1

رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان تاکید کرد⇐اکران در شرایط فعلی، جز فیلم‌سوزی نتیجه دیگری ندارد!/دشمنی دیرینه تلویزیون با سینما باعث ایجاد مشکل بر سر تبلیغات فیلمها شده!/انحصار وی‌او‌دی‌ها و قرارگیری در اختیار یک عده رانتخوار، باعث شده اکران آنلاین به سوددهی نرسد!/بسیاری از اهالی سینما بیکار شده‌اند و برای امرار معاش سراغ مسافرکشی رفته‌اند!/برای این دولت، کلیت هنر به خصوص سینما و تئاتر در اولویت قرار ندارد!!

 

سینماروزان: عدم حمایت جدی دولت از هنرمندان سینما در دوران کرونا، مشکلی است که با وجود همه نقدها همچنان ادامه دارد. تعطیلی سینماها باعث شده آمار بیکاران سینما بالا برود و دولتی که کم بودجه پشتیبانی یا بودجه برای برگزاری جشن و جشنواره ندارد، باید به کمک سینماگران بیاید.

سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به خبرگزاری مهر گفت: متاسفانه شرایط فعلی شرایط مناسبی برای اکران فیلم نیست، برخی از دوستان معتقدند که نباید سینماها حتی یک روز هم تعطیل شود و باید به هر قیمتی سینماها را باز نگه داشت، من چندان به این طرز فکر اعتقادی ندارم. ما در شرایط ویژه‌ای هستیم و باید به خاطر داشته باشیم که جان مردم عزیزتر از کل سینمای ایران است و نباید جان مردم را به خطر بیاندازیم.

این تهیه‌کننده سینما بیان کرد: درست است که می‌گویند رستوران‌ها باز است و مردم از آن استقبال می‌کنند، اما باید این را به خاطر داشته باشیم که درصد مرگ بر اثر کرونا افزایش پیدا کرده و این مساله، بسیار مهم است و به همین دلیل نباید بیشتر از این جان مردم را به خطر اندازیم.

هاشمی ادامه داد: اقتصاد سینمای ایران از راه گیشه تأمین می‌شود و به دلیل شیوع ویروس کرونا بسیاری از اهالی سینما بیکار شده‌اند و حتی برخی از آن‌ها برای امرار معاش سراغ مسافرکشی رفته‌اند! دولت باید فکری برای این شرایط ویژه داشته باشد، البته این دولت برایش کلیت «هنر» به خصوص سینما و تئاتر در اولویت قرار ندارد و این نگاه در بین مدیران فعلی نیز دیده می‌شود.

وی ادامه داد: نگاهی به آمار و ارقام فروش سینماها نشان می‌دهد امسال هیچکدام از فیلم‌ها فروش چندان مناسبی نداشته‌اند چرا که تبلیغات مناسبی هم در این زمینه صورت نگرفت. البته این مساله هم بیشتر به دلیل دشمنی دیرینه تلویزیون با سینما است و سال‌ها است تلویزیون و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سر تبلیغات فیلم‌های در حال اکران با هم مشکل دارند.

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «شوکران» بیان کرد: در حال حاضر صلاح نمی‌دانم که فیلم‌ها در سینماها اکران شوند، چرا که جز فیلم‌سوزی نتیجه دیگری ندارد، البته برخی از دوستان می‌گویند که باید فیلم مخاطب‌پسندی را در سینما اکران کنیم تا مخاطب به سینما کشیده شود، شخصاً معتقدم این نوع نگاه هم اشتباه است و نباید چنین کاری کرد. فیلم پرفروش یعنی حضور مردم در سینما و حضور مردم در سینما در چنین شرایطی تنها جان مردم را بیشتر به خطر می‌اندازد.

وی ادامه داد: اگر فیلم‌ها در سینماها اکران نشوند، می‌توانند اکران آنلاین در وی‌اودی‌ها داشته باشند که این مساله نیز خود با مشکلاتی مواجه است. مثل اینکه با نمایش فیلم در این پلتفرم‌ها به سرعت در شبکه‌های ماهواره‌ای نمایش داده می‌شود.

این تهیه‌کننده سینما در چرایی عدم سوددهی اکران آنلاین تاکید کرد: متاسفانه وی‌اودی‌ها در معرض انحصار یک عده آدم خاص که احتمالاً به دنبال رانتخواری هستند، قرار دارد که مانند هر انحصار دیگری مانع سوددهی شده اما در صورتی که شرایط مناسبی فراهم شود می‌توان از این پلتفرم‌ها استفاده کرد. اگر نتوانستیم از وی‌اودی‌های داخلی استفاده کنیم، می‌توانیم فیلم خود را سایت‌های خارجی نیز نمایش دهیم که این خود شاید گشایشی شود برای گذر از این مشکلات.

 

 




رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان بیان کرد⇐سینمای ایران سینمایی ورشکسته است که از اول انقلاب تاکنون سودآوری نداشته!/در دولت اعتدال هیچ برنامه مدونی درباره فرهنگ و سینما ندیدیم!/حسین انتظامی شناختی از سینما ندارد و هیچ کمکی به سینما نکرده!!/مخالف حضور اتحادیه تهیه‌کنندگان در خانه سینما هستیم!/صنوف خانه سینما را به اجبار کارگری کرده‌اند و در این شرایط صنوف کارفرمایی نمی‌توانند در خانه باشند!/پس از خروج سینماداران، پخش‌کنندگان و تهیه‌کنندگان هم از خانه سینما جدا خواهند شد!/روسای خانه سینما بیشتر از اینکه درگیر تولید فیلم شوند باید به وضعیت رفاهی، بیمه بیکاری و خدمات درمانی اهالی سینما رسیدگی کنند!!

سینماروزان: در ماههای پایانی دولت اعتدال قرار داریم و عملکرد سینمایی دولت بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته.
دولت اعتدال دولتی بود که میتوانست حداقل در بازه ای که کل مملکت گرفتار کروناست با تعطیلی جشنواره های پرهزینه و تزریق بودجه میان بدنه گرفتار سینما دورنمایی مثبت از خود ارایه دهد ولی حیف که همچنان برای دولتیون برگزاری جشنواره به هر قیمتی بر هر چیز دیگر الویت دارد.

سید ضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در بررسی کارنامه سینمایی اعتدالیون در شبکه افق تلویزیون گفت: ما در دولت اعتدال هیچ برنامه مدونی درباره فرهنگ و سینما مخصوصا تلاشی در جهت ساخت آثار استراتژیک ندیدیم.
این تهیه کننده باسابقه افزود: حسین انتظامی مسئول سازمان سینمایی فرد محترمی است که شناختی از سینما ندارد ولی در مسند سینمای کشور نشسته است و هیچ کمکی به سینما نکرده است. البته ما در سال آخر تمام دولت ها شاهد این از هم گسستگی بودیم.

رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان تاکید کرد: بخش خصوصی اگر نتواند پولش را از مردم بگیرد دیگر نمی تواند ادامه دهد. سینمای ایران سینمایی ورشکسته است که از اول انقلاب تا کنون سود نداشته است!!!

سیدضیاء هاشمی در توضیح ورشکستگی سینما بیان کرد: بهترین سال های سینمای بعد از انقلاب اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بوده است که آنها هم سود نداشته است. توجه داشته باشید در هر سال ۷۰ فیلم ساخته شده است ۵۰ فیلم از اینها نابود شده اند و ۸ تا ۱۰ فیلم توانسته است هر سال در لیست پر فروش ها باشند. این یعنی سینمای ورشکسته!

رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در ادامه از ادغام تشکل های تهیه کنندگان به صورت واحد خبر داد و اظهار کرد:  ۴ تشکل در حوزه تهیه کنندگی داشتیم که مطلوب سینما نبود و اختلاف سلیقه ای بین سینماگران پیش آورد و در ماه های اخیر تصمیم بر این شد که اتحادیه تهیه کنندگان به عنوان صنف واحد برای همه امور فعالیت کند.
وی در ادامه افزود: ما حدود ۴۰۰ تهیه کننده داریم که تعداد زیادی از تهیه کنندگان در عرصه کسوت هستند و فعالیت جدی ندارند ولی در مجموع ۳۰ درصد تهیه کننده فعال داریم که در سینمای ایران فیلم تولید می کنند.

سید ضیاء هاشمی از جدایی قریب الوقوع اتحادیه تهیه کنندگان از خانه سینما خبر داد و گفت: صنوف خانه سینما را به اجبار کارگری کرده اند و در این شرایط صنوف کارفرمایی نمیتوانند در خانه باشند! ما مخالف حضور اتحادیه تهیه کنندگان در خانه سینما هستیم و این موضوع به صورت جدی در حال پیگیری است و شک نکنید به زودی این اتفاق خواهد افتاد. ضمن اینکه پس از خروج سینماداران، پخش کنندگان نیز باید از صنوف خانه سینما خارج شوند و اساسا هر کس که نقش کارفرمایی در سینما را دارد نباید در صنوف خانه سینما باشد.

وی در ادامه ضمن انتقاد از عملکرد صنفی خانه سینما اظهار کرد: خانه سینما باید وظایف اصلی خود را انجام دهد. در ایام کرونایی وظیفه این نهاد صنفی بسیار اهمیت دارد و روسای خانه سینما بیشتر از اینکه درگیر تولید برخی فیلمها شوند باید به وضعیت رفاهی، بیمه بیکاری و خدمات درمانی اهالی سینما رسیدگی کنند. ما به عنوان اتحادیه تهیه کنندگان نیز وظیفه رسیدگی به سینما را داریم.




مخالفت جامعه صنفی تهیه‌کنندگان با واگذاری شبکه خانگی به تلویزیون⇐صداوسیما که نتوانسته با شبکه خانگی رقابت کند ابتدا به شبکه خانگی حمله کرد و حالا قصد دارد اختیار رقیب را به دست گرفته و در طول زمان، آن را نابود کند؟؟؟/رسانه ملی اگر توان جذب مخاطب داشت با هزینه‌های گزافی که صرف سریالهایش کرده باید امروز یکی از پربیننده‌ترین رسانه‌ها بود!/خروجی صداوسیمایی با مساحتی در حد یک شهر، کارمندانی در حد چند وزارتخانه و بودجه‌ای در حد یک کشور اروپایی چه بوده که حالا به‌دنبال تملک شبکه خانگی است؟/نباید گذاشت که از سکوت پدرناتنی(!) شبکه خانگی در وزارت ارشاد سوءاستفاده شود و این مدیوم، قربانی دعواهای سیاسی و سلیقه‌ای گردد!/دلسوزان و مقامات بالادستی نظام باید به ماجرا ورود کرده و جلوی فاجعه‌ای دیگر را بگیرند!

سینماروزان: اختلاف میان وزارت ارشاد و ساترای صداوسیما بر سر مدیریت شبکه خانگی بالا گرفته و علیرغم مخالفت تهیه‌کنندگان و کارگردانان شاخص با واسپاری شبکه خانگی به صداوسیما ولی ساترا همچنان اصرار دارد بر مدیریت شبکه خانگی.

به گزارش سینماروزان جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران با انتشار بیانیه‌ای سرگشاده، مخالفت خود را با واسپاری شبکه خانگی به صداوسیما اعلام کرده.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه‌کنندگان را بخوانید:

در روزهایی قرار داریم که به ناگاه مسئولین پشت پرده رسانه ملی (!) تصمیم به پخش یک برنامه خبری میگیرند و با مصاحبه های سفارشی( !) تولیدات و سریال های رسانه خانگی را زیر سوال برده و با هجمه ای گسترده سعی در تخریب آن را دارد.

شبکه خانگی همان نوزاد تازه متولد شده ای که فارغ از زمان کوتاه در مجموع توانسته رضایت نسبی مخاطبان خود را فراهم نماید و رقیب جدی برای صداو سیما باشد ابتدا مورد حمله صداوسیما قرار گرفته و بعد از قلع و قم برنامه ریزی شده و هدف دار، صداوسیما قصد دارد آن را چون کودکی بی کس و کار به سرپرستی بگیرد و خیرخواهانه مسیر زندگی اش را تغییر دهد ؟؟! و همان راه و رسم و شیوه مدیریتی مدینه فاضله ی تمام سفارشی و سلیقه ای کم مخاطب تلویزیون را برایش دیکته کند؛ اختیار رقیب رادر دست بگیرد و در طول زمان نیست ونابود نماید!؟؟

در این شرایط نباید گذاشت که از سکوت پدرناتنی شبکه خانگی در وزارت ارشاد سوء استفاده شود و این مدیوم، قربانی دعواهای سیاسی و سلیقه ای شود!

در این میان تهیه‌کنندگان با مصاحبه‌های متعدد و در رسانه های مختلف، مخالفت خود را با واگذاری مجوز سریال‌های نمایش خانگی به صدا سیما اعلام کردند و این مساله را موجب ایجاد مشکل برای اهالی تولید در این رسانه پربیننده دانسته اند.

در شرایطی که این رسانه توانسته میلیون‌ها مخاطب را در سراسر کشور با خود همراه سازد و در روزهای سخت مقابله با ویروس کرونا شبکه نمایش خانگی تحمل این روزها را برای خانواده ها سهل تر کرد، به یکباره با بی مهری مدیران مواجه شد و با تصمیم نابخردانه و بی توجه به هنرمندانی که در این رسانه مشغول به کار بودند، تصمیم گیری عجولانه ای صورت گرفت.

جامعه صنفی تهیه کنندگان با حمایت از سخنان بی‌پرده و صریح مدیر اداره نظارت و ارزشیابی درباره شبکه نمایش خانگی خواستار نظارت وزارت ارشاد به عنوان متولی امور فرهنگی در کشور به این رسانه تاثیرگذار است و معتقد است رسانه ملی اگر توان جذب مخاطب و ایجاد رضایت در میان بینندگانش را داشت باید با هزینه های گزافی که برای سریال های تلویزیونی شبکه‌های متعددش می‌کرد امروز یکی از پربیننده ترین رسانه ها باشد که چنین نیست و متاسفانه شاهد افت شدید مخاطب در شبکه های مختلف این رسانه (به جز شبکه خبر) هستیم.

رسانه ملی هم‌اینک با عملکرد غلط و بدون کارشناسی یکی از پرهزینه ترین سریالهای خود یعنی “سرزمین کهن” را توقیف کرده است و بسیاری از سریال هایی که با پول بیت المال تهیه کرده و یکبار روی آنتن برده است، به دلیل تغییر سلیقه مدیران امکان بازپخش ندارند.

صداوسیما چطور می تواند برای رسانه ای چون شبکه نمایش خانگی تصمیم‌گیری کند؛ آن هم براساس سلیقه مدیرانی که به ندرت 3 سال در پست خود ماندگار هستند؟؟

مسئولین محترم توجه دارند که صداوسیما با مساحتی در حد یک شهر، کارمندان در حد چند وزارتخانه ، بودجه ای در حد اداره یک کشور اروپایی ولی خروجی تولیدات آن را همه شاهدیم که تقریبا صفر است. خروجی این صداوسیما چه بوده که حالا می‌خواهد شبکه خانگی را هم تملک کند؟

همه می‌دانیم که تولیدات صدا و سیما باعث شد که شبکه های خارجی مثل قارچ رشد کنند و برای رونق شبکه خود تولیدات سینمایی را به غارت ببرند و جهت جذب مخاطب آنها را پخش کنند؛ به جای این که نمایش خانگی را تشویق کنیم که باعث شده مردم به شبکه های خارجی کمتر توجه کنند با این حرکت در جهت منافع شبکه های خارجی عمل کردید؛
نتوانستید با نمایش خانگی رقابت کنید و تصمیم گرفتید صورت مسئله را پاک کنید. این تصمیم قطعا به نفع منافع ملی کشور نیست. از دلسوزان و مقامات بالادستی نظام درخواست داریم با دخالت خود جلوی فاجعه اش را بگیرید.

جامعه صنفی تهیه کنندگان خواستار فراهم شدن شرایطی به دور از هر گونه اعمال سلیقه برای تولیدات شبکه نمایش خانگی است تا این رسانه فراگیر بتواند بیش از پیش در خدمت مردم باشد.




