1

“آسمان غرب”؛ فیلمی مناسب گیمرها!/حامد مظفری منتقد سینما روی آنتن زنده مطرح کرد

سینماروزان: دکوپاژ جنگهای هوایی و زمینی فیلم “آسمان غرب” بسیار استاندارد از کار درآمده که البته حاصل تلفیق به‌روز نماهای رئال و سی‌جی‌آی‌های حرفه‌ای است! باعث خوشحالی است که سالها بعد از فوت رسول ملاقلی پور بالاخره محمد عسکری فهمید جنگ را نباید به مقیاس ۱.۱ و مستندطور نشان داد بلکه گاهی درشت‌نگاری هم لازم است و باید مقیاس را بالا برد تا مخاطب حظ کند از تماشای دلاوری های فرماندهان دفاع مقدس بر پرده عریض.

 

حامد مظفری منتقد سینما با بیان مطلب فوق در برنامه “سعادت آباد”رادیوتهران گفت: فیلم با حمایت فارابی و حوزه هنری و ارتش تولید شده و علیرغم اینکه در اکران، حمایت های لازم را نداشته و از تمام فیلمهای اکران نوروزی، دیرتر اکران شد ولی توانسته در هفته های اخیر جزو آثار غیرکمدی پرمخاطب سینماها باشد. باید آرزو کنیم ارگان‌هایی مثل فارابی کنار کیفیت تولید، برنامه ریزی عملیاتی برای اطلاع رسانی هوشمندانه و وسیع حول اکران فیلم‌های شان را هم داشته باشند. درست است که برخی آثار ارگانی از ضعف کیفیت می‌رنجند و حتی با تبلیغات وسیع نمی‌فروشند ولی “آسمان غرب” چون اثری خوش ساخت در ژانر جنگ است قابلیت فروش به مراتب بالاتر در صورت طراحی تبلیغات هوشمندانه از سوی فارابی را داشت.

 

این منتقد سینما با اشاره به ویژگی‌های بصری فیلم و قاب‌های چشم‌نواز از جنگ بیان داشت: “آسمان غرب” فیلمی است که به نظر میرسد نوجوان‌ها و بخصوص بچه هایی که گیم‌باز هستن حتما از آن خوششان می‌آید و چه خوب می‌شد اگه برنامه ریزی میکردند برای استفاده مدارس و محصلان دبیرستانی از فیلم که هم نماهای جنگی غنی ببینند و هم با جنگندگی یک قهرمان، آشنا شوند.

حرفهای حامد مظفری منتقد سینما درباره فیلم "آسمان غرب"
حرفهای حامد مظفری منتقد سینما درباره فیلم “آسمان غرب”

حامد مظفری تاکید کرد: “آسمان غرب” از معدود آثار بدردبخور سینمای جنگ در روال روتین فیلمسازی ارگانی است. در این روال روتین هرازگاه فيلمسازان باقریحه ای مثل محمد عسکری کشف می‌شوند که نیازمند برنامه ریزی بلندمدت هستند تا هم تجربیات آنها تلف نشود هم کنار آنها چند جوانتر به عنوان دستیار قرار گرفته و کار در تولید جنگی را یاد بگیرند چون پروداکشن جنگ خیلی فرق دارد با دیگر ژانرها و حتما باید پله پله در این مسیر، کار یاد گرفت. باید کاری کرد که امثال عسکری هم مسیر ژانر جنگ را با غنای بیشتری ادامه دهند و هم نوعی تعاطی تجربه با جوانترهای علاقمند داشته باشند‌.

 

این منتقد سینما پیرامون کیفیت بازی‌های فیلم گفت: اغلب بازیگران، به‌اندازه و با پرهیز از اغراق و اوراکت بازی می‌کنند. میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی به خوبی جای گرفته، امیر حسین آرمان در نقش شهید ادیبان واقعا متفاوت کار کرده. کریم امینی کارگردان رکوردشکن در نقش یک خلبان، تجربه خاصی داشته، نادر فلاح و محمدرضا صولتی با اینکه نقشهایشان کوتاه است ولی دلنشین اجرا کرده اند.

