بهروز شعیبی کارگردان “گلشیفته”؛ در رأس انجمن سینمای جوان
|
سینماروزان/مسعود احمدی: رائد فریدزاده بعد از هفته ها انتظار بالاخره طی حکمی، بهروز شعیبی را به عنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران منصوب کرد.
بهروز شعیبی متولد ۱۳۵۸ در مشهد، از جمله سینماگران همراه با اصولگرایان و همگام با اصلاحطلبان است که طی سالها فعالیت، به عنوان کارگردان، بازیگر، دستیار کارگردان و برنامهریز توانسته هم در پروژههای مورد حمایت جریانات اصلاح طلب حضور داشته باشد و هم با حمایت ارگانهایی مثل اوج و فارابی و شهرداری و صداوسیما، محصول تولید کند.
سریال پرسروصدای “گلشیفته” و فیلمهای “بدون قرار قبلی”، “دارکوب”، “سیانور”، “دهلیز”، “روز بلوا” و “آغوش باز” از تجربیات کارگردانی شعیبی است که در میان آنها بیش از همه همان “دهلیز” جلب توجه کرد.
انجمن سینمای جوانان ایران در سالهای اخیر با انتقادات بسیاری از فیلمسازان کوتاه بابت عدم توجه به جریان سینمای مستقل و رخنه تفکرات متحجرانه و واپسگرای گرفتار تعارض منافع کثیر، روبرو بوده و حالا بهروز شعیبی باید بتواند با جذب برخی از نیروهای فکری موثر، انجمن سینمای جوان را از دام سفارشی سازیهای بیحاصل رهایی بخشد و شرایط توزیع عادلانه حمایت میان سینماگران مستعد را فراهم کند و جشنواره کوتاه را به مدار صحیح خود برگرداند تا دیگر این طور نباشد که جشنواره کوتاه در سیطره آثاری باشد که توسط حقوقبگیران انجمن و قوم و خویش آنها تولید میشود.
در عین حال شعیبی باید بتواند فضای اطلاعرسانی شایسته ای را بر انجمن حاکم کند؛ فضایی بی واهمه از رسانه ها و منتقدان مستقل و اتفاقا توجه جدی به نقدهای سازنده و تحلیل های رسانهای راهبردی درجهت حل معضلات.
متاسفانه انجمن در سالهای اخیر نتوانست فیلمساز درجه یکی را به سينماي حرفه ای بلند معرفی کند و شعیبی اگر میخواهد انجمن مجددا محلی باشد برای تربیت کارگردانان درجه یک، باید نقدپذیری را به ساختار انجمن برگرداند و حرفهایهای روراست را در زیرمجموعه به کارگیرد چون با مجیزگویان نمیشود حتی یک کودکستان اداره کرد چه برسد به انجمن سینمای جوان.
اصالت؟ خزانهدار بهجای مدیر!
|
سینماروزان/حامد مظفری: حدود دو ماه بعد از پایان ماموریت مجید زین العابدین بر فارابی، رئیس سینمای دولت چهاردهم، خزانهدار بنیاد را به عنوان سرپرست این ارگان سینمایی متمول معرفی کرد.
رائد فریدزاده در حکم خود برای سجادی، بر لزوم توجه به سینمای ملی، بسترسازی برای حضور فیلمسازان مستعد و جوان در حوزه سینمای حرفهای و نیز حمایت از آثار فاخر تاکید کرده ولی نگفته که چرا به جای مدیری دائمی، از سرپرست برای این ارگان بهره گرفته؟
فارابی در همه این سالها مهمترین بازوی مدیران سینما برای توزیع بودجه میان فیلمسازان مطلوبِ خودشان بوده و اغلب هم همین که بسیاری از سینماگران مستقل بهره ای از بودجه های تولید فارابی نمیبرند، محل مناقشه بوده است.
فریدزاده در عین حال فرموده: فارابی درخت تنومند سینمای ایران است و با “وجوه بینالمللی” که داراست، نهاد ملی سینمای ایران تعریف میشود؛ و به حتم با مرور زمان، بیش از پیش میتوان به “اصالت” آثار فارابی پی برد.
وجوه بین المللی؟ اصالت؟
فارابی در همه این سالها مهمترین بازوی مدیران سینما برای توزیع بودجه میان فیلمسازان مطلوبِ خودشان بوده و اغلب هم همین که بسیاری از سینماگران اصیل بهره ای از بودجه های تولید فارابی نمیبرند محل مناقشه بوده است. بماند که سالهاست فارابی جز صرف هزینه برای برگزاری چتر در این جشنواره و آن جشنواره، وجهه بینالمللی دیگری ولو کسب بازار برای آثار خودش در همین کشورهای همسو نداشته! داشته؟
صدور حکم سرپرستی فارابی برای مهدی سجادی خزانهدار
استفاده از سرپرست به جای مدیر برای فارابی چه دلیلی دارد؟ آیا با حضور سرپرستی موقت-که نمیداند تا چه زمانی در ریاست بنیاد حاضر خواهد بود؟-بهتر میتوان منویات سازمان سینمایی در حمایت از فیلمسازانی خاص را پیش برد؟ یا باید این شایعه را باور کنیم که مدیران فعلی سازمان سینمایی از کمبود مهرههای قابل اعتماد برای ریاست زیرمجموعه بی بهره هستند؟
اینکه چرا به جای سرپرست از مدیران امتحان پس داده و خوشنام نظیر ابراهیم داروغه زاده، محمد آفریده و… برای ترمیم زیرمجموعه های سازمان استفاده نمیشود هم جای پرسش جدی دارد؟ وقتی چنین مدیران کاربلدی که اتفاقا قرابت هایی هم با جریان سیاسی حاکم دارند، وجود دارند چرا از آنها استفاده نمیشود؟ به خاطر استقلال رأی نسبی اینها و ترجیح افراد امربر، بر نیروهای کم و بیش مستقل؟؟؟
غلبهی مدیران مذکر بر شورای ۹ نفره سیاستگذاران جشنواره فیلم فجر۴۳
|
سینماروزان/محمد شاکری: اعضای شورای سیاستگذاری چهل و سومین جشنواره فیلم فجر با غلبه کمّی مدیران بر سینماگران، منصوب شدند.
طی احکامی از سوی رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، محمدمهدی حیدریان، سید محمد بهشتی، حسین انتظامی، فرهاد توحیدی، علیرضا شجاع نوری، محمدمهدی عسگرپور، علیرضا تابش، منوچهر محمدی و منوچهر شاهسواری به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری چهل و سومین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.
در میان اعضای این شورا فقط منوچهر محمدی(چپ راست) و فرهاد توحیدی(مست عشق) هستند که در سالهای اخیر بیش و کم فعالیت حرفهای داشته اند و مابقی این سیاست گذاران بیشتر مدیر بوده اند.
از مدیر فارابی بگیر تا مدیر سازمان سینمایی و مدیر خانه سینما در میان این سیاستگذاران به وفور یافت میشود.
