1

پرسشهای منتج از انتشار زودهنگام فراخوان محفل موسوم به جهانی فجر⇐چرا صبر نکردند حسین انتظامی در سازمان مستقر شود و بعد فراخوان دهند؟/درحالیکه بودجه آخرین دوره این محفل حدود ۸میلیارد بوده، کمتر از ۲۰۰میلیون صرف جوایز نقدی شده! مابقی بودجه چه می‌شود؟

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان آخرین روزهای حضور خود در سازمان سینمایی را میگذراند و به زودی حسین انتظامی جایش را خواهد گرفت اما فراخوان محفل موسوم به جشنواره جهانی فجر که اردیبهشت سال آینده برگزار خواهد شد قبل از حضور رسمی انتظامی در سازمان سینمایی منتشر شده است آن هم با تأکید بر امتداد حضور رضا میرکریمی در دبیری این محفل.

اینکه رضا میرکریمی که در ماههای اخیر درگیر تولید و کارگردانی دو فیلم «ما همه با هم هستیم» و «قصرشیرین» بوده و باید حسابی سرش شلوغ باشد، همچنان حضورش در این محفل متصل به بودجه دولت را امتداد میدهد و قبل از حضور انتظامی در سازمان، فراخوان جشنواره را منتشر میکند، محل پرسش است.

آیا بهتر نبود رییس تازه در سازمان سینمایی مستقر میشد و بعد فراخوان این جشنواره منتشر میشد؟

به جز این با کنار هم گذاشتن جوایز نقدی ذکرشده در فراخوان این محفل به 200 میلیون تومان هم نمی‌رسیم! چرا؟

با هم فهرست جوایز نقدی این محفل را مرور میکنیم: 60میلیون بهترین فیلم+30میلیون بهترین کارگردان+20میلیون بهترین کارگردان+5میلیون بهترین فیلم کوتاه+30میلیون بهترین فیلم آسیایی+5میلیون بهترین فیلم کوتاه آسیایی+1میلیون بهترین فیلم اول+20میلیون جایزه محمد امین(ص)

این اعداد رویهم میرسد به 171میلیون تومان!!!

 بودجه آخرین دوره برگزاری این محفل چقدر بود؟ نزدیک به 8میلیارد!

آیا امکانش هست که دلیل این اختلاف هنگفت میان بودجه با جوایز را دانست؟




در حالی که میلیاردها تومان از بودجه ارگانهای ارزشی صرف حمایت از کارگردانان دوتابعیتی شده و در دورانی که ۸میلیارد صرف محفل موسوم به جشنواره جهانی شده و ۶میلیارد صرف برگزاری جشنواره کودک کنار زاینده‌رود خشک⇐«کیهان» خبر داده از تعطیلی جشنواره مقاومت به‌خاطر نبود بودجه!!

سینماروزان: در حالی که  در سالهای اخیر یک سازمان ارزشی متمول بجای سرمایه گزاری بر روی جوانان مستعد، بریزوبپاشهای فراوانی را صرف تولید فیلم و سریال توسط شکست خوردگان سینما کرده و یکی از همین آثار ارگانی که توسط یک کارگردان دوتابعیتی ساخته شده این روزها روی پرده است، اینکه «کیهان» خبری منتشر کند درباره تعطیلی جشنواره مقاومت بیش از حد عجیب است.

در دورانی که بیش از 8میلیارد صرف محفلی موسوم به جشنواره جهانی فجر میشود که اصلیترین افتخار آن که آوردن الیور استون به ایران باشد توسط نادر طالب زاده از چهره های متعلق به جریان موسوم به ارزشی کسب میشود، اینکه مهمترین جشنواره طیف ارزشیون بودجه برای برگزاری نداشته باشد خیلی غریب است بخصوص که اگر بدانیم در خشکسالی حاکم بر کشور و خشک شدن زاینده رود همچنان نزدیک به 6میلیارد صرف جشنواره کودک میشود.

روزنامه «کیهان» با اشاره به تعطیلی جشنواره مقاومت نوشته است: درحالی که بسیاری از جشنواره‌های کم خاصیت هیچ مشکلی در فعالیت خود ندارند، جشنواره مقاومت در آستانه تعطیلی قرار دارد! بسیاری از جشنواره‌های سینمایی در ایران بیش از تأثیرگذاری فرهنگی، محملی برای کاسبی دست‌اندرکاران آنها یا پر کردن کارنامه مدیران است. این جشنواره‌های ریز و درشت با صرف هزینه‌های سنگینی، عمدتا از بیت‌المال برگزار می‌شوند اما تأثیرگذاری آنها بسیار پایین است.

این روزنامه ادامه داد: با این حال شنیده شده که جشنواره فیلم مقاومت، که تأثیرگذارترین رویداد بین‌المللی سینمای ایران محسوب می‌شود، به خاطر تنگنای مالی احتمالا برگزار نخواهد شد. این جشنواره که هر دو سال یک بار برگزار می‌شود، قرار است که پانزدهمین دوره آن همزمان با هفته بسیج برگزار شود. جشنواره‌ای که محلی برای حضور آثار و هنرمندانی از سراسر جهان با دیدگاه‌هایی انقلابی و ضداستعماری است. قاعدتا چنین جشنواره‌ای به خاطر پی گیری مولفه‌های آرمانی انقلاب اسلامی در سینمای داخل و خارج از کشور باید با حمایت بیشتری از سوی مسئولان و دولت همراه شود. اما گویا مسئولان فرهنگی ما جشنواره‌های خنثی و بی‌تأثیر را به رویدادهای انقلابی ترجیح می‌دهند.  تعطیلی و حتی محدود شدن جشنواره فیلم مقاومت، قطعا یکی از نشانه‌های اختلال در مدیریت فرهنگی و سینمایی خواهد بود.




پرسشهای یک رسانه اصولگرا از مدیران سینمایی⇐چرا موسسه رسانه‌های تصویری نزدیک به نیم میلیارد بابت ساخت یک مستند به همسر یکی از مدیران محفل جهانی فجر داده؟/چرا به کارمند معزول روابط عمومی سازمان، تسهیلات فیلمسازی در آفریقا ارائه شده؟/چرا ریزهزینه‌های جشنواره‌های فجر اعلام نمی‌شود؟/چرا بودجه چند دوره جشنواره فجر به حساب یک شرکت تعاونی ریخته شده؟

سینماروزان: اعلام فهرست تسهیلاتی که در سالهای اخیر از سوی فارابی، موسسه رسانه های تصویری و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به فیلمسازان ارائه شده در کنار عدم شفافیت دقیق در اعلام ریزهزینه های جشنواره های متبوع سازمان سینمایی و از جمله جشنواره‌های فجر موجب شده خبرگزاری اصولگرای «تسنیم» در گزارشی پرسشهایی را در این باره مطرح کند.

این رسانه در عین آن که از عجایب فهرستهای مالی ارگانهای زیرمجموعه سازمان سینمایی و مثلا ارائه تسهیلات نیم میلیاردی تولید یک مستند توسط مونا زندی حقیقی همسر علیرضا شجاع نوری از مدیران جشنواره کاملا دولتی موسوم به جهانی فجر سخن گفته، از چگونگی ارائه تسهیلات به کارمند معزول روابط عمومی سازمان سینمایی برای فیلمسازی در آفریقا به تهیه کنندگی خانم «الف.م» طرح سوال کرده است.

گزارش «تسنیم» را بخوانید:

 نگاه رانت محور در لیستهای منتشر شده از حمایتهای موسسه رسانه‌های تصویری و بنیاد سینمایی فارابی هم قابل بررسی است. افرادی در لیست هستند که به واسطه آشنایی و رفاقت با برخی از مسئولان تصمیم‌گیر در عرصه سینما توانستند تسهیلات و حمایت‌های بیشتری بدست آورند. به عنوان مثال لازم است قرارداد خانم مونا زند حقیقی که از موسسه رسانه‌های تصویری برای ساخت مستند «آیین هم‌آوایی» 490 میلیون تومان دریافت کرده است واضح‌تر ارائه شود، البته قرار دادی که مورد تأیید و حسابرسی شده باشد، یعنی مبلغ مندرج در قرار داد با اسناد ارائه وجه مطابقت داشته باشد.

وقتی به لیست حمایتهای این مجموعه ‌ها دقت می‌شود برخی اسامی به صورت متوالی تکرار شده‌اند که همه در نسبت نزدیک با مسئولان تصمیم‌گیر در سینما هستند. حتی لیستهایی هم که ارائه شده‌اند تأییدیه نهادهای نظارتی مالی را ندارند و طبق قوانین حسابداری و حسابرسی اصل افشاء کامل در آنها رعایت نشده‌است. یعنی در افشای اطلاعات مالی این حمایتها برخی سالها آورده شده اند و برخی دیگر خیر.

همچنین در ادامه برخوردهای رانتی در اعطای تسهیلات می‌توان به تسهیلات داده شده به خانم «آ.م» برای عرضه و اکران فیلم در کانادا اشاره کرد و همچنین ساخت فیلم به تهیه‌کنندگی همان شخص و به کارگردانی کارمند سابق سازمان سینمایی در یکی از کشورهای آفریقایی.

موارد مصداقی از این دست زیاد است اما یکی از مهمترین ابهامات عملکرد مالی سازمان سینمایی مربوط به جشنواره‌های ملی و بین‌المللی فیلم فجر می‌شود. موضوعی که مدتها مورد بحث بود و هیچوقت بودجه شفافی برای این دو جشنواره بزرگ کشور اعلام نشد. همین موضوع مدتی رسانه‌ها را مشغول کرد که واقعا کدام بودجه اعلامی درست است و دبیران این دو رویداد را در مقابل هم قرار داد تا رقم دقیق بودجه آنها مشخص شود. چرا اعلام یک رقم کلی برای هزینه کرد یک جشنواره باید اینقدر ابهام داشته باشد و نتوان یک رقم قابل استناد برای آنها اعلام کرد؟ حال اینکه گام اصلی در شفاف‌سازی مالی اعلام این ارقام نیست بلکه ریز هزینه کرد و اسناد مرتبط با این هزینه‌هاست که با حکایت اعلام بودجه جشنواره ها نباید انتظاری در اعلام هزینه‌ها داشت.

موضوع مورد اشاره ما البته بودجه و نوع هزینه کرد آن در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی نیست بلکه مجرای اعطای بودجه به این جشنواره‌هاست. لازم است در گزارشات سازمان سینمایی اشاره شود چرا بودجه چند دوره از این جشنواره ها در ابتدا به حساب یک شرکت تعاونی که نام آن نزد این خبرگزاری محفوظ است واریز شده و بعد از حذف درصدی از بودجه مبلغ مذکور به جشنواره‌ها تخصیص داده شده است؟




طعنه یک روزنامه‌نگار به روسای محافل میلیاردی بودجه‌خوار⇐قبای گشادی که تن‌تان کرده‌اند بدجوری یادآور کت و شلوار«شعبان بی‌مخ» است!/تعجب نکنید اگر روزی یکی از مجیزگویان‌تان تبدیل شد به «مفتش شش انگشتی» و کارتان را تمام کرد!

سینماروزان: افزودن بر دایره محافل وابسته به دولت از هنروتجربه تا مدرسه عالی سینما و جدایی بین الملل از فجر میراثی بودجه‌خوار از روزگار رییس معزول سینماست؛ میراثی که علیرغم همه تلاشها برای کنترل در دوران مدیریت حیدریان ولی همچنان به حیات توأم با مکیدن بودجه های عمومی ادامه میدهند؛ حتی اگر بدنه صنف سینما وجود آنها را بی فایده بدانند.

یکی از آفات این محافل آن است که چون با بودجه های عمومی شکل گرفته اند طبیعتا کارمندان مستقیم و غیرمستقیمی هم دارند که به مجیز مدام سران محافل پرداخته و از این رهگذر است که نوعی توهم موفقیت برای روسای محافل شکل میگیرد.