واکنش رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به صدور مجوز کارگردانی و تهیه‌کنندگی برای افراد بی‌ربط⇐گویا هر کسی از راه می‌رسد می‌تواند مجوز تهیه‌کنندگی و کارگردانی دریافت کند!/ افرادی به جرگه تهیه‌کنندگی وارد شده‌اند که با زبان بازی و چاپلوسی خود را در بالاترین سطح سواد معرفی می‌کنند ولی در کارنامه خود فیلمی دارند با تعداد مخاطب کمتر از انگشتان دست!!/کار به جایی رسیده که یک شاخ اینستاگرام که از طریق ویدئوهای رقاصی کسب درآمد کرده حالا با شابلون دوستان(!!) پروانه کارگردانی می‌گیرد!!!/آنها که این گونه مجوز کارگردانی و تهیه‌کنندگی می‌دهند، دلسوز سینما نیستند!/سازمان سینمایی برای جبران این خسارت عظیم، تمام مجوزهای ارائه شده به‌صورت بی‌رویه را ملغی کند!

سینماروزان: در هفته‌های اخیر و علیرغم کسادی بی‌سابقه گیشه‌ها، با صدور بی‌رویه پروانه ساخت و درعین حال صدور مجوز تهیه‌کنندگی و کارگردانی برای افراد بی‌ربط مواجه بودیم به گونه‌ای که این حس به سینماگران دست داده هر آن که توانایی بریز و بپاش داشته قادر است به دریافت پروانه!!

این روال بی‌منطق با صدور مجوز کارگردانی برای یک شاخ پولدار اینستاگرام به غائله‌ای بدل شده که بسیاری از اهالی سینما را به واکنش واداشته است.

رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در واکنش به حواشی اخیر صدور مجوزهای تهیه‌کنندگی و کارگردانی، بر لزوم واگذاری این مسئولیت از سوی سازمان سینمایی به صنوف مربوطه تأکید کرد.

سید ضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان، درباره ارائه مجوز تهیه‌کنندگی به افراد جدیدالورود در این حوزه از سوی سازمان سینمایی به مهر گفت: ارائه کارت تهیه‌کنندگی و تاییدیه از سوی شورایعالی تهیه‌کنندگان قواعد و قوانین خاصی دارد. در گذشته ما با محاسبه حداکثر یک دهم تولیدات، تهیه‌کننده جدید معرفی می‌کردیم اما امروز شرایط متفاوت شده است و هر کسی از راه می‌رسد گویا می‌تواند مجوز تهیه‌کنندگی و گاه کارگردانی دریافت کند!

هاشمی تأکید کرد: متاسفم که امروز افرادی به جرگه تهیه‌کنندگی وارد شده‌اند که با زبان بازی و چاپلوسی و بدون داشتن مدارک تحصیلی خود را در بالاترین سطح سواد معرفی می‌کنند و جالب است در کارنامه خود فیلمی با تعداد مخاطب کمتر از انگشتان دست ساخته و روانه اکران کرده‌اند!

وی در ادامه افزود: دوستان گویا از بی‌اطلاعی سازمان سینمایی سوءاستفاده کرده و سعی دارند از آب گل آلود ماهی خود را صید کنند. در باور من نمی‌گنجد که روزگاری ارائه مجوز کارگردانی بسیار سخت بود و امروز دوستان با چارچوبی که در نظر گرفته‌اند درخواست کارگردانی یک شاخ اینستاگرامی را هم قبول می‌کنند! کار به جایی رسیده که فردی که از طریق ویدئوهای نازل و سطحی رقاصی کسب درآمد کرده حالا با شابلون دوستان(!) پروانه کارگردانی می‌گیرد.

هاشمی ادامه داد: اینجا سینماست. شرایطش کاملاً با فضای مجازی فرق دارد. فردی که به تازگی موفق به دریافت پروانه ساخت شده با کارهای سطحی و نازل در اینستاگرام سعی در تحمیق مخاطب به هر قیمتی را دارد اما سینما شرایطش کاملاً فرق دارد. این افرادی که مجوز تهیه‌کنندگی و کارگردانی را اینگونه به ثمن بخس ارائه می‌دهند، دلسوز سینمای ایران نیستند.

رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در ادامه گفت: سازمان سینمایی خواستار یکپارچگی تهیه‌کنندگان است و تاکید دارد برای این اتحاد هر کمکی از دستشان برمی‌آید انجام دهد. امروز باید بگوییم مدیران محترم سازمان به ما تهیه‌کنندگان کمک نکنید قهراً کمک شایانی در حق ما روا داشتید. ما تهیه‌کنندگان به شرط حیات ماندنی هستیم و مدیران صندلی‌هایشان در جایگاه‌های مختلف جابجا می‌شود و در یک مسند بیش از دو سه سال ماندنی نیستند.

وی در خاتمه تاکید کرد: سازمان سینمایی برای جبران این خسارت عظیم، تمام مجوزهای ارائه شده به‌صورت بی‌رویه را ملغی قلمداد کرده و بررسی پرونده تهیه‌کنندگان را به شورایعالی واسپاری کند تا با بررسی و تایید پرونده‌ها بتوانیم این روند بی حساب و کتاب را مدیریت کنیم.




ای کاش هیات مدیره دائم‌الاختلاف خانه سینما از جامعه صنفی تهیه‌کنندگان یا کانون کارگردانان بیاموزند

سینماروزان: انعکاس خبر، شایعه، پچ‌پچه و زمزمه از درگیری‌ها و اختلافات درونی هیات مدیره خانه سینما از حد گذشته و هفته‌ای نیست که خبری درباره درگیری میان اعضای هیات مدیره نشنویم.

اگر این اختلافات زمینه‌ای می‌شد برای اصلاح و رسیدن به اجماع بر سر اصول اولیه‌ای که خانه سینما برایش بنا شد، ایرادی نداشت ولی وقتی می‌بینیم که نزدیک به سه سال بعد از روی کار آمدن این هیات مدیره، همچنان تنها خروجی محسوس هیات مدیره، درگیری و اختلاف و متلک‌پرانی اعضا به یکدیگر است واقعا باید گریست به حال خانه سینمایی که چنین هیات مدیره‌ای دارد.

هیات مدیره‌ای که بعد از ماهها اختلاف و درگیری هنوز نتوانسته بر سر اصول ابتدایی و مثلا ارائه تسهیلات به تمام اعضای صنف، به توافق برسد واقعا بود و نبودش چه فایده‌ای دارد؟؟ چرا به‌خاطر همین بلای کرونا هم که شده اعضای هیات مدیره فقط برای یک بار کنار هم قرار نمی‌گیرند و تشریک مساعی نمی‌کنند برای برداشتن باری از دوش تمام اعضای صنف؟

سه سال است که هیات مدیره خانه سینما منفعلانه نظاره‌گر حذف هزاران سینماگر از فهرست عیدی میلیاردی ارشاد است و سه سال است که هیات مدیره خانه سینما درباره بی‌کفایتی‌های بیمه تکمیلی درمان سینماگران، منفعل است و سه سال است که هیات مدیره خانه سینما دست روی دست گذاشته و حتی به‌دنبال ارتقای بیمه تامین اجتماعی اعضا نمی‌رود تا پیشکسوتان خانه با حقوق زیر ۲میلیون، بازنشسته نشوند!

به‌خاطر بحران کرونا هم که شده از هیات مدیره انتظار می‌رفت دست از اختلافات کودکانه بردارد و یک قدم برای کف صنف بردارد نه آن که همچنان فقط بازتاب اخبار درگیری‌ها باشد که بشود مهمترین خروجی هیات مدیره.

در همین روزها رفتارهایی منطقی از دو صنف مهم سینمای ایران دیده‌ایم؛

یکی جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به ریاست سیدضیاء هاشمی که کوشیده بی شوآف و هیاهوی رسانه‌ای با رایزنی‌ مستقیم شرایط تخصیص سبدکالا به تمام اعضای صنف خود فراهم کند.
دیگری کانون کارگردانان که با تلاشهای شورای مرکزی خود و ازجمله پوران درخشنده و رضا درمیشیان توانسته بن‌های خرید کالا میان تمام اعضای صنف توزیع کند.

مسیری که جامعه صنفی تهیه‌کنندگان و کانون کارگردانان رفته‌اند مسیر تازه‌ای نیست و سالهاست صنوف و سندیکاهای وطنی مشغول پیمودن این مسیرند ولی بدبختانه آن قدر خانه سینما به‌خاطر اختلافات هیات مدیره گرفتار انحراف معیار شده که سایر صنوف سینما درحسرت رفتار مثبتی هستند که از جامعه صنفی تهیه‌کنندگان و کانون کارگردانان سر زده.

چرا شورای مرکزی جامعه صنفی می‌تواند برای تمام اعضایش تسهیلات بگیرد و هیات مدیره خانه سینما نمی‌تواند؟ چرا شورای مرکزی کانون کارگردانان می‌تواند برای تمام اعضایش حرمت قائل شود و هیات مدیره خانه سینما نمی‌تواند؟؟

پاسخ این است که هرچند اعضای شوراهای مرکزی جامعه صنفی، کانون کارگردانان و هیات مدیره خانه ازمنظر سطح معیشت در یک وضعند ولی شواهد نشان‌دهنده آن است که در کانون و جامعه صنفی، روسایی هستند که غم بینوایان، رخ‌شان را زرد کرده ولی عملکرد اعضای هیات مدیره خانه سینما نشان‌دهنده بی‌خبری یا تظاهر به بی‌خبری از غم بینوایان است! 

سیدضیاء+هاشمی+پوران+درخشنده
پوران درخشنده از هسته مرکزی کانون کارگردانان و سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان




حمایت جامعه صنفی‌تهیه‌کنندگان از ورود بخش خصوصی به اکران آنلاین با “طلا”

سینماروزان: ورود بخش خصوصی سینمای ایران به اکران آنلاین با فیلم “طلا” با حمایت جامعه صنفی تهیه‌کنندگان مواجه شد

متن اطلاعیه جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در حمایت از اکران آنلاین “طلا” را بخوانید:

‍ ‍«طلا » دومین فیلم اکران آنلاین و
اولین فیلم بخش خصوصی در این کارزار به شمار می آید. اکران آنلاین در جهت پیشرفت سینما و نزدیک شدن به مخاطب جهانی و استفاده از ظرفیت های موجود مانند شرکت های بزرگی چون نتفیلیکس است.
با وجود کاستی ها و زیرساخت نمایش آنلاین، اقدام اکران آنلاین بسیار پسندیده است و سازندگان فیلم (محمد شایسته ، رامبد جوان) به یاری مخاطب در این روزگار تلخ آمدند و جای خالی سینما را با اکران آنلاین فیلم پر کردند. اما این نکته حائز اهمیت است، سینما با تمام توانش این ریسک را پذیرفته و با کمی ها و کاستی های آنلاین حاضر به نمایش فیلم ها شده امید است صاحبان پلتفروم ها که فعال هستند به این همیت و گذشت و ایثار صاحبان آثار احترام گذاشته و باری بر دوش صاحبان آثار نگذارند، یا خدای ناکرده از پرداخت ها به صورت تمام و کمال سر باز نزنند. صاحبان پلتفروم ها در نظر داشته باشند زیر ۸۵ درصد بازپرداخت به صلاح تهیه کنندگان نیست و شورایعالی تهیه کنندگان این مهم را رصد می کنند.

این تصمیم بزرگ و جسارت  در بخش خصوصی قابل تقدیر را  فتح بابی می دانیم برای شکست انحصار مدیریت پخش و نمایش سنتی سینمای ایران.
اطمینان داشته باشیم خلاقیت، هوشمندی، جسارت، اصالت و جامعه‌پذیری در تصمیم‌های بزرگ، ممکن است توامان با سختی ها باشد اما می توان این فضا را برای دیدن آثار در خور شان مخاطب فراهم آورد.

امیدوار باشیم این اقدام بزرگ، فتح باب و قدمی باشد در جهت رونق سینمای کشور و ترس و هراس همکاران و مدیران سینمایی را با اکران منسجم و پی در پی در حوزه آنلاین به امید بدل سازد.




رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان‌ خطاب به رییس هیات مدیره خانه سینما⇐چرا ضعیف‌ترین عملکرد مدیران خانه سینما مرتبط به بخش رفاهی اعضا بوده که از قضا مکرراً مورد اعتراض اهالی سینما و روسای صنوف واقع شده؟؟/چرا به‌جای ارائه مستقیم تسهیلات به سینماگران همچنان اصرار دارید به برگزاری دورهمی و جشن‌بازی؟/در زمانی که خانه سینما تعطیل بود تمام تسهیلات دولتی اعم از عیدی، سبدکالا و همچنین تسهیلات بیمه فاخر طلایی علی‌السویه بین تمام سینماگران توزیع شد ولی حالا از توزیع عادلانه یک عیدی حداقلی هم عاجزید!/نگاه از بالا به پایین است که توهین‌آمیز است و نه توزیع تسهیلات میان سینماگران!/از مرکب شاهی و جیب مبارک که عیدی نمی‌دهید بلکه تسهیلات از محل بیت‌المالی است که همه در آن سهیم‌اند و شما صرفاً امانتدارید تا آن را به درستی میان همه سینماگران توزیع کنید/اگر صداقت دارید هم گزارش سازمان بازرسی درباره عملکرد مالی خانه سینما را منتشر کنید و هم متن قرارداد خانه سینما با ارشاد برای نحوه هزینه کرد بودجه‌های میلیاردی را!

سینماروزان: مشخص نیست همایون اسعدیان رییس هیات مدیره خانه سینما چرا به جای توزیع عیدی ارشاد میان تمام سینماگران و بستن راه هر گونه حرف و حدیث، همراه مسیری شده که به حذف هزاران سینماگر از فهرست عیدی ارشاد منجر گردیده و برای توجیه این مسیر به سفسطه و طرح مدعاهایی درباره دولت اسبق روی آورده است.

سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان با نگارش نامه‌ای خطاب به رییس هیات مدیره خانه سینما درباره همین سفسطه‌ها از او طرح پرسش کرده!

متن نامه هاشمی را بخوانید:

به نام خدا

تفکیک اعضای خانه سینما برمبنای تمکن مالی، توهین به آنها و همکارانی است که صورت به سیلی سرخ می‌کنند.

با نگاهی به کارنامه عملکردی مدیران خانه سینما درمی‌یابیم متاسفانه امور رفاهی و حمایتی اعضا طی این سالها در زمره ی ضعیف ترین عملکرد مدیران خانه قرارگرفته است.

این نتیجه مبین ناتوانی مدیران خانه سینما در جذب حمایت‌های مالی نبوده و اتفاقاً در این بخش بسیار خوش درخشیده‌اند اما سوال اینجاست با این اقبال چرا ضعیف‌ترین عملکرد آنها بخش رفاهی اعضا بوده که از قضا مکرراً مورد اعتراض اهالی سینما و روسای صنوف بوده است؟ آیا دلیل اصلی این نیست که آنها اساساً به مقوله رفاه عمومی و حمایت های مالی از اعضا باور نداشته و تکلیفی برخود و خانه سینما متصور نیستند؟ کارنامه تصمیمات آنها، در دوراهی انتخاب هزینه برای تامین مخارج برگزاری جشن ها و دورهمی های متعدد و یا در عوض توزیع بودجه آن بین اهالی سینما مبین کدام انتخاب است؟

در آن گذار که خانه سینما با قصور مدیران وقت و پیشین تعطیل شده بود جامعه صنفی تهیه کنندگان سینما از تمام اعتبار و ظرفیت خود بهره جست و نهایتاً موفق به جذب حمایت مالی و تسهیلات بی سابقه ای از دولت نهم گردید؛ آنچه تامین شد اعم از عیدی، حمایت ویژه ماه مبارک رمضان، سبدکالا و همچنین تسهیلات بی نظیر بیمه فاخر طلایی را با سیاست توزیع برابر و بدون تبعیض؛ بالسویه به دفعات بین همه اعضا صنوف و دست اندرکاران سینما توسط ذیحسابی، امور مالی نهاد ریاست جمهوری و نمایندگان بیمه ایران توزیع نمود و آنرا افتخاری صنفی برآمده از رویکردی تکلیف مدارانه قلمداد می کند. درحالیکه دریافتی های میلیاردی خانه سینما تحت حمایت همان دولت نهم (در قالب اسپانسری) مصروف هزینه برای جشن خانه سینما و امثالهم شد که از شکوه برگزاری توسط زنده یاد سیف الله داد متاسفانه به جشن تولدی برای بازیگری بی‌کسوت تبدیل شد.

