1

جست‌و‌جوی معنا از زبان استخوان خرد کرده ها در برنامه “سپنج”

سینماروزان: معناباختگی درد بزرگ انسان امروز در زندگی است که هر چه به عوامل جذاب بیرونی هم دست می‌زند نمی‌تواند تکیه‌گاه غنی در درونش برپا کند و از این احساس تعلیق یا پوچی رنج می‌برد. شاید گزافه نباشد که بگوییم بحران انسان معاصر در جهان مدرن بیش از هر چیزی بحران بی‌معنایی است که او را در چنبره ملال زندگی روزمره گرفتار کرده و توانایی لذت‌بردن از زیستن را با وجود توسعه و پیشرفت امکانات رفاهی از او گرفته است.

 

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه ایران، برنامه جدید «سپنج» به تهیه‌کنندگی حسین ربانی و با اجرای علی درستکار که در پلتفرم فیلیمو به نمایش گذاشته شده با رجوع به این رنج تلاش می‌کند تا از طریق گفت‌وگوهای فرهنگی و فلسفی و عرفانی با فرهیختگان و اهل معرفت به این مهم بپردازد که چطور می‌توان با شناخت و درک بهتر رمز و رازهای زیستن و خلق یا کشف معنایی اغناکننده برای آن از زندگی روزمره گذر کرد و به زندگی غنی‌تری دست یافت که در آن رضایت بیشتری حاصل می‌شود. علی درستکار در تیتراژ خلاقانه‌ای که برای برنامه ساخته شده به صراحت هدف این برنامه را بیان می‌کند و اینکه قصد دارد از طریق گفت‌وگو با اندیشمندان و اصحاب معرفت، درباره مقصد و مقصود شایسته انسان فراتر از روزمرگی‌ها حرف بزند. علی نصیریان، فاضل نظری، دکترکزازی، سیدمهدی شجاعی، بیژن عبدالکریمی، ساعد باقری، ژاله آموزگار از جمله میهمانانی بودند که در این برنامه حضور یافتند و از معنای زندگی گفتند. برنامه‌ای که می‌توان آن را یک تاک شوی فرهنگی برای مخاطبان خاص و البته عامی دانست که در جست‌و‌جوی معنایی برای زندگی‌اند.

 

جلب توجه همدیگر به تفکر

«علی درستکار» گفت‌و‌گوگر شناخته شده تلویزیون که این روزها در برنامه گفت‌و‌گو محور «سپنج» در پلتفرم فیلیمو با موضوع گذر از روزمرگی و دعوت به تفکر مخاطبان، میزبان اندیشمندان و فرهیختگان کشورمان است، درباره این برنامه می‌گوید: «در روند اجرا در تمام برنامه‌هایی که حضور داشتم و در برنامه «سپنج» نیز همیشه چند نکته را مد نظر داشته و تلاش کرده‌ام تا یادآور شوم که حضور و همزیستی شخصیت‌های والا و گرانبهایی چون عزیزانی که تاکنون در «سپنج» دیده‌ایم را ارج نهاده و فراموش نکنیم که ایران در کنار همه دارایی‌هایی که دارد، اما در صدر آنان اندیشمندان و اندیشه‌ورزانی را دارد که میهمانان حاضر در برنامه «سپنج» نمونه‌هایی از آن گلستان هستند. نمونه‌هایی که طی چند دهه، خودشان را وقف رشد، پیشرفت و کمال بیشتر جامعه کرده‌اند. عزیزان یکه‌تازی که مانند آنها در هیچ جای این جهان یافت نشده و وجودشان مایه افتخار ایرانیان است.»

