خسرو سینایی: برگزاری بزرگداشت در جشنواره کوتاه به درد من نمیخورد؛ باید بتوانم فیلم بسازم/نمیدانم “جزیره رنگین” چگونه در “هنروتجربه” اکران شد که در مجموع بیشتر از چهار میلیون تومان فروش نداشت! که نیمی از آن را هم به فارابی دادیم!!! چطور بهتر از این میتوانند زیرآب یک فیلمساز را بزنند؟!
سینماروزان: خسرو سینایی با ورود به مرز ٥٠سالگی فعالیت هنری خود، در سیوسومین جشنواره فیلم کوتاه تهران تجلیل میشود.
به گزارش سینماروزان و به نقل از “شرق” ضمن ارجنهادن به چنین حرکتهایی، بد نیست مسئولان مربوطه هم به فیلمسازی امثال سینایی اهمیت بیشتری بدهند تا بتواند کار خود را بهراحتی انجام دهد.
او و همنسلانش در سنی نیستند که دنبال سرمایهگذار بگردند. او سرشار از تجربه و انگیزه برای فیلمساختن است. این انگیزهها را پاس بداریم و به هنرمندان فقط بهمثابه زینتالمجالس نگاه نکنیم.
بهتر است قضاوت تاریخ را همیشه مانند تابلویی ارزشمند روبهروی خود قرار دهیم. به همین بهانه با خسرو سینایی گفتوگو کردیم:
آقای سینایی! مطلع هستید که سیوسومین جشنواره فیلم کوتاه تهران قرار است برای شما بزرگداشتی برگزار کند؟
نه. خبر ندارم.
یعنی به شما اطلاع ندادهاند؟
فقط قرار است منتخبی از فیلمهای مستندم مانند «حاج مصور»، «حسین یاوری»، «شرح حال»، «میان سایه و نور» و «گواهان تاریخ» را به نمایش بگذارند. البته به نظرم این نوع بزرگداشتها خیلی به درد فیلمسازانی مانند من نمیخورد.
چطور؟
آنچه برای هر فیلمساز مهم است، این است که بتواند فیلم بسازد. یعنی دولتها موقعیتی برای فیلمسازان فراهم کنند تا آنها بتوانند کار خودشان را انجام دهند.
بعد از «جزیره رنگین» چرا دیگر فیلم نساختید؟
خب برای ساخت این فیلم کلی ضرر کردم!
مگر فروش فیلم چقدر شده بود؟
حدودا چهار میلیون تومان.
جدی میگویید؟!
کاملا. من در افتتاحیه فیلم که در موزه سینما به نمایش درآمد، افرادی مانند احمد مسجدجامعی را دعوت کردم، اما آنقدر کیفیت صدا و تصویر بد بود که همان اوایل نمایش فیلم از سالن خارج شدم و در فضای موزه، گوشهای نشستم تا اصلا شاهد چنین چیزی نباشم. ضمن اینکه گفته بودند این فیلم در گروه «هنر و تجربه» اکران خواهد شد، اما نمیدانم چگونه اکران شد که در مجموع فروش چیزی حدود چهار میلیون تومان بیشتر نداشت! که نیمی از آن را به بنیاد سینمایی فارابی دادیم، چون شریک فیلم بود. سهم بنده هم دومیلیون و ٣٠ هزار تومان شد که درنهایت به دلیل هزینههای تمامشده، فقط یک میلیون تومان برای من باقی ماند! به نظر شما چطور بهتر از این میتوانند زیرآب یک فیلمساز را بزنند؟!
شما خودتان دلیل این مشکل را میدانید؟
من خودم میدانم که چه کسانی میخواهند من فیلم نسازم. اما آنها هیچوقت نمیتوانند. آنها این قدرت را ندارند که من را خرد کنند. چون پیش از صحبت با شما داشتم روی موسیقی فیلم جدیدم کار میکردم. درنهایت من دور از هرگونه غوغا کار خودم را انجام خواهم داد.