باید خاطرنشان کنیم مدیران خانه سینما در همین اندک توجه ظاهری به امور رفاهی، رویکرد جداسازی اعضا براساس وضعیت مالی را مبنا می دانند که این روش نه تنها مقرون به واقع نبوده که نتایج آن دارای ابهامات فراوانی نیز می باشد، تفکیک اعضا بر مبنای تمکن مالی بدلیل گمانه زنی بودن آنها، توهین آشکار به همکاران کم برخوردار و نادیده گرفتن همکارانی ست که به نجابت صورت به سیلی سرخ نگه می دارند! که از قضا این عزیزان در این حرفه بسیار فراوانند و بدلیل (در اغلب موارد) حاکمیت سلیقه و باند و دسته، همواره مورد بی مهری و ظلم قرار گرفته و می گیرند!

نکته ی دیگر اینکه لفظ پرداخت و حمایت مالی تحت عنوان عیدی برخلاف نظر رییس هیات مدیره خانه سینما، نه تنها لفظی اشتباهی و توهین آمیز نیست بلکه عیدی دادن و گرفتن در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما اتفاقاً امری بسیار پسندیده و اخلاقی ست؛ در عوض آنچه توهین آمیز و اشتباهی ست قشربندی و نگاه کارگری و از بالا به پایین به همکارانمان در صنوف سینمایی ست که متاسفانه در همه شئون از هویت صنفی تا الخ تعمیم داده شده؛ به نظر می رسد اشتباهی نگاه بورژوازی طبقه ممتاز به طبقه کارگری ست که در خانه سینما رسوخ کرده ؛ اشتباهی شما هستید که با مخالف خوانی و افکاری تماماً در خلاف ماهیت صنف وکار صنفی متاسفانه به هدایت هیات مدیره خانه سینمایی گماشته شده اید که اقدامات ارزشمند یکی از صنوف خانه سینما در جذب تسهیلات از دولت را بجای تکریم ، اینچنین به نامردی ، بی‌انصافی و بدون منطق نقد می کنید.

معیشت هنرمندان نجیب این مرز و بوم همچون دیگر هموطنانمان سالهاست دستخوش ناامنی و بی ثباتی ست اما آنها صورت به سیلی سرخ نگه نداشته اند که به منت چیزکی دریافت کنند آنهم بدست مبارک شما! بر مرکب شاهی و فئودالی صله و انعام که نمی دهید! از جیب مبارک هم که کسر نشده! از محل بیت المالی ست که همه در آن سهیم اند و شما صرفاً امانتدارید تا در عادلانه ترین شکل و درکمترین زمان ممکن تقدیم آنها کنید.

و اما چند راهکار برای رفع ابهامات:

اولاً (برای رفع ابهامات) متن قرارداد خانه سینما با ارشاد برای نحوه هزینه کرد بودجه در سالهای 98 و 99 را منتشر نمایید تا روشن شود دقیقاً موافقت ارشاد برای هزینه تحت چه عناوینی بوده است.

ثانیاً تاریخ امضا تفاهم نامه موافقت نامه ارشاد جهت واریزی خانه به حساب اعضا اعلام گردد.

ثالثاً گزارش سازمان بازرسی کل کشور در خصوص بررسی نحوه تخصیص و توزیع عیدی سال گذشته بین اعضا، به همراه تذکرات و انحرافات احصا شده از فرایند عملکرد مدیران خانه که در گزارش فوق درج گردیده را منتشر کنید.

و آخر اینکه؛ جناب آقای رییس محترم هیات مدیره خانه سینما فرموده اند جامعه صنفی تهیه کنندگان 10 میلیارد بابت عیدی سینماگران دریافت کرده و با پرداخت صرفا 4 میلیارد آن، مشخص نیست الباقی چه فرجامی داشته است! لذا به جهت تنویر افکار عمومی و تشخیص میزان راستی آزمایی رئیس هیات مدیره بزرگترین جامعه صنوف سینمایی؛ 48 ساعت به شما مهلت می دهیم تا نسبت به انتشار اسناد 10 میلیارد دریافتی جامعه صنفی و ۶ میلیارد مفقودی آن اقدام نمایید، بدیهی ست در غیر اینصورت مضاف بر رد ادعای کذب شما در نزد افکار عمومی ، در محاکم قضایی نیز می بایست پاسخگوی ادعای های واهی مطروحه تحت عناوین مجرمانه افترا، توهین، نشر اکاذیب و نسبت ناروا به جامعه صنفی تهیه کنندگان سینما باشید.

به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست

سید ضیا هاشمی
رئیس هیات مدیره




اولتیماتوم حسین فرحبخش به رییس هیات مدیره خانه سینما⇐اگر ظرف ۴۸ساعت نتوانی ادعاهایت را ثابت کنی آن‌گاه…

سینماروزان: این روزها همایون اسعدیان رییس هیات مدیره خانه سینما به‌خاطر حذف بیش از دوهزارنفر از سینماگران از فهرست عیدی میلیاردی ۹۹ ارشاد در کانون پرسش قرار گرفته و در تازه‌ترین گفتگوی خود که با ایسنا انجام شده هم به‌جای پاسخ واضح و اقناع‌کننده به صنف سینما درچرایی حذف مذکور، مدعیاتی را درباره روال توزیع عیدی در دوران احمدی‌نژاد بیان کرده است.

اسعدیان به ایسنا گفت: اساساً دادن عیدی به اعضای خانه سینما رسمی بود که زمان تعطیلی خانه سینما به عنوان یک  بودجه 10 میلیاردی در اختیار جامعه صنفی تهیه کنندگان و شورای ساماندهی صنوف قرار دادند که کارت‌های ۷۰۰ هزار تومانی عیدی در خیابان ایرانشهر می‌دادند و آن بلوا به پا شد. آخر هم حدود ۴ میلیارد تومان توزیع و مابقی آن معلوم نبود چه شد!!

این ادعاها با واکنش محمدحسین فرحبخش از اعضای جامعه صنفی تهیه‌کنندگان مواجه شده است که با نگارش نامه‌ای بلندبالا به اسعدیان هشدار داده اگر ظرف ۴۸ساعت نتواند ادعاهایش را ثابت کند آن گاه…

متن نامه محمدحسین فرحبخش به رییس هیات مدیره خانه سینما را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
آقای همایون اسعدیان

خود شما بهتر از هر کس می دانید که از سال 1365 تا روزی که فیلم اول خود را کارگردانی کردید مراحل مختلف سینما و فیلمسازی را نزد من آموختید اما امروز بسیار متاسفم و نزد خداوند متعال استغفار می کنم که هر چقدر در آموزش سینما به شما موفق بودم اما نتوانستم معرفت و اخلاق انسانی و اسلامی را به شما بیاموزم و جنابعالی هر چند سینما را از من آموختید اما در اخلاق (یا در واقع بی اخلاقی) شاگرد خلف …های بازمانده از مدیریت منحط دهه شصت شدید که با جاه طلبی، بی تدبیری و دیکتاتوری برای نظام اسلامی هزینه تراشیدند.

من، چون شما و شخصیت تان را به خوبی می شناسم برایم عجیب نیست بعد از غصب کرسی ریاست هیات مدیره خانه سینما، که قطعا لیاقتش را ندارید، جوگیر شده، سرتان گیج برود و در کارهایی دخالت کنید که در قد و قواره تان نیست و حرف هایی بزنید که بزرگ تر از دهان تان است. کاری به این هم ندارم که در این دوران بی کسی شما با دخالت مدیران دولتی در ارشاد و بازمانده‌های مدیریت سینما در دهه شصت به این سمت رسیدید و الان هم به رغم هشدارها و با توجه به پایان دوره مسئولیت تان به شکل غیر قانونی بر این مسند نشسته اید، فقط به شما توصیه می کنم قبل از زدن هر حرفی به چهره خود در آینه نگاه کنید تا چیزهایی نگویید که به قیافه تان نمی آید. مثل همین فقره افاضات اخیرتان درباره عیدی چند سال پیش ریاست جمهوری به هنرمندان که درباره اش راست و دروغ را به هم بافته اید تا ناتوانی خود در ارائه خدمت به اهالی سینما را پنهان کنید.

آقای اسعدیان!
شما اگر آلزایمر گرفته اید اما همه خوب یادشان هست این پول یا در واقع عیدی (یک سال سیصد هزار تومان و یک سال ششصد هزار تومان) در دورانی که دلار ۱۲۰۰تومان بود و خانه سینما به علت بی کفایتی امثال شما بسته شده بود و کسی نبود نگران معیشت اهالی سینما باشد، با همت و پیگیری جامعه صنفی تهیه کنندگان و توسط نمایندگان دفتر رییس جمهور محترم وقت، با ارائه کارت ملی و ثبت کدهای ملی به اعضای خانه سینما پرداخت شده و دیناری از آن در اختیار جامعه صنفی تهیه کنندگان قرار نگرفت که بخواهد در تقسیم آن دخالت کند. غیر از این هم در چند نوبت به مناسبت هایی بن کالا به اعضای خانه سینما داده شد که باز هم مسئول تقسیم آن نمایندگان دفتر ریاست جمهوری بودند و به علت تعطیلی خانه سینما، جامعه صنفی تهیه‌کنندگان فقط زحمت پیگیری و اقناع مسئولین برای تخصیص این کمک ها را به عهده داشت که اسناد همه این موارد، حتی نام و امضای دوستان سرشناس شما که از دریافت همین مبالغ اندک عیدی هم نگذشتند، موجود است. جالب است که الان پرداخت عیدی را در شان سینماگران نمی‌دانید ولی در آن دوران رفقای سرشناس‌تان نفر اول دریافت عیدی بودند.

حالا شما چه کاره ای که بگویی پرداخت عیدی در شان اهالی سینما هست یا نه؟ اگر خودتان عرضه ندارید برای اعضای خانه سینما قدمی بردارید با دروغ و فرافکنی اجر گذشتگان را ضایع نکنید…

اسعدیان!
تو با حداقل رای و اصطلاحا نمره ناپلئونی و تک ماده خودت را چپاندی در شورای مرکزی کانون کارگردانان و بعد با حمایت باقی ماندگان از دوران مسئولین سینمایی دهه شصت به آرزویت، که ریاست هیات مدیره خانه سینمابود، رسیدی. خب همین برایت کافی است دیگر… حد و اندازه خودت را اشتباه نگیر، چرا که هر کس نداند من که خوب می دانم قد و قواره ات چقدر است و اندازه این حرف ها نیستی. خودت هم خوب می دانی در سینما خوشنام نیستی و اکثریت صنوف با حضور تو در هیات مدیره مخالف هستند اما برای حفظ اتحاد در خانه سینما سکوت کرده اند، آنوقت تو دور بر می داری…

آخر تو از جان این سینما و اهالی آن چه می خواهی که اینجور تخم نفاق می پاشی و کمر به نابودی صنوف بسته ای؟… از تولید تا اکران و انتخاب فیلم برای جشنواره فجر و حتی اداره سالن های سینما برای خودت ناشیانه تز می دهی و اظهار فضل می کنی. عزیز من تو در حرفه خودت هنوز ناپخته ای و نسیه کارگردانی، بعد در هر تخصصی سرک می کشی و گمان می کنی علامه دهری؟ نه عزیز من هنوز بزرگترین موفقیت زندگی تو ساختن فیلم “نیش” است و سطح سلیقه و پسند خودت از سینما “ده رقمی”، پس در قواره خودت باش و پیش بزرگان پایت را دراز نکن

اسعدیان!
به خودت بیا و حواست را جمع کن… این توصیه استادی است به شاگرد ناخلفش و امیدوارم به آن عمل کنی…
سخن آخر هم اینکه اگر ظرف مدت چهل و هشت ساعت نتوانی حرف هایت درباره مبلغ ادعایی را اثبات کنی جامعه صنفی تهیه کنندگان به عنوان تنها نهاد صنفی قانونی و دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراجع قضایی علیه تو اقامه دعوی و طرح شکایت خواهد کرد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

استاد سابق تو
محمد حسین فرح بخش




در غفلت مدیران سینما، جامعه صنفی تهیه کنندگان با نگارش بیانیه ای خطاب به بنیاد شهید مطرح کرد⇐چرا سینمای خاطره ساز “رادیوسیتی” با بهای اندک واگذار شده است؟/ کدام شخص حقیقی یا حقوقی، “رادیوسیتی” را خریداری کرده؟/چه تضمینی وجود دارد که خریدار، “رادیوسیتی” را تخریب نکند؟/چرا متن قرارداد واگذاری “رادیوسیتی” منتشر نمیشود؟؟

سینماروزان: انتشار اخباری درباره فروش سینمای مصادره شده رادیوسیتی توسط بنیاد شهید، این انتظار را از سازمان سینمایی ایجاد میکرد که درباره چگونگی این فروش از مدیران بنیاد طرح پرسش کند با این حال سر مدیران سینما آن قدر شلوغ کاغذ(؟؟) و آینده سیاسی حامیانشان(؟؟) است که کمترین واکنشی از سوی سازمان در این باره صورت نگرفته!

در این غفلت، جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران با نگارش بیانیه ای سرگشاده خطاب به مدیران بنیاد شهید، خواستار شفاف سازی درباره قرارداد واگذاری رادیوسیتی شده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان را بخوانید:

بارها و بارها از خیابان ولیعصر عبور کردیم، بسیاری از فعالان محیط زیست به درخت های قطع شده، موش‌های داخل جوی‌های خیابان، پرترافیک شدن این خیابان واکنش نشان داده و راهکار برای بهینه شدن وضعیت ارائه کرده‌اند. اما نکته اینجاست، چند تن از فعالان و هنرمندان به وضعیت سینمایی که سال‌هاست در کنار خیابانی پر رفت و آمد قرار دارد، توجه کردند آن هم در شرایطی که ناوگان سینمایی کشور به شدت با کمبود سالن سینما مواجه است؛ «رادیوسیتی» که از مجلل‌ترین و مدرن‌ترین سینماهای ایران در سال ۱۳۳۷ بود و امروز همچنان سرپاست چه سرنوشتی پیدا کرده است!؟

بنیاد شهید بعد از انقلاب مدیریت این سینما را عهده‌دار شد اما امروز مدعی است همکاری بسیاری خوبی با وزارت میراث فرهنگی داشته و این سینما را به بخش خصوصی سپرده است.

حال جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدعی شفاف‌سازی است خواستار انتشار متن قرار داد واگذاری سینما رادیو سیتی است. قراردادی که به ادعای سرپرست دفتر حفظ و احیای بناها، بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی بنیاد شهید، قرارداد به گونه‌ای تنظیم شده که تخریب این ساختمان صورت نگیرد.
شفاف‌سازی متن قرارداد در شرایطی که اخبار متناقضی درباره این سینما در رسانه‌ها منتشر شد، الزامی است.

ابهاماتی که در خصوص ادعاهای بنیاد شهید وجود دارد:

۱. چرا سینما با بهای اندک واگذار شده است؟

۲. کدام شخص حقیقی یا حقوقی سینما را خریداری کرد؟

۳. چه تضمینی در قرارداد وجود دارد  که خریدار سینما را تخریب نکند؟ اگر خریدار آنقدر ذی نفوذ است که سینما را زیر قیمت خریداری کرده آیا ممکن است سینما را تخریب نکند و کسی هم مانع نشود؟

۴. آیا شرایطی فراهم می‌شود که جامعه صنفی تهیه‌کنندگان یا سازمان سینمایی بتواند روند بازسازی این سینمای خاطره‌انگیز – به شکل سابق – را تا زمان بازگشت به چرخه اکران پیگیری کند؟

البته جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران تلاش دارد تا به عنوان چشم بینای جامعه هنری، ‌روند فعالیت بازسازی تا بازگشت به چرخه اکران را پیگیری کند.