جشنواره فجری که در این سالها و فارغ از هر دبیری، روالی روتین و کلیشه در برگزاری دارد واقعا این همه سیاست گذار که از منظر سیاسی اغلب همه منسوب به یک جریان هستند، به چه کاری میایند؟ مثلا میخواهند تعداد سیمرغ ها را کم و زیاد کنند؟ یا تعداد بخش ها را کم و زیاد کنند؟ یا مثلا پیامی برای قرائت در افتتاحیه یا اختتامیه بنگارند؟
معرفی شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر۴۳
وقتی جشنواره فجر در همه این سالها، بندی نهایی دارد که به هر دبیری، اجازه تصمیمات فورس ماژور میدهد، واقعا این حجم مدیران ادوار اصلاح-اعتدال در شورای سیاستگذاری اش به چه کار میآیند؟
اگر هم بنا بوده که برای دلجویی مدعیان سینمایی یک جریان سیاسی خاص، چنین شورایی بچینند چرا این قدر “مردانه”؟؟ و چرا نکردند حداقل دو تا سه بانوی سینماگر را وارد شورا کنند؟ آن همه شعار در حمایت از مدیریت بانوان فقط برای قبل از انتخابات بود؟
به جز این دبیرخانه جشنواره فجر در همه این سالها یک نیروی اجرایی به نام سیمون سیمونیان داشته که تقریبا بازوی دست راست هر دبیری بوده و در هر دوره سیاسی نیز در دبیرخانه حضور فعال داشته. بد نبود سیمون را به عنوان نیرویی که از نزدیک در جریان جشنواره فجر بوده وارد سیاستگذاران میکردند تا اگر هم بناست تصمیمی گرفته شود منطبق با تجربیات از نزدیک یک مشاور آگاه باشد.
چهار حکم تازه برای ورود “فقط یک نفر” به سازمان سینمایی!؟
|
سینماروزان: رائد فریدزاده رئیس سینمای دولت چهاردهم، چهار حکم تازه صادر کرده است و البته نتیجهی آن فقط ورود یک مدیر تازه به سازمان، بوده.
چهار حکم تازه به این شرحند:
–روح الله حسینی/معاون نظارت
–حبیب ایل بیگی/مدیریت سینما شهر
–مهدی شفیعی/معاون توسعه منابع
–اصغر فارسی/مشاور راهبردی
ناگفته پیداست که در این چهار حکم فقط روح الله حسینی است که دوباره وارد سازمان شده؛ حسینی از مدیران نزدیک به حجت ایوبی بود که در دوره او تا ریاست مدرسه سینما هم پیش رفت و در عین حال در مناصبی بی حاشیه مثل مدیر دفتر جشنواره ها هم فعالیت داشت ولی حالا با ورود او به پرحاشیه ترین ساختار سینمای دولتی یعنی مرکز نظارت و ارزشیابی -که وظیفه اش ممیزی و سانسور آثار است- باید عیار مدیریتش را سنجید.
سه حکم دیگر فریدزاده برای حبیب ایل بیگی، مهدی شفیعی و اصغر فارسی است که در دولت سیزدهم هم در زیرمجموعه ها مشغول مدیریت بودند. ایل بیگی که معاون نظارت دولت قبل بود، مهدی شفیعی که توسط خزاعی در جشن مهر و جشنواره آموزشگاهها منصب داشت و اصغر فارسی نیز معاون منابع بود.
اینکه در ساختار سینمای دولت چهاردهم با وجود همه وقتی که صرف شده باز اغلب همان افراد سابق هستند که از این پست به آن پست جابجا میشوند معنایی دارد جز کمسلیقگی در چینش زیرمجموعه؟؟ اصلا چه کاریست که مثلا حبیب ایل بیگی که بر معاون نظارت تسلط پیدا کرده را ببرید بگذارید در سینماشهر که هیچ تجربه ای در آن ندارد و بعد فردی بی تجربه در امور نظارتی را برای معاونت نظارت ییاوریم؟ حداقلش برای سینماشهر باید فردی نظیر مصطفی حسینی را به کار دعوت میکردید که در اشلی دیگر و در بهمن سبز حوزه هنری تجربه ای نسبی در حیطه تجهیز و سالن سازی داشته یا برای همان معاون نظارت باید از امثال ابراهیم داروغهزاده استفاده میکردید که تجربه قبلی نظارتی را داشتند…
چهار حکم تازه برای ورود “فقط یک نفر” به سازمان سینمایی!؟
فقط دو سینماگر شناختهشده در شورای تازه پروانه ساخت؟
|
سینماروزان: طی احکامی از سوی رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی اعضای شورای صدور پروانه ساخت سینمایی معرفی شدند.
حسین کرمی، هادی نائیجی، منوچهر شاهسواری، مازیار میری و حبیب ایل بیگی به عنوان اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند.
حسین کرمی و هادی نائیجی به عنوان کارشناسان شورا، شاهسواری و میری نمایندگان خانه سینما و حبیب ایلبیگی به عنوان معاون ارزشیابی و نظارت در این شورا به ارزیابی آثار بلند سینمایی جهت صدور پروانه ساخت خواهند پرداخت.
فارغ از اینکه با اعلام نام حبیب ایل بیگی به عنوان معاون نظارت در این ترکیب، شایعه تثبیت او در سازمان سینمایی تایید میشود مگر اینکه او با عنوان حقوقی معاون نظارت فعلا وارد شورا شده باشد که در این صورت تا انتصاب رئیس جدید نظارت به کار خود ادامه خواهد داد ولی مساله اصلی سهم اندک سینماگران فعال و باتجربه در شورای پروانه ساخت است.
البته که تنها سهم خانه سینما از شورای پروانه فیلمسازی فقط دو نفر از پنج نفر است اما بهتر بود که در کنار منوچهر شاهسواری و مازیار میری، رئیس سینما تعدادی دیگر از سینماگران شناختهشده -و نه صرفا مدیران تلویزیون و فیلمسازان ارگانی- را وارد شورای پروانه ساخت میکرد.
صدالبته که ساختار نظارت ارشاد، منویات خود را هم برای ممیزی دارد اما برای اعمال سیاست های نظارت همان معاون نظارت یعنی حبیب ایل بیگی-که تجربه لازم را هم دارد- کافی نبود؟
رائد فریدزاده رئیس تازه سینما در اولین گفته های خود بر ضرورت بازنگری ماهوی نسبت به تمام اجزای تشکیلدهنده سازمان تاکید کرده بود! ای کاش بازنگری ماهوی را از همین ترکیب شورای پروانه ساخت آغاز میکردند و امیدواریم که در دیگر شوراهای فریدزاده، کفه سینماگران مجرب بالاتر برود.
معرفی اعضای تازه شورای پروانه ساخت فیلمسازی
بهجای تولید فیلمهای صدمیلیاردی، اینجا را بخرید
|
سینماروزان: اغلب سینماهای قدیمی پایتخت از سینماهای لاله زار گرفته تا سینماهای خیابان تخت جمشید(طالقانی) و میدان انقلاب، یا مخروبه و مستعمل و تعطیل هستند یا به دنبال گریزگاهی برای تغییر کاربری.
اگرچه موسسه بهمن سبز حوزه هنری به زعم خود کوشیده برخی از سینماهای دراختیار خود و ازجمله آفریقا(آتلانتیک)، بهمن(کاپری)، شاهد(موناکو) را بازسازی و تبدیل به احسن کند ولی همچنان سینماهایی مثل عصرجدید(تخت جمشید)، قیام(پارامونت)، مرکزی(سانترال)، پارس(یونیورسال)، رادیوسیتی و…، هستند که نیاز به ورود ارگانهای متمول هستند برای بازسازی جهت حفظ بخشی از تاریخ سینمای ایران.
سعید خانی تهيه کننده و مدیر پخش خانهفیلم در نوشتاری کوتاه آورده است: به رائد فریدزاده – رئیس جدید سازمان سینمایی – توصیه میشود که به جای تولید چند فیلم بیخاصیت صد میلیاردی در بنیاد سینمایی فارابی سینما عصر جدید را بخرد و بازسازي کند تا پاتوقی برای فیلمهای هنری باشد!
