1

اعتراض کارگردان «سرو زیر آب» به مهجوریت فراوان فیلمش در اکران⇐همانها که تلاش کردند سرمایه جور نشود حالا تلاش میکنند فیلم دیده نشود/۵۰ درصد سانسهای فیلم، سانسهای مُرده ابتدای روز است!!/نه شهرداری بیلبورد میدهد و نه تیزرهای موثری داریم/برای اکران «تنگه ابوقریب» سنگ تمام گذاشتند ولی تمام امکانات تبلیغاتی را از «سرو زیر آب» دریغ کردند!!

سینماروزان: تازه ترین فیلم محمدعلی باشه آهنگر فیلمساز ژانر جنگ سینمای ایران با نام «سرو زیر آب» در حالی روی پرده رفته که علیرغم مضمون میهنی برخلاف دیگر فیلمهای این گونه که از حمایتهای ارگانی فراوان در تبلیغات و حتی توزیع بلیتهای فله ای برخوردارند، کمترین حمایت تبلیغاتی نداشته؛ نه بیلبورد دارد، نه تیزرهایش پخش مناسب داشته اند و نه حتی برایش اکرانهای مردمی موثر طراحی شده است.

محمدعلی آهنگر با اشاره به پیش بینی هایش از بایکوت فیلم در اکران به تینا جلالی در «اعتماد» بیان داشت: پیش بینی میکردم که بخاطر نگاه خاص فیلم بایکوت شویم اما نه به اين شدت!! نگاه عجيب و غريبی در اکران بر فیلم روا شده كه نمي‌دانم پشتش چه چيزي نهفته است. شدت آن آنقدر زياد و زيادتر شد كه در وقت اكران ضربه كاري خودش را زده است. شاهديد كه نه تبليغات درستي مي‌شود و نه شهرداري بيلبوردي مي‌دهد. نه تيزرهاي موثرش ادامه دارد و نه سانس و سينماهاي كافي و البته درست به فيلم اختصاص يافته است. جالب است بدانيد شهرداري يكي از سرمايه‌گذاران است كه بيلبورد نداد و نمي‌دهد. حدود 50 درصد سانس‌ها، سانس‌هاي بي‌رمق و مرده است. مثلا 9 صبح يا 12 ظهر، 2 ظهر اينها براي هيچ فيلمي كاركرد ندارد.

باشه آهنگر با تأیید اکران سوت و کور «سرو زیر آب» اظهار داشت:  بسياري تلاش كردند فيلمنامه به نتيجه نرسد. همان‌ها تلاش كردند سرمايه جور نشود، همان‌ها كوشيدند ساخته نشود و همان‌ها تمام ابزار تبليغاتي را دريغ كردند تا فيلم دیده نشود. من ابزار تبليغاتي و رسانه‌اي فيلم‌هاي اينچنيني كه امسال از ابتداي سال تا پيش از «سرو زير آب» در اكران بودند ندارم. نه بيلبورد نه تيزر  و نه..

کارگردان «سرو زیر آب» با اشاره به پروپاگاندای تبلیغاتی برای «تنگه ابوقریب» گفت: بله، براي «تنگه ابوقریب» سنگ تمام گذاشتند. شما اين موضوع را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ من خوشحالم كه فيلم يادشده خوب اكران شده است. بحث ما شيوه اكران است. در ايران اگر بخواهند فيلمي زمين بخورد راهكارش را بلدند و اگر بخواهند فيلمي فروش كند آن را هم بلدند. قرار بود «سرو زير آب» مثل «ملكه» «بيداري روياها» و «فرزند خاك» خوب اكران نشود.




یک بازیگر-کارگردان تئاتر مدعی شد⇐با بودجه‌ای که برای امثال «تنگه ابوقریب» هزینه شد، به‌راحتی میتوان اثر بزرگ و باکیفیت خلق کرد/نهادهایی که چنین هزینه‌هایی می‌کنند نگاه علمی ندارند/این نهادها نگاهشان شخصی و تشریفاتی است!

سینماروزان: حضور ارگانهایی که بودجه های هنگفت برای تولید محصولاتی خاص هزینه میکنند و ایجاد فضایی که فقط معدودی از هنرمندان امکان استفاده از این بودجه های عمومی را دارند همواره محل نقد و نظر بوده است.

سازمان هنری-رسانه ای اوج از جمله سازمانهایی است که در سالهای اخیر بودجه فراوانی را برای تولید آثار سینمایی گذاشته است. «تنگه ابوقریب» تازه ترین محصول روی پرده این سازمان است که تلاش زیادی شده که از یک طرف با تخصیص حجم بالای سالن و از طرف دیگر با تبلیغات مختلف از پخش تیزرهای فراوان تلویزیونی تا تخصیص تبلیغات محیطی اسباب رونق گیشه اش فراهم آورد آن هم در شرایطی که برخی از آثار روی پرده نه تنها ممنوع از پخش تیزرند بلکه حتی تعداد سینماهایشان هم یک چهارم این گونه آثار نیست.