کیوان امجدیان از روزنامه نگاران باسابقه با مرور سرنوشت کاراکتر «شعبان بی مخ» سریال «هزاردستان» وضع حال روسای این محافل بودجه خوار را کاملا شبیه کرده به حال و روز شعبان که یک روز کت و شلوار تنش کردند و روز دیگر دستور حذفش را توسط مفتش شش انگشتی صادر نمودند!

متن یادداشت امجدیان را بخوانید:

خدا رحمتش کند علی حاتمی را. «هزاردستان»اش از آن کارهایی است که نه کهنه میشود و نه باید محدود دانستش به یک مقطع خاص. از میان همه بخشهای درخشان این سریال، قسمت مربوط به رسمی شدن و کت و شلوار پوشیدن شعبان بی‌مخش بی‌نظیر است. شعبانی که اگرچه همان آدم بی‌کله و بی‌فکر است اما لباس شیک و رسمی تنش می‌کنند و چند تا اسکورت می‌گذارند کنارش. بعد هم شعبان کت و شلواری و پول و بادیگارددار مأمور میشود تا اهداف بعضی از افراد متنفذ را اجرایی کند. شعبان هم مأموریتش را انجام میدهد و بعد نوبت ساکت کردن خودش توسط «مفتش شش انگشتی» میرسد…تمام.

حالا هم بعضی دانه‌درشت‌های سینمایی اگر مراقب نباشند دوباره همان حکایت شعبان برایشان تکرار میشود… دانه درشت هایی که کلی هم ژست و جایگاه و کلاس دارند؛ دانه درشت‌هایی که قباهای گشاد به آنها پوشانده اند. قباهایی که زار میزند به تنشان و مقام و منصب و مسولیتهایی به آنها داده اند که عجیب بزرگند برایشان… با این احوال، تا اینجایش هم عیبی ندارد؛ اصلا خدا را شکر که منصب دارند؛ مقام یا حتی لباس گشاد دارند! مشکل آنجا پیش می آید که یکباره علائم نگران کننده زیاد میشود. علائمی که فکر کنی بعید نیست همین روزها کت و شلوار شعبان را تن آنها کنند! تن همان دانه درشت های جامه گشاد سینمایی! همانهایی که نمی دانند دست کردن مدام در جیب ملت چه عواقب ناگواری دارد.

بی کله بودن و شکستن قواعد و جلوی هیچ کار غیرقانونی را نگرفتن همیشه به معنای پیشرو و شجاع و آوانگارد بودن نیست. همانهایی که لذت صندلی و لباس نمیگذارد درست ببینند و همانطور که سرگرم لذت بردن و باد به غبغب انداختن و آب دادن به گلها و مجیز شنیدن از کوتوله‌ها و لمیدن روی مبلهای توی ویلاهایشان  هستند تا به خودشان بیایند ببینند که ای دل غافل کت و شلوار شعبان را تنشان کرده اند و با کلی ادب و احترام و مقام آنها را گذاشته اند تا شعبان اطو کشیده رسمی دوره ما باشند و بعدتر هم با ابلاغ دستور به یکی از مجیزگویان، «مفتش»ی ایجاد کرده اند برای حذفشان.

کیوان امجدیان
کیوان امجدیان




بعد از بریز و بپاش بیش از ۸میلیاردی برای محفل موسوم به جهانی فجر⇐حالا تحویل بگیرید افشاگری یک رسانه آنلاین را پیرامون صرف بودجه دولتی برای راه‌اندازی «سایت سینمایی»!!!⇔با حضور کارشناسانی که کمترین دستاوردی در فضای آنلاین نداشته‌اند+ریاست یک مدیر دهه شصتی که هم در حلقه مدیریتی محفل ۸میلیاردی حضور داشته و هم در حلقه سیاستگزاری یک گروه سینمایی ایزوله!!!

سینماروزان: فقط یک ماه بعد از شفاف سازی معاون توسعه سازمان سینمایی درباره بودجه بیشتر از 8میلیاردی مصروفه برای محفلی موسوم به جشنواره جهانی فجر، حالا رسانه «جوان آنلاین» گزارشی ارائه کرده درباره صرف بودجه دولتی برای راه اندازی یک «سایت سینمایی»!!

این سایت همان دانشنامه ایست که پیشتر و در سیاهه فعالیتهای شورای تازه تأسیس بین الملل سینمای ایران گنجانده شده بود و در زمان خود، سینماروزان هم پیرامون چرایی ربط این گونه فعالیتها به شورای عالی بین الملل طرح سوال کرد.(اینجا را بخوانید)

عجیب است که بدانیم مسئولیت راه اندازی این سایت سینمایی به ایرج تقی پور سپرده شده!!! تهیه کننده ای با فقط 7 عنوان محصول تولیدی در کارنامه و البته از حلقه مدیران دهه شصتی محمد بهشتی که در دولت اعتدال هم در حلقه مدیریتی محفل جهانی فجر حضور داشته و هم از بدو تأسیس گروه دولتی هنروتجربه در شورای سیاستگذاری آن حضور داشته است! اینکه تقی پور با کدام عقبه ژورنالیستی آن هم در فضای مجازی، چنین مسئولیت مهمی را پذیرفته جای سوال دارد!؟

عجیبتر آن که در مراسم تحلیل این دانشنامه هم حتی یکی از فعالان رسانه های موفق سینمایی آنلاین حضور نداشته اند و بجایش از افرادی به عنوان کارشناس برای نظردهی دعوت شده که حداقل تجربه را در فضای ژورنالیسم مجازی دارند!!

متن گزارش «جوان آنلاین» درباره راه اندازی سایت سینمایی با بودجه دولتی را بخوانید:

سازمان سینمایی این روزها به دلیل تشکیل شوراهای بسیار در حوزه های مختلف سینما به مصوب هایی می رسد که اجرای آنها علاوه بر هزینه های گزافی که به دنبال دارد برای سینمای ایران آورده ای محسوب نمی شود و دست آخر برآورد هزینه ای آن دستاوردی می شود برای عده ای از دوستان و هم اندیشان آن شورا که سرفصل های اجرایی تصویب شده را حتما به دور از هرگونه تحقیق و برگزاری جلسات با اهل فن آن حوزه به اجرا درمی آورند.

بررسی و ریز شدن روی حوزه های مختلف سینمای ایران می تواند منجر به پیشنهادهای بسیاری شود اما مهم ترین مرحله بعد از ارائه یک لایحه پیشنهادی، باید چشم انداز و همچنین دستاوردهایی باشد که آن لایحه برای سینمای ایران دارد اما در این شوراها بیش از اینکه نگاه تخصصی حکمفرما باشد، صرفا رضایت به حداقل ها با صرف هزینه حداکثری است که راه خروجی را از درب های شوراها به دنبال دارد.

«سایت دایره‌المعارف فیلم‌های ایرانی با عنوان «سی سینما – cicinema – همزمان با شروع سی وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر و با حضور مهمانان و سینماگران داخلی و خارجی و رسانه‌ها رسما آغاز به‌ کار خواهد کرد» این خبری بود که اسفندماه 96 در رسانه ها منتشر شد و امروز در چهارم تیر بعد از ماهها هم نشست خبری آن برگزار شد!!

فارغ از آن که چه دلیلی دارد کار طراحی یک سایت سینمایی به جای متخصصان بخش خصوصی توسط دولتیون انجام گیرد اینکه در عنوان دامنه سایت و پسوند آن هم حتی نشانی از ایرانی بودن سایت دایره المعارف فیلم های ایرانی وجود ندارد و اینکه برچه اساسی به این نام رسیده اند خودش جای سوال دارد و اگر به دنبال راهی برای معرفی فیلم های ایرانی بودند بهتر بود از عنوان جشنواره فجر الهام می‌گرفتند تا  دستیابی به فیلم های ایرانی در ذیل نام مهمترین دستاورد کشور و سینمای آن و همچنین برای مطرح کردن بازار جهانی فیلم فجر هم مورد توجه قرار می گرفت.

اصلی ترین راه برای جذب مخاطب در سایت های اینترنتی به طراحی آن برمی گردد و همچنین تنوع رنگ هایی که در پس زمینه و فونت های آن به کار می رود و حتی ایجاد فضاهای استراحتی که طراح برای چشمان مخاطب می دهد اما وقتی به سایت سی سینما مراجعه کنید با رنگ تیره ای در پس زمینه مواجه می شوید و رنگ متن هایی که شبیه به پس زمینه هستند و اینکه با ورود به صفحه اول آن، مشخص نیست در سایت فروش و یا دانلود فیلم وارد شدیم یا سایتی که قرار است منبعی باشد برای تاریخ تولیدات سینمای ایران!؟

چراکه خبری از تفکیک در قالب سال تولید و اکران نیست و اطلاعات فیلم ها هم در معرفی بازیگران،کارگردان،تهیه کننده و بعضا برخی از عوامل دیگر خلاصه شده است،در حالی که این عنوان و آن میزان بودجه نیازمند یک مرجع رسمی تر و کامل تر خواهد بود همانطور که پیش از این سایت سینمایی ایران اکتور، سوره سینما،30نماایران و سی نت در این زمینه کار کرده بودند اما با توجه به پیشرفت فضای مجازی، امروزه مخاطب نیازمند اطلاعات بیشتری است و فضای چندرسانه ای بهتر می تواند در این زمینه موفق باشد مانند دیدن بخش هایی از فیلم،پشت صحنه و گزارش های دیگر در قالب سرنوشت فیلم در اکران و همچنین نقدها و خبرهای مرتبط و دخیل کردن مخاطب حداکثری با کامنت گذاشتن درباره فیلم ها اما برآیند جلسه معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی با برخی از اهالی رسانه که بیشتر فعالیتشان در مطبوعات سنتی به روش صفحه بندی روزنامه ها بوده است- که این خود جای سوال دارد که چرا از میان دهها فعال مستقل عرصه رسانه های آنلاین سینمایی به چنین آدمهای غیرمرتبطی بسنده شده- نشان داد که حتی شوراهای تشکیل شده از فضای گذشته و امروز رسانه های مجازی اطلاع دقیقی ندارند و این چنین است با سایتی مواجه هستیم که علاوه بر خرج اضافی که روی دست سینمای ایران گذاشته است، خروجی مطلوبی را ندارد و صرفا کاری که باید به هرشکلی و فارغ از هر کیفیت و نیازسنجی اجرا میشد.

سایت معروف imdb نمونه مهمی است از سایتی که منبع مهمی برای تولیدات سینمایی است و علاوه براینکه شکل و فرم طراحی ساده آن به دور از هرگونه نقصی می توانست الگوی خوبی برای شورای عالی بین الملل سازمان سینمایی باشد که همچنان فکر می کنند این قبیل کارها تنها با تزریق پول زیاد انجام خواهد گرفت آن هم بدون استفاده از نیروی جوان!!

به سادگی میشد کار طراحی و اجرای این سایت را به بخش خصوصی واگذار کرد تا حاصل آن نیازهای سینمای ایران در این حوزه که شاید دغدغه امروز اهالی آن هم نباشد را برآورده کند اما با دست فرمان فعلی بعید است جز اتلاف هزینه، دستاوردی پیش رو باشد.




در حالی که خلأ ۱۲۰ ساله سینمای ایران، نداشتن بازار خارجی برای اکران است⇐راه‌اندازی سایت و خبرگزاری و vod در رئوس فعالیتهای «شورای عالی بین‌الملل» قرار گرفت!!!

سینماروزان/حامد مظفری: محمدمهدی حیدریان از همان آغاز حضورش در سازمان سینمایی علاقه زیادی به راه اندازی شورا در سازمان داشت؛ شوراهایی که از مقاومت تا معناگرا و سینمای اجتماعی را دربرمیگرفت و هرچند مشخص نشد خروجیشان چیست اما امتداد آن به راه اندازی شورایعالی بین الملل سینمای ایران رسید.

شورای تازه تأسیس بین‌الملل که رائد فریدزاده-برادرزاده مهدی فریدزاده و خواهرزاده حسن خجسته- دبیرش شده لابد برای آن که دوام خویش را تضمین کند(؟!) فهرستی 22بندی از فعالیتهای پیش‌رویش را منتشر کرده؛ فعالیتهایی که بنا به نام شورا هم که شده باید مرتبط با حوزه بین الملل و البته سینما باشد.

