شکایت کرده است.
این شبکه قطری بزرگترین شبکه در خاورمیانه و شمال آفریقا است و حق پخش مسابقات یورو 2016 را خریداری کرده است و به صورت زنده پخش می‌کند.



زمزمه‌های راه‌اندازی تلویزیون خصوصی⇐آیا قوانین تغییر می‌کند؟

سینماژورنال/الناز خمامی‌زاده: زمزمه‌هاي راه‌اندازي تلويزيون خصوصي كم كم دارد به يك صداي واضح و علني تبديل مي‌شود تا شايد به واسطه آن قانون اساسي نيز دستخوش تغيير و تحولاتي شود. زمزمه‌هايي كه ابتدا با انتشار خبر تأسيس شبكه جهاني “ولايت” شروع شد و حالا به انتشار خبر راه‌اندازي دو شبكه خصوصي و ماهواره‌اي براي آستان قدس رضوي رسيده است.

مطابق نص صريح اصل 44 قانون اساسي در نظام جمهوري اسلامي ايران، راديو و تلويزيون دولتي است و تأسيس و راه‌اندازي شبكه‌هاي خصوصي راديو و تلويزيوني به هر نحو، مغاير اين اصل است.

بدين جهت انتشار و پخش برنامه‌هاي صوتي و تصويري از طريق سيستم‌هاي فني قابل انتشار فراگير (همانند ماهواره، فرستنده، فيبر نوري و غيره) براي مردم در قالب امواج راديويي و كابلي غير از سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران خلاف اصل مذكور است.

از شبکه امام رضا(ع) تا شبکه ولایت
اين پاراگراف در طول سال‌ها مانع از تأسيس شبكه‌هاي خصوصي و ماهواره‌اي در داخل كشورمان شده بود. حالا آستان قدس رضوي مذاكره با صدا وسيما براي ايجاد شبكه اختصاصي امام رضا (ع) را آغاز كرده و در تلاش براي تأسيس دو شبكه تلويزيوني ماهواره‌اي و يك شبكه تلويزيوني سراسري است.

جالب آنجا است كه انتشار اين خبر با خبر ديگري همزمان شده كه آن هم بر تأسيس شبكه ماهواره‌اي و خصوصي زير نظر «مؤسسه جهاني ولايت» دلالت دارد. يكي از مفاد قانوني اساسنامه اين مؤسسه تأسيس شبكه خصوصي است؛ قانوني از آن بابت كه ماده‌هاي اين اساسنامه به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده‌اند و مصوبات اين شورا نيز مستقيماً تبديل به قانون مي‌شود. اين دو خبر نشان مي‌دهند كه نظام رسانه‌اي كشورمان با يك اتفاق بزرگ رو به رو است. شبكه‌هاي خصوصي ولو در قالب مذهبي در راه هستند و اين براي سيستم اداره دولتي تلويزيون معاني زيادي دارد.

پيش از اين براي دور زدن قانوني كه مانع از تأسيس شبكه‌هاي خصوصي مي‌شد، راه‌هاي مختلفي مورد استفاده قرار مي‌گرفت. از جمله اين راه‌ها مي‌توان به تأسيس شبكه‌هاي اينترنتي اشاره كرد كه پخش از روي آنتن ندارند. تأسيس شبكه‌هاي ماهواره‌اي براي مخاطبان خارج از كشور همچون شبكه‌هاي مذهبي كه بعضاً از قم مديريت مي‌شوند از ديگر راه‌ها بوده است. شبكه « افق» را هم مي‌توان نمونه‌اي از شبكه‌هاي خصوصي تلويزيون ناميد. حتي ساختمان « افق» هم در خارج از محوطه مجموعه‌هاي تلويزيون ساخته شد.

درپیش گیری الگوی ناموفق “افق”؟؟
از آنجا كه صحبت درباره راه‌اندازي شبكه جهاني “ولايت” تنها در حد يك بند از بندهاي اساسنامه اين مؤسسه جهاني بوده و از شبكه افق نيز هيچگاه علناً به عنوان يك شبكه خصوصي ياد نشده است، دو شبكه خصوصي و ماهواره‌اي آستان قدس رضوي را مي‌توان اولين شبكه‌هاي خصوصي و ماهواره‌اي كشور ناميد.

آيا اين شبكه‌ها هم الگوي «افق» را در پيش مي‌گيرند که متأسفانه الگوی موفقی نبوده است يا قرار است تصوير جديدي از شبكه‌هاي خصوصي را به مخاطبان تلويزيون ارائه دهند؟ اگر با راه‌اندازي اين شبكه‌ها موافقت شود، درون‌مايه و محتواي قوي آنها است كه اهميت زيادي خواهد داشت چه بسا در سطح رسانه ملي نيز كميت هيچگاه نتوانسته جاي كيفيت را بگيرد.

لزوم به وجود آمدن شبکه های خصوصی

پيش از اين در فروردين سال 88 مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي در گزارشي مهم و كمتر ديده‌شده‌اي در خصوص لزوم به وجود آمدن شبكه‌هاي تلويزيوني خصوصي در كشور منتشر كرده بود.

در اين گزارش تأكيد شده بود: «جلوگيري از راه‌اندازي تلويزيون‌هاي ماهواره‌اي با توجه به طراحي پايگاه‌هاي اينترنتي متنوع و متعدد نمي‌تواند عامل بازدارنده مؤثري در راه ارتباط‌گيري با مخاطبان داخلي به ويژه جوانان ايران با گرايش بالا به سوي اينترنت باشد، زيرا در دنياي اينترنت داستان به كلي با دنياي تلويزيون‌هاي ماهواره‌اي فرق مي‌كند و احتمال دسترسي به سايت تلويزيون‌هاي ماهواره با توجه به طراحي و ساخت روزانه صدها فيلترشكن بسيار سهل‌تر است. بنابراين بهتر است ضمن راه‌اندازي تلويزيون‌هاي رقيب با درون‌مايه تحليلي قوي، از ظرفيت سايت‌ها و پايگاه‌هاي مختلف اينترنتي نيز در اين زمينه استفاده شود.»

ایجاد امکانی تازه

پيش‌بيني مركز پژوهش‌هاي صدا و سيما سال‌ها است كه به حقيقت پيوسته است. به هر حال ساليان سال است كه مردم با شبكه‌هاي محدود رسانه ملي خود را سرگرم مي‌كنند و شبكه‌هاي ماهواره‌اي در كمين اين محدوديت همواره خطري بزرگ براي خانواده ايراني بوده است.
به راه افتادن شبكه‌هاي خصوصي و ماهواره‌اي پايبند به جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند به معناي گسترش طيف شبكه‌هاي سرگرم‌كننده تلويزيوني و ماهواره‌اي و پوشش سليقه‌هاي مختلف باشد. چه بسا شايد سال‌ها اداره دولتي تلويزيون جواب نداده و اكنون امكان تازه‌اي در راه است. آیا توالي اين اتفاقات ممکن است به رفع موانع قانونی این مسیر بینجامد؟ باید منتظر ماند و اوضاع را رصد کرد…




پورحسین به‌جای امیر تاجیک به شبکه مستند آمد⇐بازگشت به دوران تلويزيون سياه و سفيد

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: بعد از حضور مرتضی میرباقری در معاونت سیما و رفتن علی اصغر پورمحمدی به شبکه سوم، آمدن علیرضا برازش به شبکه اول بالاخره به صورت رسمی سرپرستی رضا پورحسین بر شبکه مستند اعلام شد.

به گزارش سینماژورنال حضور پورحسین به جای مدیر قبلی شبکه مستند امیر تاجیک که جوانی پویا و البته مفید در ساختار مدیریتی تلویزیون بود چه معنایی می تواند داشته باشد؟ آيا گسترش قابل‌توجه تغييرات مديران به خصوص تغيير از مدير جوان به مدير پير يك راهبرد مشخص در سازمان صداوسيما است؟

رسانه ملي برخلاف جريان جوان‌گرايي در ميان مديران كه يكي از اصول مديريت موفق است، تلاش كرده است تا مديراني را به كار فرا بخواند كه سن مديريتي آنها سال‌ها است كه گذشته و حداقل چند سالي از فضاي صداوسيما و تحولات آن دور بوده و بيگانه شده‌اند. بازگشت مديران سابق به تلويزيون براي اكثر رسانه‌ها از آن انتقاد کرده اند.

علي عسكري زمان را از دست مي‌دهد
همان طور كه جابه‌جايي در سطح رياست سازمان صداوسيما آنقدر در هاله‌اي از ابهام قرار داشت و تا چندی قبل مشخص نبود كه سرافراز در سازمان خواهد ماند يا اينكه حكم انتصاب علي عسكري صحت دارد يا خير! اين روزها هم وضعيت مديران صداوسيما و به طور مشخص معاونت سيما در شرايط نامطمئني قرار گرفته است.

به نظر مي‌رسد تنها صندلي‌هاي مستحكم در رسانه ملي فقط صندلي علي عسكري، رئيس سازمان و مرتضي ميرباقري معاون سيما است و باقي مديران در خوف و  رجا هستند چه زماني قرار است حكم بركناري‌شان صادر شود. اين نامتعادلي روي عملكرد سازمان نيز تأثير مي‌گذارد، تصويب طرح‌هاي جديد براي توليد برنامه‌ها با كندي روبه‌رو شده است.

رهبر انقلاب در حكم انتصاب علي عسكري به عنوان رئيس سازمان رسانه، برخلاف احكام قبلي مدت اعتبار حكم را اعلام نكرده‌اند و همين موضوع باعث شده تا شايعه يك ساله بودن انتصاب علي عسكري قوت بگيرد. اگر اين موضوع صحت داشته باشد، علي عسكري به سرعت در حال از دست دادن زماني است كه مي‌تواند با عملكرد مثبت، خود را به عنوان مديري با عمر مديريتي طولاني‌تر تثبيت كند.

زماني كه اين روزها به راحتي از دست مي‌رود شايد روزي باعث ايجاد تنگنا براي رئيس جديد صداوسيما شود و نگذارد طرح‌هاي رئيسي كه به شناخت فني از سازمان مشهور است، به سرانجام برسد. حداقل در هفته‌هاي اخير صداوسيما دوران بي‌ثباتي را در سطح مديران تجربه كرده است و بخشي از مديراني كه به عنوان حلقه نزديكان محمد سرافراز شناخته مي‌شدند، بيشتر از سايرين در معرض تغيير قرار گرفته‌اند.