ایوب آقاخانی از جمله کارگردانان و بازیگران سرشناس حیطه تئاتر که در رادیو هم فعالیت داشته با اشاره به تخصیص بودجه‌های میلیاردی برای چنین آثاری به «اعتماد» گفت: اگر بودجه‌اي به همان ميزان كه مثلا براي فيلم سينمايي «تنگه ابوقريب» هزينه شد براي خلق و اجراي نمايش هم هزينه شود به راحتي مي‌توان اثر بزرگ و با كيفيت خلق كرد. فقط بايد متوجه باشيم، اين پول به چه كارگردان و نويسنده‌اي داده مي‌شود و فاصله اين فرد با آنچه پيش‌تر اشاره شد، چقدر است. يعني بدانيم كه قرار است دوباره همان كليشه‌هاي نازل گذشته تكرار شوند يا نه، قرار است به سوي كارهاي پيش‌رو، باكيفيت و جسور حركت كنيم. اگر كارگرداني كه اين پول در اختيارش قرار مي‌گيرد فردي متعصب باشد و به سلايقي از اين دست تن دهد قطعا با نمايشنامه يا نمايش‌هاي مورد نظر مواجه نخواهيم شد.

آقاخانی ادامه داد:  اگر دست هنرمند باز گذاشته شود حتما در تئاتر هم مي‌توانيم خلق كنيم. فكر مي‌كنم بيشتر نهادهايي كه مي‌توانند چنين بودجه‌هايي هزينه كنند عموما نهادهاي توانمند و متمكني از نظر مالي هستند كه عموما نگاه‌شان به تئاتر، نگاه علمي و آكادميك قابل دفاعي نيست. آنها بيشتر نگاه شخصي و تشريفاتي و تبليغاتي دارند. يكي، دو نمونه هم اتفاق افتاده كه هزينه‌هاي آنچناني براي تئاترهايي شده كه فاقد هرگونه ارزش هنري و معنايي بودند.

این فعال تئاتر که سابقه اجرای نمایشهایی در حیطه دفاع مقدس نظیر «تکه های سنگین سرب» را در کارنامه دارد افزود: اين كارهای پرهزینه اتفاقا به لحاظ وسعت در فضاي بزرگ هم اجرا شدند اما به طور طبيعي شاهد هستيم امروز هيچ يك از آنها محل پرسش و مثال قرار نمي‌گيرند. چرا؟ چون نتيجه نداشتند و به طور طبيعي با ارزش‌هاي كيفي فاصله داشته‌اند. به نظرم زاويه ديد سرمايه‌گذار در اين مقوله بسيار داراي اهميت است.




خروجی پرسش برانگیز تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد اکران یک فیلم برای گروه زندگی+دستور به اکران پنج فیلم از همین هفته+تأخیر اکران «ماهورا» بخاطر امتداد اکران فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب»!؟؟

سینماروزان: درحالی که پیشتر مقرر شده بود شش فیلم تازه از همین هفته در سینماها اکران شوند اما شورای صنفی نمایش فقط دستور به اکران پنج فیلم داد تا اکران فیلم “ماهورا” که پیشتر بنا بود از چهارم مهر روی پرده برود به تاخیر افتد و منتج از آن اکران فیلم ارگانی “تنگه ابوقریب” امتداد یابد؟!

بر این اساس «مغزهای کوچک زنگ‌زده» به کارگردانی هومن سیدی از چهارشنبه چهارم مهر در سرگروه آزادی، «سوفی و دیوانه» مهدی کرم‌پور در سرگروه کورش و «هشتگ» به کا گردانی رحیم بهبودی‌فر در گروه «زندگی» از همین تاریخ اکران خود را آغاز می‌کنند.

همچنین فیلم‌های «عرق سرد» سهیل بیرقی و «جاده قدیم» منیژه حکمت به ترتیب در سرگروه‌های «باغ کتاب» و «ایران» از همین چهارشنبه اکران می‌شوند.

شورای صنفی نمایش همچنین مقرر کرد فیلم سینمایی «میلیونر میامی/بی حساب» به کارگردانی مصطفی احمدی بعد از فیلم «آهوی پیشونی سفید 2» در گروه زندگی اکران شود.




با حضور گل‌درشت یک فیلم ارگانی و فیلمی به تهیه‌کنندگی مجری درگیر در پرونده ثامن‌الحجج⇐ گزینه‌های نهایی ایران برای اسکار معرفی شدند

سینماروزان: با اعلام لیست اسامی هیات معرفی فیلم ایرانی سه فیلم ایرانی در گزینه‌های نهایی معرفی به اسکار قرار گرفت.

هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار به فهرستی کوتاه مرکب از سه فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء»، «تنگه ابوقریب» و « شماره ۱۷سهیلا» برای بررسی‌های تکمیلی رسیده است.