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود




حامد مظفری روزنامه‌نگار و منتقد سینما روی آنتن زنده مطرح کرد: کیفیت برخی اپیزودهای سریال‌های “رحیل” و “گناه فرشته” به مراتب بهتر از نیمی از آثار فجر۴۲ بود!/برنده جشنواره فجر۴۲، هيات داوران آن بود!/غلبه سینماگران حرفه‌ای بر هیات داوران، فجر۴۲ را از افتادن به چاه نجات داد!/ کار مهم هیات داوران فجر۴۲ آن بود که شماری از فیلم‌های ضعیف ارگانی را در همان مرحله کاندیداتوری، حذف کرد!/اقدام انقلابی هیات داوران، حذف سیمرغ فیلمنامه بود/حالا دیگر وقتش است ارگان‌های متمول، اتاق فکرهایی راه بندازند با حضور سناریست‌های حرفه‌ای!/هیات داوران سعی نمود در میان آثار متوسط و خوب  بیشتر به فيلم‌هاي خوب توجه کند!/جای خرسندی است که فیلم‌های خوب “آسمان غرب”، “تابستان همان سال” و “صبح اعدام” در اختتامیه مورد توجه قرار گرفتند/هیات داوران به درستی “بی بدن” را وارد لیست کاندیداها کرد ولی اینکه چرا جایزه‌ای به آن نرسید، معلوم نیست!/ می‌شد که در داوری به فیلم‌های کمدی مثل “صبحانه با زرافه ها” و “دو روز دیرتر” هم بیشتر توجه کرد که به دلایل مختلف، نشد!/در هر شکل از حالا میتوان گفت به غیر از چشم‌انداز مثبت این کمدی‌‌ها در گیشه، “بی بدن” پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی ۱۴۰۳ خواهد بود/”صبح اعدام” فیلمی ساده است ولی با نشان‌های عمیق!/سادگی این فیلم، علاقمندان به ویکی‌نگاری را به اشتباه انداخته!/سادگی “صبح اعدام” یادآور فیلم اخیر اسکورسیزی است ولی فیلم افخمی به مراتب ریتم بهتری دارد!/ مارال بنی‌آدم لایق‌ترین بازیگر برای دریافت سیمرغ بود/برندگان جوایز بازیگری امسال، می‌توانند پشتوانه‌ای باشند برای محصولات آینده سینما!

سینماروزان: جشنواره فیلم فجر چهل و دوم به مانند اغلب جشنواره های این سالها تعدادی فیلم خوب، چند فیلم متوسط و کلی هم فیلم زیر حد متوسط داشت. جسنواره امسال چند فیلم با مخاطب بالا داشت و از جمله بی بدن، تمساح خونی، صبحانه با زرافه ها، دو روز دیرتر که در سینماهای مردمی به سانس فوق العاده رسیدند و به جرات می‌توان گفت کیفیت برخی اپیزودهای سریال‌های “رحیل” و “گناه فرشته” به مراتب بهتر از نیمی از آثار فجر۴۲ بود!

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار روی آنتن زنده برنامه سعادت آباد رادیوتهران با بیان مطلب فوق گفت: کیفیت پایین آثاری که توسط هیات انتخاب، گزینش شده بودند جشنواره فجر۴۲ را به چاله ای انداخته بود که هیات داوران مشتمل بر تعدادی سینماگر حرفه ای، باعث شدند این دوره از چاله به چاه نیفتد. اقدام انقلابی هیات داوران فجر۴۲ حذف سیمرغ فیلمنامه و بسنده کردن به دیپلم افتخار بود تا معلوم گردد کیفیت فیلمنامه آثار سینمایی به زحمت به حد متوسط می‌رسد و این، خودش زنگ خطری است برای ارگان‌های تولیدکننده و به خصوص فارابی که بیش از اینها اتاق فکرهای خود را با سناریست های باتجربه بچینند.

وی ادامه داد: درباره برنده های جشنواره امسال، کار مهم هیات داوران این بود که شماری از فیلم‌های ضعیف را در همان مرحله کاندیداتوری، حذف کرد و سعی نمود در میان آثار متوسط و خوب هم بیشتر به فيلم‌هاي خوب توجه کند و فی المثل فیلم‌های خوب آسمان غرب، تابستان همان سال و صبح اعدام در اختتامیه مورد توجه قرار گرفتند. ضمن اینکه با همه حواشی باز هم بی بدن وارد لیست کاندیداها شد ولی می‌توانست برنده هم شود که نمی‌دانیم به چه دلیل نشد؟ در هر شکل از حالا میتوان گفت “بی بدن” پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی ۱۴۰۳ خواهد بود.

حامد مظفری تاکید کرد: البته می‌شد که در داوری به فیلم‌های کمدی مثل “صبحانه با زرافه ها” و “دو روز دیرتر” هم بیشتر توجه کرد که به دلایل مختلف، نشد ولی اینها هم بالاخره، امید گیشه هستند.