تغييرات رسمي و جابه‌جايي‌هاي اعلام نشده
تا امروز مديران شبكه‌هاي اول و سوم سيما عوض شده‌اند. گفته مي‌شود تغيير مديريت شبكه‌3 براي بازگشت پورمحمدي به اين شبكه صورت گرفته و تغيير مدير شبكه اول و آمدن عليرضا برازش نيز باعث شده تا شايعه شود شريعت پناهي، مدير سابق اين شبكه يا به گروه اجتماعي شبكه اول مي‌رود يا مديريت يكي از شبكه‌ها را به اختيار مي‌گيرد.

پورحسین به جای امیر تاجیک به شبکه مستند آمد
قبول استعفاي تاجيك مدير شبكه مستند هم باعث شد حكم سرپرستي اين شبكه به نام رضا پورحسين، منتشر شود.

چيزي كه مسلم شده اين است كه يك پيرگرايي ديگر در سطح مديريت رخ داده و يك جوان موفق از دايره مديران شبكه‌هاي سيما خارج شده است. اين اتفاق را مي‌توان براي مديران جوان شبكه‌هاي تهران و كودك و نوجوان نيز متصور بود، افرادي كه به سرافراز نزديك بودند و حتي در حمايت از وي نامه‌نگاري كرده‌اند.

پازل تغييرات مديران شبكه‌ها و بازگشت مديران قبلي، جابه‌جايي در سطح مديران گروه‌ها ادامه دارد، اين نگراني وجود دارد كه ميانگين سني مديران شبكه‌ها بالا برود و مديران سن و سال‌دار نتوانند ارتباط مؤثري با خواسته‌هاي جامعه برقرار كنند كه حرف اول را در آن جوانان مي‌زنند و ميانگين سني آن را قشر جوان تشكيل مي‌دهد.

بي اعتمادي به مديران جوان و نگاه بسته به مديران گذشته صداوسيما باعث شده است تا رسانه ملي به عقبگرد متهم شود. عقبگردي كه مي‌تواند اين رسانه را در رقابت با رسانه‌هاي بين‌المللي و رقباي خارجي از نفس بيندازد و از گردونه رقابت خارج كند. اين روزها همه نگران پيرمردهاي صداوسيما هستند!




ادعای رسانه اصلاح‌طلب⇐در دهه نود تلويزيون به همان سياست سي سال پيش بازگشته!

سینماژورنال: سیدعلی میرفتاح از جمله روزنامه نگاران ایرانی که ستونی ثابت در روزنامه “اعتماد” دارد در تازه ترین یادداشتی که برای این رسانه اصلاح طلب نگاشته است با اشاره به پخش سخنان نوه امام(ره)  بعد از پخش یک سری گفتگوی متفرقه در رسانه ملی، این سیاست را بازگشت به سی سال پیش دانسته است یعنی زمانی که تنها روزهای جمعه یک فیلم سینمایی برای مخاطبان پخش می شد و بقیه ایام هفته به تکرار می گذشت.

به گزارش سینماژورنال این روزنامه نگار البته که یکی از دلایلی که در سالهای اخیر استفاده از شبکه های اجتماعی مانند تلگرام به مراتب بیشتر از استفاده از تلویزیوه شده است را هم همین تناقضات دانسته است.

متن کامل یادداشت میرفتاح را بخوانید:

عرضه اجناس خوب همراه با اجناس بنجل

اوايل انقلاب هر وقت كه سازمان تهيه و توزيع كالاي وزارت بازرگاني، جنس خوب و پدر و مادر‌داري به خانوارها مي‌داد، دوتا جنس بنجل هم تنگش مي‌زد و با اين كار هم انبارهايش را خالي مي‌كرد هم اجناس بد را از بيخ ريشش مي‌كند و مي‌انداخت به بقيه. نوار كاست مكسل كه مي‌دادند، دوتا گونيا، نقاله پلاستيكي هم به ضميمه مي‌دادند. يا مايع ظرفشويي مرغوب كه مي‌دادند، چهار تكه اسفنج الكي هم مي‌دادند… كم‌كم اين ايده از وزارت بازرگاني به بقيه جاها هم سرايت كرد و به صدا و سيما هم راه يافت و مديران تلويزيون هر وقت فيلم خوبي را نيت مي‌كردند نمايش دهند، قبلش كلي برنامه سخت و اعصاب‌خردكن را پيش‌قراول مي‌فرستادند كه اعصاب ملت را جلوجلو حسابي آسفالت كنند.

البته اين كار يك حسن هم داشت و آن اينكه چون مزد تحصيل فيلم‌ها بالا مي‌رفت، ارزش‌شان هم در ذهن‌مان بالا مي‌رفت. يكي گفت «من فلان فيلم را دهه شصت كه از تلويزيون ديدم فكر كردم شاهكار ديده‌ام. تا يك هفته همه‌اش به فيلم و ديالوگ‌هاش فكر مي‌كردم. فكر مي‌كردم بزرگ‌ترين اثر هنري را ديده‌ام… اما اخيرا كه دي‌وي‌دي‌اش را خريدم و با كيفيت بلوري ديدم به دلم ننشست، سهل است، حتي حوصله نكردم تا تهش را ببينم. نصف كه شد خاموشش كردم و رفتم سراغ زندگي…» تلويزيون يك كار ديگر هم قديم‌ها مي‌كرد. از آن طرف هم وقتي از دستش درمي‌رفت و ندانسته و نشناخته يك فيلم درخشان و عالي نشان مي‌داد، بعدش تا يك هفته جبران مافات مي‌كرد و با پخش برنامه‌هاي تكراري و حوصله‌سربر و آموزشي و اخلاقي لذت آن تماشا را از دماغ تماشاگران درمي‌آورد…

خصوصیتی که به پدر و مادرها هم منتقل شد

اين خصوصيت به پدر و مادرهاي دهه شصت هم منتقل شد و آنها هم فهميدند كه اگر يك جمعه به بچه‌هاي‌شان پلو، چلو مي‌دهند تا يك هفته مي‌توانند اشكنه و كله‌گنجشكي و نان و پنير بدهند. يك هفته قبل و يك هفته بعدش نان و تره مي‌خورديم كه جمعه آينده بتوانيم نان و كره بخوريم. حتي معلم‌ها نيز اين روش عالمانه را در نظام تربيتي‌شان گنجاندند كه هميشه خوش به حال بچه‌ها نشود و دانش‌آموزان همواره بر يك حال و منوال نباشند. سه هفته اخم مي‌كردند كه قدر يك لحظه لبخندشان را بچه‌ها بيشتر بدانند. قدر عافيت كسي داند كه به مصيبتي دچار آيد…

حالا در دهه نود تلويزيون به همان سياست سي سال پيشش برگشته

حالا در دهه نود تلويزيون به همان سياست سي سال پيشش برگشته و بعد از يك مصاحبه با حاج‌حسن‌آقاي خميني، ١٠ مصاحبه با ديگران مي‌گذارد كه يك وقت ملت فكر نكنند خبري است و دنيا نزديك است به‌كام‌شان شود. سه ماه مي‌خور و نه‌ماه پارسا مي‌باش. يك بار حاج‌حسن‌آقاي خميني، ١٠ بار يامين‌پور و ساير اعاظم قوم…

اما عيبي ندارد. ملت به همين هم راضي‌اند. هشت سال فقط نه‌ماه پارسايي داشتيم و هيچ مي‌خوري. نه ماه پارسا مي‌بوديم و آن سه ماه هم روش. اما به همين هم قانعيم. همين هم خيلي خوب است. آن شب كه تلويزيون ناپرهيزي كرد و با حاج‌حسن‌آقا مصاحبه كرد اكثر ملت به جاي اينكه به تلويزيون نگاه كنند از طريق تلگرام ماجرا را پيگيري مي‌كردند. خوشتر آن باشد كه سر دلبران، گفته آيد در حديث ديگران.

انگار كه نگاه كردن به تلويزيون بي‌كلاسي باشد يا يك جور عار داشته باشد، انعكاسش را در تلگرام پي مي‌گرفتند. ياد يك قصه عارفانه افتادم كه يكي داشت به روي چون قمري نگاه مي‌كرد و حظ وافي مي‌برد. ديگري گفت چه مي‌بيني؟ گفت عكس ماه را در انعكاس آب مي‌بينم. گفت اگر بر گردنت دمل نداشتي سر بلند مي‌كردي و مستقيم ماه را مي‌ديدي نه انعكاسش را در تشت آب.

ظاهرا دارد تغییراتی رخ می دهد

حالا ما هم يك عيب و ايرادي اين وسط هست كه به جاي اينكه مستقيم به تلويزيون نگاه كنيم به تشت تلگرام نگاه مي‌كنيم. چرا؟ آيا بر گردن‌مان دمل داريم؟ نه. مشكل از ما نيست. به قول خود تلويزيوني‌ها مشكل از فرستنده است نه از‌گيرنده.

ما نيستيم كه بر گردن دمل داريم بلكه اين خود تلويزيون است كه دملي بر چهره دارد و آدم رغبت نمي‌كند تماشايش كند. البته ظاهرا دارد تغييراتي به وجود مي‌آيد، اگرچه ديرهنگام. خيلي هم عالي. به فال نيك مي‌گيريم اما نه آنقدر جدي كه بنشينيم به پاش… اگر مي‌خواهيد تلويزيون ديده شود چاره‌اش اين نيست كه با ١٠ ‌تا مصاحبه، شيريني يك مصاحبه را در كام‌مان تلخ كنيد. راهش اين است كه اين دمل را از چهره‌برداريد تا با خيال راحت بشود نگاه‌تان كرد و لذت برد.




افشاگري صريح از پشت پرده ناكارآمدي رسانه ملي توسط يك رسانه اصولگرا

سینماژورنال: تغییر رییس صداوسیما که احتمالا به تغییر برخی از مدیران پایین تر سازمان هم تسری خواهد یافت سبب ساز تحلیل رسانه های مختلف شده است.

به گزارش سینماژورنال در یکی از تازه ترین تحلیلها روزنامه اصولگرا “کیهان” در یادداشتی به قلم امیر شریفی با مروری برخی از مشکلات و دلایل ناکارآمدی همه این سالهای رسانه ملی و از جمله عدم ارتباط مستقیم این رسانه با مراکز تولید اندیشه، دلیل موفقیت شبکه هایی همچون سی.ان.ان. را همین ارتباط دانسته است.