واکنش جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به توقیف کمدی “زیرنظر” توسط حوزه⇐به‌زودی پشیمانی گریبان مدیران حوزه را خواهد گرفت!!/با این توقیف‌ها نتیجه ای عاید نخواهد شد جز اینکه دیگرانی هم پیدا شده‌اند که فیلمی از حوزه را توقیف می‌کنند!!/به‌جای بگیر و ببند، تلاش کنید موقعیتی یکسان را برای همه فیلمسازان ایجاد کنید!!

سینماروزان/حامد مظفری: توقیف نمایش کمدی “زیرنظر”رضا عطاران توسط حوزه هنری همزمان با ممنوعیت پخش تیزر تلویزیونی فیلم در عین پخش کمدیهای پر از شوخی‌های آن‌چنانی در سینماهای حوزه با واکنش جامعه صنفی تهیه‌کنندگان مواجه شد.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه‌کنندگان را بخوانید:

عدم اکران فیلم «زیر نظر» در سینماهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی  یک بار دیگر اهمیت شوراهای سازمان سینمایی کشور را زیر سوال برد.

متاسفیم که باید شاهد این روند در سال 98 پس از  گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی باشیم و این دودستگی را در ارکان مختلف سینمایی کشور ببینیم.

بهتر نیست یکبار نحوه عملکرد شوراهای وزارت ارشاد را که براساس قانونی که اوایل انقلاب نوشته شده است، مرور کنیم؟! شورایی که به فیلمنامه پروانه ساخت می دهد اما در اتاق دیگر جلوی آن را می گیرد و یا با ممیزی های بسیار فیلمساز و صاحب اثر را کلافه می کند. بسیاری از افراد عضو شورا سلیقه ای عمل میکنند.در همین شورا در دوره های مختلف شاهد حضور فیلمسازانی بودیم که آثار توقیف شده داشته‌اند.

بهتر نیست با پیشرفت تکنولوژی و روند رو به رشد فیلمسازی ، قوانین دست و پاگیر را برداشته و مسئولیت را به صاحبان آثار بسپاریم و قضاوت را برعهده مخاطب.

سالهاست شاهدیم آثاری که به هر دلیلی در برخی از سینماها نمایش داده نمی‌شوند از سوی مخاطبین مورد توجه قرار گرفته چه در زمان اکران فیلم و چه در زمان توزیع آن در شبکه نمایش خانگی مورد توجه قرار گرفته است.

بهتر است به جای این قوانین دست و پاگیر و ایجاد فضای  بگیر و ببند برای دست اندراکاران و صاحبان آثار تلاش کنیم موقعیتی یکسان را برای همه فیلمسازان قرار دهیم تا بتوانند خود را در معرض دید و قضاوت مخاطب قرار دهند؛ چه بسیار آثاری بودند که به زعم صاحبان  موفق در گیشه و پر بازیگر اما در عمل نتوانستند مخاطب را آنگونه که پیش بینی می شد با خود همراه کنند.

سخنی دیگر با دست اندرکاران حوزه هنری، پیش تر نیز شاهد این روند (عدم نمایش فیلم ) در سینماهایی که بیت المال به شمار می آید و حق مردم است که از آن استفاده کنند توسط مدیران در بخش های مختلف بوده‌ایم که خود پشیمانند از عملکرد. قطعا این پشیمانی گریبان شما را نیز خواهد گرفت. بهتر است اجازه دهیم مردم خود به قضاوت بنشینند زیرا مخاطب بی رحمانه آثار را به قضاوت می نشیند و برایش نمایش یک اثر دریک سینما مهم نیست اگر بخواهد یک فیلم را دنبال کند برای دیدنش حاضر به ایستادن در صف است.

سالهاست به این رویه عمل کردید و امروز شاهد عدم نمایش فیلم “زیر نظر” محمد شایسته هستیم ، اما نتیجه ای عاید نشده و نخواهد شد جز اینکه دیگرانی هم پیدا شده‌اند که فیلمی از حوزه را توقیف می‌کنند! بهتر نیست قبل از انجام هر تصمیمی که به حقوق مردم مرتبط است بیشتر فکر کنیم؟!




واکنش جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به ادبیات دور از شأن روابط عمومی یک ارگان ارزشی⇐کجای اخلاق حرفه‌ای این اجازه را به شما می‌دهد که با ادبیات سخیف، تهیه‌کننده‌ای که سال‌هاست در عرصه سینما فعال است را مورد عتاب و خطاب قرار دهید؟؟/در حیرتیم که چگونه، علیرضا رییسیان را به قانون اقتباس ارجاع می‌دهید در شرایطی که مالک اصلی مستند «۲۳ نفر» شخص رییسیان است!!!/ به جای ادبیات سخیف و حمله به بزرگان سینما، با احترام با آنان سخن گویید/ به جای تهدید، مسایل پیش آمده را با گفتگو حل کنید

سینماروزان: اعلام خبر تولید فیلمی با نام «بیست و نفر» توسط سازمان هنری-رسانه ای اوج و واسپاری کارگردانی این فیلم به مهدی جعفری به خاطر اینکه خودش بوده که کارگردانی مستندی به همین نام را برعهده داشته است، ابتدا با واکنش علیرضا رییسیان تهیه کننده آن مستند مواجه شد.

رییسیان با اعلام اینکه مالک اصلی مستند «آن بیست و سه نفر» شخص وی بوده و بقیه عوامل و از جمله کارگردان نمیتوانند ادعای مالکیت داشته باشند، هرگونه استفاده بی مجوز از اثرش را غیرقانونی اعلام کرد.

سخنان رییسیان با واکنش تند مدیر روابط عمومی سازمان اوج مواجه شد که خطاب به رییسیان مدعی گشت چون در سینما موفق بوده اند و بیکاری زیاد شده، خیلیها میخواهند با آنها کار کنند!

هرچند روابط عمومی اوج درباره ریشه های بیکاری بدنه سینماگران که یک دلیلش واریز بخش عمده بودجه در سبد ارگانهاست حرفی نزد و از این نگفت که کدام دستاورد را در بخش خصوصی داشته که خود را موفق میداند اما ادبیات این روابط عمومی با واکنش جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران مواجه شده است.

جامعه صنفی که بخش عمده ای از تهیه کنندگان سینمای ایران عضو آن هستند در بیانیه ای خطاب به سازمان اوج با تأکید بر اهمیت گفتگو برای حل مشکلات، ادبیات روابط عمومی این سازمان در برخورد با رییسیان را شماتت کرده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران را بخوانید:

احترام و اخلاق
فضیلت فراموش شده این‌‌روزها …

در بدو ورود به عرصه تهیه‌کنندگی و فیلمسازی احترام به فرهیختگان و بزرگان این عرصه را باید آموخت، باید بگوییم ما سریع خودمان را به آنها رساندیم و همیشه هم با احترام از آنها آموختیم. اما گویا احترام این‌روزها متاعی است که خریدار چندانی ندارد. در این نوشتار روی قانون و شرع صحبتی نداریم اما از اخلاق که مدیر روابط عمومی یک ارگان از آن یاد می‌کند باید صحبت کنیم!!!

کجای اخلاق حرفه‌ای این اجازه را به مدیر روابط عمومی یک ارگان می‌دهد که اینگونه و با ادبیات سخیف، تهیه‌کننده‌ای که سال‌هاست در عرصه سینما فعال است را مورد عتاب و خطاب قراردهد.

علیرضا رئیسیان قدم به قدم جلو آمد و با حفظ احترام به پیشینیان و امانتداری در این عرصه فعالیت کرد. رئیسیان فیلمی با عنوان «چهل سالگی» را در کارنامه خود دارد که براساس رمانی به همین نام از ناهید طباطبایی ساخته شده است؛ او به خوبی از شرایط اقتباس و واگذاری حقوق مؤلف مطلع است اما در حیرتیم چگونه مدیر روابط عمومی یک ارگان با این نوع ادبیات، تهیه‌کننده و کارگردان فرهیخته و صاحب سبک سینمای ایران را به قانون اقتباس ارجاع می‌دهد در شرایطی که تحقیقات نوشتاری و تصویری از عملیات بیت‌المقدس و نحوه اسارت نوجوانان رزمنده و مصاحبه با تک تک آنها در سال 85-84 و نوشتن خط مستند داستانی برای سریال به سفارش رئیسیان و توسط دکتر محمد شهبا نوشته شد!!

در حالی که مهدی جعفری (کارگردان) یک سال بعد به پروژه پیوسته در حال حاضر مدعی حق مالکیت اثر دانسته شده!!؟؟؟

 در این مجال قصد نداریم به موارد حقوقی و قانونی مورد اختلاف بپردازم که این مهم را به قانون باید سپرد.

فارغ از حق و حقوقی که درباره «23 نفر» در نوشتار مدیر روابط عمومی صحبت شده است ، باید به جوانی که سمت مدیر روابط عمومی ارگان اوج را عهده دار است این نکته را باید یادآور شویم احترام به بزرگتر و فرهیختگان از مهم ترین آموزه‌های اخلاقی، فرهنگی و دینی ما ایرانیان است که سرمایه‌ای فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شود و همگان به ویژه کسانی که در حوزه فرهنگ فعالیت دارند وظیفه در حفظ و ارتقای آن دارند.

ما در عرصه فرهنگ و هنر به برآمدن جوانانی برومند نیاز داریم تا سنگی را گران نشماریم. افراد برومند در این عرصه رشد نمی‌کنند اگر در سایه سرو سهی نکته نیاموزند. جوانان اگر خود را درس آموز سرمایه‌های بزرگ و نادر هنرمندان فرهیخته و دانش‌آموخته و ارزنده قرار ندهند شاهد رشدشان نخواهیم بود. بهتر است به جای ادبیات سخیف و حمله به بزرگان این عرصه با احترام و اخلاق با این عزیزان سخن بگوییم و به جای تهدید به مجاری قانونی، مسایل پیش آمده را با گفت‌وگو و تعامل حل کنیم.




بعد از انتقاد رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به ممیزیهای سریال خانگی «ممنوعه» و تأکید حسین فرحبخش بر پرهیز از موازی‌کاری فرهنگی⇐محمدمهدی حیدریان روی آنتن زنده بیان کرد: نشان دادن یک امر غلط برای طرح موضوع در سریالی خانگی یا فیلمی سینمایی هیچ ایرادی ندارد!/جوانان باید بدانند چه عواقب شومی در انتظار رفتارهای نامتعارف‌شان است/این وظیفه سینما و شبکه خانگی است که به عوافب شوم رفتارهای غلط بپردازد

سینماروزان: حواشی ایجاد شده از سوی برخی رسانه‌های افراطی پیرامون سریال خانگی «ممنوعه» آن هم متکی بر فانتزی سازی درباره نماهایی که اصلا در سریال وجود ندارد(!) بعد از واکنش سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان با انتقاد برخی از سینماگران سرشناس و از جمله حسین فرحبخش مواجه شد.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان جامعه صنفی تهیه کنندگان بر لزوم حمایت از آثار دغدغه مند اجتماعی که قصد هشداردهی به جامعه را دارند تأکید کرد و فرحبخش هم با اشاره به سخنان رهبری مبنی بر پرهیز از موازی کاری در دستگاههای مختلف و تمکین به قانون از افراطیون خواست مجوزهای قانونی ارشاد را به رسمیت بشناسند و اجازه دهند محصولات بعد از عرضه کامل مورد تحلیل قرار گیرند.

به دنبال این واکنشها محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم روی آنتن زنده شبکه خبر با اشاره به وظیفه سینما و شبکه خانگی در کالبدشکافی معضلات اجتماعی بیان داشت: دوستانی که از روی علاقه و دغدغه محتوای فرهنگی را دنبال می کنند به اقتضائات هر اثر نیز توجه کنند. نمیشود که تنها با عرضه یکی دو قسمت به نتیجه گیری کلی درباره یک محصول پرداخت و باید گذاشت محصول کامل دیده شود و بعد اظهارنظر کرد.

محمدمهدی حیدریان با اشاره به سریال «ممنوعه» ادامه داد: موضوع مسائل و آسیب های اجتماعی مسأله‌ای است که طی سالهای اخیر مسئولین به آن می پردازند. موضوع این سریال هم یکی از آسیب های اجتماعی است که جوانهای ما را تهدید می کند؛ البته با نشان دادن یک امر غلط بنا نیست آن را اشاعه دهیم و پرداختن به یک آسیب اجتماعی در یک سریال الزاما به معنای اشاعه آن نیست، طرح موضوع است.

حیدریان خاطرنشان ساخت: قصد سازندگان این است تا نشان دهند کسانی که نسنجیده راه نادرستی را می‌روند چه عواقب شومی در انتظارشان است. جوانان باید بدانند چه عواقب شومی در انتظار رفتارهای نامتعارفشان است. اینها وظایف ماست که در تلویزیون و در شبکه نمایش خانگی به آن بپردازیم و این سریال هم جز این دسته است.

وی افزود: در مورد این سریال گزارش هایی را از معاون سازمان، مدیرکل سازمان و شورایی که بررسی کرده، گرفتم. با توجه به حساسیتها مقرر شد تولید تمام شود و بیش از 10 قسمت آماده شود. توفیق تهیه‌کننده و کارگردان، نتیجه‌گیری درست از این آسیبهای طرح شده در قسمتهای اول است که امیدوارم ادامه آن در روند درستی ساخته و عرضه شود.




بعد از رسانه‌های مستقل و کانون کارگردانان⇐جامعه صنفی تهیه‌کنندگان هم خواستار بازگرداندن بخش «بین‌الملل» به جشنواره فجر شد

سینماروزان: جدایی بودجه خوار بخش «بین الملل» از فجر و بریز و بپاش برای برگزاری محفلی که هیچ دستاورد شفافی در حوزه بین الملل برای سینمای ایران نداشته است زودتر از همه با انتقاد رسانه های مستقلی مواجه شد که هیچ گاه حاضر نشده‌اند بر سر مناقع سینمای ایران با چنین محافلی وارد معامله شوند.

به گزارش سینماروزان همین رسانه های مستقل بودند که به هنگام برپایی هر چهار دوره جداگانه محفل جهانی کوشیدند با زیر سوال بردن حجم بالای بریز و بپاش مالی و شیوع آقازادگی در این محفل و از آن سو نداشتن خروجی واضح جهانی، زیربنای برپایی آن را به چالش بکشند.

بعد از رسانه های مستقل کانون کارگردانان سینمای ایران بود که با صدور بیانیه ای از بیهوده بودن این جدایی بودجه خوار سخن گفت(اینجا را بخوانید) و حالا جامعه صنفی تهیه کنندگان به ریاست سیدضیاء هاشمی نیز با اشاره به بیانیه کانون کارگردانان خواستار بازگشت بخش «بین الملل» به جشنواره فجر شده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان را بخوانید:

جامعه صنفى تهيه كنندگان سينماى ايران ضمن اعلام حمایت قاطع از خواست معقول و مشروع شوراى محترم و مركزى كانون كارگردانان اظهار مى دارد همان طور كه پيشتر از اين نيز در چند نوبت اظهار نارضايتى از جدايى بخش بين الملل از جشنواره فيلم فجر و آسيبهاى آن به سينماى مستقل به سمع مسئولين رسيده بود، از معاون محترم وزير و رئيس سازمان سينمايى ميخواهيم در اين خصوص با اهتمام ويژه و پويا با نظر مساعد به اين خواست پاسخ دهند تا بيش از اين شاهد لطمه هاى جبران نشدنى در اين بخش نباشيم.




