1

رسانه اصلاح‌طلب: کاش اعلام مي‌كردند “گینس” براي برخي گروه‌هاي سني مناسب نيست

سینماژورنال: ماجرای شوخیهای نامتعارف “گینس” همچنان مورد بحث رسانه هاست. در غیاب برخی رسانه های اصولگرا که گویا طی تصمیمی جمعی سعی می کنند از کنار این شوخیها گذشته و بیشتر بر “پاداش” به عنوان فیلمی خاص تمرکز کنند رسانه های اصلاح طلب وارد گود نقد درباره “گینس” شده اند.

به گزارش سینماژورنال یکی از این رسانه ها روزنامه “اعتماد” است که خبرنگارش شراره داوودی کوشیده با رفتن به دل مخاطبان سینماها و پرس و جو کردن از آنها درباره ایرادات “گینس” به ارائه گزارش بپردازد.

در این گزارش بوده اند مخاطبانی که با تماشای “گینس” خندیده اند اما کفه مخاطبان به سمت کسانی می رود که شوخیهای این فیلم را مناسب همه رده های سنی ندانسته اند و از این گلایه کرده اند که چرا درباره این شوخیها به مخاطبان اطلاع رسانی نشده است تا مجبور نشوند با فرزندان خود برخی موارد غیرمتعارف را تماشا کنند.

سینماژورنال متن کامل این گزارش را ارائه می کند:

آیا واقعا مي‌توان فروش بالاي “گینس” را دليلي بر موفقيت آن دانست؟

روزهاي ماه رمضان زمان مناسبي براي اكران فيلم‌هاي مختلف در سينماهاي كشور است، از آن جهت كه هم قيمت بليت سينما در مقايسه با روزهاي ديگر سال كم شده‌اند و هم در طرح شبانه مي‌توان دور از دغدغه‌هاي معمول به تماشاي فيلم‌ها نشست. با اين نگاه كه در كلانشهر تهران زندگي شبانه تعريف چنداني ندارد و تنها در ماه رمضان اين ساعت‌ها در شب هستند كه افراد فقط براي برنامه مهماني‌ها بيرون از خانه نيستند. در همين چند سال اخير شاهد باز بودن مراكز مختلف فرهنگي بعد از اذان بوده‌ايم و اين كسب و كار رونق زندگي در ساعت‌هاي پاياني شب را باعث شده‌اند.

اين روزها علاوه بر سينماهايي كه تنها سينما هستند مجتمع‌هاي مختلف فرهنگي كه سينما، تئاتر و ديگر كالاهاي فرهنگي را با هم عرضه مي‌كنند، سرشان حسابي شلوغ است و حضور پررنگي در اين مدت دارند. اتفاقا مردم هم استقبال زيادي از اين طرح كرده‌اند. در اين ميان شايد موضوعي كه حايز اهميت باشد اين است كه فيلم‌هايي كه شانس حضور در اين طرح را دارند، خوب هم ديده مي‌شوند و به واسطه اكران‌هاي نيمه شب و سانس‌هاي فوق‌العاده، مردمي كه از خانه و براي ديدن فيلم بيرون آمده‌اند، دست خالي هم برنمي‌گردند.

«گينس» يكي از فيلم‌هايي است كه در اكران‌هاي ماه رمضان روي پرده رفته است؛ فيلمي به كارگرداني محسن تنابنده و بازي رضا عطاران و خود تنابنده. بدون شك نام تنابنده‌اي كه چند سالي است با مجموعه تلويزيوني پايتخت هواداران زيادي براي خودش پيدا كرده است، در كنار رضا عطاران كه برخي معتقدند به صرف وجود او فيلمي ميلياردي مي‌شود و پربيراه هم نگفته‌اند، «گينس» توانست در مدت زمان ۱۰ روز پس از اكران ميلياردي شود؛ موضوعي بي‌سابقه. اما واقعا مي‌توان به اين آمار بسنده كرد و فروش بالاي يك فيلم را دليلي بر موفقيت آن دانست؟