هیات داوران؛ برگ برنده جشنواره فجر۴۲
هیات داوران؛ برگ برنده جشنواره فجر۴۲

این روزنامه‌نگار تاکید کرد: امسال جشنواره کلی فیلم ارگانی هم داشت و خوشبختانه برخی آثار ارگانی، آثار قابل توجهی هستتد و در راس آنها فیلم آسمان غرب ساخته محمد عسکری که به یکی دو ماه زندگی شهید شیرودی پرداخته که از منظر بصری به شدت فیلم به‌روزی هست و هم جنگ هوایی و هم جنگ زمینی رو با نماهای درجه یک نشان داده. #آسمان_غرب نه فقط بهترین فیلم فجر۴۲ بلکه بهترین فیلم جنگی یک دهه اخیر است و کاملا جا پای آثار ماندگار رسول ملاقلی‌پور گذاشته. بازی ها هم عالی و به اندازه؛ از میلاد کیمرام تا کریم امینی و محمدرضا صولتی. به جز میلاد کیمرام که میتوانست شایسته جایزه بازیگری اصلی باشد، کریم امینی بازیگر مکمل آسمان غرب نیز می‌توانست شایسته سیمرغ مکمل باشد و در عین حال علیرضا جلالی تبار بازیگر مکمل “بهشت تبهکاران” هم شایسته سیمرغ مکمل بود.

حامد مظفری در پاسخ به این پرسش علی یگانه مجری برنامه درباره واکنش‌های مختلف منعطف به سادگی بیش از حد فیلم “صبح اعدام” بیان کرد: مگر فیلم “قاتلان ماه کامل”اسکورسیزی، پیچیدگی دارد؟ هم صبح اعدام و هم قاتلان ماه کامل، فیلم‌های ساده ای بودند و تازه ریتم “صبح اعدام” به مراتب محرک تر از فیلم اسکورسیزی است. اینکه برخی ساخت اثر زندگی‌نامه ای را با ویکی‌نگاری اشتباه گرفته اند و می‌خواهند از تولد تا مرگ را فیلم کنند منجر شده به آثاری خسته کننده ولی مزیت کار افخمی این بوده که بر دو ساعت از زندگی طیب و اسماعیل رضایی تاکید کرده و همان را به موجزترین شکل ممکن به فيلمي مهیج تبدیل کرده. “صبح اعدام” فیلمی ساده است ولی با نشان‌های عمیق.

حامد مظفری درباره برندگان سیمرغ بازیگری بیان داشت: شایسته ترین بازیگر برای دریافت جایزه، مارال بنی آدم بود که بدون اغراق و با درک کامل کاراکتر، پروین اعتصامی را ایفا نمود. ضمن اینکه مهرو نونهالی نیز در فیلم “تابستان همان سال” بازیگر خوبی نشان داد و در مجموع ترکیب جوایز بازیگری طوری بود که انگار یک سری بازیگر تازه نفس و توانا برای یک سال آینده سینما معرفی شوند. ضمن اینکه پردیس احمدیه در “دو روز دیرتر” یا پژمان جمشیدی در “بی بدن” نیز واقعا بازی های خوبی ارائه دادند.

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود




حامد مظفری روی آنتن زنده مطرح کرد: حمید رخشانی چون جلوتر از زمانه بود از طرف مدیران وقت سینمایی، تحویل گرفته نشد!/رخشانی خیلی زودتر از “هامون”مهرجویی، زن کنشگر را با “راه دوم” وارد سینمای ایران کرد/رخشانی خیلی زودتر از “من ترانه پانزده سال دارم” و “دختری با کفش‌های کتانی”، داستانی پیشرو درباره دختران نوجوان را دستمایه ای کرد برای تولید “پرواز را به خاطر بسپار”!/اگر میخواهیم پوشش درست مردم کوچه و خیابان در دهه سی را بدانیم حتما میشود به “اعاده امنیت” استناد کرد!/برخلاف آثاری مثل “سرب” که طراحی لباس را متاثر کردند از “روزی روزگاری آمریکا”، رخشانی عین پوشش مردم کوچه و بازار تهران قدیم را در “اعاده امنیت” نشان داد!/برخلاف کپی‌برداران علی حاتمی که از تهران قدیم فقط لاله‌زار را می‌شناسند، حمید رخشانی نماهایی واقعی از کوچه پس کوچه های سی‌تیر و شاپور را زیربنای طراحی صحنه “اعاده امنیت” کرد!/ پرداخت رخشانی از ماجراهای مرتبط با ملی شدن صنعت نفت در “اعاده امنیت” آن قدر خوب بود که داریوش مهرجویی از همین راش‌ها برای ابتدای فیلم “درخت گلابی” استفاده کرد!/اغلب فیلم‌های رخشانی یا تکه پاره شد یا درجه جیم گرفت!/رخشانی آن قدر جسور بود که در واکنش به کم‌کاری پخش‌کنندگان، آگهی فروش گاو را منتشر کرد!/کارگردان فیلم کالت “شب بیست و نهم” آن قدر سرکوب شد که در پنجاه سالگی فوت کرد!

