1

کودکان دیروز حالا با فرزندان خود به تماشای “لالایی” می‌نشینند!/دوست دارم در حوزه بزرگسال كار بكنم!/فقط شعار حمايت از حوزه كودك داده‌اند/هنرمندان حوزه كودك دستمزد درست و حسابي ندارند!/پیتر دینکلیج، گیم‌آف‌ترونز، کار کرده/چرا در ایران برای فیزیک ما کاراکترهای پیچیده نوشته نمی‌شود!؟؟

سینماروزان: «لالايي» به كارگرداني احمد درويشعلي‌پور و حضور عمو پورنگ و امیرمحمد اين روزها از پلتفرم فيليمو پخش مي‌شود.در اين سريال علاوه بر داريوش فرضيايي، هنرمنداني چون گوهر خيرانديش، سعيد اميرسليماني، اميرمحمد متقيان، نعيمه نظام‌دوست، كمند اميرسليماني، سپند اميرسليماني، هليا امامي، امير كربلايي‌زاده، حامد وكيلي، امير سهيلي، مرضيه صدرايي، ابراهيم شفيعي و نيما قربان‌زاده حضور دارند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه اعتماد، لالایی مجموعه‌اي شاد است كه با حال و هواي ديگر كارهاي داريوش فرضيايي همخوان است و براي كودكان ساخته شده، قصه درباره «گلشن» زن مسن و صاحب خيريه‌اي است كه حافظه‌اش را بر اثر اتفاقي از دست داده و در شرايطي خاص مرد جواني را با پسر از دست رفته‌اش اشتباه مي‌گيرد. به همين بهانه با اميرمحمد متقيان چهره شناخته شده كودك گپ كوتاهي داشتيم كه پيش روي شماست.

 

*در دهه‌هاي هفتاد و هشتاد و ما قبل آن، برنامه‌هاي خوب و باكيفيتي در حوزه كودك داشتيم، اما از آن دوره به بعد، كودكان ما پاي انيميشن‌ها و برنامه‌هاي كودك خارجي مي‌نشينند. اين تغيير و خلأ محسوس در حوزه كار كودك از كجا آمد و چه دليلي داشت؟

خب آن زمان تنها رسانه‌اي كه وجود داشت، تلويزيون بود در حالي كه الان بمباران رسانه‌اي است. گوشي‌هاي موبايل، تلويزيون، ماهواره و شبكه‌هاي اينترنتي كه هر كدام مسير و خط خودش را دارد. اين تعدد و تكثر رسانه، حواس و نظر مخاطب را پراكنده مي‌كند. هرچند كه ما هم در حوزه كار كودك با سياست‌هاي نادرست و بي‌توجهي‌هايي مواجه شديم كه ديگر زمينه را براي تمركز كودكان خودمان بر محتواهاي داخلي ايجاد نكرد. در حالي كه ما همچنان چهره‌هاي شاخصي در حوزه كودك داريم كه مي‌توانند مثل قبل كار كنند و به تربيت و آموزش كودكان مطابق با فرهنگ خودمان كمك كنند. بايد در نظر داشته باشيم كه عمو پورنگ شدن در آن دوره‌اي كه شبكه‌هاي اجتماعي مثل اينستاگرام نبود كه يك نفر را معرفي و به شهرتش اضافه كند، اتفاق بسيار ارزشمندي بود.

*برخي هنرمندان حوزه كودك، مسير كارشان را به كارهاي بزرگسال تغيير دادند و دليلش را فضاي كاري بهتر عنوان مي‌كنند. چرا در سال‌هاي اخير حوزه كودك اينقدر دچار بي‌محلي شده؟

چرايش را مسوولان بايد پاسخ بدهند، چون سوال ما هم هست. اما اگر بخواهم از تجربياتم بگويم در تمام اين سال‌ها ما فقط ديده‌ايم كه تصميم‌گيران و صاحب‌نظران حوزه كودك، فقط شعار حمايت از حوزه كودك داده‌اند. مي‌گويند كه كودك خيلي براي‌مان مهم است و آينده دست كودكان است و حمايت‌شان به همين جمله خلاصه مي‌شود. در حالي كه براي كار كودك نه بودجه خاصي در نظر گرفته مي‌شود و نه در جشنواره‌ها، جدي گرفته مي‌شود. هنرمندان حوزه كودك دستمزد درست و حسابي ندارند، چون برآورد كار كودك، كمتر از كارهاي ديگر است. در صورتي كه ما هم داريم زحمت مي‌كشيم. ما هم همان كار و زحمتي را كه هنرمندان حوزه بزرگسال انجام مي‌دهند، سر پروژه‌ها متحمل مي‌شويم، اما نتيجه‌ و آورده‌اش برابر نيست. براي همين است كه الان دوست دارم بزرگسال هم كار بكنم، چون قدر كاري كه انجام مي‌دهيم را نمي‌دانند و اين باعث نااميد شدن فعالان حوزه كودك مي‌شود.