اعضای هیات معرفی فیلم به اسکار عبارتند از: آتوسا قلمفرسایی (طراح صحنه و لباس) و محمد آلادپوش (فیلمبردار)، امین تارخ (بازیگر)، فرهاد توحیدی (فیلمنامه نویس)، رامین حیدری فاروقی (مستندساز)، محمد مهدی عسگرپور (کارگردان) و قاسم قلی پور (تهیه کننده) و رائد فریدزاده (معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی).

در میان گزینه های اعلام شده “بدون تاریخ…” فیلمیست که نام احسان علیخانی بعنوان سرمایه گزار و تهیه کننده آن به چشم میخورد. یک مجری تلویزیون که اخیرا بواسطه درگیری با پرونده تخلفات ثامن الحجج حاشیه ساز شد.

“تنگه ابوقریب” هم فیلمیست ارگانی محصول سازمان هنری-رسانه اوج.

تنها محصول مستقل “شماره 17 سهیلا”ست که بعید است شانسی برای انتخاب بعنوان گزینه نهایی اسکار داشته باشد بخصوص که شرایط اکران منصفانه ای هم برایش فراهم نشده بود!




انتقادات نویسنده زندگینامه رهبر انقلاب از فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» و طرح پرسش درباره خروجی سازمان ارزشی متمول اوج⇐برای نشان‌دادن عظمت فداکاری رزمندگان، نیازی به بزرگ‌نمایی کارهایشان نیست/سازندگان بر اساس کدام استدلال می‌گویند اگر عراق از تنگه‌ ابوقریب می‌گذشت به‌سرعت به اندیمشک و دزفول می‌رسید؟؟!!/عراق در ۴ ماه آخر جنگ یکی پس از دیگری مناطق مختلف ما را گرفت و ده‌ها گردان ما نتوانستند این مناطق را حفظ کنند و سرنوشت جنگ را تغییر دهند!/ چرا در «تنگه ابوقریب» به بیننده چنین القا می‌شود که وجود یک گردان واقعا می‌تواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد؟؟/قطعنامه ۵۹۸ فقط  آتش‌بس بود و ارتباطی با صلح دائمی که سازندگان فیلم می‌گویند نداشت!/آیا ایجاد تشكیلات موازی مانند سازمان اوج يا شبکه‌ی افق، توانسته اهداف را برآورده کند؟ اين نهادها با چه هزینه‌ای به چه اهدافی رسیده‌اند؟/چرا در اوجِ سختی‌های اقتصادیِ اهالی فرهنگ، نهادهایی با اوجِ برخورداری از امکانات شکل می‌گیرند که تعادل صحنه‌ فرهنگ را بر هم زنند؟؟/چقدر باید زمان بگذرد که کسانی دوباره بیایند و بگویند این نهادها نیز نتوانستند خواسته‌ انقلاب را تامین کنند؟

سینماروزان: فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» که با حمایت مستقیم سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شد از همان زمان رونمایی در جشنواره فیلم فجر به واسطه ضعف دراماتیک و گافهای تاریخی با انتقاد رسانه های مستقل مواجه شد با این حال به مانند اغلب ارگانهای مشابه که وقتی میلیاردها را هزینه میکنند جز پذیرش تحسین، قابلیتی ندارند، نقدهای وارده به این محصول هم از سوی ارگان مولد، جدی گرفته نشد تا موسم اکران برسد و این نویسنده ای از اردوگاه اصولگرایان باشد که گافهای فیلم را ردیف کند.

جعفر شیرعلی‌نیا پژوهشگر دفاع مقدس که به غیر از «دایره المعارف مصور زندگی امام خمینی(ره)»، نگارش «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای» را هم در کارنامه دارد در یادداشتی پیرامون «تنگه ابوقریب» نه فقط تلاشهای تولیدکنندگان برای القای ذهنیات خویش به مخاطبان را نقد کرده بلکه درباره کیفیت فعالیتهای نهادهایی مانند اوج هم طرح سوال کرده است.

متن یادداشت شیرعلی نیا را بخوانید:

