1

جعفری جوزانی در شاهرود به دنبال لوکیشن برای “کوروش کبیر”

سینماژورنال: در حالی که تازه ترین فیلم مسعود جعفری جوزانی با نام “ایران برگر” روی پرده است این کارگردان در سفر اخیر خود به شاهرود تعدادی از لوکیشنهای پیشنهادی برای پروژه “کوروش کبیر” را بازبینی کرد.

 به گزارش سینماژورنال جعفری جوزانی که چند سالی میشود به همراه علی معلم تهیه کننده “کوروش کبیر” به دنبال فراهم نمودن زمینه های مالی تولید این کار پرهزینه است برای افتتاح سینمای هلال احمر شاهرود به این شهر سفر کرده بود.

 جالب اینجاست که با فیلم سینمایی «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی سینمای هلال احمر شاهرود که بعد از انقلاب فعال نبود، دوباره آغاز به کار کرد.

افتتاح با حضور عوامل فیلم

فیلم سینمایی «ایران برگر» با حضور این کارگردان، محمدهادی کریمی نویسنده فیلمنامه، سحر جعفری جوزانی بازیگر و همچنین با حضور مهندس محمدرضا هاشمی فرماندار شاهرود، رمضانعلی باقری رئیس شورای شهر، محسن امیری رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، دیگر مسئولان این شهر، هنرمندان سینما و تئاتر و همچنین مردم فرهنگ دوست شاهرود، ساعت 7 شنبه شب 23 اسفندماه در سالن آمفی تئاتر هلال احمر شهر شاهرود روی پرده رفت و مورد استقبال سینمادوستان شاهرودی قرار گرفت.

مسعود جعفری جوزانی
تقدیر از مسعود جعفری جوزانی در شاهرود

 شهرستان شاهرود بین مردم منطقه به «قاره کوچک» مشهور است؛ سینمای هلال احمر آن بعد از انقلاب فعال نبود و با اکران فیلم سینمایی «ایران برگر» دوباره آغاز به کار کرد و سینمادوستان شاهرودی از این به بعد در این سینما آثار سینماگران ایران را مشاهده خواهند کرد.

مدیون عرفای شاهرودی هستیم

در ابتدای این مراسم، از عوامل فیلم تقدیر به‌عمل آمد.

مسعود جعفری جوزانی
سحر جعفری جوزانی در کنار مسعود جعفری جوزانی و محمدهادی کریمی در مراسم تقدیر

مسعود جعفری جوزانی کارگردان «ایران برگر» قبل از نمایش این فیلم گفت: به نظرم افتخار بزرگی است در سرزمینی باشی که عرفایی از آن بلند شده‌اند که همه ما مدیون آنها هستیم و خوشحالم که در بین شما هستم.

 بازدید لوکیشن برای “کوروش کبیر”

مسعود جعفری جوزانی در مدت اقامت خود در شاهرود، از چندین لوکیشن برای ساختن فیلم سینمایی «کوروش کبیر» جدیدترین اثر خود بازدید کرد. و در این بازدیدها یکی دو لوکیشن مطلوب هم موردنظر قرار گرفت.




جعفری جوزانی: پروانه ساخت “ایران برگر” در زمان احمدی‌نژاد رد شد!/”در چشم باد” در زمان لاریجانی متوقف شد و در زمان ضرغامی امتداد یافت

سینماژورنال: مسعود جعفری جوزانی بعد از سالها با کمدی-سیاسی “ایران برگر” به جشنواره فجر آمد؛ فیلمش هرچند مورد توجه هیات داوران قرار نگرفت اما مخاطبان عام از آن خوششان آمد و سانسهای فوق العاده در سینماهای مختلف بود که برایش گذاشته شد.

جعفری جوزانی در تازه ترین گفتگویی که به بهانه این فیلم با منصور جهانی در “شرق” داشته کوشیده نکاتی را درباره محتوای این فیلم طرح کند. جوزانی در این بین درباره تاریخچه این فیلم هم توضیحاتی داده.

“در چشم باد” در زمان لاریجانی متوقف شد

به گزارش سینماژورنال جوزانی در ابتدای این گفتگو از متوقف شدن “در چشم باد” در زمان لاریجانی چنین روایت می کند: وقتی سال١٣٨٠ {زمان ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما} ساخت سریال «در چشم باد» خوابید؛ فکر کردم زمان مناسبی برای شکل‌دادن به این ایده است و این شد که فکرم را با محمدهادی کریمی در میان گذاشتم و از او خواستم طرح اولیه را بزند. هردو چنان به وجد آمده بودیم که ظرف یک‌هفته، طرح اولیه زده شد و به فاصله کمی سناریو را نوشتیم و بازنویسی کردیم. سال١٣٨١ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه آن صادر شد و قراردادها را بستیم؛ مقدمات پیش‌تولید را هم انجام دادیم و نزدیک به کلیدزدن فیلم بود که سریال «در چشم باد» مجددا شروع شد.