اما عجیب است که در میان رئوس فعالیتها، با راه اندازی یا حمایت از راه اندازی پایگاههای خبری، خبرگزاری سینمایی و سامانه‌های آپلود فیلم که میشود همان vod ها، برخورد میکنیم!!

آخر با کدام منطق راه‌اندازی رسانه سینمایی هم باید توسط شوراهای دولتی صورت گیرد؟ اعضای حاضر در شورای بین‌الملل کافی بود به سرنوشت قدیمی‌ترین رسانه‌های دولتی از روزنامه گرفته تا خبرگزاری نگاهی بیندازند و ورشکستگی مطلق آنها را در عین تزریق مدام بودجه های میلیاردی می دیدند تا هیچ گاه به ذهنشان هم خطور نمی‌کرد که به سراغ راه انداختن خبرگزاری و پایگاه خبری بروند.

از آن سو راه‌اندازی سامانه آپلود فیلم چرا باید در دستور کار شورایی کاملا دولتی قرار گیرد؟ وقتی ده ها سامانه vod و iptv فعال در کشور داریم که بسیاری از آنها هم از فقر محتوا رنج می برند چه مرضی است که دوباره سامانه ای تازه برای آپلود فیلم راه اندازی شود؟؟

برادران حاضر در شورایعالی بین الملل! پول و آن هم بیت المال، علف خرس نیست که بنا شود با موازی کاریهای این چنینی به باد رود.

فقط قدری تأمل کنید بر سرنوشت تراژیک و انتقادبرانگیز محافل دولتی تأسیس شده در همین سالهای اخیر-از آن گروه سینمایی کاملا ایزوله تا جشنواره‌ای موسوم به جهانی-تا دریابید قدم اول مفیدفایده شدن در روزگار ما، پرهیز از کمّیت‌گرایی، تمرکز بر تخصص‌گرایی و رفع کمبودهای مبتلابه است و نه فهرست کردن سیاهه‌ای از دستورکارهایی که هیچ ربطی به هدف گذاری اصلی شورایعالی بین الملل ندارد.

هم آن گروه ایزوله و هم آن جشنواره موسوم به جهانی تا توانستند خرج کردند بر تعریف دستورالعملهای بی‌ربط و راه اندازی زیرمجموعه های حقوق‌بگیر و تا توانستند سایت و کتابچه و بولتن درآوردند و تا توانستند هزینه کردند برای کارمندی اهالی رسانه اما خروجیشان چه شد جز انبوه انتقادات صنفی!؟؟

مهمترین کمبود سینمای ایران در حیطه بین الملل نداشتن بازار برای عرضه محصولات است و شورایعالی بین‌الملل فقط اگر بتواند زمینه ساز اکران محصولات استاندارد سینمای ایران نه در جهان بلکه در همین کشورهای همسایه باشد چنان تأثیری به جا خواهد گذاشت که ده ها سایت و رسانه و خبرگزاری بدون مزدوری از فواید آن خواهند گفت!

پس آقایان حاضر در شورایعالی بین‌الملل! اگر واقعا هدفتان خدمت به سینمای ایران است؛ بیخیال راه اندازی سایت و خبرگزاری و سامانه آپلود فیلم باشید و کمبودی را برطرف کنید که 120 سال است سینمای ایران از آن رنج می برد.

شورایعالی بین الملل سینمای ایران
شورایعالی بین الملل سینمای ایران



بعد از افشای بودجه بیش از ۸میلیاردی⇐برگزاری جشنواره جهانی(؟!) فجر به «شورای‌عالی بین‌الملل» سپرده شد به دبیری یک «ژن خوب»!!

سینماروزان: تنها چند روز بعد از آن که رمضانعلی حیدری خلیلی خبر از بودجه هنگفت و 8.2میلیاردی جشنواره موسوم به جهانی فجر داد شورای تازه تأسیس «بین الملل» هم رئوس فعالیتهای خود را منتشر کرد و عجبا که در صدر این رئوس برگزاری جشنواره جهانی جای گرفته است!

به گزارش سینماروزان شورایعالی بین الملل سینمای ایران سه هفته قبل با دستور محمدمهدی حیدریان و بعد از حذف امیر اسفندیاری معاون سالیان بین الملل فارابی و جایگزینی با رائد فریدزاده آغاز به کار کرد.

رائد فریدزاده که برادرزاده مهدی فریدزاده معاون سینمایی دهه هفتادی ارشاد و خواهرزاده حسن خجسته معاون اسبق صدای رسانه ملی و از اعضای شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی است نه تنها به عضویت شورایعالی بین‌الملل درآمده بلکه دبیری آن هم به وی سپرده شده است!!

نادر طالب‌زاده که نقشی مهم در برگزاری آخرین جشنواره جهانی داشت در کنار امیر اسفندیاری، ایرج تقی‌پور و سیدرضا میرکریمی به‌عنوان اعضای حقیقی و علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مهدی یزدانی، مدیرعامل مؤسسه رسانه‌های تصویری، سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سیدصادق موسوی، مدیرعامل انجمن سینمای جوان، اعضای حقوقی شورایعالی بین الملل هستند.

شورایعالی بین الملل به دبیری رائد فریدزاده رئوس فعالیتهای خود را در 22بند اعلام کرده است؛ سرفصل این برنامه‌ها به شرح زیر است:

–برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر و سایر جشنواره‌های لازم فیلم‌های بلند و کوتاه به سبک‌وسیاق دو جشنواره سی‌وچهارم و سی‌وپنجم و با تشکیل دبیرخانه دائمی در سطح استانداردهای جهانی.
–تدوین شیوه‌های حمایت از تولیدات مشترک و تشکیل کمیته‌های بررسی لازم همراه با تخصیص بودجه؛ از پرورش ایده تا ساخت فیلم با افق ترویج نهضت تولید محتوا.
–حمایت از حضور هدفمند در جشنواره‌های معتبر، اعم از جشنواره‌های شاخص جهانی و جشنواره‌های منطقه‌ای به منظور معرفی سینمای ایران و یافتن بازارهای جدید و متنوع برای محصولات سینمایی و سمعی و بصری.
–توسعه روابط بین‌جشنواره‌ای در جشنواره‌های داخلی و خارجی.
–تبدیل ایران به هاب منطقه‌ای برای تسهیل خریدوفروش فیلم‌های ایرانی و غیرایرانی برای خریداران غیرایرانی.
–حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد شبکه اکران جهانی نمایش جهت ایجاد ذائقه تماشاچیان غیرایرانی به دیدن فیلم‌های ایرانی با ایجاد سئانس‌های ثابت نمایش در شهرهای مختلف جهان.
–شناسایی و ساماندهی ایرانیان مقیم خارج از کشور برای همکاری در مبادلات جشنواره‌ای و تجاری سینما.
–حمایت از آماده‌سازی و بازاریابی فیلم‌های ایرانی برای نمایش در شبکه‌های تلویزیونی جهانی و صیانت از حقوق پدیدآورندگان آثار.
–حمایت از آماده‌سازی و بازاریابی فیلم‌های ایرانی برای نمایش در خطوط هوایی، کشتی‌رانی و نظایر آن و صیانت از حقوق پدیدآورندگان آثار.
–برنامه‌های آموزشی بین‌المللی آکادمیک میان‌مدت و کوتاه‌مدت برای تربیت کادرهای جدید.
–حمایت از حضور توزیع‌کنندگان فیلم‌های ایرانی در بازارهای جهانی.
–حمایت از راه‌اندازی شرکت‌های جدید ایرانی برای فعالیت در حوزه بین‌الملل و تربیت کادرهای جوان برای فعالیت‌های بین‌المللی سینما در حوزه نمایش و فروش فیلم در بخش خصوصی.
–حمایت از مؤسسات ایرانی که به معرفی و بازاریابی پتانسیل‌های خدمات تولیدی و سایر امکانات فیلم‌سازی کشور مانند معرفی لوکیشن‌های طبیعی برای جذب تولیدات خارجی و مشترک به ایران اقدام می‌کنند.
–ارتباط با آرشیوها و کتابخانه‌های جهان برای قراردادن فیلم‌های ایرانی در سبد فیلم‌های موجود.
–حمایت حقوقی و ارائه خدمات حقوق بین‌الملل توسط کارشناسان به ایرانیان فعال در حوزه بین‌الملل و غیرایرانیان علاقه‌مند به فعالیت در ایران.
–راه‌اندازی یا حمایت از راه‌اندازی پایگاه‌های اینترنتی خدمات پشتیبانی از سینمای ملی، مانند خبرگزاری سینمایی، بانک اطلاعات سینمای کشور با هدف‌گذاری خارج از کشور.
–راه‌اندازی یا حمایت از راه‌اندازی پایگاه‌های اینترنتی خدمات بازاریابی سینمای ملی و منطقه‌ای با راه‌اندازی پایگاه‌های اطلاعاتی.
–راه‌اندازی مرکز ملی آپلود و دانلود فیلم در داخل کشور برای استفاده شاغلان رسمی این حرفه.
–کمک به افزایش همکاری‌های جهانی صنفی بین سینماگران ایرانی و اتحادیه‌ها و اصناف غیرایرانی.
–اکران عمومی هدفمند فیلم‌های خارجی در داخل به منظور ارتقای سطح سلیقه سینمایی مردم برای تقویت سایر سیاست‌های سازمان.
–برنامه‌ریزی برای استفاده از ظرفیت ایجاد باشگاه به‌عنوان مخاطبان خاص فیلم‌های خارجی به منظور توسعه مخاطبان و ایجاد ذائقه جدید برای فیلم‌های فرهنگی و تجاری داخلی و خارجی.
–تعریف گردشگری فرهنگی با تکیه بر گردشگری سینمایی برای گردشگران داخلی و خارجی.




بعد از شفاف‌سازی معاون توسعه سینما درباره بودجه بیشتر از ۸میلیاردی جشنواره جهانی(؟!) فجر⇐اعلان برائت روابط عمومی میرکریمی از اتهام وارده به جشنواره ملی

سینماروزان/حامد مظفری: سخنان سه هفته قبل رضا میرکریمی دبیر محفلی موسوم به جهانی فجر در توجیه بالا نبودن بودجه 8میلیاردی جشنواره تحت امرش با کنایه ای به یکی از جشنواره های داخلی همراه شده بود. کنایه ای با این مضمون که چرا کسی درباره بودجه 21میلیاردی جشنواره های دیگر حرف نمیزند.(اینجا را بخوانید)

این کنایه که بسیاری آن را به جشنواره ملی فجر منتسب کردند ابتدا پاسخ ابراهیم داروغه‌زاده دبیر این جشنواره و سپس شفاف‌سازی رمضانعلی حیدری خلیلی معاون منابع انسانی سازمان سینمایی را به دنبال داشت. داروغه زاده از بودجه زیر 5میلیاردی جشنواره اش و بازگشت 1.5 میلیارد این بودجه با بلیت فروشی سخن گفت و خلیلی هم با تأیید داروغه زاده از بودجه بیش از 8میلیاردی جشنواره جهانی فجر سخن گفت.

این شفاف سازی موجب واکنش روابط عمومی جشنواره تحت امر میرکریمی شده که اعلام کرده است: برداشتی که از مصاحبه دبیر جشنواره جهانی در مورد عملکرد مالی یکی از جشنواره های داخلی صورت گرفته صحیح نیست و این موضوع ارتباطی به آخرین دوره جشنواره ملی ندارد. در مطلبی که در یکی از نشریات درج شد به طور سهوی یا عمدی صحبت دبیر جشنواره جهانی درباره بودجه یک جشنواره داخلی به دوره آخر جشنواره ملی فیلم فجر ربط داده شده است و آن را مغایر با رقم اعلام شده دانسته‌اند در صورتی که به‌طور واضح و بدیهی منظور ایشان دوره اخیر جشنواره فیلم فجر نیست!




بالاخره معاون توسعه سازمان سینمایی حرف آخر را زد⇐درحالي که بودجه جشنواره ملي فجر ۴٫۶ميليارد بوده، بيش از ۸ميليارد صرف محفلي موسوم به جهاني فجر شده!!!

