1

خدمات متقابل پوراحمد و نظام!

سینماروزان/حامد مظفری: بالاگرفتن تب پوراحمدشناسی بلافاصله بعد از مرگ دردناک این فیلمساز، و انواع و اقسام اظهار نظرها و شایعات مانند هر رخداد اجتماعی این روزها ، کم کم رو به نشیب گذاشته و به مانند هر جوزدگی دیگر بزودی جای خود را به تبی تازه در فضای مجازی خواهد داد  و…

یکی از آفات جوزدگی‌های این چنینی قلب واقعیات تاریخی به گونه‌‌ای است که اغراض سیاست‌زده گعده‌های دخانی را ارضا کند و ازجمله  در این مورد خاص توصیف پوراحمد در قامت یک کارگردان مبارز و معترض و یک چریک پیر است!

در سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی ورای مرور مسیری که پوراحمد پیمود، تمرکز بر خدمات متقابل پوراحمد و نظام می‌تواند تلاشی باشد برای آشکار شدن اینکه اتفاقا پوراحمد نه تنها علاقه ای به مبارزه با سیستم نداشته که اتفاقا در ساختار نظام و حمایت ارگان‌های مختلف توانست آثاری متنوع بسازد.

نخست باید بدانیم او دست پرورده ی نادر ابراهیمی است و طبق اظهاراتش در تاریخ شفاهی موزه ی سینما، خود را در زندگی فقط مدیون او می‌داند، نادر ابراهیمی تقریبا تنها سینماگر پیش از انقلاب بود که ارتباط وثیقی با انقلابیون و حتی بخش های فرهنگی و هنری حوزه ی  علمیه داشت و برخلاف ماه عسل مسعود کیمیایی مدیر شبکه ی دوم انقلاب که با اعدام قطب‌زاده شکرآب شد ، ابراهیمی به تربیت نسل جوان هنرمند برای انقلاب پرداخت و نیروهای تازه نفس انقلابی را وارد عرصه کرد.

از این رو پوراحمد نیز به تاسی از استاد فرصت را برای تحقق آرزوی دیرینش، فیلمسازی  مناسب و مهیا دید و در نخستین سال دهه ی شصت در رادیکال ترین حالت سازمان صدا و سیما در اوج پاکسازی ها و درگیری های حاد سیاسی موفق به ساخت سریال #تابستان_سال_آینده در مقام کارگردان و تهیه کننده شد.

او سپس در نهاد دیگری که موسس آن ملکه ی سابق ایران بود و رییس سابقش دوست نزدیک ملکه و از عجائب روزگار، هنرمندانش غالبا چپ(!!!) مشغول به کار شد؛ «کانون پرورش فکری…» که به خاطر موسس و رییس و اعضایش پاکسازی کامل شده بود.
او در کانون فیلم های کوتاه کودکانه ساخت و سپس یک فیلم  ضد حکومت پهلوی با نام #تاتوره.
او در مصاحبه ی شفاهی موزه ی سینما صراحتا می‌گوید اولین فیلم بنیاد فارابی را من ساختم ، این حمایت در  دهه شصت همچنان ادامه داشت و پوراحمد با حمایت مدیران وقت فارابی توانست به عنوان یک جوان تحت‌الحمایه جمهوری اسلامی رشد کند و فیلم‌هایی مانند بی بی چلچله، لنگرگاه و شکار خاموش را بسازد.

در دهه‌های هفتاد و هشتاد پوراحمد به غیر از ساخت سریالهایی نظیر قصه‌های مجید و سرنخ و پرانتز باز برای سیمای جمهوری اسلامی، فیلم دفاع مقدسی #اتوبوس_شب را ساخت؛ اتوبوس شب یک تله‌فیلم برای سیمافیلم نهاد وابسته به صدا و سیما به تهیه کنندگی ریاست روایت فتح  بود که به عنوان یک فیلم سینمایی عرضه و به خاطر مضمون دفاع مقدسی مورد توجه  اربابان جشنواره در دوره ی استیلای راست گرایان افراطی قرار گرفت.

