پرسشهایی منتج از بیانیهای ظاهرا سینمایی که در واکنش به شهادت محسن فخریزاده نگاشته شده⇐ چرا برای تجلیل از یک شهید ترور، خانه سینما به طور مستقیم وارد نشده و از طریق هیات مدیره یا مدیرعامل بیانیه رسمی نمیدهد؟؟/چرا هیچ کجای این بیانیه بهطور مستقیم نامی از شهید فخریزاده نبردهاند؟/چرا در این بیانیه اثری از محکومیت ترور نمیبینیم؟؟/ چرا جرات ندارند رک و راست و بیواسطه ترور یک دانشمند ایرانی را محکوم کنند؟؟/ چرا در این بیانیه بر آرمانهای شهید پافشاری نشده؟/ چرا بهجای نام حدود ۵هزار سینماگر فقط سی و چند امضای اولیه پای بیانیه است؟/چرا بهجای تصویر شهید، این بیانیه با تصویر امضاءکنندگان، منتشر شده؟؟/افسوس خوردن بیانیهنویسان بابت نشناختن شهیدی که باید “گمنام” میماند تا آقایان در امنیت، به کسب حلال پررونق خویش(!!) مشغول باشند را چطور تفسیر کنیم؟؟؟/آیا این همه تناقض، در تعدد پاسپورت، ریشه دارد؟؟
سینماروزان/حامد مظفری: ترور ناجوانمردانه محسن فخریزاده از دانشمندان ایرانی و شهادت ایشان، بهجای آن که با محکومیت شدیداللحن از سوی خانه سینما مواجه شود با بیانیهای مواجه شده که تامل بر آن، پرسشهایی متعدد را شکل میدهد.
در این بیانیه که بخش عمده امضاءکنندگانش، برخورداران صنفی-ارگانی سینما بودهاند چنین آمده است: خطاب به تویی که نمی شناختمت! خبر ترور ناجوانمردانهات را شنیدیم و افسوس خوردیم که چرا به قدر بدخواهان میهنمان، تو را نمیشناختیم. کمی دیر شده ولی به پاس یک عمر تلاش علمی بیمنت و بینام و نشان برای اقتدار کشور عزیزمان ایران، به تو افتخار میکنیم. روحت شاد.
چند پرسش کلیدی که با تاملی حداقلی بر بیانیه مذکور رخ میدهد عبارتند از:
اول. چرا برای تجلیل از یک دانشمند شهید ترور، خانه سینما به طور مستقیم وارد نشده و از طریق هیات مدیره یا مدیرعامل بیانیه رسمی نمیدهد؟؟
حداقلش این بود که آقایان مدیر و روسای صنف، باید به طور واحد یا مجزا، گروه یا گروههایی در فضای مجازی راه انداخته و با ارائه یک بیانیه، به جمعآوری امضاء از سینماگران مبادرت میکردند تا لااقل آمار کمی امضاءکنندگان دربرابر کمیت ۵هزارنفری سینماگران، ناچیز نباشد.
اینکه معدودی از برخورداران ارگانی این سالها گرد هم جمع شده و بیاعتنا به بدنه سینما، بیانیهای تنظیم کرده و تازه بعد از انتشار بیانیه -آن هم مصور با عکسهای امضاءکنندگان و نه عکس شهید(!!!)-از بقیه هم میخواهند بیانیه آنها را تایید کنند برآمده از کدام الگوی فعالیت صنفی است؟
اساسا این گونه واکنشهای منفردانه جز سوءتفاهم برای بدنه صنف را موجب میشود؟
دوم. چرا در هیچ کجای بیانیه بهطور مستقیم و روشن، نامی از شهید فخریزاده نبردهاند و بر آرمانهای شهید پافشاری نکردهاند؟ چرا در همین بیانیه حداقلی اثری از محکومیت ترور نمیبینیم؟؟
چرا جرات ندارند رک و راست و بیواسطه نام شهید را ببرند و ترور یک دانشمند را محکوم کنند؟؟
اینکه امضاءکنندگان این بیانیه ترور را صریحا محکوم نمیکنند واقعا جای پرسش دارد و یادآور تعدد پاسپورت برخی از امضاءکنندگان و درعین حال یادآور فردی که میگفت: من یزید را شدیدا محکوم میکنم و به احترام امام حسین(ع) فقط سکوت میکنم!
سوم. امضاءکنندگان بیانیه مذکور، افسوس خوردهاند بابت نشناختن شهید و اینکه بدخواهان میهن، بهتر از ایشان، شهید را شناختهاند!
یعنی امضاءکنندگان این بیانیه که بخش عمده آنها شماری از مدیران و نیروهای متبوع سالیان دراز ارگانهای مختلف متصل به حاکمیت هستند هنوز درنیافتهاند جنس فعالیت امثال فخریزاده در “گمنامی” است؟؟
انگاری اصلا شهید را نمیشناختهاند و خبر نداشتهاند با دانشمندی روبرویند که همه زندگیش را “گمنام” ماند تا امثال بیانیهنویسان در امنیت به کسب درآمد هنگفت کاملا حلال(!!) بپردازند!؟ بماند که بیانیهنویسان تلویحا بر دانش بالای بدخواهان صحه گذاشتهاند -که چون انشاءالله ناخواسته بوده- از کنارش میگذریم!
همه پرسشهای حول این بیانیه به کنار، اینکه رییس دولتی سینما که سابقه سالها مدیریت رسانهای را در کارنامه دارد، بهجای پیشرو بودن و ترتیب دادن وحدت میان سینماگران بر سر محکومیت ترور، خود با استناد به بیانیه تفرقهافکنانه و پرسشبرانگیز مذکور، توییت میزند را چگونه حلاجی کنیم؟؟