سینماروزان/حامد مظفری: هرچند پیشتر مقامات جشنواره ملی سی و ششم فجر بودجه این جشنواره را کمتر از 5میلیارد اعلام کرده بودند اما شبهات طرح شده از سوی رضا میرکریمی دبیر محفلی موسوم به جهانی فجر که نزدیک به 8میلیارد صرفش شده درباره بودجه 21میلیاردی برخی جشنواره های دیگر موجب واکنش ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره ملی فجر و توضیح مجدد درباره بودجه جشنواره شد.

داروغه زاده گفت: آقای میرکریمی عزیز! شما می‌خواهی از عملکرد نسبتاً خوب جشنواره جهانی دفاع کنی چرا با اطلاعات غلط جشنواره ملی را نابود می‌کنی؟! کل هزینه ما چهارمیلیاردوهفتصدمیلیون تومان بوده که یک‌میلیارد‌ودویست‌میلیون تومان آن از طریق فروش بلیت به خزانه برگشته است. یعنی ما کلاً 3.5 ‌میلیارد خرج روی دست دولت گذاشتیم. عدد21میلیارد را از کجا آوردی برادر من؟!

بعد از داروغه زاده حالا معاون توسعه سازمان سینمایی ارقام قطعی بودجه هر دو جشنواره ملی و موسوم به جهانی را اعلام کرده است و عجبا که علیرغم قدمت بالای بخش ملی و عطش بالای مخاطبان و سینماگران برای حضور در آن، بودجه این جشنواره چندمیلیارد کمتر از بودجه محفل موسوم به جهانی است!!!

رمضانعلی حیدری‌خلیلی معاون توسعه و منابع سازمان سینمایی درباره رقم اعلام شده توسط رضا میرکریمی به «صبح‌نو» گفت: بنده درباره جزییات مصاحبه آقای میرکریمی و این‌که منظورشان درباره رقم مذکور کدام جشنواره بوده است اطلاع ندارم و این موضوعی است که باید خود ایشان پاسخ دهند، اما درباره جشنواره سی‌وششم فجر که در بهمن ماه گذشته برگزار شد باید عرض کنم که رقم قطعی پرداختی به جشنواره بابت برگزاری این رویداد، توسط سازمان چهارمیلیارد‌و‌ششصد‌میلیون تومان است.

وی افزود: این مبلغ دقیق و قطعی است و توسط یک مقام رسمی اعلام شده است. وقتی براساس قواعد مالی حاکم این مبلغ به موسسه رسانه‌های تصویری پرداخت می‌شود باید در شبکه‌های رسمی این موسسه ثبت و توسط موسسه حسابرسی قانونی حسابرسی شود. انطباق عملکرد فعالیت توسط موسسه حسابرسی باید به تأیید برسد.

حیدری خلیلی درباره نظارت‌های مالی بر عملکرد جشنواره گفت: تمام رقم‌های اعلام شده باید در صورت‌های مالی موسسه رسانه‌های تصویری بیاید و توسط موسسه حسابرسی قانونی بررسی شده و گزارشش تهیه شود. در پایان انطباق این مبالغ با اهداف سازمان سینمایی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

معاون توسعه و منابع سازمان سینمایی درباره امکان ورود مبالغ غیررسمی به جشنواره بیان کرد: جشنواره سال قبل اسپانسر نداشت. قرار بود داشته باشد ولی نهایی نشد. اگر سیاست‌های کلان سازمان سینمایی را رصد کنید متوجه می‌شوید که سیاست ما در حوزه جشنواره‌های اصلی سینمایی، کاهش اتکای آن‌ها به منابع دولتی است. اساساً مدیریت درست منابع و دوری از کارهای تشریفاتی و زائد به نوعی رویکردی است که در این دوره از مدیریت دولتی سینما جزو دستور کار قرار گرفته است و مبتنی بر این نگاه مدیریت جشنواره صورت می‌گیرد. به همین دلیل ارقامی که در سایت رسمی سازمان منتشر شده قطعی و دقیق است.

حیدری خلیلی درباره بودجه جشنواره جهانی فجر گفت: حدود هشت‌میلیارد‌و‌دویست میلیون تومان بودجه جشنواره جهانی است که 80درصد آن پرداخت شده و مابقی هم در آینده پرداخت خواهد شد. به‌‌رغم افزایش تعداد مهمانان و بخش‌های جانبی، سعی کردیم که هزینه‌ها بالا نرود. با اینکه تورم و گرانی ارز را داشتیم اما توانستیم از افزایش بودجه جشنواره جهانی، نسبت به دوره قبل جلوگیری کنیم.




تعریض ابوالحسن داوودی به دبیر محفل ۸میلیاردی موسوم به جهانی و پروژه پربازیگرش؟؟⇐ محصولی در حال تولید است با ارقام مالی بسیار فراتر از قیمتهای روز!!/افرادی دارای مسئولیت در برگزاری جشنواره‌ها، چهره‌های شاخص تولید این محصولند!!/چرا مسئولان دولتی، شورایعالی تهیه‌کنندگان و کانون کارگردانان نسبت به این ماجرا بی‌توجهند؟

سینماروزان: ابوالحسن داوودی که آخرین فیلم اکران شده اش «زادبوم» چنان که باید در جلب مخاطب موفق نبود یک کمدی با پتانسیل بالا در جلب مخاطب به نام «هزارپا» را آماده اکران دارد.

داوودی که منهای زمان حضورش در شورای صنفی نمایش اغلب سعی میکند به صراحت به ابرازنظر بپردازد در گفتگویی با «اعتمادآنلاین» و در انتقاد از چرایی ورود پولهای بی مسئولیت به سینما اشاراتی را به پروژه ای پرهزینه داشته که یک مسئول جشنواره ای(!) درگیر تولید آن شده است! آیا منظور داوودی پروژه پربازیگر «ما همه با هم هستیم» به تهیه کنندگی رضا میرکریمی دبیر محفل هشت میلیاردی جهانی فجر است؟؟؟

داوودیبا اشاره به ورود پولهای بی مسئولیت به سینما بیان داشته است: متاسفانه مي‌بينم كه مسوولان دولتي و كساني كه براي سينما تصميم‌گيري مي‌كنند به اين معضل بي‌توجه‌اند و نمونه‌هاي آن را آشكارا نديده مي‌گيرند. مي‌شنويم محصولي سينمايي در حال توليد است كه در آن از اغلب چهره‌هاي مشهور سينما هم دعوت شده است. دراين ميان از رقم‌هايي پرده برداشته مي‌شود كه بسيار فراتر از قيمت‌هاي روز سينماست. خود من به صحبت‌هاي اهالي سينما كه گوش مي‌كنم گاهي از پيشنهادهاي ميلياردي مي‌شنوم. بازيگر شاخصي براي من تعريف مي‌كرد كه به او حضور در نقشي پنج جلسه‌اي را پيشنهاد داده‌اند و براي آنكه اين بازيگر نقش را رد نكند رقمي بالا به او ارايه داده بودند تا نتواند بهانه‌اي بياورد. اين بازيگر مي‌گفت قبل از آنكه دهان باز كند، قراردادي با دوبرابر رقمي كه براي رد كردن در ذهن داشته، مقابلش گذاشته‌اند و با او قرارداد بسته‌اند. اين يك زنگ خطر است و آدم را ياد جمله معروف پدرخوانده مي‌اندازد. اين افراد پيشنهادي مي‌دهند كه هيچ‌كس توان رد كردن آن را نداشته باشد!

این کارگردان سینما افزوده است: همه ما در اين ٤٠ سالي كه از انقلاب مي‌گذرد به اين موضوع واقفيم كه سينماي ما سينمايي تك‌محصولي است. اينجا نه كمپاني داريم و نه سيستم صنعتي ويژه‌اي وجود دارد و بخش عمده هويت و ارزش سينماي ما در اختيار همين توليدات تك‌محصولي است. اگر اين جريانات ادامه پيدا كند، اين گراني لجام‌گسيخته و توليد بي‌حد وحصر باعث تعطيلي و نزول توليد آثار مستقل در بخش خصوصي خواهد شد. در حال حاضر اين نظام اقتصادي چهل ساله در سينمايي كه درطول اين سال‌ها به‌سختي روي پاي خودش ايستاده به سمت بحران رفته است. همين سينما مجبور شده سرمايه‌اش را از نهادهاي خاص تامين كند يا به پول‌هاي عجيب و غريب و بدون منبع متوسل شود. اگر اين داستان ادامه پيدا كند بايد به زودي كركره سينما‌ي مستقل و بخش خصوصي را پايين بكشيم و همه‌چيز را تعطيل كنيم.

داوودی در پایان گفته هایش با اشاره به منصب جشنواره ای افراد درگیر در پروژه مذکور بیان داشته است: تعجب من اين است كه چرا مسوولان دولتي به اين نفوذ خسارت‌بار و نابودكننده توجه نمي‌كنند؟ چرا مراجع صنفي چون شوراي عالي تهيه‌كنندگان و كانون كارگردانان نسبت به اين پديده بي‌توجه هستند؟ نكته حيرت‌آور ديدن چهره‌هايي شاخص در ترويج چنين محصولاتي است. اين افراد غالبا موجه‌اند و گاه مسووليت‌هاي اساسي در برگزاري مهم‌ترين جشنواره‌ها را در بخش‌هاي مختلف سينما بر عهده دارند.




دبیر محفل جهانی فجر در کنار اعتراف به صرف بیش از ۲۳میلیارد برای این محفل در سه سال گذشته بیان کرد⇐بودجه این جشنواره، اصلا زیاد نیست!/چرا درباره بودجه ۲۱میلیاردی جشنواره‌های دیگر بیانیه نمی‌دهند!⇔نکته اول: وقتی می‌توانید بگویید این ۲۳میلیارد، بودجه زیادی نیست که از جیبتان هزینه کرده باشید نه از جیب ملت!/نکته دوم: اگر به دنبال فرار رو به جلو نیستید نام آن جشنواره ۲۱میلیاردی را با صدای بلند اعلام کنید تا متهم نشوید به فرافکنی!

سینماروزان: انتقادات رسانه های مستقل به جدایی بودجه خوار بخش «بین الملل» از جشنواره فجر که از همان آغاز این جدایی بحث برانگیز در روزگار رییس معزول سینما شکل گرفت در هفته های گذشته با انتقاد صنوفی مختلف از سینماگران مواجه شده است و کانون کارگردانان، جامعه صنفی تهیه کنندگان، انجمن منتقدان و کانون کارگردانان-تهیه کنندگان به این جدایی هزینه زا واکنش نشان داده اند.

این انتقادات سبب ساز آن شد که سازمان سینمایی هم درنظر داشته باشد با برگزاری نشستهایی با برخی سینماگران درباره زمینه های بازگرداندن بین الملل به جشنواره فجر به سبک و سیاق تمامی جشنواره های معتبر جهانی بررسیهای خود را انجام دهد.

رضا میرکریمی دبیر جشنواره موسوم به جهانی فجر اما روی خوشی به انتقادات نشان نمیدهد و در گفتگویی تازه که واکنشی بوده به این انتقادات با ادعای اینکه حالا حالاها و تا زمانی که عذرش را نخواهند دبیر خواهد ماند، در کنار اعتراف به صرف بیش از هشت میلیارد برای آخرین دوره این جشنواره مدعیست بودجه  این جشنواره زیاد نیست.

میرکریمی درباره ریز بودجه جشنواره اش به «خبرآنلاین» می گوید: هزینه جشنواره در اولین سال جداسازی از بخش ملی درسال ۹۴( دوره ۳۳)، شش میلیارد و دویست میلیون تومان بود. در سال ۹۵ (دوره ۳۴) که من دبیری جشنواره را پذیرفتم به هفت میلیارد تومان رسید، در سال ۹۶ (دوره ۳۵) بودجه جشنواره، هشت میلیارد و ششصد میلیون تومان و در دوره ۳۶(سال ۹۷) هشت میلیارد و دویست و نود میلیون تومان بوده است.