خواندن این یادداشت از آن جهت حائز اهمیت است که در سالهای قبل رسانه های اصولگرا شاید به دلیل قرابت سیاسی رسانه ملی با آرایشان چنان که باید به نقد آن نمی پرداختند اما در ماههای اخیر و بخصوص با تذکراتی که از سوی عالي ترين مقام نظام درباره رفع ایرادات رسانه ملی ارائه شده این رسانه ها هم سعی می کنند نقدهای صریحتری را به عملکرد رسانه ملی داشته باشند.

سینماژورنال متن کامل یادداشت “کیهان” را ارائه می دهد:

باز هم مدیران بالا و میانه تغییراتی خواهند کرد

اتفاقات اخیر در صدا و سیما و تغییرات و تحولاتی که به دنبال آن رخ داده و می‌دهد، بار دیگر توجه بسیاری را جلب این رسانه فراگیر و تاثیرگذار نمود. خصوصا که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر فرهنگیان و معلمان، انتقادات مهمی را متوجه این رسانه کردند که محور آنها عدم توجه مسئولان رسانه ملی به توصیه‌ها و پیشنهادها و بی‌برنامگی برای نسل جوان و نوجوان کشور بود. انتقاداتی که پیش از این نیز بارها و بارها از سوی ایشان و دیگر دلسوزان و متفکران و اندیشمندان گوشزد شده بود.
احتمالا با تغییرات مدیریتی کلان در رسانه ملی، بازهم مدیران بالا و میانه تغییراتی خواهند کرد و جابجایی‌هایی صورت خواهد گرفت اما آیا این تغییرات و تحولات می‌تواند به معضل همیشگی این رسانه یعنی دستیابی به موقعیت یک دانشگاه آن گونه که امام راحل گفته بودند و یک قرارگاه فعال جنگ نرم آنچنان که در رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب بوده است، پایان بخشد؟

عدم پیوند با مراکز آکادمیک علمی و دینی
بر همه آنهایی که از نزدیک و دور با مشکلات و معضلات رسانه ملی، آشنا بوده و هستند، آشکار است که اگرچه کمبود بودجه و عدم همراهی دولت در این زمینه از جمله کاستی‌های صدا و سیما بوده و هست ولی آنچه این رسانه را از موقعیت و جایگاه یک دانشگاه و قرارگاه جنگ نرم دور ساخته، بیش و پیش از بودجه و یاری دولت، دوری و عدم پیوند با مراکز آکادمیک علمی و دینی و موسسات فکری و تحقیقاتی است.

موسسات و مراکزی که وجود و حضورشان در رسانه‌های غربی در قالب اتاق‌های فکر و «تینک تانک‌»های رسانه‌ای، موجب شکل‌گیری پایه‌های ایدئولوژیک قوی در محصولات رسانه‌های آن سوی آبها شده و می‌شود.در واقع آنچه محصولات رسانه‌ای غرب و به خصوص آمریکا را از محتوای ایدئولوژیک قوی (برگرفته از تفکرات مادی گرایانه و سکولاریستی و اومانیستی غرب) برخوردار کرده، نه فقط یک پیوند ساده مابین مراکز رسانه‌ای و موسسات تحقیقاتی و پژوهشی و آکادمیک بوده بلکه اساساً به دلیل آن است که آن مراکز رسانه‌ای از دل همان موسسات آکادمیک و علمی ایدئولوژیک و نهادهای استراتژیک غرب بیرون آمده و گسترش یافته‌اند و در میان مسئولان و متولیان این عرصه‌ها اشتراکات بسیاری یافت می‌شود.

مثلا «تد ترنر» علاوه بر بنیانگذاری شبکه خبری «سی‌ان‌ان» و مدیریت غول رسانه‌ای «تی سی‌ام»، از مسئولان اندیشکده و مرکز استراتژیک «سی‌اس‌آی‌اس» نیز هست. یا سریال‌هایی همچون «لاست» و یا «هوم لند»، حاصل کار تیم عظیمی از محققان و پژوهشگران حوزه‌های مختلف بوده که نتایج کار آنها در اختیار گروه‌های نویسنده و فیلمنامه نویس قرار گرفته تا به صورت یک فیلم و یا سریال شکل گرفته و دهها میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار دهد.

ساخت “نوح” با هدایت خاخام ها
دو سال پیش وقتی پشت صحنه تولید فیلم «نوح» ساخته دارن آرنوفسکی در مصاحبه‌های مختلف کارگردان و فیلمنامه نویس انتشار یافت، آشکار شد سازندگان آن (که همگی صهیونیست‌های کابالیست هستند)، از حدود 30 خاخام کابالیست دعوت کرده‌اند تا در مرکز فرقه حدسه در بروکلین طی پروسه نوشتن فیلمنامه حضور داشته و عناصر تفکر کابالا را برای درج در فیلمنامه ارائه دهند. پس از تولید فیلم نیز از همان خاخام‌های کابالا که در هنگام نوشتن فیلمنامه حضور داشتند، مجددا دعوت به عمل آمد تا فیلم ساخته شده را تماشا کرده و نظر دهند که آیا عناصر کابالایی مد نظر آنها در فیلم لحاظ شده یا خیر.
همه این مثالها گویای آن است که مسائل و مراحلی که برای برنامه سازان و فیلمسازان و البته مدیران رسانه‌های ما به صورت یک تابو درآمده (یعنی بهره‌گیری از کارشناسان حوزه‌های مختلف فکری و دینی) در سینما و تلویزیون غرب، یک روال معمول و قطعی است. از همین روی رسانه‌های آنها،  برای ترویج افکار مادی گرایانه و شرک آمیز، حکم همان دانشگاه را داشته و قرارگاه جنگ نرم است برای مقابله و معارضه با اندیشه‌های توحیدی و اسلامی و دارای تاثیرگذاری فوق العاده برای القاء سبک زندگی و …
اما متاسفانه در کشور ما نه تنها رسانه‌ها اغلب از دل مراکز فکری و پژوهشی ایدئولوژیک (که در ایران همان حوزه‌های علمیه هستند) و یا موسسات و نهادهای فکری و آکادمیک بیرون نیامده‌اند بلکه هیچ‌گونه پیوندی هم با آنها ندارند!

منشی دفترشان را اتاق فکر کردند!!
جالب‌تر آنکه وقتی بحث اتاق‌های فکر به صورت بسیار جدی مطرح شده بود، برخی از مدیران رسانه به اصطلاح فرار به جلو کرده و از خودشان و مثلا منشی دفتر و برخی عوامل دفتری خود (که چندان با فکر و تفکر میانه‌ای ندارند!)، اتاق فکر تشکیل دادند!!
اگر در سال‌های پیش از انقلاب اتصال سینما و تلویزیون با مراکز و کانون‌های دولتی و درباری، آنها را در خدمت بسط  ایدئولوژی نوکرمآبی و باستان گرایانه و تفکرات ضد اسلامی/ایرانی  حکومت پهلوی قرار داده بود اما در سال‌های پس از پیروزی انقلاب نه تنها در جهت اتصال این رسانه‌ها با مراکز و نهاد‌های فکری انقلاب، تلاش موثری به عمل نیامد بلکه هرگونه حرکتی برای پیوند یاد شده با انواع و اقسام برچسب‌های ناچسب، از سوی جریان شبه روشنفکری و غرب‌گرایان یا دلباختگان رژیم طاغوت (که متاسفانه در اغلب مراکز رسانه‌ای حضور کلیدی داشتند) سرکوب شد.
از همین روی علی‌رغم تلاش برای ساخت برنامه‌ها و فیلم‌ها و سریال‌های انقلابی و اسلامی، اما هیچ‌گاه تلاش فوق به یک جریان قوی و حاکم در رسانه‌ها از جمله صدا و سیما تبدیل نگردید و همچنان دست جریان شبه روشنفکری برای هرگونه جولان در این رسانه باز ماند. توجیه کار هم برداشت نادرستی از رهنمود مقام معظم رهبری مبنی بر جذب حداکثری بود فارغ از تاکید معظم‌له بر حفظ اصول و ارزش‌ها.

حاصل کار، باج دادن برخی مدیران به عناصر حساب پس داده‌ای از جریان شبه روشنفکری شد که هیچ‌گاه جز به تفکرات و سبک زندگی مادی و غربگرایانه ادای دین نکرده و نمی‌کنند و به این وفاداری به فرهنگ و تمدن غرب هم رسما و علنا می‌بالند!! و نتیجه این روال نامطلوب آن است که امروز این رسانه موثر، از بسیاری کمبودها در رنج است که کمبود بودجه شاید یکی از کوچک‌ترین آنها باشد.

از نویسنده شلوارک پوش تا هنرپیشه طاغوت
اینکه فلان برنامه از یک نویسنده ضد انقلاب فراری تجلیل کرده و برنامه به اصطلاح ادبی دیگر، نویسنده هتاک و اسلام ستیز معروف را تطهیر می‌کند، اینکه کارگزاران شبکه‌های بیگانه در برنامه‌های به اصطلاح گپ و گفت جولان داده و به تبلیغ خود و همفکرانشان می‌پردازند یا علنا روی آنتن زنده از هنرپیشه‌های فاسد طاغوتی فراری دعوت می‌شود یا نمایش آثار هنرپیشه دیگر طاغوتی برگ برنده یکی از همین حضرات می‌شودیا فلان مجری نورچشمی از رانتی که سال‌ها تلویزیون به رایگان در اختیارش گذارده برای خود برند درست کرده و بی‌خیال مدیرانش، برای تبلیغات انتخاباتی از حیطه ورزش به عرصه سیاست می‌پرد یا مجری دیگر آن‌قدر میدان را برای خود باز دیده که روی صفحه تلویزیون خدا را هم بنده نیست و فلان به اصطلاح طنز پرداز که با شلوارک پوشی و انتشار حرف‌های بدتر از آن، آبروی هر چه نویسنده و طنز پرداز را در طبق اخلاص گذارد، علی‌رغم ممنوعیت با شرط عدم درج نام، نویسنده دو برنامه جنجالی می‌شود که یکی از آنها پس از تحقیر شرکت کنندگان و البته مخاطبانش، به پشت گرمی همان مدیران حداکثری! شوی طلبکاری راه انداخته و بازهم به تحقیر فاجعه بارتر مخاطبانش می‌پردازد و… و بالاخره حکایت غم‌انگیز پشت صحنه‌ای که صدای گروهی از بازیگران زن را درآورده، همه و همه بخشی از نتایج باج دادن مدیران حداکثری و بایکوت نیروهای انقلابی و مردمی است.

