…و بالاخره ظهور “سینما” در انتخابات ۱۴۰۰!+عکس
سینماروزان: در سکوت سینمایی قاطبه کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ بالاخره نام یک سینماگر بهعنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ اعلام شد.
به گزارش سینماروزان این کاندیدا محمد خزاعی نام دارد که البته ربطی به همنام سیاستمدار خود ندارد و برای ورود به شورای شهر پایتخت کاندیدا شده است.
محمد خزاعی فدافن که اصالتی خراسانی دارد از منظر سیاسی به اردوگاه راست تعلق دارد ولی ازمنظر مشی رفتاری سعی کرده میانهروی پیشه کند.
اگر رزومه سینمایی خزاعی را از منظر تولید مرور کنیم از تهیهکنندگی فیلمهای ارگانی از “جعبه موسیقی” گرفته تا “قلادههای طلا” و “به وقت شام” را در کارنامهاش میبینیم. او تهیهکننده یک درام دلهرهآور با عنوان “احضارشدگان” هم بوده که در گونه خود اثری استاندارد و جزو معدود محصولات قابل تحمل سینمای ایران در ژانر هارور است.
خزاعی سابقه دبیری جشنوارههای مختلف و از جشنواره کیش گرفته تا جشنواره مقاومت و جشنواره فجر را برعهده داشته ضمن اینکه در معاونت هنری ارشاد، تصویر شهر شهرداری، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نهاد کتابخانههای کشور و… نیز مناصب مختلف داشته است.
خزاعی مدتی کوتاه اجرای برنامه سینمایی شبکه دو با عنوان “سینمادو” را هم برعهده داشت و آخرین تجربه تولیدش هم سریال “دادستان” بود.
در سالهای گذشته داشتهایم برخی از اهالی سینما را که برای حضور در شورای شهر کاندیدا شدند ولی در جلب آرای شهروندان، شکستی مطلق را تجربه کردند ولی آنچه خزاعی را از سایر نمونهها مجزا میکند سابقه همزمان مدیریتی-تولید و درعین حال میانهروی است.
میانهروی محمد خزاعی باعث شد در زمانی که در کوران خطکشیهای سیاسی در دولت دوم احمدینژاد، دبیر جشنواره فجر شد شرایطی را فراهم آورد که حتی آثاری با رگههای تند سیاسی-اجتماعی همچون “خرس”، “زندگی خصوصی”، “تلفن همراه رییس جمهور” و “بیخود و بیجهت” و… در جشنواره اکران شوند.
فقط درنظر بگیرید که فیلمی مثل “خرس” در تمام سالهای بعد نتوانست پروانه نمایش بگیرد و درنهایت نیز قاچاق شد و فیلمی مثل “زندگی خصوصی” هم فقط بعد از چند روز اکران از پرده پایین کشیده شد تا اهمیت میانهروی دبیر فجر۳۰ درک شود.
خزاعی بههنگام دبیری فجر، فیلمی که خود تولید کرده بود یعنی “قلادههای طلا” را وارد بخش مسابقه جشنواره نکرد تا راه بر هر سوءظنی ببندد. این رفتار را بگذارید کنار رفتار جشنوارههای فجر یا جشنهای مثلا صنفی خانه سینما در سالهای اخیر که بارها از آنهایی تقدیر کردهاند که خود یا نزدیکانشان در رئوس برگزاری بودند تا اهمیت حذف “قلادهها…” از بخش مسابقه فجر۳۰، مشخص گردد.
محمد خزاعی مانند هر انسان دیگری بیایراد نیست و اتفاقا یکی از ایراداتش این بود که به ناگاه سر از اجرای برنامه سینمایی شبکه دو درآورد ولی همان میانهروی سبب شد که بعد از ارائه نقدهای مختلف به این حضور- که یکی از اساسیترین نقدها در همین سینماروزان منتشر شد- خیلی راحت عطای اجرا را به لقایش بخشد.
باز میشود این رفتار را با رفتار مجری فصل دوم “هفت” مقایسه کرد که هیچ بویی از اجرا نبرده بود ولی بیتوجه به نقدها آن قدر اصرار بر اجرا کرد که درنهایت همانها که لابی کردند برای حضورش، کنارش گذاشتند ولی این بنده خدا باز ولکن ماجرا نبود ولو به قیمت اجرای برنامههای بیخاصیت در شبکههای استانی…
خزاعی یکی از نزدیکترین سینماگران به اردوگاه انتخاباتی ابراهیم رییسی و به روایتی بانی دیدار سینماگران با رییس دستگاه قضا بود ولی میانهروی ذاتی باعث شد در تمام طول تبلیغات انتخاباتی، منصبی رسمی را در ستاد این کاندیدا نپذیرد تا کار به جایی برسد که یک هنرور سابق، ادعای ریاست بر ستاد هنرمندان این کاندیدا کند؛ ادعایی که البته تکذیب شد.
در آوردگاه شورای شهر اینکه انتظار داشته باشیم گردانندگان صنوف آلوده به سیاست سینما از خزاعی حمایت کنند، انتظاری معقول نیست. این جماعت غالبا علاقه دارند بهجای قمار بر سر همکار به کولبری برای سیاستمدارانی مشغول شوند که حکم اربابی آنها را دارند!
با این حال میانهروی خزاعی در دوران مختلف کاریش شاید باعث گردد بدنه خاموش سینما که این سالها به شدت از سیاسیبازی رئوس سینما دلزدهاند به سمت خزاعی آمده و اسباب افزایش آرای این سینماگر را موجب شوند.
اینکه خزاعی درنهایت به شورا برود یا نه مهم نیست آنچه اهمیت دارد این است که مدیریت مملکتی نه فقط در سینما که در کلیت امور به نوعی از میانهروی واقعی نیاز دارد و نه اعتدالنمایی جعلی این سالها! اگر این میانهروی در سالهای آینده در بدنه مدیریت نضج یافت که میتوانیم امیدوار باشیم به یافتن مرهمی بر زخمها وگرنه…