میرکریمی می گوید: بودجه جشنواره در قبال کاری که انجام می‌شود اصلا زیاد نیست. به جای آنکه درباره عددها حرف بزنیم عددها را در کنار عملکردها بسنجیم. عملکرد جشنواره جهانی و هزینه‌ها‌یش هم کاملا  شفاف است و برای هر ریالش تعریف دارد.

میرکریمی در جایی دیگر ادعایی هم طرح میکند درباره صرف هزینه 21میلیاردی برای یک جشنواره داخلی و میگوید: نمی‌دانم چرا دوستانی که اینقدر نگران بودجه هستند در مواردی که مثلا یک جشنواره داخلی با ۲۱ میلیارد هزینه برگزار می‌شود سکوت می‌کنند و بیانیه نمی‌دهند.

نکته اول. کنار هم گذاشتن بودجه سه سالی که میرکریمی دبیری جشنواره را برعهده داشته فارغ از افزایش تدریجی رقم بودجه که نشانه‌ای از راندمان بالای مدیریت آن هم بدون بازگشت مالی نیست حکایت دارد از آن که در سه سال اخیر برای جشنواره ای موسوم به جهانی فجر بیش از 23 میلیارد هزینه شده است!

این 23میلیارد اگر از جیب شخصی هزینه میشد هیچ کس نباید حتی یک پرسش ساده درباره چرایی هزینه کرد می پرسید اما وقتی بناست از بودجه های عمومی و بیت المال هزینه کنیم لازم است که درباره ریال به ریال آن پاسخگو باشیم به خصوص وقتی در یک بدسلیقگی آشکار از آقازادگان در مدیریت محافل استفاده میشود!

نکته دوم. میرکریمی ادعایی را درباره برگزاری یک جشنواره 21میلیاردی در ایران برگزار کرده! سینماروزان از افشاگری ایشان استقبال میکند و از ایشان میخواهد نام این جشنواره را با صدای بلند اعلام کند و اسناد مرتبط با این هزینه کرد را هم منتشر کند. در غیر این صورت ممکن است این ادعا به یک فرافکنی برای رهایی از انتقادات دامنگیر محفل پرهزینه ایشان تعبیر شود.




متعاقب انتقادات رسانه‌های مستقل و چندین صنف سینمایی⇐پوران درخشنده: جدایی بخش «بین‌الملل» از فجر هیچ سودی نداشت!/با ادغام این دو جشنواره می‌شود با تعدیل هزینه، جشنواره‌ای با کیفیت بالا برگزار کرد

سینماروزان: جدایی بودجه‌خوار بخش «بین الملل» از جشنواره فجر که در دوران رییس معزول سینما رخ داد از همان ابتدای کار با انتقاد رسانه های مستقل و سینماگرانی مواجه شد که این شکل و شمایل برگزاری یک جشنواره در دو موعد و آن هم با صرف میلیاردها تومان از بیت المال را به چالش کشیدند.

به گزارش سینماروزان بعد از پنجمین دوره برگزاری پربریزوبپاش محفل موسوم به جهانی فجر صدای اعتراضات برخی صنوف نسبت به این نحوه برگزاری هم درآمده است و از کانون کارگردانان تا جامعه صنفی تهیه کنندگان و انجمن منتقدان خانه سینما و انجمن تهیه‌کننده-کارگردانان خواستار بازگرداندن بخش «بین الملل» به جشنواره فجر شده اند.

پوران درخشنده از جمله بانوان فیلمساز فعال در سینمای ایران با اشاره به فاقد سود بودن برگزاری جداگانه بخش «بین الملل» به «جام جم» گفت: من صد در صد با ادغام دو بخش بینالملل و داخلی جشنواره فجر موافق هستم. ما باید برای سینمای خودمان تلاش کنیم تا بتوانیم بازار جهانی برای آن فراهم کنیم. وقتی هدفمان ارتقا سینمای ایران باشد متعاقب آن محفلی فراهم میکنیم که سینماگران داخلی با خارجی رو در رو شوند تا تبادل افکار صورت بگیرد.

کارگردان «رابطه» و «پرنده کوچک خوشبختی» ادامه داد: وقتی سینماگران خارجی را برای جشنواره بینالملل دعوت میکنیم طبیعتا آنها برای دیدن فیلم ایرانی به اینجا میآیند و این در حالی است که اصلا سینماگران داخلی ما در این جشنواره حضور ندارند! از خلال همین گفتوگوهاست که نگاه فیلمساز ایرانی شناخته، تحلیل و در نهایت سینمای ایران به دنیا عرضه میشود.

کارگردان «زیر سقف دودی»، «هیس، دخترها فریاد نمیزنند» و «شمعی در باد» توضیح داد: ادغام دو جشنواره بینالملل و داخلی باعث میشود به جای هزینه در دو جای متفاوت در یک جا، اما با کیفیت بالاتر جشنواره را برگزار کنیم. سینمای ایران این ظرفیت و پتانسیل را دارد که در سطح جهانی بیشتر مطرح شده و بدرخشد.




بعد از رسانه‌های مستقل و کانون کارگردانان⇐جامعه صنفی تهیه‌کنندگان هم خواستار بازگرداندن بخش «بین‌الملل» به جشنواره فجر شد

سینماروزان: جدایی بودجه خوار بخش «بین الملل» از فجر و بریز و بپاش برای برگزاری محفلی که هیچ دستاورد شفافی در حوزه بین الملل برای سینمای ایران نداشته است زودتر از همه با انتقاد رسانه های مستقلی مواجه شد که هیچ گاه حاضر نشده‌اند بر سر مناقع سینمای ایران با چنین محافلی وارد معامله شوند.

به گزارش سینماروزان همین رسانه های مستقل بودند که به هنگام برپایی هر چهار دوره جداگانه محفل جهانی کوشیدند با زیر سوال بردن حجم بالای بریز و بپاش مالی و شیوع آقازادگی در این محفل و از آن سو نداشتن خروجی واضح جهانی، زیربنای برپایی آن را به چالش بکشند.

بعد از رسانه های مستقل کانون کارگردانان سینمای ایران بود که با صدور بیانیه ای از بیهوده بودن این جدایی بودجه خوار سخن گفت(اینجا را بخوانید) و حالا جامعه صنفی تهیه کنندگان به ریاست سیدضیاء هاشمی نیز با اشاره به بیانیه کانون کارگردانان خواستار بازگشت بخش «بین الملل» به جشنواره فجر شده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان را بخوانید:

جامعه صنفى تهيه كنندگان سينماى ايران ضمن اعلام حمایت قاطع از خواست معقول و مشروع شوراى محترم و مركزى كانون كارگردانان اظهار مى دارد همان طور كه پيشتر از اين نيز در چند نوبت اظهار نارضايتى از جدايى بخش بين الملل از جشنواره فيلم فجر و آسيبهاى آن به سينماى مستقل به سمع مسئولين رسيده بود، از معاون محترم وزير و رئيس سازمان سينمايى ميخواهيم در اين خصوص با اهتمام ويژه و پويا با نظر مساعد به اين خواست پاسخ دهند تا بيش از اين شاهد لطمه هاى جبران نشدنى در اين بخش نباشيم.




درخواست کانون کارگردانان از رییس سینما برای بازگشت بخش «بین‌الملل» به جشنواره‌ فجر⇐جشنواره جهانی(؟) فجر نتوانسته نقشی در معرفی سینمای ایران داشته باشد/جشنواره جهانی(؟) فجر در راستای تفکریست که قصد دارد بازار جهانی تنها با بخش محدودی از سینمای ایران مرتبط باشد/بازار جهانی(؟) فجر هم به‌جای حضور مهمانان خارجی به پاتوقی برای مهمانان داخلی بدل شده/در چهلمین سال انقلاب، شرایط را برای بازگشت بخش بین‌الملل به جشنواره فجر فراهم کنید

سینماروزان: جدایی بودجه خوار بخش بین الملل از جشنواره فجر و برگزاری 4دوره جداگانه آن در اردیبهشت ماه با بودجه ویژه ای که به هشت میلیارد رسیده بود از ابتدا اسباب نقد سینماگرانی را موجب شده که این بریز و بپاشها را در روزگاری که بدنه صنف سینما یک بیمه درمانی جامع هم ندارند نامنصفانه میدانند.

به گزارش سینماروزان کانون کارگردانان سینمای ایران هم به تازگی طی نامه‌ای به رئیس سازمان سینمایی خواستار بازگشت بخش بین المللی به جشنواره فیلم فجر و ادغام این دو جشنواره همچون گذشته شد.

متن نامه شورای مرکزی کانون کارگردانان سینما خطاب به رئیس سازمان سینمایی به شرح زیر است:

همانطور که مستحضرید زمانی که جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در کنار جشنواره ملی شکل گرفت، هدفش جذب مخاطبان غیر ایرانی جهت  معرفی بیشتر و بهتر سینمای نوین ایران به جهان بود. همچنین این جشنواره توانست با نمایش آثار مطرح سینمای جهان طیف وسیعی از دانشجویان و تماشاگران حرفه‌ای سینما را به خود جذب کند. صف‌های طویلی که برای دیدن فیلم‌های خارجی در سرمای بهمن ماه هر سال مقابل سینما عصر جدید تشکیل می‌شد، همچنان در تاریخ این جشنواره و اذهان دوستداران سینما زنده است.

اما با گذشت چهاردوره از جدایی بخش بین‌المللی از بخش ملی جشنواره فیلم فجر، حالا با قاطعیت می‌توان گفت جشنواره جهانی فجر نتوانسته نقش هنری و تاریخی خود را جهت معرفی و یا ارتقاء جایگاه سینمای ایران در سطح جهانی به خوبی ایفا کند و تاثیر خروجی آن بر جریان تولید و پخش و نمایش آثار سینمای ایران چندان محسوس نیست.

بی تردید و به شهادت علاقه‌مندان سینمای ایران، جشنواره بین المللی فیلم فجر با تمام کاستی‌هایش موثرتر از جشنواره مستقل جهانی فجر فعلی عمل می‌کرد، چون در روال گذشته  نگاه جامعی حاکم بود که تمامی فیلم‌های خوب سینمای ایران را برای مخاطبان ایرانی و غیر ایرانی به نمایش می‌گذاشت؛ اما به نظر می‌رسد جشنواره جهانی فعلی در راستای تفکری است که قصد دارد بازار جهانی تنها با بخشی خاص و محدود از سینمای ایران مرتبط باشد و به هر دلیل مثبت و یا منفی، این بازار وسیع با کلیت سینمای ایران روبرو نشود.

بدون شک این قطع ارتباط سینمای ایران با بازار جهانی در درازمدت موجب منزوی شدن سینمای ایران در عرصه جهانی خواهد شد. از طرف دیگر بازار جهانی فعلی بیشتر به محلی جهت حضور میهمانان داخلی تبدیل شده تا میهمانان خارجی و مفهوم اصلی بازار فیلم از دست رفته است.

با توجه به نکات ذکر شده و با توجه به نارسایی‌های دیگری که در اداره این جشنواره دیده می‌شود و همچنین تقارن زمانی آن با جشنواره‌های جهانی و معتبر دیگر ، که برجشنواره ما سایه افکنده، کانون کارگردانان سینمای ایران از جنابعالی به عنوان ریاست سازمان سینمائی تقاضا دارد شرایط را برای بازگشت بخش بین المللی به جشنواره فیلم فجر امسال مهیا کنید.

از آن جائی که جشنواره فیلم فجر جشنواره‌ای دولتی و شناخته شده است و امسال هم در چهلمین سال پیروزی انقلاب هستیم، شایسته است بخش بین‌المللی این جشنواره فعال‌تر از گذشته بکوشد تا مهمانان خارجی شایسته و موثر دعوت شده از جشنواره‌ها و بازارهای معتبر جهانی، بتوانند شاهد نمایش همه فیلم‌های تولیدی یک سال اخیر سینمای ایران باشند، که مطمئناً با توجه به زمان مناسب برگزاری این جشنواره در بهمن ماه تاثیر بسیار بیشتری در اعتلای بین المللی سینمای ایران خواهد داشت.




