1

گفتگو روی آنتن زنده درباره چابک‌سازی ساختارهای فرهنگی داخل ⇐در کمپانی‌های مطرح جهانی، ایده‌پردازی، توسعه ایده و تولید را به یک نفر آدم مستعد می‌سپارند ولی در اینجا برای یک کار ساده، کلی کارمند استخدام می‌کنند!/نتفلیکس تمام تلاش خود را برای چابک‌سازی ساختار انجام داده که از مخاطب جا نماند ولی اینجا مخاطب را جدی نمی‌گیریم!/بدون ورود افراد چابک به ساختار، حرف زدن از چابک‌سازی بی‌معنی است!/متاسفانه بدون هیچ ایده‌ای با همان تفکرات سینما، سریال سازی می‌کنیم!/در اغلب بیلبوردهای داخلی عکس سه بازیگر و نهایتا نام تهیه‌کننده، کارگردان و سرمایه‌گذار را می‌بینید و لاغیر!!/وقتی وی‌اودی‌ها حداکثر حدود دو میلیون مخاطب دارند چرا تلویزیون باید خودش را ببازد؟؟

سینماروزان/زهرا دمزآبادی: چابک سازی سازمان های داخلی، پیرو الگوبرداری از تغییر رویکرد «نتفلکیس» موضوع گفتگو در برنامه تلویزیونی «بی چارچوب» بود.

به گزارش سینماروزان محمدصادق باطنی و سجاد مهرگان از فعالان رسانه، با حضور در سیزدهمین  برنامه تلویزیونی «بی چارچوب» پیرامون تغییر رویکرد  نتفلیکس و سرمایه گذاری جدید و تخصصی بر روی بازی ها و الگوبرداری سازمان های ایرانی از این چابک سازی ها و تغییر رویکردها به گفتگو نشستند.

سجاد مهرگان درابتدا درباره تاثیر چابک سازی، ایده پردازی و نو بودن تفکر در روش کار نتفلکیس گفت: من فکر می کنم وقتی درباره موضوع چابک سازی صحبت می شود، باید در 4 سطح به این موضوع بپردازیم. در ابتدا باید به محتوا، نیروی انسانی چابک و سوم بخش ساختاری است که جامعه از نظر روانی، اقتصادی و سیاست گذاری  به آن نیاز دارد و بعد از آن فناوری است که بدون آن چابک سازی بی معنا خواهد بود.

وی افزود: این 4 مورد از اصلی ترین مواردی است که  کمپانی های دنیا برای چابک سازی فعالیت هایشان از آن استفاده می کنند. نمونه بزرگ آن «نتفلکیس» است که برای آن برنامه های ویژه ای داشته  و در این 10 سال توانسته خودش را با آن ها وقف دهد. به طور مثال ادبیاتی جدید را برای منطق تولید به کار می برند و در کمپانی‌های مطرح جهانی ایده، توسعه ایده و تولید را به یک نفر آدم مستعد می سپارند که در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد و برای یک کار ساده کلی کارمند استخدام می‌کنند.

او اضافه کرد: در روش سنتی تمام بار کنترل محتوایی، گرافیکی به فردی به نام پروداکشن دیزانر سپرده می‌شد که به کارگردان هنری معروف است و شاید برای ما عجیب باشد که کار دست چنین فردی سپرده می‌شد. یوهانی پالاسما در مقاله ای به نام «معماری تصویر» پروداکشن دیزانر را فردی معرفی می کند که فیلسوف است امام فیلسوف نیست. طراح است اما طراح نیست. نویسنده است، اما نویسنده نیست. هنرمند است اما هنرمند نیست. اقتصادفهم است، اما اقتصاددان نیست و می گوید او کسی است که می‌تواند به همه این موارد فکر کرده و در لحظه انتخاب کند و به کارگردان بگوید که چه مسیری را باید پیش رود. کارکرد پروداکشن دیزاینر در دنیای سنتی هالیوود امروزه در دنیای پلتفرم هایی مثل نتفلیکس تبدیل به آدمی به نام کریتور تبدیل شده که همه مواردی که نام بردم را کنارهم دارد.