او در ادامه می‌افزاید: «ما در تمام قسمت‌های برنامه سپنج یک موضوع را دنبال می‌کنیم و آن جلب توجه همدیگر به «تفکر» است. برای اینکه به نظر می‌رسد تفکر یکی از مورد نیازترین ضروریات جامعه و انسان امروزی است برای بالا بردن زندگی فردی و اجتماعی‌اش، که بشدت درگیر روزمرگی شده‌ و تفکر در زندگی او بشدت مغفول مانده است. این در حالی است که به هزار و یک عنصر دیگر می‌رسد، اما به تفکر نه و علت این است که اصلاً تفکر نمی‌کند، غافل می‌ماند که تفکر عمدتاً مهم‌ترین و اصلی‌ترین عنصر زندگی است.»

درستکار خطاب به مخاطبان این برنامه، اظهار می‌کند: «فکر نکنیم که هر میهمانی که در این برنامه حضور پیدا می‌کند لزوماً باید حرف نویی بزند یا چیزی را بگوید که ما نشنیده‌ایم. بلکه نیاز است توجه کنیم که ممکن است او حرفی را بزند که ما می‌دانستیم، اما این بار کسی دارد دوباره این حرف‌ها را بازگو می‌کند که زیر بار زمان و زحماتی که در عرصه فکر و اندیشه کشیده، استخوان خرد کرده و موضوع و مفهوم تفکر را لمس کرده است که حالا این برنامه یک یا چند توصیه خاص چکیده از ثمره تمام این تجربیات ارزشمند را به ما هدیه می‌کند.»

 

به اعتقاد گفت‌و‌گوگر سپنج، ممکن است در طول 50 دقیقه گفت‌وگوی میهمان در این برنامه، مخاطب به یک جمله از تمام آن سخنان برسد. گاهی ما فکر می‌کنیم که در جست‌و‌جوی سعادت برتر برای خود شاید نیاز باشد سه ساعت سخن بشنویم یا یک عمر تحصیل کنیم تا به جواب برسیم؛ در حالیکه لزوماً اینچنین نیست و خیلی وقت‌ها ممکن است پاسخ بسیار بنیادی من و شما یک کلمه، یک واژه یا یک گزاره باشد از تمام سخنان یک اندیشمند و اندیشه‌ورز. اما مهم این است که کلمه‌ها، واژه‌ها و گزاره‌ها اهمیتی دارند که ما را برای تلاش به درک آنها ملزم می‌کنند. بخصوص آنگاه که از زبان یک اندیشمند ورزیده مجرب و شاخص گفته شود.

مجری با سابقه کشورمان، عنوان می‌کند: «گفت‌و‌گو و سخنرانی یک خاصیتی دارد که اگر بار دوم و سوم شنیده شود نتیجه متفاوتی را نصیب شنونده خواهد کرد، چرا که ما در شرایط متفاوت از لحاظ روحی و درونی نسبت به شرایط قبل در حال گوش دادن به آن هستیم. بنابراین از مخاطبان دعوت می‌کنم تا جایی که امکان دارد گفت‌و‌گوهای سپنج با میهمانان فرهیخته‌اش را نه یکبار، بلکه چند‌بار تا آخر بشنوند.»

 

او ادامه می‌دهد: «سفارش من به مخاطبان این است که سپنج را با تمرکز عمیق‌تر در خلوت ببینند و روی واژه‌ها و جمله‌ها و مهندسی گفتاری که هر اندیشمند به من و شما هدیه می‌کند، توجه کرده و قدردان آن باشند. به امید روزی که شخصیت‌های اندیشمند و خردمندان و معلمان ژرف‌نگر جامعه ما به عنوان سلبریتی و چهره‌های معروف و مشهور به معنای واقعی آن شناخته و معرفی شده و برآیند شمرده شوند. در عین اینکه فعالان عرصه هنر شاخص و محبوب بمانند.»