مردی که دیگر «اول» نبود؛ مرثیه‌ای بر زوال یک تمامیت‌خواهی!⇔ چگونه دورهمی ۸میلیاردی جهانی فجر به حیاط خلوت عماریون بدل شد؟؟!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: لطفاً کاری به رضا میرکریمی نداشته باشید، بگذارید وانمود کند او همه‎کاره بوده و مرد اول جشنواره اوست. آخر او باید چگونه ثابت کند که پرزیدنت جشنواره است وقتی که در سایه‎ی کسی بلندقدتر، جذاب‎تر، موبورتر و خارجی‎تر که زبان خارجی را خیلی خوب و همانند زبان مادری حرف می‎زند، قرار دارد.
حق بدهید، میرکریمی اگر محمدصادقش را مدیر پشتیبانی نکند و به این محفل و آن محفل نفرستد، از کجا معلوم می‎شود که رئیس اوست، یا وقتی بازیگران فیلمش را داور می‎کند و به ماهور الوندش جایزه‎ای دیگر می‎دهد، همه باید بدانند نفر اول اوست، کلاً جوری چیدمان می‎کند که آن قدر افراطی پررنگ شود که اگر کسی شک کرده بود همه‎کاره نادر طالب‎زاده است، بر این شک بیخود و بی‎جهت‎اش بخندد و بر ساده‎لوحی خود لعنت بفرستد که چه فکر و خیال باطلی، نه، رئیس میرکریمی است مگر ندیدی داورانش را و برنده‎اش را و پسرش را و فیلمنامه‎نویس سابقش را و خیلی هم‎محفلی‎های سابق و دوستان لاحق را که لابد در اثر مهمان‎نوازی مشهور ایرانیان با هدایای نفیس، بعدا به محفل خاص ، ملحق خواهند شد، نه، همه‎کاره خود ایشان است، هرچند برگ برنده‎ی جشنواره‎‎اش را طالب‎زاده بیاورد و در همه جا خودش با این میهان خاص باشد، در تلویزیون، مصاحبه‎ها و حتی موزه‎ی عبرت(!) با او به لهجه‎ی آمریکایی بگوید و بخندد و میرکریمی هم هاج و واج بماند و احساس کند مرد شماره‎ی ۲ است، شاید زمانی که امیر اسفندیاری هم در سمت دیگر استون می‎ایستاد و با تسلط نسبی‎اش به زبان، بگو بخند می‎کرد، میرکریمی نفر سوم بود و این فقط به ظاهر ماجرا ختم نمی‎شود.
میرکریمی در این مدت حسابی تحقیر شده و برای کسی که تحقیر می‎شود این واکنش‎های غیرطبیعی برای به رخ کشیدن افراطی حضور محفلش طبیعی است، چرا که حداقل نه به عنوان رئیس جشنواره که به عنوان مدیرعامل سابق خانه‎ی سینما که دوستی و همفکری با مدیرعامل فعلی و حلقه‎ی پیرامونی‎اش دارد می‎بایست استون را حداقل برای دقایقی هم که شده به خانه‎ی سینما می‎برد، خانه‎ی سینمایی که بازگشایی‎اش هنوز هم بزرگترین دستاورد دولتمردان فعلی در زمینه ی فرهنگ به شمار می‎آید!
میرکریمی اگر  واقعا رئیس  بود حتما در معیت استون به خانه‎ی سینما می رفت و عکسی دیگر در کنار همه‎ی آنهایی بگیرد که یک بار باهم به آمریکا سفر کرده و در کنار مجسمه‎ی اسکار عکس یادگاری گرفته بودند می‌گرفت.
حتی بعید نیست میرکریمی دوست داشته باشد و یا حداقل می‎بایست به عنوان سینماگری که سالها شعار صنف و خانه داده بود و با همین ژست‎ها از رانت مدیرعاملی بهره‎مند شده بود استون و جمعی از کارگردانان نخبه را در ضیافتی ساده‎ گردِ هم می‎آورد، یا حداقل با شورای مرکزی کارگردانان دیداری می‎گذاشت، اما به نظر می‎رسد او همه کاره نبوده، حتی میرکریمی استون را به موزه‎ی سینما هم نتوانست ببرد تا او حداقل با دیدن بخشی از تاریخ سینمای ایران که به نسبت دیگر کشورها، از قدمت برخوردار است، لبخندی دروغین هم که شده تحویل عکاس‎ها  دهد.
یادمان باشد وقتی «شان پن» دیگر سینماگر مطرح و معترض سینمای آمریکا به ایران آمد، علیرغم اینکه حضورش بخاطر جشنواره و اساساً سینما نبود و برای یک کار ژورنالیستی درباره‎ی انتخابات ریاست جمهوری به ایران آمده بود، به موزه‎ سینما رفت و با سینماگران ایرانی دیدار کرد، اما در اینجا استون در معیت طالب‎زاده به موزه‎ی عبرت رفت.
این یعنی طالب‎زاده فجر بین‎الملل را با هزینه‎ی سازمان سینمایی به حیاط خلوت جشنواره‎ی بین‎المللی عمار تبدیل کرد که باید به تیزهوشی و فطانت او که نیت خویش را آن طور که می‎خواست عملی کرد، آفرین گفت، هرچند در این میان میرکریمی هم با سپردن بار ایدئولوژیک و محتوایی جشنواره به طالب‎زاده، خود را به لحاظ حاکمیتی بیمه کرد و بعد از این دوباره خواهد توانست اعتمادهای گسسته شده‎ی سابق را جلب کند اما  اینکه هنوز سعی دارد به دوستان سابق خانه‎ی سینمایش بگوید من رئیس بودم و هستم، من تعیین می‎کنم و انا ربکم الاعلی،  جالب است  و اگر کسی شک کند می گوید  چرا باور ندارید ردّپای مرا همه جا ببینید، من می‎توانم حتی رقیب پیشینم مجید مجیدی را هم اینگونه کنار بگذارم و فیلم او را در رقابت با فیلم‎های ضعیف و تله‌فیلمی وامانده از جشنواره‎ی فجر داخلی، دست خالی روانه کنم و او را در رقابت با ضعیف‎ترین آثار وطنی، بازنده اعلام کنم؟
این منم، نه آن آقایی که در خارج درس سینما را خوانده و با تنها چهره ی فرنگی شناخته شده این جشنواره آنقدر قاطی است که بزرگترین هیاهوی رسمی و غیررسمی جشنواره را به راه انداخته است. اینکه میرکریمی برای همکاران سابقش در خانه‎ی سینما که زمانی همفکر و هم محفل بودند و حالا به مقام بلیط فروشی و کنترلچی و مأمور انتظامات سالن ارتقا یافته بودند(!!) چه جوابی داشته وقتی آنها کارمند بین‎الملل شدند و در عمل کارمندان مهره اصلی جشنواره‎ی عمار بودند و چه توجیهی آورده مشخص نیست.
احتمالاً بانوی معترض فعال اجتماعی و سیاسی پر شور این سالها که بلیط فروشی می‎کرد از اینکه استون کسی را عامدانه از سینمای ایران نمی‎شناسد و آب سرد بر پیکر کسانی می‎ریزد که در و دیوار خانه‎ی سینمایی که سالها از مواهبش بهره‎مند شده‎اند را با عکس این افراد زینت داده‎اند، به هم ریخته و عصبی شده باشد، چرا که سالها در سایه‎ی همین حضورهای جهانی خانه‎ی سینما زیست کرده است و علیرغم همه‎ی بحران‎هایی که بر سر راه تولید و توزیع فیلم‎های ایرانی است، جشن فلان جایزه‎ی خارجی چراغ خانه‎‎ی سینما مدیرعامل سابق را روشن کرده است، نه مراسم کفن و دفن امواتی که با همکاران زنده‎شان هیچ فرقی ندارند.
حتماً مدیران دهه‎ی شصت سینمای ایران که ردّپای قدرت‎مندشان هنوز در سینمای فعلی مشهود است و حلقه‎های وابسته به آنان در جایگاه‎های تصمیم گیر قرار دارد، خواهند پرسید چرا تمام افتخاراتی که به واسطه‎ی آن سالها دهان منتقدین و دلسوزان بسته می‎شد و چون میراث گرانقدر آبا و اجدادی از آن یاد می‎شد یک شبه و به واسطه‎ی فردی از خود سینمای آمریکا، که هم جهانی است، هم مطرح و هم صریح‎اللهجه و حداقل بدون وابستگی‎های تابلودار و سیاسی، به باد فنا فرستادید و در قبال این خدمت به مخالفان ایدئولوژیک سینمایی که ریشه در سینمای مدیریت دهه‎ شصتی‎ها دارد، چه چیزی نصیب  شما خواهد شد؟
و میرکریمی شاید در محافل خصوصی از مأمور معذور بودنش بگوید و گپ و گفت و مطایبه‎های طالب‎زاده و همسرش را که درست در مرکز ردیف اول سالن محل اختتامیه نشسته بودند را شاهد مثال بیاورد که دستش خالی بوده، چرا که تنها فردی که در این شرایط می‎توانست مهمان ویژه‎ی جشنواره باشد استون بوده و برای آمدن او هم همه‎ی راه‎ها به طالب‎زاده ختم می‎شود که اتفاقاً هم در زادگاه استون درس خوانده و هم مانند او که همسری لبنانی داشته، همسری لبنانی دارد و هم آن قدر عاشق استون است که به همت او دو دهه پیش هم مروری بر آثار استون در فجر به نمایش درآمد و هم قبل از الیور شانعلی شان را به ایران آورد، احتمالاً میرکریمی آنها را قانع کرده که مردم چندان حافظه‎ی تاریخی ندارند و غذاهای فود کورت بیشتر در یادشان خواهد ماند تا شستشوی سه باره‎ی حضور سینمای ایران در جهان، با آب خالص و سدر و کافوری که استاد استون زحمتش را کشیدند.
البته شاید هم اصلا هیچ توجیهی برای پدرخوانده های دهه ی شصت در میان نباشد و  او اصلاً همه چیز را آن قدر عامدانه  وبا تصمیم خود جلوه دهد که به یک قطع کامل بند ناف بین ایشان و همفکران  و پدرخواندگان سابق  منجر شود، چرا که بودجه‎های بزرگ و افتخارات اکنون در گروی همکاری با نهادهای مهم و ذینفوذ است، نه مدیرعاملی خانه‎ی سینمایی که خود باید دست استمداد سوی سازمان سینمایی دراز کند و مطالبات معیشتی خیلی کثیر صنوف مختلفش که وابستگی‎های رانتی ندارند خواب راحت از چشمان مدیرعامل برباید.
بله، این روزها باید دوباره به همان نهادهایی که زمانی بخاطر دمخوری و معاشرت با دگراندیشان سینما و برخورداری از مواهب شان، از آنها دور شده بودند، رجعتی دوباره داشت، اگرچه آدم‎های درجه چندم و غیراصلی و بیشتر دلال و کارچاق کن دنیایی موسوم به روشنفکری را همچنان باید در پیرامون نگاه داشت و همچنان در ظاهر از قدرت خویش همه را شوک و مبهوت کرد، هرچند این بهت بخاطر نتایج داوری فیلم‎های جشنواره ای باشد که هنوز نحوه‎ی انتخاب فیلم‎هایش مبهم است و نامعلوم و زیرسؤال.

نادر طالب زاده در برابر الیور استون
نادر طالب زاده در برابر الیور استون




پرسشهای یک منتقد قدیمی از دست‌اندرکاران جشنواره ۸میلیاردی جهانی(؟) فجر⇐چرا اغلب فیلمهای این جشنواره، پیشتر در جشنواره‌های ریز و درشت متعددی نمایش داده شده و بعضا به اکران عمومی هم رسیده بود؟؟/چرا فیلمی برنده جایزه بهترین کارگردانی شده که نه تنها در جشنواره‌های برلین و بلگراد و هنگ‌کنگ نمایش داده شده که هم در روسیه و هم در استونی اکران عمومی شده؟!/چرا فیلمی جایزه ویژه هیأت داوران را گرفته که در جشنواره‌هایی متعدد از ایرلند تا مکزیک شرکت داشته؟/چرا فیلمی جایزه «جلوه‌گاه شرق» را گرفته که علاوه بر حضور در جشنواره‌های متعدد، سال قبل در ویتنام نمایش عمومی داشته؟/چرا حتی فیلم افتتاحیه این جشنواره که فیلم مجیدی بود نیز پیشتر در لندن، بوسان و گوآ به نمایش درآمده بود؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: جدایی بودجه خوار بین الملل از فجر که جزو تصمیمات رییس معزول سینما بود بعد از حذف او از سینما همچنان ادامه دارد و همچنان به هنگامه برگزاری جداگانه بین الملل است که انتقادات فراوان به کیفیت آثار این جشنواره و دست چندم بودن آنها علیرغم صرف هزینه بالا برای برگزاری رخ می نماید.