سینماروزان: حمید رخشانی بسیار آدم مستعد، خلاق و جلوتر از زمانه خود بود و برای همین هم بود که هیچوقت از طرف مدیران وقت سینمایی تحویل گرفته نشد و اغلب فیلمهایش یا تکه پاره شد یا درجه جیم گرفت و آن قدر سرکوب شد که منزوی شود و خیلی زود در پنجاه سالگی فوت بشود. رخشانی مرد جسوری بود و با جربزه و آن قدر متهور که در واکنش به کم کاری پخش کننده یکی از آثارش، آگهی داده بود “یک گاو به فروش می‌رسد” و ذیل ش هم شماره پخش کننده!! اتفاقی که باعث شد پخش‌کنندگان سینمایی قدری به خود تکانی دهند‌.

حامد مظفری کارشناس و منتقد سینما در برنامه رادیویی سعادت‌آباد با اجرای علی یگانه که به تحلیل فیلم “اعاده امنیت” ساخته حمید رخشانی اختصاص داشت، با بیان مطلب فوق گفت: حمید رخشانی سعی می‌کرد جلوتر را ببیند و برای همین وقتی بعد از سالها “اعاده امنیت” را می بینیم همچنان چه به لحاظ استخوان بندی داستانی، چه به لحاظ تکنیک های تاریخی سازی و از همه مهمتر طراحی صحنه و لباس، بسیار روزآمد است.

وی ادامه داد: یک ویژگی مهم فیلم اعاده امنیت در طراحی صحنه و لباس هست که رخشانی عین واقعیت را نشان میدهد یعنی ابدا سراغ شهرک غزالی نرفته و کل نماها را در خیابان هایی مثل سی تیر و شاپور و پاره ای نماها را در ساختمان وزارت ارشاد گرفته و از آن مهمتر طراحی لباس فیلم است که مردم در “اعاده امنیت” عین واقعیت دهه سی لباس می پوشند.

حامد مظفری افزود: برخلاف یک سری آثار تاریخی که به جای نشان دادن عین واقعیت دهه سی و چهل میروند و از مثلا روزی روزگاری آمریکا و پدرخوانده برای طراحی لباس کپی میکنند اینجا حمید رخشانی اصلا این کار را نمیکند و اگر میخواهیم پوشش درست مردم کوچه و خیابان در دهه سی را بدانیم حتما میشود به اعاده امنیت استناد کرد.

این منتقد تاکید کرد: برخلاف فیلم سرب کیمیایی-که فیلم خوبی هم هست ولی در طراحی لباس زیادی گرته بردار روزی روزگاری آمریکا است، رخشانی عین پوشش و زیست مردم واقعی را در “اعاده امنیت” نشان میدهد و چنین فیلمی است که باید در دانشکده های سینمایی تدریس گردد.

این روزنامه‌نگار تاکید کرد: بعد از علی حاتمی هر که میخواهد تهران قدیم را نشان دهد میرود سراغ شهرک سینمایی غزالی و لاله زار و تیپ های فکل کرواتی را جای‌جای فیلم قرار میدهد ولی حمید رخشانی شاید چون خودش آن دوره را درک کرده بود با اینکه فیلم تاریخی-جنایی “اعاده امنیت” را می‌سازد اما اصلا تاکید ندارد بر کلاه شاپو و استایل بارانی پوش روزی روزگاری آمریکا چون اصلا در آن دوره چنین تیپ هایی در بدنه اجتماع نبوده!

او تاکید کرد: یک ویژگی دیگر “اعاده امنیت” استفاده درست از اله مان های ماورایی است که به خصوص بعد از فراگیری فیلم “گوست/شبح”جری زوکر خیلی مورد توجه بود. رخشانی آمد و در اعاده امنیت مایه های ماورایی را وارد کرد و به ترکیب واقع و فراواقع در یک فیلم تاریخی جنایی کاملا ایرانی رسید.