 

رویارویی برای معنا

«حسین ربانی» تهیه‌کننده برنامه سپنج در گفت‌وگو با «ایران» درباره این برنامه می‌گوید: «برنامه سپنج از ماه رمضان سال گذشته آغاز شد و همچنان ادامه دارد و این روزها در حال پخش بیست‌و‌ششمین قسمت آن از نمایش خانگی در پلتفرم فیلیمو هستیم.» تهیه‌کننده برنامه سپنج، هدف و دستمایه اصلی برنامه را عبور از روزمرگی به معنای توجه به لایه‌ای بجز لایه ظاهری زندگی دانسته و می‌افزاید: «ایده اولیه ساخت این برنامه از سوی فیلیمو داده شد که با توجه به سیاست کلی تمامی سکوهای نمایش خانگی که به دنبال ساخت برنامه برای پر کردن اوقات فراغت مخاطبان بودند؛ خاص و ویژه به نظر می‌رسید. چرا که تلاش شد تا برنامه‌ای عمیق با حضور خردمندان و اندیشمندانی که از لحاظ علمی و فرهنگی شاید در دسترس عموم نیستند ساخت تا مخاطبان را دعوت به تفکر و عبور از روزمرگی کنند تا به این طریق نیاز مخاطبانی که به نوعی دغدغه محتوا دارند با این رویکرد بکر و پر مغز برطرف شود.»

 

به گفته او شاکله سؤالات در همه بخش‌های این برنامه چیزی است برگرفته از کلمه «سپنج» به معنای خانه عاریتی، به این معنا که وقتی ما در حال گذر از یک جایگاه عاریتی و موقت به معنای زندگی هستیم، بهتر است بیندیشیم و فکر کنیم که خودمان را وقف و صرف بهترین چیز کنیم. در این برنامه تلاش شده است تا در یک گفت‌وگوی محض 50 دقیقه‌ای، بدون هیچ وقفه‌ای و بدون زیرصدا و میان برنامه، از منظر عالمان عرصه‌های مختلف پزشکی، اجتماعی، اقتصادی، فلسفی به این نوع نگاه دیدگاه پرداخته شده و به مخاطبان ارائه شود.»

 

ربانی درباره دکور برنامه سپنج، می‌گوید: «علی‌رغم اینکه این برنامه در نمایش‌خانگی پخش می‌شود یک دکور تلویزیونی بر مدار رنگ و نور است نه بر مدار متریال و شیء، تا برنامه این چنین که بر مدار محتواست، خلوت باشد تا عنصری برای مزاحمت تمرکز مخاطب در صحنه وجود نداشته باشد جز محتوا.»

این تهیه‌کننده درباره تفاوت سپنج با نمونه‌های تلویزیونی آن، می‌گوید: «نوع حضور فیزیکی و ظاهری برخی از میهمانان، یکی از این تفاوت‌های این برنامه است که میهمانان با محدودیت‌های بسیار کمتری در مقایسه با تلویزیون در قاب دوربین این برنامه حاضر می‌شوند. همچنین منع حضور برخی از این میهمانان در تلویزیون است که در نمایش خانگی هیچ منع حضوری ندارند. مورد دیگری که در مقایسه با تلویزیون می‌توان به آن پرداخت، نداشتن هیچ‌گونه محدودیت در انتخاب و بیان کلمات و اجراست، محدودیت‌هایی که در تلویزیون بسیار با آن مواجه هستیم.»




در “سپنج”، مجری همان مخاطب است!

سینماروزان/عبدالجواد موسوی: نمی‌دانم برنامه «سپنج» را دیده‌اید یا نه؟ اگر ندیده‌اید حتماً ببینید.

به گزارش سینماروزان و به نقل از هم‌میهن، برنامه را علی درستکار پیش می‌برد. مجری توانمندی که با برنامه‌های مذهبی در تلویزیون گُل کرد اما تلویزیون ظاهراً او را هم نتوانست تحمل کند تا بدانیم و بدانند دفع حداکثری و جذب هیچ و کم از هیچ چه معنایی می‌دهد. تا بدانیم و بدانند وقتی می‌گوییم تلویزیون را یک فرقه اداره می‌کند که تلقی خود را از دین، خدا، پیامبر، انقلاب، اسلام، ارزش‌ها، دیپلماسی، عدالت و انتخابات، سخن تمام و تمام سخن می‌داند یعنی چه؟