امسال هم از این قاعده جدا نبود و به غیر از شمار قابل توجهی از مردودیهای جشنواره ملی فجر که وارد محفل جهانی فجر شده بودند سبد محصولات خارجی جشنواره هم پر شده بود از آثاری که اصلی ترین شرط شرکت در جشنواره که دست اول بودن است را نداشتند.

سعید مستغاثی منتقد قدیمی سینمای ایران در یادداشتی بلند این وجه از جشنواره را به شدت زیر سوال برده است.

بخشهایی از یادداشت سعید مستغاثی را بخوانید:

اگر جشنواره فیلم فجر می‌خواهد یک جشنواره واقعا جهانی ارژینال باشد، دعوت از فیلم‌ها و فیلمسازانی که با موضوعات صدبار تکرار شده، از جشنواره‌ها و فستیوال‌های دیگر بارها جایزه گرفته‌اند، نمی‌تواند زمین بازی این جشنواره باشد. چرا که در آن صورت نه آن فیلمسازان این جشنواره را فستیوال مهم و اصلی محسوب می‌کنند و نه فیلم‌های خود را در درجه نخست و برای نمایش اول و دوم و حتی سوم به آن می‌دهند.
از همین روست که اغلب فیلم‌های حاضر در بخش مسابقه اصلی جشنواره امسال یعنی همان «سینمای سعادت» یا «جلوه‌گاه شرق» پیش از این در جشنواره‌های ریز و درشت متعددی نمایش داده شده و جایزه گرفته و بعضا حتی به اکران عمومی هم درآمده‌اند. چنین وضعیتی ممکن است برای برگزار کنندگان جشنواره فیلم فجر اهمیتی نداشته باشد ولی به شدت از اعتبار جشنواره می‌کاهد. مانند این است که در بخش مسابقه همین جشنواره فیلم فجر که بهمن ماه برگزار می‌شود، فیلم‌هایی شرکت کنند که قبلا در سینماها نمایش داده شده‌اند. آیا مسئولین جشنواره چنین مسئله‌ای را می‌پذیرند؟!!
مثلا فیلم «دولتوف» که جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد، نه تنها در جشنواره‌های برلین و بلگراد و هنگ‌کنگ (که این دوتای اخیر فستیوال‌های درجه 2 و 3 به شمار می‌آیند) در سال قبل شرکت داشت، از 10 اسفند سال گذشته هم در روسیه و از 19 اسفند در استونی به اکران عمومی درآمد.

یا فیلم «ترانه سنگ» که جایزه ویژه هیئت داوران را به عنوان یکی از مهم‌ترین جوایز جشنواره دریافت کرد، از اسفند دو سال پیش تا آبان ماه سال گذشته در جشنواره‌های متعددی مثل کارلوویواری چک، گالوی ایرلند، میل ولی، لندن، هامبورگ، لس کابوس مکزیک و… شرکت داشته که نام برخی آنها حتی به گوششان هم نخورده! و از آبان گذشته نیز به نمایش عمومی درآمد.

و یا فیلم «پدر و پسر» که جایزه بهترین فیلم بخش جلوه‌گاه شرق را دریافت کرد، علاوه‌بر حضور در جشنواره‌های مختلف از 15 فروردین سال گذشته در سینماهای ویتنام به نمایش عمومی درآمد.
این درحالی است که حتی مجید مجیدی نیز نمایش اول فیلم اخیرش را به جشنواره فیلم فجر نداد و آن را ابتدا در جشنواره فیلم لندن به نمایش درآورد. این فیلم در حالی به عنوان فیلم افتتاحیه یعنی برگ برنده سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد که قبل از آن، به جز لندن در فستیوال‌های متعددی مثل پوسان کره جنوبی، گوا در هند، پالم اسپرینگ و حتی در دوبی نیز نمایش داده شده! و قرار بود که اواسط اسفند ماه در تهران نیز به نمایش عمومی درآید که گویا به دلیل استقبال کم در خرید بلیط اینترنتی، نمایش عمومی آن به تعویق افتاد!! و گذار آن به جشنواره جهانی فیلم فجر افتاد و جایزه محمد امین را که بایستی به فیلم قبلی مجیدی می‌دادند، این بار به وی اعطا کردند!!!
حالا دیگر از حضور آثاری مانند فیلم پسا استعماری«شیر» ساخته گرت دیویس بگذریم که از 3 سال قبل، تقریبا کمتر سالن سینمایی در سراسر دنیاست که این فیلم را نمایش نداده باشد و DVD آن هم دو سال پیش در میان اکثر علاقمندان سینما دیده شد و بعید نیست در تلویزیون و شبکه خانگی نیز نمایش داده شده باشد!
به این ترتیب چه تفاوتی مابین بخش مسابقه سینمای بین‌الملل جشنواره فیلم فجر با بخش جشنواره جشنواره‌ها یا نمایش‌های ویژه آنکه مثلا برگزیدگان جشنواره‌های خارجی را نمایش می‌دهند، در نظر گرفته می‌شود؟ یعنی تنها اضافه کردن بخش‌ها مد نظر است و بس؟!!




انتقادات دامنه‌دار به اختتامیه محفل ۸میلیاردی جهانی(؟) فجر⇔از منتهی‌الیه راست تا انتهای چپ!!

سینماروزان: تأخیر در اجرا، بی نظمی در روند برگزاری و اجرای ضعیف رامبد جوان در اختتامیه محفلی موسوم به جهانی فجر با انتقاد رسانه های مختلف از چپ تا راست مواجه شده است.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» با تیتر «مراسمی جدی با طعم خندوانه» درباره اختتامیه محفل نوشت: «سی‌وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر» با اهدای جوایز خود در مراسمی در روز پنجشنبه، ششم اردیبهشت، به کار خود پایان داد. مراسم اختتامیه این جشنواره با یک‌ساعت تأخیر در تالار وحدت تهران با اجرای رامبد جوان آغاز شد. هرچند که اجرای او در این مراسم رسمی، هنری و فرهنگی، ‌یادآور برنامه «خندوانه» بود! بعد از پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و تلاوت آیاتی از قرآن مجید، ‌جوان روی صحنه آمد و از همان بدو ورود با سلام و احوال‌پرسی تماشاگران را تشویق می‌کرد که همگی با صدای بلند پاسخ او را بدهند؛ رفتاری غیرقابل پیش‌بینی که تعجب خیلی‌ها را برانگیخت، چون چنین حرکتی در جمع سینماگران شناخته‌شده کمی بعید به نظر می‌رسید! گویی آقای جوان اجرای این مراسم جدی را با جشن تولد کودکان در مهدکودک اشتباه گرفته بود!

این روزنامه در جایی دیگر از گزارش خود آورد: اجرای پرغلط این مراسم تا حدی پیش رفت که کارگردان فیلم «معدنچی» به طعنه گفت: «چقدر خوب است به‌جای اینکه به هم بخندیم، ‌با هم بخندیم!» و دست‌آخر هم الیور استون بلافاصله مراسم را ترک کرد و ظاهرا اجرای موسیقی تلفیقی شهرام و حافظ ناظری را ندید! بعد از آن هم جوان با این جمله که «پخش این مراسم از تلویزیون به پایان رسیده» با خوشحالی و خنده خطاب به حاضران گفت که به‌زودی سری جدید برنامه خندوانه با اجرای جناب‌خان پخش خواهد شد و درباره فیلم سینمایی جدید خود نیز تبلیغ کرد!

روزنامه اصولگرای «کیهان» نیز با انتقاد از اختتامیه محفل جهانی نوشت: مراسم اختتامیه سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر پنجشنبه گذشته درحالی برگزار شد که بی‌نظمی و وقفه‌های پی‌در‌پی به خاطر ‌اشتباهات و جابجا شدن اسامی، محور اصلی این مراسم بود! یک بار مجری مراسم (رامبد جوان) در ترتیب اعلام اسامی خطا کرد و گفت که این ‌اشتباه به خاطر این بوده که برای اجرای مراسم تمرین کردند. اما این شروع ماجرا بود، چون خطاهای بعدی هم یکی پس از دیگری به وقوع پیوست. به طور مثال، به یکی از هنرمندان خارجی موقعی که خواست برنده یکی از بخش‌ها را اعلام کند، گفت که به او متن فارسی داده‌اند و به کنایه گفت که دفعه بعد، فارسی خود را تقویت خواهد کرد که بتواند متن‌ها را بخواند. همچنین در بخش دیگری، پس از خوانده شدن اسامی تقدیرشدگان یک بخش توسط یکی دیگر از مهمانان خارجی، مترجم مراسم اعلام کرد که «فکر کنم جایزه‌ها‌ اشتباه شده است». پس از آن هم یکی از تقدیرشدگان وقتی برای گرفتن لوح تقدیر خود روی صحنه آمد، هر چه منتظر ماند، خبری از لوح نشد تا اینکه مجری مراسم برای تلطیف این فضا و تا موقعی که لوح فرد تقدیر شده پیدا شد، با وی عکس سلفی گرفت! در ادامه نیز خلل‌های کوتاه دیگری در اجرای مراسم و اعلام اسامی برگزیدگان پیش آمد.

خبرگزاری اصلاح طلب «ایسنا» از دیگر رسانه های منتقد اختتامیه محفل جهانی بود. این خبرگزاری با ‌اشاره به ناهماهنگی‌هایی که در اهدای جوایز اتفاق افتاد، گزارش داد: این موضوع، انتقاد و تاسف حاضران ایرانی را در مراسمی که مهمانان خارجی زیادی هم حضور داشتند به همراه داشت. همچنین پوشش نامتناسب با یک مراسم رسمی همچون اختتامیه جشنواره فیلم فجر توسط برخی داوران و دست‌اندرکاران جشنواره نیز باعث تعجب و انتقاد شده بود؛ آن هم در شرایطی که تقریبا تمام مهمانان خارجی با لباس رسمی به تالار وحدت آمده بودند.




پاشنه آشیلهای محفلی میلیاردی موسوم به جهانی فجر ⇐از باز کردن ورودی محفل برای تمام مردودین فجر ملی تا اصرار بی دلیل بر رواج آقازادگی در مدیریت محفل!/از توزیع مسئولیت میان دوستان و آشنایان تا شاخ و برگ دادن الکی به محفلی بدون محصولات درجه اول برای رونمایی/از انتخاب همکاران نزدیک برای داوری تا اعطای جایزه به محصولات کم مایه/از انتشار بولتنهای کاغذی مجیزگو تا تقدیر از یک آقازاده-همکار!!

سینماروزان: رضا میرکریمی هرچقدر هم که تلاش کرد از ویژگیهای «جهانی» محفل هشت میلیاردی بین الملل فجر بگوید، باز دم خروسهای «محلی» این محفل بود که رخ داد.

از اصرار بی دلیل بر حضور محمدصادق آقازاده اش به عنوان مدیر پشتیبانی این محفل گرفته تا رپورتاژ خبری برخی کارمندان دون پایه محفل برای آقازاده، از به کار گماردن فرهاد اصلانی و مریلا زارعی، دو بازیگر آخرین فیلمش «دختر» به عنوان داوران محفل گرفته تا توزیع مدیریتهای متعدد محفل میان دوست و آشنایانی که سالهاست در بدنه سینما حرفی برای گفتن ندارند.