توصیهی سعید خانی به رائد فریدزاده
سی سال بعد ⇐یک فریدزادهی دیگر در رأس سازمان سینمایی قرار گرفت!
|
سینماروزان/حامد مظفری: بالاخره مدتها بعد از حضور عباس صالحی در وزارت ارشاد، رائد فریدزاده به عنوان معاون سینما و رئیس سازمان سینمایی انتخاب شد.
انتخاب رائد فریدزاده، انتخاب اصلی نبوده چون بعد از مطرح شدن گزینه های متعدد و ردّ چندین گزینه به دلایل مختلف -و البته عدم تمایل محمد خزاعی به ادامه همکاری- درنهایت شانس به رائد فریدزاده رو کرد که رئیس سینما شود و البته بشارت بر ایشان باد که این پست، اسباب اشتهار فراوانی را برایش رقم خواهد زد.
رائد فریدزاده آقازاده محمدجواد فریدزاده و نوه یک روحانی -به نام فریدالاسلام- است. محمدجواد فریدزاده پدر رائد در ابتدای انقلاب از جمله نیروهای موسوم به چپ بود که بعد از دوم خرداد به اصلاح طلب مشهور شدند. محمدجواد فریدزاده در دهه شصت و هنگام وزارت ارشاد محمد خاتمی از معاونان او بود و بعد از دوم خرداد و راه افتادن بحث گفتگوی تمدن ها ریاست مرکز گفتگوی تمدن ها را برعهده گرفت و به دنبال آن مدتی سفیر ایران در واتیکان بود.
رائد فریدزاده برادرزاده مهدی فریدزاده از جمله مدیران سینمای بعد از انقلاب است. مهدی فریدزاده که در دوران محمد هاشمی در تلویزیون فعالیت میکرد، در دوران وزارت علی لاریجانی مدتی کوتاه معاون سینمایی شد. بعد از پایان وزارت ارشاد محمد خاتمي و حضور علی لاریجانی در ارشاد، تحت فشارهای وارده از سوی سینماگران منتقد به سیاست های گلخانه ای فخرالدین انوار(معاونت سینمایی)-محمد بهشتی(فارابی)، هر دو نفر حذف شده و مهدی فریدزاده-محمدحسین حقیقی جایگزین شدند.
بعد از آن که مصطفی میرسلیم وزیر ارشاد شد و در فاصله ای کوتاه تا دوم خرداد ۷۶، فشارهای جریان راست علیه سیاست های سینمایی وقت باعث شد، مهدی فریدزاده که دوران مدیریتش فقط به حدود یک سال رسیده بود، استعفا داده و به ایالات متحده برود.
مهدی فریدزاده در معاونت سینمایی خاطره درخشانی به جای نگذاشت. مهدی فریدزاده دبیر جشنواره فیلم فجر سیزدهم بود؛ جشنواره ای که در کمال ناباوری سیمرغ بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را از بهرام بیضایی و “روز واقعه” دریغ کرد! از “روز واقعه” که استراتژیکتر در کارنامه سینمایی بعد از انقلاب نداریم؟
رائد فریدزاده به مدیریت سازمان سینمایی دولت چهاردهم منصوب شد!/تصویر پایین چپ جواد فریدزاده(پدرش) و تصویر راست مهدی فریدزاده(عمویش)
اما رائد فریدزاده؟ رائد فریدزاده فارغالتحصیل ادبیات آلمانی تا پیش از حضورش در معاونت بین الملل فارابی، سابقه مدیریت سینمایی نداشته.
کارنامه رائد در بینالملل فارابی؟
قبل از رائد، علیرضا شجاع نوری و امیر اسفندیاری در بین الملل فارابی تلاش کردند اعتباری برای سینمای ایران در محافل جشنواره ای اروپا و آمریکا ایجاد کنند که درنهایت به کسب نخل طلا و اسکار هم منجر شد اما رائد فریدزاده زمانی معاون بین الملل فارابی شد که این بخش تقریبا به محاق رفته بود چون آن حاکمیت بینالملل فارابی در دهه های شصت و هفتاد بر هر حضور خارجی سینمای ایران، رنگ باخته بود و به واسطه رشد فضای مجازی، در یک دهه اخیر دیگر حتی فیلم کوتاه سازان نیز خودشان دلال های پخش خارجی را روی هوا میزنند و کاملا بی نیاز شده اند از بوروکراسی بین الملل فارابی.
در جریان جدایی بین الملل از فجر باز همان امیر اسفندیاری و تیمش بودند که فیلم خارجی انتخاب میکردند و حضور یکی مثل الیور استون در ایران هم بیشتر ناشی از اثرات همراهی نادر طالبزاده بود.
در بازگشت بین الملل به فجر(ادغام جشنواره های فجر) و واگذاری مسئولیت بین الملل به رائد کار متفاوتی از رائد ندیدیم کمااینکه در همان سالهای جدایی بینالملل از فجر نیز بیشتر سالنهای آثار ایرانی جشنواره شلوغ بود و در یک کلام مساله مدیریت دولتی بر بخش بینالملل سینمای ایران، کلا موضوعی از دست رفته است و حتی اگر میلیاردها هم خرج کنیم باز به دلایل متعدد نه می توانیم جشنواره واقعا بینالمللی داشته باشیم و نه می توانیم با مدیریت دولتی برای آثار خود در آن سوی آبها مشتری بیابیم.
باری، رائد فریدزاده تاکنون در بخشی فعالیت میکرد که عملا خروجی محسوسی نداشت و حالا هم که رئیس سینما شده، پیش بینی آینده با رزومه قبلی ایشان واقعا حس مثبتی نمیدهد فقط انذار میدهیم به ایشان که اگر میخواهد عاقبت به خیر شود به هیچ گعده و محفلی باج ندهد و به جایش بچسبد به بدنه صنف سینما و مثلا برود و همان ماجرای ارتقای بیمه بازنشستگی اهالی سینما که محمد خزاعی استارت آن را زد به ثمر برساند یا به دنبال آن باشد که توزیع تسهیلات معیشتی مداوم میان اهالی سینما از طریق تعامل با صندوق هنر را اجرایی کند.
رائدجان! امیدوار هستیم مدیریت تان مثل مدیریت عموی محترم، مستعجل نباشد که فقط حدود یک سال بر سینما مدیریت کرد و تا دید فشارها زیاد شد، گذاشت و رفت.
یک درخواست هم پیش روی رائد فریدزاده است و آن اینکه برنامه هایی که به وزیر ارشاد داده را منتشر کند تا معلوم گردد برنامه های ایشان چه ارجحیت بر گزینههای دیگر داشته؟ رائدجان! اهالی سینما را محرم بدان و برنامه هایت را منتشر کن و اگر حضورت، موقت نیست و آمده ای که بمانی به سراغ نخبههای حرفهای برو که به هیچ جناح و محفلی باج نمیدهند و با کمی دقت در همین سینمای پرنیرنگ هم یافت میشوند.