علی درستکار در همان زمان کسادی بازار مجریانی که شوی دینی اجرا می‌کردند طرفداران خودش را داشت. صداوسیمایی متفاوت که از مفاهیم دینی سخن می‌گفت اما دین‌فروشی نمی‌کرد. صدق و صفایی در چهره و لحنش موجود بود که بیننده آن را باور می‌کرد. حالا علی درستکار در یک پلتفرم نمایشی دارد کارش را عرضه می‌کند. با موضوعی گسترده‌تر از قبل. با طراحی دکوری به‌ظاهر ساده اما کاملاً حرفه‌ای و جذاب. بی‌هیچ پیرایه‌ای.

مجری نامدار ما حتی برنامه‌اش را با بسم‌الله و به نام خدا هم شروع نمی‌کند. سریع و صریح می‌رود سراغ اصل مطلب. با میهمانانی رنگارنگ. از ادیب، فیلسوف و دانشمند گرفته تا پزشک، جامعه‌شناس و بازیگر. موضوع اصلی برنامه را شاید بتوان همین کلمه «سپنج» دانست. یعنی حقایقی درباره جایی که ما در آن سکنی گزیده‌ایم. درباره همین یکی، دو روزه عمر. درباره منزلگه موقتی همه ما. جان برنامه این‌که: در این خانه موقت چگونه می‌توان به زندگی معنا بخشید. این البته درک و دریافت این بنده کمترین است از این برنامه. قطعاً اگر شما آن را ببینید چه‌بسا معانی عمیق‌تری از آن دریافت کنید.

در ابتدای هر برنامه‌ای هم نوشته‌اند در خلوت تماشا کنید. این یعنی دنبال قرتی‌بازی و نمایش به‌معنای مبتذل آن نیستند. حرف حساب دارند و از بیننده هم توقع دارند این حرف‌ها را با گوش جان بشنود. نه اینکه مثل خیلی از برنامه‌های رایج این روزها بشود سر توی گوشی فرو برد و تخمه هم شکست و گاهی هم به برنامه مورد نظر نگاهی انداخت. اصولاً کار جدی این مسخره‌بازی‌ها را برنمی‌دارد. درست مثل مطالعه کردن. فیلم دیدن. موسیقی درست و حسابی گوش دادن. همه این کارها نیاز به خلوت و مراقبه دارد و نمی‌توان سرسری از کنارشان گذشت.

برنامه «سپنج» اگرچه سعی کرده بسیار ساده عرضه شود اما در عین سادگی حرف‌های جدی و شنیدنی بسیار دارد. سازندگان برنامه خیلی خوب دلزدگی مخاطبان را از شعارهای توخالی، دروغین و ریاکارانه فهم کرده‌اند و به همین دلیل تا توانسته‌اند از برنامه‌های مشابه دوری کرده‌اند. حقیقتاً طرحی نو درافکنده‌اند و تا آن‌جا که من می‌دانم بین مخاطب خاص و سختگیر هم مخاطب خود را پیدا کرده‌اند. زمان برنامه قریب به یک ساعت است و حرف‌های میهمانان و موضوعات طرح‌شده به گونه‌ای است که مطلقاً حوصله مخاطب را سر نمی‌برد.

علی درستکار هم نقشی اساسی در برنامه دارد. نه فضل می‌فروشد و نه تمنای تجلی دارد. درست مثل یک مخاطب مشتاق جلوی میهمانان می‌نشیند و بی‌تکلف چنان به سخن طرف مقابل گوش می‌دهد که تو را هم ترغیب به شنیدن می‌کند. جایی وسط برنامه وقتی به هیجان آمده بود آن‌قدر صمیمانه به میهمان برنامه گفت: خیلی مخلصیم، حسابی کیف کردم. «سپنج» نشان می‌دهد هنوز هم می‌شود برنامه خوب و غیرمبتذل ساخت. هنوز هم می‌شود از مفاهیمی حرف زد که مخاطب حالش از میزبان، میهمان، تهیه‌کننده و پخش‌کننده به‌هم نخورد. هنوز هم می‌توان درباره معنای غایب زندگی سخن گفت و مخاطب داشت.