از باز کردن در محفل برای ورود کلی تله فیلم مردودی در فجر ملی گرفته تا شاخ و برگ دادن الکی به محفلی که حتی پنج فیلم مطرح خارجی برای رونمایی نداشت، تا انتشار بولتنهای کاغذی پرهزینه مجیزگو توسط فیلمنامه نویسان شکست خورده، به جای غنا بخشیدن به سامانه مجازی محفل ، همه و همه نقض غرض «جهانی» شدن بود!

پایان‌بندی محفل هم اعطای جوایز به آثاری به شدت زیر حد متوسط نظیر «هت تریک» و «درساژ» و «آگا» بود که بعید است حتی در پخش تلویزیونی هم مخاطب چندانی داشته باشند چه برسد به اکران سینمایی. در این میان ماهور آقازاده سیروس الوند برای ایفای تیپ دختری مظلوم در «هت تریک»، که از «ملی…»میلانی تا «چهارراه استانبول»مصطفی کیایی مدام بازنشر شده جایزه بهترین بازیگر زن را گرفت و تقدیر شد!چرا؟ چون ایشان بازیگر فیلم «دختر»میرکریمی بوده؟؟؟

فهرست کامل برگزیدگان محفل موسوم به جهانی فجر به شرح زیر است:

*️جایزه صلح

–دیپلم افتخار به فیلم «معدنچی» به کارگردانی هانا اسلک محصول اسلوونی و کرواسی

–جایزه صلح جشنواره برای یک عمر دستاورد هنری به ریتی پان کارگردان کامبوجی

*️جایزه نتپک

–فیلم «هندی و هرمز» به کارگردانی عباس امینی از ایران

*️جایزه بین الادیان

–فیلم «گندم» به کارگردانی سمیح کاپلان اوغلو محصول ترکیه، آلمان، فرانسه، سوئد و قطر

️*جایزه بهترین فیلم اول
–فیلم «درساژ» به کارگردانی پویا بادکوبه از ایران

*️جایزه محمد امین (ص)
–مجید مجیدی برای فیلم «آن سوی ابرها» محصول هند

*️جوایز آسیایی

–بهترین فیلم کوتاه: «بچه خور» به کارگردانی محمد کارت محصول ایران

–بهترین کارگردان: مریم بحرالعلومی برای فیلم «پاسیو» از ایران

–جایزه بهترین فیلم آسیایی: «پدر و پسر» به کارگردانی دونگ دینگ لونگ محصول ویتنام

*️جوایز مسابقه بین الملل

–لوح تقدیر به فیلم «آقای گوزن» به کارگردانی مجتبی موسوی محصول ایران

–جایزه بهترین فیلم کوتاه به فیلم «وفاداری» به کارگردانی تاتیانا فدوروسکایا محصول روسیه

–جایزه ویژه هیات داوران به ریچارد کندریک فیلمبردار فیلم «ترانه گرانیت» محصول ایرلند و کانادا

–جایزه بهترین بازیگر زن برای ماهور الوند بازیگر فیلم «هت تریک» محصول ایران

–جایزه بهترین بازیگر مرد برای لئون لوچف بازیگر «معدنچی» محصول اسلوونی و کرواسی

–جایزه بهترین فیلمنامه برای رامتین لوافی برای فیلم «هت تریک» محصول ایران

–جایزه بهترین کارگردانی برای الکسی گرمن جونیور برای فیلم «دولتوف» محصول روسیه، لهستان و صربستان

–جایزه بهترین فیلم برای میلکو لازاروف برای فیلم «آگا» از بلغارستان، آلمان و فرانسه




واکنش کارگردان فیلم ضدّایرانی «اسکندر» به پرسشهای سینماروزان⇐پناهی را نمی‌شناسم!/فرهادی کیست؟؟

سینماروزان/مهناز خدادوست: ساعاتی بعد از نخستین حضور الیور استون کارگردان فیلم ضدایرانی «اسکندر» در محفل 8میلیاردی جهانی فجر، سینماروزان در تحلیلی بر نیش و کنایه این کارگردان به جریان سینمای جشنواره ای ایرانی، پرسشهایی را طرح کرد در میزان آشنایی استون با اصغر فرهادی و جعفر پناهی و همچنین نقطه نظر وی درباره حضور هفت سال قبل فرزندش «شان استون» در ایران.(اینجا را بخوانید)

در نشست پرسش و پاسخ الیور استون با اهالی رسانه دقیقا همین پرسشها بود که بازتابی پررنگ یافت و استون به موازات نقد قبلی که بر سینمای کند جشنواره ای داشت صراحتا اعلام کرد نه پناهی را میشناسد و نه اصغر فرهادی را.

استون پیرامون ممنوع الخروجی جعفر پناهی که علیرغم پذیرفته شدن فیلمش نخواهد توانست در جشنواره کن2018 حضور داشته باشد بیان داشت: من پناهي را نمي‌شناسم، اما براي يك فيلمساز تنها بايد ساختن فيلم مهم باشد. براي عرضه فيلم شايد بايد در جايي حاضر باشي ولي مهم فيلم ساختن است اما من درباره مسائل سياسي پناهي خبر ندارم و نمي‌توانم اظهارنظر كنم.

استون با تأکید دوباره بر کسالت بار بودن فیلمهای جشنواره ای ایران گفت: من به طور خاص نگفتم فيلم‌هاي ايراني و هندي و منظور من آن دسته از فیلمهای این دو کشور بود که مدام به جشنواره ها میروند بود؛ منظورم فيلم‌هاي جشنواره‌اي بود كه روند كلي آنان كند است. من در جمع دانشجويان حرف مي‌زدم كه به آنان مي‌گفتم بهتر است فيلم‌هايشان هيجان‌انگيز و داراي تنش و كنش باشد. شما بيلي وايلدر را مي‌شناسيد، او از من انتقاد كرد كه چرا 5/3 ساعت درباره نيكسون فيلم ساختي و معلوم است كه او فيلم كوتاه دوست داشت. من فيلم نيكسون را هنوز دوست دارم.

الیور استون درباره تأثير جوايزي چون اسكار و گلدن گلوب و ارزش سياسي آن در اهدايشان به ايرانيان گفت: نمي‌توانم با دانش و تجربه جمع‌آوري آرا در اسكار سخن بگويم. برخي از اين فيلم‌ها سياسي نيستند.

وقتي خبرنگاری به استون گفت كه سينماگر ايراني اصغر فرهادي هم جايزه اسكار را برده است، او با تعجب از امير اسفندياري(مدير امور بين‌الملل فارابي) كه در كنارش نشسته بود پرسيد: فرهادي كيست!؟؟

کارگردان فیلم ضدّایرانی «اسکندر» پیرامون حضور فرزندش در ایران و بستنی طلا خوردن در برج میلاد در کنار شماری از نیروهای موسوم به ارزشی بیان داشت: فارغ از همه حواشی پسرم كه چند سال پيش به ايران آمد تعريف و تمجيد‌هاي زيادي از ايران كرد و من دوست داشتم حتماً يك روز به ايران بيايم و امروز خيلي خوشحالم كه اينجا هستم.




رسانه اصلاح‌طلب با تشبیه جشنواره جهانی(؟) فجر به «حوزه استحفاظی آدمهایی ثابت» مطرح کرد⇐چرا انحصاری عمل می‌کنند؟/چرا به همفکری اعتقاد ندارند؟/چرا به «مونوپولیسم» بها می‌دهند؟

سینماروزان: در روزهای برگزاری جشنواره موسوم به جهانی فجر کمتر رسانه اصلاح طلبی را دیده ایم که ایرادات این جشنواره را طرح کنند و به جایش در این تیپ رسانه ها بر ویژگیهای متمایز این جشنواره تأکید شده است.

به گزارش سینماروزان به تازگی اما روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی به بهانه این جشنواره به یکی از مهمترین ایرادات این جشنواره کاملا متصل به بیت المال که استفاده از حلقه ای ثابت برای مدیریت آن است اشاره کرده است و در چرایی تبدیل کردن این جشنواره به مونوپلی برای ورود افراد خاص به آن و عدم اعتقاد به همفکری برای مدیریت طرح پرسش کرده است.

متن تحلیل «شرق» را بخوانید:

اتحادیه خودیها و شوق جهانی شدن

به نظر مي‌رسد كه «جشنواره جهاني فيلم فجر» در اين چندسالي كه به طور مستقل، در زماني جدا از دهه فجر برگزار مي‌شود، به تدريج تعدادي مخالف جدي پيدا كرده است. در مورد نقاط مثبت و منفي منفك‌شدن اين جشنواره از بخش داخلي مي‌توان بحث اساسي كرد كه در اين يادداشت جايش نيست. قاعدتا هر رويدادي كه بتواند زمينه‌ساز ارتقاي فرهنگي و ارتباط هرچه‌گسترده‌تر با جامعه جهاني شود را بايد ارج نهاد. در شرايطي كه از طريق سينما مي‌توان به يك زبان فرامليتي در جهت پيوند فرهنگ‌ها و قوميت‌ها و هم‌صدايي با مفاهيم عميق انساني رسيد، موضع‌گيري منفي، جناحي و افراطي نسبت به اين‌گونه رويدادها فاقد هرگونه توجيه منطقي است. پس لااقل شخص نگارنده با نفس برگزاري جشنواره جهاني فيلم فجر با درنظرگرفتن بضاعت ما در موقعيت كنوني و ميزان محدوديت‌ها و خطوط قرمز كه مانع از رسيدن چنين جشنواره‌اي به استانداردهاي واقعي جهاني مي‌شود، مشكلي ندارد.

ما در فاصله سال‌هاي 50 تا 56 قبل از انقلاب «جشنواره جهاني فيلم تهران» را داشتيم كه با توجه به بنيه مالي وزارت فرهنگ و هنر در آن دوران و نبود سانسور و محدودیت نمایشی بعضی فیلم‌ها و تنوع در برنامه‌ریزی و حضور میهمان‌های سرشناس خارجی، قابلیت تبدیل‌شدن به یک جشنواره رده «الف» را پیدا کرده بود. در نگاهی واقع‌بینانه، این جشنواره برای قشر فرهنگی و دانشجو و علاقه‌مندان جدی سینما به صورت یک پاتوق فرهنگی درآمده بود و همه‌ساله در ماه آبان با شوروشوق برای برگزاری آن لحظه‌شماری می‌کردند. اما باید بپذیریم که شرایط حاکم بر جامعه ما در سال‌های اخیر و بحران و تحریم اقتصادی که امکانات معیشتی شمار قابل‌توجهی از اقشار مطرح را مختل كرده است، قابل قیاس با آن دوران ماضی نیست.
روی همین اصل، به‌طور اجتناب‌ناپذیری باید برخی از مسائل را در چرخه عدالت مدنظر قرار داد و از ولخرجی‌های بی‌مورد پرهیز کرد. حال با این پیش‌زمینه و واقعیات عینی دوران معاصر بايد پرسيد جشنواره‌‌اي كه آن جولان‌دهي مطلوب برای جهانی‌شدن را به دلایل مختلف ندارد، در چه محدوده‌ای ‌باید برگزار شود؟

متأسفانه جشنواره جهانی فیلم فجر به دبیری رضا میرکریمی در این‌ سال‌ها همواره از نظر هزینه‌ها و ردیف بودجه و شیوه سیاست‌گذاری و تقسیم کار و مسئولیت‌های تفویض‌شده به افراد و نحوه برگزاری جلسات آموزشی و پژوهشی و ورک‌شاپ‌ها و انتخاب داوران بخش‌های مختلف به‌گونه‌ای عمل کرده که به دست مخالف‌خوان‌ها مستمسک داده است. مثلا یکی از اشکالات اساسی این شیوه مدیریت، انحصاری‌عمل‌کردن و بها‌دادن به «مونوپولیسم» و عدم اعتقاد به هم‌فکری با طیف‌های مختلف فرهنگی هنری در جامعه سینمایی است.

به‌همین‌خاطر، در این سه سال با مجموعه‌ ثابتی از آدم‌ها در این حوزه استحفاظی رو‌به‌رو هستیم. به‌عنوان یک نمونه قابل‌ایراد دیگر، چرا نباید در ترکیب داوران حتی یک منتقد سینمایی وجود داشته باشد؟