در سینما فیلم «تنگه‌ی ابوقریب» را دیدم. ابتدای فیلم آرم سازمان اوج نقش بست که مدیرعاملش افتخار می‌کند پول محصولاتش را از سپاه می‌گیرد. در پایان فیلم جمله‌ای بر پرده‌ی سینما نمایش داده شد که از آن عکس گرفتم. نوشته بود: «عراق در صورت عبور از تنگه‌ی ابوقریب می‌توانست به سرعت نیروهایش را به اندیمشک و دزفول برساند و با اشغال خوزستان خود را به‌عنوان برنده‌ی اصلی جنگ تثبیت کند. گردان عمار از لشکر 27 محمد رسول‌الله با دستان خالی و لب‌های تشنه‌ی افرادش مانع از اتمام این کار شد و سرنوشت جنگ را در آخرین روزها تغییر داد. داستان این مردان در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شد. پنج روز بعد قطعنامه‌ی 598 بین ایران و عراق برای صلحی دائمی به امضاء رسید.»؛
جمله‌هایی که بناست اهمیت سرگذشت قهرمانان این داستان را پررنگ‌تر کند اما درست به نظر نمی‌رسد. برای نشان‌دادن عظمت فداکاری رزمندگان، نیازی به بزرگ‌نمایی کارهایشان نیست.
معلوم نیست سازندگان فیلم بر اساس کدام استدلال می‌گویند اگر عراق از تنگه‌ی ابوقریب بگذرد به‌سرعت به اندیمشک و دزفول می‌رسد، یعنی به سرعت دشت عباس را طی می‌کند و به رودخانه‌ی کرخه می‌رسد و بعد به آسانی از رودخانه عبور می‌کند و اندیمشک و دزفول را اشغال می‌کند. جالب است که عزیزان به این حد هم اکتفا نکرده‌اند و نوشته‌اند ارتش عراق خوزستان را هم اشغال می‌کرد، یعنی با پیشروی چند‌صد کیلومتری پس از دزفول و اندیمشک، اهواز، خرمشهر، آبادان و … را هم می‌گرفت. این در حالی است که در حمله‌ی 21 تیرماه 67 آشفتگی خطوط دفاعی ایران، اوج خودش را نشان داد. حتی ارتش عراق پس از سال‌ها تا کیلومترها در عمق خاک ایران پیش رفت و شهر دهلران را نیز تصرف کرد و چند روز در اشغال نگه داشت و بعد عقب نشست؛ قصد ماندن نداشت و در محور فکه نیز که تنگه‌ی ابوقریب در آن قرار داشت شکست‌های تلخی نصیب ایران شد و نه تنها بحث اشغال خوزستان که حتی اشغال اندیمشک و دزفول هم مطرح نبوده اما گویا سازندگان فیلم از جایی دیگر به اهداف عراق برای اشغال خوزستان در این حمله پی برده‌اند!
آن‌ها مدعی هستند مقاومت گردان عمار در تنگه‌ی ابوقریب سرنوشت جنگ را تغییر داده و به بیننده چنین القا می‌شود که وجود یک گردان واقعا می‌تواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد این در حالی است که عراق در 4 ماه آخر جنگ یکی پس از دیگری مناطقی را که ما سال‌ها در عملیات‌های بسیار سخت گرفته بودیم، گرفت و ده‌ها گردان ما نتوانستند این مناطق را حفظ کنند و سرنوشت جنگ را تغییر دهند.
در خط آخر نیز یک جمله‌ی عجیب وجود دارد: «پنج روز بعد، قطعنامه‌ی 598 بین ایران و عراق برای صلحی دائمی به امضا رسید.» بگذریم از این‌که در واقع قطعنامه‌ها میان طرفین امضاء نمی‌شوند و موضوع قطعنامه نیز آتش‌بس بود و ارتباطی با صلح دائمی که سازندگان فیلم می‌گویند نداشت و این‌که قطعنامه یک سال قبل از این ماجراها در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود و ایران با تلخی تمام ناچار به پذیرش آن در 27 تیر 1367 شد که امام از آن به‌عنوان جام زهر یاد کرد. اما روال جملات انتهایی به‌گونه‌ایست که گویا گردان عمار سرنوشت جنگ را تغییر داده و نتیجه‌ی آن امضای قطعنامه‌ی 598 شده است.
فیلم می‌توانست بدون این ادعاها نیز جذاب باشد و مظلومیت و فداکاری رزمندگان گردان عمار را به تصویر بکشد که عزیزترین فرزندان این مرز‌و‌بوم بودند.

نمی‌دانم این جمله‌ها از تیم هنری اثر است یا به سازمان سازنده‌ی فیلم مربوط می‌شود اما این جملات، شبیه توجیهات برخی از دوستان برای تشکیل نهادهای تازه است که مراحلی این‌گونه را طی می‌کند:
1- خطر بزرگی کشور را تهدید می‌کند و اگر کارهایی که ما می‌گوییم انجام نشود، این خطر به‌سرعت کشور را از پا می‌اندازد.
2- ما آن کسانی هستیم که می‌توانیم جلوی این خطر بزرگ را بگیریم اما این کار با نهادها و روندهای رسمی کشور ممکن نیست. به جمله‌ی کنایه‌آمیز انتهای فیلم توجه کنید: «داستان این مردان در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شد.»
3- کار با انتقاد از نهادهای رسمی و تلاش برای اثبات ناتوانیشان آغاز می‌شود و به تشکیل نهادهای جدید ختم می‌شود. در اوجِ سختی‌های اقتصادیِ اهالی فرهنگ، نهادهایی با اوجِ برخورداری از امکانات شکل می‌گیرند که تعادل صحنه‌ی فرهنگ را بر هم می‌زنند.
آیا تجربه‌ی این‌گونه نهادسازی‌ها با دقت بررسی شده است؟ آیا ایجاد تشكیلات موازی مانند سازمان اوج يا شبکه‌ی افق یا نهادهای موازیِ نظامی- فرهنگی توانسته اهداف را برآورده کند؟ اين نهادها با چه هزینه‌ای به چه اهدافی رسیده‌اند؟
چقدر باید زمان بگذرد که کسانی دوباره بیایند و بگویند این نهادها نیز نتوانستند خواسته‌ی انقلاب را تامین کنند؟