«سپنج» یک‌بار دیگر به ما یادآور شد هنوز هم در این مملکت کلی آدم حسابی وجود دارد و با دیدن چند مدعی فضل و دانش در رسانه‌های رسمی نباید از زمین و زمان ناامید شد. «سپنج» تا اطلاع ثانوی متر و معیار یک برنامه خوب گفت‌وگومحور می‌تواند باشد. برنامه‌ای که همه‌چیزش به‌قاعده و اندازه است. هیچ‌ چیز اضافه‌ای ندارد. همه چیز درنهایت سادگی، زیبایی و وقار برگزار می‌شود. به سهم خودم از همه دست‌اندرکاران این برنامه سپاسگزارم، به آن‌ها خدا قوت می‌گویم و برایشان درخشش روزافزون را آرزومندم.




کشف آسمان‌ به سبک برنامه “سپنج”

سینماروزان/محمد شاکری: نقطه عطف تاک شوی “سپنج” را باید همان کشف آسمان‌ِ هستی دانست که از زبان محمد بهشتی شیرازی-از مهمانان برنامه- مطرح شد.

علی درستکار که می‌توان در اجرا او را ادامه دهنده امثال محمد صالح علاء و محمدرضا شهیدی فر و در زمره مجریانی دانست که شعور را بر شور ترجیح داده اند در “سپنج” کوشیده راهی ایجاد کند برای ارتباط عامه با ادبیات نخبگی.

تاک شوی “سپنج” کم تيتر حاشیه دار ندارد ولی شگرد درستکار و فیلیمو-به عنوان عرضه کننده برنامه- آن بوده که حتی در وایرال محتواهای برنامه، هدف گذاری اصلی مبتنی بر حفظ اصالت را از دست ندهند.

مهمانان “سپنج” گاهی عیاردار و وزنه های حرفه های خویشند مثل علی نصیریان، قطب الدین صادقی، محمد بهشتی و ژاله آموزگار و گاه نیز غلبه نوعی سمپاتی سیاسی خاص در انتخاب آنان به چشم میخورد و درعین حال می‌توان همچنان دایره انتخاب مهمانان را متنوع تر کرد و افراد کم‌گوی نخبه را به سمت و سوی فرش دوتکه سپنج هدایت کرد.

علی درستکار در اجرای سپنج، اثری از خودنمایی ندارد و حتی اگر مهمانان بخاطر کهولت سن در گفتگو،تعلل کنند او همچنان سکوت را پیشه می‌کند و سعی در رقابت با مهمان و جلو زدن ندارد. همین است که مهمان را به احترام متقابل واداشته و اعتماد افزایش یافته و گفتگو، رونق می‌گیرد.

“سپنج” که معنای موقت و عاریه را می‌دهد به دنبال آن است پاسخی بهینه بیابد بر اینکه برای بهبود زندگی عاریتی دنیا چه باید کرد؟ این پرسش گاه از یک نویسنده پرسیده میشود،گاه از یک بازیگر، گاه از یک جامعه شناس و گاه یک شاعر و گاه یک دانشمند.

آنچه پاسخ می‌دهند نه اینکه اهمیت نداشته باشد اما مهمتر آن است که “سپنج” و فیلیمو نشان می‌دهند که می‌شود حتی در سپهر سرگرمی‌زده‌ی فضای پلتفرمی، گفتمان‌هایی شکل داد که قدری بیشتر ما را به چیستی و چرایی زندگی از نوع ایرانی وادارد و در عین حال، وجه سرگرم‌کننده هم داشت.