پوراحمد برای حوزه هم کار کرد. او که زمانی دستیاری کیارستمی را در «خانه دوست کجاست»کرده بود و در مدح استادش ستایش نامه ها مینوشت و حتی تحت تاثیر افراطی از فیلمسازی استاد ، فیلم #گاویار را برای تلویزیون ساخت،  بعد از آشنایی با مرتضی آوینی و تحت تاثیر مواضع آن زمان حوزه و آوینی ، همانند اربابان حوزه علیه کیارستمی ، سینمایش و نحوه ی فیلمسازی اش مطالبی را منتشر کرد ، او مدتی بعد از شهادت آوینی فیلم   #مرتضی_و_ما را در باره ی اندیشه های او ساخت که لحنی ضد جریان موسوم به روشنفکری  را در آن می شد پی گرفت.

پوراحمد بعد از شهادت آوینی و با جدایی شماری از یاران آوینی از حوزه تحت مدیریت زم، همچنان در حوزه ماند و با حمایت‌ محمدعلی زم کار خود را ادامه داد و ابتدا فیلم آیینی #به_خاطر_هانیه و سپس #خواهران_غریب را با مشارکت حوزه ساخت که در جشنواره فجر۱۴ با حضور برج مینو، بوی پیراهن یوسف، بازمانده، چهره، سفر به چزابه، لیلی با من است، نون و گلدون و…،
به غیر از پنج کاندیداتوری، سیمرغ کارگردانی! را گرفت؛ در نخستین جشنواره ای که جناح راست افراطی در تاریخ سینما برگزار کردند در زمان وزارت مصطفی میرسلیم و معاونت سینمایی عزت ضرغامی!

پوراحمد بعد از تحسین و تقدیر فراوان بابت تولید خواهران غریب با شراکت حوزه هنری، می‌خواست با حمایت بنیاد روایت #فیلم_کابینه را در نقد پهلوی دوم بسازد که روی پرده عریض به نتیجه نرسید و به شکل مکتوب به دست دوستدارانش رسید و درنهایت درون‌مایه ی  کابینه که بر فساد دربار و‌ خاندان سلطنت متمرکز بود، شد سریال معمای شاه. این اواخر و در دهه نود هم که پوراحمد فیلم دفاع مقدسی پنجاه قدم آخر را با حمایت روایت فتح ساخت که در زمره آثار مطلوب تماشاگران عام و خاص نبود.

خدمات متقابل کیومرث پوراحمد و نظام
خدمات متقابل کیومرث پوراحمد و نظام

پوراحمد در سال‌های اخیر تحت حمایت علی قائم‌مقامی- از متنفذین صنف منسجم تولید سینما و از اعضای ادوار هیأت مدیره خانه سینما- سه فیلم کفشهایم کو، تیغ و ترمه و پرونده باز است را ساخت.  #تیغ_و_ترمه در مذمت مشروبخواری و الکلیسم و‌تقبیح سبک زندگی های آزاد و غربگرایانه بود، #کفشهایم_کو به آلزایمر از دید عاطفی می‌پرداخت و در فیلم آخر #پرونده_باز_است از منظر مضمونی مماس بر خط قرمزهای متداول مرتبط با مضمون قصاص نوجوانان پیش رفت ولی نه تنها آثارش با حداقل ممیزی در جشنواره ی فجر اکران شد که در تولید این آثار همراهی تلویحی ارگان‌های مختلف از بنیاد فارابی تا دستگاه قضا وجود داشت.

باری پوراحمد  نه تنها هیچ وقت با آثارش دغدغه تقابل با ساختار را نداشت که منطبق با موازین ساختار، فیلم‌هایش را ساخت و حمایت‌هایش را دریافت کرد- که بعضا حقش هم بود- چنانکه در این مسیر  فیلم خوبی مثل #شب_یلدا را هم به تهیه کنندگی موسسه‌ فرهنگ تماشا که احمدرضا درویش جزو شرکای اصلی آن بود ساخت که به کل کارنامه‌اش می‌ارزد. اما حتی در آن عاشقانه زیبا هم هیچ  رگه ی اعتراضی جدی در آن سالهای رادیکال و پر افت و خیز سیاسی  نمی‌بینیم، به یاد بیاورید صحنه‌ی مواجهه‌ی  عطوفانه و منطقی پلیس با مرد جوانی که  به خاطر شکست عشقی خود را در خانه زندانی کرده است؛ آن هم در زمانی که سینمای اجتماعی حتی در آثار تجاری خود همانند #آواز_قوی سعید اسدی از محصولات پویافیلم بسیار معترض‌تر و جسورتر از این بودند.