یک عضو شورای پروانه ساخت سینمایی اظهار داشت⇐امكان ندارد فيلمنامه‌اي كه تحليل درستي از شرايط موجود دارد را رد كنيم!!/حدودا پنجاه‌درصد فيلمنامه‌هايي كه در شورا يا بيرون از شورا مي‌خوانيم كمدي است!/ الفاظ ركيك در فيلمنامه‌ها لحاظ نمي‌شود؛ ديالوگ‌ها را اغلب سر صحنه اضافه مي‌كنند!/همان زمان که «تنگه ابوقریب» ارائه شد به سازندگان گفتیم فیلمنامه، ضعیف است!/معلوم است که وقتی هزینه تولید با سازندگان نباشد آنها هم بر فیلمنامه حساسیت به خرج نمی دهند!

سینماروزان: چرایی سختگیری درباره پرداختن به موضوعات مبتلابه جامعه و در نقطه مقابل سهل گیری در پرداختن به شوخیهای اروتیک در محصولات کمدی، تناقضی است پیش روی شورای پروانه ساخت سینمایی که اولین فیلتر دریافت مجوز آثار است.

به گزارش سینماروزان محمود اربابی که خود سابقه ریاست بر اداره نظارت در دولت اول محمود احمدی نژاد را دارد از جمله اعضای شورای فعلی پروانه ساخت است که کوشیده در گفتگو با تینا جلالی در «اعتماد» به نوبه خود پاسخگوی این تناقض باشد.

محمود اربابی با اشاره به حجم بالای تقاضا برای کمدی سازی گفت:  واقعا مجبورم بگويم تعداد فيلمنامه‌هايي كه از آن لذت مي‌برم كم است. حدودا پنجاه‌درصد فيلمنامه‌هايي كه در شورا يا بيرون از شورا مي‌خوانيم كمدي است و متاسفانه ما دليلش را هم مي‌دانيم اما نمي‌توانيم به نويسنده‌هاي آن بگوييم چرا اين فيلمنامه را نوشتي. چون او به‌سادگي مي‌گويد كه براي بازار و كسب درآمد نوشتم. مي‌خواهم مردم فيلمم را ببينند تا زندگي‌ام بگذرد. من در پاسخ به او چه بگويم؟ مي‌توانم به او راهنمايي كنم كه فيلمنامه تو نادرست است، تفكر خاصي به مخاطب منتقل نمي‌كند. اما نمي‌توانم بگويم چرا اين فيلمنامه را نوشتي.

این عضو شورای پروانه ساخت با اشاره به محدودیتهای پیش روی خود و همکاران گفت: ببينيد اگر شوراي پروانه به هر فيلمي پروانه ساخت ندهد در جلسه ديگري بايد پاسخگو باشيم كه سليقه شخصي خود را اعمال كرده‌ايم. اما به اين نكته بايد توجه كرد كه فيلمنامه‌هايي كه ما مي‌خوانيم محصول كامل نيست.ما فقط فيلمنامه را خوانديم. الفاظ ركيك در فيلمنامه‌ها لحاظ نمي‌شود. حتي براي عدم استفاده از كلمات نامناسب اداره كل تعهد مي‌گيرد. ديالوگ‌ها را اغلب سر صحنه اضافه مي‌كنند. كيفيت هنري داستان بارها به نويسنده و تهيه‌كننده گفته مي‌شود اما گوش شنوا نيست و تعبير به مميزي مي‌شود. كيفيت ساخت اغلب در مرحله فيلمنامه مشخص نمي‌شود و بعد در مراحل توليد و ساخته‌شدن مطرح مي‌شود.