تكيه بر برخي شوخي‌ها و خنده‌هاي سطحي

واقعا «گينس» چقدر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است؟ وقتي فيلمي همه موردهاي پرفروش شدن را داشته باشد، اما فيلم خوبي نباشد، آن وقت شرايط چطور است؟ البته جواب‌هاي زيادي براي اين سوال‌ها وجود دارد. خيلي‌ها اعتقاد دارند همين كه مردم به سينما مي‌آيند و حضور دارند، اتفاق خوبي است، حتما خوب است، اما سليقه مخاطب چه؟ اگر فيلم‌ها توقعات را برآورده نكنند، داستان نداشته باشند و با تكيه بر برخي شوخي‌ها و خنده‌هاي سطحي بفروشند، آن‌وقت همين مخاطبي كه ادعا مي‌كنيم فيلم را براي او ساخته‌ايم و نظرات و ديدگاهش مهم است، نگاهش به فيلم‌ها كم‌ارزش مي‌شود، در مواردي حتي سينما را حذف مي‌كند، اگر هم قهر نكند، با همين فيلم‌ها خودش را سرگرم خواهد كرد.

ای کاش اعلام مي‌كردند “گینس” براي برخي گروه‌هاي سني مناسب نيست

دو شب را با مخاطبان سينما در سالن‌هاي نمايش‌دهنده «گينس» گذرانديم تا بازخورد آنها از فيلم و شوخي‌ها و دنيايي را كه تنابنده ساخته است ببينيم. دست‌اندركاران پرديس سينمايي آزادي از اكران «گينس» بسيار راضي هستند و از فروش بالاي بليت ابراز رضايت مي‌كنند، سالن نمايش هم نويد يك اكران خوب با سالني تقريبا پر را مي‌دهد. با پخش تيتراژ، سكوت نسبي برقرار مي‌شود و همه سرگرم آواز خواني حسين اسكندري البته به زبان انگليسي مي‌شوند. در ميانه‌هاي فيلم صداي خنده و حتي گاهي قهقهه را به خوبي مي‌توان شنيد و البته كسي هم سالن را ترك نكرد، اما كمي كه از نيمه فيلم گذشت، صداي همهمه افراد حاضر شنيده مي‌شد. بعد از تمام شدن فيلم ركسانا،٢٢ ساله كه همراه با مادر و برادرش به ديدن فيلم آمده بود، مي‌گويد كه از ديدن فيلم لذت برده‌اند و كلي هم با آن خنديده‌اند، اصلا تنابنده و عطاران عالي هستند. خودش و برادرش هم از طرفداران عطاران و فيلم‌هايش هستند.

مصطفي ٢٨ سال دارد و با برادر و خواهر كوچك‌ترش به ديدن «گينس» آمده است. او درباره فيلم مي‌گويد: «علاقه‌اي به ديدن فيلم‌هاي كمدي ندارم و خيلي هم سينما نمي‌روم، اما چون شنيدم اين فيلم خنده‌دار است، برادر و خواهرم را به ديدن آن آوردم ولي خيلي خوشم نيامد و حتي پشيمان شدم، به نظرم فيلمش براي بچه‌هاي ١٤،١٥ ساله خيلي جذاب نيست و حتي شوخي‌هاي داخل آن را متوجه نمي‌شوند، اگر مي‌دانستم كه اين موضوعات در آن مطرح شده است، برادر و خواهرم را نمي‌آوردم. كاش اعلام مي‌كردند براي برخي گروه‌هاي سني مناسب نيست.»

خوبي “گينس”اين است كه به قولش براي جايزه‌هاي عكس سلفي وفا كرده

شايان ۱۸ سال دارد و جلوي پوستر گينس سلفي مي‌گيرد، مي‌گويد: «انتظارم از تنابنده خيلي بيشتر بود، خوبي گينس اين است كه به قولش براي جايزه‌هاي عكس سلفي وفا كرده، من هم شانس خودم را امتحان مي‌كنم.»

“گينس” قصه خوبي نداشت و از محسن تنابنده انتظار بيشتري داشتيم

پرديس سينمايي ملت هم شب‌هاي شلوغي را تجربه مي‌كند، در مجاورت پارك ملت مزاياي خاص خودش را دارد و خيلي‌ها كه براي گردش به پارك آمده‌اند، در نهايت سر از سينما در مي‌آورند. خانم و آقاي احمدي با دو پسر و يك عروس‌شان به سينما آمده‌بودند، براي آنها سينما رفتن آن هم در شب‌هاي ماه رمضان خاطره‌انگيز است و حتما چندباري آن را انجام مي‌دهند، «گينس» را بهترين انتخاب اين شب‌ها مي‌دانند و مي‌گويند: «دور همي شبانه‌مان با يك فيلم كمدي كامل مي‌شود.»