محمدصادق باطنی نیز در ادامه این بحث اضافه کرد: متاسفانه پست کارگردان هنری در سازمان رسانه ای ما به رسمیت شناخته نشده است و همه افراد به دنبال تهیه کننده و کارگردان هستند. با همه این اوصاف که تهیه کننده و کارگردان سهم زیادی در خلق یک اثر دارند، ولی این جایگاه خالی است. جایگاهی که از لحظه خلق ایده و تا شروع پیش تولید است که طراحی نام دارد.

سجاد مهرگان اضافه کرد: ما در ارتباط با صنعتی کردن صحبت می کنیم. وقتی در ارتباط با چابک سازی حرف میزنیم در راستای آن به صنعتی کردن هم فکر می‌کنیم، وگرنه سینمای هنری سینمای بدی نیست ولی هیچگاه صنعتی نمی شود و ایرادی هم ندارد. دنیا به همان میزان که به کیوریتورها نیاز دارد، به نولان هم احتیاج دارد.

محمدصادق باطنی در پاسخ به این سوال که نتفلکیس در دنیا چند درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده است؟ گفت: نتفلکیس از دهه 90 میلادی مانند ویدیو کلوپ های ما شروع به کار کرد و پخش کننده آثار دیگر از طریق وی اچ اس و دی وی دی بود. از حوالی سال 2010  تغییر رویکرد اساسی داد و بخش فیزیکی را حذف کرد و روی بستر مجازی به  نام استریم آمد که احتمال شکست آن بسیار زیاد بود. ولی برای جایی جنگیدند که نقطه تولید محتوای اختصاصی بود و درنهایت به ساخت اختصاصی «خانه کاغذی» در سال 2013 رسیدند و در سال 2018 تصمیم بزرگی گرفتند.

او ادامه داد: درتمام این مدت میان کلید واژه ای داشتند که باید بتوانیم حداکثر سهم مصرف مخاطب از محصولات فرهنگی و ویدیویی را به خودمان اختصاص دهیم. وقتی این موضوع را سرلوحه کار خود دادند، به اگر و اماها توجهی نکردند و حداکثر تلاش خود را برای چابک سازی افراد و ساختار انجام دادند که از مخاطب جا نماند و از بازار محصول مخاطب عقب نمانند، چون مخاطب در انتظار نمی ماند ولی در اینجا چندان که باید مخاطب عام را جدی نمی‌گیرند.

وی درباره این موضوع که نتفلکیس چه ویژگی داشته که می توان به آن چابک سازی موفق نسبت داد، گفت: یکی از معیارهای اصلی این اتفاق مطالعات دور، بلندمدت و استراتژیک است و در حوزه آینده پژوهی  بسیار جلو و موفق هستند.

باطنی با اشاره به تفاوت نتفلیکس با پلتفرم های داخلی گفت: شما در تمام بیلبوردهایی که تمام سطح شهر می بینید عکس سه بازیگر و نهایتا نام تهیه کننده، کارگردان و سرمایه گذار را می بینید ولاغیر. هیچ خبری از طراح تولید یا کریتور نیست. متاسفانه در سینمای ما ایده مهم نیست و فقط فروش مهم است و متاسفانه بدون هیچ ایده‌ای با همان تفکرات سینما، سریال سازی می‌کنیم!!

مهرگان با اشاره به اینکه تلویزیون همچنان درصد بالای جذب مخاطب را دارد، افزود: وقتی وی او دی ها حداکثر حدود دو میلیون مخاطب دارند چرا تلویزیون باید خودش را ببازد. چون در ایران هنوز تلویزیون مخاطب خودش را دارد ولی در کشورهای دیگر وی او دی ها رقابت زیادی با تلویزیون و سینماها دارند.

باطنی در پاسخ به این سوال که چگونه می شود رسانه های داخلی هم چابک سازی خوبی مانند کشورهای دیگر داشته باشند؟ توضیح  داد: افراد نقش بسیار مهمی دارند. ما یکی از مهم ترین نداشته هایمان آدم های چابک است و نبودشان خیلی حس می شود. اولین ویژگی آدم چابک این است که فرزند زمان خودش بوده و دومین ویژگی آن این است که تمام وجودش را برای رسانه گذاشته است و برایشان صندلی مهم نیست و کشته تغییر و تحول است. این فرد حتما تسلط کافی بر رسانه دارد و یکی از مهم ترین عوامل چابک سازی، افراد هستند و تا زمانی که ما آدم های چابک را وارد ساختار نمی‌کنیم، هرچقدر ساختار چابک بسازیم بدون آدم چابک تاثیری ندارد. بدون ورود افراد چابک به ساختار، حرف زدن از چابک‌سازی بی‌معنی است!

