1

محمد کاسبی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐۳۹ سال از انقلاب مي‌گذرد ولي مي‌بينم مسئولان فرهنگي ما همان دوستان قديم هستد/آقايان چرا ول نمي‌كنيد ميز‌ها را؟ اگر قرار بود شما كار مفيدي بكنيد كه در طول اين۴۰ سال تركانده بوديد!/هيچ كدام از مدیران قدیمی حاضر نيستند مسئوليت را ول كنند و بروند چون می‌دانند اگر بروند دیگری کاری با این حقوق و مزایا پیدا نمی‌کنند/حتي اگر دزدي طرف معلوم شود از اين اتاق مي‌رود به اتاق بغلي و تنها ميز كارش عوض مي‌شود/چندين سال است كه قصه‌ها ضعيف، بازيگري ضعيف و سريال‌ها هم ضعيفند/طبقه کارگر به جاي تماشاي سريال‌هاي ضعيف تلويزيون، پاي ماهواره مي‌نشينند/مناظره‌هاي رياست‌جمهوري را نگاه كنيد ببينيد وضع فراموشی فرهنگ چطور است!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: محمد كاسبي از جمله بازیگران رشدکرده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی و از محصولات اولیه حوزه هنری است که در سالهای بعدتر در تلویزیون هم تجربیات مختلفی را از خود به جای گذاشت.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» کاسبی که سال گذشته یک فیلم مفرح با نام «رفقای خوب» را روی پرده داشت بعد از چند سال دوری از تلویزیون اين روزها سرگرم بازي در سريال «سر دلبران» است كه با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج براي پخش در شبكه 2 سيما در ايام ماه مبارك رمضان توليد ميشود.

بهانه گفتگو با كاسبي حضور در این سریال بود اما زودتر از حد تصور بحث به سمت نقضانهای مدیریت فرهنگی رسید.

«سر دلبران» چندمين همكاري شما با محمدحسين لطيفي است؟

من از بنيانگذاران حوزه هنري بودم و حدود سيوخردهاي سال پيش محمدحسين لطيفي كه آن سالها نوجوان بود، به حوزه آمد و از آن سالها وي را ميشناسم. اولين كار مشتركمان نيز به فيلم سينمايي «دنياي وارونه» به كارگرداني شهريار بحراني بازميگردد كه من در آن بازي ميكردم و لطيفي طراح لباس و صحنه بود. دومين همكاري ما نيز سريال بسيار زيباي «صاحبدلان» بود كه واقعاً سريال عجيب و غريبي بود و فكر ميكنم بهترين سريالي باشد كه در تلويزيون توليد شده است. اين سريال هم براي ماه رمضان توليد شده بود و درباره حرمت قرآن و اعتقادات بود. اكنون هم سومين همكاري من با محمدحسين لطيفي است كه در سريال «سر دلبران» مشغول بازي هستم و قرار است براي ماه رمضان آماده شود.

درباره موضوع سريال «سر دلبران» بگوييد!

داستان سريال را كه نميتوانم لو بدهم و اصلاً از نظر حرفهاي درست نيست. حتي گروه توليدكننده سريال هم نظرشان اين است كه تا زمان پخش «سر دلبران» هيچ خبري درباره داستان سريال منتشر نشود. ولي ميتوانم بگويم داستان و موضوع نويي دارد و اميدوارم بينندهها هم آن را دوست داشته باشند.

شما همانطور كه گفتيد سابقه بازي در سريالهاي مناسبتي ماه رمضان را داريد، سريالهاي ماه رمضان با ديگر سريالهايي كه طي سال از تلويزيون پخش ميشوند بايد تفاوت داشته باشد؟

نظرات درباره اين موضوع متفاوت است. بعضي از هنرمندان و البته مديران تلويزيون معتقدند كه در ماه رمضان حتماً بايد سريال مفرح و شاد پخش شود. من دليل اين اصرار را نميدانم، شايد فكر ميكنند براي كسي كه روزه ميگيرد روزهداري خيلي سخت است و بايد با پخش سريال مفرح و نشاطآور از سختي روزهداري كم كرد. اگر اين فكر را ميكنند بايد بگويم فكرشان خيلي عجيب و كودكانه است. من مخالف پخش سريال شاد براي ماه رمضان نيستم ولي اين اصرار را ندارم كه حتماً بايد سريال شاد و مفرح باشد. اين تأكيد از كجا آمده؟ سؤال من اين است!

ولي بعضاً ميگويند بايد سريال ماه رمضاني رويكرد مذهبي و آموزنده داشته باشد!

من در كليت تفاوتي بين سريالي كه در ماه رمضان پخش ميشود و سريالي كه در نوروز پخش ميشود نميبينم، به شرط آنكه به گفته امام خميني (ره) درباره اينكه راديو و تلويزيون دانشگاه باشد، عمل شود. مگر در دانشگاه برنامه درسي براي مهر و آبان يا عيد متفاوت است؟ همه سال يك برنامه درسي وجود دارد. اما بدي كار اين است كه راديو و تلويزيون ما دانشگاه نيست. همين باعث به هم ريختگي و ازهمگسيختگي ميشود. اگر اين جور نبود تنها فرق برنامه عيد و برنامه ماه رمضان بايد در اين بود كه آن 13، 14 قسمتي بود و اين يكي 30 قسمتي! وگرنه هر دو را بايد بتوان در طول سال پخش كرد.

اما در سالهاي اخير شاهد افت كيفيت سريالهاي مناسبتي ماه رمضان بودهايم، اين مشكل از كجا آب ميخورد؟

بزرگترين مشكل ما اين است كه سريالهايمان قصه و داستان قوي ندارند. سازمان صداوسيما سالها است از اين كار دست برنداشته كه با يك سيناپس يا خلاصه داستان يا حتي يك طرح فيلمنامه كار توليد سريال را شروع ميكند و در بين كار هي داستان به فيلم اضافه ميشود. اين كار باعث ميشود قصهها غلط و ضعيف از آب در بيايد. چه كسي هم بايد آن فيلمنامه بد و ضعيف را غير از من بازيگر اجرا كند؟! آن وقت است كه هي ما بازيگرها بايد بر سرمان بزنيم كه اين كار اشتباه است ولي نه گوش شنوايي و نه فرصتي براي اصلاح است.

اين مشكل را چه كسي بايد حل كند؟

صداوسيما نبايد تا فيلمنامه سريال كامل نشده دست به توليد سريال بزند. بايد داستان قوي انتخاب كند. بعد از داستان بايد «كَست» قوي چيده شود و بازيگران خوبي انتخاب كند و در نهايت كارگردان خوب كه نقش آشپز را دارد. متأسفانه چندين سال است كه قصهها ضعيف، بازيگري ضعيف و سريالها هم ضعيفند. نتيجهاش اين ميشود كه بينندهها كنترل تلويزيون را دستشان ميگيرند و هي كانالها را عوض ميكنند.

سال گذشته مطرح شد كه سريالهاي ضعيف ماه رمضان باعث رونق سينما شده است، اين را قبول داريد؟

سينما مقولهاش فرق ميكند. آدمهاي خاصي سينما ميروند و كاري به اين ندارند كه سريال تلويزيون خوب است يا بد است! موضوع فروش سينما چندان با تلويزيون تداخل پيدا نميكند، چون كساني كه سريال نگاه ميكنند معمولاً خانوادههاي معمولي هستند كه كارگر و خانهدار هستند و اگر يك خانواده چهار نفره بخواهند براي ديدن فيلم به سينما بروند و يك فيلم ساده را تماشا كنند حداقل مخارجشان با تنقلات و هزينه رفت و برگشت 100 هزار تومان ميشود.

احتمالاً به خاطر هزينههايش به سينما نميروند، پس چكار ميكنند؟

من به شما ميگويم چكار ميكنند، آنها به جاي تماشاي سريالهاي ضعيف تلويزيون، پاي ماهواره مينشينند.

مسئولان فرهنگي بايد كاري كنند كه بازار ماهواره كمرونق شود، نه اينكه باعث رشد مخاطبانش شوند!

سياستمداران و مسئولان فرهنگي حرف زياد ميزنند و نميدانم چرا از اين حرف زدن خسته نميشوند. من محمد كاسبي، در 22 بهمن سال 57 مسئول نمايشهاي راديويي شدم. 39 سال از آن زمان ميگذرد ولي ميبينم مسئولان فرهنگي ما همان دوستان قديم و همكاران من در آن سالها هستند. آقايان ول كنيد! چرا ول نميكنيد ميزها را؟ اگر قرار بود شما كار مفيدي بكنيد كه در طول اين40 سال تركانده بوديم!

چرا اين دسته از مديرها كنار نميكشند؟!

چون جاي ديگري بهشان اينقدر پول نميدهند! اصلاً معلوم نيست از پشت ميز مسئوليت كنار بروند كسي به آنها كار بدهد يا اگر بدهد اينقدر حقوق و مزايا بدهد. براي همين هيچ كدامشان حاضر نيستند مسئوليت را ول كنند و بروند.

بالاخره يك مدير چه در حوزه فرهنگي و چه در ديگر حوزهها بايد پاسخگوي كارهايش باشد!

ما در كشورمان قويترين واكسن دنيا را داريم به اسم واكسن «ضد انتقاد». مسئولان ما اين واكسن را كه تنها و تنها در كشور ما پيدا ميشود، ميزنند و ديگر به هيچكس پاسخگو نيستند. حتي اگر دزدي طرف معلوم شود از اين اتاق ميرود به اتاق بغلي و تنها ميز كارش عوض ميشود.

با اين وضعيت اميدي به اصلاح وضعيت فرهنگي هست؟!

ما همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد ديگر. الان چند ماه است گروه سريالسازيمان در شهر يزد مشغول كار است و ما به طور دائم مابين تهران و يزد در حال جابهجايي هستيم و خدا شاهد است در پرواز با «ايران اير» و «آسمان» هميشه و هميشه كمترين تأخيرمان يك ساعت و نيم تا دو ساعت بوده و حتي براي يك بار نشده از بلندگوي فرودگاه بگويند مسافران محترم از اينكه پروازتان تأخير دارد، عذرخواهي ميكنيم. اين وضعيت فرهنگي ما است، وضع در باقي جاها هم همينطور است! همين مناظرههاي رياستجمهوري را نگاه كنيد ببينيد وضع فراموشی فرهنگ چطور است!

