سینماژورنال/محمد بندرعباسی: سالهای سال است از زمین و زمان برای مان فیلم و سریال و برنامه های زنده و غیرزنده از شبکه های وطنی می بارد و به حول و قوه الهی از هیچکدام هم آبی گرم نمی شود.
حتی دیگر بعد از این همه سال به آمارهای مستند!!! شبکه های داخلی در جلب مخاطب هم نمی شود اعتماد کرد.
در این میان و بعد از این همه تکرار چندی است شبکه “نسیم” با الگو قرار دادن برخی برنامه ها و تولیدات آنور آبی توانسه جایی بین ایرانیان باز کند و با پخش ویدئوهای کوتاه مردمی یا تولیدی های متفاوت سازمان کمی سهم سازمان صدا و سیمای ایران را در سبد تماشای مردم خودمان بالا برده است.
یک شوی تلویزیونی مفرح برای جامعه ای که از بحران خنده رنج می برد
خندیدن و خنداندن دستاورد بزرگی است که برای دست یابی به آن باید فقط ذوق و فرهنگ داشت.؛ فرهنگ برای نغلتیدن به وادی رایج بی ادبی و ناسزاگویی! عینا شبیه کاری که در “خندوانه” انجام می شود. یک شوی تلویزیونی مفرح و البته مودب که قصد و نیتش شاد کردنِ جامعه ای است که به شدت از «بحران خنده» رنج می برد.
اندکی تفریح برای مردمی که خندیدن یادشان رفته
چندی یپیش بود که رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران اعلام کرد براساس تحقیقات به عمل آمده، بیش از یک پنجم مردم ایران درگیر مشکلات عصبی و افسردگی هستند و این رقم در تهران به یک سوم جمعیت میرسد.
این نه مستندسازی است و نه نیاز به غور و تفحص دارد، این واقعیت جامعه ماست. خیلی ها حتی یادشان نمی آید آخرین بار کی از ته دل خندیده اند، در اثبات این نکته کافی است درخیابان به چهره افراد نگاه کنید تا ببینید چقدر اخمها در هم است وکمتر چهره ای میبینید که بشاش به نظر برسد.
بد نیست بدانید تحقیقات بین المللی متعددی نیز وجود دارد که نشان میدهد مردم ایران در میان ناشادترین مردمان جهان قرار دارند. به عنوان یک نمونه، پژوهش علمی انجام شده توسط دانشگاه کوینزلند استرالیا که سالها به طول انجامید نهایتاً به تهیه نقشه شادی وافسردگی مردم جهان انجامید که نشان میدهد مردم ایران در میان افسرده ترین مردم جهان هستند که باتوجه به آنچه عیناً درسطح جامعه میبینیم و آمارهای داخلی چندان هم دور از واقعیت به نظر نمیرسد.
مملکتی که میتوانست کمی شاد باشد
به هر حال ما در حال حاضر غمگینانیم در مملکتی که می توانست کمی شاد باشد که نیست و دست مریزادی بر “خندوانه” ای ها.
سهم بالای خلاقیت در این برنامه و استفاده بهینه از راه های متفاوت سبب شد تا اخیرا اهالی “خندوانه” در اقدامی تحسین برانگیز یک شخصیت عروسکی با گویش جنوبی (گویش مردمان آبادان) را وارد برنامه کنند.
- جناب خان
شخصیتی که تا دل وایبر و واتش آپ و تلگرام نفوذ کرده
این شخصیت که “جناب خان” نام دارد هر چند تیپ و تریپ خاصی ندارد ولی بی پروایی و صراحت شوخ طبعانه اش توانسته با مخاطبان حاضر در برنامه یا نشسته پای گیرنده ها ارتباط برقرار کند. این ارتباط به حدی عمیق و محکم شده که به استناد وایبر و واتس آپ هر چه مردم شب ها ساعت ۲۲ از شبکه نسیم می بینند فردا برای هم ارسال می کنند تا کسی چیزی را از دست نداده باشد.
ولی یک سوال؛ چرا این عروسک نصف و نیمه که کپی ظاهری آن را صدباردر تولیدات داخل و خارج دیده ایم به ناگاه این همه محبوب می شود؟
صراحت دارد و حرف خودش را می زند
واضح است؛ “جناب خان” هر چند یک کاراکتر تلویزیونی ایرانی است ولی هیچکدام از مولفه های کاراکترهای مشابه را ندارد. “جناب خان” مصنوعی زندگی نمی کند، صراحت دارد، حرف خودش را می زند و با کسی تعارف ندارد.
“جناب خان” جنوبی است و این طوری به کسی هم برنمی خورد که چرا با یک شخصیت جنوبی شوخی شده است چون آن خطه هر چه ندارد مردم با ظرفیتی دارد.
“جناب خان” می تواند آغاز یک راه تازه برای تولیدات متنوع داخلی باشد، تولید شخصیتهایی که به مخاطبان تفرعن و تفاخر و تصنع نمی فروشند و همین پرهیز از دورویی می تواند شرایطی را فراهم کند برای ارتباط برقرار کردن سریع مخاطبان با آنها.