حامد مظفری منتقد و روزنامهنگار سینما
رائد فریدزاده معاون بینالملل فارابی مطرح کرد⇐ رقم برپایی چتر کن نصف شده!/فقط دو نفر از فارابی در کن حضور داشتند!/فارابی برای شرکت در بازار کن حدود ۳۳ هزار یورو(حدود یک میلیارد) برای ۱۱ شرکت هزینه کرد!/#عنکبوت_مقدس را ندیدم چون بلیت نبود!/صد دیدار در زیر چتر سینمای ایران برگزار شد که ۲۵ دیدار با مدیران جشنواره ها و ۱۵ جلسه برای تولید مشترک بود!/تولید مشترک با چین، منتفی است!/به دنبال تولید مشترک با ارمنستان، هند و استرالیا هستیم!/ فیلم #اقبال_لاهوری با مشارکت پاکستان تولید خواهد شد!/معاون نظارت، بازبینی فیلمهای پذیرفته شده در جشنوارههای خارجی را در الویت قرار خواهد داد
|
سینماروزان: چتر سینمای ایران سالیان سال است که در همسایگی اسپانیا و ایتالیا در بازار کن برپا میشود و بعضیها در تلاش هستند که ایران همین جایگاه را از دست بدهد. از آن سو عربستان پس از یک وقفه، پاویون خوبی را در کن گرفت و هزینههای زیادی خرج کردند و با برنامههای زیاد، ادعا داشتند که در حال تبدیل به قطب سینمای منطقه هستند.
رائد فریدزاده -معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی – در نشست تشریح دستاوردهای چتر سینمای ایران در بازار کن ۲۰۲۲ که با حضور احسان هوشیارگر مدیر روابط عمومی فارابی برگزار شد، با بیان مطلب فوق گفت: شرایط به گونهای است که با اندکی غفلت چتر سینمای ایران میتواند از میان برود و متاسفانه به دلیل شرایط مالی حضور ما هر سال نحیفتر میشود و امسال فقط دو نفر از فارابی حضور داشتیم. از این منظر این انتقاد به ما وارد است و اگر مدتی بعد ارقام مربوط منتشر شود، دیدن نصف شدن رقم برپایی چتر ایران نسبت به گذشته جای خوشحالی ندارد. یادآوری میشود که در کنار بخش خصوصی ، حدود ۱۱ بخش زیر چتر سینمای ایران بودند.
او تاکید کرد: سمت و سوی جشنواره کن و بازارش به سمتی میرود که “متاورس/واقعیت مجازی” را به عنوان بخشی از جریان جدید تولید لحاظ کند. بحث فناوری های نوین VR و متاورس یکی از جدی ترین مباحث کن امسال و صنعت سینما بود که به صورت پررنگی در این جشنواره جریان داشت؛ موضوعی که سینمای جهان به ناگزیر به این سمت میرود.
فریدزاده در بخشی از این نشست در پاسخ به پرسشی درباره افرادی که از فارابی به کن رفته و هزینههایشان گفت: از فارابی فقط دو نفر در بازار کن حضور داشتیم و آمار دقیق هزینه شده از سوی فارابی برای شرکت در بازار نیز حدود ۳۳ هزار یورو(حدود یک میلیارد تومان) شامل غرفه ، بلیت، ویزا، تجهیزات و … است. البته زیر چتر سینمای ایران حدود ۱۱ شرکت دیگر هم حضور داشتند.
او در پاسخ به اینکه آیا فیلم “عنکبوت مقدس” را که این روزها کلی واکنش داشته در جشنواره کن دیده یا خیر و آیا اگر ضرورتی به موضعگیری بوده چرا در همان جشنواره کن این کار انجام نشد؟ گفت: من فیلم را ندیدم چون سایت جشنواره کن در همان روز اول هک شد و دریافت بلیت ناممکن بود، بجز تعداد محدود و اندکی از خبرنگاران که به شکلی میتوانستند فیلم را ببینند. با این حال اگر میشد هم من فیلم را به دلایل شخصی نمیدیدم و فکر میکنم الان بعد از اینکه فیلم دیده شده، میشود اظهار نظر کرد.
او افزود: اگر کسی فکر کند با حقارت ذاتی که دارد میتواند به ساحت امام رئوف توهین کند خیال واهی است، اما کسی میتواند روحیه مومنین را خدشهدار کند و علی عباسی کارگردان هم در اینباره صحبت کرده که پیرامون جامعه آن فرد -سعید حنایی کاراکتر اصلی عنکبوت مقدس- فیلم ساخته و براین اساس به ملتی که دلبسته امام بوده توهین کرده است. پس باید صبر میکردیم که اول فیدبکها بیرون آید بعد موضع گیری صورت میگرفت. درباره شخص خودم بگویم که من زاده مشهدم و اگر در جا و مقامی بخواهم قرار بگیرم که به بخشی از آنچه برایم عزیز است و حریم من تعرضی میشود، در آنجا حضور پیدا نمیکنم ضمن اینکه حتی اگر اجبار به حضور بود باز هم بلیت پیدا نمیشد.
او در بخشی دیگر درباره تولیدات مشترک برنامه ریزی شده بیان کرد: برای عرضه بهتر آثار ایران در بخش بینالملل باید زیرساختهای تولید مشترک را هدف قرار داد و ما در این راستا سعی کردیم فعالیت کنیم. در این مدت۱۰۰ دیدار در زیر چتر سینمای ایران بوده که ۲۵ دیدار با مدیران جشنواره ها و ۱۵ جلسه برای تولید مشترک از جمله جلسههای ما بود.
این مدیر سینمایی در پاسخ به اینکه با چه کشوری تولید مشترک قطعی شده و چرا خبری از تولید مشترک با چین که قبلا اعلام شده بود نیست؟ گفت: چین قرار بود اتفاقی را عملی کند ولی شرکت چینی که قرار بود با یکی از فیلمسازان مطرح ایرانی کار کند با تغییر ساختارش پروژه را قبول نکرد. بجز این، پیشنهادهای اولیهای از صربستان بوده و تفاهم نامه مشترک داشتیم. یک پروژه با پاکستان درباره اقبال لاهوری داریم، با ارمنستان هم دو پروژه پیشنهاد شده ولی بجز آنها استرالیا و هند هم گفتوگوهایی شده است.
در ادامه در پاسخ به سوالی درباره برگزاری یکپارچه جشنواره فیلم فجر و واکنش کسانی که طرف دعوت جشنواره فجر هستند، گفت: بازار جشنواره فجر همواره فرصت خوبی بوده که نمایندگان خارجی برای انتخاب فیلم حضور میداشتند. ما در آنجا صحبت کردیم و از وزاری فرهنگ کشورهایی که دیدار داشتم برای شرکت در جشنواره فجر دعوت کردیم و گفتند که حضور خواهند داشت. در این دیدارها اعلام کردیم که تاریخ جشنواره تغییر کرده و بسان قبل به صورت یکپارچه برگزار خواهد شد.
فریدزاده درباره سینماگران علاقمند به حضور در جشنوارههای خارجی تاکید کرد: در هماهنگی با معاون نظارت و ارزشیابی مقرر شده، تهیهکنندههایی که فیلمهای آنها در جشنواره های خارجی پذیرفته شده، تسریعی در کار بازبینی فیلم های آنها صورت گیرد تا بعد از دریافت مجوز راهی جشنواره شوند.
نشست رائد فریدزاده معاون بینالملل فارابی
این انتخاب نیاز به تشکیل هیات داشت؟⇐باز هم فیلمی از اصغر فرهادی نماینده ایران در اسکار شد!/وقتی همه راهها به اصغر ختم میشود، چه کاریست صرف وقت و هزینه برای تشکیل هیأت انتخاب؟
|
سینماروزان: هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، در پی جلساتی، فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی را به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به آکادمی اسکار ۲۰۲۲ انتخاب کردند.
به گزارش سینماروزان تقریبا در تمام سالهای اخیر و هرگاه اصغر فرهادی فیلمی ساخته، این فیلمهای او بوده که به عنوان نماینده ایرانی اسکار انتخاب شده و امسال هم اغلب میدانستند باز اصغر است که فیلمش به اسکار خواهد رفت.
