1

خاطره بهزاد فراهانی از نسخه عجیب یک پزشک گیاهخوار برای احمد آقالو!

سینماروزان: نهم مهرماه زادروز احمد آقالو است؛ آقالو از جمله بازیگران تئاتر بود که پس از پیروزی انقلاب و در سایه ورود تئاتریها به سینما و تلویزیون توانست هنر بازیگری خود را نشان داده و در شماری از آثار ماندگار سینما و تلویزیون و از جمله «تمام وسوسه های زمین»، «پاتال و آرزوهای کوچک»، «سلطان و شبان» و «یک مشت پر عقاب» ایفای نقش کند.

بهزاد فراهانی از جمله رفقای نزدیک آقالو زادروز این بازیگر فقید را بهانه ای کرده برای ذکر خاطراتی از او در روزنامه «اعتماد». فراهانی گفت: طنز براي خودش اصولي دارد كه كم از رئاليسم نيست. ما در كشورمان متاسفانه در اين دهه‌هاي اخير مدام مفهوم و معاني ديگري را جايگزين طنز كرده‌ايم و آنچنان پيش رفتيم كه طنز از قالب معنايي خود خارج و تبديل به مضحكه‌اي شده كه در تلويزيون مشاهده مي‌كنيم. احمد آقالو به دليل فرزانگي كه درام داشت، يكي از طنزپردازان فوق‌العاده صحنه نمايش ايران بود. او در منش، كنش و واكنش هميشه از اين طنز استفاده مي‌كرد. به اعتقاد من او يكي از شخصيت‌هايي بود كه خيلي خوب طنز را مي‌شناخت، به كارگيري آن را مي‌دانست و موقعيت بداهه‌سازي را در اين مقوله درك مي‌كرد.

فراهانی افزود: احمد آقالو يگانه آرتيستي بود كه طنازي‌اش به قدر يگانگي شخصيتش كارآرايي داشت. متاسفم كه بد روزگار گريبان اين هنرمند را گرفت و آقالو را از ما دور كرد. او يكي از شخصيت‌هاي فوق‌العاده و دوست داشتني جامعه تئاتر بود. او همسر گرانقدري هم داشت كه در موسيقي نواحي، فولكور و موسيقي كودكان بسيار كار كرد و به خوبي اين حوزه‌ها را مي‌شناخت.

بهزاد فراهانی با اشاره به خاطره ای از آخرین روزهای حیات آقالو گفت: يكي از خاطراتي كه درسال‌ها رفاقت با احمد آقالو دارم، به زمان بيماري او بازمي‌گردد. من و همسرم او را خدمت دكتر بسكي كه يكي از بنيانگذاران خام‌گياهخواري در ايران است، برديم تا به آقالو كمك كند. بسكي شروع به صحبت كرد و در حين سخن گفتن زردچوبه پودر نشده را بو مي‌كند و مانند آبنبات و قند مي‌خورد. بعد از خوردن چند زردچوبه بسكي يك ليمو‌‌‌شيرين را با پوست در دهان مي‌گذاشت و آن را به همين شكل مي‌خورد و در همين حين هم با آقالو شوخي مي‌كرد. پس از مدتي بسكي به احمدآقالو گفت مي‌داني براي رفع بيماري چه بايد كني؟ آقالو هم پاسخ داد كه نه و منتظر است در اين زمينه راهنمايي شود. بسكي گفت بايد همين كاري كه در ابتداي صحبت انجام داده‌ام را انجام دهي، يعني زردچوبه خام و ليمو با پوست را مصرف كني. آقالو جواب داد كه رنجي كه از اين مريضي مي‌كشم به اين دستورالعمل ترجيح مي‌دهم. هيچ‌وقت يادم نمي‌رود كه با اين پاسخ بسكي شروع به خنديدن كرد و ما هم از نزد او برگشتيم. احمد آقالو هيچگاه به اين توصيه‌ها عمل نكرد. او اعتقادي نداشت كه مريضي او نياز به ملاحظاتي دارد و اينكه چطور بايد در برابر آن برخورد كند. آقالو معتقد بود لحظه‌اي كه زندگي مي‌كنم را عشق است و بعد هر چه مي‌خواهد پيش بيايد و نبايد ذهن و زندگي را درگير آن كرد. باز هم متاسفانه كه ما گوهر يگانه‌اي را از دست داديم، جاي آقالو بسيار خالي است.