اربابی در توجیه فیلمنامه های ضعیفی که پروانه ساخت گرفته بیان داشت: ما سعي مي‌كنيم پيش از بقيه چنين مشكلاتي را ببينيم و به گروه سازنده گوشزد كنيم. اين را بگويم به عنوان‌مثال اگر ما سال گذشته دو فيلمنامه صادر كرديم اين فيلمنامه‌ها از شش فيلمنامه بررسي‌شده بوده و چهار فيلمنامه رد شده. اي‌كاش بشود نام فيلمنامه‌هايي كه مجوز نمي‌گيرد، منتشر شود تا ببينيد اوضاع از چه قرار است. يك‌چهارم فيلمنامه‌هايي را كه به ما ارجاع داده مي‌شود مجوز ساخت مي‌دهيم. اين مرحله پروانه ساخت است. فيلم‌ها وقتي ساخته مي‌شود و به مرحله پروانه نمايش مي‌رود، داستان ديگري است. اين نكته را بايد در نظر بگيريد كه بايد پروانه نمايش حداقلي را صادر كنيم. با وجود اين بدانيد شورا مجوز نمايش فيلم‌هاي زير كيفيت را صادر نمي‌كنند. خيلي مواقع فيلم ساخته مي‌شود و كيفيت لازم را ندارد و شورا به آن پروانه نمايش نمي‌دهد. آن‌وقت براي همه سوال به وجود مي‌آيد كه چرا به اين فيلم پروانه ندادند. دلايل هم بياورند كه فيلم تقلبي است اصلا كيفيت لازم را ندارد گوش كسي كه شنوا نيست. از سوي ديگر فيلمساز به ما مي‌گويد «من تلاشم را كردم فيلم خوب بسازم نشد. مزخرف از كار درآمده اما من يك ميليارد براي ساخت فيلم هزينه كردم خانه‌ام را براي ساخت اين فيلم فروختم.» شورا اينجا چه كند؟

این عضو شورای پروانه ساخت با اشاره به کیفیت پایین متن فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» اظهار داشت: وقتي فيلمنامه «تنگه…» را خوانديم به سازندگان گفتيم فيلم خيلي خوب است و قطعا بايد ساخته شود اما به آنها گفتيم فيلمنامه ضعيف است. به سازندگان گفتيم. تهيه‌كننده در جواب به ما گفت تلاش مي‌كنم فيلمنامه و داستان را تقويت كنم وقتي تهيه‌كننده اين را به ما مي‌گويد ما كه نمي‌توانيم بگوييم فيلم را نساز. اگر به او پروانه ساخت ندهيم بايد به ديگر فيلمنامه‌هاي كمدي تقلبي پروانه بدهيم. به اين نكته دقت كنيد كه در چرخه توليد، اگر فيلمنامه‌نويس يا كارگردان و تهيه‌كننده دقت لازم نكنند و يا توانايي نداشته باشند يا بي‌توجه هستند با وجود اينكه مي‌دانند فيلمنامه اشكال دارد اما خودرايي مي‌كنند. قطعا فيلم بدي ساخته مي‌شود. نكته مهم ديگر اينكه وقتي هزينه توليد فيلم با سازندگان نباشد و سرمايه‌گذار هم حساسيت نداشته باشد، سازندگان هم حساسيت به خرج نمي‌دهند. «خرج كه از كيسه مهمان بود/ حاتم طايي شدن آسان بود.» اگر تهيه‌كننده‌اي هزينه توليد را خودش بدهد به نكات فيلمنامه حتما توجه مي‌كند. ترديد نكنيد در جلسه‌اي كه هستيم در موقعيتي پارادوكسيكال هستيم. نمي‌گويند فيلمنامه بي‌ارزش را رد كردند، مي‌گويند مميز هستند.

محمود اربابی با اشاره به رویه گفتگومحور اعضای شورای پروانه ساخت گفت: ما به عنوان مسوول نبايد ديكتاتوري رفتار كنيم. قانونا نمي‌توانيم جلوي ساخت را بگيريم به خاطر ضعف فيلمنامه قطعا پروانه ساخت نمي‌دهيم و درخواست‌ها را رد مي‌كنيم و همانطور كه گفتم درصد بالايي از درخواست پروانه ساخت‌ها را رد مي‌كنيم. اما تكليف چيست؟ امكان ندارد فيلمنامه‌اي كه تحليل درستي از شرايط موجود دارد را ما رد كنيم. اصلا اگر ما فيلمنامه خوب را رد كنيم جامعه سينمايي با چالش مواجه و مطلع مي‌شود بلافاصله رسانه‌اي مي‌شود. در سال از ٣٠٠ فيلمنامه ٨٠ تا پروانه مي‌گيرد.

وی ادامه داد: ما كه مقصر سطح فيلمنامه‌هاي بي‌كيفيت نيستيم. خلاصه كنم سطح فيلمنامه‌هايي كه به ما ارجاع مي‌شود همين است. فيلمنامه خوب وجود ندارد اما ما كه نمي‌توانيم پروانه ساخت صادر نكنيم. مگر در بازار جنس مرغوب وجود ندارد ولي برخي از مردم خواهان جنس تقلبي هستند. ما هم بايد كف درخواست‌ها را رعايت كنيم؛ ضمن اينكه فرآيند صدور پروانه ساخت محصول نويسنده، كارگردان و تهيه‌كننده است. وقتي كارگرداني نمي‌تواند تهيه‌كننده براي متن خوب خود پيدا كند مقصر ما نيستيم.