فقط این وسط تشکیل هیأت انتخاب برای معرفی فیلم به اسکار فلسفهاش چیست؟ اصلا وقتی بناست همه راهها به اصغر ختم شود چه کاریست صرف هزینه و گرفتن وقت اعضای محترم(!!) این هیأت برای معرفی فیلم به اسکار!!!؟؟؟
رائد فریدزاده- برادرزاده مهدی فریدزاده از معاونان سینمایی سابق- معاون بینالملل فارابی است و دبیر و سخنگوی هیأت معرفی فیلم ایرانی به اسکار.وی درباره روند انتخاب فیلم به اسکار توضیحاتی داده ولی نگفته چرا وقتی درنهایت بناست فیلم اصغر فرهادی را به اسکار معرفی کنند، باز به دنبال تشکیل هیأت انتخابند؟؟
فریدزاده در گزارش فعالیت این هیأت گفت: کار این هیأت با توجه به تغییر قوانین اسکار بهترین فیلم خارجیزبان و تغییر مهلت زمانی شرکت در ادوار اخیر به دلیل شیوع ویروس کووید۱۹، با بررسی ۴۴ فیلم اکران شده ایرانی آغاز شد و سپس اعضای هیات انتخاب به یک فهرست متشکل از ۳ فیلم رسیدند.
به گفته فریدزاده، در ادامه هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار با بازخوانی مقررات به بازبینی و بررسی تخصصی فیلمها پرداختند و پس از رأیگیری و تجمیع نظرات، از میان ۳ فیلم «دشت خاموش»، «بندربند» و «قهرمان»، فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی به عنوان گزینه نهایی انتخاب شد و با امضای اعضای این هیأت، به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار سال ۲۰۲۲ معرفی خواهد شد.
امسال هیات معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی اسکار ۲۰۲۲ از هنرمندان پیشنهادی خانه سینما شامل محمدعلی نجفی (کارگردان و رئیس هیأت مدیره خانه سینما)، پریوش نظریه (بازیگر)، مهدی سجادهچی (فیلمنامهنویس)، محمدمهدی عسگرپور (کارگردان و دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر)، شادمهر راستین (فیلمنامهنویس)، فریدون جیرانی (فیلمنامهنویس و کارگردان)، رسول صدرعاملی (تهیهکننده و کارگردان) و رامین حیدری فاروقی (کارگردان) و رائد فریدزاده (دبیر شورای بینالملل ومعاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی) تشکیل شد.
این هم خروجی هیأت انتخابی که یک ژن خوب در آن حضور داشت⇐حذف تمام و کمال نماینده ایرانی اسکار!!
|
سینماروزان: وقتی بناست در همان مرحله اول اسکار غیرانگلیسی زبان حذف شویم چه کاریست که باز بر مسیرهای تجربه شده اصرار میکنیم و فیلمهایی را به اسکار نمی فرستیم که لااقل بخشی دیده نشده از سینمای ایران را پوشش دهند؟؟
این پرسشی است که بعد از حذف “بدون تاریخ بدون امضاء” از رقابت در اسکار-آن هم حذف در همان مرحله ابتدایی-به ذهن خطور میکند.
آکادمی علوم و هنرهای سینمایی درحالی فهرست نامزدهای اولیه ۹ بخش اسکار امسال را اعلام کرد که نامی از «بدون تاریخ، بدون امضاء» نماینده ایران در میان بهترین فیلمهای غیرانگلیسی زبان دیده نمیشود.
«پرندگان مهاجر» از کلمبیا، «گناهکار» از دانمارک، «هرگز رو برنگردان» از آلمان، «دزدان فروشگاه» از ژاپن، «آیکا» از قزاقستان، «کفرناحوم» از لبنان، «رُما» از مکزیک، «جنگ سرد» از لهستان و «سوختن» از کره جنوبی نامزدهای اولیه اسکار غیرانگلیسی زبان هستند.
حالا وقتش نیست از اعضای هیأت انتخاب فیلم برای اسکار مشتمل بر آتوسا قلمفرسایی، محمد آلادپوش ، امین تارخ، فرهاد توحیدی، رامین حیدری فاروقی، محمد مهدی عسگرپور، قاسم قلی پور و رائد فریدزاده که این آخری برادرزاده مهدی فریدزاده- معاون اسبق سینمایی و خواهرزاده حسن خجسته معاون اسبق صدا است- بخواهیم بیانیه ای درباره این شکست صادر کنند و توضیح دهند چرا با اصرار بر انتخاب فیلمی متأثر از سینمای خرده پیرنگ فرهادی، راه را بر انتخاب گزینه ای تجربه نشده بستند؟؟
تا چه هنگام بناست متکی بر سینمای فرهادی و دنباله روان وی، فیلم به اسکار بفرستیم و همان اول شکست بخوریم؟؟؟
آیا نمیشد یک بار هم فیلمهایی استراتژیک مانند “به وقت شام” را نماینده اسکار کنیم ولو اینکه به قیمت شکست خوردن چندی را با گونه دیگری از سینمای ایران آشنا کرده باشیم؟؟
پرسش رسانه اصولگرا از هیات انتخابی که یک “ژن خوب” در آن حضور داشت⇐در شرایطی که بسیاری از کشورهای اروپایی فیلمهای جنگی را به اسکار فرستاده اند چرا هیات انتخاب ایران جرات نکرد “به وقت شام” را به اسکار بفرستد؟+فهرست کشورهای معرفی کننده آثار جنگی-میهنی به اسکار
|
سینماروزان: درحالیکه هیات انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار که رائد برادرزاده مهدی فریدزاده معاون سینمایی میرسلیم و حسن خجسته معاون صدای لاریجانی در آن حضور داشته فیلم “بدون تاریخ بدون امضاء” را به اسکار فرستاده رسانه اصولگرای “جوان” از تلاش کشورهای مختلف اروپایی و حتی آسیایی برای رقابت در اسکار با فیلمهای جنگی-میهنی خبر داده است.
متن گزارش “جوان” را بخوانید:
در حالی که امسال وزارت ارشاد دولت دوازدهم از ارائه فیلمی با موضوع جنگ به آکادمی اسکار پرهیز کرد، با مشاهده لیست آثار ارائه شده به اسکار از سوی بسیاری از کشورهای مهم اروپایی و غربی مشاهده میشود که این کشورها آثاری با موضوع جنگ را رهسپار اسکار کردهاند.
دستکم ۱۰ کشور اروپایی امسال فیلمهایی با موضوع جنگ را به آکادمی اسکار معرفی کردهاند و ابایی از این مسئله نداشتهاند که فیلمی با این موضوع را به عنوان یکی از بهترین آثار سینمایی خود روانه اسکار کنند جالب است که تقریباً نیمی از آثار مربوط به جنگ جهانی هستند و ارتباطی به جنگهای معاصر ندارند. فرانسه، لهستان، اتریش، آلمان، مجارستان، ایسلند، هلند، رومانی، روسیه، اسلواکی و اوکراین، کشورهایی از اروپا هستند که با موضوعات مرتبط با جنگ آثار خود را به اسکار معرفی کردهاند. این درحالی رقم میخورد که وزارت ارشاد دولت دوازدهم از ارائه فیلم «به وقت شام» که دارنده عنوان بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر با موضوع نبرد با داعش بود پرهیز و به جای آن فیلمی را روانه اسکار کرد که نمایشی رقتبار و فلاکتبار از جامعه ایران به نمایش میگذارد، البته این اشتهای عجیب در تولید و ساخت فیلمهای جنگی و معرفی به اسکار به اروپا و کشورهای غربی خلاصه نمیشود، گرچه غربیها در این زمینه رغبت بسیار بیشتری از خود نشان میدهند. کشور چین سال گذشته با فیلمی با عنوان «مبارز گرگ ۲» در اسکار حضور داشت که یک فیلم اکشن تماشاچیپسند میهنپرستانه است که داستان یک مأمور نیروهای ویژه ارتش چین (با بازی وو) را تعریف میکند که با آدمکشهای غربی تشنه به خون مبارزه میکند تا جان شهروندان چینی را نجات بدهد که در یک جنگ داخلی آفریقایی گیر افتادهاند. فرنک گریلو بازیگر امریکایی فیلمهای «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی» و «مبارز» نقش شخصیت منفی اول فیلم را بازی میکند و سلینا جِید بازیگر امریکایی- هنککنگی هم قهرمان زن داستان است.