مهدی کریمی: حقانیت “پاداش” در تصویری که از پلیس عربستان ارایه می‌دهد ثابت شد /اگر اسم کمال تبریزی را برمی‌داشتیم فیلم همان زمان اکران می‌شد/فارابی اقساط ما را بلوکه کرد چون فرخ‌نژاد در ستاد یکی از کاندیداها حاضر شده بود

سینماژورنال: «اگر فیلمی معیارها و موازین ارزشی را رعایت نکند قطعا توقیف می‌شود و ما در این موارد تسامح و مصالحه نمی‌کنیم و قانون را کنار نمی‌گذاریم.» این صحبت‌های یکی از مسئولان هنری در دی ماه ١٣٨٨ بود. صحبت‌هایی که نتیجه‌اش توقیف اکران فیلم «پاداش» به کارگردانی کمال تبریزی بود.

به گزارش سینماژورنال فیلمی که این روزها با بازگشت به نام اولیه‌اش، «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» پروانه نمایش گرفته و قرار است در عید سعید فطر اکران شود و شاید هم کمی زودتر. صحبت‌های وزیر وقت آن‌قدر صریح بود که خیلی‌ها همان زمان به این نتیجه رسیدند که فیلم تبریزی احتمالا آرزو به دل اکران خواهد ماند اما به نظر می‌رسد جمله رخشان بنی‌اعتماد که می‌گوید هیچ فیلمی تا ابد در کمد نخواهد ماند در مورد فیلم تبریزی هم صدق می‌کند. همان‌گونه که در مورد «به رنگ ارغوان»، «اشكان، انگشتر متبرك و چند داستان ديگر» و «قصه‌ها» هم صادق بود و همان‌گونه که احتمالا درباره خیلی فیلم‌های دیگر هم صدق خواهد کرد.

«از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» داستان یکی از مدیران مهم دولتی است که به سفر حج می‌رود و درحالی‌که انتظار دارد در آن‌جا مانند یک شخصیت سیاسی با وی برخورد شود اما با او مانند یک فرد معمولی برخورد می‌شود و همین امر باعث بروز اتفاقات طنزی می‌شود. حسن معجونی، آتیلا پسیانی، بهمن زرین‌پور، اصغر نقی‌زاده، رضا بهبودی، آشا محرابی و صابر ابر در این فیلم بازی می‌کنند و زنده‌یاد احمد آقالو هم در این فیلم برای آخرین‌بار جلوی دوربین قرار گرفت. رضا مقصودی و محمد رحمانیان فیلمنامه را نوشته‌اند و مهدی کریمی هم تهیه‌کننده کار است.

تغییرات زیاد نیست
در خبرها آمده که فیلم با یک سری اصلاحات، تدوین مجدد در برخی صحنه‌ها و در موارد معدود فیلمبرداری مجدد توانسته پروانه نمایش بگیرد. مهدی کریمی در گفتگو با صادق شایسته در “شهروند” در این باره می‌گوید: «اشکال زیادی نبود، بعضی سوءتفاهمات را برطرف کردیم، به‌هرحال دوستان معتقد بودند برخی عنوان‌ها و اسامی ممکن است تبعات منفی ایجاد کند که آنها را اصلاح کردیم، بعضی از دیالوگ‌ها را تغییر دادیم و آن صحنه‌هایی که نمی‌شد دیالوگ جدید در دهان بازیگر بگذاریم را مجددا فیلمبرداری کردیم.»