اميدوارم اين وضعيت براي كشور و بهخصوص مديريت فرهنگي بهتر شود، سؤال آخر اينكه «سر دلبران» قطعاً در ماه رمضان پخش ميشود؟

همه انسانيت و معرفت را موش نخورده و هنوز هم چيزي از آن باقي مانده، اما كم است، انسانيت در اقليت است، معرفت در اقليت است، مديريت خوب در اقليت است، سريال خوب در اقليت است و فيلم خوب در اقليت است! در صورتي كه ما همه يادمان است كه اينها زماني در اكثريت بودند. درباره سريال «سر دلبران» هم من فكر ميكنم حرف جديدي براي گفتن دارد و افرادي مثل من آن را دوست دارند. البته بچهها دارند كارشان را با جديت انجام ميدهند اما با حجم كاري كه باقي مانده بعيد ميدانم به ماه مبارك رمضان برسد تا حالا ببينم خدا چه ميخواهد.




درددلهای فیلمسازی ارزشی که فیلمش با ۵ سالن مستعمل بیشتر از ۱۰۰ میلیون فروخته⇐چرا تلویزیون پخش تیزرهای ما را قطع کرد؟/حوزه هنري پيش از اکران به ما کلي در باغ سبز نشان داد ولي در عمل هيچ اتفاقي نيفتاد/مديران حوزه را به قيامت ارجاع دادم؛ مرا اخراج کردند!

سینماروزان/جواد محرمی: شاید یکی از موارد اعجاب برانگیز اکران نوروز انیمیشینی به نام «نبرد خلیج فارس2» باشد که با داشتن تنها 5 سالن سینما و بدون کمترین اله مان تبلیغاتی توانست رقم فروش 100 میلیون را رد کند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» کارگردان این فیلم جوانی است به نام فرهاد عظیما که پیشتر نیز علایق خود به سینمای استراتژیک را در قسمت اول همین انیمیشن نشان داده بود اما نه آن زمان و نه حالا توجهی از سوی ارگانهای متولی این نوع سینما نصیبش نشده است و برای همین است که زبان به گلایه از مدیران حوزه هنری گشوده است.

فرهاد عظيما کارگردان انيميشن «نبرد خليج فارس2» با نام بردن از شبکه فروش اينترنتي فیلمش در تلگرام از مردم براي تبليغ اين اثر در فضاي مجازي و نيز کمک مالي فراخوان داد و گفت: متأسفانه اکران ضعيف اين اثر از سوي حوزه هنري در حالي ادامه دارد که تبليغات فيلم پنج روز پيش از نوروز از تلويزيون به‌طور کامل قطع شده است.

 حوزه هنري پيش از اکران به ما کلي در باغ سبز نشان داد ولي در عمل هيچ اتفاقي نيفتاد…
اين فيلمساز جوان به کاهش سالن‌ها و سانس‌هاي فيلم پس از اعتراضاتي که وي به پخش‌کننده در رسانه‌ها انجام داد اشاره کرد و توضيح داد: ما مي‌دانستيم هنرمندان انقلابي با مشکلات زيادي مواجه هستند، اما ابعاد اصلي اين مسئله تازه براي ما روشن شده است. حوزه هنري پيش از اکران به ما کلي در باغ سبز نشان داد، از جمله اينکه آموزش و پرورش را پاي کار مي‌آورند، به ما گروه مشاوره روابط عمومي معرفي کردند و خيال ما را راحت کردند که کار با جديت انجام مي‌شود و ما خوشحال بوديم که بار زيادي از روي دوش‌مان برداشته مي‌شود. ادعا مي‌کردند که فروش فيلم برايشان مهم است، ولي در عمل هيچ اتفاقي نيفتاد.
مدیران حوزه هنری در پاسخ به اعتراضات، تعداد سالنهای ما را کاهش دادند
وي به اختصاص چند سالن نمور و قديمي براي نمايش انيميشن اشاره و در ادامه بيان کرد: آنها پس از اعتراضات ما نه تنها ترتيب اثر مثبتي ندادند بلکه براي زهر چشم گرفتن از ما تعداد سالن‌ها و سانس‌هاي فيلم را هم کاهش دادند. در تهران فقط يک سالن سينما سپيده را تعلق داده بودند که به لحاظ کيفيت در حد فاجعه است و حتي سانس‌هاي فيلم را هم به سه سانس مرده در شبانه‌روز کاهش دادند.
عظیما ادامه داد: دوستاني که به اين سالن مراجعه کردند به من گزارش داده‌اند برخورد متصديان اين سينما با مراجعان اصلاً خوب نيست، حتي در برخي سانس‌ها فيلم با چراغ‌هاي روشن به نمايش درآمده که موجب اعتراض تماشاگران شده است، حتي در اصفهان مردم به خاطر اين مسئله معترض شده‌اند. در اين شهر به جاي پوستر براي تبليغ سانس‌هاي فيلم از خودکار و کاغذ معمولي استفاده کرده‌اند، حتي در رسانه ملي به جاي تيزرهاي «نبرد خليج فارس2» از نسخه اول اين فيلم استفاده شده است. با همه اين بي‌مهري‌ها و در همين شرايط مردم استقبال خوبي از فيلم کرده‌اند و فيلم با اين شرايط تا به حال بيش از 110 ميليون تومان فروش داشته است، اما چه کسي بايد به اين همه تخلف رسيدگي کند؟
اين چه مديريت جهادي است؟
این انیمیشن ساز افزود: آيا اين انتظار زيادي است که مديران حوزه هنري و بهمن سبز به عنوان پخش‌کننده بر حسن اکران فيلم نظارت داشته باشند؟ اين چه نهاد انقلابي است که برايش مهم نيست فيلمي تا اين حد استراتژيک به‌طور آبرومند براي مردم به نمايش دربيايد؟ اين چه مديريت جهادي است؟ اينگونه به مطالبه رهبر معظم انقلاب در حمايت از آثار فرهنگي انقلابي پاسخ مي‌دهند؟ انيميشني که بازتاب آن در جهان به عنوان يک اثر انقلابي در تاريخ سينماي کشور بي‌نظير است بايد با چنين شرايطي اکران شود؟ اين سوءتدبير براي نهادي که داراي اين حجم از امکانات سينمايي کشور است، چگونه توجيه‌پذير است؟
 مديران حوزه را به قيامت ارجاع دادم 

اين فيلمساز در ادامه عنوان کرد: در مشهد سالني 40 نفره اختصاص داده‌اند که به لحاظ گنجايش کم، امکان اکران دانش‌آموزي براي آن وجود ندارد. من در گروه تلگرامي که با نام فيلم راه‌اندازي شده مديران حوزه را به قيامت ارجاع دادم و مرا به خاطر اين حرف از گروه اخراج کردند. روز قيامت که توهين نيست. به من مي‌گويند تو قدرنشناسي. جالب است که از ما سهم فروش هم کسر مي‌کنند. آنها حتي به فروش در سايت سينماتيکت هم نظارت نمي‌کنند. سؤال من اين است که درباره اکران فيلم‌هاي «خوب، بد جلف» و «گشت2»  هم همين‌قدر حساسيت به خرج مي‌دهند؟ فيلمي که در آن بارها از اهل بيت(ع) ياد شده است. اقتدار ايران و عزت ملي به بهترين شکل به رخ دشمنان کشيده شده و شعارهاي راستين انقلاب، امام و رهبري جلوه‌گر شده است و رسانه‌هاي خارجي نتوانستند به روي آن چشم بپوشند، فاتحه‌اش با ضعيف‌ترين اکران تاريخ سينما خوانده شد.

از نهادهايي که داعيه ارزشي دارند نااميد شده‌ام

عظيما در ادامه خاطرنشان کرد: من از نهادهايي که داعيه ارزشي دارند نااميد شده‌ام و براي ديده شدن اثرم به کمک‌هاي مردمي اميدوارم. ما اخيراً کانالي تلگرامي با نام شبکه فروش اينترنتي نبرد خليج فارس راه‌اندازي کرده‌ايم که به لطف خدا بيش از 20 هزار عضو دارد. تا حالا هم لطف مردم شامل حال ما شده است. اين فعاليت مردمي کاملاً در جهت اقتصاد مقاومتي است چون مردم پايه کار هستند. بي‌خيال بروکراسي اداري نهادهايي که داعيه ارزشي دارند.




اعترافات صادقانه تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی به غیبت از سربازی و نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی‌اش⇐سربازی نرفتم تا قیمت سربازی نیم‌بها شود!!!/قالیباف پیشنهاد داد وارد کار فرهنگی شوم/«سیمای مهر» با سفارش قالیباف کارش را شروع کرد/آشنایی با عسکرپور از طریق قالیباف رخ داد/ اگر قالیباف نبود، من هم نبودم/ هرکجا بایستم و کار کنم، برای قالیباف است

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده آثاری همچون «پادری»، «دلبری» و «معراجیها» در اکران نوروزی فیلم «ماجرای نیمروز» را روی پرده دارد.

«ماجرای نیمروز» که ماجرای چگونگی به هلاکت رسیدن موسی خیابانی از سران منافقین را روایت میکند به واسطه اینکه سه ارگان متنفذ از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری حامی تولید آن بوده اند وضعیتی کم نظیر در سینمای ایران دارد و بسیاری دوست دارند درباره عقبه تهیه کننده ای که سه ارگان تمام قدر به حمایت از او ایستاده اند بیشتر بدانند.

در همه ماههای حضور این تهیه کننده در سینما و تلویزیون فراوان درباره حمایت ارگانهای شهری از او گفته شده بود و حالا این تهیه کننده در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری «مهر» ارگان سازمان تبلیغات اسلامی صادقانه درباره نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی خود سخن گفته است.

رضوی البته در این گفتگو درباره ماجرای غیبت طولانی از خدمت سربازیش هم که پیشتر رسانه های مستقل به آن اشاره کرده بودند هم صحبت کرده است و این را هم گفته که در دوران تحصیل درس خوان هم نبوده و نهایتا هم بیشتر از دیپلم عایدش نشده است!!!