حامد مظفری درباره گیشه “اعاده امنیت” گفت: در اکران، اعاده امنیت به دلیل مشکلات پخش چندان دیده نشد ولی بعدتر بارها در تلویزیون نشان داده شد و حتی پرداخت ماجراهای مرتبط با فیلم ملی شدن صنعت نفت این فیلم آن قدر خوب بود که داریوش مهرجویی از همین راش ها برای ابتدای فیلم “درخت گلابی” استفاده کرد. گویا محمدرضا شریفی نیا واسطه شده بود برای دریافت راش های اعاده امنیت و همین عاملی شد برای اینکه بعدتر رخشانی فیلم مونس را با همکاری شریفی‌نیا بسازند.

حامد مظفری در پاسخ به این پرسش علی یگانه مجری برنامه که چرا هنرمندان خلاقی مثل حمید رخشانی در زمان حیات به بازی گرفته نمی‌شوند، اظهار داشت:
رخشانی بسیار آدم مستعد و جلوتر از زمانه خود بود و برای همین هم بود که هیچوقت از طرف مدیریت وقت فارابی تحویل گرفته نشد و اغلب فیلمهایش تکه پاره شد یا درجه جیم گرفت و آن قدر سرکوب شد که منزوی شود و خیلی زود در پنجاه سالگی فوت بشود در حالی که در همان فیلم “راه دوم” و با دست خالی  برای اولین بار و خیلی زودتر از امثال “هامون” مهرجویی، زن کنشگر را با بازی پروانه معصومی وارد سینمای بعد از انقلاب کرد‌ آن هم در فیلمی با سوژه ای درباره طلاق های عاطفی زوجین که در زمان خودش درک نشد و کلی جرح و تعدیل شد ولی در سال‌های اخیر همان سوژه، شده موتیف ثابت بسیاری آثار سینمایی و سریال‌ها.

حمید رخشانی کارگردان شب بیست و نهم
حمید رخشانی کارگردان شب بیست و نهم

وی ادامه داد: در زمان پخش اولیه “راه دوم” وقتی مرد داستان مرتب خطاب به زن داستان از اتمام رابطه میگفت، خیلی از همین جماعت بعدا فمینیست، معنا را درک نکردند در حالی که رخشانی زنی کنشگر و از طبقه متوسط را مرکز درام کرده بود که هر طور که هست میخواست زندگی را حفظ کند؛ کاملا منطبق با ریشه های شرقی زن ایرانی که حتی بعد از مدرنیته نیز باز حفظ زندگی را دوست دارند.

او بیان داشت: حمید رخشانی بعد از “راه دوم” هم فیلم “پرواز را به خاطر بسپار” ساخت با فیلمبرداری خیلی خوب رضا رضی. آن فیلم هم داستان پیشرو یی داشت راجع به دختر نوجوانی که گم میشود با پایان بندی کوبنده ای درباره تمام دختران گم‌شده!  فیلمی که سالها قبل از آثاری نظیر دختری با کفش‌های کتانی و من ترانه پانزده سال دارم تولید شد ولی باز در زمان خود درک نشد…

حامد مظفری گفت: تنها خوش‌شانسی حمید رخشانی آن بود که فیلم “شب بیست و نهم” دیده شد و حسابی از تلویزیون پخش شد. “شب بیست و نهم” مهم‌ترین فیلم هارور ایرانی است که بومی شده. یک فیلم کالت هارور با تمام اله‌مان های سنتی بومی دهه سی که خیلی دیده شد و بعد از آن فیلم ترسناک بومی نداشتیم جز معدود تجربیاتی مثل کلبه جواد افشار و آل بهرام بهرامیان یا سریال احضار رامین عباسی‌زاده که همچنان سازندگان آنها به نیکی از حمید رخشانی و تجربه “شب بیست و نهم” یاد کرده‌اند.

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود.




تسلیت به تهیه‌کننده بااخلاق رادیو

سینماروزان: مریم سادات آصفی تهیه‌کننده رادیو که برنامه مخاطب پسند سعادت آباد را روی آنتن دارد، سوگوار رحلت پدر خویش شده است.

سینماروزان ضمن آرزوی غفران الهی برای آن مرحوم، خود را شریک غم این تهیه‌کننده بااخلاق دانسته و از خداوند آرزوی صبر برای ایشان دارد.