با این حال کریمی تأکید می‌کند این تغییرات خیلی کلی نیستند و حتی کسانی که یک بار فیلم را دیده‌اند احتمالا اگر الان دوباره فیلم را ببینند خیلی متوجه نخواهند شد که فیلم چه تغییراتی داشته است. این صحبت کریمی قاعدتا این سوال را ایجاد می‌کند که اگر فیلم تغییراتش تا این اندازه جزیی بوده پس چرا ٦‌سال طول کشید تا پروانه نمایش آن صادر شود.

حقانیت ما در تصویری که از پلیس عربستان ارایه دادیم ثابت شد

کریمی در پاسخ به این سوال مشکل فیلم تا امروز را تفسیرهای شخصی می‌داند: «در مدیایی مثل سینما در ایران بسیاری از مواقع تفسیر یا تفسیرهای شخصی و گروهی به فیلم‌ها متصل می‌شوند. مثلا یادم هست یکی از ایراداتی که در دوره قبل می‌گرفتند این بود که چرا در فیلم شرطه‌های (نیروهای پلیس) عربستانی یک جورایی منفی نشان داده می‌شوند ولی واقعا این گونه نبود، هرچند با گذشت زمان و مسائلی که همه دیدند حقانیت ما در تصویری که از پلیس عربستان ارایه دادیم ثابت شد و همه دیدند آنها چه اتفاقاتی می‌توانند رقم بزنند»

به گفته تهیه‌کننده «آژانس شیشه‌ای» خیلی‌ها درباره همه جزییات فیلم پیش‌گویی می‌کردند و پیش فرض می‌ساختند که مثلا در فلان جای فیلم به فلان گروه توهین شده یا منظورمان از فلان دیالوگ تمسخر کردن فلان آدم است و به این ترتیب با اجزای مختلف فیلم مشکل پیدا کرده بودند درحالی‌که فیلم فقط نگاهی طنز به برخی مسائل داشت؛ مسائلی که هست و می‌توان آنها را دید.


اگر همان موقع اسم تبریزی را برمی داشتیم فیلم اکران می شد
کریمی در صحبت‌هایش به نکته جالبی می‌رسد: «در سال‌های قبل ما در دو، سه مرحله تمام اصلاحاتی که می‌خواستند را انجام دادیم، ته مانده اصلاحات را حل‌وفصل کردیم اما باز هم مجوز ندادند. از آن‌جا بود که فهمیدیم مشکل دوستان فیلم نیست بلکه با کمال تبریزی به‌عنوان صاحب اثر مشکل دارند. باور کنید اگر همان موقع ما اسم کارگردان را عوض می‌کردیم و برای گرفتن مجوز اقدام می‌کردیم به ما مجوز می‌دادند.»

اقساط “همبازی” بخاطر حرفهای فرخ نژاد بلوکه شد

کریمی بزرگ‌ترین مشکل سینمای ایران را سیاست زدگی‌اش می‌داند. به گفته او متاسفانه معمولا بیشتر از آن‌که اثر آدم‌ها مورد ارزیابی قرار بگیرد خود آدم‌ها زیر ذره‌بین قرار می‌گیرند و دیگر به اثر ساخته شده و نقاط مثبتی که دارد توجهی نمی‌شود. او برای صحبت خود مثال جالبی می‌زند: «در همان سال‌ها من تهیه‌کننده فیلم «همبازی» بودم، حمید فرخ‌نژاد بازیگر اصلی ما بود. خب آقای فرخ‌نژاد شخصیت مستقلی دارد و نظرات و تصمیماتش کاملا شخصی است. او در ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها یکسری حرف‌هایی زده بود، ولی در کمال ناباوری حرف‌های آقای فرخ‌نژاد باعث آسیب خوردن به فیلم ما شد. چرا که مدیران وقت فارابی تمام اقساط فیلم را بلوکه کردند. جالب است که همان مدیریت در جشنواره فجر به شکل تمام و کمال از آقای فرخ‌نژاد تقدیر و تشکر کرد. ما در فضایی کار می‌کنیم که همیشه در هر دوره‌ای از این مدل تیر و ترکش‌ها به سمت ما پرتاب می‌شود.»