بخشهایی از گفته های رضوی را بخوانید:

شما مانند دیگر پسرحاجی‌های دهه ۷۰ سربازی نرفتید؟

سربازی در آن زمان نرفتم، اما بعداً رفتم.

چرا؟ نخریده بودید؟

نه نخریدم.

پس چطور؟ چون سال ۷۷، ۱۸ ساله‌تان شده بود و باید سربازی می‌رفتید.

درست است، اما در آن سنین خیلی به ازدواج فکر می‌کردم و با خودم گفتم اگر بخواهم سربازی را بخرم بهتر است اول ازدواج کنم که قیمت سربازی نیم‌بها شود. البته درنهایت نه زن گرفتم و نه توانستم سربازی را بخرم چون دیگر خرید سربازی جمع شده بود.

چه سالی محصل بودید؟

سال ۶۴ کلاس اول دبستان را شروع کردم، یعنی ۵ سالگی.

چرا این‌قدر زود؟

احتمالاً خیلی اذیت می‌کردم و می‌خواستند زودتر به مدرسه بروم. سر کلاس رفتم و از همه هم کوچک‌تر بودم و تنها می‌توانستم پشت میز اول بنشینم. تابستان سال بعد کلاس دوم را خواندم و سال ۶۵ کلاس سومی شده بودم. ارتحال امام که سال ۶۸ بود، من کلاس پنجم بودم و امتحانات نهایی برگزار می‌شد. سال ۷۴ هم دیپلم گرفتم. ولی ادامه تحصیل ندادم!

اول سیمای مهر بود یا شما تهیه‌کنندگی می‌کردید؟

اول آن موسسه «مشکات مهر» بود، بعد از سال ٨٤ یک سال در شهرداری و گروه مشاوران جوان بودم، اما محیط اداری با روحیات من سازگار نبود و کار اداری برایم خسته‌کننده بود، کار اداری را خیلی نمی‌پسندیدم. وقتی خواستم از کار بیرون بیایم، پیش آقای دکتر قالیباف رفتم که ایشان پیشنهاد دادند چون سابقه کار فرهنگی داری، وارد این حوزه سینما بشوید و بروید خودتان را نذر فرهنگ کنید و هرچه میخواهی تلاش کنی در حوزه فرهنگ انجام بده ، جایی هم لازم شد من هوای شما را دارم.
«سیمای مهر» هم در حوزه سینما و تلویزیون بنا به همان توصیه آقای قالیباف به من در سال ۸۵ کارش را شروع کرد.

رابطه «سیمای مهر» و آقای قالیباف فقط این بوده که شما کاری را شروع کنید و ما حواسمان هست یا بیشتر از این حرف‌ها بوده است؟

اگر دنبال آن شایعات هستید که سیمای مهر متعلق به آقای دکتر قالیباف است یا سرمایه اینجا را تامین کرده اند من میگویم اینها نیست، بیشتر از اینهاست سید محمود رضوی متعلق به آقای قالیباف است ، ایشان مشوق و نیروی محرکه حرکت اول من برای سینما بود و مرا برای انجام کارها «هُل» داد اگر اصرار ایشان نبود اصلا شاید وارد این حوزه نمیشدم.

حمایت معنوی قالیباف همیشه در کنارتان بوده است؟

یقیناً اگر آقای قالیباف نبود، من هم اینجا نبودم. دفتر تبلیغاتی می‌زدم که تیزر و مستند صنعتی می‌سازد. کسی که به من اطمینان قلبی و اعتمادبه‌نفس داد و گفت که خودتان را وقف فرهنگ کنید، آقای قالیباف بود. هنوز یادداشت‌های جلسه‌هایی که داشتیم را دارم. آقای قالیباف پتانسیلی که یک فرد برای پریدن لازم دارد را ایجاد کرده بود و انصافاً هرجایی که کم آوردم، حضور داشت؛ مانند پدری که شاید به بچه‌اش پول‌توجیبی ندهد ولی حواسش هست. من می‌گویم بودن یا نبودن موسسه سیمای مهر به آقای قالیباف بستگی دارد، چون اگر یک روز سیمای مهر هم نباشد، باز رضوی هرکجا بایستد و کار کند، برای آقای قالیباف است. فلسفه وجودی این دفتر از آقای قالیباف و همان جلساتی است که داشتیم. کسی هم بودند که در شکل‌گیری و به وجود آمدن ارتباطات مختلف مؤثر بودند.

آشنایی با آقای عسگر پور هم از طریق آقای قالیباف اتفاق افتاد و اگر ایشان نبود که ارتباط اولیه را ایجاد کند.{این بخش ساعاتی بعد از انتشار در خبرگزاری مهر به این صورت تغییر یافت⇐ آشنایی با آقای عسگر پور هم به دلیل حضور ایشان در سازمان فرهنگی هنری آن روزها اتفاق افتاد و اکثر اتفاقات و ارتباطات سینمایی ما با حضور آقای عسگرپور اتفاق افتاد.}




واکنش مدیرعامل بهمن سبز حوزه هنری به گلایه‌های کارگردان فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی⇐۲۷ سینمای حوزه هنری در ۱۶ استان کشور را در اختیار شما گذاشته‌ایم! کجا دیگر باید فیلمتان را برای نمایش می‌گذاشتیم و نگذاشته‌ایم؟/تمامی بلیتهای دو سانس{کنسرت محمد علیزاده در سینماسپهر ساری} خریداری شده و مبلغ آن به حساب «ماجرای نیمروز» ریخته شده است!!

سینماروزان: هرچند «ماجرای نیمروز» که داستانی درباره قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند با حمایت سه ارگان متنفذ تصویرشهر، فارابی و البته حوزه هنری تولید شده است اما محمدحسین مهدویان کارگردان «ماجرای نیمروز» اخیرا به گلایه از مدیران حوزه هنری پرداخته بود که چرا سینماهای کافی در اختیار فیلمش قرار نداده اند.

این گلایه ها با واکنش صریح مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری مواجه شده که در گفتگو با «تسنیم» از در اختیار گذاشتن حدود 27 سینمای فعال حوزه هنری به «ماجرای نیمروز» سخن گفته و بر این امر تأکید کرده که حتی بلیتهای دو سانس کنسرت محمد علیزاده در سینما سپهر ساری هم خریداری شده و به حساب این فیلم واریز شده است!!!

محمود کاظمی مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری گفت: ما صحبتهای بسیاری با تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» داشتیم و قرار نبود این فیلم در سبد اکران نوروزی قرار بگیرد و ما با اکران آن در نوروز مخالف بودیم. اما وقتی در آخرین روزهای سال 95 اعلام شد که این فیلم در نوروز اکران می‌شود، حوزه هنری تمام قد از فیلم «ماجرای نیمروز» حمایت کرد، چرا که بخشی از سهام این فیلم برای خود حوزه هنری است؛ مگر می‌شود حوزه‌هنری در یک فیلمی سهامدار باشد و از آن حمایت نکند.

وی درباره برگزاری کنسرت محمد علیزاده یکی از خوانندگان معروف در سینما سپهر ساری به جای اکران دو سانس از فیلم «ماجرای نیمروز» بیان کرد: تمامی بلیتهای این دوسانس خریداری شده و مبلغ آن به حساب این فیلم سینمایی ریخته شده است، بنابراین اجرای کنسرت در سینما سپهر ساری بلامانع بوده است.

کاظمی ادامه داد: چرا این صبحتها درباره سینماهایی که در بخش خصوصی هستند مطرح نمی‌شود؛ بالاخره سینماهای حوزه هنری‌ هم باید درآمدی داشته باشد تا چرخ آنها بچرخد. مگر این سینماها پرسنل ندارد و این پرسنل حقوق نمی‌گیرند. مگر در سال گذشته این حوزه هنری نبود که حدود 7 سینما را در کشور بازسازی کرد و تحویل این جامعه داد. سینماهای حوزه هنری که بودجه‌ای از سوی دولت دریافت نمی‌کند، از خودشان درآورده و خرج خودشان می‌کند. در حال حاضر فیلم «ماجرای نیمروز» در 16 استان کشور 27 سینما از سینما‌های حوزه هنری در اختیار دارد. کجا دیگر باید این فیلم را برای نمایش می‌گذاشتیم و نگذاشته‌ایم؟

وی در پاسخ به صحبتهای کاگردان فیلم «ماجرای نیمروز» مبنی بر این که سالنهای این فیلم نسبت به فیلم‌های دیگر اکران نوروز 96 کمتر است، تصریح کرد: فیلمی مثل «خوب، بد، جلف» اکران خود را از اواخر بهمن‌ماه آغاز کرده است؛ اما فیلم «ماجرای نیمروز» اصلاً قرار نبود اکران شود.ما با فیلمها قرارداد داریم. وقتی فیلمی مانند «خوب،بد، جلف» فروش بسیار خوبی دارد، مسلم است که سانسهای بیشتری در یک سینما از آن خود می‌کند، ولی ما از «ماجرای نیمروز» هم حمایت کردیم و در همان سینماها نیز به آن سانس دادیم. ما در شیراز چهار سالن در اختیار «ماجرای نیمروز» قرار دادیم، چهار سالن کم است؟ می‌گویند که سانسهای کم مخاطب را اختیارشان قرار دادیم، این موضوع صحت ندارد ما وقتی خودمان در فیلم «ماجرای نیمروز» سرمایه گذاری کرده‌ایم، سانسهای کم مخاطب به آن نمی‌دهیم، بهترین سانسهای سینماهای حوزه هنری در حال حاضر در اختیار فیلم «ماجرای نیمروز» است.




علیرغم توقیف قسمت اول⇐حوزه هنری برای اکران «گشت۲» در سینماهایش چراغ سبز نشان داد⇐پرسش: آیا رایت ویدیویی «گشت۲» را هم حوزه خریده؟

سینماروزان: هرچند شورای صنفی نمایش به دلایل مختلف که شاید اصلی ترین آن واهمه از واکنشهای افراطی به قسمت دوم کمدی «گشت ارشاد» است اعلام رسمی نام این فیلم به عنوان یکی از گزینه های اکران نوروزی را به آخرین جلسه سال 95 شورا موکول کرد اما دست اندرکاران تولید این فیلم از مدتها پیش تبلیغات فیلم خود را آغاز کرده بودند و حتی سفارشهای خرید روی جلد نوروزی برخی ماهنامه های سینمایی بعضا روشنفکرنما را هم مدتها قبل قطعی کردند.