اظهارات قابل تأمل سیدضیاء هاشمی درباره همراهی رسانه‌های اصولگرا با حوزه هنری در جهت اکران فیلم خارجی⇐مسببان تولیدات شکست‌خوردۀ رانتی-ارگانی، بعد از اتلاف بودجه و تنزل سینمای ارزشی، به فکر اکران فیلم خارجی افتاده‌اند!/پیش از آن که VOD راه بیفتد هم فکر می‌کردند سود هنگفتی در آن هست اما امروز معلوم شده که آن تصورات، باطل است/در زمانی که نه اینترنت وجود داشت و نه سایتهای دانلود فیلم، فیلمهایی مثل «ترمیناتور»، «بیل را بکش» و «دار و دسته‌های نیویورکی» را با دوبله عالی اکران کردیم اما استقبالی نشد/کدام آدم عاقلی تماشای نسخه بدون سانسور رایگان فیلمهای خارجی را رها می‌کند تا نسخه مُثله‌شده همان فیلمها را با صرف هزینه در سینما ببیند؟/مگر امکان دارد بتوان فیلمی پرمخاطب مانند «زن شگفت‌انگیز» را بدون سانسور در کشور اکران کرد؟/در ساختار فعلی فیلمهای خارجی توانایی رقابت با فیلمهای دسته چندم سینمای بدنه را هم ندارند

سینماروزان: یکی دو هفته بعد از خبرسازی برخی رسانه های اصولگرا درباره لزوم اکران فیلم خارجی، رییس سازمان سینمایی حوزه هنری از اکران خارجی به عنوان یک گزینه خبر داد و متعاقب آن نیز باز رسانه های اصولگرا بودند که کوشیدند در گفتگو با افرادی گمنام که نه در تولید موفق بوده اند و نه در پخش و نه در سینماداری، بر تنور لزوم اکران فیلم خارجی در کشور تأکید کنند.

به گزارش سینماروزان مشکل این خبرسازیها آن است که هیچ کدام اکران خارجی را در ساختار سینمایی داخل محک نمیزنند و مثلا نمی گویند در شرایطی که اغلب فیلمهای روز سینمای جهان بدون سانسور و با کیفیت فول اچ.دی در سامانه های مجازی به طور تقریبا رایگان در حال عرضه است و در کنارش اغلب مخاطبان عشق سینما، یک سینمای خانگی با کیفیت متوسط هم که شده در خانه هایشان دارند کدام مخاطبی است که صرف هزینه برای سینما رفتن و تماشای نسخه مثله شده فیلم را به نسخه اصلی و بدون سانسور آن ارجحیت دارد.

اگر پیشتر درباره اکران نسخه های دوبله هم سخن گفته میشد حالا دیگر همان سامانه های مجازی در کنار زیرنویس کردن استودیوی دوبله هم راه انداخته اند(!) و فیلمها را دوبله شده عرضه میکنند تا مخاطبان هیچ هم و غمی نداشته باشند!!

اینها مواردی است که سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران که خود سابقه اکران فیلم خارجی در کشور را داشته به صراحت بر آنها تأکید می کند و بر این اساس در باغ سبز اکران فیلم خارجی را یک تصور باطل می داند.

سیدضیاء هاشمی با اشاره به اینکه طرح فعلی اکران فیلم‌های خارجی مشابه VOD  است که تا پیش از راه اندازی همه از شکوفایی سینمایی به واسطه آن می گفتند بیان داشت: پیش از اینکه سامانه VOD راه بیفتد، تصور می‌کردند که پول هنگفتی در آن وجود دارد. این سامانه راه‌اندازی شد، بدون اینکه کار کارشناسی لازم صورت بگیرد و زیرساخت‌های لازم برای آن فراهم شود. نتیجه‌اش وضعیت اسف‌بار امروز این سامانه است و اینکه بعد از گذشت چندین سال، هنوز جایی میان مخاطبان سینما و تلویزیون ایران باز نکرده است. همین در مورد اکران فیلم خارجی نیز صدق می‌کند. متأسفانه برخی رسانه‌ها و اشخاص به اشتباه فکر می‌کنند که میلیاردها تومان پول در اکران فیلم خارجی به طور بالقوه وجود دارد و با اکران این فیلم‌ها می‌توان رونق بی‌سابقه‌ای به گیشه سینمای ایران بخشید.

وی در ادامه به طرح شکست‌خورده اکران فیلم‌های خارجی در سالیان گذشته پرداخت و افزود: سال‌ها قبل که اینترنت و سایت‌های متعدد دانلود فیلم وجود نداشت، به کمک فارابی فیلم‌های «دارودسته‌های نیویورکی»، «ترمیناتور»، «بیل را بکش» و «مصائب مسیح» را خریداری و با دوبله عالی و حداقل سانسور ممکن اکران کردیم. برای تجهیز سینماهایی که قرار بود این فیلم‌ها را نمایش دهند هزینه قابل توجهی کردیم و امیدوار بودیم که این طرح حداقل بتواند این هزینه‌‌ها را بازگرداند. هدفمان از اجرای چنین طرحی این بود که هم به اکران تنوع دهیم و هم اینکه رقیب مناسبی برای فیلم‌های ایرانی وارد میدان کنیم. اما این فیلم‌ها با استقبال چندانی از سوی مخاطب روبرو نشدند و طرح اکران فیلم خارجی آن موقع شکست خورد.

تهیه‌کننده فیلم‌‌ پرمخاطب «عروس» در ادامه به شرایط نامناسب اکران فیلم‌های خارجی در ایران اشاره کرد: امروزه نیز فیلم‌ها و سریال‌های خوب خارجی به لطف فراگیرشدن اینترنت و تعدد سایت‌های دانلود، به سهولت و با کمترین هزینه ممکن در دسترس مخاطبان هستند. به محض اینکه فیلم در خارج از کشور در دسترس قرار بگیرد، در این سایت‌ها نیز عرضه می‌شود. کیفیت دوبله‌ها و زیرنویس‌های شبکه‌های زیرزمینی نیز بسیار مطلوب‌تر است. از همه مهم‌تر اینکه، مخاطب به واسطه چنین سایت‌هایی، فیلم‌ها را بدون حتی یک فریم سانسور تماشا می‌کند. لذا در چنین شرایطی و با توجه به وضعیت بد اقتصادی کشور، کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که خانواده‌ها به جای دانلود نسخه سانسورنشده فیلم‌ها با کمترین هزینه، با صرف هزینه رفت‌وآمد و پول بلیط روانه سالن‌های سینما شوند و به تماشای نسخه جرح‌وتعدیل شده همان فیلم‌ها بنشینند؟

تهیه‌کننده فیلم «شوکران» در ادامه به شایعه «به‌کارگیری بولدوزر فیلم‌ خارجی برای تخریب سینمای ایران» چنین واکنش نشان داد: حتی در سینمای قبل از انقلاب که فیلم‌های خارجی بدون مشکل ممیزی و هم‌زمان با سایر کشورها در ایران اکران می‌شدند، فیلم‌های ایرانی نیز فروش بسیار خوبی داشتند. اما بعد از انقلاب شاهد شکل‌گیری قیچی‌ای بودیم که یک لبه آن سینمای به اصطلاح رانتی – ارزشی بود و لبه دیگر آن سینمای جشنواره‌ای. هدف این قیچی هم نابودی سینمای بدنه و مردمی ایران بود. پس از چندین دهه تلاش نافرجام، هردوی آن سینماها به قهقرا رفته‌اند و سینمای بدنه همچنان پشتوانه مردمی خود را حفظ کرده است.

هاشمی با اشاره به اینکه سردمداران سینمای رانتی-ارگانی به فکر اکران خارجی افتاده اند ادامه داد: برای اینکه سوءتفاهم نشود توضیحی هم در خصوص سینمای رانتی ـ ارزشی بدهم. منظورم سینمایی است که با ادعای ترویج ارزش‌ها ارقام هنگفتی را از نهادها و ارگان‌ها و حتی سازمان‌های مذهبی دریافت می‌کند اما در عمل، محصولاتی را ارائه می‌دهد که چه در حوزه دفاع مقدس و چه در حوزه ترویج اندیشه‌های مذهبی کیفیت بسیار پایینی دارند یا به دلیل تضاد با ارزش‌ها امکان‌ نمایش در داخل ایران را هم ندارند. متأسفانه عده‌ای ناکامی سینمای ارزشی را به پای سینمای بدنه می‌گذارند. اما این کار صرفا فرافکنی است. در واقع، اتخاذ سیاست‌های نامناسب در تولید این فیلم‌ها که پای محصولات و فیلمسازان رانتی را به آن باز کرد مسبب اصلی این ناکامی است. حال همین مسببان اصلی برای جبران خسارت‌هایی که بابت اتلاف بودجه بیت‌المال و تنزل جایگاه سینمای ارزشی (ان‌شاءالله که تعمدی نباشد) به نظام و کشور وارد کرده‌اند، به این صرافت افتاده‌اند که با واردات فیلم خارجی، شیشه عمر سینمای بدنه را بشکنند و با نابودی سینمای ایران صورت مسئله را پاک کنند.

رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان خاطرنشان ساخت: تجربه سالیان گذشته نشان داده که طرح اکران فیلم خارجی راه به جایی نخواهد برد و باز هم بودجه بیت‌المال با یک طرح از پیش شکست‌خورده دیگر اتلاف خواهد شد. چیزی که مسئولان فرهنگی کشور بهتر است به آن توجه داشته باشند این است که امروزه بسیاری از جوانان و حتی خانواده‌ها از طریق اینترنت به نسخه‌های سانسورنشده و باکیفیت فیلم‌های خارجی دسترسی دارند که همگی آن‌ها توسط شبکه‌های زیرزمینی به بهترین نحو دوبله یا زیرنویس شده‌اند. به علاوه، تعدادی از فیلم‌های پرفروش سینمای جهان نظیر «زن شگفت‌انگیز» هم به دلیل نوع لباس شخصیت اصلی و هم به خاطر ملیت بازیگر آن ممکن است در ایران به هیچ عنوان قابل نمایش نباشند. با این حال، مردم از طریق اینترنت به سهولت می‌توانند به نسخه‌های باکیفیت و سانسورنشده این آثار دسترسی داشته باشند. لذا، اینکه فکر کنیم با اکران دیرهنگام نسخه سانسور یا حتی تحریف‌شده این فیلم‌ها می‌توانیم در ظاهر جمعیت زیادی را به سالن‌های سینما بکشانیم و در باطن به هدف نابودی سینمای ملی برسیم، چیزی جز کوته‌نظری چنین طراحانی را نمی‌رساند. فیلم خارجی با توجه به شرایطی که گفتم حتی توان رقابت با فیلم‌های درجه چندم سینمای بدنه را هم ندارد.

وی در پایان، در پاسخ این سؤال که آیا اساسا با اکران فیلم خارجی در ایران موافق است، گفت: به هیچ عنوان مخالفتی با اکران فیلم خارجی ندارم و اتفاقا آن را به سود سینمای ایران می‌دانم اما به شرطها و شروطها؛ رایت این فیلم‌ها باید از کم‍پانی اصلی خریداری شوند و با حداقل سانسور، عدم تحریف و هم‌زمان با اکران جهانی در سینماهای کشور به نمایش درآیند.




جامعه صنفي تهيه‌کنندگان عدم جذابيت بسياري از فيلمهاي اکران شده را عامل ريزش مخاطب دانست⇔پرسش سينماروزان: آيا «عدم جذابيت» ناظر به اکران فيلمهاي ويديويي و آثار ارگاني براي بي‌رقيب ماندن يک کمدي رقص‌آلود است؟

سينماروزان: جامعه صنفي تهيه کنندگان سينماي ايران در تازه ترين جلسه خود که به بررسي ميزان فروش سينماها در سه ماهه نخست 96 اختصاص داشت چندين عامل را عامل کاهش فروش فيلمها در سه ماهه ابتدايي امسال دانسته است.

البته که مهمترين دليل اين کاهش فروش همان ممنوعيت پخش تيزر از GEM است که تا بود باعث مي شد بسياري از آثار بي‌کيفيت هم فروشي متوسط داشته باشند.

جامعه صنفي اما منهاي اين ممنوعيت و همچنين درگيري در انتخابات رياست جمهوري دلايل ديگري را هم به عنوان عامل ريزش مخاطب معرفي کرده است.

عدم جذابيت بسياري از فيلم‌هاي اکران‌شده، فقدان تبليغات مناسب، بي‌توجهي به ظرفيت شبکه‌هاي مجازي براي تبليغ مناسب، عدم حمايت شهرداري از توليدات ايراني و تأثير اندک تبليغات صداوسيما در ميزان فروش فيلم‌ها از جمله اين دلايل هستند.

در ميان دلايل جامعه صنفي دليل اول که همان عدم جذابيت بسياري از فيلمهاي اکران شده است بيشتر از ديگر دلايل اهميت دارد و البته مي تواند ناظر باشد به ماجرايي به نام روي پرده فرستادن آثار بي کيفيت و کم کيفيت براي بي رقيب شدن يک فيلم خاص که پيشتر در سينماروزان به آن اشاره کرديم.

آنچه بعد از روي پرده رفتن «نهنگ2» مي بينيم آن است که نه فقط حجم بالايي از سالنهاي سينما به اين فيلم اختصاص يافته بلکه بخش عمده سانسهاي پرديسهاي مختلف پايتخت نيز در اختيار اين فيلم قرار گرفته و به اين ترتيب طبيعي است که مابقي فيلمهايي که روي پرده ميروند حتي اگر پتانسيل فروش داشته باشند به دليل در اختيار نداشتن سالن کافي نتوانند بفروشند.

از آن گذشته در مدتي که اين فيلم روي پرده رفته است شاهد روي پرده رفتن يک سري آثار بی کیفیت و کم کیفیت مانند «قلب سفيد قاصدکها»، «دو عروس»، «مالیخولیا» و «مسلخ» بودیم که برخی از آنها با پروانه ویدیویی ساخته شده اند. مشخص نيست انتخاب آثاری که کیفیت تله فیلمهای استانی را تداعی میکنند برای اکران سینمایی چه معنایی دارد و از آن سو چرا فيلمي ويديويي مانند «قلب سفید…» که براي شبکه نمايش خانگي توليد ميشود از اکران سينمايي سربرآورده است؟

آيا اينکه جامعه صنفي تهيه کنندگان  از عدم جذابيت برخي فيلمها اشاره کرده مي تواند در درجه اول ناظر به همين ماجرا باشد و در درجه دوم ناظر به اکران برخي فيلمها مانند «ويلاييها» که با مشارکت نهادهايي مانند فارابي توليد شده اند اما کيفيت ساختاري آنها آن قدر ضعيف بوده که حتي با تخصيص انبوه تيزر و توزيع بليتهاي رايگان در قالب نذري و مانند آن باز هم نتوانسته به عنوان رقيبي جدي براي اکران خود را بنمايانند؟




حضور سیدضیاء هاشمی در هیأت انتخاب جشنواره فجر⇔عامل عقب‌نشینی جامعه صنفی تهیه‌کنندگان از همراهی با عوامل فیلم توقیفی “مشکل گیتی”؟

سینماروزان: توقیف فیلم مجوزدار “مشکل گیتی” سبب ساز آن شد که از یک طرف بهرام کاظمی تهیه کننده و کارگردان فیلم و از طرف دیگر موسسه رسانه فیلمسازان به عنوان پخش کننده فیلم اعتراض خود را به روند پیش آمده برای این فیلم اعلام کرده و از حضور در وزارت ارشاد و دیدار با وزیر درباره حل این مشکل سخن گویند.