فدراسیون فیلمسازان هنگکنگ «عملیات دریای سرخ» را به عنوان نماینده این کشور برای شرکت در بخش بهترین فیلم خارجیزبان نودویکمین دوره اسکار انتخاب کرده است. «عملیات دریای سرخ» را دانته لام با بودجهای نزدیک به ۷۰ میلیون دلار درباره حضور نیروهای چینی در سال ۲۰۱۵ در زمان جنگ داخلی یمن در خلیج عدن کارگردانی کرده است. این فیلم به مناسبت نودمین سال تاسیس ارتش آزادیبخش خلق چین و نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین ساخته شده است.
اما سینمای فرانسه فیلم «خاطرات جنگ» را به عنوان نماینده رسمی خود در شاخه بهترین فیلم خارجی جوایز سینمایی اسکار ۲۰۱۹ انتخاب کرده است. فیلم «خاطرات جنگ» با اقتباس از رمان زندگینامه نوشته «مارگارت دوراس» نویسنده فرانسوی با عنوان «جنگ: یک خاطره» ساخته شده است و داستان آن در سال ۱۹۴۴ میگذرد که فرانسه همچنان تحت اشغال آلمانهای نازی بود. «مارگارت دوراس» که در آن زمان نویسنده جوانی بود قبول میکند مجموعهای از ملاقات پنهانی با یک خبرچین نازی داشته باشد و در ازای آن از محل حضور همسرش «روبرت آنتلم» اطلاعاتی کسب کند. «آنتلم» که یک نویسنده بود از چهرههای اصلی جریان مقاومت فرانسه محسوب میشد که زندانی و به اردوگاه کار اجباری «داخاو» فرستاده شد.
اما کمیته اسکار لهستان فیلم «جنگ سرد» ساخته پاوو پاولیکوفسکی را به عنوان نماینده این کشور برای شرکت در بخش بهترین فیلم خارجی انتخاب کرد. «جنگ سرد» داستان یک رابطه عاشقانه بدفرجام در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی در اروپاست. این فیلم که احتمالاً جزو فیلمهای محبوب فصل جوایز خواهد بود نخستین ساخته پاوو پاولیکوفسکی پس از فیلم «ایدا» ۲۰۱۴ است که توانست اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را از آن خود کند. لهستان از سال ۱۹۶۳ در رقابتهای اسکار شرکت میکند و تنها یک بار آن هم در سال ۲۰۱۴ با فیلم «ایدا» ساخته پاوو پاولیکوفسکی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را به دست آورده است.
کشور اتریش نیز فیلم «والس والدهایم» را درباره جنگ دوم جهانی روانه اسکار میکند؛ فیلمی به کارگردانی روت بکرمان درباره کورت والدهایم، دبیر کل پیشین سازمان ملل که پس از ورود به رقابت ریاستجمهوری اتریش، گذشته تاریکش در همکاری با نازیها برملا شد. همچنین کشور آلمان فیلمی درباره جنگ دوم جهانی روانه اسکار کرده است. «هرگز رو برنگردان» به کارگردانی فلوریان هنکل فون دونرسمارک درباره یک هنرمند جوان است که از آلمان شرقی به آلمان غربی میگریزد، اما همچنان اسیر خاطرات دوران کودکیاش از زمان نازیها و سپس آزار حکومت کمونیستی است.
مجارستان در این دوره با فیلم «غروب» ساخته لاسلو نمش در این رقابت حضور دارد که موضوع آن درباره زندگی در بوداپست در آستانه جنگ جهانی اول است که شخصیت محوری آن دختری جوان است که به دنبال کار میگردد. همچنین ایسلند «زن در جنگ» ساخته بندیکت ارلینگسون را به عنوان نماینده خود در اسکار معرفی کرده است؛ فیلمی درباره یک رهبر گروه کر که میخواهد مانع عملیات احداث یک کارخانه آلومینیوم در ایسلند شود. عنوان فیلم اسکاری کشور هلند نیز «بانکدار مقاومت» به کارگردانی یورام لورسن است که داستان واقعی بانکداری است که در جنگ جهانی دوم میلیونها دلار از پول بانک را به جنبش مقاومت میدهد.
رومانی دیگر کشور غربی است که با فیلمی با موضوع جنگ به اسکار میرود. «اهمیتی ندارد که در تاریخ تا حد بربرها سقوط کنیم» ساخته رادو ژوده درباره هنرمندی است که قصد دارد کشتار قومی قبیلهای سال ۱۹۴۱ به دست ارتش رومانی را در قالب یک نمایش روی صحنه ببرد. اما کشور روسیه نیز از کشورهای غربی عقب نمانده و با فیلم «سوبیبور» به کارگردانی کنستانتین خابنسکی درباره شورش در اردوگاه مرگ سوبیبور در لهستان سال ۱۹۴۳ به اسکار ورود میکند. کشور اسلواکی نیز دیگر کشور اروپایی است که علاقهمند ژانر جنگی است و بهترین فیلمش با نام «مترجم» را که در این ژانر تولید شده روانه اسکار کرده است. اسکار از این نظر میتواند دارای اهمیت قلمداد شود که صرف معرفی فیلم از سوی کشورها به این آکادمی بازتابهای رسانهای زیادی دارد و هزاران عضو بلندپایه و مهم این آکادمی از سراسر جهان این آثار را میبینند و به همین نسبت این آثار در رسانههای اغلب کشورهای جهان مورد ارزیابی قرار میگیرند.
رشد و علاقه به ژانر جنگی در میان کشورهای غربی موضوعی است که میتواند به طرزی کارشناسانهتر مورد بررسی قرار گیرد، اما اینکه دولت ایران به عنوان کشوری که در کانون بسیاری از نزاعها و جنگهای منطقهای و جهانی قرار دارد از ارائه فیلم خوب و تکنیکی «به وقت شام» با موضوع داعش که کاملاً در ژانر جنگی میگنجد پرهیز کرده و بدون در نظر گرفتن ملاحظات ملی در اسکار حاضر میشود، موضوعی قابل تأمل است.
از سوی هیأتی که یک ژن خوب در آن حضور دارد⇐فیلمی به تهیهکنندگی مجری درگیر در پرونده ثامن نماینده ایران در اسکار شد!!
|
سینماروزان: هیأت انتخاب فیلم ایرانی برای رقابت در رشته اسکار فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» را برای نمایندگی سینمای ایران در نود و یکمین دوره اسکار برگزیدند.
به گزارش سینماروزان “بدون تاریخ…” فیلمی بود که پروانه ساختش به تهیه کنندگی علی جلیلوند صادر شد اما به ناگاه در زمان رونمایی در جشنواره فحر سروکله احسان علیخانی و حامد عنقا از مجریان و نویسندگان تلویزیون بعنوان سرمایه گزارش پیدا شد.