به گزارش سینماروزان نکته اصلی درباره اکران قسمت دوم «گشت ارشاد»  نه فقط روی پرده رفتن آن در نوروز بلکه انتخاب گروه سینمایی استقلال برای این اکران است.

سینما استقلال از سینماهای مهم حوزه هنری است و در همه این سالها کوشیده شده آثاری که به اصطلاح ارزشی قلمداد می شوند در این گروه سینمایی روی پرده برود اما حالا با تصویب اکران «گشت2» در این گروه ناگفته پیداست که برخلاف توقیف قسمت اول «گشت ارشاد» توسط حوزه هنری، این نهاد این بار چراغ سبز خود را برای اکران «گشت2» در سینماهایش نشان داده است.

جالب است که چهار سال پیش از این و در زمان توقیف «گشت ارشاد» توسط حوزه هنری که بسیاری آن را برآمده از تقابل سینماگران سنگرگرفته در حوزه با سازمان سینمایی وقت دانستند، همایون اسعدیان در میان فیلمسازانی قرار داشت که با حمایت حوزه هنری فیلم تولید کرده و حالا در زمان اکران بی دغدغه «گشت2» در سینماهای حوزه، اسعدیان رییس شورای صنفی نمایش است!!!

اکران «گشت2» بدون ممانعت حوزه می تواند این ظن را پیش رو بگذارد که شنیده های مربوط به خرید رایت ویدیویی این فیلم توسط موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری هم جدی باشد.

در هفته های اخیر مدام شنیده هایی طرح شده درباره اینکه رایت ویدیویی «گشت2» با رقمی میلیاردی توسط این موسسه ویدیورسانه وابسته به حوزه هنری خریداری شده است اما مدیران این موسسه این مسأله را تأیید نکرده اند.

آیا بناست ماجرای خرید رایت ویدیویی هم به مانند اکران در آخرین لحظات و بعد از عرضه شدن فیلم در شبکه خانگی عیان شود؟؟!




مرحبا به اعتراف روی آنتن زنده⇐تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی»: عادت کرده‌ایم که منافع‌مان را در تولید ببریم

سینماروزان: این عادت اغلب سینماگران ایران شده است که از یک طرف از بدیهای وابستگی دولتی سینماگران بگویند و از سوی دیگر برای تولید آثارشان دست به دامن ارگانهای مختلف دولتی شوند.

به گزارش سینماروزان شاید برای همین است که وقتی می بینیم جوانی به نام محمود رضوی که برای تولید فیلم آخرش «ماجرای نیمروز» از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر را پشتش داشته، روی آنتن زنده «هفت» صادقانه اعتراف میکند که سوددهی در تولید به عادت او و برخی از همسلکانش بدل شده او را تحسین کنیم و البته به او توصیه کنیم که فیلم بعدی اش را بی حمایت ارگانهای دولتی تولید کند تا مصداق بارز «رطب خورده منع رطب چون کند» نباشد.

محمود رضوی در «هفت» بیان داشت: در میان بیش از 100 فیلم تولید سالانه ایران، کمتر از 15 فیلم است که بصورت کاملا خصوصی تولید می شوند. برخی از ما تهیه کنندگان عادت کرده ایم که منافع مان را در تولید ببریم. وقتی جیب شخصی خودمان نیست، نگاه از مخاطب برداشته می شود. باید دولت سهمش کم شود و پای حاکمیت از تولید در سینمای ایران بیرون رود، اما اگر این شیوه بصورت شوک باشد، قطعا به نابودی سینما منجر می شود. من معتقدم دولت باید حمایت و کمک خود را از تولید به سمت عرضه ببرد. باید به سمت استودیوهای فیلمسازی برویم که صاحبان آن تهیه کنندگان نباشند، بلکه کمپانی و برندهایی باشند که سود خود را در تولید نبینند، بلکه در نمایش و توزیع. و در میان مدت باید دولت این کمک ها را در بلیت کارت هایی که می تواند به مردم بدهد، خرج کند و مردم انتخاب کنند که این هزینه را صرف کدام فیلم ها کنند. اولا این موجب رونق ساخت سالن شود و دوما تهیه کنندگان به سمت تولید فیلم هایی بروند که موجب رضایت مردم شوند.




حمایت حدادعادل از فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی

سینماروزان: بعد از سیمرغهایی که در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر نثار فیلم «ماجرای نیمروز» شد که با حمایت سه ارگان حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری ساخته شده و ماجرای قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس به حمایت از این فیلم پرداخت.

به گزارش سینماروزان حدادعادل 18 اسفندماه در مراسم تقدیر از عوامل این فیلم در موسسه فرهنگی سرچشمه به تقدیر از «ماجرای نیمروز» پرداخت. مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب(سرچشمه) مجموعه ای است که با همراهی شهردای ساخته شده و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود یعنی دو رکن تولید «ماجرای نیمروز» در راه اندازی و اداره این مجموعه نقش داشته اند.

غلامعلی حداد عادل در این مراسم با ابراز خرسندی از تولید «ماجرای نیمروز» بیان کرد: این فیلم چند پیام دارد. اینکه ما برای حفظ انقلاب چقدر زحمت کشیده ایم و نسل جدید اینها را با پوست و گوشت خود لمس کنند. این انقلاب نه به سادگی به پیروزی رسیده و نه به سادگی حفظ شده است. این فیلم ماجرای یک نیمروز است و شما بدانید چقدر از این روزها در انقلاب را پشت سر گذاشتیم.

وی افزود: حالا منافقین کجا هستند؟ حالا در پاریس چه می کنند؟ حالا در لباس آزادیخواهی مورد پشتیبانی کشورهای دیگر همچون آمریکا قرار می گیرند.

حدادعادل خاطرنشان ساخت: نسل امروز بدانند هیچ چیز عوض نشده است. ملت باید هوشیار باشند و نباید به آنها خوش بین بود. نسل جوان که آن روزها را ندیده است، باید با چشم باز به امروز نگاه کند.




در جهت ریاست اسعدیان بر هیأت مدیره؟⇐کاندیداتوری فاطمه معتمدآریا برای ورود به هیأت مدیره خانه سینما

سینماروزان: ساعاتی قبل درباره عدم معرفی کاندیدا از سوی 4 تشکل تهیه‌کنندگان برای حضور در هیأت مدیره خانه سینما نوشتیم و البته به این هم اشاره کردیم که همایون اسعدیان رییس فعلی شورای صنفی نمایش عزم خود را جزم کرده که به نمایندگی از کانون کارگردانان در انتخابات انتخاب هیأت مدیره شرکت کرده و البته تا ریاست هیأت مدیره هم پیش برود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان تازه ترین شنیده مرتبط با انتخابات یکشنبه عصر خانه سینما حکایت دارد از حضور فاطمه معتمدآریا در انتخابات هیأت مدیره خانه سینما!

معتمدآریا که اتفاقا به مانند همایون اسعدیان فیلم تازه اش «آباجان» یکی از گزینه های اصلی اکران نوروز شده(!!!) به نمایندگی از کانون بازیگران در انتخابات خانه سینما حضور خواهد یافت.

معتمدآریا نیز به مانند اسعدیان به لحاظ فکری با منوچهر شاهسواری مدیرعامل فعلی خانه سینما و البته فرشته طائرپور رییس کانون تهیه‌کنندگان فیلم ایران قرابت نزدیکی دارد و به نظر می‌رسد حضور این بازیگر در هیأت مدیره بیش از همه به نفع جریانی باشد که قصد دارد اسعدیان را تا ریاست هیأت مدیره خانه سینما پیش ببرد.

ریاست احتمالی همایون اسعدیان بر تنها نهاد صنفی سینمای ایران اتفاقی ماندگار در تاریخ فعالیت صنفی سینمای این مملکت خواهد بود؛ زیرا اسعدیان در زمان تحریم فیلمهای مجوزدار سینمای ایران توسط حوزه هنری از جمله سینماگرانی بود که به‌جای همراهی با همکارانی که فیلمهایشان بی دلیل توقیف شده به سمت حوزه هنری رفت و با همکاری این نهاد «بوسیدن روی ماه» را تولید کرد.




بازنشر ترفند فیلم «سه ارگانی» قتل موسی خیابانی؟⇐توقف ناگهانی فیلمبرداری محصول تازه کارگردان فیلم عاشورایی حوزه هنری به دلیل کمبود مالی+عکس

سینماروزان: اینکه در سال اخیر یک فیلم سینمایی به نام «ماجرای نیمروز» در میانه مسیر فیلمبرداری خبر از توقف تولید داد و مدتی بعد دیدیم که کار تولید این فیلم با حضور نه یک ارگان که چند ارگان متصل به منابع عمومی به پایان رسید گویا ترفندی تازه برای جذب حمایت ارگانی را پیش روی تهیه کنندگان قرار داده است.

به گزارش سینماروزان  در مورد «ماجرای نیمروز» چنین پلتیکی را دیدیم و ابتدا اخباری درباره توقف تولید به دلیل مشکلات مالی منتشر شد اما به ناگاه فیلم آماده نمایش شد و مشخص گشت نه یک ارگان که سه ارگان از فارابی گرفته تا حوزه هنری و تصویرشهر وابسته به شهرداری در تولید فیلم شراکت داشته اند و البته که این حضور «سه ارگانی» همراه شد با تخصیص چند سیمرغ به فیلم.

به تازگی خبری رسیده مبنی بر توقف تولید فیلمی به نام «فصل شکار» به دلیل مشکلات مالی؛ فیلمی که نام داریوش یاری را به عنوان کارگردان دارد یعنی همان کارگردانی که پیشتر با حمایت حوزه هنری فیلمی به نام «کربلا جغرافیای یک تاریخ» را ساخته بود که در اکران به زحمت توانسته بود فروش خود را به 10 میلیون تومان(!!!) برساند.

جالب است که بازیگر زن اصلی «فصل شکار» هم محیا دهقانی است یعنی بازیگر زن اصلی «ماجرای نیمروز»!!!