به گزارش سینماروزان جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران هم مدتی بعد از آگاهی از قصد عوامل فیلم جهت حضور در وزارت ارشاد با انتشار بیانیه ای از همراهی با صاحبان این فیلم خبر داد.(اینجا را بخوانید)

با این حال تنها چند ساعت زمان کافی بود تا جامعه صنفی با انتشار بیانیه ای دیگر از عدم همراهی با عوامل این فیلم سخن گوید. در بیانیه دوم جامعه صنفی چنین آمده است: به دنبال پيگيرى مسئولين و قول مساعد جهت رفع مشكلات مورد اعتراض سينماگران عزيز درخصوص توقيف فيلم هاى داراى پروانه نمايش تاچند روز آينده، تجمع اعتراضى فردا به درخواست مديرعامل محترم خانه سينما موقتاً لغو شد. تاكيد مى كنيم در صورت عدم پیگیری مشکلات مذکور توسط مسئولین امر در اسرع زمان ممكن و اعلام نتيجه مثبت ، ناگزیر به برنامه ریزی جهت برپایی تجمع دیگری براى احقاق حق از دست رفته ى مان در آینده نزدیک هستيم.

چرا از ابتدا با خانه سینما هماهنگ نکردید؟

اینکه یک نهاد صنفی که وظیفه خود را حمایت از اعضای صنفش دانسته این چنین در عرض چند ساعت درباره یک حضور ساده در وزارت ارشاد و توضیح خواستن در چرایی توقیف فیلمی که هم پروانه ساخت داشته و هم پروانه نمایش داشته تغییر موضع می دهد بیش از حد شبهه برانگیز است.

اگر این خواسته خانه سینما از جامعه صنفی تهیه کنندگان بوده که قید این حضور را بزنند پرسش این است که چرا پیش از صدور بیانیه اول هماهنگی لازم با خانه سینما صورت نگرفته و اگر خانه سینما قول مساعد داده که مشکل را حل کند چرا نباید روابط عمومی خانه سینما در این باره بیانیه دهد؟

پاسخ پرسش اول که مشخص است؛ جامعه صنفی همواره خود را مستقل می دانسته و اغلب سعی کرده نظرات خود را بی پرده پوشی با اهالی سینما درمیان بگذارد و بدیهی است که در این مورد بخصوص هم نیازی ندیده از خانه سینما کسب تکلیف کند. پس چرا یک وعده ضمنی خانه سینما سبب ساز جلوگیری از یک دیدار ساده با وزیر شده؟ پس احتمالا ماجرا ربطی به تمکین جامعه صنفی به خانه سینما ندارد و احتمالا باید دلایل آن را در جایی جز آن جستجو کرد.

شاید با شایعاتی که حول و حوش اعضای هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر امسال وجود دارد بتوان راحتتر به این پرسش پاسخ داد. در فهرست اسامی منتشرشده از اعضای هیأت انتخاب نام سیدضیاء هاشمی یعنی رییس سالیان جامعه صنفی تهیه کنندگان به عنوان یکی از اعضای هیأت انتخاب فجر آمده است.

آیا همین حضور به عنوان عضو هیأت انتخاب جشنواره ای کاملا دولتی نبوده که باعث شده این بار جامعه صنفی درگیر محافظه کاری شده و کمتر از 8 ساعت بیانیه ای که خود منتشرش کرده بود را با بیانیه ای دیگر نقض کند؟




انتقاد رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان از عقد قرارداد همکاری فارابی با انجمن سینمای عمان بدون حضور نماینده تهیه کنندگان

سینماژورنال: امضای تفاهمنامه همکاری میان بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای عمان با اعتراض رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران مواجه شده است.

به گزارش سینماژورنال اینکه عمان کجای صنعت سینمای منطقه قرار می گیرد و اینکه این کشور چه جایگاهی در تولیدات سینمایی دارد به کنار، سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان از این گلایه کرده که امضای هرگونه تفاهمنامه برای اکران فیلمهای ایرانی در خارج از ایران و همچنین هر گونه تفاهنامه برای تولید مشترک باید با لحاظ کردن نظرات نماینده تهیه کنندگان صورت گیرد.

متن گفته های رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در این باره را بخوانید:

طبق گزارش امروز روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، میان این بنیاد و انجمن سینمایی عمان تفاهم‌نامۀ همکاری امضا شده که برخی مفاد آن فراهم‌سازی زمینۀ اکران فیلم‌های ایرانی در سینماهای عمان و همکاری در تولید مشترک فیلم سینمایی با هنرمندان این کشور است. از آنجا که هرگونه فعالیت در زمینۀ تولید و اکران فیلم‌ها به تهیه‌کنندگان سینمای ایران مربوط می‌شود، زیبنده نیست که عقد چنین قراردادهایی بدون اطلاع شورای عالی تهیه‌کنندگان سینما یا عدم حضور نمایندگان آن شورا صورت بگیرد.
ما تهیه‌کنندگان سینما این را حق قانونی خود می‌دانیم که به فعالیت تشکیلاتی همچون بنیاد سینمایی فارابی در حوزۀ اکران بین‌المللی و تولیدات مشترک معترض باشیم. از نظر ما چنین اقداماتی مداخلۀ نابجا در حوزۀ فعالیت تهیه‌کنندگان سینما محسوب می‌شود.
لذا از ریاست محترم سازمان سینمایی میخواهیم که مجوز عقد چنین قراردادهایی را منحصرا به شورای عالی تهیه‌کنندگان واگذار نماید و در مراودات خارجی سازمان سینمایی با سایر کشورها جهت امضای تفاهم‌نامه‌های همکاری، حتماً نمایندگانی از شورای عالی تهیه‌کنندگان حضور داشته باشند.




رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان⇐مردم نطنز برای تفریح باید بروند جن ببینند؟/ تفریح دیگر مردم ممکن است این باشد که بروند پای بساط!!/ ۳ میلیارد بودجه به تولید آثار هنر و تجربه اختصاص داده شده؛ این آثار در مجموع باید ۹ میلیارد بفروشند تا هزینۀ تولید را برگردانند/ترکیه در همسایگی ما ۳هزار سالن سینما دارد و ما فقط ۵۰ سالن استاندارد داریم/بین‌الملل فارابی و سازمان سینمایی به جای یافتن سرمایه‌گذاران خارجی برای تولید مشترک، بیشتر به دنبال جشنواره‌هایی هستند که در آنها بهشان خوش بگذرد/داشتن آکادمی سینما{مدرسه عالی سینما} دردی را دوا نمی‌کند چون افرادی که در آن تدریس می‌کنند همان‌ تئوری‌های منسوخ را آموزش می‌دهند

سینماژورنال: سیدضیاء هاشمی که چندی قبل مجددا به عنوان رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینما انتخاب شد بعد از تولید “زمهریر” در سال 88 فیلم دیگری را تولید نکرده است و بیشتر درگیر فعالیتهای صنفی بوده است.

به گزارش سینماژورنال این تهیه کننده و فعال صنفی که سابقه تولید آثاری چون “عروس”، “روز شیطان” و “اعتراض” را در کارنامه دارد به تازگی در گفتگویی تفصیلی با سایت رسمی جامعه صنفی تهیه کنندگان سعی کرده پاره ای دیدگاههایش را درباره اوضاع سینمای ایران در سالی که گذشت و چشم انداز آن در سال آینده اعلام کند.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی سیدضیاء هاشمی را ارائه می دهد:

وضعیت سینمای ایران در سالی که گذشت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما سال ۹۳ را با مجموع فروش حدود ۳۵ میلیارد تومان تمام کردیم اما امسال مجموع فروش از ۷۴ میلیارد تومان عبور کرده و می‌شود گفت که به لحاظ اقتصادی سال خوبی برای سینمای ایران بوده. این اتفاق توسط جریان خاصی رخ نداده بلکه به طور معمول در دوره‌ها و زمان‌هایی، تغییراتی به وجود می‌آید و خیلی پارامترها در کنار هم قرار می‌گیرند و این ارقام را به وجود می‌آورند. می‌توان انتظار این را هم داشت که اگر به لحاظ اقتصادی اتفاق خاصی برای کشور نیفتد، فروش در سال بعد حدود بیست سی درصد رشد کند. یعنی این تصور را داریم که فروش بالای ۱۰۰ میلیارد را به راحتی داشته باشیم. این طبیعی است چون ما رشد ۲۰-۳۰ درصدی در جامعه می‌بینیم و ضمن اینکه درصدی هم قیمت بلیط‌ها افزایش می‌یابد.

البته نسبت به سال گذشته با افزایش حدود ۵ میلیونی تعداد مخاطبان سینمای ایران هم روبرو بودیم.

تعداد مخاطبان ما آن‌طور که باید افزایش جدی پیدا نکرده. اگر این اتفاق را نسبت به دهۀ چهل در نظر بگیریم که جمعیت تهران حدود دو میلیون نفر بوده و فیلم‌های «قیصر» و «گنج قارون» مخاطب میلیونی داشتند، نمی‌توانیم ادعا کنیم که در حال حاضر مخاطبان زیادی داریم.

 

برای بعد از انقلاب هم اخیراً روزنامۀ سینما یک آمار از هفتاد و یک فیلم پرمخاطب سینما منتشر کرد و جالب اینکه تعداد مخاطبان این فیلم‌ها حداقل دو میلیون نفر بوده.

بله و اواخر دهۀ شصت و اوایل دهۀ هفتاد، برای یک فیلم، فقط در تهران مخاطب بالای دو میلیون نفر داشتیم. آن هم با وجود بسته بودن فضای آن دوران و محدودیت‌هایی که سینماها داشتند. خب الان دیگر آن محدودیت‌ها وجود ندارد و فضای بازتری را شاهد هستیم.

 

بپردازیم به آمار منتشر شده در روزنامۀ سینما. نکتۀ جالبی که در آن آمار دیدم، مخاطب ۸.۶ میلیونی فیلم «عقاب‌ها» بود. این در حالی است که آمار کل فروش سینماهای ایران در سال جاری حدود ۱۲ میلیون نفر است. به نظر شما چرا زمانی یک فیلم چنین جماعت عظیمی را به سالن‌های سینما می‌کشاند و امروزه ۵۸ فیلم روی هم رفته ۱۲ میلیون نفر را؟

دلایل زیادی وجود دارد. همین ۱۲ میلیون هم به نظرم خوب است. اضافه شدن پردیس سینمایی کورش، پردیس زندگی، پردیس آزادی و همچنین پردیس ملت بود که افزایش مخاطبان در سال‌های اخیر را رقم زد. قبل از ساخته شدن این پردیس‌ها واقعاً وضعیت اسف‌باری داشتیم.

 

به نظرم پردیس ساختن به تنهایی بحران مخاطب را رفع نمی‌کند. بیشتر تولیدات سینمای ایران در سال‌های اخیر فاقد کیفیت لازم برای جذب مخاطب عام هستند و به همین دلیل مخاطبان را از سالن‌های سینما گریزان می‌کنند.

الان بحث من سالن است. سالن نمایش خودش مخاطب جذب می‌کند. حتی فیلم‌های ضعیف در پردیس‌ کورش یا پردیس آزادی هم دارای مخاطب خاص خود هستند. به نظرم همین پردیس‌ها زمینه‌ساز شدند تا بخشی از مخاطبان خاموش دوباره با سینمای ایران آشتی کنند. ما به طور بالقوه دارای بیست میلیون سینمارو هستیم و اگر برای آن‌ها سالن سینمای مناسب به اندازۀ کافی داشته باشیم، تعداد مخاطبان سینمای ایران افزایش چشمگیری می‌یابد. لذا کمبود سالن‌های استاندارد باعث شده تا تعداد قابل توجهی از مخاطبان را از دست بدهیم.

 

…و کیفیت فیلم‌ها؟

بدیهی است که اگر کیفیت فیلم‌های ما بهتر از این شود، قطعاً در سالن‌های غیراستاندارد هم می‌توانیم فروش خوبی داشته باشیم. ما ضعف کیفیت را به طور کلی داریم که از چند جنبه قابل بررسی است و به طور تیتروار به آن‌ها اشاره می‌کنم: یکی بحث مضمون است. مضمون‌هایی که فیلمسازان ما انتخاب می‌کنند موضوع روز نیستند و جذابیتی برای جامعه ندارند. دیگری ساخته شدن فیلم‌های رئالیستی است که به نظرم برای سینمای ایران سم مهلکی است. اینکه هر فیلمنامه‌نویس و هر کارگردانی تصور کند که آنچه در اجتماع می‌بیند را باید به فیلم سینمایی تبدیل کند، نتیجه‌اش تولید آثاری می‌شود که از تخیل و رویاپردازی دور هستند. سینما نیاز به رویا دارد.

مثل آثار هالیوودی.

سینمای ایران این توان را ندارد که آثار بیگ پروداکشن به سبک هالیوودی تولید کند اما می‌تواند در زمینۀ قصه حرفی برای گفتن داشته باشد. سینمای ما باید به سمت قصه‌گویی و رویاپردازی برود. مخاطب در همه جای دنیا از این نوع سینما استقبال می‌کند. اما متأسفانه فیلمنامه‌نویسان ما رویاپرداز نیستند و انگار هرگونه رویاپردازی در آن‌ها سرکوب شده.

 

به نظر من تعداد قابل توجهی از فیلمنامه‌نویسان ایرانی افرادی هستند فاقد هرگونه خلاقیت و قریحۀ قصه‌گویی.

من هم می‌‌خواهم بگویم که این‌ها احتمالاً دارای رویا نیستند. به نظر من هم با تکنیک‌های فیلمنامه‌نویسی چندان آشنا نیستند و استعداد قصه‌گویی هم ندارند. به همین خاطر است که به سمت رئالیسم می‌روند. اگرچه سینمای رئالیستی در اروپا می‌تواند جذابیت‌هایی داشته باشد، اما میزان استقبال مخاطبان ایرانی از چنین آثاری نشان داده که این فیلم‌ها آن‌قدر برای مخاطب عام جذابیت ندارند که بخش عمدۀ تولید سالانۀ سینمای ایران را به خود اختصاص دهند. فیلم‌های رئالیستی به لحاظ اقتصادی برای سینمای ایران سم مهلک هستند.

 

نکتۀ دیگری هم هست و آن اینکه فیلمسازان اروپایی بلدند چطور فیلم‌های رئالیستی بسازند ولی در سینمای ایران صرفاً دارند ادای فیلمسازان اروپایی را درمی‌آورند و کاملاَ مشخص است که در پس چنین تقلیدهای ناآگاهانه و بعضاً ناشیانه هیچ اندیشه‌ای به چشم نمی‌خورد. با این حال، چنین فیلم‌هایی در خود اروپا هم مخاطبی ندارند و اگر فروش فیلم‌ها در کشورهای اروپایی را دنبال کنید، می‌بینید که آنجا هم فیلم‌های هالیوودی پرطرفدارترند.

این فیلم‌ها در واقع به طور محدودی عرضه می‌شوند و اصلا توان رقابت با فیلم‌های هالیوودی را ندارند. در گوشه‌ای حضور دارند و یک جورهایی شبیه به همین فیلم‌های «هنر و تجربه» خودمان هستند. هیچ خاصیتی ندارند.

 

سیدضیاء هاشمی
سیدضیاء هاشمی

در گروه «هنر و تجربه» هم سال گذشته نزدیک هفتاد فیلم اکران شد و روی‌هم‌رفته فقط ۳۶ هزار نفر را به سالن‌های سینما کشاند!

هنر و تجربه واقعا مخاطبی ندارد. این نوع سینما بیشتر به شوخی شبیه است. آماری هم که در این زمینه منتشر شده نشان می‌دهد که بخش عمدۀ فروش کل این گروه متعلق به سه چهار فیلم است.

 

حالا برای تولید این آثار چقدر هزینه صرف شده؟

سه میلیارد بودجه به تولید آثار هنر و تجربه اختصاص داده شده و این آثار در مجموع باید نه میلیارد بفروشند تا هزینۀ تولید را برگردانند.