ضرغامی بجای جوزانی آمد و گفت هرطور شده بیا و “در چشم باد” را تمام کن

این کارگردان ادامه میدهد: محمدمهدی حیدریان که آن‌موقع معاون سینمایی وزیر بود؛ یک‌روز از من دعوت کرد که ساعت هشت‌‌صبح به وزارت ارشاد بروم؛ خیلی تعجب کردم. رفتم. گفت آقای ضرغامی به جای آقای لاریجانی به صداوسیما رفته و گفته‌اند جوزانی هرطور که شده بیاید و سریال «در چشم باد» را تمام کند و شما این پروانه ساخت را نادیده بگیر. این شد که ساخت «ایران‌برگر» به تعویق افتاد.

پروانه ساخت “ایران برگر” در دوره احمدی نژاد تمدید نشد

جوزانی در ادامه گفتگو از این می گوید که شش هفت سال پیش که احتمالا میشود مقارن دولت احمدی نژاد بناداشته پروانه ساخت “ایران برگر” را که پیشتر صادر شده بود تمدید کند که این اتفاق نیفتاد. وی در این باره بیان می دارد: به‌هرحال پروانه «ایران‌برگر» دچار مرور زمان شد؛ تا اینکه شش،هفت‌سال پیش که سریال «در چشم باد» تمام شد، تلاش کردم «ایران‌برگر» را بسازم. به هردلیل و انگیزه قابل احترامی که داشتند، پروانه تمدید نشد البته من عادت دارم، مهم نیست؛ چون معتقدم ما کار خودمان را می‌کنیم، یک عده‌ای هم حقوق می‌گیرند که کار خودشان را بکنند. بالاخره اگر بناست نانشان حلال باشد، باید کارهایی بکنند دیگر؛ این هم جزو این کارهایشان بود.

در برکلی گوشت گاو و بره را قاطی کردیم و پیاز هم به آن زدیم و شد “برگر پارسی”

به گزارش سینماژورنال مسعود جعفری جوزانی درباره ریشه غذایی به نام “ایران برگر” هم چنین اظهار می کند: دوران دانشجویی‌ام را در سانفرانسیسکو گذراندم؛ برکلی خیلی نزدیک آنجاست، دوستان همه می‌رفتیم آنجا و دور هم جمع می‌شدیم. آن‌موقع همه ما شلوغ بودیم و کار سیاسی می‌کردیم و برکلی هم جای اندیشه، حرکت و فلسفه بود. پول کم بود و همبرگر ارزان، اما بچه‌ها به هزارویک دلیل نمی‌توانستند همبرگر بخورند. چندتا از بچه‌هایی که هم کار لازم داشتند و هم پول تا زندگی‌شان بچرخد، به این موضوع توجه ویژه‌ای کردند؛ رفتند مغازه‌ای اجاره کردند و گوشت گاو و بره را با همدیگر قاطی کردند و پیاز به آن زدند و اسم آن را «پرژین‌برگر» گذاشتند؛ یعنی «برگر پارسی». نکته جالب اینجاست که بعد از مدتی حتی آمریکایی‌ها هم برای خرید آن صف می‌بستند؛ خلاصه با این ابتکار کارشان گرفت و وضعشان هم خیلی خوب شد. این بود که فکر کردم اسم فیلم به جای «برگر پارسی» به «ایران‌برگر» تبدیل شود.

نیوشا ضیغمی افتخاری ایفای نقش کرد/علی نصیریان سفید بست/هادی کاظمی پول نگرفت

این کارگردان درباره مشکلات مادی این کار بیان می دارد: تنها گرفتاری و لحظات تحقیرآمیزی که کار را سخت می‌کرد مشکلات مادی بود، هرچند در این موارد هم هنرمندان فیلم به یاری‌ام شتافتند، تا آنجا که «نیوشا ضیغمی» افتخاری در فیلم حضور پیدا کرد. «علی نصیریان» قراردادش را سفید امضا کرد، «هادی کاظمی» تاکنون دستمزدی دریاف نکرده، از همه آنها ممنونم و امیدوارم بتوانم آنطور که شایسته آنهاست از خجالتشان درآیم.

تیم عاشقی کنارم بود

وی ادامه میدهد: سپاسگزار تک‌تک بازیگران و دوست عزیز کهنه‌سوارم هستم و «تورج منصوری»‌ام که یارغارم بود. به‌هرحال تیم کم‌نظیر و عاشقی در کنارم بود و فیلم ساخته شد؛ فیلمی که حاصل شوروشوق تک‌تک آنهاست. «ایران‌برگر» حاصل کار جمعی است خوشبختانه این هنرمندان به‌خوبی دریافتند سینما تولید جمعی است و کارگردان فقط سکاندار کشتی است که تلاش می‌کند آن را سالم به مقصد برساند.