خلاصه از پوراحمد نمی توان صمد بهرنگی ثانی درست کرد چرا که با اندکی مطالعه در منابع، فراز و فرود زندگی همه به معرض تماشا و قضاوت گذاشته شده و حتی اگر اغلب دچار نسیان شوند ، باز گفتگوهای شفاهی و تیتراژ فیلم های ساخته شده و انبوهی سند و مدرک دیگر موجود است.

می ماند گفتگوهایی که او معترضانه سخن می راند و شکوه می کند! چه کسی است نداند چنین هنرمندانی که نه در آثار و حوزه ی تفکری که در میتینگ های انتخاباتی داخل نظام به وقت انتخابات با دستبند سبز و بنفش و سفید حرفهای معترضانه می‌زنند و بر شور و شوق جوانان می افزایند و تنور انتخابات را گرم می‌کنند  تا چه حد مطلوب نظامند و شبه‌اپوزیسیون برخاسته از دل میتینگ ها بلافاصله با پروژه ای از روایت فتح یا دفتر سینمایی یکی از  سرداران قدیمی عرصه ی سینما ، به محصول مصلحت، به بار خواهند نشست!؟

و یک نکته در پایان که ممکن است نقدی باشد که ای برادر چهل سال پیش همگان طور دیگری فکر می‌کردند و همه باورهایی دگر داشتند و اصلا چهل سال پیش ، فارابی و کانون و تلویزیون ، نه، کجای دیگری بود برای فیلمسازی ؟ آن موقع چاره ی  دیگری  نبود …
اما جوابی که به روشنی پیش چشمان همه است؛  بسیاری همان موقع رفتند و به بهای فیلمساز شدن پای در این نهاد ها نگذاشتند و یا پس از یادگیری و سفت شدن جای پایشان رخت خویش را از ورطه ی فیلمسازی دولتی بیرون کشیدند اما آن مرحوم پس از چند دهه روبه دوربین برنامه خندوانه می گوید: مسئولان به سراغ ما نمی آیند؛ من فیلم کودک خوب میسازم، فیلم جنگی میسازم، فیلم خانوادگی عاطفی می توانم بسازم اما کسی سراغ ما را نمی گیرد!

این یعنی خود پوراحمد فیلمسازی خود را جدا از حمایت های معنوی و مادی دولتی و مسئولان نمی‌داند. شاید دو فیلم #گل_یخ و #نوک_برج که برای او شکست همه جانبه محسوب می شدند ، علت هراس او از بخش خصوصی و پناه گرفتن در مأمن  دفاتر ارگانی روایت فتح و‌ سیما فیلم بود..

در این شرایط برساختن هر پرسونای دیگری جز فیلمسازی خاطره‌ساز که ابایی نداشت با حمایت ارگانهای دولتی یا سرداران دیرین سینما، فیلم بسازد، خطاست….و‌ ایضا او را فیلمساز معترضی که صدای اعتراض نسل خویش در هر دهه و برهه ای بود خواندن، جفا نیست به پرویز صیاد ، رضا علامه زاده، مسعود اسداللهی، زکریا هاشمی و کوچندگان دیگر از عالم هنر و‌سینما در دهه های بعد …؟؟؟

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار




به دنبال تقدیر بنیاد روایت از احمدرضا درویش ذیل تصویری از شهید آوینی⇐بودجه تولید پروژه پرهزینه “درخشش” توسط بنیاد روایت تأمین خواهد شد؟؟/کدام چهره شناخته شده سینمای جنگ، تهیه کنندگی این بیگ پروداکشن جنگی را برعهده خواهد گرفت؟

سینماروزان: نخستین پیش بینی منتج از دیدار احمدرضا درویش با مدیرعامل بنیاد روایت و تقدیر این ارگان ارزشی از درویش باید حمایت بنیاد از تولید فیلمنامه “درخشش”درویش باشد؟

محمدیاشار نادری مدیرعامل بنیاد روایت به تازگی به پاس سی سال فعالیت احمدرضا درویش ذیل عکس شهید آوینی از درویش تقدیر به عمل آورد و درویش را هنرمندی در مسیر هنر عاشورایی خطاب کرد.