آیا باز هم با پلیتکی روبروییم برای جلب نظر ارگانها جهت حمایت از  پروژه ؟ آیا باز هم بناست مسیر دست اندرکاران آن فیلم «سه ارگانی» درپیش گرفته شود و با این خبرسازیها وجهه مظلومانه گرفته شود برای استفاده از منابع عمومی جهت تولید؟

اگر دست اندرکاران چنین پروژه هایی زیربار پلتیک بودن این خبرسازی ها نروند بلافاصله این پرسش پیش می آید که در سازوکار حرفه ای تولید قاعدتا باید مدیر تولیدی وجود داشته باشد که برآورد مالی لازم برای تولید را از همان پیش تولید در اختیار تهیه کننده گذاشته باشد و در این ساختار اینکه کار به ناگاه در میانه می خوابد معنایی ندارد جز حضور منفعلانه مدیر تولید!!

خبر مربوط به توقف «فصل شکار» را بخوانید: فیلمبرداری فیلم سینمایی فصل شکار به کارگردانی داریوش یاری به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. این فیلم سینمایی که تهیه کنندگی آن را علیرضا ابوالقاسمی نژاد برعهده دارد اوایل بهمن ماه سال جاری در اطراف شهر آستانه آغاز شده بود و تاکنون حدود 80 درصد آن انجام گرفته اما به دلیل مشکل مالی متوقف شده است. «فصل شکار» که بدون مشارکت و حمایت مالی از هیچ ارگان دولتی و خصوصی و تنها با بودجه شخصی تهیه کننده تولید می شود، مضمونی اجتماعی دارد و به آسیب هایی که خانواده و اخلاق اجتماعی را تهدید می کنند می پردازد. مهران احمدی، حامد کمیلی و محیا دهقانی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند و فیلمنامه آن را داریوش یاری به همراه سارا خسرو آبادی نگاشته اند.

فصل شکار
فصل شکار




بعد از شنیده‌های مرتبط با خرید میلیاردی رایت ویدیویی «گشت۲» توسط حوزه هنری⇐حالا «کیهان» خبر داده «گشت۲» در سینماهای حوزه هنری هم به نمایش درخواهد آمد

سینماروزان: در حالی که کشیده شدن بحث فیلم «گشت2» به کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی شائبه هایی را ایجاد کرده است درباره توقیف این فیلم اما «کیهان» امروز خبر داده است که نه تنها فیلم اکران خواهد شد بلکه حوزه هنری هم فیلم را اکران خواهد کرد و حتی سرگروه این فیلم هم سینما استقلال از سینماهای شناخته شده حوزه هنری است.

به  گزارش سینماروزان «کیهان» در حالی خبر اکران «گشت2» در گروه استقلال و با سینماهای حوزه را طرح کرده است که پیشتر هم شنیده هایی طرح شده بود درباره خرید رایت ویدیویی «گشت2» با رقم میلیاردی توسط موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری!
متن خبر «کیهان» بخوانید:
حوزه هنری فیلم «گشت ارشاد 2» را که اثری سطحی ارزیابی می‌شود نمایش خواهد داد. حوزه هنری فیلم «گشت ارشاد2» را در گروه استقلال، به نمایش درخواهد آورد. برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، نسبت به دیالوگ‌های فیلم یاد شده نظر منفی دارند. «گشت ارشاد 2 » را دفتر هدایت فیلم که قبلا چند کار توقیفی مانند «صد سال به این سالها» را آماده کرده بود، پخش خواهد کرد. با توجه به اینکه محسن مومنی شریف-که یکی از نویسندگان متعهد و انقلابی است – اکنون مدیریت حوزه هنری را بر عهده دارد، پخش فیلمی چون فیلم یاد شده، دور از انتظار می‌نماید!



تازه‌ترین توضیحات سعید سهیلی درباره ممیزی وارده به «گشت۲» برای اکران عمومی، وضعیت نمایش در سینماهای حوزه هنری و فروش رایت ویدیویی فیلم

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: قسمت دوم کمدی «گشت ارشاد» از جمله گزینه های اکران نوروزی توسط پخش هدایت فیلم است با این حال هنوز مشخص نیست که این فیلم آیا مجوز اکران در سینماهای حوزه را پیدا خواهد کرد یا نه.

به گزارش سینماروزان چندی قبل یک رسانه ارزشی از توقیف فیلم توسط مدیران حوزه هنری خبر داد(اینجا را بخوانید) با این حال هنوز تکلیف مدیران حوزه با این فیلم به صورت رسمی مشخص نشده است.

سعید سهیلی کارگردان و تهیه کننده اصلی فیلم درباره وضعیت اکران آن به سینماروزان گفت: وضعیت اکران «گشت 2» هنوز مشخص نیست و باید منتظر باشیم تا شورای صنفی در این خصوص تصمیم بگیرد.

سهیلی درباره شنیده های مرتبط با ممیزی صورت گرفته در نسخه جشنواره برای اکران عمومی اظهار داشت: فیلم ممیزی چندانی ندارد و معمولا خود کارگردانها هستند که بعد از جشنواره دستی بر سر و روی فیلم میکشند و تغییراتی جزئی اعمال میکنند. درباره «گشت2» هم خودم هستم که سعی کردم بازبینی در فیلم داشته باشم آن هم براساس واکنش مخاطبان جشنواره.

این کارگردان که پیشتر با توقیف «گشت ارشاد» توسط مدیران حوزه هنری مواجه شده بود درباره وضعیت اکران «گشت2» در سینماهای حوزه اظهار داشت: در خصوص اکران هنوز با حوزه هنری وارد مذاکره نشدیم و تمام امور پخش بر عهده هدایت فیلم است و مدیران این موسسه پخش هستند که با حوزه هنری رایزنی خواهند کرد.

یکی دیگر از شنیده های پیرامون «گشت2» فروش رایت خانگی یا همان رایت ویدیویی آن به موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری با رقمی میلیاردی است. سهیلی با ردّ این شایعه اظهار داشت: برای واگذاری رایت نمایش خانگی فیلم هنوز تصمیمی نگرفته‌ایم. مذاکراتی با چند شرکت داشته ایم اما تا قطعی نشدن نمی توان چیزی را اعلام کرد.




جوابیه ۷۶۵ کلمه‌ای سازمان سینمایی حوزه هنری در حمایت از جوانی که هم فیلم بلندش را با حمایت حوزه ساخته و هم جزو هیأت داوران جشنواره متبوع حوزه است

سینماروزان: طرح پرسش در چرایی حضور یک جوان به نام محمدرضا خردمندان هم در فهرست حمایت سازمان سینمایی حوزه هنری برای ساخت اولین فیلم بلندش و هم در فهرست داوران جشنواره فیلمهای صدثانیه‌ای(جشنواره متبوع حوزه هنری)(اینجا را بخوانید) با واکنش یزدان عشیری مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری مواجه شد.

به گزارش سینماروزان مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری در جوابیه خود بر پرسش سینماروزان، جوانگرایی و کشف استعداد را هدف سازمان سینمایی حوزه هنری دانسته است و البته رزومه ای پر و پیمان هم از محمدرضا خردمندان احتمالا به عنوان جوانی که استعدادش توسط حوزه هنری کشف شده ارائه کرده است.

با امید به اینکه تمامی جوانان مستعد بتوانند صرفا براساس توانایی و ضوابط و نه روابط، از حمایتهای ارگانهای وابسته به منابع عمومی بهره مند باشند، متن جوابیه مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری را بخوانید:

«جوان گرایی» و «نیروسازی» رویکرد سازمان سینمایی حوزه هنری است

در خصوص یادداشت «چطور می‌توان جوانی شد که هم با حمایت حوزه فیلم می‌سازد و هم داور جشنواره‌ متبوع حوزه می‌شود؟» لازم است این توضیحات را ارائه دهیم.

 سیاست سازمان سینمایی حوزه هنری اهتمام به «جوان گرایی»، «نیروسازی» و «کشف استعدادهای جدید» از میان نسل‌های جوان در کنار حضور پیشکسوتان است. این سازمان در این زمینه با دو مرکز مستند سوره و باشگاه فیلم سوره سعی بر این دارد تا ضمن کشف استعدادها اقدام به ایجاد و تسهیل شرایط و حمایت از نیروهای جوان نماید. البته، نیاز به یادآوری است که حوزه هنری در سال های دورتر و سال های بعد از انقلاب اساسا، با این نگاه و هدف سیاست هایش را طراحی کرده که بخش بزرگی از بدنه سینمای فرهنگی و اندیشه ورز و هسته اصلی سینمای ملی را تشکیل می دهند.

مروری بر پیشینه فعالیت این مرکز در طول سال‌های انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که حوزه هنری همواره، از جایگاه جریان‌ساز و جهت بخشی در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و سینمایی برخوردار بوده است. بخش زیادی از نسل هنرمندان انقلابی از حوزه هنری وارد جامعه شدند. هنرمندانی مانند: محمدرضا هنرمند، شهریار بحرانی، محمد کاسبی، مجید مجیدی، حاتمی‌کیا، میرکریمی، تخت کشیان، سلحشور، شورجه، شاه‌حسینی و ده‌ها فیلمساز دیگر در سال‌های گذشته با حمایت و مشارکت این نهاد آثارشان را خلق کردند و در سال‌های اخیر نیز، با درک ضرورت‌ها و نیازها بویژه در حوزه آموزش، کادرسازی و تربیت هنرمندان جوان انقلابی هم باز این نهاد به صورت جدی وارد میدان شده است.

اگرچه نقش حوزه هنری را هم درعرصه سیاستگذاری و تولید سینمایی و هم، در بسترسازی جریانات فرهنگی نمی‌توان نادیده گرفت. جدای از پیشینه درخشان حوزه در سینمای انقلاب؛ در سال‌های اخیر برغم کم مهری به آثار و موضوعات استراتژیک نظام، باز، حوزه با همه محدودیت منابع و مشکلات ورود جدی‌تری در مقایسه با خیلی از نهادها و دستگاه‌های فرهنگی و سینمایی داشته که ساخت آثار مهمی چون: مزار شریف (تنها فیلم مرتبط با یک اتفاق بین‌المللی جمهوری اسلامی)، میهمان داریم ( درباره شهدا)، حوض نقاشی، یه حبه قند ( اثر زیبا با موضوع زندگی ایرانی اسلامی)، کربلا جغرافیای یک تاریخ، مستند «نام‌ها» از جمله آن است.