 




چرا اجازه اقتباس از #ناگفته‌ها ی مهدی عراقی را نمی‌دهند؟/عباس رافعی کارگردان سینما روی آنتن زنده مطرح کرد

سینماروزان/حامد مظفری: براساس کتاب #ناگفته‌های مهدی عراقی-از مبارزان قبل از انقلاب-که در پاریس نوشته بود، طرحی نوشتم و خیلی دوست دارم براساس آن فیلمی بسازم ولی وقتی رجوع کردم به فارابی، گفتند باید در صف انتظار برای بررسی فیلمنامه بمانی! چرا چنین سوژه‌هایی در الویت نیست و باید مدتها در انتظار بماند؟

عباس رافعی کارگردان سینما که به بهانه مرور فیلم #راز_مینا مهمان برنامه زنده #سعادت‌آباد رادیوتهران بود با بیان مطلب فوق بیان داشت: راستش وقتی کسی از دانشگاه بیرون می آید برای شروع به کار فیلمسازی باید فیلمی بسازد که هم فروش کند و هم حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. من هم که پیشتر تحقیقات تاریخی زیادی کرده بودم درباره زندگی اپورتونیست ها و ماجراهای آنها تصمیم گرفتم درامی معمایی با صحنه های اکشن و جذاب با محوریت همین‌ها بسازم که تبدیل شد به راز مینا.

وی ادامه داد: میخواستم فیلمی بسازم که  هم تماشاچی داشته باشد و هم اینکه بتوانم یک مضمون بنیادی و آن هم انحراف در سازمان مجاهدین را واکاوی کنم. در اوایل دهه هفتاد بحث فعالیت های منافقین در پادگان اشرف خیلی باب بود و دوست داشتم برای عبرت تاریخی هم که شده به ریشه‌ها بزنم و ببینم چطور می‌شود که مبارزان سابق گرفتار نگاه گروهکی میگردند؟

این کارگردان افزود: در فیلم راز مینا از سازمانی گفتم که به خودش هم رحم نمی‌کند. شروع فیلم با مرگ مجید شریف و آتش زنی جنازه است و بعدتر هم تعقیب و گریز برای جلوگیری از برملا شدن توطئه‌های منافقین. جزو اولین سینماگرانی بودم که به آتش کشیدن مجید شریف واقفی را در #راز_مینا نشان دادم!

عباس رافعی با اشاره به ایده اصلی فیلم راز مینا بیان داشت: ایده اصلی که برای خودم است ولی فیلم سازی یک کار گروهی است و با تهیه‌کنندگی حسین زندباف فیلم را تولید کردیم‌. راز مینا در بخش خصوصی ساخته شد و هیچ حمایت دولتی نداشت چون فیلمنامه آن پرکشش بود و نماهای اکشن استانداردی برایش طراحی شده بود.

عباس رافعی: چرا اجازه اقتباس از #ناگفته‌ها ی مهدی عراقی را نمی‌دهند؟
عباس رافعی: چرا اجازه اقتباس از #ناگفته‌ها ی مهدی عراقی را نمی‌دهند؟

این فیلمساز خاطرنشان ساخت: در دهه های شصت و هفتاد فیلمسازی شکلی داشت که حتی فیلم‌های جنگی و دفاع مقدس مثل عقاب‌ها و پوتین و عبور از میدان مین و… را هم در بخش خصوصی و با بودجه های شخصی می‌ساختند و چون شکل تولید استاندارد بود، مخاطب به سینما می‌رفت و فیلمها میفروخت و مخاطب داشت و سرمایه برمی‌گشت ولی هرچه جلوتر آمدیم ضعف مدیریت سینمایی و دخالت‌های بی‌دلیل در بخش خصوصی و سوق دادن آنها به مسیرهای انحرافی، باعث شد تنوع ژانری کاسته شود.

عباس رافعی درباره اینکه آیا همچنان تولید فیلم‌های جذاب درباره تاریخ انقلاب در گیشه جواب خواهد داد یا نه، بیان داشت: تولید آثار انقلابی در درجه اول اگر جذابیت داشته باشد باز هم مخاطب خواهد داشت ولی مشکل اینجاست که در گذر زمان، ذائقه مخاطب سینمارو عوض شده و صرفا یا کمدی های می‌فروشند یا گونه ای خاص از ملودرام در صورتی که اگر بر روی داستان های تاریخی جذاب و انسانی کار شود شاید مخاطب باز هم از آنها استقبال کند. سالها پیش مولانا از دباغی می‌گفت که گذرش به بازار عطارها می افتد و ناگاه بیهوش می‌شود و او که می‌شناختش می‌گوید فضولات بگیرید زیر بینی اش تا به هوش آید و این همان حکایت تغییر ذائقه است…

عباس رافعی تاکید کرد: در سال‌های اخیر رویکردی داشته‌ایم در متولیان و سیاست گذاری ها و با آدم هایی به عنوان مدیر روبرو بوده ایم که حس می‌کنند سری که درد نمی‌کند را چرا دستمال ببندیم؟ پس میگویند اصلا سراغ سوژه های بحث برانگیز تاریخی نروید و فیلمهای کمدی و ملودرام بسازید در صورتی که هنرمند باید دنبال باز کردن بحث های ناگفته و گره های کور تاریخی باشد.