امیرمحمد متقیان
امیرمحمد متقیان

*با اين صحبت‌ها، آيا تمايلي به بازي در فيلم و سريال غير از كودك داريد؟

بله، من علاقه زيادي به كار در فضاي بزرگسال دارم. اما متاسفانه كارهايي كه پيشنهاد مي‌شود در مدل فيزيكي، نقش‌هاي خوب و جانداري نيست. در كشور ما يك كاراكتر پيچيده و درجه يك براي آدمي در مدل فيزيكي من نوشته نمي‌شود در حالي كه اين اتفاق در همه جاي دنيا رايج است مثل آقاي «پيتر دينكليج» كه گيم آف ترونز را كار كرده. در ايران، بزرگ همه ما در اين شرايط فيزيكي، آقاي اسدالله يكتاست كه خب هنوز دلش راضي نيست و شايد هنوز آن كاراكترهايي را كه دوست داشته، بازي نكرده است. اگر نقش‌هاي خوبي به ما پيشنهاد شود، حتما مي‌پذيريم و كار مي‌كنيم. در واقع من تا الان ترجيح دادم در ژانري كه هستم كنار نفر اول اين ژانر يعني داريوش فرضيايي باشم و اگر قرار باشد در حوزه ديگري هم كار كنم، باز دلم مي‌خواهد كار خوب و ماندگاري باشد كه به نوعي برايم پيشرفت محسوب شود نه پسرفت.

*در حوزه بزرگسال، تجربه‌اي داريد؟

من يك كار كوتاه ساختم و سال 99 در يك فيلم سينمايي به كارگرداني نويد اسماعيلي بازي كردم. آن كار قصه خوبي داشت كه كاراكتري كه مدنظرم است را براي من داشت، اما متاسفانه وارد توليد كه شد، روند تغيير كرد و آن اتفاقي كه منتظرش بودم، نيفتاد.

*خودتان قصدي نداريد كاري متناسب با فضايي كه مدنظر داريد، بسازيد؟

چرا به اين فكر مي‌كنم و به همين دليل هم رشته كارگرداني را انتخاب كردم. مي‌خواهم چند تا كار كوتاه ديگر بسازم تا تجربه كسب كنم و بتوانم حرفي براي گفتن داشته باشم. بعد از آن حتما يك كار خوب مي‌سازم و يك نقش خوب براي خودم كنار مي‌گذارم كه دريچه جديدي به روي افراد مستعد هم‌فيزيك من باز شود.

*اگر بخواهيد يك كار كودك بسازيد به چه حوزه‌هايي بيشتر ورود مي‌كنيد كه خلأش را حس كرده‌ايد؟

يكي از مهم‌ترين مسائلي كه كودكان ما بايد اصولي و متناسب با سن خودشان ياد بگيرند، مسائل بهداشتي و جنسي است. به نظر من اينكه از يك سني به بعد، به‌طور اصولي و به اندازه، كودك را با اين مسائل آشنا كنيم خيلي بهتر است از اينكه خودش به صورت اتفاقي يا از سر كنجكاوي در اينترنت با اين موارد آشنا شود و يادگيري درست اين موارد مي‌تواند از خيلي از آسيب‌ها در كودك و نوجوان جلوگيري كند.

*درباره سريال “لالايي” صحبت كنيم، كلمه «لالايي» چه تصويري در ذهن‌تان تداعي مي‌كند؟

من با شنيدن اين كلمه ياد مادر مي‌افتم. آوازي كه مادر از بچگي براي ما خوانده و با آرامشي همراه بوده كه آن جنس خاص از آرامش، هيچ جاي دنيا پيدا نمي‌شود.

*قصه «لالايي»، حاوي چه مفاهيم و آموزش‌هايي است؟

لالايي، سريال كودك و خانواده است. كليت پيام اين سريال، انسانيت است. اينكه ياد بگيريم كه هواي همديگر را داشته باشيم، قدر همديگر را بدانيم. آن چيزي كه از افراد مي‌ماند، مهري است كه در دل آدم‌ها وجود دارد. سرمايه‌گذاري كردن روي بچه‌هايي كه مستعدند و مي‌توانند به يك جايي برسند، اما به خاطر عدم حمايت نمي‌توانند گامي در مسير موفقيت بردارند.

*در شرايط فعلي كه كودك و نوجوان نسبت به گذشته، آگاه‌تر شده و دسترسي بيشتري به رسانه‌ها و اينترنت دارد، فكر مي‌كنيد، «لالايي» آنقدري قوت و قدرت دارد كه نظر اين قشر را جلب كند؟

ما بچه‌هاي ديروز را داريم و اين باعث مي‌شود كه كودكان امروز، مخاطب بالقوه ما باشند. مخاطبان ديروز ما امروز با بچه‌هاي‌شان كارهاي ما را تماشا مي‌كنند. اين ديالوگي است كه بارها و بارها من و عمو پورنگ شنيده‌ايم و ذوق كرده‌ايم از اينكه پدر و مادراني به ما مي‌گويند كه ما بچه بوديم، مخاطب برنامه‌تان بوديم و الان بچه‌هاي‌مان دارند برنامه شما را نگاه مي‌كنند. علاوه بر اين، لالايي، قصه خوبي دارد كه توسط عوامل خوبي توليد شده و به نظر من مي‌تواند جايش را در دل مخاطب پيدا كند.