چه اشکالی دارد که بچه های انقلابی هم محصول تولید کنند
اما سوال از مدیران حداکثری و بی‌نیاز از مراکز فکر و اندیشه این است که در طی این سال‌ها و با خروارها باج به جریان شبه روشنفکری و بیگانه با انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن، چه گلی بر سر خود و رسانه ملی زدند؟!

چند درصد آنها را جذب انقلاب و ارزش‌های جامعه اسلامی کردند؟!! آیا معنی جذب این بوده که مثلا این حضرات را در رسانه ملی نگه داشته‌اند تا از پول بیت المال و کیسه ملت برخلاف عقاید و ارزش‌های همان ملت، برنامه و فیلم و سریال بسازند و به ریش همه بخندند؟!!!

چه اشکالی داشت در کنار هر 10 برنامه‌ای که توسط این حضرات ساخته شد، یک برنامه هم به بچه‌های انقلابی داده می‌شد که انصافا امروزه حاصل کار آنها در همه زمینه‌های برنامه‌سازی و گرافیک و استفاده از ساختارهای جذاب و به روز، قابل توجه بوده و به لحاظ استانداردهای ساختاری یک سر و گردن از آثار همه مدعیان شبه روشنفکری بالاتر است، آنچه گویا برای مدیران حداکثری از درجه اهمیت بالایی برخوردار بوده اما متاسفانه در مواجه با نورچشمی‌های شبه روشنفکری، درجه اش پایین کشیده می‌شود!!

آشتی و پیوند با نیروهای با بصیرت و معتقد به ارزش‌ها و اندیشه‌های انقلاب
به هرحال آنچه گذشته باید با نگاهی منصفانه نقد شده و برای آینده مورد استفاده بهینه قرار گیرد. تغییر و تحولات در رسانه ملی به هر اسم و نام و عنوان و شخصی منتهی شود، بهتر آنکه از آزمون و خطاهای گذشته درس بیاموزد. دیگر زمان باج دادن به جریان‌های شبه روشنفکری و غربگرا و دور از انقلاب و مردم، به سر آمده است.

حاصل و نتیجه تمامی آن باج‌ها امروزه در مقابل ماست. راه صواب رسانه ملی برای تبدیل شدن به دانشگاه و قرارگاه جنگ نرم از پیوند آن با مراکز و نهادهای فکری و آکادمیک علمی و دینی به خصوص حوزه علمیه می‌گذرد.

این راه از مسیر آشتی و پیوند با نیروهای با بصیرت و معتقد به ارزش‌ها و اندیشه‌های انقلاب عبور می‌کند. این نیروهای فکری و معتقد به انقلاب و اسلام هستند که می‌توانند پایگاه‌های محوری برای برنامه‌سازی و تولید آثار رسانه‌ای شایسته و در خور ملت ایران باشند. فیلم و سریال و برنامه‌هایی که از فکر و اندیشه و محتواسازی نیروهای فکری و باورمند به ارزش‌های جامعه اسلامی برآمده و توسط متخصصان حرفه‌ای به گونه‌ای هنری و تاثیر گذار ساخته شوند.




داماد آیت‌ا.. شهید، ریاست صداوسیما را به‌دست می‌گیرد؟+عکس

سینماژورنال: حواشی و شایعات درباره استعفای محمد سرافراز رییس صداوسیما همچنان در فضای رسانه ای وجود دارد.

به گزارش سینماژورنال نگاه رسانه ها به این ماجرا هم کاملا خط کشی شده است؛ برخی سعی می‌کنند از کذب بودن این شایعات بگویند و آن را دسیسه مخالفان رییس فعلی بدانند و در این بین واکنشهایی مانند واکنش مدیر مرکز انیمیشن صبا که این شایعه‌پراکنی را محصول یک کانال تلگرامی می‌داند به کمک این عده می‌آید.

برخی نیز با قطعی دانستن رفتن سرافراز به معرفی گزینه های جانشین وی می پردازند.

در بین رسانه های دسته دوم جدی‌ترین گزینه‌ای که برای جانشینی سرافراز طرح شده است عبدالعلی علی‌عسکری است؛ معاون فنی سازمان صداوسیما در دوره عزت‌ا.. ضرغامی.

رسانه هایی که بر روی نام علی‌عسکری تأکید کرده‌اند از این گفته اند که در روزهای گذشته نماینده وی در دفتر سرافراز حاضر شده و جزییات اداری تغییر مسئولیت در حال انجام است!

اما علی‌عسکری کیست؟

به گزارش سینماژورنال عبدالعلی علی‌عسکری که به مانند ضرغامی فارغ التحصیلی مهندسی است تحصیلات خود در رشته مهندسی الکترونیک را تا مقطع کار‌شناسی به پایان برده و بعد از آن کارشناسی ارشد مدیریت و دکترای سیستم و بهره‌وری گرفته است.

علی‌عسکری در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، در حوزه‌های مدیریتی صنایع هوا و فضا ورود پیدا کرد و در سالهای بعد در سمت‌هایی همچون مشاور دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر عاملی سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی، مدیر عاملی بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب‌شناسی، معاونت آموزشی سازمان صدا و سیما و ریاست دانشکده صدا و سیما و معاونت توسعه و فناوری رسانه صدا و سیما به کار پرداخت.

علی‌عسکری که در دوران ریاست ضرغامی بر رسانه ملی به عنوان معاون توسعه و فناوری سازمان مشغول به کار بود فعالیتهایی را هم در تغییر ساختار ابزارهای رسانه ملی از آنالوگ به دیجیتال انجام داده است.

عبدالعلی علی عسکری
عبدالعلی علی عسکری

داماد شهید آیت‌ا.. شاه‌آبادی به رسانه ملی می آید؟

به گزارش سینماژورنال اما همه این سوابق را که کنار بگذاریم و علی‌عسکری را به لحاظ سابقه خانوادگی مرور کنیم بیش از هر چیز نسبت خانوادگی ایشان با آیت‌ا.. مهدی شاه‌آبادی به چشم می آید. علی‌عسکری داماد آیت‌ا.. شاه‌آبادی است.

آیت‌ا.. مهدی شاه‌آبادی که فرزند آیت‌ا.. محمدعلی شاه‌آبادی از مجتهدان بنام تاریخ تشیع بود، از جمله روحانیون مبارز در دوران پیش از انقلاب اسلامی بود و در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در کنار کمک به راه انداری کمیته انقلاب اسلامی به عنوان یکی از هسته های اصلی جامعه روحانیت مبارز به عنوان نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی هم حضور داشت. آیت‌ا.. شاه‌آبادی در اردیبهشت 63 در جزیره مجنون به شهادت رسید.

حمید شاه‌آبادی معاونت هنری دولت دوم محمود احمدی‌نژاد فرزند آیت‌ا.. شاه‌آبادی است؛ اگر این فرضیه را بپذیریم که علی‌عسکری رییس صداوسیما خواهد شد آن گاه باید به طرح این پرسش پرداخت که آیا زمینه حضور معاون هنری دولت احمدی‌نژاد در رسانه ملی هم فراهم خواهد شد؟

سوال بعدی آن است که آیا نزدیکی علی‌عسکری با ضرغامی این شانس را پیش روی مدیران و مشاوران سازمان در آن دوره می گذارد که با حضور علی‌عسکری شرایط حضور مجددشان به رسانه ملی فراهم آید؟

برای دانستن پاسخ این پرسشها باید کمی صبر کرد…

آیت ا.. مهدی شاه آبادی
آیت ا.. مهدی شاه آبادی
حمید شاه آبادی
حمید شاه آبادی



دوستداران سرافراز به صف می‌شوند

سینماژورنال: در حالی که در روزهای اخیر شایعات فراوانی پیرامون استعفا یا جایگزینی محمد سرافراز با چهره ای تازه منتشر می‌شود، شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که فردا سه شنبه 21 اردیبهشت تجمعی در حمایت از این مدیر برگزار شود.

به گزارش سینماژورنال گویا در این تجمع تعدادی از پرسنل رسانه ملی و البته برخی از چهره های هنری تلویزیون حضور خواهند داشت.

این گردهمایی بعد از نماز ظهر و عصر فردا مقابل مسجد بلال سازمان صداوسیما برگزار خواهد شد و هدف اصلی آن تأکید بر ثبات مدیریت به عنوان راهکاری برای حل مشکلات گریبانگیر رسانه ملی است.

سرافراز در مدت حضورش در رسانه ملی به دلایل مختلف که یکی از اصلی ترین آنها تعدیل نیروهای ناکارآمد و چابک سازی سیستم است با انتقاد چهره هایی مواجه شده است که در همه این سالها به صورت پاره وقت و با عناوینی نظیر کارشناس و مشاور در رسانه ملی مشغول به کار بودند و به این واسطه دستمزدهای خوبی هم می گرفتند اما در مجموعه جدید جایی نداشتند.

کمبود بودجه رسانه ملی در کنار انتقادات این گروه تعدیل شده سبب ساز آن شده است سرافراز که با هدف چابک سازی به رسانه ملی آمده بود فشارهای فراوانی را تحمل کند….




پرسش صریح رسانه اصولگرا⇐چه کسی از وضعیت صداوسیما رضایت دارد؟

سینماژورنال: اوضاع مالی بغرنج رسانه ملی در ماههای اخیر سبب ساز آن شده است که مدیران این نهاد تا حد ممکن تولید مجموعه های نمایشی را معلق کنند و البته شرایطی را ایجاد کنند برای برون رفت از این وضعیت.

به گزارش سینماژورنال با این حال اینها همه سبب ساز آن نمی شود که ارزیابی کارنامه صداوسیما به تأخیر افتد. از دل همین ارزیابیهاست که می‌توان نظراتی مشورتی هم در اختیار مدیران این نهاد برای بهبود عملکردشان ارائه داد.

محمدصادق عابدینی در روزنامه اصولگرای “جوان” به بهانه ارزیابی عملکرد و با پیش رو گذاشتن پرسش “چه کسی از وضعیت صداوسیما رضایت دارد؟” به سراغ ارائه گزارشی تحلیلی درباره اوضاع و احوال رسانه ملی رفته است.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

راه‌های دیدنی‌شدن سیما

چه كسي از وضعيت صداوسيما رضايت دارد؟ پاسخ صحيح دادن به اين سؤال بايد همراه با دليل باشد، نمي‌توان صداوسيما و برنامه‌هايش را با يك «نه» از سر لجاجت كنار گذاشت و يا با يك «بله» ناشي از تعصب بي مورد، همه نواقص صداوسيما را ناديده گرفت.