 

با این اوصاف، تولید چنین فیلم‌هایی چیزی جز اتلاف بیت‌المال و خیانت به ملت نیست. آخر بر اساس کدام عقل سلیم باید برای مخاطب ۳۶۰۰۰ نفری ۷۰ فیلم در سال تولید و یا اکران شود؟

تولید چنین فیلم‌هایی اگرچه به نظرم غلط است اما باعث می‌شود که عده‌ای از سینماگران بیکار نمانند. مثل چاه کندن در یزد است. چاه می‌کنند و به آب نمی‌رسند ولی چاه‌کن‌ها به نان و نوا می‌رسند. یا دوستی تعریف می‌کرد که در شهری در استان کرمانشاه هتلی ساخته بودند. صاحب هتل بعد از سه سال که دید هتل هیچ رونقی ندارد دستور داد آن را خراب کنند و هتل را از نو بسازند. شغل این‌طوری به وجود می‌آید. این مصداق بارز «هنر و تجربه» است!

 

نظرتان راجع به فیلم‌هایی که با جنجال رسانه‌ای و مواردی از این قبیل مطرح می‌شوند و مخاطب برای تماشایشان کنجکاو می‌شود چیست؟

این نوع فیلم‌ها به این دلیل مطرح می‌شوند که به جاهای ممنوعه ورود می‌کنند. وگرنه آن‌ها هم جذابیتی ندارند. بخشی از این فیلم‌ها، که نمی‌خواهم اسم‌شان را بیاورم، استانداردهای لازم را ندارند. اما مردم به خاطر نبود فیلم جذاب به این‌ها مراجعه می‌کنند. باز خدا را شکر که بعضی از این فیلم‌ها فروش هفت ـ هشت میلیاردی کرده‌‌اند. سینماگران ما توان این را دارند که خیلی بهتر به چنین مضمون‌هایی بپردازند ولی یک نوع سانسور درونی باعث شده که آن‌ها از حداکثر توانایی‌ خود نتوانند بهره ببرند.

 

خب، اگر به مضمون‌های حاد نپردازند، فیلم‌های خنثی و بی‌خاصیتی می‌سازند که مثل آثار «هنر و تجربه» به سینمای کشور آسیب می‌رساند. چه اصراری هست که چنین فیلم‌هایی تولید شود؟

همان قضیۀ چاه کندن در یزد و هتل ساختن در کرمانشاه است. روزی یک سری سینماگر از این طریق درمی‌آید و برای مخاطب هیچ خاصیتی ندارد. پول از دولت یا نهادها می‌آید و به این‌ها می‌رسد تا فیلم بسازند. کسی هم این فیلم‌ها را تماشا نمی‌کند اما سازندگانشان به نان و نوایی می‌رسند. خودش یک حسن است!

 

یک بار کنجکاو شدم بدانم که آیا مخاطب ایرانی از گرایشات روز گیشۀ جهانی تبعیت می‌کند یا خیر. پس از مکاتبه با مسئولان تعدادی از این سایت‌ها، متوجه شدم که مخاطب ایرانی هم همان فیلم‌هایی را بیشتر دانلود می‌کند که در گیشۀ جهانی فروش بالایی دارند، خصوصاً دنباله‌ها. جالب است که شش فیلم از ده فیلم پرفروش تاریخ سینما هم دنباله هستند.

بله، این فیلم‌ها در خارج محبوبیت زیادی دارند اما برای اینکه سینمای ایران به سمت تولید چنین فیلم‌هایی برود باید فضاسازی کرد. این به نظرم کار دپارتمان فیلمنامه است که سینماگران ما را برای تولید چنین آثاری تشویق و حمایت کند.

قطعاً دپارتمان فیلمنامه در سال آینده دنباله‌سازی و توجه بیشتر به ژانرهای تریلر، فانتزی، ماجرایی ـ حادثه‌ای، انیمیشن و وحشت (ژانرهای محبوب گیشۀ جهانی) را در دستور کار خود قرار خواهد داد. اما معضلی که در سینمای ایران با آن مواجه هستیم این است که هرگاه ضرورت حرکت سینمای ایران به سمت تولید چنین فیلم‌هایی مطرح می‌شود، عده‌ای سینماگر و منتقد اظهار می‌کنند که هالیوود یا حتی بالیوود چنین آثاری را تولید می‌کنند و نیازی نیست که سینمای ما به سراغ چنین ژانرهایی برود، بلکه بهتر است تمرکز تولید ما روی درام‌های اجتماعی باشد. حال آنکه این درام‌های اجتماعی، صرف‌نظر از اینکه فیلم‌های مردۀ اکران ما راتشکیل می‌دهند، در اغلب موارد دنباله‌روی سینمای اروپا هستند. سؤال من این است که تقلید از فیلمسازان شکست‌خوردۀ اروپایی که آثارشان در قارۀ خودشان هم محبوبیت چندانی ندارد چه سودی به حال سینمای ایران دارد؟ چرا سینمای ما نباید به دنبال تقلید از آثار موفق در گیشۀ جهانی باشد؟

در واقع، ساخت این نوع فیلم‌ها نیازمند مطالعه، تحقیق و البته زحمت بسیار است. دوستان فیلمنامه‌نویس یا فیلمساز ما اگر آثار رئالیستی را ترجیح می‌دهند برای این است که نوشتن و تولید آن‌ها ساده بوده و نیاز به زحمت چندانی هم ندارد. از دور و برشان الهام می‌گیرند و فیلمنامه‌ای می‌نویسند و سپس آن را می‌سازند.

جالب اینجاست که مخاطب عام در همه جای دنیا برای فرار از همین «دور و بر» به سالن‌های سینما پناه می‌برد تا صنعت سرگرمی او را به سفری یکی دو ساعته به دنیایی به مراتب بهتر، جذاب‌تر و مهیج‌تر ببرد.

دقیقاً. به همین خاطر است که تأکید دارم رئالیسم آفت سینمای ایران است. سینما بدون مخاطب معنایی ندارد و اگر می‌خواهیم مخاطبان انبوه را به سالن‌های سینما بازگردانیم، سینمای ایران باید به سمت تولید فیلم در ژانرهای محبوب گیشۀ جهانی حرکت کند. این حرف که چون هالیوود و بالیوود آن تیپ فیلم‌ها را می‌سازند پس ما نباید بسازیم اساساً بی‌معنی است. همین فیلم‌های رئالیستی که به قول شما بخش عمدۀ آثار مردۀ سینمای ایران را تشکیل می‌دهند اصولاً تقلید از فیلمسازان هنری اروپا و کشورهای دیگر هستند. جالب است که زمانی در سینمای ایران تقلید از آثار تارکوفسکی و کیارستمی مد شد و امروزه تقلید از آثار اصغر فرهادی. مطرح کردن مسائلی چون بکر بودن ایده و تازگی فیلم و … به نظرم بیشتر یک شوخی است زیرا با توجه به قدمت صد و خرده‌ای سالۀ سینما و تعداد کشورهایی که در عرصۀ سینما فعال هستند، اصولاً فیلمی وجود ندارد که نظیرش قبلاً ساخته نشده باشد. حالا ما به دلیل محدودیت یا موارد دیگر به تمام تولیدات تاریخ سینما دسترسی نداریم و نمی‌توانیم به طور دقیق بگوییم فلان فیلم چند نمونۀ مشابه خارجی دارد. فیلم‌های پرفروش دنیا در سال‌های اخیر هم قبلاً مشابه‌شان ساخته شده. اما مخاطب عام به این قضیه توجهی ندارد و بیشتر به دنبال سرگرم شدن است. بنابراین، سینمای ایران باید به سمت تولید فیلم‌هایی همسو با گرایش مخاطب جهانی در گیشه حرکت کند تا چرخ اقتصادش تندتر بچرخد.

همین تقلید از آثار شکست‌خورده باعث شده که آسمان سینمای ایران این‌قدر کم ستاره شود و ستاره‌های فعلی سینمای ایران هم آن درخشش سابق را نداشته باشند.

بله. اکثر فیلم‌های ایرانی که در سال‌های اخیر ساخته شده‌اند موضوع جذابی ندارند و در آن معدود مواردی هم که فیلمنامه‌ها دارای شخصیت‌های جذابی هستند، تهیه‌کنندگان و فیلمسازان این ریسک را نمی‌کنند که از بازیگر نه چندان مطرح استفاده کنند تا ستاره‌های جدیدی در سینمای ما ظهور کنند.

در هفتمین فیلم از سری «جنگ ستارگان» به جای قهرمان مرد، از قهرمان زن استفاده شد و فیلمساز نقش‌آفرینی آن را به بازیگری گمنام سپرد و او با درخشش در این فیلم به یکی از ستارگان نوظهور صنعت سینما تبدیل شد.

ما هم در گذشته این کار را کرده‌ایم. در فیلم‌ «عروس» که من تهیه‌کنندۀ آن بودم، نیکی کریمی وضعیت مشابهی داشت. در فیلم دیگرم، «شوکران»، هدیه تهرانی هنوز موقعیت خود را به عنوان ستارۀ سینما تثبیت نکرده بود ولی آنجا هم ریسک کردم و در هر دو بار این ریسک جواب داد و ستاره‌های جدیدی به سینمای ایران معرفی شدند. بنابراین، نه تنها فیلمنامه‌نویسان ما باید به سراغ موضوعات جذاب بروند و قهرمان‌های مرد یا زن خلق کنند، بلکه فیلمسازان و تهیه‌کنندگان ما هم باید این ریسک را بکنند که ایفای این نقش‌ها را به بازیگرهای ناشناخته اما بسیار مستعد بسپارند تا سینمای ایران شاهد ظهور ستاره‌های جدیدی باشد.

 

با توجه به اوضاع کنونی سینمای ایران، افزایش کمّی تولیدات سالانۀ سینمای ایران را به صلاح می‌دانید؟

یکی از چیزهایی که امسال به شدت میان تهیه‌کنندگان مطرح است و در شورای عالی تهیه‌کنندگان طرح موضوع شده، این است که تولیدات را کنترل‌شده کنیم. با تعداد سالن نمایشی که داریم، ظرفیت تولید بیش از شصت فیلم در سال را نداریم. بیش از این یعنی آفت. اگر افرادی به دنبال ساختن فیلم‌های بیشتر هستند باید بروند به سمت سینمای خانگی و تله فیلم.

 

جذابیت برای مخاطب عام و تنوع ژانری را چه کسی کنترل می‌کند؟ همان‌طور که قبلاً هم اشاره کردم، گیشه نشان می‌دهد که مخاطب عام علاقۀ چندانی به درام‌های اجتماعی ندارد.

ما نمی‌توانیم خیلی این قضیه را کنترل کنیم. به کشاورزی ما نگاه کنید. سال گذشته کمبود سیب‌زمینی داشتیم. امسال همۀ سیب‌زمینی‌ها را تبدیل به کود کردند چون روی دست‌شان مانده بود.

 

باز سیب‌زمینی اضافه به این درد می‌خورد که آن را به کود تبدیل کنند! آیا بهتر نیست که شورای عالی تهیه‌کنندگان به این قضیه ورود کند و مثلاً تصویب کند که از ۶۰ فیلمی که تهیه‌کنندگان در هر سال تولید می‌کنند، فقط نیمی از آن‌ها درام اجتماعی باشد؟

تقریباؐ شدنی است ولی از لحاظ قانونی نمی‌توان فشار ایجاد کرد. به توافق میان ما تهیه‌کنندگان بستگی دارد.

 

چون از نظر اقتصادی هم تولید درام‌های اجتماعی چندان توجیهی ندارد.

برای آن‌هایی که تولید می‌کنند، دارد! آن‌ها سودشان در تولید است.

 

اما اکران نوروزی. شورای صنفی نمایش فیلم‌های اکران نوروز را هم معرفی کرده. به نظرتان این ترکیب برای اکران نوروزی مناسب است؟

متأسفانه دخالت دولت در این انتخاب‌ها نقش داشته. دولت احساس کرده که باید دخالت کند و به نظرم در این زمینه اشتباه محض کرده. به هر حال چاره‌ای نیست و باید این را بپذیریم. با وجود دو فیلم کمدی «پنجاه کیلو آلبالو» و «من سالوادور نیستم» ترکیب فیلم‌های اکران نوروزی چندان هم بد نیست.

به نظرتان بهتر نبود تعداد فیلم‌های شاد و مفرح برای اکران نوروزی بیشتر از این دو مورد باشد؟ مثلاً نمی‌شد «بارکد» را هم به این دو فیلم اضافه کرد؟

تعداد فیلم‌های شاد و مفرح سینمای ایران زیاد نیست. فیلم‌هایی مثل «بارکد» را برای زمان‌های دیگر هم نیاز داریم. درست است که عید برای اکران موقع مناسبی است ولی باید توجه داشت که تعداد مخاطب ما محدود است و اگر تمام فیلم‌های مخاطب‌پسندمان را عید یا حتی در شش ماه اول سال اکران کنیم، از شهریور به بعد کفگیر سینمای‌مان ته دیگ می‌خورد و دیگر فیلم مناسبی برای مخاطب نداریم. بنابراین، باید یک تقسیم‌بندی مناسبی صورت بگیرد و به نظرم «بارکد»، برای اکران دوم عید یا حتی تابستان جذابیت بسیار زیادی دارد. یا برای مهرماه نیاز به فیلم‌های خوبی داریم.

 

بله و به نظرم فیلم‌هایی مثل «ابد و یک روز» برای اکران مهرماه و «بادیگارد» برای فصل تابستان مناسب‌تر بودند.

به هر حال خواستۀ تهیه‌کننده هم دخیل است. نمی‌توانیم آن‌ها را در نظر نگیریم. ما که دخالتی نداشتیم ولی اگر به فرض ما هم بودیم، باز هم درخواست این تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها این بود که فیلم‌هایشان در عید اکران شوند. قرار گرفتن «بادیگارد» در این فهرست هم به نظرم مناسب است و وجود یک فیلم اکشن استاندارد به ترکیب اکران نوروزی تنوع می‌بخشد. البته من هم اعتقاد دارم که اکران تابستانی برای این فیلم بیشتر جواب می‌دهد.

 

چرا این اکشن‌ها در سینمای ایران کم ساخته می‌شوند؟

خب، توانایی ساخت این اکشن‌ها را هر فیلمسازی ندارد. اکشن‌های پلیسی هم در سینمای ایران جواب نمی‌دهند.

 

اخیراً مصاحبه‌ای را از شما در سایت سینماپرس خواندم که در آن عنوان کرده بودید که دولت فعلی در توسعۀ زیرساخت‌های سینمای ضعیف عمل کرده است. می‌شود در این باره بیشتر توضیح بدهید؟

من اعتقاد دارم که جمهوری اسلامی در تمام دوره‌ها در حق سینما جفا کرده است. این بحثی بود که در مصاحبه با سینماپرس مطرح کردم اما آن‌ها فقط مواردی که علیه دولت آقای روحانی بود را کار کردند و بقیه را کنار گذاشتند. آنجا هم تأکید کردم که این مسئله اصلاً ربطی به دولت فعلی ندارد. دولت‌های آقای هاشمی، آقای خاتمی و آقای احمدی‌نژاد همگی نسبت به سینما جفا کردند و دولت‌های بعدی هم همین رویه را ادامه خواهند داد. ما فاقد زیرساخت‌های لازم برای توسعۀ سینما هستیم. اصل زیرساخت هم سالن است. همین کشور ترکیه که در همسایگی ما قرار دارد ۳۰۰۰ سالن سینما دارد و ما با این جمعیت، حداقل باید ۱۵۰۰ سالن را داشته باشیم. اما در حال حاضر ۳۰۰ سالن داریم که فقط ۵۰ تای آن‌ها استاندارد هستند و بیشتر فروش سینمای ایران مال آن سالن‌هاست. بنابراین، دولت، شهرداری‌ها و همۀ ارگان‌های ذی‌ربط در حق سینما جفا کردند. اگر من جای دولت بودم دستور می‌دادم همان‌طور که مسجد جدید می‌سازند، در کنارش سالن سینما هم بسازند. چون مسجدروها حتی اگر به مسجد هم دسترسی نداشته باشند، باز جایی را برای عبادت پیدا می‌کنند. ما باید به فکر جذب مردم عادی باشیم که اگر به سالن سینما دسترسی نداشته باشند، ممکن است به خاطر فقدان تفریح و سرگرمی، به انحراف و فساد کشیده شوند.