این نهاد در چند سال اخیر با سیاست جوان‌گرایی از طریق تاسیس باشگاه «فیلم سوره» و مرکز مستند «سوره» افق تازه‌‌ای را برای کشف نیروهای انقلابی و حمایت از مضامین مهم فرهنگی و اجتماعی باز کرد که آثار و دستاوردهای آن به تدریج آشکار می‌شود.

آثار نسل جدید سینماگران این مرکز همچون: «آنتراکت» (درباره یک سرباز اسرائیلی)، «ما ایستاده ایم» (نماهنگ حماسی ضد آمریکایی و مرتبط با ناو وینسنس)، «چای روضه» درباره محرم، ولد درباره کشورهای عربی، «ارغوان»درباره مدافعان حرم، «دایو» درباره شهدای غواص، و ده‌ها موضوع دیگر بر اساس ضرورت فرهنگی اجتماعی روز جامعه  شکل گرفته است. یا فیلم‌های کوتاهی که ملهم از سیاست گذاری محتوایی و هدف گذاری حوزه با محوریت ویژه به سینمای دغدغه مند، توجه به رویدادها و فرازهای مهم تاریخ معاصر، توجه به موضوعات مبتلابه جامعه: تحکیم خانواده، سبک زندگی، مناسبات خانودگی، شهدا، داعش و … تولید شده‌اند.

تربیت نیروی انسانی همراه با جوان‌گرایی، کیفی گرایی و انقلابی‌گری، حمایت و تشویق جریانات فرهنگی انقلابی رویکردی بوده که سازمان سینمایی حوزه هنری مدنظر قرار داده و همچنانکه حجم بالایی از سینماگران و هنرمندان از طریق این مرکز به کاروان سینمایی کشور پیوستند دور نیست که زمینه سازی برای نسل تازه هم فراهم آید. محمدرضا خردمندان یکی از این نمونه هاست.

همچنین، سازمان سینمایی امسال همزمان با سالگرد انقلاب پروژه ای را در مقیاس ملی کلید زده و با هدف شناسایی ظرفیت های سینمایی در استان ها و مناطق مختلف کشور طرح استعدادیابی را آغاز کرده و استان های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل از جمله مناطقی است که این طرح در آن ها در حال انجام است.

محمدرضا خردمندان از نیروهای جوانی است که برغم جوانی کارنامه ای پربار در عرصه فیلم های کوتاه و انیمیشن دارد و انیمیشن«پدر» از این فیلمساز جوان تاکنون، در ده ها فستیوال بین المللی افتخار آفریده است.

فیلم های هنوز، بچه و مرد، احسان، گزارشگر، دوئل، جایی میان ابرها، درنگ، مسافر، جدایی، و انیمیشن هایی چون: پدر، میم، کابوس، آنتراکت از جمله اثار این فیلمساز است. ضمن اینکه وی از برگزیده های دوره های گذشته جشنواره بین المللی فیلم های 100 ثانیه ای هم است. ضمن اینکه فیلم سینمایی”بیست و یک روز بعد” که امسال در جشنواره حضور چشمگیر داشته با استقبال منتقدان و اهالی سینما قرار گرفته و تا یک روز مانده به پایان جشنواره در صدر نظرسنجی های تماشاگران مردمی بوده  است.

قطعا سازمان سینمایی حوزه هنری نگاه حمایتی اش را از نیروهای مستعد جوان در راستای تقویت جریان اصیل و سالم سینمایی ادامه خواهد داد.

یزدان عشیری
یزدان عشیری



بازدید رییس حوزه هنری از پشت صحنه فیلمی «۳ارگانی»⇔فیلمی که از آقازاده کارگردان تا فرزند بازیگر زن سینما و مجری طرح «شهرزاد» در آن نقش گرفته‌اند+عکس

سینماروزان: بعد از فیلم «3ارگانی» قتل موسی خیابانی با نام «ماجرای نیمروز» این روزها یک فیلم «3ارگانی» دیگر با عنوان «سرو زیر آب» هم در مرحله فیلمبرداری قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان به مانند «ماجرای نیمروز» در تولید «سرو زیر آب» هم از فارابی گرفته تا حوزه هنری و تصویرشهر وابسته به شهرداری به عنوان حامی تولید حضور داشته اند.

به تازگی محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری به اتفاق محمد حمزه زاده رئیس سازمان و علی قربانی معاون اجرایی و سازمان سینمایی سوره از پشت صحنه این فیلم دیدن کرده اند.

تهیه کنندگی «سرو زیر آب» را حامد حسینی آقازاده ابوالقاسم حسینی تهیه کننده فیلم «ملکه» برعهده دارد و در تیم بازیگران آن نیز نام حسین باشه آهنگر فرزند کارگردان فیلم، دنیا مدنی فرزند رویا تیموریان و حسن نجاریان از کارمندان سابق فارابی و مجری طرح ابتدایی و مدیر پروژه بعدی «شهرزاد» دیده می شود.

بابک حمیدیان و همسرش مینا ساداتی، رضا بهبودی، مسعود رایگان، هومن برق نورد، همایون ارشادی، مهتاب نصیرپور، فرخ نعمتی، هادی قمیشی و شهرام حقیقت دوست دیگر بازیگران «سرو زیر آب» هستند.

بازدید رییس حوزه هنری از پشت صحنه «سرو زیر آب»
بازدید رییس حوزه هنری از پشت صحنه «سرو زیر آب»




ادعاهای یک رسانه ارزشی⇐بعید است نسخه جشنواره «گشت۲» پروانه نمایش بگیرد/حوزه هنری جرأت اکران این فیلم را ندارد

سینماروزان: نمایش قسمت دوم کمدی «گشت ارشاد» با عنوان «گشت2» در جشنواره فیلم فجر نظرات مختلفی را موجب شد؛ نظراتی که از جدی نگرفتن این محصول شوخ و شنگ تا تکفیر تمام و کمال آن را شامل می شد.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع «فرهنگ نیوز» که یک رسانه ارزشی در حیطه فرهنگ است در کنار ارائه نقدی بر فیلم ادعاهایی را طرح کرده درباره توقیف این فیلم توسط حوزه هنری و البته عدم صدور پروانه نمایش برای نسخه جشنواره اثر.

متن کامل مطلب «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

سعید سهیلی کارگردان بدی نیست. جنس کارگردانی او و آشنایی بر المانهای تکنیکی سینما سبب ساز آن شده که جزو قابل اعتمادترین کارگردانان برای بازگشت سرمایه در بخش خصوصی باشد. با این حال سهیلی هنوز و بعد از دو دهه فعالیت در سینما نتوانسته جایگاهی درخور به عنوان فیلمساز پیدا کند. یک دلیل این امر درغلتیدن در گونه ای تجاری سازی است که در آن همه گونه شوخیهای مبتذل مجاز شمرده می شود تا بازگشت سرمایه با سود بالاتری صورت گیرد.

تازه ترین فیلم سهیلی “گشت2” نیز ملغمه ایست از تیپ سازی و دیالوگهای برهنه و شوخیهای اروتیکی که کنار هم چیده شده اند تا فقط و فقط قسمت دوم “گشت ارشاد” هم تولید شود. سهیلی با حداقل خط داستانی و صرفا با پیرنگی متاثر از قسمت قبل فیلم را توسعه داده و عجیب است که در این توسعه حمید فرخ نژاد که مدام درباره انتخاب نقش منطبق با کیفیت سناریو اظهارنظر کرده نیز به عنوان شریک تولید کنار سهیلی است.

“گشت2” ناخنکهای فراوانی به برخی ماجراهای سیاسی سالیان اخیر و از جمله بحث اختلاسهای اقتصادی و فسادهای تنیده در سازوکار دولتی دارد و اصلا آنجا که کاراکتر فرخ نژاد به هنگام دستگیری فریاد می زند “حتی خشک شدن دریاچه ارومیه هم تقصیر ماست” این ناخنکها وجهی حماسی به خود می گیرد با این حال مشکل اینجاست که این شعارهای حماسی کمترین عمق شعوری ندارند و اساس فیلم برمبنای آنها ریل گذاری نشده!

چه کسی گفته نقد فساد اقتصادی باید درون درامهای جدی انجام شود؟ هیچ کس! اتفاقا در همه جای دنیا یکی از اهداف کمدی سازی نقد فسادهای سیاسی-اقتصادی است اما نقد کمیک تفاوت دارد با شوخی پشت وانتی!

سهیلی می توانست و اصلا وظیفه اش این بود که چگونگی به بیراهه کشیده شدن بند مرکزی خلافکار فیلمش را زمینه ای کند برای داستانی پر از شوخی و خنده و اگر این کار را می کرد آن گاه به همان اندازه که می خندیدیم، پیشروی سینمای مان در آسیب شناسی فسادهای کلان اقتصادی را می دیدیم.

اما حاضری خوری و شاید هم ترس از ممیزی دستگاه نظارت باعث شده سهیلی به سهل انگارانه ترین شکل ممکن داستانی بی مایه را در زمانی حدودا دو ساعته کش داده و مدام بداهه پردازیهای متکی بر تیپها را درون فیلمش ریخته! برای همین است که “گشت2” تهی از هر گونه خط فکری پیش می رود و افسوس باقی می ماند برای کارگردانی که همین دو سال قبل در “کلاشینکف” کوشیده بود فقر و فلاکت را به عنوان موتوری محرکه برای یک جوان به تصویر بکشد، حالا به این نقطه رسیده است.

ابتذال “گشت2” سبب ساز آن شد که به ناگاه فیلم از فهرست آثار مردمی کنار گذاشته شود و حالا باید دید در اکران نوروزی آن که با پخش فیلمیران صورت خواهد گرفت فیلم مجوز اکران در سینماهای حوزه را پیدا خواهد کرد؟ آن هم در شرایطی که مدتی پیش از جشنواره خبر خرید رایت ویدیویی فیلم با رقمی میلیاردی توسط موسسه ای وابسته به حوزه شنیده شد و البته نه سهیلی آن را تایید کرد و نه حوزه هنری!

با این کیفیت و این حجم از اروتیسم کلامی و حتی توسل به باد گلو برای خنده گرفتن، حتی پروانه نمایش گرفتن نسخه جشنواره “گشت2” بعید است چه برسد به پخش در سینماهای حوزه هنری.