ادعای مهدی پاکدل که فیلمی ارگانی متعلق به یک سازمان ارزشی متمول را روی پرده دارد⇐تا وقتی تلویزیون متعلق به همه مردم نیست ترجیح میدهم در تلویزیون کار نکنم⇔پرسش: آقای پاکدل! آیا نهادهای تولیدکننده فیلمهای ارگانی شما از «محمد…» تا «ماجرای نیمروز» و همین «تنگه ابوقریب» به همه مردم تعلق دارند؟؟

سینماروزان: مهدی پاکدل بعد از بازی در فیلم پرهزینه «محمد رسول ا..(ص)» که با حمایت نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شد، بازی در فیلمهای ارگانی را ادامه داد. پاکدل ابتدا در فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» حاضر شد که با حمایت مستقیم فارابی-حوزه هنری-تصویرشهر تولید شده بود و به دنبال آن نیز فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» را بازی کرد که از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج است.

به گزارش سینماروزان پاکدل به بهانه اکران فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» که رسانه ملی هم مدام برایش تیزر پخش میکند، در گفتگویی با «شرق» مدعی آن شده که چون مردم به تلویزیون بی اعتماد هستند ترجیح میدهد در این رسانه حاضر نشود.

پاکدل گفت: بعد از سریال «کیمیا» ترجیح دادم در تلویزیونی که مردم به آن بی‌اعتماد هستند، هیچ حضوری نداشته باشم؛ حتی یک مصاحبه کوتاه، اما متأسفم که شرایط، من را به این تصمیم رساند چراکه به‌اصطلاح ما بچه‌های تلویزیون و رشدیافته این رسانه هستیم. اما واقعیت این است تا وقتی شرایط به این صورت است و تلویزیون متعلق به همه مردم نیست و برخلاف اسمش که رسانه ملی است، ترجیح می‌دهم در تلویزیون کار نکنم.

⇓⇓⇓

پرسشی که متعاقب این ادعای پاکدل طرح میشود آن است که آیا ارگانهای تولیدکننده فیلمهای ارگانی اخیر ایشان از «محمد…» تا «ماجرای نیمروز» و همین «تنگه ابوقریب» به همه مردم تعلق دارند؟ یعنی فی المثل تمامی سینماگران فارغ از خط و ربط خود میتوانند از تسهیلات این ارگانها استفاده کنند که ایشان میان آنها و تلویزیون فرق گذاشته و در تلویزیون حاضر نمیشود اما در محصولات این ارگانها حاضر میشود؟؟ پاسخ به این پرسش میتواند سوءتفاهمات احتمالی درباره ادعای پاکدل را برطرف کند.




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ ثبت قرارداد اکران دو فیلم ارگانی+آغاز اکران یک فیلم ارگانی!

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش قرارداد اکران سه فیلم به ثبت رسید.

قرارداد فیلم ارگانی «راه رفتن روی سیم» محصول انجمن دفاع مقدس به کارگردانی احمدرضا معتمدی در گروه ایران بعد از فیلم سینمایی «من دیوانه نیستم» به کارگردانی علیرضا امینی و قرارداد فیلم ارگانی «چراغ های ناتمام» به کارگردانی مصطفی سلطانی محصول موسسه آوینی بعد از «راه رفتن روی سیم» در گروه ایران ثبت شد.

همچنین قرارداد اکران فیلم «داش آکل» به کارگردانی محمد عرب در گروه باغ کتاب بعد از «دُم سرخ‌ها»ی آرش معیریان بسته شد.

شورای صنفی نمایش مقرر کرد فیلم سینمایی «همه چی عادیه» به کارگردانی محسن دامادی از چهارشنبه ۱۷ مردادماه جایگزین «دشمن‌زن» به کارگردانی کریم امینی در گروه ماندانا شود.

فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» محصول سازمان هنری-رسانه ای اوج هم از همین روز به صورت آزاد اکران میشود.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد اکران فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» در گروه استقلال و کمدی «کاتیوشا» در گروه زندگی

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش قرارداد اکران فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» در سرگروه استقلال بعد از فیلم سینمایی«دارکوب» ثبت شد تا بعد از «به وقت شام» که در نوروز روی پرده رفت یکی دیگر از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج در یکی از بهترین زمانهای اکران که میانه تابستان باشد اکران شود.

به گزارش سینماروزان به جز این شورای صنفی نمایش قرارداد اکران کمدی «کاتیوشا» در سرگروه زندگی برای نمایش بعد از «دلم می‌خواد» را به ثبت رساند.

شورای صنفی نمایش همچنین مقرر کرد فیلم‌های سینمایی «خاله قورباغه» در سرگروه آزادی، «دارکوب» در سرگروه استقلال و «به وقت خماری» در سرگروه سینمایی ایران،‌ از روز چهارشنبه 6 تیرماه اکران خود را آغاز کنند.