دوقطبی هاشمی-احمدی‌نژاد در “ایران برگر”/خوشحالیم که راه بیضایی ادامه دارد

سینماژورنال/حـــامد مظفـــری: در جشنواره ای که تقریبا تمامی بخشهایش پر شده است از آثاری آپارتمانی با خرده پیرنگ خیانتهای زناشویی اینکه فیلمی را در گونه کمدی ببینی که البته بتواند رگه های سیاسی صریح خود را هم داشته باشد یک موفقیت است.

“ایران برگر” مسعود جعفری جوزانی در گونه کمدی-سیاسی می تواند الگویی هم باشد در برابر آنها که سالهاست کم کاری های خویش در گونه سیاسی را به خط قرمزهای فراوان ممیزی نسبت می دهند.

محمدهادی کریمی سناریست و جعفری جوزانی کارگردان فیلم که هر دو سابقه فراوان در سینمای ایران دارند با شناخت درست خط قرمزها و البته حرکت در حاشیه آنها یک طنز سیاسی مخاطب پسند درباره اجتماعی ساخته اند که همچنان بعد از چند هزار سال، درگیر دعواهای حیدری-نعمتی یا فتح اللهی-امراللهی است.

عدم تحمل صدای مخالف؛ بیماری مشترک ایرانیان

در “ایران برگر” کمترین بار کمدی بر دوش رویه متداول کمدی سازان ما یعنی پرده دری های اروتیک است و بجای آن خالقان اثر کوشیده اند با تمرکز بر یکی از معایب بزرگ ما ایرانیان که عدم تحمل صدای مخالف است شوخیهای تامل برانگیزی را خلق کنند. هم کریمی و هم جوزانی ابایی نداشته اند که شخصیتهای اثر خود را بر مایه هایی از آدمیانی قرار دهند که در سالهای اخیر بارها و بارها آنها را به عنوان سیاستمدار و رقبای انتخاباتی دیده ایم.

تاکیداتی که بر سن بالای “امرا.. خان” میشود و اشاراتی که به حرکتهای عوامفریبانه “فتح ا.. خان” و از جمله توزیع حلب روغن و برنج دم سیاه درب خانه های رأی دهندگان صورت می گیرد بیش از هر چیز آنها را کاریکاتورهایی می کند از دو شخصیت سیاسی فعال سالهای اخیر.

“فتح ا.. خان” که محسن تنابنده نقش او را ایفا میکند در خصوصیات رفتاری و منش فعالیت انتخاباتی شباهتهایی دارد به محمود احمدی نژاد و از آن طرف “امرا.. خان” که توسط علی نصیریان ایفا شده نیز شباهتهایی می یابد به علی اکبر هاشمی رفسنجانی.

هم هاشمی هست، هم احمدی نژاد و هم محسن رضایی

البته که انتخابات ولایتی به نام “شید” که “امرا..” و “فتح ا..” کاندیداهای اصلی آن هستند یک کاندیدای مأخوذ به حیا که آموزگار دبستان است را هم دارد؛ کاندیدایی که می کوشد با کمترین جنجال و حاشیه سازی و صرفا با تکیه بر منطق کار خود را انجام دهد. رفتارهای این کاندیدا که محمدرضا هدایتی نقش اش را ایفا کرده نیز بی شباهت به محسن رضایی کاندیدای چند دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری نیست.

اشارات سیاسی جای جای فیلم را پر کرده اند

اشارات سیاسی “ایران برگر” به همین مشابهت شخصیتی برنمی گردد و جای جای فیلم پر شده است از طعنه های گزنده ای که برآمده از دل رخدادهای سیاسی کشور ما هستند. اشاراتی نظیر “در سیاست باید با چراغ خاموش حرکت کرد”، “جوهر و انرژی هر چیز در انرژی هسته ای است”، “جایگزینی کلمه معارفه با مناظره در پشت یک تریبون انتخاباتی”، “محکومیت افراطی گری در معارفه های انتخاباتی”، “استفاده ابزاری از هنرمندان برای رأی آوری در انتخابات” و حتی “فحش نوشتن بر روی برگه های رأی گیری” همه و همه برآمده هستند از رفتارشناسی انتخاباتی ما ایرانیان.