چرا هیچوقت اسامی این افراد را مطرح نمیکنید؟
به دلیل اینکه من اهل اینجور کارها نیستم. اما درباره این مسائل و ریشههایش باید در زمان دیگری مفصل صحبت کنیم. اما مگر مسئولان ما مدتها درباره مسائل محیط زیست و گردشگری صحبت نمیکنند؟
البته.
پس فیلم «جزیره رنگین» فرصت مناسبی بود که به این دغدغهها بپردازد و در سطح وسیعی باب این مسائل را باز کند. در این زمینه حرف زیاد است. اما بهتر است که بگذریم!
آقای سینایی! با توجه به اینکه جشنواره فیلم کوتاه تهران، سیوسومین دوره خود را برگزار خواهد کرد، آیا به نظر شما فیلم کوتاه میتواند سکوی پرش مناسبی برای ساخت فیلم بلند باشد؟
اینگونه که شما میگویید، خیر. مثل این میماند که بگوییم خیام، رباعی میسرود تا بعدا بتواند قصیده بگوید! بالاخره هر چیزی سر جای خودش معنا میدهد. درحالیکه ما میتوانیم در فیلم کوتاه، انواع و اقسام گونههای سینمایی را بیان و تجربه کنیم. درحالیکه فیلم بلند حرفهای چنین امکاناتی را در اختیار ما قرار نمیدهد. چون اصلا امکان تجربه در آن وجود ندارد.
شما این جمله را که «فیلمسازی کوتاه ما حرفهای شده» چگونه تحلیل میکنید؟
اگر بخواهم معنایی برای این جمله پیدا کنم، میتوان گفت در کشورمان جوانان بااستعدادی داریم که فیلمهای کوتاه خوب میسازند. نمونه موفق آن هم کسی مثل مهرداد اسکویی است که آنقدر فیلم کوتاه ساخت و زیربنای فیلمسازی را در خود محکم کرد که امروز توانست جوایز متعددی را از جشنوارههای مطرح دنیا دریافت کند.
یا همینطور شهرام مکری و سعید روستایی که در ساختن فیلم کوتاه موفق عمل کردند و حالا هم در سینمای حرفهای حرفی برای گفتن دارند.
کاملا.
به نظر شما آیا هر کشور صاحب سینما، به فیلمسازی کوتاه نیاز دارد؟
خب همه اینها به یکدیگر وابسته و پیوستهاند. وقتی درک درست سینما در فیلمسازان شکل گرفت، هر کسی بسته به نوع خلاقیتش راهی را در پیش گرفت. مثل هنرمندان تجسمی که گرایشهای مختلفی مثل نقاشی، گرافیک، کاریکاتور و… را انتخاب میکنند که در جای خود محترماند. منتها از آنجا که سینما به مسائل اقتصادی متکی است در زمینههای تبلیغات، ستارهسازی، امکانات سینمایی و… شرایط و مناسبات خاصی را میطلبد.
شما از جمله فیلمسازانی هستید که در قیاس با همنسلان خود فیلمهای کوتاه بسیاری ساختهاید. آیا از این نظر فرصتی بهتر برای حضور بهتر در سینمای حرفهای پیدا کردید؟
اتفاقا بزرگترین اشتباه من این است که پیش از انقلاب که حتی زودتر از همنسلانم کارم را شروع کردم، بسیار فیلم کوتاه ساختم. درحالیکه چنین انرژیای را باید برای ساخت دستکم پنج فیلم بلند سینمایی میگذاشتم. آن زمان مانند امروز به فیلم کوتاه اهمیت داده نمیشد.
این روزها مسائل فیلم کوتاه را پیگیری میکنید؟
من این روزها هیچ چیزی را پیگیری نمیکنم. فقط در گوشه دنجی کار خودم را انجام میدهم.