سجاد مهرگان در ادامه این بحث اضافه کرد: چاره‌ای نداریم جز اینکه باید حجم بازار را بزرگ کنیم و باید از پدربزرگ های خسته و فرتوت دست برداریم و جوانان چابک را وارد کار کنیم. سینمای ما بسیار درگیر پدربزرگ هاست و متاسفانه این آدم ها هستند که درون خودشان انحصاری تولید کرده اند و با آن کار می کنند. سران مملکت از ما می خواهند که امکان ورود مردم را به فضا مهیا کرده و کار سیاست گذار این است که عدالت را در میان مردم فراهم کند. باید در دادن مجوزهای فرهنگی سخت گیری ها را کمتر  و در ورود مردم به فعالیت های فرهنگی آسان گیری کنیم که در کنار خودمان آن ها را هم داشته باشیم.




در مناظره‌ای تلویزیونی مطرح شد⇐جداسازی بین‌الملل از فجر اعتبار جشنواره را از بین برد!/هیچ اعتبار واقعی برای محفل بین‌الملل وجود ندارد و تمام آن فیک است!/رییس سینما از دبیر بین‌الملل بخواهد دستاوردهای برگزاری جداگانه بین‌الملل را شرح دهد!/هیچ کس نفهمید جشنواره‌ای که با نام فجر گره خورده چرا با صرف هزینه بالا دوتکه شد؟

سینماروزان: با تصمیم رئیس سازمان سینمایی مبنی بر ادغام بین الملل در جشنواره فیلم فجر پس از ۶ سال جداسازی، از حالا به بعد شاهد برگزاری یکپارچه جشنواره فجر خواهیم بود.

به تازگی برنامه تلویزیونی «بی چارچوب» میزبان گفتگو و مناظره بین دو منتقد و روزنامه‌نگار بود که هرکدام از موافقین و مخالفین این اقدام بودند.

کیوان کثیریان، به عنوان مخالف ادغام بین الملل و محمدتقی فهیم، به عنوان موافق ادغام در این برنامه حضور داشتند.

محمدتقی فهیم منتقد و روزنامه نگار سینما که با ادغام موافق است، پیرامون این جداسازی گفت: من به شدت طرفدار جشنواره ها هستم؛ اما پس از اینکه اولین دوره جشنواره پس از جداسازی برگزار شد، جزو اولین نفرهایی بودم که با انتشار یادداشت هایی با این روند مخالفت کردم. پس من الزاما مخالف جداسازی نیستم، اما این جداسازی به دلیل محتوا، باعث از بین رفتن جشنواره شد و اعتبار آن را از بین بردند و در نهایت به یک جشنواره خصوصی تبدیل شد که به نظر من کار غلطی است.

در ادامه، کیوان کثیریان که در دوره‌های پیشین بین الملل، عنوان مدیر ارتباطات و روابط عمومی را عهده‌دار بود، درباره حواشی پیرامون تبدیل شدن جشنواره جهانی به محفلی برای بریز و بپاش‌های سینمایی توضیح داد: این حواشی واقعیت ندارد و باید همه این مباحث به همراه سند باشد. لزوم جداسازی این جشنواره که در زمان آقای رضاداد شکل گرفت و به مدت ۶ سال در بهار هرسال ادامه داشت این بود که بخش بین الملل جشنواره فجر که در بهمن ماه برگزار می شد، اصولا محو شده بود و سینمای ایران با این وسعت نیاز به یک جشنواره بین المللی با استانداردهای بین المللی داشت.

او اضافه کرد: دلیل جداسازی جشنواره این بود که توجه به بخش بین المللی و فیلم های خارجی و مهمان خارجی جلب شود که در نهایت تصمیم بر این شد که جشنواره بین المللی فجر زمانی برگزار شود که بتوانیم مهمانان و ورکشاپ های خوبی برگزار کنیم که در نتیجه این ۶ دوره به این صورت برگزار شد.