آنچه محمد بهشتی شیرازی در “سپنج” درباره کشف آسمان از روی زمین گفت و اینکه هر موجودی می‌تواند آسمان خود را درک کند قبل از آن که به آسمان رود، می‌تواند موجزترین تعریف برای این برنامه باشد.




دعوت معمار سینمای گلخانه‌ای برای یافتن یک نوازنده!+فیلم

سینماروزان: محمد بهشتی از مدیران سینمایی دهه شصت در تازه ترین گفتگوی خود بخشی از مشکلات فرهنگی اجتماعی را نسبت داده به کوک نبودن ساز آنها که مناصب مدیریتی را اشغال کرده‌اند.

معمار سینمای گلخانه ای در برنامه “سپنج” از محصولات فیلیمو، به علی درستکار میگوید: باید ساز وجودمان کوک باشد و ساز وجود چطور کوک میشود؟ در یک ارکستر، نفر اول است که با گوش خود، سازش را کوک می‌کند و مابقی به او اتکا کرده و ساز خود را با ساز نفر اول کوک می‌کنند.

بهشتی تاکید کرد: بگردیم نوازنده ای را پیدا کنیم که سازش کوک باشد و حالا لازم نیست کیهان کلهر را پیدا کنیم. بگردیم یک ساز کوک پیدا کنیم.

برای تماشای فیلم گفته های بهشتی اینجا را ببینید.




عشق خوانی جانانه علی نصیریان در برنامه “سپنج”+فیلم

سینماروزان: علی نصیریان بازیگر باسابقه ای که فیلم “نوروز” را روی پرده دارد و بازپخش سریال خاطره‌ساز “میوه ممنوعه” را روی آنتن، در برنامه #سپنج، از عشق خواند.

 

«سپنج» با اجرای علی درستکار مجری باسابقه، که این روزها در حال پخش از پلتفرم فیلیمو است، یک برنامه گفت‌وگومحور کلاسیک است که سعی دارد گفتگوهایی عمیق‌تر و اندیشه محور با اهالی فرهنگ ترتیب دهد.

 

در هر قسمت از «سپنج»، با توجه به حوزه فعالیت میهمان برنامه، اتاق فکر برنامه سناریویی را تدارک دیده و براساس آن از مهمانان برنامه طرح مساله می‌شود. به جز علی نصیریان بازیگر باسابقه تاکنون سیدمهدی شجاعی، فاضل نظری و… از جمله مهمانان سپنج بوده اند.

برای تماشای فیلم آوازخوانی علی نصیریان، اینجا را ببینید.

 

آوازخوانی علی نصیریان
آوازخوانی علی نصیریان




مجری باسابقه تلویزیون در “سپنج” چه می‌کند؟

سینماروزان: عموم گفت‌وگوهای شکل گرفته در تاک شوها حول محور مسائلی شکل می‌گیرد که جنبه عمومی داشته و در عین حال وجه فان آن نیز پررنگ باشد. اتفاقی که در دو دهه اخیر شاهد نمونه‌های زیادی از آن در قاب کوچک تلویزیون بوده‌ایم که گاه به یک جریان اجتماعی نیز ختم شده است. بخش دیگری از این قبیل برنامه‌ها حالت تخصصی پیدا کرده و گفت‌وگوها نیز در این اتمسفر شکل گرفته و پیش می‌رود. به این ترتیب، هر چه دایره مخاطبان آن‌ها تنگ‌تر شده در مقابل محصول نهایی جذاب‌تری تولید می‌شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “عصر ایران”، «سپنج» که این روزها در حال پخش از پلتفرم فیلیمو است، یکی از تازه‌ترین نمونه‌ها در این باب است که از همه لحاظ با دیگر تاک‌ شوهای تولید شده در تمامی سال‌های اخیر متفاوت است. یک گفت‌وگومحور  کلاسیک که نامی جذاب و به شدت متفاوت را بر خود نهاده که به عاریه و گذرای بودن دنیا کنایه می‌زند.