بعدتر به هنگام اکران فیلم این نام علیخانی مجری اخیرا درگیر در پرونده تخلفات موسسه ثامن الحجج بود که به عنوان تهیه کننده اش ذکر شد و حتی برای علیخانی کارت تهیه کنندگی هم صادر شد!!
نام این فیلم توسط هیأتی برای اسکار انتخاب شده با حضور رائد فریدزاده برادرزاده مهدی فریدزاده معاون سینمایی مصطفی میرسلیم در فاصله زمانی ۷۲ تا ۷۴ و خواهرزاده حسن خجسته معاون صدای رسانه ملی در فاصله ۷۷ تا ۸۷ و از اعضای هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر.
محمد آلادپوش، امین تارخ، فرهاد توحیدی، رامین حیدری فاروقی، محمد مهدی عسگرپور, آتوسا قلمفرسایی و قاسم قلی پور دیگر افرادی هستند که نامشان در این هیأت به چشم میخورد.
در حالی که خلأ ۱۲۰ ساله سینمای ایران، نداشتن بازار خارجی برای اکران است⇐راهاندازی سایت و خبرگزاری و vod در رئوس فعالیتهای «شورای عالی بینالملل» قرار گرفت!!!
|
سینماروزان/حامد مظفری: محمدمهدی حیدریان از همان آغاز حضورش در سازمان سینمایی علاقه زیادی به راه اندازی شورا در سازمان داشت؛ شوراهایی که از مقاومت تا معناگرا و سینمای اجتماعی را دربرمیگرفت و هرچند مشخص نشد خروجیشان چیست اما امتداد آن به راه اندازی شورایعالی بین الملل سینمای ایران رسید.
شورای تازه تأسیس بینالملل که رائد فریدزاده-برادرزاده مهدی فریدزاده و خواهرزاده حسن خجسته- دبیرش شده لابد برای آن که دوام خویش را تضمین کند(؟!) فهرستی 22بندی از فعالیتهای پیشرویش را منتشر کرده؛ فعالیتهایی که بنا به نام شورا هم که شده باید مرتبط با حوزه بین الملل و البته سینما باشد.
اما عجیب است که در میان رئوس فعالیتها، با راه اندازی یا حمایت از راه اندازی پایگاههای خبری، خبرگزاری سینمایی و سامانههای آپلود فیلم که میشود همان vod ها، برخورد میکنیم!!
آخر با کدام منطق راهاندازی رسانه سینمایی هم باید توسط شوراهای دولتی صورت گیرد؟ اعضای حاضر در شورای بینالملل کافی بود به سرنوشت قدیمیترین رسانههای دولتی از روزنامه گرفته تا خبرگزاری نگاهی بیندازند و ورشکستگی مطلق آنها را در عین تزریق مدام بودجه های میلیاردی می دیدند تا هیچ گاه به ذهنشان هم خطور نمیکرد که به سراغ راه انداختن خبرگزاری و پایگاه خبری بروند.
از آن سو راهاندازی سامانه آپلود فیلم چرا باید در دستور کار شورایی کاملا دولتی قرار گیرد؟ وقتی ده ها سامانه vod و iptv فعال در کشور داریم که بسیاری از آنها هم از فقر محتوا رنج می برند چه مرضی است که دوباره سامانه ای تازه برای آپلود فیلم راه اندازی شود؟؟
برادران حاضر در شورایعالی بین الملل! پول و آن هم بیت المال، علف خرس نیست که بنا شود با موازی کاریهای این چنینی به باد رود.
فقط قدری تأمل کنید بر سرنوشت تراژیک و انتقادبرانگیز محافل دولتی تأسیس شده در همین سالهای اخیر-از آن گروه سینمایی کاملا ایزوله تا جشنوارهای موسوم به جهانی-تا دریابید قدم اول مفیدفایده شدن در روزگار ما، پرهیز از کمّیتگرایی، تمرکز بر تخصصگرایی و رفع کمبودهای مبتلابه است و نه فهرست کردن سیاههای از دستورکارهایی که هیچ ربطی به هدف گذاری اصلی شورایعالی بین الملل ندارد.
هم آن گروه ایزوله و هم آن جشنواره موسوم به جهانی تا توانستند خرج کردند بر تعریف دستورالعملهای بیربط و راه اندازی زیرمجموعه های حقوقبگیر و تا توانستند سایت و کتابچه و بولتن درآوردند و تا توانستند هزینه کردند برای کارمندی اهالی رسانه اما خروجیشان چه شد جز انبوه انتقادات صنفی!؟؟
مهمترین کمبود سینمای ایران در حیطه بین الملل نداشتن بازار برای عرضه محصولات است و شورایعالی بینالملل فقط اگر بتواند زمینه ساز اکران محصولات استاندارد سینمای ایران نه در جهان بلکه در همین کشورهای همسایه باشد چنان تأثیری به جا خواهد گذاشت که ده ها سایت و رسانه و خبرگزاری بدون مزدوری از فواید آن خواهند گفت!
پس آقایان حاضر در شورایعالی بینالملل! اگر واقعا هدفتان خدمت به سینمای ایران است؛ بیخیال راه اندازی سایت و خبرگزاری و سامانه آپلود فیلم باشید و کمبودی را برطرف کنید که 120 سال است سینمای ایران از آن رنج می برد.
شورایعالی بین الملل سینمای ایران
بعد از افشای بودجه بیش از ۸میلیاردی⇐برگزاری جشنواره جهانی(؟!) فجر به «شورایعالی بینالملل» سپرده شد به دبیری یک «ژن خوب»!!
|
سینماروزان: تنها چند روز بعد از آن که رمضانعلی حیدری خلیلی خبر از بودجه هنگفت و 8.2میلیاردی جشنواره موسوم به جهانی فجر داد شورای تازه تأسیس «بین الملل» هم رئوس فعالیتهای خود را منتشر کرد و عجبا که در صدر این رئوس برگزاری جشنواره جهانی جای گرفته است!
به گزارش سینماروزان شورایعالی بین الملل سینمای ایران سه هفته قبل با دستور محمدمهدی حیدریان و بعد از حذف امیر اسفندیاری معاون سالیان بین الملل فارابی و جایگزینی با رائد فریدزاده آغاز به کار کرد.
رائد فریدزاده که برادرزاده مهدی فریدزاده معاون سینمایی دهه هفتادی ارشاد و خواهرزاده حسن خجسته معاون اسبق صدای رسانه ملی و از اعضای شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی است نه تنها به عضویت شورایعالی بینالملل درآمده بلکه دبیری آن هم به وی سپرده شده است!!
نادر طالبزاده که نقشی مهم در برگزاری آخرین جشنواره جهانی داشت در کنار امیر اسفندیاری، ایرج تقیپور و سیدرضا میرکریمی بهعنوان اعضای حقیقی و علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مهدی یزدانی، مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری، سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سیدصادق موسوی، مدیرعامل انجمن سینمای جوان، اعضای حقوقی شورایعالی بین الملل هستند.
شورایعالی بین الملل به دبیری رائد فریدزاده رئوس فعالیتهای خود را در 22بند اعلام کرده است؛ سرفصل این برنامهها به شرح زیر است:
–برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر و سایر جشنوارههای لازم فیلمهای بلند و کوتاه به سبکوسیاق دو جشنواره سیوچهارم و سیوپنجم و با تشکیل دبیرخانه دائمی در سطح استانداردهای جهانی.
–تدوین شیوههای حمایت از تولیدات مشترک و تشکیل کمیتههای بررسی لازم همراه با تخصیص بودجه؛ از پرورش ایده تا ساخت فیلم با افق ترویج نهضت تولید محتوا.