بهترين راه رسيدن به جواب اين سؤال، بررسي شرايط صداوسيما است. آنچه خروجي رسانه ملي نشان مي‌دهد و آنچه در درون اين سازمان مي‌گذرد، رقابت نابرابر با تولیدات تلویزیونی در شبکه‌های جهانی،  انباشت نیروی غیرحرفه‌ای و کارنابلد، كمبود بودجه و چالش با دولت بر سر اختصاص بودجه و در نهايت ضعف‌هاي ساختاري است كه همگي در يك مجموعه بايد ديده شود.

 انتقاد از صداوسيما به معناي قبول نداشتن كليت رسانه ملي نیست
از سوي ديگر انتقاد از صداوسيما به معناي قبول نداشتن كليت رسانه ملي نیست. اكثر انتقاد‌هاي دلسوزانه نسبت به صداوسيما براي بهبود وضعيت است. جديدترين انتقاد از سازمان صداوسيما را مقام معظم رهبري در ديدار با معلمان بيان كردند. ايشان ضمن گلايه از متناسب نبودن برخي از برنامه‌ها با نيازها، از عمل نكردن مديران صداوسيما به توصيه‌هاي قبلي ايشان انتقاد كردند.
در ابتداي پيروزي انقلاب دو شبكه تلويزيوني در سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران فعاليت داشتند. با ايجاد سازمان صداوسيما و تعريف مأموريت‌هاي جديد باز هم همان دو شبكه برقرار بودند و تا سال‌ها شبكه‌هاي 1 و 2 بار صداوسيما را به دوش مي‌كشيدند. در آن سال‌ها خبري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي، اينترنت و حتي شبكه نمايش خانگي نبود و تنها عدول از این دو شبکه تماشاي فيلم‌هاي VHS بود.
درجازدن صداوسيما در دو شبكه آنقدر ادامه داشت تا حضور گيرنده‌هاي ماهواره‌اي در پشت‌بام‌ها در اوايل دهه 70 مديران فرهنگي را شوكه كرد. از آن سال‌ها تا كنون هر ساله به ميزان رقباي سازمان صداوسيما افزوده شده است. با وجود اين تنها كار صداوسيما چشم دوختن به جمع كردن ماهواره‌ها و افزايش تعداد شبكه‌ها بود. امروز ديگر صداوسيما قبول كرده رقيبي به نام ماهواره دارد و حتي بدش نمي‌آيد، برنامه‌هاي پربیننده ماهواره‌اي را كپي كند. بينندگان تلويزيون كه با هجوم شبکه‌های خارجی روبه‌رو شده‌اند برخی نواقص شکلی و حرفه‌ای صداوسيما را در تولید برنامه می‌بینند و درک می‌کنند. دهه 60 براي صداوسيما گذشته است و نشان دادن «سال‌هاي دور از خانه» باعث خلوت شدن خيابان‌ها نمي‌شود. در دهه 90 بايد «خندوانه» داشت تا بيننده را پاي تلويزيون نگه داشت. اين دقيقاً پاشنه آشيلي است كه صداوسيما در طول سال‌هاي اخير از آن ضربه زيادي خورده است.
همه مي‌خواهند كپي كنند
وقتي يك برنامه تلويزيوني مثل «خندوانه» شبكه نسيم يا «90» در شبكه 3در بين بينندگان تلويزيون گل مي‌كند، برنامه‌ساز‌ها مي‌خواهند سريع كپي از آن را براي شبكه ديگري بسازند. حتي اگر برنامه‌اي در BBC بيننده داشته باشد باز هم در ايران كساني هستند كه نمونه ايرانيزه شده‌اش را به تلويزيون پيشنهاد كنند. برخی دیگر از شبکه‌ها هم كه نشان داده‌اند مي‌توانند منبع الهام برخي از مديران شبكه‌ها و برنامه‌سازان صداوسيما باشند. يكي از انتقاد‌هايي كه به برنامه‌هاي تلويزيوني وارد است، همين كپي‌كاري‌هاي فاقد خلاقيت و ايده است. خلاقيت داشتن در سازماني به نام صداوسيما دارد به گوهري تبديل مي‌شود كه پيدا كردنش هر روز سخت‌تر مي‌شود. اينترنت و ماهواره فرصت جست‌وجو را به بينندگان تلويزيون داده است و مي‌شود نمونه‌هاي خارجي برنامه‌هاي تلويزيوني را به راحتي پيدا كرد.
مديران شبكه‌ها مقصرند!
بينندگان تلويزيون چند مدير شبكه را مي‌شناسند؟ سؤال سختي است، اصلاً چرا بايد مديران شبكه‌ها را شناخت؟ پاسخ در اختيارات مديران شبكه‌ها است. مديراني كه هدايت شبكه‌هاي تلويزيوني را برعهده دارند. شبكه‌هايي كه حدود 70 یا80‌ميليون بيننده بالقوه مي‌توانند داشته باشند. اگر شبكه‌اي موفق بود، مدير شبكه‌اش موفق است و اگر شبكه‌اي نتوانست بيننده جذب كند، اولين مقصر شكستش مدير شبكه است. چيزي مانند تيم‌هاي فوتبال كه تفكر مربيان باعث پيروزي و شكست تيم‌ها مي‌شود. اگر بيش از 20 شبكه تلويزيوني صداوسيما را مانند ليگ فوتبال ببينيم بايد بيش از 20 مدير موفق نيز براي شبكه‌ها داشته باشيم كه براي موفقيت شبكه‌هايشان شبانه‌روز برنامه‌ريزي كنند. در مقابل اين تمثيل صداوسيما داراي شبكه‌هايي است كه رسماً نامزد سقوط به ليگ پايين‌تر هستند؛ شبكه‌هايي كه نتوانسته‌اند بينندگانشان را حفظ كنند.
ناموفق‌ها منزوي مي‌شوند
شبكه چهارم عنوان «فرهيختگان» را براي خود انتخاب كرده است. در جامعه‌اي كه ميليون‌ها فارغ‌التحصيل دانشگاه دارد و جمعيت فرهيخته‌اش هر روز بيشتر مي‌شود، چرا شبكه فرهيختگان جزو كم بيننده‌ترين شبكه‌هاي تلويزيوني است؟! شبكه آموزش هم با وجود حضور 20 ميليون دانش آموز در سطح كشور، برنامه آموزشي ندارد كه اين جمعيت ميليوني را پاي تلويزيون بنشاند. در كشوري كه ام القراي جهان اسلام است و استقبال مردمي از مسابقات حفظ و قرائت قرآن نشانه از علاقه عمومي به قرآن است، شبكه «قرآن» سيما هم يكي از كم استقبال‌ترين شبكه‌هاي سيما است. در منظومه شبكه‌هاي صداوسيما، شبكه «افق» قرار است شبكه‌اي متفاوت و بر اساس سبك زندگي ايراني- اسلامي باشد، اما چقدر اين شبكه در زمينه مأموريت‌هايش موفق عمل كرده است؟ پاسخ اين سؤال را ميزان مخاطبان شبكه مشخص مي‌كند كه جزو كم بيننده‌ترين شبكه‌هاي سيما است.
شبكه «سلامت» نيز اگرچه موضوع حساس سلامتي جامعه را پيگيري مي‌كند، در مقابل برنامه‌هاي تركيبي خانوادگي در شبكه‌هاي سراسري كه مخاطبان پيگير توصيه‌هاي بهداشتي را دارند، از جايگاه پايين‌تري در جذب بيننده دارد. اين شبكه‌هاي منزوي را در كنار شبكه «مستند» بايد نگاه كرد كه در طول يك سال مجموع بينندگانش 15 درصد رشد داشته است. اين شبكه ثابت كرده است مي‌توان حرفه‌اي عمل كرد و با وجود مشكلات مالي و ساختاري موفق بود. در شرايطي كه شبكه‌اي مانند «مستند» هر روز بر تعداد بينندگانش مي‌افزايد، شبكه‌هاي كم مخاطب منزوي مي‌شوند.
دولت ناراضي است؛ پس بودجه نمي‌دهد!
اگر دولت مي‌خواست به سؤال ابتداي اين متن پاسخ دهد، رسماً با يك «نه» محكم نارضايتي خود را از صداوسيما اعلام مي‌كرد. نارضايتي كه دلايل آن از سوي دولتي‌ها بارها اعلام شده و مديران صداوسيما نيز بارها پاسخ‌هاي خود را ارائه كرده‌اند و حتي محمد سرافراز، رئيس صداوسيما از زياده‌خواهي دولت انتقاد كرده و از اينكه دولت بودجه سازمان را به گروگان گرفته است، انتقاد كرد. دولت بر سر بودجه صداوسيما چالشي جدي را با صداوسيما آغاز كرده كه نتيجه آن فشار فلج‌كننده‌اي به ساختار رسانه ملي است. با وجود اينكه از نظر قانوني دولت نمي‌تواند چنين برخوردي با صداوسيما داشته باشد، اما فعلاً دولت بر موضعش پافشاري مي‌كند و صداوسيما را با مشكلات عديده‌اي روبه‌رو كرده است.
بي پولي مشكلي جدي است
 مي‌گويند پول خوشبختي نمي‌آورد ولي قطعاً بي‌پولي بدبختي مي‌آورد. وضعيت صداوسيما دقيقاً چنين وضعيتي را نشان مي‌دهد كه در زمان پولداري نتوانست شرايط خوبي را به دست بياورد، اما در دوران بي پولي به شدت اوضاعش خراب شده است. امروز حتي اگر صداوسيما بخواهد خوب باشد، پولي براي برنامه سازي، بهبود وضعيت شبكه‌ها و حتي نگهداشتن كانال‌هاي تلويزيوني‌اش ندارد. كاهش تعداد شبكه‌هاي تلويزيوني نشان مي‌دهد كه نداشتن پول حتي باعث مي‌شود كه شبكه‌اي با عمر چند سال يكباره تعطيل شود. سريال‌هاي گرانقيمت تلويزيوني هم به خاطر بي پولي ساخته نمي‌شوند و جايشان را ميني‌سريال‌هاي ارزانقيمت دم‌دستي پر كرده است كه مخاطب چنداني هم ندارند. معاون سيما در مصاحبه‌اش بر اينكه بي‌پولي باعث شده كارهاي سازمان روي زمين بماند تأكيد مي‌كند و همه منتظرند تا دولت كمي شير بودجه را شل كند تا شايد معجزه‌اي شود.
بهره‌وري پاسخي براي بي‌پولي

با همه معايب و مشكلاتي كه سازمان صداوسيما با آن رودررو است، روش‌هاي خروج از بحران نيز وجود دارد. سرافراز به خوبي ساختار صداوسيما را مي‌شناسد و همين باعث شد كه برنامه‌اش را بر اصلاح اين ساختار بگذارد. از طرف ديگر به غير از حذف پست‌هاي مديريتي مي‌شود چابك‌سازي سازماني را به مسئله برنامه‌سازان تلويزيون نيز تعميم داد. بسياري از منتقدان رسانه‌اي صداوسيما در زماني كه در مقام برنامه‌ساز ظاهر شدند، نشان دادند كه هيچ چيزي در بساط ندارند. صداوسيما مي‌تواند به جاي اينكه سرمايه و زمانش را در اختيار گروه‌هاي ناكارآمد برنامه‌ساز قرار دهد كه محصولش شبكه‌هاي بي بيننده‌اي مانند «افق» باشد، مي‌تواند پاي استعداد‌هاي جديد را به سازمان باز كند.