رضا و شايان دو دوست دانشگاهي هستند كه اتفاقا به فيلم و سينما هم علاقه زيادي دارند، به تيپ‌شان هم دانشجوي هنري بودن مي‌خورد! خوره فيلم هستند و به قول رضا معمولا فيلم‌هايي كه اكران مي‌شوند را بيشتر از يك بار مي‌بينند. امشب هم براي بار دوم به ديدن «گينس» نشسته‌‌اند. شايان مي‌گويد: «هر فيلم را يك بار مي‌بينيم و بعد درباره آن مي‌خوانيم، اظهارنظرها و نقدها براي‌مان مهم است. بعد از آن وقتي براي بار دوم فيلم را مي‌بينيم، نگاه‌مان فرق مي‌كند. درباره گينس هم حرف‌هاي خوب شنيده‌ايم و هم بد! هر فيلمي مخالف و موافق خودش را دارد، اما به نظر من بايد براي ديدن آن گروه سني مشخص مي‌كردند تا بعضي حرف‌ها درباره آن زده نشود.» رضا هم ادامه مي‌دهد: «البته گينس قصه خوبي نداشت و از محسن تنابنده انتظار بيشتري داشتيم.»

روايت «گينس» خيلي خوشايند مخاطبان نبوده

در سايت‌هاي فروش بليت هم كه امكان نظردهي وجود دارد، داستان به همين شكل است و نظرات درباره نخستين ساخته محسن تنابنده نه مثبت و نه خيلي منفي است، با اينكه يكي از همين سايت‌ها اقدام به حذف برخي نظرات كه نگاه تندي به فيلم داشته‌اند، داشته است، اما همچنان مي‌توان اين نكته را از ميان ديدگاه‌ها برداشت كرد كه روايت «گينس» خيلي خوشايند مخاطبان نبوده و انتظارها با سه‌گانه پايتخت -منهاي سري چهارم- از اين نويسنده و بازيگر و حالا كارگردان بالا رفته است.

همه فيلم‌ها براي همه گروه‌هاي سني مناسب نيستند

نكته ديگري كه در سينماي ما خيلي به آن توجه نمي‌شود، اين است كه باور كنيم همه فيلم‌ها براي همه گروه‌هاي سني مناسب نيستند و تعريف كردن رده سني براي هر كدام از آنها امكان تصميم‌گيري براي خانواده‌ها و ديگر علاقه‌مندان را راحت‌تر مي‌كند، هرچند بايد توجه داشته باشيم كه اگر رده سني براي همه فيلم‌هاي اكران شده در سينما انجام شود، بعد تبليغاتي‌اش را از دست مي‌دهد و مردم هم آگاهي بيشتري نسبت به فيلم‌هايي كه انتخاب مي‌كنند، خواهند داشت.




از شیشکی بستن‌های مدام تا بستن کیسه زباله به پشت شترمرغ و beep, beep, beep؛ همه در “گینس”، فیلمی که تنها ۳ ماه بعد از کلید خوردن پروانه نمایش گرفته، ۳ ماه بعد از پایان تولید روی پرده رفته و البته برای نمایش در سینماهای حوزه هنری هم مجاز شناخته شده!!!

سینماژورنال/حامد مظفری: نمی دانم چرا بلافاصله بعد از تماشای “گینس” به یاد گفتگویی افتادم که محسن تنابنده بعد از توقیف موقت “آینه شمعدون” انجام داده بود.

تنابنده که بازیگر اصلی “آینه شمعدون” بود و در تمام زمان پیش از توقیف فیلم کلمه ای در نقد فیلم حرف نزده بود بعد از آن که فهمید فیلم توقیف شده به ناگاه سخنانی را درباره فیلم به زبان آورد که حتی تندروترین رسانه هایی که علیه فیلم موضع گرفته بودند هم از لحن آن متعجب شدند.