حوزه هنری یک فیلم دیگر را توقیف کرد⇐این بار فیلمی درباره مفقودی ۱۸٫۵ میلیارد دلار ارز و طلا!⇐باید دید واکنش غلامرضا موسوی به این توقیف چیست؟

سینماروزان: حوزه هنری از اوایل دهه نود و بعد از انحلال خانه سینما و همکاری برخی سینماگران طیف مقابل سازمان سینمایی وقت با این نهاد، رویه ای خاص در پیش گرفته و آن هم توقیف برخی آثاریست که مجوز نمایش ارشاد را دارند.

به گزارش سینماروزان این جریان با توقیف «زندگی خصوصی» و «گشت ارشاد» خورد و تا همین امسال و با توقیف فیلمهایی نظیر «خشکسالی و دروغ» و «لانتوری» ادامه یافت؛ توقیفی که بیش از همه غلامرضا موسوی از تهیه کنندگان سینمای ایران در برابر آن واکنش نشان داد.

در تازه ترین مورد یک فیلم اولی به نام «ماحی» که مضمونی درباره فسادهای اقتصادی سالیان اخیر دارد توسط حوزه هنری توقیف شده است و البته که هنوز غلامرضا موسوی در این باره واکنشی نشان نداده است.

داوود خیام کارگردان این فیلم در یادداشتی که درباره این توقیف در اختیار «شرق» قرار داده، درباره چرایی تحریم این فیلم سینمایی نوشته است. 

متن یادداشت این کارگردان را بخوانید:

آيا بيان مفقودشدن١٨/٥٠٠٠٠٠٠٠٠ ميليارد دلار ارز و طلا از كشور در سال‌هاي اخير پياميست ضدارزشي؟…
سؤال من به‌عنوان يك شهروند معمولي و در مرحله بعد به‌عنوان فيلم‌ساز در همين احوالات و شرايط تاريخي است نه ٣٥ سال گذشته و نه آينده… من در شرايط حال زندگي مي‌كنم.حوزه هنري كجاست؟… و چرا اينگونه تصميماتي را در رابطه با نگاه واقع‌گرايانه به مسائل حاد جامعه كنوني مي‌گيرد.

حوزه هنري نهاديست زيرمجموعه سازمان تبليغات اسلامي كه قرار بوده است از فعاليت‌هاي هنري و فرهنگي كشور حمايت كند. اما اين روزها حوزه هنري هر فيلمي كه به مزاجشان خوش نيايد تحريم مي‌كند و از نمايش آنها در سينماهاي زيرمجموعه خودش، بيش از ٩٠ سينما كه بخش قابل‌توجهي از سالن‌هاي سينماي كشور است خودداري مي‌كنند.

اين نهاد به‌صورت شفاهي اعلام كرده است به‌لحاظ محتواي غيرارزشي و مسئله‌دار، اين فيلم را مطابق تشخيص كارشناسان خود نمايش نخواهند داد. اينگونه برخوردهاي متفاوت و متناقضي از اين دست با فيلم‌هاي سينمايي از طرف حوزه هنري نشان مي‌دهد اين نهاد به‌شدت در تلاش است بين منافع اقتصادي (…) و شعارهاي ارزشي (… كه بسيارند) خود تعادلي برقرار كند. تلاشيست كه امنيت و رونق سينما و آزادانديشي، قرباني اين جريان است.

در انتها يادآور مي‌شوم؛ متأسفانه در هياهوي جشنواره فيلم فجر سال گذشته فيلم «ماحي» به‌خاطر سليقه افراطي افرادي از اكران جا ماند. به اين دليل كه فيلم به مفاسد اقتصادي و رانت‌هاي دولتي در كشور در يك دوره تاريخي مي‌پردازد. دراين‌بين چندروزيست كه از جشنواره پرحاشيه فيلم فجر مي‌گذرد. با شرايطي كه امروز شاهدش هستيم متوجه مي‌شويم كه جشنواره فيلم فجر و سازمان‌هاي وابسته به دنبال سينمايي خاموش و دور از هرگونه واقع‌گرايي اجتماعي و سياسي معاصر، مسير خود را طي مي‌كنند.
اميدوارم روزگاري رسد تا صدا و تصوير سينماي ايران بدون هرگونه سليقه افراطي از هر گروه و جناح به مردم سرزمينم ايران انتقال يابد.




«ماجرای نیمروز»⇐به دنبال دوست‌دختر سابق در میان زامبی‌ها!!!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: حالا و با تولید «ماجرای نیمروز» مشخص شد علاقه‌ای که محمدحسین مهدویان در «آخرین روزهای زمستان» و «ایستاده در غبار» برای مستندنمایی تاریخ با حداقل درام نشان داده بود اتفاقی نیست و او قرار است همچنان این مسیر را ادامه دهد.

تصویرسازی تازه مهدویان در «ماجرای نیمروز» برخلاف دو کار قبلی نقائص خود را هم دارد و گافهای طراحی صحنه در بازسازی زمانی خرداد تا بهمن 1360 حتی با لنز تله و دوربین سوپر16 و فلور کردن بک گراند تصویری هم هویداست؛ از منقش بودن پرچم کشورمان به 22 «الله اکبر» که تازه از اواخر دهه 60 به پرچم راه یافت تا مشاهده شیشه های آب معدنی در یخچال یک ساندویچی و حتی کرکره‌های برقی یکی دو تا مغازه در نماهای بیرونی، نارنجی پوش بودن رفتگر که در آن زمان هنوز متداول نبود و البته تأکید بر این جمله امام(ره) که «شهدا در قهقه مستانه شان  در شادی وصلشان عندربهم یرزقونند» بدون توجه به بازه زمانی جمله که چند سال بعد است!

با این حال کفه بازسازی تصویری تنها وجه فیلم است که می توان به آن پناه برد. چرا؟ چون از یک طرف گافهای آشکار آثار تاریخی تلویزیونی را ندارد و از سوی دیگر روایتی که مهدویان از تاریخ و آن هم تاریخ نفاق ارائه می دهد بیش از حد ویکی پدیایی و فاقد هر گونه اندیشه است و حتی تلاشهایی که او متأثر از «سیانور» برای ایجاد مایه‌های عاشقانه جعلی در روایت ایجاد کرده نه تنها بار دراماتیک و مغز فیلم را عیان نکرده که همچون وصله ای نچسب بر پیکره یک مستندنمایی است!

اینکه در فیلم یک مأمور اطلاعاتی سپاه با بازی مهرداد صدیقیان را در قد و قامت یک عاشق دلخسته می‌بینیم که همراه گروه ضربت خانه به خانه نه به دنبال موسی خیابانی که به دنبال نجات دوست‌دختر سابق است به شدت سوءتفاهم برانگیز است.

اینکه همه تلاشهای مأموران اطلاعاتی برای کشف دست راست مسعود رجوی تا زمان اعتراف یکی از دستگیرشدگان منافقین که شش ماهی وقت تلف می کند تا تواب شود و به حرف بیاید ابتر می‌ماند و فیلم وقتی به پایان می‌رسد و فتح وقتی به دست می‌آید که این منافق آدرس سه خانه تیمی در خردمند، پاسداران و زعفرانیه را به بازجویان خود می‌دهد چه معنایی دارد جز آن که مأموران اطلاعاتی عملا شش ماه تمام وقت تلف کرده بودند!

ژورنال تفاوت دارد با سینما

تاریخ نگاری مستندنمای «ماجرای نیمروز» شاید برای محصولی ژورنالیستی که بناست اتفاقات یک برهه خاص را در اختیار علاقمندان تاریخ قرار دهد خیلی هم خوبباشد اما چنین محصولی را می توان با تصاویر آرشیوی به جا مانده از آن روزگار به گونه ای واقع گرایانه تر هم ساخت و نیازی به صرف بودجه هنگفت و همراهی سه ارگان  فارابی، حوزه هنری و تصویرشهر برای آن بازسازی نیست؛ تازه اگر در بازسازی مان به دلیل عدم توانایی طراحی صحنه، جرأت نمایش هلی شات که هیچ حتی یک اکستریم لانگ شات از درگیریهای خیابانی آن روزگار و ترورها را هم نداشته باشیم که اصلا فلسفه بازسازی زیر سوال می رود؛ فقط کافیست نمای درگیری جلوی دانشگاه را مقایسه کنیم با تصویرسازی نماهای ابتدایی تسخیر سفارت در «آرگو» تا همه چیز دستمان بیاید!

منافقان در قامت زامبی ها

اصلی ترین عنصری که فیلمی درباره خط نفاق و ماجرای التقاط می بایست داشته باشد واکاوی اندیشه های شکل دهنده التقاط است تا افکار قطب مقابل که به عنوان مبارز با نفاق بناست در قامت قهرمان تجلی پیدا کند منطق داشته باشد. نمی توان انتظار داشت مخاطب دهه هفتادی که فیلم را می‌بیند همان داده‌ها و اطلاعات آنهایی را داشته باشد که در دهه 60 زیسته و از نزدیک با رفتارهای افراطی این گروهک روبرو بوده‌اند.

این شناخت هم به دست نمی آید مگر با تمرکز درام بر لااقل یکی از هسته های بالادستی منافقان و مثلا خود موسی خیابانی! جز این باشد سرنوشت فیلم می شود سرنوشت فیلمهایی که ظهور گروهی زامبی یا خون آشام را در منطقه ای شهری به تصویر می کشند و این ظهور است که اتحاد گروهی از آدمیان در برابر زامبی ها را موجب می شود. زامبی ها ذاتا خونخوار هستند و هیچ توجیه منطقی بر رفتار غریزی خود ندارند! آیا منافقان هم زامبی بودند؟ و بی‌ توجیه آن ترورها را به راه انداختند؟؟؟ «ماجرای نیمروز» درباره اندیشه های شکل گیری التقاط ولو به صورت اختصار هم چیزی نمی گوید تا صرفا زامبی بودن منافقان به چشم بیاید.