عباس رافعی درباره شباهت زوج چریک فیلم #کیمیا_و_خاک با زوج مبارز فیلم #راز_مینا اظهار داشت: داستان های این زوج ها و موضوعاتی که با آنها مرتبط بوده‌اند، واقعی بوده است یعنی با مطالعه اسناد و خاطرات بجامانده از آن دوران، از واقعیت برداشت کردم. در فیلم کیمیا و خاک اقشار مختلف مبارزان از چپ تا مسلمانان را می‌بینیم، در راز مینا هم همین طور است. آنچه برایم در ساخت آثار تاریخ انقلاب جای سوال دارد این است که هیچ وقت یا خیلی کم از گروه‌های مبارز مسلمان حرف زده اند. تصویرشان، هدفشان و آنچه می‌خواستند به آن برسند برایم مهم بوده. آدم های سال ۵۷ آدم هایی بودند که باید زیر ذره بین بروند تا درباره چرایی مبارزه های آنها بتوان فیلم‌های قابل قبول ساخت.

رافعی با اشاره به اینکه همچنان علاقه دارد بر تاریخ انقلاب کار کند، اظهار داشت: براساس کتاب #ناگفته‌های مهدی عراقی-از مبارزان قبل از انقلاب-که در پاریس نوشته بود، طرحی نوشتم و خیلی دوست دارم براساس آن فیلمی بسازم ولی وقتی رجوع کردم به فارابی، گفتند باید در صف انتظار برای بررسی فیلمنامه بمانی! چرا چنین سوژه‌هایی در الویت نیست و باید مدتها در انتظار بماند ولی تولید فیلم‌های بی‌بو و بی‌خاصیت، به راحتی حمایت می‌یابد؟؟ به جز این خیلی دوست دارم براساس حادثه غذاخوری همافران در سال ۵۷ و درگیری های همافران و گارد پهلوی هم فیلمی بسازم ولی متاسفانه هیچ برنامه ریزی برای حمایت از تولید چنین آثاری وجود ندارد و باید فکری اساسی کرد برای بهبود اوضاع…

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود.




بهرام کاظمی کارگردان قدیمی و همکار سالیان داریوش مهرجویی روی آنتن زنده مطرح کرد: مهرجویی تنها کارگردان ایرانی بود که فیلم شاخص، زیاد دارد!/ #پادزهر را با الگوبرداری از آثار #لینو_ونتورا ساختم/در دورانی علیه خرابکاری‌های منافقین #پادزهر را ساختم که پول‌های هنگفت ارگانی نصیب این آثار نمی‌شد!/ #پادزهر را در بخش خصوصی و بدون یک ریال وام دولتی ساختیم!/سال قبل می خواستم با وام فارابی یک فیلم آبرومند بسازم ولی…/اداره نظارت به من به‌عنوان تهیه‌کننده-کارگردان، پروانه داد ولی فارابی به همین دلیل به من وام نداد!

سینماروزان/حامد مظفری: داریوش مهرجویی تنها کارگردان سینمای ایران بوده که فیلم شاخص زیاد دارد و اینکه چنین کارگردانانی را تا زنده‌اند مورد توجه جدی قرار نمیدهیم، رویه ایست که باید اصلاح گردد.

بهرام کاظمی کارگردان باسابقه سینما که تجربه سالیان همکاری با داریوش مهرجویی را داشت با بیان مطلب فوق روی آنتن زنده برنامه سعادت‌آباد رادیوتهران گفت: یاد مهرجویی را جاودان میدارم که حدفاصل سالهای ۵۹ تا ۶۶ با داریوش مهرجویی کار می‌کردم. در پروژه های شیرک(مدیر تولید)، مدرسه ای که میرفتیم و اجاره نشینها(دستیار) با مهرجویی کار کردم و در در پیش تولید #هامون هم بودم ولی درگیر تولید یک سریال به اسم #راه برای شبکه دو تلویزیون شدم و در نتیجه نتوانستم حین تولید در هامون کنار مهرجویی باشم ولی همین قدر بگویم مهرجویی تنها کارگردان سینمای ایران بوده که فیلم شاخص زیاد دارد.