در “ایران برگر” خودمان را به تماشا می نشینیم

البته که در شکل گیری این رفتارها هم به اندازه سیاستگذاران مردم عام هم مقصرند. مردمانی که در “ایران برگر” هم بجای شنیدن حرفهای کاندیداها بیشتر چشمشان به سود و منفعت مالی است که بخاطر حمایت از امرا.. یا مخالفت با فتح ا.. نصیب شان می شود. مردمی که در “ایران برگر” تصویر شده اند بواسطه ذات سینمای کمدی رفتارهایی ابلهانه از خود بروز میدهند اما واقعیت تکان دهنده آن است که تک تک این آدمها مابه ازای حقیقی در اجتماع ایران دارند و هنگام تماشای “ایران برگر” خودمان را به تماشا نشسته ایم.

خوشحالیم که راه بیضایی ادامه دارد

سالها پیش از این بهرام بیضایی در فیلمنامه ای به نام “پرونده قدیمی پیرآباد” گونه ای از این رفتارشناسی و دعواهای برآمده از آن را که البته بر سر ورود یک اتوبوس به یک روستا شکل می گیرد را بازخوانی کرده و البته کارگردانانی چون یدا.. صمدی و رفیع پیتز نیز اقتباسهایی را از روی دست وی انجام دادند.

حالا محمدهادی کریمی با “ایران برگر” این تقابلات را در قالبی امروزی و البته با اشارات صریح سیاسی ارائه کرده است و جعفری جوزانی با پرداختی منصفانه و البته جذابیت برانگیز کاری کرده تا بیش از گذشته به فکر سوزن زدن به خودمان باشیم.

ما جماعت ایرانی همین هستیم که در آینه “ایران برگر” می بینیم؛ اگر این آینه تصویری مضحک از ما به نمایش گذاشته، حتما باید بجای شکستن آینه، خود را شکسته و از نو ترمیم کنیم.




آیا “ایران برگر” به سرنوشت “عصبانی نیستم” دچار خواهد شد؟

در شرایطی که مدیر امور سینماهای جشنواره فجر از “ایران برگر” به عنوان یکی از محبوبترین فیلمهای مردمی روزهای ابتدایی جشنواره نام برده اما اثری از این فیلم در فهرست بهترین فیلمهای مردمی ارائه شده از سوی خانه سینما وجود ندارد! آیا شائبه های سیاسی چنین تناقضی را رقم زده؟!

سینماژورنال: در شرایطی که نتایج برآمده از شمارش آرای مردمی منسوب به خانه سینما از پیشرو بودن سه فیلم “رخ دیوانه”، “عصر یخبندان” و “کوچه بی نام” حکایت دارد از آن طرف محمدرضا فرجی مدیر امور سینماهای جشنواره بیشترین استقبال مردمی را مربوط دانسته است به “عصر یخبندان”، “ایران برگر” و “رخ دیوانه”.

درباره “عصر یخبندان” و “رخ دیوانه” چون در هر دو آمار مشترکند حرفی نیست؛ بحث بر سر “کوچه بی نام” است که نامش به عنوان فیلم مردمی رای گیری خانه سینما آمده است اما در فهرست اعلام شده از سوی مدیر امور سینماها جایی ندارد.

محمدرضا فرجی برمبنای آماری که به او درباره افزایش تعداد سانسهای نمایش فیلمها و رسیدن به سانسهای فوق العاده میدهند بجای “کوچه بی نام” که تاکنون سانس فوق العاده ای نداشته از “ایران برگر” نام برده که گویا از همان روز ابتدایی جشنواره بواسطه وجه کمیکش به شدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و خیلی زود هم به سانس فوق العاده رسیده است ولی با این وجود در فهرست اعلام شده از سوی خانه سینما نام “ایران برگر” به چشم نمیخورد.

آیا اشارات سیاسی “ایران برگر” و تقابلات کارگردان با خانه سینما این وضعیت را موجب شده؟

اینکه این تناقض از کجا آب میخورد مشخص نیست اما برخی شنیده ها حکایت از آن دارند که اشارات سیاسی “ایران برگر” و تعابیری که از این اشارات شده اسباب ناراحتی برخی از بزرگان  یک طیف سیاسی حاکم را موجب شده و آنها نیز مراتب اعتراض خود را به نیروهای خویش در خانه سینما اعلام نموده اند.

این اعتراضات در کنار تقابل جوزانی با خانه سینما وعضویت وی در اتحادیه تهیه کنندگان که نهادی منفک از خانه سینماست باعث شده در فهرست آمار ارائه شده از این نهاد صنفی نامی از “ایران برگر” نباشد در صورتیکه داده های میدانی حکایت از اقبال فراوان مخاطبان به این فیلم و رقابت شانه به شانه اش با “رخ دیوانه” دارند.

حالا باید تا انتهای جشنواره منتظر ماند و دید چه میشود؟ آیا مانند سال قبل که “عصبانی نیستم” درمیشیان به دلیل سیاسی بازیها از فهرست آرای مردمی حذف شد “ایران برگر” نیز به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد؟