مثال اين موضوع برنامه «جادوي صدا»، مسابقه صداپيشگي است كه اساتيد گرانقدر دوبلور حتي اجازه نمي‌دهند استعداد‌هاي جوان اشتباه كوچكي داشته باشند و با همين نگاه بسته است كه سال‌ها دايره بسته‌اي كه در صداوسيما شكل گرفته، باز نشده است. هواي تازه يا پوست‌اندازي رسانه ملي، كاري است كه از عهده رئيس سازمان بر مي‌آيد. سرافراز هنوز زمان زيادي پيش رو دارد و اگر بخواهد مي‌تواند تغيير ايجاد كند. پاسخ به سؤال ابتدايي اين متن چه بله باشد و چه خير، صداوسيما بايد فراموش نكند همان طور كه در دهه 90 با ماهواره غافلگير شد، اگر نخواهد تغيير كند، حريفانش ميدان بازي را تغيير مي‌دهند.

لبيك رئيس رسانه ملي به فرمايشات رهبر انقلاب
در پي بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با معلمان و بيان دغدغه‌هاي ايشان درباره لزوم توجه رسانه ملي به توليد برنامه‌هاي مناسب براي نسل جوان و نوجوان كشور، رئيس رسانه ملي با انتشار پيامي ضمن تأكيد بر توجه ويژه به دغدغه‌هاي رهبر معظم انقلاب، تبعيت از رهنمودهاي معظم له را راهگشاي همه مسائل دانست.



بی‌مزه‎‌ترین بازیگران و مجریان تلویزیون معرفی شدند+عکس و فهرست کامل

سینماژورنال: مجله “همشهری جوان” که پیشتر و با انتخاب بدترین سریالهای نوروزی تلویزیون حاشیه‌ساز شده بود(اینجا را بخوانید) در تازه‎‌ترین گزارش انتقادی خود به بهانه حضور بی‌رویه افراد خنک در رسانه ملی هشت چهره بی‌مزه تلویزیون را معرفی کرد.

به گزارش سینماژورنال این مجله از بين مجريان، گزارشگران و بازيگران ، هشت نفر را كه از همه بي مزه تر هستند معرفي كرده است.

بی مزه ترین بازیگران تلویزیون
در اين گزارش علي اوجي همراه با مهران رنجبر و نعيمه نظام دوست به عنوان بي مزه ترين بازيگران حال حاضر تلويزيون معرفي شده اند.

علی اوجی
علی اوجی

اوجي بعد از بازي در فصل اول سريال «در حاشيه» به عنوان بازيگر كمدي در بين عامه مردم شناخته شد و بعد از آن رامبد جوان از او به عنوان كمدين براي بخش استندآپ كمدي دعوت كرد.

نعیمه نظام دوست
نعیمه نظام دوست

مهران رنجبر هم مدتي است در برنامه كمدي «دور همي» مشغول بازي است و نعيمه نظام دوست هم طي اين سال ها پاي ثابت خيلي از سريال هاي كمدي بوده است.

مهران رنجبر
مهران رنجبر

بی مزه ترین مجریان تلویزیون
اما از بين مجريان ، باربد بابايي مجري برنامه «شب كوك» و شهرام شكيبا بی مزه ترین مجریان تلویزیون معرفی شده اند.

بهمن هاشمي و مرتضي حسيني در رده های بعدی مجریان بی مزه قرار دارند.

در نهايت اقبال واحدي هم به عنوان بي مزه ترين گزارشگر – مجري تلويزيون انتخاب شده است.

گفتنی است که تحلیل کامل این انتخاب ها در شماره آینده “همشهری جوان” منتشر خواهد شد.

باربد بابایی
باربد بابایی

شهرام شکیبا
شهرام شکیبا

 

بهمن هاشمی
بهمن هاشمی
مرتضی حسینی
مرتضی حسینی
اقبال واحدی
اقبال واحدی



واکنش عجیب معاون سیما به نامه ۳۰ بازیگر زن⇐ شاید در سینما فساد باشد ولی در تلویزیون چیزی به عنوان فساد اخلاقی نداریم

سینماژورنال: ظرف چند روز گذشته نامه ای منسوب به 30 بازیگر زن که فقط یک نفر از آن میان هویتش آشکار بود خطاب به معاون سیما منتشر شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال در این نامه ادعایی مبنی بر  “پشت صحنه ناسالم و غیرمطلوب اکثر پروژه‌های تلویزیونی” طرح شده بود و از این سخن گفته شده بود که عده‌ای از بانوان بازیگر بی‌حاشیه موجه و اخلاق‌گرا تنها به دلیل باج ندادن به عده ای سودجو که در پشت صحنه تولیدات تلویزیونی فعالند، از کار بازمانده اند!

حالا در اقدامی جالب به تازگی خبری منتشر شده از جلسه ای میان علی اصغر پورمحمدی معاونت سیما با تعدادی از بازیگران زن که گویا همان امضاءکنندگان نامه هستند.

راه اندازی خانه بازیگران سینما

نکته جالب این جلسه وعده معاون سیما است مبنی بر راه اندازی خانه ای به نام خانه بازیگران سیما که گویا یک تشکل صنفی است برای رسیدگی به امور صنفی هنرمندان سیما.

پورمحمدی در این باره گفته است: برخی از صحبت های خانم ها مسائل صنفی است که براساس دستور دکتر سرافراز برای بررسی مشکلات صنفی این افراد قرار است مرکزی با عنوان خانه هنرمندان در معاونت سیما ایجاد و قراردادها در آن جا منعقد شود. همچنین قرار است حقوق ها در آن مرکز پرداخت، مسائل بیمه ای و مسائل بازنشسته ای، وام و مشکلات مسکن نیز در آن مکان حل و فصل شود.

معاون سیما اما فرازی از نامه این بازیگران که درباره پشت صحنه ناسالم حرف زده  اند را کاملا زیر سوال برده و بیان داشته است: شاید در سینما فسادی باشد که من مطلع نیستم، ولی در تلویزیون چیزی به عنوان فساد اخلاقی نداریم و اگر هم بوده نهادهای مربوطه با آن برخورد کرده اند. پارتی بازی و باند بازی همه جا بوده و هست و ما با آن ها برخورد کردیم و سعی کردیم کمتر شود.

بازیگرانی که سعی می کردند لحن تند نامه را به گردن تلگرام بیندازند

به گزارش سینماژورنال در گزارش تلویزیونی که از دیدار پورمحمدی با این بازیگران روی آنتن رفت برخلاف لحن تند آن نامه که به صراحت بخش عمده پشت صحنه تلویزیون زیر سوال رفته بود، بازیگرانی را دیدیم-مانند آن بازیگر زن “زیر آسمان شهر”- که سعی می کردند لحن تند نامه خود را به بازنشر وسیع آن و سوءاستفاده های تلگرامی نسبت دهند!!

این روند در حالی صورت گرفت که رسانه های مختلف و از جمله شبکه های اجتماعی فقط متن آن نامه را منتشر کرده بودند بی آن که در متن آن دست ببرند و لحن این نامه آن قدر تند بود که نیازی نباشد رسانه‌ها چیزی به آن بیفزایند.




این مدیر رسانه ملی بیشتر از ۱۰۰ نیروی ناکارآمد را حذف کرد+عکس

سینماژورنال: کمبود بودجه صداوسیما در سالهای اخیر سبب ساز آن شده که برخی از شبکه های این رسانه ملی سعی کنند با تعدیل نیروهای ناکارآمد شرایط استفاده بهتر از نیروهای مفید را فراهم کنند.

به گزارش سینماژورنال از جمله این شبکه ها شبکه مستند است که امیر تاجیک مدیر آن در گفتگویی با “مهر” از این گفته که به هنگام حضورش در این شبکه 183 نیروی ستادی داشته و حالا تعداد آنها به 67 نفر رسیده است؛ به بیان بهتر 116 نیرو از سیستم حذف شده اند؛

تاجیک در توصیف این حذف نیروها به وجود سمتهایی بی کاربرد چون مشاور و کارشناس در شبکه اشاره کرده و در کنار آن نیروهایی که به صورت نیم شیفت فقط روزی 4 ساعت در محل کار خود حاضر می شدند و البته بخشی از نیروهای تعدیل شده به دلیل عدم کارکرد حرفه ای کنار گذاشته شدند.

از 183 نفر به 67 نفر رسیدیم

تاجیک در این باره می گوید: روز اولی که من به این شبکه آمدم ۱۸۳ نفر نیرو داشت که الان تعدادشان به ۶۷ نفر رسیده و ممکن است کمتر هم بشوند چراکه به اعتقاد من نیروی ستادی باید نقش تسهیل کننده را برای نیروی تولید داشته باشد. توان ما در فضای بیرون از شبکه استفاده شود.

حذف نیروهایی که کار نمی‌کردند و حقوق می‌گرفتند

این مدیر میانی صدا و سیما افزود: روز اول که متوجه این تعداد شدم بسیار تعجب کردم. وقتی اولین مبلغ ماهانه را واریز کردند متوجه شدم همه دارایی صرف حقوق ها شده و هیچ مبلغی برای تولید نمانده است. کنجکاو شدم ببینم چه کسانی در این مجموعه کار می کنند. ۱۲ نفرشان افرادی بودند که صرفا در سمت هایی چون کارشناس و مشاور حقوق می گرفتند و اصلا سر کار نمی آمدند. تعداد زیادی هم افرادی بودند که به صورت نیم شیفت فقط ۴ ساعت می آمدند و تقریبا هیچ کارایی نداشتند. یک سری هم نیروهایی بودند که اگرچه فرصت در اختیارشان گذاشتیم اما به طور حرفه ای کاربلد نبودند و توانایی های شان باید در جای دیگری استفاده می شد.