هیچ کجای فیلم مهدویان درباره ریشه های رفتارهایی که منافقان را به سمت التقاط و ایستادن روبروی خلقی که مدام سنگش را به سینه می زدند داده ای ارائه نشده و از ابتدا تا پایان فقط با افعالی که از آنها سرمی زند به عنوان محرکی مواجهیم که عاملی می شود تا از زبان تیپ مأموری به نام «کمال» با بازی هادی حجازی‌فر مدام بشنویم «بریم بریزیم و بزنیم»!

نه کمیته نشان داده می‌شود و نه لاجوردی!

از این فقدان اندیشه دراماتیک در فیلم که بگذریم می رسیم به تعارضات موجود در واقعه نگاری مستندنمای فیلم با اسناد به جا مانده از اتفاقات خرداد تا بهمن 60.

نخست اینکه بر اساس اسناد و فیلم موجود، در جریان درگیری برای قتل موسی خیابانی نیروهای کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران بصورت مشترک حضور داشتند که در فیلم اشاره ای به کمیته انقلاب نمیشود.

دوم اینکه در جریان کشف خانه تیمی موسی خیابانی و درگیری مسلحانه زعفرانیه نامی از اطلاعات مردمی برده نشده که طبق اسناد منتشره و همچنین فیلم گفتگوی اسدالله لاجوردی دادستان وقت، این مکان با اطلاعات مردمی و پیگیری کمیته انقلاب اسلامی و سپاه کشف شده است.

سوم اینکه بعد از عملیات منجر به کشته شدن موسی خیابانی، سپاه پاسداران در اطلاعیه خود اعلام میکند که موسی خیابانی با اصابت دو گلوله مجروح میشود و با خوردن سیانور به زندگی خود پایان میدهد و ابدا چنین نکته ای در فیلم مشهود نیست.

چهارم اینکه در سکانس پایانی میبینیم که کاراکتر «کمال» که مدام دنبال رفتن و زدن بود(!) فرزند خردسال مسعود رجوی و اشرف ربیعی را می‌یابد و در آغوش میگیرد و با آن کودک بر بالای جنازه خیابانی و دیگر کشته شدگان حاضر میشود؛ در حالی که در فیلم واقعی این حادثه که در فضای مجازی هم موجود است این اسدالله لاجوردی است که کودک را بغل کرده و بر سر اجساد حاضر می‌شود؛ اینکه مهدویان در «ماجرای نیمروز» لاجوری را در نماهای دیگر نشان می دهد اما در نمای پایانی با جا زدن «کمال» به جای وی واقعیت را تحریف می کند چه دلیلی داشته؟




با حمایت سازمان ارزشی اوج⇐کارگردان کلیپ میلیاردی «ایستاده‌ایم۲» سریال عاشقانه می‌سازد⇔آیا برای این سریال هم بودجه میلیاردی صرف خواهد شد؟ هنوز معلوم نیست

سینماروزان: سازمان هنری-رسانه ای اوج که در هفته های اخیر نامش به عنوان سرمایه گذار فصل تازه «پایتخت» شنیده می شود قصد تولید سریالی عاشقانه با نام «حسن یوسف» را دارد.

به گزارش سینماروزان کارگردانی این سریال را باقر مفیدی کیا برعهده دارد که در سال جاری به واسطه ساخت یک کلیپ با بودجه میلیاردی با عنوان «ایستاده ایم2» در کانون حاشیه ها قرار گرفت؛ حاشیه هایی برآمده از متناسب نبودن کیفیت کلیپ با بودجه ای که حوزه هنری صرف تولید آنکرده است.

مفیدی کیا پیشتر یک فیلم نیمه بلند با عنوان «لکه» را هم ساخته بود که درباره انتخابات 88 بود و حالا شاید برای آن که سریال عاشقانه اش مبتنی باشد با وجه ارزشی ارگان حمایت کننده، در «حسن یوسف» روایتگر عشقی است که در دل حوادث انتخابات 88 رخ می دهد و هیچ بعید نیست دو قطب عاشقانه قصه هم از هواداران دو طیف سیاسی متضاد باشند.

سریال «حسن یوسف» از سال 88 آغاز شده و داستان آن تا دوران معاصر ادامه می یابد و هرچند کارگردان ادعا کرده سریالش سیاسی نیست اما با عقبه ای که از سازمان ارزشی اوج انتظار می رود قطعا منویات سیاسی مدیران این نهاد در فیلمنامه آن لحاظ خواهد شد.




در تولید فیلم تازه تهیه‌کننده جوان «پادری» همه حضور بهم رسانیدند⇐از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری!+عکس

سینماروزان: تهیه کننده جوان فیلمهایی مانند «دلبری» و سریالهایی مانند «پادری» سعی زیادی کرد که به هنگام تولید فیلم تازه اش «ماجرای نیمروز» از استقلال عملکرد و تولید در بخش خصوصی سخن گوید و حتی در میانه های مسیر تولید نیز اخباری منتشر شد مبنی بر تعطیلی پروژه به دلیل محدودیت مالی!!!

به گزارش سینماروزان با این حال انتشار اولین پوستر رسمی «ماجرای نیمروز» حکایت از آن دارد که این تهیه کننده جوان نه فقط از حمایتهای شهرداری و سازمان تصویرشهر برخوردار است بلکه در تولید فیلم، بنیاد سینمایی فارابی که در سالهای اخیر مدام از بضاعت اندک اقتصادی خود نالیده و همچنین حوزه هنری به عنوان یکی از متمول ترین ارگانهای متولی تولید محصولات سینمایی حضور دارند!

فارغ از شهرداری که پیشتر حمایت جانانه تبلیغاتی اش را از محصولات این تهیه کننده نشان داده بود و فارابی که مدیرعامل آن چندی قبل  شخصا یادداشتی ستایش آمیز برای یکی از آثار روی پرده این تهیه کننده به نام «خانه ای…» نوشته بود و البته یکی از مدیران فرهنگی این نهاد سناریست «ماجرای نیمروز» است(!) اینکه حالا حوزه هنری که در اکران فیلم قبلی این تهیه کننده «سیانور» با اتهام عدم حمایت از فیلم مواجه بود برای تولید فیلم جدید تهیه کننده حضور بهم رسانیده جالب توجه به نظر می رسد.

 باید صبر کرد و دید فیلمی که مثلث تصویرشهر-فارابی-حوزه هنری را به عنوان حامی مالی داشته و نام آن هم عاریه‌ای از عنوان فیلمی مشهور از «فرد زینه‌مان» است به چگونه محصولی بدل شده و آیا هیأت داوران فجر در برخورد با این فیلم تحت تأثیر حامیان آن قرار می‌گیرند یا مستقل عمل خواهند کرد؟

پوستر «ماجرای نیمروز»
پوستر «ماجرای نیمروز» با لوگوهای تصویرشهر، حوزه هنری و فارابی در پایین پوستر



محسن نامجو به دنبال اجرای اپرای عاشورا!!!

سینماروزان: محسن نامجو خواننده ای که زمانی توانسته بود با حمایت حوزه هنری آلبوم «ترنج» را به بازار موسیقی عرضه کند اما چند سال بعدتر به آمریکا مهاجرت کرد در تازه ترین گفتگویش ادعا کرده «اپرای عاشورا» بزرگترین پروژه  زندگی اوست اگر امکان اجرای آن را داشته باشد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «انصاف نیوز» نامجو که سالهاست به خارج کشور مهاجرت کرده، در گفتگویی با بی بی سی، در توضیح منظورش از «بزرگترین پروژه ی زندگی» خود که پیشتر به صورت سربسته مطرح کرده بود، گفت منظور او اجرایی شدن پروژه ی «اپرای عاشورا» است؛ «آن هم از سوی یک آدم بی دین! کسی شنیدن این را از من انتظار را ندارد».

محسن نامجو با بیان این که «حتی نت هایش را هم نوشته ام» و «۸۰ درصد آن آماده است»، گفت: اما به ۲۰۰ هزار دلار و ۶ ماه کار نیاز دارد.

سال ۱۳۸۶ نیز محسن نامجو قطعه ای با مضمون عاشورا برای یکی از آثار جشنواره بیست و ششم تئاتر فجر تنظیم و آماده کرده بود.

 این قطعه با نگرشی متفاوت به مضمون عاشورا و با نگاهی تراژیك در سال ۱۳۷۵ ساخته شده بود، برای پخش در بخشی از نمایش «سمفونی بیداری» در بیست و ششمین جشنواره تئاتر فجر، با مشاركت «محسن نامجو» و «علی جافری»به صورت مجدد تنظیم شد. شعر و ملودی این آهنگ متعلق به نامجو است و او این قطعه را پس از ده سال مجددا با تنظیم جدیدی آماده كرده بود.




حضور ایوبی در پشت صحنه فیلمی که سه حامی ارگانی بزرگ دارد؛ از فارابی و تصویرشهر تا حوزه هنری+عکس

سینماروزان: حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی از پشت صحنه فیلم سینمایی “سرو زیر آب” بازدید کرد.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی “سرو زیر آب” که با مشارکت بنیاد سینمایی  فارابی، حوزه هنری و موسسه تصویر شهر در حال ساخت است به موضوع دفاع مقدس می پردازد. محمد علی باشه آهنگر در ششمین کار سینمایی خود کارگردانی این فیلم را بر عهده داشته و حامد حسینی در مقام تهیه کننده در کنار او قراردارد.

قصه «سرو زیر آب» در مورد شهداء گمنام و اتفاقاتی است که در معراج شهداء و نوردلوله اهواز افتاده است.

بابک حمیدیان، مینا ساداتی، مسعود رایگان و هومن برق نورد از جمله بازیگرانی  هستند که در این فیلم جلوی دوربین علیرضا زرین دست قرار گرفته اند.

در جریان این بازدید ایوبی رییس سازمان سینمایی از لوکیشن های فیلم سینمایی “سرو زیر آب” بازدید کرد و فیلمبرداری این فیلم نیز با حضور جمعی از خانواده های شهدا آغاز شد.

در این بازدید علیرضا تابش مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی ، حمزه زاده معاون سینمایی حوزه هنری، علی احمدی مدیر عامل موسسه تصویر شهر، احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی رئیس سازمان سینمایی را همراهی کردند.

ایوبی در پشت صحنه «سرو زیر آب»
ایوبی در پشت صحنه «سرو زیر آب» که با حمایت فارابی، حوزه هنری و تصویرشهر تولید می شود