محمدتقی فهیم در پاسخ به پرسش مجری مبنی بر اینکه با توجه به سامان گرفتن جشنواره جهانی فیلم فجر پس از گذشت ۶ سال و دریافت درجه الف و اعتبار کافی، ادغام آن به طور مجدد کار درستی است یا نه؟ گفت: مشکل من با همین کلمه اعتبار است! کدام اعتبار؟ جشنواره های رده A جهانی در اعتبار خودشان مانده اند! این اعتبارات را دوستان ما خودشان درست کرده اند و هیچ اعتبار واقعی برای محفل بین الملل وجود ندارد و تمام آن فیک است!

او اضافه کرد: واقعیت این است که جشنواره‌های معتبر رده A از جمله کن، برلین و ونیز همه دچار مشکلات اعتباری شده اند و همه مسائل را به آمریکا پیوند زده اند؛ به طوری که اگر چهره های معروف آمریکا در جشنواره ها نباشند اعتباری ندارند. بخش بین المللی ما هم در این سال ها همین بود و مخاطب عادی و تخصصی آن مشخص نبود. زمانی که اولیور استون بشود مهم ترین مهمان این جشنواره، تکلیف آن مشخص است!

کیوان کثیریان در ادامه بحث فهیم پیرامون کاذب بودن اعتبار این جشنواره، افزود: باید بگویم که جشنواره نیاز به زمان کافی برای شناخته شدن دارد. ما در این ۵ سال مهمان های خارجی بسیار خوبی داشتیم. جشنواره جهانی فیلم فجر شبیه کن و فرش قرمزی نیست که آقای فهیم درباره آن صحبت می‌کنند. از ابتدا قرار بوده در جشنواره جهانی فیلمهای ضد جریان نمایش داده شود و ما تلاش کنیم سینمای مستقل را در آن ها پیدا کنیم.

او ادامه داد: هدف ما از برگزاری جشنواره جهانی این بود که کشور های عربی و آسیا هدفشان جشنواره جهانی فیلم فجر ایران بشود. دوستان قبول نمی‌کنند ولی از رژیم صیهونیستی جشنواره‌ای در نوبت A قرار دارد و زمانی که ما از این جشنواره عقب نشینی کنیم، آن جشنواره ها جای ما را می‌گیرند. علاوه بر آن همین کشور عربستان هم در حال برگزاری جشنواره جهانی است.

روابط عمومی سابق بین الملل افزود: ما به دنبال اسم نیستیم که اگر بودیم باید از خودمان بپرسیم وقتی پسر اولیور استون را یکی از جشنواره ها می‌آورد و ما میخواهیم دنیا را با حضور پسر اولیور استون تکان دهیم، هیچکس هیچ چیز نمی‌گوید و اعتبار وجود دارد، ولی وقتی خود استون برای جشنواره جهانی فجر به ایران می آید، اعتباری وجود ندارد؟!

محمد تقی فهیم در ادامه با اشاره به اینکه جشنواره فجر با جداسازی از حالت اولیه خود عبور کرده است، بیان کرد: من با بخشی از صحبت ها مبنی بر ایجاد جشنواره ای که بتواند سینمای مستقل را نمایش دهد، موافقم ولی جشنواره جهانی در این امر موفق نبوده است و ما هویت جشنواره فجر را هم نابود کردیم و آن را دو تکه کردیم. تعداد موافقین این جداسازی در حال حاضر بسیار کم است و همه می‌دانیم که مخالفان این جداسازی از موافقین آن کمتر است.

کثیریان در پاسخ به صحبت فهیم مبنی بر بیشتر بودن مخالفین جداسازی نسبت به موافقین آن گفت: قطعا جشنواره موافقینی دارد؛ به طور مثال نادر طالب زاده که از دوستان آقای فهیم هستند از موافقین جشنواره بودند. جشنواره جهانی قطعا ایراداتی دارد، اما با همه این تفاسیر جزو جشنواره های A شده است. من می‌گویم با اهداف خودتان این جشنواره را که به اینجا رسیده است را اداره کنید و آن را با روش خودتان حفظ کنید و اصل ماجرا را حذف نکنید.