آیا این تقدیر به اعلام حمایت بنیاد روایت از پروژه پرهزینه “درخشش” که کنکاشی است در ماجرای جنگ خرمشهر منجر خواهد شد؟؟ آیا بنیاد روایت همه جوره پشت تولید “درخشش” خواهد ایستاد تا شانزده سال بعد از “دوئل” درویش بتواند یک درام جنگی جذاب بسازد؟؟

اگر بنیاد روایت حامی تولید “درخشش” باشد یقینا باید سینماگری کارکشته در ژانر جنگ به عنوان تهیه کننده کنار درویش قرار گیرد. بنیاد روایت از چه کسی به عنوان تهیه کننده سود خواهد جست؟؟

یکی مثل محمد خزاعی که معتمد ارگانهای ارزشی است و در تولید “به وقت شام” و “قلاده های طلا” حضور داشته؟؟ یا یکی مثل تقی علیقلیزاده که به غیر از “رستاخیز” در برخی ساخته های مهم درویش و از جمله “دوئل” و “متولد ماه مهر” تهیه کنندگی کرده؟

تهیه کنندگی پروژه های جنگی شوخی نیست که بتوان از افراد نورس و بله قربان گوی عشق سلفی در تولید بهره جست. با حضور احتمالی بنیاد روایت به عنوان حامی “درخشش” کدام چهره امتحان پس داده سینمای جنگ تهیه کنندگی را برعهده میگیرد؟؟؟




به دنبال تروریستی خوانده شدن “سپاه” از سوی دولت آمریکا⇐آیا جواد نوروزبیگی به نمایندگی از سینماگران دارای عقبه سپاهی، گرین کارتش را میسوزاند یا منتظر میشود ترامپ گرین کارتش را باطل کند؟/آیا امثال بهرام توکلی، سعید ملکان، سیروس مقدم، محسن تنابنده و کیومرث پوراحمد که حمایت هنگفت نهادهای متصل به “سپاه” را پشت تولیدات خود داشته اند، رفتار دولت آمریکا را محکوم خواهند کرد؟؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: رفتار ابلهانه دولت آمریکا در تروریستی خواندن “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” تا اینجا فقط با واکنش صریح دو کارگردان سینما یعنی جمال شورجه و مسعود ده نمکی مواجه شده که به صراحت و با هشتگ #من_یک_سپاهی_هستم تکلیف خود را با دولت آمریکا مشخص کرده اند.

به گزارش سینماروزان هنوز جواد نوروزبیگی که از جمله شناخته شده ترین سینماگران دارای عقبه سپاهی است و گویا گرین کارت امریکا را هم دارد درباره این رفتار دولت آمریکا واکنشی نشان نداده است.

خیلیها منتظرند ببینند نوروزبیگی هم به صراحت شورجه و ده نمکی به کمپین “من یک سپاهی هستم” خواهد پیوست یا معذوریت انتقال بخشی از زندگی به آمریکا مانع وی خواهد شد؟؟ آیا جواد نوروزبیگی به نمایندگی از سینماگران دارای عقبه سپاهی، گرین کارتش را میسوزاند یا منتظر میشود ترامپ گرین کارتش را باطل کند؟

به جز نوروزبیگی وقتش نیست تمام آنها که در سالهای اخیر از ارگانهای متصل به سپاه و از جمله اوج و بنیاد روایت و انجمن سینمای دفاع مقدس حمایتهای هنگفت مالی گرفته اند، اکنون همراهی خود با سپاه را نشان دهند!؟

افرادی نظیر ابراهیم حاتمی کیا، سعید ملکان، بهرام توکلی، محسن تنابنده، سیروس مقدم، الهام غفوری و احمدرضا معتمدی که با حمایت مالی اوج محصولاتی پرهزینه نظیر “بادیگارد”، “به وقت شام”، “تنگه ابوقریب”،”پایتخت5″،”سوء تفاهم” و “راه رفتن روی سیم” را ساختند الان باید مردانگی خود را نشان دهند و به شفاف ترین شکل رفتار دولت آمریکا در تروریستی خواندن سپاه را محکوم کنند.

یکی مثل کیومرث پوراحمد که با حمایت بنیاد روایت فیلم شکست خورده “پنجاه قدم آخر” را ساخت از دیگر کارگردانانیست که باید موضع خود را نسبت به سپاه مشخص کند.

حالاست که ارگانهای متصل به سپاه هم میتوانند سرندی داشته باشند برای یافتن سینماگرانی که واقعا علقه نظام و سپاه را دارند! این طور نیست؟




با تغییر و تحول مجدد در رأس انجمن سینمای دفاع مقدس⇐رییس ۳شغله اوج، حکم به ۲شغلگی داد؟+واکنش انتقادآمیز رسانه منسوب به شمقدری نسبت به این حکم

سینماروزان: احسان محمدحسنی رییس سازمان هنری-رسانه ای اوج که همزمان مديرعامل بنياد فرهنگي روايت و رييس سازمان بسيج هنرمندان است در حکمی برای رییس بنیاد روایت فتح او را به عنوان مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس منصوب کرد.