چهار فراز از گفته های محسن تنابنده از خلال گفتگویش با خبرگزاری مهر در میانه مهر 1391 را بخوانید:

–من بیش از 2 ماه برای این پروژه وقت گذاشتم اما فیلمنامه دچار تغییر و تحولاتی شده است. آنها با یک فیلمنامه مجوز ساخت گرفتند، با متن دیگری با ما قرارداد بستند و حالا فیلمنامه جدید هم دچار اصلاحات و تغیرات زیادی شده است.

— سر فیلمبرداری من بارها در صحنه‌هایی تاکید می‌کردم که این سکانسها را فیلمبرداری نکنید غیرقابل پخش است. در صورتی که آنها می‌گفتند ما برای همین متن پروانه ساخت گرفتیم. یکی از مشکلات من با گروه این بود که عوامل را به نوعی فریب دادند. این مشکلی است که گریبان من را در این پروژه گرفته است.

— برخی صحنه‌ها که می‌خواستند ضبط کنند، مطمئن بودم اداره نظارت و ارزشیابی و دیگران با این صحنه‌ها مشکل خواهند داشت. به اعتقاد خودم هم این صحنه‌ها با ارزش‌های نظام و اسلام مغایر بود و بارها در همین ارتباط توضیح دادم.

— من خودم احمد مهران فر، مهران احمدی و پانته‌آ بهرام را سرکار آوردم. اگر اینها نبودند  کار سرانجام نمی‌گرفت. برزو نیک‌نژاد و دستیار دیگر را هم من آوردم. قصدم خیر بود. اما از یک جایی به بعد سر ماجراهای اخلاقی و مالی مشکل پیدا کردیم. از اینجا به بعد فکر کردم اگر آبرویم را بردارم و ببرم کار مهمی کرده‌ام.

مرور پاره ای از نماهای “گینس” برای سنجش صحت گفته های کارگردانش

اینکه تنابنده در گفتگوی سه سال قبل خود به صراحت به انتقاد از نماهایی پرداخته بود که به نظر وی با ارزشهای نظام و اسلام مغایر بوده اند بیش از هر چیز این ذهنیت را به مخاطب می داد که وی سینماگری است اخلاق گرا که اگر روزی بخواهد در سینما تجربه کارگردانی داشته باشد حتما فیلمی خواهد ساخت منطبق با اصول اخلاقی کشوری به نام ایران.

حالا برای اینکه دریابید تنابنده چقدر به اصولی که خود از آن دم زده معتقد بوده پاره ای از نماهای “گینس” را که با حضور رضا عطاران همبازی وی در “آینه شمعدون” توسط وی کارگردانی شد را مرور می کنیم.

1–فیلم سه کاراکتر دارد که توسط خود تنابنده، رضا عطاران و حسین اسکندری ایفا شده اند. حسین اسکندری در”گینس” کاراکتر بیماری ذهنی را ایفا کرده که مرتب از ابتدا تا انتهای فیلم در حال “ضراط” و آن طور که عوام می گویند شیشکی بستن است!

2–در یکی از نماهای ابتدایی فیلم حسین اسکندری خطاب به زن کاراکتر عطاران می گوید که چون دندانهایش را ارتودنسی کرده، سیمهای دهانش گیر می کند به ریش شوهرش!

3–در ابتدای فیلم به گونه ای زننده درباره اصلاح موهای زائد زیر بغل عطاران صحبتهایی از سوی تنابنده بیان می شود.

4–نشان دادن نمای ریختن بنزین داخل باک خودرو توسط کاراکتر تنابنده به گونه ای که مخاطب تصور می کند شخصی در حال ادرار است.

5–نشان دادن توالت فرنگی برای دفع محتویات بدن کاراکتر حسین اسکندری و سپس پوشاندن فضولات نامبرده به وسیله خاک.

6–استفاده از واژه “ریختن” و الفاظ “بریزه” و “هر کی نریزه…” در دیالوگهای مرتبط با جابجایی وجوه نقد!

7–نشان دادن نماهای بستن یک کیسه زباله به پشت شترمرغ به عنوان محل دفع محتویات بدن این موجود.