وی با تاکید بر اینکه کوچک سازی دستور مقام معظم رهبری است و این کار باید انجام شود، تصریح کرد: مابقی کسانی که باقی ماندند کارمند سازمان بودند و این ها امروز از توان شان به درستی استفاده می شود. روش من این چنین است که خودم بیشتر از همه کار می کنم و گاهی خارج از ساعت اداری یا روزهای تعطیل هم در حال پیگیری امور هستم. این باعث می شود در بچه ها هم انگیزه برای تلاش بالاتر رود.

امیر تاجیک

امیر تاجیک




یک منتقد پیشکسوت: آیا رسانه ملی منتظر است تا GEM درباره “ایدز” محتوا تولید کند؟

سینماژورنال: اینکه علیرغم توصیه های کارشناسان پزشکی مدیران رسانه ملی و دست اندرکاران تولید برنامه های نمایشی در سینما و تلویزیون چنان که باید به ایدز نپرداخته اند سوژه کمپینی است به نام “هنر+ایدز” که اخیرا برای پرداختن به چرایی کم کاری سینما و تلویزیون در حوزه مبتلایان به اچ.آی.وی راه اندازی شده است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “سوره سینما” جبار آذین منتقد پیشکسوت و مدرس سینمای ایران از جمله حامیان این کمپین است. آذین با اشاره به افزایش مبتلایان به ایدز در سالهای اخیر گفت: پدیده ایدز امروزه به یک معضل جهانی تبدیل شده و آمارهای رسمی و غیررسمی گواه گسترش خزنده این بیماری در گوشه هایی از کشور است و همین گسترش است که ضرورت توجه همگانی و ملی را می طلبد. در همین راستا رسانه ها از جمله سینما و تلویزیون که وظیفه مهم اطلاع رسانی را برعهده دارند باید به موضوع ایدز ورود کنند و با تولید و ارائه برنامه های مدیریت شده و هدفمند در این عرصه به تکلیف و وظیفه ملی خود عمل نمایند.

آذین ادامه داد: غفلت از توجه به مسأله ایدز و مبتلایانش و جهالت فرهنگی و بهداشتی قشرهایی از مردم و بی توجهی به امور بیماران ایدزی و عدم اطلاع رسانی به موقع و کامل و عرضه خدمات فرهنگی در این حوزه از عوامل سبب ساز گسترش بیماری ایدز در جامعه است لذا صداوسیما باید با برنامه ریزی و آگاهی بخشی و استفاده از کارشناسان و برنامه سازان به مقوله ایدز توجه کرده و در راه گسترش آگاهی عمومی و بهداشت همگانی صبر و نقش مهم خود را ایفا کند.

*رسانه ملی فارغ از شعار به مسأله ایدز ورود کند

این منتقد خاطرنشان ساخت: وورد کارشناسانه رسانه ملی به این بحث باید فارغ از شعار و تولید و ارائه آثار سطحی و زودگذر باشد و علاوه بر کمیت در کیفیت برنامه ها هم نمود یابد. تهیه و تولید برنامه های تخصصی به ویژه سریالهای نمایشی و دعوت از اهالی پزشکان برای کمک به نگارش فیلمنامه های این آثار و انتقال صحیح تجربیات آنها از طریق این آثار روندی است که صداوسیما می تواند آن را دنبال کند.

آذین که از جمله بنیانگذاران انجمن منتقدان سینمای ایران است در ادامه گفتگوی خود با اشاره به اینکه ورود رسانه ملی به سوژه هایی مبتلابه نظیر اچ.آی.وی به مراتب بهتر از تولید برنامه های کپی کارانه است تأکید کرد: توجه و ورود به پردازش معضل ایدز که امری واجب است بسیار بهتر و تأثیرگذارتر از تولید آثار سطحی و ضعیف و غیرفرهنگی و کپی شده از روی برنامه ها و فیلمهای دست چندم خارجی است. رسانه ملی با توجه شایسته به مقوله ایدز می تواند دست کم به یکی از وظایف ملی-مردمی خود عمل نماید و با ارائه برنامه های مناسب زمینه ورود صاحبان علم و خرد و مسئولان فرهنگی-بهداشتی و مقامات کشوری را به این عرصه مهیا نماید تا گامهای ملی برای توجه ملی به موضوع ایدز جامه حقیقی به خود بپوشد.

*رسانه ملی منتظر نماند تا شبکه های ماهواره ای درباره ایدز محتوا تولید کنند

جبار آذین با انتقاد به جاماندگی سینما و تلویزیون از آنچه در جامعه می گذارد و سوءاستفاده شبکه های ماهواره‌ای از این ضعف بیان داشت: مدیران و مسئولان سینما و تلویزیون نباید منتظر بمانند تا رسانه های خارجی و بخصوص شبکه های فارسی زبان ماهواره ای نظیر جم به گونه ای که خود می‌خواهند به مسأله ایدز ورود کرده و سپس آنها تازه یادشان بیفتد در این زمینه محصول تولید کنند.

وی ادامه داد: بجایش بهتر است با یاری متخصصان و کارشناسان رسانه ملی و در کنارش سینمای ایران آغازگر و استمراردهنده تولیدات شاخص فرهنگی-هنری در زمینه اطلاع رسانی پیرامون وضعیت بیماران اچ.آی.وی باشند. اگر این اتفاق بیفتد قطعا در کاهش ابتلایان به این بیماری هم نقش مهمی خواهد داشت.




سومین شبکه HD رسانه ملی هم مشخص شد

سینماژورنال: بعد از اچ.دی شدن دو شبکه تهران و مستند حالا بنا شده تا خردادماه امسال شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی هم اچ.دی شود.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “مهر” علی اصغر پورمحمدی قائم مقام رسانه ملی با اشاره به خبر اچ دی شدن شبکه سه سیما که پیش از این مطرح شد، بیان کرد: آقای سرافراز رییس صداوسیما پیش از این دستور تبدیل اس دی به اچ دی شبکه سه سیما را در یک برنامه زمان بندی شده داده بودند و با تلاش همکاران فنی این اقدام به زودی انجام خواهد شد.

وی با اشاره به هزینه های لازم برای اچ دی شدن شبکه های سیما یادآور شد: در سراسر دنیا دولت ها به صورت یک برنامه ملی سرمایه گذاری کرده و بودجه هایی را در اختیار قرار می دهند تا به ارتقای تکنولوژی رسانه ای کمک کنند. ما در این حوزه باید هزینه های سرسام آوری را متحمل شویم و امیدواریم دولت به ما کمک کند.

تا خرداد یا اویل تابستان شبکه سه اچ.دی می شود

پورمحمدی همچنین با اشاره به زمان اجرایی طرح اچ دی شدن شبکه سه بیان کرد: این طرح در اولویت اقدامات فنی سازمان صداوسیما قرار گرفته و با تلاش همکاران قرار است در ماه خرداد یا اوایل تابستان شبکه سه به صورت اچ دی پخش شود.

معاون سیمای رسانه ملی در پاسخ به اینکه برای فراهم کردن بستر اچ دی شبکه سه سیما چه شبکه هایی حذف و یا ادغام خواهند شد، تاکید کرد: قرار نیست برای اچ دی شدن شبکه سه سیما هیچ یک از شبکه ها حذف و یا ادغام شوند.

پورمحمدی در پایان درباره چرایی اچ دی شدن شبکه سه سیما در میان دیگر شبکه های سراسری عنوان کرد: شبکه سه سیما در بیش از ۱۵ سال گذشته جزو شبکه های پربیننده بوده است و امیدواریم که سایر شبکه ها هم اچ دی شوند.




توهین عجیب مهران مدیری به خبرنگاران در رسانه ملی

سینماژورنال/شاهرخ عبدالرزاق: بعد از ماجراهای مرتبط با رفتار زننده لیلا حاتمی با خبرنگاران و البته مطلب اجتماعی مانی حقیقی که در حمایت از حاتمی به انتقاد از “خبرنگاران دوریالی” پرداخته بود حالا مهران مدیری هم در رسانه ملی با لحنی تحقیرآمیز درباره خبرنگاران صحبت کرد.

به گزارش سینماژورنال تحقیر خبرنگاران از سوی مدیری در برنامه ای به نام”دورهمی” از محصولات نوروزی رسانه ملی که از شبکه نسیم روی آنتن می رود صورت گرفت.

مدیری که مجری “دورهمی” است شب گذشته در بخشی از برنامه طیف خبرنگار را با بیانی این چنینی نواخت؛ “گزارشگره از پشت بته میپره بیرون و میکروفونو میکنه تو حلقت و 2 تا سوال بی مزه میپرسه و دو تا جواب بی مزه هم میشنوه” و سپس از این گفت که این قشر را نباید زیاد جدی گرفت.

زوال حرفه ای شما تحقیرآمیزتر است

اینکه برنامه ای که مدیری مجری آن است برنامه ای طنز است و شبکه ای که این برنامه برای آن تولید شده مخصوص سرگرمی است در جای خود اما اینکه کمدینی که در سالهای اخیر دوران زوال را سپری می کند این گونه کل آدمهای یک حرفه را زیر سوال می برد به شدت برخورنده است.

مهران مدیری که در همه این سالها چه در شبکه خانگی و تولیداتی چون “ویلای من” و “شوخی کردم” و چه بازگشت به تلویزیون و تولید “در حاشیه” نتوانست حتی درصدی از موفقیت تولید آثاری چون “مرد هزارچهره” و “شبهای برره” را تجربه کند حتی اگر اشتباه سهوی باشد قابل بخشش نیست.

یادتان رفته با کمک همین رسانه ها به تلویزیون بازگشتید

مدیری در حالی این چنین بی محابا درباره خبرنگاران صحبت می کند که قطعا بخشی از  تسهیل پروسه بازگشت وی به رسانه ملی به واسطه همین رسانه ها صورت گرفت.

به گزارش سینماژورنال رسانه های ایرانی در تمام روزهایی که امثال مدیری از رسانه ملی بایکوت شده بودند مرتب مدیران رسانه ملی را به خاطر عدم استفاده از چهره هایی چون او مذمت کرده بودند و به این واسطه هم که شده ایشان مدیون رسانه هاست!