محمدحسنی با صدور حکمی حسین صابری که مسئول گروه سینمایی روایت فتح بود را به مدیرعاملی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس برگزیده است تا صابری هم در آن واحد 2مسئولیت کلیدی در اختیار داشته باشد.

صابری به جای هاشم میرزاخانی مدیرعامل انجمن شده است؛ میرزاخانی خرداد امسال به عنوان مدیرعامل انجمن معرفی شده بود اما حضورش در این مدیریت حتی یک سال هم دوام نیاورد و حسین صابری جای او را گرفت.

حضور همزمان صابری در مدیرعاملی انجمن دفاع مقدس و ریاست گروه سینمایی روایت فتح که می‌تواند پرسشهایی جدی مبنی بر صدور حکم رییس اوج به 2شغلگی یک زیردستش را مطرح کند با انتقاد «سینماپرس» رسانه منسوب به جواد شمقدری مواجه شده که انتصاب صابری را در انجمن، بدون برگزاری مجمع عمومی زیر سوال برده است.

«سینماپرس» با تأکید بر آن که صابری فردی شناخته شده در حوزه مدیریت فرهنگی نیست نوشته است: بر خلاف گفته پیشین مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت فتح، مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بدون برگزاری مجمع عمومی و انتخاب شورای مرکزی و … تعیین گردیده است. انتخاب مدیر یکسان برای گروه سینمایی روایت فتح و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در حالی روی داده است که گروه سینمایی بنیاد روایت فتح همان انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس کوچک شده است و معلوم نیست این عناوین به چه علت تفکیک و متعدد شده است.




دگرگونی در انجمن سینمای دفاع مقدس⇐مدیران احمدی‌نژاد آمدند+کارگردان کاندیدای محصور۸۸

سینماروزان: با مدیریت احسان محمدحسنی مدیرعامل سازمان هنری-رسانه ای اوج در بنیاد روایت فتح، دگرگونی های مختلفی در نهادهای زیرمجموعه این ارگان به وجود آمد.

به گزارش سینماروزان از جمله این تغییرات در مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس رخ داده است که محمدحسین نیرومند حذف شده و به جایش هاشم میرزاخانی از مدیران سینمایی دولت دوم محمود احمدی نژاد روی کار آمده است.

میرزاخانی که در دولت دوم احمدی نژاد مدیریت انجمن سینمای جوان را برعهده داشت سال گذشته بعد از مدتها دوری از عرصه مدیریت سینمایی دبیری جشنواره ای تازه تأسیس به نام وحدت را عهده دار شده بود.

با حضور میرزاخانی در مدیریت انجمن سینمای دفاع مقدس اعضایی تازه به عنوان شورای سیاستگذاری این انجمن هم منصوب شدند که در میان آنها بیش از همه نام احمد میرعلایی یکی دیگر از مدیران سینمایی احمدی نژاد به چشم می خورد.

میرعلایی که در دولت دوم احمدی نژاد مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی بود هم در چهار سال دولت دوازدهم تقریبا بیکار شده بود و به دنبال حضور به عنوان تهیه کننده پروژه تلویزیونی «موسی(ع)» بود که آن هم به دلیل حجم بالای بودجه هنوز به جایی نرسیده است.

شهریار بحرانی، پرویز شیخ طادی و مرتضی سرهنگی که همه از سینماگران منسوب به جریان اصولگرا هستند از دیگر اعضای تازه شورای سیاستگذاری انجمن دفاع مقدس هستند و در کنار آنها هم احمدرضا درویش کارگردان اصلاح طلب نیز حضور دارد.

درویش که در سال 80 مستند انتخاباتی رییس دولت اصلاحات را ساخته بود و در 84 مستند انتخاباتی محمدباقر قالیباف را در سال 88 هم مستند کاندیدایی را ساخت که شکستش در انتخابات حواشی فراوانی را رقم زد و در نهایت به حصرش منجر شد. درویش  فیلم توقیفی «رستاخیز» را هم در کارنامه دارد که توقیف آن با داشتن مجوز نمایش، موجب شکایت به دیوان عدالت اداری و در نهایت شکل گیری تعامل بر سر پرداخت جریمه میلیاردی به صاحبان فیلم شد.