او اضافه کرد: جشنواره داری کار مشکلی است و باید با آدم های مختلفی پیرامون آن مذاکره کرد. آقای فهیم در جریان هستند که جشنواره های فجر سال ۹۲ به قبل چگونه برگزار می‌شد! در یکی از این جشنواره های ادغام شده فجر به جک نیکلسون جایزه دادند و روح او هم از این ماجرا بی خبر بود که فیلمش در این جشنواره است! در حالی که در جشنواره جهانی فیلم به صورت قانونی خریداری و پخش می‌شود و اگر قرار باشد دقایقی از فیلم هم به دلیل ضوابط ما حذف شود، با اجازه کارگردان است، نه اینکه مانند جشنواره های قبلی که فیلم ها را مثله میکردند، سر کارگردان را در هنگام نمایش آن سکانس گرم کنند که از مثله شدن فیلمش با خبر نشود!

فهیم در پاسخ به صحبت کثیریان مبنی بر حفظ جشنواره جهانی و مدیریت آن، افزود: چنین چیزی ممکن نیست. چون از ابتدا این جشنواره غلط برگزار شده و بنیان آن کج گذاشته است. ما پیش از این در مقطعی جشنواره را برگزار می‌کردیم که اگر چندنفر مهمان هم به ایران می‌آمدند، در دهه فجر با دیدن مسائل، مردم ایران و فیلم های ایران با دست پر باز میگشتند و سفیری برای ایران بودند، ولی زمانی که جشنواره در بهار برگزار میشد، ما هیچ خروجی از زبان مهمان های خارجی مبنی بر شور و حال ایران نداریم. هیچ کس نفهمید جشنواره ای که با نام فجر گره خورده چرا با صرف هزینه بالا دوتکه شد؟

فهیم در پاسخ به این سوال که ادغام شدن جشنواره جهانی و ملی که توسط رئیس سازمان سینمایی انجام شده ، توسط چه کسانی کارشناسی شده است، گفت:  مهم این است که ادغام این جشنواره که مخالفان زیادی دارد، نتیجه خوبی دارد چراکه جشنواره ای که در کارگاه های آن یک فیلمساز خروجی نداشته است جمع آوری می‌شود. جشنواره ای که برای رسیدن به فیاپف کارهای جعلی میکرد و دنباله روی مسیر سایر جشنواره های دیگر بود!

کیوان کثیریان در پاسخ به فهیم مبنی بر نداشتن کارگاه و پرورش فیلمساز گفت: ما بالای ۱۰۰ کارگاه با افراد معتبر داشتیم؛ امثال مجید مجیدی را داشتیم که دو دوره داور جشنواره بود و سه دوره کارگاه برگزار کرد. اگر بخواهم از خروجی کارگاه جشنواره جهانی بگویم، در جشنواره تالین فردی جایزه گرفته و گفته که من در جشنواره فجر فیلمساز شده ام. ما در بخش دارالفنون دانشجویان فیلمسازی منطقه را جمع آوری میکردیم تا آموزش ببینند. این فعالیت ها درازمدت است و باید طی زمان خروجی آن را ببینیم.

وی ادامه داد: همچنین در بخش بازار هم خروجی هایی وجود داشته است که سرمایه گذاران به صورت خودجوش هرساله در آن حضور داشتند ولی ما آمار دقیقی از آن نداریم، چون یک تبادل خصوصی میان سرمایه گذار و صاحب اثر بوده است.

کیوان کثیریان در پاسخ به صحبت محمدتقی فهیم مبنی بر به اینکه خبرنگاران در زمان برگزاری جشنواره به نحوه برپایی این رویداد میخندیدند، گفت: ما خنده ای ندیدیم و نمیدانم آقای فهیم که در جشنواره حضور نداشتند چگونه خنده اهالی رسانه را دیده اند!

وی بیان کرد: من اگر رییس سازمان سینمایی بودم از دبیر جشنواره جهانی میخواستم که دستاوردهای برگزاری جداگانه بین الملل را برایم شرح دهد.

محمدتقی فهیم با اشاره به اینکه بین الملل فجر به یک جشنواره لاکچری و پربریز و بپاش تبدیل شده است، بیان کرد: ما جشنواره ای تشکیل داده ایم که در ابتدا نام آن جشنواره مستضعفان بوده، اما با جدا سازی بین الملل این جشنواره گرفتار نوعی لاکچری نمایی شد. امیدواریم با ادغام بین الملل در فجر جشنواره یکپارچه فجر مجددا پایگاهی باشد برای تمام فیلمسازانی که دغدغه انسانیت دارند.