البته می توان دلخوری مدیری از خبرنگاران را به زیر ذره بین رفتن گاف سریال “عطسه” اش در توهین به کوروش از سوی برخی رسانه های مستقل نسبت داد؛ اتفاقی که بعد از رسانه ای شدن، فشارهای بسیاری را از سوی افکار عمومی به وی تحمیل کرد.

در انتظار واکنش رسانه ملی به این اتفاق…

دلیل ماجرا هر چه هست اشتباه مدیری این بار به حساب رسانه ملی نوشته خواهد شد و از آنجا که مدیران رسانه ملی اشتباهات پیشین برخی برنامه ها و مجریان خود در توهین به اصناف، اشخاص و قومیتها را محکوم کرده بودند قطعا در این باره هم باید با جدیت موضع گیری کنند.




واکنش حدادعادل به انتشار خبری مبنی بر مدیریتش در رسانه ملی

سینماژورنال: عدم راهیابی غلامعلی حدادعادل به مجلس دهم سبب ساز شکل گیری شایعاتی درباره آینده مدیریتی این چهره سرشناس جریان اصولگرایی شده است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این شایعات مربوط است به جایگزینی او با محمد سرافراز در رسانه ملی.

بنا به اطلاعات ارائه شده در “تسنیم” غلامعلی حدادعادل سه شنبه شب یازدهم اسفندماه در حاشیه مراسم پاسداشت بیش از نیم‌قرن خدمات علمی مهدی‌ مشکوة‌الدینی در مشهد اظهار داشت: خبر منتشر شده در رابطه با مدیریت من در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شایعه‌ است که در فضای مجازی منتشر شده و صحت ندارد.

وی افزود: این خبر کذب محض بوده و آن را تکذیب می‌کنم و دکتر محمد سرافراز رئیس رسانه ملی هم‌چنان در سمت خود به فعالیت می‌پردازد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطاب به اصحاب رسانه گفت: من در مصاحبه خود اعلام کردم که از گذشته تاکنون مشاوره و راهنمایی به رسانه ملی می‌دادم و هرگز اعلام نکردم که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شده‌ام و درخواستم از اصحاب رسانه این است که اخبار را به درستی منعکس کنند تا هیچ گونه شک و شبهه و شائبه‌ای ایجاد نشود.




آیا این ادعای رسانه اصولگرا حقیقت دارد؟⇐دولت ۱۰۰ ميليارد ضرر داد تا تلويزيون بي‌پول بماند؟!

سینماژورنال: مزایده واگذاری آگهی های رسانه ملی بدون نتیجه ای مشخص نیمه تمام باقی ماند و در این بین هر کدام از رسانه ها تحلیل خود در این باره را ارائه می کنند.

به گزارش سینماژورنال روزنامه اصولگرای “جوان” تحلیلش در این باره را با تیتر “دولت 100 میلیارد ضرر داد تا تلویزیون بی پول بماند” منتشر کرده است.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

چه کسی کارشکنی کرد؟

مزايده آگهي‌هاي صداوسيما که براي خروج اين سازمان از بحران مالي برنامه‌ريزي شده بود، با کنار کشيدن بانک دولتي بدون برنده باقي ماند تا گره بي‌پولي صداوسيما باز نشود؛ موضوعي که پيش از اين یه آن پرداخته بودیم و خبر از کارشکني دولت در راه استقلال مالي صداوسيما داده بود.
محمد سرافراز، رئيس سازمان صداوسيما در نشست معاونان سازمان، اطلاعاتي را درباره مزايده اخير آگهي‌هاي راديو و تلويزيون ارائه کرد. مزايده‌اي که پيش از اين گفته شده بود دولت براي به شکست انجاميدن آن از بانک‌ها خواسته بود با صداوسيما همکاري نکنند.

دولت گزينه صداوسيما را سوزاند!
دعواي دولت و صداوسيما بر سر بودجه تشابه زيادي به جنگ آب دارد. دولت در بالا دست سد بودجه‌اي ايجاد کرده و در پايين دست با قطع شدن جريان مالي، خشکسالي دامن سازمان صداوسيما را گرفته است. صداوسيما براي پايان دادن به اين وضعيت روش کسب درآمد از آگهي‌هاي راديو و تلويزيوني را تغيير داد و با اعلام مزايده واگذاري تمام آگهي‌هاي راديو و تلويزيون پيشنهادي اغواکننده براي به دست آوردن درآمد ناشي از تبليغات بزرگ‌ترين رسانه کشور ارائه کرد. مزايده‌اي که با وجود توجيه اقتصادي به دليل آنچه مي‌توان کارشکني دولت ناميد، به شکست انجاميد.

محمد سرافراز درباره آنچه در اين مزايده گذشت، مي‌گويد: سازمان براي افزايش درآمد و براساس راهکارهاي قانوني تصميم به برگزاري مزايده و واگذاري آگهي‌هاي بازرگاني گرفت، ولي فشارهاي بيروني بر گروه برنده مزايده از جمله بانک توسعه و تعاون مانع عملياتي شدن آن شد، به طوري که با توسل به راه‌هاي غيرقانوني و بعضاً سياسي به اين گروه فشار آوردند تا خود را کنار بکشد و مزايده شکست بخورد. حتي وزارت رفاه و تعاون از بانک زيرمجموعه خود خواست تا از مزايده کنار بکشد، همزمان با اين فشارها به دنبال برگزاري مزايده، برخي سازمان را به آنتن‌فروشي متهم مي‌کردند در حالي که رسانه ملي ضوابط پخش دارد و اين ضوابط نه‌تنها نسبت به گذشته تغييري نکرده که دقيق‌تر شده است.

ضبط 100 ميليارد ضمانت بانک
سعيدکاردار، مشاور اقتصادي رئيس رسانه ملي نيز درباره برگزاري مزايده آگهي‌ها و به شکست انجاميدن آن مي‌گويد: در روز اعلام و تحويل اسناد، شرکت‌کننده سومي هم وجود داشت که صرفاً به علت دو دقيقه تأخير به بهانه اشکال قانوني، از پذيرش پاکت وي خودداري شد.

به گفته دکتر کاردار، 35 شرکت اسناد خود را پس از اعلام مزايده خريداري مي‌کنند که فقط سه شرکت از ميان آنها پاکتشان را پس آوردند. دو شرکت باقيمانده شامل گروه بانک توسعه و تعاون و شرکاي بخش خصوصي برنده بودند. گروه دوم متشکل از سه شرکت بخش خصوصي بودند که پس از بازگشايي پاکت‌هاي «الف» و «ب» در روز چهارشنبه 30 دي امسال با حضور نمايندگان قانوني مشخص شد که فقط مزايده دو شرکت‌کننده دارد.

مشاور اقتصادي رئيس رسانه ملي مي‌افزايد: يک روز بعد، بانک توسعه و تعاون به بهانه حمايت از بخش خصوصي و رعايت اصل 44 آن هم پس از بازگشايي پاکت‌ها انصراف داد، اين در حالي‌ است که بعد از بازگشايي همه پاکت‌ها و مشخص شدن شرکت‌کننده‌ها، اعلام انصراف، غيرقانوني بود و تنها چيزي که به ذهن متبادر مي‌شود، تباني شرکت‌کنندگان است. در روز شنبه نيز پاکت قيمت‌ها بازگشايي شد، در همين حال، سازمان صداوسيما با توجه به مستندات قانوني برنده مزايده را اعلام و به همه شرکت‌کنندگان ابلاغ کرد، ولي با فشارهايي که به گروه برنده آوردند باعث شدند تا آنها در مهلت قانوني موفق به ارائه ضمانتنامه و پيش‌پرداخت نشوند. بنابراين سازمان نسبت به ضبط ضمانتنامه 100 ميليارد توماني به صورت قانوني کرد. همه اينها در حالي بود که مزايده برگزار شده بازترين و شفاف‌ترين مزايده بوده است.

دولت قيد پولش را زد تا تلويزيون برنده نشود!
دولت در جريان حضور بانک توسعه و تعاون مزايده آگهي‌هاي تلويزيوني 100 ميليارد توماني ضرر کرده است؟

رقم بسيار درشتي که به عنوان حق قانوني صداوسيما به خاطر رفتار بانک به حساب سازمان صداوسيما واريز شده است، اما در مقابل اين 100 ميليارد تومان، دولت نگذاشت تا درآمد هزار و 700 ميليارد تومان در سال نصيب صداوسيما شود؛ رقمي که در مقابل ميزان پول مصادره شده، بسيار بيشتر است.

در جنگ غيرعلني که دولت بر سر بودجه با صداوسيما راه انداخته است، قوه مجريه در حال قطع کردن روزنه‌هاي اميدي است که صداوسيما مي‌توانست با آنها حيات بدون بودجه دولتي را تجربه کند. از نظر دولتي‌ها صداوسيمايي که وابستگي به پول بودجه سالانه دولتي نداشته باشد، بزرگ‌ترين رسانه منتقد دولت خواهد شد. حجم وسيع مخاطبان و تأثيرگذاري بالاي صداوسيما در افکار عمومي کشور، دولت را به تلاش براي تحت فشار قرار دادن صداوسيما براي همراهي با دولت وادار کرده است؛ تلاشي که حتي در آن شکست و ضرر بانک دولتي براي رسيدن به يک هدف بزرگ‌تر توجيه مي‌شود.




پخش زنده اختتامیه جشنواره در شبکه‌های درون مرزی سازمان ممنوع بود اما در شبکه برون مرزی سازمان، آزاد!

سینماژورنال: امسال همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر چهار برنامه تلویزیونی “سینمای ایران”،”هفت”،”سینماملت” و “سی و پنج” با محوریت بررسی جشنواره تولید شدند که در این بین “سی و پنج” برنامه ای اینترنتی بود.

به گزارش سینماژورنال با این حال و علیرغم این تولیدات هیج کدام از شبکه های تلویزیونی مراسم اختتامیه را ولو با تاخیر چند دقیقه ای روی آنتن نفرستادند و این یک عقبگرد برای رسانه ملی بود که در سالهای قبل افتتاحیه و اختتامیه را از شبکه نمایش روی آنتن می فرستاد.

تناقض این رفتار وقتی بیشتر شد که شبکه های داخلی اختتامیه را بصورت زنده پخش نکردند اما شبکه برون مرزی پرس.تی.وی اختتامیه را به صورت زیرنویس و با زبان انگلیسی روی آنتن فرستاد!!!