اعتراض ریاکار به نمایش ریاکاری
جالب است که کریمی می‌گوید درحالی مدیران وقت به فیلم اعتراض می‌کردند که فیلم کامل نشده بود: «ما هنوز ویژوال افکت‌ها را کامل نکرده بودیم و حتی برخی دوستان گفته بودند فیلم ضعیف است چون در یکسری صحنه‌ها پرده آبی دیده‌اند و فکر می‌کردند این پرده آبی جزیی از فیلم است! فیلمی که ناقص برایشان نمایش داده شده بود نتیجه‌اش اظهارنظرهای خام و نپخته‌ای بود که ٦‌سال طول کشید تا ما بتوانیم ثابت کنیم غلط است.» تهیه‌کننده «نسل سوخته» معتقد است این برخوردها فقط باعث دلسرد شدن کارگردانان نو فعال سینما می‌شود: «من نمی‌فهمم واقعا سینمای خنثی به چه درد این کشور می‌خورد؟ فیلم‌هایی که نباید باعث اعتراض کسی شود. چرا؟ وقتی من می‌خواهم در مورد ریاکاری فیلم بسازم خب مجبورم آدم ریاکار را نشان بدهم، در این شرایط قطعا آنهایی که خودشان ریاکارند نمی‌توانند دیدن نمونه‌ای از خودشان روی پرده سینما را تحمل کنند، پس دست به اعتراض می‌زنند. خدا رحمت کند رسول ملاقلی‌پور را، او هم «نسل سوخته» را برای نشان دادن وجوه همین آدم‌های ریاکار و متظاهر ساخت اما بخشی از همان مدل آدم‌ها که نظامی و سیاسی بودند هر کاری که می‌توانستند علیه فیلم انجام دادند و خیلی‌ها خیلی خوب یادشان هست چه بلایی بر سر ملاقلی‌پور و فیلم آمد. دقت کنید هنوز هم وقتی تلویزیون می‌خواهد درباره ملاقلی پور و آثارش حرف بزند به کل «نسل سوخته» را از کارنامه کاری او حذف می‌کند و به آن نمی‌پردازند. «آژانس شیشه‌ای» و «لیلی با من است» را هم به خاطر دارید؟ این همه گفتند فیلم‌ها علیه نظام است و به وجهه کشور لطمه می‌زند اما خیلی از همان آقایان پس از گذشت چند‌ سال نه‌تنها حامی این فیلم‌ها شدند بلکه آنها را جزو افتخارات سینمای ایران نامیدند. فقط این وسط لطمه را چه کسی می‌خورد؟ سینماگر و عوامل فیلمی که مجبورند همه این فشارها و تهمت‌ها را تحمل کنند و صدایشان درنیاید. فقط نمی‌دانم کی می‌خواهیم از این گذارهای تاریخی درس بگیریم؟»


نسخه سریالی فیلم چه می‌شود؟
کمال تبریزی خودش تدوین مجدد «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» را انجام داده و به گفته کریمی در یک فضای همراه با تعامل و همراهی نظر هر دو طرف ارشاد و تیم تولید جلب شده و تبریزی مشکلی برای اکران فیلمش با اصلاحات انجام شده ندارد. نکته آخر این‌که همان زمان ساخت فیلم صحبت این بود که «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» مثل «لیلی با من است» بعد از اکران در سینما به صورت سریالی ٥ یا ٦ قسمتی هم پخش خواهد شد. کریمی در این‌باره می‌گوید: «بله، فیلم از نظر قصه طولانی‌تر است و بسیاری از داستانک‌ها در نسخه سینمایی حذف شده‌اند، تایم اصلی محصول فعلی بسیار بیشتر از فیلم سینمایی موجود است.» تلویزیون که بعید است نسخه سریالی فیلم را روی آنتن ببرد ولی به کریمی می‌گوییم ممکن است نسخه سریالی‌اش به شبکه نمایش خانگی بیاید؟ کریمی پاسخ داد: «فعلا به این موضوعات فکر نمی‌کنیم. هدف فعلی ما این است که بتوانیم اکران آرام و بی‌حاشیه‌ای داشته باشیم.»