«تنگه ابوقریب»⇐تولید محصول ضدجنگ در یک سازمان ارزشی/شکستی دیگر برای کارگردان آثار شکست‌خورده/«روایت فتح»نمایی بدون علقه⇔پرسش: آیا در روزهای انتهایی جنگ، دست هر سربازی یک خمپاره‌انداز بود؟؟؟

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: «روایت فتح»نمایی بدون علقه، بدون روایت اصیل، بدون روح! عجیب هم نیست؛ وقتی سفارش فیلم جنگی را میدهند به کارگردان محصولات شکست خورده از سینمایی «مارادونا…» تا سریال «بیمار استاندارد» جز این هم رخ نمیدهد.

منفی: چشممان روشن شد به تولید فیلم ضدجنگ در ساختار سازمان ارزشی اوج! هواداران ارزشیها که مدام گلایه میکنند از نبود قهرمان در سینمای جنگ حالا توجیهی ارائه دهند درباره ساخت #تنگه_ابوقریب ی که نه قهرمان دارد و نه ضدقهرمان و کوشیده با مستندنمایی کشت و کشتار در جنگ، یک محصول ضدجنگ خلق کند که صدالبته فقدان روح در این مسیر هم آنها را ناکام کرده!

منفی: سینمای جنگ، نقاشی ساختمان نیست که پیمانکار پیدا کنی و انتظاراتت را ردیف کنی تا رنگ را بپاشد و فرچه مالی کند! سینمای جنگ رزومه جنگ میخواهد؛ حتی اگر رزومه نداشته باشی باید روح جنگ را درک کرده باشی تا لااقل بتوانی شخصیت سمپاتیک خلق کنی اما سازمان ارزشی می آید بودجه میدهد به افرادی که نه رزومه دارند و نه علقه، خروجی هم میشود کلی تیپ تکراری که فقط میزنند و میروند.

منفی: «تنگه ابوقریب» فیلم پرخرجی است و تا دلتان بخواهد هنرور و توپ و تانک ردیف کرده اند برای دلبری از مخاطب؛ حمید خضوعی‌ابیانه هم دوربین را گذاشته روی دوشش و تا توانسته لرزانده(!) تا حس تولید «روایت فتح»ی دیگر نمودار شود اما زهی خیال باطل! «روایت فتح» برآمده از روح ایثارگری جنگ بود و مرتضی آوینی ورای همه شعارها، روح آن زمانه را درک و به مجموعه وارد کرده بود اما «تنگه ابوقریب» پیکره ایست بی روان!

منفی: مایه افسوس است که دست فیلمساز بازِ باز بوده و حسابی برای پروژه خرج کرده اند اما یک ساعت از فیلم می گذرد و دریغ از یک سکانس مهیج جنگی! ! این نتیجه فیلمسازی جنگ با همان نگاه کند «بیگانه» و «آسمان زرد کم‌عمق» است.

تیپ:

—تیپ پادرهوای یک فرمانده با بازی کلیشه گرای مهدی پاکدل

— تیپ یک جوان لات مسلک به نام حسن با بازی امیر جدیدی با پوشش «رمبو»!!! ⇐تیپی همپای مجید سوزوکی که برخلاف مجید که لااقل مرگش دل انگیز است اینجا حتی موج گرفتگی «حسن» هم سمپاتی ایجاد نمیکند چون اصلا شخصیتی شکل نمی‌گیرد که مرگ و زندگیش فرقی به حال درام کند.

پلان:

—فرار نیروهای خودی از جنگ؟

—شیمیایی شدن مردم بی دفاع از کودک تا بزرگ!

—حمله هوایی و فرار نیروهای خودی!

دیالوگ:

—کسی که میخواد کسیو نجات بده باید اول خودشو بتونه درببره!

— اونا شیمیایی زدن! برای چی ما نمی زنیم؟
چون حرومه

—اینا اومدن جلو بجنگن! برا چی دارن درمیرن؟

—تو جنگ فقط اونایی برنده ان که اسلحه میفروشن!

—هر چی میکشیم از دکتر ننه صدامه! که صدامو سقط نکرد!

—تهران بودی عاشق شهادت بودی حالا اینجا اومدی شدی عاشق زیارت امام رضا؟

—اینجا هر کی بترسه زودتر میمیره!

گاف:
—در تصویرسازی نماهای جنگ با نیروهایی روبروییم که نیم‌روز هم نجنگیده‌اند اما مدام از تشنگی میگویند و طلب آب می کنند. بی آبی مربوط به کربلای 5 بود در سال 65 و نه سال67 و پنج روز قبل از قبول قطعنامه!

—تعداد بالای خمپاره‌انداز آن هم در روزهای انتهایی جنگ! در دست هر سربازی یک خمپاره‌انداز بود؛ فت و فراوان!!؟

حامد مظفری
حامد مظفری