 

پس نقش معاونت سینمایی چیست؟

معاونت سینمایی برنامۀ خاصی را نمی‌تواند پیاده کند. دوره‌اش چهار سال است. سال اول و آخر که کار خاصی نمی‌تواند انجام بدهد و فقط دو سال می‌ماند که این مدت برای برنامه‌های زیربنایی کافی نیست. دولت که هشت سال روی کار است باید از همان سال اول برای کل این دوره برنامه‌ریزی کند و قطعاً فرصت لازم را برای کار دارد اما هیچ دولتی تا به حال این کار را نکرده است. الان سال سوم دولت آقای روحانی هم دارد تمام می‌شود و عملاً کاری برای سینما انجام نشده. در چهار سال دوم هم که دیگر زمانی برای این کار نمی‌ماند. اگر ما تهیه‌کنندگان همت کنیم، شاید قانونی از طریق مجلس تصویب بشود که مثلاً شهرداری‌ها را ملزم کند که اگر جایی برج یا مجتمع تجاری ساخته می‌شود، حتماً باید دارای سالن سینما هم باشد. شما هر جای کشور را نگاه کنید پر از این برج‌ها و مجتمع‌ها شده. حتی نقاط دورافتاده. من به بعضی از روستاها سفر کردم که دیگر از حالت روستا خارج شده و عملاً شکل شهر به خود گرفته‌اند اما فاقد سالن سینما هستند. باورکردنی نیست که شهرستان نطنز هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن فاقد سالن سینما بوده. چرا؟ مردم نطنز برای تفریح باید بروند جن ببینند؟ خب معلوم است که می‌روند جن می‌بینند. در این زمینه شکی نباید داشته باشیم. تفریح دیگر مردم ممکن است این باشد که بروند پای بساط. به نظرم یک نهضت سالن‌سازی باید راه بیفتد و نه تنها در شهرهایی مثل نطنز، که در هرکدام از پارک‌های شهرهای بزرگ یک سالن سینما بسازند. منظورم سالن ارزان‌قیمت با ظرفیت ۲۰۰ نفر است نه از آن سالن‌های بزرگ و تجملی. اسم این طرح را هم می‌گذاریم «سینما پارک».

 

به نظرتان لازم است که قانونی تحت عنوان «صنعت سینما» در مجلس به تصویب برسد؟

به شدت. اصلاً صنعت سینما یکی از نکات مهمی است که اگر در مجلس تصویب شود که چه بهتر، وگرنه ما طرح را دنبال می‌کنیم تا مصوبۀ هیئت دولت را بگیریم. صنعتی شدن سینمای ایران واجب است و در این طرح توسعۀ زیرساخت‌ها از جمله سالن‌سازی مطرح می‌شود. آن موقع می‌توان حتی امام جمعه‌ها را هم قانع کرد که بخشی از وجوهاتشان را به سینما اختصاص دهند! این بحث را در شورای راهبردی سینمای ایران هم مطرح کردیم و قرار شد که در سال آینده برای تصویب آن در مجلس یا هیئت دولت اقدامات لازم صورت بگیرد.

 

یکی از راه‌های دیگر کمک به صنعت نوپای سینمای ایران می‌تواند این باشد که اسپانسرها به طور مثال معادل ۱۰ تا ۱۵ درصد بیش از مبلغی که برای تولید فیلم سینمایی هزینه می‌کنند مشمول تخفیف مالیاتی شوند.

اتفاقاً یکی از قوانین می‌تواند همین باشد. ان‌شاالله بعد از عید این در دستور کار شورای راهبردی قرار می‌گیرد تا بتوان از طریق هیئت دولت آن را به صورت یک مصوبه درآورد. اگر بتوان از طریق مجلس آن را به تصویب رساند که خیلی بهتر است. مثلاً این را هم می‌توان به تصویب رساند که دستگاه‌ها یک یا دو درصد از بودجۀ سالانۀ خود را صرف سینما کنند و این رقم از مالیات آن‌ها کم شود.

 

شما به چیزی به نام «فصل مردۀ اکران» اعتقاد دارید؟

نه. فصل مرده را ما به وجود می‌آوریم. سال‌ها عید برایمان مهم نبود. یادم می‌آید «شوکران» را که اکران کردیم، از روز اول تا چهاردهم فروش چندانی نکرد. البته پرستارها که اعتراض کردند فروش آن بالا رفت! اما این فروش بالا بعد از چهاردهم اتفاق افتاد. این دیگر به دولت ربطی ندارد. به پخش‌کننده‌ها هم نمی‌توان امیدی داشت. اما اگر ما تهیه‌کننده‌ها برنامه‌ریزی مناسبی داشته باشیم، به همراه سینمادارها می‌توانیم همۀ فصل‌ها را زنده کنیم. ما داریم به سمتی می‌رویم که در آینده‌ای نه چندان دور شورای صنفی نمایش برچیده شود و تصمیم‌گیری‌ها به تهیه‌کننده‌ها و سینمادارها واگذار شود.

 

در همین روزهای میان جشنواره تا عید که طبق یک باور نادرست هیچ فیلمی نمی‌فروشد، امسال دو فیلم میلیاردی «من سالوادور نیستم» و «کوچه بی‌نام» را داشتیم.

ما در گذشته هم این کار را کرده بودیم. مثلاً آقای ساداتیان فیلم «دایره زنگی» را بیست و سوم اکران کرد و بعد از عید هم رفت و فروش مناسبی هم داشت. آقای سرتیپی هم اگر اشتباه نکنم «رسوایی ۱» را در این زمان اکران کرد و آن هم خوب فروخت. بنابراین، اگر فیلم خوب و جذاب برای نمایش داشته باشیم، چیزی به نام فصل مرده نداریم و در واقع، فیلم‌های مرده هستند که «فصل مردۀ اکران» را رقم می‌زنند. وگرنه سینما نمرده و مخاطب هم زنده است اما فیلم مرده در سینمای ایران فراوان داریم!

 

روزنامۀ سینما هم در آخرین شمارۀ‌ امسال خود آمار جالبی از این فیلم‌های مرده را داده. از ۵۸ فیلم اکران شدۀ امسال ۳۹ فیلم ضرر داده‌اند که در واقع، فهرست فیلم‌های مردۀ امسال را تشکیل می‌دهند.

به نظرم تعداد فیلم‌های ضررده نسبت به قبل کمتر بوده چون سینمای ما از لحاظ قاعده سینمای ورشکسته‌ای است. علتش هم دولتی بودن این سینماست. اگر دولت از تولید چنین فیلم‌هایی حمایت نکند، در آینده شاهد کاهش چشمگیر آن‌ها خواهیم بود. اینکه می‌گویم دولت، منظورم فقط دولت آقای روحانی نیست، بلکه دولت‌های نظام جمهوری اسلامی از ابتدا تا به امروز است که با دخالت‌های نابجا در امور سینما و با تزریق پول‌های بی‌حدوحساب وضعیتی را پدید آورده‌اند که سود برخی از فیلم‌های ایرانی عملاً در تولیدشان است. با توجه به این اوضاع، ۳۹ فیلم مرده رقم بسیار خوبی است. ما قبلاً بیش از این ضرر می‌دادیم. به همین دلیل بود که در ابتدای گفتگو عنوان کردم که سینمای ما سال خوبی را پشت سر گذاشته. الان تعداد فیلم‌های سودده به ۱۳-۱۴ مورد می‌رسد و ۶-۷ فیلم هم بازگشت سرمایه دارند که این آمار خوبی است.

اما سینمای آمریکا فیلم‌های سودده بیشتری دارد. حتی فیلم‌های مستقل آن هم به سودهای کلانی می‌رسند.

معادلات سینمای آمریکا که برای اکران جهانی فیلم تولید می‌کند، با معادلات سینمای ایران فرق می‌کند. ما چون مثل آن‌ها در سراسر جهان دارای مخاطب نیستیم، تمام تمرکزمان بر داخل است که سه حوزۀ اکران، تلویزیون و سینمای خانگی را داریم. اگر تلویزیون به قیمت مناسب همین فیلم‌های ضررده را بخرد، آن‌ها به بازگشت سرمایه می‌رسند. اما این اتفاق نمی‌افتد و لذا ما تلویزیون را عملاً نداریم. وضعیت سینمای خانگی هم که به خاطر قاچاق و شبکه‌های ماهواره‌ای چندان مساعد نیست و روی پولی که از این بخش نصیب فیلم‌های ایرانی می‌شود نباید زیاد حساب باز کرد. فقط اکران می‌ماند که آن هم به خاطر عدم زیرساخت‌های مناسب آن را هم نصفه و نیمه داریم. با این اوصاف، با شرایط بسیار خوبی روبرو بودیم و امید است که در آینده وضعیت سینما بهتر شود.

 

با این حال سینمای ما همچنان ورشکسته است.

قطعاً همین‌طور است چون ما ۱۰۰ میلیارد تومان هزینۀ تولید داشتیم، و این تازه بدون احتساب فیلم‌هایی مثل «محمد» است که بودجه‌های آنچنانی می‌گیرند. سینمای ما با آن هزینۀ تولید باید ۳۰۰ میلیارد تومان عایدی داشته باشد تا به سود برسد اما این رقم ۷۰ میلیارد تومان است. با این حال، این میزان فروش سینمای ورشکستۀ ما را نسبت به آینده امیدوارتر کرده.

 

اگر دولت برای تولید فیلم‌ها هزینه نکند و در عوض، این پول صرف توسعۀ زیرساخت‌ها، مثلا ساخت سالن‌های جدید و نوسازی سالن‌های فرسوده، شود بهتر نیست؟

قاعدتاً اگر دولت دست از تولید بردارد و در این بخش سرمایه‌گذاری کند، کیفیت تولیدات ایرانی افزایش می‌یابد. البته دولت دوست دارد به سینما کمک کند، ولی نوع کمک‌هایش اصلاً به نفع سینما نیست. دولت در واقع دارد ماهی در اختیار سینماگرها قرار می‌دهد در حالی که ابزارش را باید به سینماگرها بدهد و نحوۀ کار با آن را آموزش دهد. ابزار، تکنولوژی و تجربه چیزی است که سینمای ما به آن نیاز دارد. داشتن آکادمی سینما هم در این زمینه دردی را دوا نمی‌کند چون افرادی که در آن تدریس می‌کنند آموزش‌های روز را ندیده‌اند که بخواهند آن را منتقل کنند، همین‌ تئوری‌های منسوخی که با آن‌ها آشنا هستیم را آموزش می‌دهند که اصلاً به درد نمی‌خورد!

 

اما دخالت‌های بیرونی در امور سینما. حتماً مطلع هستید که فیلم «من سالوادور نیستم» چند روز قبل با اتفاق عجیبی روبرو شد و نیروهای اماکن به سردر سالن‌های نمایش‌دهندۀ این فیلم حمله کردند و گویا دلیل این حمله، جذابیت اکترس برزیلی آن بوده است. نظر شما راجع به این حمله چیست؟

رفتار اماکن متأسفانه رفتار اصولی‌ای نبود. قابل دفاع هم نیست. بالاخره یک نهاد نظامی است. احتمالاً یک نیروی سرخود احساس تکلیف کرده و عقیده داشته شرع مقدس اجازۀ این کار را به او داده. اما بعد به سرعت سروصداها خوابید. خیلی نمی‌توان گفت که یک برنامه‌ریزی قبلی وجود داشته تا از این طریق سینما را نابود کنند. به نظر ناآگاهی بوده. امیدواریم دیگر این اتفاق‌ها نیفتد. البته در جمهوری اسلامی این مسائل زیاد پیش می‌آید. حالا باز خدا را شکر که این یک نهاد قانونی بوده. خیلی مواقع گروه‌های خودسر و غیرقانونی این کارها را می‌کنند.

 

به نظر شما رییس سازمان سینمایی نباید در این مورد قاطعیت به خرج می‌داد؟

در واقع این بخشی از وظایف سازمان سینمایی است و احتمالاً این قضیه را پیگیری کرده‌اند و ما از آن بی‌اطلاعیم.

 

حالا موضوع حملۀ اماکن در شورای عالی تهیه‌کنندگان مورد بررسی قرار گرفت؟

بله. حملۀ اماکن در شورای عالی تهیه‌کنندگان طرح موضوع هم شد اما متأسفانه احساسی که ما نسبت به فیلم داشتیم، آن‌ها نداشتند. با وجود اینکه من این موضوع را مطرح کردم و خواستم که برخورد صورت بگیرد، الان خوشحالم که سایر اعضای شورای عالی چنین نکردند، چرا که ممکن بود توجهات معطوف به حملۀ اماکن شود و این کار غیرقانونی را نهادینه کند. اگر بی‌سروصدا از روی چنین مسائلی رد شویم بهتر است.

 

اخیرا یک نقل قول از آقای ایوبی خواندم که گفته بودند اولویت سازمان سینمایی در سال آینده تولید مشترک با کشورهای همسایه است. نظر شما در این باره چیست؟

ببینید، این اولویت همیشگی سینمای ما بوده. اما من هیچ‌وقت در این کار جدیت ندیدم. آقای ایوبی از کسانی است که به این کار علاقه‌مند است، بالاخره رایزن فرهنگی بوده و با این قضیه آشنایی بیشتری دارد اما بسته بودن سینمای ایران باعث می‌شود که ما کمتر بتوانیم به سمت تولیدات مشترک برویم. به هر حال، به نظرم این کار شدنی است ولی همت می‌خواهد. من خودم به عنوان رییس یک صنف آن‌قدر وقت ندارم که به چنین مواردی رسیدگی کنم، چه برسد به رییس سازمان سینمایی که با مسائل و پیچیدگی‌های بسیار بیشتری مواجه است. البته می‌توان گروهی را تشکیل داد که چنین موضوعی را پیگیری کند. متأسفانه عده‌ای در سینمای ما به دنبال این هستند که بروند در جشنواره‌های خارجی خوش بگذرانند و برای تولید مشترک جدیتی به خرج نمی‌دهند. ما با خیلی از کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس و همسایگانی چون ترکیه می‌توانیم تولیدات مشترک خوبی بسازیم. مثلاً همین «من سالوادور نیستم» با همکاری سینماگران کشوری ساخته شده که هیچ وجه مشترکی با ایران ندارد، اما فیلم موفقی است و خیلی خوب دارد می‌فروشد. همچنین فیلم «سلام بمبئی» که دارد در هند ساخته می‌شود. باید به این تولیدات توجه شود. حالا ما سعی داریم در صنف خودمان این کار را انجام دهیم. خوشبختانه قربان محمدپور به کمک ما نیازی نداشته اما اگر بتوان برای فیلمش کاری کرد، ما به شدت حمایتش می‌کنیم. خیلی هم نباید انتظار داشته باشیم که دولت به این فیلم‌ها کمک کند. اصلاً هرچه دولت از این فیلم‌ها فاصله بگیرد بهتر است.

 

خب وقتی به سمت تولید مشترک برویم می‌توان سرمایه‌گذار خارجی هم جذب کرد.

یقیناً. تولید مشترک به دلیل مسائل مالیاتی و … خیلی می‌تواند برای سرمایه‌گذاران خارجی جذابیت داشته باشد. متأسفانه روابط بین‌الملل فارابی و سازمان سینمایی به جای یافتن و جذب چنین سرمایه‌گذارانی، بیشتر به دنبال جشنواره‌هایی هستند که در آن بهشان خوش بگذرد. اگر صنف وارد این بخش شود اتفاق بهتری می‌افتد البته به شرطی که نمایندگان آن به دنبال جذب سرمایه‌گذار خارجی باشند و نه خوش گذراندن در جشنواره‌های خارجی.

 

سؤال آخر. آیا تغییرات سیاسی اخیر در کشور می‌تواند در سال آینده به رونق سینمای ایران کمک کند؟

قطعاؐ. با این یکدستی که در مجلس و دولت به وجود آمده، امیدوارم که فشار موجود بر سینما کمتر شود و اگر این اتفاق بیفتد، سینمای ایران توفیق بیشتری خواهد داشت