سازندگان «سپنج» از همین جا تکلیف خود را با مخاطبان بالقوه خویش روشن کرده و یک راست سر اصل مطلب می‌روند. گفت‌وگوهایی هم که در هر قسمت شکل می‌گیرد، در حیطه گسترده فرهنگ قرار داشته و در عین حال به تناسب میهمان به سمت دین، فلسفه و اخلاق نیز می‌رود. حیطه‌هایی سرشار از مضامین بکر و جذاب و نکات ظریف که مخاطب علاقمند به این حوزه را به سمت خود کشانده و تا دقیقه 50 هر قسمت با خود همراه می‌کند.

در برنامه‌های گفت‌وگومحور، مجری نقشی کلیدی داشته و می‌تواند موفقیت یا شکست آن را یک تنه رقم بزند. علی درستکار که سابقه درخشانی در اجرای برنامه‌هایی از این جنس در تلویزیون دارد، در «سپنج» روبروی میهمان خود نشسته و با توجه به تسلط خود بر مضامین مطروحه، گفت‌وگو را به شکل ظریفی هدایت می‌کند.

در هر قسمت از «سپنج»، با توجه به حوزه فعالیت میهمان برنامه، اتاق فکر  برنامه سناریویی را تدارک دیده و در اختیار درستکار به عنوان گرداننده کار قرار می‌دهد که بخش مهمی از موفقیت «سپنج» از آن نشات می‌گیرد. در قسمت نخست، فاضل نظری به عنوان شاعری سرشناس روبروی درستکار نشسته و گفت‌وگو نیز حول محور فرهنگ، زندگی و انسان شکل می‌گیرد. گفت‌وگویی جذاب که لحظات درخشانی داشته و نگاه شاعرانه نظری هم آن را غنی‌تر کرده است.

در قسمت بعدی، سیدمهدی شجاعی حضور پیدا کرده که با توجه به جامع الاطراف بودن وی کیفیت فوق‌العاده‌ای هم پیدا کرده است. وجه پژوهشگر شجاعی به تکه‌هایی از این گفت‌وگو عمق ویژه‌ای بخشیده که کاملا با مفهوم «سپنج» همخوانی داشته و برای دوستداران عرصه فرهنگ و فلسفه قابلیت چندبار دیده شدن را دارد.

نکته‌‌ای که در تمامی قسمت‌های سپنج به چشم آمده و خود را به رخ می‌کشد، آرامش دلنشین حاکم بر آن است که در آن از چالش‌های متداول دوری شده است. اما شاه بیت «سپنج»، گفت‌وگوی درستکار با علی نصیریان است که می‌تواند مخاطبان عام‌تری هم داشته باشد. تاکید نصیریان روی اخلاق حرفه‌ای و جدی گرفتن کار، نقطه طلایی این گفت‌وگو است که می‌تواند برای علاقمندان بازیگری یک کلاس درس تمام عیار باشد. همچنین آواز خواندن علی نصیریان نیز دیگر نکته غافلگیرکننده آن به حساب می‌آید.

«سپنج» برخلاف تاک شوها دکور ساده و متفاوتی دارد که فضای اطراف آن کاملا تاریک بوده و مجری و میهمان در مرکز آن روی مبلی ساده نشسته‌اند. نقطه طلایی این بخش، حضور فرشی با قدمتی نزدیک به دویست سال است که سه تکه بوده و علی درستکار در هر قسمت اشاره‌ای ظریف به آن و تاریخچه‌اش می کند. به عنوان نمادی از تاریخ، فرهنگ و هنر این مملکت که زینت بخش گفت‌وگوهایی از همین جنس شده است. «سپنج» به لحاظ کارگردانی فنی نیز سروشکل خوبی داشته و تعدد دوربین‌ها هم دست کارگردان را برای ریتم بخشیدن به آن و جلوگیری از نماهای تکراری باز گذشته است.