8–به کار بردن واژه “سایز” و “اندازه” برای البسه بانوان به گونه ای دوپهلو از سوی کاراکتر تنابنده با این دیالوگ beep

9–به کار بردن جابجای واژه “بو می آد…بو می آد” از سوی کاراکتر حسین اسکندری که امتدادی است بر همان فعل شیشکی بستن که از سوی او صورت می گیرد.

10–نمایش سکانسهای پشت کردن به دوربین توسط رضا عطاران. منظور از پشت در اینجا beep

11–استفاده از دیالوگی این چنینی از سوی تنابنده: وقتی حرف از منافع ملی است شلوارمان را هم باید بدیم بره!

12–در حالی که نام همسر یکی از کاراکترها “سیما”است در جایی از فیلم دیالوگی دوپهلو که حاکی از لخت بودن سیمهای برق است به صورت گل درشت بیان می شود. دیالوگی به این صورت beep

13–استفاده از واژه “استریپ تیز” برای محیطی قرنطینه توسط کاراکتر تنابنده.

14–نمایش نماهای حمام کردن کاراکترها.

چهارده موردی که در بالا برشمرده شد فقط مشتی است نمونه خروار از فضای کلی “گینس” و البته اگر همین موارد بالا را کنار صحبتهای تنابنده درباره اهمیت احترام به ارزشهای نظام بگذاریم صداقت رفتاری وی مشخص می شود.

اداره نظارت این نماها را دیده؟!

فقط می ماند چند پرسش که اصلی ترینش از اداره نظارت ارشاد است که چگونه از این همه حجم نماهای زننده که جا و بیجا در فیلم قرار داده شده به سادگی گذر کرده اند.

مشخص نیست اعضای اداره نظارت که بعضا جزو پیشکسوتان سینما هستند جملگی این فیلم را دیده و به آن پروانه نمایش داده اند یا آن که فیلم فقط با رای مثبت نصف به اضافه یک اعضا پروانه نمایش گرفته است.

شگفتی وقتی بیشتر می شود که بدانیم “گینس” از جمله فیلمهایی بوده که در فاصله ای کوتاه بعد از پایان ساخت مورد بررسی شورا قرار گرفته و به آن پروانه نمایش داده اند.

گینس
گینس

کمتر از سه ماه بعد از پایان تولید پروانه می گیرد

“گینس” آذرماه سال قبل کلید خورده، اواخر دی فیلمبرداریش به اتمام می رسد و در فاصله ای کمتر از سه ماه بعد از پایان تولید یعنی 20 اسفندماه پروانه نمایش آن صادر می شود؛ البته که خیلی زود شرایط اکران آن هم فراهم شده و فیلم حدودا سه ماه بعد از دریافت پروانه روی پرده می رود یعنی در شرایطی که عموما فاصله میان پایان تولید یک فیلم تا دریافت پروانه نمایش اش حداقل یک سال طول می کشد “گینس” تنها هفت ماه بعد از روز کلید خوردن روی پرده می رود!

اینکه چطور می شود فیلمی که سطح شوخیهای اروتیکش حتی از سطح آثار عرضه شده در شبکه خانگی هم زننده تر است توانسته در مدت زمانی کوتاه بعد از تولید پروانه نمایش بگیرد و در زمانی کوتاه بعد از پروانه نمایش روی پرده برود از آن پرسشهایی است که بعد از اعضای اداره نظارت، مدیران سینمایی قرار گرفته در رأس باید به آن پاسخ دهند.

چگونه لایق نمایش در سینماهای حوزه بوده؟

البته که در کنار مدیران سینمایی کشور مدیران حوزه هنری هم بیایند و به این پرسش پاسخ دهند که چگونه فیلمی با این درجه از ابتذال را لایق اکران در سینماهای خود دانسته اند!

چرا شرکتی که به نام پروژه “محمد(ص)” شناخته میشود پخش این فیلم را انجام داده؟

یک سوال هم داریم از دست اندرکاران موسسه نورتابان! دوستان عزیز شما که برای ورود به سینما درگیر تولید پروژه ای مذهبی به نام “محمد(ص)” شدید چرا برای فعالیت شرکت پخش خود چنین فیلم محترمانه تری را برنگزیدید؟