–حمایت از حضور هدفمند در جشنوارههای معتبر، اعم از جشنوارههای شاخص جهانی و جشنوارههای منطقهای به منظور معرفی سینمای ایران و یافتن بازارهای جدید و متنوع برای محصولات سینمایی و سمعی و بصری.
–توسعه روابط بینجشنوارهای در جشنوارههای داخلی و خارجی.
–تبدیل ایران به هاب منطقهای برای تسهیل خریدوفروش فیلمهای ایرانی و غیرایرانی برای خریداران غیرایرانی.
–حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد شبکه اکران جهانی نمایش جهت ایجاد ذائقه تماشاچیان غیرایرانی به دیدن فیلمهای ایرانی با ایجاد سئانسهای ثابت نمایش در شهرهای مختلف جهان.
–شناسایی و ساماندهی ایرانیان مقیم خارج از کشور برای همکاری در مبادلات جشنوارهای و تجاری سینما.
–حمایت از آمادهسازی و بازاریابی فیلمهای ایرانی برای نمایش در شبکههای تلویزیونی جهانی و صیانت از حقوق پدیدآورندگان آثار.
–حمایت از آمادهسازی و بازاریابی فیلمهای ایرانی برای نمایش در خطوط هوایی، کشتیرانی و نظایر آن و صیانت از حقوق پدیدآورندگان آثار.
–برنامههای آموزشی بینالمللی آکادمیک میانمدت و کوتاهمدت برای تربیت کادرهای جدید.
–حمایت از حضور توزیعکنندگان فیلمهای ایرانی در بازارهای جهانی.
–حمایت از راهاندازی شرکتهای جدید ایرانی برای فعالیت در حوزه بینالملل و تربیت کادرهای جوان برای فعالیتهای بینالمللی سینما در حوزه نمایش و فروش فیلم در بخش خصوصی.
–حمایت از مؤسسات ایرانی که به معرفی و بازاریابی پتانسیلهای خدمات تولیدی و سایر امکانات فیلمسازی کشور مانند معرفی لوکیشنهای طبیعی برای جذب تولیدات خارجی و مشترک به ایران اقدام میکنند.
–ارتباط با آرشیوها و کتابخانههای جهان برای قراردادن فیلمهای ایرانی در سبد فیلمهای موجود.
–حمایت حقوقی و ارائه خدمات حقوق بینالملل توسط کارشناسان به ایرانیان فعال در حوزه بینالملل و غیرایرانیان علاقهمند به فعالیت در ایران.
–راهاندازی یا حمایت از راهاندازی پایگاههای اینترنتی خدمات پشتیبانی از سینمای ملی، مانند خبرگزاری سینمایی، بانک اطلاعات سینمای کشور با هدفگذاری خارج از کشور.
–راهاندازی یا حمایت از راهاندازی پایگاههای اینترنتی خدمات بازاریابی سینمای ملی و منطقهای با راهاندازی پایگاههای اطلاعاتی.
–راهاندازی مرکز ملی آپلود و دانلود فیلم در داخل کشور برای استفاده شاغلان رسمی این حرفه.
–کمک به افزایش همکاریهای جهانی صنفی بین سینماگران ایرانی و اتحادیهها و اصناف غیرایرانی.
–اکران عمومی هدفمند فیلمهای خارجی در داخل به منظور ارتقای سطح سلیقه سینمایی مردم برای تقویت سایر سیاستهای سازمان.
–برنامهریزی برای استفاده از ظرفیت ایجاد باشگاه بهعنوان مخاطبان خاص فیلمهای خارجی به منظور توسعه مخاطبان و ایجاد ذائقه جدید برای فیلمهای فرهنگی و تجاری داخلی و خارجی.
–تعریف گردشگری فرهنگی با تکیه بر گردشگری سینمایی برای گردشگران داخلی و خارجی.
در جریان معارفه یک «ژن خوب» در فارابی⇐«امیرخان» سینمای ایران هم کشف شد!!
|
سینماروزان: امیر اسفندیاری بعد از نزدیک به بیست سال حضور(!!) در معاونت بینالملل فارابی بالاخره دو هفته قبل از این معاونت حذف شد تا یک «ژن خوب» جایش را بگیرد.
به گزارش سینماروزان رائد فریدزاده جایگزین اسفندیاری در فارابی، برادرزاده مهدی فریدزاده معاون سینمایی مصطفی میرسلیم در فاصله زمانی 72 تا 74 و خواهرزاده حسن خجسته معاون صدای رسانه ملی در فاصله 77 تا 87 و از اعضای هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر است.
اینکه این ژن خوب با سابقه تحصیلات اقتصاد نظری، ادبیات آلمانی، ادبیات تطبیقی و فلسفه بناست چه گلی به سر معاونت بین الملل فارابی بزند را بگذاریم کنار، می رسیم به حجم انبوهی از لفاظیهای مدیحه سرایانه ای که در تودیع اسفندیاری و معارفه فریدزاده نثار اسفندیاری شد؛
تمام حاضران این مراسم از علیرضا تابش که مدیرعامل فارابی باشد تا محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیر مرکز گسترش، علیرضا قاسم خان مدیر موزه سینما، سیدرضا میرکریمی مشاور بین الملل سازمان، روح الله حسینی مدیر مدرسه ملی سینما و حبیب ایلبیگی که بعد از عزل از معاونت نظارت قائم مقام فارابی شده تا توانستند از ویژگیهای ممتاز دو دهه حضور اسفندیاری در معاونت بین الملل گفتند.
نقطه اوج مدیحه سرایی ها از آن مسعود احمدیان از کارمندان سالیان فارابی بود که اسفندیاری را معادل «امیرخان» بازیگر مطرح بالیوود دانست و گفت: راجع به امیر اسفندیاری صحبت کردن سخت است؛ سینمای ایران همانند سینمای هند یک امیر خان دارد. ۱۷ سال پیش که به فارابی آمدم امیرخان را دیدم و امیر اسفندیاری فارغ از سوابق مختلف، فردی ارزشمند است. سینمای ایران به دوره قبل از امیر و بعد از امیر تبدیل میشود و امیدوارم رائد فریدزاده نیز همین مسیر را طی کند و سینمای ایران مدیون زحمات افرادی همچون امیر اسفندیاری است.
اگر بخواهیم حافظه تاریخی مان را مرور کنیم این حجم از لفاظیها بیش از هر چیز یادآور مدیحه هایی است که در دربار قاجار نثار سلاطین می شد!! چرا باید در یک مراسم تودیع سینمایی این همه مدیحه سرایی ردوبدل شود و حتی یک نفر هم نباشد که با نگاهی منطقی هم از نقاط قوت و هم از نقاط ضعف مدیر برکنار شده بگوید؟
در تودیع اسفندیاری همه تا توانستند از دستاوردهای اسفندیاری در معاونت بینالملل گفتند اما حتی یک نفر نپرسید در این دو دهه حضور اسفندیاری در فارابی، چرا سینمای ایران نتوانست پاتوقی برای اکران فیلمهایش نه در جهان که در همین کشورهای همسایه پیدا کند؟
در این مراسم حتی علیرضا تایش از سوابق درخشان وی در معاونت بین الملل گفت اما نگفت چرا با این سوابق درخشان(!) دستور به حذف اسفندیاری و جایگزینی فریدزاده داده؟؟ آیا منطقی است فردی که سوابقش درخشان است را حذف کنیم و فردی را بنشانیم که حتی تحصیلاتش هم کاملا بی ربط به سینما است؟