کاظمی که به بهانه مرور فیلم جنایی #پادزهر با مضمون خرابکاری‌های منافقین، مهمان رادیوتهران بود، درباره روند تولید این فیلم گفت: قبل از همکاری با داریوش مهرجویی به سینمای پلیسی دهه شصت فرانسه علاقه داشتم و به خصوص فیلم‌های جنایی لینو ونتورای ایتالیایی را پیگیری می‌کردم؛ فیلم‌هایی که آدم بد یا مظنون داستان، در نهایت بیگناهی‌اش ثابت می‌شود.

کاظمی درباره مراوده با سیروس الوند سناریست #پادزهر گفت: برخلاف تصورات سیروس الوند بنا نبود این فیلم را خودش بسازد. فیلمنامه سیروس الوند پلیسی-خانوادگی بود و او به مانند همه آثارش، سعی کرده بود وجهه خانوادگی را گسترش دهد ولی من وجه ملودرام را کم کردم و بر وجه تعقیب و گریز و ماجراجویانه تمرکز کردم.

این کارگردان باسابقه درباره نحوه تولید فیلم بیان داشت: تهيه کننده حبیب صحرانورد فقید بود که پروانه ساخت را برایمان گرفت ولی در واقع من ، حسن پویا و علی شعاعی مرحوم به صورت تعاونی و با سرمایه گذاری اشتراکی، فیلم را ساختیم. در دورانی پادزهر را ساختیم که از بودجه های هنگفت ارگانی برای امثال ما خبری نبود و بدون یک ریال مشارکت دولتی، فیلم را ساختیم‌‌. از منظر گیشه، فیلم پادزهر، فیلم خوبی بود و اکران نوروزی گرفت و با فیلمهای بازیچه تورج منصوری، چشم شیطان حسن هدایت و تاواریش مهدی فخیم زاده، اکران شد ولی پرفروش بود و توانست سرمایه خود را برگرداند.

بهرام کاظمی درباره ادامه مسیر کارش پس از #پادزهر و کم کاری سال‌های اخیر خود بیان داشت: بعد از پادزهر، فیلم #هدف را ساختم که یک فیلم پلیسی بود و به اندازه خودش، مخاطب داشت اما مساله این است که در سالهای اخیر و برای تولید سینمای جنایی با مشکل کمبود امکانات روبروییم و نیازمند همکاری بالای نیروی انتظامی هستیم تا بتوانیم فیلم و سریال خوب جنایی بسازیم که نیست یا لااقل برای امثال ما نیست.

کاظمی افزود: بعد از آن که در میانه دهه هشتاد کمدی شبی در تهران را ساختم، سالها گذشت و فیلمی نساختم تا در گونه کمدی مشکل گیتی را ساختم که در بخش خصوصی تولید شده بود و فیلم بدی هم نبود و اتفاقا در شبکه خانگی بسیار مورد توجه قرار گرفت.

بهرام کاظمی کارگردان سینما
بهرام کاظمی کارگردان سینما

این کارگردان که سابقه همکاری با عباس کیارستمی(زندگی و دیگر هیچ)، کیومرث پوراحمد(بی بی چلچله) و محمدرضا اعلامی(نقطه ضعف) را دارد، درباره تازه‌ترین برنامه‌هایش برای تولید فیلم گفت: سال قبل پروانه ساختی گرفتم برای ساخت #در_تاریکی_همه_چیز_روشن_است و چون به جایی متصل نیستم برای دریافت وام-تاکید میکنم وام- به فارابی رفتم و می توانستم با دریافت یک وام حداقلی از فارابی یک فیلم آبرومند بسازم ولی در کمال تعجب گفتند که به تهیه کننده-کارگردان وام نمی دهیم. یعنی اداره نظارت پروانه ساخت به تهیه‌کننده-کارگردانان می‌دهد ولی فارابی به همین دلیل حتی به من وام ندادند و برای همین نتوانستم فیلمی تولید کنم.

این کارگردان تاکید کرد: همه می‌گویند که باید از پیشکسوتان و باسابقه ها حمایت کرد ولی اینها حرف است و بیشتر هم زیر تابوت هنرمندان این حرف را می‌زنند وگرنه خود مهرجویی برای ساخت آثار آخرش چقدر سختی کشید؟ وقتی خود من بعد از بیش از سه دهه سابقه و تجربه همکاری با مهرجویی و کیارستمی و پوراحمد و..‌. و ساخت چندین فیلم و سریال در گونه های مختلف باز نمی‌توانم از وام فارابی استفاده کنم چگونه انتظار داریم به بهبود فضای کار و اشتغال؟؟

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود.